امید قدیمی به حبس و پرداخت جزای نقدی محکوم شد
امید قدیمی، برادر جاویدنام فواد قدیمی، از جانباختگان جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» توسط دادگاه تجدیدنظر به یک سال حبس تعلیقی و پرداخت سه میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد.
آقای قدیمی پیشتر از سوی دادگاه انقلاب شهرستان دیواندره به اتهامات «عضویت در یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت ایران»، «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» محاکمه شده بود.
او پیشتر در تاریخ شانزدهم شهریور سال گذشته توسط مزدوران خامنه‌ای بازداشت و به بازداشتگاه اداره تروریستی اطلاعات دیواندره و سنندج منتقل شده بود.
آقای قدیمی سه هفته پس از بازداشت با قید وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شده بود.
@raadiofarhang
امید قدیمی، برادر جاویدنام فواد قدیمی، از جانباختگان جنبش انقلابی «زن زندگی آزادی» توسط دادگاه تجدیدنظر به یک سال حبس تعلیقی و پرداخت سه میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد.
آقای قدیمی پیشتر از سوی دادگاه انقلاب شهرستان دیواندره به اتهامات «عضویت در یکی از احزاب کُرد اپوزیسیون حکومت ایران»، «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» محاکمه شده بود.
او پیشتر در تاریخ شانزدهم شهریور سال گذشته توسط مزدوران خامنه‌ای بازداشت و به بازداشتگاه اداره تروریستی اطلاعات دیواندره و سنندج منتقل شده بود.
آقای قدیمی سه هفته پس از بازداشت با قید وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شده بود.
@raadiofarhang
«برای مهراد لهراسبی می‌نویسم که کمتر کسی از درد و رنجش می‌نویسد و از او یاد میکند
ادامه خبر👇👇👇
@raadiofarhang
ادامه خبر👇👇👇
@raadiofarhang
رادیو فرهنگ گوتنبرگ
Photo
✍️مسعود علیزاده
مهرداد لهراسبی از زندانیان سیاسی کوی دانشگاه در سال ۷۸ است که در جمع دانشجویان روز ۱۸ تیر جلوی دانشگاه تهران سخنرانی میکند و سریعاً توسط لباس شخصی ها بازداشت میشود. لهراسبی در زمان بازداشت مورد ضرب و شتم شدید قرار می‌گیرد و از ناحیه سر، صورت و دست مورد آسیب جدی قرار میگرد و حدود ۶ ماه را در سلول های سرد و تاریک انفرادی سپری میکند.
قاضی حقانی ریاست شعبه ششم دادگاه انقلاب، مهرداد لهراسبی را به دلیل ایجاد تشویش و تحریک دانشجویان برای اغتشاش در دانشگاه به اشد مجازات یعنی اعدام محکوم کرده بود. ولی بعد از گذشت یک سال در اثر فشارهای بین‌المللی و رسانه‌ای، حکم اعدام او و سه دانشجوی بازداشتی دیگر، در دادگاه تجدید نظر به پانزده سال حبس تخفیف پیدا کرد.
مهرداد درباره وضعیت سخت و دردآور خود در بند ۲۰۹ اوین میگوید:
در آن چهار ماه مرتب مرا برای بازجویی می‌بردند. وقتی هم در سلول انفرادی بودم، با پخش مداوم قرآن و اذان با صدای بلند و لامپ‌های پروژکتوری که ۲۴ ساعته در سلول من و دیگر زندانیان روشن بود، آزارمان می‌دانند. در زمان بازجویی هم وقتی دیدند اطلاعاتم به دردشان نمی‌خورد، با اجبار من به حرکت بشین‌پاشو یا کلاغ‌پر رفتن مرا شکنجه می‌دادند. چون می‌دانستند پاهایم آسیب دیده است.
مهرداد لهراسبی حدود ۳ سال در زندان اوین حبس خود را سپری میکند و بعد به دستور سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران به بند مجرمان خطرناک و اعدامی زندان رجایی شهر کرج تبعید میشود و در همان زندان مخوف به چندین بیماری مبتلا میشود و روزهای بسیار سختی را سپری میکند.
لهراسبی بخاطر خوابیدن ۵ سال در کف سالن زندان رجایی شهر دچار آرتروز شدید و زانو درد میشود، زیرا زندانیان سابقه دار اجازه خوابیدن روی تخت را به او و دیگر زندانیان سیاسی را نمیدهند.خوشبختانه آقای لهراسبی بعد از تحمل ۹ سال زندان ( سه سال اوین و پنج سال رجایی شهر کرج ) در سال ۱۳۸۷ با انواع بیماری ها از زندان رجایی شهر آزاد میشود.
متاسفانه در زمان بازداشت و زندان آقای لهراسبی رسانه‌ها مثل امروز فعالیت نمی‌کردند و فضای مجازی و اینترنتی هم نبود که مردم بخواهند صدای مظلومیتش باشند و به همین خاطر کمتر کسی این عزیزان قهرمان وطن را می‌شناسد که بخواهد ازشون یاد کنند.
مهرداد میگوید : جوانی مرا لای دیوارهای زندان له کردند. بیماری امانم بریده، موهایم ریخته و پاهایم ناتوان است.
به من نظر من اگر قرار است به خبر آسیب دیدگان پرداخته شود باید به خبر آقای لهراسبی هم پرداخته شود زیرا ایشان یک زندانی سیاسی بوده که بخاطر شرایط سخت نگهداری در زندان آسیب‌های جدی دیده است.
چند روز پیش با آقای لهراسبی صحبت می‌کردم و بهم گفت!
مسعود!! من حاضر بودم با تیر بهم شلیک می‌کردند و کشته می‌شدم و یکی از چشمانم را از دست میدادم ولی ۹ سال از عمرم را در انفرادی، زندان اوین و زندان رجایی سپری نمی‌کردم که آخرش بخاطر مریضی روی ویلچر بشینم.
بهتره تا دیر نشده با هم مهربان باشیم، هوای یکدیگر را داشته باشیم و از بالا به پایین به یکدیگر نگاه نکنیم. وقتی ما خودمان ، خودمان را تفکیک کنیم و بین آسیب دیدگان، زندانی سیاسی و جانباختگان راه آزادی فرق بگذاریم و مرز بندی کنیم هرگز رنگ آزادی وطن و طعم شیرین اتحاد را نخواهیم چشید.
به یاد مهرداد لهراسبی ها باشیم و در کنارشان باشیم.»
از اینستاگرام مسعود علیزاده
#مهرداد_لهراسبی #کوی_دانشگاه_۷۸
@raadiofarhang
مهرداد لهراسبی از زندانیان سیاسی کوی دانشگاه در سال ۷۸ است که در جمع دانشجویان روز ۱۸ تیر جلوی دانشگاه تهران سخنرانی میکند و سریعاً توسط لباس شخصی ها بازداشت میشود. لهراسبی در زمان بازداشت مورد ضرب و شتم شدید قرار می‌گیرد و از ناحیه سر، صورت و دست مورد آسیب جدی قرار میگرد و حدود ۶ ماه را در سلول های سرد و تاریک انفرادی سپری میکند.
قاضی حقانی ریاست شعبه ششم دادگاه انقلاب، مهرداد لهراسبی را به دلیل ایجاد تشویش و تحریک دانشجویان برای اغتشاش در دانشگاه به اشد مجازات یعنی اعدام محکوم کرده بود. ولی بعد از گذشت یک سال در اثر فشارهای بین‌المللی و رسانه‌ای، حکم اعدام او و سه دانشجوی بازداشتی دیگر، در دادگاه تجدید نظر به پانزده سال حبس تخفیف پیدا کرد.
مهرداد درباره وضعیت سخت و دردآور خود در بند ۲۰۹ اوین میگوید:
در آن چهار ماه مرتب مرا برای بازجویی می‌بردند. وقتی هم در سلول انفرادی بودم، با پخش مداوم قرآن و اذان با صدای بلند و لامپ‌های پروژکتوری که ۲۴ ساعته در سلول من و دیگر زندانیان روشن بود، آزارمان می‌دانند. در زمان بازجویی هم وقتی دیدند اطلاعاتم به دردشان نمی‌خورد، با اجبار من به حرکت بشین‌پاشو یا کلاغ‌پر رفتن مرا شکنجه می‌دادند. چون می‌دانستند پاهایم آسیب دیده است.
مهرداد لهراسبی حدود ۳ سال در زندان اوین حبس خود را سپری میکند و بعد به دستور سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران به بند مجرمان خطرناک و اعدامی زندان رجایی شهر کرج تبعید میشود و در همان زندان مخوف به چندین بیماری مبتلا میشود و روزهای بسیار سختی را سپری میکند.
لهراسبی بخاطر خوابیدن ۵ سال در کف سالن زندان رجایی شهر دچار آرتروز شدید و زانو درد میشود، زیرا زندانیان سابقه دار اجازه خوابیدن روی تخت را به او و دیگر زندانیان سیاسی را نمیدهند.خوشبختانه آقای لهراسبی بعد از تحمل ۹ سال زندان ( سه سال اوین و پنج سال رجایی شهر کرج ) در سال ۱۳۸۷ با انواع بیماری ها از زندان رجایی شهر آزاد میشود.
متاسفانه در زمان بازداشت و زندان آقای لهراسبی رسانه‌ها مثل امروز فعالیت نمی‌کردند و فضای مجازی و اینترنتی هم نبود که مردم بخواهند صدای مظلومیتش باشند و به همین خاطر کمتر کسی این عزیزان قهرمان وطن را می‌شناسد که بخواهد ازشون یاد کنند.
مهرداد میگوید : جوانی مرا لای دیوارهای زندان له کردند. بیماری امانم بریده، موهایم ریخته و پاهایم ناتوان است.
به من نظر من اگر قرار است به خبر آسیب دیدگان پرداخته شود باید به خبر آقای لهراسبی هم پرداخته شود زیرا ایشان یک زندانی سیاسی بوده که بخاطر شرایط سخت نگهداری در زندان آسیب‌های جدی دیده است.
چند روز پیش با آقای لهراسبی صحبت می‌کردم و بهم گفت!
مسعود!! من حاضر بودم با تیر بهم شلیک می‌کردند و کشته می‌شدم و یکی از چشمانم را از دست میدادم ولی ۹ سال از عمرم را در انفرادی، زندان اوین و زندان رجایی سپری نمی‌کردم که آخرش بخاطر مریضی روی ویلچر بشینم.
بهتره تا دیر نشده با هم مهربان باشیم، هوای یکدیگر را داشته باشیم و از بالا به پایین به یکدیگر نگاه نکنیم. وقتی ما خودمان ، خودمان را تفکیک کنیم و بین آسیب دیدگان، زندانی سیاسی و جانباختگان راه آزادی فرق بگذاریم و مرز بندی کنیم هرگز رنگ آزادی وطن و طعم شیرین اتحاد را نخواهیم چشید.
به یاد مهرداد لهراسبی ها باشیم و در کنارشان باشیم.»
از اینستاگرام مسعود علیزاده
#مهرداد_لهراسبی #کوی_دانشگاه_۷۸
@raadiofarhang
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حسین رونقی فعال سیاسی و زندانی سیاسی سیاسی سابق با انتشار ویدیویی از تهدید خود توسط مزدوران امنیتی جمهوری اسلامی خبر داد
ادامه خبر👇👇👇
@raadiofarhang
ادامه خبر👇👇👇
@raadiofarhang
رادیو فرهنگ گوتنبرگ
حسین رونقی فعال سیاسی و زندانی سیاسی سیاسی سابق با انتشار ویدیویی از تهدید خود توسط مزدوران امنیتی جمهوری اسلامی خبر داد ادامه خبر👇👇👇 @raadiofarhang
وی با انتشار این ویدیو نوشته است:
ما را ز سر بریده می‌ترسانی؟
ما گر ز سر بریده می‌ترسیدیم،
در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم.
در روزهای اخیر، نیروهای امنیتی و حکومتی با تعدادی از فعالان، زندانیان سابق و خانواده‌های دادخواه تماس‌هایی با هدف وادار کردن آنان به سکوت برقرار کرده‌اند. برخی از این تماس‌ها و پیام‌ها همراه با تهدید، حتی تهدید به مرگ، بوده است.
با این فشارها و تهدیدها نه از ایران می‌رویم،
نه عقب‌نشینی می‌کنیم،
و نه سکوت پیشه می‌کنیم.
نمونه‌ای از این تماس‌ها که در آن فرد تماس‌گیرنده با تهدید به حضور بر بالای سرم و تلاش برای ایجاد رعب و وحشت، سعی در مرعوب ساختن و ساکت کردنم دارد. این اقدامات نه تنها تاثیری در اراده و باور ما ندارد، بلکه عزم ما را برای ادامه راهی که انتخاب کرده‌ایم، استوارتر می‌سازد. از این تهدیدها نباید بترسیم؛ چرا که سکوت در برابر ظلم، خیانتی است نه تنها به خودمان، بلکه به تمامی افرادی که برای عدالت، آزادی و حقوق انسانی ایستاده‌اند. این گونه تهدیدها هرگز نمی‌تواند صدای حق‌طلبی ما را خاموش کند و ما در این مسیر با تمام توان و بدون هراس ادامه خواهیم داد.
@raadiofarhang
ما را ز سر بریده می‌ترسانی؟
ما گر ز سر بریده می‌ترسیدیم،
در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم.
در روزهای اخیر، نیروهای امنیتی و حکومتی با تعدادی از فعالان، زندانیان سابق و خانواده‌های دادخواه تماس‌هایی با هدف وادار کردن آنان به سکوت برقرار کرده‌اند. برخی از این تماس‌ها و پیام‌ها همراه با تهدید، حتی تهدید به مرگ، بوده است.
با این فشارها و تهدیدها نه از ایران می‌رویم،
نه عقب‌نشینی می‌کنیم،
و نه سکوت پیشه می‌کنیم.
نمونه‌ای از این تماس‌ها که در آن فرد تماس‌گیرنده با تهدید به حضور بر بالای سرم و تلاش برای ایجاد رعب و وحشت، سعی در مرعوب ساختن و ساکت کردنم دارد. این اقدامات نه تنها تاثیری در اراده و باور ما ندارد، بلکه عزم ما را برای ادامه راهی که انتخاب کرده‌ایم، استوارتر می‌سازد. از این تهدیدها نباید بترسیم؛ چرا که سکوت در برابر ظلم، خیانتی است نه تنها به خودمان، بلکه به تمامی افرادی که برای عدالت، آزادی و حقوق انسانی ایستاده‌اند. این گونه تهدیدها هرگز نمی‌تواند صدای حق‌طلبی ما را خاموش کند و ما در این مسیر با تمام توان و بدون هراس ادامه خواهیم داد.
@raadiofarhang
رادیو فرهنگ گوتنبرگ
امروز تولد محمدمهدی عسکری، یکی از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است، ادامه خبر👇👇👇👇 @raadiofarhang
مهدیه خواهر او ضمن انتشار ویدیویی از آخرین تولد او چند روز پیش از جان‌باختنش، چنین نوشته است؛
«تولدت مبارک پشت و پناهم
کوهم
غرورم
شیر مردم
همه کسم
رفیقم
داداشم
تتغاری
خودتم میدونی که همه اینا بودی برام حتی بیشتر
خیلی سخته تو یه روز این همه ادمو از دست بدی ومحکوم باشی به ادامه به کم نیاوردن به تحمل این زندگی که یه روز خوش ندیدیم به چشممون میدونم کنارمی میدونم هوامو داری درست مثل وقتی که بودی الانم هستی اما الان جات خیلی بهتره خدا اغوشت گرفته و هواتو داره مادر قشنگم»
- محمدمهدی عسکری که متولد ۲۷ شهریور ۸۱ بود، در روز ۳۰ شهريور ماه ۱۴۰۱ (سه روز پس از تولد ۲۰ سالگی‌اش) مقابل کلانتری یازده گرمسار، در وسط خیابان با شلیک مستقیم گلوله به سرش توسط نیروهای حکومتی به قتل رسید.
محمدمهدی عسکری کارگری بود که در شرکت معدن املاح کار می‌کرد و کفالت مادرش را بر عهده داشت و نان‌آور خانواده بود.
ویدیویی از لحظه تیر خوردن و کشته‌شدن محمدمهدی موجود است که قبلا منتشر کرده‌ایم. جمهوری اسلامی بارها ادعا کرده است که در سرکوب انقلاب مردم از سلاح استفاده نکرده است، اما علاوه بر مردمی که کف خیابان شاهد بودند، ویدیوهای بسیاری از آن زمان وجود دارد.
محمد مهدی مثل بسیاری از مردم ایران که از فقر، فساد، گرانی، بی‌عدالتی و جنایت به ستوه آمده‌اند در جریان انقلاب مردمی به خیابان رفته بود، او مسلح نبود، اما توسط نیروهای مسلح حکومتی کشته شد.
یادش گرامی باد
@raadiofarhang
«تولدت مبارک پشت و پناهم
کوهم
غرورم
شیر مردم
همه کسم
رفیقم
داداشم
تتغاری
خودتم میدونی که همه اینا بودی برام حتی بیشتر
خیلی سخته تو یه روز این همه ادمو از دست بدی ومحکوم باشی به ادامه به کم نیاوردن به تحمل این زندگی که یه روز خوش ندیدیم به چشممون میدونم کنارمی میدونم هوامو داری درست مثل وقتی که بودی الانم هستی اما الان جات خیلی بهتره خدا اغوشت گرفته و هواتو داره مادر قشنگم»
- محمدمهدی عسکری که متولد ۲۷ شهریور ۸۱ بود، در روز ۳۰ شهريور ماه ۱۴۰۱ (سه روز پس از تولد ۲۰ سالگی‌اش) مقابل کلانتری یازده گرمسار، در وسط خیابان با شلیک مستقیم گلوله به سرش توسط نیروهای حکومتی به قتل رسید.
محمدمهدی عسکری کارگری بود که در شرکت معدن املاح کار می‌کرد و کفالت مادرش را بر عهده داشت و نان‌آور خانواده بود.
ویدیویی از لحظه تیر خوردن و کشته‌شدن محمدمهدی موجود است که قبلا منتشر کرده‌ایم. جمهوری اسلامی بارها ادعا کرده است که در سرکوب انقلاب مردم از سلاح استفاده نکرده است، اما علاوه بر مردمی که کف خیابان شاهد بودند، ویدیوهای بسیاری از آن زمان وجود دارد.
محمد مهدی مثل بسیاری از مردم ایران که از فقر، فساد، گرانی، بی‌عدالتی و جنایت به ستوه آمده‌اند در جریان انقلاب مردمی به خیابان رفته بود، او مسلح نبود، اما توسط نیروهای مسلح حکومتی کشته شد.
یادش گرامی باد
@raadiofarhang
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آرش صادقی: یاد مهسا در فریادهای ما جاری است و خاموش نخواهد شد
آرش صادقی، فعال مدنی و زندانی سابق سیاسی که سالهای جوانی خود را در زندانهای جمهوری اسلامی سپری کرد، پیامی در سالگرد نخستین روزهای قتل حکومتی «ژینامهسا امینی» و جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» منتشر کرد. او در بخشی از پیام خود میگوید؛
راهی که آغاز کرده‌ایم، راهی طولانی و پر از چالش است، اما فراموش نکنیم که ما وارثان امید هستیم. امید به فردایی بهتر، امید به آینده‌ای که در آن هیچ کس به خاطر جنسیت، هویت یا عقایدش سرکوب و تحقیر نشود.
مهسا یاد تو و صدای تو در فریادهای همه ما جاری است. این صدا خاموش نخواهد شد. مهسا جان، یادت گرامی و راهت پر رهرو باد.
@raadiofarhang
آرش صادقی، فعال مدنی و زندانی سابق سیاسی که سالهای جوانی خود را در زندانهای جمهوری اسلامی سپری کرد، پیامی در سالگرد نخستین روزهای قتل حکومتی «ژینامهسا امینی» و جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» منتشر کرد. او در بخشی از پیام خود میگوید؛
راهی که آغاز کرده‌ایم، راهی طولانی و پر از چالش است، اما فراموش نکنیم که ما وارثان امید هستیم. امید به فردایی بهتر، امید به آینده‌ای که در آن هیچ کس به خاطر جنسیت، هویت یا عقایدش سرکوب و تحقیر نشود.
مهسا یاد تو و صدای تو در فریادهای همه ما جاری است. این صدا خاموش نخواهد شد. مهسا جان، یادت گرامی و راهت پر رهرو باد.
@raadiofarhang
فرهاد محمودی، برادر جاویدنام فریدون محمودی، ضمن انتشار این عکس، نوشت:
«همین ساعت‌ها بود، دوسال پیش که با برادرم فریدون حرف زدم،خیلی عصبانی بود بخاطر کشته شدن ژینا، گفت که فردا(۲۸شهریور) میره تا به اعتراضات در شهر سقز بپیونده.
او ۲۸ شهریور برای همیشه رفت و نامش در تاریخ ثبت شد. دوسال پیش از فردا(۲۸شهریور) جنایت‌های گسترده‌ای توسط ج اسلامی رقم می‌خورد و جان خیلی از عزیزان را در سرتاسر ایران می‌گیرد. یاد همه عزیزان گرامی، راهشان ادامه دارد.
@raadiofarhang
«همین ساعت‌ها بود، دوسال پیش که با برادرم فریدون حرف زدم،خیلی عصبانی بود بخاطر کشته شدن ژینا، گفت که فردا(۲۸شهریور) میره تا به اعتراضات در شهر سقز بپیونده.
او ۲۸ شهریور برای همیشه رفت و نامش در تاریخ ثبت شد. دوسال پیش از فردا(۲۸شهریور) جنایت‌های گسترده‌ای توسط ج اسلامی رقم می‌خورد و جان خیلی از عزیزان را در سرتاسر ایران می‌گیرد. یاد همه عزیزان گرامی، راهشان ادامه دارد.
@raadiofarhang
احمد حسن‌زاده پدر محمد حسن‌زاده از جانباختگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی با تودیع قرار وثیقه آزاد شد
روز سه‌شنبه ٢٧ شهریور ١٤٠٣، احمد حسن‌زاده پدر محمد حسن‌زاده از جانباختگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی با تودیع قرار وثیقه از زندان بوکان آزاد شد.
@raadiofarhang
روز سه‌شنبه ٢٧ شهریور ١٤٠٣، احمد حسن‌زاده پدر محمد حسن‌زاده از جانباختگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی با تودیع قرار وثیقه از زندان بوکان آزاد شد.
@raadiofarhang
همزمان با دومین سالگرد کشته شدن مهسا ژینا امینی در بازداشت گشت ارشاد، بهاره هدایت، فعال و زندانی سیاسی، در مصاحبه با نشریه فرانسوی «فیگارو» گفت زنان در ایران «حاضرند بمیرند ولی حجاب نپوشند».
او در این مصاحبه که روز ۲۵ شهریور در فیگارو منتشر شد، تاکید کرد چیزی که پیش از همه برایش جالب است این است که بحث حجاب دیگر قابل مذاکره نیست و دختران «نسل زد» می‌خواهند خودشان انتخاب کنند و با غریزه زندگی کنند، نه با محدودیت.
این کنشگر سیاسی که در حال حاضر در مرخصی بیماری به سر می‌برد، در پاسخ به این پرسش که چگونه می‌توان نافرمانی ادامه‌دار زنان ایرانی را با وجود سرکوب حکومت توضیح داد، گفت دختران نسل زد اعتماد به نفس باورنکردنی دارند و نافرمان‌اند.
به گفته او، این نسل از هیچ شکلی از اقتدار را به رسمیت نمی‌شناسد و اگر چیزی را دوست نداشته باشد، آن را کاملا رد میکند.
او در ادامه اظهاراتش، حجاب اجباری را در مرکز بحث نسل جدید جوانان در ایران توصیف کرد و گفت این نسل مبارزه با حجاب اجباری را به مبارزه علیه ساختار جمهوری اسلامی پیوند می‌زند: «دو مبارزه جدایی‌ناپذیر مانند دوقلوهای به هم چسبیده.»
@raadiofarhang
او در این مصاحبه که روز ۲۵ شهریور در فیگارو منتشر شد، تاکید کرد چیزی که پیش از همه برایش جالب است این است که بحث حجاب دیگر قابل مذاکره نیست و دختران «نسل زد» می‌خواهند خودشان انتخاب کنند و با غریزه زندگی کنند، نه با محدودیت.
این کنشگر سیاسی که در حال حاضر در مرخصی بیماری به سر می‌برد، در پاسخ به این پرسش که چگونه می‌توان نافرمانی ادامه‌دار زنان ایرانی را با وجود سرکوب حکومت توضیح داد، گفت دختران نسل زد اعتماد به نفس باورنکردنی دارند و نافرمان‌اند.
به گفته او، این نسل از هیچ شکلی از اقتدار را به رسمیت نمی‌شناسد و اگر چیزی را دوست نداشته باشد، آن را کاملا رد میکند.
او در ادامه اظهاراتش، حجاب اجباری را در مرکز بحث نسل جدید جوانان در ایران توصیف کرد و گفت این نسل مبارزه با حجاب اجباری را به مبارزه علیه ساختار جمهوری اسلامی پیوند می‌زند: «دو مبارزه جدایی‌ناپذیر مانند دوقلوهای به هم چسبیده.»
@raadiofarhang
پریسا صالحی، روزنامه‌نگار، از آزادی خود از زندان کچویی کرج خبر داد.
خانم صالحی نوشت: «شش روز قبل از موعد اعلامی پایان حبس، از زندان کچویی کرج آزاد شدم.»
دادگاه انقلاب کرج بهمن‌ماه سال گذشته خانم صالحی را به یک سال حبس، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی و دو سال تبعید به زنجان محکوم کرد.
این حکم در دادگاه تجدید نظر به پنج ماه حبس کاهش پیدا کرد.
خانم صالحی نوشت: «شش روز قبل از موعد اعلامی پایان حبس، از زندان کچویی کرج آزاد شدم.»
دادگاه انقلاب کرج بهمن‌ماه سال گذشته خانم صالحی را به یک سال حبس، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی و دو سال تبعید به زنجان محکوم کرد.
این حکم در دادگاه تجدید نظر به پنج ماه حبس کاهش پیدا کرد.
تصاویری از آزادی احمد حسن زاده
عصر سه شنبه ۲۷ شهریور ماه، احمد حسن زاده، پدرمحمد حسن زاده جانباخته جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، آزاد شد. آقای حسن زاده در آستانه سالگرد جانباختن ژینا/مهسا امینی به ستاد خبری اداره اطلاعات شهر بوکان احضار و پس از بازداشت به مکان نامعلومی منتقل شد.
@raadiofarhang
عصر سه شنبه ۲۷ شهریور ماه، احمد حسن زاده، پدرمحمد حسن زاده جانباخته جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، آزاد شد. آقای حسن زاده در آستانه سالگرد جانباختن ژینا/مهسا امینی به ستاد خبری اداره اطلاعات شهر بوکان احضار و پس از بازداشت به مکان نامعلومی منتقل شد.
@raadiofarhang
بازداشت سینا محمدی دانشجوی دانشگاه کُردستان
#سینا_محمدی شهروند کُرد اهل بخش بلبان‌آباد شهرستان دهگلان و دانشجوی دانشگاه #کُردستان با توسل به خشونت توسط نیروهای اداره اطلاعات این شهر بازداشت شد.
ساعت ۴ بامداد روز چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ نیروهای اداره اطلاعات با هجوم به منزل خانوادگی سینا محمدی در شهر بلبان‌آباد با توسل به خشونت و ضرب و شتم فیزیکی وی را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند.
سینا محمدی ۲۴ ساله، دانشجوی رشته جامعه شناسی دانشگاه کُردستان در شهر سنندج می‌باشد.
اطلاع دقیقی از دلایل بازداشت، اتهامات وارده و محل نگهداری سینا محمدی در دسترس نیست.
كانون حقوق بشر ايران
#سینا_محمدی شهروند کُرد اهل بخش بلبان‌آباد شهرستان دهگلان و دانشجوی دانشگاه #کُردستان با توسل به خشونت توسط نیروهای اداره اطلاعات این شهر بازداشت شد.
ساعت ۴ بامداد روز چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ نیروهای اداره اطلاعات با هجوم به منزل خانوادگی سینا محمدی در شهر بلبان‌آباد با توسل به خشونت و ضرب و شتم فیزیکی وی را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کرده‌اند.
سینا محمدی ۲۴ ساله، دانشجوی رشته جامعه شناسی دانشگاه کُردستان در شهر سنندج می‌باشد.
اطلاع دقیقی از دلایل بازداشت، اتهامات وارده و محل نگهداری سینا محمدی در دسترس نیست.
كانون حقوق بشر ايران
زندانیان سیاسی بهروز احسانی و مهدی حسنی به اعدام محکوم شدند
▪️قضاییه حکومتی دو زندانی سیاسی بهروز احسانی و مهدی حسنی را محکوم به اعدام کرد. این حکم که به وکیل این زندانیان ابلاغ شده توسط قاضی جنایتکار «ایمان افشاری» رئیس شعبه ۲۶ بیدادگاه انقلاب تهران صادر شده است. این دو زندانی سیاسی به اتهام «بغی، محاربه و افساد فی الارض، عضویت در مجاهدین، جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی شده و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» محکوم به اعدام شده‌اند.
▪️زندانی سیاسی بهروز احسانی ۶۹ ساله، روز ۱۵ آذرماه ۱۴۰۱ در تهران دستگیر و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات (بند ۲۰۹ اوین) منتقل شد و زیر شکنجه قرار گرفت. وی در حال حاضر در بند۴ زندان اوین به‌سر می‌برد.
▪️مهدی حسنی ۴۸ساله ۲۰شهریور ۱۴۰۱ در زنجان دستگیر و به بند ۲۰۹ اوین منتقل و زیر شکنجه‌های فیزیکی و روانی قرار گرفت. او هم‌اکنون در بند ۸ زندان اوین محبوس است.
▪️قضاییه حکومتی دو زندانی سیاسی بهروز احسانی و مهدی حسنی را محکوم به اعدام کرد. این حکم که به وکیل این زندانیان ابلاغ شده توسط قاضی جنایتکار «ایمان افشاری» رئیس شعبه ۲۶ بیدادگاه انقلاب تهران صادر شده است. این دو زندانی سیاسی به اتهام «بغی، محاربه و افساد فی الارض، عضویت در مجاهدین، جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی شده و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» محکوم به اعدام شده‌اند.
▪️زندانی سیاسی بهروز احسانی ۶۹ ساله، روز ۱۵ آذرماه ۱۴۰۱ در تهران دستگیر و به بازداشتگاه وزارت اطلاعات (بند ۲۰۹ اوین) منتقل شد و زیر شکنجه قرار گرفت. وی در حال حاضر در بند۴ زندان اوین به‌سر می‌برد.
▪️مهدی حسنی ۴۸ساله ۲۰شهریور ۱۴۰۱ در زنجان دستگیر و به بند ۲۰۹ اوین منتقل و زیر شکنجه‌های فیزیکی و روانی قرار گرفت. او هم‌اکنون در بند ۸ زندان اوین محبوس است.