Telegram Web Link
در کتاب مبکی العیون اومده:

🔴 در شب شام غریبان، حضرت زینب (ع) در زیر خیمه نیم‌سوخته، کمی خوابید. در عالم خواب مادرش حضرت فاطمه زهرا (ع) رو دید.

⚫️ عرض کرد: مادرجان آیا از حال ما خبر داری؟!
حضرت فاطمۀ زهرا (ع) فرمود: تاب شنیدن ندارم.
حضرت زینب (ع) عرض کرد: پس شکوه‌ام را به چه کسی بگویم...؟
حضرت فاطمۀ زهرا(ع) فرمود: «من خود هنگامی که سر از بدن فرزندم حسین(ع) جدا می‌کردند، حاضر بودم. اکنون برخیز و رقیه(ع) را پیدا کن».

🔴 حضرت زینب (ع) بلند شد. هر چی صدا زد، حضرت رقیه (ع) رو پیدا نکرد.

⚫️ با گریه، با خواهرش ام‌کلثوم (ع) از خیمه بیرون اومدن و دنبال رقیه گشتن، تا اینکه نزدیک قتلگاه صداشو شنیدن.

🔴 اومدن کنار بدن‌های پاره‌پاره...
دیدن رقیه(ع) خودشو روی پیکر بابا انداخته و با باباش درد و دل می‌کنه.
حضرت زینب(ع) نوازشش کرد.

⚫️ سکینه(ع) هم اومد و با هم به خیمه برگشتن. در مسیر راه، سکینه (ع) از رقیه (ع) پرسید: چگونه پیکر پدر را یافتی؟

🔴 او پاسخ داد:
«آن‌قدر پدر پدر کردم که ناگاه صدای پدرم را شنیدم که فرمود:
بیا اینجا، من در اینجا هستم...»
@Profile_MS
🖤 شهادت غم انگیز حضرت رقیه

🔴 عصر روز سه شنبه، رقیه تو خرابه كنار حضرت زينب(س) نشسته بود. تعدادی از كودكان شامی رو ديد كه در رفت و آمد هستن.

⚫️ پرسيد: عمه جان! اينا كجا میرن؟
حضرت زينب(س)فرمود: عزيزم اينا به خونه‌هاشون میرن.
پرسيد: عمه! مگه ما خونه نداريم؟
فرمودند: چرا عزيزم، خونه ما تو مدينه‌اس.
رقیه تا اسم مدينه رو شنيد، خاطرات زيبای همراهی با پدر، یادش اومد.

🔴 بلافاصله پرسيد: عمه! پدرم كجاست؟
فرمود: به سفر رفته.
طفل ديگه حرفی نزد. به گوشه خرابه رفت، زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت.

⚫️ پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤيا پدرو ديد. سراسيمه از خواب بيدار شد، دوباره سراغ پدر رو از عمه گرفت و بهونه باباش حسینو می‌گرفت..

🔴 طوری که با صدای ناله و گريه رقیه، همه اهل خرابه به شيون و ناله پرداختن.
@Profile_MS
🔘 حالا بازار شام کجاست...؟

🔴 بازاریه در شهر دمشق(سوریه کنونی) که بقایای اون به نام بازار حمیدیه معروفه.

⚫️ نقل کردن که بعد از عاشورا، ابن زیاد خاندان حضرت سیدالشهداء (ع) رو اسیر کرد و اون‌ها رو از کوفه به شام فرستاد.

🔴 یزید دستور داد تا شهر شام رو تزئین و چراغونی کنن و اهل بیت امام حسین (ع) رو در کوچه و بازار بگردونن...

⚫️ بازار شام از جمله مکان‌هایی بود که اسرای کربلا رو از میان اون عبور دادن.
زمان عبور کاروان اسیران، جمعیت زیادی برای دیدن در دو طرف بازار صف کشیده بودن...
میگفتن: آی مردم ... کاروان خارجیا دارن میان...
@Profile_MS
🔹 خبر رو به يزيد رسوندن، دستور داد سر بريده پدرش رو براش ببرن.

🔸 سر مطهر سيد‌الشهدا رو در ميان طَبَق گذاشتن و وارد خرابه كردن و مقابل اين دختر قرار دادن... 😭😭

⚫️ تو روضه‌ها میگن:
حضرت رقیه فکر کرد براش غذا آوردن، گفت:
عــــمه....
من غذا نمی‌خوام عمه...
من بابامو می‌خوام😭

🔴 رقیه سرپوش طبق رو كنار زد، سر مطهر سيدالشهدا رو ديد، سر رو برداشت و در آغوش كشيد.

⚫️ به پیشانی پدر بوسه زد و آه و ناله‌ش بلندتر شد...

🖤 آتیشت می‌زنه حرفای رقیه با سر بابا...😭

(روضه‌خونا معمولا عباراتی که شیخ عباس قمی در نفس المهموم از زبان رقیه خطاب به پدرش نقل کرده رو میگن:)

🔴 رقیه گفت:

پدر جان کی صورتت رو به خونت رنگين كرده؟

پدر جان... کی رگ‌های گردنت روبريده؟

پدر جان «مَن ذَالَّذي أَيتَمَني علي صِغَرِ سِنِّيِ»
کی منو در كودكی يتيم كرد..؟

پدر جان يتيمت تا بزرگ بشه به کی پناه ببره؟😭😭

🖤 پدر جان كاش می‌مردم، ولی محاسنت رو خضاب شده به خونت نمی‌ديدم...

🏴 عزیزدردونه‌ی حسين(ع) اون قدر شيرين زبونی كرد...
اونقده با سر بریده پدر درددل کرد، که
یه دفعه دیدن دیگه صدا رقیه نمیاد😭

🏴 همه گمون كردن به خواب رفته. وقتي سراغش اومدن، دیدن رقیه از دنيا رفته...😭😭
شبانه غساله آوردن، رقیه رو غسل دادن و توی همون خرابه دفن کردن.

(شرح شمع: صفحه 310 - نفس المهموم456 -الدمع الساكه141)
@Profile_MS
یه مداحی میخام براتون بفرستم، مخصوص امشبه.
انقدرررر دنبالش گشتم
خیلی خیلی خیلی دلیه...

تو اینترنت هم راحت پیداش نمی‌کنید. یعنی منکه آخرش از سی دی های قدیمی پیداش کردم.
با جون و دل و حال خوب بهش گوش بدید. اشکی جاری شد، ماروهم دعا کنید...

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
(3)
6KHAZAI
تو خرابه تک و تنها، دختری شبیه زهرا...😭😭

@Profile_MS
اگه هنوز امشب دلت نشکسته و اشکت جاری نشده، این کلیپو با حال خوب ببین👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بابا حسین
اگه دیدی قَدَم خمیده
نترسیا...

روضه و نوحه حضرت رقیه
بسیار زیبا و سوزناک😭
#محمد_حسین_حدادیان
@Profile_MS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شامیا بَدَن بابا بابا بابا...
عمه رو زدن بابا بابا بابا😭

روضه #حضرت_رقیه
روبروی حرم عمویش #ابوالفضل‌العباس
در بین‌الحرمین، اولین سفر به کربلا در ۱۳۹۶

@Profile_MS
♥️ شد ورد زبان ما، أنا مجنون رقیہ...

#پروفایل_حسینی
@Profile_MS
لالا کن دخترم - حاج حسین سیب سرخی
کانال عقیق مادحین
عـــزیــــــزدل بــابــا...
رقـیـــــہ😭

👈پیشنهاد دانلود
👌بسیــــــار زیبا و تاثیــر گذار

#حاج_حسین_سیب_سرخی
@Profile_MS
وقتی که تو نیستی با اشکام حرف میزنم
@Maddahionlin
🍃 وقتی که تو نیستی
🍃 با اشکام حرف میزنم😭

طاقت بیار رقیه...

🎤 #حاج_مهدی_رسولی #زمینه
@Profile_MS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃 وقتی که تو نیستی
🍃 با اشکام حرف میزنم😭

طاقت بیار رقیه...

🎤 #حاج_مهدی_رسولی #استوری
@Profile_MS
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 اثر #ماندگار
کجایی بابا، شده نماز من شکسته...

🎤 #حاج_محمود_کریمی بسیار زیبا👌
#شهادت_حضرت_رقیه

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
🌸 تنها سه ماه آخر عمر سه ساله‌اش
اندازه سه قرن، فراز و نشیب داشت...

#یا_رقیه_بنت_الحسین

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
باب الحوائج سه ساله...

سال‌ها برایمان از گره‌های کوری گفتند که به دستان کوچک رقیه(س) باز شد.

سال‌ها یادمان دادند گرهی که با دندان باز نمی‌شود، با توسل باز کنیم.

من هم به پیروی از مادرم
گره‌های قلبم را،
گره‌های زندگیم را،
گره‌های اخلاقیم را،
به دستان کوچک تو می‌سپارم ای دردانه‌ی حسین(ع)...

تا معجزه‌ای بزرگ رقم زنی...

همچون برادر شش ماهه‌ات، تو را خوب گره‌گشایی شناختم.

#ℳ_S
ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
خردسـال است ظاهراً ، امّـا
باطناً عاشقی کهنسال است
دوش با دوش عمه جنگیده
زینبی در لباس اطفال است....

#یا_رقیه_بنت_الحسین
ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
محمود کریمی/روضه حضرت رقیه
🆔 @Musicclip1
بابا نیاوردی عمو رو؟😭 چشام نمیبینه که باید با دست احساست کنم😭

روضه بسیار سوزناک حضرت رقیه "س"
با نوای🎤: #حاج_محمود_کریمی

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
کی گفته من بابا ندارم
حاج محمود کریمی
کی گفته من بی‌کس و کارم
کی گفته من بابا ندارم...
بابای من قشنگ‌ترین بابای دنیاس...
خوب میدونه رقیه تنهاس...😭

#حاج_محمود_کریمی
ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💢 حالا اومدی😭

🔹 روضه بسیار زیبای حضرت رقیه(س) از زبان دختران در برنامه معلی ۱۴٠۲

ʝoɨŋ ➻ @Profile_MS
2024/09/29 21:35:03
Back to Top
HTML Embed Code: