•بدترین شیوه های مقابله با ترس از رها شدگی:
به دنبال شواهدی از بی علاقگی همسرتان می گردید.
به دنبال نشانه های می گردید تا ثابت کنید همسرتان به فرد دیگری علاقه دارد.
به دنبال نشانه های پیمان شکنی یا بی وفایی همسرتان هستید.
تمام فکر و ذکرتان این است که ظاهری بدون نقص، جذّاب و دلربا داشته باشید.
تمام فکر و ذکرتان این است که هیچ گونه عیب و نقصی در رفتارهایتان نباشد.
رقیب عشقی خود را بی ارزش می کنید.
هیچ گاه با همسرتان مخالفت نمی کنید.
نیازهای خودتان را فدا می کنید مبادا باعث مشاجره با همسرتان شود.
همسری را انتخاب می کنید که چندان زیبا نیست و بیشتر نیازمند و وابسته است.
جار و جنجال راه می اندازید تا حال همسرتان را بگیرید.
در کنار همسرتان با فرد دیگری وارد رابطه می شوید.
روابطی را انتخاب می کنید که آخر و عاقبت ندارند تا دچار فقدان جانگداز نشوید.
🌱
به دنبال شواهدی از بی علاقگی همسرتان می گردید.
به دنبال نشانه های می گردید تا ثابت کنید همسرتان به فرد دیگری علاقه دارد.
به دنبال نشانه های پیمان شکنی یا بی وفایی همسرتان هستید.
تمام فکر و ذکرتان این است که ظاهری بدون نقص، جذّاب و دلربا داشته باشید.
تمام فکر و ذکرتان این است که هیچ گونه عیب و نقصی در رفتارهایتان نباشد.
رقیب عشقی خود را بی ارزش می کنید.
هیچ گاه با همسرتان مخالفت نمی کنید.
نیازهای خودتان را فدا می کنید مبادا باعث مشاجره با همسرتان شود.
همسری را انتخاب می کنید که چندان زیبا نیست و بیشتر نیازمند و وابسته است.
جار و جنجال راه می اندازید تا حال همسرتان را بگیرید.
در کنار همسرتان با فرد دیگری وارد رابطه می شوید.
روابطی را انتخاب می کنید که آخر و عاقبت ندارند تا دچار فقدان جانگداز نشوید.
🌱
روزی یک موش صحرایی از یک جغد پیر درباره وزن دانه برف سوال میکند. جغد جواب میدهد: "وزنش چیزی بیشتر از هیچ چیز است!"
جغد در ادامه میگوید: "روزی به هنگام بارش برف روی شاخه ای از صنوبر نشسته بودم و در حال استراحت، دانه های برف رو که به یک شاخه مینشستند، میشمردم. به رقم دقیق ۳ میلیون و ۴۷۱ هزار و ۹۵۲ که رسیدم دانه برف دیگری روی شاخه نشست و ... ترق... شاخه درخت ناگهان شکست و من و برف هایی که روی شاخه بودیم در هوا معلق شدیم و به زمین افتادیم... بله عزیزم، وزن دانه برف چیزی بیشتر از هیچ چیز است."
❣ به یک سنگ تراش نگاه کنید که روی سنگ ضربه میزند. شاید صدبار ضربه ها روی سنگ فرود بیاید، بدون اینکه حاصلی داشته باشد، اما در ضربه صد و یکم سنگ نصف میشود و من میدانم که این آخرین ضربه نیست که سنگ را دو نیم میکند، بلکه این امر نتیجه تلاشی است که از ابتدا صورت میگیرد.
پس اگر تا بار صدم اتفاقی نیفتاد صبر داشته باش و ناامید نشو، بار صد و یکم آنچه که میخواهی اتفاق می افتد 😉
🌹
جغد در ادامه میگوید: "روزی به هنگام بارش برف روی شاخه ای از صنوبر نشسته بودم و در حال استراحت، دانه های برف رو که به یک شاخه مینشستند، میشمردم. به رقم دقیق ۳ میلیون و ۴۷۱ هزار و ۹۵۲ که رسیدم دانه برف دیگری روی شاخه نشست و ... ترق... شاخه درخت ناگهان شکست و من و برف هایی که روی شاخه بودیم در هوا معلق شدیم و به زمین افتادیم... بله عزیزم، وزن دانه برف چیزی بیشتر از هیچ چیز است."
❣ به یک سنگ تراش نگاه کنید که روی سنگ ضربه میزند. شاید صدبار ضربه ها روی سنگ فرود بیاید، بدون اینکه حاصلی داشته باشد، اما در ضربه صد و یکم سنگ نصف میشود و من میدانم که این آخرین ضربه نیست که سنگ را دو نیم میکند، بلکه این امر نتیجه تلاشی است که از ابتدا صورت میگیرد.
پس اگر تا بار صدم اتفاقی نیفتاد صبر داشته باش و ناامید نشو، بار صد و یکم آنچه که میخواهی اتفاق می افتد 😉
🌹
در ابتدای عاشقی، نوعی جنون و دیوانگی تو را گرفتار خود میکند. مانند زلزله تو را میلرزاند و سپس آرام میشود. زمانی که آرام گرفتی، باید تصمیم بگیری.
باید تصمیم بگیری که آیا واقعاً ریشههای شما چنان به هم گره خورده است که نتوانید با هم نبودن را تصور کنید؟ قسمت واقعی عشق، همین است.
عشق، حبس شدن نفس در سینه با دیدن یا شنیدن معشوق نیست. هیجان نیست. آرزوی هر لحظه هم آغوشی نیست. بیدار نشستن شبانه با رویای بوسه باران کردن تن معشوق نیست. خشمگین نشوید. اما اینها عشق نیست.
عشق آن احساسی است که وقتی زلزلهی عاشقی به پایان رسید، در ما باقی میماند. هیجان انگیز نیست، میدانم، اما واقعی است.
📚 دوران عاشقی همینگوی
👤 ای ای هاچنر
🌹
باید تصمیم بگیری که آیا واقعاً ریشههای شما چنان به هم گره خورده است که نتوانید با هم نبودن را تصور کنید؟ قسمت واقعی عشق، همین است.
عشق، حبس شدن نفس در سینه با دیدن یا شنیدن معشوق نیست. هیجان نیست. آرزوی هر لحظه هم آغوشی نیست. بیدار نشستن شبانه با رویای بوسه باران کردن تن معشوق نیست. خشمگین نشوید. اما اینها عشق نیست.
عشق آن احساسی است که وقتی زلزلهی عاشقی به پایان رسید، در ما باقی میماند. هیجان انگیز نیست، میدانم، اما واقعی است.
📚 دوران عاشقی همینگوی
👤 ای ای هاچنر
🌹
•جملاتى براى كاهش خشم و عصبانيت
-من نيازي ندارم در اين موقعيت خودم را اثبات كنم. من مي توانم آرام باشم.
-تا زماني كه آرام باشم روي خودم كنترل دارم.
-نيازي نيست به خودم شك داشته باشم. آن چه ديگران در مورد من مي گويند اهميتي ندارد.
-خشم من يك نشانه است. الان وقت آرام كردن خودم است.
-مجبور نيستم همواره و در هر شرايطي رقابت كنم.
-احساس ناامني گذرا خواهد بود.
-غير ممكن است ديگران و شرايط را بتوانم كنترل كنم.
-تنها چيزي كه مي توانم كنترل كنم خودم و احساسم است.
-اشكالي ندارد برخي مواقع احساس ناامني و بي پناهي داشته باشم.
🌱
-من نيازي ندارم در اين موقعيت خودم را اثبات كنم. من مي توانم آرام باشم.
-تا زماني كه آرام باشم روي خودم كنترل دارم.
-نيازي نيست به خودم شك داشته باشم. آن چه ديگران در مورد من مي گويند اهميتي ندارد.
-خشم من يك نشانه است. الان وقت آرام كردن خودم است.
-مجبور نيستم همواره و در هر شرايطي رقابت كنم.
-احساس ناامني گذرا خواهد بود.
-غير ممكن است ديگران و شرايط را بتوانم كنترل كنم.
-تنها چيزي كه مي توانم كنترل كنم خودم و احساسم است.
-اشكالي ندارد برخي مواقع احساس ناامني و بي پناهي داشته باشم.
🌱
surround yourself with people that push you to do and be better. no drama or negativity. just higher goals and higher motivation. good times and positive energy. no jealousy or hate. simply bringing out the best in each other.
خودتو با افرادی احاطه کن که تو رو مجبور به انجام کار و یا بهتر شدن می کنن.
بدون درام یا منفی گرایی.
فقط اهداف و انگیزه های بالاتر.
اوقات خوب و انرژی مثبت.
بدون حسادت و نفرت.
به سادگی میشه که بهترین های درون همدیگه رو بیرون بکشیم.
☘
خودتو با افرادی احاطه کن که تو رو مجبور به انجام کار و یا بهتر شدن می کنن.
بدون درام یا منفی گرایی.
فقط اهداف و انگیزه های بالاتر.
اوقات خوب و انرژی مثبت.
بدون حسادت و نفرت.
به سادگی میشه که بهترین های درون همدیگه رو بیرون بکشیم.
☘
📜 این رابطه ها بیمارت میکنن :
- رابطه ای که برای دریافت عشق و توجه باید همجوره سرویس بدی و هر لحظه تلاش کنی
- رابطه ای که همیشه تو مقصر شناخته میشی و فقط تو مجبوری عذرخواهی کنی
- رابطه ای که راحت نمیتونی از اشتباهاتت بگی یا درددل کنی چون بعدا توسط حرف های خودت کلی سرزنش و مسخره میشی
- رابطه ای که تو و احساساتت فهمیده نمیشید مجبوری همه چی رو درون خودت بریزی همیشه
- رابطه ای که تو و احساس تو هیچوقت در اولویت نبوده و نیست.
💜
- رابطه ای که برای دریافت عشق و توجه باید همجوره سرویس بدی و هر لحظه تلاش کنی
- رابطه ای که همیشه تو مقصر شناخته میشی و فقط تو مجبوری عذرخواهی کنی
- رابطه ای که راحت نمیتونی از اشتباهاتت بگی یا درددل کنی چون بعدا توسط حرف های خودت کلی سرزنش و مسخره میشی
- رابطه ای که تو و احساساتت فهمیده نمیشید مجبوری همه چی رو درون خودت بریزی همیشه
- رابطه ای که تو و احساس تو هیچوقت در اولویت نبوده و نیست.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
A reminder that you’re allowed to have bad days. you’re allowed to cry. you’re allowed to feel your feelings, and remind yourself that a bad day, or having bad feelings wont last forever. you will be okay. i promise.
یه یادآوری: تو اجازه داری روزای بدم داشته باشی.
اجازه داری گریه کنی.
اجازه داری عواطفتو احساس کنی و به خودت یادآوری کنی که یه روز بد یا احساسات بد برای همیشه ماندگار نخواهد بود.
تو خوب میشی، اینو بهت قول میدم.
☘
یه یادآوری: تو اجازه داری روزای بدم داشته باشی.
اجازه داری گریه کنی.
اجازه داری عواطفتو احساس کنی و به خودت یادآوری کنی که یه روز بد یا احساسات بد برای همیشه ماندگار نخواهد بود.
تو خوب میشی، اینو بهت قول میدم.
☘
بعضی دیگر از مراجعان، متوجه میشوند که رفتهرفته از آنچه فرهنگ و اجتماع از آنان انتظار دارد دور میشوند. همانطور که وایت در کتاب اخیر خود موكدا یادآور میشود، در فرهنگ صنعتی کنونی ما، فشارهای بسیاری به افراد وارد میشود تا از آنان آدمکهای تشکیلاتی (Organization Man) بسازد.
«بنابراین از شخص انتظار میرود که کاملا عضو گروه شود؛ فردیت خود را تابع نیازهای گروهی نماید؛ و سرانجام انسانی سازگار و همرنگ با دیگران بشود تا بتواند بهنوبه خود افرادی سازگار و همرنگ با دیگران به بار آورد.»
دریافتهام که اگر مراجعان بتوانند در برابر فشارهایی که به منظور انطباق دادن و یا همرنگ کردن آنان با دیگران صورت میپذیرد، آزادانه واکنش نشان دهند، از طرز عمل و شیوه برخورد دانشگاه یا فرهنگ و اجتماع خود به خشم میآیند و کوششهایی را که معطوف به هماهنگ کردن آنان با سایرین و نیز قالبی کردن نظام ارزشهای آنان است مورد تردید قرار میدهند.
یکی از مراجعانم با هیجان زیادی میگوید: «مدتها کوشیدهام بر طبق ملاکهایی که برای دیگران اهمیت داشته ولی هیچ مفهومی برای خودم نداشته است، زندگی کنم. من این احساس را در مواردی حتی خیلی بیش از این نیز داشتهام.» بنابراین او نیز همانند دیگران مایل است از آنچه دیگران از او انتظار دارند، اجتناب کند.
کارل راجرز، از کتاب هنر انسان شدن، ترجمه مهین میلانی
«بنابراین از شخص انتظار میرود که کاملا عضو گروه شود؛ فردیت خود را تابع نیازهای گروهی نماید؛ و سرانجام انسانی سازگار و همرنگ با دیگران بشود تا بتواند بهنوبه خود افرادی سازگار و همرنگ با دیگران به بار آورد.»
دریافتهام که اگر مراجعان بتوانند در برابر فشارهایی که به منظور انطباق دادن و یا همرنگ کردن آنان با دیگران صورت میپذیرد، آزادانه واکنش نشان دهند، از طرز عمل و شیوه برخورد دانشگاه یا فرهنگ و اجتماع خود به خشم میآیند و کوششهایی را که معطوف به هماهنگ کردن آنان با سایرین و نیز قالبی کردن نظام ارزشهای آنان است مورد تردید قرار میدهند.
یکی از مراجعانم با هیجان زیادی میگوید: «مدتها کوشیدهام بر طبق ملاکهایی که برای دیگران اهمیت داشته ولی هیچ مفهومی برای خودم نداشته است، زندگی کنم. من این احساس را در مواردی حتی خیلی بیش از این نیز داشتهام.» بنابراین او نیز همانند دیگران مایل است از آنچه دیگران از او انتظار دارند، اجتناب کند.
کارل راجرز، از کتاب هنر انسان شدن، ترجمه مهین میلانی
راه هایی برای مقابله با افکار منفی :
از امدن افکار مزاحم آگاه باشید ، از خودت بپرس چه احساسی رو داری تجربه میکنی(غم،خشم،نگرانی)
ریشه افکار منفی = از کجا میاد این افکار ؟ از کی شروع شده ؟ ایا یک موضوع واقعیه ؟یا باید حلش کنید یا بپذیری
به خودت نگو من نباید بهش فکرکنم این یعنی فاجعه فکر با قدرت بیشتر بهت حمله میکنه به جاش روزی ۱۰ دقیقه چشم ها بسته و اجازه بده هرفکری میخواد وارد ذهنت بشه هدف(عادت میکنه تایم زیادی فکرمنفی نکنی و به مرور عادی تر خواهد شد)
افکار منفی رو به چالش بکشین = اگه دوستتون با خودش همین طوری حرف بزنه چه طور بهش واکنش نشون میدین از خودت بپرس اگه اتفاقی بیفته چی میشه؟ نفس کشیدن = بهترین کار مکث کردن و نفس عمیق کشیدنه با این کار ضربان قلب کم شده و نگاه شما به مسئله خوش بیانه تر خواهد شد ، مثبت اندیشی = یک لیست از چیزهایی که به شما احساس خوب و مثبت میده رو تهیه کنید
🌱
از امدن افکار مزاحم آگاه باشید ، از خودت بپرس چه احساسی رو داری تجربه میکنی(غم،خشم،نگرانی)
ریشه افکار منفی = از کجا میاد این افکار ؟ از کی شروع شده ؟ ایا یک موضوع واقعیه ؟یا باید حلش کنید یا بپذیری
به خودت نگو من نباید بهش فکرکنم این یعنی فاجعه فکر با قدرت بیشتر بهت حمله میکنه به جاش روزی ۱۰ دقیقه چشم ها بسته و اجازه بده هرفکری میخواد وارد ذهنت بشه هدف(عادت میکنه تایم زیادی فکرمنفی نکنی و به مرور عادی تر خواهد شد)
افکار منفی رو به چالش بکشین = اگه دوستتون با خودش همین طوری حرف بزنه چه طور بهش واکنش نشون میدین از خودت بپرس اگه اتفاقی بیفته چی میشه؟ نفس کشیدن = بهترین کار مکث کردن و نفس عمیق کشیدنه با این کار ضربان قلب کم شده و نگاه شما به مسئله خوش بیانه تر خواهد شد ، مثبت اندیشی = یک لیست از چیزهایی که به شما احساس خوب و مثبت میده رو تهیه کنید
🌱
روانشناسانی که روی انگیزه های افراد مطالعه میکنند دریافته اند که بسیاری از زنان موفق، پدرانی داشته اند که استعداد آن ها را پرورش داده و باعث شده اند تا از کودکی احساس جذابیت و دوست داشتنی بودن کنند.
"ماجوری لوزاف" دانشمند علوم اجتماعی به مدت چهار سال روی زنان موفق مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که وقتی پدران با دختران خود مانند افراد جالب و شایستهی احترام و تشویق رفتار میکنند آنها به زنان موفق تری بدل میشوند.
"احساس" زنانی که چنین رفتاری از جانب پدر خود میدیدند این بوده که پرورش استعدادها در آنها باعث به خطر افتادن زنانگی نمی شود.
این پدران علاقه زیادی به زندگی دختران خود نشان می دادند و آنها را تشویق می کردند تا بطور فعال به زندگی حرفه ای یا علاقمندی های خود در زمینه سیاست، ورزش یا هنر توجه نشان دهند.
زنانی که تایید و پذیرش پدر را احساس کرده اند، اطمینان دارند که از سوی دنیا پذیرفته خواهند شد.
📚 ژرفای زن بودن
👤مورین مرداک
🍃
"ماجوری لوزاف" دانشمند علوم اجتماعی به مدت چهار سال روی زنان موفق مطالعه کرد و به این نتیجه رسید که وقتی پدران با دختران خود مانند افراد جالب و شایستهی احترام و تشویق رفتار میکنند آنها به زنان موفق تری بدل میشوند.
"احساس" زنانی که چنین رفتاری از جانب پدر خود میدیدند این بوده که پرورش استعدادها در آنها باعث به خطر افتادن زنانگی نمی شود.
این پدران علاقه زیادی به زندگی دختران خود نشان می دادند و آنها را تشویق می کردند تا بطور فعال به زندگی حرفه ای یا علاقمندی های خود در زمینه سیاست، ورزش یا هنر توجه نشان دهند.
زنانی که تایید و پذیرش پدر را احساس کرده اند، اطمینان دارند که از سوی دنیا پذیرفته خواهند شد.
📚 ژرفای زن بودن
👤مورین مرداک
🍃
راستی و یکرویی موهبتی است که به اندازهی هوش و زیبایی نادر است
وبیانصافی است که انسان آن را از همه کس طلب کند.
#رومن_رولان
📚
وبیانصافی است که انسان آن را از همه کس طلب کند.
#رومن_رولان
📚
⁉️سایه
نیمه تاریک وجود هر فرد در اعماق ناخودآگاه او قرار دارد و از خودش و سایرین پنهان است. این بخش از وجود ما در بردارنده هر آنچه خصوصیت منفی است که در نهایت ما را به نقطهی «من خوب نیستم» یا «من ارزشمند نیستم» میرساند. برخی اوقات ما وجود اصلیمان را در پشت نقابهایی پنهان میکنیم که گاهاً خودمان را نیز فریب میدهیم. احساسات و افکار منفی را که از ذهن ما میگذرند، سرکوب میکنیم و نتیجهی این سرکوب تنها ایجاد یک «سایه» است...
سایهی ما شخصیت اصلی ما اعم از نیک و بد را در بر دارد. تا هنگامی که به تأیید و نظر دیگران توجه کنیم، دچار نقش بازی کردن، پنهان کردن، سرکوب کردن و در وضعیت نهایی دچار فرافکنی خواهیم شد و در این حالت دیگر خودمان نیستیم. باید با سایه خود روبرو شویم و خصایص منفی و مثبت خود را بی قضاوت در آغوش گیریم بدون ترس از چه بودنها!
راز تغییر انسان در درک و پیدا کردن سایهاش نهفته است. به اعتقاد «لازاریس» درک سایه و پذیرش آن تحولی در سطح سلولی و تغییرات DNA پدید میآورد!
در حقیقت نیمه تاریک وجود ما مخزنی برای تمام جنبههای واقعی ولی نامطلوب و ناپذیرفتنی ماست. همهی آنچه که مایه شرمندگی خود میدانیم و وانمود میکنیم که نیستیم و در واقع چهرهای که نمیخواهیم به دیگران نشان دهیم.
وقتی خصیصهای را در خود داریم و آن را انکار میکنیم یا در برابر پذیرش آن مقاومت میکنیم، آن خصیصه در ما جان میگیرد و تقویت میشود بنابراین از حس ارزشمند بودنمان میکاهد. با حبس نمودن جنبههایی از خود که دوست نداریم، ناخواسته ارزشمندترین موهبت را که بخشی از وجودمان است سرکوب و نابود میکنیم.
اینکه میگویم باید خصایص خوب و بد خود را یکجا در آغوش بکشیم کمی فراتر از پذیرش است. مثلاً اگر کسی قدرتطلب است، اینکه بگوید میدانم قدرت طلب هستم کافی نیست بلکه باید بداند که قدرتطلب بودن درس و حتی فوائدی هم دارد که باید به آن به دیده احترام نگریست. انسانی که سایه خود را رشد میدهد و بخشهای ناخواستنی خود را سرکوب میکند، دچار دام «اگر»ها میشود. اگر چنین بود ... اگر چنان بود... و همیشه حس مغبون بودن دارد. باید بدانیم هر یک از جنبههای ما دارای موهبتی است که لازم بوده داشته باشیم و باید بدانیم این خصلت چه پیامی برایمان دارد. البته سایه فقط شامل ابعاد و خصایص منفی نیست. گاهی توان، قابلیت و اصالت در بخش سایهی روشن جای میگیرند. مثلاً زنی که در محیط خشن و بی انعطافی زندگی و کار کرده است همچنان زن است و نیاز به دوست داشته شدن و نوازش دارد ولی این بعد از شخصیت زن و لطیف بودن خود را در بخش سایهی روشن خود سرکوب و پنهان کرده است.
معمولاً سایه از دید ما پنهان است تا جایی که خصایص بخش سایهی خود را در دیگران میبینیم! و جایی که بپذیریم هر آنچه در دیگران میبینیم به نوعی متفاوت ولی از همان جنس در خود ولی در بخش سایهی خود داریم، نقطه شروع تغییرات سازندهی ماست.
ما همه دارای وجودی شامل کل هستیم. انسانها همگی از یک جوهرهی کل و مشترک پدید آمدهاند و اینکه فکر کنیم نژاد یا رنگ ما را متمایز میسازد تفکری بس اشتباه است. هر یک از ما اگر خودخواهی را در کسی نکوهش میکنیم توانایی بالقوه آن را داریم که خودخواه باشیم. اگر از شجاعت کسی لذت میبریم، دلیلش وجود شجاعت در خودمان است.
پس راه حل رمزگشایی سایهها مشخص است:
۱- سایه تاریک خود را با تهیه فهرستی از خصوصیاتی که در دیگران نمیپسندیم کشف کنیم.
۲- سایهی روشن خود را با تهیه فهرستی از خصایصی که در دیگران میبینیم و حسرت میخوریم یا حسادت میکنیم بیابیم.
گاهی تواناییهایی که ما در دیگران میبینیم آینهی تمام نمایی از تواناییهای خودمان است و غافلیم...
🌱
نیمه تاریک وجود هر فرد در اعماق ناخودآگاه او قرار دارد و از خودش و سایرین پنهان است. این بخش از وجود ما در بردارنده هر آنچه خصوصیت منفی است که در نهایت ما را به نقطهی «من خوب نیستم» یا «من ارزشمند نیستم» میرساند. برخی اوقات ما وجود اصلیمان را در پشت نقابهایی پنهان میکنیم که گاهاً خودمان را نیز فریب میدهیم. احساسات و افکار منفی را که از ذهن ما میگذرند، سرکوب میکنیم و نتیجهی این سرکوب تنها ایجاد یک «سایه» است...
سایهی ما شخصیت اصلی ما اعم از نیک و بد را در بر دارد. تا هنگامی که به تأیید و نظر دیگران توجه کنیم، دچار نقش بازی کردن، پنهان کردن، سرکوب کردن و در وضعیت نهایی دچار فرافکنی خواهیم شد و در این حالت دیگر خودمان نیستیم. باید با سایه خود روبرو شویم و خصایص منفی و مثبت خود را بی قضاوت در آغوش گیریم بدون ترس از چه بودنها!
راز تغییر انسان در درک و پیدا کردن سایهاش نهفته است. به اعتقاد «لازاریس» درک سایه و پذیرش آن تحولی در سطح سلولی و تغییرات DNA پدید میآورد!
در حقیقت نیمه تاریک وجود ما مخزنی برای تمام جنبههای واقعی ولی نامطلوب و ناپذیرفتنی ماست. همهی آنچه که مایه شرمندگی خود میدانیم و وانمود میکنیم که نیستیم و در واقع چهرهای که نمیخواهیم به دیگران نشان دهیم.
وقتی خصیصهای را در خود داریم و آن را انکار میکنیم یا در برابر پذیرش آن مقاومت میکنیم، آن خصیصه در ما جان میگیرد و تقویت میشود بنابراین از حس ارزشمند بودنمان میکاهد. با حبس نمودن جنبههایی از خود که دوست نداریم، ناخواسته ارزشمندترین موهبت را که بخشی از وجودمان است سرکوب و نابود میکنیم.
اینکه میگویم باید خصایص خوب و بد خود را یکجا در آغوش بکشیم کمی فراتر از پذیرش است. مثلاً اگر کسی قدرتطلب است، اینکه بگوید میدانم قدرت طلب هستم کافی نیست بلکه باید بداند که قدرتطلب بودن درس و حتی فوائدی هم دارد که باید به آن به دیده احترام نگریست. انسانی که سایه خود را رشد میدهد و بخشهای ناخواستنی خود را سرکوب میکند، دچار دام «اگر»ها میشود. اگر چنین بود ... اگر چنان بود... و همیشه حس مغبون بودن دارد. باید بدانیم هر یک از جنبههای ما دارای موهبتی است که لازم بوده داشته باشیم و باید بدانیم این خصلت چه پیامی برایمان دارد. البته سایه فقط شامل ابعاد و خصایص منفی نیست. گاهی توان، قابلیت و اصالت در بخش سایهی روشن جای میگیرند. مثلاً زنی که در محیط خشن و بی انعطافی زندگی و کار کرده است همچنان زن است و نیاز به دوست داشته شدن و نوازش دارد ولی این بعد از شخصیت زن و لطیف بودن خود را در بخش سایهی روشن خود سرکوب و پنهان کرده است.
معمولاً سایه از دید ما پنهان است تا جایی که خصایص بخش سایهی خود را در دیگران میبینیم! و جایی که بپذیریم هر آنچه در دیگران میبینیم به نوعی متفاوت ولی از همان جنس در خود ولی در بخش سایهی خود داریم، نقطه شروع تغییرات سازندهی ماست.
ما همه دارای وجودی شامل کل هستیم. انسانها همگی از یک جوهرهی کل و مشترک پدید آمدهاند و اینکه فکر کنیم نژاد یا رنگ ما را متمایز میسازد تفکری بس اشتباه است. هر یک از ما اگر خودخواهی را در کسی نکوهش میکنیم توانایی بالقوه آن را داریم که خودخواه باشیم. اگر از شجاعت کسی لذت میبریم، دلیلش وجود شجاعت در خودمان است.
پس راه حل رمزگشایی سایهها مشخص است:
۱- سایه تاریک خود را با تهیه فهرستی از خصوصیاتی که در دیگران نمیپسندیم کشف کنیم.
۲- سایهی روشن خود را با تهیه فهرستی از خصایصی که در دیگران میبینیم و حسرت میخوریم یا حسادت میکنیم بیابیم.
گاهی تواناییهایی که ما در دیگران میبینیم آینهی تمام نمایی از تواناییهای خودمان است و غافلیم...
🌱
چرا دست نیافتنی ها دست نیافتنی اند؟
🔻 اگرچه کسی که الان با شماست هیچوقت علاقه اش را از شما دریغ نکند ولی همیشه کسی در گذشته بوده که شما را با بی توجهیش نسبت به شما اسیر خود کرده. شاید دلیل این است که دست نیافتنی ها گرایشات رقابتی درونی شما را برانگیخته میکنند و موجب میشوند شما حس کنید که باید بروید و آنها را به دست آورید.
🔻شاید هم سرنخ در اتمسفر مرموزی است که آنها در اطراف خود در ذهن شما دارند و ذهن شما در تلاش است تا آنها را تحلیل کند و تصویر واضح تری بیابد که فکر شما را مشغول به حل معمای خود میکنند. یا شاید بتوان این قضیه را با عرضه و تقاضای اقتصاد مقایسه کرد که اجناسی که به تعداد محدود وجود دارند قیمتشان صرفنظر از اینکه چه کیفتیتی داشته باشند بالاتر از اقلام کثیر التعداد است.
🔻 در مطالعه ای که اخیرا انجام شده دست نیافتنی ها در یک آزمایشی شرکت داده شدند تا علت جذابیتشان به دست آید. بنابراین دست نیافتنی اینطور تعریف شد: دوستی که بی علاقگی یا کم توجهی نشان میدهد تا علاقه ی دیگران را به دست آورد. نتایجی که بدست آمد نشان داد که این استراتژی است که کار میکند ولی در کوتاه مدت.
🔻 این خصوصیت رفتاری در دراز مدت اصلا جذاب نیست. افراد اینچنین اغلب با عناوین سرد، سواستفاده کننده، خودخواه خوانده میشوند و به نظر علاقه ای به برقراری رابطه ی صمیمانه ندارند.
🔻دست نیافتنی ها اغلب نمیتوانند با دیگران و حتی خودشان عادل باشند. اگر کمی عمقی تر به مسئله نگاه کنیم آنها همیشه از نزدیک شدن به افراد دوری میکنند و اینکار را از سر علاقه به آزار دیگران انجام میدهند و اغلب دوست ندارند خود واقعی شان را نشان دهند.
🔻 وینبرگ میگوید در واقع استراتژی آنها این است که افراد را از خود دور نگه میدارند چون آنها عمیقا احساس نقص میکنند. پس ادای دست نیافتنی را در آوردن چون همراه با رفتارهای منفی است اصلا چیز خوبی نیست.
🔻در اثر شدیدا حساس بودن نسبت به حس طرد شدن یا بازیچه شدن، افراد دست نیافتنی خودشان را از تحقیر و خیانت حفظ میکنند. که این میتواند در اثر ترس دائم از بی توجهی والدین بوده باشد. حتی ممکن است ناشی از شخصیت نارسیستیک (خودشیفته) باشد که طرف میخواهد چیزی به دست آورد ولی به رابطهی صمیمانه علاقه ای ندارد.
🔻 برای تست کردن این تئوری ها یک ارزش بندی ذهنی در افراد شرکت کننده بصورت ناخودآگاه القا شد که درباره ی برقراری رابطه ی صحیح با مردمی که نسبت به دست نیافتنی ها ضعیف بودند، بود. شرکت کننده ها به طور تصادفی یک مقاله میخواندند که در یکی از آنها رابطه ی صحیح به عنوان بهترین رابطه ی رمانتیک و در دیگری رابطه ای ناصحیح به عنوان الگوی این گونه روابط معرفی شده بود.
🔻 در مقاله ی رابطه ی صحیح گفته شده بوده که افراد در روابط رمانتیک وقتی بهترین حس را دارند که خود واقعیشان باشند. در مقاله ی رابطه ی ناصحیح ولی گفته شده بود افرادی که نیازها و وابستگی خود را پنهان کنند از کیفیت بیشتری در رابطه بهره میبرند.
🔻 تئوری این بود که افراد نارسیست و کسانی که ناامنی رابطه ای دارند و کسانی که از طرد شدن میترسند از ایده ی رابطه ی ناصحیح بیشتر دفاع کنند و در مقابل بقیه ی افراد از ایده ی رابطه ی صحیح حمایت کنند.
🔻تئوری درست از آب در آمد و افرادی که مشکل روانی خاصی ندارند از رابطه ی صحیح حمایت کردند حتی بعد از اینکه مقاله ی مربوط به رابطه ی ناصحیح بهتر است را خواندند. در طرف مقابل افرادی که مشکلات فوق الذکر را داشتند از رابطه ی ناصحیح حمایت کردند.
🔻بعنوان نتیجه گیری: از بین تمام استراتژی هایی که میتواند برای موفقیت در رابطه را بدست دهد ادای دست نیافتنی را در آوردن خیلی جالب نیست. برای کسانی که این نقش را برایتان بازی میکنند مدل رابطهی صحیح را بازی کنید تا دفاعشان را بشکنند و خود واقعیشان را به شما نشان دهند.
🍃
🔻 اگرچه کسی که الان با شماست هیچوقت علاقه اش را از شما دریغ نکند ولی همیشه کسی در گذشته بوده که شما را با بی توجهیش نسبت به شما اسیر خود کرده. شاید دلیل این است که دست نیافتنی ها گرایشات رقابتی درونی شما را برانگیخته میکنند و موجب میشوند شما حس کنید که باید بروید و آنها را به دست آورید.
🔻شاید هم سرنخ در اتمسفر مرموزی است که آنها در اطراف خود در ذهن شما دارند و ذهن شما در تلاش است تا آنها را تحلیل کند و تصویر واضح تری بیابد که فکر شما را مشغول به حل معمای خود میکنند. یا شاید بتوان این قضیه را با عرضه و تقاضای اقتصاد مقایسه کرد که اجناسی که به تعداد محدود وجود دارند قیمتشان صرفنظر از اینکه چه کیفتیتی داشته باشند بالاتر از اقلام کثیر التعداد است.
🔻 در مطالعه ای که اخیرا انجام شده دست نیافتنی ها در یک آزمایشی شرکت داده شدند تا علت جذابیتشان به دست آید. بنابراین دست نیافتنی اینطور تعریف شد: دوستی که بی علاقگی یا کم توجهی نشان میدهد تا علاقه ی دیگران را به دست آورد. نتایجی که بدست آمد نشان داد که این استراتژی است که کار میکند ولی در کوتاه مدت.
🔻 این خصوصیت رفتاری در دراز مدت اصلا جذاب نیست. افراد اینچنین اغلب با عناوین سرد، سواستفاده کننده، خودخواه خوانده میشوند و به نظر علاقه ای به برقراری رابطه ی صمیمانه ندارند.
🔻دست نیافتنی ها اغلب نمیتوانند با دیگران و حتی خودشان عادل باشند. اگر کمی عمقی تر به مسئله نگاه کنیم آنها همیشه از نزدیک شدن به افراد دوری میکنند و اینکار را از سر علاقه به آزار دیگران انجام میدهند و اغلب دوست ندارند خود واقعی شان را نشان دهند.
🔻 وینبرگ میگوید در واقع استراتژی آنها این است که افراد را از خود دور نگه میدارند چون آنها عمیقا احساس نقص میکنند. پس ادای دست نیافتنی را در آوردن چون همراه با رفتارهای منفی است اصلا چیز خوبی نیست.
🔻در اثر شدیدا حساس بودن نسبت به حس طرد شدن یا بازیچه شدن، افراد دست نیافتنی خودشان را از تحقیر و خیانت حفظ میکنند. که این میتواند در اثر ترس دائم از بی توجهی والدین بوده باشد. حتی ممکن است ناشی از شخصیت نارسیستیک (خودشیفته) باشد که طرف میخواهد چیزی به دست آورد ولی به رابطهی صمیمانه علاقه ای ندارد.
🔻 برای تست کردن این تئوری ها یک ارزش بندی ذهنی در افراد شرکت کننده بصورت ناخودآگاه القا شد که درباره ی برقراری رابطه ی صحیح با مردمی که نسبت به دست نیافتنی ها ضعیف بودند، بود. شرکت کننده ها به طور تصادفی یک مقاله میخواندند که در یکی از آنها رابطه ی صحیح به عنوان بهترین رابطه ی رمانتیک و در دیگری رابطه ای ناصحیح به عنوان الگوی این گونه روابط معرفی شده بود.
🔻 در مقاله ی رابطه ی صحیح گفته شده بوده که افراد در روابط رمانتیک وقتی بهترین حس را دارند که خود واقعیشان باشند. در مقاله ی رابطه ی ناصحیح ولی گفته شده بود افرادی که نیازها و وابستگی خود را پنهان کنند از کیفیت بیشتری در رابطه بهره میبرند.
🔻 تئوری این بود که افراد نارسیست و کسانی که ناامنی رابطه ای دارند و کسانی که از طرد شدن میترسند از ایده ی رابطه ی ناصحیح بیشتر دفاع کنند و در مقابل بقیه ی افراد از ایده ی رابطه ی صحیح حمایت کنند.
🔻تئوری درست از آب در آمد و افرادی که مشکل روانی خاصی ندارند از رابطه ی صحیح حمایت کردند حتی بعد از اینکه مقاله ی مربوط به رابطه ی ناصحیح بهتر است را خواندند. در طرف مقابل افرادی که مشکلات فوق الذکر را داشتند از رابطه ی ناصحیح حمایت کردند.
🔻بعنوان نتیجه گیری: از بین تمام استراتژی هایی که میتواند برای موفقیت در رابطه را بدست دهد ادای دست نیافتنی را در آوردن خیلی جالب نیست. برای کسانی که این نقش را برایتان بازی میکنند مدل رابطهی صحیح را بازی کنید تا دفاعشان را بشکنند و خود واقعیشان را به شما نشان دهند.
🍃
🍃يكى از اشتباهات رايج ما در ارتباط اينست كه به جاي اينكه رك و راست حرفمان را بزنيم و احساساتمان را بيان كنيم در پي اين هستيم كه به شيوه اى ماهرانه و در لفافه حرف دلمان را با جملاتى با مضمون "تو در حق من ظلم كردى"
"من قربانى هستم"
"سعى كن ظلم به من نكنى"بزنيم
متاسفانه برچسب هايى كه پيام تو بدي را به فرد مقابلمان منتقل مى كنند اورا ناخودآگاه در ورطه ى بد بودن مى برند و در صفت بيان شده تقويت مى كنند
حالا با خودت رو راست باش دوست من !
چقدر از جملات :
تو بى مسئوليتى
تو قدر نشناسي
تو بي مهر و محبتى
تو بي لياقتى
تو وجدان ندارى
تو بى كفايتى
تو بدقولى
تو من رو دوست ندارى
تو براى من ارزش قائل نيستى
و ...
استفاده مي كني ؟؟؟
حالا كه مى دانى تكرار اين جملات باعث مى شود فرد در صفات ذكر شده تقويت شود آيا تكرارشان مى كني ؟!!!
🌱
"من قربانى هستم"
"سعى كن ظلم به من نكنى"بزنيم
متاسفانه برچسب هايى كه پيام تو بدي را به فرد مقابلمان منتقل مى كنند اورا ناخودآگاه در ورطه ى بد بودن مى برند و در صفت بيان شده تقويت مى كنند
حالا با خودت رو راست باش دوست من !
چقدر از جملات :
تو بى مسئوليتى
تو قدر نشناسي
تو بي مهر و محبتى
تو بي لياقتى
تو وجدان ندارى
تو بى كفايتى
تو بدقولى
تو من رو دوست ندارى
تو براى من ارزش قائل نيستى
و ...
استفاده مي كني ؟؟؟
حالا كه مى دانى تكرار اين جملات باعث مى شود فرد در صفات ذكر شده تقويت شود آيا تكرارشان مى كني ؟!!!
🌱
فقط زندگی در جهانی را تصور کن که در آن آیینه نباشد! تو درباره ی صورتت خیال بافی می کنی و تصورت این است که : صورتت بازتاب آن چیزی است که در درون تو است .
و بعد وقتی چهل ساله شدی ،
کسی برای اولین بار آیینه ای در برابرت می گیرد وحشت خودت را مجسم کن!
تو صورت یک بیگانه را خواهی دید و به روشنی به چیزی پی خواهی برد که قادر به پذیرفتنش نیستی : صورتِ تو، خودِ تو نیست!
👤 میلان کوندرا
🌹
و بعد وقتی چهل ساله شدی ،
کسی برای اولین بار آیینه ای در برابرت می گیرد وحشت خودت را مجسم کن!
تو صورت یک بیگانه را خواهی دید و به روشنی به چیزی پی خواهی برد که قادر به پذیرفتنش نیستی : صورتِ تو، خودِ تو نیست!
👤 میلان کوندرا
🌹
یکی از مهمترین عوامل موثر در بروز اضطراب، خشم و افسردگی اعتقاد به سه باور زیر است:
🔸️من باید.....
🔸️تو باید......
🔸️دنیا باید......
این باورها موجب کاهش انعطافپذیری و تابآوری در برابر مشکلات و موانع میشود و احتمال نرسیدن به آرزوها و خواستههایمان را افزایش میدهد.
وقتی انتظار داریم خود، دیگری و دنیا باید آنگونه که ما فکر میکنیم درست است عمل کند، ترس از محقق نشدن آن باعث بروز اضطراب میشود. روبرو شدن با آنچه خلاف باور ماست موجب خشم به دیگری و محیط اطراف میشود و احساس ناکامی حاصل از نرسیدن به چیزی که فکر میکردیم باید به آن میرسیدیم، ما را دچار افسردگی میسازد.
در صورتی که اگر به جای باید.... بگوییم: ترجیح میدهم..... کاشکی..... و در جهت رسیدن به خواستهها برنامهریزی و فعالیت کنیم، چون انتظار نداریم آنچه میخواهیم صددرصد محقق شود، اضطراب کاهش مییابد، نسبت به دیگری کمتر عصبانی میشویم و احساس ناکامی کمتری تجربه خواهیم کرد.
🌱
🔸️من باید.....
🔸️تو باید......
🔸️دنیا باید......
این باورها موجب کاهش انعطافپذیری و تابآوری در برابر مشکلات و موانع میشود و احتمال نرسیدن به آرزوها و خواستههایمان را افزایش میدهد.
وقتی انتظار داریم خود، دیگری و دنیا باید آنگونه که ما فکر میکنیم درست است عمل کند، ترس از محقق نشدن آن باعث بروز اضطراب میشود. روبرو شدن با آنچه خلاف باور ماست موجب خشم به دیگری و محیط اطراف میشود و احساس ناکامی حاصل از نرسیدن به چیزی که فکر میکردیم باید به آن میرسیدیم، ما را دچار افسردگی میسازد.
در صورتی که اگر به جای باید.... بگوییم: ترجیح میدهم..... کاشکی..... و در جهت رسیدن به خواستهها برنامهریزی و فعالیت کنیم، چون انتظار نداریم آنچه میخواهیم صددرصد محقق شود، اضطراب کاهش مییابد، نسبت به دیگری کمتر عصبانی میشویم و احساس ناکامی کمتری تجربه خواهیم کرد.
🌱