Telegram Web Link
Forwarded from ایران ما
حقوق بشر، به عنوان ابزاری علیه کشورهای رقیب

✍🏻 فرشاد توماج

🔹نشریه پولیتیکو پرده از یک بحث داخلی وزارت خارجه آمریکا در زمینه نوع مواجهه این کشور با حقوق بشر بر می‌دارد.
https://goo.gl/7N5ixM
رکس تیلرسون، وزیر‌امور‌خارجه آمریکا یکی‌ از اولین مقامات برجسته آمریکایی‌ بود که شاید بواسطه تجربه سیاسی کم، شفاف‌تر به جایگاه برخی ارزش‌های ادعایی در سیاست‌خارجه آمریکا بپردازد، آنجایی که سه‌ماه بعد از آغاز دوره خود در جامعه کارمندان وزارتخانه و همچنین جمعی از تفنگداران آمریکایی‌ علنا تاکید کرد "باید بسیار مواظب بود تا ارزش‌هایی‌ از جنس حقوق‌بشر در مسیر تامین منافع آمریکا مانعی ایجاد نکند". تیرلسن در سخنرانی خود که جنجالی شد گفته بود: بسیار مهم است که همه ما باید تفاوت بین سیاستگذاری و ارزش‌هایی مانند آزادی، کرامت انسانی و نوع برخورد با مردم را بدانیم.

🔸دو هفته بعد، برایان هوک (که اخیرا توسط وزیر خارجه جدید، مایک پومپئو، به عنوان رییس گروه ویژه ایران تعیین شد) در قالب یادداشتی آموزشی برای تیلرسن می‌نویسد تا وزیر کم تجربه را با روش‌های برخورد با موضوع حقوق بشر آشنا کند. برایان هوک می‌نویسد: آمریکا باید از حقوق‌بشر به عنوان یک ابزار بر علیه کشورهای مخالف خود، از قبیل روسیه و چین و ایران استفاده کند، در حالیکه که با متحدان سرکوبگر خود از قبیل فیلیپین، عربستان و مصر سهل‌گیری کند. (لینک: https://goo.gl/yjq9KB)
هوک ادامه می‌دهد: آمریکا باید با متحدان خود متفاوت از رقبای خود رفتار کند، وگرنه دیری نخواهد پایید که ما متحدان کمتر و رقبای بیشتر خواهیم داشت.

🔹پولیتیکو می‌نویسد این سخنان تیلرسن به خوبی روش تیم ترامپ برای برخورد با مساله حقوق بشر در خارج از کشور را نمایان می‌کند. همانطور که ترامپ در دیدار با سران عرب در عربستان یا سران ترکیه و مصر هرگز سخنی درباره حقوق بشر و نوع رفتار آن دولت‌ها نمی‌گوید اما در سخنانی در کره جنوبی شدیدا به نقض حقوق بشر در کره شمالی می‌تازد.

🔸در ادامه هوک (که در زمان نوشتن آن متن مسئول گروه سیاست‌گذاری وزارت خارجه بوده) می‌نویسد: توازن بخشیدن به ارزش‌ها و منافع درباره متحدان آمریکاست. در برابر رقبا، دوراهی ای وجود ندارد. ما قصد تقویت دشمنانمان را نداریم. صرفا به دنبال فشار، رقابت و پیشی‌گرفتن از آنهاییم. ما باید حتما موضوع حقوق‌بشر را در محور روابط خود با چین، روسیه، ایران و کره‌شمالی‌ قرار بدهیم. نه بخاطر جنبه اخلاقی‌ آن. بلکه به این دلیل که حقوق بشر وسیله‌ای است که می‌توان بوسیله آنها به این کشورها هزینه وارد کرد و فشار مضاعف آورد.

🔹مثال هوک در عموم سه صفحه‌ای خود ریگان بود که "همیشه دوستان را بر دشمنان و رقبا مرجح میکرد" و مثال شکست‌خورده‌اش کارتر که به دوستان آمریکا ضربه‌های زیادی تحت عنوان پیگیری ارزش‌های حقوق‌بشری وارد کرد (شاه ایران).
متن هوک تلاش دارد تا وزیر خارجه سابق آمریکا (تیلرسن) را متقاعد کند به جای اشاره صریح به اینکه منافع آمریکا بر حقوق بشر و سایر ارزش‌های انسانی برتری دارد، به این ارزش‌ها به عنوان ابزارهایی استراتژیک نگاه کند که می‌تواند در رقابت بین‌المللی به سود آمریکا عمل کند.

به ایران‌ما بپیوندید @iranmaa
درخواست کمک به یک کار خیر فرهنگی
(ممنون می‌شوم اگر همراهید، بازنشرش کنید.)

قاعدتا اسماعیل آذری را می‌شناسید. آخوند نسبتا جوانی که در شهرستان دهدشت کهگیلویه و بویراحمد زندگی می‌کند و بیش‌تر بعدازظهرها و روزهای تعطیل صبح تا شب پژو آردی‌اش را برمی‌دارد و به روستاها می‌رود و برای بچه‌ها قصه می‌خواند (لینک کانالش در انتهای متن). آقای آذری یکی از انسان‌های بااراده و خوش‌فکری و خوش‌نیتی است که وجودشان باعث می‌شود من و امثال من به آینده خوشبین‌تر باشیم.
من چند ماهی است فعالیت‌هایش را دورادور دنبال می‌کنم و تا حالا تماس مستقیمی با او نداشته‌ام. اما یکی از دوستانم یک هفته با او گذرانده و آن‌چه را از دور حس می‌کردم تأیید کرده (متنی که بعد از این سفر نوشته انتهای همین متن).
آقای آذری یک پژوی قدیمی دارد و جاده‌های آن منطقه عموما خاکی و بعضا سنگلاخ هستند و خیلی جاها ماشینش یاری نمی‌کند و مجبور می‌شود با موتور یا الاغ دیگران و یا پای پیاده برود. او مدتی است تصمیم گرفته با کمک مردم یک ماشین مناسب‌تر برای خودش بخرد. فکر می‌کنم اگر بتواند این کار را بکند هم تعداد روستاهایی که می‌تواند سر بزند بیشتر می‌شود و هم کیفیت کاری که می‌تواند با بچه‌ها بکند (با تشکیل کتابخانه سیار پشت وانت و بردن وسایل دیگر از جمله پروژکتور همراه خودش).
ماشینی که انتخاب کرده یک وانت پیک‌آپ دوکابینه دست‌دوم تمیز است، چون می‌خواهد پشتش را تبدیل به کتابخانه سیار برای بچه‌ها کند. این ماشین حدود ۱۲۰ میلیون تومن قیمتش است. خودش حدود ۴۰ میلیون تومن جمع کرده و من هم تا حالا از دوستان دور و برم حدود ۲۵ میلیون جمع کرده‌ام و هنوز نزدیک ۵۵ میلیون تومن کم داریم.
او به من گفته تعهد می‌دهد از این ماشین فقط برای این کار استفاده کند و هر وقت هم به هر دلیلی نتوانست یا نخواست این کار را ادامه دهد ماشین را بفروشد و پولش را به خیریه‌ای که در همین حوزه کار می‌کند اهدا کند.
اگر شما هم مثل من کار آقای آذری را تحسین می‌کنید و دوست دارید کمکش کنید، می‌توانید مبلغی را به یکی از این دو کارت بریزید. اولی کارتی است که او مخصوص همین کار باز کرده و دومی هم حساب شخصی من.

بانک تجارت به نام اسماعیل آذری‌نژاد:
5859831118224582

اقتصادنوین به نام بهمن دارالشفایی:
6274121158159343

لطفا به هر کدام از دو حساب که واریز کردید فیشش را برای آقای آذری بفرستید:
@AZARI58

کانالش:
www.tg-me.com/qesekodak

متن دوستم:

«آقای آذری اهل دهدشت است و مردم را خوب می‌فهمد. بچه‌ها برایش موجو‌داتی دوست‌داشتی، مهم و ارزشمند هستند و مورد اعتماد بزرگسالان است. روزهایی که کلاس ندارد صبح و عصر با ماشینش که پر از کتاب و رنگ و توپ و مداد است می‌زند به جاده، هر چه دورتر می‌رود جاده سنگی‌تر و خراب‌تر می‌شود و روستا محروم‌تر. در روستاهای انتهایی حتی خط جاده هم معلوم نیست و روستا در ناهمواری جاده دست‌نیافتنی می‌شود.
آقای آذری برای هر روستایی برنامه‌ا‌ی خاص دارد چون مشکل هر روستا متفاوت است مثلاً برای روستایی که در آن دعوا و خشونت بالاست کتاب‌ها و بازی‌های خاصی را انتخاب می‌کند و برای روستای دیگری که وضع معیشتی بدتری دارند کتاب‌های دیگری را کنار می‌گذارد. در روستایی به بچه‌ها رنگ انگشتی می‌دهد برای رواج شادی و در روستای دیگری برای بچه‌ها نمایش بازی می‌کند. برای تولید امید ‌دیوارهای مدرسه را دسته جمعی رنگ می‌زنند، گاهی هم بچه‌ها را تشویق می‌کند که بزنند زیر آواز یا از آرزوها و هدف‌هایشان بگویند.
آقای آذری دنبال ایجاد عزت نفس، حس دوست داشتن و دوست داشته شدن، امنیت و تفکر در بچه‌هاست. از کوچکترین فرصت برای صحبت با پدر و مادرها استفاده می‌کند چون به‌درستی اعتقاد دارد که باید اول کاری برای فقر فرهنگی کرد تا دختر‌ها از تحصیل باز نمانند و مادرهای خوب و جسوری شوند، تا پسرها بدانند که فقط با فکر کردن و کنار گذاشتن تنبلی می‌شود آینده‌ای بهتر داشت.
آقای آذری در پاسخ به نیازهای مالی مردم روستا برایشان کارآفرینی می‌کند، به زنی جوجه می‌دهد برای نگهداری، برای مردی کندوی عسل می‌گیرد و به دخترانی که سواد دارند کتاب و پول می‌دهد تا برای کوچک‌ترها قصه بخوانند و ..
زیاد اهل جایزه دادن نیست ولی اگر در ماشینش بیست جعبه‌ی مداد رنگی (یا هر چیز دیگر) یک شکل داشته باشد خوشحال است چون می‌تواند بی‌درگیریِ مال من با بقیه فرق دارد و حرف و سخن بزرگترهایشان بچه‌ها را خوشحال کند.
خلاصه آقای آذری همیشه در سفر است و هر جایی که چند بچه کنار هم باشند پایش شل می‌شود و ماشینش نرم می‌ایستد. البته معلوم نیست که ماشین آقای آذری تا کی با او همراهی کند. آقای آذری نیاز به یک ماشین سرحال و تیز دارد تا به عنوان کتابخانه‌ی سیار همراهش باشد.»
در دوران «رکود بزرگ» (The Great Depression) که به عمیق‌ترین بحران اقتصادی جهان در قرن بیستم معروف است٬ فرانکلین روزولت - رئیس‌جمهور وقت آمریکا - با این جملهء مشهورش که «از تنها چیزی که باید بترسیم٬‌ خود ترس است» از مردم کشورش خواست تا در برابر جادوگر «واقعیت» شجاعانه بایستنند و ترس‌های «بی‌نام» و «بی‌منطق» و «بی‌توجیه»شان - که فرصت‌ها را فلج می‌کنند و پیشروی را به عقب‌نشینی بدل می‌سازند - را رها کنند.

او با این دعوت٬ کشوری که در آن زمان یک سوم جمعیتش بی‌کار و اکثر بانک‌هایش ورشکسته و کارخانه‌هایش تعطیل و روحیه‌ء مردمش در عمق افسردگی و یاس فرو رفته بود را در کم‌تر از دو دهه در مسیری می‌اندازد که به بزرگ‌ترین اقتصاد جهان تبدیل می‌شود.

حال جادوگر «واقعیت» توجه‌اش به ما جلب شده. او به شکل تحریم‌های اقتصادی٬ تهدید‌های امنیتی٬ فشارهای بین‌المللی٬ جدال‌های جناحی داخلی٬ فساد ریشه‌دار درونی و بحران‌های محیط‌ زیستی٬ در برابر ما ظاهر شده.

افسون‌گران از یک سو٬ ما را به فضای کودکانهء توهمات و خیال‌پردازی‌ها٬ به شمشیر کشیدن در برابر اژدهای قرمز و کوتوله‌های زرد با بالهای سیاه و عنکبوت‌های غول‌آسا می‌خوانند. در مسیر آن‌ها ما هیچ مسئولیتی در قبال سقم و صحت شایعات و اخبار جعلی و اطلاعات بی‌پایه و اساسی که از طریق «آمدنیوز»ها و «من‌وتو»ها و پیام‌رسان‌ها بر افکارمان تزریق می‌کنند نداریم. مسئولیتی در قبال امنیت کشورمان نداریم. سهمی در بهبودی وضعیت اقتصادمان نداریم. نقشی در ترمیم و حفظ شرایط محیط زیست‌مان نداریم. مسائل ژئوپلیتیک منطقه ارتباطی به ما ندارند. وضعیت ایران در عرصهء بین‌المللی به ما مربوط نیست. مشارکت سیاسی از وظایف ما نیست. اگر روزی هم دو ساعتی در صف رای دادن در یک انتخابات ایستاد‌یم‌٬ امروز «پشیمانیم». کارمان فقط تکثیر شایعات در پیام‌رسانه‌ها و شکبه‌های اجتماعی و محاوره‌های روزمره و تکرار شعارهای بی‌معنی و دل‌خوش کردن به وعده‌های «فردای براندازی» است. وعده‌هایی که از «به دار آویختن» دسته‌جمعی «مزدوران» و «ماله‌کشان» از درختان شهر تا فانتزی آتش زدن مساجد و جایگزین کردن‌شان با مِی‌خانه‌ها تا بازسازی امپراتوری هخامنشی و گسترش آن در سراسر جهان٬ را شامل می‌شود.

از سوی دیگر٬‌ مسیری پُر از مسئولیت و تعقل و تلاش و دشواری و فداکاری و صبر٬ بدون هیچ تضمین برای پیروزی و موفقیت اما پر از امید.
@AliNasriTelegram
چهار خطای بزرگ سیاستی در شرایط فعلی

در شرایط سخت و نگران‌کننده فعلی همه وظیفه داریم که در حد توان کمک کنیم کشور از این گردنه خطرناک به سلامت عبور کند. با توجه به پیچیدگی و مقیاس مشکلات - که در تاریخ چند دهه گذشته کم‌‌سابقه بود - و سختی رسیدن به یک چارچوب سیاستی سازگار، سیاست‌گذار و جامعه مستعد است که دچار بخشی‌نگری یا کم‌سویی در برخی جنبه‌ها شده و خطاهای شناختی، تحلیلی، و رفتاری متعددی را مرتکب شود. ما به برخی از آن‌ها در این جا مختصر اشاره می‌کنیم:

۱) خطای اول: از نفس انداختن تولید

سیاست‌گذار در مقابل با شوک‌های مختلف قیمتی یا کم‌بودهایی که هر روز جایی از اقتصاد بیرون می‌زند ممکن است تسلیم تحلیل‌ها یا اهداف کوتاه‌مدت شود و سعی کند که این ضعف‌ها را به قیمت بی‌انگیزه‌کردن، تضعیف یا نابودی بخش تولید مدیریت کند. در شرایط بحران و رکود باید انگیزه بنگاه‌های داخلی برای سرپا ماندن، ارتقاء بهره‌وری، استفاده کارآمد از منابع محدود کشور، ایجاد شغل و تولید محصولات/خدمات مورد نیاز مردم را به حداکثر رساند. فراموش نکنیم که با همان استعاره همیشگی «تولید گندم»، چیزی که شکم مردم را سیر می‌کند تعداد واقعی دانه‌هایی گندمی است که در بستر اقتصاد کشور تولید می‌شود و نه قیمت‌های اسمی گندم. با دست‌کاری قیمت‌های اسمی ممکن است بشود ظاهر مساله را برای چند ماه کنترل کرد ولی بخش حقیقی اقتصاد با این کار لطمه خواهد دید و در بلندمدت مصرف‌کنندگان متضرر خواهند شد.

۲) خطای دوم: افزایش عدم اطمینان‌های اقتصاد

در مورد خطر ونزوئلایی‌شدن اقتصاد ایران زیاد گفته شده است و تکرار نمی‌کنیم. کشور در شرایط فعلی آکنده از عدم اطمینان‌‌ها و عدم تقارن‌های اطلاعاتی (در نتیجه رانت‌های عظیم ناشی از دست‌رسی به اطلاعات) است. در شرایط عدم اطمینان، هر شهروند و بنگاهی به صورت فردی سعی می‌کند تا به هر نحو ممکن خود را در مقابل آینده نامطمئن بیمه کند و این رفتارهای فردی در سطح کلان می‌تواند قیمت برخی دارایی‌ها (مثلا دلار) را به مقداری بسیار بیش‌تر از ارزش حقیقی آنان برساند. اگر اجازه داده نشود که از طریق مکانیسم‌های صحیح اقتصادی، این عدم اطمینان‌ها به حداقل برسد و مکانیسم‌های بیمه و مدیریت ریسک به مردم عرضه نشود، فشار تقاضای احتیاطی و بیمه‌ای برای خرید دارایی‌های با ارزش ممکن است اقتصاد را وارد مارپیچ رو به رشدی کند که نهایت آن از هم پاشیدن شیرازه بخش حقیقی، روابط اجتماعی و نقش اطلاعاتی قیمت‌ها در بازار است. راه مقابله با این مارپیچ هم بگیر و ببند نیست، بگیر و ببند فقط تقاضای بیمه را بیش‌تر می‌کند.

۳) خطای سوم: عدم پذیرش واقعیت‌های شرایط جدید

اقتصاد ایران با انباره‌‌ای از ناکارآمدی‌ها و مشکلات انباشته شده در داخل و ضربه‌های جدی از سمت تجارت خارجی مواجه است. اثر این واقعیت‌های تلخ را نه می‌شود و نه باید انکار کرد. شرایط - حداقل برای مدتی - برای همه کشور سخت شده است و قدرت خرید بخش بزرگی از مردم به جد پایین آمده است. باید صادقانه و دقیق دلایل و پیامدهای این موضوع را تشریح کرده و قدم‌های عملی برای همراه کردن همه جامعه با شرایط جدید برداشت. متاسفانه، عدم پذیرش این واقعیت‌‌ها در چند ماه گذشته و رفتار کردن هم‌چون «بچه پول‌دار قدیمی» باعث شد تا مثلا در حوزه ارز بخشی از ذخایر کم‌‌یاب اقتصاد ایران چوب حراج بخورد.

۴) خطای چهارم: عدم حمایت کارآمد از اقشار ضعیف

معاش روزمره مردم در شرایط فعلی به خطر افتاده است و بخش بزرگی از جمعیت کشور در معرض فشارهای بسیار سخت برای گذران زندگی روزمره هستند. این در حالی است که ظرفیت‌های اقتصاد ایران - حتی در شرایط تحریم - در حدی هست که امکان یک زندگی حداقلی را برای همه شهروندان فراهم کند. درآمدها و قدرت مصرف بخش مهمی از جامعه دیگر تناسبی با درآمد سرانه کشور تناسب ندارد. دولت در عین حال که باید از برقراری مکانیسم بازار و رقابت در بخش تولید حمایت کند، در بخش مصرف کننده نباید از برچسب کوپنی بترسد و هر چه سریع‌تر بسته‌ جامعی برای تضمین تامین نیازهای معیشتی حداقلی همه ایرانیان را آماده کند. بخش مهمی از بودجه این بسته می‌تواند از محل آزادسازی یارانه‌های هنگفت در بخش‌هایی مثل حامل‌های انرژی باشد.

جمع‌بندی: پیچیدگی و سختی مساله در این جا است که سیاست‌گذار باید از یک طرف از فعال شدن بخش تولید و عدم سرکوب آن حمایت کند و از طرف دیگر مطمئن باشد که در بخش اجتماعی، معاش حداقلی برای همه اقشار تضمین شده است. از یک سو واقعیت‌های جدید را بپذیرد و انکار نکند و از سوی دیگر، بر آتش عدم اطمینانی ندمد. مدیریت هم‌زمان این‌جنبه‌ها البته شدنی است ولی نیاز به ذهن روشن، درک درست از مکانیسم‌های عمل‌کرد اقتصاد، صداقت در تحلیل و رفتار، و شجاعت در اخذ تصمیمات درست و سودمند برای جامعه ولی نه لزوما خوشایند دارد.


@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینها بازدید کنندگان یک نمایشگاه شلوغ در ژاپن در گرمای ۴۰ درجه هستند!

نظم گروهی و فرمانبرداری از مهدکودک در ژاپنی ها نهادینه میشه.

@alirecommends
Forwarded from باشگاه روزنامه نگاران ايران
تایم
مدرک فوق لیسانس دارم، شانزده سال سابقه کار، دو تا شغل اضافه هم کار می کنم و پلاسمای خونم را هم اهدا می‌کنم تا بتوانم قبوضم را پرداخت کنم؛ من یک معلم در آمریکا هستم.
@JournalistsClub
براندازان نجات‌بخش اصلاح‌طلبان!
طیف نیروهای اصلاح‌طلب در ماه‌های اخیر رو به افولی بی‌سابقه داشته‌اند؛ اینک اما چشم‌انداز فرصتی دوباره برای آنها پدیدار شده است.
این فرصت نتیجۀ هوش و ابتکار و تلاش خود اصلاح‌طلبان نیست؛ بلکه نیروی موسوم به "برانداز" آن را مفت و بی هزینه در اختیارشان گذاشته است! چگونه ممکن است؟ توضیح‌اش ساده است:
پس از اعتراضات خیابانی دی ما سال گذشته، لایه‌های خشمگین‌تر برخی اقشار اجتماعی با سرخوردگی و حتی بدبینی نسبت به اصلاح‌طلبان، گوشه چشمی به نیرویی در خارج از کشور نشان دادند که خود را "برانداز" معرفی می‌کرد. براندازان از طریق راه‌اندازی کمپین‌های پر سر و صدا در دنیای مجازی، در صدد طرح خود به عنوان آلترناتیو نظام برآمدند و همان اقشار خشمگین نیز منتظر ظهور و بروز آنها شدند.
ظهور و بروز براندازان اما به شکل‌گیری لشکری سایبری محدود شد؛ لشکری که گویی فقط با زبان هتاکی و فحاشی آشناست و از همان خرده مدنیت و فرهنگی که طی این سال‌ها در سطوح مختلف جامعۀ ایرانی شکل گرفته، به کلی بی بهره است.
آنها با زبان اهانت‌آمیز خود؛ به تر و خشک و حاضر و غایب و گناهکار و بی گناه رحم نمی‌کنند. تمام مواریث تاریخی و هویت‌بخش جامعۀ ایران و همۀ شخصیت‌های اصیل و شریف را با زبانی هرزه و فجیع به باد تمسخر و تهمت و هتاکی و بی ادبی می‌گیرند.
ظاهراً آنها گمان می‌کنند که با لجن مال کردن هر که اندک زاویه‌ای با راه و رسم آنها پیدا کند، می‌توانند همۀ شخصیت‌های تأثیرگذار را یا مرعوب کرده و از گردونه خارج کنند و یا اینکه در جهت تیز کردن بازار بددهنی و بی‌نزاکتی، آنان را به دنبال خود بکشانند و بدین ترتیب، به زعم خود یکه تاز میدان "مبارزه" و "سیاست" ایران شوند! ظاهراً برخی از فعالان خارج از کشور نیز مرعوب فضا‌سازی آنها شده‌اند و از بیم لجن‌مال شدن، سر به گریبان برده و سکوت کرده و یا اینکه در پی آنان به راه افتاده و برای ربودن گوی سبقت از آنان در بی ادبی، چهار نعل به پیش می‌تازند!
در واقع، ماجرا چنان فجیع و شرم‌آور شده است که برخی گمان می‌کنند شاید دست نیروهای امنیتی در پشت این لشکر فحاش باشد و آنها از این طریق می‌خواهند با یک تیر دو نشان بزنند. نخست آنکه براندازی را مترادف توحش و خشونت و لات‌بازی معرفی کنند و دوم اینکه از زبان آنها، همۀ چهره‌های اثرگذار داخلی را بدنام و بی اعتبار و منزوی سازند. چنین گمانی اما قابل اثبات نیست. آنچه قابل اثبات است؛ این است که تمام سطوح جامعۀ ایرانی بخصوص اهل دانش و فرهنگ از این جریان به وحشت افتاده‌اند و می‌گویند؛ کسانی که هنوز به پهنای چند قاره و اقیانوس از قدرت دورند و ابزاری جز زبان و قلم در اختیارشان نیست؛ اینگونه تر و خشک را در خشونت کلامی خود می‌سوزاند؛ وای به روزی که به ابزار قدرت هم دست یابند! در آن صورت جز اینکه زبان‌ منتقدان را از حلقوم بیرون بکشند و در این کشور فلاکت‌زده حمام خون به راه اندازند؛ کار دیگری هم از دست‌شان برمی‌آید؟
گویا دولت دونالد ترامپ نیز به نتیجۀ مشابهی رسیده است. از همین روست که ترامپ با بی اعتنایی به این جماعت فحاش و یا صرفاً استفادۀ ابزاری از آنان برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی، تمام قدرت خود را به کار گرفته است تا با جمهوری اسلامی مذاکره و معامله کند و آنها را به سمت و سوی دیگری بکشاند.
با این حساب، براندازان در قالب لشکر هتاک، هنوز ظهور نکرده، رو به افول و تباهی گذاشتند و این خود فرصتی طلایی در اختیار اصلاح‌طلبان به فساد نیالوده گذاشته است تا به بازسازی و اعادۀ اعتبار خود در جامعه بیاندیشند.
حالا لشکر سایبری برانداز تا جان در بدن دارد فحش و ناسزا دهد! به پیامبر و علی و حسین هتاکی کند! به فلسطینی‌های آواره و تحت اشغال ناسزا بگوید و پاچه‌خواری موجود نژادپرستِ متهم به فسادی چون نتانیاهو را کند! به همۀ شخصیت‌های تاریخی و چهره‌های امتحان پس داده و رنج‌کشیده بی ادبی و بی‌احترامی کند! تهدید به انتقام و خونریزی کند! دیگر کسی نگران فحاشی این جماعت نخواهد بود. از این پس، تعریف و تمجید و ستایش این عده، مایۀ ننگ و بدنامی و دشنام‌شان سبب افتخار و سربلندی خواهد بود. یعنی دقیقاً همان منطقی که در مورد کیهان شریعتمداری جاری و ساری است!
#براندازان
#اصلاح_طلبان
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
Forwarded from ایران ما
صلح با بمب؛ کاسبی با رنج مردم

✍🏻 احسان منصوری

🔹یک مناظره تلوزیونی با حضور مریم معمارصادقی، مدیر آموزشکده توانا، و دفاع صریح او از کمک‌های مالی دولت آمریکا، واکنش کاربران فضای مجازی را برانگیخت. بررسی سوابق این موسسه و اظهارات معمارصادقی نشان می‌دهد او و کارمندانش تحت عنوان پروژه تقویت جامعه مدنی، به صریح‌ترین و بی‌پرده‌ترین شکل مشغول دفاع و قبح‌زدایی از تحریم و حمله نظامی به ایران بوده‌اند.

🔸معمارصادقی در یکی از سخنرانی‌هایش می‌گوید «در تاریخ هم که نگاه کنیم جنگ باعث شروع بهتر شدن زندگی‌ها بوده». او با مثال زدن از سوریه و کوزوو روش مشابهی را برای ایران پیشنهاد می‌کند و جنگ را برای رسیدن به صلح ضروری می‌داند.
او در سخنرانی دیگری در موسسه هودسون مدعی شده: مردم ایران از خراب شدن اوضاع اقتصادی خوشحالند (چرا که آن را مقدمه تغییر حکومت می‌دانند).

🔹موسسه توانا تنها یکی از ده‌ها سازمانی است که زیر نظر وزارت خارجه آمریکا (و به ویژه «موقوفه ملی برای دموکراسی») تاسیس و با تامین مالی و حمایت رسانه‌ای دولت آمریکا فعالیت می‌کنند. سازمان‌هایی که با ادعای حمایت از فعالان مدنی داخل به راه افتاده اما خروجی‌شان جز زمینه‌سازی برای اعمال فشار علیه‌ ایران نیست. با فعال شدن عربستان سعودی در تامین مالی سازمان‌های ضد ایرانی، این مدل فعالیت‌ها در اروپا و آمریکا شدت گرفته‌اند.

🔸نیاز به بررسی چندانی نیست که یک سازمان/رسانه وابسته، که خط مشی و برنامه‌هایش مورد تایید دولت خارجی و ادامه حیاتش وابسته به اراده آن دولت است، نسبتی با جامعه مدنی ایران و خواسته‌ها و دغدغه‌هایش ندارد. حضور تعدادی «شاهدان محلی» نیز در کادر این سازمان‌ها تاثیری در میزان استقلال آنها نخواهد داشت. این فعالان مدنی سابق ایرانی، امروز رسما پیمان‌کار دولت خارجی و کاسب درد و رنج هموطنان محسوب می‌شوند.

🔹مساله امیدوار کننده اما حساسیتی است که افکار عمومی به این نوع رذالت نشان می‌دهد. کاربران مجازی به حق، از اینکه شخصی خودش را نماینده آنها جا زده و از طرف آنها خواستار اعمال تحریم و فشار بر ایران شده و برای همین کار از دولت آمریکا سالانه حقوق ۱۳۰ هزار دلاری دریافت کرده عصبانی هستند. برخلاف دوره تحریم‌های اوباما، حامیان تحریم و جنگ نمی‌توانند کاسبی‌شان را به عنوان فعالیت دموکراسی خواهانه یا حقوق بشری جا بزنند. آنها به صفت واقعی‌شان، یعنی خیانت‌کار به وطن شناخته می‌شوند.

🔸باید از موارد منفرد فراتر رفت و خط‌کشی سیاسی روشن و شفافی داشت. روشنفکران و جامعه مدنی و هرآن‌کس که دغدغه ایران دارد باید با صدای رسا مخالفت خود را با ادعاهای رذیلانه و فریبکارانه‌ای همچون «دخالت بشردوستانه»، «تحریم هوشمند» و امثال آن اعلام کند. به ویژه راه سوء استفاده کارمندان دولت‌های خارجی که خود را نماینده مردم ایران معرفی می‌کنند باید بسته شود.

🔹مساله مهمتر درباره نوع و سطح همکاری با دولت‌های خارجی ست. دفاع صریح معمارصادقی از حمله نظامی، یا اختصاص تریبون رسانه‌هایی مانند بی‌بی‌سی به معمارصادقی، نامه نویسان به ترامپ و کارمندان اف‌دی‌دی نباید تبدیل به تابو‌شکنی و قبح‌زدایی از ایران ستیزی شود. ساده انگاری است اگر افراد مشابه معمارصادقی را به خاطر صراحت کمتر در دفاع از دخالت خارجی متفاوت ارزیابی کنیم.

🔸فعالان مستقل و تحولخواهان وفادار به منافع ملی زمانی می‌توانند معضل مزاحمان خارجی را مرتفع کنند که همکاری با دولت خارجی و نداشتن استقلال را، به هر شکل و در هر سطح غیرقابل قبول بدانند.
از کارمند توانا تا حلقه سایبری اف‌دی‌دی، از مجاهدان ساکن آلبانی تا کارمند تلوزیون بی‌بی‌سی، همگی جایی خارج از جامعه ایران، مسائل و آرزوهایش قراردارند. آنها نه بخشی از افکار عمومی ایرانی‌اند و نه باید در مباحثه روزمره ما دخالتی داشته باشند. مرزبندی روشن با آنها گامی ضروری در حفظ سلامت جامعه ایرانی و به ویژه سنت دموکراسی‌خواهی ایرانی است.

به ایران‌ما بپیوندید @iranmaa

https://www.aparat.com/v/fXspM
Forwarded from روزآروز
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📣 گزارش شبکه الجزیره درباره فعالیت‌های مخالفان جمهوری‌اسلامی در شبکه‌اجتماعی #توییتر / ایرنا

@roozArooz_media
Forwarded from ایران ما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰فرمانده را آزاد کنید!

به مناسبت هفته دفاع مقدس

به ایران ما بپیوندید @iranmaa
Forwarded from ایران ما
تحقیق از ارتباط بازوهای رسانه‌ای و تروریستی سعودی در انگلستان
منبع: روزنامه گاردین
🔹آفکام (دفتر نظارت بر رسانه‌های بریتانیا) درباره حمایت تلوزیون‌ ماهواره‌ای ایران‌اینترنشنال از گروهی‌ تروریستی که به ایران حمله کرده، تحقیق می‌کند.
آفکام، تحقیق از این تلویزیون را که مرتبط با عربستان سعودی و مستقر در بریتانیاست آغاز خواهدکرد. این تلویزیون با سخنگوی گروه جدایی‌طلب تروریستی که مسئولیت حمله هفته گذشته در اهواز را برعهده گرفته بود، بلافاصله بعد از این حمله مصاحبه کرد.

🔸در حمله تروریستی اهواز دست کم ۲۴ نفر کشته شدند و یکی از کشته‌ها کودک بود.
راب بینون، مدیر شبکه به روزنامه گاردین می‌گوید: ما و بی‌بی‌سی و رادیو فردا در آن روز با سخنگوی الاهواز مصاحبه کردیم تا به دلایل این اقدام پی ببریم.

🔹ایران‌اینترنشنال در کنار بی‌بی‌سی فارسی و من‌وتو سه تلوزیون فارسی در لندن هستند که پس از انتخابات ریاست جمهوری گذشته تاسیس شد و دارای امکانات، استودیو مجهز و دستمزدهای قابل توجه برای کارکنان است.
بنا بر اطلاع یکی از منابع گاردین که به محمدبن‌سلمان ولیعهد سعودی نزدیک است، بودجه ایران اینترنشنال ۲۵۰ میلیون دلار است و توسط دیوان سلطنتی عربستان سعودی پرداخت می‌شود.

🔸از جانب مقامات ایران شکایتی برای پیگرد قضایی مسئولان این رسانه فارسی‌زبان سعودی دریافت شده‌است. این اولین بار است که این تلویزیون به طور جدی مورد انتقاد قرار می‌گیرد. این تلویزیون پیش از این تجمع گروه مجاهدین خلق را به طور مفصل به صورت زنده گزارش کرد. این گروه به دنبال تغییر رژیم در ایران است و با عربستان سعودی ارتباط دارد.

به ایران‌ما بپیوندید @iranmaa

https://goo.gl/Fa7jg6
Forwarded from پا به پای برف
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرفسور کیوان مزدا پزشک انساندوست که با انجام جراحی ها موفق زندگی راحت تر را به ده ها کودک معلول بازگردانده بود،امروز درگذشت.
دردیست غیر مردن کانرا دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن
Forwarded from ایران ما
خادمان بي‌جيره ومواجب

✍🏻 سيد علي ميرفتاح - منتشر شده در روزنامه اعتماد

🔹تشت رسوايي اكثر اين شبكه‌هاي فارسي‌زبان ماهواره‌اي از بام افتاده. حتي بچه‌مدرسه‌اي‌ها هم فهميده‌اند كه بي‌طرفي و حرفه‌اي‌گري در اين شبكه‌ها شوخي است. ديروز چندتا از بچه‌هاي خوش ذوق تنظيم خبر مربوط به پيروزي ايران را در لاهه، در بي‌بي‌سي فارسي مقايسه كرده بودند با بي‌بي‌سي جهاني. انگار يكي از خبرها را پمپئو تنظيم كرده بود، ديگري را ظريف. بعد از اين قصه خزر و قضيه نفت و ماجراي دلار بعيد است كسي هنوز بر اين اعتقاد باشد كه اين شبكه‌هاي خبري بي‌طرفند و جز حقيقت به چيز ديگري سرسپرده نيستند.

🔸حقيقت؟ خيلي از اينها كه امروز در اين تلويزيون‌ها خبر مي‌خوانند و تحليل سياسي مي‌كنند چند سال پيش در روزنامه‌ها و خبرگزاري‌هاي داخلي كار مي‌كردند، الحق والنصاف بچه‌هاي بدي هم نبودند. اما دست روزگار آنها را به سخت‌ترين آزمون ملي كشاند. خدا عاقبت همه ما را ختم به خير كند. به خودم و به شما يادآوري مي‌كنم كه همه ما در معرض امتحانيم و به پول و سياست و تمناهاي شخصي سنجيده مي‌شويم. حتي بعضي از اينها كه در ايران اينترنشنال كار مي‌كنند سابقه چپ دارند و از قبل از انقلاب طرفدار خلق بوده‌اند و براي مبارزه با سرمايه‌داري هزينه داده‌اند. اما بازي دهر آنها را حقوق بگير سعودي‌ها كرده و به خدمت نظام سلطه درآورده. در دلار امريكا و ريال سعودي و پوند انگليسي جذبه سفت و سختي وجود دارد كه همه‌كس نمي‌تواند از آن بگريزد. به قول سعدي «مصاف پلنگان نيايد ز مور».

🔹احتمالا هيچكدام از دست‌اندركاران اين شبكه يا شبكه‌هاي ديگر نمي‌پذيرند كه به خدمت سعودي و امريكا و اسراييل درآمده‌اند و كماكان داعيه «خبرنگار مستقل بودن» دارند و بر اين باورند كه به وظيفه حرفه‌اي/ رسانه‌اي خود عمل مي‌كنند. اما آيا دستمزد گرفتن از ملك سلمان و پسرش وظيفه حرفه‌اي است و منافاتي با مستقل بودن و حرفه‌اي بودن ندارد؟ سعودي‌ها پول هنگفتي داده‌اند و بيشتر سهام اينديپندنت را خريده‌اند. شنيدم كه خيلي از ژورناليست‌هاي انگليسي به همين دليل از اينديپندنت بيرون آمده‌اند و چنين ننگي را به جان نخريده‌اند.

🔸يك حساب دو دو تا چهارتاي ساده است اما آدميزاد معمولا خودش را توجيه مي‌كند و قسم خوردن به سر ملكه بريتانيا را يا به خدمت بن‌سلمان درآمدن را و زير بليت ترامپ رفتن را به اسم مبارزه سياسي و مخالفت با ايدئولوژي جمهوري اسلامي لاپوشاني مي‌كند. ايدئولوژي؟ مبارزه؟ برفرض هم كه چهارتا بي‌خبر از همه جا باور كردند، شما خودتان كه مي‌دانيد انگيزه‌ها و انگيخته‌هاي رسانه‌اي‌تان چه پيوند تنگاتنگي باهم دارند. پسران يعقوب وقتي به اين نتيجه رسيدند كه يوسف را به چاه بيندازند، نفس اماره به دادشان رسيد و اين كار را در نظرشان نيكو جلوه داد.

🔹سر وجدان را راحت مي‌شود كلاه گذاشت اما كافي است بتوانيم دقايقي خودمان را از بيرون ببينيم و جايگاه و پايگاه خود را در مناسبات قدرت و سياست دنيا بفهميم. آن وقت است كه بايد دعا كنيم زمين دهان باز كند و ما را ببلعد و روسياهي‌مان را بپوشاند. بارها در اين منتهااليه روزنامه نوشته‌ام كه جنگ رسانه‌اي تمام‌عيار راه‌افتاده. عربستان و اسراييل و امريكا با تمام وجود به ميدان آمده‌اند و بيست و چهارساعته دارند روي ذهن وضمير ما كار مي‌كنند. جنگ كه شاخ و دم ندارد. آنها از كانال‌هاي تلگرامي را مشغول خريدند تا شبكه‌هاي بزرگ را.

🔸بعضیها هم نزده مي‌رقصند و بي‌پول و خواهش در خدمت نظام سلطه‌اند. خسر‌الدنيا و الآخره همين‌ها هستند كه بي‌جيره و مواجب دروغ‌هاي مايوس‌كننده را به نفع امريكا و متحدانش كپي‌پيست مي‌كنند. اين كپي پيست‌ها را فكر نكنيد تاثيري كمتر از من‌و تو و ايران اينترنشنال و ام‌بي‌سي دارند. دروغي كه باعث قدرتمند شدن و فراگير شدن ايده امپرياليسم شود، حتي از كار رسانه‌اي منسجم خطرناك‌تر و بدتر است. لااقل در آنها انگيزه مالي نهفته است، در اينجا ناداني و فريب‌ و ساده‌لوحي. نگذاريد اين گوشي‌هاي موبايل و اين تلويزيون‌هاي وابسته شما را به هرجا كه مي‌خواهند ببرند و شما را به پياده‌نظام مفت و مجاني جنگ رسانه‌اي تبديل كنند. به زودي با شما از مسووليت كپي‌پيست خواهم گفت و خطر بي‌مبالاتي در سند و ريسيو دروغ‌ها و شوخي‌هاي سياه و حرف‌هاي نااميد كننده را به خودم و شما گوشزد خواهم كرد.

به ایران‌ما بپیوندید @iranmaa

https://ibb.co/nNtRZU
🔴 توضیحاتی درباره یک تور رسانه‌ای

صدرا محقق

🔷 شرکت ملی نفتکش یک تور رسانه‌ای با حضور ده نفر از سردبیران، معاونان سردبیر و دبیران سرویس تعدادی از رسانه‌ها با هدف آشنایی با ابعاد مختلف کار، چشم‌انداز و مشکلات و سختی‌های کار دریانوردان، چه اقتصادی و چه اجتماعی برگزارکرد، خبرها و گزارش‌های سفر هم طبق روال در حال انتشار است.

🔶 در این سفر کاری، از اهالی رسانه‌ها دبیران اقتصادی خبرگزاری‌های ایرنا، ایسنا، تسنیم، سردبیر روزنامه همشهری، سردبیر وب‌سایت انتخاب، معاون سردبیر عصر ایران، عضو شورای سردبیری خبرآنلاین، سردبیر سابق روزنامه ایران و من به عنوان دبیر گروه اجتماعی شرق حضور داشتیم.

🔷 جزئیات این تور رسانه‌ای در کانال نفتکش، شامل لیست حاضران و دلایل برگزاری بعلاوه عکس‌های بازدیدها و نشست‌های خبری منتشر شده. عکس‌هایی از بازدید از موتورخانه، اتاق فرماندهی، عرشه نفتکش و نشست خبری با ناخدا و مهندسان کشتی و همینطور نشست خبری و بازدید از پالایشگاه ستاره خلیج فارس.

🔶 علت حضور من در این سفر که با دعوت رسمی نفتکش و با دستور مستقیم سردبیر شرق بود، تهیه گزارشی تحقیقی درباره «خانواده‌های فصلی» است (سوژه‌ای که به دلایل حرفه‌ای مایل به اعلامش نبودم) در این خانواده‌ها یکی از والدین ماه‌ها در خانه حضور ندارد و اعضا با مشکلاتی پیچیده مواجه هستند.

🔷 دریانوردان به دلیل سفرهای طولانی که گاهی تا 9 ماه هم طول می‌کشد از اصلی‌ترین افرادی هستند که «خانواده فصلی» دارند و به همین دلیل بهترین سوژه برای من به عنوان خبرنگار اجتماعی هستند، این سفر فرصتی بود تا از نزدیک با شرایط آنها آشنا شوم و با خودشان برای تکمیل گزارش حرف بزنم.

🔶 با این همه به شکلی عجیب برخی همکاران محترم این موضوع را به یک حاشیه صرف تقلیل داده‌اند و آن را با زبانی غیرصادقانه یک سفر تفریحی با هزینه بیت المال و ... عنوان کرده‌اند. حال آنکه همه جزئیات و عکس و لیست حاضران و شرح بازدیدها و نشستهای خبری این سفر کاری منتشر شده است.

🔷 اما کسانی از همکاران خبرنگار، تا این لحظه -3 روز بعد از سفر- با هیجان در شبکه‌های اجتماعی مشغول افشاگری و درخواست برای اعلام لیست حاضران هستند. حال آنکه به جای این همه صرف انرژی در توییتر و تلاش برای ارائه نقش خبرنگاران پرسشگر، کافی بود این جزئیات را مشاهده و منتشر می‌کردند.

🔶 هر چند متاسفانه شواهد نشان می‌دهد مساله فقط یک کم‌دقتی خبرنگارانه نیست. بلکه با بررسی جزئیات این واکنش‌ها به نظر با یک ماجرای تخریبگرانه، غیرصادقانه و همراه با ظاهرسازی غیراخلاقی مواجه هستیم و کسانی تعمدی و با هدف وارونه‌نمایی، با وجود اطلاع گفته‌اند این سفر تفریحی بود.

🔷 حال آنکه سفری که بازدید از پالایشگاه و موتورخانه نفتکش، نشست خبری و مصاحبه با خدمه و ناخدای کشتی و... دارد به وضوح نمی‌تواند تفریحی باشد. همینطور برخی از این دوستان با انتشار یک عکس خاص از مجموعه عکس‌های این سفر ثابت کردند همه عکس‌ها و توضیحات منتشر شده از این تور را دیده‌اند.

🔶 آنها با سانسور هدفمند و عدم روایت بخش مهم و اصلی سفر تلاش می‌کنند آن را تعمدی به شکلی دیگر روایت کنند. داخل نفتکش طبیعتا اتاق کنفرانس وجود ندارد، جایی که جلسات و نشست خبری برگزار می‌شد اتاق غذاخوری خدمه کشتی است و روی میز به صورت دائمی وسایل پذیرایی برای خدمه موجود است.

🔷 این دوستان - درست عین بعضی رسانه‌های خاص - از بین همه عکس‌ها فقط همین یک مورد را منتشرکرده‌اند. جالب اینکه، آنها همچنان خود را در حال تلاش برای افشای لیست حاضران در این سفر نشان می‌دهند. حال آنکه از لیست کامل حاضران که همان روزها منتشر شده مطلع هستند و عمدا چیزی نمی‌گویند.

🔶 به غیر از جزئیاتی که خود برگزارکنندگان سفر منتشر کرده‌اند، من هم از همان روز اول، همه جزئیات حضور در این سفر کاری را دقیقه به دقیقه در اینستاگرامم که صفحه‌ای پابلیک هم هست منتشر کرده‌ام و همچنان قابل مشاهده است و خیلی از این دوستان نیز آن را دیده‌اند و به آن واکنش نشان داده‌اند.

🔷 متاسفانه هدف نه روشنگری و روایت صادقانه بلکه چیز دیگر است. چه آنکه بخشی اصلی اعتراض و خشم‌شان ناشی از عدم حضور خودشان در این سفر است. در صحبت حضوری کل حرف‌شان این است که چنین سفری حق ما بود، اما با دو رویی در شبکه‌های اجتماعی این سفر را «صرف هزینه از بیت‌المال» می‌خوانند.

https://www.instagram.com/p/Bo9kmg6nFjb/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=chwjkia8yck8
«با آشغال جمع کردن از ساحل، محیط زیست نجات پیدا نمی‌کند»

🌎 ژاپن به مصرف‌گرایی شهرت دارد. آنقدر که بنظرم چرخ این اقتصاد عظیم را تا حد زیادی همین مصرف‌گرایی می‌چرخاند. اینجا کلا چیزی تعمیر نمی‌شود، همه چیز دور انداخته می‌شود، البته تا حد بسیار زیادی هم زباله ها بازیافت تفکیک و بازیافت می‌شوند.

شما چقدر برای محافظت از محیط زیست ارزش قائلید؟ مثلا پارسال که هنوز دلار بالا نرفته بود و ذهن همه را مغشوش نکرده بود، چه می کردید؟

«فعال محیط‌‌‌زیست» کیست؟ کسی که پلاستیک‌‌‌به‌‌‌دست می‌‌‌رود توی ساحل و جنگل، و آشغال جمع می‌‌‌کند؟ یا فردی که از خانه با خودش ظرف به بازار می‌‌‌برد تا از پلاستیک استفاده نکند؟ یا کسی که دائماً به مردم دربارۀ خطرات زیست‌‌‌محیطی هشدار می‌دهد؟...

ترجمه این مقاله از گاردین رو اینجا با لمس Instant View بخوانید:

https://goo.gl/6W2Npm

@alirecommends
گزارشی از گاردین درباره پشت پرده تلویزیون فارسی‌زبان عربستان در لندن:

سعود القحطانی، مشاور بن‌سلمان که طبق گزارش‌ها در بازجویی اسکایپی جمال خاشقجی پیش از قتلش گفت «سر سگ را برایم بیاورید»، پدرخوانده تلویزیون ایران اینترنشنال است:
https://www.theguardian.com/world/2018/oct/31/concern-over-uk-based-iranian-tv-channels-links-to-saudi-arabia
🔸 قانون منع به‌كارگيري بازنشستگان دير شفاف شد

رضا زندی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر نفتی در یادداشتی نوشت:

▫️«تا كي؟»، اين سوالي است كه اگر پيش روي سال‌هاي مديريت برخي مسوولان قرار گيرد ممكن است تحول مفيدي بيافريند. مديراني كه انگار تكيه زدن بر صندلي دولتي يا شركت‌هاي شبه‌دولتي را، حتي بعد از دوره بازنشستگي، ارث خود مي‌دانند. از اين اداره به آن اداره، از اين وزارتخانه به آن سفارتخانه. مي‌روند تا فقط عنوان‌شان «رييس» بماند. ‌

▫️اي كاش قانون منع به‌كارگيري بازنشستگان و اصلاح آن، خيلي پيش از اين تصويب و ابلاغ مي‌شد. باور كنيد داشتن راننده شخصي، دفتر مرتب، مسوول دفتر، پاداش، حق جلسه و سفر، آن هم نه از جيب خود، بلكه از كيسه مردم، چنان جذاب است كه برخي حاضرند به هر ‌بندي آويزان شوند تا فقط آن بالا بمانند. چه ماجراها كه در اين سال‌ها به چشم‌مان نديده‌ايم!

▫️قانون منع به‌كارگيري بازنشستگان دير شفاف شد. شايد اما هنوز ابهام‌هايي داشته باشد. مثلا آيا، وزرا با وجود اين قانون، اجازه دارند نمايندگان كشور را از ميان بازنشستگان به سازمان‌هاي بين‌المللي معرفي كنند؟هم در وزارت نفت از اين سمت‌ها داريم هم احتمالا در وزارتخانه‌هاي امور خارجه و اقتصاد و دارايي. از اوپك گرفته تا... دقت كنيد كه اين افراد تا روزي كه از سوي دولت ايران معرفي شده باشند مي‌توانند به آن سازمان رفت و آمد كرده و در تصميمات عمومي آن تاثيرگذار باشند وگرنه به آن سازمان بين‌المللي مامور نشده‌اند، كارمند دبيرخانه يا دبيركل آنجا هم نيستند. اگر كسي استدلال كند كه جايگزين‌هايي براي بازنشستگان در برخي سمت‌ها نداريم يك سوال ساده پيش رويش مي‌گذارم. «تاكي؟»

متن کامل این یادداشت را در #خبرآنلاین بخوانید: 👇
https://www.khabaronline.ir/news/1130134

@KhabarOnline_IR
Forwarded from ایران ما
شصت‌وپنج سال ایران آزاری

✍🏻 احسان منصوری

🔹از کودتای سال ۳۲ علیه دولت محمد مصدق تا امروز، یعنی اعمال تحریم‌های گسترده غیرانسانی توسط ترامپ، دولت آمریکا مشغول ایران آزاری و آسیب زدن به کشور ما بوده.
کودتای نظامی، تحریم‌های اقتصادی، کمک لجستیکی و اطلاعاتی به دشمنان، تقویت سازمان‌های تروریستی، ساخت و تقویت رسانه‌ و هدایت جنگ تبلیغاتی و انواع دیگر تاکتیک‌ها و ابزارها در این دشمنی آشکار ۶۵ ساله توسط دولت آمریکا به کارگرفته شده‌اند.

🔸مایه افسوس است که این ستیزه‌جویی طولانی مدت، به واسطه سیاست‌های تبلغاتی داخلی عملا از ذهن مردم ایران پاک شده است.
تبلیغات ضعیف و منزجر کننده رسانه‌های حکومتی، تعطیلی‌های اجباری روز ۱۳ آبان، نقاشی کردن پرچم آمریکا زیرپای مردم، برخورد و حذف و زندانی کردن منتقدان مستقل به اسم مقابله با نفوذ آمریکا و ده ها مورد دیگر، بخش مهمی از ایرانیان را به روایت ۶۵ سال تنش میان دو کشور مشکوک ساخته تا آنجا که از «آمریکاستیزی» در ایران سخن می‌گویند.

🔹واقعیت اما آن است که اگر در ایران شعار نماز جمعه و صبحگاه مدارس مرگ بر آمریکا بوده، دولت آمریکا از هر اقدامی برای نابودی و تجزیه‌ ایران، ویرانی زیرساخت‌هایش و قتل خاموش مردمش دریغ ننموده است.
از سال ۳۲ تا ۵۸ دولت آمریکا یک دولت مردمی را سرنگون کرده و نقش مهمی در تثبیت دیکتاتوری و سرکوب مردم در سال‌های پس از آن بازی کرده. شاید تنها موردی که بتوان به عنوان ضربه طرف ایرانی به آمریکایی محسوب کرد، اشغال سفارت این کشور در تهران و گروگانگیری دیپلمات‌هایی بود که البته با سیگنال‌هایی از سمت حزب جمهوری‌خواه، تا پس از سقوط کارتر آزاد نشدند.

🔸همین یک مورد که با آزادی و سلامت همه گروگان‌ها خاتمه یافت، سال‌هاست در محور تمام تبلیغات ضدایرانی قرار دارد و هر اقدام آمریکا را به واسطه آن مشروع می‌دانند. اما واکنش دولت آمریکا هولناک است. حمایت تمام عیار این کشور از دولت صدام در جنگ ۸ ساله و حتی حمایت از حملات شیمیایی این کشور، حمایت از محاصره نفتی ایران، قتل عام ۲۹۰ مسافر یک هواپیمای مسافربری و ده‌ها اقدام خصمانه دیگر آن قدر شنیع و آسیب‌زا بوده که جایی برای بحث اشغال سفارت باقی نمی‌گذارد.
دولت‌های آمریکایی ریگان، بوش پدر، کلینتون، بوش پسر و اوباما بدون استثنا در سیاست تحریم اقتصادی، محاصره دیپلماتیک و کمپین رسانه‌ای علیه ایران ثابت قدم بوده‌اند. در دوره اوباما سنگین ترین تحریم‌های اقتصادی تاریخی علیه ایران اعمال شد.

🔹سه عامل تداوم ایران‌آزاری را موجب شده است:
اول اهمیت استراتژیک ایران به لحاظ موقعیت جغرایایی، توان انسانی و نفوذش در منطقه.
دوم تنهایی استراتژیک ایران و همسویی رقبای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با دولت آمریکا (متاثر از عوامل مذهبی، قومی، اقتصادی).
سوم تفاوت سطح قدرت میان دو کشور: یکی دارای اقتصاد برتر جهان و تسلیحات پیشرفته و بمب اتمی و دیگری با اقتصاد ضعیف، تسلیحات متوسط و نداشتن بازدارندگی قطعی.

🔸مادامی که این عوامل برقرار است، مسائل ایران با آمریکا راه حل ساده و آسان نخواهد داشت. مردم ایران اما بدون دانستن سابقه و دلیل این دشمنی دیرینه، مقهور جنگ روانی خواهند بود و فشارهای اقتصادی را به مراتب شدیدتر احساس می‌کنند.
نبود آزادی بیان در داخل کشور همچنان مهمترین عامل شکست ما در این جنگ تبلیغاتی ست.

به ایران‌ما بپیوندید @iranmaa

https://ibb.co/j9JoSf
Forwarded from ایران ما
سرمایه‌گذاری دو میلیارددلاری عربستان برای ترور مقامات ایرانی، جنگ اقتصادی و جنگ روانی

✍🏻 فرشاد توماج

🔹روزنامه نیویورک تایمز فاش کرده است سال گذشته مقامات امنیتی عربستان (نزدیک به محمدبن‌سلمان)، در جلسه‌ای از گروهی از ثروتمندان خواسته بودند که منابع خود را صرف ترور دشمنان ایرانی عربستان کنند. یکی از پیشنهادات ترور سردار سلیمانی بوده است.
در این جلسه که در اسفند ۹۶ در ریاض برگزار شده، ژنرال احمد العسیری نیز حضور داشته. (از آمران قتل خاشقجی). در در جریان این دیدار، ثروتمندان سعودی پیشنهادی ۲ میلیارددلاری برای استفاده از شرکت‌های امنیتی-اطلاعاتی خصوصی به جهت خرابکاری در اقتصاد ایران ارائه دادند.

🔸هماهنگ‌کننده این جلسه "جرج نادر" است که سابقه امنیتی پررنگی دارد و همان کسی است که نامش در تحقیقات مربوط به دخالت خارجی در انتخابات آمریکا آمده. او رابط دولت‌های عربستان و امارات با تیم ترامپ بوده است. جرج نادر پیش از جلسه با تجار در ریاض، طرح ضربه به ایران را با محمدبن‌سلمان و مقامات کاخ سفید نیز مطرح کرده است.
فرد دیگر حاضر در جلسه‌ای که در آن بحث ترور سردار سلیمانی توسط سعودی‌ها مطرح شده، جوئل زامل بود، تبعه اسراییل که پیوندهای قدرتمندی با نهادهای امنیتی اسرائیل دارد. هر دوی این افراد قبلا توسط مولر، مسئول پرونده ترامپ در واشنگتن بازجویی شده بودند.

🔹به گزارش نیویورک‌تایمز و به شهادت کسانی که در جلسه بودند، مقامات سعودی از حاضرین که برای توطئه برعلیه اقتصاد ایران جمع شده‌اند، در مورد امکانات عملیات کشتار و ترور برعلیه مقامات برجسته ایرانی سوال کرده بودند. جواب حاضرین این بوده که باید با وکلای خود مشورت کنند.
بعد از مخالف وکلای تجار با طرح ترور مقامات، نادر مشخصات یک شرکت لندنی را دادند که متشکل از نظامیان سابق انگلیسی است و ممکن است به انجام پروژه ترور علاقمند باشد.

🔸ژنرال احمد العسیری، فرد حاضر جلسه در جلسه، مشاور برجسته ویژه محمدبن‌سلمان است که چهره خارجی خبری عربستان‌سعودی در سالهای بعد از ۹۵ است که نقش زیادی در ارائه تحلیل‌های خوشبینانه در مورد تحرکات نظامی و اقتصادی عربستان در اتاق فکرهای آمریکایی دارد.
ظهور او در فضای عربستان نمادی از قدرت گیری محمدبن‌سلمان بود اما با ماجرای قتل خاشقجی او قربانی شد و از سمت خود عزل شد.

🔹به گزارش نیویورک‌تایمز، جوئل زامل و جرج نادر در زمستان ۹۴ پروژه‌ای برای فروپاشی اقتصادی ایران را به آمریکا ارائه کردند که مبتنی بر ردیابی و مصادره اموال ایران، همچنین ایجاد شبکه‌های جعلی فارسی‌زبان برای تاثیر بر افکارعمومی ایرانیان بود. نيويورک‌تایمز می‌نویسد بخش مهمی از برنامه زامل و جرج نادر مبتنی بر خلق شبکه‌های اجتماعی فارسی‌زبان بود که علاوه بر تبلیغ علیه حکومت، با ایراد اتهامات کاذب درباره مقامات، مسئولان رسمی ایران را نیز علیه یکدیگر تحریک می‌کرد.

🔸برنامه توطئه علیه اقتصاد ایران در جلسه‌ای در ماندارین‌اورینتال هتل به ژنرال عسیری ارائه شد. عربستان‌سعودی به انجام پروژه اظهارتمایل کرده بود، اما به علت تبعات آن خواهان شنیدن نظرات ترامپ قبل از تصمیم‌گیری شده بودند. بعدها این دونفر بارها با مقامات ترامپ دیدار کردند. به گزارش نیویورک‌تایمز، همزمان با جلسه با عسیری، جرج نادر جلسات همزمانی هم با خود محمدبن‌سلمان داشته که گاها به آنها اشاره می‌کرده. نزدیکی احمد العسیری به محمدبن‌سلمان بی‌خبری ولیعهد از این توطئه‌ها را سخت می‌سازد.

پ.ن: تصویر زیر متعلق به جرج نادر (مشاور ولیعهد امارات) در کنار محمدبن‌سلمان (ولیعهد عربستان) است.

به ایران‌ما بپیوندید @iranmaa

https://ibb.co/bMSXkA
2024/09/29 10:27:07
Back to Top
HTML Embed Code: