مشاوره و تدوین:
#مقاله_ISI
#پروپوزال با هزینه استثنایی
#پایان نامه
#ترجمه تخصصی
#تحلیل آماری با انواع نرم افزارها
#معرفی مجلات معتبر
و هرآنچه که مربوط به #پژوهش علوم #انسانی است.
به ما بپیوندید
کانال پژوهش و روانشناسی:
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
@nedasahar66
#مقاله_ISI
#پروپوزال با هزینه استثنایی
#پایان نامه
#ترجمه تخصصی
#تحلیل آماری با انواع نرم افزارها
#معرفی مجلات معتبر
و هرآنچه که مربوط به #پژوهش علوم #انسانی است.
به ما بپیوندید
کانال پژوهش و روانشناسی:
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
@nedasahar66
💠💠💠💠💠💠
❤️چرا #عشق و #رابطه_جنسی یا اروتیکی به هم احتیاج دارند؟
❌ به این دلیل که هردو از دو جنبه گرفتار خودشان و توهمشان نشوند.
💢 اول اینکه عشق به تن و رابطهی جنسی احتیاج دارد تا دیگری را لمس بکند با زیباییها و کمبودهایش و اینگونه از دروغ عشق افلاطونی یا پاک رهایی یابد.
💢 و از طرف دیگر برای اینکه با لمس تنانه #عشق پی ببرد که چرا #تمنامندی همیشه تنانه است و همزمان این #تمنامندی بهناچار همیشه ناتمام است.
🔺 اینکه عشق هر چه هم به تن معشوق دست بکشد و بخواهد در او فرو رود و با او یکی شود ، باز جایی غیرقابل لمس و دیدن و چشیدن میماند ؛ چیزی غیرقابل دستیابی میماند. بدون این نقطهی خالی #عشق نمیتواند خودش را مرتب از نو بیافریند و بیشتر بخواهد و محکوم به سترونی و شکست است. این را ما در #عشق هایی میبینیم که آخر در واقع از سر سیر بودن یا گرسنه بودن یک طرف #خیانت میکند، تا تشنگی را دوباره بچشد. #گرمای_عشق را دوباره بچشد که نیاز به #بی_امنی خویش و لمس دگربودگی معشوق نیز دارد. زیرا #عشق محکوم است مرتب بیشتر بخواهد. زیرا #عشق مازاد افرین است. از طرف دیگر #رابطه_جنسی به #عشق و احساس احتیاج دارد (حتی در رابطهی یک شبه نیز احساس و شوری هست)، تا پی ببرد که آنچه هر چه به دنبال آن میگردد و بدان دست نمییابد یعنی #میل_یگانگی_جنسی و #کامجویی_جنسی والاتر، تنها لحظاتی در #عشق ممکن است. بدون اینکه بتوان بر این ناکامی و شکست حفظ چیز ناممکن چیره شد زیرا نه بوسیلهی #عشق یا #سکس میتوان دوباره از دو تا یکی ساخت و یگانه شد. اینکه تلاش دائمی برای #لذت_جنسی و درک مرز و مشکلات نوین این خوشی و کامجویی یا #ژوئیسانس ، با خودش سرانجام قبول این جملهی #لکان را ببار میاورد چیزی که به معنای کاهنانه نفی لذت جنسی و امکان رابطه نیست بلکه به " #رابطه_سکسی_محال_است" که می گوید معنای ناتوانی رابطهی جنسی و اروتیکی از چیرگی بر انشقاق درونی رابطهی جنسی و عدم دستیابی به #یگانگی_جنسی است. اینکه میتوانی بخوابی و لذت ببری و همزمان هر چه بیشتر میخوابی، میبینی که چیزی کم است و بیشتر میخواهی، میبینی که کامجویی جنسیات برای جلورفتن و لمس کامجویی بزرگتر نیاز به تن دادن به عشق و دلهره دارد، چه در رابطه ی کوتاه مدت یا درازمدت. وگرنه محکومی که دست به خود ارضایی مداوم بزنی حتی وقتی در رابطههای مختلف هستی ؛ یعنی خود روابطهات در واقع یک خود ارضایی ممتد است و به این خاطر گرفتار یک حالت رانشی و دور باطل و بدون ارضای بهتر میشوید. موضوع این است که #عشق و تن، #اروتیک و احساس و #عشق به یکدیگر نیاز دارند، به درجات مختلف و در روابط مختلف و شدتهای مختلف و اینکه هر دو همزمان تن به دلهره و لمس شکستی بدهند؛ اینکه #عشق و #لمس دیگری، #اروتیک یک جایش میلنگد و باید بلنگد تا عشق و اروتیک مرتب تحول یابد و ما به قلمروهای نو وارد شویم، اینکه این قبول شکست پیش شرط این عشق و اروتیک خندان و ماجراجویانه و هزارگونه است.
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
❤️چرا #عشق و #رابطه_جنسی یا اروتیکی به هم احتیاج دارند؟
❌ به این دلیل که هردو از دو جنبه گرفتار خودشان و توهمشان نشوند.
💢 اول اینکه عشق به تن و رابطهی جنسی احتیاج دارد تا دیگری را لمس بکند با زیباییها و کمبودهایش و اینگونه از دروغ عشق افلاطونی یا پاک رهایی یابد.
💢 و از طرف دیگر برای اینکه با لمس تنانه #عشق پی ببرد که چرا #تمنامندی همیشه تنانه است و همزمان این #تمنامندی بهناچار همیشه ناتمام است.
🔺 اینکه عشق هر چه هم به تن معشوق دست بکشد و بخواهد در او فرو رود و با او یکی شود ، باز جایی غیرقابل لمس و دیدن و چشیدن میماند ؛ چیزی غیرقابل دستیابی میماند. بدون این نقطهی خالی #عشق نمیتواند خودش را مرتب از نو بیافریند و بیشتر بخواهد و محکوم به سترونی و شکست است. این را ما در #عشق هایی میبینیم که آخر در واقع از سر سیر بودن یا گرسنه بودن یک طرف #خیانت میکند، تا تشنگی را دوباره بچشد. #گرمای_عشق را دوباره بچشد که نیاز به #بی_امنی خویش و لمس دگربودگی معشوق نیز دارد. زیرا #عشق محکوم است مرتب بیشتر بخواهد. زیرا #عشق مازاد افرین است. از طرف دیگر #رابطه_جنسی به #عشق و احساس احتیاج دارد (حتی در رابطهی یک شبه نیز احساس و شوری هست)، تا پی ببرد که آنچه هر چه به دنبال آن میگردد و بدان دست نمییابد یعنی #میل_یگانگی_جنسی و #کامجویی_جنسی والاتر، تنها لحظاتی در #عشق ممکن است. بدون اینکه بتوان بر این ناکامی و شکست حفظ چیز ناممکن چیره شد زیرا نه بوسیلهی #عشق یا #سکس میتوان دوباره از دو تا یکی ساخت و یگانه شد. اینکه تلاش دائمی برای #لذت_جنسی و درک مرز و مشکلات نوین این خوشی و کامجویی یا #ژوئیسانس ، با خودش سرانجام قبول این جملهی #لکان را ببار میاورد چیزی که به معنای کاهنانه نفی لذت جنسی و امکان رابطه نیست بلکه به " #رابطه_سکسی_محال_است" که می گوید معنای ناتوانی رابطهی جنسی و اروتیکی از چیرگی بر انشقاق درونی رابطهی جنسی و عدم دستیابی به #یگانگی_جنسی است. اینکه میتوانی بخوابی و لذت ببری و همزمان هر چه بیشتر میخوابی، میبینی که چیزی کم است و بیشتر میخواهی، میبینی که کامجویی جنسیات برای جلورفتن و لمس کامجویی بزرگتر نیاز به تن دادن به عشق و دلهره دارد، چه در رابطه ی کوتاه مدت یا درازمدت. وگرنه محکومی که دست به خود ارضایی مداوم بزنی حتی وقتی در رابطههای مختلف هستی ؛ یعنی خود روابطهات در واقع یک خود ارضایی ممتد است و به این خاطر گرفتار یک حالت رانشی و دور باطل و بدون ارضای بهتر میشوید. موضوع این است که #عشق و تن، #اروتیک و احساس و #عشق به یکدیگر نیاز دارند، به درجات مختلف و در روابط مختلف و شدتهای مختلف و اینکه هر دو همزمان تن به دلهره و لمس شکستی بدهند؛ اینکه #عشق و #لمس دیگری، #اروتیک یک جایش میلنگد و باید بلنگد تا عشق و اروتیک مرتب تحول یابد و ما به قلمروهای نو وارد شویم، اینکه این قبول شکست پیش شرط این عشق و اروتیک خندان و ماجراجویانه و هزارگونه است.
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
💠💠💠💠💠
❣تحقیقات روانشناسی نشان داده که وقتی انسان هیجان زده میشود...
(چه مثبت و چه منفی، چه عاشق و چه عصبانی، پر از خشم و نفرت و يا محبت افراطی و ... )
✔️عقل و خِرد او «به یک سوم، افت پیدا میکند» ! ! !
يعني اگر ما ۱۸۰ درجه IQ "ضریب هوشی" داشته باشیم و جزو نوابغ باشیم، وقتی هیجانزده شویم، ضریب هوشی مان به ۶۰ میرسد که نُرمالِ ضریب هوشی، ۱۰۰ است...
یعنی مثل یک آدم عقبمانده تصمیم میگیریم !
خونسردی، آرامش و متانت و تصميم نگرفتن در لحظه های خشم و عصبانيت و يا عشق زياد...
راهِ درست زندگی کردن و موفق و خوشبخت شدن است.
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
❣تحقیقات روانشناسی نشان داده که وقتی انسان هیجان زده میشود...
(چه مثبت و چه منفی، چه عاشق و چه عصبانی، پر از خشم و نفرت و يا محبت افراطی و ... )
✔️عقل و خِرد او «به یک سوم، افت پیدا میکند» ! ! !
يعني اگر ما ۱۸۰ درجه IQ "ضریب هوشی" داشته باشیم و جزو نوابغ باشیم، وقتی هیجانزده شویم، ضریب هوشی مان به ۶۰ میرسد که نُرمالِ ضریب هوشی، ۱۰۰ است...
یعنی مثل یک آدم عقبمانده تصمیم میگیریم !
خونسردی، آرامش و متانت و تصميم نگرفتن در لحظه های خشم و عصبانيت و يا عشق زياد...
راهِ درست زندگی کردن و موفق و خوشبخت شدن است.
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
مشاوره و تدوین:
#مقاله_ISI
#پروپوزال با هزینه استثنایی
#پایان نامه
#ترجمه تخصصی
#تحلیل آماری با انواع نرم افزارها
#معرفی مجلات معتبر
و هرآنچه که مربوط به #پژوهش علوم #انسانی است.
به ما بپیوندید
کانال پژوهش و روانشناسی:
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
@nedasahar66
#مقاله_ISI
#پروپوزال با هزینه استثنایی
#پایان نامه
#ترجمه تخصصی
#تحلیل آماری با انواع نرم افزارها
#معرفی مجلات معتبر
و هرآنچه که مربوط به #پژوهش علوم #انسانی است.
به ما بپیوندید
کانال پژوهش و روانشناسی:
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
@nedasahar66
💠💠💠💠💠
چگونه استرس به نسل(های) بعدی به ارث میرسد؟
سرنوشت ما فقط به «ژنتیک و محیط ما» بستگی ندارد، بلکه به «محیط والدین و حتی اجداد ما» هم بستگی دارد. استرس در پدر یا مادر میتواند اثر خود را بر فرزندان و حتی نوادگان نشان دهد. استرس در هر زمانی از زندگی مردان، حتی سالها پیش از پدر شدن، میتواند اثر خود را روی ساختار اپیژنتیکی اسپرمها گذاشته و باعث افزایش احتمال ابتلای فرزندان آنها به بیماریهای روانی مرتبط با استرس (از جمله PTSD و افسردگی) شود. اما در مورد مادران، این خطر عمدتاً به دوران بارداری محدود میشود. دلیل این تفاوت این است که تخمکهای بالغ از بدو تولد در بدن وجود دارند، اما اسپرمها مرتباً در طول زندگی از سلولهای بنیادی زایا ساخته میشوند، در نتیجه مستعد تغییرات اپیژنتیکی هستند. مقالهای در Biological Psychiatry خلاصهای از این مکانیسمها را بررسی کرده و سه عامل اپیژنتیکی اصلی در انتقال تجربه استرس به نسلهای بعد را 1- تغییرات در پروتئین هیستون 2- متیلاسیون DNA و 3- RNAهای اسپرم، بویژه microRNA دانسته است. یک نکته مهم در این مورد، زمان مواجهه با استرس در پدر است که حتی نقش تعیین کنندهای در مشخص کردن نسل بعدی متأثر از آن دارد؛ مثلاً گاهی نسل اول (یعنی فرزندان) از این اثرات مصون میمانند، اما نسل دوم (یعنی نوهها) تحت تأثیر آن قرار میگیرند.
♥تحول درون♥
دیر زمانی نیست که دریافته ام
وقتی از کسی رنجش و کینه ای به دل میگیرم، درحقیقت برده ی او میشوم؛
او افکارم را تحت کنترل خود میگیرد؛
اشتهایم را ازبین میبرد؛
آرامش ذهن و نیات خوبم را می رباید و لذت کار کردن را از من میگیرد؛
اعتقاداتم را ازبین میبرد و مانع از استجابت دعاهایم میگردد؛
او آزادی فکرم را میگیرد و هرکجا که میروم برایم مزاحمت ایجاد میکند؛
هیچ راهی برای فرار از او ندارم.
تازمانی که بیدارم، بامن است و وقتی که خوابیده ام، وارد رویاهایم میشود؛
وقتی مشغول رانندگی هستم یا وقتی در محل کار خود هستم، کنار م است؛
هرگز نمیتوانم احساس شادی و راحتی کنم...
او حتی بر روی تُنِ صدایم نیز تاثیر میگذارد؛
او مجبورم میکند تا به خاطر سوء هاضمه، سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم؛
او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من
می دزدد؛
بنابراین دریافته ام
اگر نمی خواهم یک برده باشم، در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم!
خود را در آیینه نگریستم
و دریافتم
ارزش من بیش از یک فکر نا آرام است .
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
چگونه استرس به نسل(های) بعدی به ارث میرسد؟
سرنوشت ما فقط به «ژنتیک و محیط ما» بستگی ندارد، بلکه به «محیط والدین و حتی اجداد ما» هم بستگی دارد. استرس در پدر یا مادر میتواند اثر خود را بر فرزندان و حتی نوادگان نشان دهد. استرس در هر زمانی از زندگی مردان، حتی سالها پیش از پدر شدن، میتواند اثر خود را روی ساختار اپیژنتیکی اسپرمها گذاشته و باعث افزایش احتمال ابتلای فرزندان آنها به بیماریهای روانی مرتبط با استرس (از جمله PTSD و افسردگی) شود. اما در مورد مادران، این خطر عمدتاً به دوران بارداری محدود میشود. دلیل این تفاوت این است که تخمکهای بالغ از بدو تولد در بدن وجود دارند، اما اسپرمها مرتباً در طول زندگی از سلولهای بنیادی زایا ساخته میشوند، در نتیجه مستعد تغییرات اپیژنتیکی هستند. مقالهای در Biological Psychiatry خلاصهای از این مکانیسمها را بررسی کرده و سه عامل اپیژنتیکی اصلی در انتقال تجربه استرس به نسلهای بعد را 1- تغییرات در پروتئین هیستون 2- متیلاسیون DNA و 3- RNAهای اسپرم، بویژه microRNA دانسته است. یک نکته مهم در این مورد، زمان مواجهه با استرس در پدر است که حتی نقش تعیین کنندهای در مشخص کردن نسل بعدی متأثر از آن دارد؛ مثلاً گاهی نسل اول (یعنی فرزندان) از این اثرات مصون میمانند، اما نسل دوم (یعنی نوهها) تحت تأثیر آن قرار میگیرند.
♥تحول درون♥
دیر زمانی نیست که دریافته ام
وقتی از کسی رنجش و کینه ای به دل میگیرم، درحقیقت برده ی او میشوم؛
او افکارم را تحت کنترل خود میگیرد؛
اشتهایم را ازبین میبرد؛
آرامش ذهن و نیات خوبم را می رباید و لذت کار کردن را از من میگیرد؛
اعتقاداتم را ازبین میبرد و مانع از استجابت دعاهایم میگردد؛
او آزادی فکرم را میگیرد و هرکجا که میروم برایم مزاحمت ایجاد میکند؛
هیچ راهی برای فرار از او ندارم.
تازمانی که بیدارم، بامن است و وقتی که خوابیده ام، وارد رویاهایم میشود؛
وقتی مشغول رانندگی هستم یا وقتی در محل کار خود هستم، کنار م است؛
هرگز نمیتوانم احساس شادی و راحتی کنم...
او حتی بر روی تُنِ صدایم نیز تاثیر میگذارد؛
او مجبورم میکند تا به خاطر سوء هاضمه، سَر دَرد و یا بی حالی دارو مصرف کنم؛
او لحظات شاد و فَرح بخش زندگی را از من
می دزدد؛
بنابراین دریافته ام
اگر نمی خواهم یک برده باشم، در دل نسبت به دیگران کینه و رنجشی نداشته باشم!
خود را در آیینه نگریستم
و دریافتم
ارزش من بیش از یک فکر نا آرام است .
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
💠💠💠💠💠
📚ضرورت خود مراقبتی مشاوران و رواندرمانگران💎
📚مشاوره و رواندرمانی حرفه هایی جذاب و در عین حال دشوار اند به طوری که بعضی از متخصصان آنها را در زمره حرفه ها و مشاغل سخت قلمداد می کنند.علت دشواری آنان هم به پیچیدگی های بعد روانشناختی و مسایل مراجعان و درگیری خواه و نا خواه مشاوران و رواندرمانگران با درد ها و رنج های هیجانی و اجتماعی آنان و نیز اختصاص انرژی روانی و جسمانی زیادی از طرف مشاور و درمانگر برای انجام درمان و مشاوره اثربخش مربوط می شود.دشواری حرفه مشاوره و رواندرمانی نشانگر ضرورت خودمراقبتی مشاوران و رواندرمانگران است. غفلت از خود مراقبتی می تواند موجب آسیب رسانی به خود و مراجعان گردد. عدم خود مراقبتی،موجبات کاهش اشتیاق و انعطاف پذیری و افزایش درماندگی و فرسودگی را فراهم آورد.پاپ و واسکوئز (2006،ترجمه زهراکار و همکاران،1391) پیامدهای غفلت از خود مراقبتی را عبارت می دانند از:
- بی احترامی به مراجعان
- بی احترامی به حرفه
- افزایش اشتباهات
- فقدان انرژی
- ابتلا به ترس و اضطراب
- استفاده از شغل به عنوان عامل جلوگیری از غم،درد،و نارضایتی
- کاهش علاقه
همانطور که واضح است از مجموع پیامدهای ذکر شده در بالا می توان نتیجه گرفت که عدم خود مراقبتی مشاوران و رواندرمانگران به شدت ارائه خدمات روانشناختی آنها را تحت تاثیر منفی قرار داده و باعث تحلیل جسمانی و روانشناختی خویش می گردد. خود مراقبتی برای مشاوران و درمانگران، فقط حفاظت و مراقبت از خود نیست بلکه حفاظت و مراقبت از مراجعان و گام برداشتن در مسیر زیبای ارتقای رفاه و آسایش مراجعان و تعهد به آنها و نیز رعایت اخلاق حرفه ای است.فراهم نکردن گرانباری کاری،مدیریت زمان،اختصاص اوقاتی به تفریح،نرمش و ورزش منظم،و نیز آرمیدگی ذهنی و جسمانی می تواند جزء بهترین راهبردهای خود مراقبتی تلقی گردد.همچنین داشتن ارتباط با دیگران،ایجاد تنوع کاری،تمرین های روحی و معنوی،ایجاد شبکه حمایتی،و شرکت در امور خیریه می تواند نقش مهمی را در این خصوص ایفا کنند.متاسفانه بعضی از همکاران روانشناس یا مشاور به دلیل در اولویت اول قرار دادن کسب درآمد ،خود را درگیر گرانباری کاری و فرسودگی کرده و از مسیر مراقبت از خود که زمینه ساز مراقبت از مراجعان است دور می سازند.یادمان باشد در بهترین حالت و در صورت آمادگی روانشناختی و جسمانی بهینه و نیز با توجه به تفاوتهای فردی، تعداد جلسات مشاوره ،3 تا 6 جلسه در روز است و افزودن بر این تعداد شاید عایدات مادی بیشتری برای ما فراهم سازد ولی ما را از توجه کامل به رفاه،رشد و ترمیم مراجعان که همانا هدف اصلی ما و حرفه ماست ،باز می دارد(دکتر کیانوش زهراکار/خردادماه هزار و سیصد و نود و پنج).
✅برای مطالعه بیشتر به منبع زیر مراجعه کنید.
📚منبع:پاپ،کنت و واسکوئز،ملبا (1391).اخلاق در مشاوره و رواندرمانی(راهنمایی عملی برای مشاوران و رواندرمانگران)
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
📚ضرورت خود مراقبتی مشاوران و رواندرمانگران💎
📚مشاوره و رواندرمانی حرفه هایی جذاب و در عین حال دشوار اند به طوری که بعضی از متخصصان آنها را در زمره حرفه ها و مشاغل سخت قلمداد می کنند.علت دشواری آنان هم به پیچیدگی های بعد روانشناختی و مسایل مراجعان و درگیری خواه و نا خواه مشاوران و رواندرمانگران با درد ها و رنج های هیجانی و اجتماعی آنان و نیز اختصاص انرژی روانی و جسمانی زیادی از طرف مشاور و درمانگر برای انجام درمان و مشاوره اثربخش مربوط می شود.دشواری حرفه مشاوره و رواندرمانی نشانگر ضرورت خودمراقبتی مشاوران و رواندرمانگران است. غفلت از خود مراقبتی می تواند موجب آسیب رسانی به خود و مراجعان گردد. عدم خود مراقبتی،موجبات کاهش اشتیاق و انعطاف پذیری و افزایش درماندگی و فرسودگی را فراهم آورد.پاپ و واسکوئز (2006،ترجمه زهراکار و همکاران،1391) پیامدهای غفلت از خود مراقبتی را عبارت می دانند از:
- بی احترامی به مراجعان
- بی احترامی به حرفه
- افزایش اشتباهات
- فقدان انرژی
- ابتلا به ترس و اضطراب
- استفاده از شغل به عنوان عامل جلوگیری از غم،درد،و نارضایتی
- کاهش علاقه
همانطور که واضح است از مجموع پیامدهای ذکر شده در بالا می توان نتیجه گرفت که عدم خود مراقبتی مشاوران و رواندرمانگران به شدت ارائه خدمات روانشناختی آنها را تحت تاثیر منفی قرار داده و باعث تحلیل جسمانی و روانشناختی خویش می گردد. خود مراقبتی برای مشاوران و درمانگران، فقط حفاظت و مراقبت از خود نیست بلکه حفاظت و مراقبت از مراجعان و گام برداشتن در مسیر زیبای ارتقای رفاه و آسایش مراجعان و تعهد به آنها و نیز رعایت اخلاق حرفه ای است.فراهم نکردن گرانباری کاری،مدیریت زمان،اختصاص اوقاتی به تفریح،نرمش و ورزش منظم،و نیز آرمیدگی ذهنی و جسمانی می تواند جزء بهترین راهبردهای خود مراقبتی تلقی گردد.همچنین داشتن ارتباط با دیگران،ایجاد تنوع کاری،تمرین های روحی و معنوی،ایجاد شبکه حمایتی،و شرکت در امور خیریه می تواند نقش مهمی را در این خصوص ایفا کنند.متاسفانه بعضی از همکاران روانشناس یا مشاور به دلیل در اولویت اول قرار دادن کسب درآمد ،خود را درگیر گرانباری کاری و فرسودگی کرده و از مسیر مراقبت از خود که زمینه ساز مراقبت از مراجعان است دور می سازند.یادمان باشد در بهترین حالت و در صورت آمادگی روانشناختی و جسمانی بهینه و نیز با توجه به تفاوتهای فردی، تعداد جلسات مشاوره ،3 تا 6 جلسه در روز است و افزودن بر این تعداد شاید عایدات مادی بیشتری برای ما فراهم سازد ولی ما را از توجه کامل به رفاه،رشد و ترمیم مراجعان که همانا هدف اصلی ما و حرفه ماست ،باز می دارد(دکتر کیانوش زهراکار/خردادماه هزار و سیصد و نود و پنج).
✅برای مطالعه بیشتر به منبع زیر مراجعه کنید.
📚منبع:پاپ،کنت و واسکوئز،ملبا (1391).اخلاق در مشاوره و رواندرمانی(راهنمایی عملی برای مشاوران و رواندرمانگران)
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
💠💠💠💠💠
🔺آگورافوبيا ( ترس از مكانهاى باز)
🔹حدود بيست درصد افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگي، آگورافوبيا نيز دارند.
🔹افراد مبتلا به آگورافوبيا(agoraphobia) هميشه مي ترسند، كه مبادا در جايي گير بيافتند و در صورت نياز فوري نتوانند به موقع كمك دريافت كنند.
🔹مي ترسند در جايي يا در مكاني دچار حمله ي وحشتزدگي بشوند و كسي نتواند به آنها كمك كند يا خودشان نتوانند از آن فرار كنند.
🔹افراد مبتلا به آگورافوبيا از ترس به مراكز خريد نمي روند، از مكان هاي پر ازدحام دوري مي كنند، و تلاش مي كنند در جايي قرار نگيرند كه در صورت بروز اضطراب، فرار از آنجا دشوار باشد. آنها ممكن است خانه نشين شوند.
🔵 ملاکهای تشخیصی آگورافوبیا
❄️معيار A:
ترس یا اضطراب محسوس در مورد دو یا تعداد بیشتری) از پنج موقعیت زیر:
١.💭 استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی (مثل اتومبیلها اتوبوسها، قطارها، کشتیها، هواپیماها)
٢.💭 بودن در مکانهای باز ( مثل پارکینگهای بی سقف، بازارها، پلها)
٣.💭 بودن در مکانهای بسته (مثل فروشگاهها، تئاترها، سینماها)
٤.💭 ایستادن در صف یا بودن در جمعیت
٥.💭 تنها بیرون از خانه بودن
❄️معيار B:
فرد به علت اینکه فکر میکند در صورت وقوع نشانه های شبه وحشتزدگی یا نشانه های ناتوان کننده یا خجالت آور دیگر (مثل ترس از زمین خوردن در سالخوردگان؛ ترس از بی اختیاری ادرار یا مدفوع) گریختن ممکن است دشوار باشد یا امکان کمک ممکن است وجود نداشته باشد، از این موقعیتها می ترسد یا اجتناب میکند.
❄️معيار C:
موقعیتهای آگورافوبیک تقریبا همیشه ترس یا اضطراب را تحریک می کنند.
❄️معيار D:
از موقعیت های آگورافوبیک به طور فعال اجتناب می شود، در این موقعیت ها به حضور یک همراه نیاز دارند،يا با ترس یا اضطراب شدید تحمل می شوند.
❄️معيار E:
ترس یا اضطراب با خطر واقعی که توسط موقعیتهای آگورافوبیای ایجاد میشوند و با مرقعیت اجتماعی - فرهنگی، متناسب نیست.
❄️معيار F:
ترس، اضطراب، یا اجتناب مداوم است، معمولا به مدت ۶ ماه یا بیشتر ادامه مییابد.
❄️معيار G:
ترس، اضطراب ، یا اجتناب ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا زمینه های مهم دیگر اختلال ایجاد می کند.
❄️معيار H:
اگر بیماری جسمانی دیگر (مثل بیماری روده ملتهب، بیماری پارکینسون) وجود داشته باشد، ترس، اضطراب، یا اجتناب آشکارا بیش از حد است.
❄️معيار I:
ترس، اضطراب، یا اجتناب با نشانه های اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود - برای مثال، نشانه ها به فوبی خاص، از نوع موقعیتی، محدود نمی شوند: فقط موقعیتهای اجتماعی (همچون در اختلال اضطراب اجتماعی )، نقایصی یا عیب هایی در ظاهر جسمانی (همچون در اختلال بدشکلی بدن)، یادآورهای وقایع آسیب زا (همچون در اختلال استرس پس از آسیب) یا ترس از جدایی (همچون در اختلال اضطراب جدایی) را شامل نمی شوند.
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
🔺آگورافوبيا ( ترس از مكانهاى باز)
🔹حدود بيست درصد افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگي، آگورافوبيا نيز دارند.
🔹افراد مبتلا به آگورافوبيا(agoraphobia) هميشه مي ترسند، كه مبادا در جايي گير بيافتند و در صورت نياز فوري نتوانند به موقع كمك دريافت كنند.
🔹مي ترسند در جايي يا در مكاني دچار حمله ي وحشتزدگي بشوند و كسي نتواند به آنها كمك كند يا خودشان نتوانند از آن فرار كنند.
🔹افراد مبتلا به آگورافوبيا از ترس به مراكز خريد نمي روند، از مكان هاي پر ازدحام دوري مي كنند، و تلاش مي كنند در جايي قرار نگيرند كه در صورت بروز اضطراب، فرار از آنجا دشوار باشد. آنها ممكن است خانه نشين شوند.
🔵 ملاکهای تشخیصی آگورافوبیا
❄️معيار A:
ترس یا اضطراب محسوس در مورد دو یا تعداد بیشتری) از پنج موقعیت زیر:
١.💭 استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی (مثل اتومبیلها اتوبوسها، قطارها، کشتیها، هواپیماها)
٢.💭 بودن در مکانهای باز ( مثل پارکینگهای بی سقف، بازارها، پلها)
٣.💭 بودن در مکانهای بسته (مثل فروشگاهها، تئاترها، سینماها)
٤.💭 ایستادن در صف یا بودن در جمعیت
٥.💭 تنها بیرون از خانه بودن
❄️معيار B:
فرد به علت اینکه فکر میکند در صورت وقوع نشانه های شبه وحشتزدگی یا نشانه های ناتوان کننده یا خجالت آور دیگر (مثل ترس از زمین خوردن در سالخوردگان؛ ترس از بی اختیاری ادرار یا مدفوع) گریختن ممکن است دشوار باشد یا امکان کمک ممکن است وجود نداشته باشد، از این موقعیتها می ترسد یا اجتناب میکند.
❄️معيار C:
موقعیتهای آگورافوبیک تقریبا همیشه ترس یا اضطراب را تحریک می کنند.
❄️معيار D:
از موقعیت های آگورافوبیک به طور فعال اجتناب می شود، در این موقعیت ها به حضور یک همراه نیاز دارند،يا با ترس یا اضطراب شدید تحمل می شوند.
❄️معيار E:
ترس یا اضطراب با خطر واقعی که توسط موقعیتهای آگورافوبیای ایجاد میشوند و با مرقعیت اجتماعی - فرهنگی، متناسب نیست.
❄️معيار F:
ترس، اضطراب، یا اجتناب مداوم است، معمولا به مدت ۶ ماه یا بیشتر ادامه مییابد.
❄️معيار G:
ترس، اضطراب ، یا اجتناب ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا زمینه های مهم دیگر اختلال ایجاد می کند.
❄️معيار H:
اگر بیماری جسمانی دیگر (مثل بیماری روده ملتهب، بیماری پارکینسون) وجود داشته باشد، ترس، اضطراب، یا اجتناب آشکارا بیش از حد است.
❄️معيار I:
ترس، اضطراب، یا اجتناب با نشانه های اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود - برای مثال، نشانه ها به فوبی خاص، از نوع موقعیتی، محدود نمی شوند: فقط موقعیتهای اجتماعی (همچون در اختلال اضطراب اجتماعی )، نقایصی یا عیب هایی در ظاهر جسمانی (همچون در اختلال بدشکلی بدن)، یادآورهای وقایع آسیب زا (همچون در اختلال استرس پس از آسیب) یا ترس از جدایی (همچون در اختلال اضطراب جدایی) را شامل نمی شوند.
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
Forwarded from پژوهش و روانشناسی
با سلام خدمت اعضای کانال پژوهش و روانشناسی
به یک تایپیست حرفه ای خانم در شهر تهران جهت همکاری نیازمندیم. در صورت تمایل به آیدی زیر پیام دهید:
@psy68
به یک تایپیست حرفه ای خانم در شهر تهران جهت همکاری نیازمندیم. در صورت تمایل به آیدی زیر پیام دهید:
@psy68
💠💠💠💠💠
🔰تحلیل مقاله: اهمیت نیمکره راست مغز در رواندرمانی
🌟🌟🌟
چرا نیمکره راست در رواندرمانی غالب است؟
نیمکره راست با حافظه نهان، ناهشیار، درک کلی از خود، نشانه های غیر کلامی و هیجانات مرتبط است. پژوهش های متعدد آلن شور بر روی عصب شناسی مغز نشان داد که درمان واقعی و اصیل،با فعالیت این نیمکره و آزاد شدن انرژی در آن است. به صورت کلاسیک نیمکره چپ مغز با کنترل، اعمال ارادی و هوش کلامی ارتباط دارد ولی این نیمکره انرژی خود را از نیمکره راست می گیرد. اگر نیمکره راست غیر فعال شود به مرور توانایی های کلامی و ارادی نیز به مشکل می خورد. این نکته نشان می دهد اطلاعات برای پردازش نیازمند انرژی هستند و این انرژی از هیجانات و نشانه های غیر کلامی و ناهشیار تامین می شود. بنابراین کسی که دارای اختلالات روانی است نه در نحوه کنترل یا توانایی های کلامی و برنامه ریزی خویش بلکه در نحوه لمس و تجربه هیجانات خویش مشکل دارد و تنظیم ناسالم هیجانی وی نشانه ای از مشکل عمیق در شناخت و لمس هیجانات است. بنابراین درمانی ماندگار و اصیل نه دادن کنترل و آموزش مکانیسم های مقابله ای و دادن تکالیف خاص بلکه برقراری یک رابطه هیجان مدار با بیمار و زنده کردن هیجانات مسدود شده در وی و آموزش بازداری زدایی یا برداشتن کنترل های ناسالم وی بر روی هیجانات خویش است. این روند در درمانهای هیجان مدار مانند ISTDP به خوبی رخ می دهد. وارسی هیجانات بیمار نسبت به درمانگر و اجازه دادن به پردازش آنها کلید اصلی برقراری پل ارتباطی بین روابط بیمار در جلسه درمان با روابط او در زندگی حال و گذشته است که سبب می شود درمان به صورت ناهشیار با شفا و بهبودی در روابط بیرون از جلسه درمانی همراه شود.
برگرفته از :
The Right Brain Is Dominant in Psychotherapy
Allan N. Schore (2014
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
🔰تحلیل مقاله: اهمیت نیمکره راست مغز در رواندرمانی
🌟🌟🌟
چرا نیمکره راست در رواندرمانی غالب است؟
نیمکره راست با حافظه نهان، ناهشیار، درک کلی از خود، نشانه های غیر کلامی و هیجانات مرتبط است. پژوهش های متعدد آلن شور بر روی عصب شناسی مغز نشان داد که درمان واقعی و اصیل،با فعالیت این نیمکره و آزاد شدن انرژی در آن است. به صورت کلاسیک نیمکره چپ مغز با کنترل، اعمال ارادی و هوش کلامی ارتباط دارد ولی این نیمکره انرژی خود را از نیمکره راست می گیرد. اگر نیمکره راست غیر فعال شود به مرور توانایی های کلامی و ارادی نیز به مشکل می خورد. این نکته نشان می دهد اطلاعات برای پردازش نیازمند انرژی هستند و این انرژی از هیجانات و نشانه های غیر کلامی و ناهشیار تامین می شود. بنابراین کسی که دارای اختلالات روانی است نه در نحوه کنترل یا توانایی های کلامی و برنامه ریزی خویش بلکه در نحوه لمس و تجربه هیجانات خویش مشکل دارد و تنظیم ناسالم هیجانی وی نشانه ای از مشکل عمیق در شناخت و لمس هیجانات است. بنابراین درمانی ماندگار و اصیل نه دادن کنترل و آموزش مکانیسم های مقابله ای و دادن تکالیف خاص بلکه برقراری یک رابطه هیجان مدار با بیمار و زنده کردن هیجانات مسدود شده در وی و آموزش بازداری زدایی یا برداشتن کنترل های ناسالم وی بر روی هیجانات خویش است. این روند در درمانهای هیجان مدار مانند ISTDP به خوبی رخ می دهد. وارسی هیجانات بیمار نسبت به درمانگر و اجازه دادن به پردازش آنها کلید اصلی برقراری پل ارتباطی بین روابط بیمار در جلسه درمان با روابط او در زندگی حال و گذشته است که سبب می شود درمان به صورت ناهشیار با شفا و بهبودی در روابط بیرون از جلسه درمانی همراه شود.
برگرفته از :
The Right Brain Is Dominant in Psychotherapy
Allan N. Schore (2014
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAADw78xnczLRv0LmNQA
Longman Dictionary of Contemporary English.apk
24.3 MB
✅دیکشنری لانگمن(اندروید)👆
💠 یه دیکشنری عالی که واسه نگارش مقالات isi و پارافریز میتونه خیلی کمک کننده باشه
@p_reaserch
💠 یه دیکشنری عالی که واسه نگارش مقالات isi و پارافریز میتونه خیلی کمک کننده باشه
@p_reaserch