بعد از گذشت شش ماه از رابطه باید بدونی :

*چه چیزی باعث خنده یا ناراحتی شریک عاطفیت میشه ؟
*چه مسائلی خط قرمز شریک عاطفیت هست و انجامشون غیر قابل قبوله و ممکنه باعث جدایی بشه ؟
*اهداف شریک عاطفیت برای ۱تا۵ سال آینده چیا هست؟
*وقتی شریک عاطفیت مضطرب یا ناراحت هست انجام چه کارهایی توسط تو حالش رو بهتر میکنه ؟
*زبان عشق شریک عاطفیت چیه ؟
*هدف شریک عاطفیت از این رابطه چیه ؟
*بابت چه اتفاقات و چه کارهایی شریک عاطفیت به خودش افتخار میکنه ؟
*شیوه مورد علاقه تفریح شریک عاطفیت چی هست ؟
*بهترین و سخت ترین اتقاق زندگی شریک عاطفیت چی هست ؟

برترین خرد آن است که لذت بردن از زمان اکنون را والاترین هدف زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیتی‌ست که وجود دارد و مابقی چیزی نیست جز بازی‌های فکر. ولی می‌شود آن را بزرگترین بی‌خردی هم نامید زیرا آنچه تنها برای یک لحظه هست و بعد همچون رویایی ناپدید می‌شود، هرگز به کوششی جانفرسا نمی‌ارزد.
اروین یالوم
از کتاب درمان شوپنهاور

از جملات تعمیم دهنده استفاده نکنید!!

یکی از مواردی که در بحث هاي بین زوجين سبب تشدید عصبانیت و پرخاش می شود، استفاده از جملات با تعمیم بیش از حد است.

*وقتی جملات بصورت
تو همیشه...
تو هرگز...
هیچ کس..
هر موقع من...
شروع شدند، زمینه برای تشدید وضعیت خشم آماده می شود.

چرا که جملاتی که در آنها تعمیم بیش از حد وجود دارد، بار اتهامی بالایی دارد و عکس العمل های شدیدی را بوجود می آورد.

والدین سهل‌گیر کودکان بی‌بند و بار و مستعد افسردگی تربیت می‌کنند

این والدین کودک را با سهل‌انگاری رها می‌کنند و به دلیل اینکه تحمل سماجت کودک را ندارند بلافاصله نیازهای او را برآورده می‌کنند. این روش فرزندپروری باعث می‌شود کودک بدون قانونمندی تربیت شود و این برداشت را داشته باشد که باید به همه خواسته‌هایش برسد. از آن جایی که کودک همیشه در محیط خانواده نیست و وارد اجتماع می‌شود، هرگاه که به خواسته‌ها نرسد واطرافیان پاسخگوی او نباشند دچار ناامیدی و افسردگی خواهد شد.⁣

▫️يک عذرخواهى خوب را ياد بگيريد

همه ما در روابط ميان فردى و يا زندگى مشتركمان دچار اشتباهاتى شده ايم كه باعث ناراحتى دوستان، همسر و... شده است.

شوخى بي مزه در جمع، انتقاد بی موقع، توهين، بى احترامى ، زير قول زدن...

اينكه وقتى اشتباهى میكنيم، دلى را میشكنيم، حرفى میزنيم كه كدورت ايجاد مى كند چطور برخورد میكنيم؟ چگونه عذرخواهى میكنيم؟!

اگر فكر میكنيد كه تنها با گفتن ببخشيد قائله ختم خواهد شد و طرفتان موظف است كه اشتباه شما را ببخشد و فراموش كند و همه چيز تمام شود سخت در اشتباه هستيد!

اگر خواهان سر و سامان دادن رابطه تان هستيد، لازم است كه يک عذرخواهى خوب را ياد بگيريد، يك عذرخواهى خوب داراى ٦جزء مهم است كه عبارتست از ؛

❍بيان تأسف
❍توضيح اينكه چطور اينگونه شد
❍قبول مسئوليت
❍بيان پشيمانى
❍پيشنهادى براى جبران
❍درخواست بخشش


‎‌‌‎‌‌

‏این تصویر یه گله گوسفنده که میخوان از طویله خارج بشن اطراف طویله هیچ فنسی وجود نداره ولی گوسفندا طبق عادت میخوان که از در خارج بشن ...

عادت میتونه یه زندان فکری بسازه
مثل عادت به بردگی ...

🔹هر چیزی که درباره دیگران ما را خشمگین می کند، می تواند منجر به درک عمیق تری از خودمان شود.

🔸از مرحله سایه یاد میگیریم که آن دیگران فرومایه، در واقع خود ما هستیم. هنگامی که در میابیم؛ آنچه زیر میکروسکوپ می بینیم تنها بازتاب خود ما است دیگر ضرورتی ندارد به تفاوت هایی که دیگران با ما دارند برچسب بزنیم. ممکن است در آینده همه این تفاوت ها در ما نیز رخ دهند.

شناخت تاریکیِ خود، بهترین روش برای کنار آمدن با تاریکی‌های دیگران است.

کارل گوستاو یونگ

با چه کارهایی رابطه را سرد می کنید؟

*طولانی مدت قهر می کنید.

*اجتناب می کنید(سکوت می کنید و حرف نمی زنید)

*جای خواب و سفره غذای تان را جدا می کنید.

*از برقراری هرگونه مکالمه جهت حل مسائل به شدت پرهیز می کنید.

*در دعوا مسائل گذشته چه بسا حل شده را توی سر طرف می کوبید.

*در دعواها از جملاتی مثل تو همیشه همینطور هستی، تو تنبلی، توخودخواهی و...استفاده می کنید.

| پیوندجویی |

نیاز پیوندجویی یعنی برقراری، نگهداری و به حالت اول برگرداندن رابطه‌ی مثبت و عاطفی با فردی دیگر است، نیاز به پیوندجویی مشابه برون‌گرایی، دوستی یا معاشرتی بودن نیست در واقع افرادی که نیاز به پیوندجویی کمتری دارند محبوب‌تر هستند. این نیاز عکس برون‌گرایی و محبوبیت است و در اصل ریشه در ترس از طرد میان‌فردی دارد. این افراد با دیگران به دلیل اجتناب از هیجانات منفی طرد و خشم تعامل می‌کنند. آن‌ها به صورت افراد محتاج رفتار کرده، چراکه زمان زیادی را صرف اطمینان‌خواهی از دیگران می‌کنند. نیاز به پیوندجویی به شکل نیاز به تایید، پذیرش و امنیت نمود می‌یابد. بهترین پیش‌بینی کننده‌ی پیوندجویی زیاد در بزرگسالی، غفلت والدین است.

هیجانات مثبت باعث گسترش عرصه انتخاب‌های فکری و عملی شما می‌شود. مثلا پژوهش‌ها نشان می‌دهند که مردم وقتی شادند در عرصه‌های خطیر دست به انتخاب‌های بهتری می‌زنند؛ چون چشمشان به گزینه‌های پیش رو بازتر است. در نقطه مقابل، هیجانات منفی عرصه انتخاب را تنگ می‌کند و آدم را به انتخاب میان چند گزینه محدود وا می‌دارد. با ذهنیت گسترده می‌توانید منابع جدیدی بسازید و در حال و آینده از آن‌ها بهره ببرید؛ این منابع ممکن است چشم‌اندازهای نو، هیجانات منعطف‌تر، ‌استراتژی‌های نو یا روابط جدید باشد.