#کهن_الگو
#دیمیتر #پرسفون
قوی سیاه در سال ۲۰۱۰ به کارگردانی دارن آرونوفسکی و بازی ناتالی پورتمن در نقش یک بالرین به نام نینا سیرز به اکران درآمد. نینای ۲۸ ساله با مادرش زندگی می کند و در صدد است تا نقش اول یک نمایش به نام دریاچه قو اثر چایکوفسکی را به دست آورد. داستان این فیلم روایت تحول زنان برای این همان شدن با همه جنبه های زنانگی و شکفتن جنبه های مغفول روان زنانه است. آنچه نینا برای به دست آوردن نقش قوی سیاه تجربه می کند فرایند دردناک بلوغ است.
#یونگ می گوید هیچ آگاه شدنی بدون درد نیست و نینا قرار است با آماده شدن برای نقش قوی سیاه به خودش، آگاهی یابد.
شخصیت نینا و مادرش (با بازی باربارا هرشی) به لحاظ کهن الگویی قابل تحلیل است و این دو الگوی دیمیتر-پرسفونه، مادر قوی و کنترل گر و دختر خوب و مطیع را تکرار می کنند. مادر نینا که او هم یک بالرین بوده است و مجبور شده به خاطر خانواده از علاقه خودش بگذرد، زنی است که می خواهد از طریق دخترش بخش نزیسته خودش را زندگی کند. او مبتلا به سایه های کهن الگوی دیمیتر است و به یک مادر کنترل گر تبدیل شده و چنانچه در فیلم مشهود است مدیریت زندگی و برنامه های او را به دست گرفته و با وجودی که نینا ۲۸ سال دارد هنوز با او همچون دختر کوچولوی شکننده ای رفتار می کند. نینا نیز کاملاً با پرسفونه معصوم و البته افسرده هماهنگ است. ولی برای اینکه بتواند نقش قوی سیاه یا زن اغواگر را ایفا کند به ناچار باید تمایلات آفرودیتی و شور زنانگی و همه جنبه های سرکوب شده وجودش را هشیار سازد.
پرسفونه از سایر کهن الگوهای زنانه محوتر است. انفعال، انعطاف، پذیرا و مطیع بودن از بارزترین ویژگی های این کهن الگوست. یک زن پرسفونه ای می تواند بسیار بی انگیزه باشد و همواره برای تغییر و تحول نیازمند شخص دیگری است. چنانچه در این فیلم توماس معلم و کارگردان نمایش (ونسان کسل) نینا را برای تجربه ای متفاوت از خود آماده کرد.
در قوی سیاه نینا با همین جنبه های کهن الگوی پرسفونه هماهنگ است. در فیلم می بینیم که بالرین شدن آرزوی تحقق نیافته مادر اوست. مادر نینا، زنی بسیار دلواپس است. اضطراب روان رنجورانه ای که به دختر خود نیز منتقل کرده است. او از دختر خود مانند عروسکی شکننده مراقبت می کند و بر تمام رفتارهای او نظارت دارد. تسلیم پذیری و احتیاط را در او تشویق می کند و از او می خواهد تا همچون یک قوی سفید و پاک باقی بماند و نینا را تشویق می کند تا طبیعی ترین احساسات و غرایز خود را سرکوب کند.
اگر فیلم را دیده باشید و دکور و نمای اتاق نینا با رنگ صورتی و عروسکهایش که همه جا قرار دارد، در خاطرتان مانده باشد، تایید می کنید که این سبک زندگی برای زنی ۲۸ ساله چقدر کودکانه است. زنان دیمیتری هنگامی که به سایه های کهن الگوی خود مبتلا می شوند، در نقش حامی منفی فرو رفته و از استقلال و بی نیازی فرزندان خود هراسان می شوند. اتاق صورتی رنگ نینا ناظر بر همین حالت بیمارگونه زنی است که از فرزند خود کسب هویت می کند و بزرگ شدن و خودکفایی او را با فروپاشی خود برابر می داند.
مشکل نینا زمانی آغاز می شود که معلم باله اش اعلام می کند در نمایش دریاچه قو می خواهد هر دو نقش قوی سیاه و سفید را به یک نفر بسپارد. نینا که برای نقش قوی سفید و نشان دادن معصومیت او بسیار مناسب است، برای ایفای نقش قوی سیاه بیش از حد معصوم است و اگر نتواند به نحوی که مدیر شرکت را راضی کند از پس ایفای نقش قوی سیاه برآید، شانس به دست آوردن نقش را از دست می دهد. نینا برای به دست آوردن این نقش است که مجبور می شود با دو رقیب مواجه شود. در بیرون او باید با با لی لی (میلا کونیس) که اغوا و جذبه قوی سیاه را دارد برای نقش قوی سیاه بجنگد. اما رقیب نیرومندتر او شخصیت سرکوب شده و تمایلات انکارشده ای است که در لایه زیرین روانش از یاد رفته است. نینا برای مواجه شدن با این رقیب توانمند که سالها در تاریکترین جای وجودش زیسته است باید بتواند از سد مادرش بگذرد. در بسیاری از اسطوره های جهان و نیز قصه ها و داستان های کهن (مانند افسانه جام، جوذر مصری در هزار و یک شب و رستم در خوان سوم) بن مایه ای تکرار شونده وجود دارد که قهرمان داستان باید بتواند از مادرش یا چیزی که او را نمادین می کند، بگذرد و به استقلال برسد. نینا اینک به بزرگترین چالش زندگی خود رسیده است. او یا باید در اتاق صورتی رنگش زندگی کند و شبها مادرش دستکش سفیدی به دست او کند و جعبه موسیقی اش را برایش کوک کند و یا اینکه باید بتواند در مقام زنی بالغ و انسانی بزرگسال، خودش زندگی خودش را مدیریت کند.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ
@qodrattaqeer
ادامه👇👇👇
#دیمیتر #پرسفون
قوی سیاه در سال ۲۰۱۰ به کارگردانی دارن آرونوفسکی و بازی ناتالی پورتمن در نقش یک بالرین به نام نینا سیرز به اکران درآمد. نینای ۲۸ ساله با مادرش زندگی می کند و در صدد است تا نقش اول یک نمایش به نام دریاچه قو اثر چایکوفسکی را به دست آورد. داستان این فیلم روایت تحول زنان برای این همان شدن با همه جنبه های زنانگی و شکفتن جنبه های مغفول روان زنانه است. آنچه نینا برای به دست آوردن نقش قوی سیاه تجربه می کند فرایند دردناک بلوغ است.
#یونگ می گوید هیچ آگاه شدنی بدون درد نیست و نینا قرار است با آماده شدن برای نقش قوی سیاه به خودش، آگاهی یابد.
شخصیت نینا و مادرش (با بازی باربارا هرشی) به لحاظ کهن الگویی قابل تحلیل است و این دو الگوی دیمیتر-پرسفونه، مادر قوی و کنترل گر و دختر خوب و مطیع را تکرار می کنند. مادر نینا که او هم یک بالرین بوده است و مجبور شده به خاطر خانواده از علاقه خودش بگذرد، زنی است که می خواهد از طریق دخترش بخش نزیسته خودش را زندگی کند. او مبتلا به سایه های کهن الگوی دیمیتر است و به یک مادر کنترل گر تبدیل شده و چنانچه در فیلم مشهود است مدیریت زندگی و برنامه های او را به دست گرفته و با وجودی که نینا ۲۸ سال دارد هنوز با او همچون دختر کوچولوی شکننده ای رفتار می کند. نینا نیز کاملاً با پرسفونه معصوم و البته افسرده هماهنگ است. ولی برای اینکه بتواند نقش قوی سیاه یا زن اغواگر را ایفا کند به ناچار باید تمایلات آفرودیتی و شور زنانگی و همه جنبه های سرکوب شده وجودش را هشیار سازد.
پرسفونه از سایر کهن الگوهای زنانه محوتر است. انفعال، انعطاف، پذیرا و مطیع بودن از بارزترین ویژگی های این کهن الگوست. یک زن پرسفونه ای می تواند بسیار بی انگیزه باشد و همواره برای تغییر و تحول نیازمند شخص دیگری است. چنانچه در این فیلم توماس معلم و کارگردان نمایش (ونسان کسل) نینا را برای تجربه ای متفاوت از خود آماده کرد.
در قوی سیاه نینا با همین جنبه های کهن الگوی پرسفونه هماهنگ است. در فیلم می بینیم که بالرین شدن آرزوی تحقق نیافته مادر اوست. مادر نینا، زنی بسیار دلواپس است. اضطراب روان رنجورانه ای که به دختر خود نیز منتقل کرده است. او از دختر خود مانند عروسکی شکننده مراقبت می کند و بر تمام رفتارهای او نظارت دارد. تسلیم پذیری و احتیاط را در او تشویق می کند و از او می خواهد تا همچون یک قوی سفید و پاک باقی بماند و نینا را تشویق می کند تا طبیعی ترین احساسات و غرایز خود را سرکوب کند.
اگر فیلم را دیده باشید و دکور و نمای اتاق نینا با رنگ صورتی و عروسکهایش که همه جا قرار دارد، در خاطرتان مانده باشد، تایید می کنید که این سبک زندگی برای زنی ۲۸ ساله چقدر کودکانه است. زنان دیمیتری هنگامی که به سایه های کهن الگوی خود مبتلا می شوند، در نقش حامی منفی فرو رفته و از استقلال و بی نیازی فرزندان خود هراسان می شوند. اتاق صورتی رنگ نینا ناظر بر همین حالت بیمارگونه زنی است که از فرزند خود کسب هویت می کند و بزرگ شدن و خودکفایی او را با فروپاشی خود برابر می داند.
مشکل نینا زمانی آغاز می شود که معلم باله اش اعلام می کند در نمایش دریاچه قو می خواهد هر دو نقش قوی سیاه و سفید را به یک نفر بسپارد. نینا که برای نقش قوی سفید و نشان دادن معصومیت او بسیار مناسب است، برای ایفای نقش قوی سیاه بیش از حد معصوم است و اگر نتواند به نحوی که مدیر شرکت را راضی کند از پس ایفای نقش قوی سیاه برآید، شانس به دست آوردن نقش را از دست می دهد. نینا برای به دست آوردن این نقش است که مجبور می شود با دو رقیب مواجه شود. در بیرون او باید با با لی لی (میلا کونیس) که اغوا و جذبه قوی سیاه را دارد برای نقش قوی سیاه بجنگد. اما رقیب نیرومندتر او شخصیت سرکوب شده و تمایلات انکارشده ای است که در لایه زیرین روانش از یاد رفته است. نینا برای مواجه شدن با این رقیب توانمند که سالها در تاریکترین جای وجودش زیسته است باید بتواند از سد مادرش بگذرد. در بسیاری از اسطوره های جهان و نیز قصه ها و داستان های کهن (مانند افسانه جام، جوذر مصری در هزار و یک شب و رستم در خوان سوم) بن مایه ای تکرار شونده وجود دارد که قهرمان داستان باید بتواند از مادرش یا چیزی که او را نمادین می کند، بگذرد و به استقلال برسد. نینا اینک به بزرگترین چالش زندگی خود رسیده است. او یا باید در اتاق صورتی رنگش زندگی کند و شبها مادرش دستکش سفیدی به دست او کند و جعبه موسیقی اش را برایش کوک کند و یا اینکه باید بتواند در مقام زنی بالغ و انسانی بزرگسال، خودش زندگی خودش را مدیریت کند.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ
@qodrattaqeer
ادامه👇👇👇
قــدرت تــغــیــیــرر...
#کهن_الگو #دیمیتر #پرسفون قوی سیاه در سال ۲۰۱۰ به کارگردانی دارن آرونوفسکی و بازی ناتالی پورتمن در نقش یک بالرین به نام نینا سیرز به اکران درآمد. نینای ۲۸ ساله با مادرش زندگی می کند و در صدد است تا نقش اول یک نمایش به نام دریاچه قو اثر چایکوفسکی را به…
نقش قوی سیاه رفته رفته به سوهان روح نینا تبدیل می شود تا جایی که با خطر از دست دادن تعادل روحی خود مواجه می شود.
او برای پرهیز از شکست و جایگزین شدن با لیرلی در دریاچه قو دست به هر کاری میزند، از تمرینات شدید شبانهروزی گرفته تا استفاده از مواد مخدر و خودارضایی. او در توهماتش حتی با لی لی سکس می کند و سپس او را به قتل میرساند.
در واقع، نینا در ذهن خود دچار دگرگونی شدیدی میشود که او را از قوی سفید نجیب و معصوم و مطیع به قوی سیاه و عصاینگر تبدیل میکند. چیزی که برای ایفای نقش قوی سیاه به آن نیاز دارد.
از ویژگی های کهن الگوی #پرسفونه بی خبری زن از توانمندی ها و شور زنانگی اش است. این کهن الگو می تواند زن را در شرایط دوشیزگی (نه به لحاظ جسمی) نگاه دارد و زن نتواند جاذبه های جنسی اش را ظاهر سازد. نینا سرانجام در رویارویی با بخش خفته وجودش می تواند در مقابل مادرش بایستد.
یکی از مهمترین سکانسهای فیلم زمانی است که پرهای سیاه رنگ در پشت نینا شروع به در آمدن می کند. پرهایی که نمادی از همه غرایز و عواطف سرکوب شده ای است که اجازه زیستن نیافته اند، هنگامی که نینا تصمیم می گیرد قالب دخترکی ضعیف و شکننده را ترک کند در پشت او ظاهر می شوند.
نینا که به شدت در توهمات خود فرو رفته بود و در نبرد بی امان درونش غرق شده بود، در نهایت در نقش قوی سیاه به روی صحنه می رود. او به قیمتی گزاف در برابر خود به پیروزی می رسد و و در سکانس پایانی و به یاد ماندنی فیلم به معلمش که کارگردان نمایش هم بود، در حالیکه نیمه جان به نور خیره شده است، میگوید: «تجربه کردم. من کمال را تجربه کردم.»
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ
@qodrattaqeer
او برای پرهیز از شکست و جایگزین شدن با لیرلی در دریاچه قو دست به هر کاری میزند، از تمرینات شدید شبانهروزی گرفته تا استفاده از مواد مخدر و خودارضایی. او در توهماتش حتی با لی لی سکس می کند و سپس او را به قتل میرساند.
در واقع، نینا در ذهن خود دچار دگرگونی شدیدی میشود که او را از قوی سفید نجیب و معصوم و مطیع به قوی سیاه و عصاینگر تبدیل میکند. چیزی که برای ایفای نقش قوی سیاه به آن نیاز دارد.
از ویژگی های کهن الگوی #پرسفونه بی خبری زن از توانمندی ها و شور زنانگی اش است. این کهن الگو می تواند زن را در شرایط دوشیزگی (نه به لحاظ جسمی) نگاه دارد و زن نتواند جاذبه های جنسی اش را ظاهر سازد. نینا سرانجام در رویارویی با بخش خفته وجودش می تواند در مقابل مادرش بایستد.
یکی از مهمترین سکانسهای فیلم زمانی است که پرهای سیاه رنگ در پشت نینا شروع به در آمدن می کند. پرهایی که نمادی از همه غرایز و عواطف سرکوب شده ای است که اجازه زیستن نیافته اند، هنگامی که نینا تصمیم می گیرد قالب دخترکی ضعیف و شکننده را ترک کند در پشت او ظاهر می شوند.
نینا که به شدت در توهمات خود فرو رفته بود و در نبرد بی امان درونش غرق شده بود، در نهایت در نقش قوی سیاه به روی صحنه می رود. او به قیمتی گزاف در برابر خود به پیروزی می رسد و و در سکانس پایانی و به یاد ماندنی فیلم به معلمش که کارگردان نمایش هم بود، در حالیکه نیمه جان به نور خیره شده است، میگوید: «تجربه کردم. من کمال را تجربه کردم.»
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور
#یــونــگ
@qodrattaqeer
زیادی بها دادن اشتباه است
به هرکسی یا به هرچیزی
به هرکسی یا به هرچیزی
قــدرت تــغــیــیــرر... pinned «زیادی بها دادن اشتباه است به هرکسی یا به هرچیزی»
قــدرت تــغــیــیــرر...
رابطه
دوستان گرامی
اسم ایشون را کسی می داند؟
اگر پیج اصلیشون را دارید لطفا زیر پست قرار دهید ممنون. می شم
اسم ایشون را کسی می داند؟
اگر پیج اصلیشون را دارید لطفا زیر پست قرار دهید ممنون. می شم
فارغ از محتوای کلیپ که هم اشکالاتی و هم حرفهای خوبی دارد
نیاز به تحلیل بیشتره کلیپ را چند بار ببینید لطفا
به طور مثال
قهر کردن از مخربترین بازیهای روانی هست
و یک رفتار نشات گرفته از احساس غیر اصیل و از احساسات اخاذانه است.
همچنین از ویژگی مهر طلب هاست تا بگن حالا که اینقدر بدهستید و قدر من و نمی دونید من وجود گوهر بارم و ازتون دریغ می کنم
حالا دیگه آقا قهر کنه ؟؟؟
برابری ؟
اصلا اینجا موضوع برابری نیست
برابری خودش عامل بسیاری از جنگها و فتنه هاست.
نیاز به تحلیل بیشتره کلیپ را چند بار ببینید لطفا
به طور مثال
قهر کردن از مخربترین بازیهای روانی هست
و یک رفتار نشات گرفته از احساس غیر اصیل و از احساسات اخاذانه است.
همچنین از ویژگی مهر طلب هاست تا بگن حالا که اینقدر بدهستید و قدر من و نمی دونید من وجود گوهر بارم و ازتون دریغ می کنم
حالا دیگه آقا قهر کنه ؟؟؟
برابری ؟
اصلا اینجا موضوع برابری نیست
برابری خودش عامل بسیاری از جنگها و فتنه هاست.
امروز یک نفری گفت من سکوت می کنم
طرف مقابل هم گفت : نگو سکوت می کنم
بگو پاسخی ندارم که بدم
خیلی باحال بود
فکر نکنیم سکوت همیشه جوابه
بعضا نشانه ی فرار و انفعال و نداشتن توانایی حل مساله
و حق به جانب بودن کاذبه
سکوتی که توصیه می شه سکوت ذهنه وگرنه سکوت و نادیده گرفتن در روابط یک روش غیر متمدنانه برای تنبیه دیگران هست که هم نشانه ی مهرطلبی و قربانی شدن و همچنین آزارگری می باشد.
@qodrattaqeer
طرف مقابل هم گفت : نگو سکوت می کنم
بگو پاسخی ندارم که بدم
خیلی باحال بود
فکر نکنیم سکوت همیشه جوابه
بعضا نشانه ی فرار و انفعال و نداشتن توانایی حل مساله
و حق به جانب بودن کاذبه
سکوتی که توصیه می شه سکوت ذهنه وگرنه سکوت و نادیده گرفتن در روابط یک روش غیر متمدنانه برای تنبیه دیگران هست که هم نشانه ی مهرطلبی و قربانی شدن و همچنین آزارگری می باشد.
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر... pinned «امروز یک نفری گفت من سکوت می کنم طرف مقابل هم گفت : نگو سکوت می کنم بگو پاسخی ندارم که بدم خیلی باحال بود فکر نکنیم سکوت همیشه جوابه بعضا نشانه ی فرار و انفعال و نداشتن توانایی حل مساله و حق به جانب بودن کاذبه سکوتی که توصیه می شه سکوت ذهنه وگرنه سکوت…»
Forwarded from Mr.Romuz | حال خوب
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به نظرم حس قدرت خطرناکترین چیزیه که می شه به یک ادم داد
من خودم زمان مدرسه یک هفته مامور اب خوری بودم پشمای شمر ریخته بود
من خودم زمان مدرسه یک هفته مامور اب خوری بودم پشمای شمر ریخته بود
سلام دوستان وقتون بخیر خوب هستین انشالله امیدوارم اوقات خوبی را سپری کنید دوستان و استادان عزیز و بزگوار
دانش آموزی داریم بسیار بد دهن و بی ادب به طوریکه معلم دانش آموز فوق به طور مداوم از دست وی شکایت میکند . دانش آموز هیچگونه پند و اندرزی را نمیپذیرد و از مدیر مدرسه ترسی ندارد. خانواده دانش آموز فوق ، مدرسه را مقصر بی ادبی و بی تربیتی او میداند و بنا می دارد که در خانواده چنین موردی وجود ندارد و دانش آموز فوق دارای افت تحصیلی نیز می باشد.
توضیح دهید شما به عنوان یک روانشناس چه راه حلی برای رفع مشکل فوق ارائه میدهید.؟؟
دانش آموزی داریم بسیار بد دهن و بی ادب به طوریکه معلم دانش آموز فوق به طور مداوم از دست وی شکایت میکند . دانش آموز هیچگونه پند و اندرزی را نمیپذیرد و از مدیر مدرسه ترسی ندارد. خانواده دانش آموز فوق ، مدرسه را مقصر بی ادبی و بی تربیتی او میداند و بنا می دارد که در خانواده چنین موردی وجود ندارد و دانش آموز فوق دارای افت تحصیلی نیز می باشد.
توضیح دهید شما به عنوان یک روانشناس چه راه حلی برای رفع مشکل فوق ارائه میدهید.؟؟
قــدرت تــغــیــیــرر...
سلام دوستان وقتون بخیر خوب هستین انشالله امیدوارم اوقات خوبی را سپری کنید دوستان و استادان عزیز و بزگوار دانش آموزی داریم بسیار بد دهن و بی ادب به طوریکه معلم دانش آموز فوق به طور مداوم از دست وی شکایت میکند . دانش آموز هیچگونه پند و اندرزی را نمیپذیرد…
یکی از مسایلی که هنوز در مدارس ما وجود داره و از سیستم های آموزش و پرورشی دمده این هست که مربیان ، مراقبین ، معلمان و مدیر و مشاوران …. مدرسه کارشون شکایت کردن از دانش آموزان هست .
بعد انتظار دارند که والدین و مدیر و معلم و همه دست به دست هم بر علیه یک دانش اموز دبستانی یا نوجوان دبیرستانی بشن و با هم تبانی کنند تا تربیت بشه و مشکلش رفع بشه
بعد انتظار دارند که والدین و مدیر و معلم و همه دست به دست هم بر علیه یک دانش اموز دبستانی یا نوجوان دبیرستانی بشن و با هم تبانی کنند تا تربیت بشه و مشکلش رفع بشه
اولین سلسله جبالی که درهی محدود زندگی انسانی را احاطه میکند، افق دید اکثریت ساکنان این جهان است.
کالریج
@qodrattaqeer
کالریج
@qodrattaqeer
🔝چرا میترسیم از منطقه امن خودمون خارج بشیم؟
اگر اهل مطالعات روانشناختی باشید حتما عبارت منطقه امن ذهنی یا (Comfort Zone) به گوشتان خورده است. این منطقه، موقعیتی کاملا آشنا و پایدار برای فرد است که آرامشش بالا و استرسش کم است. شاید فکر کنید اینکه عالی است اما باید بگوییم که باوجود داشتن جنبههای مثبت شما را از ماجراجوییهای بسیاری محروم خواهد کرد و در دنیای امروز که مدام در حال گسترش و تغییر است، احتمالا فرصتهای زیادی را از دست داده و درجا خواهید زد.
با ماندن در منطقه امن، کمکم دچار احساسات منفی و کرختی میشوید. ممکن است فکر کنید که عرضهی انجام کاری را ندارید. نسبت به اتفاقات اطرافتان دچار شک و تردید میشوید چراکه میترسید آنها آرامش کنونی زندگیتان را از شما بگیرند و شاید بدترین اتفاقی که برای ذهن شما میافتد این باشد که اینطور فکر کنید که استعداد کافی برای رسیدن به هدفهایتان را ندارید و همین انگیزهی تلاش و پیشرفت را...
✅چگونه از منطقه امن ذهنی خود خارج
شویم؟
@qodrattaqeer
اگر اهل مطالعات روانشناختی باشید حتما عبارت منطقه امن ذهنی یا (Comfort Zone) به گوشتان خورده است. این منطقه، موقعیتی کاملا آشنا و پایدار برای فرد است که آرامشش بالا و استرسش کم است. شاید فکر کنید اینکه عالی است اما باید بگوییم که باوجود داشتن جنبههای مثبت شما را از ماجراجوییهای بسیاری محروم خواهد کرد و در دنیای امروز که مدام در حال گسترش و تغییر است، احتمالا فرصتهای زیادی را از دست داده و درجا خواهید زد.
با ماندن در منطقه امن، کمکم دچار احساسات منفی و کرختی میشوید. ممکن است فکر کنید که عرضهی انجام کاری را ندارید. نسبت به اتفاقات اطرافتان دچار شک و تردید میشوید چراکه میترسید آنها آرامش کنونی زندگیتان را از شما بگیرند و شاید بدترین اتفاقی که برای ذهن شما میافتد این باشد که اینطور فکر کنید که استعداد کافی برای رسیدن به هدفهایتان را ندارید و همین انگیزهی تلاش و پیشرفت را...
✅چگونه از منطقه امن ذهنی خود خارج
شویم؟
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
🔝چرا میترسیم از منطقه امن خودمون خارج بشیم؟ اگر اهل مطالعات روانشناختی باشید حتما عبارت منطقه امن ذهنی یا (Comfort Zone) به گوشتان خورده است. این منطقه، موقعیتی کاملا آشنا و پایدار برای فرد است که آرامشش بالا و استرسش کم است. شاید فکر کنید اینکه عالی است…
اگر از منطقه امن و راحت خودمان بیرون بیاییم چه مزایایی برای ما خواهد داشت؟
🔝• خودشکوفایی: این همان چیزی است که مازلو در آخرین قسمت هرم خود از آن یاد میکند یعنی نیاز به خودشکوفایی.
🔝• توسعهی ذهنیت رشد: این ذهنیت میگوید که انسان سقفی برای استعداد و توانایی قائل نیست و میتواند با یادگیری مداوم آنها را افزایش دهد و همواره در مسیر رشد باشد.
🔝• انعطافپذیر شدن: خروج از منطقه امن، ما را با استرسها و رنجهایی روبهرو میکند که گاهی ممکن است طاقتفرسا باشند. اما همین چالشها بهمرورزمان به ما یاد میدهند که چطور با هر شرایطی خودمان را وفق دهیم و مشکلاتمان را حل کنیم.
🔝• خود کارآمدی بیشتر: از دید آلبرت بندورا اعتقاد بر این است که ما توانایی لازم برای انجام اقدامات لازم جهت رسیدن به هدف دلخواهمان را داریم.
اکنون وقت آن رسیده است که بدانیم چگونه میتوانیم از این منطقه امن خارج شویم. ما در این مقاله چند راه مؤثر برای حرکت شما به سمت مسیرتان را معرفی میکنیم.
@qodrattaqeer
🔝• خودشکوفایی: این همان چیزی است که مازلو در آخرین قسمت هرم خود از آن یاد میکند یعنی نیاز به خودشکوفایی.
🔝• توسعهی ذهنیت رشد: این ذهنیت میگوید که انسان سقفی برای استعداد و توانایی قائل نیست و میتواند با یادگیری مداوم آنها را افزایش دهد و همواره در مسیر رشد باشد.
🔝• انعطافپذیر شدن: خروج از منطقه امن، ما را با استرسها و رنجهایی روبهرو میکند که گاهی ممکن است طاقتفرسا باشند. اما همین چالشها بهمرورزمان به ما یاد میدهند که چطور با هر شرایطی خودمان را وفق دهیم و مشکلاتمان را حل کنیم.
🔝• خود کارآمدی بیشتر: از دید آلبرت بندورا اعتقاد بر این است که ما توانایی لازم برای انجام اقدامات لازم جهت رسیدن به هدف دلخواهمان را داریم.
اکنون وقت آن رسیده است که بدانیم چگونه میتوانیم از این منطقه امن خارج شویم. ما در این مقاله چند راه مؤثر برای حرکت شما به سمت مسیرتان را معرفی میکنیم.
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
اگر از منطقه امن و راحت خودمان بیرون بیاییم چه مزایایی برای ما خواهد داشت؟ 🔝• خودشکوفایی: این همان چیزی است که مازلو در آخرین قسمت هرم خود از آن یاد میکند یعنی نیاز به خودشکوفایی. 🔝• توسعهی ذهنیت رشد: این ذهنیت میگوید که انسان سقفی برای استعداد و توانایی…
چگونه از منطقه امن ذهنی خود خارج شویم؟
۱ـ اهدافتان را مشخص کنید
میدانیم که زندگی بدون هدف هیچ معنایی ندارد و شاید یکی از دلایلی که شما هنوز در منطقه امن خودتان ماندهاید این است که تاکنون هیچ هدفی برای خود مشخص نکردهاید تا انگیزهی لازم برای رسیدن به آن را پیدا کنید.
فهرستی از اهداف کوتاهمدت و بلندمدت مرتبط با رشد فردی خودتان را بهصورت هفتگی یا روزانه تنظیم کنید و هر روز قدمی هرچند کوچک به سمت آنها بردارید. داشتن چنین لیستی و نگاه کردن به آن در ابتدا و انتهای روز و خود را به آن متعهد کردن باعث میشود تا بهتدریج بتوانید از منطقهی امن خودتان بیرون بیایید.
برای هدفگذاری میتوانید با چنین قدمهای کوچکی شروع کنید:
هدفتان را در ذهن خود مجسم کنید. مشخص کنید که میخواهید در راه رسیدن به این هدف چه احساساتی را تجربه کنید. حتی اگر هدفتان را دور از دسترس میبینید بازهم از آن صرفنظر نکنید.
تعیین کنید که میان شما و هدفتان چه موانعی وجود دارد. تمامی دلایلی را که فکر میکنید باعث میشوند به هدفتان نرسید یادداشت کنید. به این طریق میتوانید بین آن دسته از موانعی که واقعا چالشبرانگیزند و آنهایی که در فکر شما هستند تمایز قائل شوید. سپس مشکلات دروغین را حذف کنید تا هدفتان دستیافتنیتر شود.
نگاه بلندمدت نسبت به اهدافتان داشته باشید. مثلا خود را در ۵ سال آینده قرار دهید. افراد معمولا دوست دارند تا در ۵ سال آینده به جایگاه بالاتری برسند. اگر اینگونه خود را برای آینده آماده کنید برای بهترینها تلاش خواهید کرد.
@qodrattaqeer
۱ـ اهدافتان را مشخص کنید
میدانیم که زندگی بدون هدف هیچ معنایی ندارد و شاید یکی از دلایلی که شما هنوز در منطقه امن خودتان ماندهاید این است که تاکنون هیچ هدفی برای خود مشخص نکردهاید تا انگیزهی لازم برای رسیدن به آن را پیدا کنید.
فهرستی از اهداف کوتاهمدت و بلندمدت مرتبط با رشد فردی خودتان را بهصورت هفتگی یا روزانه تنظیم کنید و هر روز قدمی هرچند کوچک به سمت آنها بردارید. داشتن چنین لیستی و نگاه کردن به آن در ابتدا و انتهای روز و خود را به آن متعهد کردن باعث میشود تا بهتدریج بتوانید از منطقهی امن خودتان بیرون بیایید.
برای هدفگذاری میتوانید با چنین قدمهای کوچکی شروع کنید:
هدفتان را در ذهن خود مجسم کنید. مشخص کنید که میخواهید در راه رسیدن به این هدف چه احساساتی را تجربه کنید. حتی اگر هدفتان را دور از دسترس میبینید بازهم از آن صرفنظر نکنید.
تعیین کنید که میان شما و هدفتان چه موانعی وجود دارد. تمامی دلایلی را که فکر میکنید باعث میشوند به هدفتان نرسید یادداشت کنید. به این طریق میتوانید بین آن دسته از موانعی که واقعا چالشبرانگیزند و آنهایی که در فکر شما هستند تمایز قائل شوید. سپس مشکلات دروغین را حذف کنید تا هدفتان دستیافتنیتر شود.
نگاه بلندمدت نسبت به اهدافتان داشته باشید. مثلا خود را در ۵ سال آینده قرار دهید. افراد معمولا دوست دارند تا در ۵ سال آینده به جایگاه بالاتری برسند. اگر اینگونه خود را برای آینده آماده کنید برای بهترینها تلاش خواهید کرد.
@qodrattaqeer
قــدرت تــغــیــیــرر...
چگونه از منطقه امن ذهنی خود خارج شویم؟ ۱ـ اهدافتان را مشخص کنید میدانیم که زندگی بدون هدف هیچ معنایی ندارد و شاید یکی از دلایلی که شما هنوز در منطقه امن خودتان ماندهاید این است که تاکنون هیچ هدفی برای خود مشخص نکردهاید تا انگیزهی لازم برای رسیدن به…
۲ـ خلاق باشید و کارهای روزمره را متفاوت انجام دهید
خلاقیت یکی از عناصر ریسکپذیری است. زیرا برای اینکه خلاق باشید باید قدم در راههای ناشناختهای بگذارید و احتمال شکست خوردن خود را بالا ببرید. خلاقیت روش خوبی برای تربیت ذهنیت رشد ماست. پژوهشها نشان میدهند که افراد خلاق بیشتر عمر میکنند چراکه این افراد یکپارچگی شبکههای عصبی خود را حتی در سنین پیری حفظ میکنند.
از دیگر مزایای خلاق بودن نیز میتوان به دور انداختن طرز تفکر بینقص بودن همهچیز و کمالگرایی اشاره کرد. مهم نیست حوزهای که در آن خلاق هستید چقدر بزرگ یا کوچک است. برای بیرون آمدن از منطقه امن ذهنی خود باید دست به کارهای جدیدی بزنید و تنبلی را کنار بگذارید.
فراموش نکنید که خلاقیت میتواند مشمول کارهای روزمرهی شما نیز باشد. سعی کنید آنها را به شیوهای متفاوت انجام دهید؛ مثلا از مسیر جدیدی به مقصد موردنظرتان بروید. هنگام شام موبایل و تلویزیون خود را خاموش کنید و یا پخت غذای جدیدی را امتحان کنید. شاید تعجب کنید اما با انجام همین کارهای ساده مغز شما به تغییر عادت میکند و جسورتر میشود و میتوانید از منطقهی راحتی خودتان بیرون بیایید. هنگام مواجهه با چیزهای جدید استرس نگیرید و فقط سعی کنید با استفاده از قوهی خلاقانهی خود آنها را حلوفصل نمایید.
@qodrattaqeer
خلاقیت یکی از عناصر ریسکپذیری است. زیرا برای اینکه خلاق باشید باید قدم در راههای ناشناختهای بگذارید و احتمال شکست خوردن خود را بالا ببرید. خلاقیت روش خوبی برای تربیت ذهنیت رشد ماست. پژوهشها نشان میدهند که افراد خلاق بیشتر عمر میکنند چراکه این افراد یکپارچگی شبکههای عصبی خود را حتی در سنین پیری حفظ میکنند.
از دیگر مزایای خلاق بودن نیز میتوان به دور انداختن طرز تفکر بینقص بودن همهچیز و کمالگرایی اشاره کرد. مهم نیست حوزهای که در آن خلاق هستید چقدر بزرگ یا کوچک است. برای بیرون آمدن از منطقه امن ذهنی خود باید دست به کارهای جدیدی بزنید و تنبلی را کنار بگذارید.
فراموش نکنید که خلاقیت میتواند مشمول کارهای روزمرهی شما نیز باشد. سعی کنید آنها را به شیوهای متفاوت انجام دهید؛ مثلا از مسیر جدیدی به مقصد موردنظرتان بروید. هنگام شام موبایل و تلویزیون خود را خاموش کنید و یا پخت غذای جدیدی را امتحان کنید. شاید تعجب کنید اما با انجام همین کارهای ساده مغز شما به تغییر عادت میکند و جسورتر میشود و میتوانید از منطقهی راحتی خودتان بیرون بیایید. هنگام مواجهه با چیزهای جدید استرس نگیرید و فقط سعی کنید با استفاده از قوهی خلاقانهی خود آنها را حلوفصل نمایید.
@qodrattaqeer