🍀
💫بریدهای_از_یک_کتاب
📄
عباسقلی خان در مشهد بازار معروفی دارد. مسجد- مدرسه- آب انبار- پل و دارلایتام و اقدامات خیریه دیگری هم از این دست داشته است. واقف بر خیر، و واقف در خیر.
به او خبر داده بودند در حوزه علمیه ای كه با پول او ساخته شده، طلبه ای شراب می خورد !!!
ناگهان همهمه ای در مدرسه پیچید. طلاب صدا می زدند حاج عباسقلی است.
در این وقت روز چه کار دارد؟ از بازار به مدرسه آمده است.
عباسقلی خان یكسره به حجره ی من آمد و بقیه دنبالش.
داخل حجره همه نشستند. ناگهان عباسقلی خان به تنهایی از جایش بلند شد و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت. رو به من كرد و گفت :لطفا بفرمایید نام این کتاب قطور چیست؟ گفتم: شاهنامه فردوسی.
- دلم در سینه بدجوری می زد. سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته شده است. بدنم می لرزید.
اگر پشت آن کتاب را نگاه کند، چه خاکی باید بر سرم بریزم؟ عباسقلی خان دستش را آرام به سوی کتاب های دیگر دراز کرد...
- ببخشید، نام این کتاب چیست؟
- بحارالانوار. عجب...! این یکی چطور؟ گلستان سعدی. چه خوب...! این یکی چیست؟ حلیه المتقین و این یکی؟! ...
لحظاتی بعد، آن چه نباید بشود، به وقوع پیوست. عباسقلی خان، آن چه را که نباید ببیند، با چشمان خودش دید. کتاب حجیمی را نشان داد و با دستش آن را لمس کرد. سپس با چشمانی از حدقه درآمده به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت:
- این چه نوع کتابی است، اسمش چیست؟ معلوم بود. عباسقلی خان پی برده بود و آن شیشه لعنتی پنهان شده در پشت همان کتاب را هدف قرار داده بود.
برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید، چشم هایم سیاهی رفت، زانوهایم سست شد، آبرو و حیثیتم در معرض گردباد قرار گرفته بود. چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟! خدایا! کمکم کن، نفهمیدم، اشتباه کردم... خوشبختانه همراهان عباسقلی خان هنوز روی زمین نشسته بودند و نمی دیدند، اما با خود او که آن را در اینجا دیده بود چه باید کرد؟
- بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟
- چرا آقا ; الان می گم. داشتم آب می شدم. خدایا! دستم به دامنت.
در همین حال ناگهان فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه برزبان راندم: یا ستار العیوب، و گفتم:نام این کتاب، «ستارالعیوب» است آقا!
فاصله سوال آمرانه عباسقلی خان و جواب التماس آمیز من چند لحظه بیشتر نبود.
شاید اصلا انتظار این پاسخ را نداشت. دلم بدجوری شکسته بود و خدای شکسته دلان و متنبه شدگان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود. حالا دیگر نوبت عباسقلی خان بود. احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد. طوری که انگار برق گرفته باشدش.
شاید انتظار این پاسخ را نداشت. چشم هایش را بر هم نهاد. چند قطره اشک از لابلای پلک هایش چکید.
ایستاد و سکوت کرد. ساکت و صامت و یکباره کتاب ستار العیوب (!) را سرجایش گذاشت و از حجره بیرون رفت. همراهانش نیز در پی او بیرون رفتند، حتی آنها هم از این موضوع سر درنیاوردند، و هیچ گاه به روی خودش هم نیاورد که چه دیده است. ..
.. اما محصل آن مدرسه، هماندم عادت را به عبادت مبدل کرد. سر بر خاک نهاد و اشک ریخت.
سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت، محصل آن روز ، بعدها معلم و مدرس شد و روزی در زمره بزرگان علم، قصه زندگی اش را برای شاگردانش تعریف کرد.
«زندگی من معجزه ستارالعیوب است» ستار العیوب یکی از نام های احیاگر و معجزه آفرین خدا است و من آزاد شده و تربیت یافته همان یک لحظه رازپوشی و جوانمردی عباسقلی خان هستم که باعث تغییر و تحول سازنده ام شد.☘️
📚اخلاق پیامبر و اخلاق ما
📌استاد_جلال_رفیع
@rasepardeh
💫بریدهای_از_یک_کتاب
📄
عباسقلی خان در مشهد بازار معروفی دارد. مسجد- مدرسه- آب انبار- پل و دارلایتام و اقدامات خیریه دیگری هم از این دست داشته است. واقف بر خیر، و واقف در خیر.
به او خبر داده بودند در حوزه علمیه ای كه با پول او ساخته شده، طلبه ای شراب می خورد !!!
ناگهان همهمه ای در مدرسه پیچید. طلاب صدا می زدند حاج عباسقلی است.
در این وقت روز چه کار دارد؟ از بازار به مدرسه آمده است.
عباسقلی خان یكسره به حجره ی من آمد و بقیه دنبالش.
داخل حجره همه نشستند. ناگهان عباسقلی خان به تنهایی از جایش بلند شد و کتابخانه کوچک من را نشانه رفت. رو به من كرد و گفت :لطفا بفرمایید نام این کتاب قطور چیست؟ گفتم: شاهنامه فردوسی.
- دلم در سینه بدجوری می زد. سنگی سنگین گویی به تار مویی آویخته شده است. بدنم می لرزید.
اگر پشت آن کتاب را نگاه کند، چه خاکی باید بر سرم بریزم؟ عباسقلی خان دستش را آرام به سوی کتاب های دیگر دراز کرد...
- ببخشید، نام این کتاب چیست؟
- بحارالانوار. عجب...! این یکی چطور؟ گلستان سعدی. چه خوب...! این یکی چیست؟ حلیه المتقین و این یکی؟! ...
لحظاتی بعد، آن چه نباید بشود، به وقوع پیوست. عباسقلی خان، آن چه را که نباید ببیند، با چشمان خودش دید. کتاب حجیمی را نشان داد و با دستش آن را لمس کرد. سپس با چشمانی از حدقه درآمده به پشت کتاب اشاره کرد و با لحنی خاص گفت:
- این چه نوع کتابی است، اسمش چیست؟ معلوم بود. عباسقلی خان پی برده بود و آن شیشه لعنتی پنهان شده در پشت همان کتاب را هدف قرار داده بود.
برای چند لحظه تمام خانه به دور سرم چرخید، چشم هایم سیاهی رفت، زانوهایم سست شد، آبرو و حیثیتم در معرض گردباد قرار گرفته بود. چرا این کار را کردم؟! چرا توی مدرسه؟! خدایا! کمکم کن، نفهمیدم، اشتباه کردم... خوشبختانه همراهان عباسقلی خان هنوز روی زمین نشسته بودند و نمی دیدند، اما با خود او که آن را در اینجا دیده بود چه باید کرد؟
- بالاخره نگفتی اسم این کتاب چیست؟
- چرا آقا ; الان می گم. داشتم آب می شدم. خدایا! دستم به دامنت.
در همین حال ناگهان فکری به مغزم خطور کرد و ناخودآگاه برزبان راندم: یا ستار العیوب، و گفتم:نام این کتاب، «ستارالعیوب» است آقا!
فاصله سوال آمرانه عباسقلی خان و جواب التماس آمیز من چند لحظه بیشتر نبود.
شاید اصلا انتظار این پاسخ را نداشت. دلم بدجوری شکسته بود و خدای شکسته دلان و متنبه شدگان این پاسخ را بر زبانم نهاده بود. حالا دیگر نوبت عباسقلی خان بود. احساس کردم در یک لحظه لرزید و خشک شد. طوری که انگار برق گرفته باشدش.
شاید انتظار این پاسخ را نداشت. چشم هایش را بر هم نهاد. چند قطره اشک از لابلای پلک هایش چکید.
ایستاد و سکوت کرد. ساکت و صامت و یکباره کتاب ستار العیوب (!) را سرجایش گذاشت و از حجره بیرون رفت. همراهانش نیز در پی او بیرون رفتند، حتی آنها هم از این موضوع سر درنیاوردند، و هیچ گاه به روی خودش هم نیاورد که چه دیده است. ..
.. اما محصل آن مدرسه، هماندم عادت را به عبادت مبدل کرد. سر بر خاک نهاد و اشک ریخت.
سالیانی چند از آن داستان شگفت گذشت، محصل آن روز ، بعدها معلم و مدرس شد و روزی در زمره بزرگان علم، قصه زندگی اش را برای شاگردانش تعریف کرد.
«زندگی من معجزه ستارالعیوب است» ستار العیوب یکی از نام های احیاگر و معجزه آفرین خدا است و من آزاد شده و تربیت یافته همان یک لحظه رازپوشی و جوانمردی عباسقلی خان هستم که باعث تغییر و تحول سازنده ام شد.☘️
📚اخلاق پیامبر و اخلاق ما
📌استاد_جلال_رفیع
@rasepardeh
چه بخوانی . . .
چه برانی . . .
چه به اوجم برسانی . . .
چه به خاکم بکشانی . . .
نه من آنم که برنجم . . .
نه تو آنی که برانی . . .
در اگر باز نگردد . . .
نروم باز به جایی . . .
پشت دیوار نشینم . . .
چو گدا بر سر راهی . . .
کس به غیر از تو نخواهم . . .
چه بخواهی چه نخواهی . . .
باز کن در که جز این خانه . . .
مرا نیست پناهی . . .
خواجه عبدالله انصاری
@rasepardeh
چه برانی . . .
چه به اوجم برسانی . . .
چه به خاکم بکشانی . . .
نه من آنم که برنجم . . .
نه تو آنی که برانی . . .
در اگر باز نگردد . . .
نروم باز به جایی . . .
پشت دیوار نشینم . . .
چو گدا بر سر راهی . . .
کس به غیر از تو نخواهم . . .
چه بخواهی چه نخواهی . . .
باز کن در که جز این خانه . . .
مرا نیست پناهی . . .
خواجه عبدالله انصاری
@rasepardeh
هێندەی هەناسەتان گەرمە
ئیمان لە دڵان دادەگیرسێ
هێندە ئیرادەتان بەرزە
ترس بە پێو دادەنووسێ
تێلدڕۆکان کڕنۆش دەبەن
باڵندەکان دار بەدارە
زەیتوونەکانت بۆ دەکەن
مناڵەکان لە سێبەری وێرانەکان
پەرجۆ دەکەن
ڕێژوانی ئەو شەهیدانە
تەڕ تەڕ تەڕە...
نە فرمێسکە و نە بارانه
نە خوێناوی کاتی شەڕە
ئاونگی باڵی فریشتەکانی شەوگەڕە
جوامێریتان دڵشێریتان
قارەمانی و بوێریتان
شکۆی ئیسلامی هێناوە
جیهانێکی تاساندوە
ئاڵای بڕوای هەڵێناوە
سەردانوێنن داگیرکەران
سەلماندوویە هێزی خوا
قەت ناکەوێ
فێڕعوونانی هەموو دەوران
زلهێزان و گەوەری گەوران
بەرهەڵستی ئیمان نەبن!
هاوپەیمانی شەیتان نەبن
سەردیڕی گشت سەرکەوتنێک
هەرمان بوون و نەکەوتنێک
تەنیا و تەنیا یەک ڕێگەیە
پاڵ وەپاڵی خودا دانه
غەزە هێمای چەوساوەکانی جیهانه
ڕێگەی ئەوان تەنیا ڕێگەی بەرخۆدانه
✍#شیدامحمودی
@rasepardeh
ئیمان لە دڵان دادەگیرسێ
هێندە ئیرادەتان بەرزە
ترس بە پێو دادەنووسێ
تێلدڕۆکان کڕنۆش دەبەن
باڵندەکان دار بەدارە
زەیتوونەکانت بۆ دەکەن
مناڵەکان لە سێبەری وێرانەکان
پەرجۆ دەکەن
ڕێژوانی ئەو شەهیدانە
تەڕ تەڕ تەڕە...
نە فرمێسکە و نە بارانه
نە خوێناوی کاتی شەڕە
ئاونگی باڵی فریشتەکانی شەوگەڕە
جوامێریتان دڵشێریتان
قارەمانی و بوێریتان
شکۆی ئیسلامی هێناوە
جیهانێکی تاساندوە
ئاڵای بڕوای هەڵێناوە
سەردانوێنن داگیرکەران
سەلماندوویە هێزی خوا
قەت ناکەوێ
فێڕعوونانی هەموو دەوران
زلهێزان و گەوەری گەوران
بەرهەڵستی ئیمان نەبن!
هاوپەیمانی شەیتان نەبن
سەردیڕی گشت سەرکەوتنێک
هەرمان بوون و نەکەوتنێک
تەنیا و تەنیا یەک ڕێگەیە
پاڵ وەپاڵی خودا دانه
غەزە هێمای چەوساوەکانی جیهانه
ڕێگەی ئەوان تەنیا ڕێگەی بەرخۆدانه
✍#شیدامحمودی
@rasepardeh
دەبێ لێرەدا ئەوە لەبیر نەکەین کە زاتی مرۆڤ هەموو دەم ئازاد نییە لەوەی دەیکات و نایکات. لە گەلێک باردا ئازادیی ئیرادە تێدەچێت وەک کە هەڕەشە لێکردن بەکار بهێندرێت وەیا بە پارە دڵ و دەروون بکڕدرێت وەیا بە فەندی جادووگەرانە دڵ و دەروونەکە خەفە بکرێت. لەو تەرزە حاڵەتەدا زاتییەتی مرۆڤ زۆر کز دەبێتەوە بەڵام هەر دەمێنێ و هەر خۆی بڕیار دەدا سەر بۆ هەڕەشە دانەوێنێت وەیا بە پارە خۆی بفرۆشێت، مرۆڤی واش هەیە لەو حاڵانەدا زاڵ دەبێ بەسەر ترسی هەڕەشەدا و دەشکوژرێ بەڵام واز لە باوەڕی ناهێنێت. دیارە ئەو تەرزە مرۆڤە باوەڕی خۆی بە هەموو دنیا ناگۆڕێتەوە، تەنانەت کە نادروستیی باوەڕی خۆشی دۆزیەوە شەرم دەیگرێ وازی لێ بهێنێت. لەم حاڵەتەدا زات دەگاتە ئەوپەڕی زاڵبوون بەسەر بابەتدا. ئەوەی بە چاوی خۆشمان دەبینین شتێکە دژی چاوەڕوان کردنمان چونکە بە زۆر ئەوانەی بە خۆیان دەڵێن مەوزووعی و خاوەن بیروڕای ماددی پتر لە خەلقی دیکە پێ دادەگرن لەسەر ئەو بیروڕایانەی ڕۆژگار بە درۆیان دەخاتەوە.
.
لە کتێبی مرۆڤ و دەوروبەر
سەرچاوە: https://mamosta.net/Kteeb/Kteebi_PDF/Mirov_u_Dewruber.pdf
مەسعوود موحەمەد
@rasepardeh
.
لە کتێبی مرۆڤ و دەوروبەر
سەرچاوە: https://mamosta.net/Kteeb/Kteebi_PDF/Mirov_u_Dewruber.pdf
مەسعوود موحەمەد
@rasepardeh
Forwarded from مکتب قرآن کردستان
بر صلیب عشق مصلوبم کنید
بر بلند دار، سردارم کنید.
این قفس تنگ است و جانم بیقرار
آشنا با راه دلدارم کنید.
(جلال ملکشاه)
https://www.tg-me.com/maktab_quran_kurdestan
بر بلند دار، سردارم کنید.
این قفس تنگ است و جانم بیقرار
آشنا با راه دلدارم کنید.
(جلال ملکشاه)
https://www.tg-me.com/maktab_quran_kurdestan
Forwarded from ناصر سبحانی
✔️ ئاینی ئیسلام پەیامی ڕزگارییە بۆ تەواوی چەوساوەکانی جیهان
✍ کاک ناصر سبحانی
ئایەتی (۷٥)ی سورەتی (النساء) بە حاڵەتێکی پڕ لە حەماسەوە، ڕوو دەکاتە حکومەتی ئیسلامیی و دەفەرموێ:
﴿وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ...﴾ (انساء ٧٥)
واتە ئەوە چییتانە و ئیوەی موسڵمان کە بوونەتە خەلیفە و جێنشینی خوا
لە سەر زەویدا، بۆ ئیقامەی نیزامی ئەوو بۆ ڕزگارکردنی بەشەرییەت لە دەست
سەرکەشیی ملهۆڕان و تاغوتان و بۆ لابردنی زوڵم و ستەم لە هەر شێوەیەکدا بێت لە سەر زەویدا، ئەوە چییتانە بۆ هەڵناسن شەڕ بکەن لە ڕێی خوادا، کەلیمەی (في سَبِيلِ اللهِ) یانی لە ڕێی خوا، بۆ ئەوەیە کە هەر ئیقدامێک کە ئینسان دەیکات، تەنها لە بەر خاتری خوا بێت، نەک لە بەر شتێکی تر.
▫️بۆ نموونە:
نابێ ئەو حکومەتە لەبەر بەدەستهێنانی غەنیمەت و سامان، یان فراوانکردنی وڵات، یان لە بەر ناوو شۆهرەت، هەستێ و هەنگاو بنێ، بەڵکو تەنها (في سَبِيلِ اللهِ) و لە بەر خاتری خوادا بێ، بۆ ئەوەی کە بەرنامە و یاسای خوا لە تەواوی جیهاندا بگەینێت و پیادەی بکات.
⁉️دەفەرموێ ئەوە دەردتان چییە بۆ هەڵناسنەوە و شەڕ لە ڕێی خوادا
ناکەن، لە بەر خاتری خوا و موخلیسانە، ئینجا ڕێگای خوا کامەیە؟
لە بەر خاتری خوا چی بکەن؟
دەفەرموێ:
﴿وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ
هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا﴾:
ڕێگەی خوا ئەوە نییە کە بڕۆی بۆ نموونە خوا بێگاریت پێ بکا، زەنگن هاڕە و پاچ وە شاندنی بۆ بکەییت.
▫️ ڕێگەی خوا خزمەتکردنە بە بەندەکانی خوا.
لە بەر خاتری چەوساوە و موستەزعەفین شەڕ بکەن و ئارامیی لە خۆتان هەڵگرن و هەڵسن خۆتان زەحمەت بدەن بۆ ڕزگارکردنی چەوساوەکان.
✅ سەرنج بدەن، ئایەتەکە نەيفەرمووە (ضعفاء) لاواز و چەوساوەکان، فەرموویەتی (مستضعفين) واتە لاوازکراوەکان، چەوسێنراوەکان.
❗️هەندێک ڕەخنە دەگرن و دەڵێن: ئیسلام ڕازییە بەوەی کە هەندێ کەس زەعیف و بێ توانا بن. نەخێر، نەيفەرمووە لاوازان و وەك لاواز بەڕەسمییەت نەیانناسیون، بەڵکو ناوی ناون (مستضعفين).
❌ ئەوانەی کە بە زۆر براونەتە ناو مەیدانی زەعیفی و ناتوانایی و توانای فیکری و جەستەیی و ماددییان لێ زەوت کراوە.
❌ ئەوانەی کە ناتوانن بە درۆستیی فکر بکەنەوە و نیزامی دروستی ژیان تەصەوور بکەن و فەهمی بکەن،
ئەوانەی کە ئازادییان لێ زەوت کراوە و ئەگەر شتێکیش دەزانن ناتوانن بڕیار بدەن، تا لە بارەیەوە کارێک بکەن و ئەوەی کە خۆیان بە دڵیانە عەمەلیی بکەن.
❌ئەوانەی کە ئەگەر زانیارییان هەیە و ئازادیشیان هەیە، بەڵام لە فەقری ماددییدان، کەرەستەیان لەبەردەستدا نییە تا بتوانن ئەوەی کە لە زەینیاندایە پیادەی بکەن و بیکەنە نیزامێکی عەمەلیی.
▪️ئیتر ئەوانە موسڵمان بن لە وڵاتێکی تردا، کە تاغوت تیایدا حاکمە و زوڵم بەڕپا دەکەن ئەڵبەتە بە مەرجێک پەیمان لە نیوانیاندا نەبێت کە لە ئایەتی (٧٢)ی سورەتی (الأنفال) دا باسمان کرد.
▪️ هەندێ جار پەیمانی کاتیی لە نێوان موسڵمانان و حکومەتێکی تاغوتیدا دەبێت، هەتا کاتی کۆتایی بە پەیمانەکە
دێت حەق نییە پەیمانێک ببێت.
هەروەها چ ناموسڵمان بن، وەکو تەواوی ئەو وڵاتانەی کە تاغوت تیایاندا حاکمە و خەڵکەکەیان ناموسڵمانە، بەڵام موستەزەعفن، چونکە وتمان ئیسلام دینێکی سنوردار نییە، یان بۆ گروپێکی تایبەت نییە، تەنانەت سەرنج بدەن تایبەت نییە بە موسڵمانانەوە، ئەمە مەسەلەیەکی زۆر گرنگە، ئیسلام
تەنها مایەی ڕەحمەت نییە بۆ موئمینین، بەڵکو ڕەحمەتە بۆ عاڵەمین، بۆ تەواوی
خەڵکی، چ ئەوەی کە قبوڵی دەکات، چ ئەوەی کە نایکات، ئەوەی کە قبوڵی
دەکات لە دنیا و ئاخرەتدا لە نیعمەتی خوای بەهرەدەبێت. ئەوەش کە قبوڵی ناکات، هەرچەندە لە ئاخیرەتدا بێ بەش دەبێت، بەڵام لە دنیادا لە حکومەتی
ئیسلامی سوودمەند دەبێت.
درێژەی باسەکە 👇
ئاینی ئیسلام پەیامی ڕزگارییە بۆ تەواوی چەوساوەکانی جیهان
📘سەچاوە: تەسیری سورەتی الفرقان
✍مامۆستا ناصر سوبحانی
🌐 @Naser_Sobhani
✍ کاک ناصر سبحانی
ئایەتی (۷٥)ی سورەتی (النساء) بە حاڵەتێکی پڕ لە حەماسەوە، ڕوو دەکاتە حکومەتی ئیسلامیی و دەفەرموێ:
﴿وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ...﴾ (انساء ٧٥)
واتە ئەوە چییتانە و ئیوەی موسڵمان کە بوونەتە خەلیفە و جێنشینی خوا
لە سەر زەویدا، بۆ ئیقامەی نیزامی ئەوو بۆ ڕزگارکردنی بەشەرییەت لە دەست
سەرکەشیی ملهۆڕان و تاغوتان و بۆ لابردنی زوڵم و ستەم لە هەر شێوەیەکدا بێت لە سەر زەویدا، ئەوە چییتانە بۆ هەڵناسن شەڕ بکەن لە ڕێی خوادا، کەلیمەی (في سَبِيلِ اللهِ) یانی لە ڕێی خوا، بۆ ئەوەیە کە هەر ئیقدامێک کە ئینسان دەیکات، تەنها لە بەر خاتری خوا بێت، نەک لە بەر شتێکی تر.
▫️بۆ نموونە:
نابێ ئەو حکومەتە لەبەر بەدەستهێنانی غەنیمەت و سامان، یان فراوانکردنی وڵات، یان لە بەر ناوو شۆهرەت، هەستێ و هەنگاو بنێ، بەڵکو تەنها (في سَبِيلِ اللهِ) و لە بەر خاتری خوادا بێ، بۆ ئەوەی کە بەرنامە و یاسای خوا لە تەواوی جیهاندا بگەینێت و پیادەی بکات.
⁉️دەفەرموێ ئەوە دەردتان چییە بۆ هەڵناسنەوە و شەڕ لە ڕێی خوادا
ناکەن، لە بەر خاتری خوا و موخلیسانە، ئینجا ڕێگای خوا کامەیە؟
لە بەر خاتری خوا چی بکەن؟
دەفەرموێ:
﴿وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ
هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا﴾:
ڕێگەی خوا ئەوە نییە کە بڕۆی بۆ نموونە خوا بێگاریت پێ بکا، زەنگن هاڕە و پاچ وە شاندنی بۆ بکەییت.
▫️ ڕێگەی خوا خزمەتکردنە بە بەندەکانی خوا.
لە بەر خاتری چەوساوە و موستەزعەفین شەڕ بکەن و ئارامیی لە خۆتان هەڵگرن و هەڵسن خۆتان زەحمەت بدەن بۆ ڕزگارکردنی چەوساوەکان.
✅ سەرنج بدەن، ئایەتەکە نەيفەرمووە (ضعفاء) لاواز و چەوساوەکان، فەرموویەتی (مستضعفين) واتە لاوازکراوەکان، چەوسێنراوەکان.
❗️هەندێک ڕەخنە دەگرن و دەڵێن: ئیسلام ڕازییە بەوەی کە هەندێ کەس زەعیف و بێ توانا بن. نەخێر، نەيفەرمووە لاوازان و وەك لاواز بەڕەسمییەت نەیانناسیون، بەڵکو ناوی ناون (مستضعفين).
❌ ئەوانەی کە بە زۆر براونەتە ناو مەیدانی زەعیفی و ناتوانایی و توانای فیکری و جەستەیی و ماددییان لێ زەوت کراوە.
❌ ئەوانەی کە ناتوانن بە درۆستیی فکر بکەنەوە و نیزامی دروستی ژیان تەصەوور بکەن و فەهمی بکەن،
ئەوانەی کە ئازادییان لێ زەوت کراوە و ئەگەر شتێکیش دەزانن ناتوانن بڕیار بدەن، تا لە بارەیەوە کارێک بکەن و ئەوەی کە خۆیان بە دڵیانە عەمەلیی بکەن.
❌ئەوانەی کە ئەگەر زانیارییان هەیە و ئازادیشیان هەیە، بەڵام لە فەقری ماددییدان، کەرەستەیان لەبەردەستدا نییە تا بتوانن ئەوەی کە لە زەینیاندایە پیادەی بکەن و بیکەنە نیزامێکی عەمەلیی.
▪️ئیتر ئەوانە موسڵمان بن لە وڵاتێکی تردا، کە تاغوت تیایدا حاکمە و زوڵم بەڕپا دەکەن ئەڵبەتە بە مەرجێک پەیمان لە نیوانیاندا نەبێت کە لە ئایەتی (٧٢)ی سورەتی (الأنفال) دا باسمان کرد.
▪️ هەندێ جار پەیمانی کاتیی لە نێوان موسڵمانان و حکومەتێکی تاغوتیدا دەبێت، هەتا کاتی کۆتایی بە پەیمانەکە
دێت حەق نییە پەیمانێک ببێت.
هەروەها چ ناموسڵمان بن، وەکو تەواوی ئەو وڵاتانەی کە تاغوت تیایاندا حاکمە و خەڵکەکەیان ناموسڵمانە، بەڵام موستەزەعفن، چونکە وتمان ئیسلام دینێکی سنوردار نییە، یان بۆ گروپێکی تایبەت نییە، تەنانەت سەرنج بدەن تایبەت نییە بە موسڵمانانەوە، ئەمە مەسەلەیەکی زۆر گرنگە، ئیسلام
تەنها مایەی ڕەحمەت نییە بۆ موئمینین، بەڵکو ڕەحمەتە بۆ عاڵەمین، بۆ تەواوی
خەڵکی، چ ئەوەی کە قبوڵی دەکات، چ ئەوەی کە نایکات، ئەوەی کە قبوڵی
دەکات لە دنیا و ئاخرەتدا لە نیعمەتی خوای بەهرەدەبێت. ئەوەش کە قبوڵی ناکات، هەرچەندە لە ئاخیرەتدا بێ بەش دەبێت، بەڵام لە دنیادا لە حکومەتی
ئیسلامی سوودمەند دەبێت.
درێژەی باسەکە 👇
ئاینی ئیسلام پەیامی ڕزگارییە بۆ تەواوی چەوساوەکانی جیهان
📘سەچاوە: تەسیری سورەتی الفرقان
✍مامۆستا ناصر سوبحانی
🌐 @Naser_Sobhani
Telegraph
✔️ ئاینی ئیسلام پەیامی ڕزگارییە بۆ تەواوی چەوساوەکانی جیهان
✔️ ئاینی ئیسلام پەیامی ڕزگارییە بۆ تەواوی چەوساوەکانی جیهان: ئایەتی (۷٥)ی سورەتی (النساء) بە حاڵەتێکی پڕ لە حەماسەوە، ڕوو دەکاتە حکومەتی ئیسلامیی و دەفەرموێ: ﴿وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ...﴾ (انساء ٧٥) واتە ئەوە چییتانە و ئیوەی موسڵمان…
◽️
قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ
وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ
فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ
لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
(سوره مائده، آیه ۱۰۰)
پلید و پاکیزه یکسان نیستند
گر چه فراوانیِ پلیدی،
تو را به شگفت آوَرَد.
پس ای خردمندان،
از خدا پروا کنید،
باشد که رستگار شوید.
(ترجمه محمدعلی کوشا)
◽️
قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ
وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ
فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ
لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
(سوره مائده، آیه ۱۰۰)
پلید و پاکیزه یکسان نیستند
گر چه فراوانیِ پلیدی،
تو را به شگفت آوَرَد.
پس ای خردمندان،
از خدا پروا کنید،
باشد که رستگار شوید.
(ترجمه محمدعلی کوشا)
◽️
خداوندا:
دینم را ، جانم را ، و همه نعمتهایی را که به من دادهای ، به خودت میسپارم ...
چه تو خود ، در خوشحالی و ناراحتی ، در سختی و آسایش ، مرا کافی هستی و چه خوب یاوری هستی .
@rasepardeh
دینم را ، جانم را ، و همه نعمتهایی را که به من دادهای ، به خودت میسپارم ...
چه تو خود ، در خوشحالی و ناراحتی ، در سختی و آسایش ، مرا کافی هستی و چه خوب یاوری هستی .
@rasepardeh
Forwarded from کانال آزاد اندیشی
💠 کتابی که بر من منّت نهاد
▪️اشاره: آنچه میخوانید یادداشتیست که استاد سید ابوالأعلی مودودی به درخواست ماهنامه الندوة لکنو نوشته است. مدیران وقت ماهنامه الندوة علامه سید ابوالحسن علی ندوی و مولانا عبدالسلام قدوایی از ایشان و بسیاری از شخصیتهای علمی و سیاسی مطرح هند خواسته بودند، یادداشتی با موضوع «سیر مطالعاتی خود و کتابهایی که بر شخصیت تأثیر آنان گذاشته است، بنویسند.» این یادداشتها در سال ۱۹٤۰م. طی چند شماره منتشر شد.
▫️در جوانی و پیش از بلوغ فکری کتابهای بسیاری را مطالعه کردهام. فلسفه قدیم و جدید، علوم تجربی، اقتصاد، سیاست و موضوعاتی از این دست را درحد یک کتابخانه مطالعه کرده و به ذهن سپردهام، اما زمانی که چشمم بر حقیقت باز شد و موفق به مطالعه قرآن شدم، احساس کردم هرچه را پیش از آن خواندهام، در قیاس با قرآن هیچ است و من تازه به منبع اصیل دانش دست یافتهام.
▫️پس از آن در نظرم کانت، هگل، نیچه، مارکس و تمام متفکران صاحبنام و بزرگ دنیا، کودکانی بیش نبودند که نسبت به آنان حس ترحم داشتم چون مسائلی که تمام عمر دنبال حل آن بودند و در رابطه با آن آثار بزرگی تألیف کردند، در حل آن ناتوان بودند، اما قرآن آن مسائل را در یک پاراگراف یا دو پاراگراف حل کرده است. اگر آنان با قرآن آشنا بودند چنین زندگیشان را بیهوده صرف نمیکردند.
▫️قرآن تنها کتابیست که بر من منّت نهاده است. این کتاب در شخصیت و زندگیام تحول آفرید. خوی حیوانیام را مبدل به خوی انسانی کرد. من را از منجلاب ظلمت و تاریکی نجات داد و بهسوی روشنایی و نور رهنمون کرد. قرآن چنان چراغ روشنگری به من داد که با آن به هر سو مینگرم، حقیقت خود را بیپرده آشکار میسازد. در زبان انگلیسی به چنین کلیدی ”MASTER KEY“ شاهکلید میگویند. کلیدی که هر قفلی را باز میکند. قرآن برای من بهمنزله شاهکلید است. از دریچه آن به هر مسئلهای مینگرم، حل میشود.
▫️در پایان سپاس و شکر خداوند را بهجهت اعطای این نعمت بزرگ بجامیآورم؛ گرچه زبانم از ادای شکر و سپاسی که شایسته آن باشد، قاصر است.
📎مشاهیر علم کی محسن کتابیں، گردآورنده: مولانا محمدعمران ندوی
▪️ترجمه از عبدالرئوف شهنواز
https://www.tg-me.com/AZADANDISHI93
▪️اشاره: آنچه میخوانید یادداشتیست که استاد سید ابوالأعلی مودودی به درخواست ماهنامه الندوة لکنو نوشته است. مدیران وقت ماهنامه الندوة علامه سید ابوالحسن علی ندوی و مولانا عبدالسلام قدوایی از ایشان و بسیاری از شخصیتهای علمی و سیاسی مطرح هند خواسته بودند، یادداشتی با موضوع «سیر مطالعاتی خود و کتابهایی که بر شخصیت تأثیر آنان گذاشته است، بنویسند.» این یادداشتها در سال ۱۹٤۰م. طی چند شماره منتشر شد.
▫️در جوانی و پیش از بلوغ فکری کتابهای بسیاری را مطالعه کردهام. فلسفه قدیم و جدید، علوم تجربی، اقتصاد، سیاست و موضوعاتی از این دست را درحد یک کتابخانه مطالعه کرده و به ذهن سپردهام، اما زمانی که چشمم بر حقیقت باز شد و موفق به مطالعه قرآن شدم، احساس کردم هرچه را پیش از آن خواندهام، در قیاس با قرآن هیچ است و من تازه به منبع اصیل دانش دست یافتهام.
▫️پس از آن در نظرم کانت، هگل، نیچه، مارکس و تمام متفکران صاحبنام و بزرگ دنیا، کودکانی بیش نبودند که نسبت به آنان حس ترحم داشتم چون مسائلی که تمام عمر دنبال حل آن بودند و در رابطه با آن آثار بزرگی تألیف کردند، در حل آن ناتوان بودند، اما قرآن آن مسائل را در یک پاراگراف یا دو پاراگراف حل کرده است. اگر آنان با قرآن آشنا بودند چنین زندگیشان را بیهوده صرف نمیکردند.
▫️قرآن تنها کتابیست که بر من منّت نهاده است. این کتاب در شخصیت و زندگیام تحول آفرید. خوی حیوانیام را مبدل به خوی انسانی کرد. من را از منجلاب ظلمت و تاریکی نجات داد و بهسوی روشنایی و نور رهنمون کرد. قرآن چنان چراغ روشنگری به من داد که با آن به هر سو مینگرم، حقیقت خود را بیپرده آشکار میسازد. در زبان انگلیسی به چنین کلیدی ”MASTER KEY“ شاهکلید میگویند. کلیدی که هر قفلی را باز میکند. قرآن برای من بهمنزله شاهکلید است. از دریچه آن به هر مسئلهای مینگرم، حل میشود.
▫️در پایان سپاس و شکر خداوند را بهجهت اعطای این نعمت بزرگ بجامیآورم؛ گرچه زبانم از ادای شکر و سپاسی که شایسته آن باشد، قاصر است.
📎مشاهیر علم کی محسن کتابیں، گردآورنده: مولانا محمدعمران ندوی
▪️ترجمه از عبدالرئوف شهنواز
https://www.tg-me.com/AZADANDISHI93
Telegram
کانال آزاد اندیشی
گامی در راه برداشت موانع روانی و معرفتی حقیقت طلبی
عبدالكريم سروش:
چنانچه بنده اسلام را می فهمم ما #اسلام_ناب نداریم.
به دنبال #اسلام_ناب گشتن آخرش سر از #بنیادگرایی و این خشونتها در می آورد ...هیچکس تا امروز نمی داند که این اسلام ناب چیست
برای اینکه اسلام ناب مدعیان فراوانی دارد و در میان خودشان هم تکفیر فراوان است...
شیعیان معتقدند که اسلام ناب دست شیعیان است .
خیلی از سنی ها شیعیان را کافر می دانند و می گویند شیعه اپوزوسیون اسلام است.
و در میان شیعیان هم کم نیستند که اعتقادات و طاعات اهل سنت هیچکدام را قبول ندارند.
حالا اسلام ناب یا اصلی دست کیست؟
من به شما عرض می کنم که دست هیچکس نیست.
برای اینکه اصلا وجود ندارد که کسی بخواهد مدعی داشتنش باشد.
#پیامبر اسلام یک بذری را کاشت،
در خاک تاریخ این بذر رشد کرد،تبدیل به یک درخت شد .یک درخت بسیار تناور.
اسلام ناب معنیش این است که ما برگردیم به بذر اولیه و دانه اولیه.چه معنی دارد؟
اولا نشدنی است.
شدنی هم باشد سودی ندارد.
درست شبیه یک طفل کوچکی که یک وقتی جنین بوده،در رحم مادر بوده،حالا به دنیا آمده،بزرگ شده و یک انسان بالغ عالم زیبای توانا شده،ما بگوییم ما به تو کاری نداریم،ما می خواهیم به آن جنین اولیه برگردیم.
اولا که نمی شود برگشت
به قول #مولانا هیچ انگوری دگر غوره نشد،
اگر هم برگردیم چه سودی دارد؟
برای اینکه آنچه پیامبر آورد بذر رشدیابنده بود،او این دانه را کاشت و بعد این دانه با آب و هواهای مختلف رشد کرد و شکلها و رنگ و بوهای مختلف هم به خودش گرفت
لذا اسلام نابی وجود ندارد.
این اسلام پرورده شده،
رشد کرده،
تنومند شده،
میوه داده،
اقلیمهای مختلف رفته و در هر جا شکل و شمایل تازه ای پیدا کرده است.
همه ی این تنوعها را منکر شدن و همه انها را به یک شکل خشک و خاص تغییر دادن و این شکل خاص را به آن دانه ی نخستین برگرداندن،
هدف و حسرت بنیادگراهاست.
برگرفته از سخنرانى:
#داعش و #حكومت_اسلامى
#دكتر_سروش
@rasepardeh
چنانچه بنده اسلام را می فهمم ما #اسلام_ناب نداریم.
به دنبال #اسلام_ناب گشتن آخرش سر از #بنیادگرایی و این خشونتها در می آورد ...هیچکس تا امروز نمی داند که این اسلام ناب چیست
برای اینکه اسلام ناب مدعیان فراوانی دارد و در میان خودشان هم تکفیر فراوان است...
شیعیان معتقدند که اسلام ناب دست شیعیان است .
خیلی از سنی ها شیعیان را کافر می دانند و می گویند شیعه اپوزوسیون اسلام است.
و در میان شیعیان هم کم نیستند که اعتقادات و طاعات اهل سنت هیچکدام را قبول ندارند.
حالا اسلام ناب یا اصلی دست کیست؟
من به شما عرض می کنم که دست هیچکس نیست.
برای اینکه اصلا وجود ندارد که کسی بخواهد مدعی داشتنش باشد.
#پیامبر اسلام یک بذری را کاشت،
در خاک تاریخ این بذر رشد کرد،تبدیل به یک درخت شد .یک درخت بسیار تناور.
اسلام ناب معنیش این است که ما برگردیم به بذر اولیه و دانه اولیه.چه معنی دارد؟
اولا نشدنی است.
شدنی هم باشد سودی ندارد.
درست شبیه یک طفل کوچکی که یک وقتی جنین بوده،در رحم مادر بوده،حالا به دنیا آمده،بزرگ شده و یک انسان بالغ عالم زیبای توانا شده،ما بگوییم ما به تو کاری نداریم،ما می خواهیم به آن جنین اولیه برگردیم.
اولا که نمی شود برگشت
به قول #مولانا هیچ انگوری دگر غوره نشد،
اگر هم برگردیم چه سودی دارد؟
برای اینکه آنچه پیامبر آورد بذر رشدیابنده بود،او این دانه را کاشت و بعد این دانه با آب و هواهای مختلف رشد کرد و شکلها و رنگ و بوهای مختلف هم به خودش گرفت
لذا اسلام نابی وجود ندارد.
این اسلام پرورده شده،
رشد کرده،
تنومند شده،
میوه داده،
اقلیمهای مختلف رفته و در هر جا شکل و شمایل تازه ای پیدا کرده است.
همه ی این تنوعها را منکر شدن و همه انها را به یک شکل خشک و خاص تغییر دادن و این شکل خاص را به آن دانه ی نخستین برگرداندن،
هدف و حسرت بنیادگراهاست.
برگرفته از سخنرانى:
#داعش و #حكومت_اسلامى
#دكتر_سروش
@rasepardeh
Forwarded from کوردناسی
بۆ ١/٢٢ ساڵڕۆژی دامەزراندنی کۆماری کوردستان
بۆکۆماری نەڕوخاوو مەسیحە زیندووەکەی کورد
ئەی خودایە
چەند ناسك بوو
نێرگزی چەکەرە کردووی
ژێر داروپەردووی زۆرداری
چەندە پەریاو هەست گەرم بوو
بووکی جووانی سەربەخۆیی
ژێر دەواری کوردەواری
کۆمار کۆڵوانەی شەرەفی
پشتی دایکی نیشتیمان بوو
خەونی بەرجەستەی کوردان و
سمکۆو مەلیك وپیران بوو
بۆسەر کێڵگەی کەرامەتمان
گریانی خۆشی ئاسمان بوو
قەڵەمی دەستی قوتابی و
گۆچانی دەستی باپیرەو
چاوی هیوای تازە لاوو
خەندەی لێوی هەژاران بوو.
لەوساتانەی مێژووی ڕۆحمان
موکریان مەڵبەندی عەشق و
گەورەبوونی ڕۆحی کوردو
گۆڕی شەهید
گووڵباران بوو
مهاباد
چیدی شارنەبوو
ترپەی دڵی کوردستان بوو
لەمزگەوتی سوور بانگییەدا
لەلوڕستان تاکو ورمێ
لەئامەد تاکو قامیشلۆو
سلێمانی،
سپێدەی عەشق و هەڵسان بوو
کاتی نوێژی
سەرمەستان بوو.
بۆیە کاتێ
گڕ لەچووار چراش بەردرا
پەتی کینە بەگەردنی
مەسیحەکەی کوردا کرا
خۆر زۆر گریا بەسەرمانا
بۆ دڕانی کەواو سەڵتەو
مورادخانی
سەربەخۆیی لەبەرمانا
لەوکاتەوە
ڕۆژێ نییە هەڵهاتبێ و
بۆم ماتەمە
فرمێسکی لەچاوا نەبێ
زەردەپەڕی ئێوارانیش
لەکانی چاوی کوردستان
دەستنوێژ نەگرێ و
لەعوزرخوواهی تەمەنی
کوورتی کۆمار،
بەشەرمەوە ئاوانەبێ
بەڵێ لالۆ
ڕاستە کۆمارو پێشەوا
لەسەفەرن و
لەچاو ونبوون
بەڵام ڕۆژێ هەردێنەوە
چوونکە خدری زیندەی کوردو
لەدڵی میللەتا زیندوون.
هەڵۆیەکی برینداری
قەت نەسرەوتوون
تۆوی خەونی ئازادین و
چاوەڕێی وەرزی بەهاری
کوردستانی ڕاپەڕیون
بۆ سەووز بوون.
بۆیە لالۆ
گوێ مەگرە لەو دەنگۆیانەی
دەڵێن کەوا
لەزستانی ڕقا تیاچوون.
نانا لالۆ
لەناوماڵی
ڕۆحی مێژووی
کووردا خەوتوون.
ماخۆلانێکی پیرۆزن
لەسەرمانا
مژدەی ئاسۆی سبەینێن و
تەمی هەناسەی دەریان و
هاکا ڕۆژێ لەگەڵ باران
بارینەوە بەسەرمانا
بارینەوە بەسەرمانا
✍ئەبوبەکر کاروانی
سلێمانی
٢٠٢٥/١/٢٣
https://www.tg-me.com/KurdologyK
بۆکۆماری نەڕوخاوو مەسیحە زیندووەکەی کورد
ئەی خودایە
چەند ناسك بوو
نێرگزی چەکەرە کردووی
ژێر داروپەردووی زۆرداری
چەندە پەریاو هەست گەرم بوو
بووکی جووانی سەربەخۆیی
ژێر دەواری کوردەواری
کۆمار کۆڵوانەی شەرەفی
پشتی دایکی نیشتیمان بوو
خەونی بەرجەستەی کوردان و
سمکۆو مەلیك وپیران بوو
بۆسەر کێڵگەی کەرامەتمان
گریانی خۆشی ئاسمان بوو
قەڵەمی دەستی قوتابی و
گۆچانی دەستی باپیرەو
چاوی هیوای تازە لاوو
خەندەی لێوی هەژاران بوو.
لەوساتانەی مێژووی ڕۆحمان
موکریان مەڵبەندی عەشق و
گەورەبوونی ڕۆحی کوردو
گۆڕی شەهید
گووڵباران بوو
مهاباد
چیدی شارنەبوو
ترپەی دڵی کوردستان بوو
لەمزگەوتی سوور بانگییەدا
لەلوڕستان تاکو ورمێ
لەئامەد تاکو قامیشلۆو
سلێمانی،
سپێدەی عەشق و هەڵسان بوو
کاتی نوێژی
سەرمەستان بوو.
بۆیە کاتێ
گڕ لەچووار چراش بەردرا
پەتی کینە بەگەردنی
مەسیحەکەی کوردا کرا
خۆر زۆر گریا بەسەرمانا
بۆ دڕانی کەواو سەڵتەو
مورادخانی
سەربەخۆیی لەبەرمانا
لەوکاتەوە
ڕۆژێ نییە هەڵهاتبێ و
بۆم ماتەمە
فرمێسکی لەچاوا نەبێ
زەردەپەڕی ئێوارانیش
لەکانی چاوی کوردستان
دەستنوێژ نەگرێ و
لەعوزرخوواهی تەمەنی
کوورتی کۆمار،
بەشەرمەوە ئاوانەبێ
بەڵێ لالۆ
ڕاستە کۆمارو پێشەوا
لەسەفەرن و
لەچاو ونبوون
بەڵام ڕۆژێ هەردێنەوە
چوونکە خدری زیندەی کوردو
لەدڵی میللەتا زیندوون.
هەڵۆیەکی برینداری
قەت نەسرەوتوون
تۆوی خەونی ئازادین و
چاوەڕێی وەرزی بەهاری
کوردستانی ڕاپەڕیون
بۆ سەووز بوون.
بۆیە لالۆ
گوێ مەگرە لەو دەنگۆیانەی
دەڵێن کەوا
لەزستانی ڕقا تیاچوون.
نانا لالۆ
لەناوماڵی
ڕۆحی مێژووی
کووردا خەوتوون.
ماخۆلانێکی پیرۆزن
لەسەرمانا
مژدەی ئاسۆی سبەینێن و
تەمی هەناسەی دەریان و
هاکا ڕۆژێ لەگەڵ باران
بارینەوە بەسەرمانا
بارینەوە بەسەرمانا
✍ئەبوبەکر کاروانی
سلێمانی
٢٠٢٥/١/٢٣
https://www.tg-me.com/KurdologyK
Telegram
کوردناسی
دەلاقەیەک بەڕووی کوردناسی و پێناسەی هەندێك سەرچاوەی زانیاری
Ⓜ️ قدر ضرورت در زندگی
🔻 وقتی لباس فاخر میخرید، خانهی تجملی میخرید، ماشین و... بهتری میخرید، اینها به چه قیمتی حاصل شده؟ اگر اینها را با صرف وقت کمتر و نیروی کمتری بخواهید، باید به هزار آلودگی(ربا، ریا، کمفروشی، گرانفروشی و...) تن دردهید و بدانید که« نمیارزد جهانی در اختیار شما باشد، اما روح خود را ازدست بدهید!»
(توصیه میکنم نمایشنامه «فاوست»اثر گوته راببینید. در آنجا خوب تصویر شده است که چگونه گاه انسان روح خود را می فروشد تا در ازایش دنیا را به دست آورد.) و این غبن بزرگی است که روح خود را در ازای دنیا به شیطان بفروشیم.
🔻اما اگر این ثروت بیشتر را بخواهیم با وقت و نیروی عادی کسب کنیم، آیا حیف نیست که عمر را بدهیم و در ازایش جنس بگیریم؟ در هر خرید نباید پرسید چند خریدی، باید پرسید به چند ساعت خریدی. هر جنسی تبلور ساعاتی از عمر ماست. آیا به اینجا آمدهایم که جنس بگیریم؟ ما در تمام حلالخواریهای خود - و نه در حرامخواری- دائما داریم وقت و عمر خود را میدهیم!
🔻کسائی مَروزی(شاعر و عارف ق ۵و۶) میگفت من حتی از گلفروشان تعجب میکنم:
" ای گلفروش، گل چه فروشی برای سیم
وز گل عزیزتر، چه ستانی به سیمِ گل؟"
🔻آیا میارزد گلی بدهیم و به جایش سیم بگیریم؟ کسانی که بر بام عالم اشراف پیدا کردهاند، خوب فهمیدهاند که نمیارزد که عمر را بدهیم و به جایش جنس بگیریم!
🔻 پس راه چیست؟ گفتهاند: الضرورة تقدر باقدارها؛ اگر میخواهی زندگی به ضرورت کنی، خوب ضرورت قدر دارد به همان میزان، ضرورت را بگیر، نه بیش از اندازه. به قول حضرت علی علیهالسلام در جایی دیگر، "عمر را فقط در قبال آنچه گرانقیمتتر از عمر است بدهید!" عمر را بدهید و به جایش معنویت بگیرید، این معاملهی خوبی است.
🔻میگویند فارابی در بازارهای بغداد( که در آن زمان« مادرشهر » و عروس شهرهای جهان بوده) قدم میزده و میگفته: چقدر در اینجا اجناسی هست که من به اینها نیازی ندارم! خوب فارابی میدانسته آنها که این جنسها را دارند، از او خوشتر زندگی میکنند. اما خوشتر زندگی کردن به معنای خوبتر زندگی کردن نیست. خوشی تا آنجا که با خوبی منافات نداشته باشد، ایراد ندارد. اما غالب خوشیها با خوبیها در تضاد است.
📝 استاد مصطفی ملکیان رویکرد وجودی
(اگزیستانسیالیستی) به نهج البلاغه +++
@rasepardeh
🔻 وقتی لباس فاخر میخرید، خانهی تجملی میخرید، ماشین و... بهتری میخرید، اینها به چه قیمتی حاصل شده؟ اگر اینها را با صرف وقت کمتر و نیروی کمتری بخواهید، باید به هزار آلودگی(ربا، ریا، کمفروشی، گرانفروشی و...) تن دردهید و بدانید که« نمیارزد جهانی در اختیار شما باشد، اما روح خود را ازدست بدهید!»
(توصیه میکنم نمایشنامه «فاوست»اثر گوته راببینید. در آنجا خوب تصویر شده است که چگونه گاه انسان روح خود را می فروشد تا در ازایش دنیا را به دست آورد.) و این غبن بزرگی است که روح خود را در ازای دنیا به شیطان بفروشیم.
🔻اما اگر این ثروت بیشتر را بخواهیم با وقت و نیروی عادی کسب کنیم، آیا حیف نیست که عمر را بدهیم و در ازایش جنس بگیریم؟ در هر خرید نباید پرسید چند خریدی، باید پرسید به چند ساعت خریدی. هر جنسی تبلور ساعاتی از عمر ماست. آیا به اینجا آمدهایم که جنس بگیریم؟ ما در تمام حلالخواریهای خود - و نه در حرامخواری- دائما داریم وقت و عمر خود را میدهیم!
🔻کسائی مَروزی(شاعر و عارف ق ۵و۶) میگفت من حتی از گلفروشان تعجب میکنم:
" ای گلفروش، گل چه فروشی برای سیم
وز گل عزیزتر، چه ستانی به سیمِ گل؟"
🔻آیا میارزد گلی بدهیم و به جایش سیم بگیریم؟ کسانی که بر بام عالم اشراف پیدا کردهاند، خوب فهمیدهاند که نمیارزد که عمر را بدهیم و به جایش جنس بگیریم!
🔻 پس راه چیست؟ گفتهاند: الضرورة تقدر باقدارها؛ اگر میخواهی زندگی به ضرورت کنی، خوب ضرورت قدر دارد به همان میزان، ضرورت را بگیر، نه بیش از اندازه. به قول حضرت علی علیهالسلام در جایی دیگر، "عمر را فقط در قبال آنچه گرانقیمتتر از عمر است بدهید!" عمر را بدهید و به جایش معنویت بگیرید، این معاملهی خوبی است.
🔻میگویند فارابی در بازارهای بغداد( که در آن زمان« مادرشهر » و عروس شهرهای جهان بوده) قدم میزده و میگفته: چقدر در اینجا اجناسی هست که من به اینها نیازی ندارم! خوب فارابی میدانسته آنها که این جنسها را دارند، از او خوشتر زندگی میکنند. اما خوشتر زندگی کردن به معنای خوبتر زندگی کردن نیست. خوشی تا آنجا که با خوبی منافات نداشته باشد، ایراد ندارد. اما غالب خوشیها با خوبیها در تضاد است.
📝 استاد مصطفی ملکیان رویکرد وجودی
(اگزیستانسیالیستی) به نهج البلاغه +++
@rasepardeh
آیه هفته:
اَنَّ اللهَ يَحولُ بَينَ المَرءِ وقَلبِه: خداوند بین انسان و قلب اوست.(سوره انفال، آيه ۲۴)
شعر هفته:
یارب تو مرا به نفس طناز مده
با هر چه به جز تُست، مرا ساز مده
من در تو گریزان شدم از فتنهٔ خویش
من آن توام، مرا به من باز مده (مولوی)
کلام هفته:
نومیدی گناه بزرگی است و ماندن در نومیدی گناه بزرگ دیگر. (کی یر که گور)
داستانک:
یکی از والیان عمربن عبدالعزیز به او گفت:
ای امیر المومنین! مردم سرکش شده و اخلاقشان تباه گشته و فقط شلاق و تازیانه آنان را اصلاح میکند.
فرمود: دروغ میگويید، فقط حق و عدالت آنان را اصلاح مىنماید. (سيرة ومناقب عمر بن عبد العزيز؛ ابن الجوزي)
محمد امین مروتی
@rasepardeh
اَنَّ اللهَ يَحولُ بَينَ المَرءِ وقَلبِه: خداوند بین انسان و قلب اوست.(سوره انفال، آيه ۲۴)
شعر هفته:
یارب تو مرا به نفس طناز مده
با هر چه به جز تُست، مرا ساز مده
من در تو گریزان شدم از فتنهٔ خویش
من آن توام، مرا به من باز مده (مولوی)
کلام هفته:
نومیدی گناه بزرگی است و ماندن در نومیدی گناه بزرگ دیگر. (کی یر که گور)
داستانک:
یکی از والیان عمربن عبدالعزیز به او گفت:
ای امیر المومنین! مردم سرکش شده و اخلاقشان تباه گشته و فقط شلاق و تازیانه آنان را اصلاح میکند.
فرمود: دروغ میگويید، فقط حق و عدالت آنان را اصلاح مىنماید. (سيرة ومناقب عمر بن عبد العزيز؛ ابن الجوزي)
محمد امین مروتی
@rasepardeh