💢 برای تبدیل شدن به اندیشهورز سنجشگر (متفکر نقاد) چه باید کرد؟
✍️ مهدی خسروانی
♻️ بسیاری از افراد این پرسش را مطرح میکنند که «چه کارهایی باید بکنیم تا تفکرمان نقادانه شود؟» در این نوشته سعی میکنم به این پرسش مختصراً پاسخ دهم.
♻️ برای آنکه نقادانه بیندیشیم، سه شرط لازم است: (1) اصلاح نگرش (2) کسب دانش تفکر نقّادانه (3) ورزیدگی در «کاربرد» دانش.
1️⃣ نخستین اتفاقی که باید رخ دهد این است که نگرشمان دربارهی خودِ «اندیشیدن» تغییر کند. به عبارت دیگر، باید به این تشخیص برسیم که اندیشیدن و استدلالکردن بخش مهمی از زندگی ماست و بر بقیهی بخشهای زندگیمان تأثیر میگذارد.
2️⃣ دومین مرحله، کسب دانش است. باید از طریق مطالعهی کتابهای سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقّادانه) دانش سنجشگرانهاندیشی را کسب کنیم. باید با اهمیت استدلال، انواع استدلال، مغالطهها، مانعهای روانشناختی تفکر صحیح، فضیلتهای فکری، رذیلتهای فکری، استانداردهای کار فکری، و موضوعهایی از این قبیل آشنا شویم.
3️⃣ و سومین مرحله، ورزیدگی در کاربرد دانش سنجشگرانهاندیشی است. هیچ کس صرفاً با خواندن کتابهای سنجشگرانهاندیشی، سنجشگرانهاندیش نمیشود، بلکه باید علاوه بر انجام تمرینهایی که در کتابهای تفکر نقّادانه آمده، کاربردِ آموختههای خودش را در زندگی علمی و روزمرهی خودش «تمرین» کند؛ همواره دلیل درستی باورهای خودش و کارهای خودش را تمرین کند؛ همواره از خودش بپرسد چرا فلان دیدگاه را پذیرفتهام یا به فلان شیوه رفتار میکنم؟ چه دلیلی برای باورهایم دارم؟ آیا نمیتوانم در زندگیام به شیوهی بهتری تصمیم بگیرم، عمیقتر بیندیشم، و خطاهای کمتری مرتکب شوم؟ و ...
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
✍️ مهدی خسروانی
♻️ بسیاری از افراد این پرسش را مطرح میکنند که «چه کارهایی باید بکنیم تا تفکرمان نقادانه شود؟» در این نوشته سعی میکنم به این پرسش مختصراً پاسخ دهم.
♻️ برای آنکه نقادانه بیندیشیم، سه شرط لازم است: (1) اصلاح نگرش (2) کسب دانش تفکر نقّادانه (3) ورزیدگی در «کاربرد» دانش.
1️⃣ نخستین اتفاقی که باید رخ دهد این است که نگرشمان دربارهی خودِ «اندیشیدن» تغییر کند. به عبارت دیگر، باید به این تشخیص برسیم که اندیشیدن و استدلالکردن بخش مهمی از زندگی ماست و بر بقیهی بخشهای زندگیمان تأثیر میگذارد.
2️⃣ دومین مرحله، کسب دانش است. باید از طریق مطالعهی کتابهای سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقّادانه) دانش سنجشگرانهاندیشی را کسب کنیم. باید با اهمیت استدلال، انواع استدلال، مغالطهها، مانعهای روانشناختی تفکر صحیح، فضیلتهای فکری، رذیلتهای فکری، استانداردهای کار فکری، و موضوعهایی از این قبیل آشنا شویم.
3️⃣ و سومین مرحله، ورزیدگی در کاربرد دانش سنجشگرانهاندیشی است. هیچ کس صرفاً با خواندن کتابهای سنجشگرانهاندیشی، سنجشگرانهاندیش نمیشود، بلکه باید علاوه بر انجام تمرینهایی که در کتابهای تفکر نقّادانه آمده، کاربردِ آموختههای خودش را در زندگی علمی و روزمرهی خودش «تمرین» کند؛ همواره دلیل درستی باورهای خودش و کارهای خودش را تمرین کند؛ همواره از خودش بپرسد چرا فلان دیدگاه را پذیرفتهام یا به فلان شیوه رفتار میکنم؟ چه دلیلی برای باورهایم دارم؟ آیا نمیتوانم در زندگیام به شیوهی بهتری تصمیم بگیرم، عمیقتر بیندیشم، و خطاهای کمتری مرتکب شوم؟ و ...
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 تفاوت ذهن سنجشگر و غیرسنجشگر در تشخیص حقیقت
✴️ ذهن غیرسنجشگر ناخودآگاه به این سمت میرود که حقیقت را بر اساس اصلهای پنهان زیر تشخیص دهد:
1️⃣ «فلان چیز حقیقت است اگر من آن را باور داشته باشم.»
2️⃣ «فلان چیز حقیقت است اگر ما آن را باور داشته باشیم.»
3️⃣ «فلان چیز حقیقت است اگر ما بخواهیم که آن را باور داشته باشیم.»
4️⃣ «فلان چیز حقیقت است اگر باور به آن در خدمت منفعت شخصی یا گروهی ما باشد.»
✴️ ذهن سنجشگر خودآگاهانه در پی آن است که بر اساس اصلهای زیر، که گرایشهای غریزی را تصحیح میکنند، حقیقت را بفهمد:
1️⃣ «من فلان چیز را باور دارم، اما ممکن است حقیقت نباشد.»
2️⃣ «ما فلان چیز را باور داریم، اما باور ما ممکن است نادرست باشد.»
3️⃣ «ما میخواهیم که فلان چیز را باور کنیم، اما این میل ممکن است ما را گرفتار پیشداوری کند.»
4️⃣ «باور به فلان چیز منفعتِ شخصی یا گروهیِ ما را تأمین میکند، اما منفعت شخصی و گروهی ما هیچ ربطی به حقیقت ندارد.»
📚 برگرفته از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
💠 برای تهیهی اینترنتی کتاب، به این صفحه مراجعه کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
✴️ ذهن غیرسنجشگر ناخودآگاه به این سمت میرود که حقیقت را بر اساس اصلهای پنهان زیر تشخیص دهد:
1️⃣ «فلان چیز حقیقت است اگر من آن را باور داشته باشم.»
2️⃣ «فلان چیز حقیقت است اگر ما آن را باور داشته باشیم.»
3️⃣ «فلان چیز حقیقت است اگر ما بخواهیم که آن را باور داشته باشیم.»
4️⃣ «فلان چیز حقیقت است اگر باور به آن در خدمت منفعت شخصی یا گروهی ما باشد.»
✴️ ذهن سنجشگر خودآگاهانه در پی آن است که بر اساس اصلهای زیر، که گرایشهای غریزی را تصحیح میکنند، حقیقت را بفهمد:
1️⃣ «من فلان چیز را باور دارم، اما ممکن است حقیقت نباشد.»
2️⃣ «ما فلان چیز را باور داریم، اما باور ما ممکن است نادرست باشد.»
3️⃣ «ما میخواهیم که فلان چیز را باور کنیم، اما این میل ممکن است ما را گرفتار پیشداوری کند.»
4️⃣ «باور به فلان چیز منفعتِ شخصی یا گروهیِ ما را تأمین میکند، اما منفعت شخصی و گروهی ما هیچ ربطی به حقیقت ندارد.»
📚 برگرفته از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
💠 برای تهیهی اینترنتی کتاب، به این صفحه مراجعه کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Telegram
سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه
🔶 انتشار چاپ سوم کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم»
🔹 هدف کتاب: ایجاد آمادگی در مخاطب برای مواجههی نقادانه با رسانهها
نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
مترجم: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو
▪️ متن پشت جلد کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/745…
🔹 هدف کتاب: ایجاد آمادگی در مخاطب برای مواجههی نقادانه با رسانهها
نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
مترجم: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو
▪️ متن پشت جلد کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/745…
Forwarded from سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه (mehdi khosravani)
#تعریف - سلسله نوشتار - بخش 4
💢 کاستیهای تعریفها (بخش اول)
◼️ یکی از مهمترین نکتههایی که دربارهی تعریفها بیان کردم این بود:
تعریف واژهی «الف» به ما میگوید که چه چیزهایی را میتوان در دستهای که با عنوان «الف» نامگذاری میشود جای داد. برای مثال، تعریف «نهنگ» به ما میگوید که چه چیزهایی را میتوان در دسته یا مجموعهای که با عنوان «نهنگ» نامگذاری میشود جای داد.
▫️ در چهار مطلب بعدی، به چهار نمونه از مهمترین کاستیهایی که ممکن است در تعریفها وجود داشته باشند اشاره خواهمم کرد.
◼️ یکی از کاستیهایی که ممکن است به تعریفها راه یابد این است که تعریف بیش از حد «باز» باشد.
✴️ توضیح:
فرض کنید واژهی «الف» را تعریف کردهایم. وقتی میگوییم تعریف «الف» بیش از حد «باز» است، منظورمان این است که اگر تعریف یادشده را مبنا قرار دهیم، چیزهایی به دستهی «الف» وارد میشوند که نباید به آن وارد شوند.
▫️ برای مثال، فرض کنید واژهی «دانشجو» را این طور تعریف کنیم: «دانشجو کسی است که در حال یادگیری است». روشن است که طبق این تعریف تقریباً همهی انسانها وارد دستهای میشوند که با عنوان «دانشجو» نامگذاری میشود (چون تقریباً همهی انسانها در تمام عمرشان بهنحوی در حال یادگیریاند)؛ بنابراین، طبق تعریف ما، چیزهایی به دستهی «دانشجو» وارد میشوند که نباید در این دسته جای بگیرند، در حالی که یک تعریف خوب نباید اجازهی چنین چیزی بدهد! بنابراین این تعریف بیش از حد «باز» است.
(در منطق سنتی، به تعریفی که بیش از حد باز است «تعریف به اعم» گفته میشود؛ تعبیر دیگری که به کار میرود این است که میگویند تعریف «مانع» نیست.)
✍️ مهدی خسروانی
📚 منبع اصلی: کتاب واضح اندیشیدن
📚 برای آگاهی از سایر منابع، اینجا را ببینید.
❗️ برای خواندن بقیهی مطالب دربارهی تعریف روی #تعریف کلیک کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 کاستیهای تعریفها (بخش اول)
◼️ یکی از مهمترین نکتههایی که دربارهی تعریفها بیان کردم این بود:
تعریف واژهی «الف» به ما میگوید که چه چیزهایی را میتوان در دستهای که با عنوان «الف» نامگذاری میشود جای داد. برای مثال، تعریف «نهنگ» به ما میگوید که چه چیزهایی را میتوان در دسته یا مجموعهای که با عنوان «نهنگ» نامگذاری میشود جای داد.
▫️ در چهار مطلب بعدی، به چهار نمونه از مهمترین کاستیهایی که ممکن است در تعریفها وجود داشته باشند اشاره خواهمم کرد.
◼️ یکی از کاستیهایی که ممکن است به تعریفها راه یابد این است که تعریف بیش از حد «باز» باشد.
✴️ توضیح:
فرض کنید واژهی «الف» را تعریف کردهایم. وقتی میگوییم تعریف «الف» بیش از حد «باز» است، منظورمان این است که اگر تعریف یادشده را مبنا قرار دهیم، چیزهایی به دستهی «الف» وارد میشوند که نباید به آن وارد شوند.
▫️ برای مثال، فرض کنید واژهی «دانشجو» را این طور تعریف کنیم: «دانشجو کسی است که در حال یادگیری است». روشن است که طبق این تعریف تقریباً همهی انسانها وارد دستهای میشوند که با عنوان «دانشجو» نامگذاری میشود (چون تقریباً همهی انسانها در تمام عمرشان بهنحوی در حال یادگیریاند)؛ بنابراین، طبق تعریف ما، چیزهایی به دستهی «دانشجو» وارد میشوند که نباید در این دسته جای بگیرند، در حالی که یک تعریف خوب نباید اجازهی چنین چیزی بدهد! بنابراین این تعریف بیش از حد «باز» است.
(در منطق سنتی، به تعریفی که بیش از حد باز است «تعریف به اعم» گفته میشود؛ تعبیر دیگری که به کار میرود این است که میگویند تعریف «مانع» نیست.)
✍️ مهدی خسروانی
📚 منبع اصلی: کتاب واضح اندیشیدن
📚 برای آگاهی از سایر منابع، اینجا را ببینید.
❗️ برای خواندن بقیهی مطالب دربارهی تعریف روی #تعریف کلیک کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 «استاندارد فکری چیست؟»
📚 برگرفته از کتاب «تفکر نقادانه برای کودکان» (انتشار در آیندهی نزدیک)
✍️ نگارش: مهدی خسروانی
(بر اساس کتابی از لیندا الدر)
♻️ استاندارد فکری از زبان «سارا» (یکی از شخصیتهای کتاب)
💠 امروز معلممان یک واژهی جدید به ما یاد داد: واژهی «استاندارد».
اولش معنای این واژه را نمیدانستم. ولی وقتی معلممان معنای آن را توضیح داد، معنایش را خوب یاد گرفتم و متوجه شدم که یادگرفتن آن چهقدر میتواند کمکم کند تا بهتر فکر کنم.
☢️ معلممان برای آنکه معنای این واژه را برای ما توضیح دهد، اول یک داستان کوتاه از زمان بچگی خودش تعریف کرد.
▫️گفت:
یک روز پدرم به خانه آمد و به ما گفت که یک ماشین جدید خریده است. بعد ما را از خانه بیرون برد و ماشین را به ما نشان داد. ماشین نو بود و برق میزد. اما من ماشین قبلیمان را خیلی دوست داشتم. از پدرم پرسیدم چرا ماشین قبلیمان را فروختی و این ماشین را خریدی؟
▫️ پدرم گفت «یادت میآید وقتی با ماشین قبلیمان به شمال میرفتیم، باید دو بار بنزین میزدیم؟». گفتم «بله یادم میآید». پدرم گفت «اگر بخواهیم با این ماشین به شمال برویم، باید فقط یک بار بنزین بزنیم، چون کممصرف است؛ یعنی بنزین کمتری مصرف میکند».
▫️ بعد پدرم گفت که «کممصرف بودن» یک استاندارد است. ولی راستش را بخواهید من منظورش را درست متوجه نشدم. از پدرم پرسیدم «میتوانی دربارهی واژهی «استاندارد» بیشتر توضیح بدهی؟». و پدرم گفت «استاندارد» یعنی ویژگیای که یک ماشین خوب باید داشته باشد. «کممصرف بودن» هم یکی از ویژگیهایی است که یک ماشین خوب باید داشته باشد. تا وقتی که یک ماشین استاندارد «کممصرف بودن» را نداشته باشد، ماشین خوبی نیست.
▫️ بعد پدرم مثال دیگری زد. گفت:
یادت میآید یک بار با ماشین قبلیمان توی خیابان خودمان تصادف کردم و ماشینمان آسیب زیادی دید و پای خودم هم شکست؟ آن روز سرعت من کم بود. اگر سرعتم کمی بیشتر بود، ممکن بود آسیب جدیتری ببینم. میدانی چرا؟ چون ماشینمان ماشین محکمی نبود و استاندارد «ایمنی» را نداشت؛ یعنی امن نبود و، با کوچکترین تصادف، ممکن بود سرنشینانش آسیب ببینند. اما ماشینی که تازه خریدهام استاندارد «ایمنی» را دارد و اگر با آن تصادف کنیم هم خودش آسیب کمتری میبیند هم سرنشینانش!
▫️ تازه این ماشینمان یک استاندارد مهم دیگر را هم دارد: استاندارد «آلایندگی کم». یعنی هوا را خیلی کمتر از ماشین قبلیمان آلوده میکند. یادت هست یک بار از بالای کوه به تهران نگاه کردیم و تهران پر از دود بود و تو خیلی ناراحت شدی؟ اگر همهی ماشینها استاندارد «آلایندگی کم» را داشته باشند، هوای تهران خیلی تمیزتر میشود.
▫️ وقتی که معلممان این داستان را تعریف کرد، معنای واژهی «استاندارد» را بهخوبی فهمیدم.
▫️ بعد معلممان گفت همان طور که برای ماشینها استانداردهایی وجود دارد، برای «حرف»ها و «نظر»ها و «فکر»ها هم استانداردهایی وجود دارد. اگر حرفها و نظرها و فکرهای ما این استانداردها را داشته باشند خوباند و اگر این استانداردها را نداشته باشند خوب نیستند.
▫️ برای مثال، یکی از این استانداردها «درستی» است. اگر حرف ما یا فکر ما درست باشد خوب است و اگر درست نباشد خوب نیست. یکی دیگر از این استانداردها «وضوح» است. اگر حرف ما یا فکر ما استاندارد وضوح را داشته باشد خوب است و اگر این استاندارد را نداشته باشد خوب نیست.
▫️ به این استانداردها که به ما کمک میکنند تا خوب یا بد بودن حرفها و فکرها را تشخیص دهیم، «استانداردهای فکری» گفته میشود. اگر سعی کنیم در حرفزدن و در اندیشیدنمان این استانداردها را رعایت کنیم، میتوانیم بسیار بهتر فکر کنیم و حرف بزنیم. آن وقت هم در زندگیمان موفقتر میشویم، هم در درسهایمان. شاید باورتان نشود، اما اگر این استانداردها را رعایت کنیم حتی در بازیکردن و رابطه با دوستانمان هم موفقتر میشویم!
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
📚 برگرفته از کتاب «تفکر نقادانه برای کودکان» (انتشار در آیندهی نزدیک)
✍️ نگارش: مهدی خسروانی
(بر اساس کتابی از لیندا الدر)
♻️ استاندارد فکری از زبان «سارا» (یکی از شخصیتهای کتاب)
💠 امروز معلممان یک واژهی جدید به ما یاد داد: واژهی «استاندارد».
اولش معنای این واژه را نمیدانستم. ولی وقتی معلممان معنای آن را توضیح داد، معنایش را خوب یاد گرفتم و متوجه شدم که یادگرفتن آن چهقدر میتواند کمکم کند تا بهتر فکر کنم.
☢️ معلممان برای آنکه معنای این واژه را برای ما توضیح دهد، اول یک داستان کوتاه از زمان بچگی خودش تعریف کرد.
▫️گفت:
یک روز پدرم به خانه آمد و به ما گفت که یک ماشین جدید خریده است. بعد ما را از خانه بیرون برد و ماشین را به ما نشان داد. ماشین نو بود و برق میزد. اما من ماشین قبلیمان را خیلی دوست داشتم. از پدرم پرسیدم چرا ماشین قبلیمان را فروختی و این ماشین را خریدی؟
▫️ پدرم گفت «یادت میآید وقتی با ماشین قبلیمان به شمال میرفتیم، باید دو بار بنزین میزدیم؟». گفتم «بله یادم میآید». پدرم گفت «اگر بخواهیم با این ماشین به شمال برویم، باید فقط یک بار بنزین بزنیم، چون کممصرف است؛ یعنی بنزین کمتری مصرف میکند».
▫️ بعد پدرم گفت که «کممصرف بودن» یک استاندارد است. ولی راستش را بخواهید من منظورش را درست متوجه نشدم. از پدرم پرسیدم «میتوانی دربارهی واژهی «استاندارد» بیشتر توضیح بدهی؟». و پدرم گفت «استاندارد» یعنی ویژگیای که یک ماشین خوب باید داشته باشد. «کممصرف بودن» هم یکی از ویژگیهایی است که یک ماشین خوب باید داشته باشد. تا وقتی که یک ماشین استاندارد «کممصرف بودن» را نداشته باشد، ماشین خوبی نیست.
▫️ بعد پدرم مثال دیگری زد. گفت:
یادت میآید یک بار با ماشین قبلیمان توی خیابان خودمان تصادف کردم و ماشینمان آسیب زیادی دید و پای خودم هم شکست؟ آن روز سرعت من کم بود. اگر سرعتم کمی بیشتر بود، ممکن بود آسیب جدیتری ببینم. میدانی چرا؟ چون ماشینمان ماشین محکمی نبود و استاندارد «ایمنی» را نداشت؛ یعنی امن نبود و، با کوچکترین تصادف، ممکن بود سرنشینانش آسیب ببینند. اما ماشینی که تازه خریدهام استاندارد «ایمنی» را دارد و اگر با آن تصادف کنیم هم خودش آسیب کمتری میبیند هم سرنشینانش!
▫️ تازه این ماشینمان یک استاندارد مهم دیگر را هم دارد: استاندارد «آلایندگی کم». یعنی هوا را خیلی کمتر از ماشین قبلیمان آلوده میکند. یادت هست یک بار از بالای کوه به تهران نگاه کردیم و تهران پر از دود بود و تو خیلی ناراحت شدی؟ اگر همهی ماشینها استاندارد «آلایندگی کم» را داشته باشند، هوای تهران خیلی تمیزتر میشود.
▫️ وقتی که معلممان این داستان را تعریف کرد، معنای واژهی «استاندارد» را بهخوبی فهمیدم.
▫️ بعد معلممان گفت همان طور که برای ماشینها استانداردهایی وجود دارد، برای «حرف»ها و «نظر»ها و «فکر»ها هم استانداردهایی وجود دارد. اگر حرفها و نظرها و فکرهای ما این استانداردها را داشته باشند خوباند و اگر این استانداردها را نداشته باشند خوب نیستند.
▫️ برای مثال، یکی از این استانداردها «درستی» است. اگر حرف ما یا فکر ما درست باشد خوب است و اگر درست نباشد خوب نیست. یکی دیگر از این استانداردها «وضوح» است. اگر حرف ما یا فکر ما استاندارد وضوح را داشته باشد خوب است و اگر این استاندارد را نداشته باشد خوب نیست.
