Telegram Web Link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امام_باقر_زمینه


یا سیدی حبیبی یا امام باقر
آقا چقدر غریبی یا امام باقر

روز عزای تو ، زهرا کند زاری
نه گریه کن داری ، نه سینه زن داری

یا حضرت باقر
.....

مثل رقیه موقع طفلی شدی پیر
شد بسته دست کوچکت با غل و زنجیر

روزی هزار دفعه ، زخمت نمک میخورد
هر کس که جا می ماند ، عمه کتک میخورد

یاحضرت باقر
......

بر زین زهر آلوده شد قلب تو پاره
یاد تن حسین و اون ده تا سواره

دیدی چها با هم ، آن ده لعین کردند
جسمش رو یکسان با ، خاک زمین کردند

یا حضرت باقر

#عبدالحسين

@raziolhossein1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امام_باقر_زمینه


خاطره های کربلا یادم نمی ره
اون همه غصه و بلا یادم نمی ره
سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره

یادم نمی ره / گودال و شمر و اون ضربه ها
یادم نمی ره / نامردا ریختن تو خیمه ها
یادم نمی ره / صدای ناله ی مادرش
یادم نمی ره / رفت از حال روی تل خواهرش

مگه یادم میره گودال اون هجوم لشگر
مگه یادم میره اون حنجر و کندی خنجر
مگه یادم میره شمر لعین به روی پیکر

ای وای ...


قصه ی غربت حرم یادم نمی ره
داغ مصیبت حرم یادم نمی ره
لحظه ی غارت حرم یادم نمی ره

یادم نمیره / دستای بسته ی زینبو
یادم نمی ره / زانوی خسته ی زینبو
یادم نمی ره / گهواره غارت شد تو حرم
یادم نمی ره / رقیه هی میگفت معجرم

مگه یادم میره لشگر اومد میون خیمه
مگه یادم میره آتیش زدن به جون خیمه
مگه یادم میره سالم نموند یه دونه خیمه

ای وای ...


خاطره های شهر شام یادم نمی ره
سنگای روی پشت بام یادم نمی ره
غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره

یادم نمی ره / گوشای پاره از غارتو
یادم نمی ره / روزای تلخ اسارتو
یادم نمی ره / زخم پاهای رقیه رو
یادم نمی ره / چادر پاره ی عمه رو

مگه یادم میره رقیه و زخمای پا رو
مگه یادم میره حرمله و سه شعبه ها رو
مگه یادم میره بزم می و طشت طلا رو

ای وای ...

#وحید_محمدی

@raziolhossein1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امام_باقر_نوحه

باقر آل رسولم
نجل زهرای بتولم

پاره شد ، قلبم از ، زهر کینه
جان سپردم به شهر مدینه

وا مصیبت مصیبت مصیبت۲
.......

قبله اهل ولایم
شد مدینه کربلایم

زاده سیّد الساجدینم
کشته ام کشته راه دینم

وا مصیبت مصیبت مصیبت۲
.....

من در ایّام صغیری
دیده ام رنج اسیری

با اسیران به ویرانه خفتم
درد پنهان خود را نهفتم

وا مصیبت مصیبت مصیبت۲
.......

جان مادر کن نگاهم
صدر زین شد قتلگاهم

ناله آمد برون از نهادم
چهره برخاک غربت نهادم

وا مصیبت مصیبت مصیبت۲
.......

شد گواه درد وداغم
قبر بی شمع و چراغم

گرچه خاک وطن تربتم شد
تربتم شاهد غربتم شد

وا مصیبت مصیبت مصیبت۲


#غلامرضا_سازگار

@raziolhossein1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امام_باقر_زمینه

فریضه ی تو رو ادا میکنم
اینجا رو با روضه منا میکنم
یاد غمای کربلا می کنم
امام باقر

کاش لا اقل خواب میدیدم مدینه م
قسمت شده برم بقیع بشینم
بهتره که بمیرم و نبینم
نداری زائر

شیعه برات بمیره چه غریبی آقا
باقر علمی و کسی دور و برت نیست
روز شهادت تو اومده ولی باز
توی بقیع کسی به غیر مادرت نیست

گریه میکنم برات های های های های
ناله میزنم برات وای وای وای وای



مردم اونی که دیدی و ندیدن
چند ساله بودی سر جلوت بریدن
سر و بریدن عمه هات دویدن
بیرون خیمه

عمه گرفته بود جلو چشاتو
شاید نبینی میزنن باباتو
ناله میزد عمه رقیه باتو
میون خیمه

فک نمی کردی نعلای تازه ببندن
بیان تو قتلگاه امامو زیر بگیرن
فکر نمیکردی زنده باشی و ببینی
که از نوامیس خدا اسیر بگیرن

سرو زدن به نیزه ها وای وای وای وای
آتیش زدن به خیمه ها وای وای وای وای



شاخه های یاسو شکسته دیدی
زین العبادو زار و خسته دیدی
عمه رو با دستای بسته دیدی
میون اغیار
هی میگی کاش طفل رباب نمیرفت
قافله به شام خراب نمیرفت
زینب به مجلس شراب نمی رفت
با مردم آزار

سخته بی معجر با لباس پاره پاره
مردا بخندن گریه ی زنو در آرن
غیرتیا سخته با خونواده باشی
یه مشت ارازل اسم کنیز بیارن

نفرین کن امیه رو وای وای وای وای
بد کشتن رقیه رو وای وای وای وای


#حسین_قربانچه

@raziolhossein1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امام_باقر_زمینه


گاهی قاتل زهره ولی
گاهی قاتل یه خنجره
گاهی قاتل برا یکی
میشه حتی یه خاطره



قاتل وقتی میشه خاطرات
یعنی دستای مخدرات
کنار سره بالای نی
و علی الخدود لاطمات



لطمه میزدن
چند تانانجیب با تازیونه به عمه میزدن
لطمه  میزدن
یادمه  رقیه که پیدا شد همه میزدن
یادمه سنان
سر جدمو میخواس جدا کنه  موقع اذان
خولی ام رسید
هی میگفت خورجینم آماده س سر رو بم بدید


ایها المظلوم
یا باقرالعلوم



نفسش بالا نمیاد
دیگه این شام اخره
نه تمومی نداره این
همه دنیای خاطره

حالا داره میلرزه تنش
لحظه به لحظه رو یادشه
نامحرما رو بیرون کنین
روضه ی ناموس جدشه


با طناب زدن
چقده تازیونه به زینب و به رباب زدن
گاهی روی نی
سنگ میخورد سرش گاهی میرفت. توی طشت می
چوب خیزران
بالا میرفت و بالامیرفت .  داد عمه جان
بی حیای مست
انقده محکم زد با چوبش. دندونو شکست

#محمدرضاطالبی

@raziolhossein1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امام_باقر_زمینه


بند۱

یه عمره که گریونی  با آه سینه سوزت
گریه بــرا عاشـــورا  شده کار هر روزت

جاریه سیل اشکات   به روی صحن گونت
مجلس روضه خونی  میگیری توی خونت


بار غــم رو دلت سنگینه
غصه هات از غم دیرینه
قلبمون تو عزات غمگینه               

هر چی ما میگیم تو با دوچشمت دیدی
پــای بـه پـای نـی سینــه زدی بـــاریدی   

*(نمیره از یادت...
کوفه ی بی مرامو
سفر به شهر شامو
سنگای روی بــامو) ۲

بند۲

بــا درد و آه و ناله   روز و شبت سر میشه
تا شیرخواره میبینی  دو چشم تو تر میشه

با یه دلِ پر حسرت  روضه میگیری هر سال
زینب و موجی از خون  یادت نرفته گودال


مثله بغضِ پر از فریــادی
وقتی که از نفس افتادی
با غم کـربلا جــون دادی

داری میسوزی برای مشکِ سقا
گریـه میکنی بـه یادِ اشک سقا

نمیره از یادت...
آتیش خیمه ها رو
ناله ی بی صدا رو
روضه ی کـربلا رو

*(نمیره از یادت...
کوفه ی بی مرامو
سفر به شهر شامو
سنگای روی بامو) ۲

#بند۳

هنوز جلو چشماته   شلوغیه تو بازار
خاطره های اونروز  روحتو میده آزار

هنوز سر رونیزه    داره میشه کابوست
نامحرمارو دیدی    دور و بــرِ ناموست


بـی کسی تو رو تا دیــدن
به حال و روز تو خندیدن              
دور تو کف زدن، رقصیدن

دیدی غارت گوشواره و خلخال و...
دیـدی سوختـن دامنای اطفال و...

نمیره از یادت...
غـروب تلخ غــارت
خــرابـه و اسـارت
بی حرمتی،جسارت

*(نمیره از یادت...
کوفه ی بی مرامو
سفر به شهر شامو
سنگای روی بامو) ۲


#محمد_حسن_بیات_لو
#روح_الله_نوروزی

@raziolhossein1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
2024/09/28 21:59:43
Back to Top
HTML Embed Code: