قــدرت تــغــیــیــرر... pinned «آدم حق ندارد برای دیگران تعیین تکلیف کند که چه جور آدمی باشند؛ ولی حق دارد برای خودش تعیین کند که با چه جور آدمهایی مراوده کند. یکی از دستاوردهای بالا رفتن سن و بالغ شدن این است که خود را بیشتر مسئول زندگی خود بدانیم، تا توقعات و انتظارات دیگران. وقتی در…»
❗️چقدر به خودمان دروغ میگوییم؟
از نظر ارسطو اگر افراد در شناخت خود و معرفی شخصیتشان دچار افراط و تفریط شوند، به نوعی دروغگویی مبتلایند. ممکن است این افراد به منظور خاصی دروغ نگویند بنابراین لزوماً آدم دروغگو آدم بدی نیست اما به خاطر کمبودی که در خود احساس میکنند به طور ناخودآگاه دچار دروغگویی میشوند. ارسطو افراد را در میزان صداقت با خود و با دیگری چنین تقسیم میکند:
✔️ افرادی که در شایستگیهای خود اغراق میکنند. صفات شایسته و فضیلتهای اخلاقی خود را بیشتر و بزرگتر از آنچه در حقیقت هستند، نشان میدهند. ارسطو چنین افرادی را مبتلا به دو رویی و دروغگویی میداند و آنها را لافزن مینامد.
✔️دسته دوم شامل افرادی میشود که منکر صفات نیک خود هستند یا آنها را کوچکتر از آنچه در حقیقت هستند، جلوه میدهند؛ این افراد خودکمبیناند. گرچه این افراد آگاهانه دست به دروغگویی درباره خود نمیزنند اما خودکمبینی آنها نوعی تفریط است و باعث میشود آنها فرصتهای زندگی را از دست دهند. چنین افرادی نیاز دارند که شخصیت واقعی خود را بشناسند.
✔️ اما افرادی هستند که برای تظاهر و جلب توجه، به طور آگاهانه منکر صفات نیک خود میشوند، ارسطو چنین انسانهایی را لوس و حقیر میداند که دچار دروییاند.
💡اما حدوسط و نقطه اعتدال از نظر ارسطو آن است که فرد در شناخت و معرفی شخصیت خود نه دچار افراط، اغراق و بزرگنمایی شود و نه دچار تفریط، خودکمبینی و کوچکنمایی شود. فردی که در حدوسط قرار دارد چه در سخن و چه در عمل همیشه همان مینماید که به راستی هست، همه صفات و خصوصیات خویش را (چه نیک و چه بد) تصدیق میکند و آنها را نه بزرگتر از آنچه هست جلوه میدهد و نه کوچکتر. چنین فردی خود را چنان که هست پذیرفته؛ او در وهله اول نسبت به خود تعهد اخلاقی دارد و با خود صادق است، و فردی که با خود صادق است با دیگران نیز میتواند صادق باشد.
🕯گرچه ممکن است بسیاری از ما به طور ناخودآگاه دروغ بگوییم، اما از نظر ارسطو دروغ در هر صورت یک رذیلت اخلاقی است. ما باید مظاهر دروغ و دلایل آن را در خود شناسایی کنیم، و از طریق خودشناسی به راستگویی و حقیقت روی آوریم.
📚 برگرفته از کتاب "اخلاق نیکوماخوس"
🖋 ارسطو
@qodrattaqeer
از نظر ارسطو اگر افراد در شناخت خود و معرفی شخصیتشان دچار افراط و تفریط شوند، به نوعی دروغگویی مبتلایند. ممکن است این افراد به منظور خاصی دروغ نگویند بنابراین لزوماً آدم دروغگو آدم بدی نیست اما به خاطر کمبودی که در خود احساس میکنند به طور ناخودآگاه دچار دروغگویی میشوند. ارسطو افراد را در میزان صداقت با خود و با دیگری چنین تقسیم میکند:
✔️ افرادی که در شایستگیهای خود اغراق میکنند. صفات شایسته و فضیلتهای اخلاقی خود را بیشتر و بزرگتر از آنچه در حقیقت هستند، نشان میدهند. ارسطو چنین افرادی را مبتلا به دو رویی و دروغگویی میداند و آنها را لافزن مینامد.
✔️دسته دوم شامل افرادی میشود که منکر صفات نیک خود هستند یا آنها را کوچکتر از آنچه در حقیقت هستند، جلوه میدهند؛ این افراد خودکمبیناند. گرچه این افراد آگاهانه دست به دروغگویی درباره خود نمیزنند اما خودکمبینی آنها نوعی تفریط است و باعث میشود آنها فرصتهای زندگی را از دست دهند. چنین افرادی نیاز دارند که شخصیت واقعی خود را بشناسند.
✔️ اما افرادی هستند که برای تظاهر و جلب توجه، به طور آگاهانه منکر صفات نیک خود میشوند، ارسطو چنین انسانهایی را لوس و حقیر میداند که دچار دروییاند.
💡اما حدوسط و نقطه اعتدال از نظر ارسطو آن است که فرد در شناخت و معرفی شخصیت خود نه دچار افراط، اغراق و بزرگنمایی شود و نه دچار تفریط، خودکمبینی و کوچکنمایی شود. فردی که در حدوسط قرار دارد چه در سخن و چه در عمل همیشه همان مینماید که به راستی هست، همه صفات و خصوصیات خویش را (چه نیک و چه بد) تصدیق میکند و آنها را نه بزرگتر از آنچه هست جلوه میدهد و نه کوچکتر. چنین فردی خود را چنان که هست پذیرفته؛ او در وهله اول نسبت به خود تعهد اخلاقی دارد و با خود صادق است، و فردی که با خود صادق است با دیگران نیز میتواند صادق باشد.
🕯گرچه ممکن است بسیاری از ما به طور ناخودآگاه دروغ بگوییم، اما از نظر ارسطو دروغ در هر صورت یک رذیلت اخلاقی است. ما باید مظاهر دروغ و دلایل آن را در خود شناسایی کنیم، و از طریق خودشناسی به راستگویی و حقیقت روی آوریم.
📚 برگرفته از کتاب "اخلاق نیکوماخوس"
🖋 ارسطو
@qodrattaqeer
کتاب اتاق فرار خودت را بساز
معرفی و آموز ساخت اتاق فرار در خانه، محیط آموزشی یا محل کار شما
قطع وزیری
۱۱۳ صفحه
قیمت ۱۵۰ هزارتومان
ارسال رایگان
تلفن جهت سفارش 09125549390
آیدی تلگرام
@ElhamYeganeh
معرفی و آموز ساخت اتاق فرار در خانه، محیط آموزشی یا محل کار شما
قطع وزیری
۱۱۳ صفحه
قیمت ۱۵۰ هزارتومان
ارسال رایگان
تلفن جهت سفارش 09125549390
آیدی تلگرام
@ElhamYeganeh
قــدرت تــغــیــیــرر...
کتاب اتاق فرار خودت را بساز معرفی و آموز ساخت اتاق فرار در خانه، محیط آموزشی یا محل کار شما قطع وزیری ۱۱۳ صفحه قیمت ۱۵۰ هزارتومان ارسال رایگان تلفن جهت سفارش 09125549390 آیدی تلگرام @ElhamYeganeh
اتاق فرار یک بازی ماجراجویی فیزیکی است که در آن یک تیم از بازیکنان در یک اتاق قفلشده گیر میافتند و باید از عناصر اتاق استفاده کنند، سرنخهایی را کشف کنند، معماها را حل کنند، وظایفی را در یک یا چند اتاق انجام میدهند تا در یک مدتزمان محدود به یک هدف خاص (معمولاً فرار از اتاق) برسند. برای حل معماها باید یک تیم تشکیل شود و از فکر و توانایی همه اعضا برای فرار از اتاق استفاده کرد.
اتاق¬های فرار علاوهبر اینکه نوعی تفریح لذتبخش هستند، وارد بخش آموزش نیز شدهاند و در طیف وسیعی از محیطهای آموزشی و کاری مورداستفاده قرارگرفتهاند و توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کردهاند. با این تفاوت که برخلاف اتاق¬های فرار تفریحی در اتاق¬های فرار آموزشی، بازیکنان باید با دستیابی به اهداف آموزشی به بازی بپردازند.
یکی از جذابیتهای اتاق فرار این است که برای بخش وسیعی از جمعیت جذاب است. کودکان، نوجوانان، بزرگسالان، زنان، مردان، گروه دوستان، همکاران، همکلاسی¬ها، خانواده و گروه¬های بین نسلی از آن لذت می¬برند.
این کتاب که برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد نویسنده با نظر کاملا مثبت داوران و با نمره عالی 20 از دانشگاه شهیدبهشتی تهران می باشد، باهدف آموزش طراحی و ساخت اتاق فرار در خانه، مدرسه، دانشگاه، سازمان یا محل کار شما، ابتدا به معرفی اتاق فرار و اتاق فرار آموزشی و بررسی تاریخچه اتاق فرار می¬پردازد. سپس فواید و عناصر اتاق فرار مورد بررسی قرار می¬گیرد.
این کتاب شما را با اقدامات موردنیاز جهت موفقیت در بازی و گام¬های اصلی ساخت اتاق فرار تفریحی و اتاق فرار آموزشی آشنا میکند. در ادامه نیز شصت نمونه معما را معرفی میکند که می¬توان از آ¬ن¬ها در اتاق های فرار تفریحی یا به عنوان سرنخ و ایجاد جذابیت بازی، در اتاق¬های فرار آموزشی استفاده کرد. در پایان نیز با طرح چند ایده و سناریوی اتاق فرار، شمارا در طراحی و ساخت اتاقهای فرار خلاقانه و هیجانانگیز یاری می رساند.
اتاق¬های فرار علاوهبر اینکه نوعی تفریح لذتبخش هستند، وارد بخش آموزش نیز شدهاند و در طیف وسیعی از محیطهای آموزشی و کاری مورداستفاده قرارگرفتهاند و توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کردهاند. با این تفاوت که برخلاف اتاق¬های فرار تفریحی در اتاق¬های فرار آموزشی، بازیکنان باید با دستیابی به اهداف آموزشی به بازی بپردازند.
یکی از جذابیتهای اتاق فرار این است که برای بخش وسیعی از جمعیت جذاب است. کودکان، نوجوانان، بزرگسالان، زنان، مردان، گروه دوستان، همکاران، همکلاسی¬ها، خانواده و گروه¬های بین نسلی از آن لذت می¬برند.
این کتاب که برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد نویسنده با نظر کاملا مثبت داوران و با نمره عالی 20 از دانشگاه شهیدبهشتی تهران می باشد، باهدف آموزش طراحی و ساخت اتاق فرار در خانه، مدرسه، دانشگاه، سازمان یا محل کار شما، ابتدا به معرفی اتاق فرار و اتاق فرار آموزشی و بررسی تاریخچه اتاق فرار می¬پردازد. سپس فواید و عناصر اتاق فرار مورد بررسی قرار می¬گیرد.
این کتاب شما را با اقدامات موردنیاز جهت موفقیت در بازی و گام¬های اصلی ساخت اتاق فرار تفریحی و اتاق فرار آموزشی آشنا میکند. در ادامه نیز شصت نمونه معما را معرفی میکند که می¬توان از آ¬ن¬ها در اتاق های فرار تفریحی یا به عنوان سرنخ و ایجاد جذابیت بازی، در اتاق¬های فرار آموزشی استفاده کرد. در پایان نیز با طرح چند ایده و سناریوی اتاق فرار، شمارا در طراحی و ساخت اتاقهای فرار خلاقانه و هیجانانگیز یاری می رساند.
#کهن_الگو
#آپولو
موهبت کهن الگوی آپولو به مردان اراده، نظم و قانون مندی است. مردان آپولویی برای هر کاری برنامهریزی دقیق دارند و سخت کوشی جزء ویژگیهای برجسته این سنخ از مردان است. آپولو اگر استعداد انجام دادن کاری را نداشته باشد، با تمرین و ممارست زیاد به توانایی انجام آن دست پیدا می کند.
آپولویی ها اهل منطق هستند و از روابطی که روح انسان را از مستی سرشار کند و نیز دیدگاههای پرشور و جذبه گریزان هستند.
آپولو به تفکر بیش از احساسات، به فاصله بیش از نزدیکی و به ارزیابی عینی بیش از شهود ذهنی اهمیت می دهد.
درست مثل کهن الگوی آرتمیس و آتنا، تیپ زنانه هم ردیف آپولو، او از رنج دیگران بی اطلاع است. از همین روست که یک مرد آپولویی در بروز رفتارهای مشفقانه نسبت به خودش و یا دیگران ناتوان است.
═══༻༺═══
#انواع_مردان بر اساس نظريه روان كاوى #یــونــگ
@qodrattaqeer
#آپولو
موهبت کهن الگوی آپولو به مردان اراده، نظم و قانون مندی است. مردان آپولویی برای هر کاری برنامهریزی دقیق دارند و سخت کوشی جزء ویژگیهای برجسته این سنخ از مردان است. آپولو اگر استعداد انجام دادن کاری را نداشته باشد، با تمرین و ممارست زیاد به توانایی انجام آن دست پیدا می کند.
آپولویی ها اهل منطق هستند و از روابطی که روح انسان را از مستی سرشار کند و نیز دیدگاههای پرشور و جذبه گریزان هستند.
آپولو به تفکر بیش از احساسات، به فاصله بیش از نزدیکی و به ارزیابی عینی بیش از شهود ذهنی اهمیت می دهد.
درست مثل کهن الگوی آرتمیس و آتنا، تیپ زنانه هم ردیف آپولو، او از رنج دیگران بی اطلاع است. از همین روست که یک مرد آپولویی در بروز رفتارهای مشفقانه نسبت به خودش و یا دیگران ناتوان است.
═══༻༺═══
#انواع_مردان بر اساس نظريه روان كاوى #یــونــگ
@qodrattaqeer
دوستانى كه درخواست انجام تست شخصيت هاى زنانه و مردانه ( كهن الگو) را دارند. جهت دريافت و تحليل تست پيام ارسال فرمايند .
@Kh_f_z
سپاس
@Kh_f_z
سپاس
قــدرت تــغــیــیــرر... pinned «دوستانى كه درخواست انجام تست شخصيت هاى زنانه و مردانه ( كهن الگو) را دارند. جهت دريافت و تحليل تست پيام ارسال فرمايند . @Kh_f_z سپاس»
دوست داشتن با خواستن فرق میکنه!!
فکر کنم اینو همه شنیده باشیم که برای رسیدن به چیزی باید واقعا بخواهیمش وبعد تلاش کنیم و بهش برسیم. بعضی وقتا ما یک چیزی رو دوست داریم ولی نمیخواهیمش, فقط دوسش داریم همین. این داستان نه تنها هیچ ایرادی نداری بلکه خیلی هم طبیعی و لازمه. چون هیچ کس انرژی و زمان کافی برای رسیدن به همه چیزایی که دوست داره رو نداره و اگر بخواد به همش برسه فقط فرسوده و خسته میشه و همش در راه رسیدن به چیزها و آدم های مختلف داره میجنگه و دیگه فرصتی برای لذت بردن از تمام اون چیزایی که بهش رسیده رو نداره.
میشه توی خیابون از جلوی ویترین یک لباس فروشی رد شد و یک لباس رو خیلی دوست داشت اما الزامی به خریدنش نیست, میشه یک عکس یک غذای هیجان انگیز رو توی اینترنت دید و خیلی دوسش داشت اما الزامی به درست کردنش نیست.
وقتی میشه خیلی چیزها رو دوست داشت اما نخواست , پس میشه خیلی از آدما رو هم دوست داشت اما نخواست! این نه اختلال هست نه بیماری و نه جرم... بهش میگن دوست داشتن. یه چیزی , یه اخلاقی , یه خصوصیتی در یک فرد دیگه میبینی و خوشت میاد و دوستش داری. واسه بقیه هم همینه.
یکی میتونه دوستمون داشته باشه اما ما رو نخواد , نخواد باهامون کار کنه , نخواد باهامون همخونه شه یا نخواد شریک عاطفی زندگیمون بشه... همه این ماجرا میتونه خیلی ساده باشه یا اینکه خیلی پیچیدش کنیم که معمولا اکثر ماها در مورد دوم تخصص عجیبی داریم... یادمون باشه میشه دوست داشت اما نخواست!! این دوتا ربطی به هم ندارن.....
دوست داشتن به ما اجازه میده چیزی درون خودمان را پیدا کنیم , دوست داشتن به ما اجازه ی رشد میده , هر چیزی در روان ما وقتی جاش خالی باشه میگردیم در دنیای بیرونی پیداش میکنیم و دوستش میداریم تا بتونیم درون خودمون پرورشش بدیم...
شاید به همین دلیل ونگوگ میگه : روش شناخت زندگی اینه که خیلی چیزا رو دوست داشته باشیم....
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
فکر کنم اینو همه شنیده باشیم که برای رسیدن به چیزی باید واقعا بخواهیمش وبعد تلاش کنیم و بهش برسیم. بعضی وقتا ما یک چیزی رو دوست داریم ولی نمیخواهیمش, فقط دوسش داریم همین. این داستان نه تنها هیچ ایرادی نداری بلکه خیلی هم طبیعی و لازمه. چون هیچ کس انرژی و زمان کافی برای رسیدن به همه چیزایی که دوست داره رو نداره و اگر بخواد به همش برسه فقط فرسوده و خسته میشه و همش در راه رسیدن به چیزها و آدم های مختلف داره میجنگه و دیگه فرصتی برای لذت بردن از تمام اون چیزایی که بهش رسیده رو نداره.
میشه توی خیابون از جلوی ویترین یک لباس فروشی رد شد و یک لباس رو خیلی دوست داشت اما الزامی به خریدنش نیست, میشه یک عکس یک غذای هیجان انگیز رو توی اینترنت دید و خیلی دوسش داشت اما الزامی به درست کردنش نیست.
وقتی میشه خیلی چیزها رو دوست داشت اما نخواست , پس میشه خیلی از آدما رو هم دوست داشت اما نخواست! این نه اختلال هست نه بیماری و نه جرم... بهش میگن دوست داشتن. یه چیزی , یه اخلاقی , یه خصوصیتی در یک فرد دیگه میبینی و خوشت میاد و دوستش داری. واسه بقیه هم همینه.
یکی میتونه دوستمون داشته باشه اما ما رو نخواد , نخواد باهامون کار کنه , نخواد باهامون همخونه شه یا نخواد شریک عاطفی زندگیمون بشه... همه این ماجرا میتونه خیلی ساده باشه یا اینکه خیلی پیچیدش کنیم که معمولا اکثر ماها در مورد دوم تخصص عجیبی داریم... یادمون باشه میشه دوست داشت اما نخواست!! این دوتا ربطی به هم ندارن.....
دوست داشتن به ما اجازه میده چیزی درون خودمان را پیدا کنیم , دوست داشتن به ما اجازه ی رشد میده , هر چیزی در روان ما وقتی جاش خالی باشه میگردیم در دنیای بیرونی پیداش میکنیم و دوستش میداریم تا بتونیم درون خودمون پرورشش بدیم...
شاید به همین دلیل ونگوگ میگه : روش شناخت زندگی اینه که خیلی چیزا رو دوست داشته باشیم....
https://www.tg-me.com/qodrattaqeer
Telegram
قــدرت تــغــیــیــرر...
@Kh_f_z فــرنــاز خــتــائیــلــر
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
کارشناس روان شناسی ( حوزه خودشناسی)
کارشناس ارشد مشاوره دانشگاه شهیدبهشتی
Forwarded from 📣 روش پژوهش و آمار دکتری و کارشناسی ارشد دکتر #شهرام به زبان خودمونی چهارشنبه ها ساعت ۲۲⏰📊📚🖌 (دکتر #شهرام)
چالش یادگیری دکتر #شهرام
وقتی میگوییم اختلال، "زیر آستاته ای" است منطور چیست؟
یعنی شدت اختلال به نقطه ای نرسیده است که تشخیص اختلال را بگذاریم
وقتی میگوییم اختلال، "زیر آستاته ای" است منطور چیست؟
یعنی شدت اختلال به نقطه ای نرسیده است که تشخیص اختلال را بگذاریم
💡 در باب مدارا
رنه دبوس دانشمند و فعال محیط زیست امریکایی فرانسویالاصل در باب مدارا مینویسید: تنوع و تکثر آدمیان مدارا را در جایگاهی فراتر از فضیلت قرار داده و آن را به ضرورتی برای بقا تبدیل کرده است.
برتراند راسل هم در باب مدارا میگوید اگر میخواهیم بر روی این سیاره زندگی کنیم و نه اینکه به استقبال مرگ برویم به رواداری نیاز داریم. این مسئله برای تداوم زندگی انسان بر روی زمین ضروری است. باید یاد بگیریم در این جهانی که مدام و هر روز بیشتر و بیشتر به هم وابسته میشود نسبت به هم مدارا را یاد بگیریم.
ولتر میپرسد: مدارا چیست؟ و پاسخ میدهد: مدارا پیامد ضروری قبول جایزالخطا بودن ماست. خطا کردن امری انسانی است و ما دائم خطا میکنیم، پس بیایید خطاهای یکدیگر را ببخشیم. این اولین اصل حقوق طبیعی است.
مدارا را میتوان دستیابی به تفاهم و پذیرفتن تفاوتها هم تعریف کرد. در جامعه انسانی که اصل بر تکثر و تنوع قرار دارد و منازعه امری طبیعی است با پذیرفتن تفاوتها دستکم میتوان منازعه را به شکلی مسالمتآمیز حل کرد.
مدارا را میتوان به این نحو هم تعریف کرد: رفتار بردبارانه و محترمانه با هر کس به ویژه کسانی که با ما متفاوت هستند و یا افکار دیگری دارند. در واقع مدارا تحمل آگاهانه دیگران است. یعنی مدارا یک کنش عامدانه است. کسی میتواند بگوید اهل مداراست که در موقعیتی باشد که بتواند نپذیرد ولی مبنا را بر پذیرش قرار میدهد.
مدارا هم مانند هر مفهوم دیگری حد و مرزی دارد و تجاوز از این حد و مرز این فضیلت را به رذیلت تبدیل میکند.
چه چیز مدارا نیست؟
مدارا در برابر هر رفتاری که حق انسانی را تضییع میکند و یا در برابر بدعتهای زیانبار جایز نیست.
مدارا به این معنا نیست که همه نظرات و باورها را باید به یک اندازه محترم شمرد. مدارا موافق بحث عقلانی و حذف انتقادی نظریات ضعیف و باورهای نادرست است.
مدارا در برابر آنچه که ناقض اخلاق است، جایز نیست.
رواداری جایی پایان مییابد که رفتارهای سوء و تبهکارانه و یا سخنان و عقاید انسانستیزانه آغاز شود.
برای حسن ختام این یادداشت جملهای از پاسکال را انتخاب میکنم: حقیقت در یک طرف کوه پیرنه با طرف دیگر آن فرق میکند.
برخورد جزمی ما با حقیقت است که ما را به موجوداتی ناروادار تبدیل میکند. به خاطر بسپاریم رواداری رویکرد فعالانه در به رسمیت شناختن حقوق جهانشمول بشر و آزادیهای اساسی دیگران است.
@qodrattaqeer
رنه دبوس دانشمند و فعال محیط زیست امریکایی فرانسویالاصل در باب مدارا مینویسید: تنوع و تکثر آدمیان مدارا را در جایگاهی فراتر از فضیلت قرار داده و آن را به ضرورتی برای بقا تبدیل کرده است.
برتراند راسل هم در باب مدارا میگوید اگر میخواهیم بر روی این سیاره زندگی کنیم و نه اینکه به استقبال مرگ برویم به رواداری نیاز داریم. این مسئله برای تداوم زندگی انسان بر روی زمین ضروری است. باید یاد بگیریم در این جهانی که مدام و هر روز بیشتر و بیشتر به هم وابسته میشود نسبت به هم مدارا را یاد بگیریم.
ولتر میپرسد: مدارا چیست؟ و پاسخ میدهد: مدارا پیامد ضروری قبول جایزالخطا بودن ماست. خطا کردن امری انسانی است و ما دائم خطا میکنیم، پس بیایید خطاهای یکدیگر را ببخشیم. این اولین اصل حقوق طبیعی است.
مدارا را میتوان دستیابی به تفاهم و پذیرفتن تفاوتها هم تعریف کرد. در جامعه انسانی که اصل بر تکثر و تنوع قرار دارد و منازعه امری طبیعی است با پذیرفتن تفاوتها دستکم میتوان منازعه را به شکلی مسالمتآمیز حل کرد.
مدارا را میتوان به این نحو هم تعریف کرد: رفتار بردبارانه و محترمانه با هر کس به ویژه کسانی که با ما متفاوت هستند و یا افکار دیگری دارند. در واقع مدارا تحمل آگاهانه دیگران است. یعنی مدارا یک کنش عامدانه است. کسی میتواند بگوید اهل مداراست که در موقعیتی باشد که بتواند نپذیرد ولی مبنا را بر پذیرش قرار میدهد.
مدارا هم مانند هر مفهوم دیگری حد و مرزی دارد و تجاوز از این حد و مرز این فضیلت را به رذیلت تبدیل میکند.
چه چیز مدارا نیست؟
مدارا در برابر هر رفتاری که حق انسانی را تضییع میکند و یا در برابر بدعتهای زیانبار جایز نیست.
مدارا به این معنا نیست که همه نظرات و باورها را باید به یک اندازه محترم شمرد. مدارا موافق بحث عقلانی و حذف انتقادی نظریات ضعیف و باورهای نادرست است.
مدارا در برابر آنچه که ناقض اخلاق است، جایز نیست.
رواداری جایی پایان مییابد که رفتارهای سوء و تبهکارانه و یا سخنان و عقاید انسانستیزانه آغاز شود.
برای حسن ختام این یادداشت جملهای از پاسکال را انتخاب میکنم: حقیقت در یک طرف کوه پیرنه با طرف دیگر آن فرق میکند.
برخورد جزمی ما با حقیقت است که ما را به موجوداتی ناروادار تبدیل میکند. به خاطر بسپاریم رواداری رویکرد فعالانه در به رسمیت شناختن حقوق جهانشمول بشر و آزادیهای اساسی دیگران است.
@qodrattaqeer
💟 اگر بدنبال کسی هستید که شما را «همانطورکه هستید دوست داشته باشد»، هنوز آمادگی ورود به یک رابطه جدی را ندارید. در یک رابطه جدی، میبایست برخی صفات خود را چون کلاً مناسب یک رابطه نیستند تغییر دهیم، برخی را نیز چون برای طرف مقابل آزاردهندهاند.
محمد راد
آکادمی روانشناسی مردان
محمد راد
آکادمی روانشناسی مردان
Forwarded from 📣 روش پژوهش و آمار دکتری و کارشناسی ارشد دکتر #شهرام به زبان خودمونی چهارشنبه ها ساعت ۲۲⏰📊📚🖌 (دکتر #شهرام)
Gelooband
Erfan Tahmasbi
روز قربان، از این نگاه هم شایان توجه است که برای بشر پیشرفت شمرده می شود.
پیش از این انسانها را قربانی میکردند تا از رخدادهای ناخوش جلوگیری کنند کنون دیگر حیوانات جایگزین آن شدهاند...باشد که بازهم پیشرفت کنیم.
دکتر #شهرام
پیش از این انسانها را قربانی میکردند تا از رخدادهای ناخوش جلوگیری کنند کنون دیگر حیوانات جایگزین آن شدهاند...باشد که بازهم پیشرفت کنیم.
دکتر #شهرام
🕊️دارم دلکی کبوترآسا
پیش تو کنم به عید قربان 💚
| خاقانی |
عید قربان مبارک
پیش تو کنم به عید قربان 💚
| خاقانی |
عید قربان مبارک
حال و هوای جام ملتهای اروپا
کری خونی طرفدارای تیمها
کری خونی طرفدارای تیمها
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به من بگو دروغاتو یا اینکه اون قسمهاتو
دستای سرد سردتو یا بوسههای گرمتو
اون خندهها و دلبریت یا وعدههای سرسری
کدومو باور بکنم موندم من و ناباوری
اون شکوه و شکایتو اون گوشه و کنایتو
حرفای عاشقونتو یا دمبهدم بهونتو
اون خندهها و دلبریت یا وعدههای سرسری
کدومو باور بکنم موندم من و ناباوری
شعرها و ترانهها منعکسکننده بسیاری از گیروگرفتهای روانی انسانند.
مثلاً همین بخش از این ترانه رو دقت کنید. معشوقی که خانم سوزان روشن دربارهاش حرف میزنه آشکارا سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا داره.
دلبستگی دوسوگرا یا اشفته، شدیدترین نوع دلبستگی ناامن، در واقع یک ترکیب پیچیده از سبکهای دلبستگی مضطرب و اجتنابی است. افراد مبتلا به دلبستگی دوسوگرا، معمولاً در روابط عاطفیشون با تناقضها و تعارضهای گستردهای مواجهان.
دستای سرد سردتو یا بوسههای گرمتو
اون خندهها و دلبریت یا وعدههای سرسری
کدومو باور بکنم موندم من و ناباوری
اون شکوه و شکایتو اون گوشه و کنایتو
حرفای عاشقونتو یا دمبهدم بهونتو
اون خندهها و دلبریت یا وعدههای سرسری
کدومو باور بکنم موندم من و ناباوری
شعرها و ترانهها منعکسکننده بسیاری از گیروگرفتهای روانی انسانند.
مثلاً همین بخش از این ترانه رو دقت کنید. معشوقی که خانم سوزان روشن دربارهاش حرف میزنه آشکارا سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا داره.
دلبستگی دوسوگرا یا اشفته، شدیدترین نوع دلبستگی ناامن، در واقع یک ترکیب پیچیده از سبکهای دلبستگی مضطرب و اجتنابی است. افراد مبتلا به دلبستگی دوسوگرا، معمولاً در روابط عاطفیشون با تناقضها و تعارضهای گستردهای مواجهان.
قــدرت تــغــیــیــرر...
به من بگو دروغاتو یا اینکه اون قسمهاتو دستای سرد سردتو یا بوسههای گرمتو اون خندهها و دلبریت یا وعدههای سرسری کدومو باور بکنم موندم من و ناباوری اون شکوه و شکایتو اون گوشه و کنایتو حرفای عاشقونتو یا دمبهدم بهونتو اون خندهها و دلبریت یا وعدههای سرسری…
در این نوع دلبستگی، افراد از راهبردهای اضطرابی برای تسکین ترسشون استفاده میکنن. این راهبردها اغلب شامل بیشفعالسازی عاطفی میشه، به این معنا که فرد ممکنه بهطور غیرمعقول و بیاندازهای در برخورد با احساساتش اظهارنظر کنه. همچنین، از راهبردهای اجتنابی هم برای مقابله با ترس استفاده میکنه و در مواقع دشوار ممکنه از طریق غیرفعالسازی عاطفی خودش رو بهطور کامل از وابستگی عاطفی دور کنه.
خلاصه که در سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا افراد اینجوریان که دور نرو گرگ نخورت، نزدیک نیا نمیتونم ببینمت.
خلاصه که در سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا افراد اینجوریان که دور نرو گرگ نخورت، نزدیک نیا نمیتونم ببینمت.