Telegram Web Link
بچه که بودم خیال می‌کردم همه‌ چیز مال من است، دنیا را آفریده‌اند که من سرگرم باشم، آسمان، زمین، پدر، مادر، درخت‌ها، اسب‌ها، کالسکه و حتی آن گنجشک‌ها برای سرگرمی من به وجود آمده‌اند.
بعدها یکی‌یکی همه‌چیز را ازم گرفتند. مایعی در رگ‌هام جاری بود که می‌گفت این مال شما نیست، راحت باشید. پسری که عاشق کبوترها و خرگوش‌ها بود، خودش را به درختی دار زد. چرا؟ مادر گفت بماند برای بعد.
کاش تولد من هم می‌ماند برای بعد؛
به کجای دنیا برمی‌خورد؟

📕 سال بلوا
✍🏻 #عباس_معروفی

📚 @PDFsCom
نه شر بودم و نه خیری از دستم بر آمده؛ نه خباثت کرده‌ام، نه مهربانی، نه پستی و دنائت، نه شرافت و قهرمان‌بازی.
حشره‌شدن هم به کارم نیامد. حالا هم کنج عزلت مثلا دارم زندگی‌ام را می‌کنم و با این دلخوشی مضحک و شرورانه و به‌دردنخور، که آدم عاقل اصلا کاری نمی‌کند و کار مال احمق‌هاست، به ریش خودم می‌خندم.

📕 یادداشت‌های زیرزمینی
✍🏻 #فئودور_داستایوفسکی

📚 @PDFsCom
از دیگرانی که به تنهایی‌ام دستبرد می‌زنند،
اما همراهی و مصاحبتی ارزانی‌ام نمی‌کنند،
بیزارم.

📕 وقتی نیچه گریست
✍🏻 #اروین‌_دی_یالوم

📚 @PDFsCom
آن کس که از دین دفاع می‌کند نیز با بوسه‌ای خیانت می‌کند، اما این بوسه حماقت است. من کسی را که از دین دفاع می‌‌کند، بی‌‌ایمان می‌‌دانم.

📕 ترس و لرز
✍🏻 #سورن_کی_یرکگور

📚 @PDFsCom
با این قیمت فضایی که تپ سواپ اعلام کرده حیفه این ایردراپ خفن رو از دست بدین
100% ارزش تپ سواپ چند برابر همستر خواهد بود🛍☄️

از دستش ندین 👇🟢

@tapswap_mirror_bot
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
این ساندویچ ماینز ندارد.pdf
5.7 MB
این مجموعه شامل ده داستان کوتاه بسیار جذاب و خواندنی می باشد.

📕 این ساندویچ مایونز ندارد
✍🏻 #جی_دی_سلینجر

📚 @PDFsCom
زمستان بود، جان می‌کندم در نیویورک نویسنده شوم، سه یا چهار روز بود لب به غذا نزده بودم، فرصتی پیش آمد تا بالاخره بگویم: می‌خوام مقدار زیادی ذرت بو داده بخورم.
و خدای من، مدت‌ها بود غذایی این همه به دهانم مزه نکرده بود، هر تکه از آن و هر دانه مثل یک قطعه استیک بود، آنها را می‌جویدم و راست می‌افتاد توی معده‌ام، معده‌ام می‌گفت: متشکرم! متشکرم! متشکرم!
مثل آنکه توی بهشت باشم همینطور قدم میزدم که سرو کله‌ی دو نفر پیدا شد، یکیشان به آن یکی گفت: خدای بزرگ!
طرف مقابل پرسید: چه شده؟
اولی گفت: آن یارو را دیدی چه وحشتناک ذرت میخورد.
بعد از آن حرف، دیگر از خوردن ذرت‌ها لذت نبردم، به خودم گفتم: منظورش از وحشتناک چه بود؟! من که توی بهشت سیر می‌کنم.
گاهی به همین راحتی با یک کلمه، یک جمله، یک نیشخند یا حالتی از یک چهره می‌توانیم مردم را از بهشت خودشان بیرون بکشیم و این واقعاً بی‌رحمانه‌ترین کاری‌ست که انجام می‌دهیم.

📕 شاعری با پرنده آبی
✍🏻 #چارلز_بوکفسکی

📚 @PDFsCom
اگر تو ثروتمند باشی، سَرما یک نوع تَفریح می شَود تا پالتو پوست بخری، خودَت را گرم کنی و به اسکی بروی...
اگر فَقیر باشی بَر عکس، سَرما بَدبختی می شَود و آن وَقت یاد می گیری که حتی از زیبایی یک منظره زیر برف مُتنفر باشی؛
کودکِ مَن!
تَساوی تَنها در آن جایی که تو هَستی وجود دارد، مثلِ آزادی...
ما تنها تویِ رَحِم بَرابر هَستیم...

📕 نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
✍🏻 #اوریانا_فالاچی

📚 @PDFsCom
پذیرش یعنی به دیگران اجازه دهید همان چیزی باشند که تمایل دارند؛ چه مورد پسند شما باشد چه نباشد. این امر به معنای تسلیم شدن نیست، بلکه فقط تسلیمِ چیزی می شوید که در حال حاضر وجود دارد و با انجام دادن این کار می توانید آرامش را در رابطه خود حفظ کنید.

مجبور نیستید ثابت کنید حق با شماست. می دانم که کنار آمدن با سوء برداشت دیگران از رفتارتان کاری دشوار است، اما باید این واقعیت را بپذیرید که برخی افراد شما را
درک نمی کنند.

📕 به دور از تنش
✍🏻 #ندرا_گلاور_تواب(درمان گر امریکایی)

📚 @PDFsCom
حکایت آنکه دلسرد نشد.pdf
1.8 MB
داستان اصلی کتاب در مورد مردی است که ناگهان درمی‌یابد از زندگی‌اش لذت نمی‌برد و می‌خواهد ثروتمند و موفق شود. او به‌ صورت اتفاقی با یک عارف فیلسوف آشنا می‌شود و از او می‌خواهد رموز موفقیت و فرزانگی را به او بیاموزد.

آقای فیشر در بطن داستانی جذاب، اصول رسیدن به ثروت و موفقیت از طریق ذهن و افکار را به سادگی آموزش می‌دهد و این مفاهیم در غالب پیوند خوردن داستان زندگی افراد مختلفی با پیرمرد میلیونر داستان بیان می‌شود.

📕 حکایت آن که دلسرد نشد
✍🏻 #مارک_فیشر

📚 @PDFsCom
شاید دوست داشتنت واقعی نباشد، مگر وقتی که مرا با تمام ضعف‌ها و خطاهایم دوست بداری؛
اما تا کِی؟
سخت شکوهمند اما هولناک است که باید یکدیگر را وقت مخاطره و تردید هم دوست بداریم، در قعر دنیایی که فرو می‌پاشد و در تاریخی که زندگی انسان پشیزی نمی‌اَرزد.
همین که چهره‌ات از ذهنم پاک می‌شود آرامشم را از دست میدهم.
اگر نیایی طاقت خواهم آورد،
امّا چه طاقتی؟ در بطن اندوه، در برهوتِ دل.

📕 خطاب به عشق
✍🏻 #آلبر_کامو

📚 @PDFsCom
در زندگی بعدی، کاش میشد مسیر را وارونه طی کنم. در آغاز، پیکری بی‌جان و مرده باشم و آنگاه راه آغاز شود؛ در خانه‌ای از انسان‌های سالمند، زندگی را آغاز کنم و هر روز همه چیز، بهتر و بهتر شود. به خاطر بیش از حد سالم بودن، از خانه بیرونم کنند. بروم و حقوق بازنشستگی‌ام را جمع کنم. و سپس، کار کردن را آغاز کنم. روز اول، یک ساعت طلایی خواهم خرید و به مهمانی و پایکوبی خواهم رفت. سپس چهل سال پیوسته کار خواهم کرد و هر روز، جوان‌تر خواهم شد. آنگاه برای دبیرستان آماده‌ام؛ و سپس به دبستان می‌روم و آنگاه کودک می‌شوم و بازی می‌کنم. هیچ مسئولیتی نخواهم داشت. آنقدر جوان و جوان‌تر می‌شوم تا به یک نوزاد تبدیل شوم و آنگاه نُه ماه، در محیطی زیبا و لوکس، چیزی شبیه استخر، غوطه ور خواهم شد. و سپس با یک لحظه برانگیختگیِ شورانگیز، زندگی را در اوج به پایان برسانم.

📕 مرگ در می‌زند
✍🏻 #وودی_آلن

📚 @PDFsCom
زوربا: چرا جوون‌ها می‌میرن؟ چرا آدم باید بمیره؟ بگو دیگه...
بازیل: نمی‌دونم!
زوربا: پس فایده‌ی این‌ همه کتاب‌هایی که خوندی چیه؟! اگه این‌ همه کتاب به این سؤال جواب نمیدن، پس درباره‌ی چی حرف میزنن؟
بازیل: درباره‌ی رنج آدم‌هایی که نمیتونن به این سؤال جواب بدن.

📕 زوربای یونانی
✍🏻 #نیکوس_کازانتزاکیس

📚 @PDFsCom
عید قربان مسلمانان با کشتار گوسفندان و وحشت و کثافت و شکنجه جانوران انجام می‌گیرد.

📕 توپ مرواری
✍🏻 #صادق_هدایت

📚 @PDFsCom
کتاب که گران شد صف نکشیدیم ...

این تنها دلیلی است که عمرمان در بسیاری از صف‌ها تلف شده و خواهد شد.

📚 @PDFsCom
می دانید چرﺍ ﯾﮏ فرد ﻣﯽ ﺗﺮﺳﺪ تا ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﺶ ﺷﮏ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺭﺍﻫﺶ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﺪ؟
ﭼﻮﻥ او ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩش ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ،
"ﭼگونه ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺗﺎﻭﻟﻬﺎﯼ ﮐﻒ ﭘﺎﯾﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺴﯿﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻩﺍﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ؟ "
این ﯾﮏ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮐﺜﺮ انسانهاﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، ترس از تغییر!

#برﺗﺮﺍﻧﺪ_ﺭﺍﺳﻞ

📚 @PDFsCom
بچه‌های کوچک از بیان احساسات واقعی خود نمی‌ترسند.
آنها به قدری مهربان هستند که اگر عشق ببینند در آن ذوب می‌شوند.
آنها اصلا از دوست داشتن نمی‌ترسند.
این توصیف یک انسان طبیعی است.
ما در کودکی از آینده نمی‌ترسیم و از گذشته شرم نداریم.
تمایل انسانی و طبیعی ما این است که از زندگی لذت ببریم،
بازی کنیم،
کشف کنیم،
شاد باشیم و دوست بداریم.

📕 چهار میثاق
✍🏻 #دون_میگوئل_روئیز

📚 @PDFsCom
لذت بی خیالی.pdf
24.7 MB
تونیا دالتون در کتاب لذت بی خیالی این شجاعت را به شما می‌دهد که کارهایی را که مانع از انجام وظیفه شما می‌شوند، از زندگی حذف کنید.
تمامی افرادی که علاقمند به مطالب رشد و توسعه فردی هستند مخاطبان اصلی این کتاب به شمار می‌آیند. کتاب پیش رو اگر چه بانوان را مستقیما مخاطب اصلی خود معرفی می‌کند و به هدف رشد و تعالی بانوان در اجتماع و زندگی شخصی‌شان، تالیف شده است، اما این اثر برای آقایان نیز بسیار می‌تواند سودمند و باشد.

- موفقیت و‌ خودسازی، روانشناسی

📕 لذت بی‌خیالی
✍🏻 #تونیا_دالتون

📚 @PDFsCom
در زندگى كسانى هستند كه مثل كتاب‌ها حرف مى‌زنند، اين افراد تصور مى‌كنند براى اينكه ديگران به حرف‌هايشان گوش دهند بايد لحنى جدى به كار ببرند؛ با صدايى وحى مانند حرف بزنند، از اين آدم‌ها بايد دورى كرد.

بيشتر از يک دقيقه نمی‌توان مؤدبانه به حرف‌هايشان گوش داد.
حتی وقتى از حقيقت حرف مى‌زنند، حقيقت را با آنچه مى‌گويند مى‌كشند.

ولى شگفت‌آورترين شگفتی‌ها برخورد اينجا و آنجا با آدم‌هايى است كه بلدند مثل كتاب‌ها ساكت بمانند.
آدم از نشست‌ و‌ برخاست با اين افراد خسته نمى‌شود؛ چنان خودمانى‌اند كه انگار آدم با خودش تنهاست: رها، آرام و دستخوش سكوتى كه حقيقت همه‌چيز است.

📕 ايزابل بروژ
✍🏻 #كريستين_بوبن

📚 @PDFsCom
‌یاد گرفته‌ام آن‌هایی که بیش از بقیه از مرگ می‌ترسند، کسانی هستند که با حجم زیادی از زندگی نزیسته به مرگ نزدیک می‌شوند. بهتر است از همه زندگی استفاده کنیم. برای مرگ چیزی جز تفاله باقی نگذاریم، هیچ چیز جز یک قلعهٔ سوخته.

📕 مامان و معنی زندگی
✍🏻 #اروين_د_يالوم

📚 @PDFsCom
2024/09/28 21:52:40
Back to Top
HTML Embed Code: