✅ مدل سه جهان
▫️اصطلاحات «جهان اول»، «جهان دوم» و «جهان سوم» در اصل برای تقسیم کشورهای جهان به سه گروه به کار می رفت.
▫️این مدل در واقع به تدریج شکل گرفت و به یکباره به حالت نهایی خود ظاهر نشد. وضعیت موجود پس از جنگ جهانی دوم، معروف به جنگ سرد، باعث شد تا دو ابرقدرت (ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی ) برای برتری نهایی در جهان رقابت کنند. آنها دو اردوگاه ایجاد کردند که به عنوان بلوک شناخته می شدند. این بلوک ها اساس مفاهیم جهان اول و دوم را تشکیل دادند.
▫️در اوایل دوران جنگ سرد، ناتو و پیمان ورشو به ترتیب توسط ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شدند. که از آن ها به عنوان بازوی نظامی بلوک غرب و بلوک شرق نیز یاد می شد. شرایط این دو بلوک به قدری متفاوت بود که اساساً دو جهان جدا از هم بودند، اما نمی شد نام جهان اول و دوم را بر روی آن ها گذاشت.
▫️در سال 1952، آلفرد ساوی ، جمعیت شناس فرانسوی ، اصطلاح جهان سوم را با اشاره به سه طبقه موجود در فرانسه (پیش از انقلاب) ابداع کرد. دو طبقه اول اشراف و روحانیون و بقیه افراد نیز طبقه سوم بودند. او جهان سرمایه داری (یعنی جهان اول) را با اشراف و جهان کمونیستی (یعنی جهان دوم) را با روحانیت مقایسه کرد.
▫️ساوی همه کشورهایی را که در این تقسیم بندی جنگ سرد قرار نداشتند، یعنی کشورهای بی طرف و غیر درگیر در "تضاد شرق و غرب" را جهان سوم نامید.
▫️با ابداع مستقیم اصطلاح جهان سوم، دو گروه اول به ترتیب به عنوان «جهان اول» و «جهان دوم» شناخته شدند. در اینجا بود که سیستم سه جهانی پدیدار شد.
▪️▪️رابطه سه جهان
▫️رابطه بین جهان اول و دوم با جهان سوم با همان تعریف جهان سوم مشخص می شود. از آنجایی که کشورهای جهان سوم هم با جهان اول و هم با جهان دوم غیرمتعهد بودند، هدف جذب توسط بلوک ها بودند.
▫️ایالات متحده (هسته ی جهان اول) در تلاش برای گسترش حوزه ی نفوذ خود، سعی در ایجاد رژیم های طرفدار آمریکا در جهان سوم داشت. علاوه بر این، از آنجا که اتحاد جماهیر شوروی (هسته جهان دوم) نیز می خواست گسترش یابد، جهان سوم اغلب به محلی برای درگیری تبدیل شد.
▫️برخی از این نمونه ها عبارتند از ویتنام و کره . اگر در پایان درگیری و جنگ، کشور مورد نظر بلوک ها، سرمایه داری و دموکراتیک می شد، جهان اول موفق شده بود و اگر کشور کمونیستی می شد، جهان دوم به موفقیت رسیده بود.
▪️▪️سه جهان پس از جنگ سرد
▫️با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، بلوک شرق از بین رفت و بدین ترتیب بود که کاربرد کامل اصطلاح جهان دوم به پایان رسید.
▫️ با این وجود، هر چند تعاریف جهان اول، جهان دوم و جهان سوم اندکی تغییر کردند، اما امروزه به طور کلی مفاهیم نسبتا مشابهی را توصیف می کنند.
▪️▪️جهان چهارم
▫️با این حال، جورج مانوئل، در کتاب خود به نام «جهان چهارم » در سال 1974، ضمن ابداع این اصطلاح، ظهور جهان چهارم را توصیف می کند.
▫️جهان چهارم به «ملت ها» اطلاق می شود، به عنوان مثال، گروه های فرهنگی و قومی، از مردم بومی که دولت ها را به معنای سنتی تشکیل نمی دهند. بلکه در داخل یا فراتر از مرزها زندگی می کنند. برای نمونه ، بومیان آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی و دریای کارائیب را می توان جهان چهارم نامید.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
▫️اصطلاحات «جهان اول»، «جهان دوم» و «جهان سوم» در اصل برای تقسیم کشورهای جهان به سه گروه به کار می رفت.
▫️این مدل در واقع به تدریج شکل گرفت و به یکباره به حالت نهایی خود ظاهر نشد. وضعیت موجود پس از جنگ جهانی دوم، معروف به جنگ سرد، باعث شد تا دو ابرقدرت (ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی ) برای برتری نهایی در جهان رقابت کنند. آنها دو اردوگاه ایجاد کردند که به عنوان بلوک شناخته می شدند. این بلوک ها اساس مفاهیم جهان اول و دوم را تشکیل دادند.
▫️در اوایل دوران جنگ سرد، ناتو و پیمان ورشو به ترتیب توسط ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی ایجاد شدند. که از آن ها به عنوان بازوی نظامی بلوک غرب و بلوک شرق نیز یاد می شد. شرایط این دو بلوک به قدری متفاوت بود که اساساً دو جهان جدا از هم بودند، اما نمی شد نام جهان اول و دوم را بر روی آن ها گذاشت.
▫️در سال 1952، آلفرد ساوی ، جمعیت شناس فرانسوی ، اصطلاح جهان سوم را با اشاره به سه طبقه موجود در فرانسه (پیش از انقلاب) ابداع کرد. دو طبقه اول اشراف و روحانیون و بقیه افراد نیز طبقه سوم بودند. او جهان سرمایه داری (یعنی جهان اول) را با اشراف و جهان کمونیستی (یعنی جهان دوم) را با روحانیت مقایسه کرد.
▫️ساوی همه کشورهایی را که در این تقسیم بندی جنگ سرد قرار نداشتند، یعنی کشورهای بی طرف و غیر درگیر در "تضاد شرق و غرب" را جهان سوم نامید.
▫️با ابداع مستقیم اصطلاح جهان سوم، دو گروه اول به ترتیب به عنوان «جهان اول» و «جهان دوم» شناخته شدند. در اینجا بود که سیستم سه جهانی پدیدار شد.
▪️▪️رابطه سه جهان
▫️رابطه بین جهان اول و دوم با جهان سوم با همان تعریف جهان سوم مشخص می شود. از آنجایی که کشورهای جهان سوم هم با جهان اول و هم با جهان دوم غیرمتعهد بودند، هدف جذب توسط بلوک ها بودند.
▫️ایالات متحده (هسته ی جهان اول) در تلاش برای گسترش حوزه ی نفوذ خود، سعی در ایجاد رژیم های طرفدار آمریکا در جهان سوم داشت. علاوه بر این، از آنجا که اتحاد جماهیر شوروی (هسته جهان دوم) نیز می خواست گسترش یابد، جهان سوم اغلب به محلی برای درگیری تبدیل شد.
▫️برخی از این نمونه ها عبارتند از ویتنام و کره . اگر در پایان درگیری و جنگ، کشور مورد نظر بلوک ها، سرمایه داری و دموکراتیک می شد، جهان اول موفق شده بود و اگر کشور کمونیستی می شد، جهان دوم به موفقیت رسیده بود.
▪️▪️سه جهان پس از جنگ سرد
▫️با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، بلوک شرق از بین رفت و بدین ترتیب بود که کاربرد کامل اصطلاح جهان دوم به پایان رسید.
▫️ با این وجود، هر چند تعاریف جهان اول، جهان دوم و جهان سوم اندکی تغییر کردند، اما امروزه به طور کلی مفاهیم نسبتا مشابهی را توصیف می کنند.
▪️▪️جهان چهارم
▫️با این حال، جورج مانوئل، در کتاب خود به نام «جهان چهارم » در سال 1974، ضمن ابداع این اصطلاح، ظهور جهان چهارم را توصیف می کند.
▫️جهان چهارم به «ملت ها» اطلاق می شود، به عنوان مثال، گروه های فرهنگی و قومی، از مردم بومی که دولت ها را به معنای سنتی تشکیل نمی دهند. بلکه در داخل یا فراتر از مرزها زندگی می کنند. برای نمونه ، بومیان آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی و دریای کارائیب را می توان جهان چهارم نامید.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✅ فیلم: کنفرانس تهران
▫️در فاصله روزهای ششم تا نهم آذر ۱۳۲۲ و در بحبوحه جنگ دوم جهانی، تهران میزبان رهبران سه کشور متفقین یعنی فرانکلین روزولت رئیس جمهور آمریکا، وینستون چرچیل نخستوزیر انگلیس و ژوزف استالین رهبر شوروی بود.
▫️این سه کشور در سالهای جنگ دوم جهانی سه کنفرانس مهم در تهران، یالتا و پوتسدام تشکیل دادند و در آنها ضمن طرح نقشههای جنگی و استراتژی نظامی خود درباره شرائط بینالمللی و اوضاع جهان بعد از پایان جنگ و همچنین تقسیم ممالک جهان به مناطق نفوذ، به توافق هایی رسیدند.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
▫️در فاصله روزهای ششم تا نهم آذر ۱۳۲۲ و در بحبوحه جنگ دوم جهانی، تهران میزبان رهبران سه کشور متفقین یعنی فرانکلین روزولت رئیس جمهور آمریکا، وینستون چرچیل نخستوزیر انگلیس و ژوزف استالین رهبر شوروی بود.
▫️این سه کشور در سالهای جنگ دوم جهانی سه کنفرانس مهم در تهران، یالتا و پوتسدام تشکیل دادند و در آنها ضمن طرح نقشههای جنگی و استراتژی نظامی خود درباره شرائط بینالمللی و اوضاع جهان بعد از پایان جنگ و همچنین تقسیم ممالک جهان به مناطق نفوذ، به توافق هایی رسیدند.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
✅ کنفرانس تهران
▫️در فاصله روزهای ششم تا نهم آذر ۱۳۲۲ و در بحبوحه جنگ دوم جهانی، تهران میزبان رهبران سه کشور متفقین یعنی فرانکلین روزولت رئیس جمهور آمریکا، وینستون چرچیل نخستوزیر انگلیس و ژوزف استالین رهبر شوروی بود.
▫️این سه کشور در سالهای جنگ دوم جهانی سه کنفرانس مهم در تهران، یالتا و پوتسدام تشکیل دادند و در آنها ضمن طرح نقشههای جنگی و استراتژی نظامی خود درباره شرائط بینالمللی و اوضاع جهان بعد از پایان جنگ و همچنین تقسیم ممالک جهان به مناطق نفوذ، به توافق هایی رسیدند.
▫️کنفرانس تهران که در چهارمین سال جنگ دوم جهانی تشکیل شد تمام وقت خود را صرف طرح نقشههای جنگی و مراحل بعدی نبرد تا شکست کامل آلمان نمود و حل مسائل مربوط به بعد از حصول پیروزی را به کنفرانس دیگری موکول نمود.
انتخاب تهران برای تشکیل اجلاس رهبران متفقین، از مصوبات وزیران خارجه آمریکا، انگلیس و شوروی در مسکو بود.
▪️▪️بی اطلاعی مقام های ایرانی ازبرگزاری نشست سران متفقین درتهران
▫️با وجود آنکه واشنگتن و لندن، پیشنهاد مسکو را برای تشکیل اجلاس رهبران آمریکا، انگلیس و شوروی در تهران پذیرفته بودند ولی به هیچ وجه دولت ایران را در جریان تصمیم خود برای تشکیل کنفرانس در تهران، قرار ندادند و حتی از مذاکرات خود در کنفرانس نیز خبری به مسئولان ایرانی داده نشد. تنها در روز ورود رهبران متفقین، نخستوزیر ایران ـ علی سهیلی ـ در جریان قرار داده شد.
▫️این کنفرانس از ابتدا تا انتها به صورت محرمانه و بدون انتشار اخبار آن ترتیب یافت. اولین خبر مربوط به این کنفرانس پس از عزیمت رهبران متفقین به کشورهایشان، توسط سهیلی در جلسه مشترک هیأت دولت، نمایندگان مجلس و سران لشکری و کشوری در روز دهم آذر 1322 منتشر شد.
▫️کنفرانس تهران در محل سفارت شوروی برگزار شد و شاه نیز برای شرکت در کنفرانس ناگزیر بود به سفارت برود. درجریان کنفرانس تهران، چرچیل و روزولت حاضر نشدند به دیدار شاه بروند و تنها اجازه دادند شاه درمحل سفارت با آنها بطور جداگانه دیدارکند.
▫️اما دیداراستالین با شاه در کاخ مرمر نیز با تلاش و خواهش یکی از اطرافیان شاه به نام احمد علی سپهر (مورخالدوله) از مسئولان سفارت شوروی صورت گرفت.
▪️▪️نتایج نشست سران متفقین در تهران
🔹مهمترین تصمیماتی که در کنفرانس تهران آغاز شد عبارت بودند از:
1⃣ ایجاد جبهه دوم و پیاده شدن قوای آمریکائی، انگلیسی، کانادائی و فرانسه آزاد در سواحل نورماندی فرانسه در 16 خرداد 1323.
2⃣ضد حمله بزرگ ارتش سرخ شوروی به نیروهای آلمان با هدف بیرون راندن قطعی آلمانیها از خاک شوروی در تیر 1323.
▫️در کنفرانس تهران، راجع به تجزیه آلمان نیز گفتوگوهایی به عمل آمد. روزولت تنها راه مجازات آلمان را تجزیه این کشور عنوان کرد و چرچیل و استالین هم با این نظر مخالفت نکردند. با اینکه استالین پیشنهاد کنفدراسیونی کردن آلمان را رد میکرد و آن را تهدیدی علیه امنیت مرزهای شوروی میداشت ولی پیشنهاد تجزیه آلمان را بهعنوان پایه مذاکرات پذیرفت.
▫️همچنین استالین در این کنفرانس موضوع منابع نفتی ایران و کشورهای ساحلی خلیجفارس را نیز مطرح کرد و خواستار توافقی درباره تقسیم این منابع در آینده شد. ولی چرچیل گفت که زمان طرح این مسئله نیست و مسائل اقتصادی جهان باید به طورکلی در پایان جنگ مورد بررسی قرار بگیرد.
▪️▪️اهداء شمشیر پادشاه انگلیس به استالین در حاشیه کنفرانس تهران
▫️در حاشیه کنفرانس تهران،شمشیر معروف به شمشیر استالینگراد توسط چرچیل، به عنوان هدیه ای از سوی جرج ششم پادشاه وقت بریتانیا به منظور نشان دادن وحدت و یکپارچگی متفقین،به استالین اهدا شد.
▫️پادشاه بریتانیا بخاطر قدردانی از مقاومت و پیروزی نیروهای شوروی در برابر ارتش آلمان نازی در جبه های جنگ استالینگراد این شمشیر را برای استالین هدیه فرستاد. بر لبه تیغه این شمشیر که بصورت سفارشی در انگلیس ساخته شد ، این عبارت به دستور جرج ششم حک شد «به شهروندان استالینگراد با قلبهای پولادینشان،هدیه ای از شاه جورج ششم، به عنوان نشان تکریم مردم بریتانیا از مقاومت مردم شما.»
▪️▪️نقض عهد قدرتهای اشغالگر پس از پایان جنگ
▫️کنفرانس سران سه کشور بزرگ در تهران در اعلامیه پایانی خود استقلال و تمامیت ارضی ایران را نیز تضمین کردند و تعهد قبلی انگلستان و شوروی را دربارة تخلیه ایران در فاصله شش ماه بعد از پایان جنگ مورد تأیید قرار دادند.
▫️ولی امضاکنندگان این اعلامیه، در عمل چندان پایبندی به تعهد خود راجع به ایران نشان ندادند و تا مدت ها بخش هایی از ایران در اشغال انگلیس و شوروی بود.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
▫️در فاصله روزهای ششم تا نهم آذر ۱۳۲۲ و در بحبوحه جنگ دوم جهانی، تهران میزبان رهبران سه کشور متفقین یعنی فرانکلین روزولت رئیس جمهور آمریکا، وینستون چرچیل نخستوزیر انگلیس و ژوزف استالین رهبر شوروی بود.
▫️این سه کشور در سالهای جنگ دوم جهانی سه کنفرانس مهم در تهران، یالتا و پوتسدام تشکیل دادند و در آنها ضمن طرح نقشههای جنگی و استراتژی نظامی خود درباره شرائط بینالمللی و اوضاع جهان بعد از پایان جنگ و همچنین تقسیم ممالک جهان به مناطق نفوذ، به توافق هایی رسیدند.
▫️کنفرانس تهران که در چهارمین سال جنگ دوم جهانی تشکیل شد تمام وقت خود را صرف طرح نقشههای جنگی و مراحل بعدی نبرد تا شکست کامل آلمان نمود و حل مسائل مربوط به بعد از حصول پیروزی را به کنفرانس دیگری موکول نمود.
انتخاب تهران برای تشکیل اجلاس رهبران متفقین، از مصوبات وزیران خارجه آمریکا، انگلیس و شوروی در مسکو بود.
▪️▪️بی اطلاعی مقام های ایرانی ازبرگزاری نشست سران متفقین درتهران
▫️با وجود آنکه واشنگتن و لندن، پیشنهاد مسکو را برای تشکیل اجلاس رهبران آمریکا، انگلیس و شوروی در تهران پذیرفته بودند ولی به هیچ وجه دولت ایران را در جریان تصمیم خود برای تشکیل کنفرانس در تهران، قرار ندادند و حتی از مذاکرات خود در کنفرانس نیز خبری به مسئولان ایرانی داده نشد. تنها در روز ورود رهبران متفقین، نخستوزیر ایران ـ علی سهیلی ـ در جریان قرار داده شد.
▫️این کنفرانس از ابتدا تا انتها به صورت محرمانه و بدون انتشار اخبار آن ترتیب یافت. اولین خبر مربوط به این کنفرانس پس از عزیمت رهبران متفقین به کشورهایشان، توسط سهیلی در جلسه مشترک هیأت دولت، نمایندگان مجلس و سران لشکری و کشوری در روز دهم آذر 1322 منتشر شد.
▫️کنفرانس تهران در محل سفارت شوروی برگزار شد و شاه نیز برای شرکت در کنفرانس ناگزیر بود به سفارت برود. درجریان کنفرانس تهران، چرچیل و روزولت حاضر نشدند به دیدار شاه بروند و تنها اجازه دادند شاه درمحل سفارت با آنها بطور جداگانه دیدارکند.
▫️اما دیداراستالین با شاه در کاخ مرمر نیز با تلاش و خواهش یکی از اطرافیان شاه به نام احمد علی سپهر (مورخالدوله) از مسئولان سفارت شوروی صورت گرفت.
▪️▪️نتایج نشست سران متفقین در تهران
🔹مهمترین تصمیماتی که در کنفرانس تهران آغاز شد عبارت بودند از:
1⃣ ایجاد جبهه دوم و پیاده شدن قوای آمریکائی، انگلیسی، کانادائی و فرانسه آزاد در سواحل نورماندی فرانسه در 16 خرداد 1323.
2⃣ضد حمله بزرگ ارتش سرخ شوروی به نیروهای آلمان با هدف بیرون راندن قطعی آلمانیها از خاک شوروی در تیر 1323.
▫️در کنفرانس تهران، راجع به تجزیه آلمان نیز گفتوگوهایی به عمل آمد. روزولت تنها راه مجازات آلمان را تجزیه این کشور عنوان کرد و چرچیل و استالین هم با این نظر مخالفت نکردند. با اینکه استالین پیشنهاد کنفدراسیونی کردن آلمان را رد میکرد و آن را تهدیدی علیه امنیت مرزهای شوروی میداشت ولی پیشنهاد تجزیه آلمان را بهعنوان پایه مذاکرات پذیرفت.
▫️همچنین استالین در این کنفرانس موضوع منابع نفتی ایران و کشورهای ساحلی خلیجفارس را نیز مطرح کرد و خواستار توافقی درباره تقسیم این منابع در آینده شد. ولی چرچیل گفت که زمان طرح این مسئله نیست و مسائل اقتصادی جهان باید به طورکلی در پایان جنگ مورد بررسی قرار بگیرد.
▪️▪️اهداء شمشیر پادشاه انگلیس به استالین در حاشیه کنفرانس تهران
▫️در حاشیه کنفرانس تهران،شمشیر معروف به شمشیر استالینگراد توسط چرچیل، به عنوان هدیه ای از سوی جرج ششم پادشاه وقت بریتانیا به منظور نشان دادن وحدت و یکپارچگی متفقین،به استالین اهدا شد.
▫️پادشاه بریتانیا بخاطر قدردانی از مقاومت و پیروزی نیروهای شوروی در برابر ارتش آلمان نازی در جبه های جنگ استالینگراد این شمشیر را برای استالین هدیه فرستاد. بر لبه تیغه این شمشیر که بصورت سفارشی در انگلیس ساخته شد ، این عبارت به دستور جرج ششم حک شد «به شهروندان استالینگراد با قلبهای پولادینشان،هدیه ای از شاه جورج ششم، به عنوان نشان تکریم مردم بریتانیا از مقاومت مردم شما.»
▪️▪️نقض عهد قدرتهای اشغالگر پس از پایان جنگ
▫️کنفرانس سران سه کشور بزرگ در تهران در اعلامیه پایانی خود استقلال و تمامیت ارضی ایران را نیز تضمین کردند و تعهد قبلی انگلستان و شوروی را دربارة تخلیه ایران در فاصله شش ماه بعد از پایان جنگ مورد تأیید قرار دادند.
▫️ولی امضاکنندگان این اعلامیه، در عمل چندان پایبندی به تعهد خود راجع به ایران نشان ندادند و تا مدت ها بخش هایی از ایران در اشغال انگلیس و شوروی بود.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
✍ چرا خشونت پرهیزم؟/مصطفی ملکیان
▪▪خشونت چیست؟
هر رفتاری اعم از هر گفتاری و هر کرداری و هر زبان بدنی که خلاف خوشایند مخاطب باشد خشونت است و این وسیع ترین معنای خشونت است اما معمولا خشونت را کمی تنگ تر از این می گیرند. شدیدترین و مهمترین مصادیق خشونت، کتک زدن، سوزاندن، کشتن، ایجاد نقص عضو، مثله کردن، شکنجه کردن و تجاوز به دیگری است.
مدعای من این است که هرگونه رفتاری که برای دریافت کننده ناخوشایند باشد خلاف اخلاق است مگر اینکه به واسطه چیز دیگری از این اصل عدول کنیم.
▪▪مخاطبان خشونت پرهیزی
واقعیت این است که هر وقت بحث از خشونت پرهیزی می شود در درجه اول حکومت ها مورد بحث هستند و در درجه دوم مردم.
🔹استدلال ها در دفاع از خشونت پرهیزی
دفاع از خشونت پرهیزی به دو جهت است:
1. مصلحت اندیشانه 2. اخلاقی.
▪▪چرایی خشونت پرهیزی از منظر مصلحت اندیشانه:
1️⃣ خشونت ورزی خسارات عظیم انسانی، مادی و معنوی به بار می آورد. این یک ادعای تاریخی تجربی است. خشونت ورزی باعث از دست رفتن جان انسانها و سرمایه های مادی می شود و بر اذهان و روان بازماندگان تاثیر مخرب بر جای می گذارد. اگر بنابر این است که کمترین خسارت انسانی، مادی و معنوی عارض انسان شود این در اجتناب یکی از طرفین یا به طریق اولی اجتناب هر دو طرف از خشونت حاصل می شود.
2️⃣ اگر کسی یا کسانی دست به خشونت ببرند و محیط از این راه رادیکالیزه شود پیروز این میدان طرفی خواهد بود که از همه خشن تر و بیرحم تر و خونریزتر است. مهم نیست چه کسی خواهد بود؛ استعداد خونریزی که تا امروز معطوف به رقبا بود، بعد از آن معطوف به شهروندان خواهد شد. از محیط های رادیکالیزه هیچ قدرت و حکومتی پیروز بیرون نیامده که از فردای پیروزی با مردم با مهربانی برخورد کند.
3️⃣وقتی من با شما خشونت می ورزم اما شما خشونت ورزی نمی کنید بنا به تحقیقات فراوان احساس شرم و گناه و تقصیر و تقصیر در من ستمگر بالا می رود.
4️⃣در کسانی که شاهد خشونت ورزی هستند احساس همدردی با کسی که خشونت می بیند، بسیار بالا می رود. مثال رفتار حزب کمونیست حاکم بر چین در سال ۱۹۸۹ با معترضان است؛ در طول چند روز چندین هزار نفر کشته شدند. از این فجایع هزاران هزار فیلم و عکس تهیه شد ولی با این همه اگر یک فرد مخالف رژیم حاکم بر چین بخواهد من و شما را به ظالم و ستمگر بودن این رژیم متقاعد کند کدام عکس و فیلم را نشان میدهد؟ عکسی را که جوانی بدون اسلحه مقابل تانک ها ایستاده است. چون میداند وقتی این عکس را نشان دهد احتمال اینکه ما با این جوان همدردی پیدا کنیم و از رژیم حاکم بر چین احساس نفرت داشته باشیم بیشتر است تا وقتی که تصویری را نشان دهد که نیروهای حکومتی حمله می کنند و نیروهای مردمی حملات شان را جواب می دهند. اساساً ما اینطور ساخته شده ایم که وقتی مظلومی را در مقام دفاع نمی بینیم انگار وجدان ما در مقام دفاع از او بر می آید ولی وقتی مظلومی را در حال دفاع از خودش می بینیم حتی اگر به جهت مظلومیتی که در او هست هم مدافع او باشیم ولی از این جهت اضافه مدافعش نیستیم. مظلومی که راه مسالمت در پیش گرفته وجدان انسان ها دفاع از او را بر عهده می گیرد.
▪▪ چرایی خشونت پرهیزی از منظر اخلاقی
1️⃣من به دیدگاه وحدت وجودی قائلم که میگوید همه ما انسان ها در سرشت و سرنوشت یک موجود یکپارچه را می سازیم و بنابراین هر تصوری از جامعه بشری باید تصور ارگانیک باشد؛ اگر کوچکترین آسیبی به یک جزء درخت رسید کم یا بیش به تمام اجزای درخت آسیب می رسد.
2️⃣ هدف هرگز وسیله را توجیه نمی کند. اینکه بگوییم چون هدف ما پاک است می توانیم از وسیله ناپاک استفاده کنیم نادرست است. ناپاکی همیشه به هدف سرایت خواهد کرد. امکان ندارد به هدف پاک با وسایل ناپاک رسید.
3️⃣ به لحاظ اخلاقی عفو و آشتی بر انتقام و قهر رجحان دارد. اگر امر دائر بین عفو و آشتی و انتقام و قهر باشد، آنکه مورد توجه اخلاق است عفو و آشتی است.
4️⃣ نکته دیگر اینکه من به دوگانه سقراطی قائلم. اگر امر دایر شد بین خشونت کردن و خشونت دیدن حق با سقراط بود که خشونت دیدن بر خشونت کردن از لحاظ اخلاقی مرجح است.
➖منبع: سخنرانی با عنوان خشونتپرهیزی: مشروط یا نامشروط؟
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
▪▪خشونت چیست؟
هر رفتاری اعم از هر گفتاری و هر کرداری و هر زبان بدنی که خلاف خوشایند مخاطب باشد خشونت است و این وسیع ترین معنای خشونت است اما معمولا خشونت را کمی تنگ تر از این می گیرند. شدیدترین و مهمترین مصادیق خشونت، کتک زدن، سوزاندن، کشتن، ایجاد نقص عضو، مثله کردن، شکنجه کردن و تجاوز به دیگری است.
مدعای من این است که هرگونه رفتاری که برای دریافت کننده ناخوشایند باشد خلاف اخلاق است مگر اینکه به واسطه چیز دیگری از این اصل عدول کنیم.
▪▪مخاطبان خشونت پرهیزی
واقعیت این است که هر وقت بحث از خشونت پرهیزی می شود در درجه اول حکومت ها مورد بحث هستند و در درجه دوم مردم.
🔹استدلال ها در دفاع از خشونت پرهیزی
دفاع از خشونت پرهیزی به دو جهت است:
1. مصلحت اندیشانه 2. اخلاقی.
▪▪چرایی خشونت پرهیزی از منظر مصلحت اندیشانه:
1️⃣ خشونت ورزی خسارات عظیم انسانی، مادی و معنوی به بار می آورد. این یک ادعای تاریخی تجربی است. خشونت ورزی باعث از دست رفتن جان انسانها و سرمایه های مادی می شود و بر اذهان و روان بازماندگان تاثیر مخرب بر جای می گذارد. اگر بنابر این است که کمترین خسارت انسانی، مادی و معنوی عارض انسان شود این در اجتناب یکی از طرفین یا به طریق اولی اجتناب هر دو طرف از خشونت حاصل می شود.
2️⃣ اگر کسی یا کسانی دست به خشونت ببرند و محیط از این راه رادیکالیزه شود پیروز این میدان طرفی خواهد بود که از همه خشن تر و بیرحم تر و خونریزتر است. مهم نیست چه کسی خواهد بود؛ استعداد خونریزی که تا امروز معطوف به رقبا بود، بعد از آن معطوف به شهروندان خواهد شد. از محیط های رادیکالیزه هیچ قدرت و حکومتی پیروز بیرون نیامده که از فردای پیروزی با مردم با مهربانی برخورد کند.
3️⃣وقتی من با شما خشونت می ورزم اما شما خشونت ورزی نمی کنید بنا به تحقیقات فراوان احساس شرم و گناه و تقصیر و تقصیر در من ستمگر بالا می رود.
4️⃣در کسانی که شاهد خشونت ورزی هستند احساس همدردی با کسی که خشونت می بیند، بسیار بالا می رود. مثال رفتار حزب کمونیست حاکم بر چین در سال ۱۹۸۹ با معترضان است؛ در طول چند روز چندین هزار نفر کشته شدند. از این فجایع هزاران هزار فیلم و عکس تهیه شد ولی با این همه اگر یک فرد مخالف رژیم حاکم بر چین بخواهد من و شما را به ظالم و ستمگر بودن این رژیم متقاعد کند کدام عکس و فیلم را نشان میدهد؟ عکسی را که جوانی بدون اسلحه مقابل تانک ها ایستاده است. چون میداند وقتی این عکس را نشان دهد احتمال اینکه ما با این جوان همدردی پیدا کنیم و از رژیم حاکم بر چین احساس نفرت داشته باشیم بیشتر است تا وقتی که تصویری را نشان دهد که نیروهای حکومتی حمله می کنند و نیروهای مردمی حملات شان را جواب می دهند. اساساً ما اینطور ساخته شده ایم که وقتی مظلومی را در مقام دفاع نمی بینیم انگار وجدان ما در مقام دفاع از او بر می آید ولی وقتی مظلومی را در حال دفاع از خودش می بینیم حتی اگر به جهت مظلومیتی که در او هست هم مدافع او باشیم ولی از این جهت اضافه مدافعش نیستیم. مظلومی که راه مسالمت در پیش گرفته وجدان انسان ها دفاع از او را بر عهده می گیرد.
▪▪ چرایی خشونت پرهیزی از منظر اخلاقی
1️⃣من به دیدگاه وحدت وجودی قائلم که میگوید همه ما انسان ها در سرشت و سرنوشت یک موجود یکپارچه را می سازیم و بنابراین هر تصوری از جامعه بشری باید تصور ارگانیک باشد؛ اگر کوچکترین آسیبی به یک جزء درخت رسید کم یا بیش به تمام اجزای درخت آسیب می رسد.
2️⃣ هدف هرگز وسیله را توجیه نمی کند. اینکه بگوییم چون هدف ما پاک است می توانیم از وسیله ناپاک استفاده کنیم نادرست است. ناپاکی همیشه به هدف سرایت خواهد کرد. امکان ندارد به هدف پاک با وسایل ناپاک رسید.
3️⃣ به لحاظ اخلاقی عفو و آشتی بر انتقام و قهر رجحان دارد. اگر امر دائر بین عفو و آشتی و انتقام و قهر باشد، آنکه مورد توجه اخلاق است عفو و آشتی است.
4️⃣ نکته دیگر اینکه من به دوگانه سقراطی قائلم. اگر امر دایر شد بین خشونت کردن و خشونت دیدن حق با سقراط بود که خشونت دیدن بر خشونت کردن از لحاظ اخلاقی مرجح است.
➖منبع: سخنرانی با عنوان خشونتپرهیزی: مشروط یا نامشروط؟
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
✍ ایران؛ تنهاترین نهنگ ۵۲ هرتزی /مجتبی لشکربلوکی
▫️بگذارید با یک پدیده غم انگیز و جالب شروع کنم. در دهه نود صدایی در اقیانوس ها ضبط شده بود که کمی عجیب بود. بعد از بررسی های متعدد به این جمع بندی رسیدند که این صدای یک نهنگ است.
▫️ ماجرا هم این است که نهنگ های آبی صدایشان بین ۱۰ تا ۳۹ هرتز است و اما صدای این نهنگ ۵۲ هرتز است و به همین خاطر توسط دیگر نهنگ ها شنیده نمی شود. این نهنگ به خاطر آن که نمی تواند در محدوده فرکانسی دیگر نهنگ ها صحبت کند به تنهایی برای جفتی که هرگز نخواهد یافت آواز خواهد خواند و به تنهایی و به دور از جمع و در مسیری متفاوت با حرکت سایر نهنگها حرکت خواهد کرد.
▪️▪️تحلیل و تجویز راهبردی
▫️مهم نیست که چه نغمه ای می خوانی و از چه چیزی صحبت می کنی، مهم نیست که چقدر زیبا می خوانی، مهم نیست که چقدر حرف های درستی می زنی، مهم این است که چقدر حرف های تو شنیده و فهمیده می شود.مهم این است که در جامعه جهانی چند کشور با تو همراه می شوند.
▫️برداشت من از وضعیت ایران امروز این است که ما شده ایم یک نهنگ ۵۲ هرتزی با نغمه هایی آرمانی اما نشنیدنی و نفهمیدنی. مرتب نباید بگوییم که جهان دچار اختلال شنیداری است به این فکر کنیم که ما اختلال گفتاری داریم.
▫️چند کشور در جهان هستند که ما را همراهی می کنند؟ با چند کشور جهان رابطه استراتژیک داریم؟
▫️نمونه موردی: چین با عربستان یک توافق نامه بلندمدت جامع ایجاد کرد. در آن در مورد جزایر سه گانه ایرانی صحبت کرد و ده ها نکته دیگر. و ما اکنون در شوک به سر می بریم که چرا چین چنین کرد؟ شریک استراتژیک ما، چین عزیز چرا وارد چنین تفاهماتی شد. مساله این است که تبدیل شده ایم به یک نهنگ ۵۲ هرتزی!
▫️کمی در مورد واقعیت ها بدانیم: تجارت خارجی چین ۶ هزار میلیارد دلار است. سهم ایران چقدر است؟ ۲۰ میلیارد دلار. اندازه تجارت خارجی آمریکا با چین چقدر است؟ ۶۵۰ میلیارد دلار (۳۲ برابر ما). همین عربستان ۸۷ میلیارد دلار تجارت خارجی با چین دارد. یعنی ۴.۵ برابر ایران.
▫️ بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم چین بخواهد تجارت ۶ هزار میلیارد دلاری خود را در پای ۲۰ میلیارد دلار بسوزاند سخت در اشتباهیم. شاید چین شریک استراتژیک ما باشد اما واقعیت تلخ ابن است که ما شریک استراتژیک چین نیستیم.
▪️▪️تجویز راهبردی چه می تواند باشد؟
▫️روزگاری مطرح می شد که برخی می خواهند در حوزه سیاست داخلی چین را الگوی خود قرار دهند به نظرم آدرس اشتباهی داده شده. آنچه باید از چین آموخته شود سیاست خارجی است و نه داخلی.
▫️در سیاست خارجی مانند چین عمل کنیم؛ چین در حوزه سیاست خارجی کاملا پراگماتیک (عمل گرا)، غیرایدئولوژیک (غیرآرمان گرا) و معاملهگرایانه (منفعت گرا) عمل می کند.
▫️هر کشوری که توان خلق منفعت اقتصادی بیشتری برای چین داشته باشد چین با آن ها می بندد! همین! در کنار سه گانه عملگرایی منفعت گرایی و غیرارمان گرایی تنها چیزی که ما را باید محدود می کند چارچوب اخلاقی است. یعنی سیاست خارجی ما نباید مخالف اخلاق باشد.
▫️یکی از سفرای ایران در چین می گفت در جلسات متعددی که با چینی ها از ادارات و سازمان ها و موسسات مختلف داشتم یک حرف به طرز تعجب آوری تکرار و تاکید می شد و آن اینکه استراتژی ما این است که تا ۵۰ سال اقتصاد در اولویت باشد و سیاست خارجی ما کاملا بر اساس منافع اقتصادی تنظیم شود. ما روابط مان را با تک تک کشورهای جهان بر اساس اقتصاد تنظیم می کنیم و نه برعکس. حتی بازه ۵۰ سال هم در گفته ها یکسان بود.
▫️نظام جهانی، منافع متقابل را می فهمد. نه دوستی دیرینه، نه سابقه و گذشته، نه ایدئولوژی، نه همسایگی هیچ کدام معیار اول تصمیمات سیاست گذاری خارجی نیست.
▫️ بنابراین کشوری که در این جهان با زبانی دیگر (فرکانسی دیگر) صحبت کند کشوری تنها (نهنگ ۵۲ هرتزی) خواهد بود. نهنگ های تنها سرنوشت غم انگیزی دارند.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
▫️بگذارید با یک پدیده غم انگیز و جالب شروع کنم. در دهه نود صدایی در اقیانوس ها ضبط شده بود که کمی عجیب بود. بعد از بررسی های متعدد به این جمع بندی رسیدند که این صدای یک نهنگ است.
▫️ ماجرا هم این است که نهنگ های آبی صدایشان بین ۱۰ تا ۳۹ هرتز است و اما صدای این نهنگ ۵۲ هرتز است و به همین خاطر توسط دیگر نهنگ ها شنیده نمی شود. این نهنگ به خاطر آن که نمی تواند در محدوده فرکانسی دیگر نهنگ ها صحبت کند به تنهایی برای جفتی که هرگز نخواهد یافت آواز خواهد خواند و به تنهایی و به دور از جمع و در مسیری متفاوت با حرکت سایر نهنگها حرکت خواهد کرد.
▪️▪️تحلیل و تجویز راهبردی
▫️مهم نیست که چه نغمه ای می خوانی و از چه چیزی صحبت می کنی، مهم نیست که چقدر زیبا می خوانی، مهم نیست که چقدر حرف های درستی می زنی، مهم این است که چقدر حرف های تو شنیده و فهمیده می شود.مهم این است که در جامعه جهانی چند کشور با تو همراه می شوند.
▫️برداشت من از وضعیت ایران امروز این است که ما شده ایم یک نهنگ ۵۲ هرتزی با نغمه هایی آرمانی اما نشنیدنی و نفهمیدنی. مرتب نباید بگوییم که جهان دچار اختلال شنیداری است به این فکر کنیم که ما اختلال گفتاری داریم.
▫️چند کشور در جهان هستند که ما را همراهی می کنند؟ با چند کشور جهان رابطه استراتژیک داریم؟
▫️نمونه موردی: چین با عربستان یک توافق نامه بلندمدت جامع ایجاد کرد. در آن در مورد جزایر سه گانه ایرانی صحبت کرد و ده ها نکته دیگر. و ما اکنون در شوک به سر می بریم که چرا چین چنین کرد؟ شریک استراتژیک ما، چین عزیز چرا وارد چنین تفاهماتی شد. مساله این است که تبدیل شده ایم به یک نهنگ ۵۲ هرتزی!
▫️کمی در مورد واقعیت ها بدانیم: تجارت خارجی چین ۶ هزار میلیارد دلار است. سهم ایران چقدر است؟ ۲۰ میلیارد دلار. اندازه تجارت خارجی آمریکا با چین چقدر است؟ ۶۵۰ میلیارد دلار (۳۲ برابر ما). همین عربستان ۸۷ میلیارد دلار تجارت خارجی با چین دارد. یعنی ۴.۵ برابر ایران.
▫️ بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم چین بخواهد تجارت ۶ هزار میلیارد دلاری خود را در پای ۲۰ میلیارد دلار بسوزاند سخت در اشتباهیم. شاید چین شریک استراتژیک ما باشد اما واقعیت تلخ ابن است که ما شریک استراتژیک چین نیستیم.
▪️▪️تجویز راهبردی چه می تواند باشد؟
▫️روزگاری مطرح می شد که برخی می خواهند در حوزه سیاست داخلی چین را الگوی خود قرار دهند به نظرم آدرس اشتباهی داده شده. آنچه باید از چین آموخته شود سیاست خارجی است و نه داخلی.
▫️در سیاست خارجی مانند چین عمل کنیم؛ چین در حوزه سیاست خارجی کاملا پراگماتیک (عمل گرا)، غیرایدئولوژیک (غیرآرمان گرا) و معاملهگرایانه (منفعت گرا) عمل می کند.
▫️هر کشوری که توان خلق منفعت اقتصادی بیشتری برای چین داشته باشد چین با آن ها می بندد! همین! در کنار سه گانه عملگرایی منفعت گرایی و غیرارمان گرایی تنها چیزی که ما را باید محدود می کند چارچوب اخلاقی است. یعنی سیاست خارجی ما نباید مخالف اخلاق باشد.
▫️یکی از سفرای ایران در چین می گفت در جلسات متعددی که با چینی ها از ادارات و سازمان ها و موسسات مختلف داشتم یک حرف به طرز تعجب آوری تکرار و تاکید می شد و آن اینکه استراتژی ما این است که تا ۵۰ سال اقتصاد در اولویت باشد و سیاست خارجی ما کاملا بر اساس منافع اقتصادی تنظیم شود. ما روابط مان را با تک تک کشورهای جهان بر اساس اقتصاد تنظیم می کنیم و نه برعکس. حتی بازه ۵۰ سال هم در گفته ها یکسان بود.
▫️نظام جهانی، منافع متقابل را می فهمد. نه دوستی دیرینه، نه سابقه و گذشته، نه ایدئولوژی، نه همسایگی هیچ کدام معیار اول تصمیمات سیاست گذاری خارجی نیست.
▫️ بنابراین کشوری که در این جهان با زبانی دیگر (فرکانسی دیگر) صحبت کند کشوری تنها (نهنگ ۵۲ هرتزی) خواهد بود. نهنگ های تنها سرنوشت غم انگیزی دارند.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
✅ کمپانی هند شرقی
▫️کمپانی هند شرقی بریتانیا یا کمپانی جان در ابتدا یک شرکت انگلیسی و سپس یک شرکت سهامی بریتانیایی بود که ملکه الیزابت اول در ۳۱ دسامبر ۱۶۰۰ امتیازنامهای سلطنتی را با هدف کسب امتیازهای تجاری در هندوستان به آن اعطا کرد.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
▫️کمپانی هند شرقی بریتانیا یا کمپانی جان در ابتدا یک شرکت انگلیسی و سپس یک شرکت سهامی بریتانیایی بود که ملکه الیزابت اول در ۳۱ دسامبر ۱۶۰۰ امتیازنامهای سلطنتی را با هدف کسب امتیازهای تجاری در هندوستان به آن اعطا کرد.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
✅ کمپانی هند شرقی
▫️کمپانی هند شرقی بریتانیا یا کمپانی جان در ابتدا یک شرکت انگلیسی و سپس یک شرکت سهامی بریتانیایی بود که ملکه الیزابت اول در ۳۱ دسامبر ۱۶۰۰ امتیازنامهای سلطنتی را با هدف کسب امتیازهای تجاری در هندوستان به آن اعطا کرد.
▫️ درخواست تاسیس کمپانی هند شرقی به وسیله ۲۱۸ نفر از تجار انگلیسی به الیزابت داده شد. این شرکت از تجار بزرگ بازار لندن و اشراف زمینداری که سرمایه گذاری در این عرصه را سودآور یافتند، تشکیل یافت.
▫️ با امتیازنامهٔ شاهی، به شکلی مؤثر کمپانی هند شرقی نوظهور به سوی انحصار ۲۱سالهٔ همهٔ امور تجاری در هند شرقی (یعنی بخشی که امروزه به آن ناحیهٔ دریایی جنوب شرق آسیا گفته میشود) رهنمون شد.
▫️ کمپانی از یک بنگاه تجاری جاهطلب به چیزی تبدیل شد که در عمل زمام امور هندوستان را تا هنگام زوال قدرت در سال ۱۸۵۸ در دست داشت.
▫️هر چند در اساسنامهٔ این شرکت آمده «مجموعهای از شرکای تجاری لندن که در هند شرقی بازرگانی میکنند» اما این شرکت به جایی رسید که نیمی از کنترل تجارت دنیا را در اختیار گرفت بهویژه تجارت پنبه، ابریشم، نیل، نمک، ادویه، نیتر، چای، و تریاک. این شرکت سرآغازی بر امپراتوری بریتانیا در هند شد.
▫️تجارت بینالملل در جنوبشرقی آسیا که ناحیه بنگال، اندونزی و مالزی را در برمیگرفت، از مدتها قبل توسط پرتغالیها و هلندیها کلید خورده بود و کمپانی هند شرقی در مناسبات تجاری این منطقه یک تازهوارد به حساب میآمد، در ابتدا دولت انگلستان هیچ سهامی نداشت و تنها به نظارت غیرمستقیم میپرداخت تا اینکه در سال ۱۶۵۷ شرکت سهامی عام شد.
▫️ این کمپانی خیلی زود نبض تجارت را در دست گرفت و قدم به قدم حوزه استحفاظی خود را گسترش داد، اما در این میان اتفاقی که قدرت گرفتن کمپانی هند شرقی را تسریع کرد، زوال و ضعف امپراتوری گورکانیان هند بود.
▪️▪️زوال گورکانیان هند، آغاز قدرت کمپانی
▫️شرکت هند شرقی بریتانیا در طول سدهٔ نخست فعالیت خود، روی تجارت متمرکز بود و قصد ایجاد امپراتوری در هند نداشت.
▫️مغلوبشدن محمدشاه گورکانی به دست نادرشاه افشار، هیمنه امپراتوری گورکانیان هند را شکست و کمپانی هند شرقی که تا این زمان بیشتر بر فعالیتهای تجاری تمرکز داشت، دریافت که میتواند از ضعف حکومت مرکزی و فساد امرا و حکام محلی استفاده کرده، دامنه نفوذ خود را بسط دهد.
▫️ بزرگترین مشکل کمپانی هند شرقی در راه رسیدن به هدف خود رقبای اروپایی خصوصا فرانسویها بودند که طی یک دوره جنگ ١٠ساله موسوم به «جنگهای کارناتیک» این کمپانی توانست فرانسویها و دیگر مدعیان اروپایی را از شرق هندوستان رانده و کنترل منطقه بنگال را به دست بگیرد.
▫️در دهههای بعد این شرکت بهتدریج سرزمینهایی را که در اختیار داشت افزایش داد و توانست اکثر مناطق شبهقارهٔ هند را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط حاکمان دستنشاندهٔ محلی در اختیار بگیرد. در این راه ارتشهای فرمانداریها که مملو از سیپویها (هندیهای بومی) بودند به بسط قدرت ایشان کمک شایانی کرد.
▪️▪️اوج قدرت کمپانی
▫️کمپانی هند شرقی بریتانیا در اوج اقتدار خود در سال ۱۸۰۳ میلادی ارتش حرفهای به استعداد ۲۶۰٬۰۰۰ نفر داشت که دو برابر نیروی زمینی بریتانیا بود.
▫️درآمد این شرکت ۱۳٬۴۶۴٬۵۶۱ پوند و هزینههای آن ۱۴٬۰۱۷٬۴۷۳ پوند بود. این شرکت در نهایت توانست با استفاده از ارتش حرفهای خود بخش اعظم هند را در اختیار گرفته و به ادارهٔ شبهقاره بپردازد.
▪️▪️زوال کمپانی
▫️شورشهای ۱۸۵۷ در هند باعث شد تا قانون حکومت هند در ۱۸۵۸ تصویب شود و تاجوتخت بریتانیا کنترل تمام شبهقارهٔ هند را به شکل راج بریتانیا در اختیار خود بگیرد.
▫️دولت بریتانیا نیز شرکت را ملی و متصرفات هندی، اختیارات اداری و ماشین آلات و نیروهای مسلح آن را تصاحب کرد .
▫️با دخالتهای گاهوبیگاهِ دولت در امور کمپانی هند شرقی، این شرکت دچار مشکلات عدیدهای در امور مالی شده بود.
▫️کمپانی پیش از این در سال ۱۸۳۳ سهام تجاری خود در هند را به دولت بریتانیا واگذار کرده بود و دولت نیز بدهیها و تعهدات شرکت را برعهده گرفت، که قرار بود از درآمدهای مالیاتی هند پرداخت شود.
▫️ در مقابل، سهامداران رای به قبول سود سالانه ۱۰/۵ درصدی دادند که به مدت چهل سال تضمین شده بود.
▫️پس از اتمام پرداخت سودهای سهامداران؛ کمپانی هند شرقی در سال ۱۸۷۴ بهواسطهٔ قانون آزادسازی سهام تقسیمشدهٔ کمپانی هند شرقی منحل شد و بدین شکل این شرکت بیقدرت و از کار افتاده شد و پادشاهی بریتانیا جای آن را بهعنوان قدرت قاهر در هندوستان گرفت.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
▫️کمپانی هند شرقی بریتانیا یا کمپانی جان در ابتدا یک شرکت انگلیسی و سپس یک شرکت سهامی بریتانیایی بود که ملکه الیزابت اول در ۳۱ دسامبر ۱۶۰۰ امتیازنامهای سلطنتی را با هدف کسب امتیازهای تجاری در هندوستان به آن اعطا کرد.
▫️ درخواست تاسیس کمپانی هند شرقی به وسیله ۲۱۸ نفر از تجار انگلیسی به الیزابت داده شد. این شرکت از تجار بزرگ بازار لندن و اشراف زمینداری که سرمایه گذاری در این عرصه را سودآور یافتند، تشکیل یافت.
▫️ با امتیازنامهٔ شاهی، به شکلی مؤثر کمپانی هند شرقی نوظهور به سوی انحصار ۲۱سالهٔ همهٔ امور تجاری در هند شرقی (یعنی بخشی که امروزه به آن ناحیهٔ دریایی جنوب شرق آسیا گفته میشود) رهنمون شد.
▫️ کمپانی از یک بنگاه تجاری جاهطلب به چیزی تبدیل شد که در عمل زمام امور هندوستان را تا هنگام زوال قدرت در سال ۱۸۵۸ در دست داشت.
▫️هر چند در اساسنامهٔ این شرکت آمده «مجموعهای از شرکای تجاری لندن که در هند شرقی بازرگانی میکنند» اما این شرکت به جایی رسید که نیمی از کنترل تجارت دنیا را در اختیار گرفت بهویژه تجارت پنبه، ابریشم، نیل، نمک، ادویه، نیتر، چای، و تریاک. این شرکت سرآغازی بر امپراتوری بریتانیا در هند شد.
▫️تجارت بینالملل در جنوبشرقی آسیا که ناحیه بنگال، اندونزی و مالزی را در برمیگرفت، از مدتها قبل توسط پرتغالیها و هلندیها کلید خورده بود و کمپانی هند شرقی در مناسبات تجاری این منطقه یک تازهوارد به حساب میآمد، در ابتدا دولت انگلستان هیچ سهامی نداشت و تنها به نظارت غیرمستقیم میپرداخت تا اینکه در سال ۱۶۵۷ شرکت سهامی عام شد.
▫️ این کمپانی خیلی زود نبض تجارت را در دست گرفت و قدم به قدم حوزه استحفاظی خود را گسترش داد، اما در این میان اتفاقی که قدرت گرفتن کمپانی هند شرقی را تسریع کرد، زوال و ضعف امپراتوری گورکانیان هند بود.
▪️▪️زوال گورکانیان هند، آغاز قدرت کمپانی
▫️شرکت هند شرقی بریتانیا در طول سدهٔ نخست فعالیت خود، روی تجارت متمرکز بود و قصد ایجاد امپراتوری در هند نداشت.
▫️مغلوبشدن محمدشاه گورکانی به دست نادرشاه افشار، هیمنه امپراتوری گورکانیان هند را شکست و کمپانی هند شرقی که تا این زمان بیشتر بر فعالیتهای تجاری تمرکز داشت، دریافت که میتواند از ضعف حکومت مرکزی و فساد امرا و حکام محلی استفاده کرده، دامنه نفوذ خود را بسط دهد.
▫️ بزرگترین مشکل کمپانی هند شرقی در راه رسیدن به هدف خود رقبای اروپایی خصوصا فرانسویها بودند که طی یک دوره جنگ ١٠ساله موسوم به «جنگهای کارناتیک» این کمپانی توانست فرانسویها و دیگر مدعیان اروپایی را از شرق هندوستان رانده و کنترل منطقه بنگال را به دست بگیرد.
▫️در دهههای بعد این شرکت بهتدریج سرزمینهایی را که در اختیار داشت افزایش داد و توانست اکثر مناطق شبهقارهٔ هند را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم توسط حاکمان دستنشاندهٔ محلی در اختیار بگیرد. در این راه ارتشهای فرمانداریها که مملو از سیپویها (هندیهای بومی) بودند به بسط قدرت ایشان کمک شایانی کرد.
▪️▪️اوج قدرت کمپانی
▫️کمپانی هند شرقی بریتانیا در اوج اقتدار خود در سال ۱۸۰۳ میلادی ارتش حرفهای به استعداد ۲۶۰٬۰۰۰ نفر داشت که دو برابر نیروی زمینی بریتانیا بود.
▫️درآمد این شرکت ۱۳٬۴۶۴٬۵۶۱ پوند و هزینههای آن ۱۴٬۰۱۷٬۴۷۳ پوند بود. این شرکت در نهایت توانست با استفاده از ارتش حرفهای خود بخش اعظم هند را در اختیار گرفته و به ادارهٔ شبهقاره بپردازد.
▪️▪️زوال کمپانی
▫️شورشهای ۱۸۵۷ در هند باعث شد تا قانون حکومت هند در ۱۸۵۸ تصویب شود و تاجوتخت بریتانیا کنترل تمام شبهقارهٔ هند را به شکل راج بریتانیا در اختیار خود بگیرد.
▫️دولت بریتانیا نیز شرکت را ملی و متصرفات هندی، اختیارات اداری و ماشین آلات و نیروهای مسلح آن را تصاحب کرد .
▫️با دخالتهای گاهوبیگاهِ دولت در امور کمپانی هند شرقی، این شرکت دچار مشکلات عدیدهای در امور مالی شده بود.
▫️کمپانی پیش از این در سال ۱۸۳۳ سهام تجاری خود در هند را به دولت بریتانیا واگذار کرده بود و دولت نیز بدهیها و تعهدات شرکت را برعهده گرفت، که قرار بود از درآمدهای مالیاتی هند پرداخت شود.
▫️ در مقابل، سهامداران رای به قبول سود سالانه ۱۰/۵ درصدی دادند که به مدت چهل سال تضمین شده بود.
▫️پس از اتمام پرداخت سودهای سهامداران؛ کمپانی هند شرقی در سال ۱۸۷۴ بهواسطهٔ قانون آزادسازی سهام تقسیمشدهٔ کمپانی هند شرقی منحل شد و بدین شکل این شرکت بیقدرت و از کار افتاده شد و پادشاهی بریتانیا جای آن را بهعنوان قدرت قاهر در هندوستان گرفت.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
✅ "تعصب و خشک اندیشی" و اخلال در جامعه
▫️هر خطایی جرم [و مستوجب مجازات] محسوب نمیشود، مگر اینکه موجب اخلال در جامعه شود. خطایی موجب اخلال در جامعه است که تعصب و خشک اندیشی را القا کند. در نتیجه برای اینکه انسانها سزاوار بردباری شوند، باید از تعصب و خشک اندیشی عاری شوند.
👤 ولتر/
رساله در باب مدارا
#علوم_سیاسی
#ولتر
🆔 @po_science
▫️هر خطایی جرم [و مستوجب مجازات] محسوب نمیشود، مگر اینکه موجب اخلال در جامعه شود. خطایی موجب اخلال در جامعه است که تعصب و خشک اندیشی را القا کند. در نتیجه برای اینکه انسانها سزاوار بردباری شوند، باید از تعصب و خشک اندیشی عاری شوند.
👤 ولتر/
رساله در باب مدارا
#علوم_سیاسی
#ولتر
🆔 @po_science
✅ استراتوکراسی
▫️"استراتوکراسی" یا "ارتشسالاری" نظامی سیاسی که در آن نیروهای مسلح به مدت طولانی زمام حکومت را در دست می گیرند و در ادامه این امر به یک سنت سیاسی تبدیل می شود.
▫️ در این نوع نظام سیاسی، حکومت و ارتش به طور سنتی و بر طبق قانونی اساسی، در واقع یک موجودیت هستند. کلمه استراتوکراسی برای اولین بار در سال 1652 از سوی نظریه پرداز سیاسی "رابرت فیلمر" مطرح شد.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
▫️"استراتوکراسی" یا "ارتشسالاری" نظامی سیاسی که در آن نیروهای مسلح به مدت طولانی زمام حکومت را در دست می گیرند و در ادامه این امر به یک سنت سیاسی تبدیل می شود.
▫️ در این نوع نظام سیاسی، حکومت و ارتش به طور سنتی و بر طبق قانونی اساسی، در واقع یک موجودیت هستند. کلمه استراتوکراسی برای اولین بار در سال 1652 از سوی نظریه پرداز سیاسی "رابرت فیلمر" مطرح شد.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
✅ استراتوکراسی
▫️"استراتوکراسی" یا "ارتشسالاری" نظامی سیاسی که در آن نیروهای مسلح به مدت طولانی زمام حکومت را در دست می گیرند و در ادامه این امر به یک سنت سیاسی تبدیل می شود.
▫️در این نوع نظام سیاسی، حکومت و ارتش به طور سنتی و بر طبق قانونی اساسی، در واقع یک موجودیت هستند.
▫️کلمه استراتوکراسی برای اولین بار در سال 1652 از سوی نظریه پرداز سیاسی "رابرت فیلمر" مطرح شد.
▫️ارتشسالاری که به سرباز سالاری نیز مشهور است، توسط رهبران و مقامات ارتش یا نظامی ها رهبری میشود.
▫️این نوع از حکومت با دیکتاتوری نظامی که در آن قدرت سیاسی ارتشی ها تحمیل شده است و یا توسط دیگر قوانین حمایت نمی شود متفاوت است.
▫️در این نوع نظام، ارتش یا نیروهای مسلح با حمایت مردم قدرت سیاسی را به دست میگیرند. یعنی برخلاف دیکتاتوری نظامی، در این نوع حکومت، خودِ مردم اظهار تمایل میکنند که حکومت در دستان ارتش قرار بگیرد. این نوع حکومت، قانونمند است و خصایص توتالیتاریسم را ندارد.
▫️اگرچه این نوع حکومت مبتنی بر دیکتاتوری (حکومتِ اقلیت) است و یک اقلیت (ارتش) کل قدرت را در دست میگیرد و بقیه قشرها جامعه سهمی در قدرت سیاسی ندارد، اما این نظام از آنجا که توتالیتر نیست میتواند حمایتِ مردمی نیز داشته باشد، به این صورت که خود مردم خواهانِ سلطه ارتش بر کشور میگردند. اما با این وجود در این نوع حکومت تنها نظامیان در مدیریت کشور مداخله دارند.
▫️شهروندانی که به خدمت سربازی اجباری یا داوطلبانه رفتهاند، یا کسانی که از ادامه خدمت معاف شدهاند، میتوانند در سطوح مدیریتی و اداری کشور قرار بگیرند.
▫️ دولت-شهر اسپارتا نمونهای تاریخی از این مورد است؛ نظام اجتماعی و قانون اساسی اسپارتا تماماً بر روی آموزش و مهارت نظامی متمرکز بود. نزدیکترین نمونه مدرن این نوع حکومت در میانمار است. با تصویب قانون اساسی در سال 2010، قدرت ارتش در امور اداری قانونی شد و یک چهارم قوه مقننه به ارتش اختصاص یافت.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
▫️"استراتوکراسی" یا "ارتشسالاری" نظامی سیاسی که در آن نیروهای مسلح به مدت طولانی زمام حکومت را در دست می گیرند و در ادامه این امر به یک سنت سیاسی تبدیل می شود.
▫️در این نوع نظام سیاسی، حکومت و ارتش به طور سنتی و بر طبق قانونی اساسی، در واقع یک موجودیت هستند.
▫️کلمه استراتوکراسی برای اولین بار در سال 1652 از سوی نظریه پرداز سیاسی "رابرت فیلمر" مطرح شد.
▫️ارتشسالاری که به سرباز سالاری نیز مشهور است، توسط رهبران و مقامات ارتش یا نظامی ها رهبری میشود.
▫️این نوع از حکومت با دیکتاتوری نظامی که در آن قدرت سیاسی ارتشی ها تحمیل شده است و یا توسط دیگر قوانین حمایت نمی شود متفاوت است.
▫️در این نوع نظام، ارتش یا نیروهای مسلح با حمایت مردم قدرت سیاسی را به دست میگیرند. یعنی برخلاف دیکتاتوری نظامی، در این نوع حکومت، خودِ مردم اظهار تمایل میکنند که حکومت در دستان ارتش قرار بگیرد. این نوع حکومت، قانونمند است و خصایص توتالیتاریسم را ندارد.
▫️اگرچه این نوع حکومت مبتنی بر دیکتاتوری (حکومتِ اقلیت) است و یک اقلیت (ارتش) کل قدرت را در دست میگیرد و بقیه قشرها جامعه سهمی در قدرت سیاسی ندارد، اما این نظام از آنجا که توتالیتر نیست میتواند حمایتِ مردمی نیز داشته باشد، به این صورت که خود مردم خواهانِ سلطه ارتش بر کشور میگردند. اما با این وجود در این نوع حکومت تنها نظامیان در مدیریت کشور مداخله دارند.
▫️شهروندانی که به خدمت سربازی اجباری یا داوطلبانه رفتهاند، یا کسانی که از ادامه خدمت معاف شدهاند، میتوانند در سطوح مدیریتی و اداری کشور قرار بگیرند.
▫️ دولت-شهر اسپارتا نمونهای تاریخی از این مورد است؛ نظام اجتماعی و قانون اساسی اسپارتا تماماً بر روی آموزش و مهارت نظامی متمرکز بود. نزدیکترین نمونه مدرن این نوع حکومت در میانمار است. با تصویب قانون اساسی در سال 2010، قدرت ارتش در امور اداری قانونی شد و یک چهارم قوه مقننه به ارتش اختصاص یافت.
#علوم_سیاسی
🆔 @po_science
✅ اصل کرامت چه اقتضائاتی دارد؟
✍️مصطفی ملکیان
1️⃣ رفتار برابر با همه ی انسان ها
اصل کرامت انسانی اقتضا دارد که با همهی انسانها از حیث انسان بودنشان رفتار برابر انجام گیرد. پس هرگونه تبعیضِ جنسیتی، تبعیضِ نژادی، تبعیضِ قومی، تبعیضِ دینی و مذهبی، تبعیضِ صنفی و شغلی، تبعیضِ میان عوام و خواص، تبعیضِ میان اغنیا و فقرا، تبعیض میان مشاهیر و اشخاص گمنام، تبعیض میان حاکمان و شهروندان، تبعیض میان عالمان و جاهلان، تبعیض میان آشنایان و بیگانگان و... با رعایت اصل کرامت انسانی منافات دارد.
2️⃣ پاسداشت استقلال اخلاقی انسان ها
اصلِ کرامت انسانی مقتضیِ پاسداشت استقلالِ اخلاقی انسانهاست. بنابراین دخالت در زندگیِ مردم و امر به معروف و نهی از منکر، که از موضع تفوق و برتری انجام میگیرند و با نظر مشورتی دادن فرق دارند، تقبیح و تخطئهی شکلها و سبکهای زندگی دیگران و استهزای راهورسمهای دیگر با این اصل تنافی دارند.
3️⃣ پذیرش چندآوایی
اصل کرامت اقتضا دارد که حکومت و نظام سیاسی نسبت به تصورات گوناگون دربارهی ارزش، هدف، کارکرد، و معنای زندگی و نیز دربارهی زندگیِ نیک ساکت و بیطرف باشد. از این رو ایدئولوژیک بودن حکومت و تکآوایی و متحدالشکل ساختن جامعه و درنتیجه جلوگیری از آزادیِ بیانِ رأی و عقیده و آزادیِ دین و مذهب، ممیزی کردن گفتهها و نوشتهها، جرمانگاریِ هرگونه مخالفت، ولو مخالفتِ استدلالی و عقلانی، با ایدوئولوژیِ نظام سیاسی، منابع و امکانات و ثروت ملی را صرف تبلیغ و ترویج ایدئولوژیِ حکومت کردن، جلوگیری از رشدِ سالم و طبیعیِ علوم و فنون و هنرهایی که با ایدئولوژیِ حاکم ناسازگارند، و بد جلوه دادن سایرِ مکتبها، مسلکها، مشربها و مرامها و طرفداران آنها، همه با اصلِ کرامت ناسازگاری دارند.
🔹کتمان حقایق، دروغگویی، نیمی از حقیقت را گفتن و نه همهی آن را، برآمیختنِ حق و باطل، مغالطه کردن، تعمیمهای نادرست، سخنان دارای ابهام و ایهام گفتن، شواهد و قراین مؤید ادعا را به رخ کشیدن و شواهد و قراین ناقض ادعا را پنهان داشتن، تناقضگویی، توسل به احساسات، عواطف، و هیجانات به جای اقناع کردن، تشویق، ترغیب و تهییج کردن، اشکِ تمساح ریختن، مظلومنمایی و قول و وعدهی دروغ دادن با رعایتِ اصل کرامت انسانی منافات دارند.
➖ نوشتاری در باب کرامت انسان و لوازم عملی و نظری آن به قلمِ مصطفی ملکیان؛ منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_science
✍️مصطفی ملکیان
1️⃣ رفتار برابر با همه ی انسان ها
اصل کرامت انسانی اقتضا دارد که با همهی انسانها از حیث انسان بودنشان رفتار برابر انجام گیرد. پس هرگونه تبعیضِ جنسیتی، تبعیضِ نژادی، تبعیضِ قومی، تبعیضِ دینی و مذهبی، تبعیضِ صنفی و شغلی، تبعیضِ میان عوام و خواص، تبعیضِ میان اغنیا و فقرا، تبعیض میان مشاهیر و اشخاص گمنام، تبعیض میان حاکمان و شهروندان، تبعیض میان عالمان و جاهلان، تبعیض میان آشنایان و بیگانگان و... با رعایت اصل کرامت انسانی منافات دارد.
2️⃣ پاسداشت استقلال اخلاقی انسان ها
اصلِ کرامت انسانی مقتضیِ پاسداشت استقلالِ اخلاقی انسانهاست. بنابراین دخالت در زندگیِ مردم و امر به معروف و نهی از منکر، که از موضع تفوق و برتری انجام میگیرند و با نظر مشورتی دادن فرق دارند، تقبیح و تخطئهی شکلها و سبکهای زندگی دیگران و استهزای راهورسمهای دیگر با این اصل تنافی دارند.
3️⃣ پذیرش چندآوایی
اصل کرامت اقتضا دارد که حکومت و نظام سیاسی نسبت به تصورات گوناگون دربارهی ارزش، هدف، کارکرد، و معنای زندگی و نیز دربارهی زندگیِ نیک ساکت و بیطرف باشد. از این رو ایدئولوژیک بودن حکومت و تکآوایی و متحدالشکل ساختن جامعه و درنتیجه جلوگیری از آزادیِ بیانِ رأی و عقیده و آزادیِ دین و مذهب، ممیزی کردن گفتهها و نوشتهها، جرمانگاریِ هرگونه مخالفت، ولو مخالفتِ استدلالی و عقلانی، با ایدوئولوژیِ نظام سیاسی، منابع و امکانات و ثروت ملی را صرف تبلیغ و ترویج ایدئولوژیِ حکومت کردن، جلوگیری از رشدِ سالم و طبیعیِ علوم و فنون و هنرهایی که با ایدئولوژیِ حاکم ناسازگارند، و بد جلوه دادن سایرِ مکتبها، مسلکها، مشربها و مرامها و طرفداران آنها، همه با اصلِ کرامت ناسازگاری دارند.
🔹کتمان حقایق، دروغگویی، نیمی از حقیقت را گفتن و نه همهی آن را، برآمیختنِ حق و باطل، مغالطه کردن، تعمیمهای نادرست، سخنان دارای ابهام و ایهام گفتن، شواهد و قراین مؤید ادعا را به رخ کشیدن و شواهد و قراین ناقض ادعا را پنهان داشتن، تناقضگویی، توسل به احساسات، عواطف، و هیجانات به جای اقناع کردن، تشویق، ترغیب و تهییج کردن، اشکِ تمساح ریختن، مظلومنمایی و قول و وعدهی دروغ دادن با رعایتِ اصل کرامت انسانی منافات دارند.
➖ نوشتاری در باب کرامت انسان و لوازم عملی و نظری آن به قلمِ مصطفی ملکیان؛ منتشر شده در اندیشه پویا ۸۲.
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_science
✍از #وکالت_میدهم به رضاخان تا رضا پهلوی/ حیدر ولی زاده
.
▫️مشروطه آنچنان که باید می بود، نشد و آمال و آرزوهای مشروطه خواهان بر باد رفت و در مدت کوتاهی مملکت را جنگ، فقر، هرج و مرج و انواع بیماری فلج کرد.
.
▫️در این شرایط همه به مرز تنفر از مشروطه رسیدند و دنبال ناجی و کسی که بتواند ایران را از این شرایط نجات دهد بودند .
.
▫️بی کفایتی قاجار هم ثابت شده بود و دیگر کسی تمایل زیادی به استبداد قاجاری و پادشاهی نداشت.
.
▫️در این میان اما همه چیز برای تغییر آماده بود چرا که خواست نخبگان و مردم و ضعف حکومت در دسترس بود!
.
اما مگر می شد بلافاصله بعد از استبداد قاجار، استبداد دیگری ایجاد کرد؟ سردار سپه، رضاخان و طرفدارانش و ایدئولوگ هایش به میدان آمدند و به تقلید از ترکیه ایده ی جمهوری را مطرح کردند!
.
▫️بر این اساس ایران با پادشاهی چندین ساله وداع می گفت و جمهوری با اولین رییس جمهورش یعنی رضاخان برقرار می شد!
.
▫️عده ای به وی وکالت دادند تا پیگیر امور جمهوری باشد از دخالت در تشکیل مجلس پنجم تا هزینه برای رسیدن به جمهوری از تلاش های رضاخان بود!
.
▫️اما آیا واقعا رضاخان دنبال جمهوری بود؟ دربارهٔ هدف سردارسپه اکثر منابع، چه مورخان موافق جمهوری ــ مانند اعظمالوزراء و چه مورخان مخالف جمهوری ــ مانند یحیی دولتآبادی و عبدالله مستوفی ــ معتقدند که سردارسپه درصدد بود بدینوسیله مقدمه برقراری سلطنت خود را فراهم آورد؛ یعنی ابتدا با خلع احمدشاه و انقراض سلسله قاجار توسط مجلس، رژیم جمهوری را با ریاستجمهوری خود در ایران برقرار سازد و پس از مدتی، به بهانه عدم آمادگی جامعه ایران برای حکومت جمهوری، دوباره رژیم سلطنتی را در ایران احیا کند و اینبار با بهکارگیری اهرمهای قدرت، سلطنت را خود او بهدست گیرد.
.
▫️هر چند با اعتراضات مردم، طرح جمهوری رضاخان در مجلس شکست خورد و وی برای مدت کوتاهی از خواسته خود عقب نشینی کرد، اما بعد از گذشت دو سال انقراض سلسله قاجار، تاجگذاری و تاسیس سلسله پهلوی اثبات کرد که رضاخان وکالت جمهوری را برای برقراری استبداد بهانه کرده بود.
.
▫️امروز گویا تاریخ، تکرار شده است و عده ای که دنبال پهلوی کوچک افتاده اند و وی را شاهزاده خطاب می کنند تا وکالتشان را(با کمال میل) قبول کند غافل از این هستند که ربع پهلوی حداقلِ حداقل پادشاهی مشروطه را در سر دارد چرا که این را برای خود حق مسلم می دانند و ایران را ملک مطلق!
▫️پیش از هشتگ #من_وکالت_میدهم کمی تاریخ باید خواند و دوبار از یک سوراخ گزیده نشد.
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_science
.
▫️مشروطه آنچنان که باید می بود، نشد و آمال و آرزوهای مشروطه خواهان بر باد رفت و در مدت کوتاهی مملکت را جنگ، فقر، هرج و مرج و انواع بیماری فلج کرد.
.
▫️در این شرایط همه به مرز تنفر از مشروطه رسیدند و دنبال ناجی و کسی که بتواند ایران را از این شرایط نجات دهد بودند .
.
▫️بی کفایتی قاجار هم ثابت شده بود و دیگر کسی تمایل زیادی به استبداد قاجاری و پادشاهی نداشت.
.
▫️در این میان اما همه چیز برای تغییر آماده بود چرا که خواست نخبگان و مردم و ضعف حکومت در دسترس بود!
.
اما مگر می شد بلافاصله بعد از استبداد قاجار، استبداد دیگری ایجاد کرد؟ سردار سپه، رضاخان و طرفدارانش و ایدئولوگ هایش به میدان آمدند و به تقلید از ترکیه ایده ی جمهوری را مطرح کردند!
.
▫️بر این اساس ایران با پادشاهی چندین ساله وداع می گفت و جمهوری با اولین رییس جمهورش یعنی رضاخان برقرار می شد!
.
▫️عده ای به وی وکالت دادند تا پیگیر امور جمهوری باشد از دخالت در تشکیل مجلس پنجم تا هزینه برای رسیدن به جمهوری از تلاش های رضاخان بود!
.
▫️اما آیا واقعا رضاخان دنبال جمهوری بود؟ دربارهٔ هدف سردارسپه اکثر منابع، چه مورخان موافق جمهوری ــ مانند اعظمالوزراء و چه مورخان مخالف جمهوری ــ مانند یحیی دولتآبادی و عبدالله مستوفی ــ معتقدند که سردارسپه درصدد بود بدینوسیله مقدمه برقراری سلطنت خود را فراهم آورد؛ یعنی ابتدا با خلع احمدشاه و انقراض سلسله قاجار توسط مجلس، رژیم جمهوری را با ریاستجمهوری خود در ایران برقرار سازد و پس از مدتی، به بهانه عدم آمادگی جامعه ایران برای حکومت جمهوری، دوباره رژیم سلطنتی را در ایران احیا کند و اینبار با بهکارگیری اهرمهای قدرت، سلطنت را خود او بهدست گیرد.
.
▫️هر چند با اعتراضات مردم، طرح جمهوری رضاخان در مجلس شکست خورد و وی برای مدت کوتاهی از خواسته خود عقب نشینی کرد، اما بعد از گذشت دو سال انقراض سلسله قاجار، تاجگذاری و تاسیس سلسله پهلوی اثبات کرد که رضاخان وکالت جمهوری را برای برقراری استبداد بهانه کرده بود.
.
▫️امروز گویا تاریخ، تکرار شده است و عده ای که دنبال پهلوی کوچک افتاده اند و وی را شاهزاده خطاب می کنند تا وکالتشان را(با کمال میل) قبول کند غافل از این هستند که ربع پهلوی حداقلِ حداقل پادشاهی مشروطه را در سر دارد چرا که این را برای خود حق مسلم می دانند و ایران را ملک مطلق!
▫️پیش از هشتگ #من_وکالت_میدهم کمی تاریخ باید خواند و دوبار از یک سوراخ گزیده نشد.
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_science
✅ سید جواد طباطبایی ۱۴۰۱-۱۳۲۴
سید جواد طباطبایی، استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانی در زمینهٔ فلسفه، تاریخ و سیاست بود. او عضو پیشین هیات علمی و معاون پژوهشی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود.
وی از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ مشغول تدریس در مؤسسهٔ مطالعات سیاسی-اقتصادی «پرسش» بوده. طباطبایی مدیر گروه فلسفهٔ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز بوده.
شرح و گزارش اندیشۀ ایرانشهری که فرهنگ را بزرگترین عامل اثرگذار در نظام سیاسی ایران معرفی میکند یکی از کارهای شاخص طباطبایی است.
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_science
سید جواد طباطبایی، استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانی در زمینهٔ فلسفه، تاریخ و سیاست بود. او عضو پیشین هیات علمی و معاون پژوهشی دانشکدهٔ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود.
وی از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۵ مشغول تدریس در مؤسسهٔ مطالعات سیاسی-اقتصادی «پرسش» بوده. طباطبایی مدیر گروه فلسفهٔ مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز بوده.
شرح و گزارش اندیشۀ ایرانشهری که فرهنگ را بزرگترین عامل اثرگذار در نظام سیاسی ایران معرفی میکند یکی از کارهای شاخص طباطبایی است.
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_science
.
🔹محمد مصدق (۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ - ۱۴ اسفند ۱۳۴۵)
حیات و عرض و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سرافرازی میلیونها ایرانی و نسلهای متوالی این ملت کوچکترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آوردهاند تأسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام دادهام. من به حس و عیان میبینم که این نهال برومند در خلال تمام مشقتهایی که امروز گریبان همه را گرفته، به ثمر رسیدهاست و خواهد رسید. عمر من و شما و هر کس چند صباحی، دیر و یا زود به پایان میرسد؛ ولی آنچه میماند حیات و سرافرازی یک ملت مظلوم و ستمدیده است.
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_science
🔹محمد مصدق (۲۹ اردیبهشت ۱۲۶۱ - ۱۴ اسفند ۱۳۴۵)
حیات و عرض و مال و موجودیت من و امثال من در برابر حیات و استقلال و عظمت و سرافرازی میلیونها ایرانی و نسلهای متوالی این ملت کوچکترین ارزشی ندارد و از آنچه برایم پیش آوردهاند تأسف ندارم و یقین دارم وظیفه تاریخی خود را تا سر حد امکان انجام دادهام. من به حس و عیان میبینم که این نهال برومند در خلال تمام مشقتهایی که امروز گریبان همه را گرفته، به ثمر رسیدهاست و خواهد رسید. عمر من و شما و هر کس چند صباحی، دیر و یا زود به پایان میرسد؛ ولی آنچه میماند حیات و سرافرازی یک ملت مظلوم و ستمدیده است.
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_science
✅ ۸ مارس، زنانی که در آتش سوختند
▫️در هشتم مارس سال۱۹۰۸ بعد از گذشت بیش از پنجاه سال، کارگران زن کارخانـه نساجی شهر نیویورک به منظور احیای خاطره اعتصاب سال ۱۸۷۵ دست از کار کشیدند.
▫️صاحب این کارگاه به همراه چند تن از نگهبانان بخاطر جلوگیری از همبستگی کارگرانِ بخشهای دیگر با اعتصابگران و عدم سرایت آن به سایر بخشها، این زنان را در محل کارشان محبوس ساخت. در همین اثناء کارگاه به دلایلی که هیچوقت عنوان نشد دچار آتشسوزی شد. زنان کمی توانستند نجات پیدا کنند و ۱۲۹ نفر از کارگران زن در این آتش جانشان را از دست دادند.
#علوم_سیاسی
🆔 @PO_SCIENCE
▫️در هشتم مارس سال۱۹۰۸ بعد از گذشت بیش از پنجاه سال، کارگران زن کارخانـه نساجی شهر نیویورک به منظور احیای خاطره اعتصاب سال ۱۸۷۵ دست از کار کشیدند.
▫️صاحب این کارگاه به همراه چند تن از نگهبانان بخاطر جلوگیری از همبستگی کارگرانِ بخشهای دیگر با اعتصابگران و عدم سرایت آن به سایر بخشها، این زنان را در محل کارشان محبوس ساخت. در همین اثناء کارگاه به دلایلی که هیچوقت عنوان نشد دچار آتشسوزی شد. زنان کمی توانستند نجات پیدا کنند و ۱۲۹ نفر از کارگران زن در این آتش جانشان را از دست دادند.
#علوم_سیاسی
🆔 @PO_SCIENCE
✅ ۸ مارس، زنانی که در آتش سوختند
▫️۸ مارس، مصادف است با روز جهانی زن، روزی که در سال ۱۸۷۵ زنان کارگر یکی از کارگاههای پارچهدوزی و لباسدوزی در نیویورک آمریکا به خیابانها آمدند.
▫️در این اعتراضات، زنان خواهان بیشتر شدن دستمزد، کم شدن ساعات کار و همچنین بهبود شرایط نامناسب کار شدند. این تظاهرات با حضور و حمله پلیس و همچنین کتک زدن معترضان در آن زمان خاموش شد، منتها به گفتۀ بسیاری اولین نطفهی احقاق حقوق برابر زن و مرد، به واسطه همین حرکت بسته شد.
▪️▪️خاطره اعتصاب و آتش سوزی
▫️در هشتم مارس سال۱۹۰۸ بعد از گذشت بیش از پنجاه سال، کارگران زن همان کارخانـه نساجی شهر نیویورک به منظور احیای خاطره اعتصاب دست از کار کشیدند.
▫️صاحب این کارگاه به همراه چند تن از نگهبانان بخاطر جلوگیری از همبستگی کارگرانِ بخشهای دیگر با اعتصابگران و عدم سرایت آن به سایر بخشها، این زنان را در محل کارشان محبوس ساخت. در همین اثناء کارگاه به دلایلی که هیچوقت عنوان نشد دچار آتشسوزی شد. زنان کمی توانستند نجات پیدا کنند و ۱۲۹ نفر از کارگران زن در این آتش جانشان را از دست دادند.
▫️ این حادثه باعث شد که هشتم مارس به طور سنتی در یادها بماند. روزی که مبارزه زنان علیه بی عدالتی و احقاق حقوق برابر زن و مرد به مطالبهای در سراسر جهان تبدیل شد. حقوقی که به طول تاریخ نادیده میشد و احتمالا این تظاهرات جزو اولین تلاشها برای بانگ زدن تبعیضهای جنسیتی بود.
▪️▪️اولین مراسم روز زن
▫️نخستین مراسم روز زن در ۲۸ فوریهٔ سال ۱۹۰۹ در نیویورک آمریکا برگزار شد. این مراسم توسط حزب سوسیالیست آمریکا، برای یادبود اعتصاب «اتحادیه جهانی زنان کارگر صنایع پوشاک» در سال ۱۹۰۸ سازمان یافت.
▫️در اوت ۱۹۱۰، یک کنفرانس بینالمللی زنان سوسیالیست پیش از نشست عمومی انترناسیونال دوم سوسیالیست در کپنهاگ، دانمارک تشکیل شد. نمایندگان آلمانی، کلارا زتکین، کیته دانکر، پائولا تید و دیگران با الهام از سوسیالیستهای آمریکایی، پیشنهاد کردند که یک «روز زن» سالانه پایهگذاری شود.
▫️ آنها تاریخ مشخصی برای این روز مشخص نکردند. ۱۰۰ نماینده، به نمایندگی از ۱۷ کشور، با این ایده به عنوان راهبردی برای ارتقای حقوق برابر، از جمله حق رای زنان، موافقت کردند.
▫️سال بعد، در ۱۹ مارس ۱۹۱۱، نخستین روز جهانی زنان در بزرگداشت زنانگی توسط بیش از یک میلیون نفر در اتریش، دانمارک، آلمان و سوئیس برگزار شد.
▫️ آمریکاییها به برگزاری «روز ملی زنان» در آخرین یکشنبه ماه فوریه ادامه دادند، در حالی که روسیه روز جهانی زنان را برای نخستین بار در سال ۱۹۱۳، در آخرین شنبه فوریه (بر اساس تقویم جولیانی، که در تقویم میلادی، تاریخ ۸ مارس بود) برگزار میکرد.
▫️در سال ۱۹۱۴، روز جهانی زنان در ۸ مارس برای اولین بار در آلمان برگزار شد. مانند دیگر نقاط جهان، زنان آلمانی به دنبال حق رای زنان بودند که تا سال ۱۹۱۸ موفق به برخورداری از آن نشدند.
▪️▪️کشورهای کمونیستی و روز زن
▫️در ۸ مارس ۱۹۱۷(۲۳ فوریه ۱۹۱۷، بر اساس تقویم ژولیانی)، در پتروگراد، زنان کارگر بافنده تظاهراتی را آغاز کردند که در نهایت تمام شهر را فرا گرفت. این زنان خواستار «نان و صلح»، پایان دادن به جنگ جهانی اول، کمبود مواد غذایی و پایان تزاریسم بودند. این حرکت آغاز انقلاب فوریه بود که در کنار انقلاب اکتبر، انقلاب دوم روسیه را تشکیل میداد.
▫️در سال ۱۹۱۷، پس از انقلاب اکتبر، بلشویکها، الکساندرا کولونتای و ولادیمیر لنین، روز جهانی زنان را در اتحاد جماهیر شوروی تعطیل رسمی کردند. در ۸ مه ۱۹۶۵، هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی ، روز جهانی زنان را به عنوان یک روز غیر کاری در اتحاد جماهیر شوروی تعطیل کردند.
▫️پس از پذیرش رسمی آن در روسیه شوروی، روز جهانی زنان عمدتاً در کشورهای کمونیستی و توسط جنبش کمونیستی در سراسر جهان جشن گرفته شد. چینیها این تعطیلات را در سال ۱۹۲۲ آغاز کردند.
▪️▪️تصویب توسط سازمان ملل
▫️سازمان ملل در سال ۱۹۷۵ جشن روز جهانی زنان را آغاز کرد که به عنوان سال جهانی زن اعلام شده بود. در سال ۱۹۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد از کشورهای عضو دعوت کرد تا ۸ مارس را به عنوان تعطیلی رسمی سازمان ملل برای حقوق زنان و صلح جهانی اعلام کنند.
▫️از آن زمان به بعد این روز هرساله توسط سازمان ملل متحد و بسیاری از کشورهای جهان گرامی داشته میشود و هر سال بر موضوع یا موضوع خاصی در زمینه حقوق زنان تمرکز دارد.
#علوم_سیاسی
🆔 @PO_SCIENCE
▫️۸ مارس، مصادف است با روز جهانی زن، روزی که در سال ۱۸۷۵ زنان کارگر یکی از کارگاههای پارچهدوزی و لباسدوزی در نیویورک آمریکا به خیابانها آمدند.
▫️در این اعتراضات، زنان خواهان بیشتر شدن دستمزد، کم شدن ساعات کار و همچنین بهبود شرایط نامناسب کار شدند. این تظاهرات با حضور و حمله پلیس و همچنین کتک زدن معترضان در آن زمان خاموش شد، منتها به گفتۀ بسیاری اولین نطفهی احقاق حقوق برابر زن و مرد، به واسطه همین حرکت بسته شد.
▪️▪️خاطره اعتصاب و آتش سوزی
▫️در هشتم مارس سال۱۹۰۸ بعد از گذشت بیش از پنجاه سال، کارگران زن همان کارخانـه نساجی شهر نیویورک به منظور احیای خاطره اعتصاب دست از کار کشیدند.
▫️صاحب این کارگاه به همراه چند تن از نگهبانان بخاطر جلوگیری از همبستگی کارگرانِ بخشهای دیگر با اعتصابگران و عدم سرایت آن به سایر بخشها، این زنان را در محل کارشان محبوس ساخت. در همین اثناء کارگاه به دلایلی که هیچوقت عنوان نشد دچار آتشسوزی شد. زنان کمی توانستند نجات پیدا کنند و ۱۲۹ نفر از کارگران زن در این آتش جانشان را از دست دادند.
▫️ این حادثه باعث شد که هشتم مارس به طور سنتی در یادها بماند. روزی که مبارزه زنان علیه بی عدالتی و احقاق حقوق برابر زن و مرد به مطالبهای در سراسر جهان تبدیل شد. حقوقی که به طول تاریخ نادیده میشد و احتمالا این تظاهرات جزو اولین تلاشها برای بانگ زدن تبعیضهای جنسیتی بود.
▪️▪️اولین مراسم روز زن
▫️نخستین مراسم روز زن در ۲۸ فوریهٔ سال ۱۹۰۹ در نیویورک آمریکا برگزار شد. این مراسم توسط حزب سوسیالیست آمریکا، برای یادبود اعتصاب «اتحادیه جهانی زنان کارگر صنایع پوشاک» در سال ۱۹۰۸ سازمان یافت.
▫️در اوت ۱۹۱۰، یک کنفرانس بینالمللی زنان سوسیالیست پیش از نشست عمومی انترناسیونال دوم سوسیالیست در کپنهاگ، دانمارک تشکیل شد. نمایندگان آلمانی، کلارا زتکین، کیته دانکر، پائولا تید و دیگران با الهام از سوسیالیستهای آمریکایی، پیشنهاد کردند که یک «روز زن» سالانه پایهگذاری شود.
▫️ آنها تاریخ مشخصی برای این روز مشخص نکردند. ۱۰۰ نماینده، به نمایندگی از ۱۷ کشور، با این ایده به عنوان راهبردی برای ارتقای حقوق برابر، از جمله حق رای زنان، موافقت کردند.
▫️سال بعد، در ۱۹ مارس ۱۹۱۱، نخستین روز جهانی زنان در بزرگداشت زنانگی توسط بیش از یک میلیون نفر در اتریش، دانمارک، آلمان و سوئیس برگزار شد.
▫️ آمریکاییها به برگزاری «روز ملی زنان» در آخرین یکشنبه ماه فوریه ادامه دادند، در حالی که روسیه روز جهانی زنان را برای نخستین بار در سال ۱۹۱۳، در آخرین شنبه فوریه (بر اساس تقویم جولیانی، که در تقویم میلادی، تاریخ ۸ مارس بود) برگزار میکرد.
▫️در سال ۱۹۱۴، روز جهانی زنان در ۸ مارس برای اولین بار در آلمان برگزار شد. مانند دیگر نقاط جهان، زنان آلمانی به دنبال حق رای زنان بودند که تا سال ۱۹۱۸ موفق به برخورداری از آن نشدند.
▪️▪️کشورهای کمونیستی و روز زن
▫️در ۸ مارس ۱۹۱۷(۲۳ فوریه ۱۹۱۷، بر اساس تقویم ژولیانی)، در پتروگراد، زنان کارگر بافنده تظاهراتی را آغاز کردند که در نهایت تمام شهر را فرا گرفت. این زنان خواستار «نان و صلح»، پایان دادن به جنگ جهانی اول، کمبود مواد غذایی و پایان تزاریسم بودند. این حرکت آغاز انقلاب فوریه بود که در کنار انقلاب اکتبر، انقلاب دوم روسیه را تشکیل میداد.
▫️در سال ۱۹۱۷، پس از انقلاب اکتبر، بلشویکها، الکساندرا کولونتای و ولادیمیر لنین، روز جهانی زنان را در اتحاد جماهیر شوروی تعطیل رسمی کردند. در ۸ مه ۱۹۶۵، هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی ، روز جهانی زنان را به عنوان یک روز غیر کاری در اتحاد جماهیر شوروی تعطیل کردند.
▫️پس از پذیرش رسمی آن در روسیه شوروی، روز جهانی زنان عمدتاً در کشورهای کمونیستی و توسط جنبش کمونیستی در سراسر جهان جشن گرفته شد. چینیها این تعطیلات را در سال ۱۹۲۲ آغاز کردند.
▪️▪️تصویب توسط سازمان ملل
▫️سازمان ملل در سال ۱۹۷۵ جشن روز جهانی زنان را آغاز کرد که به عنوان سال جهانی زن اعلام شده بود. در سال ۱۹۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد از کشورهای عضو دعوت کرد تا ۸ مارس را به عنوان تعطیلی رسمی سازمان ملل برای حقوق زنان و صلح جهانی اعلام کنند.
▫️از آن زمان به بعد این روز هرساله توسط سازمان ملل متحد و بسیاری از کشورهای جهان گرامی داشته میشود و هر سال بر موضوع یا موضوع خاصی در زمینه حقوق زنان تمرکز دارد.
#علوم_سیاسی
🆔 @PO_SCIENCE
✅ درباره الزام به شرکت در انتخابات ترکیه!
✍ صابر گل عنبری
🔸 برخی در فضای مجازی، دلیل مشارکت بالا در انتخابات ترکیه را به "اجباری بودن" مشارکت و بیم از "جریمه مالی" در صورت عدم مشارکت در انتخابات نسبت میدهند که این گزاره درست نیست. بله! یک ماده قانونی قدیمی از زمان کمال آتاتورک در ترکیه وجود دارد که مشارکت در انتخابات را امری الزامی میداند و 300 لیر (حدود 800 هزار تومان) هم جریمه عدم مشارکت است.
🔸 اما این قانون از سه چهار دهه پیش عملا اجرا نمیشود و حتی خیلی از شهروندان ترک از جمله قشر جوان از آن بیاطلاع هستند. در انتخابات 2018 که از وجود چنین ماده قانونی اطلاع یافتم، از دوستان ترکیهای خود جویا شدم، آنهایی که سن و سالی داشتند و در جریان بودند گفتند که وجود دارد ولی عملی نمیشود.
🔸 دادگاهها متولی اجرای این قانون هستند که به علت مخالفتهای اجتماعی و سیاسی از دههها قبل و ناتوانی در رسیدگی به پرونده میلیونها شخصی که شرکت نمیکردند، عملا لغو شده و اجرا نمیشود. از آن گذشته، مبلغ جریمه هم به گونهای نیست که کسی را مجبور به رای دادن کند و اینقدر ناچیز است که خیلی وقتها برخی رای دهندگان برای حضور در مراکز رای گیری باید خیلی بیشتر از آن هزینه کرایه تاکسی کنند.
🔸 کما این که اگر مشارکت بالا به علت ترس از این جریمه ناچیز بود که شخصی که گزینه مطلوب خود را در میان نامزدها نمیبیند و تحت اجبار و برای رفع تکلیف در انتخابات شرکت میکند، لزوما نباید به کاندیداها رای دهد و رای سفید میاندازد؛ اما آمار آرای باطله در انتخابات ترکیه خیلی پایین است. به عنوان مثال در این دوره حدود یک میلیون رای است که خیلی از آنها سفید نبوده و به علت اشتباهاتی دیگر همچون نوشتن نام چند حزب یا کاندیدا و.. باطله محسوب شده است.
🔸 مساله دیگر این که بنا بر قانون انتخابات ترکیه هر شهروندی باید در محل سکونت خود رای دهد و اگر محل سکونت را تغییر دهد باید اطلاع دهد تا در حوزه دیگری بتواند شرکت کند. اما صدها هزار و چه بسا میلیونها شهروند محل زندگی آنها در شهری است و محل کار آنها در شهری دیگر. به عنوان مثال برای کار به استانبول و یا دیگر شهرهای بزرگ میآیند که در زمان انتخابات باید به همان محلی که آدرس منزل آنها ثبت شده است، برگردند و رای دهند.
🔸 در این خصوص یکی از دوستان که هر ساله برای کار فصلی به استانبول میآید میگفت که برای من خیلی راحتتر است که مبلغ جریمه را پرداخت کنم و برای رای گیری به حوزه انتخابی خود باز نگردم چون حداقل هزار لیر باید هزینه کنم.
🔸 در واقع، جدا از عواملی که در یادداشت پیشین ذکر شد، دو قطبی و چند قطبی گسترش یافته در ترکیه میان جریانهای فکری، سیاسی و قومی مختلف سکولار، اسلامگرا، چپ و راست، کرد و مخالفان و .... نقش خیلی مهمی در کشاندن شهروندان ترکیه به پای صندوقهای رای دارد. به هر حال، هواداران این جریانها در نتیجه این چندقطبیها انگیزه مضاعفی برای شرکت در انتخابات پیدا کردهاند و عدم حضور را به معنای واگذاری زمین به رقیب یا رقبای خود میدانند. این امر در گفتگویی که با چند نفر داشتم، محسوس بود.
🔸 البته هستند افرادی که به دلایل مختلفی در انتخابات شرکت نمیکنند؛ چه سیاسی چه مذهبی چه نومیدی و غیره. جمعیت این افراد هم حدود ده میلیون نفر از 64 میلیون نفر واجد شرایط رای در این دوره بوده است.
🆔 @Po_Science
✍ صابر گل عنبری
🔸 برخی در فضای مجازی، دلیل مشارکت بالا در انتخابات ترکیه را به "اجباری بودن" مشارکت و بیم از "جریمه مالی" در صورت عدم مشارکت در انتخابات نسبت میدهند که این گزاره درست نیست. بله! یک ماده قانونی قدیمی از زمان کمال آتاتورک در ترکیه وجود دارد که مشارکت در انتخابات را امری الزامی میداند و 300 لیر (حدود 800 هزار تومان) هم جریمه عدم مشارکت است.
🔸 اما این قانون از سه چهار دهه پیش عملا اجرا نمیشود و حتی خیلی از شهروندان ترک از جمله قشر جوان از آن بیاطلاع هستند. در انتخابات 2018 که از وجود چنین ماده قانونی اطلاع یافتم، از دوستان ترکیهای خود جویا شدم، آنهایی که سن و سالی داشتند و در جریان بودند گفتند که وجود دارد ولی عملی نمیشود.
🔸 دادگاهها متولی اجرای این قانون هستند که به علت مخالفتهای اجتماعی و سیاسی از دههها قبل و ناتوانی در رسیدگی به پرونده میلیونها شخصی که شرکت نمیکردند، عملا لغو شده و اجرا نمیشود. از آن گذشته، مبلغ جریمه هم به گونهای نیست که کسی را مجبور به رای دادن کند و اینقدر ناچیز است که خیلی وقتها برخی رای دهندگان برای حضور در مراکز رای گیری باید خیلی بیشتر از آن هزینه کرایه تاکسی کنند.
🔸 کما این که اگر مشارکت بالا به علت ترس از این جریمه ناچیز بود که شخصی که گزینه مطلوب خود را در میان نامزدها نمیبیند و تحت اجبار و برای رفع تکلیف در انتخابات شرکت میکند، لزوما نباید به کاندیداها رای دهد و رای سفید میاندازد؛ اما آمار آرای باطله در انتخابات ترکیه خیلی پایین است. به عنوان مثال در این دوره حدود یک میلیون رای است که خیلی از آنها سفید نبوده و به علت اشتباهاتی دیگر همچون نوشتن نام چند حزب یا کاندیدا و.. باطله محسوب شده است.
🔸 مساله دیگر این که بنا بر قانون انتخابات ترکیه هر شهروندی باید در محل سکونت خود رای دهد و اگر محل سکونت را تغییر دهد باید اطلاع دهد تا در حوزه دیگری بتواند شرکت کند. اما صدها هزار و چه بسا میلیونها شهروند محل زندگی آنها در شهری است و محل کار آنها در شهری دیگر. به عنوان مثال برای کار به استانبول و یا دیگر شهرهای بزرگ میآیند که در زمان انتخابات باید به همان محلی که آدرس منزل آنها ثبت شده است، برگردند و رای دهند.
🔸 در این خصوص یکی از دوستان که هر ساله برای کار فصلی به استانبول میآید میگفت که برای من خیلی راحتتر است که مبلغ جریمه را پرداخت کنم و برای رای گیری به حوزه انتخابی خود باز نگردم چون حداقل هزار لیر باید هزینه کنم.
🔸 در واقع، جدا از عواملی که در یادداشت پیشین ذکر شد، دو قطبی و چند قطبی گسترش یافته در ترکیه میان جریانهای فکری، سیاسی و قومی مختلف سکولار، اسلامگرا، چپ و راست، کرد و مخالفان و .... نقش خیلی مهمی در کشاندن شهروندان ترکیه به پای صندوقهای رای دارد. به هر حال، هواداران این جریانها در نتیجه این چندقطبیها انگیزه مضاعفی برای شرکت در انتخابات پیدا کردهاند و عدم حضور را به معنای واگذاری زمین به رقیب یا رقبای خود میدانند. این امر در گفتگویی که با چند نفر داشتم، محسوس بود.
🔸 البته هستند افرادی که به دلایل مختلفی در انتخابات شرکت نمیکنند؛ چه سیاسی چه مذهبی چه نومیدی و غیره. جمعیت این افراد هم حدود ده میلیون نفر از 64 میلیون نفر واجد شرایط رای در این دوره بوده است.
🆔 @Po_Science
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅جمهوری موزفروش (banana republic)
▫️در واژگان سیاسی ، اصطلاحی است که برای کشورهایی تک محصولی و ضعیف که از نظر سیاسی ناپایدار هستند و اقتصاد آنها وابسته صادرات یک محصول محدود مانند موز و منابع طبیعی است، به کار می رود.
▫️این کشورها معمولا توسط گروهی کوچک، فاسد، پولدار، خودکامه در قالب الیگارشی یا زرسالاری اداره میشوند.
▫️بهطور معمول یک جمهوری موزفروش دارای جامعهای از طبقات اجتماعی شدیداً جداشده است و یک طبقه کارگر بزرگ فقیر و یک طبقه ثروتمندان حاکم، متشکل از نخبگان تجاری، سیاسی و نظامی اجزای آن را شکل دادهاند.
▫️در واقع جمهوری موزفروش کشوری با اقتصاد سرمایه داری دولتی است که به موجب آن کشور به عنوان یک شرکت تجاری خصوصی برای سود انحصاری طبقه حاکم اداره می شود.
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_Science
▫️در واژگان سیاسی ، اصطلاحی است که برای کشورهایی تک محصولی و ضعیف که از نظر سیاسی ناپایدار هستند و اقتصاد آنها وابسته صادرات یک محصول محدود مانند موز و منابع طبیعی است، به کار می رود.
▫️این کشورها معمولا توسط گروهی کوچک، فاسد، پولدار، خودکامه در قالب الیگارشی یا زرسالاری اداره میشوند.
▫️بهطور معمول یک جمهوری موزفروش دارای جامعهای از طبقات اجتماعی شدیداً جداشده است و یک طبقه کارگر بزرگ فقیر و یک طبقه ثروتمندان حاکم، متشکل از نخبگان تجاری، سیاسی و نظامی اجزای آن را شکل دادهاند.
▫️در واقع جمهوری موزفروش کشوری با اقتصاد سرمایه داری دولتی است که به موجب آن کشور به عنوان یک شرکت تجاری خصوصی برای سود انحصاری طبقه حاکم اداره می شود.
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_Science
✅ جهت حمایت از ما کانال علوم سیاسی در یوتیوب را subscribe کنید
آدرس :
🔗 https://www.youtube.com/@po_science
🆔 @Po_science
آدرس :
🔗 https://www.youtube.com/@po_science
🆔 @Po_science
▫️▫️عبدالعلی قوام، مترجم، پژوهشگر و استاد علوم سیاسی، در ۷۸ سالگی از دنیا رفت
«دکتر عبدالعلی قوام استاد برجسته و ممتاز رشته علوم سیاسی و روابط بینالملل صبح امروز (سهشنبه، نهم خردادماه) آسمانی شد. دکتر قوام در طول چهار دهه فعالیت علمی خویش، دهها اثر فاخر تولید و نقشی بینظیر و بی بدیل در تقویت و غنای ادبیات رشته روابط بینالملل در ایران ایفا کرد. بدون تردید غم فقدان این استاد فرهیخته برای استادان و دانشجویان علم سیاست در ایران بسیار سنگین و گران خواهد بود.»
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_Science
«دکتر عبدالعلی قوام استاد برجسته و ممتاز رشته علوم سیاسی و روابط بینالملل صبح امروز (سهشنبه، نهم خردادماه) آسمانی شد. دکتر قوام در طول چهار دهه فعالیت علمی خویش، دهها اثر فاخر تولید و نقشی بینظیر و بی بدیل در تقویت و غنای ادبیات رشته روابط بینالملل در ایران ایفا کرد. بدون تردید غم فقدان این استاد فرهیخته برای استادان و دانشجویان علم سیاست در ایران بسیار سنگین و گران خواهد بود.»
#علوم_سیاسی
🆔 @Po_Science