▫️ به این استانداردها که به ما کمک میکنند تا خوب یا بد بودن حرفها و فکرها را تشخیص دهیم، «استانداردهای فکری» گفته میشود. اگر سعی کنیم در حرفزدن و در اندیشیدنمان این استانداردها را رعایت کنیم، میتوانیم بسیار بهتر فکر کنیم و حرف بزنیم. آن وقت هم در زندگیمان موفقتر میشویم، هم در درسهایمان. شاید باورتان نشود، اما اگر این استانداردها را رعایت کنیم حتی در بازیکردن و رابطه با دوستانمان هم موفقتر میشویم!
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
آیا تاکنون به این فکر کردهاید که شاید هیچ دلیلی برای رعایت اخلاق وجود نداشته باشد؟
اگر معتقدید پرسش ایراد دارد، خوشحال میشوم نظر خودتان دربارهی ایراد پرسش را در گروه «تمرین فلسفه» مطرح کنید.
اگر معتقدید پرسش ایراد دارد، خوشحال میشوم نظر خودتان دربارهی ایراد پرسش را در گروه «تمرین فلسفه» مطرح کنید.
Anonymous Poll
57%
بله
22%
خیر
21%
پرسش ایراد دارد
💢 جنایت، عشق وطن، و تحریف تاریخ
♻️ بدترین کارها و جنایتها را میتوان از روایتهای تاریخی پاک کرد (یا کوچک جلوه داد) و، از سوی دیگر، خیالپردازیها و روایتهای جعلی را میتوان همچون واقعیتهایی انکارناپذیر جلوه داد.
این همان اتفاقی است که در کتابهایی که «تاریخ میهنپرستانه» نامیده میشوند رخ میدهد. تاریخ را تحریف میکنند و برای توجیه این کار از «عشق وطن» دم میزنند.
📚 برگرفته از کتاب مغالطههای پرکاربرد ، ص. 109
💠 تهیهی اینترنتی کتاب
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
♻️ بدترین کارها و جنایتها را میتوان از روایتهای تاریخی پاک کرد (یا کوچک جلوه داد) و، از سوی دیگر، خیالپردازیها و روایتهای جعلی را میتوان همچون واقعیتهایی انکارناپذیر جلوه داد.
این همان اتفاقی است که در کتابهایی که «تاریخ میهنپرستانه» نامیده میشوند رخ میدهد. تاریخ را تحریف میکنند و برای توجیه این کار از «عشق وطن» دم میزنند.
📚 برگرفته از کتاب مغالطههای پرکاربرد ، ص. 109
💠 تهیهی اینترنتی کتاب
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from 📚✏️ندای سیاست
نشست نقد و بررسی کتاب
به سوی دانشگاه فضیلت مند
نعمت الله فاضلی
عباس کاظمی
امیر حسین خدا پرست
مختار نوری
@Nedaye_siyasat
به سوی دانشگاه فضیلت مند
نعمت الله فاضلی
عباس کاظمی
امیر حسین خدا پرست
مختار نوری
@Nedaye_siyasat
💢 در جهان، کمتر چیزی به اندازهی یک «حقیقت ناب» میتواند خطرناک باشد زمانی که احساس میکنیم کسی حقیقتی ناب بر زبان آورده، موضعگیری دفاعی و نقادانهی خودمان را از دست میدهیم. و این بهترین مهلت برای شیادان است تا دروغهای بزرگ را لابهلای حقایق ناب به خوردمان دهند و، نیز، هر نتیجهی نامربوطی از آن حقایق ناب بیرون بکشند.
هشیاری به هنگام روبهرویی با حقایق ناب، از مهمترین شرطهای اندیشیدن سنجشگرانه است.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
هشیاری به هنگام روبهرویی با حقایق ناب، از مهمترین شرطهای اندیشیدن سنجشگرانه است.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه (mehdi khosravani)
💢 فایدهی سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه) فقط در این نیست که ایرادهای سخنان دیگران را برایمان آشکار میکند. گاه فایدهاش این است که میفهمیم نقدی که گمان میکردیم به فلان سخن یا دیدگاه وارد است، در واقع وارد نیست.
↙️ عاملهای زیادی ممکن است ما را در ابتدا به سمت این داوری سوق بدهند که سخنِ الف دارای ایراد ب است؛ مثلاً پیشانگارههایمان دربارهی صاحب سخن الف، یا پیشداوریهایمان دربارهی هر آنچه با الف سازگار است.
↙️ اما خیلی وقتها اگر حوصله به خرج دهیم و سعی کنیم نقدمان به الف را صورتبندی کنیم متوجه میشویم که نقدمان اساساً وارد نیست؛ وقتی دقت میکنیم در مییابیم که آنچه قصد نقدش را داشته ایم «عمق»ی داشته که در ابتدا درک نکردهایم.
↙️ به عبارت دیگر «ارادهی نقد» درک عمیقتر به ارمغان میآورد؛ البته به شرط اینکه ارادهی «نقد» داشته باشیم، نه ارادهی «فروکوفتن به هر شیوهی ممکن».
✍️ مهدی خسروانی
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
↙️ عاملهای زیادی ممکن است ما را در ابتدا به سمت این داوری سوق بدهند که سخنِ الف دارای ایراد ب است؛ مثلاً پیشانگارههایمان دربارهی صاحب سخن الف، یا پیشداوریهایمان دربارهی هر آنچه با الف سازگار است.
↙️ اما خیلی وقتها اگر حوصله به خرج دهیم و سعی کنیم نقدمان به الف را صورتبندی کنیم متوجه میشویم که نقدمان اساساً وارد نیست؛ وقتی دقت میکنیم در مییابیم که آنچه قصد نقدش را داشته ایم «عمق»ی داشته که در ابتدا درک نکردهایم.
↙️ به عبارت دیگر «ارادهی نقد» درک عمیقتر به ارمغان میآورد؛ البته به شرط اینکه ارادهی «نقد» داشته باشیم، نه ارادهی «فروکوفتن به هر شیوهی ممکن».
✍️ مهدی خسروانی
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
#تعریف - سلسله نوشتار - بخش 5
💢 کاستیهای تعریفها (بخش دوم)
▫️ چنانکه گفته شد، تعریف واژهی «الف» به ما میگوید که چه چیزهایی را میتوان در دستهای که با عنوان «الف» نامگذاری میشود جای داد. قرار شد در چهار مطلب به نمونههایی از مهمترین کاستیهایی که ممکن است در تعریفها وجود داشته باشند اشاره کنیم. نخستین کاستی، بیش از حد «باز» بودن تعریف بود.
◼️ کاستی دوم، درست عکسِ کاستی اول است: بیش از حد «بسته» بودن تعریف.
✴️ توضیح:
فرض کنید واژهی «الف» را تعریف کردهایم. وقتی میگوییم تعریف «الف» بیش از حد «بسته» است، منظورمان این است که اگر تعریف یادشده را مبنا قرار دهیم، برخی از چیزهایی که باید در دستهی «الف» قرار گیرند، در این دسته وارد نمیشوند.
▫️ برای مثال همان واژهی «دانشجو» را در نظر بگیرید. فرض کنید واژهی «دانشجو» را این طور تعریف کنیم: «دانشجو کسی است که بهصورت تماموقت در حال تحصیل است». مشخص است که این تعریف، ایراد تعریف قبلی را ندارد؛ یعنی بیش از حد «باز» نیست؛ یعنی چیزهایی که باید بیرون از دستهی «دانشجو» قرار بگیرند را به دستهای که با عنوان «دانشجو» نامگذاری شده است راه نمیدهد.
▫️ اما این تعریف ایراد دیگری دارد. ایرادش این است که برخی از کسانی که باید «دانشجو» نامیده شود و در دستهی «دانشجو» قرار بگیرند را به این دسته راه نمیدهد. برای مثال، کسانی که به صورت نیمهوقت تحصیل میکنند را به دستهی «دانشجو» راه نمیدهد؛ در حالی که نباید چنین باشد! در این حالت، میگوییم تعریف بیش از حد «بسته» است.
(در منطق سنتی، به تعریفی که بیش از حد بسته است «تعریف به اخص» گفته میشود. تعبیر دیگری که به کار میرود این است که میگویند تعریف «جامع» نیست.)
✍️ مهدی خسروانی
📚 منبع اصلی: کتاب واضح اندیشیدن
📚 برای آگاهی از سایر منابع، اینجا را ببینید.
❗️ برای خواندن بقیهی مطالب دربارهی تعریف روی #تعریف کلیک کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 کاستیهای تعریفها (بخش دوم)
▫️ چنانکه گفته شد، تعریف واژهی «الف» به ما میگوید که چه چیزهایی را میتوان در دستهای که با عنوان «الف» نامگذاری میشود جای داد. قرار شد در چهار مطلب به نمونههایی از مهمترین کاستیهایی که ممکن است در تعریفها وجود داشته باشند اشاره کنیم. نخستین کاستی، بیش از حد «باز» بودن تعریف بود.
◼️ کاستی دوم، درست عکسِ کاستی اول است: بیش از حد «بسته» بودن تعریف.
✴️ توضیح:
فرض کنید واژهی «الف» را تعریف کردهایم. وقتی میگوییم تعریف «الف» بیش از حد «بسته» است، منظورمان این است که اگر تعریف یادشده را مبنا قرار دهیم، برخی از چیزهایی که باید در دستهی «الف» قرار گیرند، در این دسته وارد نمیشوند.
▫️ برای مثال همان واژهی «دانشجو» را در نظر بگیرید. فرض کنید واژهی «دانشجو» را این طور تعریف کنیم: «دانشجو کسی است که بهصورت تماموقت در حال تحصیل است». مشخص است که این تعریف، ایراد تعریف قبلی را ندارد؛ یعنی بیش از حد «باز» نیست؛ یعنی چیزهایی که باید بیرون از دستهی «دانشجو» قرار بگیرند را به دستهای که با عنوان «دانشجو» نامگذاری شده است راه نمیدهد.
▫️ اما این تعریف ایراد دیگری دارد. ایرادش این است که برخی از کسانی که باید «دانشجو» نامیده شود و در دستهی «دانشجو» قرار بگیرند را به این دسته راه نمیدهد. برای مثال، کسانی که به صورت نیمهوقت تحصیل میکنند را به دستهی «دانشجو» راه نمیدهد؛ در حالی که نباید چنین باشد! در این حالت، میگوییم تعریف بیش از حد «بسته» است.
(در منطق سنتی، به تعریفی که بیش از حد بسته است «تعریف به اخص» گفته میشود. تعبیر دیگری که به کار میرود این است که میگویند تعریف «جامع» نیست.)
✍️ مهدی خسروانی
📚 منبع اصلی: کتاب واضح اندیشیدن
📚 برای آگاهی از سایر منابع، اینجا را ببینید.
❗️ برای خواندن بقیهی مطالب دربارهی تعریف روی #تعریف کلیک کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 دانش سنجشگرانه اندیشی (تفکر نقادانه) بیش از آنکه «اندیشه»های نادرست» را اصلاح کند «شیوههای نادرست اندیشیدن» را اصلاح میکند و، از این جهت، همانند اسیدی است که استوارترین پایههای جهالت و هر گونه اندیشهی نادرست (نه فقط نوعی خاص از اندیشهی نادرست) در جامعه را میخورد و میفرساید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
دربارهی شر
نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه ۱۶ مهر ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی کتاب دربارهی شر ترجمه مقالات برگزیده در فلسفه و الاهیات شر اختصاص دارد که با حضور مهراب صادقنیا، محسن جوادی، نعیمه پورمحمدی و محمدحسین صالحی در مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم برگزار میشود.
♻️ معرفی بیشتر کتاب
♻️ بخشهایی از یکی از مقالههای کتاب
🌐 کانال «سنجشگرانه اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه ۱۶ مهر ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی کتاب دربارهی شر ترجمه مقالات برگزیده در فلسفه و الاهیات شر اختصاص دارد که با حضور مهراب صادقنیا، محسن جوادی، نعیمه پورمحمدی و محمدحسین صالحی در مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم برگزار میشود.
♻️ معرفی بیشتر کتاب
♻️ بخشهایی از یکی از مقالههای کتاب
🌐 کانال «سنجشگرانه اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 پاتک سنجشگرانه اندیشان به رسانهها
✴️ رسانههای غالب در همهی جوامع بر اساس این اصول به ذهن مخاطبانشان حمله میکنند:
1️⃣ «ماجرا از نظرگاه ما چنین به نظر میرسد؛ بنابراین، ماجرا چنین است.»
2️⃣ «اینها واقعیتهاییاند که شیوهی نگاه ما به موضوع را پشتیبانی میکنند؛ بنابراین، اینها مهمترین واقعیتها هستند.»
3️⃣ «این کشورها با ما دوستاند؛ بنابراین، این کشورها شایستهی ستایشاند .»
4️⃣ «این کشورها با ما دوست نیستند؛ بنابراین، این کشورها شایستهی انتقادند.»
5️⃣ «این گزارشها بیشترین جذابیت یا هیجان را برای خوانندگان ما دارند؛ بنابراین، اینها مهمترین گزارشهای خبریاند .»
✴️ خوانندگان سنجشگر خبرها تکتکِ این اصلها را معکوس میکنند و بدینوسیله به سوگیریهای رسانهای ضدحمله میزنند.
◀️ کتاب حاضر میکوشد شیوهی انجام این ضدحمله را توضیح داده و، از این راه، تأثیر سوگیری و تبلیغات بر اندیشیدنِ افراد را کاهش دهد.
📚 برگرفته از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
💠 برای تهیهی اینترنتی کتاب، به این صفحه مراجعه کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
✴️ رسانههای غالب در همهی جوامع بر اساس این اصول به ذهن مخاطبانشان حمله میکنند:
1️⃣ «ماجرا از نظرگاه ما چنین به نظر میرسد؛ بنابراین، ماجرا چنین است.»
2️⃣ «اینها واقعیتهاییاند که شیوهی نگاه ما به موضوع را پشتیبانی میکنند؛ بنابراین، اینها مهمترین واقعیتها هستند.»
3️⃣ «این کشورها با ما دوستاند؛ بنابراین، این کشورها شایستهی ستایشاند .»
4️⃣ «این کشورها با ما دوست نیستند؛ بنابراین، این کشورها شایستهی انتقادند.»
5️⃣ «این گزارشها بیشترین جذابیت یا هیجان را برای خوانندگان ما دارند؛ بنابراین، اینها مهمترین گزارشهای خبریاند .»
✴️ خوانندگان سنجشگر خبرها تکتکِ این اصلها را معکوس میکنند و بدینوسیله به سوگیریهای رسانهای ضدحمله میزنند.
◀️ کتاب حاضر میکوشد شیوهی انجام این ضدحمله را توضیح داده و، از این راه، تأثیر سوگیری و تبلیغات بر اندیشیدنِ افراد را کاهش دهد.
📚 برگرفته از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
💠 برای تهیهی اینترنتی کتاب، به این صفحه مراجعه کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه (mehdi khosravani)
#تعریف - سلسله نوشتار - بخش 5
💢 کاستیهای تعریفها (بخش دوم)
▫️ چنانکه گفته شد، تعریف واژهی «الف» به ما میگوید که چه چیزهایی را میتوان در دستهای که با عنوان «الف» نامگذاری میشود جای داد. قرار شد در چهار مطلب به نمونههایی از مهمترین کاستیهایی که ممکن است در تعریفها وجود داشته باشند اشاره کنیم. نخستین کاستی، بیش از حد «باز» بودن تعریف بود.
◼️ کاستی دوم، درست عکسِ کاستی اول است: بیش از حد «بسته» بودن تعریف.
✴️ توضیح:
فرض کنید واژهی «الف» را تعریف کردهایم. وقتی میگوییم تعریف «الف» بیش از حد «بسته» است، منظورمان این است که اگر تعریف یادشده را مبنا قرار دهیم، برخی از چیزهایی که باید در دستهی «الف» قرار گیرند، در این دسته وارد نمیشوند.
▫️ برای مثال همان واژهی «دانشجو» را در نظر بگیرید. فرض کنید واژهی «دانشجو» را این طور تعریف کنیم: «دانشجو کسی است که بهصورت تماموقت در حال تحصیل است». مشخص است که این تعریف، ایراد تعریف قبلی را ندارد؛ یعنی بیش از حد «باز» نیست؛ یعنی چیزهایی که باید بیرون از دستهی «دانشجو» قرار بگیرند را به دستهای که با عنوان «دانشجو» نامگذاری شده است راه نمیدهد.
▫️ اما این تعریف ایراد دیگری دارد. ایرادش این است که برخی از کسانی که باید «دانشجو» نامیده شود و در دستهی «دانشجو» قرار بگیرند را به این دسته راه نمیدهد. برای مثال، کسانی که به صورت نیمهوقت تحصیل میکنند را به دستهی «دانشجو» راه نمیدهد؛ در حالی که نباید چنین باشد! در این حالت، میگوییم تعریف بیش از حد «بسته» است.
(در منطق سنتی، به تعریفی که بیش از حد بسته است «تعریف به اخص» گفته میشود. تعبیر دیگری که به کار میرود این است که میگویند تعریف «جامع» نیست.)
✍️ مهدی خسروانی
📚 منبع اصلی: کتاب واضح اندیشیدن
📚 برای آگاهی از سایر منابع، اینجا را ببینید.
❗️ برای خواندن بقیهی مطالب دربارهی تعریف روی #تعریف کلیک کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 کاستیهای تعریفها (بخش دوم)
▫️ چنانکه گفته شد، تعریف واژهی «الف» به ما میگوید که چه چیزهایی را میتوان در دستهای که با عنوان «الف» نامگذاری میشود جای داد. قرار شد در چهار مطلب به نمونههایی از مهمترین کاستیهایی که ممکن است در تعریفها وجود داشته باشند اشاره کنیم. نخستین کاستی، بیش از حد «باز» بودن تعریف بود.
◼️ کاستی دوم، درست عکسِ کاستی اول است: بیش از حد «بسته» بودن تعریف.
✴️ توضیح:
فرض کنید واژهی «الف» را تعریف کردهایم. وقتی میگوییم تعریف «الف» بیش از حد «بسته» است، منظورمان این است که اگر تعریف یادشده را مبنا قرار دهیم، برخی از چیزهایی که باید در دستهی «الف» قرار گیرند، در این دسته وارد نمیشوند.
▫️ برای مثال همان واژهی «دانشجو» را در نظر بگیرید. فرض کنید واژهی «دانشجو» را این طور تعریف کنیم: «دانشجو کسی است که بهصورت تماموقت در حال تحصیل است». مشخص است که این تعریف، ایراد تعریف قبلی را ندارد؛ یعنی بیش از حد «باز» نیست؛ یعنی چیزهایی که باید بیرون از دستهی «دانشجو» قرار بگیرند را به دستهای که با عنوان «دانشجو» نامگذاری شده است راه نمیدهد.
▫️ اما این تعریف ایراد دیگری دارد. ایرادش این است که برخی از کسانی که باید «دانشجو» نامیده شود و در دستهی «دانشجو» قرار بگیرند را به این دسته راه نمیدهد. برای مثال، کسانی که به صورت نیمهوقت تحصیل میکنند را به دستهی «دانشجو» راه نمیدهد؛ در حالی که نباید چنین باشد! در این حالت، میگوییم تعریف بیش از حد «بسته» است.
(در منطق سنتی، به تعریفی که بیش از حد بسته است «تعریف به اخص» گفته میشود. تعبیر دیگری که به کار میرود این است که میگویند تعریف «جامع» نیست.)
✍️ مهدی خسروانی
📚 منبع اصلی: کتاب واضح اندیشیدن
📚 برای آگاهی از سایر منابع، اینجا را ببینید.
❗️ برای خواندن بقیهی مطالب دربارهی تعریف روی #تعریف کلیک کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
♻️ زمانی که مردم آن اندازه آزادی به دست بیاورند که دیگر نتوان آنها را به بردگی برد و یا اعدام و سرکوب کرد، به طور طبیعی روش های جدید کنترل شکل میگیرند که سعی در تحمیل انواعی از بردگی ذهنی دارند.
♻️ بدین ترتیب مردم چارچوبی از شستشوی مغزی را می پذیرند و نظام را مورد سؤال قرار نمیدهند. اگر مردم را به گونه ای گیر بیندازید که به دکترینها حتی توجه نداشته باشند، چه برسد به اینکه آنها را مورد سؤال قرار دهند، از آنها برده ساخته اید. آنها اساساً از دستورها پیروی میکنند، گویی هفتتیری به سمتشان نشانه رفته باشید.
📚 برگرفته از کتاب «نظام های سلطه»، مصاحبههایی با نوام چامسکی، ترجمهی امیرحسین مدبرنیا
🆔 @sanjeshgaraneh
♻️ بدین ترتیب مردم چارچوبی از شستشوی مغزی را می پذیرند و نظام را مورد سؤال قرار نمیدهند. اگر مردم را به گونه ای گیر بیندازید که به دکترینها حتی توجه نداشته باشند، چه برسد به اینکه آنها را مورد سؤال قرار دهند، از آنها برده ساخته اید. آنها اساساً از دستورها پیروی میکنند، گویی هفتتیری به سمتشان نشانه رفته باشید.
📚 برگرفته از کتاب «نظام های سلطه»، مصاحبههایی با نوام چامسکی، ترجمهی امیرحسین مدبرنیا
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 سخنی با معلمان، مادرها، و پدرها
✴️ «کاش بعضی چیزها را پیش از آنکه بهای سنگینی برای ندانستنشان بپردازم میفهمیدم».
♻️ بیشتر ماها یک جایی در زندگیمان جملهی بالا را پیش خودمان گفتهایم و آرزو کردهایم که ای کاش بعضی چیزها را زودتر یاد میگرفتیم و منتظر نمیماندیم که آموزگار «تجربه» آنها را به ما بیاموزد؛ زیرا همهی ما میدانیم که آموزگار تجربه هیچ چیزی را ارزان به کسی یاد نمیدهد.
♻️ «اشتباه» بخشی از زندگیست و هیچ کس نیست که در زندگیاش اشتباه نکرده باشد. چه بخواهیم چه نخواهیم، فرزندان ما هم باید وارد زندگی شوند و زندگی را بیازمایند و حتی بعضی وقتها اشتباه کنند تا آموختنیها را بیاموزند.
♻️ اما آیا نمیتوان کاری کرد که در این مسیر خطاهای کمتری مرتکب شوند و تا حد امکان از خطاهای بزرگ و خانمانسوز دور بمانند؟ بله. دانش تفکر نقادانه به بچهها (و نیز بزرگترها) یاد میدهد که بهتر فکر کنند و خطاهای فکری کمتری مرتکب شوند.
♻️ بهترین زمان برای آغاز آموزش تفکر نقادانه به بچهها سن کودکی و نوجوانی ست، زیرا موجب میشود که اندیشیدنِ نقادانه، به عنوان یک عادت ارزشمند، در ذهن و شخصیتشان رسوخ کند.
♻️ این کتاب بچهها را با برخی از مفهومهای بنیادین تفکر نقادانه آشنا میکند. با توجه به اینکه تفکر نقادانه (دستکم به صورت مستقیم) در مدرسههای کشور ما تدریس نمیشود، لازم است که بزرگترها بچهها را در خواندن کتاب همراهی و راهنمایی کنند.
♻️ بعضی از واژههایی که در این کتاب میبینید ممکن است برای خودتان هم جدید باشند، چون به احتمال زیاد شما نیز در مدرسه و دانشگاه کلاس تفکر نقادانه نداشتهاید. اما معنای این واژهها بسیار ساده است و در کتاب توضیح داده شده است.
♻️ به یاد داشته باشید که هر واژهی جدید یک مفهوم جدید را به ما یاد میدهد و بیشتر وقتها برای یادگیری مفهوم جدید باید واژهی جدید بیاموزیم. پس سعی کنید معنای واژههای جدید را با حوصله متوجه شوید و به بچهها یاد بدهید. به این ترتیب، خواندن کتاب برای خودتان هم مفید خواهد بود.
📚 بخشی از مقدمهی کتاب تفکر نقادانه برای کودکان، نوشتهی مهدی خسروانی، بر اساس کتاب لیندا الدر (انتشار در آیندهی نزدیک)
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
✴️ «کاش بعضی چیزها را پیش از آنکه بهای سنگینی برای ندانستنشان بپردازم میفهمیدم».
♻️ بیشتر ماها یک جایی در زندگیمان جملهی بالا را پیش خودمان گفتهایم و آرزو کردهایم که ای کاش بعضی چیزها را زودتر یاد میگرفتیم و منتظر نمیماندیم که آموزگار «تجربه» آنها را به ما بیاموزد؛ زیرا همهی ما میدانیم که آموزگار تجربه هیچ چیزی را ارزان به کسی یاد نمیدهد.
♻️ «اشتباه» بخشی از زندگیست و هیچ کس نیست که در زندگیاش اشتباه نکرده باشد. چه بخواهیم چه نخواهیم، فرزندان ما هم باید وارد زندگی شوند و زندگی را بیازمایند و حتی بعضی وقتها اشتباه کنند تا آموختنیها را بیاموزند.
♻️ اما آیا نمیتوان کاری کرد که در این مسیر خطاهای کمتری مرتکب شوند و تا حد امکان از خطاهای بزرگ و خانمانسوز دور بمانند؟ بله. دانش تفکر نقادانه به بچهها (و نیز بزرگترها) یاد میدهد که بهتر فکر کنند و خطاهای فکری کمتری مرتکب شوند.
♻️ بهترین زمان برای آغاز آموزش تفکر نقادانه به بچهها سن کودکی و نوجوانی ست، زیرا موجب میشود که اندیشیدنِ نقادانه، به عنوان یک عادت ارزشمند، در ذهن و شخصیتشان رسوخ کند.
♻️ این کتاب بچهها را با برخی از مفهومهای بنیادین تفکر نقادانه آشنا میکند. با توجه به اینکه تفکر نقادانه (دستکم به صورت مستقیم) در مدرسههای کشور ما تدریس نمیشود، لازم است که بزرگترها بچهها را در خواندن کتاب همراهی و راهنمایی کنند.
♻️ بعضی از واژههایی که در این کتاب میبینید ممکن است برای خودتان هم جدید باشند، چون به احتمال زیاد شما نیز در مدرسه و دانشگاه کلاس تفکر نقادانه نداشتهاید. اما معنای این واژهها بسیار ساده است و در کتاب توضیح داده شده است.
♻️ به یاد داشته باشید که هر واژهی جدید یک مفهوم جدید را به ما یاد میدهد و بیشتر وقتها برای یادگیری مفهوم جدید باید واژهی جدید بیاموزیم. پس سعی کنید معنای واژههای جدید را با حوصله متوجه شوید و به بچهها یاد بدهید. به این ترتیب، خواندن کتاب برای خودتان هم مفید خواهد بود.
📚 بخشی از مقدمهی کتاب تفکر نقادانه برای کودکان، نوشتهی مهدی خسروانی، بر اساس کتاب لیندا الدر (انتشار در آیندهی نزدیک)
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه (mehdi khosravani)
💢 پاتک سنجشگرانه اندیشان به رسانهها
✴️ رسانههای غالب در همهی جوامع بر اساس این اصول به ذهن مخاطبانشان حمله میکنند:
1️⃣ «ماجرا از نظرگاه ما چنین به نظر میرسد؛ بنابراین، ماجرا چنین است.»
2️⃣ «اینها واقعیتهاییاند که شیوهی نگاه ما به موضوع را پشتیبانی میکنند؛ بنابراین، اینها مهمترین واقعیتها هستند.»
3️⃣ «این کشورها با ما دوستاند؛ بنابراین، این کشورها شایستهی ستایشاند .»
4️⃣ «این کشورها با ما دوست نیستند؛ بنابراین، این کشورها شایستهی انتقادند.»
5️⃣ «این گزارشها بیشترین جذابیت یا هیجان را برای خوانندگان ما دارند؛ بنابراین، اینها مهمترین گزارشهای خبریاند .»
✴️ خوانندگان سنجشگر خبرها تکتکِ این اصلها را معکوس میکنند و بدینوسیله به سوگیریهای رسانهای ضدحمله میزنند.
◀️ کتاب حاضر میکوشد شیوهی انجام این ضدحمله را توضیح داده و، از این راه، تأثیر سوگیری و تبلیغات بر اندیشیدنِ افراد را کاهش دهد.
📚 برگرفته از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
💠 برای تهیهی اینترنتی کتاب، به این صفحه مراجعه کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
✴️ رسانههای غالب در همهی جوامع بر اساس این اصول به ذهن مخاطبانشان حمله میکنند:
1️⃣ «ماجرا از نظرگاه ما چنین به نظر میرسد؛ بنابراین، ماجرا چنین است.»
2️⃣ «اینها واقعیتهاییاند که شیوهی نگاه ما به موضوع را پشتیبانی میکنند؛ بنابراین، اینها مهمترین واقعیتها هستند.»
3️⃣ «این کشورها با ما دوستاند؛ بنابراین، این کشورها شایستهی ستایشاند .»
4️⃣ «این کشورها با ما دوست نیستند؛ بنابراین، این کشورها شایستهی انتقادند.»
5️⃣ «این گزارشها بیشترین جذابیت یا هیجان را برای خوانندگان ما دارند؛ بنابراین، اینها مهمترین گزارشهای خبریاند .»
✴️ خوانندگان سنجشگر خبرها تکتکِ این اصلها را معکوس میکنند و بدینوسیله به سوگیریهای رسانهای ضدحمله میزنند.
◀️ کتاب حاضر میکوشد شیوهی انجام این ضدحمله را توضیح داده و، از این راه، تأثیر سوگیری و تبلیغات بر اندیشیدنِ افراد را کاهش دهد.
📚 برگرفته از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
💠 برای تهیهی اینترنتی کتاب، به این صفحه مراجعه کنید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
#تعریف - سلسله نوشتار - بخش 6
💢 کاستیهای تعریفها (بخش سوم)
▫️ در قسمتهای قبل از مبحث تعریف گفته شد که تعریف واژهی «الف» معنای واژهی «الف» را برای ما معلوم میکند و به ما میگوید که چه چیزهایی را میتوان در دستهای که با عنوان «الف» نامگذاری میشود جای داد.
▫️ سپس گفتم که همهی تعریفها خوب نیستند و برخی از آنها ممکن است کاستیهایی داشته باشند. در دو مطلب قبل به دو نمونه از این کاستی ها (یعنی بیش از حد «باز» بودن و بیش از حد «بسته» بودن) اشاره کردم.
◼️ اکنون میخواهم دربارهی کاستی سوم (که جمع دو کاستی قبل است) توضیح دهم: یعنی اینکه تعریف هم بیش از حد «باز» باشد و هم بیش از حد «بسته».
✴️ توضیح:
فرض کنید واژهی «الف» را تعریف کردهایم. وقتی میگوییم تعریف «الف» بیش از حد «باز» و بیش از حد «بسته» است، منظورمان این است که اگر تعریف یادشده را مبنا قرار دهیم، برخی از چیزهایی که باید در دستهی «الف» قرار گیرند، در این دسته وارد نمیشوند و برخی از چیزهایی که نباید در دستهی «الف» قرار بگیرند به این دسته وارد میشوند.
▫️ باز هم همان مثال «دانشجو» را در نظر بگیرید. فرض کنید واژهی «دانشجو» را چنین تعریف کنیم:
«دانشجو هر کسی است که خودش را در وهلهی اول دانشجو محسوب میکند».
◼️ اگر «دانشجو» را چنین تعریف کنیم، تعریف ما هم بیش از حد باز و هم بیش از حد بسته است. چرا؟
▫️ فرض کنید کسی باشد که، ضمن اشتغال به کاری دیگر (مثلاً مدیریت، معلمی، یا برنامهنویسی)، در دورههای شبانه شرکت کرده ولی خودش را در وهلهی اول مدیر، معلم، یا برنامهنویس میداند. در این صورت، با آنکه قاعدتاً باید دانشجو به حساب بیاید، طبق تعریف ما در دستهی «دانشجو» قرار نمیگیرد. بنابراین تعریف ما بیش از حد بسته است.
▫️ از سوی دیگر، برخی از کسانی که فارغالتحصیل شدهاند و به دنبال کار هستند، ممکن است به ادامه تحصیل فکر کنند و خودشان را در وهلهی اول دانشجو بدانند. در نتیجه، طبق این تعریف، در دستهی «دانشجو» قرار میگیرند؛ در حالی که نباید چنین باشد! پس تعریف ارائهشده، علاوه بر اینکه بیش از حد «بسته» است، بیش از حد «باز» نیز هست.
✍️ مهدی خسروانی
📚 منبع اصلی: کتاب واضح اندیشیدن
📚 برای آگاهی از سایر منابع، اینجا را ببینید.
❗️ برای خواندن مطالب قبلی دربارهی تعریف روی #تعریف کلیک کنید یا این لینک را ببینید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 کاستیهای تعریفها (بخش سوم)
▫️ در قسمتهای قبل از مبحث تعریف گفته شد که تعریف واژهی «الف» معنای واژهی «الف» را برای ما معلوم میکند و به ما میگوید که چه چیزهایی را میتوان در دستهای که با عنوان «الف» نامگذاری میشود جای داد.
▫️ سپس گفتم که همهی تعریفها خوب نیستند و برخی از آنها ممکن است کاستیهایی داشته باشند. در دو مطلب قبل به دو نمونه از این کاستی ها (یعنی بیش از حد «باز» بودن و بیش از حد «بسته» بودن) اشاره کردم.
◼️ اکنون میخواهم دربارهی کاستی سوم (که جمع دو کاستی قبل است) توضیح دهم: یعنی اینکه تعریف هم بیش از حد «باز» باشد و هم بیش از حد «بسته».
✴️ توضیح:
فرض کنید واژهی «الف» را تعریف کردهایم. وقتی میگوییم تعریف «الف» بیش از حد «باز» و بیش از حد «بسته» است، منظورمان این است که اگر تعریف یادشده را مبنا قرار دهیم، برخی از چیزهایی که باید در دستهی «الف» قرار گیرند، در این دسته وارد نمیشوند و برخی از چیزهایی که نباید در دستهی «الف» قرار بگیرند به این دسته وارد میشوند.
▫️ باز هم همان مثال «دانشجو» را در نظر بگیرید. فرض کنید واژهی «دانشجو» را چنین تعریف کنیم:
«دانشجو هر کسی است که خودش را در وهلهی اول دانشجو محسوب میکند».
◼️ اگر «دانشجو» را چنین تعریف کنیم، تعریف ما هم بیش از حد باز و هم بیش از حد بسته است. چرا؟
▫️ فرض کنید کسی باشد که، ضمن اشتغال به کاری دیگر (مثلاً مدیریت، معلمی، یا برنامهنویسی)، در دورههای شبانه شرکت کرده ولی خودش را در وهلهی اول مدیر، معلم، یا برنامهنویس میداند. در این صورت، با آنکه قاعدتاً باید دانشجو به حساب بیاید، طبق تعریف ما در دستهی «دانشجو» قرار نمیگیرد. بنابراین تعریف ما بیش از حد بسته است.
▫️ از سوی دیگر، برخی از کسانی که فارغالتحصیل شدهاند و به دنبال کار هستند، ممکن است به ادامه تحصیل فکر کنند و خودشان را در وهلهی اول دانشجو بدانند. در نتیجه، طبق این تعریف، در دستهی «دانشجو» قرار میگیرند؛ در حالی که نباید چنین باشد! پس تعریف ارائهشده، علاوه بر اینکه بیش از حد «بسته» است، بیش از حد «باز» نیز هست.
✍️ مهدی خسروانی
📚 منبع اصلی: کتاب واضح اندیشیدن
📚 برای آگاهی از سایر منابع، اینجا را ببینید.
❗️ برای خواندن مطالب قبلی دربارهی تعریف روی #تعریف کلیک کنید یا این لینک را ببینید.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 برای آنکه بفهمیم چهقدر نمیفهمیم، حداقلی از «فهمیدن» ضروری است!
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh