انسان همیشه به محبوب هایش چيزهاى زيادى هديه میکند، و تو ارزشمندترين همه ى اين ها را به من هدیه کردى: فقدان...
نمى توانستم به راحتى از تو بگذرم، حتی در زمانى که مى ديدمت برايت دلتنگ مى شدم...
خانه ى ذهن من، خانه ى دل من، قفل شده بود و تو اين قفل ها را شکستى و هوا به درون پاشيد...
هواى سرد، و نيز هواى گرم و آتشين و تمام روشنى ها...
و اين گوهريست که تو براى من يادگار گذاشتى، گوهرى که هميشه جاودان است!
📕 فراتر از بودن
✍🏻 #کریستین_بوبن
📚 @PDFsCom
نمى توانستم به راحتى از تو بگذرم، حتی در زمانى که مى ديدمت برايت دلتنگ مى شدم...
خانه ى ذهن من، خانه ى دل من، قفل شده بود و تو اين قفل ها را شکستى و هوا به درون پاشيد...
هواى سرد، و نيز هواى گرم و آتشين و تمام روشنى ها...
و اين گوهريست که تو براى من يادگار گذاشتى، گوهرى که هميشه جاودان است!
📕 فراتر از بودن
✍🏻 #کریستین_بوبن
📚 @PDFsCom
وای بر ناامیدانی که ما هستیم...!
با این نفرت و ناامیدی که چون بدترین بلاها در روح ما مردم رسوخ کرده است و لحظه به لحظه فراگیرتر میشود، چه جور آیندهای در انتظار ما خواهد بود، چه جور آیندهای تدارک دیده شده؟
جنون، جنون، این مردم دارند دچار جنون نومیدی میشوند و وای بر ناامیدانی که ما هستیم...!
📕 نونِ نوشتن
✍🏻 #محمود_دولت_آبادی
📚 @PDFsCom
با این نفرت و ناامیدی که چون بدترین بلاها در روح ما مردم رسوخ کرده است و لحظه به لحظه فراگیرتر میشود، چه جور آیندهای در انتظار ما خواهد بود، چه جور آیندهای تدارک دیده شده؟
جنون، جنون، این مردم دارند دچار جنون نومیدی میشوند و وای بر ناامیدانی که ما هستیم...!
📕 نونِ نوشتن
✍🏻 #محمود_دولت_آبادی
📚 @PDFsCom
هیچ وقت دوستم سجاد را از یاد نمی برم...
پسری بود مودب و البته کمی مذهبی. دوچرخه ای داشت بسیار زیبا و به قول معروف دنده کلاجی. 2 کمک فنره و چه و چه!
بسیار وابسته به دوچرخه مشکی رنگش...
تماما به او می گفتم حیف است... چفت و بندش کن. نا غافل دزد می زند و داغش به دلت می ماند!
او هم در جواب می گفت: قفل می خواهم که چه! روزی یک بار برایش آیت الکرسی میخوانم که نبرند! خدا پناهش است...
شش ماهی جواب داد اما امان از دزدی که نمی دانست این دوچرخه آیت الکرسی خوانده شده است. برد!
داغش ماند به دلش و یک عمر غلط کردم!
حالا شده داستان ما!
انگار آیت الکرسی خوانده ایم برای عشقمان و هر روز دوستت دارم های بی عمل!
می برند آقا! داغش به دلتان می ماند! عمل کنید...
#شاهین_شیخ_الاسلامی
📚 @PDFsCom
پسری بود مودب و البته کمی مذهبی. دوچرخه ای داشت بسیار زیبا و به قول معروف دنده کلاجی. 2 کمک فنره و چه و چه!
بسیار وابسته به دوچرخه مشکی رنگش...
تماما به او می گفتم حیف است... چفت و بندش کن. نا غافل دزد می زند و داغش به دلت می ماند!
او هم در جواب می گفت: قفل می خواهم که چه! روزی یک بار برایش آیت الکرسی میخوانم که نبرند! خدا پناهش است...
شش ماهی جواب داد اما امان از دزدی که نمی دانست این دوچرخه آیت الکرسی خوانده شده است. برد!
داغش ماند به دلش و یک عمر غلط کردم!
حالا شده داستان ما!
انگار آیت الکرسی خوانده ایم برای عشقمان و هر روز دوستت دارم های بی عمل!
می برند آقا! داغش به دلتان می ماند! عمل کنید...
#شاهین_شیخ_الاسلامی
📚 @PDFsCom
سنگ فرش هر خیابان از طلاست.pdf
2.8 MB
از هر آنچه که جوانی به همراه خود میآورد، رویاها مهمترین هستند. مردمی که رویا دارند، فقر را نمیشناسند چرا که ثروت هرکس به اندازهی رویاهایی است که در سر دارد. جوانی دورهای از زندگی است که حتی اگر هیچ چیز در زندگی نداشته باشید، اگر رویا داشته باشید هیچ چیز نمیتواند حسادت شما را تحریک کند.
تاریخ متعلق به کسانی است که رویاهایی بزرگ در سر دارند.
📕 سنگفرش هر خیابان از طلاست
✍🏻 #کیم_وو_چونگ
📚 @PDFsCom
تاریخ متعلق به کسانی است که رویاهایی بزرگ در سر دارند.
📕 سنگفرش هر خیابان از طلاست
✍🏻 #کیم_وو_چونگ
📚 @PDFsCom
وقتی آدم دل و دماغی ندارد، چیزهایِ خوب، خوب تر به نظر می آیند.
اغلب متوجه این قضیه شده ام وقتی آدم دلش میخواهد بمیرد،
شکلات از مواقعِ دیگر خوشمزه تر میشود!
📕 زندگی در پیش رو
✍🏻 #رومن_گاری
📚 @PDFsCom
اغلب متوجه این قضیه شده ام وقتی آدم دلش میخواهد بمیرد،
شکلات از مواقعِ دیگر خوشمزه تر میشود!
📕 زندگی در پیش رو
✍🏻 #رومن_گاری
📚 @PDFsCom
خانمی برای طرح مشکلش به کلیسا رفت. او با کشیش ملاقات کرد و گفت: من دو طوطی ماده دارم که فوق العاده زیبا هستند. اما متاسفانه فقط یک جمله بلدند که بگویند:
ما دو تا فاحشه هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟ این موضوع آبروی مرا به خطر انداخته، چگونه آنها را اصلاح کنم؟
کشیش که از حرفهای خانم جا خورده بود گفت:
واقعاً جای تاسف دارد که طوطی های شما چنین عبارتی را بلدند. من یک جفت طوطی نر در کلیسا دارم. آنها خیلی خوب حرف میزنند و اغلب اوقات دعا میخوانند. شما طوطیهایتان را مدتی به من بسپارید. شاید در مجاورت طوطی های من به جای آن عبارت وحشتناک یاد بگیرند کمی دعا بخوانند.
خانم از این پیشنهاد خوشحال شده و پذیرفت.
فردای آن روز با قفس طوطی های خود به کلیسا رفت. کشیش در قفس طوطی هایش را باز کرد و خانم طوطی های ماده را داخل قفس طوطی های کشیش گذاشت.
یکی از طوطی های ماده گفت: ما دو تا فاحشه هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟
طوطی های نر نگاهی به همدیگر انداختند. سپس یکی به دیگری گفت:
اون کتاب رو بذار کنار دعاهامون مستجاب شد...
📚 @PDFsCom
ما دو تا فاحشه هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟ این موضوع آبروی مرا به خطر انداخته، چگونه آنها را اصلاح کنم؟
کشیش که از حرفهای خانم جا خورده بود گفت:
واقعاً جای تاسف دارد که طوطی های شما چنین عبارتی را بلدند. من یک جفت طوطی نر در کلیسا دارم. آنها خیلی خوب حرف میزنند و اغلب اوقات دعا میخوانند. شما طوطیهایتان را مدتی به من بسپارید. شاید در مجاورت طوطی های من به جای آن عبارت وحشتناک یاد بگیرند کمی دعا بخوانند.
خانم از این پیشنهاد خوشحال شده و پذیرفت.
فردای آن روز با قفس طوطی های خود به کلیسا رفت. کشیش در قفس طوطی هایش را باز کرد و خانم طوطی های ماده را داخل قفس طوطی های کشیش گذاشت.
یکی از طوطی های ماده گفت: ما دو تا فاحشه هستیم. میای با هم خوش بگذرونیم؟
طوطی های نر نگاهی به همدیگر انداختند. سپس یکی به دیگری گفت:
اون کتاب رو بذار کنار دعاهامون مستجاب شد...
📚 @PDFsCom
زمانی پخته میشوی که میفهمی
نیازی نیست به هر چیزی
واکنش نشان دهی
یا به هر حرفی جوابی بدهی...!
#مازیتوفسکی
📚 @PDFsCom
نیازی نیست به هر چیزی
واکنش نشان دهی
یا به هر حرفی جوابی بدهی...!
#مازیتوفسکی
📚 @PDFsCom
زن ها خيلی بهتر از مردها با شرايط جديد کنار ميان و عوض میشن. مردها يه جورايی همیشه توی نگرانی زندگی می کنن. مثلاً وقتی بچه به دنيا مياد يا يکی از دنيا میره، نگران میشن. يا وقتی املاکی بدست میارن يا از دستش میدن، بازم عصبی و نگران میشن.
اما در مورد زن ها؛ تمام اينا مثل آب روان می گذره. مثل رودخونه ایی بزرگ که پيوسته به جلو حرکت می کنه. يه زن اينطوری به زندگی نگاه میکنه.
📕 خوشه های خشم
✍🏻 #جان_اشتاین_بک
📚 @PDFsCom
اما در مورد زن ها؛ تمام اينا مثل آب روان می گذره. مثل رودخونه ایی بزرگ که پيوسته به جلو حرکت می کنه. يه زن اينطوری به زندگی نگاه میکنه.
📕 خوشه های خشم
✍🏻 #جان_اشتاین_بک
📚 @PDFsCom
یه آدماییم هستن توی زندگیت، مهربونن، تند تند پی ام میدن حالتو میپرسن، نگرانت میشن، بد باشی، درک می کنن خوبن مدارا می کنن، کسی نباشه اونا هستن، همیشه در دسترسن، هواتو دارن و کلاً بدی ازشون نمیبینی، خلاصه به یه جایی می رسی که به بودنشون برات عادی میشه و دیگه بهشون توجه نمی کنی و همونطور که مشغول سر و کله زدن با زندگیتی و حواست پرت نگه داشتن آدمای هرچند بد زندگیته با خودت میگی “این که همیشه هست و ناراحت نمی شه، وقت بعداً براش زیاده.” همینجوری می ری جلو تا اینکه یه روز می فهمی خیلی وقته پی امی ازشون دریافت نکردی و می فهمی اونا بی گله و بی سر و صدا گذاشتن رفتن و دیگه نداریشون دیگه برنمیگردن. همونجا چشمات باز می شن، متوجه ماه بودنشون خوب بودنشون می شی و حسرت و پشیمونی دلتنگی وجودتو می خورن. اگه از من بپرسی دردناک تجربه زندگیت چی بوده، می گم از دست دادن یهویی آدمای ماه زندگیم. از من که گذشت، ولی شما حواستون به آدمای ماه زندگیتون باشه. مثلشون گیر نمیآد.
📚 @PDFsCom
📚 @PDFsCom
این کوچولو، آلبرت انیشتین فیزیکدان نابغه جهان در سن ۵ سالگی میباشد!
جالبه بدونید که در سال ۱۸۹۵ وقتی انیشتین ۱۷ سال داشت، در آزمون ورودی دانشگاه پلیتكنيک سوئيس رد شد.
انیشتین در دروس علوم و رياضی نمره خوبی گرفت اما در باقی دروس نمره قبولی نگرفت. چندین سال بعد از او درباره این آزمون سوال کردند و انیشتین گفت: اون سوالات بینهايت كسلكننده بودن و من تمايلی برای پاسخ دادن بهشون نداشتم.
- خوندن مداوم این چند خط، برای ما شاید از نان شب هم واجبتر باشه، مایی که پیشرفت و خوشبختی رو تنها در آزمون و کنکور و مدرک و دانشگاه میبینیم!
عمیقأ معتقدم بزرگترین خیانتی که به نسل ما شد این بود که بهمون گفتن برای موفقیت راهی جز تحصیل و دانشگاه وجود نداره! بیایید ما این خیانت رو در حق نسب بعدی نکنیم!
👤 محرداد کریمزاده
📚 @PDFsCom
جالبه بدونید که در سال ۱۸۹۵ وقتی انیشتین ۱۷ سال داشت، در آزمون ورودی دانشگاه پلیتكنيک سوئيس رد شد.
انیشتین در دروس علوم و رياضی نمره خوبی گرفت اما در باقی دروس نمره قبولی نگرفت. چندین سال بعد از او درباره این آزمون سوال کردند و انیشتین گفت: اون سوالات بینهايت كسلكننده بودن و من تمايلی برای پاسخ دادن بهشون نداشتم.
- خوندن مداوم این چند خط، برای ما شاید از نان شب هم واجبتر باشه، مایی که پیشرفت و خوشبختی رو تنها در آزمون و کنکور و مدرک و دانشگاه میبینیم!
عمیقأ معتقدم بزرگترین خیانتی که به نسل ما شد این بود که بهمون گفتن برای موفقیت راهی جز تحصیل و دانشگاه وجود نداره! بیایید ما این خیانت رو در حق نسب بعدی نکنیم!
👤 محرداد کریمزاده
📚 @PDFsCom
ارزشش را دارد از درخت انجیر بالا برویم تا شاید بتوانیم انجیری بچینیم.
این کار، بهتر از این است که زیر سایهاش دراز بکشیم و منتظر افتادن میوه بمانیم.
در هر حال، باید به استقبال خطر رفت...
📕 دخمه
✍🏻 #ژوزه_ساراماگو
📚 @PDFsCom
این کار، بهتر از این است که زیر سایهاش دراز بکشیم و منتظر افتادن میوه بمانیم.
در هر حال، باید به استقبال خطر رفت...
📕 دخمه
✍🏻 #ژوزه_ساراماگو
📚 @PDFsCom
نشستهام توی بوتیک زنانه. دوست دخترم توی اتاق پرو است. دو مرد عصبانی میآیند توی بوتیک و پُشت سرشان دختری جوان با ماسکی به صورت وارد میشود. مرد دست میکند توی نایلون و پالتوی سیاه رنگی را درمیآورد و میدهد به دخترش و میگوید بپوش. پالتو بالای زانویش است. مرد به فروشنده میگوید: به خواهر مادر خودتم میدی اینارو بپوشن؟ فروشنده میخواهد جواب بدهد که برادرِ دختر صداش را بالا میبرد: ما مثه شماها بیآبرو نیستیم خواهرمون انگشت نما بشه. دختر زیرِ نگاه پدر و برادر دارد ریز ریز میشود….هیچی نمیگوید. انگار زبانش را بریده اند…
فروشنده پالتو را پس نمیگیرد. عوضش میکند. پالتوی تعویض شده توی تن دختر زار میزند. شبیه چشم و ابرو و پیشانیاش. میروند بیرون. دوست دخترم از اتاق پرو خارج میشود. به هم ریخته است. مانتو را نشانم میدهد و میپرسد خوب است؟ میگویم: هر چی انتخاب خودت باشه خوبه عزیزم. میرویم بیرون. جلوی پاساژ دختر را میبینم نشسته صندلیِ عقب ماشین و ماسکش را درآورده. ردِ انگشت مردانهای صورتش را سُرخ کرده. نگاهم میکند. میایستم. گوشم سوت میکشد.
دوست دخترم میگوید: چی شده؟
به ماشین نگاه میکنم. به چشمان دختر…
میگویم: دارند جنازه میبرند…
📚 @PDFsCom
فروشنده پالتو را پس نمیگیرد. عوضش میکند. پالتوی تعویض شده توی تن دختر زار میزند. شبیه چشم و ابرو و پیشانیاش. میروند بیرون. دوست دخترم از اتاق پرو خارج میشود. به هم ریخته است. مانتو را نشانم میدهد و میپرسد خوب است؟ میگویم: هر چی انتخاب خودت باشه خوبه عزیزم. میرویم بیرون. جلوی پاساژ دختر را میبینم نشسته صندلیِ عقب ماشین و ماسکش را درآورده. ردِ انگشت مردانهای صورتش را سُرخ کرده. نگاهم میکند. میایستم. گوشم سوت میکشد.
دوست دخترم میگوید: چی شده؟
به ماشین نگاه میکنم. به چشمان دختر…
میگویم: دارند جنازه میبرند…
📚 @PDFsCom
قلب، مهمانخانه نيست که آدم ها بيايند دو سه ساعت يا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند
قلب، لانه گنجشک نيست که در بهار ساخته بشود و در پاييز باد آن را با خودش ببرد.
📕 یک عاشقانه آرام
✍🏻 #نادر_ابراهیمی
📚 @PDFsCom
قلب، لانه گنجشک نيست که در بهار ساخته بشود و در پاييز باد آن را با خودش ببرد.
📕 یک عاشقانه آرام
✍🏻 #نادر_ابراهیمی
📚 @PDFsCom
دروغ های تابستانی.pdf
25.1 MB
دروغهای تابستانی با بهرهگیری از نگارش واقعبینانه به تلخی و شیرینی و جاذبه و دافعهی عشق و زندگی میپردازد. پرده از وجوه مختلف آن برمیدارد: بازی ها، خیانتها،حقایق و دروغهای پنهان که مبین واقعیات زندگی هستند.
اگر جوان، میانسال و یا سالخورده هستید، در گوشه و کنار این داستانها خود را باز خواهید یافت.
📕 دروغهای تابستانی
✍🏻 #برنهارد_شلینک
📚 @PDFsCom
اگر جوان، میانسال و یا سالخورده هستید، در گوشه و کنار این داستانها خود را باز خواهید یافت.
📕 دروغهای تابستانی
✍🏻 #برنهارد_شلینک
📚 @PDFsCom
نباید به هر کسی در زندگی خوشامد گفت. بعبارتی، طبق توصیه ی کنفوسیوس خودتان را با کسانی که به خوبی خودتان نیستند درگیر نکنید.
📕 آدم های سمی
✍🏻 #لیلیان_گلاس
📚 @PDFsCom
📕 آدم های سمی
✍🏻 #لیلیان_گلاس
📚 @PDFsCom
در کتاب "هنر عشق ورزیدن"، اریک فروم میگوید: ما توضيحی به کسی بدهکار نيستيم. بگذار بگويند غيرمنطقی يا غيراجتماعی هستيم؛ اما به اين میارزد که خودمان باشيم. تا زماني که رفتار ما و تصميمهای ما به کسی آ..سيبی نميزند ما توضيحي به کسی بدهکار نيستيم؛ چقدر زندگی ها که با اين توضيح خواستنها و تلاشهای بيهوده برای قانع کردن ديگران بر باد رفته اند."
و این یعنی ما اگر توضیح میدهیم تنها بهخاطر ارزشی است که برای آن شخص قائلیم...
📚 @PDFsCom
و این یعنی ما اگر توضیح میدهیم تنها بهخاطر ارزشی است که برای آن شخص قائلیم...
📚 @PDFsCom