📄ترجمه مقاله
🔴The universe is expanding faster than it should be
🟠جهان سریعتر از مقدار مورد انتظار منبسط می شود!
🟢 قسمت ۲:
محققان سعی کردهاند نرخ انبساط جهان را به دو روش اصلی اندازهگیری کنند: با اندازهگیری فواصل تا ستارههای مجاور، و با ترسیم یک درخشش ضعیف که قدمت آن به جهان نوزاد میرسد. این رویکردهای دوگانه راهی برای آزمایش درک ما از جهان در بیش از 13 میلیارد سال از تاریخ کیهانی را فراهم می کند. این تحقیق همچنین برخی از اجزای کلیدی کیهانی، مانند «انرژی تاریک» را کشف کرده است، نیروی مرموزی که گمان میرود انبساط شتابدار جهان را هدایت میکند.
اما این دو روش در مورد نرخ انبساط کنونی جهان تا حدود 8 درصد با هم اختلاف دارند. این تفاوت ممکن است زیاد به نظر نرسد، اما اگر این اختلاف واقعی باشد، به این معنی است که جهان اکنون سریعتر از آن چیزی است که حتی انرژی تاریک می تواند توضیح دهد، در حال انبساط است که این به نوعی شکست در بررسی های ما از کیهان دلالت دارد.
یافتههای محققان که در چندین مطالعه ارائه شده است، از انواع خاصی از ستارگان و انفجارهای ستارهای برای اندازهگیری فاصله بین ما و کهکشانهای نزدیک استفاده میکند. این مجموعه داده شامل مشاهدات 42 انفجار ستارهای مختلف است که بیش از دو برابر بزرگترین تحلیل در نوع خود است. طبق کار این تیم، تنش بین تجزیه و تحلیل جدید آنها و نتایج اندازهگیریهای کیهان اولیه به پنج سیگما رسیده است که این، آستانه آماری مورد استفاده در فیزیک ذرات برای تأیید وجود ذرات جدید است.ستاره شناسان دیگر هنوز جایی برای خطاهای احتمالی در داده ها می بینند، به این معنی که هنوز هم ممکن است تنش هابل ساختگی باشد.
لینک مقاله
🖋مترجم: شقایق اعلایی
#ترجمه_مقاله
#کیهان_شناسی
#انرژی_تاریک
#انبساط_عالم
#مدل_استاندارد_کیهان_شناسی
#ثابت_هابل
#تابش_زمینه_کیهانی
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🔴The universe is expanding faster than it should be
🟠جهان سریعتر از مقدار مورد انتظار منبسط می شود!
🟢 قسمت ۲:
محققان سعی کردهاند نرخ انبساط جهان را به دو روش اصلی اندازهگیری کنند: با اندازهگیری فواصل تا ستارههای مجاور، و با ترسیم یک درخشش ضعیف که قدمت آن به جهان نوزاد میرسد. این رویکردهای دوگانه راهی برای آزمایش درک ما از جهان در بیش از 13 میلیارد سال از تاریخ کیهانی را فراهم می کند. این تحقیق همچنین برخی از اجزای کلیدی کیهانی، مانند «انرژی تاریک» را کشف کرده است، نیروی مرموزی که گمان میرود انبساط شتابدار جهان را هدایت میکند.
اما این دو روش در مورد نرخ انبساط کنونی جهان تا حدود 8 درصد با هم اختلاف دارند. این تفاوت ممکن است زیاد به نظر نرسد، اما اگر این اختلاف واقعی باشد، به این معنی است که جهان اکنون سریعتر از آن چیزی است که حتی انرژی تاریک می تواند توضیح دهد، در حال انبساط است که این به نوعی شکست در بررسی های ما از کیهان دلالت دارد.
یافتههای محققان که در چندین مطالعه ارائه شده است، از انواع خاصی از ستارگان و انفجارهای ستارهای برای اندازهگیری فاصله بین ما و کهکشانهای نزدیک استفاده میکند. این مجموعه داده شامل مشاهدات 42 انفجار ستارهای مختلف است که بیش از دو برابر بزرگترین تحلیل در نوع خود است. طبق کار این تیم، تنش بین تجزیه و تحلیل جدید آنها و نتایج اندازهگیریهای کیهان اولیه به پنج سیگما رسیده است که این، آستانه آماری مورد استفاده در فیزیک ذرات برای تأیید وجود ذرات جدید است.ستاره شناسان دیگر هنوز جایی برای خطاهای احتمالی در داده ها می بینند، به این معنی که هنوز هم ممکن است تنش هابل ساختگی باشد.
لینک مقاله
🖋مترجم: شقایق اعلایی
#ترجمه_مقاله
#کیهان_شناسی
#انرژی_تاریک
#انبساط_عالم
#مدل_استاندارد_کیهان_شناسی
#ثابت_هابل
#تابش_زمینه_کیهانی
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
Science
The universe is expanding faster than it should be
The latest measurements with the Hubble Space Telescope suggest the universe is expanding faster than scientists' models predict—a hint that some unknown ingredient could be at work in the cosmos.
#انقلاب_علمی #الکترومغناطیس #اتر #لورنتس #مکانیک_کلاسیک
🟡 انقلابهای فیزیک (قسمت ۱۸):
🟢 کوانتومهای پلانک (فرضیهی پلانک):
ماکس پلانک، یکی از فیزیکدانان شهیر آلمانی، خود را در مقابل مسئلهی تابش گرمایی میدید که از طرفی تعداد زیادی نظریهی ضد و نقیض برای توصیفش ارائه شده بود و از طرفی هیچکدام از این نظریهها با تجربه سازگار نبود. یافتن پاسخ این سوال، برای او، قریب به ۲۰ سال طول کشید و در تمام این سالها او از خود میپرسید که آیا واقعاً این سوال آنقدر اهمیت دارد که من بخش اصلی عمر علمی خود را صرف پاسخ آن میکنم. او بعدها گفت که تنها ایمانش باعث شد که او در تمام این سالها ادامه بدهد.
ماکس پلانک فرضیهای انقلابی مطرح کرد و در ابتدا بسیار ساده میآید، ولی بلافاصله مسئله را حل میکند. او فرض کرد که جذب و دفع تابش گرمایی، توسط اجسام، به صورت پیوسته نباشد و به صورت گسسته این کار انجام شود. یعنی امواج الکترومغناطیسی، همچنان یک پیوستاری از میدانهای الکترومغناطیسی هستند که در فضا منتشر میشوند، منتها وقتی میخواهند توسط جسمی جذب شوند، یا از جسمی ساتع شوند، به صورت گسسته جذب و دفع شوند. انرژی هر واحد گسستهی این تابشها نیز، رابطهی مستقیم با فرکانس آن تابش دارد و ضریب تناسب این رابطه، بعدها «ثابت پلانک» نامیده شد.
همین فرض به نظر ساده، ناگهان مسئله را حل کرد! رابطهای وین و رابطهی ریلی، با این فرض، به یک رابطهی واحد تبدیل شدند و این رابطهی واحد، سازگاری بسیار خوبی با تجربه داشت. مسئله حل شد، اما به چه قیمتی؟ این فرضیه از کجا میآید؟ ریشهاش چیست؟ آیا میتوان با فیزیک کلاسیک، این فرضیه را توجیه کرد؟
فرضیهی گسستهسازی جذب و دفع امواج الکترومغناطیسی، بعدها «فرضیهی کوانتوم» نام گرفت. کوانتوم، یک واژهی لاتین است، به معنای گسسته. در هیچکجای نظریات کلاسیکی، خبری از کوانتومها نیست. این نشانگر این است که بذر انقلاب جدیدی در فیزیک ریخته شده است و قرار است دنیای جدید خود را به ما بنمایاند. اما داستان هنوز تمام نشده. کوانتومها از جاهای دیگر فیزیک نیز سربرآوردند.
💭 این داستان ادامه دارد...
🖋 نویسنده: مهدی فراهانی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🟡 انقلابهای فیزیک (قسمت ۱۸):
🟢 کوانتومهای پلانک (فرضیهی پلانک):
ماکس پلانک، یکی از فیزیکدانان شهیر آلمانی، خود را در مقابل مسئلهی تابش گرمایی میدید که از طرفی تعداد زیادی نظریهی ضد و نقیض برای توصیفش ارائه شده بود و از طرفی هیچکدام از این نظریهها با تجربه سازگار نبود. یافتن پاسخ این سوال، برای او، قریب به ۲۰ سال طول کشید و در تمام این سالها او از خود میپرسید که آیا واقعاً این سوال آنقدر اهمیت دارد که من بخش اصلی عمر علمی خود را صرف پاسخ آن میکنم. او بعدها گفت که تنها ایمانش باعث شد که او در تمام این سالها ادامه بدهد.
ماکس پلانک فرضیهای انقلابی مطرح کرد و در ابتدا بسیار ساده میآید، ولی بلافاصله مسئله را حل میکند. او فرض کرد که جذب و دفع تابش گرمایی، توسط اجسام، به صورت پیوسته نباشد و به صورت گسسته این کار انجام شود. یعنی امواج الکترومغناطیسی، همچنان یک پیوستاری از میدانهای الکترومغناطیسی هستند که در فضا منتشر میشوند، منتها وقتی میخواهند توسط جسمی جذب شوند، یا از جسمی ساتع شوند، به صورت گسسته جذب و دفع شوند. انرژی هر واحد گسستهی این تابشها نیز، رابطهی مستقیم با فرکانس آن تابش دارد و ضریب تناسب این رابطه، بعدها «ثابت پلانک» نامیده شد.
همین فرض به نظر ساده، ناگهان مسئله را حل کرد! رابطهای وین و رابطهی ریلی، با این فرض، به یک رابطهی واحد تبدیل شدند و این رابطهی واحد، سازگاری بسیار خوبی با تجربه داشت. مسئله حل شد، اما به چه قیمتی؟ این فرضیه از کجا میآید؟ ریشهاش چیست؟ آیا میتوان با فیزیک کلاسیک، این فرضیه را توجیه کرد؟
فرضیهی گسستهسازی جذب و دفع امواج الکترومغناطیسی، بعدها «فرضیهی کوانتوم» نام گرفت. کوانتوم، یک واژهی لاتین است، به معنای گسسته. در هیچکجای نظریات کلاسیکی، خبری از کوانتومها نیست. این نشانگر این است که بذر انقلاب جدیدی در فیزیک ریخته شده است و قرار است دنیای جدید خود را به ما بنمایاند. اما داستان هنوز تمام نشده. کوانتومها از جاهای دیگر فیزیک نیز سربرآوردند.
💭 این داستان ادامه دارد...
🖋 نویسنده: مهدی فراهانی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
لینک:
https://www.qmunity.tech/post/max-planck-the-father-of-quantum-mechanics
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
https://www.qmunity.tech/post/max-planck-the-father-of-quantum-mechanics
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
📄ترجمه مقاله
🔴The universe is expanding faster than it should be
🟠جهان سریعتر از مقدار مورد انتظار منبسط می شود!
🟢 قسمت ۳:
تابش کیهانی و نردبان فاصله
تنش هابل از تلاش برای اندازهگیری یا پیشبینی نرخ کنونی انبساط جهان که ثابت هابل نامیده می شود، نشأت می گیرد. با استفاده از آن، ستاره شناسان میتوانند سن کنونی عالم را از زمان بیگ بنگ تخمین بزنند.یکی از راههای بدست آوردن ثابت هابل به تابش پسزمینه کیهانی (CMB) متکی است، درخشش ضعیفی که زمانی که کیهان فقط 380000 سال سن داشت، شکل گرفت. تلسکوپهایی مانند رصدخانه پلانک آژانس فضایی اروپا CMB را اندازهگیری کردهاند و تصویری دقیق از نحوه توزیع ماده و انرژی در کیهان اولیه و همچنین فیزیک حاکم بر آنها ارائه میدهند.
کیهانشناسان با استفاده از مدلی که بسیاری از ویژگیهای جهان را با موفقیت چشمگیر پیشبینی میکند - معروف به مدل ماده تاریک سرد لامبدا - میتوانند از نظر ریاضی، جهان نوزاد را همانطور که در CMB دیده میشود، به جلو ببرند و پیشبینی کنند که ثابت هابل امروزی چقدر باید باشد. این روش پیش بینی می کند که جهان باید با سرعتی در حدود 67.36 کیلومتر در ثانیه در هر مگاپارسک منبسط شود (مگاپارسک برابر با 3.26 میلیون سال نوری است).
لینک مقاله
🖋مترجم: شقایق اعلایی
#ترجمه_مقاله
#کیهان_شناسی
#انرژی_تاریک
#انبساط_عالم
#مدل_استاندارد_کیهان_شناسی
#ثابت_هابل
#تابش_زمینه_کیهانی
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🔴The universe is expanding faster than it should be
🟠جهان سریعتر از مقدار مورد انتظار منبسط می شود!
🟢 قسمت ۳:
تابش کیهانی و نردبان فاصله
تنش هابل از تلاش برای اندازهگیری یا پیشبینی نرخ کنونی انبساط جهان که ثابت هابل نامیده می شود، نشأت می گیرد. با استفاده از آن، ستاره شناسان میتوانند سن کنونی عالم را از زمان بیگ بنگ تخمین بزنند.یکی از راههای بدست آوردن ثابت هابل به تابش پسزمینه کیهانی (CMB) متکی است، درخشش ضعیفی که زمانی که کیهان فقط 380000 سال سن داشت، شکل گرفت. تلسکوپهایی مانند رصدخانه پلانک آژانس فضایی اروپا CMB را اندازهگیری کردهاند و تصویری دقیق از نحوه توزیع ماده و انرژی در کیهان اولیه و همچنین فیزیک حاکم بر آنها ارائه میدهند.
کیهانشناسان با استفاده از مدلی که بسیاری از ویژگیهای جهان را با موفقیت چشمگیر پیشبینی میکند - معروف به مدل ماده تاریک سرد لامبدا - میتوانند از نظر ریاضی، جهان نوزاد را همانطور که در CMB دیده میشود، به جلو ببرند و پیشبینی کنند که ثابت هابل امروزی چقدر باید باشد. این روش پیش بینی می کند که جهان باید با سرعتی در حدود 67.36 کیلومتر در ثانیه در هر مگاپارسک منبسط شود (مگاپارسک برابر با 3.26 میلیون سال نوری است).
لینک مقاله
🖋مترجم: شقایق اعلایی
#ترجمه_مقاله
#کیهان_شناسی
#انرژی_تاریک
#انبساط_عالم
#مدل_استاندارد_کیهان_شناسی
#ثابت_هابل
#تابش_زمینه_کیهانی
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
Science
The universe is expanding faster than it should be
The latest measurements with the Hubble Space Telescope suggest the universe is expanding faster than scientists' models predict—a hint that some unknown ingredient could be at work in the cosmos.
#انقلاب_علمی #الکترومغناطیس #اتر #لورنتس #مکانیک_کلاسیک
🟡 انقلابهای فیزیک (قسمت ۱۹):
🟢 فوتونهای انیشتین:
طبق نظریهی الکترومغناطیس، انرژی امواج الکترومغناطیس به شدت این امواج وابسته است. یعنی هرچه شدت بیشتر باشد، طبیعتاً انرژی نیز بیشتر خواهد بود. بنابراین اگر امواج الکترومغناطیسی را به سطح یک فلز بتابانیم، برخورد این امواج با سطح این فلز، باعث میشود که الکترونهای سطحی این فلز کنده شوند. به این پدیده، اثر «فوتوالکتریک» گفته میشود. حال اگر این الکترونهای کنده شده از سطح را در یک میدان الکتریکی شتاب دهیم، تا به قطب دیگری برسند، میتوانیم با اندازهگیری جریان، نرخ تعداد الکترونی که از سطح فلز کنده میشود را اندازهگیری کنیم. طبیعتاً انتظار داریم، هر چه شدت موج الکترومغناطیسی را بیشتر کنیم، تعداد الکترونهای کندهشده از سطح بیشتر شده، جریان بیشتر شود.
اولین بار، این آزمایش توسط هرتز انجام شد. اما نتایج آزمایش بسیار اعجابآور بود، کاملاً برخلاف پیشبینیها. هنگامی که موج الکترومغناطیسی، در ناحیهی فروسرخ به سطح فلز تابانده شد، جریان تقریباً صفر بود. هر چه شدت این موج فروسرخ را نیز افزایش دهیم، باز هم تغییری در جریان ایجاد نمیشود. ولی به محض اینکه، «فرکانس» موج الکترومغناطیسی را تغییر دهیم، ناگهان جهش عجیبی در افزایش جریان مشاهده میشود. مثلاً، موج الکترومغناطیسی در ناحیهی فرابنفش، حتی با شدت بسیار کم، جریان بسیار زیادی ایجاد میکند. هرتز مشاهدات خود را گزارش کرد، ولی این مشاهدات کاملاً با نظریهی الکترومغناطیس در تعارض بود. نکتهی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که این مشاهده، سالها قبل از کشف فرضیهی کوانتوم پلانک انجام شد.
بعدها که فرضیهی پلانک مطرح شد، امیدی به توصیف این پدیده با استفاده از کوانتومهای پلانک ایجاد شد. چراکه در فرضیهی پلانک، انرژی امواج الکترومغناطیس نیز به فرکانس موج وابسته بود. چیزی که هرتز در آزمایشهایش مشاهده کرده بود. توصیف پدیدهی فوتوالکتریک را آلبرت انیشتین، یک آلمانی دیگر، بر عهده گرفت. او در سال ۱۹۰۵، فرضیهی پلانک را کمی گسترش داد. او متذکر شد که نه فقط جذب امواج الکترومغناطیسی گسسته است، بلکه ذاتاً این امواج الکترومغناطیسی گسسته هستند. هر واحد موج الکترومغناطیسی، «فوتون» نامیده شد.
انیشتین با استفاده از این فرض، توضیحی بسیار ساده برای پدیدهی فوتوالکتریک ارائه کرد که با مشاهدات کاملاً سازگار بود. او حتی توانست با استفاده از مدل خود، محاسبهای برای ثابت پلانک ارائه کند. این توضیح ساده، ولی در عین حال انقلابی، یکی از مهمترین کارهای علمی انیشتین، در طول عمرش بود. در نهایت در سال ۱۹۲۱، این کار علمیش، یکی از دلایل اصلیای بود که جایزه نوبل فیزیک را دریافت کند. باز هم کوانتومها، خود را در جای دیگری از پدیدههای فیزیکی نشان دادند. اما هنوز بخش اصلی داستان باقی مانده. آجرهای اصلی تشکیلدهندهی ماده در طبیعت، که «اتم» نامیده میشود، آيا رابطهای با این کوانتومها دارد؟
💭 این داستان ادامه دارد...
🖋 نویسنده: مهدی فراهانی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🟡 انقلابهای فیزیک (قسمت ۱۹):
🟢 فوتونهای انیشتین:
طبق نظریهی الکترومغناطیس، انرژی امواج الکترومغناطیس به شدت این امواج وابسته است. یعنی هرچه شدت بیشتر باشد، طبیعتاً انرژی نیز بیشتر خواهد بود. بنابراین اگر امواج الکترومغناطیسی را به سطح یک فلز بتابانیم، برخورد این امواج با سطح این فلز، باعث میشود که الکترونهای سطحی این فلز کنده شوند. به این پدیده، اثر «فوتوالکتریک» گفته میشود. حال اگر این الکترونهای کنده شده از سطح را در یک میدان الکتریکی شتاب دهیم، تا به قطب دیگری برسند، میتوانیم با اندازهگیری جریان، نرخ تعداد الکترونی که از سطح فلز کنده میشود را اندازهگیری کنیم. طبیعتاً انتظار داریم، هر چه شدت موج الکترومغناطیسی را بیشتر کنیم، تعداد الکترونهای کندهشده از سطح بیشتر شده، جریان بیشتر شود.
اولین بار، این آزمایش توسط هرتز انجام شد. اما نتایج آزمایش بسیار اعجابآور بود، کاملاً برخلاف پیشبینیها. هنگامی که موج الکترومغناطیسی، در ناحیهی فروسرخ به سطح فلز تابانده شد، جریان تقریباً صفر بود. هر چه شدت این موج فروسرخ را نیز افزایش دهیم، باز هم تغییری در جریان ایجاد نمیشود. ولی به محض اینکه، «فرکانس» موج الکترومغناطیسی را تغییر دهیم، ناگهان جهش عجیبی در افزایش جریان مشاهده میشود. مثلاً، موج الکترومغناطیسی در ناحیهی فرابنفش، حتی با شدت بسیار کم، جریان بسیار زیادی ایجاد میکند. هرتز مشاهدات خود را گزارش کرد، ولی این مشاهدات کاملاً با نظریهی الکترومغناطیس در تعارض بود. نکتهی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که این مشاهده، سالها قبل از کشف فرضیهی کوانتوم پلانک انجام شد.
بعدها که فرضیهی پلانک مطرح شد، امیدی به توصیف این پدیده با استفاده از کوانتومهای پلانک ایجاد شد. چراکه در فرضیهی پلانک، انرژی امواج الکترومغناطیس نیز به فرکانس موج وابسته بود. چیزی که هرتز در آزمایشهایش مشاهده کرده بود. توصیف پدیدهی فوتوالکتریک را آلبرت انیشتین، یک آلمانی دیگر، بر عهده گرفت. او در سال ۱۹۰۵، فرضیهی پلانک را کمی گسترش داد. او متذکر شد که نه فقط جذب امواج الکترومغناطیسی گسسته است، بلکه ذاتاً این امواج الکترومغناطیسی گسسته هستند. هر واحد موج الکترومغناطیسی، «فوتون» نامیده شد.
انیشتین با استفاده از این فرض، توضیحی بسیار ساده برای پدیدهی فوتوالکتریک ارائه کرد که با مشاهدات کاملاً سازگار بود. او حتی توانست با استفاده از مدل خود، محاسبهای برای ثابت پلانک ارائه کند. این توضیح ساده، ولی در عین حال انقلابی، یکی از مهمترین کارهای علمی انیشتین، در طول عمرش بود. در نهایت در سال ۱۹۲۱، این کار علمیش، یکی از دلایل اصلیای بود که جایزه نوبل فیزیک را دریافت کند. باز هم کوانتومها، خود را در جای دیگری از پدیدههای فیزیکی نشان دادند. اما هنوز بخش اصلی داستان باقی مانده. آجرهای اصلی تشکیلدهندهی ماده در طبیعت، که «اتم» نامیده میشود، آيا رابطهای با این کوانتومها دارد؟
💭 این داستان ادامه دارد...
🖋 نویسنده: مهدی فراهانی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
📄ترجمه مقاله
🔴The universe is expanding faster than it should be
🟠جهان سریعتر از مقدار مورد انتظار منبسط می شود!
🟢 قسمت ۴:
در مقابل، تیمهای دیگر با نگاه کردن به جهان به صورت موضعی، ثابت هابل را اندازهگیری میکنند، به وسیله ستارهها و کهکشانهای جدیدتر که نسبتاً به ما نزدیک هستند.
این مدل از محاسبات به دو نوع داده نیاز دارد: کهکشان با چه سرعتی از ما دور میشود؟ و اینکه کهکشان چقدر دور است؟. این به نوبه خود مستلزم آن است که ستاره شناسان چیزی را که به عنوان نردبان فاصله کیهانی شناخته می شود، توسعه دهند.
مطالعات جدید درباره نردبان فاصله کیهانی که توسط گروه ریس انجام شد، با اندازهگیری فاصله میان ما و نوع خاصی از ستارگان که متغییر های قیفاووسی نام دارند، شروع شد.قیفاووسها ارزشمند هستند زیرا در اصل آنها مانند نورهایی درخشان با وات شناخته شده عمل می کنند: آنها به طور منظم روشن و کم نور می شوند و هر چه قیفاووس روشن تر باشد، ضربان آنها آهسته تر است. با استفاده از این اصل، اخترشناسان می توانند درخشندگی ذاتی قیفاووس های حتی دورتر را بر اساس نرخ تپش آنها تخمین بزنند و در نهایت فاصله ستارگان را از ما محاسبه کنند.
برای گسترش بیشتر نردبان، اخترشناسان پله هایی را بر اساس انفجارهای ستاره ای به نام ابرنواخترهای نوع 1a اضافه کرده اند. با مطالعه کهکشانهایی که هم میزبان قیفاووسها و هم ابرنواخترهای نوع 1a هستند، اخترشناسان میتوانند رابطه بین روشنایی ابرنواخترها و فواصل آنها را بررسی کنند. و از آنجایی که ابرنواخترهای نوع 1a بسیار درخشان تر از قیفاووس ها هستند، می توان آنها را در فواصل بسیار دورتر مشاهده کرد و این به اخترشناسان اجازه میدهد که اندازه گیری های خود را به کهکشان های عمیق تر در کیهان گسترش دهند.
لینک مقاله
🖋مترجم: شقایق اعلایی
#ترجمه_مقاله
#کیهان_شناسی
#انرژی_تاریک
#انبساط_عالم
#مدل_استاندارد_کیهان_شناسی
#ثابت_هابل
#تابش_زمینه_کیهانی
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🔴The universe is expanding faster than it should be
🟠جهان سریعتر از مقدار مورد انتظار منبسط می شود!
🟢 قسمت ۴:
در مقابل، تیمهای دیگر با نگاه کردن به جهان به صورت موضعی، ثابت هابل را اندازهگیری میکنند، به وسیله ستارهها و کهکشانهای جدیدتر که نسبتاً به ما نزدیک هستند.
این مدل از محاسبات به دو نوع داده نیاز دارد: کهکشان با چه سرعتی از ما دور میشود؟ و اینکه کهکشان چقدر دور است؟. این به نوبه خود مستلزم آن است که ستاره شناسان چیزی را که به عنوان نردبان فاصله کیهانی شناخته می شود، توسعه دهند.
مطالعات جدید درباره نردبان فاصله کیهانی که توسط گروه ریس انجام شد، با اندازهگیری فاصله میان ما و نوع خاصی از ستارگان که متغییر های قیفاووسی نام دارند، شروع شد.قیفاووسها ارزشمند هستند زیرا در اصل آنها مانند نورهایی درخشان با وات شناخته شده عمل می کنند: آنها به طور منظم روشن و کم نور می شوند و هر چه قیفاووس روشن تر باشد، ضربان آنها آهسته تر است. با استفاده از این اصل، اخترشناسان می توانند درخشندگی ذاتی قیفاووس های حتی دورتر را بر اساس نرخ تپش آنها تخمین بزنند و در نهایت فاصله ستارگان را از ما محاسبه کنند.
برای گسترش بیشتر نردبان، اخترشناسان پله هایی را بر اساس انفجارهای ستاره ای به نام ابرنواخترهای نوع 1a اضافه کرده اند. با مطالعه کهکشانهایی که هم میزبان قیفاووسها و هم ابرنواخترهای نوع 1a هستند، اخترشناسان میتوانند رابطه بین روشنایی ابرنواخترها و فواصل آنها را بررسی کنند. و از آنجایی که ابرنواخترهای نوع 1a بسیار درخشان تر از قیفاووس ها هستند، می توان آنها را در فواصل بسیار دورتر مشاهده کرد و این به اخترشناسان اجازه میدهد که اندازه گیری های خود را به کهکشان های عمیق تر در کیهان گسترش دهند.
لینک مقاله
🖋مترجم: شقایق اعلایی
#ترجمه_مقاله
#کیهان_شناسی
#انرژی_تاریک
#انبساط_عالم
#مدل_استاندارد_کیهان_شناسی
#ثابت_هابل
#تابش_زمینه_کیهانی
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
Science
The universe is expanding faster than it should be
The latest measurements with the Hubble Space Telescope suggest the universe is expanding faster than scientists' models predict—a hint that some unknown ingredient could be at work in the cosmos.
📚مفاهیم فیزیک:
🟠نیرو:
در فیزیک، پارادایم اصلی تفکرمان بر این حقیقت استوار است که طبیعت را به دو بخش سیستم و محیط تقسیمبندی میکنیم. آن بخشی از طبیعت که قصد داریم آن را مطالعه کنیم، سیستم مینامیم و تمام آن چه باقی میماند را محیط.
محیط مدام در حال برهمکنش با سیستم است، مگر اینکه سیستم را از محیط ایزوله کنیم. این برهمکنشهایی که از سوی محیط به سیستم اعمال میشود، حالت سیستم را تغییر میدهد. مثلاً سیستم را کرهی زمین فرض بگیرید. در محیط، جسمی وجود دارد به نام خورشید، در حال برهمکنش بر روی این سیستم است. همین باعث میشود که زمین مدام در تغییر حالت باشد، یعنی در حال حرکت به دور خورشید باشد.
این برهمکنشهایی که محیط به سیستم وارد میکند در هر مدلی از فیزیک متفاوت است. هنگامی که مدل مکانیک نیوتونی را بررسی میکنیم، این برهمکنشها «نیرو» نامیده میشوند. نیروها یک بردار هستند. هنگامی که به یک سیستم نیرو وارد شود، آن سیستم شتاب خواهد گرفت، که جهت شتاب، هم جهت با نیرو است. همچنین، مقدار شتاب سیستم، از تقسیم اندازهی نیرو بر جرم لختی، به دست میآید.
در مدل مکانیک نیوتونی، اگر تمام نیروهای وارد بر یک سیستم را بدانیم، میتوانیم آیندهی آن سیستم را به طور دقیق مشخص کنیم. تمام مسائل مکانیک کلاسیک نیوتون، خلاصه میشود در یافتن نیروها و به دست آوردن تحول سیستم.
#مفاهیم_فیزیک
#نیرو
#مکانیک
#نیوتون
#شتاب
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🟠نیرو:
در فیزیک، پارادایم اصلی تفکرمان بر این حقیقت استوار است که طبیعت را به دو بخش سیستم و محیط تقسیمبندی میکنیم. آن بخشی از طبیعت که قصد داریم آن را مطالعه کنیم، سیستم مینامیم و تمام آن چه باقی میماند را محیط.
محیط مدام در حال برهمکنش با سیستم است، مگر اینکه سیستم را از محیط ایزوله کنیم. این برهمکنشهایی که از سوی محیط به سیستم اعمال میشود، حالت سیستم را تغییر میدهد. مثلاً سیستم را کرهی زمین فرض بگیرید. در محیط، جسمی وجود دارد به نام خورشید، در حال برهمکنش بر روی این سیستم است. همین باعث میشود که زمین مدام در تغییر حالت باشد، یعنی در حال حرکت به دور خورشید باشد.
این برهمکنشهایی که محیط به سیستم وارد میکند در هر مدلی از فیزیک متفاوت است. هنگامی که مدل مکانیک نیوتونی را بررسی میکنیم، این برهمکنشها «نیرو» نامیده میشوند. نیروها یک بردار هستند. هنگامی که به یک سیستم نیرو وارد شود، آن سیستم شتاب خواهد گرفت، که جهت شتاب، هم جهت با نیرو است. همچنین، مقدار شتاب سیستم، از تقسیم اندازهی نیرو بر جرم لختی، به دست میآید.
در مدل مکانیک نیوتونی، اگر تمام نیروهای وارد بر یک سیستم را بدانیم، میتوانیم آیندهی آن سیستم را به طور دقیق مشخص کنیم. تمام مسائل مکانیک کلاسیک نیوتون، خلاصه میشود در یافتن نیروها و به دست آوردن تحول سیستم.
#مفاهیم_فیزیک
#نیرو
#مکانیک
#نیوتون
#شتاب
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
تکامل فیزیکی pinned «#فهرست_جامع فهرست جامع کانال تکامل فیزیکی : این فهرست با توجه به درخواست دانشجویان و علاقه مندان، برای دسترسی منظم و هدفمند به محتوای تولیدی کانال و هم چنین صرفه جویی در زمان، تدوین شده است و به مرور زمان به روز رسانی خواهد شد. با تشکر از توجه و همراهی…»
#انقلاب_علمی #الکترومغناطیس #اتر #لورنتس #مکانیک_کلاسیک
🟡 انقلابهای فیزیک (قسمت ۲۰):
🟢 اتمها چه شکلی هستند؟
درون اتمها چه شکلی است؟ این سوال مهمی بود که سالهای سال در ذهن فیزیکدانان مطرح بود، بدون اینکه پاسخ مشخصی برای آن داشته باشند. در ابتدا، تامسون سعی کرد که مدلی ارائه کند. او با توجه به اینکه آزمایشهای زیادی با الکترونها انجام داده بود، با خود فکر کرد که در درون اتمها، این بارهای منفی به صورت جایگزیده وجود دارند و دریاچهای از بارهای مثبت آنها را احاطه کرده است. شاید باریکههای الکترونهای موجود در لامپ پرتو کاتدی، که تامسون بارها با آن آزمایش انجام داده بود، وی را قانع کرد که الکترونها باید ذرهای باشند. این مدل، معروف شد به مدل «کیک کشمشی».
سالهای بعد، رادرفورد، سعی کرد تا این فرضیهی تامسون را با آزمایش بسنجد. او ورقهای بسیار نازک از طلا را آماده کرد و این ورقه را با ذرات باردار مثبت، بمباران کرد. سپس به نحوهی پراکندگی این ذرات باردار مثبت توجه کرد. او متوجه شد که تعداد بسیار زیادی از این ذرههای باردار مثبت، بدون هیچ تغییر جهتی، در ورقههای طلا عبور میکنند. تعدادی بسیار کمی از این ذرات به صورت عمودی بازخواهند گشت. به نظر شما این مشاهده چه معنیای میدهد؟
روشن است که اگر مدل تامسون درست میبود و بار مثبت همچون دریاچهای در میان بارهای منفی بود، باید تعداد بسیار زیادی از ذرات باردار مثبت به سمت عقب برمیگشتند (به دلیل دافعهی الکتریکی بین بارهای همنام). اینکه تعداد بسیار کمی به عقب باز گشتند، نشان میدهد که حجم بسیار کوچکی از اتم را بار مثبت پر کرده است. اینکه تعداد زیادی از این ذرات مثبت از درون این ورقه طلا بدون هیچ تغییر جهتی گذشتند، نشان میدهد که حجم عظیمی از اتمها فضای خالی است و همچینن نشان میدهد که الکترونها بسیار سبک هستند و نمیتوانند تأثیر زیادی بر ذرات باردار مثبت بگذارند و جهتشان تغییر دهند. به همین ترتیب، تصویری که از فضای درون اتمها داشتیم، ناگهان زیر و رو شد.
رادرفورد، نتیجه گرفت که، بارهای مثبت درون اتمها در یک حجم کوچک در هستهی این اتمها جای دارند و ذرات با بار منفی در اطراف این هسته در حال گردش هستند، همچون منظومهی شمسی. ولی همینجا اشکالی پیش میآيد. طبق نظریهی الکترومغناطیس، ذرات بارداری که در حال حرکت شتابدار هستند، از خود تابش الکترومغناطیسی ساتع میکنند و رفته رفته انرژیشان کم میشود. الکترونها اگر به دور هستهها در گردش باشند، این حرکت شتابدار است و قطعاً باید از خود تابش ساتع کنند. و با از دست دادن انرژی، به هستهی اتم نزدیک و نزدیکتر شوند تا سرانجام بر روی هسته سقوط کنند. به این ترتیب، اتمهای عالم در عرض کمتر از یک ثانیه، باید بر روی فرو میپاشیدند! ولی اتمها پایدارند.
چطور ممکن است اتمها پایدار باشند. نظریهی الکترومغناطیس به وضوح میگوید که نباید پایدار باشند. آیا باز هم باید کوانتومها به کمک ما بیایند؟
💭 این داستان ادامه دارد...
🖋 نویسنده: مهدی فراهانی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🟡 انقلابهای فیزیک (قسمت ۲۰):
🟢 اتمها چه شکلی هستند؟
درون اتمها چه شکلی است؟ این سوال مهمی بود که سالهای سال در ذهن فیزیکدانان مطرح بود، بدون اینکه پاسخ مشخصی برای آن داشته باشند. در ابتدا، تامسون سعی کرد که مدلی ارائه کند. او با توجه به اینکه آزمایشهای زیادی با الکترونها انجام داده بود، با خود فکر کرد که در درون اتمها، این بارهای منفی به صورت جایگزیده وجود دارند و دریاچهای از بارهای مثبت آنها را احاطه کرده است. شاید باریکههای الکترونهای موجود در لامپ پرتو کاتدی، که تامسون بارها با آن آزمایش انجام داده بود، وی را قانع کرد که الکترونها باید ذرهای باشند. این مدل، معروف شد به مدل «کیک کشمشی».
سالهای بعد، رادرفورد، سعی کرد تا این فرضیهی تامسون را با آزمایش بسنجد. او ورقهای بسیار نازک از طلا را آماده کرد و این ورقه را با ذرات باردار مثبت، بمباران کرد. سپس به نحوهی پراکندگی این ذرات باردار مثبت توجه کرد. او متوجه شد که تعداد بسیار زیادی از این ذرههای باردار مثبت، بدون هیچ تغییر جهتی، در ورقههای طلا عبور میکنند. تعدادی بسیار کمی از این ذرات به صورت عمودی بازخواهند گشت. به نظر شما این مشاهده چه معنیای میدهد؟
روشن است که اگر مدل تامسون درست میبود و بار مثبت همچون دریاچهای در میان بارهای منفی بود، باید تعداد بسیار زیادی از ذرات باردار مثبت به سمت عقب برمیگشتند (به دلیل دافعهی الکتریکی بین بارهای همنام). اینکه تعداد بسیار کمی به عقب باز گشتند، نشان میدهد که حجم بسیار کوچکی از اتم را بار مثبت پر کرده است. اینکه تعداد زیادی از این ذرات مثبت از درون این ورقه طلا بدون هیچ تغییر جهتی گذشتند، نشان میدهد که حجم عظیمی از اتمها فضای خالی است و همچینن نشان میدهد که الکترونها بسیار سبک هستند و نمیتوانند تأثیر زیادی بر ذرات باردار مثبت بگذارند و جهتشان تغییر دهند. به همین ترتیب، تصویری که از فضای درون اتمها داشتیم، ناگهان زیر و رو شد.
رادرفورد، نتیجه گرفت که، بارهای مثبت درون اتمها در یک حجم کوچک در هستهی این اتمها جای دارند و ذرات با بار منفی در اطراف این هسته در حال گردش هستند، همچون منظومهی شمسی. ولی همینجا اشکالی پیش میآيد. طبق نظریهی الکترومغناطیس، ذرات بارداری که در حال حرکت شتابدار هستند، از خود تابش الکترومغناطیسی ساتع میکنند و رفته رفته انرژیشان کم میشود. الکترونها اگر به دور هستهها در گردش باشند، این حرکت شتابدار است و قطعاً باید از خود تابش ساتع کنند. و با از دست دادن انرژی، به هستهی اتم نزدیک و نزدیکتر شوند تا سرانجام بر روی هسته سقوط کنند. به این ترتیب، اتمهای عالم در عرض کمتر از یک ثانیه، باید بر روی فرو میپاشیدند! ولی اتمها پایدارند.
چطور ممکن است اتمها پایدار باشند. نظریهی الکترومغناطیس به وضوح میگوید که نباید پایدار باشند. آیا باز هم باید کوانتومها به کمک ما بیایند؟
💭 این داستان ادامه دارد...
🖋 نویسنده: مهدی فراهانی
⚛️ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
ترجمه مقاله
🔴The universe is expanding faster than it should be
🟠جهان سریعتر از مقدار مورد انتظار منبسط می شود!
🟢 قسمت ۵:
بررسی تغییرات
مشکل اینجاست که اندازه گیری دقیق همه این ستاره ها و ابرنواخترها به طرز عجیبی پیچیده است. از نظر فنی، همه قیفاووس ها و ابرنواخترهای نوع 1a دقیقاً یکسان به نظر نمی رسند: برخی ممکن است ترکیبات مختلف، رنگ های متفاوت یا انواع مختلفی از کهکشان های میزبان داشته باشند. اخترشناسان سالهای زیادی را صرف کشف این موضوع کردهاند که چگونه میتوان این همه تنوع را توضیح داد اما این مطلب بسیار دشوار است.
برای رسیدگی به این نگرانیها، یک تیم تحقیقاتی به نام Pantheon+ 1701 مشاهداتی که از ابرنواخترهای نوع 1a را که از سال 1981 جمعآوری شده بود، به طور جامع تجزیه و تحلیل کرد.
اسکلنیک از دانشگاه دوک میگوید: ما به اینکه وضعیت آب و هوا و میزان دید تلسکوپ در نوامبر ۱۹۹۱ چگونه بوده است، اهمیت میدهیم و این کار را دشوار می کند.
یافتههای این تیم به تجزیه و تحلیل جدید ریس و همکارانش کمک میکند. پس از انجام یک بررسی جامع از عواملی که میتوانند بر مشاهدات قیفاووسی تأثیر بگذارند، این تیم دقیقترین تخمین خود را برای ثابت هابل ایجاد کرد: 73.04 کیلومتر در ثانیه در هر مگاپارسک، به اضافه یا منهای 1.04. این حدود 8 درصد بیشتر از مقدار استنباط شده از اندازه گیری های رصدخانه پلانک از CMB است.
این تیم همچنین تمام تلاش خود را کرد تا ایدههای دانشمندان خارجی را برای اینکه چرا تخمین ثابت هابل آن ها بالاتر از تخمین پلانک است، آزمایش کند. در مجموع، محققان 67 نوع تحلیل انجام دادند که بسیاری از آنها تنش را بدتر کردند.
با وجود این ریس میگوید: ما با دقت نگرانیها و مشکلات زیادی را بررسی کردهایم و غواصی های عمیقی را در کیهان انجام داده ایم."
لینک مقاله
🖋مترجم: شقایق اعلایی
#ترجمه_مقاله
#کیهان_شناسی
#انرژی_تاریک
#انبساط_عالم
#مدل_استاندارد_کیهان_شناسی
#ثابت_هابل
#تابش_زمینه_کیهانی
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🔴The universe is expanding faster than it should be
🟠جهان سریعتر از مقدار مورد انتظار منبسط می شود!
🟢 قسمت ۵:
بررسی تغییرات
مشکل اینجاست که اندازه گیری دقیق همه این ستاره ها و ابرنواخترها به طرز عجیبی پیچیده است. از نظر فنی، همه قیفاووس ها و ابرنواخترهای نوع 1a دقیقاً یکسان به نظر نمی رسند: برخی ممکن است ترکیبات مختلف، رنگ های متفاوت یا انواع مختلفی از کهکشان های میزبان داشته باشند. اخترشناسان سالهای زیادی را صرف کشف این موضوع کردهاند که چگونه میتوان این همه تنوع را توضیح داد اما این مطلب بسیار دشوار است.
برای رسیدگی به این نگرانیها، یک تیم تحقیقاتی به نام Pantheon+ 1701 مشاهداتی که از ابرنواخترهای نوع 1a را که از سال 1981 جمعآوری شده بود، به طور جامع تجزیه و تحلیل کرد.
اسکلنیک از دانشگاه دوک میگوید: ما به اینکه وضعیت آب و هوا و میزان دید تلسکوپ در نوامبر ۱۹۹۱ چگونه بوده است، اهمیت میدهیم و این کار را دشوار می کند.
یافتههای این تیم به تجزیه و تحلیل جدید ریس و همکارانش کمک میکند. پس از انجام یک بررسی جامع از عواملی که میتوانند بر مشاهدات قیفاووسی تأثیر بگذارند، این تیم دقیقترین تخمین خود را برای ثابت هابل ایجاد کرد: 73.04 کیلومتر در ثانیه در هر مگاپارسک، به اضافه یا منهای 1.04. این حدود 8 درصد بیشتر از مقدار استنباط شده از اندازه گیری های رصدخانه پلانک از CMB است.
این تیم همچنین تمام تلاش خود را کرد تا ایدههای دانشمندان خارجی را برای اینکه چرا تخمین ثابت هابل آن ها بالاتر از تخمین پلانک است، آزمایش کند. در مجموع، محققان 67 نوع تحلیل انجام دادند که بسیاری از آنها تنش را بدتر کردند.
با وجود این ریس میگوید: ما با دقت نگرانیها و مشکلات زیادی را بررسی کردهایم و غواصی های عمیقی را در کیهان انجام داده ایم."
لینک مقاله
🖋مترجم: شقایق اعلایی
#ترجمه_مقاله
#کیهان_شناسی
#انرژی_تاریک
#انبساط_عالم
#مدل_استاندارد_کیهان_شناسی
#ثابت_هابل
#تابش_زمینه_کیهانی
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
📚مفاهیم فیزیک
🟠 مکان و زمان:
مکانیک نیوتونی، هدفش این است که بتواند چگونگی و علت «حرکت» را در طبیعت توصیف کند. اولین فرض اساسی نیوتون دربارهی طبیعت این بود که یک «فضا» و یک «زمان» جهانی، مستقل از هر ناظری و هر شیای در طبیعت وجود دارد.
آنچه در فیزیک نیوتونی از «مکان» و «زمان» میفهمیم و تصور میکنیم، همین فضا و زمان جهانی است. به این ترتیب، بیان دقیق نیوتون از حرکت، «تغییرات مکان جسم در زمان» معنی میگیرد.
مفهوم مکان و زمان در فیزیک نیوتونی، یک مفهوم «بدیهی» در نظر گرفته میشود، و بنابراین نمیتوان تعریفی برای آنها ارائه کرد. مکان و زمان، همان چیزی هستند که ما در تصورمان آنها را درک میکنیم. به این بیان که حتی اگر تمام فضا را خالی از ذره کنیم، باز هم ذهن ما یک «ظرف» برای فضا در نظر میگیرد که به نوعی معرف «جایگاه» و مکان است. این همان تصور ذهنی ما از مکان است.
به طور مشابه، زمان هم یک مفهوم بدیهی است، به این بیان که ذهن یک خط روبهجلو را برای تمام ذرات طبیعی در نظر میگیرد و مابین گذشته و آیندهی ذرات تفاوت ایجاد میکند.
در تحولات بعدی فیزیک، در نظریهی نسبیت، مفهوم ذهنی ما از مکان و زمان تغییری نکرد، و انیشتین صرفاً این نکته را اضافه کرد که «طول» و «بازهی زمانی» مستقل از ناظر نیستند و بلکه وابستهاند.
علیرغم اینکه فیزیکدانان بسیار از مکان و زمان استفاده میکنند، ولی نمیتوانند پاسخ سوالهای فلسفی دربارهی این دو مفهوم بنیادی و عجیب را بدهند. اینکه، «آیا مکان و زمان وجود خارجی دارند؟»
#مفاهیم_فیزیک
#مکان
#زمان
#نیوتون
⚛️کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🟠 مکان و زمان:
مکانیک نیوتونی، هدفش این است که بتواند چگونگی و علت «حرکت» را در طبیعت توصیف کند. اولین فرض اساسی نیوتون دربارهی طبیعت این بود که یک «فضا» و یک «زمان» جهانی، مستقل از هر ناظری و هر شیای در طبیعت وجود دارد.
آنچه در فیزیک نیوتونی از «مکان» و «زمان» میفهمیم و تصور میکنیم، همین فضا و زمان جهانی است. به این ترتیب، بیان دقیق نیوتون از حرکت، «تغییرات مکان جسم در زمان» معنی میگیرد.
مفهوم مکان و زمان در فیزیک نیوتونی، یک مفهوم «بدیهی» در نظر گرفته میشود، و بنابراین نمیتوان تعریفی برای آنها ارائه کرد. مکان و زمان، همان چیزی هستند که ما در تصورمان آنها را درک میکنیم. به این بیان که حتی اگر تمام فضا را خالی از ذره کنیم، باز هم ذهن ما یک «ظرف» برای فضا در نظر میگیرد که به نوعی معرف «جایگاه» و مکان است. این همان تصور ذهنی ما از مکان است.
به طور مشابه، زمان هم یک مفهوم بدیهی است، به این بیان که ذهن یک خط روبهجلو را برای تمام ذرات طبیعی در نظر میگیرد و مابین گذشته و آیندهی ذرات تفاوت ایجاد میکند.
در تحولات بعدی فیزیک، در نظریهی نسبیت، مفهوم ذهنی ما از مکان و زمان تغییری نکرد، و انیشتین صرفاً این نکته را اضافه کرد که «طول» و «بازهی زمانی» مستقل از ناظر نیستند و بلکه وابستهاند.
علیرغم اینکه فیزیکدانان بسیار از مکان و زمان استفاده میکنند، ولی نمیتوانند پاسخ سوالهای فلسفی دربارهی این دو مفهوم بنیادی و عجیب را بدهند. اینکه، «آیا مکان و زمان وجود خارجی دارند؟»
#مفاهیم_فیزیک
#مکان
#زمان
#نیوتون
⚛️کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
گروه تکامل فیزیکی، شهادت رئیس جمهور و جمعی از همکاران ایشان را در سانحه بالگرد، تسلیت میگوید.
⚛️کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
⚛️کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
ترجمه مقاله
🔴The universe is expanding faster than it should be
🟠جهان سریعتر از مقدار مورد انتظار منبسط می شود!
🟢 قسمت ۶:
جهان ناشناخته
با این حال، در سالهای اخیر، وندی فریدمن از دانشگاه شیکاگو بر روی تخمینی کار میکند که متکی به ستارههای تپنده نیست. در عوض، او از گروه خاصی از ستارههای غول سرخ استفاده میکند که مانند لامپهایی با توان مشخص عمل میکنند. تخمین مستقل فریدمن از ثابت هابل با استفاده از این «شمعهای استاندارد» متناوب، یا اجرام با روشنایی ذاتی شناخته شده، 69.8 کیلومتر در ثانیه در هر مگاپارسک است.
علیرغم تلاش تیم، وندی فریدمن گفت خطاهای کشف نشده هنوز هم ممکن است بر تجزیه تحلیل ها اثر بگذارد و شاید یک تنش غیر واقعی ایجاد کند. او اضافه کرد برخی از منابع غیر مطمئن هم چنین اجتناب ناپذیرند. برای مثال تنها سه کهکشان به اندازه کافی نزدیک به کهکشان راه شیری وجود دارند که ما می توانیم فاصله آن هارا مستقیماً اندازهگیری کنیم و پایه نردبان فاصله کیهانی بر روی این سه تایی قرار دارد. فریدمن میگوید سه، عدد کمی است اما این چیزی است که طبیعت به ما داده است.تیمهای Pantheon+ و SH0ES نگاهی طولانی به نتایج فریدمن و دیگران انداختهاند و برخی از تحلیلهای مختلف آنها بررسی میکنند که چه اتفاقی میافتد اگر ستارههای ترجیحی فریدمن، به نردبان فاصله کیهانی همراه با سفاید و ابرنواختر نوع 1a اضافه شوند، طبق کار آنها، گنجاندن این ستارگان اضافی، تخمین ثابت هابل را اندکی کاهش می دهد اما تنش را از بین نمی برد.و اگر تنش هابل واقعاً واقعیت فیزیکی ما را منعکس میکند، توضیح آن احتمالاً مستلزم افزودن مورد دیگری به فهرست اجزای بنیادی جهان است.یکی از رقبای نظری برجسته، به نام انرژی تاریک اولیه، پیشنهاد می کند که حدود 50000 سال پس از انفجار بزرگ، شعله ور شدن مختصری از انرژی تاریک رخ داده است. در اصل، یک ضربه کوتاه از انرژی تاریک اضافی می تواند انبساط جهان اولیه را به اندازه کافی تغییر دهد تا تنش هابل را بدون درهم ریختن بیش از حد، با مدل استاندارد کیهان شناسی حل کند.اما در این فرآیند، تخمین کیهان شناسان برای سن جهان از 13.8 میلیارد سال کنونی به حدود 13 میلیارد سال کاهش می یابد.مایک بویلان کولچین، اخترفیزیکدان دانشگاه تگزاس در آستین، میگوید: «سوالات زیادی وجود دارد در مورد اینکه چرا باید این یک چیز جدید را معرفی کنید که ظاهر میشود و ناپدید میشود که کمی خندهدار به نظر میرسد». اما ما در جایی هستیم که، اگر این چیزها واقعاً آنقدر متناقض هستند، شاید باید شروع به جستجو در زوایای خندهدار جهان کنیم.»
لینک مقاله
🖋مترجم: شقایق اعلایی
#ترجمه_مقاله
#کیهان_شناسی
#انرژی_تاریک
#انبساط_عالم
#مدل_استاندارد_کیهان_شناسی
#ثابت_هابل
#تابش_زمینه_کیهانی
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🔴The universe is expanding faster than it should be
🟠جهان سریعتر از مقدار مورد انتظار منبسط می شود!
🟢 قسمت ۶:
جهان ناشناخته
با این حال، در سالهای اخیر، وندی فریدمن از دانشگاه شیکاگو بر روی تخمینی کار میکند که متکی به ستارههای تپنده نیست. در عوض، او از گروه خاصی از ستارههای غول سرخ استفاده میکند که مانند لامپهایی با توان مشخص عمل میکنند. تخمین مستقل فریدمن از ثابت هابل با استفاده از این «شمعهای استاندارد» متناوب، یا اجرام با روشنایی ذاتی شناخته شده، 69.8 کیلومتر در ثانیه در هر مگاپارسک است.
علیرغم تلاش تیم، وندی فریدمن گفت خطاهای کشف نشده هنوز هم ممکن است بر تجزیه تحلیل ها اثر بگذارد و شاید یک تنش غیر واقعی ایجاد کند. او اضافه کرد برخی از منابع غیر مطمئن هم چنین اجتناب ناپذیرند. برای مثال تنها سه کهکشان به اندازه کافی نزدیک به کهکشان راه شیری وجود دارند که ما می توانیم فاصله آن هارا مستقیماً اندازهگیری کنیم و پایه نردبان فاصله کیهانی بر روی این سه تایی قرار دارد. فریدمن میگوید سه، عدد کمی است اما این چیزی است که طبیعت به ما داده است.تیمهای Pantheon+ و SH0ES نگاهی طولانی به نتایج فریدمن و دیگران انداختهاند و برخی از تحلیلهای مختلف آنها بررسی میکنند که چه اتفاقی میافتد اگر ستارههای ترجیحی فریدمن، به نردبان فاصله کیهانی همراه با سفاید و ابرنواختر نوع 1a اضافه شوند، طبق کار آنها، گنجاندن این ستارگان اضافی، تخمین ثابت هابل را اندکی کاهش می دهد اما تنش را از بین نمی برد.و اگر تنش هابل واقعاً واقعیت فیزیکی ما را منعکس میکند، توضیح آن احتمالاً مستلزم افزودن مورد دیگری به فهرست اجزای بنیادی جهان است.یکی از رقبای نظری برجسته، به نام انرژی تاریک اولیه، پیشنهاد می کند که حدود 50000 سال پس از انفجار بزرگ، شعله ور شدن مختصری از انرژی تاریک رخ داده است. در اصل، یک ضربه کوتاه از انرژی تاریک اضافی می تواند انبساط جهان اولیه را به اندازه کافی تغییر دهد تا تنش هابل را بدون درهم ریختن بیش از حد، با مدل استاندارد کیهان شناسی حل کند.اما در این فرآیند، تخمین کیهان شناسان برای سن جهان از 13.8 میلیارد سال کنونی به حدود 13 میلیارد سال کاهش می یابد.مایک بویلان کولچین، اخترفیزیکدان دانشگاه تگزاس در آستین، میگوید: «سوالات زیادی وجود دارد در مورد اینکه چرا باید این یک چیز جدید را معرفی کنید که ظاهر میشود و ناپدید میشود که کمی خندهدار به نظر میرسد». اما ما در جایی هستیم که، اگر این چیزها واقعاً آنقدر متناقض هستند، شاید باید شروع به جستجو در زوایای خندهدار جهان کنیم.»
لینک مقاله
🖋مترجم: شقایق اعلایی
#ترجمه_مقاله
#کیهان_شناسی
#انرژی_تاریک
#انبساط_عالم
#مدل_استاندارد_کیهان_شناسی
#ثابت_هابل
#تابش_زمینه_کیهانی
⚛کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
📚مفاهیم فیزیک
🟠 سرعت:
هدف اصلی شاخهی «مکانیک»، مطالعه و مدلسازی «حرکت» در طبیعت است. به بیان نیوتونی، حرکت یعنی «تغییرات مکان یک شی نسبت به زمان». از آنجایی که مدلسازیهای فیزیک، ریاضیاتی هستند، نیوتون میبایست یک توصیف ریاضیاتی برای تغیرات مکان نسبت به زمان ایجاد میکرد.
او با ابداع حسابان و دیفرانسیل و ابداع مفهوم مشتق، توانست تغییرات مکان (به عنوان یک تابع) نسبت به زمان را به طرز مناسبی فرمولبندی کند. مفهوم «سرعت» از همینجا پدید میآید. مشتق اول تابع مکان نسبت به زمان، سرعت جسم در لحظات مختلف حرکت را میدهد.
به این ترتیب، هرچه نرخ این تغییرات تندتر باشد، سرعت جسم بیشتر و هرچه نرخ این تغییرات کندتر باشد، سرعت جسم کمتر خواهد بود. به طور طبیعی ممکن است این سوال پیش بیاید که «آیا حدی برای سرعت وجود دارد؟». در مکانیک نیوتونی حدی برای سرعت وجود ندارد و جسم میتواند سرعتی هرچه قدر بزرگ به صورت دلخواه داشته باشد.
اما بعدها در هنگام کار با امواج الکترومغناطیسی، متوجه این نکته شدیم که حدی برای سرعت وجود دارد و آن «سرعت نور» است. آلبرت انیشیتن، با در نظر گرفتن این نکته، مکانیک جدید نوشت که در آن مکانیک حدی بالای سرعت، سرعت نور است و در حد سرعتهای پایین، همان نتایج مکانیک نیوتونی را خواهد داشت.
#مفاهیم_فیزیک
#سرعت
#حسابان
#مشتق
#نیوتون
⚛️کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
🟠 سرعت:
هدف اصلی شاخهی «مکانیک»، مطالعه و مدلسازی «حرکت» در طبیعت است. به بیان نیوتونی، حرکت یعنی «تغییرات مکان یک شی نسبت به زمان». از آنجایی که مدلسازیهای فیزیک، ریاضیاتی هستند، نیوتون میبایست یک توصیف ریاضیاتی برای تغیرات مکان نسبت به زمان ایجاد میکرد.
او با ابداع حسابان و دیفرانسیل و ابداع مفهوم مشتق، توانست تغییرات مکان (به عنوان یک تابع) نسبت به زمان را به طرز مناسبی فرمولبندی کند. مفهوم «سرعت» از همینجا پدید میآید. مشتق اول تابع مکان نسبت به زمان، سرعت جسم در لحظات مختلف حرکت را میدهد.
به این ترتیب، هرچه نرخ این تغییرات تندتر باشد، سرعت جسم بیشتر و هرچه نرخ این تغییرات کندتر باشد، سرعت جسم کمتر خواهد بود. به طور طبیعی ممکن است این سوال پیش بیاید که «آیا حدی برای سرعت وجود دارد؟». در مکانیک نیوتونی حدی برای سرعت وجود ندارد و جسم میتواند سرعتی هرچه قدر بزرگ به صورت دلخواه داشته باشد.
اما بعدها در هنگام کار با امواج الکترومغناطیسی، متوجه این نکته شدیم که حدی برای سرعت وجود دارد و آن «سرعت نور» است. آلبرت انیشیتن، با در نظر گرفتن این نکته، مکانیک جدید نوشت که در آن مکانیک حدی بالای سرعت، سرعت نور است و در حد سرعتهای پایین، همان نتایج مکانیک نیوتونی را خواهد داشت.
#مفاهیم_فیزیک
#سرعت
#حسابان
#مشتق
#نیوتون
⚛️کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
Forwarded from روابط عمومی گروه تکامل فیزیکی
#معرفی_گرایش_فیزیک
#سمینار_علمی
📚 معرفی گرایش های رشته فیزیک
🎞 گرایش اپتیک و لیزر با حضور دکتر سلمان مهاجر از دانشگاه خوارزمی
🎞 گرایش نجوم و اختر فیزیک با حضور دکتر سعید توسلی از دانشگاه خوارزمی
🎞 گرایش محاسبات و اطلاعات کوانتومی با حضور مهدی فراهانی از دانشگاه صنعتی شریف
🎞گرایش ماده چگال با حضور محمد افکنی از دانشگاه Newfoundland
🎞گرایش گرانش و کیهانشناسی با حضور دکتر امیرسالار نیک اندیش از دانشگاه شهید بهشتی
🎞گرایش فیزیک ذرات با حضور نوید کاظمی از دانشگاه تهران
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
#سمینار_علمی
📚 معرفی گرایش های رشته فیزیک
🎞 گرایش اپتیک و لیزر با حضور دکتر سلمان مهاجر از دانشگاه خوارزمی
🎞 گرایش نجوم و اختر فیزیک با حضور دکتر سعید توسلی از دانشگاه خوارزمی
🎞 گرایش محاسبات و اطلاعات کوانتومی با حضور مهدی فراهانی از دانشگاه صنعتی شریف
🎞گرایش ماده چگال با حضور محمد افکنی از دانشگاه Newfoundland
🎞گرایش گرانش و کیهانشناسی با حضور دکتر امیرسالار نیک اندیش از دانشگاه شهید بهشتی
🎞گرایش فیزیک ذرات با حضور نوید کاظمی از دانشگاه تهران
⚛ کانال تکامل فیزیکی
@physical_evolution
Telegram
تکامل فیزیکی
#سمینار_علمی #معرفی_گرایش_فیزیک
🔗لینک ویدیو سمینار معرفی گرایش های فیزیک - قسمت اول (چهارشنبه , ۲۰ مرداد ۱۴۰۰)
https://aparat.com/v/XtYfi
در این جلسه به معرفی گرایش های زیر پرداخته شد :
🔸گرایش اپتیک و لیزر با حضور دکتر سلمان مهاجر از دانشگاه خوارزمی…
🔗لینک ویدیو سمینار معرفی گرایش های فیزیک - قسمت اول (چهارشنبه , ۲۰ مرداد ۱۴۰۰)
https://aparat.com/v/XtYfi
در این جلسه به معرفی گرایش های زیر پرداخته شد :
🔸گرایش اپتیک و لیزر با حضور دکتر سلمان مهاجر از دانشگاه خوارزمی…