🗯️ وقتی عکس همسرم را زیر سینی چای مخفی کردم
یک روز در کلاس آسیبشناسی اجتماعی و در بحث از "خانواده و طلاق"، از دانشجویانم درباره تعداد فرزندان برخی از سیاستمداران کشورهای غربی پرسیدم.
برایم بسیار جالب بود که بیشترِ دانشجویان؛ برای مثال میدانستند که اوباما دو دختر دارد و اینکه حتی دختران او چند سال دارند!
برخی از دانشجویان معتقد بودند که این سیاستمداران با انتشار عکسهای خانوادگیشان و البته "در عمل" به جامعه میگویند که اهلِ خانوادهاند و خانواده برایشان مهم است.
در کلاس به این موضوع بیشتر کنجکاو شدم. در قسمت عکس سایت گوگل به فارسی(و نه انگلیسی) تایپ کردم" خانواده اوباما" و هزاران عکس از زندگی خانوادگی اوباما و گذران اوقات فراغتش با کودکان و همسرش ظاهر شد.
بیشتر این عکسها را سایتهای فارسی، و نه سایت های خودشان، منتشر کرده بودند.
در همان کلاس از خانواده و تعداد فرزندان مسئولان مختلف کشورمان پرسیدم. حتماً میتوانید حدس بزنید.
تقریباً اکثر دانشجویان اطلاعات درستی از خانواده مسئولان نداشتند.
دقیقاً مانند استادشان!
جالب آنکه آنان میدانستند مثلاً جان کری(وزیر امور خارجه امریکا) چند فرزند دارد ولی در خصوص دکتر ظریف یک یا دو نفر حدسهایی میزدند!.
باز نکته جالبی که در کلاس آسیبشناسی اجتماعی مطرح شد آن بود که بیشتر دانشجویان میگفتند که نام اعضای خانواده مسئولان کشورمان فقط زمانی در رسانهها منعکس میشود که یا یکی از آنها از مقامش سوءاستفاده کرده و به همسرش پستی داده، یا یکی از اعضای خانواده آنها اختلاس کرده و یا موقع انتخابات است و چیزی پیدا کردهاند تا زیرآب همدیگر را بزنند!!
✔️در مواقع عادی تقریباً هیچ مطلبی در این خصوص منتشر نمیشود.
توجهم به یک رفتار اجتماعی غربیها جلب شد. من در برخی از پروژههای عمرانیِ داخل کشور با آنها کار کردهام.
وقتی به آنها میز یا اتاقی میدهید یکی از وسایل یا اقلامی که روی میز میگذارند یا روی دیوار اتاقشان نصب میکنند عکسهای خانوادگی است.
این را حتماً در سریالهای خارجی هم دیدهاید.
نکته جالب آنکه این رفتار تابع سن فرد یا مدت ازدواج او نیست.
❌رفتار ما ایرانیان(بیشتر مردان) در این خصوص خیلی جالب است.
وقتی تازه ازدواج کردهایم عکس همسرمان در کیف پولمان قرار دارد.
البته یادآوری کنم که این عکس در دوره نامزدی روی صفحه تلفن همراهمان نیز هست.
پس از ازدواج از صفحه تلفن همراه حذف میشود.
کمکم عکس همسرمان از کیف پولمان هم برداشته میشود و جای عکس را کارتهای اعتباری رنگارنگ، کارت شناسائی و قبضهای پرداختنشدهی لوله شده میگیرند.
معمولاً خانمها مانند آقایان نیستند.
ولی وقتی این رفتارها را میبینند دلسرد میشوند.
ابتدا عکس مادر یا پدرشان را در کنار عکس همسرشان میگذارند.
آنها باز دلسرد میشوند و عکس همسر را برداشته و عکس خود و دلبندشان را بهجای عکس همسر میگذارند.
زمانی در جایی مشغول به کار شدم.
در روزهای نخست؛ عکس کوچکی از همسرم(با مانتو و روسری) را به شکل عمودی در گوشه میز به لیوان تکیه داده بودم.
همکاری آمد و گفت:
" ببین پشت سرت حرف درمیارن! به نظرم اینو برداری بهتره ها!!".
همکار بعدی هم آمد و همین جمله را تکرار کرد.
عکس را برداشتم و مثل برخی از بنگاههای املاک قدیمی، به شکل افقی زیر شیشهی روی میزم گذاشتم. آن همکاران باز آمدند: "
خب اینا اینجا جواب نمیده دیگه!
همکارا که می دونی جنبه ندارن!
تازه خانمت مانتوییه!
یه ذره موهاش هم بیرونه!
این میتونه بعداً تو گزینش دردسر بشه...!" کنار میز یک سینی چای کوچکی داشتم.
آنرا برداشتم و روی عکس همسرم گذاشتم. به آنها گفتم " حالا خوبه؟ "
گفتند: " هی. بد نیست!" ولی...
🔶میدانید دوستان
خواستم بگویم مسئولان هم محصول همین جامعهاند.
اساساً خانواده( و بیشتر؛ زنان) باید پنهان بمانند.
به نظرم درباره زنان، یک چیز بسیار عادلانه توزیع شده است:
عکس آنان نه باید در « قاب زندگی» نصب شود و نه در « قابِ مرگ» (اعلامیه فوت).
♨️برای همین در پاسخ به برخی از دوستانی که انتقاد میکنند چرا زنان و دختران ایرانی در شبکههای اجتماعی مجازی اینقدر زودبهزود عکس پروفایلشان را عوض میکنند
و گویی "ولع خودنمایی" دارند باید گفت که رفتار این زنان اعتراض به حذف تدریجی عکسشان از "قاب زندگی" است.
این عکسها میگویند:
"شما نمیتوانید مرا حذف کنید".
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
♨️گروه زندگی ایده آل
@zendegiideaall
یک روز در کلاس آسیبشناسی اجتماعی و در بحث از "خانواده و طلاق"، از دانشجویانم درباره تعداد فرزندان برخی از سیاستمداران کشورهای غربی پرسیدم.
برایم بسیار جالب بود که بیشترِ دانشجویان؛ برای مثال میدانستند که اوباما دو دختر دارد و اینکه حتی دختران او چند سال دارند!
برخی از دانشجویان معتقد بودند که این سیاستمداران با انتشار عکسهای خانوادگیشان و البته "در عمل" به جامعه میگویند که اهلِ خانوادهاند و خانواده برایشان مهم است.
در کلاس به این موضوع بیشتر کنجکاو شدم. در قسمت عکس سایت گوگل به فارسی(و نه انگلیسی) تایپ کردم" خانواده اوباما" و هزاران عکس از زندگی خانوادگی اوباما و گذران اوقات فراغتش با کودکان و همسرش ظاهر شد.
بیشتر این عکسها را سایتهای فارسی، و نه سایت های خودشان، منتشر کرده بودند.
در همان کلاس از خانواده و تعداد فرزندان مسئولان مختلف کشورمان پرسیدم. حتماً میتوانید حدس بزنید.
تقریباً اکثر دانشجویان اطلاعات درستی از خانواده مسئولان نداشتند.
دقیقاً مانند استادشان!
جالب آنکه آنان میدانستند مثلاً جان کری(وزیر امور خارجه امریکا) چند فرزند دارد ولی در خصوص دکتر ظریف یک یا دو نفر حدسهایی میزدند!.
باز نکته جالبی که در کلاس آسیبشناسی اجتماعی مطرح شد آن بود که بیشتر دانشجویان میگفتند که نام اعضای خانواده مسئولان کشورمان فقط زمانی در رسانهها منعکس میشود که یا یکی از آنها از مقامش سوءاستفاده کرده و به همسرش پستی داده، یا یکی از اعضای خانواده آنها اختلاس کرده و یا موقع انتخابات است و چیزی پیدا کردهاند تا زیرآب همدیگر را بزنند!!
✔️در مواقع عادی تقریباً هیچ مطلبی در این خصوص منتشر نمیشود.
توجهم به یک رفتار اجتماعی غربیها جلب شد. من در برخی از پروژههای عمرانیِ داخل کشور با آنها کار کردهام.
وقتی به آنها میز یا اتاقی میدهید یکی از وسایل یا اقلامی که روی میز میگذارند یا روی دیوار اتاقشان نصب میکنند عکسهای خانوادگی است.
این را حتماً در سریالهای خارجی هم دیدهاید.
نکته جالب آنکه این رفتار تابع سن فرد یا مدت ازدواج او نیست.
❌رفتار ما ایرانیان(بیشتر مردان) در این خصوص خیلی جالب است.
وقتی تازه ازدواج کردهایم عکس همسرمان در کیف پولمان قرار دارد.
البته یادآوری کنم که این عکس در دوره نامزدی روی صفحه تلفن همراهمان نیز هست.
پس از ازدواج از صفحه تلفن همراه حذف میشود.
کمکم عکس همسرمان از کیف پولمان هم برداشته میشود و جای عکس را کارتهای اعتباری رنگارنگ، کارت شناسائی و قبضهای پرداختنشدهی لوله شده میگیرند.
معمولاً خانمها مانند آقایان نیستند.
ولی وقتی این رفتارها را میبینند دلسرد میشوند.
ابتدا عکس مادر یا پدرشان را در کنار عکس همسرشان میگذارند.
آنها باز دلسرد میشوند و عکس همسر را برداشته و عکس خود و دلبندشان را بهجای عکس همسر میگذارند.
زمانی در جایی مشغول به کار شدم.
در روزهای نخست؛ عکس کوچکی از همسرم(با مانتو و روسری) را به شکل عمودی در گوشه میز به لیوان تکیه داده بودم.
همکاری آمد و گفت:
" ببین پشت سرت حرف درمیارن! به نظرم اینو برداری بهتره ها!!".
همکار بعدی هم آمد و همین جمله را تکرار کرد.
عکس را برداشتم و مثل برخی از بنگاههای املاک قدیمی، به شکل افقی زیر شیشهی روی میزم گذاشتم. آن همکاران باز آمدند: "
خب اینا اینجا جواب نمیده دیگه!
همکارا که می دونی جنبه ندارن!
تازه خانمت مانتوییه!
یه ذره موهاش هم بیرونه!
این میتونه بعداً تو گزینش دردسر بشه...!" کنار میز یک سینی چای کوچکی داشتم.
آنرا برداشتم و روی عکس همسرم گذاشتم. به آنها گفتم " حالا خوبه؟ "
گفتند: " هی. بد نیست!" ولی...
🔶میدانید دوستان
خواستم بگویم مسئولان هم محصول همین جامعهاند.
اساساً خانواده( و بیشتر؛ زنان) باید پنهان بمانند.
به نظرم درباره زنان، یک چیز بسیار عادلانه توزیع شده است:
عکس آنان نه باید در « قاب زندگی» نصب شود و نه در « قابِ مرگ» (اعلامیه فوت).
♨️برای همین در پاسخ به برخی از دوستانی که انتقاد میکنند چرا زنان و دختران ایرانی در شبکههای اجتماعی مجازی اینقدر زودبهزود عکس پروفایلشان را عوض میکنند
و گویی "ولع خودنمایی" دارند باید گفت که رفتار این زنان اعتراض به حذف تدریجی عکسشان از "قاب زندگی" است.
این عکسها میگویند:
"شما نمیتوانید مرا حذف کنید".
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
♨️گروه زندگی ایده آل
@zendegiideaall
چند توصیه ی بسیار با ارزش برای زندگی
هر گز نباید به خاطر «نه» هایی که برای حفظ حد و مرزهایتان میگویید احساس بد داشته باشید.
زخم هایی که میخورید تقصیر شما نیست اما درمان آنها برعهده شماست.
افرادی را که نمیخواهند در زندگی شما باشند به دنبالشان راه نیافتید.اگر کسی متعلق به زندگی شما باشد و بخواهد بماند خواهد ماند.
به جای اینکه از خودتان بپرسید آیا این شخص مرا دوست دارد؟ یا آیا من او را خوشحال میکنم؟ بپرسید آیا او نیز مرا دوست دارد و آیا او نیز مرا خوشحال می کند؟
گاهی اوقات شما نیز آدم بد داستان شخصی دیگر می شوید، از این ماجرا درس بگیرید و تصمیم بگیرید که دیگر هرگز به کسی آسیب نزنید حتی اگر بنا باشد منافعتان را از دست دهید، اما هرگز روی اصول انسانی پا نگذارید.
اگر شخصی آرامش روانی شما را تهدید می کند و باعث می شود نسبت به خود احساس بد پیدا کنید،وقت آن است که از آنها عبور کنید هر چند خیلی سخت باشد.
اشتباهات گذشته شما برای این هستند که شما را رهنمایی کنند و بگویند نیازمند آموزش هستید نه اینکه شما را تعریف کنند.
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
هر گز نباید به خاطر «نه» هایی که برای حفظ حد و مرزهایتان میگویید احساس بد داشته باشید.
زخم هایی که میخورید تقصیر شما نیست اما درمان آنها برعهده شماست.
افرادی را که نمیخواهند در زندگی شما باشند به دنبالشان راه نیافتید.اگر کسی متعلق به زندگی شما باشد و بخواهد بماند خواهد ماند.
به جای اینکه از خودتان بپرسید آیا این شخص مرا دوست دارد؟ یا آیا من او را خوشحال میکنم؟ بپرسید آیا او نیز مرا دوست دارد و آیا او نیز مرا خوشحال می کند؟
گاهی اوقات شما نیز آدم بد داستان شخصی دیگر می شوید، از این ماجرا درس بگیرید و تصمیم بگیرید که دیگر هرگز به کسی آسیب نزنید حتی اگر بنا باشد منافعتان را از دست دهید، اما هرگز روی اصول انسانی پا نگذارید.
اگر شخصی آرامش روانی شما را تهدید می کند و باعث می شود نسبت به خود احساس بد پیدا کنید،وقت آن است که از آنها عبور کنید هر چند خیلی سخت باشد.
اشتباهات گذشته شما برای این هستند که شما را رهنمایی کنند و بگویند نیازمند آموزش هستید نه اینکه شما را تعریف کنند.
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
سالها بعد، آیندگان، با تعجب خواهند گفت:
در گذشته، در فلان تاریخ، اجداد ما برای احترام به عقاید مذهبی گروهی از مردم
مجبور بودند یک ماه از سال را، بیرون از خانه از خوردن یا نوشیدن هر چیزی پرهیز کنند، تمام رستورانها، غذاخوریها و ... طی روز بسته بودند و اگر هر کسی با هر دین و مذهبی به عقاید این گروه احترام نمیگذاشت، مجازات شده و شلاق میخورد!
حتی تصاویر افرادی که در ملا عام مجازات شده و شلاق خورده بودند نیز در اینترنت منتشر به عنوان مستندات این اتفاق عادی شده امروز بازنشر خواهد شد!
آنها حتما از دیدن این تصاویر به حال ما تاسف خواهند خورد و تعجب خواهند کرد که چطور احترام به عقاید عدهای، عدهای دیگر را مجبور به تحمل یک ماه سختی و مجازات کرده و آزادیاشان را سلب کرده بود !
آنها حتما تعجب خواهند کرد که آیا ما نمیدانستیم احترام به عقاید یعنی
عدم مقابله عملی با عقاید دیگران، تا وقتی که آن عقاید آزادی عدهای دیگر را سلب نکرده و آسیبی به هیچکسی نمیرساند،
که البته همین عدم مقابله هم به معنای رد حق نقد توسط دیگران نیست و این حق همواره به محض جاری شدن هر عقیدهای بر زبان، برای همگان محفوظ است.
آنها حتما با تعجب خواهند پرسید که چطور عدهای از اجدادشان در مسیر #عقاید_معنوی و به زعم خود اعمالی مذهبیای که قرار است منجر به #رشد_درونی آنها شود، عدهای دیگر از هموطنان و مردم خود را محدود کرده و موجب آزار آنها میشدند و شکی نیست که نه تنها احترامی به این معنویت نخواهند گذاشت بلکه آن را سخت، تمسخر و سرکوب خواهند کرد!
مینویسم تا بماند برای آنها، تا بخوانند، تا شاید در #قضاوت خود رئوف باشند.
تا بدانند ما اینگونه نخواستیم.
تا بدانند که آنچه را با تعجب و خجالت و شاید تمسخر برای هم تعریف میکنند را ما مظلومانه زیستیم.
البته این موضوع فقط یکی از هزاران موضوع بدیهی شده امروز ماست که موجب تعجب، تاسف آیندگان خواهد بود!
همه مسائل عادی و بدیهی شده اطراف ما نه تنها الزاما درست نیست بلکه بسیاری زشت و شرمآورند که روزی سخت قضاوت خواهد شد.
همانطور که ما امروز از بسیاری از عقاید و افکار پوچ گذشتگان خود شرم داریم ...
لطفا به خاطر عقاید شخصی خود، بهخصوص عقاید مذهبی که قرار است معنویت، دنیا و آخرت باقی شما را بسازد، دنیای فانی دیگران خراب نکنید.!
⏬🔽⏫🔽
https://chat.whatsapp.com/KbXpoJ0pG5W3punDQuhe0J
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
♨️گروه زندگی ایده آل
@zendegiideaall
در گذشته، در فلان تاریخ، اجداد ما برای احترام به عقاید مذهبی گروهی از مردم
مجبور بودند یک ماه از سال را، بیرون از خانه از خوردن یا نوشیدن هر چیزی پرهیز کنند، تمام رستورانها، غذاخوریها و ... طی روز بسته بودند و اگر هر کسی با هر دین و مذهبی به عقاید این گروه احترام نمیگذاشت، مجازات شده و شلاق میخورد!
حتی تصاویر افرادی که در ملا عام مجازات شده و شلاق خورده بودند نیز در اینترنت منتشر به عنوان مستندات این اتفاق عادی شده امروز بازنشر خواهد شد!
آنها حتما از دیدن این تصاویر به حال ما تاسف خواهند خورد و تعجب خواهند کرد که چطور احترام به عقاید عدهای، عدهای دیگر را مجبور به تحمل یک ماه سختی و مجازات کرده و آزادیاشان را سلب کرده بود !
آنها حتما تعجب خواهند کرد که آیا ما نمیدانستیم احترام به عقاید یعنی
عدم مقابله عملی با عقاید دیگران، تا وقتی که آن عقاید آزادی عدهای دیگر را سلب نکرده و آسیبی به هیچکسی نمیرساند،
که البته همین عدم مقابله هم به معنای رد حق نقد توسط دیگران نیست و این حق همواره به محض جاری شدن هر عقیدهای بر زبان، برای همگان محفوظ است.
آنها حتما با تعجب خواهند پرسید که چطور عدهای از اجدادشان در مسیر #عقاید_معنوی و به زعم خود اعمالی مذهبیای که قرار است منجر به #رشد_درونی آنها شود، عدهای دیگر از هموطنان و مردم خود را محدود کرده و موجب آزار آنها میشدند و شکی نیست که نه تنها احترامی به این معنویت نخواهند گذاشت بلکه آن را سخت، تمسخر و سرکوب خواهند کرد!
مینویسم تا بماند برای آنها، تا بخوانند، تا شاید در #قضاوت خود رئوف باشند.
تا بدانند ما اینگونه نخواستیم.
تا بدانند که آنچه را با تعجب و خجالت و شاید تمسخر برای هم تعریف میکنند را ما مظلومانه زیستیم.
البته این موضوع فقط یکی از هزاران موضوع بدیهی شده امروز ماست که موجب تعجب، تاسف آیندگان خواهد بود!
همه مسائل عادی و بدیهی شده اطراف ما نه تنها الزاما درست نیست بلکه بسیاری زشت و شرمآورند که روزی سخت قضاوت خواهد شد.
همانطور که ما امروز از بسیاری از عقاید و افکار پوچ گذشتگان خود شرم داریم ...
لطفا به خاطر عقاید شخصی خود، بهخصوص عقاید مذهبی که قرار است معنویت، دنیا و آخرت باقی شما را بسازد، دنیای فانی دیگران خراب نکنید.!
⏬🔽⏫🔽
https://chat.whatsapp.com/KbXpoJ0pG5W3punDQuhe0J
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
♨️گروه زندگی ایده آل
@zendegiideaall
💕💕
وقتي بچه ي دوم به دنيا آمد، بچه ي اول بزرگتر به نظر ميرسد.
بايد كارهايش را خودش انجام
دهد، تا مادر بچه ي دوم را بغل كند.
حالا بايد مراقب رفتار خودش باشد چون دومي خواب است و مادر خسته است.
دومي كه راه افتاد حالا بايد بخشنده شود، موهايش كشيده شود، گاز گرفته شود!
لطفا مراقب باشيد!
با بدنيا آمدن بچه ي دوم قرار نيست بچه ي اول ناگهان بزرگ شود.
گاهي بايد با هر دو مثل هم برخورد كنيد.
به هر دو كمك كنيد لباس بپوشنددر حاليكه لباس دومي رو ميپوشانيد، سر اولي داد نزنيد كه: زودباش دير شد!
مواظب باشيد بزرگ شدن را مرحله ايي دردناك از زندگيش نكنيد!
❤️ @rraavvaann
وقتي بچه ي دوم به دنيا آمد، بچه ي اول بزرگتر به نظر ميرسد.
بايد كارهايش را خودش انجام
دهد، تا مادر بچه ي دوم را بغل كند.
حالا بايد مراقب رفتار خودش باشد چون دومي خواب است و مادر خسته است.
دومي كه راه افتاد حالا بايد بخشنده شود، موهايش كشيده شود، گاز گرفته شود!
لطفا مراقب باشيد!
با بدنيا آمدن بچه ي دوم قرار نيست بچه ي اول ناگهان بزرگ شود.
گاهي بايد با هر دو مثل هم برخورد كنيد.
به هر دو كمك كنيد لباس بپوشنددر حاليكه لباس دومي رو ميپوشانيد، سر اولي داد نزنيد كه: زودباش دير شد!
مواظب باشيد بزرگ شدن را مرحله ايي دردناك از زندگيش نكنيد!
❤️ @rraavvaann
این خاطره رو همه دارن، مثل اینه که درباره غذا خوردن یا تلویزیون دیدن صحبت کنیم.
اصلا گویا پر کردن یه ماشین با تعداد زیاد سرنشین رسالت هر صاحب ماشینی بود و هر چه تعداد بیشتر، افتخار بیشتر!
از چپوندن آدمها توی ماشین به روش بازی تتریس (همون بازی دیجیتال آجر چینی) گرفته تا نشوندن توی صندوق عقب و کنار دست راننده. جالبیش اینجاست که این نوع چیدمان سرنشین داخل خودرو برای مسافتهای طولانی و بعضا مسافرت هم صورت میگرفت! خیلی عجیبه که توی همین شرایط کیف هم میکردیم!
اگرچه بعد از پیاده شدنمون دستگیرههای بالابر شیشه یادشون رفته بود که متعلق به بغل پاهای ما بودن یا بغل در ماشین ولی خوبیش این بود که پیکانهای قدیم، اهرم ترمز دستشون بجای وسط کنسول، سمت چپ راننده و بین صندلی و در بود و این موقعیت قرارگیری درست اهرم ترمز دستی، باعث حفظ سلامت عضو مهمی از بدن فرد نشسته روی کنسول وسط میشد!!
@rraavvaann
اصلا گویا پر کردن یه ماشین با تعداد زیاد سرنشین رسالت هر صاحب ماشینی بود و هر چه تعداد بیشتر، افتخار بیشتر!
از چپوندن آدمها توی ماشین به روش بازی تتریس (همون بازی دیجیتال آجر چینی) گرفته تا نشوندن توی صندوق عقب و کنار دست راننده. جالبیش اینجاست که این نوع چیدمان سرنشین داخل خودرو برای مسافتهای طولانی و بعضا مسافرت هم صورت میگرفت! خیلی عجیبه که توی همین شرایط کیف هم میکردیم!
اگرچه بعد از پیاده شدنمون دستگیرههای بالابر شیشه یادشون رفته بود که متعلق به بغل پاهای ما بودن یا بغل در ماشین ولی خوبیش این بود که پیکانهای قدیم، اهرم ترمز دستشون بجای وسط کنسول، سمت چپ راننده و بین صندلی و در بود و این موقعیت قرارگیری درست اهرم ترمز دستی، باعث حفظ سلامت عضو مهمی از بدن فرد نشسته روی کنسول وسط میشد!!
@rraavvaann
🔴 من گاو هستم
🔹در یک مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی مدیر بودم.
روزی چند دقیقه مانده به زنگ تفریح، مردی باظاهری آراسته وارد دفتر مدرسه شد. گفت:
با خانم ناصری دبیر کلاس دوم کار دارم.
می خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال کنم.
از او خواستم خودش را معرفی کند. گفت:
من گاو هستم! خانمِ دبیر بنده را می شناسند! بفرمایید گاو آمده! ایشان متوجه می شوند چه کسی آمده!
🔹تعجب کردم و موضوع را به خانم ناصری، دبیرکلاس دوم گفتم.
او هم تعجب کرد و گفت:
ممکن است این آقا اختلال روانی داشته باشد. یعنی چه گاو؟ من که چیزی نمی فهمم!
ناچار از او خواستم پیش آن مرد برود.
با اکراه پذیرفت و رفت.
مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی کرد:
🔹من گاو هستم!
معلم جواب سلام داد و گفت:
خواهش می کنم، ولی ...
مرد ادامه داد شما بنده را به خوبی می شناسید.
من گاو هستم، پدر گوساله! همان دختر ۱۳ ساله ای که شما دیروز در کلاس، او را به همین نام صدا زدید...
دبیر ما به لکنت افتاد و گفت:
آخه، می دونید...
مرد گفت:
بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق می دهم.
ولی بهتر بود مشکل انضباطی او را با من نیز در میان می گذاشتید.
قطعاً من هم می توانستم اندکی به شما کمک کنم.
خانم دبیر و پدر دانش آموز مدتی با هم گفتگو کردند...
🔹آن آقا در خاتمه کارتی را به خانم دبیر ما داد و رفت.
وقتی او رفت، کارت را با هم خواندیم.
روی آن نوشته شده بود: دکتر فلانی، عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه.....
🔹چند روز بعد از ایشان خواستم یک جلسه برای معلمان صحبت کنند، در کمال تواضع خواسته ام را قبول کردند، سخنرانی دلپذیری داشتند... ایشان میگفت:
🔹خشونت آن گونه كه ما فکر می کنیم فقط محدود به خشونت فيزيكي و بدني نيست.
عموما ما درگيري هاي فيزيكي یا تعرض جنسی را خشونت می دانیم.
ولی واقعیت آنست که دامنة خشونت، حوزه های گسترده تري دارد از جمله خشونت زبانی.
وقتی توهین می کنیم،
قومی را مسخره می کنیم،
صاحبان یک عقیده را تحقیر می کنیم.
وقتی تهمت یا برچسب می زنیم یا تهدید می کنیم،
همه اینها خشونت است؛
منتها خشونت زبانی.
بدون خون و خونریزی است.
خشونت زبانی از درون می کُشد.
تا حالا هیچ کس را دیده اید به دلیل اینکه مسخره شده و یا فحش خورده باشد به اورژانس مراجعه کند؟
یا به پلیس شکایت کند؟
قربانیان خشونت زبانی، اثری از جای زخم بر بدنشان یا مدرک دیگری ندارند.
🔹خشونت ابتدا در ذهن شكل مي گيرد
بعد خود را در زبان نشان می دهد
و سپس زمینه ساز خشونت فیزیکی می شود.
🔹وقتی رهبر یک گروه سیاسی در جامعه، افراد طرف مقابل را احمق، مغرض و فاسد معرفی می کند، ما به عنوان طرفداران او آمادگی لازم را پیدا می کنیم که در زمان مناسب با ماشین از روی آنها رد شویم.
چرا؟
چون دیگر آنها را شایسته زندگی نمی دانیم!
🔹وقتی در یک ورزشگاه صد هزار نفری، طرفداران تیم مقابل را با دهها فحش آبدار و ناموسی می نوازیم، زمینه را برای زد و خورد بعد از بازی فراهم می کنیم.
🔹وقتی ما جریان رقیب را فریب خورده و عامل دست دشمن معرفی می کنیم، آنگاه حذف سیاسی و فیزیکی رقیب مشروعیت پیدا می کند.
🔹وقتی دختر همسایه را داف خطاب می کنم،
راننده کناری را یابو،
مشتری را گاو،
دانش آموزم را خنگ
و فردقانون مدار را اُسکُل،
همه اینها خشونت های زبانی یعنی آمادگی برای خشونت رفتاری در آینده؛ از تعرض جنسی بگیرید تا صدمه فیزیکی.
📌چه باید کرد؟
🔹اولین کار این است که مهارت #گفتگو را بیاموزیم.
فقدان مهارتهای گفتوگو باعث می شود افراد نتوانند آنچه که مدنظر دارند را بهزبان روشن بیان کنند و ایده و احساس خود را در یک کلام خشن و تند تخلیه می کنند.
تمرین گفتگو تمرین تخلیه ذهن و قلب به شیوه ای غیرخشونت آمیز است.
🔹دومین کار این است که به خودمان بارها و بارها یادآوری کنیم کشتن آدمها فقط به فرو کردن چاقو در سینه آنان نیست.
دختر یا پسر، زن یا مردی که شخصیتش تخریب شده، شرافتش لکه دار شده، عزت نفسش لگدمال شده، دیگر زندگی نرمال نخواهد داشت.
به خودم یادآوری کنم جریان رقیب من، تیم مقابل، صاحبان دین و مذهب و اندیشه متفاوت از من، نه بی شعور هستند نه فاسد نه احمق نه هوس باز نه فریب خورده نه ...
آنها فقط انسان هستند، درست و دقیقا مانند من!🌷🌷🌷🌷🌷🌷
آنگاه یاد خواهم گرفت کلمه گاو را فقط و فقط برای خود گاو بکار بگیرم،
نه کمتر و نه بیشتر
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
♨️گروه زندگی ایده آل
@zendegiideaall
🔹در یک مدرسه راهنمایی دخترانه چند سالی مدیر بودم.
روزی چند دقیقه مانده به زنگ تفریح، مردی باظاهری آراسته وارد دفتر مدرسه شد. گفت:
با خانم ناصری دبیر کلاس دوم کار دارم.
می خواهم درباره درس و انضباط فرزندم از او سؤال کنم.
از او خواستم خودش را معرفی کند. گفت:
من گاو هستم! خانمِ دبیر بنده را می شناسند! بفرمایید گاو آمده! ایشان متوجه می شوند چه کسی آمده!
🔹تعجب کردم و موضوع را به خانم ناصری، دبیرکلاس دوم گفتم.
او هم تعجب کرد و گفت:
ممکن است این آقا اختلال روانی داشته باشد. یعنی چه گاو؟ من که چیزی نمی فهمم!
ناچار از او خواستم پیش آن مرد برود.
با اکراه پذیرفت و رفت.
مرد آراسته، با احترام به خانم دبیر ما سلام داد و خودش را معرفی کرد:
🔹من گاو هستم!
معلم جواب سلام داد و گفت:
خواهش می کنم، ولی ...
مرد ادامه داد شما بنده را به خوبی می شناسید.
من گاو هستم، پدر گوساله! همان دختر ۱۳ ساله ای که شما دیروز در کلاس، او را به همین نام صدا زدید...
دبیر ما به لکنت افتاد و گفت:
آخه، می دونید...
مرد گفت:
بله، ممکن است واقعاً فرزندم مشکلی داشته باشد و من هم در این مورد به شما حق می دهم.
ولی بهتر بود مشکل انضباطی او را با من نیز در میان می گذاشتید.
قطعاً من هم می توانستم اندکی به شما کمک کنم.
خانم دبیر و پدر دانش آموز مدتی با هم گفتگو کردند...
🔹آن آقا در خاتمه کارتی را به خانم دبیر ما داد و رفت.
وقتی او رفت، کارت را با هم خواندیم.
روی آن نوشته شده بود: دکتر فلانی، عضو هیأت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه.....
🔹چند روز بعد از ایشان خواستم یک جلسه برای معلمان صحبت کنند، در کمال تواضع خواسته ام را قبول کردند، سخنرانی دلپذیری داشتند... ایشان میگفت:
🔹خشونت آن گونه كه ما فکر می کنیم فقط محدود به خشونت فيزيكي و بدني نيست.
عموما ما درگيري هاي فيزيكي یا تعرض جنسی را خشونت می دانیم.
ولی واقعیت آنست که دامنة خشونت، حوزه های گسترده تري دارد از جمله خشونت زبانی.
وقتی توهین می کنیم،
قومی را مسخره می کنیم،
صاحبان یک عقیده را تحقیر می کنیم.
وقتی تهمت یا برچسب می زنیم یا تهدید می کنیم،
همه اینها خشونت است؛
منتها خشونت زبانی.
بدون خون و خونریزی است.
خشونت زبانی از درون می کُشد.
تا حالا هیچ کس را دیده اید به دلیل اینکه مسخره شده و یا فحش خورده باشد به اورژانس مراجعه کند؟
یا به پلیس شکایت کند؟
قربانیان خشونت زبانی، اثری از جای زخم بر بدنشان یا مدرک دیگری ندارند.
🔹خشونت ابتدا در ذهن شكل مي گيرد
بعد خود را در زبان نشان می دهد
و سپس زمینه ساز خشونت فیزیکی می شود.
🔹وقتی رهبر یک گروه سیاسی در جامعه، افراد طرف مقابل را احمق، مغرض و فاسد معرفی می کند، ما به عنوان طرفداران او آمادگی لازم را پیدا می کنیم که در زمان مناسب با ماشین از روی آنها رد شویم.
چرا؟
چون دیگر آنها را شایسته زندگی نمی دانیم!
🔹وقتی در یک ورزشگاه صد هزار نفری، طرفداران تیم مقابل را با دهها فحش آبدار و ناموسی می نوازیم، زمینه را برای زد و خورد بعد از بازی فراهم می کنیم.
🔹وقتی ما جریان رقیب را فریب خورده و عامل دست دشمن معرفی می کنیم، آنگاه حذف سیاسی و فیزیکی رقیب مشروعیت پیدا می کند.
🔹وقتی دختر همسایه را داف خطاب می کنم،
راننده کناری را یابو،
مشتری را گاو،
دانش آموزم را خنگ
و فردقانون مدار را اُسکُل،
همه اینها خشونت های زبانی یعنی آمادگی برای خشونت رفتاری در آینده؛ از تعرض جنسی بگیرید تا صدمه فیزیکی.
📌چه باید کرد؟
🔹اولین کار این است که مهارت #گفتگو را بیاموزیم.
فقدان مهارتهای گفتوگو باعث می شود افراد نتوانند آنچه که مدنظر دارند را بهزبان روشن بیان کنند و ایده و احساس خود را در یک کلام خشن و تند تخلیه می کنند.
تمرین گفتگو تمرین تخلیه ذهن و قلب به شیوه ای غیرخشونت آمیز است.
🔹دومین کار این است که به خودمان بارها و بارها یادآوری کنیم کشتن آدمها فقط به فرو کردن چاقو در سینه آنان نیست.
دختر یا پسر، زن یا مردی که شخصیتش تخریب شده، شرافتش لکه دار شده، عزت نفسش لگدمال شده، دیگر زندگی نرمال نخواهد داشت.
به خودم یادآوری کنم جریان رقیب من، تیم مقابل، صاحبان دین و مذهب و اندیشه متفاوت از من، نه بی شعور هستند نه فاسد نه احمق نه هوس باز نه فریب خورده نه ...
آنها فقط انسان هستند، درست و دقیقا مانند من!🌷🌷🌷🌷🌷🌷
آنگاه یاد خواهم گرفت کلمه گاو را فقط و فقط برای خود گاو بکار بگیرم،
نه کمتر و نه بیشتر
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
♨️گروه زندگی ایده آل
@zendegiideaall
گویند: دزد،انسان بدی است.
اما، نمی گویند که:
دزدی فقط محدود به اشیا نیست.
دزدی فقط جیب بری نیست.
دزدی ققط کش رفتن شکلات،از قفسه های فروشگاه جان لوییس نیست.
من میگویم:
اگر لبخند را،از انسانی دریغ کنی،دزد محسوب میشوی.
اگر شادی کودکی را،از او بگیری،دزد محسوب میشوی.
اگر مهر و محبت را،از اطرافیان طریغ کنی،دزد محسوب میشوی.
اگر با تمسخر یک انسان،شخصیت او را له کنی،دزد محسوب میشوی.
اگر با تزریق افکار منفی خودت به دیگری، امید به زندگی اش را از او بگیری دزد محسوب میشوی.
اگر و هزاران اگر دیگر....
همه میدانند دستگیر کردن دزدها، کار پلیس است، این به کنار
آیا تو، به دزدهای کوچک و بزرگ خودت، اندیشیده ای؟
آیا تو، به پلیس درونِ خودت، مأموریت دستگیر کردن دزدی هایت را داده ای؟
آروزیم این است بیندیشی، بیندیشیم!!! همین.
@rraavvaann
اما، نمی گویند که:
دزدی فقط محدود به اشیا نیست.
دزدی فقط جیب بری نیست.
دزدی ققط کش رفتن شکلات،از قفسه های فروشگاه جان لوییس نیست.
من میگویم:
اگر لبخند را،از انسانی دریغ کنی،دزد محسوب میشوی.
اگر شادی کودکی را،از او بگیری،دزد محسوب میشوی.
اگر مهر و محبت را،از اطرافیان طریغ کنی،دزد محسوب میشوی.
اگر با تمسخر یک انسان،شخصیت او را له کنی،دزد محسوب میشوی.
اگر با تزریق افکار منفی خودت به دیگری، امید به زندگی اش را از او بگیری دزد محسوب میشوی.
اگر و هزاران اگر دیگر....
همه میدانند دستگیر کردن دزدها، کار پلیس است، این به کنار
آیا تو، به دزدهای کوچک و بزرگ خودت، اندیشیده ای؟
آیا تو، به پلیس درونِ خودت، مأموریت دستگیر کردن دزدی هایت را داده ای؟
آروزیم این است بیندیشی، بیندیشیم!!! همین.
@rraavvaann
#قصد کردهام یک ماه تمرین روزهداری کنم!
یک ماه صدایم را با عصبانیت بلند نکنم.
یک ماه در کار دیگران دخالت نکنم.
کسی غذا میخورد، با مهربانی نگاهش کنم.
هوای نفسم را کنترل کنم.
حس بزرگتر بودن را بیندازم دور.
غذایم را کم کنم، میخواهم به خودم یاد بدهم "آدمیت" خورد و خوراک نیست.
میخواهم یک ماه تمرین کنم، انسان باشم!
نپرسم صبحانه، نپرسم ناهار، نپرسم شام.
یک ماه دل و عقلم را سرور معدهام کنم!
و یک ماه عشق ورزیدن را تمرین کنم...
عاشقی شوم که یادش رفته چای او سرد شده!
میخواهم یک ماه خودم باشم، نه شکمم
یک ماه اندیشه باشم نه هوسم
یک ماه تمرین کنم آنکه حجاب دارد و آنکه ندارد، هر دو خواهران من [انسان] هستند.
آنکه نماز میخواند و آنکه نمیخواند
هر دو دوستان من هستند.
شاید روزه بگیرم، و تمرین کنم آدم شدن را
یاد بگیرم آنکه بدون روزه، و بدون ادا و اصول "آدم" شده، چقدر از من تواناتر بوده!
من نقص دارم. با روزه میخواهم نقصم را بپوشم.
آنکه بدون روزه کامل شده، خوشا به حالش!
میخواهم یک ماه تمرین روزهداری کنم
نه با نخوردن و نیاشامیدن
نه با منت بر سر دیگران که "من روزهام"!
میخواهم به همه اعلام کنم؛
من موجودی ناقصم و ناتوان
شاید این یک ماه کمکم کند، اندکی رها شوم، از حیوانیتم.
از وابستگیام به هر چیزی
میخواهم یک ماه خودم باشم
میخواهم یک ماه بیشتر فکر کنم
آیا من تفاوت مهمی با چهارپایان دارم!؟
میتوانم همه را دوست بدارم
حتی مخالفانم را!
میخواهم یک ماه تمرین برای خودم تعریف کنم
شاید بتوانم به انسان بودن
به دیگر دوستی
به رها شدن
اندکی نزدیک شوم
شاید بتوانم یک ماه تمرین روزه کنم
شاید...
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
♨️گروه زندگی ایده آل
@zendegiideaall
یک ماه صدایم را با عصبانیت بلند نکنم.
یک ماه در کار دیگران دخالت نکنم.
کسی غذا میخورد، با مهربانی نگاهش کنم.
هوای نفسم را کنترل کنم.
حس بزرگتر بودن را بیندازم دور.
غذایم را کم کنم، میخواهم به خودم یاد بدهم "آدمیت" خورد و خوراک نیست.
میخواهم یک ماه تمرین کنم، انسان باشم!
نپرسم صبحانه، نپرسم ناهار، نپرسم شام.
یک ماه دل و عقلم را سرور معدهام کنم!
و یک ماه عشق ورزیدن را تمرین کنم...
عاشقی شوم که یادش رفته چای او سرد شده!
میخواهم یک ماه خودم باشم، نه شکمم
یک ماه اندیشه باشم نه هوسم
یک ماه تمرین کنم آنکه حجاب دارد و آنکه ندارد، هر دو خواهران من [انسان] هستند.
آنکه نماز میخواند و آنکه نمیخواند
هر دو دوستان من هستند.
شاید روزه بگیرم، و تمرین کنم آدم شدن را
یاد بگیرم آنکه بدون روزه، و بدون ادا و اصول "آدم" شده، چقدر از من تواناتر بوده!
من نقص دارم. با روزه میخواهم نقصم را بپوشم.
آنکه بدون روزه کامل شده، خوشا به حالش!
میخواهم یک ماه تمرین روزهداری کنم
نه با نخوردن و نیاشامیدن
نه با منت بر سر دیگران که "من روزهام"!
میخواهم به همه اعلام کنم؛
من موجودی ناقصم و ناتوان
شاید این یک ماه کمکم کند، اندکی رها شوم، از حیوانیتم.
از وابستگیام به هر چیزی
میخواهم یک ماه خودم باشم
میخواهم یک ماه بیشتر فکر کنم
آیا من تفاوت مهمی با چهارپایان دارم!؟
میتوانم همه را دوست بدارم
حتی مخالفانم را!
میخواهم یک ماه تمرین برای خودم تعریف کنم
شاید بتوانم به انسان بودن
به دیگر دوستی
به رها شدن
اندکی نزدیک شوم
شاید بتوانم یک ماه تمرین روزه کنم
شاید...
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
♨️گروه زندگی ایده آل
@zendegiideaall
✅درخبرها آمده، هر بانوی بیحجاب یا بد حجاب اگر منبعد دستگیر شود،باید ۷۰۰ هزار تومان جریمه بدهد.
🔗در زمان های دور، پادشاهی کارهای عجیب می کرد و هر روز به شکلی مردم را آزار می داد،یک روز که خزانه ی دولت در حال خالی شدن بود، دستور داد ماموران در شهر بروند و هر که را که عیبی در بدن دارد ،صد سکّه جریمه کنند
ماموری در گذرگاهی یک نفر را می بیند که کنار دیوار نشسته و یک چشمش "کور" است
پیش او می رود و می گوید،صد سکّه جریمه بابت یک چشم کورت باید بدهی
مرد که لکنت زبان داشت می گوید:
آ ، آ ، آآخه ... چه،چه،چه چرا؟
مامور:
"لال" هم که هستی پس باید دویست سکّه بدهی و گریبان او را می گیرد و با هم درگیر می شوند
به ناگاه کلاه از سر مردِ بخت بَرگشته میافتد. مامور می بیند مرد طاس است
میگوید:
"طاس" هم که هستی، پس باید سیصد سکّه جریمه بدهی!
مرد به هر شکلی که بود از دست مامور فرار می کند
مامور می بیند مرد لنگان لنگان می دود و "شَل" می زند،فریاد میزند:
بگیریدش، نگذارید فرار کند
گنج پیدا کردهام!
🔗حالا حکایت مردم ایران است
دعوا بر سر خزانه ی خالی است.../
@rraavvaann
🔗در زمان های دور، پادشاهی کارهای عجیب می کرد و هر روز به شکلی مردم را آزار می داد،یک روز که خزانه ی دولت در حال خالی شدن بود، دستور داد ماموران در شهر بروند و هر که را که عیبی در بدن دارد ،صد سکّه جریمه کنند
ماموری در گذرگاهی یک نفر را می بیند که کنار دیوار نشسته و یک چشمش "کور" است
پیش او می رود و می گوید،صد سکّه جریمه بابت یک چشم کورت باید بدهی
مرد که لکنت زبان داشت می گوید:
آ ، آ ، آآخه ... چه،چه،چه چرا؟
مامور:
"لال" هم که هستی پس باید دویست سکّه بدهی و گریبان او را می گیرد و با هم درگیر می شوند
به ناگاه کلاه از سر مردِ بخت بَرگشته میافتد. مامور می بیند مرد طاس است
میگوید:
"طاس" هم که هستی، پس باید سیصد سکّه جریمه بدهی!
مرد به هر شکلی که بود از دست مامور فرار می کند
مامور می بیند مرد لنگان لنگان می دود و "شَل" می زند،فریاد میزند:
بگیریدش، نگذارید فرار کند
گنج پیدا کردهام!
🔗حالا حکایت مردم ایران است
دعوا بر سر خزانه ی خالی است.../
@rraavvaann
#قلم_نوشت
بعد از یک عمر از قطار پرسرعت خیال پیاده میشوم، عینک ایدهآلگراییم را کنار میگذارم، جنازهٔ سنگین آرزوهای نشدنیم را از دوشم پیاده میکنم و پاهایم را میگذارم روی زمین سفت....
به جای دست و پا شکستن برای بالا رفتن و رسیدن به قلهها، جایی روی همین دامنهٔ وسیع و کم ارتفاع واقعیت بساطم را پهن میکنم.
وقتش رسیده که در سکوت و سکون نفس تازه کنم.
اینجا که هستم دیگر نه چیزی در شکوه و زیبایی ابدی میدرخشد، نه هر ورطهای آنقدرها که گمان میکردم تیره و هولناک است.
اینجا که هستم خاکستریتر و پستتر از چیزی است که دوست داشتهام اما دیگر از بامهای بلند پرت نمیشوم.
این پایین چقدر بهتر و سادهتر میشود همهچیز را دید. آدمها بیشترشان نه مطلقاً دوستاند، نه مطلقاً دشمن.
دوست و دشمن لبههای تیزی از حماقت دارند؛ من هم...
فاصلههای درست را میگردم که پیدا کنم. #عشق یک چیز منعطف و بیشکل است که نمیشود تعریفش کرد.
#نفرت به زندان تنگ میماند.
#شکستها آخر دنیا نیستند و #موفقیتها همراهند با یک شادی گذرا. همیشه میشود بهتر شد،
همیشه چیزهایی برای دیدن و فهمیدن هست. چیزهای کوچک، چیزهای زیبای کوچک دلم را گرم میکنند و قلبم روشنترین چیزی است که در این جهان دارم...
"و به قول #تولستوی
«همه چیز برای کسی که می داند چگونه صبر کند، به موقع اتفاق می افتد!»
خلاصه که آروم باش، ببین، بشنو، بگذر، خرده نگیر و یادت بمونه که گاهی صبر خودِ تلاشه..."
تقدیم به دوست دلگرفتهی امشبم ♡
برایت نور آرزو کردم .
•
@rraavvaann
بعد از یک عمر از قطار پرسرعت خیال پیاده میشوم، عینک ایدهآلگراییم را کنار میگذارم، جنازهٔ سنگین آرزوهای نشدنیم را از دوشم پیاده میکنم و پاهایم را میگذارم روی زمین سفت....
به جای دست و پا شکستن برای بالا رفتن و رسیدن به قلهها، جایی روی همین دامنهٔ وسیع و کم ارتفاع واقعیت بساطم را پهن میکنم.
وقتش رسیده که در سکوت و سکون نفس تازه کنم.
اینجا که هستم دیگر نه چیزی در شکوه و زیبایی ابدی میدرخشد، نه هر ورطهای آنقدرها که گمان میکردم تیره و هولناک است.
اینجا که هستم خاکستریتر و پستتر از چیزی است که دوست داشتهام اما دیگر از بامهای بلند پرت نمیشوم.
این پایین چقدر بهتر و سادهتر میشود همهچیز را دید. آدمها بیشترشان نه مطلقاً دوستاند، نه مطلقاً دشمن.
دوست و دشمن لبههای تیزی از حماقت دارند؛ من هم...
فاصلههای درست را میگردم که پیدا کنم. #عشق یک چیز منعطف و بیشکل است که نمیشود تعریفش کرد.
#نفرت به زندان تنگ میماند.
#شکستها آخر دنیا نیستند و #موفقیتها همراهند با یک شادی گذرا. همیشه میشود بهتر شد،
همیشه چیزهایی برای دیدن و فهمیدن هست. چیزهای کوچک، چیزهای زیبای کوچک دلم را گرم میکنند و قلبم روشنترین چیزی است که در این جهان دارم...
"و به قول #تولستوی
«همه چیز برای کسی که می داند چگونه صبر کند، به موقع اتفاق می افتد!»
خلاصه که آروم باش، ببین، بشنو، بگذر، خرده نگیر و یادت بمونه که گاهی صبر خودِ تلاشه..."
تقدیم به دوست دلگرفتهی امشبم ♡
برایت نور آرزو کردم .
•
@rraavvaann
💕مهارت های همسرداری
💕۱. در بحث ها، اختلافات قبلی رو دوباره بازگو نکنید. این کار باعث انتقال عقده ها و مسائل گذشته به الان می شه و به جای بهتر شدن اوضاع، همه چیز بدتر می شود
🔹جمله هایی مثل: تو ۴ ماه گذشته در مهمونی فلان کار رو کردی ، دو سال پیش فلان کار رو نکردی و ...
🔹فقط در مورد موضوع فعلی تون صحبت کنید. وقتی عصبانیت هستید، رجوع به گذشته به جای اینکه مشکل الان رو حل کنه، فقط باعث تخریب بیشتر رابطه تون می شود
💕۲. از مقایسه های منفی به هیچ وجه استفاده نکنید.
🔹همسر فلانی رو ببین ... یاد بگیر
و جملاتی از این دست.
💕۳. به هیچ وجه همدیگه رو تهدید نکنید.
پیام اصلی تهدید اینه که تو آدم بدی هستی و من هم می خوام تو رو تنبیه کنم
💕اگر می خوای بری پیش مادرت، انتظار نداشته باش وقتی برگشتی من اینجا باشم
💕اگر تو با من بیرون نمیای افراد زیادی هستن که می تونم با اون ها برم و ...
این کار به شدت باعث تخریب رابطه می شه و احساس خیلی بدی رو از شما در قلب و ذهن طرف مقابل به جا می گذارد
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
💕۱. در بحث ها، اختلافات قبلی رو دوباره بازگو نکنید. این کار باعث انتقال عقده ها و مسائل گذشته به الان می شه و به جای بهتر شدن اوضاع، همه چیز بدتر می شود
🔹جمله هایی مثل: تو ۴ ماه گذشته در مهمونی فلان کار رو کردی ، دو سال پیش فلان کار رو نکردی و ...
🔹فقط در مورد موضوع فعلی تون صحبت کنید. وقتی عصبانیت هستید، رجوع به گذشته به جای اینکه مشکل الان رو حل کنه، فقط باعث تخریب بیشتر رابطه تون می شود
💕۲. از مقایسه های منفی به هیچ وجه استفاده نکنید.
🔹همسر فلانی رو ببین ... یاد بگیر
و جملاتی از این دست.
💕۳. به هیچ وجه همدیگه رو تهدید نکنید.
پیام اصلی تهدید اینه که تو آدم بدی هستی و من هم می خوام تو رو تنبیه کنم
💕اگر می خوای بری پیش مادرت، انتظار نداشته باش وقتی برگشتی من اینجا باشم
💕اگر تو با من بیرون نمیای افراد زیادی هستن که می تونم با اون ها برم و ...
این کار به شدت باعث تخریب رابطه می شه و احساس خیلی بدی رو از شما در قلب و ذهن طرف مقابل به جا می گذارد
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
🍂❤
"از نقاط ضعف همسرتان محافظت کنید!"
🔹 هر آدمی حساسیتهایی دارد. بهجا یا نابجا، با دلیل یا بدون دلیل! یکی از دماغش خوشش نمیآید، یکی حرف زدن در مورد خانوادهاش را دوست ندارد، یکی از تحصیلات پایینش خجالت زده است، یکی روی وزنش حساس است و
دیگری ترجیح میدهد بحث مادی نکند و...
🔸 وظیفه ماست که مواظب حساسیتهای همسرمان باشیم، و نه تنها بحث در مورد آنها را پیش نکشیم که حتی اگر در مهمانیها و بین دوستان و آشنایان حرفی در این مورد زده میشود، جریان بحث را عوض کنیم....
🔖 سر این حساسیتها هیچ شوخی با هم نداریم. حق نداریم به بهانه «دارم شوخی میکنم!» دست بگذاریم روی حساسیتهای همسرمان...
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
"از نقاط ضعف همسرتان محافظت کنید!"
🔹 هر آدمی حساسیتهایی دارد. بهجا یا نابجا، با دلیل یا بدون دلیل! یکی از دماغش خوشش نمیآید، یکی حرف زدن در مورد خانوادهاش را دوست ندارد، یکی از تحصیلات پایینش خجالت زده است، یکی روی وزنش حساس است و
دیگری ترجیح میدهد بحث مادی نکند و...
🔸 وظیفه ماست که مواظب حساسیتهای همسرمان باشیم، و نه تنها بحث در مورد آنها را پیش نکشیم که حتی اگر در مهمانیها و بین دوستان و آشنایان حرفی در این مورد زده میشود، جریان بحث را عوض کنیم....
🔖 سر این حساسیتها هیچ شوخی با هم نداریم. حق نداریم به بهانه «دارم شوخی میکنم!» دست بگذاریم روی حساسیتهای همسرمان...
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
🍁🍂❤
❤
🍂
قوانین قهرکردن در رابطه ی زناشویی
قهر كردن يك نوع خشم و عصبانيت موذيانه است كه ميتواند به روابط آسيب جدي بزند.
قوانين قهر كردن
🏷 حق نداریم به خانواده های هم توهین کنیم.
🏷حق نداریم مسایل و مشکلات کهنه رو مطرح کنیم. تو هر دعوا فقط راجع به همون موضوع بحث میکنیم.
🏷شام و ناهار نپختن و شام و ناهار نخوردن نداریم. همه اعضا مثل حالت عادی باید برای غذا حاضر باشن.
🏷 سلام و خداحافظی در هر صورت لازمه
🏷هیچکس حق نداره جای خوابشو عوض کنه.
🏷 هر کس برای آشتی پیش قدم بشه اون یکی باید براش کادو بخره.
🏷 حق نداریم اشتباه طرف مقابلو تعمیم بدیم . مثلا عبارت تو همیشه.... ممنوعه. چون اینکار دعوا رو به اوج میرسونه.
🏷 باید به هم فرصت بدیم که هرکی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت کنه و طرف دیگه هم پنج دقیقه زمان برای پاسخگویی داره و بعد اگه حرفی باقی موند باید به فردا موکول بشه تا سر و ته بحث مشخص باشه
اگر افراد مي توانستند ياد بگيرند كه آنچه براي من خوب است لزومي ندارد كه براي ديگران هم خوب باشد، آنگاه دنياي شاد و خوشايندتري مي داشتيم.!
تئوري انتخاب
به ما مي آموزد كه دنياي مطلوب من، اساس و شالوده زندگي من است و نه اساس و شالوده زندگي ديگران.!
⏬🔽⏫🔽
https://chat.whatsapp.com/KbXpoJ0pG5W3punDQuhe0J
❤
🍂
قوانین قهرکردن در رابطه ی زناشویی
قهر كردن يك نوع خشم و عصبانيت موذيانه است كه ميتواند به روابط آسيب جدي بزند.
قوانين قهر كردن
🏷 حق نداریم به خانواده های هم توهین کنیم.
🏷حق نداریم مسایل و مشکلات کهنه رو مطرح کنیم. تو هر دعوا فقط راجع به همون موضوع بحث میکنیم.
🏷شام و ناهار نپختن و شام و ناهار نخوردن نداریم. همه اعضا مثل حالت عادی باید برای غذا حاضر باشن.
🏷 سلام و خداحافظی در هر صورت لازمه
🏷هیچکس حق نداره جای خوابشو عوض کنه.
🏷 هر کس برای آشتی پیش قدم بشه اون یکی باید براش کادو بخره.
🏷 حق نداریم اشتباه طرف مقابلو تعمیم بدیم . مثلا عبارت تو همیشه.... ممنوعه. چون اینکار دعوا رو به اوج میرسونه.
🏷 باید به هم فرصت بدیم که هرکی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت کنه و طرف دیگه هم پنج دقیقه زمان برای پاسخگویی داره و بعد اگه حرفی باقی موند باید به فردا موکول بشه تا سر و ته بحث مشخص باشه
اگر افراد مي توانستند ياد بگيرند كه آنچه براي من خوب است لزومي ندارد كه براي ديگران هم خوب باشد، آنگاه دنياي شاد و خوشايندتري مي داشتيم.!
تئوري انتخاب
به ما مي آموزد كه دنياي مطلوب من، اساس و شالوده زندگي من است و نه اساس و شالوده زندگي ديگران.!
⏬🔽⏫🔽
https://chat.whatsapp.com/KbXpoJ0pG5W3punDQuhe0J
WhatsApp.com
زندگی ایده آل
WhatsApp Group Invite
🍂❤
اگر روابط شما آن طور كه میخواهيد نيست، مطمئن باشيد كسی كه بايد تغيير كند، خود شما هستيد!!!
🔖ما يک عمر منتظر زن ايدهآل يا مرد ايدهآل مینشينيم، در حالی که زن ايدهآل و مرد ايدهآل وجود ندارد. با خودتان فكر كنيد و ببينيد اگر شما مرد ايدهآل يا زن ايدهآل خود نيستيد و اگر شما با خودتان ازدواج نمیكرديد، چرا كس ديگری بايد با شما ازدواج كند؟
اگر شما با تمام وجود عاشق خودتان نیستید و اين عشق قابل لمس نيست و در پوست خود راحت نيستيد، شفاف نيستيد، صادق نيستيد، اين را عوض كنيد.
انرژی خود را در عوض كردن شوهر یا زن خود هدر ندهيد. اگر شما نخواهيد خودتان را نجات بدهيد، خدا هم شما را نجات نخواهد داد!
@rraavvaann
اگر روابط شما آن طور كه میخواهيد نيست، مطمئن باشيد كسی كه بايد تغيير كند، خود شما هستيد!!!
🔖ما يک عمر منتظر زن ايدهآل يا مرد ايدهآل مینشينيم، در حالی که زن ايدهآل و مرد ايدهآل وجود ندارد. با خودتان فكر كنيد و ببينيد اگر شما مرد ايدهآل يا زن ايدهآل خود نيستيد و اگر شما با خودتان ازدواج نمیكرديد، چرا كس ديگری بايد با شما ازدواج كند؟
اگر شما با تمام وجود عاشق خودتان نیستید و اين عشق قابل لمس نيست و در پوست خود راحت نيستيد، شفاف نيستيد، صادق نيستيد، اين را عوض كنيد.
انرژی خود را در عوض كردن شوهر یا زن خود هدر ندهيد. اگر شما نخواهيد خودتان را نجات بدهيد، خدا هم شما را نجات نخواهد داد!
@rraavvaann
❗️گرسنگان نشسته بر کوه زر
تازه انقلاب پیروز شده بود. بچه دبیرستانی بودیم و به سهم خودمان دخیل در پیروزی! سرخوش و مغرور از رسیدن به اهدافمان! می گفتیم دیگر تمام شد بدبختی و فقر مردم! ظلم و ستم حاکمان! ترس و نگرانی آزادی خواهان و عدالت طلبان! دیگر امامی آمده است که وعده سروری مستضعفان را داده است. پیاده کردن عدالت اسلامی! از بین رفتن تبعیض و شکاف طبقاتی... و ما که در همان نوجوانی شاید کل کتابهای شریعتی را خوانده و به سخنرانی هایش گوش کرده بودیم، از همه دین، همین عدالت خواهی علی و اینکه هیچ کاخی بنا نمیشود مگر اینکه کوخی در کنارش باشد و شیعه علوی بودن و ظلم ستیزی حسینی داشتن برایمان جذابیت داشت.
سال ۵۸ بود. یک سال پس از پیروزی. خانم مدیر که حالا جانشین مدیر قبلی شده بود و آرمانهایی چون همه انقلابیون داشت، برنامه سفر ما دانش آموزان را به روستایی محروم در قلب کویر ریخت! برای آشنایی با باقیمانده های رژیم شاهی. برای عبرت آموزی! روستایی محروم و دورافتاده از همه امکانات، کوه زر! روستایی که به خاطر داشتن معدن طلا به این نام مشهور شده بود.
در روزی از روزهای تابستان مینی بوس ما دانش آموزان به همراه مدیر و برخی معلمان به سمت کویر به راه افتاد. در ساعتی داغ از روز به روستا رسیدیم. روستایی کم جمعیت که بیشترشان زن و بچه بودند. مردها برای کار به شهر رفته بودند. آخر در روستای خشک کم آب، کاری نبود. یک معدن طلا داشت که حالا متروکه شده بود. می گفتند زمانی آلمانیها از این معدن بهره برداری میکردند. شاید موهای بور و طلایی و چشمان آبی ساکنان این روستا در قلب کویر به چنین حدس و گمانی دامن میزد!
چیزی که بیش از همه در آن روستای دور از امکانات به چشممان آمد و در خاطرمان ماند، حمام روستا بود. یک چهار دیواری گلی بدون سقف و در! که جوی آبی از وسط آن روان بود، با دیگ بزرگ مسی روی اجاقی گلی، که با آتش هیزم گرم میشد و حکم آبگرمکن را داشت! همین قدر ساده و ابتدایی! چند زن و بچه هم لب جوی در حال حمام کردن بودند و ما با چشمانی گرد شده، تماشاچی آنها!
پس از آن رفتیم به دیدن کپرهایشان که از خار بیابان ساخته بودند و حکم کولری داشت که باد گرم کویری را برایشان قابل تحمل میکرد و غذایشان، کشک سردی که نانی خشک در آن ترید میکردند برای سد جوع!
یادم میآید وقتی از آن سفر کویری با کلی غم و غصه و آرزو برای بهبود وضعیتشان پس از پیروزی برگشتیم، در دفتر انشایم از تجربه آن سفر نوشتم: بر روی کوهی از زر باشی وچیزی برای خوردن نداشته باشی، خیلی ظلم است! این عبرت ما بود از آن سفر یکروزه!
البته انصافا پس از انقلاب کارهای عمرانی زیادی برای روستاها انجام شد. معدن طلای آن روستا دوباره احیا شد و جهاد سازندگی برایشان حمام و مسجد و مدرسه ساخت و از آن وضعیت رقت بار درآمدند. هرچند حالا و پس از چند دهه، بیشتر مدارس روستایی تعطیل شده اند و روستاها متروکه و هرچه در راه آبادانی آنها هزینه شد، بر باد رفت!
انقلاب ما در سال ۵۷ از روی احساسات بود و کمتر عقلانیتی در آن به چشم میخورد، که اگر این مهم را داشت، برنامه ای جامع برای مدیریت کشور میریختند که هر فرد و دولتی به سلیقه دلخواه خود برنامه ای نریزد و دیگری به خیال خود آن را مفید نداند و ملغی نکند و در این میان میلیاردها هزینه نشود از سرمایه این مملکت و میلیاردها هم چپاول نشود در آشفته بازاری به نام حکومت دینی!
به تازگی ویدیویی دیدم از زنی عرب و خوزستانی که در کنار سطل زباله با چشمانی اشکبار از فقر و نداری و شرمندگی دخترانش میگوید و از اینکه خود از سطل زباله می خورد تا دخترانش چیز بهتری داشته باشند برای خوردن! این زن مرا به یاد روستای کوه زر و مردمانش انداخت که با وجود معدنی طلا در زیر پا، از حداقلهای زندگی محروم بودند.
پس از چند دهه امید کوخ نشینان به برآورده شدن وعده های رهبران برای بهبود وضعشان، مردم خوزستان، این مردم مظلومی که بار دفاع در جنگ تحمیلی ۸ ساله نیز بر دوشهایشان بود، حالا به عوض بهره مندی بیشتر از موهبت خدادادی زیرپایشان، باید در سطل زباله به دنبال لقمه ای نان باشند. این مردم مایه عبرت نوجوانان امروز هستند، همانطور که مردمان فقیر کوه زر موجب عبرت ما بودند!. با این تفاوت که آن روز ساکنان کوه زر از دنیای اطرافشان بیخبر بودند و تحمل نداری برایشان راحتتر بود. شاید فکر میکردند همه دنیا مثل آنها هستند. ولی امروز به مدد رسانه ها، مردم میبینند دیگران چگونه زندگی می کنند و آنها چطور! میبینند چگونه همسایه جنوبیشان در عرض ۴۰ سال از هیچ به اینجا رسید و خوزستان آباد از کجا به کجا! و لابد با خود میگویند، گناه ما چیست به نظامی اعتماد کردیم که به ما وعده بهشت داد اما جهنم نصیبمان شد!
✍فرشته مزینانی
@rraavvaann
تازه انقلاب پیروز شده بود. بچه دبیرستانی بودیم و به سهم خودمان دخیل در پیروزی! سرخوش و مغرور از رسیدن به اهدافمان! می گفتیم دیگر تمام شد بدبختی و فقر مردم! ظلم و ستم حاکمان! ترس و نگرانی آزادی خواهان و عدالت طلبان! دیگر امامی آمده است که وعده سروری مستضعفان را داده است. پیاده کردن عدالت اسلامی! از بین رفتن تبعیض و شکاف طبقاتی... و ما که در همان نوجوانی شاید کل کتابهای شریعتی را خوانده و به سخنرانی هایش گوش کرده بودیم، از همه دین، همین عدالت خواهی علی و اینکه هیچ کاخی بنا نمیشود مگر اینکه کوخی در کنارش باشد و شیعه علوی بودن و ظلم ستیزی حسینی داشتن برایمان جذابیت داشت.
سال ۵۸ بود. یک سال پس از پیروزی. خانم مدیر که حالا جانشین مدیر قبلی شده بود و آرمانهایی چون همه انقلابیون داشت، برنامه سفر ما دانش آموزان را به روستایی محروم در قلب کویر ریخت! برای آشنایی با باقیمانده های رژیم شاهی. برای عبرت آموزی! روستایی محروم و دورافتاده از همه امکانات، کوه زر! روستایی که به خاطر داشتن معدن طلا به این نام مشهور شده بود.
در روزی از روزهای تابستان مینی بوس ما دانش آموزان به همراه مدیر و برخی معلمان به سمت کویر به راه افتاد. در ساعتی داغ از روز به روستا رسیدیم. روستایی کم جمعیت که بیشترشان زن و بچه بودند. مردها برای کار به شهر رفته بودند. آخر در روستای خشک کم آب، کاری نبود. یک معدن طلا داشت که حالا متروکه شده بود. می گفتند زمانی آلمانیها از این معدن بهره برداری میکردند. شاید موهای بور و طلایی و چشمان آبی ساکنان این روستا در قلب کویر به چنین حدس و گمانی دامن میزد!
چیزی که بیش از همه در آن روستای دور از امکانات به چشممان آمد و در خاطرمان ماند، حمام روستا بود. یک چهار دیواری گلی بدون سقف و در! که جوی آبی از وسط آن روان بود، با دیگ بزرگ مسی روی اجاقی گلی، که با آتش هیزم گرم میشد و حکم آبگرمکن را داشت! همین قدر ساده و ابتدایی! چند زن و بچه هم لب جوی در حال حمام کردن بودند و ما با چشمانی گرد شده، تماشاچی آنها!
پس از آن رفتیم به دیدن کپرهایشان که از خار بیابان ساخته بودند و حکم کولری داشت که باد گرم کویری را برایشان قابل تحمل میکرد و غذایشان، کشک سردی که نانی خشک در آن ترید میکردند برای سد جوع!
یادم میآید وقتی از آن سفر کویری با کلی غم و غصه و آرزو برای بهبود وضعیتشان پس از پیروزی برگشتیم، در دفتر انشایم از تجربه آن سفر نوشتم: بر روی کوهی از زر باشی وچیزی برای خوردن نداشته باشی، خیلی ظلم است! این عبرت ما بود از آن سفر یکروزه!
البته انصافا پس از انقلاب کارهای عمرانی زیادی برای روستاها انجام شد. معدن طلای آن روستا دوباره احیا شد و جهاد سازندگی برایشان حمام و مسجد و مدرسه ساخت و از آن وضعیت رقت بار درآمدند. هرچند حالا و پس از چند دهه، بیشتر مدارس روستایی تعطیل شده اند و روستاها متروکه و هرچه در راه آبادانی آنها هزینه شد، بر باد رفت!
انقلاب ما در سال ۵۷ از روی احساسات بود و کمتر عقلانیتی در آن به چشم میخورد، که اگر این مهم را داشت، برنامه ای جامع برای مدیریت کشور میریختند که هر فرد و دولتی به سلیقه دلخواه خود برنامه ای نریزد و دیگری به خیال خود آن را مفید نداند و ملغی نکند و در این میان میلیاردها هزینه نشود از سرمایه این مملکت و میلیاردها هم چپاول نشود در آشفته بازاری به نام حکومت دینی!
به تازگی ویدیویی دیدم از زنی عرب و خوزستانی که در کنار سطل زباله با چشمانی اشکبار از فقر و نداری و شرمندگی دخترانش میگوید و از اینکه خود از سطل زباله می خورد تا دخترانش چیز بهتری داشته باشند برای خوردن! این زن مرا به یاد روستای کوه زر و مردمانش انداخت که با وجود معدنی طلا در زیر پا، از حداقلهای زندگی محروم بودند.
پس از چند دهه امید کوخ نشینان به برآورده شدن وعده های رهبران برای بهبود وضعشان، مردم خوزستان، این مردم مظلومی که بار دفاع در جنگ تحمیلی ۸ ساله نیز بر دوشهایشان بود، حالا به عوض بهره مندی بیشتر از موهبت خدادادی زیرپایشان، باید در سطل زباله به دنبال لقمه ای نان باشند. این مردم مایه عبرت نوجوانان امروز هستند، همانطور که مردمان فقیر کوه زر موجب عبرت ما بودند!. با این تفاوت که آن روز ساکنان کوه زر از دنیای اطرافشان بیخبر بودند و تحمل نداری برایشان راحتتر بود. شاید فکر میکردند همه دنیا مثل آنها هستند. ولی امروز به مدد رسانه ها، مردم میبینند دیگران چگونه زندگی می کنند و آنها چطور! میبینند چگونه همسایه جنوبیشان در عرض ۴۰ سال از هیچ به اینجا رسید و خوزستان آباد از کجا به کجا! و لابد با خود میگویند، گناه ما چیست به نظامی اعتماد کردیم که به ما وعده بهشت داد اما جهنم نصیبمان شد!
✍فرشته مزینانی
@rraavvaann
Telegram
attach 📎
✔️با این قوانین دعواهاتون روکنترل کنید :
_ یک دنده نباشید و عذرخواهی پارتنرتون رو بپذیرید ، بعدها دوباره این دعواهارو پیش نکشید...
_ جوری رفتار نکنید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده ، نذارید مشکلتون مدت زیادی حل نشده بمونه...
_ در مورد دعواتون به دیگران چیزی نگید و تو شبکههای اجتماعی جار نزنید ...
_ برای دعواهاتون بهانه نتراشید اگه اشتباهی میکنید ولی و اما و اگر دیگه نیارید...
_ روی این موضوع که چه کسی دعوا رو شروع کرده تمرکز نکنید و دنبال چاره باشید و آخر همه دعواها از هم بپرسید الان خواستت از من چیه ؟
چیکار برات انجام بدم که حالت بهتر بشه ؟؟
@rraavvaann
_ یک دنده نباشید و عذرخواهی پارتنرتون رو بپذیرید ، بعدها دوباره این دعواهارو پیش نکشید...
_ جوری رفتار نکنید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده ، نذارید مشکلتون مدت زیادی حل نشده بمونه...
_ در مورد دعواتون به دیگران چیزی نگید و تو شبکههای اجتماعی جار نزنید ...
_ برای دعواهاتون بهانه نتراشید اگه اشتباهی میکنید ولی و اما و اگر دیگه نیارید...
_ روی این موضوع که چه کسی دعوا رو شروع کرده تمرکز نکنید و دنبال چاره باشید و آخر همه دعواها از هم بپرسید الان خواستت از من چیه ؟
چیکار برات انجام بدم که حالت بهتر بشه ؟؟
@rraavvaann
🔰چرا میگویند که سکوت طلاست؟
🔸زبان زره قلب است؛ زبان از زندگی فرد پاسداری میکند. به صدای بلند حرف زدن، طولانی حرف زدن، وحشیانه و سرشار از خشم و نفرت حرف زدن همهی اینها بر سلامت انسان اثر میگذارند.
🔹این رفتارها خشم و نفرت را در دیگران دامن میزند؛ آنها را زخمی، بر افروخته و به خشم میآورد، و افراد را با هم غریبه میکند.
@rraavvaann
🔸چرا میگویند که #سکوت طلاست؟ چون انسان ساکت هیچ دشمنی ندارد، هر چند شاید دوستی نداشته باشد. او این فراغت و فرصت را دارد که درون خویشتن غوطهور شود و خطاها و کوتاهیهای خود را مورد بررسی قرار دهد.
🔹او دیگر تمایلی به جستجو کردن این نقصها در دیگران ندارد. اگر پای شما بلغزد، دچار شکستگی میشوید؛
🔸اگر زبان شما بلغزد، سبب شکستن ایمان یا شادی فرد دیگری میشوید. آن شکستگی را هرگز نمیتوان درست کرد؛ آن زخم برای همیشه ملتهب خواهد ماند.
🔹پس از زبان با دقت فراوان استفاده کنید. هر اندازه ملایمتر صحبت کنید، هر اندازه کمتر صحبت کنید، و هر اندازه شیرینتر صحبت کنید، برای شما و برای جهان بهتر خواهد بود.
🔻خودتان سکوت پیشه کنید؛ این باعث میشود که دیگران هم سکوت کنند
@rraavvaann
🔸زبان زره قلب است؛ زبان از زندگی فرد پاسداری میکند. به صدای بلند حرف زدن، طولانی حرف زدن، وحشیانه و سرشار از خشم و نفرت حرف زدن همهی اینها بر سلامت انسان اثر میگذارند.
🔹این رفتارها خشم و نفرت را در دیگران دامن میزند؛ آنها را زخمی، بر افروخته و به خشم میآورد، و افراد را با هم غریبه میکند.
@rraavvaann
🔸چرا میگویند که #سکوت طلاست؟ چون انسان ساکت هیچ دشمنی ندارد، هر چند شاید دوستی نداشته باشد. او این فراغت و فرصت را دارد که درون خویشتن غوطهور شود و خطاها و کوتاهیهای خود را مورد بررسی قرار دهد.
🔹او دیگر تمایلی به جستجو کردن این نقصها در دیگران ندارد. اگر پای شما بلغزد، دچار شکستگی میشوید؛
🔸اگر زبان شما بلغزد، سبب شکستن ایمان یا شادی فرد دیگری میشوید. آن شکستگی را هرگز نمیتوان درست کرد؛ آن زخم برای همیشه ملتهب خواهد ماند.
🔹پس از زبان با دقت فراوان استفاده کنید. هر اندازه ملایمتر صحبت کنید، هر اندازه کمتر صحبت کنید، و هر اندازه شیرینتر صحبت کنید، برای شما و برای جهان بهتر خواهد بود.
🔻خودتان سکوت پیشه کنید؛ این باعث میشود که دیگران هم سکوت کنند
@rraavvaann
چهار نون راهگشا:
یکم: نبین
۱- عیب مردم را نبین
۲- مسائل جزئی در زندگی خانوادگی را نبین
۳- کارهای خوب خودت را که برای دیگران انجام می دهی نبین
۴- گاهی باید وانمود کنی که ندیدی (اصل تغافل)
دوم: نگو
۱- هرچه شنیدی نگو
۲- به کسی که حرفت در او تاثیرندارد نگو
۳- سخنی که دلی بیازارد نگو
۴- هر سخن راستی را هرجا نگو
۵- هر خیری که در حق دیگران کردی نگو
۶- راز را نگو حتی به نزدیکترین افراد
سوم: نشنو
۱- هر سخنی ارزش شنیدن ندارد
۲- وقتی دو نفر آهسته سخن می گویند سعی کن نشنوی
۳- غیبت را نشنو
۴- گاهی وانمود کن که نشنیدی (اصل تغافل)
چهارم: نپرس
۱- آنچه را که به تو مربوط نیست نپرس
۲- آنچه که شخص از گفتنش شرم دارد نپرس
۳- آنچه باعث آزار شخص می شود نپرس
۴- آن پرسشی که در آن فایده ای نیست نپرس
۵- آنچه که موجب اختلاف و نزاع می شود نپرس
@rraavvaann
یکم: نبین
۱- عیب مردم را نبین
۲- مسائل جزئی در زندگی خانوادگی را نبین
۳- کارهای خوب خودت را که برای دیگران انجام می دهی نبین
۴- گاهی باید وانمود کنی که ندیدی (اصل تغافل)
دوم: نگو
۱- هرچه شنیدی نگو
۲- به کسی که حرفت در او تاثیرندارد نگو
۳- سخنی که دلی بیازارد نگو
۴- هر سخن راستی را هرجا نگو
۵- هر خیری که در حق دیگران کردی نگو
۶- راز را نگو حتی به نزدیکترین افراد
سوم: نشنو
۱- هر سخنی ارزش شنیدن ندارد
۲- وقتی دو نفر آهسته سخن می گویند سعی کن نشنوی
۳- غیبت را نشنو
۴- گاهی وانمود کن که نشنیدی (اصل تغافل)
چهارم: نپرس
۱- آنچه را که به تو مربوط نیست نپرس
۲- آنچه که شخص از گفتنش شرم دارد نپرس
۳- آنچه باعث آزار شخص می شود نپرس
۴- آن پرسشی که در آن فایده ای نیست نپرس
۵- آنچه که موجب اختلاف و نزاع می شود نپرس
@rraavvaann
❤️🔥به جملات سخت فکر نکنید.
لازم نیست حتما شاعر باشید یا عاشق شاملو.
به کارهای عجیب، به هدیههای گران فکر نکنید.
تکان خوردن دل اغلب فقط با جملههای کوچکی رخ میدهد که حتما باید #دلبسته بود تا زبان به گفتنشان بچرخد، بینمایش و تظاهر و تلاش...
❤️میام دنبالت.
تو بخواب، من حواسم هست.
بیدار میمونم تا بیای.
قرصتو خوردی؟
میخوای باهات بیام؟
رو من حساب کن.
نمیخوای بیدار بشی؟
چه بوی خوبی میدی.
دلم نیومد تنها تماشا کنم.
تو نیستی خوش نمیگذره.
ناهار خوردی؟
الان بهتری؟
همون رنگیه که تو دوست داری.
یه لیوان آب گذاشتم بالای سرت.
حالت بد شد بهم زنگ بزن.
نگرانتم.
خوب خوابیدی؟
مطمئنی آرومی؟
بیا حرف بزنیم.
میشه سرمو بذارم رو پات؟
تند نریها...
دستتو بده به من❤️
سخت نیست. اصلا سخت نیست.
جملههای کوچکی که جای پایتان را در دلی محکم میکند. جملات ناخودآگاه دلبر.
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
لازم نیست حتما شاعر باشید یا عاشق شاملو.
به کارهای عجیب، به هدیههای گران فکر نکنید.
تکان خوردن دل اغلب فقط با جملههای کوچکی رخ میدهد که حتما باید #دلبسته بود تا زبان به گفتنشان بچرخد، بینمایش و تظاهر و تلاش...
❤️میام دنبالت.
تو بخواب، من حواسم هست.
بیدار میمونم تا بیای.
قرصتو خوردی؟
میخوای باهات بیام؟
رو من حساب کن.
نمیخوای بیدار بشی؟
چه بوی خوبی میدی.
دلم نیومد تنها تماشا کنم.
تو نیستی خوش نمیگذره.
ناهار خوردی؟
الان بهتری؟
همون رنگیه که تو دوست داری.
یه لیوان آب گذاشتم بالای سرت.
حالت بد شد بهم زنگ بزن.
نگرانتم.
خوب خوابیدی؟
مطمئنی آرومی؟
بیا حرف بزنیم.
میشه سرمو بذارم رو پات؟
تند نریها...
دستتو بده به من❤️
سخت نیست. اصلا سخت نیست.
جملههای کوچکی که جای پایتان را در دلی محکم میکند. جملات ناخودآگاه دلبر.
♨️کانال علوم تربیتی و روانشناسی
@rraavvaann
۸ تا از زیباترین جملات روانشناسی :
مهمترین و پایدارترین رابطهای که تو این دنیا داری، رابطه با خودته پس ازش غافل نشو ؛
درد تو حتی وقتی بقیه بدترش رو دارن ارزشمنده، شادی توهم وقتی بقیه بهترش رو دارن قشنگه ؛
میفهمم عمیقا دلسرد شدی، جوری که ممکنه همین الان همهچیز رو تموم کنی، اما با تموم اینها امروز اینجایی، بخشی از تو مابقی وجودت رو به مطب من آورده و من میخوام با اون بخش صحبت کنم، قسمتی که میخواد زنده بمونه و ادامه بده ؛
با خود قدیمیت مهربون باش و انقدر سرزنشش نکن! اون، چیزهایی که الان بلدی رو یاد نداشته ؛
طبیعیه بعضی روزها بیحوصله و غمگین باشی، این موقعها بیشتر با خودت مهربون باش ؛
تو نمیتونی احساساتت رو کنترل کنی یا از بین ببری، اما میتونی پاسخی که از سمت احساساتت میدی رو کنترل کنی ؛
همهی ما انسانیم و پر از نقص و اشتباه، قرار نیست دائم بابتش خودت رو سرزنش کنی، فقط قراره خودت رو همونطوری که هستی بپذیری ؛
- با اون قسمت از خودت که اشتباه میکنه مهربون باش، اون در حال یاد گرفتنه :)
@rraavvaann
مهمترین و پایدارترین رابطهای که تو این دنیا داری، رابطه با خودته پس ازش غافل نشو ؛
درد تو حتی وقتی بقیه بدترش رو دارن ارزشمنده، شادی توهم وقتی بقیه بهترش رو دارن قشنگه ؛
میفهمم عمیقا دلسرد شدی، جوری که ممکنه همین الان همهچیز رو تموم کنی، اما با تموم اینها امروز اینجایی، بخشی از تو مابقی وجودت رو به مطب من آورده و من میخوام با اون بخش صحبت کنم، قسمتی که میخواد زنده بمونه و ادامه بده ؛
با خود قدیمیت مهربون باش و انقدر سرزنشش نکن! اون، چیزهایی که الان بلدی رو یاد نداشته ؛
طبیعیه بعضی روزها بیحوصله و غمگین باشی، این موقعها بیشتر با خودت مهربون باش ؛
تو نمیتونی احساساتت رو کنترل کنی یا از بین ببری، اما میتونی پاسخی که از سمت احساساتت میدی رو کنترل کنی ؛
همهی ما انسانیم و پر از نقص و اشتباه، قرار نیست دائم بابتش خودت رو سرزنش کنی، فقط قراره خودت رو همونطوری که هستی بپذیری ؛
- با اون قسمت از خودت که اشتباه میکنه مهربون باش، اون در حال یاد گرفتنه :)
@rraavvaann