گفت: این روزها، کمی افسرده به نظر می رسی.
گفتم: واقعا؟
گفت: حتما نیمه شب ها، زیادی فکر می کنی. من فکر کردن های نیمه شب را کنار گذاشته ام.
چه طور توانستی این کار را بکنی؟
او گفت: هر وقت افسردگی به سراغم می آید، شروع به تمیز کردن خانه می کنم. حتی اگر دو یا سه صبح باشد. ظرف ها را می شویم، اجاق را گردگیری می کنم، زمین را جارو می کشم، دستمال ظرف ها را در سفید کننده
می اندازم، کشوهای میزم را منظم می کنم و هر لباسی را که جلوی چشم باشد، اتو می کشم... آن قدر این کار را
می کنم تا خسته شوم... و می خوابم. صبح بیدار
می شوم و وقتی جوراب هایم را می پوشم، حتی یادم نمی آید شب قبل به چه فکر می کردم.
بار دیگر به اطراف نگاهی انداختم. اتاق مثل همیشه تمیز و مرتب بود. آدم ها در ساعت سه صبح به هر جور چیزی فکر می کنند. همه ما این طور هستیم. برای همین هرکدام مان باید شیوه ی مبارزه خود را با آن پیدا کنیم.
📕 کجا ممکن است پیدایش کنم
✍🏻 #هاروکی_موراکامی
📚 @PDFsCom
گفتم: واقعا؟
گفت: حتما نیمه شب ها، زیادی فکر می کنی. من فکر کردن های نیمه شب را کنار گذاشته ام.
چه طور توانستی این کار را بکنی؟
او گفت: هر وقت افسردگی به سراغم می آید، شروع به تمیز کردن خانه می کنم. حتی اگر دو یا سه صبح باشد. ظرف ها را می شویم، اجاق را گردگیری می کنم، زمین را جارو می کشم، دستمال ظرف ها را در سفید کننده
می اندازم، کشوهای میزم را منظم می کنم و هر لباسی را که جلوی چشم باشد، اتو می کشم... آن قدر این کار را
می کنم تا خسته شوم... و می خوابم. صبح بیدار
می شوم و وقتی جوراب هایم را می پوشم، حتی یادم نمی آید شب قبل به چه فکر می کردم.
بار دیگر به اطراف نگاهی انداختم. اتاق مثل همیشه تمیز و مرتب بود. آدم ها در ساعت سه صبح به هر جور چیزی فکر می کنند. همه ما این طور هستیم. برای همین هرکدام مان باید شیوه ی مبارزه خود را با آن پیدا کنیم.
📕 کجا ممکن است پیدایش کنم
✍🏻 #هاروکی_موراکامی
📚 @PDFsCom
بودا قدم اول.pdf
16 MB
لحظههایی هست که تنهای تنها میشوی و به آخر هر چیزی که ممکن است برایت اتفاق بیفتد میرسی. این آخر دنیاست. خود غصه. غصهی تو دیگر جوابگویت نیست و باید به عقب برگردی، وسط آدمها، هر که میخواهد باشد. در این جور لحظهها به خودت سخت نمیگیری، چون حتی به خاطر اشک ریختن هم باید به آغاز هر چیز برگردی، به جایی که همهی دیگران هستند.
📕 سفر به انتهای شب
✍🏻#لوئی_فردینان_سلین
📚 @PDFsCom
📕 سفر به انتهای شب
✍🏻#لوئی_فردینان_سلین
📚 @PDFsCom
زندگی فقط از جهشها، اشتیاقها و حرارتها تشکیل نمیشود، بلکه سازشها، فراموشیها و سرسختیها هم هست.
📕 اکسیر عشق
✍🏻 #اریک_امانوئل_اشمیت
📚 @PDFsCom
📕 اکسیر عشق
✍🏻 #اریک_امانوئل_اشمیت
📚 @PDFsCom
پرنده من.pdf
1.2 MB
در این داستان قدرتمند درباره ی زندگی، عشق و خواست های ازدواج و مادری، فریبا وفی تصویری از مبارزات یک زن برای سازگاری با پیچیدگی های زندگی در ایران مدرن به خوانندگان می بخشد. راوی، زن خانه دار و مادری جوان که در یک محله پایین در تهران زندگی می کند، درباره تمایل همسرش امیر برای مهاجرت به کانادا فکر می کند. هنگامی که سرانجام امیر می رود، زن جوان مجبور می شود فرزندان را به تنهایی بزرگ کند و از مادر بیمار خود مراقبت کند. سبک مینیمالیستی درخشان وفی نشانگر انعطاف و انفعال راوی است. فصل های مختصر و نثر های اضافی، معماری ایده آلی را برای نشان دادن احساسات بیان نشده و فشرده ی شخصیت ارائه می دهد. راوی خاطراتی در کودکی اش از درگذشت پدرش در زیرزمین خانه دارد که مادرش التماس های او را برای کمک نادیده گرفته است. در نتیجه راوی معتقد است که از مسئولیت خود چشم پوشی کرده و نتوانسته با مادر خود مبارزه کند.
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
📕 پرنده من
✍🏻 #فریبا_وفی
📚 @PDFsCom
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
📕 پرنده من
✍🏻 #فریبا_وفی
📚 @PDFsCom
بیشتر ما با این ندا بزرگ شدیم:
دوستت دارم اگر...
دوستت دارم اگر...
دوستت دارم اگر نمره کارنامهات خوب باشد.
دوستت دارم اگر دبیرستانت را تمام کنی.
اوه، چقدر دوست دارم مردم بگویند پسرش دکتر شده.
و بدین ترتیب ما عملاً به تدریج باورمان میشود که میتوانیم با رفتار خوب محبت بخریم، یا جایزه بگیریم، یا هر چیز دیگری را بهدست آوریم. بعد هم با کسی ازدواج میکنیم که میگوید: «دوستت دارم اگر فلان چیز را برایم بخری». اگر ما بتوانیم کودکان خود و نسل آینده را با محبت بدون قید و شرط و با انضباطی محکم و یکنواخت و بدون تنبیه بزرگ کنیم، این کودکان هرگز از زندگی یا مرگ نخواهند ترسید و دیگر لازم نیست بنشینیم کتابهایی درباره مرگ و مردن بنویسیم!
📕 ماندن در وضعیت آخر
✍🏻 #تامس_هریس
📚 @PDFsCom
دوستت دارم اگر...
دوستت دارم اگر...
دوستت دارم اگر نمره کارنامهات خوب باشد.
دوستت دارم اگر دبیرستانت را تمام کنی.
اوه، چقدر دوست دارم مردم بگویند پسرش دکتر شده.
و بدین ترتیب ما عملاً به تدریج باورمان میشود که میتوانیم با رفتار خوب محبت بخریم، یا جایزه بگیریم، یا هر چیز دیگری را بهدست آوریم. بعد هم با کسی ازدواج میکنیم که میگوید: «دوستت دارم اگر فلان چیز را برایم بخری». اگر ما بتوانیم کودکان خود و نسل آینده را با محبت بدون قید و شرط و با انضباطی محکم و یکنواخت و بدون تنبیه بزرگ کنیم، این کودکان هرگز از زندگی یا مرگ نخواهند ترسید و دیگر لازم نیست بنشینیم کتابهایی درباره مرگ و مردن بنویسیم!
📕 ماندن در وضعیت آخر
✍🏻 #تامس_هریس
📚 @PDFsCom
بیا زندگی کنیم! خورشید روزی دو بار طلوع نمیکند، ما هم دو بار به دنیا نمیآییم. هر چه زودتر به آنچه از زندگیات باقی مانده بچسب ...
📕 یک مرد ناشناخته
✍🏻 #آنتوان_چخوف
📚 @PDFsCom
📕 یک مرد ناشناخته
✍🏻 #آنتوان_چخوف
📚 @PDFsCom
چطور ميشود به يك پروانه تبديل شد "بايد آنقدر آرزو و اشتياق پرواز داشته باشی كه ديگر دلت نخواهد كرم باقی بمانی."
اما زخمهای التيام نيافتهٔ زندگی همچون چسب به ديواره قصهٔ زندگی هر شخص چنان ميچسبد كه به او اجازه خروج از محدوده مشخص قصه هايش را نميدهد.
تا زخمهای خود را شفا ندهيم
در پيله كرم باقی خواهيم ماند ...
📕 راز سایه
✍🏻 #دبی_فورد
📚 @PDFsCom
اما زخمهای التيام نيافتهٔ زندگی همچون چسب به ديواره قصهٔ زندگی هر شخص چنان ميچسبد كه به او اجازه خروج از محدوده مشخص قصه هايش را نميدهد.
تا زخمهای خود را شفا ندهيم
در پيله كرم باقی خواهيم ماند ...
📕 راز سایه
✍🏻 #دبی_فورد
📚 @PDFsCom
باشگاه پنج صبحی ها.pdf
2.8 MB
کتاب باشگاه پنج صبحی ها داستانی خیالی اما الهامبخش است.
این کتاب را به تمام کسانی که دوست دارند با روشهای ساده، مسیر زندگی خود را به سمت موفقیت تغییر دهند، پیشنهاد میکنیم.
📕 باشگاه پنج صبحی ها
✍🏻 #رابین_شارما
📚 @PDFsCom
این کتاب را به تمام کسانی که دوست دارند با روشهای ساده، مسیر زندگی خود را به سمت موفقیت تغییر دهند، پیشنهاد میکنیم.
📕 باشگاه پنج صبحی ها
✍🏻 #رابین_شارما
📚 @PDFsCom
بعضی ها انقدر حلال و حرام به رخ ما نکشند، چون که ما خوب می دانیم که خودشان این دارایی ها را با عرق جَبین سرهم نکرده اند. ما که میدانیم این دارایی ها از راه حلال سرشان یکجا جمع نمی شود! چرا فقط نوبت به ما که میرسد دعوای حلال و حرام پیش می آید؟ لابد مال حرام وقتی که یك خوشه یك خوشه باشد حرام است اما وقتی که خرمن خرمن باشد حرام حساب نمی شود!
📕 کلیدر
✍🏻 #محمود_دولت_آبادی
📚 @PDFsCom
📕 کلیدر
✍🏻 #محمود_دولت_آبادی
📚 @PDFsCom
خنده داره که باید برای دکتر و وکیل شدن باید آموزش ببینین ولی برای پدر و مادر شدن ، نه! هر هالویی میتونه پدر و مادر بشه ،حتی لازم نیست تو یه سمینار
یه روزه شرکت کنه.
📕 جزء از کل
✍🏻 #استیو_تولتز
📚 @PDFsCom
یه روزه شرکت کنه.
📕 جزء از کل
✍🏻 #استیو_تولتز
📚 @PDFsCom
وقتى از ته دل بخندی
وقتی هر چیزی را به خودت نگیری
وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی
وقتی برای شاد بودن نیاز به بهانه نداشته باشی
آن زمان است که واقعا زندگی می کنی ...
📕 چهار اثر از فلورانس
✍🏻 #اسکاول_شین
📚 @PDFsCom
وقتی هر چیزی را به خودت نگیری
وقتی سپاسگزار آنچه که هست باشی
وقتی برای شاد بودن نیاز به بهانه نداشته باشی
آن زمان است که واقعا زندگی می کنی ...
📕 چهار اثر از فلورانس
✍🏻 #اسکاول_شین
📚 @PDFsCom
مرگ بهتر است یا تولد؟
دکتر رئوف عبید :اندوه(شیون و زاری برای متوفی) در نزد عُلَمای روح، به مثابه کفر است به خدا و رحمت خدا و انکار کردن این حقیقت که روز وفات گرامیتر از روز تولد است! زیرا تولد عبارت است از دربند شدن روح در محلی محبوس؛ ولی مرگ عبارت است از آزاد شدن به سوی جهانی از نور، که اندیشههای محدود ما از درک آن ناتوان است؛ همانگونه که پیله ابریشم عاجز است از اینکه بفهمد که سرنوشتش چیست آنگاه مبدل به پروانه زیبایی میگردد تا بر روی گلها برقصد؛ اما پیله سعی میکند که به خاک فرو رود و از قفس خود بیرون نیاید.
📕 انسان روح است نه جسد
✍🏻 #دکتر_رئوف_عبید
📚 @PDFsCom
دکتر رئوف عبید :اندوه(شیون و زاری برای متوفی) در نزد عُلَمای روح، به مثابه کفر است به خدا و رحمت خدا و انکار کردن این حقیقت که روز وفات گرامیتر از روز تولد است! زیرا تولد عبارت است از دربند شدن روح در محلی محبوس؛ ولی مرگ عبارت است از آزاد شدن به سوی جهانی از نور، که اندیشههای محدود ما از درک آن ناتوان است؛ همانگونه که پیله ابریشم عاجز است از اینکه بفهمد که سرنوشتش چیست آنگاه مبدل به پروانه زیبایی میگردد تا بر روی گلها برقصد؛ اما پیله سعی میکند که به خاک فرو رود و از قفس خود بیرون نیاید.
📕 انسان روح است نه جسد
✍🏻 #دکتر_رئوف_عبید
📚 @PDFsCom
باید به کودکان آموخت که جهان بی باتوم و گلوله زیباتر است!
باید به فکر ساختن یک بادبادک بود! هنوز هم با مُشتی نخ و کمی کاغذ میشود به گیسِ طلای خورشید رسید!
کودکی که با مسلسل بازی کند، جهان را نجات نخواهد داد...
📕 یک مرد
✍🏻 #اوریانا_فالاچی
📚 @PDFsCom
باید به فکر ساختن یک بادبادک بود! هنوز هم با مُشتی نخ و کمی کاغذ میشود به گیسِ طلای خورشید رسید!
کودکی که با مسلسل بازی کند، جهان را نجات نخواهد داد...
📕 یک مرد
✍🏻 #اوریانا_فالاچی
📚 @PDFsCom
کسانی که نانشان آماده است نمیخواهند بدانند که نان چگونه پخت میشود.
آنها ترجیح میدهند شکرگزار خداوند باشند تا نانوا.
اما کسانی که نان میپزند میدانند، تا چیزی را حرکت ندهی تکان نمیخورد.
📕زندگی گالیله
✍🏻 #برتولت_برشت
📚 @PDFsCom
آنها ترجیح میدهند شکرگزار خداوند باشند تا نانوا.
اما کسانی که نان میپزند میدانند، تا چیزی را حرکت ندهی تکان نمیخورد.
📕زندگی گالیله
✍🏻 #برتولت_برشت
📚 @PDFsCom
خیلی وقت است رسیدهام به این مطلب که از خیلی جهات، این که شکم آدمها رو پر کنی ارجحیت دارد به آن که بخواهی توی مغز پوکشان چیزی فرو کنی.
چون بابت آن که چیزی فرو میکنی توی شکمشان حالا هرچی که میخواهد باشد پول خوبی بهت میدهند. اما بابت اینکه مغزشان را پر کنی پِهِن هم بارَت نمیکنند.
ولابد چون فکر میکنند "به قدر لزوم پر هست" و همینطوری هم خیلی چیزها حالیشان میشود که از سرشان هم زیاد است و بیشتر از این میخواهند چهکار؟!
📕 کافه پیانو
✍🏻 #فرهاد_جعفری
📚 @PDFsCom
چون بابت آن که چیزی فرو میکنی توی شکمشان حالا هرچی که میخواهد باشد پول خوبی بهت میدهند. اما بابت اینکه مغزشان را پر کنی پِهِن هم بارَت نمیکنند.
ولابد چون فکر میکنند "به قدر لزوم پر هست" و همینطوری هم خیلی چیزها حالیشان میشود که از سرشان هم زیاد است و بیشتر از این میخواهند چهکار؟!
📕 کافه پیانو
✍🏻 #فرهاد_جعفری
📚 @PDFsCom
در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و گفت: سلام استاد آیا منو میشناسید؟
معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟!
یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.
استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم را بسته بودم.
تربیت و حکمت معلمان، دانشآموزان را بزرگ مینماید!
📚 @PDFsCom
معلم بازنشسته جواب داد: خیر عزیزم فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
داماد ضمن معرفی خود گفت: چطور آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟!
یادتان هست سالها قبل ساعت گران قیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم و من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید ولی تفتیش جیب بقیهی دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در اون مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.
استاد گفت: باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم را بسته بودم.
تربیت و حکمت معلمان، دانشآموزان را بزرگ مینماید!
📚 @PDFsCom
بزرگترین خردمندی آن است که لذت بردن از حال را بالاترین مقصود زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیت هستی است و جز این همه بازی فکر و اندیشه است.
📕 درمان شوپنهاور
✍🏻 #اروین_دیوید_یالوم
📚 @PDFsCom
📕 درمان شوپنهاور
✍🏻 #اروین_دیوید_یالوم
📚 @PDFsCom