#گزیده_کتاب
بدرفتاری با کودک ، طرد او و غفلت نسبت به نیازهایش اگر چه بسیار فراگیر است ولی دلیل اصلی ناخرسندی خانواده ها نیست. بخش اعظمی از ناخشنودی خانواده ها ناشی از کوشش والدین به وادار ساختن کودکان به کاری است که مایل به انجامش نیستند. نیت والدین غالباً خیر است، ولی کودکان ، به ویژه آنهایی که کمی بزرگ تر هستند ، برای دستیابی به آزادی شخصی در برابر تلاش های والدین خود مقاومت می کنند. سال ها بعد این اختلاف و تعارض دوباره به گونه ای دیگر پدیدار می شود و آن زمانی است که کودکان دیروز ، پدر و مادر سالخوردۀ خود را به کارهایی وادار می کنند که والدین دوست ندارند انجام بدهند.
📕تئوري انتخاب درآمدي
بر روان شناسي اميد"
👤دکتر ويليام گلاسر
بدرفتاری با کودک ، طرد او و غفلت نسبت به نیازهایش اگر چه بسیار فراگیر است ولی دلیل اصلی ناخرسندی خانواده ها نیست. بخش اعظمی از ناخشنودی خانواده ها ناشی از کوشش والدین به وادار ساختن کودکان به کاری است که مایل به انجامش نیستند. نیت والدین غالباً خیر است، ولی کودکان ، به ویژه آنهایی که کمی بزرگ تر هستند ، برای دستیابی به آزادی شخصی در برابر تلاش های والدین خود مقاومت می کنند. سال ها بعد این اختلاف و تعارض دوباره به گونه ای دیگر پدیدار می شود و آن زمانی است که کودکان دیروز ، پدر و مادر سالخوردۀ خود را به کارهایی وادار می کنند که والدین دوست ندارند انجام بدهند.
📕تئوري انتخاب درآمدي
بر روان شناسي اميد"
👤دکتر ويليام گلاسر
#گزیده_کتاب
تفاوت میان خودپسندی و غرور در این است که غرور، اعتقاد راسخ به ارزش فوقالعادهی خویش در زمینهای خاص است،
اما خودپسندی، خواستِ ایجاد چنین اعتقادی در دیگران است و معمولاً با این آرزوی نهان همراه است که در نهایت، خود نیز بتوانیم به همان اعتقاد برسیم.
بنابراین، غرور از درون انسان نشأت میگیرد و در نتیجه، قدردانی مستقیم از خویشتن است. اما خودپسندی کوششی است برای جلب قدردانی از بیرون، یعنی دستیابی غیرمستقیم به قدردانی است. از این رو خودپسندی، آدمی را پرگو و غرور کمگو میکند .
👤#آرتور_شوپنهاور
📕در باب حکمت زندگی
تفاوت میان خودپسندی و غرور در این است که غرور، اعتقاد راسخ به ارزش فوقالعادهی خویش در زمینهای خاص است،
اما خودپسندی، خواستِ ایجاد چنین اعتقادی در دیگران است و معمولاً با این آرزوی نهان همراه است که در نهایت، خود نیز بتوانیم به همان اعتقاد برسیم.
بنابراین، غرور از درون انسان نشأت میگیرد و در نتیجه، قدردانی مستقیم از خویشتن است. اما خودپسندی کوششی است برای جلب قدردانی از بیرون، یعنی دستیابی غیرمستقیم به قدردانی است. از این رو خودپسندی، آدمی را پرگو و غرور کمگو میکند .
👤#آرتور_شوپنهاور
📕در باب حکمت زندگی
#گزیده_کتاب
قانونى داريم كه هميشه ثابت است:
"ما به محيطمان عادت ميكنيم"
اگر با آدم های بدبخت نشست و برخواست کنید، کم کم به بدبختی عادت می کنید و فکر می کنید که این طبیعی است.
اگر با آدم های غرغرو همنشین باشید عیب جو و غرغرو می شوید و آن را طبیعی می دانید
اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت می شوید ولی در نهایت شما هم عادت می کنید به دیگران دروغ بگوییدو اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، به خودتان هم دروغ خواهید گفت.
اگر با آدم های خوشحال و پر انگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پرانگیزه می شوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است.
"تصمیم بگیرید به مجموعه افراد مثبت ملحق شوید وگرنه افراد منفی شما را پایین می کشند و اصلا متوجه چنین اتفاقی هم نمی شوی"
👤#اندرو_متیوس
📗یکروز را 365 بار تکرار نکن
قانونى داريم كه هميشه ثابت است:
"ما به محيطمان عادت ميكنيم"
اگر با آدم های بدبخت نشست و برخواست کنید، کم کم به بدبختی عادت می کنید و فکر می کنید که این طبیعی است.
اگر با آدم های غرغرو همنشین باشید عیب جو و غرغرو می شوید و آن را طبیعی می دانید
اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت می شوید ولی در نهایت شما هم عادت می کنید به دیگران دروغ بگوییدو اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، به خودتان هم دروغ خواهید گفت.
اگر با آدم های خوشحال و پر انگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پرانگیزه می شوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است.
"تصمیم بگیرید به مجموعه افراد مثبت ملحق شوید وگرنه افراد منفی شما را پایین می کشند و اصلا متوجه چنین اتفاقی هم نمی شوی"
👤#اندرو_متیوس
📗یکروز را 365 بار تکرار نکن
#تلنگر
یکی از دوستانِ کاناداییم، یه قانونِ جالب واسه خودش داشت!
قانونش این بود که:
با وجودِ داشتن همسر، دو بچه و زندگی مستقل و کارِ پر مسئولیت ماهی «یک شب» باید خونه پدر و مادرش باشه!
میگفت که کارهای بچههارو انجام میدم و میرم خودم تنهایی، مثل دورانِ بچگی و نوجوانی ... چندین ساله این قانون رو دارم، هم خودم و هم همسرم!
میگفت: خیلی وقتها هم کار خاصی
نمیکنیم! پدرم تلویزیون نگاه میکنه
و من کتاب میخونم، مادرم تعریف میکنه، من گوش میدم، من حرف میزنم و مـادرم یا پدرم چرت میزنند و شب میخوابیم... صبح صبحانهای میخوریم، بعد برمیگـردم به زندگی!
دیروز روی فیسبوکش دیدم یه "عکس" گذاشته بود و یه نوشته که متوجه شدم مادرش چند ماه پیش فوت شده. براش پیام دادم که بابتِ درگذشت مادرت متاسفم و همیشـه ماهی یک شبی رو که گفتـه بودی به یاد دارم...
جوابی داده، تشکری کرده و نوشته که: «مادرم توی خاطراتِ محدودش از اون شبها به عنوانِ بهترین ساعتهای سالها و ماههای گذشته اش یاد کرده»
و اضافه کرد که:
اگه راستش رو بخوای "بیشتر" از مادرم برای خودم خوشحالم که از این «فرصت و شانس»
نهایتِ استفاده رو بردهام...!!
قوانینِ خوب رو دوست دارم... برای خودتون؛ دلتون؛ حالتون و خانوادتون قانون های قشنگ بذارید؛ بعدا حسرت قانون های گذاشته نشده رو نداشته باشید!
یکی از دوستانِ کاناداییم، یه قانونِ جالب واسه خودش داشت!
قانونش این بود که:
با وجودِ داشتن همسر، دو بچه و زندگی مستقل و کارِ پر مسئولیت ماهی «یک شب» باید خونه پدر و مادرش باشه!
میگفت که کارهای بچههارو انجام میدم و میرم خودم تنهایی، مثل دورانِ بچگی و نوجوانی ... چندین ساله این قانون رو دارم، هم خودم و هم همسرم!
میگفت: خیلی وقتها هم کار خاصی
نمیکنیم! پدرم تلویزیون نگاه میکنه
و من کتاب میخونم، مادرم تعریف میکنه، من گوش میدم، من حرف میزنم و مـادرم یا پدرم چرت میزنند و شب میخوابیم... صبح صبحانهای میخوریم، بعد برمیگـردم به زندگی!
دیروز روی فیسبوکش دیدم یه "عکس" گذاشته بود و یه نوشته که متوجه شدم مادرش چند ماه پیش فوت شده. براش پیام دادم که بابتِ درگذشت مادرت متاسفم و همیشـه ماهی یک شبی رو که گفتـه بودی به یاد دارم...
جوابی داده، تشکری کرده و نوشته که: «مادرم توی خاطراتِ محدودش از اون شبها به عنوانِ بهترین ساعتهای سالها و ماههای گذشته اش یاد کرده»
و اضافه کرد که:
اگه راستش رو بخوای "بیشتر" از مادرم برای خودم خوشحالم که از این «فرصت و شانس»
نهایتِ استفاده رو بردهام...!!
قوانینِ خوب رو دوست دارم... برای خودتون؛ دلتون؛ حالتون و خانوادتون قانون های قشنگ بذارید؛ بعدا حسرت قانون های گذاشته نشده رو نداشته باشید!
#تلنگر
زمانی که نوبت به نزدیکترین روابط میرسد،
شما یک سگ خانگی یا یک کوسه هستید؟
این پرسش را تونی والاس یک مشاور گروهی در کانبرای استرالیا مطرح میکند.
او از این پرسش برای مشخص کردن نگرش مراجعانش کمک میگیرد.
برای چند لحظه تصور کنند
رابطه با یک سگ خانگی چطور است؟
آن سگ کوچک فقط به شما اهمیت میدهد.
فقط میخواهد با شما باشد و شما را راضی نگه دارد.
زمانی که از در وارد میشوید از دیدن شما سرمست میشود، میپرد و دمبش را تکان میدهد، سعی میکند شما را لیس بزند، او هیچوقت از شما خسته نمیشود، همیشه از اینکه شما بیرون میروید ناراحت میشود، شما میتوانید او را نادیده بگیرید، بزنید، گرسنگی بدهید اما او هنوز میخواهد با شما باشد.
حالا، رابطه با یک کوسه چطور است؟ خیلی سخت! کوسه به شما اهمیت نمیدهد، تمام توجهاش به علایق خودش است- اگر به او خوب غذا بدهید ممکن است شما را تنها بگذارد، اما اگر به او غذا ندهید شما را میخورد-
تلاش برای رابطه با کوسه اتلاف وقت است.
در یک رابطه انسانی سالم، باید بین این دو نقطه، تعادلی ایجاد کنیم.
اگر رابطه فقط در مورد شماست
(نیازها، تمایلات، آرزوهای شما) همسرتان به شما به چشم یک کوسه نگاه میکند.
او همیشه برای شما غذا تهیه میکند تا او را نخورید، اما در عوض چیزی دریافت نمیکند.
اگر رابطه فقط درمورد این است که او را راضی نگه دارید، معمولاً نیازهای خودتان را نادیده میگیرید،
شما مانند یک سگ خانگی درمانده و او مانند یک کوسه بزرگ سفید است.
به ندرت پیش میآید که یک همسر تماماً کوسه و دیگری تماًما سگ خانگی باشد. ما جنبههایی از هر دو را در وجودمان داریم اما بیشتر ما از ایجاد تعادل سود میبریم،
وقتی به یک انسان دلسوز و مهربان تبدیل میشویم که به نیازهای هر دو (کوسه و سگ) احترام بگذاریم.
👤راس هریس
مترجم: پیمان دوستی
زمانی که نوبت به نزدیکترین روابط میرسد،
شما یک سگ خانگی یا یک کوسه هستید؟
این پرسش را تونی والاس یک مشاور گروهی در کانبرای استرالیا مطرح میکند.
او از این پرسش برای مشخص کردن نگرش مراجعانش کمک میگیرد.
برای چند لحظه تصور کنند
رابطه با یک سگ خانگی چطور است؟
آن سگ کوچک فقط به شما اهمیت میدهد.
فقط میخواهد با شما باشد و شما را راضی نگه دارد.
زمانی که از در وارد میشوید از دیدن شما سرمست میشود، میپرد و دمبش را تکان میدهد، سعی میکند شما را لیس بزند، او هیچوقت از شما خسته نمیشود، همیشه از اینکه شما بیرون میروید ناراحت میشود، شما میتوانید او را نادیده بگیرید، بزنید، گرسنگی بدهید اما او هنوز میخواهد با شما باشد.
حالا، رابطه با یک کوسه چطور است؟ خیلی سخت! کوسه به شما اهمیت نمیدهد، تمام توجهاش به علایق خودش است- اگر به او خوب غذا بدهید ممکن است شما را تنها بگذارد، اما اگر به او غذا ندهید شما را میخورد-
تلاش برای رابطه با کوسه اتلاف وقت است.
در یک رابطه انسانی سالم، باید بین این دو نقطه، تعادلی ایجاد کنیم.
اگر رابطه فقط در مورد شماست
(نیازها، تمایلات، آرزوهای شما) همسرتان به شما به چشم یک کوسه نگاه میکند.
او همیشه برای شما غذا تهیه میکند تا او را نخورید، اما در عوض چیزی دریافت نمیکند.
اگر رابطه فقط درمورد این است که او را راضی نگه دارید، معمولاً نیازهای خودتان را نادیده میگیرید،
شما مانند یک سگ خانگی درمانده و او مانند یک کوسه بزرگ سفید است.
به ندرت پیش میآید که یک همسر تماماً کوسه و دیگری تماًما سگ خانگی باشد. ما جنبههایی از هر دو را در وجودمان داریم اما بیشتر ما از ایجاد تعادل سود میبریم،
وقتی به یک انسان دلسوز و مهربان تبدیل میشویم که به نیازهای هر دو (کوسه و سگ) احترام بگذاریم.
👤راس هریس
مترجم: پیمان دوستی
#گزیده_کتاب
شما فقط افکارتان نیستید.
همین الان یک کلمه منفی درباره خودتان به ذهن تان بیاورید که به آن اعتقاد دارید. به عنوان مثال "دوست نداشتنی" یا "کسل کننده". آیا این افکار کلمه هستند یا واقعیت؟
بیایید این تمرین را انجام بدهیم، هرچند ممکن است احمقانه به نظر برسد. یک برچسب پیدا کنید که بتوانید آن را جلوی لباس تان بچسبانید. این برچسب درست مثل اتیکت روی کالاها است که قیمت آنها را نشان می دهد. حالا به یک کلمه منفی درباره خودتان فکر کنید، کلمه ای که توصیف کننده ویژگی ای است که آن را دوست ندارید.
حتما تا به حال برایتان پیش آمده که احساس کنید آدم "دهن لق"، "حقه باز"، "احمق"، "ترسناک" یا "مضطرب" هستید. کلمه ای را که به ذهن تان آمده، روی برچسب بنویسید و به لباس تان بچسبانید. امروز لقب شما همین کلمه است.
توجه داشته باشید که این لقب، فقط یک کلمه است. احساسات وحشتناکی که درباره خودتان دارید، فقط یک کلمه، یک اسم و یک برچسب هستند که به خودتان نسبت داده اید. آن کلمه، واقعیت محض یا تنها واقعیت موجود درباره شما نیست.
اگر کسی از افراد خانواده شما آن برچسب را ببیند و بپرسد:" این چه مسخره بازی است؟" شما حتی می توانید با امیدواری تمام به این کلمه بخندید.
📕 رهایی از زندان ذهن
👤ماتیو مک کی و کاترین سوتکر
ترجمه :زهرا اندوز و دکتر حسن حمیدپور
شما فقط افکارتان نیستید.
همین الان یک کلمه منفی درباره خودتان به ذهن تان بیاورید که به آن اعتقاد دارید. به عنوان مثال "دوست نداشتنی" یا "کسل کننده". آیا این افکار کلمه هستند یا واقعیت؟
بیایید این تمرین را انجام بدهیم، هرچند ممکن است احمقانه به نظر برسد. یک برچسب پیدا کنید که بتوانید آن را جلوی لباس تان بچسبانید. این برچسب درست مثل اتیکت روی کالاها است که قیمت آنها را نشان می دهد. حالا به یک کلمه منفی درباره خودتان فکر کنید، کلمه ای که توصیف کننده ویژگی ای است که آن را دوست ندارید.
حتما تا به حال برایتان پیش آمده که احساس کنید آدم "دهن لق"، "حقه باز"، "احمق"، "ترسناک" یا "مضطرب" هستید. کلمه ای را که به ذهن تان آمده، روی برچسب بنویسید و به لباس تان بچسبانید. امروز لقب شما همین کلمه است.
توجه داشته باشید که این لقب، فقط یک کلمه است. احساسات وحشتناکی که درباره خودتان دارید، فقط یک کلمه، یک اسم و یک برچسب هستند که به خودتان نسبت داده اید. آن کلمه، واقعیت محض یا تنها واقعیت موجود درباره شما نیست.
اگر کسی از افراد خانواده شما آن برچسب را ببیند و بپرسد:" این چه مسخره بازی است؟" شما حتی می توانید با امیدواری تمام به این کلمه بخندید.
📕 رهایی از زندان ذهن
👤ماتیو مک کی و کاترین سوتکر
ترجمه :زهرا اندوز و دکتر حسن حمیدپور
#تلنگر
اعتياد به روابط عاطفي يا عشق!
«اعتياد به روابط عاطفي، برخلاف نام لطيفش، ميتواند از ويرانڪنندهترين شڪلهاي اعتياد باشد ڪه اين روزها به فراواني در فيلمها و داستانهاي بهظاهر عشقي به تصوير ڪشيده ميشود.
با توجه به نياز طبيعي و فطري انسان به روابط اجتماعي و عاطفي و انتظار بروز پديده عشق، بويژه در دوره جواني، گاهي تشخيص موارد اعتياد به روابط احساسي و عاشقانه بسيار دشوار ميشود.
درحالي ڪه افراد معتاد به روابط عاشقانه، درگير روابطي ميشوند ڪه نهتنها از نگاه روانشناختي سالم نيست و براي فرد، شادي و تڪامل عشق سالم را به همراه ندارد، بلڪه در نهايت موجب آزار و زيانِ وي شده و بر ڪولهبار تجربههاي طرد شدن، تنهايي و به عبارتي شڪستهاي عشقياش اضافه ميشود.
در حالت ڪلي، تقريباً در همه انواع اعتياد، فرد معتاد، عادت به فرارڪردن از احساسات غم و غصه، خشم و تنهايي دارد. معتادان به روابط عاطفي نيز از اين قاعده مستثنا نبوده و در واقع، آنها بر روابط عاطفي تمرڪز ميڪنند تا از پرداختن به مشڪلات و هيجانات منفي زندگي خودشان بگريزند.
معمولاً افرادي ڪه در ڪودڪي، از مهرباني و مهر ڪافي بهرهمند نبودهاند، در دام اعتياد به روابط عاطفي گرفتار ميشوند.
متخصصان بر اين باورند ڪه «خودڪمبيني و ڪمبود عزتنفس» در افرادي ڪه در ڪودڪي مهر و محبت ڪافي دريافت نڪردهاند، در بزرگسالي آنها را به وابستگي شديد و اعتياد عاطفي سوق خواهد داد.
بسياري از اين افراد، در ڪودڪي تنها گذاشته شده يا رها شدهاند و به همين دليل، با تمام وجود ميڪوشند تا به روابط عاطفي خود «بچسبند» و از ترڪشدن دوباره به هر قيمتي جلوگيري ڪنند.
اين افراد گاهي، در گرداب روابط عاطفي ويرانڪنندهاي ميافتند، ولي به جهت ترس از ترڪشدن و تنها ماندن، از تمام ڪردن اين رابطه دوري ميگزينند.
اعتياد به روابط عاطفي يا عشق!
«اعتياد به روابط عاطفي، برخلاف نام لطيفش، ميتواند از ويرانڪنندهترين شڪلهاي اعتياد باشد ڪه اين روزها به فراواني در فيلمها و داستانهاي بهظاهر عشقي به تصوير ڪشيده ميشود.
با توجه به نياز طبيعي و فطري انسان به روابط اجتماعي و عاطفي و انتظار بروز پديده عشق، بويژه در دوره جواني، گاهي تشخيص موارد اعتياد به روابط احساسي و عاشقانه بسيار دشوار ميشود.
درحالي ڪه افراد معتاد به روابط عاشقانه، درگير روابطي ميشوند ڪه نهتنها از نگاه روانشناختي سالم نيست و براي فرد، شادي و تڪامل عشق سالم را به همراه ندارد، بلڪه در نهايت موجب آزار و زيانِ وي شده و بر ڪولهبار تجربههاي طرد شدن، تنهايي و به عبارتي شڪستهاي عشقياش اضافه ميشود.
در حالت ڪلي، تقريباً در همه انواع اعتياد، فرد معتاد، عادت به فرارڪردن از احساسات غم و غصه، خشم و تنهايي دارد. معتادان به روابط عاطفي نيز از اين قاعده مستثنا نبوده و در واقع، آنها بر روابط عاطفي تمرڪز ميڪنند تا از پرداختن به مشڪلات و هيجانات منفي زندگي خودشان بگريزند.
معمولاً افرادي ڪه در ڪودڪي، از مهرباني و مهر ڪافي بهرهمند نبودهاند، در دام اعتياد به روابط عاطفي گرفتار ميشوند.
متخصصان بر اين باورند ڪه «خودڪمبيني و ڪمبود عزتنفس» در افرادي ڪه در ڪودڪي مهر و محبت ڪافي دريافت نڪردهاند، در بزرگسالي آنها را به وابستگي شديد و اعتياد عاطفي سوق خواهد داد.
بسياري از اين افراد، در ڪودڪي تنها گذاشته شده يا رها شدهاند و به همين دليل، با تمام وجود ميڪوشند تا به روابط عاطفي خود «بچسبند» و از ترڪشدن دوباره به هر قيمتي جلوگيري ڪنند.
اين افراد گاهي، در گرداب روابط عاطفي ويرانڪنندهاي ميافتند، ولي به جهت ترس از ترڪشدن و تنها ماندن، از تمام ڪردن اين رابطه دوري ميگزينند.
#تلنگر
✴️وابستگی عاطفی در روابط دوستی دختر و پسر
در روابط دوستی، بهخصوص در آغاز به دلیل آنکه بحث تعهد و مسئولیت و چالشهای یک زندگی جدی وجود ندارد، افراد بیمحابا تمام عواطف خود را چنان نثار هم میکنند که بعد از مدتی این تصور در آنها ایجاد میشود که مبادا در آینده با فردی جز این فرد ازدواج کنند که به این اندازه آنها را دوست نداشته باشد. حال آنکه گاهی این ارتباط عاطفی تنها یک سوء تفاهم است یا یک نوع وابستگی که به طور طبیعی شکل میگیرد. بههمین دلیل است که در بسیاری آموزشهای پیش از ازدواج ضمن تأکید بر لزوم وجود دوره آشنایی، تأکید میشود که نباید زمان بیش از 4 یا 5 ماه طول بکشد چون طولانی شدن زمان بهخودی خود سبب ایجاد وابستگی عاطفی میگردد و تصمیمگیری را تحت تأثیر قرار میدهد.
دختر و پسری که از نظر مذهبی و فرهنگی با هم تفاوت زیادی داشتند و هرچند وقت یک بار این مسئله به مشاجرات زیادی بین آنها تبدیل میشد و ضمناً خانوادههای آنها با ازدواجشان مخالف بودند، قادر به جدایی از هم نبودند چون از این واهمه داشتند که هرگز فرد دیگری آنها را به این اندازه دوست نخواهد داشت.
اجبار به ازدواج
روابط دختران و پسران در همه فرهنگها چالشهای خاص خود را دارد. در فرهنگ ما نیز با وجود آنکه دیگر شکل سنتی گذشته را ندارد، چنین روابطی اغلب همراه با پنهانکاری است. در حقیقت هنوز در اکثر خانوادهها، نگاه مثبتی به چنین روابطی بهویژه اگر نیت ازدواج در آن نباشد، وجود ندارد. بسیاری اوقات آشکار شدن رابطه یا ایجاد شرایطی در آن که مغایر با ارزشهای شخصی یا خانوادگی افراد باشد، سبب میشود تا هر دو طرف بهویژه دختران ماجرا را به سمت وصلتهایی سوق دهند که ممکن است هیچ تناسبی در آن نباشد و چون معمولاً در سنین پایین اتفاق میافتد، مشکلات بسیار زیادی به دنبال دارد.
روابط عجولانه
پسر دانشجویی میگفت: «برای من که تا قبل از دانشگاه با هیچ دختری ارتباط نداشتم، خیلی نگرانکننده بود که چطور با دخترها برخورد کنم؟! همه چیز در این مورد برایم مبهم بود. برای همین، همه تلاشم را صرف این کردم تا با آنها صحبت کنم و گروههایی تشکیل بدهیم که دخترها و پسرها هر دو در آن باشند. ولی اگر میدانستم که این کار به سرعت باعث دوستیهای زیادی صمیمانه و جدی میشود هرگز این کار را نمیکردم. من هدفم روابط اجتماعی گسترده بود ولی خیلی زود به یک سری وابستگی عاطفی تبدیل شد که نمیدانم با آن چه کنم؟ اول فکر میکردم که رابطه با جنس مخالف یک چیز عجیب و غریب است اما بعد فهمیدم که کاملاً عادی است و فقط خودم را به دردسر انداختم.»
این یکی از نگرانیهای عمده دانشجویان در هنگام ورود به دانشگاه است که چگونه با فضایی که دختران و پسران احتمالاً برای نخستین بار در یک مکان مشترک به تحصیل مشغولند کنار بیایند؟ آیا توان ایجاد رابطه با آنها و کسب پذیرش اجتماعی را خواهند داشت؟!
البته این نگرانی طبیعی است ولی شاید راهحل مناسب آن نباشد که خود را با عجله درگیر چنین تجربهای کرد. به ویژه آنکه معمولاً در آغاز هر فعالیت جدید وموقعیت جدید از جمله ورود به دانشگاه نگرانیها و بحرانهای مختلفی در مقابل فرد قرار میگیرد که فرد باید با تکتک آنها کنار بیاید. کمی تأمل و صبر باعث میشود که فرد با درایت بیشتری با مسائل مواجه شود. بسیاری از این افراد از ترس اینکه مبادا تنها بمانند، با عجله دوستانی برای خود انتخاب میکنند که چون با دقت و حوصله نبوده است برای آنها مشکلزا میشود.
سعی در تغییر دیگری
آنچه معمولاً به عنوان پیامد وابستگی عاطفی و اجبار به ازدواج اتفاق میافتد آن است که یا افراد سعی در توجیه تفاوتها میکنند یا سعی در تغییر دیگری.
مریم میگفت، رضا حتماً بعد از ازدواج، اعتیادش را ترک میکند الان به خاطر سختیهای زندگیاش به این کار ادامه میدهد.
آیدین میگفت، «بدخلقیهای نگار به خاطر خانوادهاش است. اگر او از این خانواده بیرون بیاید، درست میشود.»
اینها چیزی جز توجیه ادامه مبهم رابطه نیست. گاهی نیز همانطور که گفتیم دو طرف سعی در تغییر دیگری میکنند.
فردی که سالهای سال با شیوه خاصی از پوشش و رفتار و نگرش زیسته است بهراحتی قادر به تغییر آن نیست و تازه این تغییر نگرش و رفتار باید به خواست او صورت گیرد. افراد ترجیح میدهند همانگونه که هستند مورد پذیرش قرار گیرند و نه پذیرش مشروط. به همین دلیل است که تلاش در تغییر دیگری در جهت دلخواه خود در بسیاری موارد با ناکامی مواجه میشود و اگر هم طرف مقابل به اجبار به آن تن در دهد، با دلخوری، انتظار متقابل و کاهش اعتماد به نفس همراه خواهد بود.
✴️وابستگی عاطفی در روابط دوستی دختر و پسر
در روابط دوستی، بهخصوص در آغاز به دلیل آنکه بحث تعهد و مسئولیت و چالشهای یک زندگی جدی وجود ندارد، افراد بیمحابا تمام عواطف خود را چنان نثار هم میکنند که بعد از مدتی این تصور در آنها ایجاد میشود که مبادا در آینده با فردی جز این فرد ازدواج کنند که به این اندازه آنها را دوست نداشته باشد. حال آنکه گاهی این ارتباط عاطفی تنها یک سوء تفاهم است یا یک نوع وابستگی که به طور طبیعی شکل میگیرد. بههمین دلیل است که در بسیاری آموزشهای پیش از ازدواج ضمن تأکید بر لزوم وجود دوره آشنایی، تأکید میشود که نباید زمان بیش از 4 یا 5 ماه طول بکشد چون طولانی شدن زمان بهخودی خود سبب ایجاد وابستگی عاطفی میگردد و تصمیمگیری را تحت تأثیر قرار میدهد.
دختر و پسری که از نظر مذهبی و فرهنگی با هم تفاوت زیادی داشتند و هرچند وقت یک بار این مسئله به مشاجرات زیادی بین آنها تبدیل میشد و ضمناً خانوادههای آنها با ازدواجشان مخالف بودند، قادر به جدایی از هم نبودند چون از این واهمه داشتند که هرگز فرد دیگری آنها را به این اندازه دوست نخواهد داشت.
اجبار به ازدواج
روابط دختران و پسران در همه فرهنگها چالشهای خاص خود را دارد. در فرهنگ ما نیز با وجود آنکه دیگر شکل سنتی گذشته را ندارد، چنین روابطی اغلب همراه با پنهانکاری است. در حقیقت هنوز در اکثر خانوادهها، نگاه مثبتی به چنین روابطی بهویژه اگر نیت ازدواج در آن نباشد، وجود ندارد. بسیاری اوقات آشکار شدن رابطه یا ایجاد شرایطی در آن که مغایر با ارزشهای شخصی یا خانوادگی افراد باشد، سبب میشود تا هر دو طرف بهویژه دختران ماجرا را به سمت وصلتهایی سوق دهند که ممکن است هیچ تناسبی در آن نباشد و چون معمولاً در سنین پایین اتفاق میافتد، مشکلات بسیار زیادی به دنبال دارد.
روابط عجولانه
پسر دانشجویی میگفت: «برای من که تا قبل از دانشگاه با هیچ دختری ارتباط نداشتم، خیلی نگرانکننده بود که چطور با دخترها برخورد کنم؟! همه چیز در این مورد برایم مبهم بود. برای همین، همه تلاشم را صرف این کردم تا با آنها صحبت کنم و گروههایی تشکیل بدهیم که دخترها و پسرها هر دو در آن باشند. ولی اگر میدانستم که این کار به سرعت باعث دوستیهای زیادی صمیمانه و جدی میشود هرگز این کار را نمیکردم. من هدفم روابط اجتماعی گسترده بود ولی خیلی زود به یک سری وابستگی عاطفی تبدیل شد که نمیدانم با آن چه کنم؟ اول فکر میکردم که رابطه با جنس مخالف یک چیز عجیب و غریب است اما بعد فهمیدم که کاملاً عادی است و فقط خودم را به دردسر انداختم.»
این یکی از نگرانیهای عمده دانشجویان در هنگام ورود به دانشگاه است که چگونه با فضایی که دختران و پسران احتمالاً برای نخستین بار در یک مکان مشترک به تحصیل مشغولند کنار بیایند؟ آیا توان ایجاد رابطه با آنها و کسب پذیرش اجتماعی را خواهند داشت؟!
البته این نگرانی طبیعی است ولی شاید راهحل مناسب آن نباشد که خود را با عجله درگیر چنین تجربهای کرد. به ویژه آنکه معمولاً در آغاز هر فعالیت جدید وموقعیت جدید از جمله ورود به دانشگاه نگرانیها و بحرانهای مختلفی در مقابل فرد قرار میگیرد که فرد باید با تکتک آنها کنار بیاید. کمی تأمل و صبر باعث میشود که فرد با درایت بیشتری با مسائل مواجه شود. بسیاری از این افراد از ترس اینکه مبادا تنها بمانند، با عجله دوستانی برای خود انتخاب میکنند که چون با دقت و حوصله نبوده است برای آنها مشکلزا میشود.
سعی در تغییر دیگری
آنچه معمولاً به عنوان پیامد وابستگی عاطفی و اجبار به ازدواج اتفاق میافتد آن است که یا افراد سعی در توجیه تفاوتها میکنند یا سعی در تغییر دیگری.
مریم میگفت، رضا حتماً بعد از ازدواج، اعتیادش را ترک میکند الان به خاطر سختیهای زندگیاش به این کار ادامه میدهد.
آیدین میگفت، «بدخلقیهای نگار به خاطر خانوادهاش است. اگر او از این خانواده بیرون بیاید، درست میشود.»
اینها چیزی جز توجیه ادامه مبهم رابطه نیست. گاهی نیز همانطور که گفتیم دو طرف سعی در تغییر دیگری میکنند.
فردی که سالهای سال با شیوه خاصی از پوشش و رفتار و نگرش زیسته است بهراحتی قادر به تغییر آن نیست و تازه این تغییر نگرش و رفتار باید به خواست او صورت گیرد. افراد ترجیح میدهند همانگونه که هستند مورد پذیرش قرار گیرند و نه پذیرش مشروط. به همین دلیل است که تلاش در تغییر دیگری در جهت دلخواه خود در بسیاری موارد با ناکامی مواجه میشود و اگر هم طرف مقابل به اجبار به آن تن در دهد، با دلخوری، انتظار متقابل و کاهش اعتماد به نفس همراه خواهد بود.
یه اصطلاح روانشناسی هست به اسم"نگاه از بالکن" یعنی به مسائل از بالا نگاه کنیم، از بیرون.
مثل اینکه از بالکن توی حیاط رو نگاه میکنیم و اونطوری دیدمون دقیق تره.
تا وقتی از بیرون به خودمون نگاه نکنیم، نمیفهمیم چه بلایی داره سرمون میاد...
مثل اینکه از بالکن توی حیاط رو نگاه میکنیم و اونطوری دیدمون دقیق تره.
تا وقتی از بیرون به خودمون نگاه نکنیم، نمیفهمیم چه بلایی داره سرمون میاد...
Forwarded from Zahra🌅
🌺با سلام و احترام🌺
این پرسشنامه جهت انجام یک پژوهش در حوزه معنویت، تحت نظر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اجرا می شود.
تکمیل این پرسشنامه ۱۵ دقیقه از وقت گرانبهای شما را به خود اختصاص میدهد.
شما با تکمیل این پرسشنامه کمک شایانی به افزایش دانش روانشناختی می کنید.
لازم به ذکر است که اطلاعات شما کاملا محرمانه میماند.
شرایط تکمیل پرسشنامه:
دانشجو بودن و یا فارغ التحصیل در سال های اخیر
بازه ی سنی: ۱۸ تا ۴۰
پیشاپیش، از همراهی شما صمیمانه سپاسگزاریم.🙏
لینک پرسشنامه:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeOmXxtqBns43_RqLHBVdj5u5w6vh0QWnNuwdirUljDDuuvJg/viewform?usp=sf_link
این پرسشنامه جهت انجام یک پژوهش در حوزه معنویت، تحت نظر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی اجرا می شود.
تکمیل این پرسشنامه ۱۵ دقیقه از وقت گرانبهای شما را به خود اختصاص میدهد.
شما با تکمیل این پرسشنامه کمک شایانی به افزایش دانش روانشناختی می کنید.
لازم به ذکر است که اطلاعات شما کاملا محرمانه میماند.
شرایط تکمیل پرسشنامه:
دانشجو بودن و یا فارغ التحصیل در سال های اخیر
بازه ی سنی: ۱۸ تا ۴۰
پیشاپیش، از همراهی شما صمیمانه سپاسگزاریم.🙏
لینک پرسشنامه:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSeOmXxtqBns43_RqLHBVdj5u5w6vh0QWnNuwdirUljDDuuvJg/viewform?usp=sf_link