Telegram Web Link
پروفایل حسینی|خاستگاری
#شب_هفتم_محرم #ادمین_نوشت #اختصاصی_پروفایل_حسینی 🖤 روز عاشورا، دیگه کم کم دور حسین(ع) خالی شده بود... لب‌های اهل حرم تشنه... سرها از بدن جدا افتاده... عباسش رفته... علی‌اکبرش رفته... 💔 صدای گریه علی اصغر از تو خیمه اومد. شاید میگفت: بابا... مبادا صدای…
#شب_هشتم_محرم

♥️ علی اکبر به میدان می‌رود.
تمام لشکر کوفه منتظر امدن او هستند. آن‌ها می‌خواهند دل حسین را با کشتن علی اکبر به درد آورند.

🌱 علی اکبر رجز می‌خواند. به هر سو که می‌رود لشکر کوفه فرار می‌کنند.

♥️ در هرحمله تعدادی از لشکر عمرسعد به قتل می‌رسند.

🌱 علی اکبر همچنان می‌رزمد و می‌جنگد. آفتاب گرم کربلا غوغا می‌کند. باز‌می‌گردد اما با پیکری پر از زخم...

♥️ اشک در چشمان امام می‌نشیند. پاره جگرش از او آب می‌طلبد. می‌فرماید: پسرم به زودی از دست جد خود رسول خدا سیراب خواهی شد.

🌱 علی اکبر به سوی میدان برمی‌گردد. شمشیر او در هوا می‌چرخد و پی‌درپی دشمنان را به تباهی می‌کشاند. همه از دست او فرار می‌کنند.

♥️ اما باران تیر به سویش فرستاده می‌شود. نیزه‌ها می‌اید و نیزه‌ای به کمرش اصابت می‌کند.

🌱 اکنون نامردان کوفه فرصت می‌یابند و شمشیر بر فرق سرش می‌زنند...

♥️ خون فوران می‌کند و او سر خود را روی گردن اسب می‌نهد. اسب به سوی دشمن می‌رود و هرکس با شمشیر ضربه‌ای به سوار می‌زند.

🌱 علی اکبر به زمین می‌افتد و فریاد می‌زند:
بابا خداحافظ...

📕 هفت شهر عشق، مهدی خدامیان آرانی
@Profile_MS
سلام بر چشم‌هایِ
زیبایِ ابری‌ات
هنگامی که همه چیز
را می‌بینند و می‌بارند ...!

سلام صاحب عزا‌...

تسلیت یا صاحب الزمانم...

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
یک طرف اکبر به میدان
یک طرف بابا پریشان....

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
🖤 خدایا گواه باش، بر این قوم، جوانی که در خلقت و سیرت و گفتار شبیه‌ترین مردم به پیامبرت بود، به جنگ این مردم رفت.
و ما هرگاه به دیدن پیامبرت مشتاق می‌شدیم به او نگاه می‌کردیم...

دعای اباعبدالله هنگام وداع...
@profile_ms
مرحوم آقا شیخ جعفر شوشتری می‌فرمودن:
آقا امام حسین سه بار دچار حالت احتضار شدن. یکبار وقتی علی اکبر رو راهی قتال کردن‌.
یکبار وقتی علی اکبر از پدر درخواست آب کرد و حضرت گریان شد و یکبار وقتی صدای یا ابتاه فرزند بلند شد...
@profile_ms
تا می‌توانید برای آقا اباعبدالله کار انجام دهید. نمی‌دانید مولای ما در برزخ چه مقامی دارد...

صلی الله علیک یا اباعبدالله.

‌ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
عامل خیلی از گرفتاری‌های ما ضایع کردن نعمت‌های خداست.

حواست به اسراف هست؟

‌ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
همسر دین‌دار و حلال‌خور انتخاب کنید تا نسل دین‌داری داشته باشید...

‌ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
وای بر حرام‌خواران...

‌ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
بسیاری از درجات را با اسراف از دست می‌دهیم...

‌ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
توبه
یکی از عجیب‌ترین الطاف خاص خداوند....

الهی العفو... 😭

‌ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
اگر در مسیر شما ثابت قدم باشند، آن‌ها نیز بقیه شهدای من هستند...

‌ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
شب‌ها بدون وضو به خواب نرو...

‌ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
زود سر از رکوع برندار...

‌ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
خدا اگه بخواد از یکی خیلی قطع امید کنه و باهاش بد تا کنه، مهر حسینو از دلش بیرون می‌کنه...

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
عباسش تا بود دل حسین گرم بود...
عباس تا بود زینب نگران غارت خیمه‌ها نبود...

عباس تا بود کسی جرات نداشت به رقیه سیلی بزنه‌... تا چشم باباشو دور دیدن... تا چشم عمو عباسشو دور دیدن...

علی اکبر و قاسم و عباس تا بودن زینبو با احترام سوار میکردن و پیاده میکردن...
عباس تا بود زینب حرمت داشت...
عباس تا بود کسی جرات نداشت نگاه چپ به زنای حرم آل‌الله بندازه...😭

روضه‌ی ابلفضل خیلی درد داره...
ولی لحظه به لحظه‌اش پر عشقه...
اطاعت از امام زمان در رفتار عباس موج میزنه‌...
@Profile_MS    #ℳ_S
#شب_تاسوعا
#شهادت_حضرت_ابوالفضل

🏴 عباس(ع) انقدر ادب داشت، به سیدالشهدا نمی‌گفت برادر...
میگفت سرورم... مولای من... آقای من... یا سیدی‌...

🖤 آخه میدونی چیه...
مادرش...
ام‌البنین رو میگم...
به عباسش گفته بود:
یوقت حسین رو برادر صدا نزنیا...

🤍 ام‌البنین بهش گفته بود:
عباسم...
تو قدت بلنده...
رشیدی...
یوقت کنار حسین راه نری، مردم بگن عباس از حسین بالاتره...

💔 نکنه یوقت حسین خجالت بکشه...

❤️‍🩹 اسمش فاطمه بود...
اما به علی(ع) گفته بود:
جلو بچه‌های فاطمه زهرا، به من نگین فاطمه...
یاد مادرشون میفتن‌...
دلشون میشکنه...

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
آره‌...
عباس پسر این مادر بود....
به حسینش فقط مث یه برادر نگا نمی‌کرد...
مثل امام زمانش نگاه می‌کرد....
اطاعت محض داشت از امامش...

🤎 حسینش گفت عباس الان باید بجنگی.
گفت چشم و جنگید....
حسینش گفت عباسم....
الان برو آب بیار....
بچه‌ها تشنشونه...

❤️ گفت چشم....

نگفت نمیرم...
نگفت به
#نظر من الان بهتره بجنگم، چرا یکی دیگه نمیره آب بیاره...

⭕️ چون #نظر امام زمانش این بود رفت.
بدون چون و چرا.

حسینش گفت بجنگ
گفت چشم
گفت برو آب بیار
گفت چشم

📛 اطاعت محض از امام زمان....
بهونه نیاوردن‌...
📛

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
#شهادت_حضرت_ابوالفضل
#شب_تاسوعا

یه تیکه شعرهایی هستن که هیچ وقت قدیمی نمیشن
همیشه با خوندنشون آتیششون مثل روز اول شعله‌ور میشه

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد😭😭😭
نیامد نیاااااامد😭😭😭

سقای حسین سید و سالار نیاااامد نیااامد😭

عباسش رفت برا بچه‌ها آب بیاره...
رفت لب شریعه‌ی فرات...
دستشو برد زیر آب...
چند روزه آب رو به روشون بستن...
علمدار تشنه‌اس...

تا خواست آبو بخوره یاد لب تشنه‌ علی اصغر شیرخواره افتاد...
یاد بی‌تابی‌های رقیه کوچولو افتاد😭

درد روضه عباس اینجاس.‌‌...

آب رو دوباره ریخت روی آب😭

نخورد😭

مشکو آب کرد اومد برگرده سمت خیمه‌ها، یه نانجیبی دست راستشو قطع کرد😭
گفت به خدا دست راستم رو قطع کنید دست از دینم برنمیدارم....

مشکو داد دست چپ...
دست چپشو قطع کردن😭
عباس دیگه نمیدونست چیکار کنه...
مشکو به دندون گرفت...

یکی تیر زد به مشک...
عباسو دوره کردن...
بابا عباس شیرمردی بود برای خودش‌...
حریفش نمیشدن که...

حالا همه امید عباس اینه آب به خیمه‌ها برسونه....
یارب مکن امید کسی را تو ناامید😭

ای مشک تو لااقل وفاداری کن...
من دست ندارم تو مرا یاری کن😭

تیر به مشک خورد آب مشک روی زمین ریخت...
دیگه امید عباس ناامید شده بود...
آخه با چه رویی برگرده خیمه😭

در همون حال تیری اومد به چشم مبارک و...😭
انقد سرشو اینور اونور کرد، تیرو دربیاره، ولی درنیومد....
در همون حال یه نانجیب با عمود آهنین آنچنان بر فرق مبارکش زد که صدا ناله‌ی عباس بلند شد😭

یا اخا ادرک اخا😭
برادرم... حسینم... به دادم برس😭

ابی عبدالله اومد بالاسر بدن برادر...
دید دستاشو قطع کردن...
عمود آهنین بر فرقش زدن...
به چشمش تیر زدن...
بدنشو قطعه قطعه کردن😭😭😭
گفت ابلفضلم..‌.
پاشو ببین دیگه تنها شدم
پاشو ابلفضلم😭😭😭😭

بچه‌ها گفتن ما دیگه آب نمی‌خوایم
فقط بگو عموجانمون برگرده😭😭😭

طاقت نیاورد...
دست‌هاش رو گذاشت روی کمر...
صدا زد...

اَلآن اِنْکَسَر ظهری، وَقَلَّتْ حیلتی ، وَشَمَتَ بی عدوّی

الان کمرم رو شکستند...
بلند شو عباسم ببین دشمن داره به من میخنده😭😭

تا تو بودی خیمه‌ها آرام بود
دشمنم در کربلا ناکام بود

تا تو رفتی چهره‌ها نیلی شدند
دست‌ها آماده سیلی شدند😭

میگن بعد عاشورا ام‌البنین اول نپرسید از عباس چخبر؟
اول گفت از حسین چخبر؟

بهش گفتن عباست شهید شد...
ولی ام‌البنین از شنیدن خبر شهادت حسین فاطمه بهم ریخت....

میگن بعد عاشورا رباب هروقت ام‌البنین رو میدید میگف:
من شرمنده‌ام...
پسرت رفت تا برا اصغر من آب بیاره و شهید شد...

و باز ام‌البنین گریه می‌کرد و می‌گفت:
من شرمنده‌ام پسرم نتونست برا اصغرت آب بیاره😭

جریان شرمندگی آب رو شنیدین؟

میدونین زیر سرداب ابلفضل چندین قرنه دور قبر مطهرش آب میچرخه؟

این جریان کاملا واقعیه‌ها!

میگن تا قیام قیامت، آب شرمنده ابلفضله...

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
میگن:
اقا امام زمان(عج) فرمودن: هرجا روضه عموم #عباس باشه، من خودمو سراسیمه می‌رسونم....

اینہ کہ حواسمون خیلی باشہ..
بہ #امشب
بہ روضه #عباس.....😭
@Profile_MS
2024/09/30 23:40:42
Back to Top
HTML Embed Code: