Forwarded from ئاونگ
ئهی کاکه خۆشهویستهکهم
ئهی ئهو کهسهی ههموو ژینت، ژیانی پهنجا و نۆ ساڵت، ژنو ماڵ و کوڕی کاڵت، گشتت کرده قوربانیی دین جا چۆن به قوربانت نهبین؟!
تۆ ئهو کهسه نهبووی که چووی تۆ بیرو ڕاو فیکره بووی، جا چۆن فیکره ئهمرێ له ناو خاکا دهفن ئهکرێ؟
فیکرت لای ئێمه ههر ماوه وهکوو جاران ههر بهتاوه، ههر به بهزهییو دڵنهرمه.
هیچ کاتێ ئاهـ به زارتا نههات، گهل بۆیه وا زارو شین ئهکات.
لهبیرتانه کاتێ وهکوو قارهمان دهستهکانی رائهتهکان شاهان لهبهر ههیبهتی ئهو چاویان زهحمهت ئهچووه خهو!
ئێستاش به دهستی ناتهوان لاوازکراوی ناو زیندان قارهمانیی خۆی ههر نوواند
سهلام له تۆ له ڕۆژه بووی، لهو رۆژه بۆلای خوا چووی له رۆژهدا زیندوو بوویتهوه لهل ئێمهدا کۆ بوویتهوه.
لهوێ میوانی خوای گیانی له خزمهت پێغهمبهرانی جێگای ئاوا ههر وچانی ههر دهقیقه و سات و ئانی ژینی ئێمه بهقوربانی ژینی ئێمه بهقوربانی
خوات لهگهڵ خۆشهویستی ئازیزهکهم
خوات لهگهڵ به هیوای دیدار
دیداری تۆو یاری پێرار
خۆشتان بێ، دۆعا بۆمه لهبیرتان بێ!
#کاکە_عەبدوڵڵا_ئێرانی
@Aveng_53
ئهی ئهو کهسهی ههموو ژینت، ژیانی پهنجا و نۆ ساڵت، ژنو ماڵ و کوڕی کاڵت، گشتت کرده قوربانیی دین جا چۆن به قوربانت نهبین؟!
تۆ ئهو کهسه نهبووی که چووی تۆ بیرو ڕاو فیکره بووی، جا چۆن فیکره ئهمرێ له ناو خاکا دهفن ئهکرێ؟
فیکرت لای ئێمه ههر ماوه وهکوو جاران ههر بهتاوه، ههر به بهزهییو دڵنهرمه.
هیچ کاتێ ئاهـ به زارتا نههات، گهل بۆیه وا زارو شین ئهکات.
لهبیرتانه کاتێ وهکوو قارهمان دهستهکانی رائهتهکان شاهان لهبهر ههیبهتی ئهو چاویان زهحمهت ئهچووه خهو!
ئێستاش به دهستی ناتهوان لاوازکراوی ناو زیندان قارهمانیی خۆی ههر نوواند
سهلام له تۆ له ڕۆژه بووی، لهو رۆژه بۆلای خوا چووی له رۆژهدا زیندوو بوویتهوه لهل ئێمهدا کۆ بوویتهوه.
لهوێ میوانی خوای گیانی له خزمهت پێغهمبهرانی جێگای ئاوا ههر وچانی ههر دهقیقه و سات و ئانی ژینی ئێمه بهقوربانی ژینی ئێمه بهقوربانی
خوات لهگهڵ خۆشهویستی ئازیزهکهم
خوات لهگهڵ به هیوای دیدار
دیداری تۆو یاری پێرار
خۆشتان بێ، دۆعا بۆمه لهبیرتان بێ!
#کاکە_عەبدوڵڵا_ئێرانی
@Aveng_53
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺سرنوشت و آتیەی حزب الله پس از اسد
✅شیخ نعیم قاسم گفته با سقوط اسد، حزب الله خطوط تدارکاتی و تجهیز خود از خاک سوریه را از دست داده و باید خود را با شرایط جدید وفق دهد.
سوریه برای حزب الله صرفا یک کریدور هوایی و زمینی برای اتصال به ایران نبود.
فراتر از آن، به عنوان آقای لبنان در دهەهای هشتاد و نود میلادی نقشی کلیدی در تثبیت و فرادستی حزب الله در میان انبوه بازیگران لبنانی و فلسطینی و پویایی های خاص نظام طائفی آن داشت.
از این رو پیش بینی سرنوشت و آتیەی حزب الله بدون آن، به عنوان یک جریان سیاسی و اجتماعی قدرتمتد که ریشەهایی عمیق در جمعیت شیعەی لبنان دارد آسان نیست.
14 سال قبل درست در این روزها سعد حریری نخست وزیر وقت لبنان به دیدار آیت الله خامنەای رفت.
دوران پس از ترور رفیق حریری بود و بحث خلع سلاح حزب الله گرم.
مقام رهبری که پیشاپیش از قصد حریری پسر برای مطرح کردن موضوع و بیان ضرورت انحصار سلاح در دست دولت لبنان مطلع بود، با ذکر فرازهایی از داستان گوژپشت نتردام با فراست راه را بر او بست.
گویی یک اثر کلاسیک ادبی فرانسوی می توانست مناسب مهمانی از لبنان باشد که عموما با فرهنگ و ادبیات فرانسه آمیخته است!
به نقل از کانال عطاء الله مهاجرانی رهبری به او می گوید:
آقای نخست وزیر! در گوژپشت نتردام زنی زیبا و ملیح بنام اسمرالداست که همه را مسحور زیبایی خود کرده؛ از لات ها و قداره کش های پاربس گرفته تا اصحاب کلیسا و ...
اسمرالدا تمثیلی از کشور زیبای شماست که عروس خاورمیانه نام دارد و همگان، از اسرائیل گرفته تا دیگران را به طمع می اندازد.
اسمرالدا اما خنجری زیبا و ظریف از صدف دارد که حافظ پاکدامنی و زیبایی اوست.
سلاح حزب اللە همان تیزی دست اسمرالداست....
✅ به نحوی شگفت انگیز آنچه در ماه های گذشته بر سر منطقه آمد، با تحولاتی غریب و باورنکردنی، گویی ادامەی داستان گوژپشت نتردام و فرجام نهایی اسمرالداست.
جالب این جاست که جشن بازسازی کلیسای سوختەی نتردام با شرکت سران جهان هم درست مصادف شد با تحولات غریب و استثنایی کنونی در سرزمین شام.
اسمرالدای داستان در پاربس سرد ابتدای سدەی شانزده، عشاق و دلباختگانی شوریده داشت.
هر کس با کیدی به او نزدیک می شود. عاشقی ناکام از سر انتقام، قصد سر رقیبی عشقی را می کند و با ساختن پاپوشی آن را به اسمرالدا نسبت می دهد، انتقامی دو سره با یک تیر و دو نشان!
اسمرالدا محبوس می شود و روزهای زندگی اش در انتظار قصاص به شماره می افتد.
گوژپشتی بدمنظر بنام کازیمودو که در نهان دلباختەی اوست، دخترک را می رباید و به قصد نجات از اعدام در کلیسا محبوس می کند.
ناگهان شورش خلاف کاران و رجاله های پاریس به راه می افتد و کلیسای قدیمی نیز غارت می شود.
اسمرالدا رهایی می یابد و بر حسب اتفاق در گوشەای از میدان مادرش را باز می شناسد.
پیرزنی نیمه مجنون که تاکنون اسمرالدا را از خود می راند، در واقع مادر اوست که پس از دزدیدن اسمرالدا توسط کولی ها دیوانه شده است.
تا پیش از این جریان پیرزن اسمرادلدا را که همراه بزش جالی ماهرانه می رقصید، کولی می پنداشت و از سر تنفر فرزند دزدی وی را از خود می راند!
✅رخدادهای عجیب و سرنوشت ساز غزه و شامات گویی فصول پایانی گوژپشت نتردام است.
فتح دمشق توسط شورشیان سوریه - مانند شورش پاریس- بیش از هر کس حزب الله را در تنگنایی نفس گیر قرار داده است.
با هر خوانشی بخت چندانی برای جبران گسست پدید آمده در شام میسور نیست.
برخی می گویند برقراری یک حکومت اسلامی سنی متخاصم با اسرائیل در سوریه، بالقوه به معنای نزدیکی آن با ایران و ضاحیه خواهد بود.
این نگاه نزدیک بین از دیدن متغیرهایی چون سوریەی عملا خلع سلاح شده و ضعیف پس از اسد و دریای خون ریخته شده میان ایران و روسیه و حاکمان جدید دمشق غافل است.
یک احتمال ضعیف البته می تواند این باشد:
در سوریەی لیبی شدە و منقسم احتمالی، ایران یک متحد محلی بیابد و باقیماندەی نفوذش را از طریق آن نگه دارد.
