Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 چماق اخلاق؛ اخلاق چماقی
1️⃣ موضوع این نوشته ممکن است بیش از حد ریزبینانه، جزئی، و بیربط به اتفاقات جاری در کشور به نظر برسد، اما چنانکه استدلال خواهم کرد، کاملاً جدی است و در آینده جدیتر هم خواهد شد.
2️⃣ خاطرات مستقیم من از دههی شصت چندان زیاد نیستند. اما همین خاطرات مبهم، به اضافهی برداشتهایم از آثار مربوط به آن دوره، آشکارا به من میگویند که اسلام در آن دههی طلایی در درجهی اول حکم چماق را داشته است. خلاصهاش یعنی اینکه افراد برای به کرسی نشاندن هر حرفی – یا حتی تأمین هر منفعت حقیر شخصی یا گروهی – آن را در لفافهی اسلام میپیچیدند و، گاه به شکل کاملاً بیربط، به اسلام گره میزدند؛ همین کافی بود تا طرف مقابل درجا خلع سلاح شود و حتی فرصت پیشکشیدن این پرسش را نیابد که آیا ادعای مطرحشده اساساً ربطی به دین ندارد یا نه.
3️⃣ ممکن است بگویید الان هم همین طور است. اما نه. اشتباه نکنید. امروزه چماق اسلام عمدتاً در دست حاکمیت است، اما در آن زمان «اسلام» چماقی بود در دست «هر» کسی که میخواست هر کسی را منکوب کند. حتی آدمهای عادی غیروابسته به حکومت هم گاه برای رسیدن به اهداف کاملاً شخصی و خودخواهانهی خودشان از چماق «اسلام» استفاده میکردند. برای مثال، کسی که میخواست یک مقام جزئی و کماهمیت در ادارهشان به دست بیاورد سعی میکرد رقیباناش را به نحوی ضداسلام نشان دهد یا برچسبهای خاص آن زمان (مثل «اسلام آمریکایی») را به او بزند.
4️⃣ پدیدهی «اسلام چماقی» شاید از این واقعیت جان گرفت که انقلابیون به اهرمی برای پیروزی انقلاب نیاز داشتند و اسلام، به سبب ایفای موفقیتآمیز این کارکرد، به ابزاری محبوبتر و مقدستر از همیشه تبدیل شده بود که صرفِ توسل به «اسم»اش برای ساکتکردن هر رقیبی در هر دعوای پساانقلابی کفایت میکرد.
5️⃣ همان طور که چهل سال پیش، دین و اسلام کارکرد چماق پیدا کرد، «اخلاق» نیز بهشدت این قابلیت را دارد که به «اخلاقزدگی» تبدیل شود و کارکرد چماق پیدا کند؛ به این معنا که افراد به جای آنکه از موضع برابر در مباحثههای رایج مشارکت کنند، زیر لحاف مفاهیم اخلاقی مثل خشونتپرهیزی، دلسوزی، و خیرخواهی سنگر بگیرند، و چنان سخن بگویند که گویی فقط خودشان به ملاحظاتی مثل خشونتپرهیزی و ... توجه دارند و دیگران به چنین ملاحظاتی بیاعتنا هستند، بیآنکه قبول زحمت نموده و مشخص کنند «چرا» روشهای آنها در مجموع به افزایش خیر و کاهش خشونت و رنج منجر میشود. نمونهی بارزش در بحثهای این روزها که برای ملموسشدن بحث به آن اشاره میکنم کسانی مثل احمد زیدآبادی اند که صرفاً به پشتگرمی جایگاه اخلاقی که بیدلیل برای خودشان قائل اند و لقبهایی مثل «شرف اهل قلم» که اطرافیان به آنها هبه کردهاند، خودشان را مجاز به سخنگفتن با دیگران از «موضع برتر اخلاقی» میدانند.
6️⃣ بحث از کارکردهای منفی اخلاق بحثی جدی است که متأسفانه (احتمالاً به دلیل مشکل سانسور) تاکنون بازتاب پررنگی در مباحث فلسفی رایج در ایران نداشته است.* اگر بخواهم صادقانه بگویم، علاقهی من به این موضوع هم در اصل علاقهای شخصی است؛ و میدانم که پرداختن به چنین موضوعی خوشایند کمتر کسی در فضای فرهنگی فعلی ماست. چرا خوشایند نیست؟ چون در حال حاضر، گفتمان اخلاقی، علاوه بر همهی ویژگیهای دیگرش، اهمیت سیاسی نیز پیدا کرده و یکی از اصلیترین اهرمهای فرهنگیِ مبارزه با سرکوب است؛ اما دقیقاً به همین دلیل، همانند دین در دههي 60، مستعد کارکرد چماقی است و برای پیشگیری از سلطهی بیشتر «اخلاق چماقی» نگاه نقادانهی ریشهای به اخلاق، نه صرفاً یک دلمشغولی فلسفی، که ضرورتی فرهنگی است.
مهم نیست اسماش را چه بگذاریم (نگاه نقادانه، نقد رادیکال اخلاق، یا هر چیز دیگر) مهم این است که اخلاق از حیطهي تقدس و شعارزدگی خارج شود، به نحوی که کسی نتواند از اخلاق به عنوان ابزار سلطه استفاده کند؛ کسی نتواند خودش را مرجع اخلاقی و صاحب انحصاری رسالهی عملیهی اخلاقی جا بزند و مقولات اخلاقی را بدون هیچ توضیحی، مثل چماق، بر ملاج هر کسی که نظراتاش را خوش نمیدارد بکوبد.
* یک نمونه از آثار اینچنینی که جستار کوتاهی با عنوان «اخلاقزدگی» است را ترجمه کردهام که با توجه به تعهد به ناشر نمیتوانم قبل از انتشار رسمی در فضای مجازی نشر دهم، اما احتمالاً در آیندهی نزدیک، پس از انتشار رسمی، فایل پیدیاف آن را در کانال خودم (لینک در بیو) قرار خواهم داد.
✍🏻 #مهدی_خسروانی
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @ppaaraadoxx
1️⃣ موضوع این نوشته ممکن است بیش از حد ریزبینانه، جزئی، و بیربط به اتفاقات جاری در کشور به نظر برسد، اما چنانکه استدلال خواهم کرد، کاملاً جدی است و در آینده جدیتر هم خواهد شد.
2️⃣ خاطرات مستقیم من از دههی شصت چندان زیاد نیستند. اما همین خاطرات مبهم، به اضافهی برداشتهایم از آثار مربوط به آن دوره، آشکارا به من میگویند که اسلام در آن دههی طلایی در درجهی اول حکم چماق را داشته است. خلاصهاش یعنی اینکه افراد برای به کرسی نشاندن هر حرفی – یا حتی تأمین هر منفعت حقیر شخصی یا گروهی – آن را در لفافهی اسلام میپیچیدند و، گاه به شکل کاملاً بیربط، به اسلام گره میزدند؛ همین کافی بود تا طرف مقابل درجا خلع سلاح شود و حتی فرصت پیشکشیدن این پرسش را نیابد که آیا ادعای مطرحشده اساساً ربطی به دین ندارد یا نه.
3️⃣ ممکن است بگویید الان هم همین طور است. اما نه. اشتباه نکنید. امروزه چماق اسلام عمدتاً در دست حاکمیت است، اما در آن زمان «اسلام» چماقی بود در دست «هر» کسی که میخواست هر کسی را منکوب کند. حتی آدمهای عادی غیروابسته به حکومت هم گاه برای رسیدن به اهداف کاملاً شخصی و خودخواهانهی خودشان از چماق «اسلام» استفاده میکردند. برای مثال، کسی که میخواست یک مقام جزئی و کماهمیت در ادارهشان به دست بیاورد سعی میکرد رقیباناش را به نحوی ضداسلام نشان دهد یا برچسبهای خاص آن زمان (مثل «اسلام آمریکایی») را به او بزند.
4️⃣ پدیدهی «اسلام چماقی» شاید از این واقعیت جان گرفت که انقلابیون به اهرمی برای پیروزی انقلاب نیاز داشتند و اسلام، به سبب ایفای موفقیتآمیز این کارکرد، به ابزاری محبوبتر و مقدستر از همیشه تبدیل شده بود که صرفِ توسل به «اسم»اش برای ساکتکردن هر رقیبی در هر دعوای پساانقلابی کفایت میکرد.
5️⃣ همان طور که چهل سال پیش، دین و اسلام کارکرد چماق پیدا کرد، «اخلاق» نیز بهشدت این قابلیت را دارد که به «اخلاقزدگی» تبدیل شود و کارکرد چماق پیدا کند؛ به این معنا که افراد به جای آنکه از موضع برابر در مباحثههای رایج مشارکت کنند، زیر لحاف مفاهیم اخلاقی مثل خشونتپرهیزی، دلسوزی، و خیرخواهی سنگر بگیرند، و چنان سخن بگویند که گویی فقط خودشان به ملاحظاتی مثل خشونتپرهیزی و ... توجه دارند و دیگران به چنین ملاحظاتی بیاعتنا هستند، بیآنکه قبول زحمت نموده و مشخص کنند «چرا» روشهای آنها در مجموع به افزایش خیر و کاهش خشونت و رنج منجر میشود. نمونهی بارزش در بحثهای این روزها که برای ملموسشدن بحث به آن اشاره میکنم کسانی مثل احمد زیدآبادی اند که صرفاً به پشتگرمی جایگاه اخلاقی که بیدلیل برای خودشان قائل اند و لقبهایی مثل «شرف اهل قلم» که اطرافیان به آنها هبه کردهاند، خودشان را مجاز به سخنگفتن با دیگران از «موضع برتر اخلاقی» میدانند.
6️⃣ بحث از کارکردهای منفی اخلاق بحثی جدی است که متأسفانه (احتمالاً به دلیل مشکل سانسور) تاکنون بازتاب پررنگی در مباحث فلسفی رایج در ایران نداشته است.* اگر بخواهم صادقانه بگویم، علاقهی من به این موضوع هم در اصل علاقهای شخصی است؛ و میدانم که پرداختن به چنین موضوعی خوشایند کمتر کسی در فضای فرهنگی فعلی ماست. چرا خوشایند نیست؟ چون در حال حاضر، گفتمان اخلاقی، علاوه بر همهی ویژگیهای دیگرش، اهمیت سیاسی نیز پیدا کرده و یکی از اصلیترین اهرمهای فرهنگیِ مبارزه با سرکوب است؛ اما دقیقاً به همین دلیل، همانند دین در دههي 60، مستعد کارکرد چماقی است و برای پیشگیری از سلطهی بیشتر «اخلاق چماقی» نگاه نقادانهی ریشهای به اخلاق، نه صرفاً یک دلمشغولی فلسفی، که ضرورتی فرهنگی است.
مهم نیست اسماش را چه بگذاریم (نگاه نقادانه، نقد رادیکال اخلاق، یا هر چیز دیگر) مهم این است که اخلاق از حیطهي تقدس و شعارزدگی خارج شود، به نحوی که کسی نتواند از اخلاق به عنوان ابزار سلطه استفاده کند؛ کسی نتواند خودش را مرجع اخلاقی و صاحب انحصاری رسالهی عملیهی اخلاقی جا بزند و مقولات اخلاقی را بدون هیچ توضیحی، مثل چماق، بر ملاج هر کسی که نظراتاش را خوش نمیدارد بکوبد.
* یک نمونه از آثار اینچنینی که جستار کوتاهی با عنوان «اخلاقزدگی» است را ترجمه کردهام که با توجه به تعهد به ناشر نمیتوانم قبل از انتشار رسمی در فضای مجازی نشر دهم، اما احتمالاً در آیندهی نزدیک، پس از انتشار رسمی، فایل پیدیاف آن را در کانال خودم (لینک در بیو) قرار خواهم داد.
✍🏻 #مهدی_خسروانی
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @ppaaraadoxx
💢 رویکرد صلواتی به گفتوگو و مصالحه
تفکر نقادانه چه نیست - بخش 3
یکی از فایدههای سنجشگرانهاندیشی مواجههی بهتر با اختلافهاست: یعنی اولاً شناسایی اختلافهای کاذب و ثانیاً مدیریت اختلافهای واقعی.
اولاً، در بسیاری از مواقع اختلافهای ما غیرواقعی و صرفاً ناشی از سوءتفاهم اند. در این صورت، برخورداری از مهارتهای سنجشگرانهاندیشی به ما کمک میکند تا این اختلافنظرهای کاذب را حذف کنیم و انرژی خودمان را بر سر خصومتِ ناشی از اختلافهایی که اساساً وجود ندارند هدر ندهیم.
ثانیاً، پس از شناسایی اختلافنظرهای واقعی، به ما کمک میکند تا از تبدیل همهی اختلافنظرها به دشمنی تمامعیار و آشتیناپذیر جلوگیری کنیم و «حتیالامکان» به راهکارهایی برای همکاری یا، دستکم، همزیستی علیرغم اختلافها دست یابیم.
اما این کارکرد سنجشگرانهاندیشی در صورتی محقق میشود که به اختلافها رویکرد صلواتی نداشته باشیم و هدفمان صرفاً این نباشد که اختلاف را هر چه زودتر به مرحلهی «صلوات فرستادن و روی هم را بوسیدن» برسانیم. گاه، کسانی که چنین رویکردی به اختلافنظرها دارند، اتفاقاً هیچ آمادگیای برای گفتوگوی واقعی ندارند: پیشاپیش فرض مسلمشان این است که «طرف عاقل و بالغ» ماجرا هستند و از سر لطف وارد گفتوگو شدهاند تا دیگران را از جهل برهانند. این سنخ افراد، معمولاً صحبتها یا نوشتههایشان را با همدلی آغاز میکنند و بعد در یک «اما»، همان «اما»ی معروف، تغییر جهت میدهند و به تکرارِ دیدگاههایشان میپردازند، بدون آنکه به روی مبارک بیاورند که طرف مقابل هم لابد حرف حسابی دارد که باید بهدقت شنید. چنین رویکردی، هر قدر هم که با حسن نیت همراه باشد یا نویسنده بکوشد آن را در لفافهای چندلایه از دلسوزی و همدلی و احترام ظاهری بپوشاند، در واقع یک جور بیاحترامی عمیق است، زیرا نشان میدهد که نویسنده در عمق ذهناش، حرف طرف مقابل را جدی نگرفته است. در نتیجه، اگر طرف مقابل نیز از میان همهی شرطهای گفتوگوی مطلوب صرفاً به این جور زرنگبازیها و مبادی آداب بودنها پایبند باشد، گفتوگو عقیم میماند و نه تنها امکان مفاهمه و همکاری و مسالمت را فعال نمیکند، چه بسا بر رنجشها بیفزاید.
نکتهی حیاتی دیگر (مرتبط با همین بحث) خطرات جدیتر رویکرد صلواتی به گفتوگو است. این رویکرد میتواند بسیار خطرناکتر از یک «خطای گوگولیمگولی و معصومانه» باشد. میتواند به ابزاری در دست هر فرد یا گروه سرکوبگر تبدیل شود.
میدانیم که در دنیای امروز خشونت عریان بهتنهایی کارایی چندانی ندارد؛ به همین دلیل، کمتر پروژهی سرکوبی پیدا میشود که یک یا چند «فاز نرم» نداشته باشد، و یکی از این فازهای نرم، مشروعیتتراشی برای خشونت است. اینجاست که «رویکرد صلواتی به گفتوگو» نقشآفرینی میکند. سرکوبگران، با توسل به این رویکرد، خودشان را طرفدار مصالحه و گفتوگو نشان میدهند و حتی ممکن است در برخی فضاهای گزینششده، مثلاً برنامههای تلویزیونی انحصاری، در پایبندی به برخی ظواهر (مثل رعایت ادب و خونسردی و خوشرویی) بر رقیب نیز پیشی بگیرند، اما عملاً از به رسمیت شناختن دیدگاه طرف مقابل و اختلاف خودداری میکنند. آنها با نشستنِ مؤدبانه پشت میز، اظهار همدلی و دلسوزی، و اظهار آمادگی برای ختم صلوات و روبوسی چنین جلوه میدهند که سهم خودشان در گفتوگو را ادا کردهاند؛ اما عملاً هرگز اجازه نمیدهند اصلیترین بخشهای سخن و استدلال طرف مقابل مطرح یا برجسته شود.
برای نمونه، در اختلافات سیاسی، ممکن است همهی حرف یکی از طرفین این باشد که رقیباش مقبولیت سیاسی ندارد و خواستار برگزاری رفراندوم به عنوان آزمونی فیصلهبخش باشد. در اینجا، اگر رقیب با وجود آگاهی از عدم مقبولیت خودش حاضر به پذیرش آن نباشد طبیعتاً درِ گفتوگو را به طور کامل نمیبندد و حاضر است نمایندگانی بفرستد که تا ابدالدهر به گفتوگو ادامه دهند، اما به هر چیزی تن میدهد جز به رسمیت شناختن «اختلاف واقعی» و یافتن راهی واقعی برای برطرفکردن یا مدیریت آن. پر واضح است که کارکرد اصلی چنین گفتوگویی شبیه کارکرد صداخفهکنی است که روی لولهی اسلحه نصب میشود.
بنابراین، در یک جمله، مصالحه و گفتوگویی که شامل به رسمیت شناختن اختلافهای واقعی نشود و اصل اساسیاش «بوسیدن روی یکدیگر» و بستن پروندهی اختلاف باشد در بهترین حالت نامعقول و بیفایده/کمفایده و در برخی موارد (مثلاً مواردی که پشت یکی از طرفین به «زور» گرم است) یک ابزار ضدگفتوگو و ضدمصالحه است.
✍🏻 #مهدی_خسروانی
🌐 کانال «سنجشگرانه اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
تفکر نقادانه چه نیست - بخش 3
یکی از فایدههای سنجشگرانهاندیشی مواجههی بهتر با اختلافهاست: یعنی اولاً شناسایی اختلافهای کاذب و ثانیاً مدیریت اختلافهای واقعی.
اولاً، در بسیاری از مواقع اختلافهای ما غیرواقعی و صرفاً ناشی از سوءتفاهم اند. در این صورت، برخورداری از مهارتهای سنجشگرانهاندیشی به ما کمک میکند تا این اختلافنظرهای کاذب را حذف کنیم و انرژی خودمان را بر سر خصومتِ ناشی از اختلافهایی که اساساً وجود ندارند هدر ندهیم.
ثانیاً، پس از شناسایی اختلافنظرهای واقعی، به ما کمک میکند تا از تبدیل همهی اختلافنظرها به دشمنی تمامعیار و آشتیناپذیر جلوگیری کنیم و «حتیالامکان» به راهکارهایی برای همکاری یا، دستکم، همزیستی علیرغم اختلافها دست یابیم.
اما این کارکرد سنجشگرانهاندیشی در صورتی محقق میشود که به اختلافها رویکرد صلواتی نداشته باشیم و هدفمان صرفاً این نباشد که اختلاف را هر چه زودتر به مرحلهی «صلوات فرستادن و روی هم را بوسیدن» برسانیم. گاه، کسانی که چنین رویکردی به اختلافنظرها دارند، اتفاقاً هیچ آمادگیای برای گفتوگوی واقعی ندارند: پیشاپیش فرض مسلمشان این است که «طرف عاقل و بالغ» ماجرا هستند و از سر لطف وارد گفتوگو شدهاند تا دیگران را از جهل برهانند. این سنخ افراد، معمولاً صحبتها یا نوشتههایشان را با همدلی آغاز میکنند و بعد در یک «اما»، همان «اما»ی معروف، تغییر جهت میدهند و به تکرارِ دیدگاههایشان میپردازند، بدون آنکه به روی مبارک بیاورند که طرف مقابل هم لابد حرف حسابی دارد که باید بهدقت شنید. چنین رویکردی، هر قدر هم که با حسن نیت همراه باشد یا نویسنده بکوشد آن را در لفافهای چندلایه از دلسوزی و همدلی و احترام ظاهری بپوشاند، در واقع یک جور بیاحترامی عمیق است، زیرا نشان میدهد که نویسنده در عمق ذهناش، حرف طرف مقابل را جدی نگرفته است. در نتیجه، اگر طرف مقابل نیز از میان همهی شرطهای گفتوگوی مطلوب صرفاً به این جور زرنگبازیها و مبادی آداب بودنها پایبند باشد، گفتوگو عقیم میماند و نه تنها امکان مفاهمه و همکاری و مسالمت را فعال نمیکند، چه بسا بر رنجشها بیفزاید.
نکتهی حیاتی دیگر (مرتبط با همین بحث) خطرات جدیتر رویکرد صلواتی به گفتوگو است. این رویکرد میتواند بسیار خطرناکتر از یک «خطای گوگولیمگولی و معصومانه» باشد. میتواند به ابزاری در دست هر فرد یا گروه سرکوبگر تبدیل شود.
میدانیم که در دنیای امروز خشونت عریان بهتنهایی کارایی چندانی ندارد؛ به همین دلیل، کمتر پروژهی سرکوبی پیدا میشود که یک یا چند «فاز نرم» نداشته باشد، و یکی از این فازهای نرم، مشروعیتتراشی برای خشونت است. اینجاست که «رویکرد صلواتی به گفتوگو» نقشآفرینی میکند. سرکوبگران، با توسل به این رویکرد، خودشان را طرفدار مصالحه و گفتوگو نشان میدهند و حتی ممکن است در برخی فضاهای گزینششده، مثلاً برنامههای تلویزیونی انحصاری، در پایبندی به برخی ظواهر (مثل رعایت ادب و خونسردی و خوشرویی) بر رقیب نیز پیشی بگیرند، اما عملاً از به رسمیت شناختن دیدگاه طرف مقابل و اختلاف خودداری میکنند. آنها با نشستنِ مؤدبانه پشت میز، اظهار همدلی و دلسوزی، و اظهار آمادگی برای ختم صلوات و روبوسی چنین جلوه میدهند که سهم خودشان در گفتوگو را ادا کردهاند؛ اما عملاً هرگز اجازه نمیدهند اصلیترین بخشهای سخن و استدلال طرف مقابل مطرح یا برجسته شود.
برای نمونه، در اختلافات سیاسی، ممکن است همهی حرف یکی از طرفین این باشد که رقیباش مقبولیت سیاسی ندارد و خواستار برگزاری رفراندوم به عنوان آزمونی فیصلهبخش باشد. در اینجا، اگر رقیب با وجود آگاهی از عدم مقبولیت خودش حاضر به پذیرش آن نباشد طبیعتاً درِ گفتوگو را به طور کامل نمیبندد و حاضر است نمایندگانی بفرستد که تا ابدالدهر به گفتوگو ادامه دهند، اما به هر چیزی تن میدهد جز به رسمیت شناختن «اختلاف واقعی» و یافتن راهی واقعی برای برطرفکردن یا مدیریت آن. پر واضح است که کارکرد اصلی چنین گفتوگویی شبیه کارکرد صداخفهکنی است که روی لولهی اسلحه نصب میشود.
بنابراین، در یک جمله، مصالحه و گفتوگویی که شامل به رسمیت شناختن اختلافهای واقعی نشود و اصل اساسیاش «بوسیدن روی یکدیگر» و بستن پروندهی اختلاف باشد در بهترین حالت نامعقول و بیفایده/کمفایده و در برخی موارد (مثلاً مواردی که پشت یکی از طرفین به «زور» گرم است) یک ابزار ضدگفتوگو و ضدمصالحه است.
