Telegram Web Link
#حضرت_مسلم_زمزمه
#زمزمه۱۶


برس که باید
کفنمو ببندی
این اولین شهیده که ، میفته از بلندی


برای مردا
چه سخته سر به زیری
ولی چشای مسلمت هنوز نخورده تیری


خدا به خیر کنه و
کسی نیفته از روی زین

خدا به خیر کنه و
بی دست کسی نیفته زمین

خدا به خیر کنه و
دلم خوشه فقط به همین ، ایشالا خیره


الهی ، از اینجا آه کشیده نری
به حرم ، از علقمه ، خمیده نری


بند دوم

رمق ندارم
آخه نفس بریدم
سلام آخرم رو با لبای پاره میدم

لب تشنه بودم
برا من آب آوردن
دلم گرفت همینکه اسمی از شراب آوردن

بی سر دعا می کنم
روزت رو نیزه ها نشه طی

بی سر دعا می کنم‌
اشک تو در نیاد روی نی

بی سر دعا می کنم
زینب نره به مجلس می ، خدا نیاره


الهی ، سرت با سنگ تکون نخوره
الهی ، لب تو خیزرون نخوره

#ناصر_دودانگه

@raziolhossein1
#ورود_به_کربلا
#زمزمه۱۶


داره قرار از
دله عقیله میره
ایشالا خیمه هایی که زدی آتیش نگیره

ایشالا هیچکس ،
غصه ی یار نگیره
ایشالا هیچ پای برهنه ای به خار نگیره

ایشالا عصر دهم
ذبح نکنن برادرمو

ایشالا عصر دهم
به هم نریزن این حرمو

ایشالا عصر دهم
نریزن اشک مادرمو‌ عزیز زهرا

حرمت ، حرم بمونه تا به ابد
تو خیام ، بیدار نشه کسی با لگد


بند دوم

عباس که اومد،
بهش بگو علمدار
برا دل رباب ، یه چند تا مشک ، اضافه بردار

کمون به دستی ،
یه کمی اون طرف تر
نگاشو دوخته به سپیدیه گلوی اصغر

ایشالا عصر دهم
عمود خیمه دست نخوره

ایشالا عصر دهم
کسی سر تو رو نبُره

ایشالا عصر دهم
شمر نیست اونی که دستِ پره ، عزیز زینب

عزیزم ، دلشوره داره خواهر تو
می میرم ، رو نیزه ها بره سر تو

#ناصر_دودانگه

@raziolhossein1
#حضرت_رقیه_زمزمه
#زمزمه۱۶


دلم بهم گفت
که تو میای به زودی
چه بوسه ها برات فرستادم رو نیزه بودی

به کام تلخم
یه کم عسل می خواستم
دیدم که دخترا بابا دارن ، بغل می خواستم

کبوده صورت من
از دست زجر که بی ادبه

کبوده صورت من
نوازشت رو می طلبه ...

کبوده صورت من
نبوسیدی منو عجبه ... ای بابا

اومدی ، داره تموم میشه نفسام
می بینی ، مزارمه خرابه ی شام

بند دو

دم غروبه
گلایه هام به چوبه
دیدم با خیزرون یزید روی لبت می کوبه

یه شب نبوده
که راحتم بزارن
شده بابا بخوای ، سر بریده شو بیارن...

مردیم و زنده شدیم
بستن اسیرا رو با طناب

مردیم و زنده شدیم
آوردنت تو بزم شراب

مردیم و زنده شدیم
اذیت شدیم نه مثل رباب ... غمام زیاده

زدنت، بهونه ، دخترت رو گرفت
زدنت، رباب دوید سرت رو گرفت

بند سه

تنت رو خاکه
ولی سرت رو داری
فدات بشم، چقد هوای دخترت رو داری

خدا به ماها
تو رو دوباره داده
کم اومدی ولی همین کم از سرم زیاده

انگشتر تو که رفت
انگشت دستتم بریدن

انگشتر تو که رفت
گوشواره از گوشم کشیدن

انگشتر تو که رفت
یه روز خوش چشام ندیدن ...قربون دستت

نفسم ، دست توئه اجازه ی من
رسیدی ، به تشییع جنازه ی من

#ناصر_دودانگه

@raziolhossein1
#اولاد_حضرت_زینب
#زمزمه۱۶


میگن که تنهاست ،
شده تو خیمه گریون
حسین غریب شده بچه فرستاده به میدون

دلت گرفته ست ،
یه خرده هم خمیدی
غصه برات بسه ، تو داغ اکبرو چشیدی

بزار برن نبینن
اونایی رو که دور منن
بزار برن نبینن
تو کوچه ها منو می زنن
بزار برن نبینن
گوشواره از گوشا می کَنن ، غمات زیادن


یکی ام ، تو کوچه راه مادر و بست
یکی زد ، حسن همونجا بود که شکست

بند دو

زدن یه روضه ست ،
نزدنت یه روضه ست
بچه های منو بغل گرفتنت یه روضه ست

رو سینه ی تو ،
مونده یه زخم کاری
پسرت اونقده ریز بود نشد، تو دست بیاری


موندم تو خیمه حسین
تا سر به زیر نیای به حرم

موندم تو خیمه حسین
من هم شکسته شد کمرم

موندم تو خیمه حسین
از غصه ی تو با خبرم ، از زینب


فدای ، دله از من غریب تر تو
چیزی نیست، قربونی های خواهر تو


#ناصر_دودانگه

@raziolhossein1
#حضرت_عبدالله_زمزمه
#زمزمه۱۶

عموی مایی
هوای مارو داری
نشده تا حالا ،بین ما دوتا ، فرق بزاری

زره نداره ؟
کوچیکه پیکرش نه ؟!
چرا قاسم می تونه جنگ کنه ، برادرش نه !

میخوام که تو بغلت
از تن جدا بشه سر من

میخوام که تو بغلت
مثل علی ت شه پیکر من

میخوام که تو بغلت
سر شه دمای آخر من

تشنه لب، دریای خون کجا و تنت ؟
می دونن ، غریب شدی زیاد زدنت

بند دو

رسیدم از راه ،
ولی تو‌داری میری
من اومدم برات سپر بشم نفس بگیری

آب فراتو ،
روی لب تو بستن
نیزه رو وقتی که تو سینه ی تو بود شکستن

نفس نفس می زنی
نشسته شمر رو‌ سینه چرا ...

نفس نفس می زنی
قرآن که جاش نبود زیر پا ...

نفس نفس می زنی
جز زخم ازت نمونده به جا ...

واسه تو ، دستای کوچیکم سپره
کاش کسی ، لباس کهنه ت و نبره

#ناصر_دودانگه

@raziolhossein1
#حضرت_قاسم_زمزمه
#زمزمه۱۶

خواستم بمونی
ولی خودت نزاشتی
پیش بابات حسن به روم نیار، زره نداشتی

علی زره داشت
خرد شده مثل شیشه
تو که بدون جوشنی ، ببین تنت چی میشه

ولی تو ریز نشدی
کشیده تر شده تن تو

ولی تو ریز نشدی
زحمت نداره بردن تو

ولی تو ریز نشدی
فرق داره نیزه خوردن تو عزیز خیمه

زدنت ، توام به خون نشسته شدی
زدنت ، یه استخون شکسته شدی ...


بند دو

ای شاخ شمشاد
برات رمق نزاشتن
با خون روسرت ، روی موهات حنا گذاشتن

غریت همینه
آره همینه تقدیر
تو رو با سنگ ازم گرفتنت باباتو با تیر


تقدیر نوشته برات
خونی بگیرمت به بغل

تقدیر نوشته برات
رو نی بری به ماه عسل

تقدیر نوشته برات
شکسته جون بدی به اجل عزیز خیمه


روی خاک ، مثل عسل شده بدنت
قربون ، نفس نفس نفس زدنت

#ناصر_دودانگه

@raziolhossein1
#حضرت_علی_اصغر_زمزمه
#زمزمه۱۶

تیر منتظر بود
ولی چه می دونستی
دلت می خواست بگی که تشنمه نمی تونستی

قضیه داره
که تو رو انتخاب کرد
شیش ماهه کشتنو یکی دیگه تو کوچه باب کرد

شیش ماهه ای رو زدن
روز ولادتش نشده

شیش ماهه ای رو زدن
گهواره قسمتش نشده

شیش ماهه ای رو زدن
هیچ جایی صحبتش نشده ... واویلا

کشته شد ، محل نداد کسی بهشم
بی هوا ، لگد زدن به مادرشم

بند دو

لبای تشنه ت
غصه ی بی حساب خورد
تا روی دست گرفتمت چشات به نهر آب خورد

کمون داراشون
دل مارو سوزوندن
تیره بزرگتر از تو رو ، به حلق تو نشوندن

اشک خجالت من
از خون روی حنجرته

اشک خجالت من
از حجم کوچیک سرته

اشک خجالت من
از انتظار مادرته ... واویلا

پسرم ، قلب پدر مزار توئه
پسرم ، داداشتم کنار توئه

بند سه

بگو دروغه
تو بی خبر نرفتی
تا حالا تو بدون مادرت سفر نرفتی

برای اینکه
نشی بیدار می خونم
بقیه ی لالایی مو سر مزار می خونم


یه سالتم نشده
ازم گرفتنت پسرم

یه سالتم نشده
سر مزارتن یه حرم

یه سالتم نشده
چه خاکی ریخته شد به سرم واویلا

پسرم ، آروم بخواب مواظبتم
روی نی ، سرت بره مراقبتم

#ناصر_دودانگه

@raziolhossein1
#حضرت_علی_اکبر_زمزمه
#زمزمه۱۶

دیدم پر از خون
بسته به موی اسبی
دیدم داری زمین می ریزی وقتی روی اسبی

گرما شدید بود
با یه سلام لبات سوخت
خدافظی نکرده کشتنت ، دلم برات سوخت

زهراییه غم تو
دیدن که سد شدی زدنت

زهرا ییه غم تو
از کوچه رد شدی زدنت

زهرا ییه غم تو
روخاک... لگد شدی .... زدنت واویلا

عزیزم ، چند بار صدات زدم ولی
ولی تو ، یکبار بابا صدام نزدی


تنت به بابا
رسیده اربا اربا
چیزی برای من نموند از اون جوون رعنا

برات بگم از
بدن پاره پاره
هر کی میره یه تیکشو تو دست برام میاره

جمع شد چه جمع شدنی !
تیکه به تیکه بود جگرم

جمع شد چه جمع شدنی!
دست خورده شد چقد ثمرم

جمع شد چه جمع شدنی !
اینقد که ریز نبودم پسرم واویلا

این علی ، رفت و نموند برای حسین
رو زمین ، صد تیکه شد عصای حسین

#ناصر_دودانگه

@raziolhossein1
#حضرت_اباالفضل_زمزمه
#زمزمه۱۶


از روی خاکا
پاشو حسین رسیده
داداشتو ندیده بودی با قد خمیده

شکوهت اعجاز
شده قیامتی باز
برای کشتنت اومد چهار هزار تیر انداز


از مشک پاره شده
خجالت حرم می ریزه

از مشک پاره شده
اشکای مادرم می ریزه

از مشک پاره شده
آواره رو سرم می ریزه


تن تو ، غرق به خون برابر من
تن تو ، پا خورده قبل پیکر من

بند دو‌

نوای آهت
به مادرم رسیده
یه دست شکسته گریه کرد واسه یه دست بریده

نشد که بیشتر
کنار تو بمونم
دلم تو خیمه بود نشد برات نماز بخونم

رفتی با رفتن تو
خندید سنان به قد خمم

رفتی با رفتن تو
گوشواره جمع شد از حرمم

رفتی با رفتن تو
داداش که نه ، یه کوه غمم ! برادر من

رفتی و ، هنوز تو سر به دار منی
رفتی و ، رو نیزه هم کنار منی

بند سه

تو رو نی هم
که باشی همنشینی
ایشالا روی نیزه زینبو اسیر نبینی

ایشالا تو شام‌
دیگه بهت نخندن
سرتو رو با معجر حرم به نی نبندن


ایشالا که سر تو
کنار نهر آب نبرن

ایشالا که سر تو
مقابل رباب نبرن

ایشالا که سر تو
به مجلس شراب نبرن ، برادر من

سر تو ، تو شام می بینه غم یه سره
سر تو ، ایشالا که خرابه نره

#ناصر_دودانگه

@raziolhossein1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پیش_زمینه_محرم


عظم الله لک الأجر ، سیدی و مولای
بمصیبتک جدک الحسین وای وای وای

بفدای قلب پریشانت
بفدای دیده گریانت
بفدای ذکر حسین جانت

ای صاحب دم حسین ، العجل العجل العجل
گریه کن غم حسین ، العجل العجل العجل

العجل بدم الحسین.....

#علی_سلطانی

@raziolhossein1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#امام_زمان
#زمینه۲۰
#سربند


الهی بِدَمِ المظلوم
الهی بِدَمِ العطشان
الهی به غم زینب 
کنار بدن عریان

یارب الحسین ... به همون تنی که شد غرقه به خون
یارب الحسین ... فرج منتقمش رو برسون

اللهم عجل لولیک الفرج


#عبدالحسین

@raziolhossein1
#حضرت_مسلم_زمینه
#زمینه۲۰

به شهر کوفه حیرانم
به کوچه ها پریشانم
برا خودم نه آقاجان
برا غم تو گریانم

أبکی للحسین ... داره با علی اصغرش میاد
أبکی للحسین ... داره باسه ساله دخترش میاد

وای حسین وای حسین
......

ببین عاقبت کارو
نیار زینب کبری رو
تا حالا دختر زهرا
ندیده رنگ بازارو

ابکی للحرم ... سر بازار گرفتار میشن
ابکی للحرم ... وارد مجلس اغیار میشن

وای حسین وای حسین

#عبدالحسین

@raziolhossein1
#ورودیه_زمینه
#ورود_به_کربلا_زمینه
#زمینه۲۰


ببین دلم پراز آهه 
نگو که آخر راهه
بیا بریم از این صحرا
تورو به جان شش ماهه

کجا اومدیم ... اینجا که همش پر از خاره حسین
کجا اومدیم ... حق تورو برام نگهداره حسین

وای حسین
.....


تو چشمای تر زینب
ببین اشک جگر سوزو
نگو که میری از دستم
خدا نیاره اون روزو

می میرم حسین ... ببینم مقطع الاعظایی
می میرم حسین ... ببیم زیر سم اسبایی

وای حسین

......

برا یه لحظه هم حتی
مارو تنها نمیزاره
خدا برای خواهراهات
ابالفضل و نگهداره


می ترسم حسین ... بی ابالفضل بشم چکار کنم
می ترسم حسین ... چجوری دختراتو سوار کنم

وای حسین

#عبدالحسین

@raziolhossein1
#حضرت_رقیه_زمینه
#زمینه۲۰


نه اکبرت رو آوردی
نه اصغرت رو آوردی
حالا که اومدی بابا
فقط سرت رو آوردی

با سر اومدی ... قسمت دادم به مادر اومدی
با سر اومدی ... معلومه از زیر خنجر اومدی

باباحسین
.....

فدای رخ گلگون و
محاسن پر از خونت
بابا مهمون کی بودی
چرا شکسته دندونت

دستش بشکنه ... کی لبِ قاری و با چوب میزنه
دستش بشکنه ... لب تو کبود تر از لب منه

باباحسین
.....

تنم سیاهه باباجون
خیال نکن سیاپوشم
زدن بسکه به من سیلی
دیگه نمی‌شنوه گوشم

باهم میزدن ... به زمین خوردم و بازم میزدن
باهم میزدن ... آروم ناله میزدم محکم میزدن


باباحسین
.....

از اون شبی که زجر اومد
سراغم تو دل صحرا
صدای پا میاد وقتی
تنم میلرزه ای بابا

خیلی بد میزد ... از همون لحظه ای که اومد میزد
خیلی بد میزد ... بابا دخترت رو با لگد میزد

باباحسین

#عبدالحسین

@raziolhossein1
#حضرت_حر_زمینه
#زمینه۲۰


نگاهی که پریشانم
پیشان پشیمانم
من و بحر عطای تو
تو و کوه گناهانم

عفواً یاحسین ... قسمت میدم به جون مادرت
عفواً یاحسین ... اومدم بشم غلام اکبرت

یا اباعبدالله
.....

خطا کردم عطا کردی
توهم مثل بابات مردی
بدی ها و گناهم رو 
به روی من نیاوردی


شکراً یاحسین ... رام دادی میون لشکرت حسین
شکراً یاحسین ... بخشیدی من و به مادرت حسین


#عبدالحسین

@raziolhossein1
2024/10/01 16:24:55
Back to Top
HTML Embed Code: