Telegram Web Link
*
رفتارهای تخریبی در ارتباط

نیاز به تایید دیگران (نشان از ضعف در عزت نفس شماست)

*داشتن حساسیت بیش از حد (زودرنجی شما فرد مقابلتان را در تنگنا قرار می دهد)

*بد بینی و بدگمانی:
بی اعتمادی ،قهر و تنببه باعث حالت تدافعی و دور شدن اطرافیانتان می شود

*نصیحت کردن و نگاه بالا به پایین:
اگر به شکل اغراق آمیز اطرافیانتان را نصیحت می کنید و یا دانسته ها و تجاربتان را به رخشان میکشید خیلی زود آنها را از خویش
دور میکنید.

*بکار بردن زیاد کلمه ی "من"
وقتی بیش از حد بخواهید تفاوتتان را با دیگران
بیان کنید، نا خودآگاه دیگران را دلزده می کنید

*توقع بیش از حد:
اگر انتظار داشته باشید طرف مقابلتان دقیقا
همان طور که شما دوست دارید با شما رفتار
کند، در روابطتان صمیمیت پدیدار نخواهد شد.

*هر چیزی را به خود گرفتن:
بسیاری از اوقات منظور دران شخص شما
نیست و اگر به شکل مداوم همه چیز را به
خودتان نسبت دهید،اطرافیانتان از شما دوری
خواهند کرد....

💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:

👇👇👇👇👇👇

@rraavvaann
*
این ما هستیم که به دیگران پیام می دهیم چگونه با ما رفتار کنند!

یکی از روش های ارزیابی عملکرد ما بازخورد اجتماعی است. این که ما خودمان را در آینه دیگران ببینیم.
نحوه برخورد ما با دیگران نشان دهنده شخصیت ماست؛
وقتی که فردی بیش از حد شوخ طبع باشد و دیگران را تمسخر کند، اطرافیان این پیام را دریافت می کنند این شخص دلقک می باشد.
یا وقتی شخصی مطیع باشد و قدرت نه گفتن نداشته باشد دیگران متوجه می شوند که این شخص یک برده است واز او بیگاری می کشند.
و یا وقتی دانش آموزی سر کلاس بی موقع
حرف می زند، به معلم می گوید با من برخورد کن!
وقتی شما مدیریت اقتصادی ضعیفی داشته باشید همسرتان می فهمد که این کاره نیستید و بر شما مسلط می شود و در نهایت برچسب زن ذلیلی می خورید.
پس ما خودمان با رفتارمان، با حرف زدن مان، با عملکردمان به دیگران می گوییم که چگونه با ما رفتار کنند.
یادمان باشد احترام، احترام می آفریند،پرخاشگری، پرخاشگری می آورد ....

🔽🔽
https://chat.whatsapp.com/KbXpoJ0pG5W3punDQuhe0J
*
این تمرین مناسب افرادی است که از رابطه عاطفی خود شکایت دارند.

یک قلم و کاغذ بردارید و پاسخ این سوالات را یادداشت کنید:

*سوال اول: چند ویژگی منفی افرادی که شما را بزرگ کرده اند و در دوران کودکی روی اعصاب شما بود را نام ببرید. بطور مثال: مادرم مشغول کارهای خودش بود و توجه خاصی به من نداشت، پدرم پرتوقع و کنترلگر بود و مدام من را با دیگران مقایسه می کرد.

*سوال دوم: حالا چند ویژگی مثبت آنها را فهرست کنید. بطور مثال : مادرم کارهای شخصی من را انجام می داد و اجازه نمی داد من دست به سیاه و سفید بزنم. پدرم به ندرت به خواسته های من نه می گفت و هرچه می خواستم برایم فراهم بود.

*سوال سوم: در دوران کودکی مهمترین خواسته شما چه بود و از نظر عاطفی برایتان چه معنایی داشت؟ مثلا دوست داشتم پدرم به من افتخار کند. یا مهمترین خواسته من داشتن دوچرخه بود و معنایش برایم این بود که بین همسالانم محبوب می شدم .

*سوال چهارم: وقتی بچه بودید و اوضاع مطابق خواسته تان پیش نمی رفت چه رفتاری نشان می دادید؟ بطور مثال قهر می کردم، لج می کردم یا در تنهایی خودم گریه می کردم.

*حالا برگردیم به زمان حال .‌‌‌..

آیا شما جذب افرادی می شوید که ویژگی های منفی سوال یک را دارا هستند؟ مثلا با آدم های سرد و بی توجه وارد رابطه می شوم (شبیه مادرم).

آیا ویژگی های مثبتی که در جواب سوال دوم نوشتید را وظیفه همسر یا نامزد خود می دانید؟ مثلا باید تمام خواسته های من را فراهم کند چون در خانه پدرم اینطور بود.

آیا توقعات شما از همسر یا پارتنرتان در واقع تلاش شماست تا همان نیاز عاطفی ارضاء نشده کودکی خود را برآورده کنید؟ مثلا انتظار دارم از هیچکسی جلوی من تعریف نکند تا احساس کنم به من افتخار می کند.

آیا هنوز هم وقتی اوضاع برخلاف میلتان پیش می رود شبیه دوران کودکیتان رفتار می کنید ؟ مثلا قهر می کنم یا به طرف مقابل بی محلی می کنم.

بعضی زوجین با شکایت از بی توجهی، سردمهری و خودخواهی طرف مقابلشان به مشاور مراجعه می کنند. می توان درک کرد شما در چنین روابطی چقدر تحت فشار هستید و مستاصل می شوید اما اگر پاسختان به یک یا چندتا از سوالات بالا مثبت باشد نشان می دهد که انتخاب این فرد و روش هایی که شما برای حل مسائلتان با او در پیش گرفته اید چندان تحت تاثیر عقل و منطق شما نیست و فرآیندهای ناخودآگاه شما در این میان نقش قابل توجهی بازی می کنند که می تواند به مشکلات شما دامن زده و مانع برآورده شدن نیازهای عاطفی شما شوند.

💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:

👇👇👇👇👇👇

@rraavvaann
*
افراد با این ویژگی ها مناسب ازدواج نیستند:

*اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود، مسئولیت کاری را به عهده نمی گیرد.(تنبلی و بی مسئولیتی)

*اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود ارتباط سازنده و راضی کننده ندارد. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران)

*اگر در زندگی، مرتب شغل خود را عوض کرده، با دوستان زیادی به خاطر مشکلاتی قطع رابطه نموده، رشته تحصیلی خود را تغییر داده یا ترک تحصیل کرده، علائق خود را نیمه کاره رها کرده و ثبات فکری، احساسی و رفتاری ندارد. (عدم ثبات فکری، احساسی و رفتاری)

*اگر بیشتر به جای گوش کردن، صحبت می کند و بیشتر از آنکه سعی کند دیگران را بفهمد، سعی دارد که دیگران وی را درک کنند. (عدم مدیریت رابطه)

*اگر در آینه نگاه دیگران، وی فردی غرغرو، سرزنش گر، وابسته، احساساتی، بدبین، گوشه گیر، پرخاشگر، دمدمی مزاج، خودخواه، به نظر می آید (اختلال شخصیت)

💠@rraavvaann
*
همسرداری

با تعریف کردن مدام از خود و ایجاد برتری خود نسبت به همسرتان، اعتماد به نفس او را پایین نیاورید.

در انجام امور حتما با همسرتان مشورت کنید و تک رای نباشید تا او حضورش را در زندگی بیشتر لمس کند و به پوچی نرسد، که همیشه در نهایت تصمیم گیرنده فقط همسرم هست و من هیچ نقشی در زندگی خود ندارم.

وقتی همسر شما از چیزی ناراحت و عصبانی هست او را با مهر و محبت آرام کنید و برای او تکیه گاه مناسبی باشید، بگویید که شرایط او را به خوبی درک می‌کنید و آنچه در توان دارید بکار می‌برید و او را حمایت می‌کنید. به این صورت او احساس غرور می‌کند؛ از پشتوانه عاطفی محکمی که دارد.

با همسر خود هیچگاه لجاجت و مشاجره نکنید و در ضمن برای به گردش و مهمانی رفتن به همراه زن و فرزندان خود وقت بگذارید و پیشنهاد همسرتان را در این مورد به علت کار و خستگی رد نکنید.

لطفا امتیازهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی فامیل خود را در صورتی که با همسر شما فاصله دارد، مطرح نکنید.

💠@rraavvaann
*
فاصله

شاید زن‌ها بیشتر دوست داشته باشند که هر لحظه‌ را با مرد زندگی‌شان بگذرانند، اما مردها دوست دارند گاهی فاصله بگیرند. آنها گاهی به تنها بودن نیاز دارند.
خیلی از مردها در خانه، مکانی را به مطالعه، تعمیر ابزار یا ورزش کردن اختصاص می‌دهند و اوقات‌شان را به‌تنهایی در آنجا سپری می‌کنند. این به‌معنای این نیست که علاقه‌ای به شریک‌شان ندارند، بلکه حقیقت این است که آنها به این تنهایی نیاز دارند.

اجازه بدهید او آزاد باشد، این کار رابطه‌تان را محکم‌تر می‌کند.

💠@rraavvaann
*
این تمرین مناسب افرادی است که از رابطه عاطفی خود شکایت دارند.

یک قلم و کاغذ بردارید و پاسخ این سوالات را یادداشت کنید:

*سوال اول: چند ویژگی منفی افرادی که شما را بزرگ کرده اند و در دوران کودکی روی اعصاب شما بود را نام ببرید. بطور مثال: مادرم مشغول کارهای خودش بود و توجه خاصی به من نداشت، پدرم پرتوقع و کنترلگر بود و مدام من را با دیگران مقایسه می کرد.

*سوال دوم: حالا چند ویژگی مثبت آنها را فهرست کنید. بطور مثال : مادرم کارهای شخصی من را انجام می داد و اجازه نمی داد من دست به سیاه و سفید بزنم. پدرم به ندرت به خواسته های من نه می گفت و هرچه می خواستم برایم فراهم بود.

*سوال سوم: در دوران کودکی مهمترین خواسته شما چه بود و از نظر عاطفی برایتان چه معنایی داشت؟ مثلا دوست داشتم پدرم به من افتخار کند. یا مهمترین خواسته من داشتن دوچرخه بود و معنایش برایم این بود که بین همسالانم محبوب می شدم .

*سوال چهارم: وقتی بچه بودید و اوضاع مطابق خواسته تان پیش نمی رفت چه رفتاری نشان می دادید؟ بطور مثال قهر می کردم، لج می کردم یا در تنهایی خودم گریه می کردم.

*حالا برگردیم به زمان حال .‌‌‌..

آیا شما جذب افرادی می شوید که ویژگی های منفی سوال یک را دارا هستند؟ مثلا با آدم های سرد و بی توجه وارد رابطه می شوم (شبیه مادرم).

آیا ویژگی های مثبتی که در جواب سوال دوم نوشتید را وظیفه همسر یا نامزد خود می دانید؟ مثلا باید تمام خواسته های من را فراهم کند چون در خانه پدرم اینطور بود.

آیا توقعات شما از همسر یا پارتنرتان در واقع تلاش شماست تا همان نیاز عاطفی ارضاء نشده کودکی خود را برآورده کنید؟ مثلا انتظار دارم از هیچکسی جلوی من تعریف نکند تا احساس کنم به من افتخار می کند.

آیا هنوز هم وقتی اوضاع برخلاف میلتان پیش می رود شبیه دوران کودکیتان رفتار می کنید ؟ مثلا قهر می کنم یا به طرف مقابل بی محلی می کنم.

بعضی زوجین با شکایت از بی توجهی، سردمهری و خودخواهی طرف مقابلشان به مشاور مراجعه می کنند. می توان درک کرد شما در چنین روابطی چقدر تحت فشار هستید و مستاصل می شوید اما اگر پاسختان به یک یا چندتا از سوالات بالا مثبت باشد نشان می دهد که انتخاب این فرد و روش هایی که شما برای حل مسائلتان با او در پیش گرفته اید چندان تحت تاثیر عقل و منطق شما نیست و فرآیندهای ناخودآگاه شما در این میان نقش قابل توجهی بازی می کنند که می تواند به مشکلات شما دامن زده و مانع برآورده شدن نیازهای عاطفی شما شوند.

💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:

👇👇👇👇👇👇

@rraavvaann
*
نگویید خودش مهم است، نه خانواده اش!

اگر هنگام تحقیق درباره همسر آینده تان متوجه شدید که در خانواده او مشکلاتی از قبیل اعتیاد وجود دارد و یا اینکه یکی از اعضای خانواده اش در زندان است چه باید کنیم؟ آیا وصلت با چنین خانواده ای صحیح است؟

قبل از وصلت با چنین خانواده ای باید تامل بیشتری کنیم و ازدواج را به تاخیر اندازیم و به مشاور مراجعه کنیم. مشاور در این مورد تا حدودی شما رابا شخصیت فرد و خانواده اش آشنا می کند. از آن جا که مشکلات خانوادگی ممکن است در تربیت فرزند نیز اثر بگذارد وصلت با چنین خانواده هایی که در آن ها چند معتاد وجود دارد یا میزان طلاق در اعضای خانواده و حتی بستگان درجه اول بسیار بالاست، پر خطر محسوب می گردد و ممکن است در آینده مشکلاتی را به وجود آورد.

💠@rraavvaann
*
اگر نیاز به خودابرازگری شما محدود شده باشد با سه نشانه مشخص خواهد شد:

*اول؛ به شدت با دیگران مهربان هستید و منعطف برخورد می کنید. همیشه سعی می کنید دیگران را راضی نگه دارید و از اطرافیان مراقبت می کنید.سخت به دنبال برآورده سازی نیازهای دیگران هستید . اصلا به نیازهای خودتان توجه نمی کنید . نمی توانید رنج و عذاب اطرافیان را تحمل کنید.انقدر برای دیگران کار می کنید که آنها به حال شما دلسوزی کنند و دچار احساس گناه شوند که چقدر برای شما مزاحمت ایجاد کرده اند.
اگر چه معتقدید از دیگران هیچ توقعی ندارید ، اما اگر اطرافیان قدر کارهای شما را ندانند، از درون دچار احساس ضعف و کینه توزی می شوید.(از نظر هورنای شما مهرطلب هستید .... و از نظر گلاسر شما دچار کنترل بیرونی هستید... این باور که دیگران می توانند شما را وادار به کاری کنند که دوست ندارید... و این که خودتان می توانید خود را وادار به کاری کنید که دوست ندارید!)

*دوم؛ به شدت خودتان را کنترل می کنید و دچار بازداری افراطی می شوید. ممکن است به کار اعتیاد پیدا کنید.
کل زندگی شما صرف کار می شود. ممکن است همه زندگی شما تبدیل به کار شود . شاید کار می کنید تا دیگران شما را آدم خوب و فوق العاده ای بشناسند. ممکن است وسواس نظافت در شما ایجاد شود یا کمال گرا شوید.

*سوم؛ مشکل سوم شما در حوزه خودابرازگری در ابراز خشم است.کینه توزی مزمن ممکن است در لایه های عمیق شخصیت شما جای گرفته باشد و گاهی اوقات کنترل آن از دست شما خارج شود.ممکن است افسردگی را نیز تجربه کنید.

💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:

👇👇👇👇👇👇

@rraavvaann
*
ازدواج با مهرطلب ها مجاز است؟

مهرطلبی یک تیپ شخصیت است که اگر شدید باشد، می تواند به اختلالات شخصیتی نزدیک شود. اما این تیپ حتی اگر شدید هم نباشد باز برای ازدواج دردسرهای زیادی درست می کند.

ازدواج با مهرطلب ها، یعنی همیشه بدهکار بودن، همیشه منبع تغذیه روانی فرد دیگر بودن و البته از دست دادن استقلال کامل!

*یک رابطه فرسایشی

مهرطلبی یکی از انواع تیپ های شخصیتی است که متاسفانه در فرهنگ ما به عنوان نوعی رفتار پسندیده شناخته می شود. در ابتدای آشنایی با یک مهرطلب، ممکن است خیلی تحت تاثیر محبت بی حد و مرز او قرار گیرید اما همین که وارد یک رابطه جدی و ازدواج با او شوید، می بینید که همه چیز بسیار طاقت فرساست. کم کم همه خونتان، انرژی، فردیت، هویت، آرامش و امنیت تان مکیده می شود ولی چون همه چیز در قالب مهربانی اتفاق می افتد، نمی توانید به راحتی از فرد مهر طلب فاصله بگیرید.

تیپ های مهرطلب یا کمک کننده آنهایی هستند که مرتب به فکر دیگران اند. خودشان را به آب و آتش می زنند تا به دیگران کمک کنند. توانایی نه گفتن ندارند و همین موضوع سبب می شود که همیشه گوش به فرمان دیگران باشند. در نهایت احساسات تخریبی و بسیار بدی را تجربه می کنند.

نیاز بسیاری به محبت و توجه دیگران دارند.از طرد شدن و تنها ماندن به شدت می ترسند.وابستگی و اتکای بیش از اندازه به دیگران دارند.

مهرطلب ها در بعضی مواقع بسیار پرتوقع می شوند و از دیگران انتظار دارند که کارهای خاصی را برایشان انجام دهند. بنابراین در ازدواج با افراد مهرطلب باید احتیاط کرد.

در پایان لازم به ذکر است هر تیپ شخصیتی تله هایی دارد که با شناخت و آگاهی از آنها فرد میتواند شخصیت خود را تعدیل کند و حتی شخصیت مهر طلب نیز گزینه مناسبی برای ازدواج باشد.

💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:

👇👇👇👇👇👇

@rraavvaann
*
در رابطه عاطفی ياد می‌گيريم؛
هم من،
هم طرف مقابلم،
هم خود رابطه؛
روزهاى خوب و بد خواهیم داشت!
پس اصرار به خوب بودن همه چيز یک " توهم " بيش نيست!
ما حتی علی رغم داشتن بهترین یار؛
قطعا روزهاى افتضاح هم خواهيم داشت.
هدف استراتژيك در رابطه عاطفى، مي تواند اين باشد كه واقع ‌بينانه روزهاى بد را بكاهيم،
و درست بحث كنيم؛
بدون اينكه به هم آسيب روانی بزنيم.

💠@rraavvaann
*
افرادی که به قصد استفاده از دیگران در حرف های شان اغراق می کنند، فقط اطلاعاتی می دهند که خودشان صلاح می دانند، پنهان کاری می کنند و اطلاعات شفاف نمی دهند فقط چون خودشان اینطور صلاح می دانند.
دیگران و حتی نزدیکان شان را تا جایی که برای شان سود و منفعتی داشته باشند می خواهند و اگر منفعتی نداشته باشی و مطیع نباشی تو را از مزایایی که در اختیارت گذاشته اند محروم می کنند در چه تله ای هستند و چطور باید با آنها رفتار کرد؟

*رفتارهایی که گفته شد بیشتر شبیه رفتار آدم های خودشیفته است. با افراد خودشیفته باید روی لبه تیغ راه رفت اگر جلوی شان کوتاه بیایی راحت قربانی می شوی، آنها از شما در جهت برآورده کردن نیازهای خودشان استفاده می کنند و هیچ اهمیتی هم به نیازهای شما نمی دهند.
از طرف دیگر اگر بخواهید مقابله به مثل کنید و روبروی شان بایستید جنگ و دعوا راه می افتد.

*با خودشیفته ها باید قاطع بود. باید بتوانند مرز تعیین کنید و به خواسته های نابجای شان نه بگویید.
روراست باشید و مستقیم به او بگویید وقتی فقط به فکر منافع خودش است چه احساسی پیدا می کنید و اگر دوباره خواست شما را وارد بحث های بی حاصل کند دامنه بحث را ببندید و محترمانه وارد بازی شان نشوید.

💠@rraavvaann
*
اغلب افراد كينه های عميق خود
را زير چاپلوسی ها و چرب زبانی های خود پنهان می كنند ..!!

قربان صدقه های افراطی می تواند
نشانه ای از پنهان كردن خشم ، ترس و كينه باشد ، كه بطور معكوس نشان داده می شود ...!!

💠@rraavvaann
*
چگونه تاثیر شبکه های اجتماعی بر روابط زناشویی را کاهش دهیم؟

فناوری یا تکنولوژی، از واجبات دنیای امروزی است که اگر کسی نحوه‌ی استفاده از آنها را بلد نباشد، فرقی با یک فرد بی سواد ندارد.

*شاید بگویید این تکنولوژی است که صفا و صمیمیت گذشته‌ها را از بین برده و انسان‌ها را از هم دور کرده.

*بله، تاحدودی درست می‌باشد

*اما ...

*تکنولوژی شما را از هم دور نکرده، بلکه استفاده ی اشتباه شما از آن و اعتیاد به شبکه‌ های اجتماعی باعث بروز این مشکلات می‌شود.

شما هنوز می‌توانید در خانه مادر بزرگ دور هم بنشینید و خاطره بگویید،

هنوز هم می‌توانید به پارک بروید، بدوید ولذت‌های گذشته را تجربه کنید.

اما خود شما هستید که با استفاده بیش از اندازه و همیشگی از تکنولوژی، زندگی خود را بی رنگ کرده اید.
نیاز نیست تمام لذت‌ها و شادی‌های خصوصی زندگی خود را با همه شریک شوید یا برای سالهای آینده ثبت کنید.

می‌توانید بنشینید، لذت ببرید و در خاطرات خود نگه دارید.

💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:

👇👇👇👇👇👇

@rraavvaann
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدئو امروز از مرز سه میلیون لایک هم گذشت

یه تحقیق ده ساله در چند کشوری که در قاره‌های مختلف بودن انجام میشه و نشون میده افراد در شرایط مشترک دقیقا همون کاری رو میکنن که مثلا یک نفر در یک قاره دیگه میکنه. یعنی این کارها؛ کارهاییه که مرز نداره.

جالب بود گفتم شماها هم ببینین
@rraavvaann
قبول کنیم بیان کردن پریودی طبیعیه
قبول کنیم تیرگی بعضی از قسمت های بدن طبیعیه
قبول کنیم اضافه وزن طبیعیه
قبول کنیم مو داشتن بدن طبیعیه
قبول کنیم سکس داشتن / باکره بودن طبیعیه
قبول کنیم جوش و کک و مک طبیعیه
قبول کنیم نیاز جنسی طبیعیه
قبول کنیم ازدواج نکردن طبیعیه

کاش یه روز همه اینارو درک کنن.
@rraavvaann
یه روزی میفهمی...
عمل کردن به حرفت بهتر از حرف زدنه؛
تنهایی بهتر از رابطه‌های نصفه و نیمه؛
سکوت کردن بهتر از بحثِ بی‌فایده؛
تمرکز روی‌ خودت بهتر‌‌ از دخالت در زندگی بقیه؛
و خودِ واقعیت بودن بهتر از تقلید کردن از دیگرانه...
@rraavvaann
👩‍🦳برای من تصویر زنان پنجاه و چند‌ساله‌ای که حوالی ساعت دوازده و نیم با کیسه‌ی خرید در خیابان قدم می‌زنند و به سمت خانه می‌روند، از آرامش‌بخش‌ترین تصاویر روز است.
زنانی با موهای قهوه‌ای رنگ‌کرده که شال را بی‌وسواس روی سر انداخته‌اند و با صندل پشت‌باز و مانتویی گشاد و رنگ روشن، آمده‌اند تا با خود یک کیلو گوجه‌فرنگی سرخ دست‌چین و یک بسته ماکارونی و کمی شوید و جعفری به خانه ببرند.
این زنان پنجاه‌ساله، با لب‌هایی کم‌رنگ و نگاه‌هایی مصمم، قهرمانان شهر من هستند.
زنانی که چیزهای زیادی را به چشم خود دیده‌اند.
اوایل جوانی را با دامن ماکسی و موهای پوش‌داده و لاک قرمز گذرانده‌اند و قلبشان در خفا برای فریدون‌ها و فرامرزها و سیروس‌ها تپیده و سپس آنها را لای شلوغی انقلاب گم کرده‌اند.

💠@rraavvaann

زنانی که نیمه‌کاره ماندن درس و دانشگاه را دیده‌اند، جنگ را دیده‌اند، موشک‌باران را دیده‌اند، کت‌های اِپُل‌دار و مانتوهای خفاشی و سگك‌های بزرگ و طلایی کمربند و مقنعه‌های چانه‌دار و مخفی شدن موها زیر روسری سیاه و پاک شدن لاک‌های قرمز را دیده‌اند.
رقصیدن قاچاقی با موزیک‌های قاچاقی، در مهمانی‌های قاچاقی را دیده‌اند.

زنانی که در خانه‌های اجاره‌ای برای فرزندانشان لالایی خوانده‌اند و در آشپزخانه‌های اجاره‌ای غذای جسم پخته‌اند و سوزانده‌اند و یاد گرفته‌اند و گه‌گاه در حمامی، زیر دوشی که از آن آب زرد بیرون می‌آمده، بی‌صدا زار زده‌اند.

زنانی که کم‌کم ترشی انداختن و مربا درست کردن را یاد گرفتند و لکه‌ها را از ملافه‌ها پاک کرده‌اند و یقه‌ی پیراهن سفید مردانه را اتو کرده‌اند و جلوی ناظم‌های خشمگین سر فرود آورده‌اند و به فرزندانشان یادآوری کرده‌اند که در مدرسه کسی نباید از رازهای خانه‌مان باخبر شود و کسی چیزی از به هم خوردن لیوان‌هایمان در مهمانی‌ها نفهمد.

زنانی که پنهان‌کاری را یاد گرفتند‌، تظاهر به جور دیگری بودن را یاد گرفتند و گفتند فقط به خاطر حفظ امنیتمان است.

زنانی که رأی دادند و رئیس جمهور انتخاب کردند. زنانی که در آشپزخانه‌هایشان (تنها پناهگاه‌شان) پناه گرفتند و روزنامه خواندند.

زنانی که پدرانشان را دفن کردند و بزرگ شدن فرزندانشان را دیدند و کم‌کم حس کردند کم‌تر می‌ترسند.

زنانی که مانتوهای بلند را زیر بغل زدند و برای آزادی دخترانشان جلوی بازداشتگاه وزراء ایستادند، تا دخترانشان را آزاد کردند.

زنانی که دیگر نترسیدند، زنانی که خانواده‌شان را سخت در آغوش گرفتند و جوری پشتشان ایستادند، که انگار سنگ‌اند، انگار صخره‌اند.

زنانی که صورتشان را با سیلی سرخ نگه داشتند و اجازه ندادند کسی از خالی بودن فریزرشان، كيف پولشان و حساب بانکی‌شان بویی ببرد.

زنانی که کوتاه نیامدند، زنانی که آغوش‌شان برای خانواده‌شان باز است.
زنانی که اشکشان را فقط کاشی‌های حمام دیده‌اند.
اینها قهرمان‌های شهر من‌اند، که حوالی ساعت دوازده و سی دقیقه به خیابان می‌آیند و با قدم‌های محکم، روی زمین شهری که به خودشان تعلق دارد راه می‌روند و در سکوت زمزمه مي‌كنند: این نیز بگذرد ...

"تقدیم به همه‌ی زنان صبور و مهربان سرزمین عزیزم "❤️😍🌹💃
💠@rraavvaann
ما نهایت تلاش خود را می‌کنیم
تا کنترل زندگی را در دست بگیریم
و طوری عمل می‌کنیم که
گویی چیزی ثابت و تغییر ناپذیر است.

در پی ساختار، شکل و معنا می‌رویم و پس از آن با ساختارها، شکل‌ها و معناهای خودمان محدود می‌شویم.
در حقیقت «من» که ما با آن همذات‌پنداری می‌کنیم،
انبوهی از عادات کهنه است که با تجربه گذشته شرطی شده و با گیره‌های کاغذی چسب خاطرات به هم چسبانده شده است.
«من» نهایت تلاشش را می‌کند تا تجربه ما را امن و پیش‌بینی پذیر بسازد،
اما در عین حال می‌تواند مانع راه ما هم بشود.
این همان معمای هویت است.

💠@rraavvaann
به آهستگی راه میرفت.
به آهستگی نفس میکشید.
به آهستگی احساساتش را تجربه میکرد.
و به آهستگی به درون خودش نزدیک و نزدیک تر میشد.
این آهستگی را دوست داشت.
فهمیده بود زندگی در آهسته بودن‌ها قابل لمس است،
و فهمیده بود به همین علت انسان‌ها به درد احتیاج دارند.
تا کمی سرعتشان کم شود،
آهسته شوند،
تا شاید بتوانند گاهی چشمانِ زندگی‌شان را ببینند.
و متوجه شوند که آسیب از سرعت است و سرعت‌ها از انتظارات و رویاها!
و زندگی، جریانی آهسته در لابه لای رویاها و انتظارات.
اکنون، به چشمان زندگی‌اش نگاه میکرد.
مدت‌ها بود دیگر برای ارتباط با زندگی‌اش به دردی احتیاج نداشت، البته که اگر دردی وارد میشد حبیب خانه‌ی قلبش بود اما گویی آهستگی‌ها به او کمک میکردند بدون دردهای تذکر دهنده، به زندگی‌اش وصل باشد.
چشمان زندگی‌اش را دوست داشت.
و برای اولین بار احساس میکرد، زندگی هم او را دوست دارد.

💠کانال تلگرامی علوم تربیتی و روانشناسی:

👇👇👇👇👇👇

@rraavvaann
2024/09/27 13:19:21
Back to Top
HTML Embed Code: