Telegram Web Link
▪️ روزانه میلیون‌ها رویداد در جهان رخ می‌دهد. رسانه‌ها فقط بخش بسیار بسیار کوچکی از این رویدادها را انتخاب کرده و پوشش می‌دهند. این انتخاب بر چه اساسی صورت می‌گیرد؟

▪️ تصویر از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه‌ها تشخیص دهیم»، صفحه‌ی 19

▪️ معرفی کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751
◀️ اگر کانال «سنجشگرانه‌اندیشی» را سودمند می‌دانید آن را به دیگران نیز معرفی کنید:
@sanjeshgaraneh
🔶 انتشار چاپ سوم کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه‌ها تشخیص دهیم»

🔹 هدف کتاب: ایجاد آمادگی در مخاطب برای مواجهه‌ی نقادانه با رسانه‌ها

نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
مترجم: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو

▪️ متن پشت جلد کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/745

▪️ فهرست مطالب کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/748

▪️ متن مقدمه‌ی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/749

▪️ دانلود فایل پی‌دی‌اف گزیده‌ی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/746

▪️ دانلود متن کامل انگلیسی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/747

▪️ سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی کتاب:
https://nashrenow.com/



◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
▪️ بالاخره یک روز ما ایرانی‌ها هم می‌فهمیم که جای برخی چیزها را با برخی چیزها نمی‌شود پر کرد. جای خردورزی را با احساسی‌گری نمی‌شود پر کرد. جای تلاش طاقت‌فرسا و مدبّرانه‌ی چند ده ساله را با غیرتی‌شدن و «همت‌کردن» گاهگاهی نمی‌توان پر کرد. جای تدبیر را با «خشم» نمی‌توان پر کرد. جای سیاست‌ورزی را با راهپیمایی و شعار نمی‌توان پر کرد.

قوی‌بودن و قدرت‌نمایی‌کردن در برابر آمریکا، عربستان یا هر کشور دیگری که «در عالم واقع» (و نه در راهپیمایی و بیانیه و سخنرانی) به ما ضربه می‌زند خوب است، دلچسب است. اما اگر می‌خواستیم امروز چنین قدرت‌نمایی‌ای کنیم باید از چندین سال قبل یا چند ده سال قبل به فکر می‌بودیم. اینکه امروز به ترامپ فحش بدهیم یا عربستان را «عقب‌افتاده» بنامیم یا ارتش این کشور را «اجاره‌ای» لقب دهیم، یا پوزخند بزنیم که «معلوم نیست با یک ترقه وضعشان چه‌طور بشود» یا خواب ببینیم که «به محض دستور رسیدن از بالا، تل‌آویو را با خاک یکسان می‌کنیم» خوب است؛ دلمان را خنک می‌کند و حتی ممکن است، برای چند دقیقه، غلیانی مطبوع در خون خودمان و مخاطبانمان ایجاد کند.

اما اینها ربط چندانی به «واقعیت» ندارد. واقعیت آنجاست. واقعیت نفتی است که تا دیروز می‌فروختیم و امروز نمی‌توانیم بفروشیم. واقعیت ارزش پول ملی‌مان است که با یک چرخش قلم ترامپ، در عرض یک سال، به یک چهارم رسید. واقعیت آن کارخانه‌ای است که تا پارسال کار می‌کرد و امروز نمی‌کند؛ کارگری است که تا پارسال کار داشت و امروز ندارد. واقعیت این است که امروز تأمین حداقل نیازهای غذایی و بهداشتی برای یک ایرانی متوسط دارد به آرزو تبدیل می‌شود. واقعیت آن هشتصد میلیارد دلاری است که در خزانه‌ی کشور عربستان است و آن تارعنکبوت‌هایی است که در خزانه‌ی کشور ما تنیده شده است؛ همان هشتصد میلیارد دلاری که به صاحبش اجازه داد، با خونسردی تمام، درخواست ایران برای تنظیم بازار و جلوگیری از سقوط قیمت نفت را رد کند و، با همین تصمیم کوچک و ساده، جیره‌ی بخور و نمیر ما از درآمد نفت را هم به یک‌چندم کاهش دهد و دولت ما را از انجام اولیه‌ترین وظیفه‌هایش ناتوان کند. واقعیت این است که تقریباً هیچ یک از کشورهای منطقه، از پاکستان هسته‌ای و ترکیه‌ی قلدر گرفته تا افغانستان، پشت ما نیست؛ و همه‌ی ما می‌دانیم که این واقعیت معنای سیاسی انکارناپذیری دارد.

می‌توانیم باز هم شعار دهیم تا دلمان خنک شود. می‌توانیم لاف بزنیم که «منطقه را به گورستان سربازان آمریکایی تبدیل می‌کنیم». اما بهتر است بدانیم که این هیچ ربطی به «واقعیت» قدرت ما ندارد.

«قوی‌بودن» لذتبخش است. اما برای رسیدن به این لذت باید رنج کشید. و شاید نخستین رنجی که باید بر خود هموار کنیم «رنج دل‌کندن از دل‌خوش‌کنک‌ها» است. رنج ریشه‌کن‌کردن احساساتی‌گری‌ ای که مثل سلول سرطانی در خونمان نفوذ کرده است.

🖋 مهدی خسروانی

▪️ این مطلب را چند سال پیش در فیسبوک نوشته بودم، اما به نظرم رسید که فقط با «کمی» ویرایش مناسب حال امروزمان نیز هست.

◀️ اگر کانال «سنجشگرانه‌اندیشی» به نظرتان مفید است، آن را به دیگران نیز معرفی کنید:
@sanjeshgaraneh
🔹 ابهام در سخن و اندیشه نشانه‌ی چیست؟

ابهام بسیاری اوقات نشان‌دهنده‌ی این است که گوینده هیچ سخن باارزش یا استدلال خاصی ندارد و فقط با پیچیده کردن و مبهم کردنِ مطلب می‌خواهند ظاهری آبرومند به گفته‌ی خودش بدهد. وقتی کسی سخن باارزشی دارد یا استدلالی قوی دارد، طبعاً می‌کوشد سخنش را به واضح‌ترین شکل بیان کند تا باارزش‌ بودن سخنش یا قوی بودن استدلالش روشن شود. به همین سبب است که جان سرل می‌گوید: «ابهام پناهنگاه بی‌کفایتان است».

وضوح بخشی به نوشته‌ها و اندیشه‌ها برای صاحب اندیشه نیز ارزشمند و مهم است. گاه، اگر به سخنمان یا نوشته‌مان وضوح ببخشیم در کمال شگفتی در می‌یابیم که اساساً سخن باارزش یا جدیدی نگفته‌ایم، اما این مطلب به دلیل ابهامش بر خودمان هم پوشیده بود.

همه‌ی اینها بدان معنا نیست که هر سخنی که ابهام داشت یا نتوانستیم به راحتی بفهمیم بی‌ارزش است. ممکن است مطلب به‌راستی پیچیده باشد. یا حتی ممکن است سخن باارزشی باشد که می‌شد آن را واضح‌تر هم گفت اما نویسنده موفق به بیان واضح مطلب نشده است. ولی این دلیل نمی‌شود که آن را باارزش بدانیم یا خودمان را از بینش‌هایی که می‌توان از آن مطلب گرفت محروم کنیم. با این حال، باید به دو نکته توجه کرد. اول اینکه اگر می‌خواهیم برای فهمیدنِ چیزی وقت صرف کنیم باید دست‌کم اهمیتش به وضوح برایمان روشن شده باشد. و دوم اینکه هر چیزی را ابتدا به وضوح بفهمیم بعد بپذیریم؛ بدانیم که چه چیزی را پذیرفته‌ایم.


▪️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔷 مقدمه‌ی کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه»

▪️ هدف ما از نگارش این کتاب مختصر
کتاب کوچکی که در دست دارید بر مفهوم‌ها و ابزارهای اصلیِ سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقّادانه) تمرکز می‌کند. این کتاب حاوی برداشتی از سنجشگرانه‌اندیشی است که نوعی توافق عمومی بر سر آن وجود دارد؛ از این جهت، به کار استادان می‌آید. برای دانشجویان نیز، یک کتاب تکمیلیِ سنجشگرانه‌اندیشی در کنار همه‌ی کتاب‌های درسی دیگر و برای همه‌ی درس‌هاست. استادان می‌توانند از آن در طراحی برنامه‌ی آموزشی، تکلیف‌های درسی، و آزمون‌ها برای هر موضوعی استفاده کنند. دانشجویان می‌توانند از آن برای ارتقای یادگیری خودشان در هر زمینه‌ای استفاده کنند.

مهارت‌هایی که در این کتاب مطرح شده‌اند در مورد هر موضوعی به کار می‌آیند. برای مثال، کسانی که در سنجشگرانه‌اندیشی مهارت پیدا می‌کنند غایت و هدف خودشان، و پرسشی که می‌خواهند بدان بپردازند، را به طور واضح مشخص می‌کنند. آنها درباره‌ی اطلاعات، نتیجه‌گیری‌ها، و نظرگاه‌ها سؤال می‌کنند و، در صورت لزوم، در آنها تردیدافکنی می‌کنند. همچنین، سعی می‌کنند واضح، درست، و دقیق، بیندیشند و از توجه به مطالبی که مناسبت ندارند بپرهیزند. آنها می‌کوشند تا به عمق موضوع‌ها و مسئله‌ها راه پیدا کنند و در اندیشیدنشان منطق و انصاف را رعایت کنند. افراد سنجشگرانه‌اندیش این مهارت‌ها را در خواندن و نوشتن، و نیز در صحبت‌کردن و شنیدن، به کار می‌بندند. آنها از این مهارت‌ها هم در زندگی شخصی‌شان استفاده می‌کنند، هم در زندگی حرفه‌ای؛ در تاریخ، علم، ریاضیات، فلسفه، و نیز در هنر.

اگر، در چند درس، از این کتاب به عنوان مکمّل کتاب‌های درسی‌تان استفاده کنید به‌تدریج متوجه خواهید شد که سنجشگرانه‌اندیشی به یادگیری شما در همه‌ی حوزه‌ها کمک می‌کند. و اگر استادانتان شما را با نمونه‌هایی از کاربرد موضوع درس در زندگی روزمره آشنا کنند، خواهید دید که آموزش و پرورش در واقع ابزاری برای ارتقای کیفیتِ زندگی‌ست.

دانشجویانی که از این کتاب استفاده می‌کنند عادت کنند که آن را در همه‌ی کلاس‌ها همراه داشته باشند. به هنگام کارهای تحلیلی و ترکیبی روی مطالبی که یاد می‌گیرید، به طور مرتب از آن استفاده کنید. درونی‌سازیِ اصل‌های معرفی شده در کتاب را هدفِ خودتان قرار دهید، تا اینکه کاربرد آنها به طبیعت ثانوی شما تبدیل شود: به کاربردشان عادت کنید.

این کتاب قرار است هم برای استادان، هم برای دانشجویان، و هم برای برنامه‌ی آموزشی مفید باشد. امیدواریم این هدف تحقق پیدا کند.

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 انتشار چاپ چهارم کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه»

🔹 هدف کتاب: معرفی فشرده‌ی سرفصل‌های تفکر نقادانه از دیدگاه ریچارد پل

نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
بازنویسی: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو

▪️ متن پشت جلد:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/739

▪️ فهرست مطالب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/741

▪️ مقدمه‌ی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/754

▪️ دانلود فایل پی‌دی‌اف گزیده‌ی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/737

▪️ سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی:
https://nashrenow.com/


◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 تفکر جامعه‌محورانه؛ یکی از مانع‌های اصلی سنجشگرانه‌اندیشی

🔹 پیش‌تر، در این کانال، به صورت جداگانه به ویژگی‌های تفکر جامعه‌محورانه اشاره کردیم. اکنون، همه‌ی این ویژگی‌ها را به صورت یکجا می‌آوریم.

◻️ بیشتر مردم متوجه نیستند که تا چه حد پیش‌داوری‌های غالب در جامعه یا فرهنگشان برایشان درونی شده است. جامعه‌شناسان و مردم‌شناسان برای اشاره به این پدیده از اصطلاح «فرهنگ‌ـ‌بسته» استفاده می‌کنند. فرهنگ‌ـ‌بستگی (فرهنگ‌ـ‌بسته بودن) یعنی اینکه دید شخص وابسته و محدود به فرهنگ حاکم در جامعه‌ی خودش باشد. این پدیده نتیجه‌ی اندیشیدنِ جامعه‌محورانه است. در اندیشیدن جامعه‌محورانه:

▪️ این گرایش غیرسنجشگرانه در فرد وجود دارد که فرهنگ، ملّت، و دین خودش را بالاتر از همه‌ی فرهنگ‌ها، ملّت‌ها، و دین‌های دیگر قرار دهد.

▪️ این گرایش غیرسنجشگرانه در افراد وجود دارد که هنگام سخن‌گفتن درباره‌ی خودشان از توصیف‌های مثبتی که به نفعشان است استفاده کنند، اما در مورد کسانی که به گونه‌ی دیگری می‌اندیشند از توصیف‌های منفی استفاده کنند.

▪️ این گرایش غیرسنجشگرانه در افراد وجود دارد که باورها و هنجارهای گروه خودشان را درونی کنند (اجازه دهند این باورها به نحو عمیق در آنها جای‌گیر شوند) و هویت‌هایی گروهی اختیار کنند و چنانکه از آنها انتظار می‌رود رفتار کنند؛ بدون اینکه به ذهنشان خطور کند که رفتارهایشان، با نگاه عقلانی، ‌ممکن است محل تردید باشد.

▪️ این گرایش در افراد وجود دارد که کورکورانه از محدودیت‌های گروهی تبعیت کنند (محدودیت‌هایی که بسیاری از آنها بی‌پایه و اساس یا اجباری‌اند).

▪️ افراد نمی‌توانند در اندیشیدنشان از پیش‌داوری‌های سنتیِ موجود در فرهنگشان فاصله بگیرند و فراتر بروند.

▪️ افراد نمی‌توانند بینش‌های موجود در فرهنگ‌های دیگر را مطالعه و درونی کنند (و، از این طریق، همه‌جانبه‌نگری و عمق اندیشیدنشان را ارتقا دهند).

▪️ افراد نمی‌توانند اصل‌های اخلاقیِ جهان‌روا را از تابوها و مقتضیات فرهنگی که مربوط به یک فرهنگ خاص‌اند متمایز کنند.

▪️ افراد از این نکته غفلت می‌کنند که رسانه‌های جمعی، در هر فرهنگی، خبرها را از نظرگاه آن فرهنگ شکل می‌دهند.

▪️ افراد نمی‌توانند تاریخی و مردم‌شناسانه بیندیشند (و در نتیجه، در دام شیوه‌های رایجِ اندیشیدن گرفتار می‌شوند).

▪️ افراد تشخیص نمی‌دهند که اندیشیدنِ جامعه‌محورانه مانعی جدّي در راه رشد فکری است.

اندیشیدن جامعه‌محورانه یکی از مشخصه‌های جامعه‌ی غیرسنجشگر است. این شیوه‌ی اندیشیدن را تنها زمانی می‌توان از میان برد که اندیشیدنِ منصفانه و چند‌ـ‌فرهنگی (سنجشگرانه‌اندیشی به معنای قوی کلمه) جایگزینِ آن شود.

🔸 برگرفته از کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه»، ص 53-54. مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/756

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 انتشار چاپ پنجم کتاب «مغالطه‌های پرکاربرد»

🔹 هدف کتاب: آشنایی خواننده با مفهوم مغالطه و برخی از مغالطه‌های پرکاربرد

نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
بازنویسی: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو

▪️ متن پشت جلد:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/718

▪️ مقدمه:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/723

▪️ دانلود فایل پی‌دی‌اف گزیده‌ی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/712

▪️ سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی:
https://nashrenow.com/


◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 توانمندی در حل مسئله

▪️ برای آنکه در حل مسئله توانمند باشیم باید:

1) هدف‌ها، غایت‌ها، و نیازهای خودمان را بفهمیم و به طور مرتب سعی کنیم بیانِ بهتری از آنها ارائه کنیم. در راه رسیدن به هدف‌ها یا برآورده‌کردن نیازها، مشکل‌هایی وجود دارند. نباید وجود مشکل‌ها را دلیلی برای دست‌کشیدن از هدفمان بدانیم. هر مشکل یک مانع بر سر راه ماست؛ مانعی که باید آن را از سر راه برداشت.

2) در صورت امکان، مسئله‌ها و مشکل‌ها را یکی‌یکی در دستور کار قرار دهیم. هر مسئله یا مشکل را با حداکثر وضوح و دقت ممکن بیان کنیم.

3) درباره‌ی مسئله تحقیق کنیم تا معلوم شود که با چه «نوع» مسئله یا مشکلی مواجهیم. برای مثال، بفهمیم که برای حل آن چه کاری باید بکنیم.

4) برخی از مشکل‌ها را تا حدودی می‌توانیم کنترل کنیم، اما برخی مشکل‌ها کاملاً از کنترل ما بیرون‌اند. باید این دو نوع مشکل را از هم جدا کنیم و کوشش خودمان را بر مشکل‌هایی متمرکز کنیم که حل کردنشان برایمان امکان‌پذیر است.

5) ببینیم برای حل مشکل یا مسئله به چه اطلاعاتی نیاز داریم. فعّالانه به دنبال آن اطلاعات برویم.

6) اطلاعاتی که گردآوری می‌کنیم را با دقت تحلیل و تفسیر کنیم و، بر اساس آنها، دست به استنتاج‌های معقول بزنیم.

7) گزینه‌های عملی خودمان را مشخص کنیم. در کوتاه‌مدت چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟ در بلندمدت چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟ باید محدودیت‌های خودمان را از نظر مالی، وقت، و نیرو مشخص کنیم.

8) گزینه‌های خودمان را ارزشگذاری کنیم و خوبی‌ها و بدی‌های هر یک از آنها را مشخص کنیم.

9) راهبردی اتخاذ کنیم و آن را دنبال کنیم. راهبرد ما ممکن است این باشد که مستقیماً وارد عمل شویم؛ یا این باشد که فعلاً صبر کنیم و اوضاع را به‌دقت زیر نظر بگیریم.

10) هنگامی که دست به عمل می‌زنیم، بر برآیندها و نتیجه‌های عملمان نظارت کنیم. آماده باشیم که، اگر موقعیت ایجاب کرد، در راهبردمان بازنگری کنیم. آماده باشیم که، با دسترسی به اطلاعات بیشتر درباره‌ی مسئله یا مشکل، تحلیلمان از مسئله را تغییر دهیم یا آن را به شیوه‌ی دیگری بیان کنیم.

◻️ برگرفته از کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه». مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/756

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
❇️ متن پشت جلد کتاب «ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه»

▪️ رابطه‌ی میانِ جنبه‌ی خلّاقانه و جنبه‌ی نقادانه‌ی تفکر غالباً به‌درستی فهمیده نمی‌شود. این بدفهمیْ تا حدود زیادی نتیجه‌ی تصویری است که رسانه‌های گروهی از اشخاصِ خلّاق و نقّاد عرضه می‌کنند. رسانه‌ها همواره شخصِ خلّاق را شبیه یک دانشمند خل‌وضع نشان می‌دهند که قدرت تخیل بالایی دارد و خودجوش، هیجانی، و سرچشمه‌ی اندیشه‌های نادر است، اما غالباً در عالمی دیگر سیر می‌کند و از واقعیت‌های روزمره فاصله دارد. در عوض، شخصِ نقّاد را، به‌غلط، شخصی صرفاً ایرادگیر، شکّاک، منفی‌نگر، خرده‌گیر، انعطاف‌ناپذیر، و عیب‌جو نشان می‌دهند. در نگاه اول به نظر می‌رسد که تفکر نقادانه و تفکر خلاقانه با هم ارتباطی ندارند یا حتی در تضاد با یکدیگرند. ظاهر قضیه این است که تفکر نقادانه خودآگاه و قابل آموزش است و تفکر خلاقانه ناخودآگاه و غیر قابل آموزش. این دیدگاه کاملاً غلط نیست، اما بهره‌ی بسیار اندکی از حقیقت دارد. حقیقتِ نهفته در دیدگاه یادشده این است که هیچ شیوه‌ی شناخته‌شده‌ و مشخصی برای ایجاد خلاقیت نبوغ‌آمیز در افراد وجود ندارد. با این حال، راه‌هایی برای آموزش همزمان تفکر نقادانه و خلاقانه وجود دارد.

این کتاب رابطه‌ی میان وجه خلاقانه و وجه نقادانه‌ی تفکر را بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که تفکر نقادانه و خلاقانه نیازمند یکدیگرند. همچنین نشان می‌دهد که ذهن‌های بزرگ در نتیجه‌ی به‌کارگیری همزمان تفکر نقادانه و خلاقانه پدید آمده‌اند.

🔸 مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/764

🌐 سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی کتاب:
https://nashrenow.com/

💠 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgari
🔳 فهرست مطالب کتاب «ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه»

❇️ بخش اول: اندیشیدن؛ خلّاقانه و سنجشگرانه

▪️ جدایی‌ناپذیر بودنِ اندیشه‌ی خلاقانه و سنجشگرانه
وجه سنجشگرانه‌ ارزیابی می‌کند؛ وجه خلاقانه ایجاد می‌کند

▪️لزوم تفکر خلّاقانه برای سنجشگرانه‌اندیشی

▪️ اندیشیدنی که به منطقِ امور پی می‌برد
نظام‌های معنایی در همه‌ی اندیشه‌ها هستند. اندیشیدن باید چیزی را که می‌آفریند ارزیابی کند

▪️ استدلال به عنوانِ یک فعل خلّاقانه
هر فهمیدنِ هر چیزی، اگر فهمیدن واقعی باشد، یک ساختنِ جدید است؛ مجموعه‌ای از کارهای خلاقانه است

▪️ نبوغ خلاقانه استثناست؟
تاریخ به ما می‌آموزد که ذهن‌های بزرگ در نتیجه‌ی پرورش و کار فکریِ متعهدانه به وجود می‌آیند

▪️ خلّاقیت، نبوغ، و مفهوم‌های مرتبط با آنها
نبوغ و خلّاقیت، وقتی که رابطه‌شان با زادمایه، سرشت، استعداد، هوش، زیرکی، کارکشتگی، و زبردستی در نظر گرفته شود بهتر فهمیده می‌شوند

▪️ نبوغِ تنگ‌نظرانه
نبوغ غالباً تخصصی و محدود به قلمروهای فکری خاص است

▪️ میان‌کنشِ استعدادهای مادرزادی، محیط، و خودانگیزش
ارسطو، بتهوون، کوری، داوینچی، گالیله، میکلانژ

▪️ ذهن‌های پرسشگرِ نیوتن، داروین، و آینشتاین؛
نمونه‌هایی که اهمیتِ پرسش‌گری و تعهد در پیدایشِ نبوغ را نشان می‌دهند

▪️ خلّاقیت؛ امری که نباید آن را رازآلود کرد
خلاقیت را در همین اندیشه‌ی ساده‌ی روزمره به بهترین نحو می‌توان فهمید

▪️ عنصرهای اندیشه
اندیشیدن، زمانی به بهترین نحو فهمیده و ارزیابی می‌شود که عنصرهای آن شناسایی و تحلیل شوند

▪️ سنجه‌های فکری
فقط زمانی می‌توانیم ارزیابیِ کارآمدی از اندیشیدن داشته باشیم که سنجه‌های فکری را تدوین کنیم و آنها را به کار ببریم

▪️ کاربرد سنجشگرانه‌اندیشی در هنرها
پدیدآوریِ خلاقانه باید سنجشگرانه ارزیابی شود

❇️ بخش دوم: اندیشیدنِ سنجشگرانه/خلّاقانه و بنیاد‌های معناداری

▪️ پی بردن به منطق چیزها
هنگامی که سنجشگرانه می‌اندیشیم، زمامِ معناهایی که می‌آفرینیم را در دست می‌گیریم

▪️ یادگیریِ مفهوم‌ها و زبان
برای یادگیری مفاهیم و به کار بردنِ زبان، باید آنها را از طریقِ فعل‌های ذهنی بیافرینیم

▪️ سنجشگری اندیشیدنِ انسانی
برای آنکه خوب بیندیشیم باید به طور مرتب گرایش‌های خودمحورانه‌‌مان را نقد کنیم و اندیشیدنِ غیرعقلانی را به اندیشیدنِ عقلانی تبدیل کنیم

▪️ یادگیریِ رشته‌های دانشگاهی
برای آنکه یک رشته‌ از دانش را یاد بگیریم، باید نظامِ آن را در ذهنمان بیافرینیم و نظام‌هایی را که می‌آفرینیم سنجشگرانه ارزیابی کنیم

▪️ پرسیدن
برای آنکه پرسش‌های سودمند به ذهنمان راه پیدا کند و پرسش‌های سودمند صورتبندی کنیم، هم به وجه خلاقانه و هم به وجه سنجشگرانه‌‌ی اندیشیدن نیاز داریم.

▪️ خواندن، نوشتن، سخن گفتن، و گوش دادن
خواندن، نوشتن، سخن گفتن، و گوش دادن، همگی، کارهای گفت‌و‌شنودی‌اند که مستلزم چندین کار ارزیابانه و خلاقانه‌اند

🔸 مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/764

🌐 سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی کتاب:
https://nashrenow.com/

💠 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔳 مقدمه‌ی کتاب «ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه»

🔹 افراد کم‌اطلاع غالباً تصور می‌کنند که تفکر خلّاقانه و سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقّادانه) با یکدیگر تضاد دارند؛ تصور می‌کنند که اولی مبتنی بر نیروهای غیرعقلانی یا ناخودآگاه است و دومی مبتنی بر فرایند‌های عقلانی و خودآگاه؛ اولی چیزی است که نمی‌توان آن را هدایت کرد و آموزش داد و دومی هدایت‌پذیر و آموزش‌پذیر است. نمی‌توان گفت که این دیدگاه کاملاً غلط است، اما بهره‌ی بسیار اندکی از حقیقت دارد. حقیقتِ نهفته در این دیدگاه این است که هیچ شیوه‌ی شناخته‌شده‌ای برای ایجاد نبوغ خلّاقانه در دانشجویان وجود ندارد؛ هیچ روشی وجود ندارد که، با استفاده از آن، کاری کنیم که دانشجویان به اندیشه‌های نو و مبتکرانه نائل آیند. جنبه‌ی‌ خلّاقانه‌ی تفکر دارای سویه‌هایی‌ست که ما قادر به فهم کاملِ آنها نیستیم. همین سخن درباره‌ی صورت‌های مختلفِ جنبه‌ی سنجشگرانه‌ی تفکر نیز صادق است. با این حال، راه‌هایی برای آموزشِ همزمانِ تفکر سنجشگرانه و تفکر خلّاقانه وجود دارد. برای انجام این کار، باید بر این اصطلاحات و کاربردِ آنها در موقعیت‌های عملی و روزمره تمرکز کنیم، معنای محوری آنها را در نظر داشته باشیم، و سعی کنیم از همپوشانی‌هایشان و تأثیر متقابل این دو بر یکدیگر سر در بیاوریم. وقتی تفکر سنجشگرانه و خلّاقانه را به صورتِ درست و عمیق بفهمیم، درمی‌یابیم که این دو جدایی‌ناپذیر، به‌هم‌پیوسته، و یکپارچه‌اند.

در این میان، تفکر خلّاقانه بیش از تفکر نقّادانه رازآلود شده است؛ بنابراین، راززدایی از تفکر خلّاقانه و ارائه‌ی تصویری واقع‌بینانه از آن ضروری‌تر است. به همین دلیل، در این کتاب، علاوه بر آنکه تفکر خلّاقانه را در بالاترین سطحِ آن (آثارِ افراد نابغه) بررسی می‌کنیم، به پیش‌پاافتاده‌ترین و معمولی‌ترین جلوه‌های آن (یعنی جلوه‌های آن در اندیشه‌ها و دریافت‌های روزمره) نیز توجه می‌کنیم.
وقتی که داریم مفهوم‌های جدیدی یاد می‌گیریم، وقتی که می‌خواهیم تجربه‌های خودمان را فهم کنیم، هنگامی که سعی می‌کنیم از یک موضوع یا یک زبانِ جدید سر در بیاوریم، هنگامی که می‌خوانیم، می‌نویسیم، صحبت می‌کنیم، و گوش می‌دهیم، ذهن ما، به تمام معنا، درگیرِ کارهای خلّاقانه‌ می‌شود؛ گرچه، این کارهای خلّاقانه ممکن است کارهایی کاملاً عادی و معمولی باشند. برای فهمِ چرایی و چگونگیِ این امر، نیازی نیست که به امور اسرارآمیز متوسل شویم یا به سراغ «امور نهانی» که فقط بر عدّه‌ی خاصی مکشوف می‌شوند برویم.

برای آنکه زندگیِ پرثمری داشته باشیم، باید سنجه‌های فکری (استانداردهایی که برای ارزیابی کارهای فکری مورد استفاده قرار می‌گیرند) را در ذهن خودمان جا بیندازیم و از آنها برای ارزیابیِ اندیشیدنِ خودمان استفاده کنیم (جنبه‌ی سنجشگرانه‌ی تفکر). همچنین، باید فرآورده‌هایی را که قرار است ارزیابی شوند ایجاد کنیم و این کاری است که از طریقِ کارهای خلّاقانه‌ی ذهن انجام می‌شود. شکی نیست که ذهن انسان‌ معناهای زیادی می‌آفریند؛ اما مسئله این است که آیا معناهای آفریده شده سودمند، خردمندانه، یا ژرف هستند. نیروی تخیل و نیروی عقل با هم کار می‌کنند و از هم جدایی‌ناپذیرند. بهترین کارکردِ آنها هنگامی است که در کنار هم عمل کنند؛ مثل زمانِ راه‌رفتن که دو پای انسان همزمان و در کنار هم عمل می‌کنند. اگر عقل و تخیل را جدای از هم مطالعه کنیم، تنها نتیجه‌اش این می‌شود که هر دو رازآلود و حیرت‌آور باقی می‌مانند یا به اموری کلیشه‌ای و کاریکاتوری تقلیل پیدا می‌کنند؛ و هر دوی این حالت‌ها به یک‌ اندازه تأسف‌بارند.

🔸 مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/764

🌐 سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی کتاب:
https://nashrenow.com/

💠 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
گزیده‌ی تفکر نقادانه و خلاقانه.pdf
196.7 KB
🔶 فایل پی‌دی‌اف گزیده‌ای 16 صفحه‌ای از کتاب «ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه»

نوشته‌ی ریچارد پل و لیندا الدر
بازنویسی: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو

🔸 مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/764

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔶 انتشار چاپ چهارم کتاب «ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه»

نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
بازنویسی: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو

▪️ متن پشت جلد:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/760

▪️ فهرست مطالب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/761

▪️ مقدمه‌ی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/762

▪️ دانلود فایل پی‌دی‌اف گزیده‌ی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/763

▪️ سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی:
https://nashrenow.com/


◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
❇️ «نقد هنری» نه کاری است خرد و بی‌ضابطه. برای نقد هنری نیز از سنجشگرانه‌اندیشی بی‌نیاز نیستیم.

▪️ برخی افراد وانمود می‌کنند که از قدرتِ تشخیص و حساسیت هنریِ برخوردارند، در حالی که فهم عمیقی ندارند. این افراد سنجه‌های هنری را به صورتِ شدیداً شخصی و سلیقه‌ای به کار می‌برند؛ به‌آسانی می‌توان این شیوه‌ی استفاده از سنجه‌های هنری را هجو کرد. وودی آلن در یکی از صحنه‌های فیلمِ «منهتن» همین کار را انجام می‌دهد. در این صحنه، آیزاک (وودی آلن) و تریسی، دوست‌دخترش، بهترین دوست آیزاک و دوست‌دختر «روشنفکر»ش، مِری، را می‌بینند.

آیزاک: ما توی نمایشگاه عکس بودیم. محشر بود. واقعاً خیلی محشر بود.
مِری: واقعاً؟ از اون عکسا خوشت اومد؟
آیزاک: آره. اون عکس‌ها واقعاً عالی بودن!! تو این طور فکر نمی‌کنی؟
مِری: نه. راستش من احساس کردم که کاملاً اقتباسی‌‌اند. انگار دقیقاً از کارهای دیان آربس گرفته شدن. البته به اندازه‌ی اونها ظرافت ندارن.
آیزاک: واقعاً؟ راستش رو بخوای ما هم از اون عکس‌ها اون قدری خوشمون نیومد که مثلاً از مجسمه‌ی پلکسیگلاسی خوشمون میاد. می‌دونی ...
مِری: بی‌خیال! یعنی تو واقعاً از پلکسیگلاسی خوشت اومد؟
آیزاک: می‌خوای بگی از مجسمه‌ی پلکسیگلاسی هم خوشت نمیاد؟
مِری: اَه اَه! معلومه که نه. اَه...
آیزاک: خوب، حداقلش می‌تونیم بگیم خیلی بهتر از اون مکعب فکری بود. دیدیش؟
تریسی: اوه، آره، اون دیگه بدترینشون بود.
مِری: اتفاقاً از نظر من این یکی بی‌نظیر بود. واقعاً شاهکار بود.
آیزاک: جدی می‌گی؟ اون مکعب فلزی شاهکار بود؟
مِری: معلومه که جدی می‌گم. یه اثر بافت‌مند بود. می‌دونی ... کاملاً یکپارچه بود و یه جور ... یه جور قابلیت سلبی معرکه داشت. بقیه‌ی آثاری که تو نمایشگاه بودن مزخرف بودن!

این صحنه بامزه است؛ و بامزه‌بودنش به این دلیل است که نشان می‌دهد چطور برخی افراد، که ممکن است در مجموع افراد باهوشی هم باشند، گاه نمی‌توانند میزان جهلِ خودشان (درباره‌ی هنر) را درک کنند و بینش و شناخت را با لفاظی اشتباه می‌گیرند و گمان می‌کنند شرط کافی برای گفتگوی هنری این است که چند واژه‌ (مثل ساختارمند، انتزاعی، ساختارشکنانه، فرم، و ...) را به صورت کلیشه‌ای تکرار کنند یا گمان می‌کنند که به‌کاربردن واژه‌هایی مثل «بی‌نظیر» و «محشر» (یا «خفن») می‌تواند نشان‌دهنده‌ی درک عمیق آنها از اثر هنری باشد.

◻️ برگرفته از کتاب «ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه». مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/764

💠 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
❇️ كجا و چگونه سريع تفكر كنيم؟

آيا بهتر است كه بر اساس برداشت قلبي و شهودي عمل كنيم يا بر اساس تحليل و ملاحظات زياد؟ پاسخ به اين پرسش يك جواب قطعي ندارد. برخي موارد تفكر شهودي و سريع مناسب تر است و برخي موارد، تفكر تحليلي و آهسته. تفكر سريع، برداشت بر اساس تعصب، عواطف يا شهود است اما تفكر آهسته مبتني بر مشاهده، بررسي شواهد، تعيين فرضيات گوناگون، و آناليز نتايج صورت مي پذيرد. دو روش تفكر سريع و آهسته، مكمل يكديگرند و ذهن ما بر اساس هر دوي اين روش ها عمل مي كند. بنابراين بايد در هر دو روش قوي بود اما هركدام را در جاي خود به كار گرفت.

بر اساس پژوهشي كه در اين باره انجام شده، در امور كوتاه مدت، تفكر آهسته (تحليلي) دقيق تر است و در امور بلند مدت، تفكر سريع . در اين پژوهش از دو دسته از كارشناسان خواسته شد كه در مورد وضعيت بازار بورس در آينده بلند مدت، نظرشان را بگويند. يك دسته بر اساس تفكر سريع و دسته ديگر بر اساس تفكر آهسته عمل كرد. نتيجه اين بود كه نظر گروهي كه بر اساس تفكر سريع پيش بيني كرده بود، دقيق تر بود.

براي تفكر سريع، اقدامات زير مي تواند موثر باشد:

1- در زمان سريع تفكر كردن، پذيرا، خوش بين، خوش مشرب، پرانرژي و شاد باشيم. اگر عواطف منفي مانند خشم، غم، و اضطراب بر ما غلبه دارند، نمي توانيم سريع تفكر كنيم. در اين مواقع بهتر است از تفكر سريع اجتناب شود.
2- شتاب زده نباشيم. سرعت با شتابزدگي متفاوت است.
3- بر زاويه خاصي تمركز نكنيم بلكه نگاهي كل نگر و توجهي همه جانبه داشته باشيم
4- به نداي قلبي خود اعتماد كنيم. دچار ترديد نشويم و نظر خود را دائماً تغيير ندهيم.
5- شنونده خوبي باشيم اما به سروصداي دروني مان خيلي توجه نكنيم
6- شيفته ظواهر فريبنده نشويم و سعي كنيم كه به جنبه هاي باطني بيشتر توجه داشته باشيم
7- دست به تفسير نزنيم و زياد توضيح ندهيم. نظرمان را به صورت موجز و كلان بيان كنيم
8- ازمصرف الكل، مواد مخدر و همینطور از بي خوابي اجتناب كنيم.
9-ذهن خود را نسبت به رویدادها و محیط باز بگذاریم .
10 - ورزش و طبیعت را فراموش نکنیم .

◻️ برگرفته از صفحه‌ی «کافه تفکر» در فیسبوک

🌐 اگر کانال «سنجشگرانه‌اندیشی» را سودمند می‌دانید آن را به دیگران نیز معرفی کنید:
@sanjeshgaraneh
✍️ هنگامی که با موبایل‌تان بازی می‌کنید، فقط وقت‌تان تلف می‌شود.
اما وقتی به گشت زدن در اینستاگرام و تلگرام مشغول هستید، علاوه بر کشته شدن وقت، مغزتان را از دروغ و مزخرفات و آشغال مضر و مخرب پر می‌کنید.

حتی خواندن اخبار هم خطرناک و بی‌فایده است.
اگر تعداد کانال‌ها و پیج‌های خبری زیاد است، به رسالت رسانه و اهمیت اخبار و وقایع هیچ ربطی ندارد. علت این است که بازنشر خبر، ساده‌ترین و آسان‌ترین و سریع‌ترین راه کسب درآمد در اینترنت ایران است.
مردم عادی می‌خواهند با اطلاع داشتن از وقایع سیاسی و اقتصادی به دیگران فخر بفروشند و وانمود کنند که آگاه و خاص هستند. همین ضعف و عطش باعث می‌شود تا مشتی دروغ و چرندیات را باور کنند و با دیگران نیز به اشتراک بگذارند.
محیط اینستاگرام و تلگرام بسیار کثیف، خطرناک و ناامن است.
ما با بهانه‌های مختلف هر روز ساعت‌ها در شبکه‌های اجتماعی می‌چرخیم و تصورمان این است که آگاه و محتاط هستیم.
اما این را نمی‌دانیم که حتی تماشای thumbnail یک خبر دروغ در اینستاگرام هم روی ذهن‌مان تاثیر منفی می‌گذارد.
موبایلی که اکنون در دست دارید، یک روز شما را بدبخت می‌‌کند.

اگر یک پیج یا کانال مخاطبان زیادی دارد، دلیل آن نیست که مطالب مفید و بی‌ضرر منتشر می‌کند.
همیشه کسانی که حرف مفت یا دروغ می‌زنند، طرفداران بیشتری دارند، چون خیلی از مردم بدون فکر کردن به دنبال دیگران می‌روند.
شما مانند مردم عادی نباشید و تلگرام و اینستاگرام خود را خلوت کنید تا ذهن‌تان سبک‌تر و امن‌تر شود.
چیزی که به عنوان «خبر» منتشر می‌شود، اطلاعات سوخته یا دروغ‌های احزاب و گروه‌های سیاسی است.
خبر این است که شما بدانید اکنون خاوری کجاست و قرار است مجلس چه مبالغی را برای عوارض خروج از کشور تصویب کند.
اراجیفی که هر روز در مغزتان فرو می‌کنید، خبر نیست.
اینها برنج سوخته‌ای است که دیگر به درد سیاسیون نمی‌خورد ولی آن را با تکه‌های گوشت خودتان و ترشی و دوغ مقابل شما می‌گذارند و تا ته می‌خورید و لذت هم می‌برید...

◀️ برگرفته از کانال «اگزیستانسیالیست»:
@Existentialistt

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔳 متن پشت جلد کتاب «اندیشیدن؛ گام نخست در تفکر نقادانه»

◻️ چگونه است که سیاستمداران، حتی وقتی حق با آنها نیست، حرف خود را به کرسی می‌نشانند؟ یکی از ترفندهایشان این است که بخشی از حقیقت را می‌گویند. بخش توریه‌گویی این کتاب دربارة همین موضوع است.
«من و آرش در یک مدرسه درس خواندیم. آرش فرد موفقی شد، پس من هم موفق خواهم شد.» چرا سخن این شخص مغالطه است؟
به یک سخنرانی گوش می‌دهید اما تقریباً هیچ چیز از آن نمی‌فهمید. آیا مطلب واقعاً پیچیده است یا سخنران فقط برای خودنمایی از واژه‌های قلمبه‌سلمبه استفاده می‌کند؟ بخش‌های ژارگون و ژرف‌نمایی و پرده‌پوشی کتاب به همین موضوع می‌پردازد.
نویسنده‌ی این کتاب، نایجل واربرتن، می‌کوشد، با بیانی ساده و با استفاده از مثال‌های مناسب، اصول اولیه‌ی منطق و تفکر نقادانه را به خواننده آموزش دهد تا اسیر این‌گونه مغالطه‌ها و سفسطه‌گری‌ها نشود.

◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/772

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
2024/09/28 23:32:50
Back to Top
HTML Embed Code: