Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
👊رو به میهن، رو در رو با دشمن!
✍️ احسان محمدی
◾️تاریخ #ایران روزهایی مثل امروز کم نداشته است. روزهایی که تنها مانده. که دشمن نه فقط تا پشت دروازههایش آمده بلکه نفوذ کرده. روزهایی که آدمها ترسیدهاند برای نانشان، برای نامشان، برای جانشان. روزهایی که به شک افتادهاند و حتی راه دادهاند به دشمن که بیاید و دنیای بهتری برایشان بسازد ... چیزی در مایه: «هرچی باشه از #اینا بهترن»!
◾️تاریخ ایران پر است از این ماجراها. مقابل مغول، مقابل مقدونی، مقابل عرب حجاز، مقابل عثمانی، مقابل روس، مقابل پرتغالی ... اتفاقاً آنها که تن دادهاند به تسلیم، که دروازهها را باز کردهاند، جایزه و صله هم گرفتهاند احتمالاً.
اما آنها که ایستادگی کردهاند سر دادهاند، دهانشان را دوختهاند، بر سر دار رفتهاند، در حصر و زندان تنشان پوسیده ...
⛔️ این روزها دفاع کردن از ایران #تاوان دارد. متهم میشوی به جیرهخواری، به مزدبگیری، به همدستی با کسانی که برای مردم زخم و رنج آفریدهاند. به فراموشی #خونهای به ناحق ریخته. به استحکام پایههای قدرت. میگویند سکوت کنید! چیزی نگویید! حتی خوشحال باشید!
جوری مینویسند،حملهور میشوند، خائن خائن میکنند که که کسی جرئت نکند از #ترس حرف بزند. با چند توئیت آدم را میگذارند روبروی مردم. دست مریزاد! جادهای که شما صاف میکنید، ترامپ نمیتوانست باز کند. فقط لوله تفنگ را اشتباهی گرفتهاید سمت ایران!
◾️ در دفاع از ایران شرمی نیست، اما در تایید و ایستادن کنار دشمنی که میکُشد و با افتخار میگوید من کُشتم شرمساری بسیار هست.
◾️ #جلالالدین_خوارزمشاه مقابل لشکر #چنگیز رشادت بسیار به خرج داد. پسرش هفت سالهاش به دست مغولان افتاد و به امر چنگیز کشته شد. مادر و همسرش به شیون از جلالالدین خواستند که قبل از اینکه به دست مغولان بیفتند آنان را بکُشد. جلالالدین نیز امر کرد که آنان را در آب رود سند غرق کنند ...
برای نجات همین یک ذره خاک، آدمهایی اینطور از جان خود و عزیزان گذاشتهاند، شما جز چند توئیت و لایک و فحش برای این سرزمین چه کردهاید؟ چه تاوانی دادهاید؟
با خودمان تکرار کنیم:
⛔️ هرکس این روزها اندوهگین است، جان فدای همه تصمیمات غلط چهل ساله نیست.
⛔️ هرکس که سکوت میکند، صلحطلب نیست.
⛔️ هر کس هم از ترور یک ایرانی توسط یک تروریست وقیح خوشحالی میکند لزوماً روشنفکر نیست.
اما هرکس که منتظر است #ترامپ سوار بر یک اسب سفید دمکراسی، آزادی، خوشبختی و رفاه بیاورد و ما را از دست #اینها نجات بدهد، خیالپرداز است. آمریکاییها قبلاً ملت #افغانستان و #عراق را هم نجات دادهاند!
◾️در دفاع از ایران، سهم ما چند فحش و برچسب است، سهم آنها که شجاعترند گلوله، داغ و درفش. این سرزمین را ترسوها بارها به تاراج دادهاند، اگر چیزی از آن مانده، محصول فداکاری و ایستادگی فرزندان وفادارش است که در توفانها روی دوشش گرفتهاند. تنهایش نگذاریم. سمت درست بایستیم. سمت مادر. میهن. سرزمین مادری.
🇮🇷 #ایران_جان_من_است
🇮🇷 #ایران_خط_قرمز_من_است
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
◾️تاریخ #ایران روزهایی مثل امروز کم نداشته است. روزهایی که تنها مانده. که دشمن نه فقط تا پشت دروازههایش آمده بلکه نفوذ کرده. روزهایی که آدمها ترسیدهاند برای نانشان، برای نامشان، برای جانشان. روزهایی که به شک افتادهاند و حتی راه دادهاند به دشمن که بیاید و دنیای بهتری برایشان بسازد ... چیزی در مایه: «هرچی باشه از #اینا بهترن»!
◾️تاریخ ایران پر است از این ماجراها. مقابل مغول، مقابل مقدونی، مقابل عرب حجاز، مقابل عثمانی، مقابل روس، مقابل پرتغالی ... اتفاقاً آنها که تن دادهاند به تسلیم، که دروازهها را باز کردهاند، جایزه و صله هم گرفتهاند احتمالاً.
اما آنها که ایستادگی کردهاند سر دادهاند، دهانشان را دوختهاند، بر سر دار رفتهاند، در حصر و زندان تنشان پوسیده ...
⛔️ این روزها دفاع کردن از ایران #تاوان دارد. متهم میشوی به جیرهخواری، به مزدبگیری، به همدستی با کسانی که برای مردم زخم و رنج آفریدهاند. به فراموشی #خونهای به ناحق ریخته. به استحکام پایههای قدرت. میگویند سکوت کنید! چیزی نگویید! حتی خوشحال باشید!
جوری مینویسند،حملهور میشوند، خائن خائن میکنند که که کسی جرئت نکند از #ترس حرف بزند. با چند توئیت آدم را میگذارند روبروی مردم. دست مریزاد! جادهای که شما صاف میکنید، ترامپ نمیتوانست باز کند. فقط لوله تفنگ را اشتباهی گرفتهاید سمت ایران!
◾️ در دفاع از ایران شرمی نیست، اما در تایید و ایستادن کنار دشمنی که میکُشد و با افتخار میگوید من کُشتم شرمساری بسیار هست.
◾️ #جلالالدین_خوارزمشاه مقابل لشکر #چنگیز رشادت بسیار به خرج داد. پسرش هفت سالهاش به دست مغولان افتاد و به امر چنگیز کشته شد. مادر و همسرش به شیون از جلالالدین خواستند که قبل از اینکه به دست مغولان بیفتند آنان را بکُشد. جلالالدین نیز امر کرد که آنان را در آب رود سند غرق کنند ...
برای نجات همین یک ذره خاک، آدمهایی اینطور از جان خود و عزیزان گذاشتهاند، شما جز چند توئیت و لایک و فحش برای این سرزمین چه کردهاید؟ چه تاوانی دادهاید؟
با خودمان تکرار کنیم:
⛔️ هرکس این روزها اندوهگین است، جان فدای همه تصمیمات غلط چهل ساله نیست.
⛔️ هرکس که سکوت میکند، صلحطلب نیست.
⛔️ هر کس هم از ترور یک ایرانی توسط یک تروریست وقیح خوشحالی میکند لزوماً روشنفکر نیست.
اما هرکس که منتظر است #ترامپ سوار بر یک اسب سفید دمکراسی، آزادی، خوشبختی و رفاه بیاورد و ما را از دست #اینها نجات بدهد، خیالپرداز است. آمریکاییها قبلاً ملت #افغانستان و #عراق را هم نجات دادهاند!
◾️در دفاع از ایران، سهم ما چند فحش و برچسب است، سهم آنها که شجاعترند گلوله، داغ و درفش. این سرزمین را ترسوها بارها به تاراج دادهاند، اگر چیزی از آن مانده، محصول فداکاری و ایستادگی فرزندان وفادارش است که در توفانها روی دوشش گرفتهاند. تنهایش نگذاریم. سمت درست بایستیم. سمت مادر. میهن. سرزمین مادری.
🇮🇷 #ایران_جان_من_است
🇮🇷 #ایران_خط_قرمز_من_است
🖋 @ehsanmohammadi95
ترور سردار سليمانی و تفاوت دو بیبیسی
شرق،گروه جامعه: ترور سردار قاسم سليمانی به دستور ترامپ و نوع پوشش رسانهای اين خبر در رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، موضوعی واجد اهميت است. نگاهی به جزئيات و نحوه پوشش و سوگيری اخبار اين ترور و بهخصوص چگونگی انتشار خبرهای تبعات و حواشی پس از آن، حاوی نکاتی مهم و آموزنده درباره سبک کار اين رسانهها و همچنين موضع آنها در قبال ايران است.
یکی از موضوعات اصلی در این رابطه، نحوه انتشار خبر اصلی اقدامی است که منجر به شهادت سردار سلیمانی شد. فارغ از بررسی جزئیات ماجرا، در رسانههای آمریکایی، انگلیسی و... اعم از سیانان، بیبیسی جهانی، تایم، نیویورکتایمز، واشنگتنپست، لسآنجلستایمز، حتی فاکس نیوز، بلومبرگ، فرانس ۲۴ و... بارها از کلمه Assassination به معنای ترور استفاده کردهاند.
اگرچه در بخشی از گزارشها و تحلیلهای این رسانهها از عبارتهایی مثل killing و Death به معنای کشتن و مرگ استفاده شده، اما همزمان در بخش زیادی از تحلیلها و مطالبشان نیز عبارت ترور سردار سلیمانی را میتوان دید. حتی در پارهای از مطالبی که در دفاع از کار ترامپ منتشر شده، از واژه ترور برای بهشهادترساندن سردار ایرانی استفاده شده است. مثلا در یکی از گزارشهای مجله تایم، مطلبی نوشته شد که چنین تیتری داشت: «چرا ترامپ سلیمانی را ترور کرد».
بااینحال با نگاهی به رسانههای فارسیزبان خارج از کشور مانند بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال، رادیوفردا، منوتو، صدای آمریکا و... میتوان دید که بهندرت در اخبار و گزارشهای این رسانهها بهویژه در تیتر و لید –خط ابتدایی- مطالب که بهقول معروف بیشتر از ۸۰ درصد مخاطبان فقط همان تیتر و لید را نگاه میکنند، از عبارتهایی مانند کشتن یا مرگ برای ترور سردار سلیمانی استفاده کردهاند.
این نکته زمانی شایان توجهتر است که مثلا برای رسانهای مانند بیبیسی که طبیعتا همه بخشهای آن باید تابع دستورالعملهایی یکسان باشند، به نظر رویکرد بخش فارسی با بخش جهانی و انگلیسی آن متفاوت است.
در اخبار و گزارشهای زیادی از بیبیسی جهانی از عبارت ترور استفاده شده، مثلا در یکی از آخرین گزارشها درباره تشییع پیکر سردار سلیمانی در اهواز و مشهد که روز گذشته منتشر شد، بیبیسی جهانی چنین تیتری در صفحه اول خود منتشر کرد: «Thousands mourn assassinated Iranian general»؛ به معنای «هزاران عزادار در مراسم سردار ایرانی ترورشده».
خبر تشییع جنازه سردار سلیمانی، اما در بخش فارسی بیبیسی مانند دیگر اخبار این رسانه دراینباره با این سرکلیشه کلی منتشر شده است: «کشتهشدن قاسم سلیمانی» و در ادامه درباره مراسم تیتر زدهاند.
یکی از تنها خبرهایی که در بیبیسی فارسی دراینباره منتشر شده و عبارت ترور دیده میشود، درباره واکنش عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق است؛ خبری که با این جملات شروع میشود: «نخستوزیر عراق آنچه را که «ترور» قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نامیده، محکوم کرد».
بیبیسی فارسی در خبر خود کلمه ترور را در گیومه گذاشته است و این به معنای آن است که آنها حتی در نقل خبر مستقیم از نخستوزیر عراق نیز آن را به شیوهای مینویسند که معنای ترور ندهد، بلکه تأکید شود این نظر عبدالمهدی است.
🔴 این گزارش امروز در شرق منتشر شد ولی چون دسترسی به سایت شرق به صورت رایگان ممکن نیست، میتوانید مطلب کامل را در سایت فرارو به آدرس زیر بخوانید.
https://fararu.com/fa/news/424061
شرق،گروه جامعه: ترور سردار قاسم سليمانی به دستور ترامپ و نوع پوشش رسانهای اين خبر در رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، موضوعی واجد اهميت است. نگاهی به جزئيات و نحوه پوشش و سوگيری اخبار اين ترور و بهخصوص چگونگی انتشار خبرهای تبعات و حواشی پس از آن، حاوی نکاتی مهم و آموزنده درباره سبک کار اين رسانهها و همچنين موضع آنها در قبال ايران است.
یکی از موضوعات اصلی در این رابطه، نحوه انتشار خبر اصلی اقدامی است که منجر به شهادت سردار سلیمانی شد. فارغ از بررسی جزئیات ماجرا، در رسانههای آمریکایی، انگلیسی و... اعم از سیانان، بیبیسی جهانی، تایم، نیویورکتایمز، واشنگتنپست، لسآنجلستایمز، حتی فاکس نیوز، بلومبرگ، فرانس ۲۴ و... بارها از کلمه Assassination به معنای ترور استفاده کردهاند.
اگرچه در بخشی از گزارشها و تحلیلهای این رسانهها از عبارتهایی مثل killing و Death به معنای کشتن و مرگ استفاده شده، اما همزمان در بخش زیادی از تحلیلها و مطالبشان نیز عبارت ترور سردار سلیمانی را میتوان دید. حتی در پارهای از مطالبی که در دفاع از کار ترامپ منتشر شده، از واژه ترور برای بهشهادترساندن سردار ایرانی استفاده شده است. مثلا در یکی از گزارشهای مجله تایم، مطلبی نوشته شد که چنین تیتری داشت: «چرا ترامپ سلیمانی را ترور کرد».
بااینحال با نگاهی به رسانههای فارسیزبان خارج از کشور مانند بیبیسی فارسی، ایران اینترنشنال، رادیوفردا، منوتو، صدای آمریکا و... میتوان دید که بهندرت در اخبار و گزارشهای این رسانهها بهویژه در تیتر و لید –خط ابتدایی- مطالب که بهقول معروف بیشتر از ۸۰ درصد مخاطبان فقط همان تیتر و لید را نگاه میکنند، از عبارتهایی مانند کشتن یا مرگ برای ترور سردار سلیمانی استفاده کردهاند.
این نکته زمانی شایان توجهتر است که مثلا برای رسانهای مانند بیبیسی که طبیعتا همه بخشهای آن باید تابع دستورالعملهایی یکسان باشند، به نظر رویکرد بخش فارسی با بخش جهانی و انگلیسی آن متفاوت است.
در اخبار و گزارشهای زیادی از بیبیسی جهانی از عبارت ترور استفاده شده، مثلا در یکی از آخرین گزارشها درباره تشییع پیکر سردار سلیمانی در اهواز و مشهد که روز گذشته منتشر شد، بیبیسی جهانی چنین تیتری در صفحه اول خود منتشر کرد: «Thousands mourn assassinated Iranian general»؛ به معنای «هزاران عزادار در مراسم سردار ایرانی ترورشده».
خبر تشییع جنازه سردار سلیمانی، اما در بخش فارسی بیبیسی مانند دیگر اخبار این رسانه دراینباره با این سرکلیشه کلی منتشر شده است: «کشتهشدن قاسم سلیمانی» و در ادامه درباره مراسم تیتر زدهاند.
یکی از تنها خبرهایی که در بیبیسی فارسی دراینباره منتشر شده و عبارت ترور دیده میشود، درباره واکنش عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق است؛ خبری که با این جملات شروع میشود: «نخستوزیر عراق آنچه را که «ترور» قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نامیده، محکوم کرد».
بیبیسی فارسی در خبر خود کلمه ترور را در گیومه گذاشته است و این به معنای آن است که آنها حتی در نقل خبر مستقیم از نخستوزیر عراق نیز آن را به شیوهای مینویسند که معنای ترور ندهد، بلکه تأکید شود این نظر عبدالمهدی است.
🔴 این گزارش امروز در شرق منتشر شد ولی چون دسترسی به سایت شرق به صورت رایگان ممکن نیست، میتوانید مطلب کامل را در سایت فرارو به آدرس زیر بخوانید.
https://fararu.com/fa/news/424061
Fararu | فرارو
ترور سردار سلیمانی و تفاوت دو بیبیسی
نگاهی به جزئیات و نحوه پوشش و سوگیری اخبار این ترور و بهخصوص چگونگی انتشار خبرهای تبعات و حواشی پس از آن، حاوی نکاتی مهم و آموزنده درباره سبک کار این رسانهها و همچنین موضع آنها در قبال اخبار ایران است.
Forwarded from شرق
🔺صداوسيما آتشبيار بحران اعتمادسوزي
سامان موحديراد
🔹نوشتن از اينکه سازمان صداوسيما در يکي ديگر از بزنگاههاي مهم سرشکسته و رفوزه بيرون آمد، ديگر تکراري شده است. عملکرد رسانهاي که لقب «ملي» را بر دوش ميکشد، مدتهاست مرکز انتقاد قرار گرفته است. مهمترين و خسارتبارترين آن به آبان امسال و ماجراي سهميهبندي و افزايش قيمت بنزين بازميگردد؛ جايي که به گفته بسياري از مسئولان دستاندرکار، وظيفه آمادهسازي و اقناع افکار عمومي در ماجراي بنزين به سازمان صداوسيما واگذار شده بود، اما آنها هيچ اقدامي دراينباره انجام ندادند و شد آنچه شد. بااینحال، اين روزها دامنه انتقادها از عملکرد سازمان صداوسيما از دايره انجام وظايف ذاتياش خارج شده و اين سازمان نهتنها در بحرانهاي بزرگي که در 10 روز گذشته کشور را در بر گرفته بود، به وظايف اصلياش عمل نکرد بلکه با سرعتی عجيب، مجموعهاي از اتفاقها را رقم زد تا نتيجهاي جز خشمگينترکردن مردم را در پي نداشته باشد. تريبونهايي که اين روزها در دست جواناني افتاده که به اجتهاد خود براي مردم فتوا صادر ميکنند يا در آن به ديگران فحاشي ميکنند و نسبتهاي ناروا ميدهند و با تأييد و خندههاي گويندگان تلويزيوني همراه است، بيش از پيش شعلههاي خشم را در جان مردمي که در بمباران اخبار ناگوار قرار گرفتهاند، شعلهور ميکند.
🔹آنچه اين روزها و بعد از سانحه سرنگوني هواپيماي مسافربري اوکرايني در فضاي جامعه ايراني و ميان شهروندان و حاکمان رخ داده است، چيزي جز بياعتمادي بزرگ نيست. فرايند انکار سهروزه ماجراي شليک به هواپيماي اوکرايني از سوی مقامات و مسئولان کشور و بعد اعتراف به آن، موجب شد بسياري از همراهان نیز اعتماد خود را به گفته مسئولان از دست بدهند. در اين ميان، رسانه ملي نقش بزرگي در دادن اخبار و اطلاعات غلط در اين زمينه به مردم داشت و همپاي بسياري از مسئولان، قويا ماجراي شليک موشک را رد ميکرد. غروب پنجشنبه آنها حتي ميزبان رئيس سازمان هواپيمايي بودند که با تأکيد چندباره، ماجراي شليک موشک را غيرممکن ميخواند. عجيبتر اينکه بعد از کنفرانس خبري سردار حاجيزاده در روز شنبه و شرح واقعيت ماجرا، شبکه خبر در گزارشي اين سؤال را مطرح کرد که «آيا لازم بود واقعیت مسئله گفته شود و در اين زمينه اصطلاحا صداقت به خرج داده شود؟»؛ يعني حتي وقتي مسئولان هم واقعيت ماجرا را پذيرفتند و آن را با افکار عمومي در میان گذاشتند، صداوسيما همچنان بر مدار انکار گام برميداشت.
برای خواندن گزارش به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://plink.ir/C9IcW
@sharghdaily
سامان موحديراد
🔹نوشتن از اينکه سازمان صداوسيما در يکي ديگر از بزنگاههاي مهم سرشکسته و رفوزه بيرون آمد، ديگر تکراري شده است. عملکرد رسانهاي که لقب «ملي» را بر دوش ميکشد، مدتهاست مرکز انتقاد قرار گرفته است. مهمترين و خسارتبارترين آن به آبان امسال و ماجراي سهميهبندي و افزايش قيمت بنزين بازميگردد؛ جايي که به گفته بسياري از مسئولان دستاندرکار، وظيفه آمادهسازي و اقناع افکار عمومي در ماجراي بنزين به سازمان صداوسيما واگذار شده بود، اما آنها هيچ اقدامي دراينباره انجام ندادند و شد آنچه شد. بااینحال، اين روزها دامنه انتقادها از عملکرد سازمان صداوسيما از دايره انجام وظايف ذاتياش خارج شده و اين سازمان نهتنها در بحرانهاي بزرگي که در 10 روز گذشته کشور را در بر گرفته بود، به وظايف اصلياش عمل نکرد بلکه با سرعتی عجيب، مجموعهاي از اتفاقها را رقم زد تا نتيجهاي جز خشمگينترکردن مردم را در پي نداشته باشد. تريبونهايي که اين روزها در دست جواناني افتاده که به اجتهاد خود براي مردم فتوا صادر ميکنند يا در آن به ديگران فحاشي ميکنند و نسبتهاي ناروا ميدهند و با تأييد و خندههاي گويندگان تلويزيوني همراه است، بيش از پيش شعلههاي خشم را در جان مردمي که در بمباران اخبار ناگوار قرار گرفتهاند، شعلهور ميکند.
🔹آنچه اين روزها و بعد از سانحه سرنگوني هواپيماي مسافربري اوکرايني در فضاي جامعه ايراني و ميان شهروندان و حاکمان رخ داده است، چيزي جز بياعتمادي بزرگ نيست. فرايند انکار سهروزه ماجراي شليک به هواپيماي اوکرايني از سوی مقامات و مسئولان کشور و بعد اعتراف به آن، موجب شد بسياري از همراهان نیز اعتماد خود را به گفته مسئولان از دست بدهند. در اين ميان، رسانه ملي نقش بزرگي در دادن اخبار و اطلاعات غلط در اين زمينه به مردم داشت و همپاي بسياري از مسئولان، قويا ماجراي شليک موشک را رد ميکرد. غروب پنجشنبه آنها حتي ميزبان رئيس سازمان هواپيمايي بودند که با تأکيد چندباره، ماجراي شليک موشک را غيرممکن ميخواند. عجيبتر اينکه بعد از کنفرانس خبري سردار حاجيزاده در روز شنبه و شرح واقعيت ماجرا، شبکه خبر در گزارشي اين سؤال را مطرح کرد که «آيا لازم بود واقعیت مسئله گفته شود و در اين زمينه اصطلاحا صداقت به خرج داده شود؟»؛ يعني حتي وقتي مسئولان هم واقعيت ماجرا را پذيرفتند و آن را با افکار عمومي در میان گذاشتند، صداوسيما همچنان بر مدار انکار گام برميداشت.
برای خواندن گزارش به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://plink.ir/C9IcW
@sharghdaily
روزنامه شرق
صداوسيما آتشبيار بحران اعتمادسوزي
سامان موحديراد
Forwarded from ایران ما
♦ دموکراسی زیر سایه استعمار
✍🏻 احسان منصوری
🔹مجلس عراق در پی تجاوزات رسمی دولت آمریکا و ترور ابومهدی مهندس و قاسم سلیمانی، رای به خروج نیروهای نظامی این کشور از خاک عراق داد. دولت عراق نیز این خواسته را تکرار و خواهان جدول زمانبندی خروج شد. آمریکاییها اما صریحا و با گردن کلفتی اعلام کردند که قصد خروج از عراق را ندارند.
اسپر، وزیر دفاع آمریکا در مصاحبهای گفت اعضای پارلمان تحت فشار چنین رایی صادر کردند و آمریکا قصد تکمین از آن را ندارد.
🔸همین دولت آمریکا که احترامی برای رای مردم و ساختار دموکراتیک عراق قايل نیست بودجههای هنگفتی خرج موسساتی میکند که به ایرانیان درس دموکراسی بدهند. موسساتی که مدام تکرار میکنند «ساختار دموکراتیک برای تامین امنیت کافی است»، «دموکراسیها با هم نمیجنگند»، «توان دفاعی ایران مانع دموکراسی و کسب دموکراسی نیازمند کنار گذاشتن این توان دفاعی است».
🔹عراق و افغانستان نمونههای بسیار نزدیک و مناسبی از الگوی «دموکراسی زیر سایه استعمار هستند». مداخله خارجی که مشروعیت خود را دقیقا از ادعای آزادسازی مردم این کشورها گرفته بود امروز در عراق و افغانستان هیچ اعتباری برای رای مردم قائل نیست.
دولت ترامپ از ذخایر ارزی عراق در بانکهای نیویورک یا تسلطش بر بصنعت نفت عراق سواستفاده میکند تا سیاست خارجی و اقتصادی عراق را به سود خود تغییر دهد.
🔸در منطقه ما دموکراسی خواهی بدون استعمارستیزی توهمی گمراه کننده است. هر پروژه سیاسی که عامل خارجی را نبیند و به ویژه ابزارهای ضروری حفظ استقلال کشور (از جمله بازدارندگی نظامی) را مردود بداند، راهی به رهایی نخواهد یافت.
عاقبت چنان مسیرهایی ختم به وضعیت نیمه مستعمرهای همسایگان ما میشود که مجبورند نظر واشنگتن و ناتو را در برنامههای ملی خود لحاظ کنند.
🔹حق حاکمیت ملی مقدم بر شکل نظام سیاسی است. واگذاردن یا تضعیف حق حاکمیت ملی و از دست دادن استقلال کشور، نهایتا به دموکراسی صوری و بیخاصیتی مانند عراق امروز منتهی میشود که برای تقسیمش به اقلیمهای مختلف در واشنگتن و لندن تصمیم گرفته میشود و مردمش در تعیین سرنوشت خودشان بازی داده نمیشوند.
به ایران ما بپیوندید @iranmaa
✍🏻 احسان منصوری
🔹مجلس عراق در پی تجاوزات رسمی دولت آمریکا و ترور ابومهدی مهندس و قاسم سلیمانی، رای به خروج نیروهای نظامی این کشور از خاک عراق داد. دولت عراق نیز این خواسته را تکرار و خواهان جدول زمانبندی خروج شد. آمریکاییها اما صریحا و با گردن کلفتی اعلام کردند که قصد خروج از عراق را ندارند.
اسپر، وزیر دفاع آمریکا در مصاحبهای گفت اعضای پارلمان تحت فشار چنین رایی صادر کردند و آمریکا قصد تکمین از آن را ندارد.
🔸همین دولت آمریکا که احترامی برای رای مردم و ساختار دموکراتیک عراق قايل نیست بودجههای هنگفتی خرج موسساتی میکند که به ایرانیان درس دموکراسی بدهند. موسساتی که مدام تکرار میکنند «ساختار دموکراتیک برای تامین امنیت کافی است»، «دموکراسیها با هم نمیجنگند»، «توان دفاعی ایران مانع دموکراسی و کسب دموکراسی نیازمند کنار گذاشتن این توان دفاعی است».
🔹عراق و افغانستان نمونههای بسیار نزدیک و مناسبی از الگوی «دموکراسی زیر سایه استعمار هستند». مداخله خارجی که مشروعیت خود را دقیقا از ادعای آزادسازی مردم این کشورها گرفته بود امروز در عراق و افغانستان هیچ اعتباری برای رای مردم قائل نیست.
دولت ترامپ از ذخایر ارزی عراق در بانکهای نیویورک یا تسلطش بر بصنعت نفت عراق سواستفاده میکند تا سیاست خارجی و اقتصادی عراق را به سود خود تغییر دهد.
🔸در منطقه ما دموکراسی خواهی بدون استعمارستیزی توهمی گمراه کننده است. هر پروژه سیاسی که عامل خارجی را نبیند و به ویژه ابزارهای ضروری حفظ استقلال کشور (از جمله بازدارندگی نظامی) را مردود بداند، راهی به رهایی نخواهد یافت.
عاقبت چنان مسیرهایی ختم به وضعیت نیمه مستعمرهای همسایگان ما میشود که مجبورند نظر واشنگتن و ناتو را در برنامههای ملی خود لحاظ کنند.
🔹حق حاکمیت ملی مقدم بر شکل نظام سیاسی است. واگذاردن یا تضعیف حق حاکمیت ملی و از دست دادن استقلال کشور، نهایتا به دموکراسی صوری و بیخاصیتی مانند عراق امروز منتهی میشود که برای تقسیمش به اقلیمهای مختلف در واشنگتن و لندن تصمیم گرفته میشود و مردمش در تعیین سرنوشت خودشان بازی داده نمیشوند.
به ایران ما بپیوندید @iranmaa
Forwarded from دین، فرهنگ، جامعه | محسنحسام مظاهری (محسن حسام مظاهری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جامعهی قطبی امروز، محصول سالها بیاعتنایی حاکمیت به منتقدان دلسوز و پافشاری بر سیاستهای غلط و شکستخورده است؛ محصول انکار واقعیت تکثر و اصرار بر یکسانسازی جامعه و تحمیل سلیقه حاکمیت؛ محصول سیاست خودی - غیرخودی و روزبهروز تنگترکردن دایره خودیها؛ محصول رواج اشعریمسلکی در بدنه حامیان نظام و طرد عقلانیت انتقادی؛ محصول تسری رویکرد امنیتی به فرهنگ و هنر و اقتصاد.
باورکردنی نیست که با این اوصاف هنوز حاکمیت به جای تدبیری نوسازی و اصلاحات بنیادین ساختاری در جهت ترمیم گسلها و تخفیف شکافها، باز با رفتارهای غلط به قطبیشدن دامن میزند؛ قطبیشدنی که چشماندازش چیزی جز جنگ داخلی و خشونتهای کور بیپایان و ویرانی جامعه ایرانی نیست.
1398/10/26
@mohsenhesammazaheri
باورکردنی نیست که با این اوصاف هنوز حاکمیت به جای تدبیری نوسازی و اصلاحات بنیادین ساختاری در جهت ترمیم گسلها و تخفیف شکافها، باز با رفتارهای غلط به قطبیشدن دامن میزند؛ قطبیشدنی که چشماندازش چیزی جز جنگ داخلی و خشونتهای کور بیپایان و ویرانی جامعه ایرانی نیست.
1398/10/26
@mohsenhesammazaheri
روایتی از کابوسهای شاهدان عینی سقوط هواپیمای اوکراینی
صدرا محقق: با هراس موشک از خواب بيدار شديم و حالا چند روز است با کابوس خون و جنازه میخوابيم. اين چکيده روايت اهالی شهرکی است که هواپيمای اوکراينی صبح زود روز ۱۸ دی ماه در پارکی چسبيده به خانههای آنها سقوط کرد و ۱۷۶ انسان را به کشتن داد.
خيليی از آنها میگويند روزی که هواپيما سقوط کرد، اول فکر کرديم جنگ شده و اينجا را با موشک زدهاند؛ اما چند دقيقهای بيشتر طول نکشيد تا بفهمند جنس فاجعهای که کنار خانههايشان رقم خورده، چيست و کمی بعد هم خود را به محل سقوط رساندند، آنها البته چندان هم اشتباه نمیکردند، فاجعه را موشک رقم زده بود.
و حالا چه آنهايی که رفتند سر صحنه سقوط و بين جنازهها به اميد کمک به زندگان احتمالی اين سو و آن سو دويدند و چه آنهايی که دورتر و حتي بيرون از پارک فقط تماشاچی فاجعه بودند، ۱۳ روز است که به گفته خودشان کابوس و وحشت رهايشان نکرده؛ کابوسهایی پر از خون و دود و جنازه.
پرواز شماره ۷۵۲ هواپيمايی اوکراين صبح آن روز که چهارشنبه بود، ساعت حدود ۶:۱۳ دقيقه از فرودگاه امام بلند شد تا راهی کییف، پايتخت اوکراين شود و قرار بود ۲ ساعت و ۴۰ دقيقه بعد هم از آنجا هر مسافری را بهسوی خانه و زندگیاش در يک گوشه کرهزمين راهی کند؛ اما پرواز شش دقيقه بيشتر به طول نينجاميد و شليک ۲ موشک پدافند ضدهوايی سپاه کاری کرد که مسافران اين پرواز بهجای کیيف، در پارکی در محمودآباد سابق که مدتی است اسمش شده شهرک لاله شاهدشهر، فرود بيايند، با بدنهای بیجان.
برای رسيدن به محل حادثه بايد ۲۵ کيلومتر آزادراه تهران - ساوه را طی کرد و بعد از سمت راست جاده به سمتی که نوشته شهريار خارج شد و پنج، شش کيلومتر بعد به جايی رسيد که نوشته به سمت محمودآباد. زمينهای محل سقوط و اطرافش را مقداری برف هنوز آبنشده از سه شب پيش پوشانده است، زمين گلآلود است و اطراف پارک و محل سقوط چند ماشين پليس ايستادهاند. به گفته اهالی آنها از همان روز سقوط تا الان اينجا هستند و اجازه نمیدهند کسی به پارک محل حادثه وارد شود. مأموران هم میگويند اجازه مصاحبه ندارند و دراينباره حرفی نمیزنند.
اما روايت آنهايی را که از نزديک شاهد سقوط هواپيما و روزهای پس از آن و آمدن و رفتن نيروهای پليس، امداد، امنيتیها، گروه متخصصان اوکراينی و... بودهاند، میتوان شنيد. روايتهايی که نقطه اشتراک بيشترشان کابوس است...
یکی از ثانیههای سقوط و اینکه دیده بود یک بال هواپیما قبلتر کنده شد و افتاده بود میگوید و یکی از اینکه دیده است چطور خلبان، هواپیمای در حال سوختن را برای نخوردن به خانههای مسکونی به سمت پارک هدایت کرد. خیلیها هم از مشاهدات دردناکشان از جنازه آدمها و وسایلشان و... گفتند.
لینک گزارش:
http://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/257651/
صدرا محقق: با هراس موشک از خواب بيدار شديم و حالا چند روز است با کابوس خون و جنازه میخوابيم. اين چکيده روايت اهالی شهرکی است که هواپيمای اوکراينی صبح زود روز ۱۸ دی ماه در پارکی چسبيده به خانههای آنها سقوط کرد و ۱۷۶ انسان را به کشتن داد.
خيليی از آنها میگويند روزی که هواپيما سقوط کرد، اول فکر کرديم جنگ شده و اينجا را با موشک زدهاند؛ اما چند دقيقهای بيشتر طول نکشيد تا بفهمند جنس فاجعهای که کنار خانههايشان رقم خورده، چيست و کمی بعد هم خود را به محل سقوط رساندند، آنها البته چندان هم اشتباه نمیکردند، فاجعه را موشک رقم زده بود.
و حالا چه آنهايی که رفتند سر صحنه سقوط و بين جنازهها به اميد کمک به زندگان احتمالی اين سو و آن سو دويدند و چه آنهايی که دورتر و حتي بيرون از پارک فقط تماشاچی فاجعه بودند، ۱۳ روز است که به گفته خودشان کابوس و وحشت رهايشان نکرده؛ کابوسهایی پر از خون و دود و جنازه.
پرواز شماره ۷۵۲ هواپيمايی اوکراين صبح آن روز که چهارشنبه بود، ساعت حدود ۶:۱۳ دقيقه از فرودگاه امام بلند شد تا راهی کییف، پايتخت اوکراين شود و قرار بود ۲ ساعت و ۴۰ دقيقه بعد هم از آنجا هر مسافری را بهسوی خانه و زندگیاش در يک گوشه کرهزمين راهی کند؛ اما پرواز شش دقيقه بيشتر به طول نينجاميد و شليک ۲ موشک پدافند ضدهوايی سپاه کاری کرد که مسافران اين پرواز بهجای کیيف، در پارکی در محمودآباد سابق که مدتی است اسمش شده شهرک لاله شاهدشهر، فرود بيايند، با بدنهای بیجان.
برای رسيدن به محل حادثه بايد ۲۵ کيلومتر آزادراه تهران - ساوه را طی کرد و بعد از سمت راست جاده به سمتی که نوشته شهريار خارج شد و پنج، شش کيلومتر بعد به جايی رسيد که نوشته به سمت محمودآباد. زمينهای محل سقوط و اطرافش را مقداری برف هنوز آبنشده از سه شب پيش پوشانده است، زمين گلآلود است و اطراف پارک و محل سقوط چند ماشين پليس ايستادهاند. به گفته اهالی آنها از همان روز سقوط تا الان اينجا هستند و اجازه نمیدهند کسی به پارک محل حادثه وارد شود. مأموران هم میگويند اجازه مصاحبه ندارند و دراينباره حرفی نمیزنند.
اما روايت آنهايی را که از نزديک شاهد سقوط هواپيما و روزهای پس از آن و آمدن و رفتن نيروهای پليس، امداد، امنيتیها، گروه متخصصان اوکراينی و... بودهاند، میتوان شنيد. روايتهايی که نقطه اشتراک بيشترشان کابوس است...
یکی از ثانیههای سقوط و اینکه دیده بود یک بال هواپیما قبلتر کنده شد و افتاده بود میگوید و یکی از اینکه دیده است چطور خلبان، هواپیمای در حال سوختن را برای نخوردن به خانههای مسکونی به سمت پارک هدایت کرد. خیلیها هم از مشاهدات دردناکشان از جنازه آدمها و وسایلشان و... گفتند.
لینک گزارش:
http://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/257651/
روزنامه شرق
کابوسهاي ناتمام يک سقوط
صدرا محقق
Forwarded from شبکه نظر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚡️شاهدعینی از سقوط هواپیما با یک بال خبر داد
صدرا محقق، دبیر اجتماعی روزنامه شرق:
بعید نیست بعضی اهالی محل سقوط هواپیما آسیبهای جبرانناپذیری دیده باشند
◽️ «کابوس ناتمام یک سقوط»؛ این تیتر یک دیروز روزنامه شرق بود؛ گزارشی از سقوط هواپیمای اکراینی بر مبنای روایتهای اهالی محل حادثه. نویسنده این گزارش، صدرا محقق به ما گفت که «بعید نیست» این حادثه برای مردمان آن محل «آسیبهای جبرانناپذیری» داشته باشد. بشنوید.
@Nazar
صدرا محقق، دبیر اجتماعی روزنامه شرق:
بعید نیست بعضی اهالی محل سقوط هواپیما آسیبهای جبرانناپذیری دیده باشند
◽️ «کابوس ناتمام یک سقوط»؛ این تیتر یک دیروز روزنامه شرق بود؛ گزارشی از سقوط هواپیمای اکراینی بر مبنای روایتهای اهالی محل حادثه. نویسنده این گزارش، صدرا محقق به ما گفت که «بعید نیست» این حادثه برای مردمان آن محل «آسیبهای جبرانناپذیری» داشته باشد. بشنوید.
@Nazar
«کار خودشونه»؟
در این روزهای جشنواره فیلم فجر ۲ تا از فیلمهایی که دیدم یکی «روز صفر» درباره بازداشت عبدالمالک ریگی است و یکی «روز بلوا» درباره یک آخوند تا کمر فرو رفته در یک پرونده فسادمالی. سرمایهگذار هر ۲ هم به لحاظ سیاسی امنیتی اگر چه به اسم نه ولی به رسم به وضوح یکجاست. پول دومی را موسسه اوج داده و اولی هم که خب معلوم است.
در «روز صفر» نقش اول فیلم یک نیروی امنیتی زبر و زرنگ همه کاره و همیشه همهجا حاضرست. یک مامور 007 ایرانی. در حقیقت فیلم به مخاطب تصویری از یک نهاد امنیتی دقیق و با برنامهریزی که سرعت واکنش بالایی دارد میدهد که در آلمان و پاکستان و دبی و افغانستان سیستمهای امنیتی همهی کشورها را فریب میدهد و مامورش در زمانی اندک برای زدن رد یک تروریست و بازداشتش بین کشورها جابهجا میشود.
ماجرای «روز بلوا» اما همینجا در تهران میگذرد، با قصه و چهرههایی آشنا و البته فت و فراوان. نمودشان در فیلم یک حاجی بساز و بفروش است که با موسسه مالی و خیریه و ارز ۴۲۰۰ی و... کلاه کلی آدم را برداشته و به قول خود فیلم سرمایه و اعتماد و اعتبارِ دین و مردم و حکومت و کشور را آتش زده. با این حال در طول فیلم هی میشنویم که دست کسانی در کارست که یا کسی نمیداند کیاند، یا گفته میشود زورمان به آنها نمیرسد و رحم و مروت هم ندارند. حتی نیروی امنیتی توی فیلم نیز تقریبا همین را میگوید. فیلم هم سرآخر دستکم درباره پرونده به نتیجه خاصی نمیرسد.
در مواجهه با این ۲ فیلم این سوال برای هر مخاطبی پیش میآید که این چه سیستم یا نهادهای امنیتی است که میتواند در آلمان و دبی و پاکستان رد ریگی را با شدیدترین پوششهای امنیتی بزند و عاقبت هم شکارش کند اما همینجا نمیداند یا نمیتواند یا نمیخواهد بفهمد پول مردم در موسسه مالی یا خیریه فلان از کجا به کجا رفته و چه کسانی آن را بالا کشیدهاند، اما یک هکر یک لا قبا میتواند اسنادش را در بیاورد.
جمهوری اسلامی اول باید برای خودش و اگر قابل بداند برای مردم، تناقضاتی از این دست را پاسخ بدهد این بالاییها که دستشان برای انجام هر کاری باز است کی هستند و سیستم امنیتی اگر آن است که یک تروریست بینالمللی را در هوا شکار میکند چرا زورش بهشان نمیرسد؟ که اگر اول به این تناقضات و سوالات پاسخ داده نشود، نه این فیلمها و نه هزار توضیح و توجیه دیگر چارهساز نیست و نخواهد بود. و عجالتا تا شرایط این است، بی راه نیست اگر آن پاسخ معروف و دوکلمهای راننده تاکسیها تصویر و تصور غالب باشد: «کار خودشونه»
https://www.instagram.com/p/B8Jgt2lpMMb/?igshid=1hbbdu240dk4x
در این روزهای جشنواره فیلم فجر ۲ تا از فیلمهایی که دیدم یکی «روز صفر» درباره بازداشت عبدالمالک ریگی است و یکی «روز بلوا» درباره یک آخوند تا کمر فرو رفته در یک پرونده فسادمالی. سرمایهگذار هر ۲ هم به لحاظ سیاسی امنیتی اگر چه به اسم نه ولی به رسم به وضوح یکجاست. پول دومی را موسسه اوج داده و اولی هم که خب معلوم است.
در «روز صفر» نقش اول فیلم یک نیروی امنیتی زبر و زرنگ همه کاره و همیشه همهجا حاضرست. یک مامور 007 ایرانی. در حقیقت فیلم به مخاطب تصویری از یک نهاد امنیتی دقیق و با برنامهریزی که سرعت واکنش بالایی دارد میدهد که در آلمان و پاکستان و دبی و افغانستان سیستمهای امنیتی همهی کشورها را فریب میدهد و مامورش در زمانی اندک برای زدن رد یک تروریست و بازداشتش بین کشورها جابهجا میشود.
ماجرای «روز بلوا» اما همینجا در تهران میگذرد، با قصه و چهرههایی آشنا و البته فت و فراوان. نمودشان در فیلم یک حاجی بساز و بفروش است که با موسسه مالی و خیریه و ارز ۴۲۰۰ی و... کلاه کلی آدم را برداشته و به قول خود فیلم سرمایه و اعتماد و اعتبارِ دین و مردم و حکومت و کشور را آتش زده. با این حال در طول فیلم هی میشنویم که دست کسانی در کارست که یا کسی نمیداند کیاند، یا گفته میشود زورمان به آنها نمیرسد و رحم و مروت هم ندارند. حتی نیروی امنیتی توی فیلم نیز تقریبا همین را میگوید. فیلم هم سرآخر دستکم درباره پرونده به نتیجه خاصی نمیرسد.
در مواجهه با این ۲ فیلم این سوال برای هر مخاطبی پیش میآید که این چه سیستم یا نهادهای امنیتی است که میتواند در آلمان و دبی و پاکستان رد ریگی را با شدیدترین پوششهای امنیتی بزند و عاقبت هم شکارش کند اما همینجا نمیداند یا نمیتواند یا نمیخواهد بفهمد پول مردم در موسسه مالی یا خیریه فلان از کجا به کجا رفته و چه کسانی آن را بالا کشیدهاند، اما یک هکر یک لا قبا میتواند اسنادش را در بیاورد.
جمهوری اسلامی اول باید برای خودش و اگر قابل بداند برای مردم، تناقضاتی از این دست را پاسخ بدهد این بالاییها که دستشان برای انجام هر کاری باز است کی هستند و سیستم امنیتی اگر آن است که یک تروریست بینالمللی را در هوا شکار میکند چرا زورش بهشان نمیرسد؟ که اگر اول به این تناقضات و سوالات پاسخ داده نشود، نه این فیلمها و نه هزار توضیح و توجیه دیگر چارهساز نیست و نخواهد بود. و عجالتا تا شرایط این است، بی راه نیست اگر آن پاسخ معروف و دوکلمهای راننده تاکسیها تصویر و تصور غالب باشد: «کار خودشونه»
https://www.instagram.com/p/B8Jgt2lpMMb/?igshid=1hbbdu240dk4x
Instagram
SadraMohaqeq صدرا محقق
در این روزهای جشنواره فیلم فجر ۲ تا از فیلمهایی که دیدم یکی «روز صفر» درباره بازداشت عبدالمالک ریگی است و یکی «روز بلوا» درباره یک آخوند تا کمر فرو رفته در یک پرونده فسادمالی. سرمایهگذار هر ۲ هم به لحاظ سیاسی امنیتی اگر چه به اسم نه ولی به رسم به وضوح…
زمان دانشآموزی ما، وقتی انشا مینوشتیم معلمها اصرار داشتند که در پایانش حتما باید بنویسیم از انشای خود چه نتیجهای گرفتهایم. به همین خاطر هم پایان همه انشاهای آن روزها اینطور بود که «ما از این انشاء نتیجه میگیریم که فلان و بهمان» و این فلان و بهمانها هم پر بود از یکسری جملات کلیشهای اخلاقی، بدیهی و تکراری. یعنی هر روز زنگ انشاء ما هی نتیجه میگرفتیم باید اخلاقمان خوب باشد، با پدر و مادر خود مهربان بوده، به معلمان خود احترام گذاشته و بچههای مودبی باشیم.
حکایت اغلب فیلمهای [جدی] سینمایی این روزهای ایران هم به همان انشاها و نتیجهگیریهای بدیهی و ابتدایی ما در مدرسه بی شباهت نیست. فیلمهایی که ما به عنوان مخاطب از طریق آنها قرار است نتیجه بگیریم اعتیاد بد است، حقوق زنان را نباید نادیده گرفت، مهاجران افغانستانی شرایط خوبی ندارند، نیروهای امنیتی خیلی زحمت میکشند و آدمهای خوبی هستند. مسئولان نباید کمکاری کنند، اختلاس و دزدی کار پسندیدهای نیست و...
در روزگار غالب بودن چنین حال و فازی، دیدن فیلمی که فقط سینما باشد و قصه و روایت، قرارش هم نباشد خوب و بد چیزی را آموزش بدهد و زحمات شبانهروزی کسانی را توی چشممان فرو کند جذاب است. فیلم «تومان» ساخته مرتضی فرشباف برای من چنین حکمی داشت. یک فیلم بدون قضاوت درباره شرطبندی فوتبال و اسبدوانی که پیش از این کسی دربارهاش چیزی نساخته بود – یا دستکم من ندیدم – با بازیها و جزئیاتی که تک به تکشان به شکل ریزبینانهای محاسبات هندسی و مرتبط داشت و کشف همین جزئیات لذت دیدنش را بیشتر میکرد.
البته «تومان» را باید ۲ بار دید. حداقل تجربه من از دیدن بار اولش کشف برخی جزئیات و ارتباطشان بود و در مرتبه دوم جزئیات بیشتری هی برایم مکشوف و مرتبط میشد. بار اول طولانی بودنش کمی اذیتم کرد، اما بار دوم دوست نداشتم تمام شود.
گفتن و نوشتن درباره مسائل تکنیکی فیلم و خوب و بد فیلمبرداری و بازیها و... کار و تخصص من نیست، اما میدانم که همه اینها در «تومان» طوری از آب درآمده که منِ مخاطب را محو قصه و جزئیاتش کرد. قصهای پر از کند و کاو در رابطههای آدمها با یکدیگر بعلاوه تصاویر و مفاهیمی از هزارتوی درونِ خود/خودم.
https://www.instagram.com/p/B8RhV_-JAm2/?igshid=16bxgtei4173i
زمان دانشآموزی ما، وقتی انشا مینوشتیم معلمها اصرار داشتند که در پایانش حتما باید بنویسیم از انشای خود چه نتیجهای گرفتهایم. به همین خاطر هم پایان همه انشاهای آن روزها اینطور بود که «ما از این انشاء نتیجه میگیریم که فلان و بهمان» و این فلان و بهمانها هم پر بود از یکسری جملات کلیشهای اخلاقی، بدیهی و تکراری. یعنی هر روز زنگ انشاء ما هی نتیجه میگرفتیم باید اخلاقمان خوب باشد، با پدر و مادر خود مهربان بوده، به معلمان خود احترام گذاشته و بچههای مودبی باشیم.
حکایت اغلب فیلمهای [جدی] سینمایی این روزهای ایران هم به همان انشاها و نتیجهگیریهای بدیهی و ابتدایی ما در مدرسه بی شباهت نیست. فیلمهایی که ما به عنوان مخاطب از طریق آنها قرار است نتیجه بگیریم اعتیاد بد است، حقوق زنان را نباید نادیده گرفت، مهاجران افغانستانی شرایط خوبی ندارند، نیروهای امنیتی خیلی زحمت میکشند و آدمهای خوبی هستند. مسئولان نباید کمکاری کنند، اختلاس و دزدی کار پسندیدهای نیست و...
در روزگار غالب بودن چنین حال و فازی، دیدن فیلمی که فقط سینما باشد و قصه و روایت، قرارش هم نباشد خوب و بد چیزی را آموزش بدهد و زحمات شبانهروزی کسانی را توی چشممان فرو کند جذاب است. فیلم «تومان» ساخته مرتضی فرشباف برای من چنین حکمی داشت. یک فیلم بدون قضاوت درباره شرطبندی فوتبال و اسبدوانی که پیش از این کسی دربارهاش چیزی نساخته بود – یا دستکم من ندیدم – با بازیها و جزئیاتی که تک به تکشان به شکل ریزبینانهای محاسبات هندسی و مرتبط داشت و کشف همین جزئیات لذت دیدنش را بیشتر میکرد.
البته «تومان» را باید ۲ بار دید. حداقل تجربه من از دیدن بار اولش کشف برخی جزئیات و ارتباطشان بود و در مرتبه دوم جزئیات بیشتری هی برایم مکشوف و مرتبط میشد. بار اول طولانی بودنش کمی اذیتم کرد، اما بار دوم دوست نداشتم تمام شود.
گفتن و نوشتن درباره مسائل تکنیکی فیلم و خوب و بد فیلمبرداری و بازیها و... کار و تخصص من نیست، اما میدانم که همه اینها در «تومان» طوری از آب درآمده که منِ مخاطب را محو قصه و جزئیاتش کرد. قصهای پر از کند و کاو در رابطههای آدمها با یکدیگر بعلاوه تصاویر و مفاهیمی از هزارتوی درونِ خود/خودم.
https://www.instagram.com/p/B8RhV_-JAm2/?igshid=16bxgtei4173i
Instagram
SadraMohaqeq صدرا محقق
زمان دانشآموزی ما، وقتی انشا مینوشتیم معلمها اصرار داشتند که در پایانش حتما باید بنویسیم از انشای خود چه نتیجهای گرفتهایم. به همین خاطر هم پایان همه انشاهای آن روزها اینطور بود که «ما از این انشاء نتیجه میگیریم که فلان و بهمان» و این فلان و بهمانها…
AUD-20200223-WA0036
<unknown>
توضیحات جامع دکتر «پیام صفوینایینی» دربارهی کرونا و نشانهها و اثرات آن برای مبتلایان این ویروس. دکتر صفوی متخصص انستیتو قلب تگزاس است و اطلاعات این پادکست را به همراه جمعی از همکارانش گردآوری کردهاند. بخشی از نکاتی که میگوید تخصصیاند اما اطلاعاتی دارد که برای شنونده عادی نیز بسیار مفید و لازم است.
درباره دکتر صفوینایینی:
https://www.texasheart.org/people/payam-safavi-naeini/
آدرس ایمیل برای ارتباط با ایشون: [email protected]
🔴 @sadramohaqeq
درباره دکتر صفوینایینی:
https://www.texasheart.org/people/payam-safavi-naeini/
آدرس ایمیل برای ارتباط با ایشون: [email protected]
🔴 @sadramohaqeq
Forwarded from شرق
🔺گفتوگوی «شرق» با اعضای تیم درمانی 2 بیمارستان درگیر با کرونا در تهران
روایت خط مقدم جنگ با کرونا
🔹شرق، سامان موحدیراد: دنبالکنندگان اخبار شبکههای اجتماعی حتما به خاطر دارند وقتی دکتر لی ونلیانگ که اولین بار خطر ظهور کرونا را هشدار داده بود به دلیل ابتلا به همین بیماری درگذشت، کاربران شبکههای اجتماعی چه سوگواری بزرگی برای او انجام دادند. حتی در بسیاری از موارد دیده شده بود کاربران ایرانی در فضای مجازی هم در گرامیداشت این پزشک فداکار چینی اظهار نظر و ابراز همدردی کرده بودند. دو هفته بعد از آن ماجرا و وقتی اولین خبرها در شیوع رسمی کرونا در ایران منتشر شد اما یک خبر در میان اخبار کرونایی ایران گم شد؛ آن هم این بود که پنجشنبه گذشته و بعد از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران دکتر رضا کوچکینیا که او هم از قضا در خط مقدم ارائه خدمات به بیماران مبتلا به کرونا و آنفلوانزا بود، به دلیل ابتلا به همین بیماری درگذشت. اما مرگ او هیچ واکنشی را میان کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی به همراه نداشت.
🔹پزشکان در ایران مانند همهجای دنیا در خط اول مواجهه با بیماریها و عفونتها قرار دارند و حالا که پای بیماری کرونا به ایران باز شده است، آنها بیشتر از بقیه افراد در معرض این بیماری قرار دارند. در روزهای اخیر اخبار فراوانی از تعطیلیهای گسترده در امور مختلف به گوش رسیده اما تنها جایی که در این روزها با شیفتهای کاری بیشتر و زمان استراحت کمتر در حال خدمترسانیاند، بیمارستانها و کادر درمانی آن هستند. سختی کار پزشکان و کادر درمانی در ایران در مواجهه با کرونا آنجایی بیشتر میشود که علاوه بر در معرض تماس مستقیمبودن با موارد مبتلا به کرونا در بسیاری از موارد پزشکان و کادر درمانی تجهیزات کافی برای محافظت از خودشان را در برابر این بیماری هم ندارند.
🔹با این حال و علیرغم نداشتن تجهیزات اما آنها همچنان در حال کار و خدمترسانی به بیماران هستند. همه اینها در حالی است که روز گذشته به صورت رسمی اعلام شد دو نفر از کادر درمانی بیمارستان مسیح دانشوری هم به کرونا مبتلا شدهاند.
🔹دکتر سیدعلیرضا ناجی رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری است. در چند روز اخیر چند بار با او تماس گرفتیم اما هر بار با سری پرمشغله نتوانست به سؤالهای ما پاسخ دهد. با این حال، در فرصتی کوتاه توانستیم با او همکلام شویم. دکتر ناجی مانند سایر همکارانش در بیمارستان مسیح دانشوری این روزها بسیار کم میخوابد و بیشتر در بیمارستان بهسر میبرد. چنانکه خودش گفته از روز چهارشنبه که خبر رسمی شیوع بیماری در ایران منتشر شد تا امروز نزدیک به بیستوچهار ساعت خوابیده و بیشتر در آزمایشگاه بوده است. دکتر ناجی درباره آمادگی بیمارستان و بخش آزمایشگاه در روزهای اول شیوع بیماری به ما میگوید: ورود کرونا به ایران و شیوع آن در کشور بهنوعی ما را هم غافلگیر کرد ولی واقعا در این سطح نبود که ما کاملا نسبت به موضوع دستوپابسته باشیم. از چند روز قبل از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، ما در آزمایشگاه بیمارستان مسیح دانشوری تدابیری اندیشیده بودیم و با اداره کل مرجع سلامت، شبکهای را تشکیل دادیم. در اولین گام و در روزهای پیش از شیوع کرونا سعی کردیم وسایل و ابزار لازم برای آزمایشگاه تشخیص را سفارش دهیم و دقیقا آمادگی آزمایشگاه ما در بیمارستان مسیح دانشوری با زمان اعلام شیوع بیماری در ایران مصادف شد.
🔹اگرچه بیمارستان مسیح دانشوری به دلیل ماهیت مأموریتیاش آمادگی لازم برای مبارزه با کرونا را داشت؛ ولی با گسترش بیماری در ایران بیمارستانهای دیگری که تجهیزات کافی برای این مسئله را نداشتند، هم درگیر ماجرا شدند. بیمارستان فیروزگر یکی از این بیمارستانهاست که این روزها بیمارانی با علائم کرونا به آن مراجعه میکنند.
برای خواندن گزارش به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://plink.ir/ebNne
@sharghdaily
روایت خط مقدم جنگ با کرونا
🔹شرق، سامان موحدیراد: دنبالکنندگان اخبار شبکههای اجتماعی حتما به خاطر دارند وقتی دکتر لی ونلیانگ که اولین بار خطر ظهور کرونا را هشدار داده بود به دلیل ابتلا به همین بیماری درگذشت، کاربران شبکههای اجتماعی چه سوگواری بزرگی برای او انجام دادند. حتی در بسیاری از موارد دیده شده بود کاربران ایرانی در فضای مجازی هم در گرامیداشت این پزشک فداکار چینی اظهار نظر و ابراز همدردی کرده بودند. دو هفته بعد از آن ماجرا و وقتی اولین خبرها در شیوع رسمی کرونا در ایران منتشر شد اما یک خبر در میان اخبار کرونایی ایران گم شد؛ آن هم این بود که پنجشنبه گذشته و بعد از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران دکتر رضا کوچکینیا که او هم از قضا در خط مقدم ارائه خدمات به بیماران مبتلا به کرونا و آنفلوانزا بود، به دلیل ابتلا به همین بیماری درگذشت. اما مرگ او هیچ واکنشی را میان کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی به همراه نداشت.
🔹پزشکان در ایران مانند همهجای دنیا در خط اول مواجهه با بیماریها و عفونتها قرار دارند و حالا که پای بیماری کرونا به ایران باز شده است، آنها بیشتر از بقیه افراد در معرض این بیماری قرار دارند. در روزهای اخیر اخبار فراوانی از تعطیلیهای گسترده در امور مختلف به گوش رسیده اما تنها جایی که در این روزها با شیفتهای کاری بیشتر و زمان استراحت کمتر در حال خدمترسانیاند، بیمارستانها و کادر درمانی آن هستند. سختی کار پزشکان و کادر درمانی در ایران در مواجهه با کرونا آنجایی بیشتر میشود که علاوه بر در معرض تماس مستقیمبودن با موارد مبتلا به کرونا در بسیاری از موارد پزشکان و کادر درمانی تجهیزات کافی برای محافظت از خودشان را در برابر این بیماری هم ندارند.
🔹با این حال و علیرغم نداشتن تجهیزات اما آنها همچنان در حال کار و خدمترسانی به بیماران هستند. همه اینها در حالی است که روز گذشته به صورت رسمی اعلام شد دو نفر از کادر درمانی بیمارستان مسیح دانشوری هم به کرونا مبتلا شدهاند.
🔹دکتر سیدعلیرضا ناجی رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری است. در چند روز اخیر چند بار با او تماس گرفتیم اما هر بار با سری پرمشغله نتوانست به سؤالهای ما پاسخ دهد. با این حال، در فرصتی کوتاه توانستیم با او همکلام شویم. دکتر ناجی مانند سایر همکارانش در بیمارستان مسیح دانشوری این روزها بسیار کم میخوابد و بیشتر در بیمارستان بهسر میبرد. چنانکه خودش گفته از روز چهارشنبه که خبر رسمی شیوع بیماری در ایران منتشر شد تا امروز نزدیک به بیستوچهار ساعت خوابیده و بیشتر در آزمایشگاه بوده است. دکتر ناجی درباره آمادگی بیمارستان و بخش آزمایشگاه در روزهای اول شیوع بیماری به ما میگوید: ورود کرونا به ایران و شیوع آن در کشور بهنوعی ما را هم غافلگیر کرد ولی واقعا در این سطح نبود که ما کاملا نسبت به موضوع دستوپابسته باشیم. از چند روز قبل از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، ما در آزمایشگاه بیمارستان مسیح دانشوری تدابیری اندیشیده بودیم و با اداره کل مرجع سلامت، شبکهای را تشکیل دادیم. در اولین گام و در روزهای پیش از شیوع کرونا سعی کردیم وسایل و ابزار لازم برای آزمایشگاه تشخیص را سفارش دهیم و دقیقا آمادگی آزمایشگاه ما در بیمارستان مسیح دانشوری با زمان اعلام شیوع بیماری در ایران مصادف شد.
🔹اگرچه بیمارستان مسیح دانشوری به دلیل ماهیت مأموریتیاش آمادگی لازم برای مبارزه با کرونا را داشت؛ ولی با گسترش بیماری در ایران بیمارستانهای دیگری که تجهیزات کافی برای این مسئله را نداشتند، هم درگیر ماجرا شدند. بیمارستان فیروزگر یکی از این بیمارستانهاست که این روزها بیمارانی با علائم کرونا به آن مراجعه میکنند.
برای خواندن گزارش به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://plink.ir/ebNne
@sharghdaily
روزنامه شرق
روایت خط مقدم
جنگ با کرونا
جنگ با کرونا
سالنامه شرق بخوانید و مطالب ما را نقد کنید
سال عجیب و پر از غم ۹۸ دارد تمام میشود، سالی که با سیلی محکم و دردناک سیل روی صورت کشور شروع شد و در ادامه هم هر ماه غصهای جدید به جانمان انداخت و فرصت نفس کشیدن نداد تا همین الان که گرفتار کرونا شدهایم و در حصر خانههاییم. غصههایی که بیمبالاتی و بیکفایتی متولیان امور و خطاهای انسانیشان دردشان را چند برابر کرد.
سالهاست که پایان سال برای ما در «روزنامه شرق» با انتشار سالنامه پیوند خورده، بعضیها دوستش دارند و بعضیها نه. برای من شکلی کلی و از پیش تعیین شدهای ندارد، وقتی خروجی کار گروهمان در این مجله خوب باشد خوشحالم و وقتی معمولی یا ضعیف، ترجیح میدهم انتشارش را به روی خودم نیاوردم، مثل سالنامه پارسال.
ولی امسال، مثل سالنامه ۲ سال پیش که سه گزارش تحقیقی بلند و خوب داشتیم (با تشکر دوباره از شهرزاد همتی و معصومه اصغری و سمیرا حسینی)، از نتیجه کار راضیام. این بار من و سامان و محمد که تازه و از همین دو سه ماه پیش به گروه اجتماعی شرق پیوستهاند سه گزارش بلند و تحقیقی نوشتهایم که واقعا خوشحال میشوم بخوانید و نقد و نظر بدهید.
سامان موحدیراد گزارشی نوشته درباره زیست اجتماعی در شهر قم، گزارش قبل از روزهای کرونایی آماده شد و هدفش ارایه روایتی جدای از کلیشههای شناختی رایج درباره قم است، اینکه شهری است که فقط آخوند و سوهان دارد. گزارش در مجموع خوب و خواندنی شده.
محمد باقرزاده هم رفت سراغ ماجرای پرحاشیه شورای شهر بابل و داستان پر از خط قرمزشان که گفته شد چهار پنج نفری با یک زن رابطه داشتند و بقیه داستان. گزارش تلاش کرده ته داستان و جزییات گفته نشدهاش را در بیاورد که به نظرم درآورده است. محمد البته یک مطلب دو صفحهای روایتگونه هم درباره کرونا برای سالنامه نوشته است.
خودم هم گزارشمصاحبهی بلندی نوشتم درباره موضوعی که مدتهاست ذهنم را درگیر کرده، درباره حس نفرت از خودی که خیلی از ما ایرانیها داریم و به نظرم عمیق و ریشهدار شده. دربارهاش با سه نفر هم مصاحبه کردم، یک جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه گیلان، یک استاد سیاستگذاری اجتماعی در دانشگاه لندن و یک دانشآموخته دکترای جامعهشناسی از دانشگاه واریک انگلستان.
خلاصه امیدوارم سالنامه شرق را که دیروز منتشر شده و تا پایان سال روی دکههاست تهیه کنید، مطالب ما را بخوانید و نقد و نظرتان را دربارهی این مطالب در اینستاگرام و توییتر و کانال تلگرام اگر دارید بنویسید و ما را هم مطلع کنید که بخوانیمشان.
https://www.instagram.com/p/B9RYqFrpX8b/?igshid=357226qpbuhb
سال عجیب و پر از غم ۹۸ دارد تمام میشود، سالی که با سیلی محکم و دردناک سیل روی صورت کشور شروع شد و در ادامه هم هر ماه غصهای جدید به جانمان انداخت و فرصت نفس کشیدن نداد تا همین الان که گرفتار کرونا شدهایم و در حصر خانههاییم. غصههایی که بیمبالاتی و بیکفایتی متولیان امور و خطاهای انسانیشان دردشان را چند برابر کرد.
سالهاست که پایان سال برای ما در «روزنامه شرق» با انتشار سالنامه پیوند خورده، بعضیها دوستش دارند و بعضیها نه. برای من شکلی کلی و از پیش تعیین شدهای ندارد، وقتی خروجی کار گروهمان در این مجله خوب باشد خوشحالم و وقتی معمولی یا ضعیف، ترجیح میدهم انتشارش را به روی خودم نیاوردم، مثل سالنامه پارسال.
ولی امسال، مثل سالنامه ۲ سال پیش که سه گزارش تحقیقی بلند و خوب داشتیم (با تشکر دوباره از شهرزاد همتی و معصومه اصغری و سمیرا حسینی)، از نتیجه کار راضیام. این بار من و سامان و محمد که تازه و از همین دو سه ماه پیش به گروه اجتماعی شرق پیوستهاند سه گزارش بلند و تحقیقی نوشتهایم که واقعا خوشحال میشوم بخوانید و نقد و نظر بدهید.
سامان موحدیراد گزارشی نوشته درباره زیست اجتماعی در شهر قم، گزارش قبل از روزهای کرونایی آماده شد و هدفش ارایه روایتی جدای از کلیشههای شناختی رایج درباره قم است، اینکه شهری است که فقط آخوند و سوهان دارد. گزارش در مجموع خوب و خواندنی شده.
محمد باقرزاده هم رفت سراغ ماجرای پرحاشیه شورای شهر بابل و داستان پر از خط قرمزشان که گفته شد چهار پنج نفری با یک زن رابطه داشتند و بقیه داستان. گزارش تلاش کرده ته داستان و جزییات گفته نشدهاش را در بیاورد که به نظرم درآورده است. محمد البته یک مطلب دو صفحهای روایتگونه هم درباره کرونا برای سالنامه نوشته است.
خودم هم گزارشمصاحبهی بلندی نوشتم درباره موضوعی که مدتهاست ذهنم را درگیر کرده، درباره حس نفرت از خودی که خیلی از ما ایرانیها داریم و به نظرم عمیق و ریشهدار شده. دربارهاش با سه نفر هم مصاحبه کردم، یک جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه گیلان، یک استاد سیاستگذاری اجتماعی در دانشگاه لندن و یک دانشآموخته دکترای جامعهشناسی از دانشگاه واریک انگلستان.
خلاصه امیدوارم سالنامه شرق را که دیروز منتشر شده و تا پایان سال روی دکههاست تهیه کنید، مطالب ما را بخوانید و نقد و نظرتان را دربارهی این مطالب در اینستاگرام و توییتر و کانال تلگرام اگر دارید بنویسید و ما را هم مطلع کنید که بخوانیمشان.
https://www.instagram.com/p/B9RYqFrpX8b/?igshid=357226qpbuhb
Instagram
SadraMohaqeq صدرا محقق
سالنامه شرق بخوانید و مطالب ما را نقد کنید سال عجیب و پر از غم ۹۸ دارد تمام میشود، سالی که با سیلی محکم و دردناک سیل روی صورت کشور شروع شد و در ادامه هم هر ماه غصهای جدید به جانمان انداخت و فرصت نفس کشیدن نداد تا همین الان که گرفتار کرونا شدهایم و در…
Forwarded from Digiato | دیجیاتو
🖊 استراتژی درست دیجیتال مارکتینگ برای دوره قرنطینه کرونا
🔸این روزها که ویروس کرونا مردم را مجبور به خانهنشینی کرده، کسب و کارهای بسیاری آسیب دیده و یا خواهند دید. در چنین شرایطی برای عبور از روزهای بحران آیا میتوان با کمترین خسارت از این دوره گذر کرد؟
🔸واقعیت این است که اگر از منظر اصول و قواعد دنیای دیجیتال مارکتینگ به رویارویی با قضیه بروید به این سوال میتوان پاسخ مثبت داد. شرطش این است که هوشمندی به خرج داده و روی استراتژی و هویت آنلاین خود بیشتر تمرکز کنید.
🔺#یادداشت صدرا محقق، روزنامهنگار و دبیر گروه اجتماعی روزنامه شرق را در دیجیاتو بخوانید.
👇
https://dgto.ir/1n5q
📱 @Digiato 📡
🔸این روزها که ویروس کرونا مردم را مجبور به خانهنشینی کرده، کسب و کارهای بسیاری آسیب دیده و یا خواهند دید. در چنین شرایطی برای عبور از روزهای بحران آیا میتوان با کمترین خسارت از این دوره گذر کرد؟
🔸واقعیت این است که اگر از منظر اصول و قواعد دنیای دیجیتال مارکتینگ به رویارویی با قضیه بروید به این سوال میتوان پاسخ مثبت داد. شرطش این است که هوشمندی به خرج داده و روی استراتژی و هویت آنلاین خود بیشتر تمرکز کنید.
🔺#یادداشت صدرا محقق، روزنامهنگار و دبیر گروه اجتماعی روزنامه شرق را در دیجیاتو بخوانید.
👇
https://dgto.ir/1n5q
📱 @Digiato 📡
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
🙏 کرونا و این مردم نازنین!
✍️ احسان محمدی
🔰بارها نوشتهام ما مردمی متوسطیم. نه چنان که برخی میگویند باهوشترین، مهربانترین و مهماننوازترین مردم دنیا هستیم و نه آنطور که کسانی بر طبل بدنامی میکوبند؛ فرصت طلبترین و دزدترین و متقلبترین! ... احتمالاً جایی وسط این دو طیفیم. مثل باقی مردم دنیا.
ویدئوهای یورش به فروشگاهها در کشورهای پیشرفته هم نشان داد وقتی بحث بقا باشد، انسانها فرق زیادی با هم نمیکنند و چه بسا انسان شرقی، اگر حکمران عاقل و شریف داشته باشد، سخاوتمندتر از انسان غربی است که قانون مقیدش میکند.
🔰 عکس را از صدرا محقق گرفتم. روزنامهنگار خوبی که روی اطلاعرسانی در مورد کرونا تمرکز کرده. زنان روستایی در کهکیلویه و بویراحمد که با رعایت فاصله توصیه شده برای مراقبت از کرونا با هم حرف میزنند.
زندگی روستایی، خیلی با قواعد قرنطینه شهری جور در نمیآید. اما این عکس نشان میدهد حتی در روستا هم موضوع را جدی گرفتهاند. ما هم جدی بگیریم.
🚨 تعارف را باید کنار گذاشت. هر کسی که با عدم رعایت مسائل بهداشتی این روزها دیگران را آلوده می کند، دست به قتل عمد میزند.
#قرنطینه_نوشت
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
🔰بارها نوشتهام ما مردمی متوسطیم. نه چنان که برخی میگویند باهوشترین، مهربانترین و مهماننوازترین مردم دنیا هستیم و نه آنطور که کسانی بر طبل بدنامی میکوبند؛ فرصت طلبترین و دزدترین و متقلبترین! ... احتمالاً جایی وسط این دو طیفیم. مثل باقی مردم دنیا.
ویدئوهای یورش به فروشگاهها در کشورهای پیشرفته هم نشان داد وقتی بحث بقا باشد، انسانها فرق زیادی با هم نمیکنند و چه بسا انسان شرقی، اگر حکمران عاقل و شریف داشته باشد، سخاوتمندتر از انسان غربی است که قانون مقیدش میکند.
🔰 عکس را از صدرا محقق گرفتم. روزنامهنگار خوبی که روی اطلاعرسانی در مورد کرونا تمرکز کرده. زنان روستایی در کهکیلویه و بویراحمد که با رعایت فاصله توصیه شده برای مراقبت از کرونا با هم حرف میزنند.
زندگی روستایی، خیلی با قواعد قرنطینه شهری جور در نمیآید. اما این عکس نشان میدهد حتی در روستا هم موضوع را جدی گرفتهاند. ما هم جدی بگیریم.
🚨 تعارف را باید کنار گذاشت. هر کسی که با عدم رعایت مسائل بهداشتی این روزها دیگران را آلوده می کند، دست به قتل عمد میزند.
#قرنطینه_نوشت
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from شرق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹پس از ورود کرونا به ایران با وجود اقدامات زیادی که برای مهار این ویروس در ایران انجام شد، اما در مواردی مسوولان ردهبالای کشور به صورت رسمی به مردم وعدههایی دادند که یا اساسا اجرا شدنی نبود یا به نتیجهای نرسید، در این گزارش تعدادی از این وعدههای بیسرانجام را مرور کردهایم.
🔺گزارش از صدرا محقق
@sharghdaily
🔺گزارش از صدرا محقق
@sharghdaily
Forwarded from شرق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺کشورهای مختلف برای مقابله با ویروس کرونا، سیاستهای متفاوتی را در پیش گرفتهاند که البته حالا در همه این کشورها قرنطینه با شدتوحدت مختلف در جریان است. قرنطینه چه تاثیری در کنترل این ویروس دارد و کدام شیوه بهترین نتیجه را میدهد؟
«محمد باقرزاده» در این گزارش به بررسی انواع قرنطینه و رفتار دیگر کشورها در برابر کرونا پرداخته است.
@sharghdaily
«محمد باقرزاده» در این گزارش به بررسی انواع قرنطینه و رفتار دیگر کشورها در برابر کرونا پرداخته است.
@sharghdaily
990106
Shargh Podcast
چهارشنبه ششم فرودین ماه است و ما در پادکست امروز شرق با چند خبر و گزارش و ۲ گفتوگوی اختصاصی با شما خواهیم بود. امروز از جزییات ماجرای لغو حضور پزشکان بدون مرز در ایران و شیوع یک ویروس جدید در چین خواهیم گفت و در گفتوگو با یک عضو هیات مدیره سازمان نظام پزشکی تهران، تصمیمات کرونایی دولت را بررسی میکنیم. در انتها هم گفتوگویی اختصاصی داریم با فرمانده نیروی زمینی ارتش درباره اقدامات و رزمایشی که برای مقابله با کرونا در کشور شروع شده است.
@sharghdaily
@sharghdaily
Forwarded from پنشتا Panshtaa
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزارشی درباره خلاقیتهایی که در روزگار قرنطینه گُل کرده و از پنجرهها سر برآورده. از ساز و آواز در پنجرههای شهرهای ایتالیا و تشویق کادر درمانی در اسپانیا تا پارچه نوشتههای تبریک عید در ایران.
🔻 «صد راه» کانال گزارشهای ویدیویی
صدرا محقق @sadraaah
(این گزارش برای روزنامه شرق @sharghdaily ساخته شده)
🔻 «صد راه» کانال گزارشهای ویدیویی
صدرا محقق @sadraaah
(این گزارش برای روزنامه شرق @sharghdaily ساخته شده)
Forwarded from شرق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چند روز پیش معاون هماهنگکننده ارتش اعلام کرد به نیروی زمینی دستور داده شده ۴۸ ساعته یک بیمارستان ۲ هزار تختی را در تهران تجهیز و آمادهسازی کند. این بیمارستان امروز در محل نمایشگاههای بینالمللی تهران افتتاح شد. این گزارش درباره تجهیزات و امکانات این بیمارستان است در گفتوگو با امیر سرتیپ کیومرث حیدری فرمانده نیروی زمینی ارتش.
گزارش: صدرا محقق
@sharghdaily
گزارش: صدرا محقق
@sharghdaily