✍🏻 #مهدی_خسروانی
🌐 کانال «سنجشگرانه اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 انتشار کتاب «تفکر نقادانه دربارهی مسائل اخلاقی»
▪️ نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
▪️ بازنویسی: مهدی خسروانی
▪️ ناشر: نشر نو
▪️ متن پشت جلد کتاب
🌐 برای تهیهی اینترنتی کتاب اینجا را کلیک کنید
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
▪️ نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
▪️ بازنویسی: مهدی خسروانی
▪️ ناشر: نشر نو
▪️ متن پشت جلد کتاب
🌐 برای تهیهی اینترنتی کتاب اینجا را کلیک کنید
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
Forwarded from آکادمی-مهندسی-طرح-نو (H. Bolourtchi)
اولین کتاب آموزش تفکر نقادانه برای مهندسان منتشر شد؛
راهنمای اندیشوران برای استدلال مهندسی
بر اساس مفاهیم و ابزارهای تفکر نقادانه
نویسنده: ریچارد پل، رابر نیوانر و لیندا الدر
مترجم: حسن بلورچی
ویراستار: انسیه جلالوند
ترجمه از:
The Thinker's Guide to Engineering Reasoning (Based on Critical Thinking Concepts and Tools), Second Editions, Reissued 2019
موضوع: آموزش مهندسی، توسعۀ صنعت، تفکر نقادانه، استدلال مهندسی، تصمیمگیری و حل مسئله، فلسفه و منطق
ناشر: انتشارات علوم نوین، تلفن: ۶ -۶۶۴۸۵۰۱
چاپ اول: ۱۴۰۱
شابک: ۸-۶۸-۵۳۰۴-۶۰۰-۹۷۸
شماره کتابشناسی ملی: ۸۷۶۸۲۵۱
۶۰ صفحه، قطع وزیری
تیراژ: ۱۱۰۰
قیمت: ۳۵۰۰۰ تومان
«راهنمای اندیشوران برای استدلال مهندسی» مفاهیم تفکر نقادانه را در عرصۀ مهندسی اعمال میکند. دانشجویان و متخصصان در سراسر مهندسی درمییابند که با کاربرد مسئولانۀ چارچوبهای معتبر (صاحب اتوریته) ارائه شده توسط ریچارد پل و لیندا الدر، تواناییهای تحلیلی آنها بهبود خواهد یافت.
مهندسان برای استدلال درست از طریق پروژههای مهندسی، نیازمند مهارتهای تحلیلی قوی هستند. بهترین مهندسان در مورد اهداف خود شفاف هستند، اطلاعات کافی جمعآوری میکنند و به توسعۀ نوآوریها میپردازند. چنین هدف هایی نیازمند استدلالِ نقادانه است و این راهنما ابزارهای ضروری برای این هدف ها را فراهم میکند.
کتاب «راهنمای اندیشوران» برای مدیران، استادان و دانشجویان طراحی شده است که شامل اساسِ مفهومها و ابزارهای استدلال مهندسی است که برای اساتید، مفاهیم و واژگان و برای دانشجویان، یک مکمل تفکر برای هر کتاب درسی در هر یک از درسهای مهندسی را فراهم میکند. استادان میتوانند از این راهنما برای طراحی آموزشهای مهندسی، تکالیف و آزمونها استفاده کنند؛ دانشجویان نیز میتوانند برای بهبود دیدگاهشان در هر یک از حوزههای مهندسی از آن بهرهمند شوند.
مهارتهای کلی تفکر نقادانه در همۀ رشتههای مربوط به فناوری کاربرد دارد. برای مثال، متفکران مهندسی میکوشند که نسبت به هدف مورد نظر دیدگاه روشنی داشته باشند و سؤالهای روشنی مطرح کنند. آنان دربارۀ اطلاعات و نقطهنظرها پرسش میکنند. سرسختانه تلاش میکنند نسبت به هدف صحیح، دقیق و مرتبط باشند. میکوشند با تفکر در لایههای عمیقتر، منطقی و هدفمند باشند. آنها این مهارتها را نه فقط در نوشتن و خواندن و نیز در سخنگفتن و گوشدادن که در زندگی حرفهای شخصی خود نیز به کار میبرند.
برای مهندسان و دانشمندان کاملاً راحت و مطلوب است که در زمینۀ مدلهای مفهومی کار کنند. ما نیز از مدلهای ترمودینامیکی، مدلهای الکتریکی، مدلهای ریاضی، مدلهای کامپیوتری یا حتی مدلهای فیزیکی ساختهشده از چوب یا خاک رس استفاده میکنیم. به همین ترتیب در این راهنما مدلی از روش تفکری که بهوسیله آن میاندیشیم به کار گرفته شده است؛ معماریای که هدفش کمک به تحلیل و ارزیابی تفکر است و نتیجۀ آن بهبود بخشیدن به تفکر ما؛
برای رشتۀ مهندسی مهم است که نه بهعنوان حوزههای دانش مجزا و متفاوت بلکه بهمثابۀ سیستمهایی از ایدههای همپوشانی شده و مرتبط با یکدیگر درک شود. علاوه بر این، شناخت و رسیدگی به جنبههای متعدد زیستمحیطی، اجتماعی و اخلاقی که مسئولیت مهندسی را پیچیده میکند، ضرورت دارد؛ اما بیشتر، زمان آن فرارسیده است که مربیان مهندسی متوجه شوند که آموزش مؤثر مهندسی نمیتواند صرفاً مبتنی بر حفظ کردن مطالب یا محاسبات فنی باشد. امروزه بیش از پیش ضروری است که دانشجویان مهندسی مهارتها و تمایلات تفکر نقادانۀ قابل تعمیم برای استدلال مؤثر و حرفهای را، از طریق مسائل و سؤالات پیچیدۀ مهندسی که بهعنوان مهندس با آن مواجه خواهند شد توسعه دهند.
راهنمای اندیشوران برای استدلال مهندسی
بر اساس مفاهیم و ابزارهای تفکر نقادانه
نویسنده: ریچارد پل، رابر نیوانر و لیندا الدر
مترجم: حسن بلورچی
ویراستار: انسیه جلالوند
ترجمه از:
The Thinker's Guide to Engineering Reasoning (Based on Critical Thinking Concepts and Tools), Second Editions, Reissued 2019
موضوع: آموزش مهندسی، توسعۀ صنعت، تفکر نقادانه، استدلال مهندسی، تصمیمگیری و حل مسئله، فلسفه و منطق
ناشر: انتشارات علوم نوین، تلفن: ۶ -۶۶۴۸۵۰۱
چاپ اول: ۱۴۰۱
شابک: ۸-۶۸-۵۳۰۴-۶۰۰-۹۷۸
شماره کتابشناسی ملی: ۸۷۶۸۲۵۱
۶۰ صفحه، قطع وزیری
تیراژ: ۱۱۰۰
قیمت: ۳۵۰۰۰ تومان
«راهنمای اندیشوران برای استدلال مهندسی» مفاهیم تفکر نقادانه را در عرصۀ مهندسی اعمال میکند. دانشجویان و متخصصان در سراسر مهندسی درمییابند که با کاربرد مسئولانۀ چارچوبهای معتبر (صاحب اتوریته) ارائه شده توسط ریچارد پل و لیندا الدر، تواناییهای تحلیلی آنها بهبود خواهد یافت.
مهندسان برای استدلال درست از طریق پروژههای مهندسی، نیازمند مهارتهای تحلیلی قوی هستند. بهترین مهندسان در مورد اهداف خود شفاف هستند، اطلاعات کافی جمعآوری میکنند و به توسعۀ نوآوریها میپردازند. چنین هدف هایی نیازمند استدلالِ نقادانه است و این راهنما ابزارهای ضروری برای این هدف ها را فراهم میکند.
کتاب «راهنمای اندیشوران» برای مدیران، استادان و دانشجویان طراحی شده است که شامل اساسِ مفهومها و ابزارهای استدلال مهندسی است که برای اساتید، مفاهیم و واژگان و برای دانشجویان، یک مکمل تفکر برای هر کتاب درسی در هر یک از درسهای مهندسی را فراهم میکند. استادان میتوانند از این راهنما برای طراحی آموزشهای مهندسی، تکالیف و آزمونها استفاده کنند؛ دانشجویان نیز میتوانند برای بهبود دیدگاهشان در هر یک از حوزههای مهندسی از آن بهرهمند شوند.
مهارتهای کلی تفکر نقادانه در همۀ رشتههای مربوط به فناوری کاربرد دارد. برای مثال، متفکران مهندسی میکوشند که نسبت به هدف مورد نظر دیدگاه روشنی داشته باشند و سؤالهای روشنی مطرح کنند. آنان دربارۀ اطلاعات و نقطهنظرها پرسش میکنند. سرسختانه تلاش میکنند نسبت به هدف صحیح، دقیق و مرتبط باشند. میکوشند با تفکر در لایههای عمیقتر، منطقی و هدفمند باشند. آنها این مهارتها را نه فقط در نوشتن و خواندن و نیز در سخنگفتن و گوشدادن که در زندگی حرفهای شخصی خود نیز به کار میبرند.
برای مهندسان و دانشمندان کاملاً راحت و مطلوب است که در زمینۀ مدلهای مفهومی کار کنند. ما نیز از مدلهای ترمودینامیکی، مدلهای الکتریکی، مدلهای ریاضی، مدلهای کامپیوتری یا حتی مدلهای فیزیکی ساختهشده از چوب یا خاک رس استفاده میکنیم. به همین ترتیب در این راهنما مدلی از روش تفکری که بهوسیله آن میاندیشیم به کار گرفته شده است؛ معماریای که هدفش کمک به تحلیل و ارزیابی تفکر است و نتیجۀ آن بهبود بخشیدن به تفکر ما؛
برای رشتۀ مهندسی مهم است که نه بهعنوان حوزههای دانش مجزا و متفاوت بلکه بهمثابۀ سیستمهایی از ایدههای همپوشانی شده و مرتبط با یکدیگر درک شود. علاوه بر این، شناخت و رسیدگی به جنبههای متعدد زیستمحیطی، اجتماعی و اخلاقی که مسئولیت مهندسی را پیچیده میکند، ضرورت دارد؛ اما بیشتر، زمان آن فرارسیده است که مربیان مهندسی متوجه شوند که آموزش مؤثر مهندسی نمیتواند صرفاً مبتنی بر حفظ کردن مطالب یا محاسبات فنی باشد. امروزه بیش از پیش ضروری است که دانشجویان مهندسی مهارتها و تمایلات تفکر نقادانۀ قابل تعمیم برای استدلال مؤثر و حرفهای را، از طریق مسائل و سؤالات پیچیدۀ مهندسی که بهعنوان مهندس با آن مواجه خواهند شد توسعه دهند.
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 پاککردن واژهی «حقیقت»
▪️ تفکر نقادانه چه نیست - بخش 4
♻️ یکی از اصلیترین تقابلهای سنجشگرانهاندیشی، تقابل با تبختر فکری، داوری شتابزده دربارهی حقیقت، و ادعای احاطه بر حقیقت است. سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه) به ما میآموزد که دریای دانش بیکران است و هوشمندترین انسانها نیز فقط بر بخشی بسیار ناچیز از این حقایق احاطه مییابند. نیوتن، که نامش معمولاً در هر فهرستی از نوابغ تاریخ دیده میشود، یکی از گویاترین تمثیلها را برای ادای این مطلب برگزیده است:
«نمیدانم دیگران دربارۀ من چه نظری دارند، اما، از نظر خودم، تنها شبیهِ پسربچهای بودهام که در ساحل دریا سرگرم بازی است، دلخوش به اینکه هرازگاهی سنگریزهای صافتر یا صدفی زیباتر از سنگریزهها و صدفهای عادی پیدا کند، در حالی که اقیانوسِ عظیم و سراسر نامکشوفِ حقیقت در برابرش قرار دارد».
♻️ اما آموزههای اینچنینی، همانند بسیاری از آموزههای دیگر تفکر نقادانه، مستعد سوءاستفاده و برداشتهای خام اند؛ از جمله، این تصور نادرست که «هیچ حقیقتی به هیچ معنا وجود ندارد» یا «هرگز نباید چیزی را چونان حقیقت قلمداد کرد» یا «هرگز نباید چیزی را چونان حقیقت مبنای عمل قرار داد».
♻️ منادیان این سنخ برداشتهای خام، در واقع، از دیگران انتظار دارند که «حقیقت» را از واژگانشان کنار بگذارند؛ هرچند، این انتظار را، عملاً، فقط در مقابل کسانی که به دلخواه آنها سخن نمیگویند بر زبان میآورند. برای مثال، اگر نظام سیاسی محبوب (یا تأمینکنندهی منافعشان) بر مبنای ایدئولوژیای بهشدت تنگنظرانه که خود را محیط بر حقایق ازلی و ابدی دربارهی امور ریز و درشت میداند، حقوق اکثریت جامعه را هیچ بینگارد، دلیلی برای اعتراض جدی نمیبینند (یا، دست بالا، به ناله و نصیحت اکتفا میکنند) اما اگر بخشی از همان جامعه برای احقاق حقوقش دست به اقدام جدی بزند، تبدیل به ماشین تشکیک و نهیلیسمآموزی میشوند، مبانی نظری معترضان را زیر میکروسکوپ میگذارند، محل اجماع نبودن این مبانی را جار میزنند، منادی «جنگ روایتها» میشوند، و از فراز منبر روشنفکری مقوایی، بهکاربردن واژههایی مثل «حق» و «حقیقت» را نشانهی نافرهیختگی و خاماندیشی معترضان جلوه میدهند.
♻️ همین عملکرد متعارض برای ناظر بیرونی کفایت میکند تا متوجه شود که در اینجا اساساً پای دغدغهی اخلاقی، فلسفی، فکری، و ... در میان نیست. اما نکتهی مهمتر (جدا از انگیزهها و دغدغهها) مضحک بودن این گونه انذارهای بهظاهر فلسفی و سنجشگرانه است، چرا که «تخطئهی استفاده از واژهی حقیقت» از هیچ یک از نظریههای فلسفی جدی دربارهی حقیقت (صدق) بیرون نمیآید؛ نه از نظریههای شناختهشدهتر (مثل مطابقت و سازواری و نظریهی پراگماتیستی)، نه حتی از نظریههای کمتر متعارف مثل نظریههای نسبیانگارانه، سوبژکتیویستی، منظرباورانه یا حتی نیهیلیستی و حذفگرایانه؛ حتی دیدگاههای نیهیلیستی و حذفگرایانه نیز کاربرد «حقیقت» را دستکم برای بیان ترجیحات فردی و گروهی غیرمجاز نمیشمارند.
♻️ با کمی دقت، متوجه میشویم که ماجرا حتی از این هم شگفتانگیزتر است. توسل به این گونه انذارها، بهویژه در لحظاتی مثل لحظات حساس سیاسی که پای عملِ فوری در میان است، عملاً به معنای مطالبهی بیمارگونهترین شکل عملگریزی است: به این معنا که نه فقط نباید چیزی را به مثابه حقیقت مبنای عمل ایجابی قرار داد، بلکه نباید هیچ چیزی را به مثابه «کذب» یا «باطل»، مبنای عملِ سلبی قرار داد.
♻️ کتابهای سنجشگرانهاندیشی، بهویژه کتابهای ترویجی، پر اند از جملاتِ «علیالاصول درست» که، با کمی چاشنی مطلقانگاری، میتوانند برآیندهایی نادرست یا حتی مخرب در پی داشته باشند. درست است که سنجشگرانهاندیشی با خودبرحقپنداری و کر شدن نسبت به استدلالهای مخالفان سازگار نیست؛ درست است که هدف بحث و تفکر نقادانه، علیالاصول، در هم کوبیدن دیگران نیست؛ اما به معنای جبن فکری و مرخص کردن مفهوم حقیقت هم نیست.
✍🏻 #مهدی_خسروانی
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
▪️ تفکر نقادانه چه نیست - بخش 4
♻️ یکی از اصلیترین تقابلهای سنجشگرانهاندیشی، تقابل با تبختر فکری، داوری شتابزده دربارهی حقیقت، و ادعای احاطه بر حقیقت است. سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه) به ما میآموزد که دریای دانش بیکران است و هوشمندترین انسانها نیز فقط بر بخشی بسیار ناچیز از این حقایق احاطه مییابند. نیوتن، که نامش معمولاً در هر فهرستی از نوابغ تاریخ دیده میشود، یکی از گویاترین تمثیلها را برای ادای این مطلب برگزیده است:
«نمیدانم دیگران دربارۀ من چه نظری دارند، اما، از نظر خودم، تنها شبیهِ پسربچهای بودهام که در ساحل دریا سرگرم بازی است، دلخوش به اینکه هرازگاهی سنگریزهای صافتر یا صدفی زیباتر از سنگریزهها و صدفهای عادی پیدا کند، در حالی که اقیانوسِ عظیم و سراسر نامکشوفِ حقیقت در برابرش قرار دارد».
♻️ اما آموزههای اینچنینی، همانند بسیاری از آموزههای دیگر تفکر نقادانه، مستعد سوءاستفاده و برداشتهای خام اند؛ از جمله، این تصور نادرست که «هیچ حقیقتی به هیچ معنا وجود ندارد» یا «هرگز نباید چیزی را چونان حقیقت قلمداد کرد» یا «هرگز نباید چیزی را چونان حقیقت مبنای عمل قرار داد».
♻️ منادیان این سنخ برداشتهای خام، در واقع، از دیگران انتظار دارند که «حقیقت» را از واژگانشان کنار بگذارند؛ هرچند، این انتظار را، عملاً، فقط در مقابل کسانی که به دلخواه آنها سخن نمیگویند بر زبان میآورند. برای مثال، اگر نظام سیاسی محبوب (یا تأمینکنندهی منافعشان) بر مبنای ایدئولوژیای بهشدت تنگنظرانه که خود را محیط بر حقایق ازلی و ابدی دربارهی امور ریز و درشت میداند، حقوق اکثریت جامعه را هیچ بینگارد، دلیلی برای اعتراض جدی نمیبینند (یا، دست بالا، به ناله و نصیحت اکتفا میکنند) اما اگر بخشی از همان جامعه برای احقاق حقوقش دست به اقدام جدی بزند، تبدیل به ماشین تشکیک و نهیلیسمآموزی میشوند، مبانی نظری معترضان را زیر میکروسکوپ میگذارند، محل اجماع نبودن این مبانی را جار میزنند، منادی «جنگ روایتها» میشوند، و از فراز منبر روشنفکری مقوایی، بهکاربردن واژههایی مثل «حق» و «حقیقت» را نشانهی نافرهیختگی و خاماندیشی معترضان جلوه میدهند.
♻️ همین عملکرد متعارض برای ناظر بیرونی کفایت میکند تا متوجه شود که در اینجا اساساً پای دغدغهی اخلاقی، فلسفی، فکری، و ... در میان نیست. اما نکتهی مهمتر (جدا از انگیزهها و دغدغهها) مضحک بودن این گونه انذارهای بهظاهر فلسفی و سنجشگرانه است، چرا که «تخطئهی استفاده از واژهی حقیقت» از هیچ یک از نظریههای فلسفی جدی دربارهی حقیقت (صدق) بیرون نمیآید؛ نه از نظریههای شناختهشدهتر (مثل مطابقت و سازواری و نظریهی پراگماتیستی)، نه حتی از نظریههای کمتر متعارف مثل نظریههای نسبیانگارانه، سوبژکتیویستی، منظرباورانه یا حتی نیهیلیستی و حذفگرایانه؛ حتی دیدگاههای نیهیلیستی و حذفگرایانه نیز کاربرد «حقیقت» را دستکم برای بیان ترجیحات فردی و گروهی غیرمجاز نمیشمارند.
♻️ با کمی دقت، متوجه میشویم که ماجرا حتی از این هم شگفتانگیزتر است. توسل به این گونه انذارها، بهویژه در لحظاتی مثل لحظات حساس سیاسی که پای عملِ فوری در میان است، عملاً به معنای مطالبهی بیمارگونهترین شکل عملگریزی است: به این معنا که نه فقط نباید چیزی را به مثابه حقیقت مبنای عمل ایجابی قرار داد، بلکه نباید هیچ چیزی را به مثابه «کذب» یا «باطل»، مبنای عملِ سلبی قرار داد.
♻️ کتابهای سنجشگرانهاندیشی، بهویژه کتابهای ترویجی، پر اند از جملاتِ «علیالاصول درست» که، با کمی چاشنی مطلقانگاری، میتوانند برآیندهایی نادرست یا حتی مخرب در پی داشته باشند. درست است که سنجشگرانهاندیشی با خودبرحقپنداری و کر شدن نسبت به استدلالهای مخالفان سازگار نیست؛ درست است که هدف بحث و تفکر نقادانه، علیالاصول، در هم کوبیدن دیگران نیست؛ اما به معنای جبن فکری و مرخص کردن مفهوم حقیقت هم نیست.
✍🏻 #مهدی_خسروانی
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
💢 متن پشت جلد کتاب «معیارهای قابلیت در تفکر نقادانه»
♻️ با آنکه سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه) جزء دروس رسمی و اجباری دانشگاههای ما نیست، کارگاهها و دورههای مختلفی در این زمینه برگزار میشود. اما همان طور که هیچ آموزشِ دیگری بدون ارزیابی کامل نمیشود، آموزش سنجشگرانهاندیشی نیز نیازمند منبعی برای ارزیابی تواناییهای دانشآموزان و دانشجویان است.
♻️ کتاب «معیارهای قابلیت در تفکر نقادانه» چارچوبی برای ارزیابی تواناییهای سنجشگرانهاندیشی دانشجویان فراهم میآورد. این معیارها مدیران و آموزشگران را در تمام سطوح (از ابتدایی تا تحصیلات عالی) قادر میسازد میزان سنجشگرانهبودن تفکر و استدلال دانشجویان در هر موضوع یا رشته را ارزیابی کنند.
♻️ دانشجویان و افراد دیگری که مشغول خودآموزی سنجشگرانهاندیشی هستند نیز میتوانند از کتاب به عنوان ابزاری برای خودـارزیابی استفاده کنند.
🔰نوشتهی ریچارد پل و لیندا الدر، ترجمهی محمدرضا سلیمی، ویرایش و بازنویسی مهدی خسروانی
🌐 برای تهیهی اینترنتی کتاب میتوانید از این لینک استفاده کنید.
🌐 کانال «سنجشگرانه اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
♻️ با آنکه سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه) جزء دروس رسمی و اجباری دانشگاههای ما نیست، کارگاهها و دورههای مختلفی در این زمینه برگزار میشود. اما همان طور که هیچ آموزشِ دیگری بدون ارزیابی کامل نمیشود، آموزش سنجشگرانهاندیشی نیز نیازمند منبعی برای ارزیابی تواناییهای دانشآموزان و دانشجویان است.
♻️ کتاب «معیارهای قابلیت در تفکر نقادانه» چارچوبی برای ارزیابی تواناییهای سنجشگرانهاندیشی دانشجویان فراهم میآورد. این معیارها مدیران و آموزشگران را در تمام سطوح (از ابتدایی تا تحصیلات عالی) قادر میسازد میزان سنجشگرانهبودن تفکر و استدلال دانشجویان در هر موضوع یا رشته را ارزیابی کنند.
♻️ دانشجویان و افراد دیگری که مشغول خودآموزی سنجشگرانهاندیشی هستند نیز میتوانند از کتاب به عنوان ابزاری برای خودـارزیابی استفاده کنند.
🔰نوشتهی ریچارد پل و لیندا الدر، ترجمهی محمدرضا سلیمی، ویرایش و بازنویسی مهدی خسروانی
🌐 برای تهیهی اینترنتی کتاب میتوانید از این لینک استفاده کنید.
🌐 کانال «سنجشگرانه اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 انتشار کتاب «معیارهای قابلیت در تفکر نقادانه»
▪️ نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
▪️ ترجمه: محمدرضا سلیمی
▪️ ویرایش و بازنویسی: مهدی خسروانی
▪️ ناشر: نشر نو
▪️متن پشت جلد کتاب
🌐 برای تهیهی اینترنتی میتوانید از این لینک استفاده کنید
🌐 کانال «سنجشگرانه اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
▪️ نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
▪️ ترجمه: محمدرضا سلیمی
▪️ ویرایش و بازنویسی: مهدی خسروانی
▪️ ناشر: نشر نو
▪️متن پشت جلد کتاب
🌐 برای تهیهی اینترنتی میتوانید از این لینک استفاده کنید
🌐 کانال «سنجشگرانه اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 موانع تفکر صحیح
(برخی از گرایشهای فکری که مانع تفکر صحیح میشوند)
برگرفته از کتاب تفکر نقادانه دربارهی مسائل اخلاقی
1️⃣ حافظة خودمدارانه: گرایش طبیعی به فراموشکردن دلیلها و شواهدی که با اندیشهها یا شیوة اندیشیدن شما سازگاری ندارند و به ذهن سپردن و یادآوری دلیلها و شواهدی که با اندیشهها یا شیوة اندیشیدن شما سازگاری دارند و آنها را پشتیبانی میکنند؛
.
2️⃣ نزدیکبینی خودمدارانه: گرایش طبیعی به تفکر مطلقگرایانه در چارچوبی بهشدت تنگنظرانه؛
.
3️⃣ خودبرحقپنداری: گرایش طبیعی به اینکه خودمان را مالک «حقیقت» بدانیم؛
.
4️⃣ دوروییِ خودمدارانه: گرایش طبیعی به نادیدهگرفتن ناـیکدستیِ فاحش باورهایی که مدعیشان هستیم با باورهای واقعیمان (که با توجه به اعمالمان میتوان به آنها پی برد)؛ یا، ناـیکدستی استانداردهایی که برای خودمان به کار میبریم با استانداردهایی که برای دیگران به کار میبریم؛
.
5️⃣ بیشسادهسازیِ خودمدارانه: گرایش طبیعی به نادیدهگرفتن پیچیدگیهای واقعی و مهم در جهان، به این علت که توجه به پیچیدگیهای یادشده ما را مجبور به بازنگری در باورها یا ارزشهایمان میکند؛
.
6️⃣ کوریِ خودمدارانه: گرایش طبیعی به نادیدهگرفتن واقعیتها و شواهدی که ارزشها یا باورهای عزیز ما را نقض میکنند؛
.
7️⃣ دمدستیگراییِ خودمدارانه: اصالتدادنِ خودمدارانه به احساسهای دمدستی؛ گرایش طبیعی به تعمیم اغراقآمیز احساسها و تجربههای دمدستیمان. این گرایش موجب میشود که پس از رخدادن یک یا چند رویداد مطلوب یا نامطلوب در زندگیمان احساس کنیم که کل زندگی مطلوب یا نامطلوب است؛
.
8️⃣ بیمنطقیِ خودمدارانه: گرایش طبیعی به نادیدهگرفتن برآیندهای غیرمنطقی و یاوة طرز فکرمان
متن پشت جلد کتاب
🌐 برای تهیهی اینترنتی کتاب اینجا را کلیک کنید
🌐 کانال «سنجشگرانه اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
(برخی از گرایشهای فکری که مانع تفکر صحیح میشوند)
برگرفته از کتاب تفکر نقادانه دربارهی مسائل اخلاقی
1️⃣ حافظة خودمدارانه: گرایش طبیعی به فراموشکردن دلیلها و شواهدی که با اندیشهها یا شیوة اندیشیدن شما سازگاری ندارند و به ذهن سپردن و یادآوری دلیلها و شواهدی که با اندیشهها یا شیوة اندیشیدن شما سازگاری دارند و آنها را پشتیبانی میکنند؛
.
2️⃣ نزدیکبینی خودمدارانه: گرایش طبیعی به تفکر مطلقگرایانه در چارچوبی بهشدت تنگنظرانه؛
.
3️⃣ خودبرحقپنداری: گرایش طبیعی به اینکه خودمان را مالک «حقیقت» بدانیم؛
.
4️⃣ دوروییِ خودمدارانه: گرایش طبیعی به نادیدهگرفتن ناـیکدستیِ فاحش باورهایی که مدعیشان هستیم با باورهای واقعیمان (که با توجه به اعمالمان میتوان به آنها پی برد)؛ یا، ناـیکدستی استانداردهایی که برای خودمان به کار میبریم با استانداردهایی که برای دیگران به کار میبریم؛
.
5️⃣ بیشسادهسازیِ خودمدارانه: گرایش طبیعی به نادیدهگرفتن پیچیدگیهای واقعی و مهم در جهان، به این علت که توجه به پیچیدگیهای یادشده ما را مجبور به بازنگری در باورها یا ارزشهایمان میکند؛
.
6️⃣ کوریِ خودمدارانه: گرایش طبیعی به نادیدهگرفتن واقعیتها و شواهدی که ارزشها یا باورهای عزیز ما را نقض میکنند؛
.
7️⃣ دمدستیگراییِ خودمدارانه: اصالتدادنِ خودمدارانه به احساسهای دمدستی؛ گرایش طبیعی به تعمیم اغراقآمیز احساسها و تجربههای دمدستیمان. این گرایش موجب میشود که پس از رخدادن یک یا چند رویداد مطلوب یا نامطلوب در زندگیمان احساس کنیم که کل زندگی مطلوب یا نامطلوب است؛
.
8️⃣ بیمنطقیِ خودمدارانه: گرایش طبیعی به نادیدهگرفتن برآیندهای غیرمنطقی و یاوة طرز فکرمان
متن پشت جلد کتاب
🌐 برای تهیهی اینترنتی کتاب اینجا را کلیک کنید
🌐 کانال «سنجشگرانه اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
Audio
MP3 Recorder
🔰 متن خوانی کتاب «راهنمای اندیشوران برای استدلال مهندسی بر اساس مفاهیم و ابزارهای تفکر نقادانه»
⚜ نویسندگان: ریچارد پل، رابر نیوانر، لیندا الدر؛ ترجمه دکتر حست بلورچی
🔱 با متن خوانی سارا قزلباش
2⃣ جلسه دوم: استاندارد، عناصر و نتایج تفکر نقاد
«در این راهنما، ما یک الگو یا چارچوب برای تفکر را به کار می بریم؛ یک معماری که هدف آن به تجزیه و تحلیل و بررسی تفکرات کمک می کند و بهبود افکار ما را ممکن می سازد.نگاهی مختصر به راهنماهای دیگر متفکران آشکار می سازد که تنها تغییراتی بر تأکیدها لازم است تا این الگو برای علوم،انسانیت و یا هنر بهکار برده شود».
https://www.tg-me.com/H_Bolourtchi
⚜️ www.tg-me.com/Metahistorical 𓁈
⚜ نویسندگان: ریچارد پل، رابر نیوانر، لیندا الدر؛ ترجمه دکتر حست بلورچی
🔱 با متن خوانی سارا قزلباش
2⃣ جلسه دوم: استاندارد، عناصر و نتایج تفکر نقاد
«در این راهنما، ما یک الگو یا چارچوب برای تفکر را به کار می بریم؛ یک معماری که هدف آن به تجزیه و تحلیل و بررسی تفکرات کمک می کند و بهبود افکار ما را ممکن می سازد.نگاهی مختصر به راهنماهای دیگر متفکران آشکار می سازد که تنها تغییراتی بر تأکیدها لازم است تا این الگو برای علوم،انسانیت و یا هنر بهکار برده شود».
https://www.tg-me.com/H_Bolourtchi
⚜️ www.tg-me.com/Metahistorical 𓁈
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 ترجمهای جدید از «اعلامیهی جهانی حقوق بشر»
یکی از پیوستهای کتاب تفکر نقادانه دربارهی مسائل اخلاقی «اعلامیهی جهانی حقوق بشر» است. هنگام ترجمه و بازنویسی کتاب، وقتی که به بخش «اعلامیهی جهانی حقوق بشر» رسیدم، قاعدتاً خوشحال شدم که زحمت ترجمهی این بخش از دوشم برداشته شده، چون گمان میکردم که مطمئناً ترجمهای بینقص از این سند مهم بینالمللی به زبان فارسی در دست است. ولی هیچیک از ترجمههای موجود، حتی ترجمهی موجود در سایت سازمان ملل، رضایتم را جلب نکردند. به همین دلیل، بر آن شدم که ترجمهای به زعم خودم بهتر و دقیقتر از این متن مهم عرضه کنم.
فارغ از آنکه اعلامیهی جهانی حقوق بشر را مناقشهناپذیر بدانیم یا خیر، موضوعات مطرح شده در آن از اهمیت منحصربهفردی برخوردارند؛ بهویژه برای ما ایرانیان که در موقعیتی تعیینکننده از جهت بازبینی حقوق و ارزشهای برسازندهی فردای خودمان قرار داریم. به همین جهت، این بخش از کتاب را به صورت یک فایل پیدیاف در کانال تلگرام «پارادوکس» (اینجا) قرار دادهام.
ضمناً، با توجه به «بازنویسی» بودن بقیهی بخشهای کتاب «تفکر نقادانه دربارهی مسائل اخلاقی» لازم است اشاره کنم که قاعدتاً این بخش خاص از کتاب، با توجه به ماهیتش، مشمول بازنویسی نشده و طابقالنعلبالنعل ترجمهی متن اصلی است.
پینوشت: قضاوت من دربارهی کیفیت ترجمههای موجود، مبتنی بر ترجمههای موجود در اینترنت در زمان ترجمهی کتاب است
✍🏻 #مهدی_خسروانی
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
یکی از پیوستهای کتاب تفکر نقادانه دربارهی مسائل اخلاقی «اعلامیهی جهانی حقوق بشر» است. هنگام ترجمه و بازنویسی کتاب، وقتی که به بخش «اعلامیهی جهانی حقوق بشر» رسیدم، قاعدتاً خوشحال شدم که زحمت ترجمهی این بخش از دوشم برداشته شده، چون گمان میکردم که مطمئناً ترجمهای بینقص از این سند مهم بینالمللی به زبان فارسی در دست است. ولی هیچیک از ترجمههای موجود، حتی ترجمهی موجود در سایت سازمان ملل، رضایتم را جلب نکردند. به همین دلیل، بر آن شدم که ترجمهای به زعم خودم بهتر و دقیقتر از این متن مهم عرضه کنم.
فارغ از آنکه اعلامیهی جهانی حقوق بشر را مناقشهناپذیر بدانیم یا خیر، موضوعات مطرح شده در آن از اهمیت منحصربهفردی برخوردارند؛ بهویژه برای ما ایرانیان که در موقعیتی تعیینکننده از جهت بازبینی حقوق و ارزشهای برسازندهی فردای خودمان قرار داریم. به همین جهت، این بخش از کتاب را به صورت یک فایل پیدیاف در کانال تلگرام «پارادوکس» (اینجا) قرار دادهام.
ضمناً، با توجه به «بازنویسی» بودن بقیهی بخشهای کتاب «تفکر نقادانه دربارهی مسائل اخلاقی» لازم است اشاره کنم که قاعدتاً این بخش خاص از کتاب، با توجه به ماهیتش، مشمول بازنویسی نشده و طابقالنعلبالنعل ترجمهی متن اصلی است.
پینوشت: قضاوت من دربارهی کیفیت ترجمههای موجود، مبتنی بر ترجمههای موجود در اینترنت در زمان ترجمهی کتاب است
✍🏻 #مهدی_خسروانی
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
Telegram
پارادوکس
💢 انتشار کتاب «تفکر نقادانه دربارهی مسائل اخلاقی»
▪️ نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
▪️ بازنویسی: مهدی خسروانی
▪️ ناشر: نشر نو
▪️ متن پشت جلد کتاب
🌐 برای تهیهی اینترنتی کتاب اینجا را کلیک کنید
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
▪️ نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
▪️ بازنویسی: مهدی خسروانی
▪️ ناشر: نشر نو
▪️ متن پشت جلد کتاب
🌐 برای تهیهی اینترنتی کتاب اینجا را کلیک کنید
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
Forwarded from انگلیسی زیر ذرهبین🔎 (عبدالرضا شهبازی)
❇️تخفیف استثناییِ 50 درصدیِ آخرِ سال❇️
برای ارتقای هر چه بیشتر سطح سواد انگلیسی در جامعه، تخفیف بسیار ویژه و استثناییِ 50درصدی را برای تهیهی هشتبستهی دورهی ناهمزمانِ «افزایش واژگان، درک مطلب و تحلیل متن انگلیسی» - تا پایان روز شنبه (۲۰ اسفند) اعلام میکنم.
🟪 این بستهها ویژهی کسانی تالیف و تدوین شده است که قصد جدی دارند انگلیسیِ عمدتاً نوشتاری را (در سطح متوسطه تا پیشرفته) عمیق بفهمند و با لایههای تودرتویِ معناییِ انبوهی از واژگان، اصطلاحات و ترکیبات آشنا شوند.
🟨 دوستانی که طی چندماه اخیر به کانال پیوستهاند این فرصت طلایی را از دست ندهند.
🟪 همچنین دوستانی که قبلاً تعدادی از بستهها را تهیه کردهاند، برای تکمیل بستههای خود این فرصت طلایی را از دست ندهند.
🟦 اگر فکر میکنید زمان آن رسیده است که دنیای ترجمهها را پشت سر بگذارید و خود مستقیم وارد اقیانوس منابع انگلیسی شوید، نقطهی شروع و حرکت همین جاست. درنگ نکنید.
✅ برای آشنایی با ساختار این بستهها اینجا را ببینید.
✅ برای خواندن نظرات دوستانی که از این بستهها استفاده کردهاند، اینجا را ببینید.
✅ درس اول از بستهی اول را بهطور کامل و رایگان اینجا گوش دهید.
✅ این بستهها چگونه به تواناییِ ترجمهی شما کمک میکنند؟ برای پاسخ، اینجا را ببینید.
✅ این بستهها چگونه به تواناییِ شما در گذر از آزمونهایی مانند آیلتس یا تافل کمک میکنند؟ برای پاسخ، اینجا را ببینید.
🟨 برای کسب اطلاع از چگونگیِ دریافت این بستهها به پیوی من پیام بدهید:
@abdorrezashahbazi
ارادتمند
عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی
...............
🟠 فقط تا پایان روز شنبه (۲۰ اسفند) برای استفاده از این تخفیف ویژه فرصت هست.
➖➖➖➖➖➖
@Englishnutsbolts
برای ارتقای هر چه بیشتر سطح سواد انگلیسی در جامعه، تخفیف بسیار ویژه و استثناییِ 50درصدی را برای تهیهی هشتبستهی دورهی ناهمزمانِ «افزایش واژگان، درک مطلب و تحلیل متن انگلیسی» - تا پایان روز شنبه (۲۰ اسفند) اعلام میکنم.
🟪 این بستهها ویژهی کسانی تالیف و تدوین شده است که قصد جدی دارند انگلیسیِ عمدتاً نوشتاری را (در سطح متوسطه تا پیشرفته) عمیق بفهمند و با لایههای تودرتویِ معناییِ انبوهی از واژگان، اصطلاحات و ترکیبات آشنا شوند.
🟨 دوستانی که طی چندماه اخیر به کانال پیوستهاند این فرصت طلایی را از دست ندهند.
🟪 همچنین دوستانی که قبلاً تعدادی از بستهها را تهیه کردهاند، برای تکمیل بستههای خود این فرصت طلایی را از دست ندهند.
🟦 اگر فکر میکنید زمان آن رسیده است که دنیای ترجمهها را پشت سر بگذارید و خود مستقیم وارد اقیانوس منابع انگلیسی شوید، نقطهی شروع و حرکت همین جاست. درنگ نکنید.
✅ برای آشنایی با ساختار این بستهها اینجا را ببینید.
✅ برای خواندن نظرات دوستانی که از این بستهها استفاده کردهاند، اینجا را ببینید.
✅ درس اول از بستهی اول را بهطور کامل و رایگان اینجا گوش دهید.
✅ این بستهها چگونه به تواناییِ ترجمهی شما کمک میکنند؟ برای پاسخ، اینجا را ببینید.
✅ این بستهها چگونه به تواناییِ شما در گذر از آزمونهایی مانند آیلتس یا تافل کمک میکنند؟ برای پاسخ، اینجا را ببینید.
🟨 برای کسب اطلاع از چگونگیِ دریافت این بستهها به پیوی من پیام بدهید:
@abdorrezashahbazi
ارادتمند
عبدالرضا شهبازی
مدرّس و مترجم زبان انگلیسی
...............
🟠 فقط تا پایان روز شنبه (۲۰ اسفند) برای استفاده از این تخفیف ویژه فرصت هست.
➖➖➖➖➖➖
@Englishnutsbolts
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 دیدگاه فروید دربارهی دین
▪️ برگرفته از کتاب «فلسفهورزی دربارهی دین؛ درآمدی نقادانه به فلسفهی دین»، نوشتهی ادوین تِیت و دیگران، ترجمهی مهدی خسروانی
♻️ فروید معتقد بود که ساختمان ذهن، و تحول شخصیت انسان، به تعارضهای درونی عمیقی منجر میشوند که همواره ماهیت جنسی دارند (البته باید توجه داشت که وقتی فروید از واژهی جنسی استفاده میکند مقصودش میل به تنآمیزی نیست.) ذهن، برای رفع چنین آسیبهایی، آنها را در ذهن ناآگاه حبس میکند. این «حبسکردن» موفقیتآمیز نیست و آسیب بعداً بار دیگر به صورت دین پدیدار میشود.
♻️ فروید روی بیماران مبتلا به هیستری کار کرده بود و همین فعالیت او را به این نتیجه رساند که ذهن، علاوه بر بخشهای آگاه، بخشهای ناآگاهی نیز دارد که در شرایط عادی نمیتوانیم به آنها دسترسی پیدا کنیم.
♻️ کاری که فروید روی بیماران مبتلا به هیستری انجام داد ثابت کرد که خاطرههای ناخوشایندی که در بخش ناآگاه انباشته شدهاند میتوانند بعداً به صورت رفتار هیستریک ظاهر شوند. این امر غالباً به صورت اختلالهای وسواسی فکریـعملی همچون شستن وسواسگونهی دست نمودار میشود.
♻️ فروید چگونه این امر را به دین ربط داد؟ او متوجه شد که میان رفتار بیمارانش در قبال منبع وسواس و رفتار افراد مذهبی در قبال آنچه میپرستند شباهتهایی وجود دارند. او دریافت که، برای مثال، هر دو گروه رفتار آیینی بسیار خاصی را انجام میدهند. در هر دو مورد، این رفتارهای آیینی برای کسی که آنها را انجام میدهد سرشار از معناهای نمادیناند، در حالی که برای دیگران کاملاً بیمعنا به نظر میرسند. در هر دو مورد، کوتاهی در انجام یک عمل خاص به احساسِ گناه شدیدی منجر میشود که برای دیگران قابل فهم نیست و، در هر دو مورد، افراد با متعَلَقِ توجه خودشان برخوردی همراه با دوسودایی دارند (یعنی نسبت به آن احساسها و نگرشهای متعارض دارند).
فروید از این مطلب نتیجه گرفت که دین صورتی از رفتار رواننژندانه است که، همچون هیستریهای دیگر، معلول آسیبهایی است که در اعماق روان وجود دارند. ویژگی محوری، و شاید تکاندهندهترین ویژگی سخن فروید، این است که آسیب مورد بحث همواره ماهیت جنسی دارد. او در کتاب خاستگاهشناسی هیستری میگوید:
در زیر همهی هیستریها یک یا چند تجربهی جنسی پیش از موقع وجود دارد؛ تجربههایی که به نخستین سالهای کودکی بازمیگردند.
♻️ دلیلش این بود که، از دید فروید، رانهی جنسی، یا لیبیدو، بنیادیترین تمنای بدن است و، به همین سبب، بیشترین قابلیت را برای ایجاد مشکلات روانشناختی در خلال تحول فرد دارد.
♻️ آسیبی که در پس رفتار رواننژندانه قرار دارد نتیجهی مشکلات موجود در تحول جنسی کودک است. مشکل اصلی مربوط به آن چیزی است که فروید عقدهی ادیپ مینامد. در حالی که کودک شیرخوار تنها به توجه مادرش خو دارد، هنگامی که لیبیدو به اندامهای جنسی منتقل میشود رقیبی به شکل پدر وجود دارد. احساسهای حسادت و نفرت شدید با احساس احترام و ترسی که از قبل نسبت به پدر وجود داشته ترکیب میشود. به این ترتیب، پدر با دوسودایی نگریسته میشود. [به عبارت دیگر، کودک احساسهای دوگانه و متعارضی به پدر پیدا میکند.]
♻️ این تمایل به تملک مادر و دوسودایی نسبت به پدر همان عقدهی ادیپ است. فروید در ادامه میگوید «در شرایط تمدن ما چنین چیزی به طور حتم پایانی هولناک دارد». کودک که نمیتواند خواستههایش را تحقق بخشد این تعارض را به اعماق ذهن ناآگاه واپس میراند.
♻️ البته سازوکار واپسرانی تنها تا حدودی کارایی دارد. در حالی که ممکن است به نظر برسد که میل یا رویداد واپسرانده مدتهاست فراموش شده است، ذهن همچنان برای جلوگیری از پدیدارشدن آن میل یا رویداد در بخش آگاه ذهن در تلاش است. در نتیجهی این تعارض، رویداد یادشده به صورت دردنشانهای رواننژندانه بروز میکند. یکی از این دردنشانها دین است که فروید آن را «رواننژندیِ وسواسیِ فراگیر نوع بشر» مینامد.
📚 برگرفته از فصل «چالشهای روانشناسی و جامعهشناسی برای دین»، نشر نی / تهیهی اینترنتی
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
▪️ برگرفته از کتاب «فلسفهورزی دربارهی دین؛ درآمدی نقادانه به فلسفهی دین»، نوشتهی ادوین تِیت و دیگران، ترجمهی مهدی خسروانی
♻️ فروید معتقد بود که ساختمان ذهن، و تحول شخصیت انسان، به تعارضهای درونی عمیقی منجر میشوند که همواره ماهیت جنسی دارند (البته باید توجه داشت که وقتی فروید از واژهی جنسی استفاده میکند مقصودش میل به تنآمیزی نیست.) ذهن، برای رفع چنین آسیبهایی، آنها را در ذهن ناآگاه حبس میکند. این «حبسکردن» موفقیتآمیز نیست و آسیب بعداً بار دیگر به صورت دین پدیدار میشود.
♻️ فروید روی بیماران مبتلا به هیستری کار کرده بود و همین فعالیت او را به این نتیجه رساند که ذهن، علاوه بر بخشهای آگاه، بخشهای ناآگاهی نیز دارد که در شرایط عادی نمیتوانیم به آنها دسترسی پیدا کنیم.
♻️ کاری که فروید روی بیماران مبتلا به هیستری انجام داد ثابت کرد که خاطرههای ناخوشایندی که در بخش ناآگاه انباشته شدهاند میتوانند بعداً به صورت رفتار هیستریک ظاهر شوند. این امر غالباً به صورت اختلالهای وسواسی فکریـعملی همچون شستن وسواسگونهی دست نمودار میشود.
♻️ فروید چگونه این امر را به دین ربط داد؟ او متوجه شد که میان رفتار بیمارانش در قبال منبع وسواس و رفتار افراد مذهبی در قبال آنچه میپرستند شباهتهایی وجود دارند. او دریافت که، برای مثال، هر دو گروه رفتار آیینی بسیار خاصی را انجام میدهند. در هر دو مورد، این رفتارهای آیینی برای کسی که آنها را انجام میدهد سرشار از معناهای نمادیناند، در حالی که برای دیگران کاملاً بیمعنا به نظر میرسند. در هر دو مورد، کوتاهی در انجام یک عمل خاص به احساسِ گناه شدیدی منجر میشود که برای دیگران قابل فهم نیست و، در هر دو مورد، افراد با متعَلَقِ توجه خودشان برخوردی همراه با دوسودایی دارند (یعنی نسبت به آن احساسها و نگرشهای متعارض دارند).
فروید از این مطلب نتیجه گرفت که دین صورتی از رفتار رواننژندانه است که، همچون هیستریهای دیگر، معلول آسیبهایی است که در اعماق روان وجود دارند. ویژگی محوری، و شاید تکاندهندهترین ویژگی سخن فروید، این است که آسیب مورد بحث همواره ماهیت جنسی دارد. او در کتاب خاستگاهشناسی هیستری میگوید:
در زیر همهی هیستریها یک یا چند تجربهی جنسی پیش از موقع وجود دارد؛ تجربههایی که به نخستین سالهای کودکی بازمیگردند.
♻️ دلیلش این بود که، از دید فروید، رانهی جنسی، یا لیبیدو، بنیادیترین تمنای بدن است و، به همین سبب، بیشترین قابلیت را برای ایجاد مشکلات روانشناختی در خلال تحول فرد دارد.
♻️ آسیبی که در پس رفتار رواننژندانه قرار دارد نتیجهی مشکلات موجود در تحول جنسی کودک است. مشکل اصلی مربوط به آن چیزی است که فروید عقدهی ادیپ مینامد. در حالی که کودک شیرخوار تنها به توجه مادرش خو دارد، هنگامی که لیبیدو به اندامهای جنسی منتقل میشود رقیبی به شکل پدر وجود دارد. احساسهای حسادت و نفرت شدید با احساس احترام و ترسی که از قبل نسبت به پدر وجود داشته ترکیب میشود. به این ترتیب، پدر با دوسودایی نگریسته میشود. [به عبارت دیگر، کودک احساسهای دوگانه و متعارضی به پدر پیدا میکند.]
♻️ این تمایل به تملک مادر و دوسودایی نسبت به پدر همان عقدهی ادیپ است. فروید در ادامه میگوید «در شرایط تمدن ما چنین چیزی به طور حتم پایانی هولناک دارد». کودک که نمیتواند خواستههایش را تحقق بخشد این تعارض را به اعماق ذهن ناآگاه واپس میراند.
♻️ البته سازوکار واپسرانی تنها تا حدودی کارایی دارد. در حالی که ممکن است به نظر برسد که میل یا رویداد واپسرانده مدتهاست فراموش شده است، ذهن همچنان برای جلوگیری از پدیدارشدن آن میل یا رویداد در بخش آگاه ذهن در تلاش است. در نتیجهی این تعارض، رویداد یادشده به صورت دردنشانهای رواننژندانه بروز میکند. یکی از این دردنشانها دین است که فروید آن را «رواننژندیِ وسواسیِ فراگیر نوع بشر» مینامد.
📚 برگرفته از فصل «چالشهای روانشناسی و جامعهشناسی برای دین»، نشر نی / تهیهی اینترنتی
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
🌐 دو نکته دربارهی کتاب فلسفهورزی دربارهی دین
1️⃣ با توجه به اینکه این کتاب شامل نگاه فلسفی به «دین» است، طبیعتاً این نگرانی برای خوانندهی ایرانی پیش میآید که شاید کتاب به نحو گسترده و تأثیرگذاری سانسور شده است. لازم است اشاره کنم که در کل کتاب فقط یک عکس (به دلیل برهنگی) و چند عبارتِ کوتاه حذف شدهاند که حذفشان مطلقاً لطمهای به فهم کتاب نمیزند و کتاب، در مجموع، استدلالهای به سود یا به زیان باورهای دینی را به شکل منصفانهای بیان میکند. (البته کتاب در ابتدا مشمول سانسور گسترده شده بود اما پس از پیگیری و چند ماه تاخیر، به شکل کنونی منتشر شد).
2️⃣ موجودی چاپ اول کتاب در سایت ناشر تمام شده، اما تعدادی از نسخههای کتاب در برخی سایتهای فروش کتاب، با قیمت قدیم موجود است (کمتر از نصف قیمت احتمالی چاپ جدید). چهار لینک زیر:
یک ، دو ، سه ، چهار
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
1️⃣ با توجه به اینکه این کتاب شامل نگاه فلسفی به «دین» است، طبیعتاً این نگرانی برای خوانندهی ایرانی پیش میآید که شاید کتاب به نحو گسترده و تأثیرگذاری سانسور شده است. لازم است اشاره کنم که در کل کتاب فقط یک عکس (به دلیل برهنگی) و چند عبارتِ کوتاه حذف شدهاند که حذفشان مطلقاً لطمهای به فهم کتاب نمیزند و کتاب، در مجموع، استدلالهای به سود یا به زیان باورهای دینی را به شکل منصفانهای بیان میکند. (البته کتاب در ابتدا مشمول سانسور گسترده شده بود اما پس از پیگیری و چند ماه تاخیر، به شکل کنونی منتشر شد).
2️⃣ موجودی چاپ اول کتاب در سایت ناشر تمام شده، اما تعدادی از نسخههای کتاب در برخی سایتهای فروش کتاب، با قیمت قدیم موجود است (کمتر از نصف قیمت احتمالی چاپ جدید). چهار لینک زیر:
یک ، دو ، سه ، چهار
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
Forwarded from تفکر نقادانه - برای مهندسان
اولین کتاب آموزش تفکر نقادانه برای مهندسان منتشر شد؛
💢 راهنمای اندیشوران برای استدلال مهندسی
بر اساس مفاهیم و ابزارهای تفکر نقادانه
⚜️ نویسنده: ریچارد پل، رابر نیوانر و لیندا الدر
⚜️ مترجم: حسن بلورچی , ویراستار: انسیه جلالوند
ترجمه از:
The Thinker's Guide to Engineering Reasoning (Based on Critical Thinking Concepts and Tools), Second Editions, Reissued 2019
موضوع: آموزش مهندسی، توسعۀ صنعت، تفکر نقادانه، استدلال مهندسی، تصمیمگیری و حل مسئله، فلسفه / منطق
ناشر: انتشارات علوم نوین، تلفن: ۶ -۶۶۴۸۵۰۱
چاپ اول: ۱۴۰۱
شابک: ۸-۶۸-۵۳۰۴-۶۰۰-۹۷۸
شماره کتابشناسی ملی: ۸۷۶۸۲۵۱
۶۰ صفحه، قطع وزیری
تیراژ: ۱۱۰۰
قیمت: ۳۵۰۰۰ تومان
🔱 برای دانلود نسخه کامل پی دی اف کتاب راهنمای اندیشوران برای استدلال مهندسی اینجا را کلیک گنید. 🌴 برای داونلود نسخه انگلسی کتاب اینجا را کلیک کنید.
🌝 عرضه مستقیم کتاب: خ حافظ روبروی خ سمیه جنب درب اصلی دانشگاه امیرکبیر , فروشگاه کتاب دانشگاه امیرکبیر, تلفن تماس : ۶۶۴۶۵۳۹۲ – ۶۶۹۵۰۹۸۱
😐 عرضه در فروشگاه اینترنتی جهاد دانشگاهی واحد صنعتی دانشگاه امیرکبیر 😐 عرضه در فروشکاه اینترنتی ایران کتاب
😑عرضه در فروشگاه اینترنتی آدینه بوک 🌸
💢 راهنمای اندیشوران برای استدلال مهندسی
بر اساس مفاهیم و ابزارهای تفکر نقادانه
⚜️ نویسنده: ریچارد پل، رابر نیوانر و لیندا الدر
⚜️ مترجم: حسن بلورچی , ویراستار: انسیه جلالوند
ترجمه از:
The Thinker's Guide to Engineering Reasoning (Based on Critical Thinking Concepts and Tools), Second Editions, Reissued 2019
موضوع: آموزش مهندسی، توسعۀ صنعت، تفکر نقادانه، استدلال مهندسی، تصمیمگیری و حل مسئله، فلسفه / منطق
ناشر: انتشارات علوم نوین، تلفن: ۶ -۶۶۴۸۵۰۱
چاپ اول: ۱۴۰۱
شابک: ۸-۶۸-۵۳۰۴-۶۰۰-۹۷۸
شماره کتابشناسی ملی: ۸۷۶۸۲۵۱
۶۰ صفحه، قطع وزیری
تیراژ: ۱۱۰۰
قیمت: ۳۵۰۰۰ تومان
🔱 برای دانلود نسخه کامل پی دی اف کتاب راهنمای اندیشوران برای استدلال مهندسی اینجا را کلیک گنید. 🌴 برای داونلود نسخه انگلسی کتاب اینجا را کلیک کنید.
🌝 عرضه مستقیم کتاب: خ حافظ روبروی خ سمیه جنب درب اصلی دانشگاه امیرکبیر , فروشگاه کتاب دانشگاه امیرکبیر, تلفن تماس : ۶۶۴۶۵۳۹۲ – ۶۶۹۵۰۹۸۱
😐 عرضه در فروشگاه اینترنتی جهاد دانشگاهی واحد صنعتی دانشگاه امیرکبیر 😐 عرضه در فروشکاه اینترنتی ایران کتاب
😑عرضه در فروشگاه اینترنتی آدینه بوک 🌸
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 منتشر شد:
هنر حرف حساب زدن (50 قاعده اساسی برای گفتن و نوشتن مستدل و مؤثر)
✍️ نویسنده: آنتونی وستن
مترجم: امیرحسین بهرام نژاد
ویرایش و بازنویسی: مهدی خسروانی
📚 ناشر: اریش
◀️ برای خواندن معرفی کوتاهی از کتاب اینجا را کلیک کنید.
🔰 با مراجعه به این لینک و ارائه کد تخفیف در مرحله آخر خرید، میتوانید کتاب را با 15 درصد تخفیف خریداری نمایید. کد تخفیف: khosravaanii
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
هنر حرف حساب زدن (50 قاعده اساسی برای گفتن و نوشتن مستدل و مؤثر)
✍️ نویسنده: آنتونی وستن
مترجم: امیرحسین بهرام نژاد
ویرایش و بازنویسی: مهدی خسروانی
📚 ناشر: اریش
◀️ برای خواندن معرفی کوتاهی از کتاب اینجا را کلیک کنید.
🔰 با مراجعه به این لینک و ارائه کد تخفیف در مرحله آخر خرید، میتوانید کتاب را با 15 درصد تخفیف خریداری نمایید. کد تخفیف: khosravaanii
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 عدد و رقم به تنهایی هیچ چیز را ثابت نمیکند
برگرفته از کتاب هنر حرف حساب زدن
❇️ امروزه آدمها، خصوصاً آنهایی که دنبال حرف حساب میگردند، عاشق عددند و به این نکته توجه نمیکنند که وجود عدد در یک سخنرانی یا مقاله یا کتاب لزوماً نشانهی خوبی از معقولبودن آن نیست؛ کافی است در استدلالی عدد (هر عددی!) ببینند تا نتیجه بگیرند که آن استدلال قاعدتاً استدلال خوبی است. به نظر میرسد آمارها هالهای از فصلالخطاببودن یا تعیینکنندگی دارند (راستی آیا میدانستید 88 درصد پزشکان با این حرف من موافقاند؟).
❇️ واقعیت این است که اعداد و ارقام نیز، به اندازهی شواهد دیگر، باید از مرحلهی سنجشگرانهاندیشی عبور کنند. پس هنگام مواجهه با اعداد، مغزتان را به مرخصی نفرستید.
[...]
❇️ نکتهی دیگر اینکه باید مراقب اعدادی که بهراحتی دستکاری شدهاند بود. کسانی که نظرسنجی میکنند بهخوبی میدانند که نحوهی پرسیدن یک سؤال میتواند نحوهی پاسخدهی به آن را شکل دهد. این روزها حتی شاهد «نظرسنجیهایی» هستیم که هدفشان تغییر نظر مردم دربارهی برخی موضوعات – مثلاً نامزدهای انتخابات – از طریق مطرحکردن پرسشهای جهتدار است («اگر مطلع شوید که فلان نامزد دروغگو و متقلب است، اطلاع از این موضوع چگونه بر رأی شما در انتخابات تأثیر میگذارد؟).
[...]
❇️ نمونهای دیگر:
اگر نرخ تماشای تلویزیون در میان بچهها به همین ترتیب افزایش یابد، تا سال 2025 بچهها دیگر فرصتی برای خوابیدن نخواهند داشت!
.
درست است؛ و با این روند، تا سال 2040 تعداد ساعتهایی که بچهها صرف تماشای تلویزیون میکنند به سی و شش ساعت در روز خواهد رسید! بعضی وقتها تخمین ریاضیاتی کار آسانی است، اما از یک جایی به بعد دیگر سودمند نخواهد بود.
.
🔰 برگرفته از کتاب هنر حرف حساب زدن، نوشته آنتونی وستن، ترجمه امیرحسین بهرام نژاد، ویرایش و بازنویسی: مهدی خسروانی
🔰 با مراجعه به این لینک و ارائه کد تخفیف در مرحله آخر خرید، میتوانید کتاب را با 15 درصد تخفیف خریداری نمایید. کد تخفیف: khosravaanii.
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
برگرفته از کتاب هنر حرف حساب زدن
❇️ امروزه آدمها، خصوصاً آنهایی که دنبال حرف حساب میگردند، عاشق عددند و به این نکته توجه نمیکنند که وجود عدد در یک سخنرانی یا مقاله یا کتاب لزوماً نشانهی خوبی از معقولبودن آن نیست؛ کافی است در استدلالی عدد (هر عددی!) ببینند تا نتیجه بگیرند که آن استدلال قاعدتاً استدلال خوبی است. به نظر میرسد آمارها هالهای از فصلالخطاببودن یا تعیینکنندگی دارند (راستی آیا میدانستید 88 درصد پزشکان با این حرف من موافقاند؟).
❇️ واقعیت این است که اعداد و ارقام نیز، به اندازهی شواهد دیگر، باید از مرحلهی سنجشگرانهاندیشی عبور کنند. پس هنگام مواجهه با اعداد، مغزتان را به مرخصی نفرستید.
[...]
❇️ نکتهی دیگر اینکه باید مراقب اعدادی که بهراحتی دستکاری شدهاند بود. کسانی که نظرسنجی میکنند بهخوبی میدانند که نحوهی پرسیدن یک سؤال میتواند نحوهی پاسخدهی به آن را شکل دهد. این روزها حتی شاهد «نظرسنجیهایی» هستیم که هدفشان تغییر نظر مردم دربارهی برخی موضوعات – مثلاً نامزدهای انتخابات – از طریق مطرحکردن پرسشهای جهتدار است («اگر مطلع شوید که فلان نامزد دروغگو و متقلب است، اطلاع از این موضوع چگونه بر رأی شما در انتخابات تأثیر میگذارد؟).
[...]
❇️ نمونهای دیگر:
اگر نرخ تماشای تلویزیون در میان بچهها به همین ترتیب افزایش یابد، تا سال 2025 بچهها دیگر فرصتی برای خوابیدن نخواهند داشت!
.
درست است؛ و با این روند، تا سال 2040 تعداد ساعتهایی که بچهها صرف تماشای تلویزیون میکنند به سی و شش ساعت در روز خواهد رسید! بعضی وقتها تخمین ریاضیاتی کار آسانی است، اما از یک جایی به بعد دیگر سودمند نخواهد بود.
.
🔰 برگرفته از کتاب هنر حرف حساب زدن، نوشته آنتونی وستن، ترجمه امیرحسین بهرام نژاد، ویرایش و بازنویسی: مهدی خسروانی
🔰 با مراجعه به این لینک و ارائه کد تخفیف در مرحله آخر خرید، میتوانید کتاب را با 15 درصد تخفیف خریداری نمایید. کد تخفیف: khosravaanii.
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
Forwarded from مدیران ایران | آموزش مدیریت کسب وکار |modiriran 🕊
شرکت در این وبینار به شکل آنلاین برای همه علاقمندان رایگان است .
شرح بیشتر و لینک ثبت نام در :
https://m0h.ir/3pg4px
شرح بیشتر و لینک ثبت نام در :
https://m0h.ir/3pg4px
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 منتشر شد:
جستار «اخلاقزدگی»
اولین جستار از مجموعهی «جستارنامه»
✍️ نویسنده: جولیا درایور
✍️مترجم: مهدی خسروانی
❓ موضوع: اخلاقزدگی (برای آشنایی با مفهوم «اخلاق زدگی» میتوانید این مطلب را مطالعه کنید)
🔰 شیوهی انتشار: پرداخت اختیاری (همانند کتاب چگونه درباره سکس بیشتر بیندیشیم)
📚 برای تهیه متن کامل این جستار به آیدی مترجم پیام بدهید:
@Mkhosravani
◀️ بهای فایل برای هر خواننده 25 هزار تومان (برای پرداخت دلاری: 1 دلار) است. خواننده میتواند بهای فایل را در زمانی که برایش مناسب است بپردازد و، در صورت تمایل به تخفیف، هزینه را با هر میزان تخفیف که به نظر خودش مناسب است پرداخت کند.
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
جستار «اخلاقزدگی»
اولین جستار از مجموعهی «جستارنامه»
✍️ نویسنده: جولیا درایور
✍️مترجم: مهدی خسروانی
❓ موضوع: اخلاقزدگی (برای آشنایی با مفهوم «اخلاق زدگی» میتوانید این مطلب را مطالعه کنید)
🔰 شیوهی انتشار: پرداخت اختیاری (همانند کتاب چگونه درباره سکس بیشتر بیندیشیم)
📚 برای تهیه متن کامل این جستار به آیدی مترجم پیام بدهید:
@Mkhosravani
◀️ بهای فایل برای هر خواننده 25 هزار تومان (برای پرداخت دلاری: 1 دلار) است. خواننده میتواند بهای فایل را در زمانی که برایش مناسب است بپردازد و، در صورت تمایل به تخفیف، هزینه را با هر میزان تخفیف که به نظر خودش مناسب است پرداخت کند.
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 اخلاقزدگی چیست؟
✍️ مهدی خسروانی
🔰 در زبان فارسی، واژهی «اخلاق» تقریباً همیشه با احترام و حتی تقدیس به کار میرود. بنابراین، روبهرو شدن با واژهی «اخلاقزدگی» (که خواننده را بهدرستی به یاد پدیدههایی همچون کپکزدگی، زنگزدگی، دزدزدگی، فلکزدگی، و ... میاندازد) احتمالاً خلاف عادت است. به همین دلیل، شاید توضیحی کوتاه دربارهی آن برای کسانی که میخواهند بدانند جستار «اخلاقزدگی»، نوشتهی جولیا درایور، اساساً دربارهی چیست، سودمند باشد.
🔰 اخلاقزدگی ترجمهی عبارت انگلیسی مورالیزم (moralism) است. این واژه در زبان انگلیسی هم کاربرد مثبت دارد (که در این صورت معمولاً «اخلاقگرایی» ترجمه میشود) و هم کاربرد منفی. در سالیان اخیر، معنای منفی این واژه در ادبیات انگلیسی فلسفهی اخلاق بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته و مقالات و کتابهای بیشتری دربارهی آن به نگارش در آمدهاند. شاید بتوان هستهی مرکزی مفهوم اخلاقزدگی (کاربرد منفی مورالیزم) را چنین تعریف کرد: «توجه نابهجا و بیش از اندازه به اخلاق و ملاحظات اخلاقی».
🔰 برای ترجمهی این اصطلاح، تا جایی که اطلاع دارم، تاکنون از اصطلاحات فارسی همچون «اخلاقپرستی»، «اخلاقمآبی»، «وسواس اخلاقی» و ... استفاده شده است. من معتقدم عبارت «اخلاقزدگی» اصطلاح بهتری برای اشاره به این مفهوم است؛ از جمله به این دلیل که عناصری همچون «بیمارگونگی» و توجه «بیش از اندازه» به اخلاق و ملاحظات اخلاقی را بهتر منتقل میکند.
🔰 جولیا درایور در جستار «اخلاقزدگی» دربارهی سه نوع اخلاقزدگی بحث میکند. از آنجا که اشاره به این سه نوع نیز میتواند به ملموستر شدن مفهوم اخلاقزدگی کمک کند، یادداشت کوتاهم را با ذکر این سه نوع به پایان میبرم:
1: مطلقانگاری اخلاقی
2: پرتوقعی اخلاقی [از دیگران] و معیارهای افراطی [عمدتاً هنگام داوری اخلاقی دربارهی دیگران یا تعیین تکلیف اخلاقی برای دیگران]
3: اخلاقی جلوهدادن ملاحظات غیراخلاقی
.
📚 شیوهی انتشار این جستار به صورت پرداخت اختیاری است (همانند کتاب چگونه درباره سکس بیشتر بیندیشیم)
◀️ توضیحات بیشتر درباره جستار اخلاق زدگی را میتوانید اینجا مشاهده کنید.
◀️ یادداشت مترجم در ابتدای جستار اخلاق زدگی را میتوانید اینجا مطالعه کنید.
📚 برای تهیه متن کامل جستار «اخلاق زدگی»، به آیدی مترجم پیام بدهید:
@Mkhosravani
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
✍️ مهدی خسروانی
🔰 در زبان فارسی، واژهی «اخلاق» تقریباً همیشه با احترام و حتی تقدیس به کار میرود. بنابراین، روبهرو شدن با واژهی «اخلاقزدگی» (که خواننده را بهدرستی به یاد پدیدههایی همچون کپکزدگی، زنگزدگی، دزدزدگی، فلکزدگی، و ... میاندازد) احتمالاً خلاف عادت است. به همین دلیل، شاید توضیحی کوتاه دربارهی آن برای کسانی که میخواهند بدانند جستار «اخلاقزدگی»، نوشتهی جولیا درایور، اساساً دربارهی چیست، سودمند باشد.
🔰 اخلاقزدگی ترجمهی عبارت انگلیسی مورالیزم (moralism) است. این واژه در زبان انگلیسی هم کاربرد مثبت دارد (که در این صورت معمولاً «اخلاقگرایی» ترجمه میشود) و هم کاربرد منفی. در سالیان اخیر، معنای منفی این واژه در ادبیات انگلیسی فلسفهی اخلاق بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته و مقالات و کتابهای بیشتری دربارهی آن به نگارش در آمدهاند. شاید بتوان هستهی مرکزی مفهوم اخلاقزدگی (کاربرد منفی مورالیزم) را چنین تعریف کرد: «توجه نابهجا و بیش از اندازه به اخلاق و ملاحظات اخلاقی».
🔰 برای ترجمهی این اصطلاح، تا جایی که اطلاع دارم، تاکنون از اصطلاحات فارسی همچون «اخلاقپرستی»، «اخلاقمآبی»، «وسواس اخلاقی» و ... استفاده شده است. من معتقدم عبارت «اخلاقزدگی» اصطلاح بهتری برای اشاره به این مفهوم است؛ از جمله به این دلیل که عناصری همچون «بیمارگونگی» و توجه «بیش از اندازه» به اخلاق و ملاحظات اخلاقی را بهتر منتقل میکند.
🔰 جولیا درایور در جستار «اخلاقزدگی» دربارهی سه نوع اخلاقزدگی بحث میکند. از آنجا که اشاره به این سه نوع نیز میتواند به ملموستر شدن مفهوم اخلاقزدگی کمک کند، یادداشت کوتاهم را با ذکر این سه نوع به پایان میبرم:
1: مطلقانگاری اخلاقی
2: پرتوقعی اخلاقی [از دیگران] و معیارهای افراطی [عمدتاً هنگام داوری اخلاقی دربارهی دیگران یا تعیین تکلیف اخلاقی برای دیگران]
3: اخلاقی جلوهدادن ملاحظات غیراخلاقی
.
📚 شیوهی انتشار این جستار به صورت پرداخت اختیاری است (همانند کتاب چگونه درباره سکس بیشتر بیندیشیم)
◀️ توضیحات بیشتر درباره جستار اخلاق زدگی را میتوانید اینجا مشاهده کنید.
◀️ یادداشت مترجم در ابتدای جستار اخلاق زدگی را میتوانید اینجا مطالعه کنید.
📚 برای تهیه متن کامل جستار «اخلاق زدگی»، به آیدی مترجم پیام بدهید:
@Mkhosravani
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 منتشر میشود:
دورهی دوجلدی دنیای سارا (تفکر نقادانه برای کودکان) راهی چاپخانه شد و به زودی توسط نشر کرگدن منتشر خواهد شد.
.
یک جلد از این دوره مخصوص کودکان است و یک جلد از آن (راهنمای آموزگاران و والدین)، چنانکه از اسماش پیداست، آموزگاران و والدین را راهنمایی میکند که چهطور تفکر نقادانه را به کودکان آموزش دهند.
.
ردهی سنی کتاب: 8 تا 14 سال
نویسنده: لیندا الدر
ترجمه و بازنویسی: مهدی خسروانی
تعداد صفحات دورهی دوجلدی: 236 صفحه
بهای دوره: 190 هزار تومان
.
پیشخرید کتاب از هماکنون با تخفیف ویژه در سایت نشر کرگدن امکانپذیر است.
قیمت کتاب در ایام پیشخرید: 161 هزار تومان
لینک پیشخرید کتاب با تخفیف ویژه:
https://www.kargadanpub.com
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer
دورهی دوجلدی دنیای سارا (تفکر نقادانه برای کودکان) راهی چاپخانه شد و به زودی توسط نشر کرگدن منتشر خواهد شد.
.
یک جلد از این دوره مخصوص کودکان است و یک جلد از آن (راهنمای آموزگاران و والدین)، چنانکه از اسماش پیداست، آموزگاران و والدین را راهنمایی میکند که چهطور تفکر نقادانه را به کودکان آموزش دهند.
.
ردهی سنی کتاب: 8 تا 14 سال
نویسنده: لیندا الدر
ترجمه و بازنویسی: مهدی خسروانی
تعداد صفحات دورهی دوجلدی: 236 صفحه
بهای دوره: 190 هزار تومان
.
پیشخرید کتاب از هماکنون با تخفیف ویژه در سایت نشر کرگدن امکانپذیر است.
قیمت کتاب در ایام پیشخرید: 161 هزار تومان
لینک پیشخرید کتاب با تخفیف ویژه:
https://www.kargadanpub.com
🌐 کانال پارادوکس:
🆔 @paradoxizer