Telegram Web Link
پروفایل حسینی|خاستگاری
صبح رفته بودم بیرون اسنپ گرفتم که برگردم. روی نیمکت اتوبوس نشستم منتظر ماشین. یه آقای مسنی به من نزدیک شد گفت: خیر ببینی الهی. پول بده برم نون پنیر بخرم صبحانه نخوردم. حالا هنوز هفت صبح بودا. منم پول نقد همرام نبود. هم ازین آدما زیاد دیده بودم که سمج میشن…
#ارسالی_اعضا

🔷سلام منم امروز اومدم مشهد زیارت یه خانومه اومد گفت ضعف کردم برام آب طالبی بخر هنوز داشتم فکر میکردم بخرم یا نه رفته بود عذاب وجدان دارم💔🫠انقد فکر کردم ها زیارت داره کوفتم میشه

🔷سلام پیرو پیامتون
چند روز پیش ساعت ۲ نیم داشتم از سرکار برمیگشتم خیلیم خسته بودم وگرمم بود
یه خانمی اومد جلوم گفت ۱۰ تومن بده من هیچی تو یخچال ندارم.منم فقط کارت همراهم بود نگاش کردم دیدم عه این خانوم را چند روز پیشم اومد همینو گفت بهش کمک کردم دیگه گفتم ندارم و رد شدم.شنیدم که گفت نمیخواد چادر سرت کنی به من کمک کن😐😐

‌ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
💔:)

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
بچه‌ها مداحی بفرستین🥲
مداحی که خودتون خیلی گوش می‌دین و دوسش دارین‌هاااا

زیرش فقط بنویسین این مخصوص چه افرادیه‌.

👈مداحی برای جامونده‌های اربعین

👈یا مداحی برای کسایی که راهی اربعین هستن

اینجا👇
@profile_ms_bot
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیچی نمیگم؛
خودتون نگاه کنید🥲🖤

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
بخوان‌دعای‌فرج‌را؛دعااثردارد . . .

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
اگه‌دنیـا‌به‌کامم‌بود‌الان‌باید‌بین‌الحرمـیـن‌میبودم💔 :)

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
بخوان‌دعای‌فرج‌را؛دعااثردارد . . .

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
بچه ها بعد از کلی غصه و استرس ما هم طلبیده شدیم🥹
نیازمندی:
حلال کنید عازم کربلا هستم:))) 💔💔💔

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
شدشدنشد؛
بابغض‌میشینیم‌زائراتُ‌نگاه‌میکنیم (؛

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
به هرکس که حرم می رود بگویید:
-دمی آنجا برای من
فقط نفس بکشد🥺🫀(:
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
بخوان‌دعای‌فرج‌را؛دعااثردارد . . .

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
پروفایل حسینی|خاستگاری
بچه ها بعد از کلی غصه و استرس ما هم طلبیده شدیم🥹
امان از استرسی که دیشب تحمل کردیم😕

ساعت ۹ حرکت قطار بود....
بخاطر یه مسائلی ۸.۱۰ تازه رسیدیم مترو نزدیک خونه و بماند چقدر حرص خوردیم که نمیرسیم به قطار و جاموندیمو و .....
۲ ۳ تا خط عوض کردیمو ساعت ۹.۰۵ رسیدیم ایستگاه راه آهن و مثل دونده های حرفه ای فقط دویدیم....
مامور بازرسی وسایلو بیخیال شد
مسئول کنترل بیلیت مدارکو کنترل نکرد
رئیس قطار هم یه جورایی تاخیر انداخته بود توی حرکت
قطار هم توی اولین و نزدیک ترین سکو به گیت بازرسی بود....

تا رسیدیم به قطار و سوار شدیم حرکت کرد....

تا یک ساعت بعد حرکت باورمون نمیشد که رسیدیم به قطار و جا نموندیم و فقط خدارو شکر میکردیم...

میکشی مرا حسین ❤️
2024/10/01 09:35:54
Back to Top
HTML Embed Code: