در کودکی نظام باورهای کودک شکل میگیرد و والدین تاثیر فوقالعاده ای در رشد افکار منفی و مثبت فرزندشان دارند...
موقع صحبت کردن با آنها
مدام از بی پولی سخن نگوییم
تو چه قدر تنبل هستی
آخرش هیچی نمیشوی
و امثال اینها
ذهن آنها را با با برکت و فراوانی دنیا
با اینکه چقدر فوقالعاده و دوست داشتنی هستند و اینکه آینده درخشانی در انتظار شان هست آشنا کنید تا واقعا قدرتمند شوند و با دید مثبتی زندگی کنند.
موقع صحبت کردن با آنها
مدام از بی پولی سخن نگوییم
تو چه قدر تنبل هستی
آخرش هیچی نمیشوی
و امثال اینها
ذهن آنها را با با برکت و فراوانی دنیا
با اینکه چقدر فوقالعاده و دوست داشتنی هستند و اینکه آینده درخشانی در انتظار شان هست آشنا کنید تا واقعا قدرتمند شوند و با دید مثبتی زندگی کنند.
#مهارتهای_زندگی
چرا برخی مردم بیوقفه در زندگی #شانس میآورند درحالی که سايرين همیشه بدشانس هستند؟
آگهیهايی در روزنامههای سراسری چاپ کردم و از افرادی که احساس میکردند خوششانس يا بدشانس هستند خواستم با من تماس بگيرند. صدها نفر برای شرکت در مطالعه من داوطلب شدند و در طول سالهای گذشته با آنها مصاحبه کردم، زندگیشان را زير نظر گرفتم و از آنها خواستم در آزمايشهای من شرکت کنند.
نتايج نشان داد که هرچند اين افراد به کلی از اين موضوع غافلند، کليد خوششانسی يا بدشانسی آنها در افکار و کردارشان نهفته است. برای مثال، فرصتهای ظاهرا خوب در زندگی را در نظر بگيريد. افراد خوششانس مرتبا با چنين فرصتهايی برخورد میکنند، درحالی که افراد بدشانس نه.
با ترتيب دادن يک آزمايش ساده سعی کردم بفهم آيا اين مساله ناشی از توانايی آنها در شناسايی چنين فرصتهايی است يا نه. به هر دو گروه افراد خوش شانس و بدشانس روزنامهای دادم و از آنها خواستم آن را ورق بزنند و بگويند چند عکس در آن هست.
به طور مخفيانه يک آگهی بزرگ را وسط روزنامه قرار دادم که میگفت: اگر به سرپرست اين مطالعه بگوييد که اين آگهی را ديدهايد، 250 پوند پاداش خواهيد گرفت. اين آگهی نيمی از صفحه را پر کرده بود و به حروف بسيار درشت چاپ شده بود. با اين که اين آگهی کاملا خيره کننده بود، افرادی که احساس بدشانسی میکردند عمدتا آن را نديدند، درحالی که اغلب افراد خوششانس متوجه آن شدند.
مطالعه من نشان داد که افراد بدشانس عموما عصبیتر از افراد خوششانس هستند و اين فشار عصبی توانايی آنها در توجه به فرصتهای غيرمنتظره را مختل میکند. در نتيجه، آنها فرصتهای غيرمنتظره را به خاطر تمرکز بيش از حد بر ساير امور از دست میدهند.
برای مثال وقتی به مهمانی میروند چنان غرق يافتن جفت بینقصی هستند که فرصتهای عالی برای يافتن دوستان خوب را از دست میدهند. آنها به قصد يافتن مشاغل خاصی روزنامه را ورق میزنند و از ديدن ساير فرصتهای شغلی باز میمانند. افراد خوششانس آدمهای راحتتر و بازتری هستند، در نتيجه آنچه را در اطرافشان وجود دارد و نه فقط آنچه را در جستجوی آنها هستند میبينند.
تحقيقات من در مجموع نشان داد که آدمهای خوشاقبال براساس چهار اصل، برای خود فرصت ايجاد میکنند.
اول آنها در ايجاد و يافتن فرصتهای مناسب مهارت دارند،
دوم به قوه شهود گوش میسپارند و براساس آن تصميمهای مثبت میگيرند.
سوم به خاطر توقعات مثبت، هر اتفاقی نيکی برای آنها رضايت بخش است.
چهارم نگرش انعطافپذير آنها، بدبياری را به خوشاقبالی بدل میکند.
در مراحل نهايی مطالعه، از خود پرسيدم آيا میتوان از اين اصول برای خوششانس کردن مردم استفاده کرد. از گروهی از داوطلبان خواستم يک ماه وقت خود را صرف انجام تمرينهايی کنند که برای ايجاد روحيه و رفتار يک آدم خوششانس در آنها طراحی شده بود. اين تمرينها به آنها کمک کرد فرصتهای مناسب را دريابند، به قوه شهود تکيه کنند، انتظار داشته باشند بخت به آنها رو کند و در مقابل بدبياری انعطاف نشان دهند.
يک ماه بعد، داوطلبان بازگشته و تجارب خود را تشريح کردند. نتايج حيرت انگيز بود: 80 درصد آنها گفتند آدمهای شادتری شدهاند، از زندگی رضايت بيشتری دارند و شايد مهمتر از هر چيز خوششانستر هستند. و بالاخره اين که من عامل شانس را کشف کردم.
ریچارد وایزمن - روانشناس دانشگاه
چرا برخی مردم بیوقفه در زندگی #شانس میآورند درحالی که سايرين همیشه بدشانس هستند؟
آگهیهايی در روزنامههای سراسری چاپ کردم و از افرادی که احساس میکردند خوششانس يا بدشانس هستند خواستم با من تماس بگيرند. صدها نفر برای شرکت در مطالعه من داوطلب شدند و در طول سالهای گذشته با آنها مصاحبه کردم، زندگیشان را زير نظر گرفتم و از آنها خواستم در آزمايشهای من شرکت کنند.
نتايج نشان داد که هرچند اين افراد به کلی از اين موضوع غافلند، کليد خوششانسی يا بدشانسی آنها در افکار و کردارشان نهفته است. برای مثال، فرصتهای ظاهرا خوب در زندگی را در نظر بگيريد. افراد خوششانس مرتبا با چنين فرصتهايی برخورد میکنند، درحالی که افراد بدشانس نه.
با ترتيب دادن يک آزمايش ساده سعی کردم بفهم آيا اين مساله ناشی از توانايی آنها در شناسايی چنين فرصتهايی است يا نه. به هر دو گروه افراد خوش شانس و بدشانس روزنامهای دادم و از آنها خواستم آن را ورق بزنند و بگويند چند عکس در آن هست.
به طور مخفيانه يک آگهی بزرگ را وسط روزنامه قرار دادم که میگفت: اگر به سرپرست اين مطالعه بگوييد که اين آگهی را ديدهايد، 250 پوند پاداش خواهيد گرفت. اين آگهی نيمی از صفحه را پر کرده بود و به حروف بسيار درشت چاپ شده بود. با اين که اين آگهی کاملا خيره کننده بود، افرادی که احساس بدشانسی میکردند عمدتا آن را نديدند، درحالی که اغلب افراد خوششانس متوجه آن شدند.
مطالعه من نشان داد که افراد بدشانس عموما عصبیتر از افراد خوششانس هستند و اين فشار عصبی توانايی آنها در توجه به فرصتهای غيرمنتظره را مختل میکند. در نتيجه، آنها فرصتهای غيرمنتظره را به خاطر تمرکز بيش از حد بر ساير امور از دست میدهند.
برای مثال وقتی به مهمانی میروند چنان غرق يافتن جفت بینقصی هستند که فرصتهای عالی برای يافتن دوستان خوب را از دست میدهند. آنها به قصد يافتن مشاغل خاصی روزنامه را ورق میزنند و از ديدن ساير فرصتهای شغلی باز میمانند. افراد خوششانس آدمهای راحتتر و بازتری هستند، در نتيجه آنچه را در اطرافشان وجود دارد و نه فقط آنچه را در جستجوی آنها هستند میبينند.
تحقيقات من در مجموع نشان داد که آدمهای خوشاقبال براساس چهار اصل، برای خود فرصت ايجاد میکنند.
اول آنها در ايجاد و يافتن فرصتهای مناسب مهارت دارند،
دوم به قوه شهود گوش میسپارند و براساس آن تصميمهای مثبت میگيرند.
سوم به خاطر توقعات مثبت، هر اتفاقی نيکی برای آنها رضايت بخش است.
چهارم نگرش انعطافپذير آنها، بدبياری را به خوشاقبالی بدل میکند.
در مراحل نهايی مطالعه، از خود پرسيدم آيا میتوان از اين اصول برای خوششانس کردن مردم استفاده کرد. از گروهی از داوطلبان خواستم يک ماه وقت خود را صرف انجام تمرينهايی کنند که برای ايجاد روحيه و رفتار يک آدم خوششانس در آنها طراحی شده بود. اين تمرينها به آنها کمک کرد فرصتهای مناسب را دريابند، به قوه شهود تکيه کنند، انتظار داشته باشند بخت به آنها رو کند و در مقابل بدبياری انعطاف نشان دهند.
يک ماه بعد، داوطلبان بازگشته و تجارب خود را تشريح کردند. نتايج حيرت انگيز بود: 80 درصد آنها گفتند آدمهای شادتری شدهاند، از زندگی رضايت بيشتری دارند و شايد مهمتر از هر چيز خوششانستر هستند. و بالاخره اين که من عامل شانس را کشف کردم.
ریچارد وایزمن - روانشناس دانشگاه
*
افرادی که تحت تاثیر جملات بیمعنی ولی به ظاهر خردمندانه قرار می گيرندضریب هوشی پایینتری دارند.
*لبخند بزن، امروز روز جدیدی است.
*آنچه تو را نمی کشد، نیرومندتر می سازد.
*همیشه آخرش خوب میشه، اگه هنوز خوب نشده یعنی به آخرش نرسیده.
این جملات به ظاهر فلسفی یا انگیزه بخش برای تحت تاثیر قراردادن شما ساخته شدند نه آگاه کردن شما از اطلاعاتی جدید.
*گوردن پنیکوک،سرپرست تیم تحقیقاتی، بیان میکند:
افرادی که خریدار چرندیات هستند کمتر اهل تفکر هستند و تواناییهای شناختی و کلامی و تفکر انتزاعی و حسابی (کار با اعداد) کمتری دارند. این افراد سردرگمی هستی شناسی بیشتری دارند، بیشتر تحت تاثیر تئوری توطئه هستند و احتمال بیشتری دارد که تحت تاثیر باورهای مذهبی یا ماوراء طبیعی باشند و بیشتر احتمال دارد که طب مکمل یا جایگزین رو قبول داشته باشند.
افرادی که تحت تاثیر جملات بیمعنی ولی به ظاهر خردمندانه قرار می گيرندضریب هوشی پایینتری دارند.
*لبخند بزن، امروز روز جدیدی است.
*آنچه تو را نمی کشد، نیرومندتر می سازد.
*همیشه آخرش خوب میشه، اگه هنوز خوب نشده یعنی به آخرش نرسیده.
این جملات به ظاهر فلسفی یا انگیزه بخش برای تحت تاثیر قراردادن شما ساخته شدند نه آگاه کردن شما از اطلاعاتی جدید.
*گوردن پنیکوک،سرپرست تیم تحقیقاتی، بیان میکند:
افرادی که خریدار چرندیات هستند کمتر اهل تفکر هستند و تواناییهای شناختی و کلامی و تفکر انتزاعی و حسابی (کار با اعداد) کمتری دارند. این افراد سردرگمی هستی شناسی بیشتری دارند، بیشتر تحت تاثیر تئوری توطئه هستند و احتمال بیشتری دارد که تحت تاثیر باورهای مذهبی یا ماوراء طبیعی باشند و بیشتر احتمال دارد که طب مکمل یا جایگزین رو قبول داشته باشند.
#مهارتهای_زندگی
فهرست افکار مقابله ای
اینها نمونه ای از افکار مقابله ای هستند که در موقعیتهای آشفته ساز، حین تجربه هیجانات ناخوشایند میتوانیم با خود مرور کنیم تا عمل تکانشی و مخرب انجام ندهیم:
1⃣ اشتباه گریزناپذیر است.
هیچ انسانی بی عیب و نقص نیست.
2⃣ من قبلا تجارب ناخوشایند زیادی داشتم و آنها را پشت سر گذاشتم.
3⃣ این نیز بگذرد.
4⃣ احساسهای من مثل امواج دریا هستند که دائم میآیند و میروند.
5⃣ احساسهایم در حال حاضر ناخوشایند هستند، اما میتوانم آنها را بپذیرم.
6⃣ میتوانم مضطرب بشوم و در عین حال، با این موقعیت کنار بیایم.
7⃣ این فرصتی است برای من تا یاد بگیرم چگونه با ترسهایم مقابله کنم.
8⃣ میتوانم این مشکل را به گونه ای پشت سر بگذارم که مرا تحت تأثیر قرار ندهد.
9⃣ میتوانم در حال حاضر دست به کاری بزنم که احساس راحتی بیشتر کنم.
0⃣1⃣ قبلا توانسته ام از چنین موقعیتهایی سربلند بیرون بیایم و الان نیز میتوانم با آن مقابله کنم.
1⃣1⃣ ترس، اضطراب، و غمگینی مرا نمیکشند!
فقط در حال حاضر احساس خوبی ندارم.
2⃣1⃣ اینها احساسهای من هستند و در نهایت مرا رها میکنند.
3⃣1⃣ درسته! من گاهی اوقات دچار احساس ناراحتی، اضطراب و ترس میشوم.
4⃣1⃣ افکارم نمیتوانند زندگی مرا کنترل کنند، خودم باید دست به کار شوم.
5⃣1⃣ اگر بخواهم میتوانم جور دیگری به موضوع فکر کنم.
6⃣1⃣ در حال حاضر، خطری مرا تهدید نمیکند.
7⃣1⃣ خب که چی؟!
8⃣1⃣ در حال حاضر، در این موقعیت گیر کرده ام، ولی این وضعیت موقتی است.
9⃣1⃣ این قدر قوی هستم که بتوانم با این موقعیت کنار بیایم.
📙تکنیکهای رفتاردرمانی دیالکتیک
👤 متیو مک کی و همکاران
فهرست افکار مقابله ای
اینها نمونه ای از افکار مقابله ای هستند که در موقعیتهای آشفته ساز، حین تجربه هیجانات ناخوشایند میتوانیم با خود مرور کنیم تا عمل تکانشی و مخرب انجام ندهیم:
1⃣ اشتباه گریزناپذیر است.
هیچ انسانی بی عیب و نقص نیست.
2⃣ من قبلا تجارب ناخوشایند زیادی داشتم و آنها را پشت سر گذاشتم.
3⃣ این نیز بگذرد.
4⃣ احساسهای من مثل امواج دریا هستند که دائم میآیند و میروند.
5⃣ احساسهایم در حال حاضر ناخوشایند هستند، اما میتوانم آنها را بپذیرم.
6⃣ میتوانم مضطرب بشوم و در عین حال، با این موقعیت کنار بیایم.
7⃣ این فرصتی است برای من تا یاد بگیرم چگونه با ترسهایم مقابله کنم.
8⃣ میتوانم این مشکل را به گونه ای پشت سر بگذارم که مرا تحت تأثیر قرار ندهد.
9⃣ میتوانم در حال حاضر دست به کاری بزنم که احساس راحتی بیشتر کنم.
0⃣1⃣ قبلا توانسته ام از چنین موقعیتهایی سربلند بیرون بیایم و الان نیز میتوانم با آن مقابله کنم.
1⃣1⃣ ترس، اضطراب، و غمگینی مرا نمیکشند!
فقط در حال حاضر احساس خوبی ندارم.
2⃣1⃣ اینها احساسهای من هستند و در نهایت مرا رها میکنند.
3⃣1⃣ درسته! من گاهی اوقات دچار احساس ناراحتی، اضطراب و ترس میشوم.
4⃣1⃣ افکارم نمیتوانند زندگی مرا کنترل کنند، خودم باید دست به کار شوم.
5⃣1⃣ اگر بخواهم میتوانم جور دیگری به موضوع فکر کنم.
6⃣1⃣ در حال حاضر، خطری مرا تهدید نمیکند.
7⃣1⃣ خب که چی؟!
8⃣1⃣ در حال حاضر، در این موقعیت گیر کرده ام، ولی این وضعیت موقتی است.
9⃣1⃣ این قدر قوی هستم که بتوانم با این موقعیت کنار بیایم.
📙تکنیکهای رفتاردرمانی دیالکتیک
👤 متیو مک کی و همکاران
#تلنگر
🔴افرادی که بیشتر از همه قربانی باج گیری عاطفی میشوند.
✴️افرادی که همیشه به دنبال راضی کردن و خشنود کردن دیگران هستند و هر کاری میکنند تا مورد تأیید دیگران قرار بگیرند، بیشتر از همه مورد باج گیری عاطفی قرار میگیرند.
💢آنها معتاد به تأیید و تصدیق دیگران هستند به همین دلیل اغلب هدف باج گیران عاطفی قرار میگیرند و خواستههای آنان را برآورده میسازندشخصیت های مهرطلب اغلب افرادی هستند که قربانی میشوند.
✴️فرد سلطه جو ابتدا نیاز آنها به تأیید شدن را ارضا میکند و سپس با طرد کردن فرد او را مجبور میکند خواستهاش را عملی کند.
گروهی دیگر از قربانیان افرادی هستند که از تعارض و رویایی با دیگران و خشم آنها ترس شدید دارند.
کافی است فرد سلطهجو کمی صدایش را بالا ببرد،فرد قربانی خیلی زود اطاعت میکند.
♨️باید بدانید که هیچ نوع باجگیری، بدون کمک و همکاری شما صورت نمیگیرد؛ این یک فرایند دو طرفه است.
شما باید بدانید که وقتی هدف یک باجگیر قرار گرفتهاید، نقشتان چیست؟
✴️نباید با نقاط حساس خود وارد روابط شوید.نقاطی که از تجربهها یا ضعفهای شما ناشی می شود.
احساساتی مثل ترس، عدم امنیت، ترک شدن، پشیمان و غمهای انباشته شده،نقاط حساس و دردناک زندگی شما هستند،باید تا زمانی که لازم است برای خودتان باقی بماند.
♨️باجگیری زمانی اتفاق میافتد که شما این نقاط را به دیگران نشان میدهید و در واقع خودتان اجازه ورود میدهید.
دیگران نیز بنابر تیپ شخصیتی خود،روی آن نقاط فشار می آورند.
بنابراین باید متوجه شده باشید که خودتان، متهم ردیف اولید.
✴️برای مقابله با باج گیری عاطفی لازم است شجاعت نه گفتن و به جان خریدن فشارهای فرد باجگیر را به دست بیاورید و مقاومت کنید.
♨️واقعیت این است که سازش و تسلیم شدن شما،راه باجگیری را به فرد مقابل یاد میدهد. شخص باجگیر،معمولا به دلیل ضعفهای شخصیتی و روانی خود و نیاز به تأیید و توجه،آزار میبیند ولی شما نیز عزت نفس و غرور خود را با سازش کردن زیر سوال میبرید.
🔴افرادی که بیشتر از همه قربانی باج گیری عاطفی میشوند.
✴️افرادی که همیشه به دنبال راضی کردن و خشنود کردن دیگران هستند و هر کاری میکنند تا مورد تأیید دیگران قرار بگیرند، بیشتر از همه مورد باج گیری عاطفی قرار میگیرند.
💢آنها معتاد به تأیید و تصدیق دیگران هستند به همین دلیل اغلب هدف باج گیران عاطفی قرار میگیرند و خواستههای آنان را برآورده میسازندشخصیت های مهرطلب اغلب افرادی هستند که قربانی میشوند.
✴️فرد سلطه جو ابتدا نیاز آنها به تأیید شدن را ارضا میکند و سپس با طرد کردن فرد او را مجبور میکند خواستهاش را عملی کند.
گروهی دیگر از قربانیان افرادی هستند که از تعارض و رویایی با دیگران و خشم آنها ترس شدید دارند.
کافی است فرد سلطهجو کمی صدایش را بالا ببرد،فرد قربانی خیلی زود اطاعت میکند.
♨️باید بدانید که هیچ نوع باجگیری، بدون کمک و همکاری شما صورت نمیگیرد؛ این یک فرایند دو طرفه است.
شما باید بدانید که وقتی هدف یک باجگیر قرار گرفتهاید، نقشتان چیست؟
✴️نباید با نقاط حساس خود وارد روابط شوید.نقاطی که از تجربهها یا ضعفهای شما ناشی می شود.
احساساتی مثل ترس، عدم امنیت، ترک شدن، پشیمان و غمهای انباشته شده،نقاط حساس و دردناک زندگی شما هستند،باید تا زمانی که لازم است برای خودتان باقی بماند.
♨️باجگیری زمانی اتفاق میافتد که شما این نقاط را به دیگران نشان میدهید و در واقع خودتان اجازه ورود میدهید.
دیگران نیز بنابر تیپ شخصیتی خود،روی آن نقاط فشار می آورند.
بنابراین باید متوجه شده باشید که خودتان، متهم ردیف اولید.
✴️برای مقابله با باج گیری عاطفی لازم است شجاعت نه گفتن و به جان خریدن فشارهای فرد باجگیر را به دست بیاورید و مقاومت کنید.
♨️واقعیت این است که سازش و تسلیم شدن شما،راه باجگیری را به فرد مقابل یاد میدهد. شخص باجگیر،معمولا به دلیل ضعفهای شخصیتی و روانی خود و نیاز به تأیید و توجه،آزار میبیند ولی شما نیز عزت نفس و غرور خود را با سازش کردن زیر سوال میبرید.
آیا معنی کلمه "سپاس" را میدانید؟
سپاس کلمه ی ایرانیست و یادگار زرتشت،
که همواره میگفت؛
سه چیز را پاس بدارید؛
پندار نیک "پاس یک"
گفتار نیک "پاس دو "
کردار نیک "پاس سه"
"سه پاس" یعنی ؛
پاسداشت و پاسداری از سه "نیک"
و ایرانیان با گفتن "سپاس"
به همدیگر یاد آور این سه مورد
مهم می شدند...
سپاس کلمه ی ایرانیست و یادگار زرتشت،
که همواره میگفت؛
سه چیز را پاس بدارید؛
پندار نیک "پاس یک"
گفتار نیک "پاس دو "
کردار نیک "پاس سه"
"سه پاس" یعنی ؛
پاسداشت و پاسداری از سه "نیک"
و ایرانیان با گفتن "سپاس"
به همدیگر یاد آور این سه مورد
مهم می شدند...
*
ازدواج با فردی که زود وابسته می شود
وابستگی وقتی اتفاق می افتد که ما به فرد دیگری اجازه می دهیم که روی رفتار و احساسات مان تاثیر بگذارد و ما را کنترل کند. در این حالت حاضریم هر کاری بکنیم تا توجه طرف مقابل را به دست بیاوریم و وضعیت برایمان جوری رقم می خورد که توجه آن شخص به خصوص را برای خودمان نوعی پاداش می دانیم و نیازهای او را برآورده می کنیم تا خودمان احساس خوبی پیدا کنیم.
از این نظر وابستگی همیشه یک فرایند دونفره است و همیشه باید دو طرف ماجرا حاضر باشند تا این فرایند شکل بگیرد و جلو برود.
افرادی که دچار وابستگی می شوند یا اساسا شخصیت های وابسته دارند همیشه با خودشان فکر می کنند که اگر طرف مقابل شان نباشد، آنها نمی توانند روی پای خودشان بایستند و از عهده امورات شان بر بیاید و یا در مقابل چالش های زندگی مقاومت کنند. این جمله را از افراد وابسته زیاد می شنویم که: «اگر فلانی نباشد من می میرم!» یا «بدون تو من هیچم!»
زندگی با یک فرد وابسته، کار وحشتناکی است. شاید در روزهای آشنایی یا نامزدی این وابستگی به چشمتان شیرین و دوست داشتنی بیاید اما در دراز مدت، زندگی با چنین فردی زیر یک سقف برایتان بسیار جانکاه و آزار دهنده خواهد شد. بنابراین باید وابسته ها را بشناسید و از آنها دور کنید.
ازدواج با فردی که زود وابسته می شود
وابستگی وقتی اتفاق می افتد که ما به فرد دیگری اجازه می دهیم که روی رفتار و احساسات مان تاثیر بگذارد و ما را کنترل کند. در این حالت حاضریم هر کاری بکنیم تا توجه طرف مقابل را به دست بیاوریم و وضعیت برایمان جوری رقم می خورد که توجه آن شخص به خصوص را برای خودمان نوعی پاداش می دانیم و نیازهای او را برآورده می کنیم تا خودمان احساس خوبی پیدا کنیم.
از این نظر وابستگی همیشه یک فرایند دونفره است و همیشه باید دو طرف ماجرا حاضر باشند تا این فرایند شکل بگیرد و جلو برود.
افرادی که دچار وابستگی می شوند یا اساسا شخصیت های وابسته دارند همیشه با خودشان فکر می کنند که اگر طرف مقابل شان نباشد، آنها نمی توانند روی پای خودشان بایستند و از عهده امورات شان بر بیاید و یا در مقابل چالش های زندگی مقاومت کنند. این جمله را از افراد وابسته زیاد می شنویم که: «اگر فلانی نباشد من می میرم!» یا «بدون تو من هیچم!»
زندگی با یک فرد وابسته، کار وحشتناکی است. شاید در روزهای آشنایی یا نامزدی این وابستگی به چشمتان شیرین و دوست داشتنی بیاید اما در دراز مدت، زندگی با چنین فردی زیر یک سقف برایتان بسیار جانکاه و آزار دهنده خواهد شد. بنابراین باید وابسته ها را بشناسید و از آنها دور کنید.
#تلنگر
تفکر اشتباه
«اگر به دیگران خوبی کنم هرگز مرا طرد نمیکنند»
فکر میکنید اگر زندگی تان را صرف برآوردن خواستههای اطرافیان تان کنید، آنها شما را بهتر میپذیرند.
اشکال این تفکر این است که کمکم شما را به سمت نوعی رفتار فداکارانه و حتی به سمت اطاعت از دیگران پیش میبرد.
در حقیقت، همیشه این دیگران هستند که مطالبه دارند و آنها تصمیم میگیرند که شما برای جلب رضایت شان باید چه کاری را انجام دهید.
از سوی دیگر، در اطرافتان افرادی را میبینید که میخواهند از شما سواستفاده کنند و به نیازها و خواستههای شما توجه چندانی ندارند.
این چیزها به وضوح مطرح نمیشوند، اما شما تمایل دارید که اعتماد به نفس تان را از دست بدهید و خود را مانند کسی تصور کنید که شخصیت ارزشمندی ندارد.
معمولا مجموعه حوادثی که در زندگی رخ میدهند نیز این پیشداوری را تایید می کنند.
تفکر اشتباه
«اگر به دیگران خوبی کنم هرگز مرا طرد نمیکنند»
فکر میکنید اگر زندگی تان را صرف برآوردن خواستههای اطرافیان تان کنید، آنها شما را بهتر میپذیرند.
اشکال این تفکر این است که کمکم شما را به سمت نوعی رفتار فداکارانه و حتی به سمت اطاعت از دیگران پیش میبرد.
در حقیقت، همیشه این دیگران هستند که مطالبه دارند و آنها تصمیم میگیرند که شما برای جلب رضایت شان باید چه کاری را انجام دهید.
از سوی دیگر، در اطرافتان افرادی را میبینید که میخواهند از شما سواستفاده کنند و به نیازها و خواستههای شما توجه چندانی ندارند.
این چیزها به وضوح مطرح نمیشوند، اما شما تمایل دارید که اعتماد به نفس تان را از دست بدهید و خود را مانند کسی تصور کنید که شخصیت ارزشمندی ندارد.
معمولا مجموعه حوادثی که در زندگی رخ میدهند نیز این پیشداوری را تایید می کنند.
#تلنگر
وابستگی....
درحالت وابستگی به عبارتی ما در هم فرو رفته ايم
يعنی به هم گره خورده ايم و اين طرف و آن طرف می رويم.قرار است هر كاری مي كنيم به احساسات و نظر ديگران متكی باشيم.
در واقع می پذيريم كه در احساسات ، عواطف و خواسته ها و احتياجات و طرز فكر ، ديگران مثل ما حتي خود ما هستند.
اين را نشانه خوبی خود می دانيم.
بنابراين براحتی در كار هم دخالت می كنيم و به كار همديگر كار داريم . تصور می كنيم هر چيزي كه ناخوشايند ماست برای ديگران هم ناخوشايند است . اگر از غذایی متنفريم برای ديگران هم بد و غلط می دانيم و بر عكس . به ناآگاه فكر می كنيم احساس طرف مقابل همان احساس خود ماست .
وقتي بپذيريم كه من ، منم و تو ، تو هستي و اين يعني پذيرفتن تفاوت ها ، اينجاست كه فرديت و حرمت انساني جايگاه خودش را پيدا مي كند و بسياري از اختلافات و درگيري ها خودبخود حل خواهد شد ......
*برای ترک وابستگی ها ...
ابتدا از امور کوچک شروع کنید،
کاغذی برداشته و کارهای روزانه و اشیایی که فکر می کنید بدون استفاده از آنها روزتان نمی گذرد را یادداشت کنید.
هر بار یکی از آنها را ترک کنید یا به دیگران ببخشید
وابستگی خود به اشیا و رفتارهایتان را از بین ببرید،
کارهای روزمره تان را از راه های جدید به انجام برسانید،
رفتارهای عادتی خود را ترک کنید.
توقعات را کنار بگذارید،
مستقل عمل کنید و بگذارید عزیزان تان نیز مستقل باشند.
#تلنگر
وابستگی....
درحالت وابستگی به عبارتی ما در هم فرو رفته ايم
يعنی به هم گره خورده ايم و اين طرف و آن طرف می رويم.قرار است هر كاری مي كنيم به احساسات و نظر ديگران متكی باشيم.
در واقع می پذيريم كه در احساسات ، عواطف و خواسته ها و احتياجات و طرز فكر ، ديگران مثل ما حتي خود ما هستند.
اين را نشانه خوبی خود می دانيم.
بنابراين براحتی در كار هم دخالت می كنيم و به كار همديگر كار داريم . تصور می كنيم هر چيزي كه ناخوشايند ماست برای ديگران هم ناخوشايند است . اگر از غذایی متنفريم برای ديگران هم بد و غلط می دانيم و بر عكس . به ناآگاه فكر می كنيم احساس طرف مقابل همان احساس خود ماست .
وقتي بپذيريم كه من ، منم و تو ، تو هستي و اين يعني پذيرفتن تفاوت ها ، اينجاست كه فرديت و حرمت انساني جايگاه خودش را پيدا مي كند و بسياري از اختلافات و درگيري ها خودبخود حل خواهد شد ......
*برای ترک وابستگی ها ...
ابتدا از امور کوچک شروع کنید،
کاغذی برداشته و کارهای روزانه و اشیایی که فکر می کنید بدون استفاده از آنها روزتان نمی گذرد را یادداشت کنید.
هر بار یکی از آنها را ترک کنید یا به دیگران ببخشید
وابستگی خود به اشیا و رفتارهایتان را از بین ببرید،
کارهای روزمره تان را از راه های جدید به انجام برسانید،
رفتارهای عادتی خود را ترک کنید.
توقعات را کنار بگذارید،
مستقل عمل کنید و بگذارید عزیزان تان نیز مستقل باشند.
واكنش مناسب در مقابل افرادی كه شما را تحقير می كنند
زمانی که این افراد به شما حرفی می زنند، در پاسخ آنها، جواب های بی شماری به ذهنتان خطور می کند. اگر پاسخ انها را بدهيد در واقع خودتان را با آن فرد هم شان ساخته اید و این دقیقاً همان چیزی است که آنها انتظارش را می کشند.
آنها می خواهند شما را عصبانی کنند تا برخورد شدیدی از خود نشان دهید، آنها می خواهند شما احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و قصدشان تنها آزار دادن و آسیب رساندن است.
شما با جواب دادن به آنها در حقیقت وارد بازی ساختگی شان می شوید و در نهایت خودتان را آزار داده اید.
زمانی که این افراد به شما حرفی می زنند، در پاسخ آنها، جواب های بی شماری به ذهنتان خطور می کند. اگر پاسخ انها را بدهيد در واقع خودتان را با آن فرد هم شان ساخته اید و این دقیقاً همان چیزی است که آنها انتظارش را می کشند.
آنها می خواهند شما را عصبانی کنند تا برخورد شدیدی از خود نشان دهید، آنها می خواهند شما احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و قصدشان تنها آزار دادن و آسیب رساندن است.
شما با جواب دادن به آنها در حقیقت وارد بازی ساختگی شان می شوید و در نهایت خودتان را آزار داده اید.