حتی با این فرض هم کیفیت اتصال به حزب الله به هیچ وجه مانند گذشته نخواهد بود.
اما بر اساس استعارەی اسمرالدا، می توان پیش بینی کرد که حزب الله به دامن مادر لبنانی اش باز گردد.
در نقش یک جریان اصیل ریشه دار بە اجبار به بازبینی رویکردهای امنیتی و اولویت های راهبردی اش پرداختە و نقش سیاسی اش را در صحنەی داخلی حفظ می کند.
مشابه احزاب سوسیالیست حاکم بر اروپای شرقی که پس از فروپاشی برادر بزرگ، تن به برخی اصلاحات شکلی و محتوایی دادند تا با قواعد جدید بازی دمساز و جایگاه خود در جناح چپ را دوباره به دست آورند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
✅شیخ نعیم قاسم گفته با سقوط اسد، حزب الله خطوط تدارکاتی و تجهیز خود از خاک سوریه را از دست داده و باید خود را با شرایط جدید وفق دهد.
سوریه برای حزب الله صرفا یک کریدور هوایی و زمینی برای اتصال به ایران نبود.
فراتر از آن، به عنوان آقای لبنان در دهەهای هشتاد و نود میلادی نقشی کلیدی در تثبیت و فرادستی حزب الله در میان انبوه بازیگران لبنانی و فلسطینی و پویایی های خاص نظام طائفی آن داشت.
از این رو پیش بینی سرنوشت و آتیەی حزب الله بدون آن، به عنوان یک جریان سیاسی و اجتماعی قدرتمتد که ریشەهایی عمیق در جمعیت شیعەی لبنان دارد آسان نیست.
14 سال قبل درست در این روزها سعد حریری نخست وزیر وقت لبنان به دیدار آیت الله خامنەای رفت.
دوران پس از ترور رفیق حریری بود و بحث خلع سلاح حزب الله گرم.
مقام رهبری که پیشاپیش از قصد حریری پسر برای مطرح کردن موضوع و بیان ضرورت انحصار سلاح در دست دولت لبنان مطلع بود، با ذکر فرازهایی از داستان گوژپشت نتردام با فراست راه را بر او بست.
گویی یک اثر کلاسیک ادبی فرانسوی می توانست مناسب مهمانی از لبنان باشد که عموما با فرهنگ و ادبیات فرانسه آمیخته است!
به نقل از کانال عطاء الله مهاجرانی رهبری به او می گوید:
آقای نخست وزیر! در گوژپشت نتردام زنی زیبا و ملیح بنام اسمرالداست که همه را مسحور زیبایی خود کرده؛ از لات ها و قداره کش های پاربس گرفته تا اصحاب کلیسا و ...
اسمرالدا تمثیلی از کشور زیبای شماست که عروس خاورمیانه نام دارد و همگان، از اسرائیل گرفته تا دیگران را به طمع می اندازد.
اسمرالدا اما خنجری زیبا و ظریف از صدف دارد که حافظ پاکدامنی و زیبایی اوست.
سلاح حزب اللە همان تیزی دست اسمرالداست....
✅ به نحوی شگفت انگیز آنچه در ماه های گذشته بر سر منطقه آمد، با تحولاتی غریب و باورنکردنی، گویی ادامەی داستان گوژپشت نتردام و فرجام نهایی اسمرالداست.
جالب این جاست که جشن بازسازی کلیسای سوختەی نتردام با شرکت سران جهان هم درست مصادف شد با تحولات غریب و استثنایی کنونی در سرزمین شام.
اسمرالدای داستان در پاربس سرد ابتدای سدەی شانزده، عشاق و دلباختگانی شوریده داشت.
هر کس با کیدی به او نزدیک می شود. عاشقی ناکام از سر انتقام، قصد سر رقیبی عشقی را می کند و با ساختن پاپوشی آن را به اسمرالدا نسبت می دهد، انتقامی دو سره با یک تیر و دو نشان!
اسمرالدا محبوس می شود و روزهای زندگی اش در انتظار قصاص به شماره می افتد.
گوژپشتی بدمنظر بنام کازیمودو که در نهان دلباختەی اوست، دخترک را می رباید و به قصد نجات از اعدام در کلیسا محبوس می کند.
ناگهان شورش خلاف کاران و رجاله های پاریس به راه می افتد و کلیسای قدیمی نیز غارت می شود.
اسمرالدا رهایی می یابد و بر حسب اتفاق در گوشەای از میدان مادرش را باز می شناسد.
پیرزنی نیمه مجنون که تاکنون اسمرالدا را از خود می راند، در واقع مادر اوست که پس از دزدیدن اسمرالدا توسط کولی ها دیوانه شده است.
تا پیش از این جریان پیرزن اسمرادلدا را که همراه بزش جالی ماهرانه می رقصید، کولی می پنداشت و از سر تنفر فرزند دزدی وی را از خود می راند!
✅رخدادهای عجیب و سرنوشت ساز غزه و شامات گویی فصول پایانی گوژپشت نتردام است.
فتح دمشق توسط شورشیان سوریه - مانند شورش پاریس- بیش از هر کس حزب الله را در تنگنایی نفس گیر قرار داده است.
با هر خوانشی بخت چندانی برای جبران گسست پدید آمده در شام میسور نیست.
برخی می گویند برقراری یک حکومت اسلامی سنی متخاصم با اسرائیل در سوریه، بالقوه به معنای نزدیکی آن با ایران و ضاحیه خواهد بود.
این نگاه نزدیک بین از دیدن متغیرهایی چون سوریەی عملا خلع سلاح شده و ضعیف پس از اسد و دریای خون ریخته شده میان ایران و روسیه و حاکمان جدید دمشق غافل است.
یک احتمال ضعیف البته می تواند این باشد:
در سوریەی لیبی شدە و منقسم احتمالی، ایران یک متحد محلی بیابد و باقیماندەی نفوذش را از طریق آن نگه دارد.
حتی با این فرض هم کیفیت اتصال به حزب الله به هیچ وجه مانند گذشته نخواهد بود.
اما بر اساس استعارەی اسمرالدا، می توان پیش بینی کرد که حزب الله به دامن مادر لبنانی اش باز گردد.
در نقش یک جریان اصیل ریشه دار بە اجبار به بازبینی رویکردهای امنیتی و اولویت های راهبردی اش پرداختە و نقش سیاسی اش را در صحنەی داخلی حفظ می کند.
مشابه احزاب سوسیالیست حاکم بر اروپای شرقی که پس از فروپاشی برادر بزرگ، تن به برخی اصلاحات شکلی و محتوایی دادند تا با قواعد جدید بازی دمساز و جایگاه خود در جناح چپ را دوباره به دست آورند.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
بیش از هر چیز، ضروری است که امور مربوط به حکومت مدنی و امور مربوط به دین از یکدیگر تفکیک شود و قلمرو فعالیت هریک دقیقاً مشخص و معین گردد. دولت اجتماعی از انسانهاست که فقط برای تأمین، حفظ و پیشبرد منافع مدنی تشکیل شده است. منافع مدنی را زندگی، آزادی، تندرستی و آسایش تن و تملک اشیاء خارجی همچون پول، زمین، مسکن، اثاثیه و لوازم زندگی و امثال آن میدانم.
قلمرو قدرت حاکم، به هیچ وجه منالوجوه، نمیتواند و نباید به امور مربوط به رستگاری ارواح انسانها تعمیم داده شود. مراقبت از ارواح انسانها به هیچ حاکم مدنی واگذار نشده است چه رسد به اینکه به دیگران اعطا شده باشد. خداوند مراقبت از ارواح انسانها را به هیچ حاکم مدنی واگذار نکرده است، برای اینکه به نظر نمیرسد که خداوند هرگز چنین قدرتی را به کسی داده باشد تا بر دیگران تسلط یابد و آنان را مجبور به پذیرش دین او نماید. چنین قدرتی با رضایت مردم نیز نمیتواند به حاکم مدنی تفویض شود؛ چراکه هیچ انسانی نمیتواند تا آن حد نسبت به مراقبت از رستگاری خود بیاعتنا باشد که آن را کورکورانه به اختیار دیگران، خواه پادشاه یا اعوان[کارگزاران] او واگذارد، تا برای او تجویز کنند که باید چه ایمان یا عبادتی را بپذیرد. هیچ انسانی، حتی اگر هم بخواهد نمیتواند ایمان خود را تابع اوامر دیگران کند. همهی حیات و قدرت دینِ برحق، در ترغیب کامل و باطنی ذهن خلاصه میشود و ایمان بدون اعتقاد درونی، ایمان نیست.
هیچ فرد عادی، به هیچوجه، حق ندارد، نسبت به دیگران، به دلیل اینکه از کلیسا یا مذهب دیگری هستند، در برخورداریهای مدنیشان فرق قائل شود. همه حقوق و امتیازاتی که به عنوان یک انسان یا یک تبعه به او تعلق دارد، میبایست برایش باقی و محفوظ بماند. این گونه امور ربطی به دین ندارد، خواه فرد مسیحی باشد و خواه مشرک، هیچ خشونت و آسیبی نباید متوجه وی گردد.
جان لاک
نامهای در باب تساهل
@rasepardeh
قلمرو قدرت حاکم، به هیچ وجه منالوجوه، نمیتواند و نباید به امور مربوط به رستگاری ارواح انسانها تعمیم داده شود. مراقبت از ارواح انسانها به هیچ حاکم مدنی واگذار نشده است چه رسد به اینکه به دیگران اعطا شده باشد. خداوند مراقبت از ارواح انسانها را به هیچ حاکم مدنی واگذار نکرده است، برای اینکه به نظر نمیرسد که خداوند هرگز چنین قدرتی را به کسی داده باشد تا بر دیگران تسلط یابد و آنان را مجبور به پذیرش دین او نماید. چنین قدرتی با رضایت مردم نیز نمیتواند به حاکم مدنی تفویض شود؛ چراکه هیچ انسانی نمیتواند تا آن حد نسبت به مراقبت از رستگاری خود بیاعتنا باشد که آن را کورکورانه به اختیار دیگران، خواه پادشاه یا اعوان[کارگزاران] او واگذارد، تا برای او تجویز کنند که باید چه ایمان یا عبادتی را بپذیرد. هیچ انسانی، حتی اگر هم بخواهد نمیتواند ایمان خود را تابع اوامر دیگران کند. همهی حیات و قدرت دینِ برحق، در ترغیب کامل و باطنی ذهن خلاصه میشود و ایمان بدون اعتقاد درونی، ایمان نیست.
هیچ فرد عادی، به هیچوجه، حق ندارد، نسبت به دیگران، به دلیل اینکه از کلیسا یا مذهب دیگری هستند، در برخورداریهای مدنیشان فرق قائل شود. همه حقوق و امتیازاتی که به عنوان یک انسان یا یک تبعه به او تعلق دارد، میبایست برایش باقی و محفوظ بماند. این گونه امور ربطی به دین ندارد، خواه فرد مسیحی باشد و خواه مشرک، هیچ خشونت و آسیبی نباید متوجه وی گردد.
جان لاک
نامهای در باب تساهل
@rasepardeh
Forwarded from نوگرا
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺سوربه؛ ملتی یک پا در کشوری بدون پا!
این تصویر غم انگیز نماد سوریەای است که خاندان اسد پس از نیم قرن بر جای گذاشتند.
منذر النزل که یک پایش را در جنگ داخلی از دست داده تمثیلی از مردم سوریه است و مصطفی پسرش که بدون پا به دنیا آمد، نمادی از خود سوریه که ارتش و اقتصادش را توامان از کف داده است!
اکنون مردم سوریه ناچارند با یک پا کشور معلولشان را سر پا نگه دارند!
بشار اسد روزی که می بایست برود، نرفت و با کمک خارجی و به قیمت آتش زدن کشور، 13 سال دیگر در قدرت ماند.
اکنون چشم ها به یک جنگجوی سابق القاعده دوخته شده که ناجی کشور شود.
جولانی پروردەی یک خانوادەی سکولار و فرزند یک ناصریست معروف است.
تکامل نسلی خانوادەی شرع در گذار از ملی گرایی به اسلام گرایی، داستان خاورمیانەی و معرکەی ایدئولوژی های آن در نیمەی دوم قرن بیست است.
شرع جوان اما نیازمند پوست اندازی تازەای است.
آمدن از ساحت تکفیر به " میدان تحریر " بس نیست. سوریه برای اینکه روی پاهایش بایستد محتاج رجحان دولت مدنی بر دولت دینی و " فن " بر فقه و توسعه بر ایدئولوژی است.
صدای فن سالاران باید از صلای فقیهان و خطیبان بلندتر باشد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
این تصویر غم انگیز نماد سوریەای است که خاندان اسد پس از نیم قرن بر جای گذاشتند.
منذر النزل که یک پایش را در جنگ داخلی از دست داده تمثیلی از مردم سوریه است و مصطفی پسرش که بدون پا به دنیا آمد، نمادی از خود سوریه که ارتش و اقتصادش را توامان از کف داده است!
اکنون مردم سوریه ناچارند با یک پا کشور معلولشان را سر پا نگه دارند!
بشار اسد روزی که می بایست برود، نرفت و با کمک خارجی و به قیمت آتش زدن کشور، 13 سال دیگر در قدرت ماند.
اکنون چشم ها به یک جنگجوی سابق القاعده دوخته شده که ناجی کشور شود.
جولانی پروردەی یک خانوادەی سکولار و فرزند یک ناصریست معروف است.
تکامل نسلی خانوادەی شرع در گذار از ملی گرایی به اسلام گرایی، داستان خاورمیانەی و معرکەی ایدئولوژی های آن در نیمەی دوم قرن بیست است.
شرع جوان اما نیازمند پوست اندازی تازەای است.
آمدن از ساحت تکفیر به " میدان تحریر " بس نیست. سوریه برای اینکه روی پاهایش بایستد محتاج رجحان دولت مدنی بر دولت دینی و " فن " بر فقه و توسعه بر ایدئولوژی است.
صدای فن سالاران باید از صلای فقیهان و خطیبان بلندتر باشد.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
Forwarded from ماجد مەردۆخ ڕۆحانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
31- Naraghi - کلّمینی یا حمیرا
@sokhanranihaa
🦿 دکتر آرش نراقی
🌷کلّمینی یا حمیرا
عبارت "کلمینی یا حمیرا" که به معنای "با من سخن بگو، ای حمیرا" است، ریشه در سیره پیامبر اسلام (ص) دارد و در آثار عرفانی و ادبی فارسی از جمله مثنوی مولوی نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
در مثنوی مولوی این عبارت در دفتر اول، بیت ۲۷۳۵ آمده است:
کلمینی یا حمیرا ساعتی / از حدیث دل ببُر، بیواسطه
در اینجا مولانا با اشاره به کلام پیامبر اکرم (ص) با همسرشان عایشه (ملقب به حمیرا)، عشق و صفای گفتوگو را ستایش میکند. پیامبر در روایات برای ابراز محبت، عایشه را "حمیرا" (به معنای کسی که رنگی سرخگون دارد) خطاب میکردند.
معنی کلی بیت:
مولانا از کسی میخواهد که با او مستقیم و بیپرده، از دل سخن بگوید. این بیان نشاندهنده نیاز انسان به گفتوگویی صمیمی و بیواسطه با معشوق یا دوست واقعی است.
@rasepardeh
🌷کلّمینی یا حمیرا
عبارت "کلمینی یا حمیرا" که به معنای "با من سخن بگو، ای حمیرا" است، ریشه در سیره پیامبر اسلام (ص) دارد و در آثار عرفانی و ادبی فارسی از جمله مثنوی مولوی نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
در مثنوی مولوی این عبارت در دفتر اول، بیت ۲۷۳۵ آمده است:
کلمینی یا حمیرا ساعتی / از حدیث دل ببُر، بیواسطه
در اینجا مولانا با اشاره به کلام پیامبر اکرم (ص) با همسرشان عایشه (ملقب به حمیرا)، عشق و صفای گفتوگو را ستایش میکند. پیامبر در روایات برای ابراز محبت، عایشه را "حمیرا" (به معنای کسی که رنگی سرخگون دارد) خطاب میکردند.
معنی کلی بیت:
مولانا از کسی میخواهد که با او مستقیم و بیپرده، از دل سخن بگوید. این بیان نشاندهنده نیاز انسان به گفتوگویی صمیمی و بیواسطه با معشوق یا دوست واقعی است.
@rasepardeh
Forwarded from خودا بێرەدا تێپەڕیوە
ڕاکردن
1
پەنجەرەی ماڵی کورد بۆ ئەوە کراوەتەوە
تا لە وێوە بە ئاسانی تەقەمان لێبکەن.
2
دیوار بۆ ئەوە بەرز کراوەتەوە
تا لافیتەی شەهیدانی پێوە هەڵبواسین.
3
گەردن کێلە ژنی کورد،
تا بە ئاسانی بکرێ بەپەتا.
4
دەستی کورد بۆ ئەوە خولقاوە
تا؛نارنجۆکی پێدا بتەقێتەوە.
5
لووتی بۆ ئەوە زەق بۆتەوە
تا تەنیا بۆنی بارووتی پێ بکا
6
چاو بۆ دیتنی گوندی سوتماکە.
7
گوێ بۆ بیستنی دەستڕێژ و زریکەیە.
8
ددان بۆ ئەوە خوڵقاوە
تا دوای هەموو شکستێ,پەنجەی خۆی پێ بگەزێت
9
مرۆڤی کورد تەنیا یەک ئیشی بە لاقەکانیەتی؛
تا،
تاهەتا بە شوێن ئازادیدا، پێی ڕابکات.
@Ghobad_jalizadeh
1
پەنجەرەی ماڵی کورد بۆ ئەوە کراوەتەوە
تا لە وێوە بە ئاسانی تەقەمان لێبکەن.
2
دیوار بۆ ئەوە بەرز کراوەتەوە
تا لافیتەی شەهیدانی پێوە هەڵبواسین.
3
گەردن کێلە ژنی کورد،
تا بە ئاسانی بکرێ بەپەتا.
4
دەستی کورد بۆ ئەوە خولقاوە
تا؛نارنجۆکی پێدا بتەقێتەوە.
5
لووتی بۆ ئەوە زەق بۆتەوە
تا تەنیا بۆنی بارووتی پێ بکا
6
چاو بۆ دیتنی گوندی سوتماکە.
7
گوێ بۆ بیستنی دەستڕێژ و زریکەیە.
8
ددان بۆ ئەوە خوڵقاوە
تا دوای هەموو شکستێ,پەنجەی خۆی پێ بگەزێت
9
مرۆڤی کورد تەنیا یەک ئیشی بە لاقەکانیەتی؛
تا،
تاهەتا بە شوێن ئازادیدا، پێی ڕابکات.
@Ghobad_jalizadeh
Forwarded from کیژی هەتاو
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺کردستان اسرائیل و فلسطین ترکیه!
با خروج ایران و روسیه از سوریه، این کشور عملا بدست اسرائیل و ترکیه افتاده است.
دو قدرت امپریالیستی جدید که از اعمال زور برای دست یافتن به اهدافشان دریغ نمی کنند.
نتانیاهو امروز در معیت فرماندهان ارتش به کوه اشغال شدەی حرمون سوریە رفت.
بی بی گفت که حرمون مرتفع ترین قلەی منطقه، چشم و چراغ شامات است و اسرائیل از آن دست نخواهد کشید.
و افزود، از حرمون می توان دمشق، جنوب لبنان و دشت های اسرائیل را دید.
از سوی دیگر، شملرش معکوس برای حملەی ترکیه به کوبانی شروع شده است. نامی سمبلیک در مبارزات کردها و نماد جهانی ایستادگی در برابر بربریت دولت اسلامی عراق و شام.
کوبانی ناموس ناسیونالیسم کرد و و کوه حرمون و بلندی های جولان زخم خون چکان ملی گرایی عرب و قلب تپندەی آن در سوریه و لبنان است.
در حالی که دولت های غربی از ژست های مدنی جولانی به وجد آمدەاند، سیادت و تمامیت ارضی سوریه دارد زیر پای اشغال گران جدید آن لگدمال می شود.
سوریە امروز مانند لهستان اشغال شدە طی جنگ دوم جهانی است. که ابتدا میان استالین و هیتلر تکه پاره شد. سپس آلمان تک خوری کرد و سهم روسیه را هم بالا کشید.
در واپسین ماه های جنگ ارتش سرخ، لهستان را از آدولف هیتلر پس گرفت و بدست عوامل مسکو سپرد.
اشغال جدید چهل سال طول کشید و تا نوامبر 1989 و برافتادن پردەی آهنین در اروپا به طول انجامید.
ظاهرا سوری های نگون بخت چند سال آزگار دیگر باید رنج و حرمان را تحمل کنند.
آنها در واقع باید جور تنفر و هراس اسرائیل از مسالەی فلسطین و ترکیه از مسالەی کرد را بکشند.
واقعا معلوم نیست بدون آزادی ملی، بدون استقلال واقعی و در سایەی اشغال خارجی، چگونه می توان از آزادی و دمکراسی دم زد؟
آن هم توسط جولانی با یک سابقەی پروپیمان جهادی و دست هایی که زیر سنگ اسرائیل و ترکیه گیر افتاده است.
ظاهرا یک راه برای آرلمش سوریه و سازش استالین و هیتلر - اردوغان و نتانیاهو - وجود دارد:
کردهای ساکن در کوبانی، عفرین، سری کانی و گری سپی به شمول آوارگان جملگی به نوار غزه منتقل شوند و ساکنان غزەی جنگ زده و ویرانه هم به نوار مرزی ترکیه با سوریه.
اینگونه اسرائیل با کردستانی کوچک و خودمختار همسایه می شود و ترکیه هم با مینی فلسطینی آواره که سنگش را به سینه می زند!
لابد ترکیه و اسرائیل که در همین دو سه سال اخیر چندین جابجایی و اخراج بزرگ جمعیتی را در قرەباغ، عفرین، سری کانی و غزە و کرانەی باختری انجام داده اند، این را هم می توانند!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
با خروج ایران و روسیه از سوریه، این کشور عملا بدست اسرائیل و ترکیه افتاده است.
دو قدرت امپریالیستی جدید که از اعمال زور برای دست یافتن به اهدافشان دریغ نمی کنند.
نتانیاهو امروز در معیت فرماندهان ارتش به کوه اشغال شدەی حرمون سوریە رفت.
بی بی گفت که حرمون مرتفع ترین قلەی منطقه، چشم و چراغ شامات است و اسرائیل از آن دست نخواهد کشید.
و افزود، از حرمون می توان دمشق، جنوب لبنان و دشت های اسرائیل را دید.
از سوی دیگر، شملرش معکوس برای حملەی ترکیه به کوبانی شروع شده است. نامی سمبلیک در مبارزات کردها و نماد جهانی ایستادگی در برابر بربریت دولت اسلامی عراق و شام.
کوبانی ناموس ناسیونالیسم کرد و و کوه حرمون و بلندی های جولان زخم خون چکان ملی گرایی عرب و قلب تپندەی آن در سوریه و لبنان است.
در حالی که دولت های غربی از ژست های مدنی جولانی به وجد آمدەاند، سیادت و تمامیت ارضی سوریه دارد زیر پای اشغال گران جدید آن لگدمال می شود.
سوریە امروز مانند لهستان اشغال شدە طی جنگ دوم جهانی است. که ابتدا میان استالین و هیتلر تکه پاره شد. سپس آلمان تک خوری کرد و سهم روسیه را هم بالا کشید.
در واپسین ماه های جنگ ارتش سرخ، لهستان را از آدولف هیتلر پس گرفت و بدست عوامل مسکو سپرد.
اشغال جدید چهل سال طول کشید و تا نوامبر 1989 و برافتادن پردەی آهنین در اروپا به طول انجامید.
ظاهرا سوری های نگون بخت چند سال آزگار دیگر باید رنج و حرمان را تحمل کنند.
آنها در واقع باید جور تنفر و هراس اسرائیل از مسالەی فلسطین و ترکیه از مسالەی کرد را بکشند.
واقعا معلوم نیست بدون آزادی ملی، بدون استقلال واقعی و در سایەی اشغال خارجی، چگونه می توان از آزادی و دمکراسی دم زد؟
آن هم توسط جولانی با یک سابقەی پروپیمان جهادی و دست هایی که زیر سنگ اسرائیل و ترکیه گیر افتاده است.
ظاهرا یک راه برای آرلمش سوریه و سازش استالین و هیتلر - اردوغان و نتانیاهو - وجود دارد:
کردهای ساکن در کوبانی، عفرین، سری کانی و گری سپی به شمول آوارگان جملگی به نوار غزه منتقل شوند و ساکنان غزەی جنگ زده و ویرانه هم به نوار مرزی ترکیه با سوریه.
اینگونه اسرائیل با کردستانی کوچک و خودمختار همسایه می شود و ترکیه هم با مینی فلسطینی آواره که سنگش را به سینه می زند!
لابد ترکیه و اسرائیل که در همین دو سه سال اخیر چندین جابجایی و اخراج بزرگ جمعیتی را در قرەباغ، عفرین، سری کانی و غزە و کرانەی باختری انجام داده اند، این را هم می توانند!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
Forwarded from دهنگیکوردستان
🔺دیکتاتورهای وقیح و جهان ناتوان
✍ فرهاد امینپور
🖊 با گذشت حدود ده روز از سقوط حکومت دیکتاتوری اسد، سوریه همچنان در صدر اخبار جهان قرار دارد. امروز در حومهی دمشق یک گور دستهجمعی کشف شد که به گفتهی ناظران، بیش از 100 هزار نفر در آن دفن شدهاند. یک زن سوری با کفشهای خود اعضای هیأت اعزامیِ سازمان ملل را از زندان صیدنایا بیرون کرد و بشار اسد با صدور یک بیانیهی بیشرمانه، مدعی شد که میخواست به نبرد ادامه دهد، اما روسها او را از کشور خارج کردند. او خود را رئیسجمهور قانونی سوریه خواند و گفت به مقاومت ادامه میدهد. این رویدادها حاوی دلالتهای مهمی از وضعیت دردناک حاکم بر خاورمیانه و جهان و نقش ضعیف سازمانهای بینالمللی در مناسبات کنونی جهان است.
بسیاری از ما در روزهای گذشته تصاویر وحشتناک زندانیانی را دیدهایم که توسط مردم و گروههای مخالف اسد از سیاهچالههای تودرتوی سوریه آزاد شدهاند؛ کودکان زیادی که در زندانها به دنیا آمدهاند، زنانی که بهدلیل تجاوز و شکنجه دیوانه شدهاند، مردانی که نام و گذشتهی خود را فراموش کردهاند، و...
درک این تصاویر دهشتناک برای جهانی که در قرن بیست و یکم زندگی میکند بسیار سخت و طاقتفرسا است؛ قرنی که علیرغم خیز دوبارهی انواعی از اقتدارگرایی، هنوز مهر گفتمانهایی مانند حقوق بشر، آزادی و دمکراسی را بر پیشانی خود حفظ کرده است.
چگونه میتوان باور کرد که در دنیای کنونی هنوز درندگانی مانند اسد به راحتی میتوانند صدها هزار نفر را بکشند، صدها هزار نفر را زندانی و شکنجه کنند و میلیونها نفر را به آوارگی و فلاکت بکشانند و جهان باز هم در برابر آنها ساکت بماند؟ چرا یک خاندان فاسد اجازه دارد برای ماندن در قدرت به هر کاری دست بزند و مطمئن باشد که با او برخورد نمیشود یا مورد مؤاخذه قرار نمیگیرد؟ چطور میتوان باور کرد که جنایتکار دیگری مانند پوتین که در این کشتار نقش مستقیم داشته است، با وقاحت تمام در برابر دنیا بأیستد و با بیشرمی بگوید که به دلایل بشردوستانه به اسد و خانوادهاش پناه داده است!؟
داستان سوریه و داستانهای مشابه آن نشان میدهند که باید جهان و در رأس آنها سازمانهای بیالمللی برای این رویدادهای غیراخلاقی و غیرانسانی که برخلاف گذشته و به برکت شبکههای اجتماعی در برابر چشمان ناظر جهانیان به نمایش درمیآید، چارهای بیندیشند.
اگر باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا در سالهای آغازین جنگ داخلی سوریه با احساسات رمانتیک ناشی از دریافت جایزهی صلح نوبل درگیر نمیشد و با بیارادگی درکناشدنیِ خود، چندین بار خطوط قرمز ترسیم شده برای اسد را جابجا نمیکرد و در زمان لازم و قبل از آنکه داعش به بهانهی جدیدی برای کشتار تبدیل شود، در سوریه مداخله میکرد، نه اسلامگرایان افراطی ظهور میکردند و نه شاهد بخش زیادی از این تصاویر رنجآور بودیم.
قطعاً وضعیت سوریه، موضع کسانی را که اعتقاد دارند در چنین موقعیتهایی مداخله لازم است و به پشتوانهی برخی قوانین بینالمللی مانند «مداخلات بشردوستانه» یا «مسئولیت حمایت» میتوان به مردم چنین جوامعی کمک کرد، تقویت خواهد شد.
امتناع حقوق بینالملل در بحران سوریه و جنگ اسرائیل و حماس نشان میدهد که سازمانهای بینالمللی تا حد زیادی اعتبار و توانایی خود را از دست دادهاند و برخلاف تبلیغات حکومتهای اقتدارگرا و جریان چپ جهانی که آنها را ابزارهایی در دستان سرمایهداری و لیبرالدمکراسی قلمداد میکنند، اتفاقاً با سؤاستفادهی چپها و اقتدارگراها، بیش از گذشته ضعیف و ناتوان شدهاند. این سازمانها دیگر توان لازم را برای محافظت از جان مردمانی ندارند که در قفسهای آهنین سیستمهای غیردمکراتیک و تمامیتخواه خُرد میشوند.
طرفداران مداخلات بشردوستانه معتقدند که جهان باید بدون هیچ تعارفی به استقبال جنگهایی برود که برای صلح و حفاظت از جان انسانها ضروری هستند و میان جنگهای غیرضروری و جنگهای ضروری مرزهای روشنی کشید. به باور آنها نباید دیکتاتورهایی مانند بشار اسد در سوریه و کیم جونگ اون در کرهی شمالی بهراحتی بتوانند میلیونها نفر را گروگان بگیرند، آنها را گرسنه نگه دارند و شکنجه کنند و تحت عنوان یک ایدئولوژی منحط و بیاعتبار به تهدید جهانیان بپردازند و با وقاحت و بیشرمی از خود قهرمان بسازند.
کارگزاران گفتمانهایی که تضادها و تناقضهای درونی و اغلب اخلاقیِ خود را در لابلای شعارهایی چون مبارزه با نظام سلطه و سرمایهداری پنهان میکنند و با برخی توجیهات به ظاهر انسانگرایانه، مداخلات بشردوستانه را نئوکولونیایسم و اشغال کشورهای مستقل مینامند و با سرعت به خیابانهای جوامع آزاد میریزند، باید در برابر این تصاویر دهشتناک پاسخگو باشند.
@Dengikurdistan
✍ فرهاد امینپور
🖊 با گذشت حدود ده روز از سقوط حکومت دیکتاتوری اسد، سوریه همچنان در صدر اخبار جهان قرار دارد. امروز در حومهی دمشق یک گور دستهجمعی کشف شد که به گفتهی ناظران، بیش از 100 هزار نفر در آن دفن شدهاند. یک زن سوری با کفشهای خود اعضای هیأت اعزامیِ سازمان ملل را از زندان صیدنایا بیرون کرد و بشار اسد با صدور یک بیانیهی بیشرمانه، مدعی شد که میخواست به نبرد ادامه دهد، اما روسها او را از کشور خارج کردند. او خود را رئیسجمهور قانونی سوریه خواند و گفت به مقاومت ادامه میدهد. این رویدادها حاوی دلالتهای مهمی از وضعیت دردناک حاکم بر خاورمیانه و جهان و نقش ضعیف سازمانهای بینالمللی در مناسبات کنونی جهان است.
بسیاری از ما در روزهای گذشته تصاویر وحشتناک زندانیانی را دیدهایم که توسط مردم و گروههای مخالف اسد از سیاهچالههای تودرتوی سوریه آزاد شدهاند؛ کودکان زیادی که در زندانها به دنیا آمدهاند، زنانی که بهدلیل تجاوز و شکنجه دیوانه شدهاند، مردانی که نام و گذشتهی خود را فراموش کردهاند، و...
درک این تصاویر دهشتناک برای جهانی که در قرن بیست و یکم زندگی میکند بسیار سخت و طاقتفرسا است؛ قرنی که علیرغم خیز دوبارهی انواعی از اقتدارگرایی، هنوز مهر گفتمانهایی مانند حقوق بشر، آزادی و دمکراسی را بر پیشانی خود حفظ کرده است.
چگونه میتوان باور کرد که در دنیای کنونی هنوز درندگانی مانند اسد به راحتی میتوانند صدها هزار نفر را بکشند، صدها هزار نفر را زندانی و شکنجه کنند و میلیونها نفر را به آوارگی و فلاکت بکشانند و جهان باز هم در برابر آنها ساکت بماند؟ چرا یک خاندان فاسد اجازه دارد برای ماندن در قدرت به هر کاری دست بزند و مطمئن باشد که با او برخورد نمیشود یا مورد مؤاخذه قرار نمیگیرد؟ چطور میتوان باور کرد که جنایتکار دیگری مانند پوتین که در این کشتار نقش مستقیم داشته است، با وقاحت تمام در برابر دنیا بأیستد و با بیشرمی بگوید که به دلایل بشردوستانه به اسد و خانوادهاش پناه داده است!؟
داستان سوریه و داستانهای مشابه آن نشان میدهند که باید جهان و در رأس آنها سازمانهای بیالمللی برای این رویدادهای غیراخلاقی و غیرانسانی که برخلاف گذشته و به برکت شبکههای اجتماعی در برابر چشمان ناظر جهانیان به نمایش درمیآید، چارهای بیندیشند.
اگر باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا در سالهای آغازین جنگ داخلی سوریه با احساسات رمانتیک ناشی از دریافت جایزهی صلح نوبل درگیر نمیشد و با بیارادگی درکناشدنیِ خود، چندین بار خطوط قرمز ترسیم شده برای اسد را جابجا نمیکرد و در زمان لازم و قبل از آنکه داعش به بهانهی جدیدی برای کشتار تبدیل شود، در سوریه مداخله میکرد، نه اسلامگرایان افراطی ظهور میکردند و نه شاهد بخش زیادی از این تصاویر رنجآور بودیم.
قطعاً وضعیت سوریه، موضع کسانی را که اعتقاد دارند در چنین موقعیتهایی مداخله لازم است و به پشتوانهی برخی قوانین بینالمللی مانند «مداخلات بشردوستانه» یا «مسئولیت حمایت» میتوان به مردم چنین جوامعی کمک کرد، تقویت خواهد شد.
امتناع حقوق بینالملل در بحران سوریه و جنگ اسرائیل و حماس نشان میدهد که سازمانهای بینالمللی تا حد زیادی اعتبار و توانایی خود را از دست دادهاند و برخلاف تبلیغات حکومتهای اقتدارگرا و جریان چپ جهانی که آنها را ابزارهایی در دستان سرمایهداری و لیبرالدمکراسی قلمداد میکنند، اتفاقاً با سؤاستفادهی چپها و اقتدارگراها، بیش از گذشته ضعیف و ناتوان شدهاند. این سازمانها دیگر توان لازم را برای محافظت از جان مردمانی ندارند که در قفسهای آهنین سیستمهای غیردمکراتیک و تمامیتخواه خُرد میشوند.
طرفداران مداخلات بشردوستانه معتقدند که جهان باید بدون هیچ تعارفی به استقبال جنگهایی برود که برای صلح و حفاظت از جان انسانها ضروری هستند و میان جنگهای غیرضروری و جنگهای ضروری مرزهای روشنی کشید. به باور آنها نباید دیکتاتورهایی مانند بشار اسد در سوریه و کیم جونگ اون در کرهی شمالی بهراحتی بتوانند میلیونها نفر را گروگان بگیرند، آنها را گرسنه نگه دارند و شکنجه کنند و تحت عنوان یک ایدئولوژی منحط و بیاعتبار به تهدید جهانیان بپردازند و با وقاحت و بیشرمی از خود قهرمان بسازند.
کارگزاران گفتمانهایی که تضادها و تناقضهای درونی و اغلب اخلاقیِ خود را در لابلای شعارهایی چون مبارزه با نظام سلطه و سرمایهداری پنهان میکنند و با برخی توجیهات به ظاهر انسانگرایانه، مداخلات بشردوستانه را نئوکولونیایسم و اشغال کشورهای مستقل مینامند و با سرعت به خیابانهای جوامع آزاد میریزند، باید در برابر این تصاویر دهشتناک پاسخگو باشند.
@Dengikurdistan
Forwarded from دهنگیکوردستان
🔺ئەمرۆ ١٧ی دێسامبری ٢٠٢٤، ئەنجۆمەنی نیشتمانیی سویس جینوسایدی کوردانی ئێزیدی بە فەرمی ناسی.
🔻ئەنجۆمەن داوا لە حکوومەت و دێپارتمانی کاروباری دەرەوە دەکات هەتا هەوڵی خۆیان لە ئاستی نێودەوڵەتی بخەنە گەڕ هەتا جینۆسایدی کوردانی ئیزیدی لە ئاستی نێۆدەوڵەتیدا بە فەرمی بناسرێت و جۆبرانی زیانیان بۆ بکرێت.
ئەو داواکارییە لە لایەن حیزبی سوسیالیستی سویسەوە لە ساڵی ٢٠٢٣دا پێشکەشی ئەنجۆمەن کرابوو و دەنگی نەهێنابووەوە. بەڵام لە خوێندنەوەیەکی دووبارەدا، ئەمڕۆ ئەنجۆمەنی نیشتمانیی تاوانەکانی دژ بە کوردانی ئێزیدی بە جینۆساید ناساند.
🔻ئەنجۆمەن داوا لە حکوومەت و دێپارتمانی کاروباری دەرەوە دەکات هەتا هەوڵی خۆیان لە ئاستی نێودەوڵەتی بخەنە گەڕ هەتا جینۆسایدی کوردانی ئیزیدی لە ئاستی نێۆدەوڵەتیدا بە فەرمی بناسرێت و جۆبرانی زیانیان بۆ بکرێت.
ئەو داواکارییە لە لایەن حیزبی سوسیالیستی سویسەوە لە ساڵی ٢٠٢٣دا پێشکەشی ئەنجۆمەن کرابوو و دەنگی نەهێنابووەوە. بەڵام لە خوێندنەوەیەکی دووبارەدا، ئەمڕۆ ئەنجۆمەنی نیشتمانیی تاوانەکانی دژ بە کوردانی ئێزیدی بە جینۆساید ناساند.
Forwarded from ش مرادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بار دیگر با یاری هم آغاز فصل زمستان
را بهانه میسازیم به امید آنکه
《 یک دقیقه لبخند》 این کودکان نیازمند
گرما بخش روزهای سرد زمستان بی خبریمان باشد❄️❄️
🔹️موسسه ئاسوی بی نیازی کوردستان
قصد دارد طبق روال همیشگی در آستانه فصل زمستان برای ۲۵۰ خانواده نیازمند بسته های غذایی به ارزش ۱۵۰۰۰۰۰۰ ریال تهیه نماید .
💳۶۰۶۳ ۷۳۷۰ ۰۰۰۰ ۹۵۷۹
IR450600540801104433866001
همچنان منتظر همدلی ومشارکت شما عزیزان هستیم🙏🌿
ادرس خیابان کشاورز،پاساژوکیل، واحد۱۲
تلفن📱09941877616
☎️08733288566
@asoybenyaze
را بهانه میسازیم به امید آنکه
《 یک دقیقه لبخند》 این کودکان نیازمند
گرما بخش روزهای سرد زمستان بی خبریمان باشد❄️❄️
🔹️موسسه ئاسوی بی نیازی کوردستان
قصد دارد طبق روال همیشگی در آستانه فصل زمستان برای ۲۵۰ خانواده نیازمند بسته های غذایی به ارزش ۱۵۰۰۰۰۰۰ ریال تهیه نماید .
💳۶۰۶۳ ۷۳۷۰ ۰۰۰۰ ۹۵۷۹
IR450600540801104433866001
همچنان منتظر همدلی ومشارکت شما عزیزان هستیم🙏🌿
ادرس خیابان کشاورز،پاساژوکیل، واحد۱۲
تلفن📱09941877616
☎️08733288566
@asoybenyaze
Forwarded from ئاونگ
کتاب خواندن، سفری است به دنیای بیکران دانش، تخیل و تجربه. این سفر نه تنها ذهن شما را غنی میکند، بلکه به رشد شخصیتی شما نیز کمک میکند. در ادامه به برخی از دلایل مهمی که نشان میدهند چرا باید کتاب بخوانیم، میپردازیم:
افزایش دانش و آگاهی:
کتابها دریچهای به سوی دنیای دانش و اطلاعات هستند. با خواندن کتابهای مختلف، شما میتوانید در زمینههای گوناگون دانش خود را افزایش داده و دیدگاه خود را نسبت به جهان گسترش دهید.
تقویت قدرت مغز:
مطالعه مانند یک ورزش برای مغز است. با خواندن کتاب، شما مغز خود را فعال کرده و به تقویت حافظه، تمرکز و قدرت تحلیل خود کمک میکنید.
رشد خلاقیت:
کتابها به شما کمک میکنند تا دنیای جدیدی را تصور کنید و تخیل خود را پرورش دهید. این امر به شما کمک میکند تا در حل مشکلات خلاقتر باشید.
بهبود مهارتهای زبانی:
خواندن کتاب به شما کمک میکند تا با کلمات جدید آشنا شده و دایره لغات خود را گسترش دهید. همچنین، به شما کمک میکند تا جملهبندیهای بهتر و دقیقتری داشته باشید.
کاهش استرس:
مطالعه یک راه عالی برای فرار از استرس و نگرانیهای روزمره است. غرق شدن در دنیای یک کتاب خوب میتواند به شما آرامش و لذت ببخشد.
افزایش همدلی:
با خواندن داستانهای دیگران، شما میتوانید خود را به جای آنها قرار داده و احساسات آنها را درک کنید. این امر به شما کمک میکند تا همدلتر باشید.
توسعه شخصیت:
کتابها میتوانند الهامبخش شما باشند و به شما کمک کنند تا به فردی بهتر تبدیل شوید. با خواندن زندگینامه افراد موفق، شما میتوانید از تجربیات آنها درس بگیرید و به اهداف خود نزدیکتر شوید.
سرگرمی و لذت:
خواندن کتاب میتواند یک سرگرمی لذتبخش باشد. شما میتوانید در هر زمان و مکانی که دوست دارید، به دنیای کتابها سفر کنید.
در نهایت، کتاب خواندن یک سرمایهگذاری ارزشمند برای آینده شما است. با خواندن کتاب، شما نه تنها به فردی آگاهتر و فرهیختهتر تبدیل میشوید، بلکه از زندگی خود لذت بیشتری خواهید برد.
https://www.tg-me.com/aveng_53
افزایش دانش و آگاهی:
کتابها دریچهای به سوی دنیای دانش و اطلاعات هستند. با خواندن کتابهای مختلف، شما میتوانید در زمینههای گوناگون دانش خود را افزایش داده و دیدگاه خود را نسبت به جهان گسترش دهید.
تقویت قدرت مغز:
مطالعه مانند یک ورزش برای مغز است. با خواندن کتاب، شما مغز خود را فعال کرده و به تقویت حافظه، تمرکز و قدرت تحلیل خود کمک میکنید.
رشد خلاقیت:
کتابها به شما کمک میکنند تا دنیای جدیدی را تصور کنید و تخیل خود را پرورش دهید. این امر به شما کمک میکند تا در حل مشکلات خلاقتر باشید.
بهبود مهارتهای زبانی:
خواندن کتاب به شما کمک میکند تا با کلمات جدید آشنا شده و دایره لغات خود را گسترش دهید. همچنین، به شما کمک میکند تا جملهبندیهای بهتر و دقیقتری داشته باشید.
کاهش استرس:
مطالعه یک راه عالی برای فرار از استرس و نگرانیهای روزمره است. غرق شدن در دنیای یک کتاب خوب میتواند به شما آرامش و لذت ببخشد.
افزایش همدلی:
با خواندن داستانهای دیگران، شما میتوانید خود را به جای آنها قرار داده و احساسات آنها را درک کنید. این امر به شما کمک میکند تا همدلتر باشید.
توسعه شخصیت:
کتابها میتوانند الهامبخش شما باشند و به شما کمک کنند تا به فردی بهتر تبدیل شوید. با خواندن زندگینامه افراد موفق، شما میتوانید از تجربیات آنها درس بگیرید و به اهداف خود نزدیکتر شوید.
سرگرمی و لذت:
خواندن کتاب میتواند یک سرگرمی لذتبخش باشد. شما میتوانید در هر زمان و مکانی که دوست دارید، به دنیای کتابها سفر کنید.
در نهایت، کتاب خواندن یک سرمایهگذاری ارزشمند برای آینده شما است. با خواندن کتاب، شما نه تنها به فردی آگاهتر و فرهیختهتر تبدیل میشوید، بلکه از زندگی خود لذت بیشتری خواهید برد.
https://www.tg-me.com/aveng_53
Forwarded from حنانە
شازده کوچولو:
کی دنیا از اینی که هست قشنگ تر میشه؟
روباه:
وقتی که آدما بفهمن که اعتقاداتشون هم مثل مسواکشونه و شخصیه و نباید مدام اون رو به خورد بقیه بدن...
👤آنتوان_دوسنت_اگزوپری
------------
🌿🍃🌸🍃🌿
@hananahsho
🌿🍃🌸🍃🌿
------------
کی دنیا از اینی که هست قشنگ تر میشه؟
روباه:
وقتی که آدما بفهمن که اعتقاداتشون هم مثل مسواکشونه و شخصیه و نباید مدام اون رو به خورد بقیه بدن...
👤آنتوان_دوسنت_اگزوپری
------------
🌿🍃🌸🍃🌿
@hananahsho
🌿🍃🌸🍃🌿
------------
ئهی نهفسهکهم!
تۆش بهو جۆرهیت، چونکه ئهگهر پشت به "بوون" و "خۆویستی" و "خود"ی خۆت ببهستیت، وهک گوڵهستێرهکهت لێ دێت و حهواڵهی تاوانی خۆت دهکرێیت، بهڵام گهر "بوون"ی خۆت لهپێناوی ئهو بهدیهێنهره بهخشندهیهی خۆتدا بهخت کرد کهئهو " بوون"هی پێبهخشیویت، ئهوا وهکو ههنگت لێ دێت و، "بوون"و "ڕووناکی"ی لهسنوور بهدهرت دهستگیر دهبێت...
کهواته:
خۆت لهو پێناوهدا بهخت بکه!
چونکه ئهم "بوون"هی خۆت ئهمانهت و سپاردهی ئهون لات دانراون!
بەدیعوززەمان سەعیدی نوورسی
@rasepardeh
تۆش بهو جۆرهیت، چونکه ئهگهر پشت به "بوون" و "خۆویستی" و "خود"ی خۆت ببهستیت، وهک گوڵهستێرهکهت لێ دێت و حهواڵهی تاوانی خۆت دهکرێیت، بهڵام گهر "بوون"ی خۆت لهپێناوی ئهو بهدیهێنهره بهخشندهیهی خۆتدا بهخت کرد کهئهو " بوون"هی پێبهخشیویت، ئهوا وهکو ههنگت لێ دێت و، "بوون"و "ڕووناکی"ی لهسنوور بهدهرت دهستگیر دهبێت...
کهواته:
خۆت لهو پێناوهدا بهخت بکه!
چونکه ئهم "بوون"هی خۆت ئهمانهت و سپاردهی ئهون لات دانراون!
بەدیعوززەمان سەعیدی نوورسی
@rasepardeh
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺کوبانی و اردوغان؛ داستان یک نفرت بی پایان!
رامی عبدالرحمن مدیر دیدەبان حقوق بشر سوریە، نامی آشنا و معتبر است؛
کوشندەی حقوق بشر و دمکراسی و باورمند به استقلال سوریه و مخالف هر نوع مداخلەی خارجی.
دیدەبان نە یک دستگاه عریض و طویل، بلکه سازمانی مردم نهاد است که از طریق شبکەای از شهروند - خبرنگاران در اسرع وقت جهانیان را در جریان آخرین پیشامدهای جنگ سوریه و موارد نقض حقوق بشر و تلفات غیرنظامیان و نظامیان قرار می دهد.
طراحی ساده و ابتدایی سایت دیدەبان که به دو زبان انگلیسی و عربی در دسترس است، بیانگر مشی حرفه ای و مستقل آن است.
به جرات می توان گفت معتبرترین خبرگزاری های جهان نظیر رویترر، CNN، AP و BBC در سال های اخیر اغلب متکی به آقای عبدالرحمن بودەاند.
باری رامی که در انصاف و دادگریش شکی نیست، دیشب در یک گفتگوی تلویزیونی به داوری دربارەی سیاست جنگی ترکیه علیه کردها پرداخت.
به باور او مشکل ترکیه نه با نیروهای سوریەی دمکراتیک و نه حتی دشمن دیرینەاش پ.ک.ک بلکە با اصل وجود کردهاست.
به گفتەی او در میانەی این خصومت و سنگدلی بدسگال، کوبانی جایگاهی ویژە دارد؛
خاری در چشم دولتمردان آنکارا و عقدەای که همیشه آزاردهنده.
مایەی تعجب نیست که یک فعال سیاسی عرب مسالەی کرد را بیشتر و بهتر از خیلی از سیاستمدران و درس خواندگان کرد بشناسد که ایدەها و فرضیات اصلی شان را از پروپاگاندای حزبی و نه از مطالعه و خرد سیاسی می گیرند.
سوگمندانه اینان نه ماهیت رژیم ترکیه را می شناسند و نه دولت های دیگر صاحب و وارت مسالەی کرد را.
مثلا تبلیغات حزبی می گوید که اگر در سال 2014 در جریان انتخابات پارلمان کردها دست دوستی به سوی اردوغان دراز و کسری کرسی هایش برای تشکیل دولت را جبران می نمودند، آتش جنگ در کوهستان قندیل زبانه نمی کشید و کردها در سوریه به خطر نمی افتادند.
کسی منکر اشتباهات کوچک و بزرگ و متعدد پ.ک.ک نیست. کسی هم نباید در دادن نمرەی دمکراسی به آنها گشاده دستی نماید.
اما واقعا می شود حزبی که ظاهرا در میانه ایستاده - حزب اردوغان - پس از ناکامی در اتحاد با حزب چپ گرا و گلوبالیست کردی دمکراتیک خلق ها، به دامن حزب راست گرا و فاشیست حرکت ملی بخزد؟
من می گویم اولی از ابتدا ممتنع ولی دومی ممکن بود.
بلوک حاکم بر آنکارا یک سنتز ترک - اسلامی و نوعی رجعت به خاستگاه تاریخی خود است.
رژیم ترک های جوان به رهبری انور و طلعت و جمال؛ هر سه پاشا هم همین بود:
در خاورمیانە اسلام گرا و در قفقاز و آسیای میانه پان ترکیست!
تفاوت این جاست که آن زمان ارمنیان، دیگری و دشمن اصلی بودند. چه به لحاظ ژئوپولتیک اتصال سرزمینی امپراتوری در مرزهای غربی را ناقص و بنا به اقتضای زمانه در آن روزگاران از ترک های آناتولی درس خوانده و متجددتر و در مشاغل جدید مهارت بیشتری داشتند.
اکنون هم کردها مانع اصلی اشتیاق و آرزوهای توسعە طلبی و الحاق خواهی سلطان هستند.
زیرا برای رسیدن به ایران، سوریه، عراق و جنوب قفقاز ابتدا باید از سد کردها گذشت و با چالش های گوناگون مسالەی کرد دست و پنجه نرم کرد.
اما عقدەی سیاسی کنونی همانطور که رامی گفته کوبانی است.
نقطەای کانونی در تاریخ مبارزات کردها و فرازی سرنوشت ساز در روندهایی که به تشکیل اقلیم روژاوا انجامید.
اغراق نیست که بگوییم کوبانی که اینک از چند سو در حصار ترکیه و متحدانش است، استالین گراد کردهاست.
نه صرفا به خاطر مقاومت جانانه در برابر داعش که انعکاسی جهانی یافت، بلکه به علت مشروعیت سیاسی عظیمی که برای کردهای سوری به ارمغان آورد.
نبرد استالین گراد هم فقط نخستین نقطەی توقف رایش نبود، بلکه آغاز انفتاح الگوی شوروی در جهان و مسحور کنندەی تخیل و حس تحسین روشنفکران نسبت به ارتش سرخ و رهبری آن بود.
البته بخش اعظم این رخداد توهم و برخاسته از حباب ایدئولوژی بود اما دهه ها طول کشید تا کنار برود.
طی این مدت هم نه تنها هنجارهای سیاسی و شاخص های زیبایی شناختی، بلکه معادلات ژئوپولتیک و استراتژیک را هم دگرگون و عملا جهان را متحول نمود.
داستان کوبانی هم از این قرار است؛ پیوند دهندەی یک گروه چریکی ساکن کوهستان به قدرت های بزرگ جهان و متروپل هایی مهم چون واشنگتن، بروکسل، لندن و پاریس.
مهم تر از آن نمایش کردها به عنوان تنها نیروی میانه رو و سکولار در آشفته بازار سوریه و کلیشەی پرکاربرد مدافعان جهان آزاد در برابر افراط گرایی شیعه و سنی و استبداد خون ریز بعثی!
در حقیقت این راز تنفر بی پایان اردوغان از کوبانی و اسطورەی مبارزاتی اش است.
کردهای نزدیک به حزب دمکرات کردستان ساده اندیشانه خیال می کنند که با جایگزینی واحدهای مدافع خلق با انجمن ملی کردستان و لشکر روژ و پایین آوردن پوسترهای های اوجالان و برافراشتن پرچم اقلیم کردستان مساله حل می شود.
زهی خیال باطل! این یک مغلطەی حزبی آشکار و محصول پروپاگانداست. لطفا ببینید رامی چه می گوید!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
رامی عبدالرحمن مدیر دیدەبان حقوق بشر سوریە، نامی آشنا و معتبر است؛
کوشندەی حقوق بشر و دمکراسی و باورمند به استقلال سوریه و مخالف هر نوع مداخلەی خارجی.
دیدەبان نە یک دستگاه عریض و طویل، بلکه سازمانی مردم نهاد است که از طریق شبکەای از شهروند - خبرنگاران در اسرع وقت جهانیان را در جریان آخرین پیشامدهای جنگ سوریه و موارد نقض حقوق بشر و تلفات غیرنظامیان و نظامیان قرار می دهد.
طراحی ساده و ابتدایی سایت دیدەبان که به دو زبان انگلیسی و عربی در دسترس است، بیانگر مشی حرفه ای و مستقل آن است.
به جرات می توان گفت معتبرترین خبرگزاری های جهان نظیر رویترر، CNN، AP و BBC در سال های اخیر اغلب متکی به آقای عبدالرحمن بودەاند.
باری رامی که در انصاف و دادگریش شکی نیست، دیشب در یک گفتگوی تلویزیونی به داوری دربارەی سیاست جنگی ترکیه علیه کردها پرداخت.
به باور او مشکل ترکیه نه با نیروهای سوریەی دمکراتیک و نه حتی دشمن دیرینەاش پ.ک.ک بلکە با اصل وجود کردهاست.
به گفتەی او در میانەی این خصومت و سنگدلی بدسگال، کوبانی جایگاهی ویژە دارد؛
خاری در چشم دولتمردان آنکارا و عقدەای که همیشه آزاردهنده.
مایەی تعجب نیست که یک فعال سیاسی عرب مسالەی کرد را بیشتر و بهتر از خیلی از سیاستمدران و درس خواندگان کرد بشناسد که ایدەها و فرضیات اصلی شان را از پروپاگاندای حزبی و نه از مطالعه و خرد سیاسی می گیرند.
سوگمندانه اینان نه ماهیت رژیم ترکیه را می شناسند و نه دولت های دیگر صاحب و وارت مسالەی کرد را.
مثلا تبلیغات حزبی می گوید که اگر در سال 2014 در جریان انتخابات پارلمان کردها دست دوستی به سوی اردوغان دراز و کسری کرسی هایش برای تشکیل دولت را جبران می نمودند، آتش جنگ در کوهستان قندیل زبانه نمی کشید و کردها در سوریه به خطر نمی افتادند.
کسی منکر اشتباهات کوچک و بزرگ و متعدد پ.ک.ک نیست. کسی هم نباید در دادن نمرەی دمکراسی به آنها گشاده دستی نماید.
اما واقعا می شود حزبی که ظاهرا در میانه ایستاده - حزب اردوغان - پس از ناکامی در اتحاد با حزب چپ گرا و گلوبالیست کردی دمکراتیک خلق ها، به دامن حزب راست گرا و فاشیست حرکت ملی بخزد؟
من می گویم اولی از ابتدا ممتنع ولی دومی ممکن بود.
بلوک حاکم بر آنکارا یک سنتز ترک - اسلامی و نوعی رجعت به خاستگاه تاریخی خود است.
رژیم ترک های جوان به رهبری انور و طلعت و جمال؛ هر سه پاشا هم همین بود:
در خاورمیانە اسلام گرا و در قفقاز و آسیای میانه پان ترکیست!
تفاوت این جاست که آن زمان ارمنیان، دیگری و دشمن اصلی بودند. چه به لحاظ ژئوپولتیک اتصال سرزمینی امپراتوری در مرزهای غربی را ناقص و بنا به اقتضای زمانه در آن روزگاران از ترک های آناتولی درس خوانده و متجددتر و در مشاغل جدید مهارت بیشتری داشتند.
اکنون هم کردها مانع اصلی اشتیاق و آرزوهای توسعە طلبی و الحاق خواهی سلطان هستند.
زیرا برای رسیدن به ایران، سوریه، عراق و جنوب قفقاز ابتدا باید از سد کردها گذشت و با چالش های گوناگون مسالەی کرد دست و پنجه نرم کرد.
اما عقدەی سیاسی کنونی همانطور که رامی گفته کوبانی است.
نقطەای کانونی در تاریخ مبارزات کردها و فرازی سرنوشت ساز در روندهایی که به تشکیل اقلیم روژاوا انجامید.
اغراق نیست که بگوییم کوبانی که اینک از چند سو در حصار ترکیه و متحدانش است، استالین گراد کردهاست.
نه صرفا به خاطر مقاومت جانانه در برابر داعش که انعکاسی جهانی یافت، بلکه به علت مشروعیت سیاسی عظیمی که برای کردهای سوری به ارمغان آورد.
نبرد استالین گراد هم فقط نخستین نقطەی توقف رایش نبود، بلکه آغاز انفتاح الگوی شوروی در جهان و مسحور کنندەی تخیل و حس تحسین روشنفکران نسبت به ارتش سرخ و رهبری آن بود.
البته بخش اعظم این رخداد توهم و برخاسته از حباب ایدئولوژی بود اما دهه ها طول کشید تا کنار برود.
طی این مدت هم نه تنها هنجارهای سیاسی و شاخص های زیبایی شناختی، بلکه معادلات ژئوپولتیک و استراتژیک را هم دگرگون و عملا جهان را متحول نمود.
داستان کوبانی هم از این قرار است؛ پیوند دهندەی یک گروه چریکی ساکن کوهستان به قدرت های بزرگ جهان و متروپل هایی مهم چون واشنگتن، بروکسل، لندن و پاریس.
مهم تر از آن نمایش کردها به عنوان تنها نیروی میانه رو و سکولار در آشفته بازار سوریه و کلیشەی پرکاربرد مدافعان جهان آزاد در برابر افراط گرایی شیعه و سنی و استبداد خون ریز بعثی!
در حقیقت این راز تنفر بی پایان اردوغان از کوبانی و اسطورەی مبارزاتی اش است.
کردهای نزدیک به حزب دمکرات کردستان ساده اندیشانه خیال می کنند که با جایگزینی واحدهای مدافع خلق با انجمن ملی کردستان و لشکر روژ و پایین آوردن پوسترهای های اوجالان و برافراشتن پرچم اقلیم کردستان مساله حل می شود.
زهی خیال باطل! این یک مغلطەی حزبی آشکار و محصول پروپاگانداست. لطفا ببینید رامی چه می گوید!
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1