Telegram Web Link
🅱تغییر در باور و اندیشه، نخستین قدم در تغییر رفتار است.

اگر باور کنی که هر تغییری میتواند بر تو آسیب وارد کند، در مقابل آن تغییر مقاومت خواهی کرد.


اما اگر باور کنی که تغییر زمینه و مقدمه موفقیت است، به استقبال آن تغییر خواهی رفت.

و به یاد داشته باش که سریعترین راه برای ایجاد تغییر، ''خندیدن'' به حماقت گذشته است.

📕 کتاب:چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد
✍🏻 اثر:
#اسپنسر_جانسون



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱 رهبران، شهودي هستند


در يك رهبري عالي، مشكلات هرگز نمي‌توانند تبديل به يك غول رعب‌آور شوند، چون در همان مراحل اوليه شناخته شده و از بين مي‌روند. رهبران برجسته معمولاً‌ به ترتيب زير مشكلي را مورد شناسايي قرار مي‌دهند:

🚩 قبل از اين كه آن را ببيند،‌ حسش مي‌كنند (حس ششم)

🚩 به دنبال آن‌ مي‌گردند و در موردش مي‌پرسند (كنجكاوي)

🚩 اطلاعات مربوط به آن را جمع‌آوري مي‌كنند (رسيدگي)

🚩 احساسات و يافته‌هاي خود را با معدودي از همكاران قابل اعتماد در ميان مي گذارند (ارتباط)

🚩 مشكل را تعريف مي‌كنند (به روي كاغذ آوردن)

🚩 منابع را كنترل مي‌كنند (ارزيابي)

🚩 تصميم مي‌گيرند (رهبري)

رهبران برجسته كمتر غافلگير مي‌شوند. چون مي‌دانند مشكلي كه گريبان آنها را گرفته، سخت‌ترين مشكل روي كره زمين نيست، فقط آنها آمدنش را نديده‌اند. به همين دليل، هميشه مراقب نشانه‌هايي كه خبر از بروز توفان را مي‌دهد، هستند.

منبع:به سوی طلا


📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱عواملی که موجب انگیزه کارکردن در افراد می‌شود



گروهی از افراد شاغل که از شروع هفته شاکی هستند معمولا در حرفه‌ای فعالیت دارند که با احساس امنیت و آزادی همراه است اما متاسفانه از انجام کار خود لذت نمی‌برند. عده‌ای هم با آغاز هفته، به شدت از هجوم یک هفته پر مشغله وحشت دارند و از تعطیلات پایان هفته هم لذت نمی‌برند و شرایط را برای خود و اطرافیان بدتر می‌کنند.

بهتر است کاری را که موجب احساس ناخوشایندی در شما می‌شود انجام ندهید. فرصت‌های فراوانی در زندگی وجود دارد، سعی کنید با تشخیص انگیزه‌های درست، فرصت‌های مناسبی را برای آینده رقم بزنید.

1️⃣ پول :
در ابتدا، اصلی‌ترین عامل انگیزشی ارزشمند که موجب تلاش بسیار افراد می‌شود، کسب درآمد است. پول، ابزاری است که تمام انسان‌ها برای بقا به آن نیاز دارند و کسب درآمد موجب احساس غرور و بزرگی، موفقیت و دستاوردها می‌شود. اما تنها انگیزه‌ای نیست که موجب کار بسیار و احساس رضایت و خوشحالی افراد می‌شود.

2️⃣ هدف :
زمانی که هدفمند هستید مسیر مشخص‌تری دارید و درباره زندگی و تصمیمات پیش‌روی، بیشتر احساس اطمینان خاطر می‌کنید. هنگامی که در موقعیت‌ها یا شرایط ناپایدار قرار می‌گیرید که موجب عدم اطمینان شما می‌شود، داشتن هدف به پیشرفت و دستیابی به اهداف والاتر کمک بسیاری می‌کند.

3️⃣ ایجاد تغییرات:
افراد شاغل بیشتر اوقات خود را در محل کار می‌گذرانند؛ بنابراین بهتر است با استفاده از راهکارهایی، معنای جدیدتری به حرفه خود ببخشند. مهم‌ترین دستاورد در این زمینه، انتخاب روش‌هایی برای ایجاد تغییرات و تاثیرات در زندگی شخصی و دیگران است. زمانی که متوجه تغییرات ناشی از انجام کارها، می‌شوید نسبت به شغل و هدف خود احساس خوشایندتری خواهید داشت.

4️⃣ مسوولیت: 
با اینکه قبول مسوولیت با استرس همراه است اما از طرفی بیکاری، استرس بیشتری به افراد وارد می‌کند. زمانی که مسوولیت و وظیفه‌ای به عهده ندارید، حل مشکلات مالی تا حدودی غیر‌ممکن به‌نظر می‌رسد اما در صورت داشتن شغل ثابت تا حدودی مطمئن هستید که از عهده حل مشکلات بر می‌آیید. مسوولیت‌پذیری منجر به احساس تعادل، موفقیت، انگیزه و اعتماد به نفس در افراد می‌شود.

5️⃣ چالش:
زمانی که به‌طور مناسب درگیر چالش‌ها می‌شوید انگیزه زیادتری پیدا می‌کنید. به هنگام درگیری با چالش‌های صحیح، طبیعی است برای دستیابی به فرصت‌ها، با تلاش مضاعف موانعی را که در سر راه قرار گرفته پشت سر می‌گذارید و در پایان هر روز از موفقیت‌ها، احساس رضایت خواهید کرد.

6️⃣ جامعه:
محیط کار، صرف‌نظر از فراهم کردن شرایطی برای فعالیت افراد، موقعیت را برای ارتباط با دیگران میسر می‌کند. موفقیت، هرگز یک کار انفرادی نیست. ارتباط به‌صورت انفرادی یا گروهی، شما را در روابط معناداری قرار می‌دهد همچنین می‌توانید به اهداف رضایت‌بخش متقابلی برسید که برای آنها تلاش کرده‌اید.

7️⃣ تایید: 
مورد تایید قرار گرفتن از مهم‌ترین عوامل انگیزشی به شمار می‌رود، همه اشخاص نیاز دارند پس از انجام وظایف، مورد تایید یا رد دیگران قرار بگیرند. محل کار، محیط مناسبی است برای ایجاد انگیزه عمیق در افراد. تایید به اشکال متفاوتی نظیر تعریف و تمجید، ترفیع، ترقی، پاداش یا حمایت و حتی تشویق دیده می‌شود.

8️⃣ وظیفه:
تعهد به انجام کارها و کسب موفقیت انگیزه مهمی در زندگی به شمار می‌رود که برای پیشرفت هر شخصیت مقتدری لازم است. شغل این فرصت را به افراد می‌دهد که نقشی مفید و مطابق با هنجارهای جامعه داشته باشند. زمانی که در زندگی تحت‌تاثیر ارزش‌های تاثیرگذار قرار می‌گیرید، فرصت ارتقا و متمایز کردن شخصیت خود را خواهید داشت.

منبع: Entrepreneur



📍 @organizationb
🅱 چه مسائلی را نزد همکاران خود بازگو نکنیم؟


۱) اگر شغلتان را دوست ندارید، راجع به این موضوع با کسی صحبت نکنید. می‌توانید پنهانی به دنبال کار جدید بگردید، اما به همکارانتان نگویید که از شغلتان ناراضی هستید.

۲) اگر مدیر یا مدیرانتان را دوست ندارید، احساستان را به همکارانتان نگویید. اگر بگویید، ممکن است ناخواسته رازتان را فاش کنند و شما را به دردسر بیندازند.

۳) اگر به دنبال شغل جدید هستید، درباره‌اش با کسی صحبت نکنید. وقتی شغلی به شما پیشنهاد شد و آن را پذیرفتید، آن وقت می‌توانید همکارانتان را در جریان بگذارید.

۴) درباره وضعیت مالی، درآمد و هزینه‌هایتان چیزی به همکارانتان نگویید، حتی اگر آنها شما را در جریان مسائل مالی‌شان قرار می‌دهند.
اگر شرایط مالی خوبی داشته باشید، ممکن است حس حسادت آنها را بر انگیزید. اگر از نظر مالی در مضیقه باشید، سوژه گفت‌وگوهایشان می‌شوید. مردم وقتی ناراضی یا بیکارند، دوست دارند پشت سر دیگران بدگویی کنند. بهانه به دست آنها ندهید.

5) اگر احساس می‌کنید شغلتان در حد و اندازه شما نیست، درباره این موضوع به همکارانتان چیزی نگویید. اگر به آنها بگویید: «برای ماندن در این سازمان، لازم نیست باهوش یا باسواد باشید»، مطمئنا احساس خوبی نخواهند داشت.

۶) اگر برنامه‌ریزی کرده‌اید در آینده دور، از شغلتان استعفا دهید، رازتان را به کسی نگویید. اگر همکارانتان را در جریان برنامه‌های جاه‌طلبانه‌تان قرار دهید، از اینکه هیچ برنامه‌ای ندارند و خودشان را به این سازمان محدود کرده‌اند، احساس بدی پیدا خواهند کرد.

۷) اگر به یکی از همکارانتان علاقه پیدا کرده‌اید و تصمیم به ازدواج دارید، مادامی که رسما از او درخواست نکرده‌اید، کسی را در جریان قرار ندهید. زمانی که رابطه شکل گرفت و جدی شد، ابتدا مدیر سازمان را در جریان بگذارید. او باید این خبر را از شما بشنود، نه از همکارانتان.

۸) اگر موسسات کاریابی دائما با شما تماس می‌گیرند، لزومی ندارد این موضوع را در سازمان جار بزنید. اگر همکارانتان به اندازه شما پیشنهاد شغلی دریافت نکنند، ممکن است نسبت به شما حسادت بورزند و حسادت، روحیه تیم را تضعیف می‌کند.

۹) اگر قوانین سازمان را زیر پا گذاشته‌اید (مثلا مرخصی استعلاجی گرفته اید در حالی که بیمار نبودید)، این موضوع را به کسی نگویید. اگر رازتان را فاش کنید، عواقب آن دامن خودتان را خواهد گرفت.

۱۰) اگر قصد دارید به واحد دیگری منتقل شوید، این موضوع را به همکارانتان نگویید. ممکن است یکی از آنها نزد مدیریت برود و بگوید: «حدس بزن چه کسی بدون اطلاع تو تصمیم گرفته انتقالی بگیرد؟»

هرچه محیط سازمان سالم‌تر باشد، حتی اگر ناخواسته حرفی از دهان تان بپرد، نگران نمی‌شوید که مبادا رازتان به گوش دیگران برسد. اما اگر محیط سازمان ناسالم باشد، مجبور می‌شوید مراقب تک تک کلماتی که از دهانتان خارج می‌شود باشید. اگر محیط کار بقدری بد است که به جز آب و هوا، نمی‌توان با خیال راحت درباره موضوع دیگری صحبت کرد، این یک زنگ خطر است.
نویسنده: Liz Ryan



📍 @organizationb
🅱چگونه به جایگاه یک مدیر ارتقاء یابیم؟



آیا آماده جهش از نقش یک کارمند شرکت به نقش یک مدیر هستید؟ نشریه معتبر هاروارد بیزنس‌ری‌ویو چند راه را معرفی کرده است که به خودتان و همکارانتان نشان می‌دهد آماده این خیزش هستید.

در مورد مسایلی که طرفدار آن‌ها هستید، شفاف باشید. به عبارت دیگر، برند مدیریت خود را شناسایی کنید. از خود بپرسید: کدام سه ارزش برای شما به عنوان یک مدیر و همکار مهم است؟ چگونه آنها را در حرفه خود زندگی کرده‌اید؟ چرا آنها برای رسیدن به موفقیت مهم هستند؟ چگونه فلسفه مدیریت خود را در یک مصاحبه یا برای یک فرد جوان‌تر توصیف می‌کنید؟

مهارت‌های خود در تصمیم‌گیری را تقویت کنید. همانطور که از نردبان ترقی بالا می‌روید، مشکلاتی که با آن مواجه می‌شوید سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌شوند و شما نسبت به تصمیمات خود پاسخگوتر خواهید بود. برای تبدیل شدن به یک تصمیم‌گیر ارشد، تمرین کنید که به دنبال نظرات تیم خود باشید، با خود و دیگران به طرز بی‌رحمانه‌ای صادق باشید (حتی وقتی حقیقت سخت است)، و دائماً فرضیات خود را به چالش بکشید.

خودآگاهی ایجاد کنید. به عنوان یک مدیر، هر چیزی که می‌گویید و انجام می‌دهید، تأثیر زیادی دارد. افراد شما را از نزدیک بررسی می‌کنند و  هر ژست و نظری که ارایه می‌کنید را تفسیر می‌کنند. بنابراین، احساسات خود را کنترل کنید. چون شما ترجیح می‌دهید افراد روی کار خود تمرکز کنند نه اینکه برای تشخیص حالت روحی شما انرژی صرف کنند.



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱چطور جمع را با تصمیماتمان همراه کنیم؟






📍 @organizationb
🅱رفتارهایی که کارمندان را در شغل جدیدشان به موفقیت می رساند



🔸بعد از ارسال تقاضای شغلی، مصاحبه‌ی کاری و توافق بر سر حقوق، اکنون می توانید با خیال آسوده کمی به خود استراحت دهید. البته این بدترین تصمیمی است که می توان گرفت.

🔸در روزهای نخست کاری، باید بتوانید توانایی‌های خود را به مدیران ثابت کنید.
روزهای نخست کاری را به سه دوره هفته اول، ماه اول و 90 روز اول تقسیم کنید تا بتوانید خود را به عنوان کارمندی حرفه‌ای بشناسانید.

◀️ هفته اول کاری

▪️اولویت‌های تیمتان را مشخص کنید
احتمالاً هفته‌ی اول کاری برایتان سبک‌تر خواهد بود و فرصت بسیار خوبی است تا با محیط کار و وظایف خود آشنا شوید. در هر صورت نزد مدیرتان بروید و درباره اولویت‌ها و مشکلات تیم تان صحبت کنید.

▪️نقشه ساختار سازمان را مطالعه کنید
احتمالاً همان روز اول، نقشه ساختار سازمان را به شما می دهند اما اگر هم ندهند، با پرس و جو درباره ساختار سازمان می توانید این نقشه را طراحی کنید. باید بدانید واحد شما با چه واحدهای دیگری ارتباط دارد. این کار به شما کمک می کند نقشه راهتان را تعیین کنید.

▪️یک روز کامل را در دفتر کار سپری کنید
اگر یک روز طولانی در دفتر کار بمانید، در می یابید اوج کارتان چه زمانی است و چه ساعتی می توانید مفیدتر باشید.


▪️با همکارانتان ملاقات کنید
شما بارها با همکارانتان ملاقات می کنید، اما هفته‌ی اول بسیار اهمیت دارد. خودتان را به همکاران معرفی کنید و نام و مسئولیتشان را بپرسید.

▪️با مدیر تعامل برقرار کنید
در پایان هفته نخست، پیش مدیرتان بروید و او را در جریان پیشرفت کاری خود بگذارید. این فرصت مناسبی است تا نظر مدیر را درباره خودتان بدانید و عملکرد بهتری از خود نشان دهید.


◀️ 30 روز نخست کاری

▪️با همکاران ملاقات کنید
بسیار مهم است با همکاران خود صحبت کنید. بهتر است نام افرادی را که ملاقات کردید، یادداشت کنید زیرا ممکن است آن‌ها را فراموش کنید.

▪️بپرسید، گوش دهید و خوب ببینید
ماه نخست، بهترین زمان برای یادگیری است. باید به رفتار، عملکرد و توصیه همکاران و مدیرتان توجه کنید. اگر شرایط دلخواهتان نیست، انتقاد نکنید؛  شاید دلیل موجهی باشد که شما از آن بی‌اطلاع بوده‌اید. در ماه نخست می توانید پیشنهاد دهید اما بهتر است به دنبال یادگیری و فهم عمیق‌تر باشید.

▪️به نیازهای شرکت توجه کنید
بهتر است در ماه نخست، به دنبال شناخت اولویت‌ها و نیازمندی‌ها باشید. برای مثال، اگر شرکت به مسئول کنترل پروژه نیاز دارد، کار با نرم افزار آن را فرا بگیرید.

▪️درباره مشکلات تیم کاری‌تان بنویسید
به اطرافتان توجه کنید و با دقت مشکلات تیم را پیدا کنید. ابتدا باید فهم دقیقی از وضع موجود داشته باشید تا پس از آن بتوانید پیشنهادی ارائه دهید.

▪️تغذیه سالم داشته باشید و به میزان کافی استراحت کنید
سلامت جسمی و مقاومت بدن شما که به نوشیدن آب کافی، تغذیه سالم و استراحت کافی وابسته است، روی عملکرد شما تأثیر می گذارد.


◀️ 90 روز نخست

▪️با افراد خبره در ارتباط باشید

بعد از چند هفته کار حتماً با افراد خبره و ماهر در محل کار آشنا شده‌اید. ارتباط تان را با این افراد حفظ کنید تا بتوانید به موفقیت برسید.

▪️انتظارات مشخصی داشته باشید
ارتباط خود را با مدیرتان حفظ کنید و اهداف و انتظاراتتان را مشخص کنید. باید به مدیرتان اثبات کنید اهدافتان در راستای منافع شرکت است و به وظایف روزانه‌تان آسیبی وارد نمی کند.

▪️برخی وظایف محول نشده را به عهده بگیرید
در تمام کسب و کار ها وظایف نانوشته‌ای وجود دارد که می توانید آن‌ها را به عهده بگیرید؛ مثلاً گاهی می توانید برای محل کار خوراکی تهیه کنید.

▪️هر روز همانند روز مصاحبه شغلی‌تان باشید
روز مصاحبه را به یاد دارید که چقدر مشتاق و متمرکز بودید. باید فکر کنید هر وظیفه‌ای که به شما محول می شود، بخشی از مصاحبه شغلی شماست.


▪️با همکاران قدیمی خود ارتباط برقرار کنید
هر از چند گاهی وقت بگذارید و با همکاران قدیمی خود دیدن کنید. توصیه می کنم گاهی برای مدیران و همکاران سابق خود ایمیل یا پیامک بزنید.


🔸باید بدانید، برای رسیدن به بهترین نتیجه شغلی باید سخت تلاش کنید. شما تنها یک بار شانس تأثیرگذاری مثبت در نگاه اول را خواهید داشت، پس تنها یک بار می توانید خاطره‌ی خوبی از اولین برخوردتان بسازید. با شروع کار جدید، با جدیت تلاش کنید. آینده شغلی شما به عملکردتان در اولین روزها وابسته است.

منبع: topresume




📍 @organizationb
🅱 10 تصمیم مدیریتی که کارکنان را از سازمان دور می سازد:


در اینجا ده تصمیم مدیریتی که به فرهنگ سازمانی آسیب می زند و موجب ترک سازمان توسط کارکنان می شود ، ذکر می گردد:

🚩   تصمیم به رتبه بندی و امتیازدهی کارکنان خود ، یکی در مقابل دیگری

  🚩 تصمیم به اجرای بازخورد 360 درجه که کارکنان را تشویق ( یا حتی وادار) به بازخورد ناشناس به یکدیگر می کند.

🚩 درخواست از کارکنانی که می خواهند در داخل سازمان جابجایی شغلی داشته باشند، برای کسب اجازه از مدیر فعلی خود.

🚩 درخواست از کارکنان برای ارائه دلیل مستند ( مانند اطلاعیه فوت) هنگام فوت یکی از اعضای خانواده شان، جهت ارائه مرخصی.

🚩 تصمیم به محاسبه هر غیبت کوچک از کار، در برابر کارکنان.

🚩  تصمیم به ثبت و یادداشت تخلفات، بجای توانمندسازی و شناخت موفقیت های کارکنان.

🚩 تصمیم به پر کردن پست سازمانی خالی با استخدام های خارج از سازمان، زمانیکه افراد مناسبی در حال حاضر در داخل سازمان وجود دارند.

🚩 تصمیم به اینکه واحد HR  بجای تیم حل مساله و فرهنگ ساز ، به یک تیم اجرای قانون تبدیل شود.

🚩 تصمیم به استخدام افراد با حقوق کمتر از نرخ بازار برای پست سازمانی مربوطه ، به دلیل صرفه جویی در هزینه ها.

🚩🚩 تصمیم به اداره سازمان بوسیله مطالعه تئوریها، بجای گوش دادن به کارکنان شایسته ای که استخدام شده اند.



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱ویژگی های کارمندان خلاق سازمانی





📍 @organizationb
🅱توصیه هایی به مدیران به‌منظور بهبود فرهنگ سازمان:


1- ارزش‌های اصلی خود را مشخص کنید.
2- تجسم چیزی باشید که از دیگران انتظار دارید.
3- ارتباطات باز را تقویت کنید.
4- همکاری و کار گروهی را تشویق کنید.
5- بر توسعه کارکنان سرمایه‌گذاری کنید.
6- به دستاوردهای کارکنان پاداش دهید.
7- تعادل بین کار و زندگی را ارتقا دهید.
8- به تنوع در محیط کار توجه کنید.
9- نقش کارکنان را در دستیابی به اهداف سازمان شفاف کنید.
10- نوآوری و خلاقیت را تشویق کنید.
11- به رفاه کارکنان توجه کنید.
12- اعتماد و امنیت روانی را تقویت کنید.
13- با همدلی و دلسوزی رهبری کنید.
14- حس مالکیت و مسئولیت پذیری را تقویت کنید.




📍 @organizationb
🅱 پدیده رگرسیون یا برگشت به عقب



اگه دقت کرده باشین بعضی تیم های ورزشی که در یک فصل خاص نتایج درخشانی کسب کردن تو فصل بعد و با وجود حفظ همان بازیکنان و مربی، ممکنه تیم نتایج ضعیف‌تری کسب کنه و حتی به فینال هم نرسن. یا دانش آموزی که توی یک درس خاص نمره بسیار بالایی می گیره تو آزمون بعدیش، بدون هیچ مداخله یا آموزشی، به احتمال بسیار زیاد نمره اش به سمت نمره متوسط کلاس نزدیک می‌شه.


به این رخداد میگن "پدیده رگرسیون" که اتفاقا آماریست ها و روانشناسان در حد قسم بهش اعتقاد دارن. حرف حسابشم اینه که متغیرها در طول زمان بسیار تمایل دارن به میانگین خودشون برگردن.


این پدیده رگرسیون میگه: اینکه همیشه موفق باشید یا همیشه شکست خورده باشین، معنی نداره و بعد از یه مدت میانگین اطرافیانتون میشه وضعیت  شما.


بریم سراغ پدیده رگرسیون توی دنیای مدیریت و سازمان:

فرض کنید یک کارمند به طور مداوم عملکردش عالی بوده. طبق پدیده رگرسیون، در دوره‌های بعدی، به احتمال بسیار زیاد عملکرد این کارمند به سمت میانگین عملکرد گروه متمایل می‌شه. طی یک تحقیق علمی ۶۵ درصد از مدیران گزارش دادن که بعد از افزایش عملکرد و افزایش حقوق در دوره های بعدی با "پدیده رگرسیون" مواجه شدند.

یا یک فروشنده در یک ماه خاص به طور غیرمعمولی تعداد زیادی معامله را به ثمر رسونده. در ماه‌های بعد، با وجود تلاش‌های مشابه، احتمالا تعداد معاملاتش به سطح معمول خودش برمیگرده. طبق مطالعات موسسه گارتنر، ۵۰ درصد از شرکت هایی که با موفقیت یک محصول یا خدمات جدید رو عرضه میکنن، در سال بعد با کاهش فروش و سهم بازار مواجه میشن.
و مثال ها، گزارش ها و آمارهای متعدد از حوزه های دیگه سازمان.

وقتی بررسی میکنیم میبینم که این پدیده در دنیای سازمان و مدیریت هم خیلی فراوونه و میشه گفت که برای مدیران درک این موضوع از نون شب هم یه جورایی واجبتره. دلایلش رو لطف شما فکر کنید و بگید....

چند تا شرکت که پدیده رگرسیون رو به چشم دیدن با هم بررسی کنیم:


شرکت اپل که هممون میشناسیمش و روی موفقیتش تردیدنداریم، سال ۲۰۱۰ با عرضه iPad به بازار، انقلابی در صنعت تبلت ایجاد کرد و با سرعت به محبوب‌ترین تبلت در جهان تبدیل شد. با این حال، در سال‌های بعد، سهم بازار iPad به تدریج کاهش یافت و شرکت‌های رقیب مانند سامسونگ و آمازون سهم بیشتری از بازار را به خودشون اختصاص دادن.


یا تیم فوتبال رئال مادرید توی سال ۲۰۱۴ با قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا برای دهمین بار، رکورد جدیدی را در این رقابت‌ها به نام خود ثبت کرد. با این حال، در سال‌های بعد، رئال مادرید نتونست به این موفقیت‌ها دست پیدا کنه و در چندین دوره متوالی از لیگ قهرمانان اروپا حذف شد.

یا شرکت معظم تویوتا در دهه ۱۹۸۰ با تولید خودروهای با کیفیت و قابل اعتماد، به رهبر بازار جهانی خودرو تبدیل شد. با این حال، در دهه ۱۹۹۰، تویوتا با مشکلاتی در زمینه کیفیت و فراخوان‌های متعدد مواجه شد که به وجهه آن در بازار آسیب رساند.

شرکت مایکروسافت سال ۲۰۰۱ ویندوز XP اش کلی گرفت ولی بعدش سیستم عامل های جدید کنارش زدند.
و ...

سوال مهم: آیا پدیده رگرسیون را در حوزه منابع انسانی هم داریم؟

تقریبا همه افراد زمانیکه یک شغل یا موقعیت سازمانی جدیدی رو شروع میکنن، اون اوایل یه عالمه انرژی و انگیزه دارن و بعد از مدتی همه چی عادی میشه و انگیزه و شور کار کم میشه. این پدیده رگرسیون را داره نشون میده.

زمانیکه حقوق ها رو زیاد میکنن تا چند وقت حال همه خوبه اما بعد از یه مدتی انگار نه انگار و کارکنان درگیر "پدیده رگرسیون" میشن.

شرکت گوگل سال ۲۰۱۳، برنامه جدیدی به نام "پروژه پاداش" رو اجرا کرد که توی اون پروژه به کارمندانی که ایده های نوآورانه داشتن، پاداش های خوب و  سخاوتمندانه ای میداد. اولش این برنامه بسیار موفق بود و تعداد زیادی ایده های نوآورانه از سوی کارکنان ارائه شد. با این حال، در سال های بعد، تعداد ایده های نوآورانه به تدریج کم شد و به سطح قبل از اجرای برنامه بازگشت، علیرغم اینکه هنوز پاداش ها پابرجا بود.

در دهه ۱۹۸۰، شرکت جنرال موتورز برنامه های آموزشی و توسعه ای گسترده ای را برای ارتقای مهارت های کارکنان خودش اجرا کرد. این برنامه ها اولش خیلی موثر بودن و منجر به افزایش قابل توجهی در بهره وری و کیفیت محصولات شدن. ولی  در دهه ۱۹۹۰، اثربخشی این برنامه ها به تدریج کاهشی شد و جنرال موتورز با مشکلاتی در زمینه کیفیت و رقابت مواجه شد.

نتیجه اینکه دنیای مدیریت منابع انسانی هم به شدت درگیر پدیده رگرسیون یا برگشت به عقب هست.


📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱 نشانه های فردی که همیشه نقش قربانی را بازی می کند



همه ما قبلا نقش قربانی را بازی کردیم. چند نفر از ما تا به حال برادر یا خواهر کوچکتر خود را به خاطر شکسته شدن آینه ملامت کردیم؟
من خودم که این کار را کرده ام. چند نفر از ما تا به حال به خاطر خراب شدن کارها انگشت اتهام را به سوی همکار خود گرفته ایم؟ اما نقش قربانی را بازی کردن مانند خوردن غذای بد است ، در طولانی مدت تنها باعث می شود حالتان بدتر شود.

در این مقاله می خواهم درباره نشانه هایی که می گویند یک فرد نقش قربانی را بازی می کند صحبت کنم و همچنین خواهم گفت که این افراد به جای این کار باید چه واکنشی نشان دهند.

۱- آنها مسئولیت قبول نمی کنند

یک قربانی با اینکه قبول کند با یک اشتباه در ارتباط بوده و قبول مسئولیت مشکل دارد.
به جایش آنها انگشت اتهام را به سمت دیگران می گیرند و یا به راحتی نقش خود را در اشتباه پیش آمده انکار می کنند.

۲- در زندگی منجمد شده اند

قربانی ها فکر می کنند همیشه مورد بخشایش همه کس و همه چیز در اطراف خود قرار دارند. معمولا قربانی ها در زندگی شان پیشرفت نمی کنند چون دائما حس می کنند که ناتوانند. در نتیجه زندگی شان راکد می ماند.

۳- کینه به دل می گیرند

قربانی ها دوست دارند به نارضایتی های قدیمی چنگ بزنند. آنها از این ابزار مانند اسلحه استفاده می کنند و آن را برای هر کسی که سعی کند مسئولیت پذیرشان کند استفاده می کنند. قربانی از خاطرات و مناسبت های قدیمی که در آنها واقعا صدمه دیده استفاده می کند

۴- با قاطع بودن مشکل دارند

قربانی ها باور ندارند که می توانند واقعا زندگی شان را کنترل کنند بنابراین با تاکید روی اینکه چه چیزی نیاز دارند، می خواهند و استحقاقش را دارند دچار مشکل می شوند.

۵- احساس ناتوانی می کنند

معمولا، قربانی کسی است که به دیگران شک دارد، احساس عدم امنیت می کند و دائما به دنبال این است که از آخرین شایعات با خبر شود.

۶- به دیگران اعتماد ندارند

این مشکل تنها عدم اعتماد به دیگران نیست. آنها بر این باورند  که خودشان قابل اعتماد نیستند. بنابراین قربانی فرض را بر این می گیرد که دیگران هم مانند خودشان هستند، غیر قابل اعتماد.

۷- نمی دانند چه زمانی بگویند کافیست

در روابط، قربانیان هیچ حس محدودیتی ندارند. نمی دانند چه زمانی بگویند کافی است.

۸- به سادگی وارد مشاجره می شوند

قربانی ها با انتخاب نبرد خود مشکل دارند. برای آنها هر نبردی جنگ است. فکر می کنند همیشه مورد حمله هستند.


۹- برای خود متاسف هستند

افرادی که خود را قربانی می دانند یک عادت دارند که در آن برای خود دلسوزی می کنند. رفتارشان درست انعکاسی است از کودکی که نمی تواند از خود دفاع کند. ازآنجا که دیگران معمولا با این افراد همدردی یا همدلی نمی کنند، سعی می کنند خودشان این کار را برای خودشان انجام دهند

۱۰- همیشه زندگی را دارای کمبود می بینند

۱۱- منتقد هستند

قربانی نیاز دارد تا دیگران را پایین بیاورد و در آنها اشکال پیدا کند. با این کار حس زودگذری از برتر بودن پیدا می کنند.

۱۲- فکر می کنند کامل هستند

وقتی اشتباه یک قربانی در معرض دیده شدن قرار می گیرد ناگهان تبدیل به فردی کامل می شود. این غرور و خودشیفتگی باعث می شود قربانی از داشتن روابط و همکاری های واقعا صادقانه محروم شود.

۱۳- افراد را به کل از زندگی شان حذف می کنند

کافیه ، در زندگیم نباشد بهتر است!
اگر قبلا این جمله را زمانی شنیده اید که مسئله جدی پیش نیامده بوده بدانید با یک قربانی روبرو بوده اید. قربانی در هر رابطه یا کاری که دچار کوچکترین مشکل یا چالشی شود از این جمله استفاده می کند.

در آخر اگر فرد قربانی در رفتارهایش تغییر ایجاد نکند شاهد عواقب دردناکی در زندگی و روابطش خواهد بود.
همیشه راه های جایگزینی برای برخورد با مشکلات وجود دارد، زود تصمیم نگیرید، مسئولیت پذیر باشید و خود محوری را کنار بگذارید شما قربانی نیستید.




📍 @organizationb
🅱پنج پیامی که رهبران باید مدیریت کنند


اگر می‌خواهید بدانید چرا بسیاری از سازمان‌ها پس از مدتی دچار هرج‌ومرج می‌شوند، نگاهتان به حرف‌هایی باشد که از دهان رهبران آن‌ها خارج می‌شود. رهبران، همواره دم از ایده‌های بزرگ، جامع و البته پر از شبهه برای آینده شرکت می‌زنند. اغلب تصور می‌کنند که در مورد مفاهیمی چون «چشم‌انداز»، «پاسخ‌گویی» و «نتایج»، دیدگاه افراد با آن‌ها یکی است. نتیجه‌ی کار معمولاً رفتارهای نامنظم و هرج‌ومرج خواهد بود که ممکن است برای شرکت بسیار گران تمام شود.

پنج موضوع در عملکرد یک شرکت بسیار مؤثرند:
1⃣ساختار سازمانی و سلسله‌مراتب
2⃣ نتایج مالی
3⃣ حسی که رهبر از کارش دارد
4⃣ مدیریت زمان
5⃣ و در نهایت، فرهنگ‌سازمانی

تبیین، انتشار و کنترل صحیح این موارد فرصتی در راستای افزایش پاسخگویی و عملکرد بسیار بهتر در اختیار رهبر قرار می‌دهد.


📍 @organizationb
🅱 5 سوالي كه شخصيت افراد را فاش مي‌كند.


يكي از بهترين چيزهايي كه در زندگي وجود دارد ملاقات با افراد جديد است. دوست،‌ رئيس، همكار، همسايه يا آشنايان شما، همگي ابتدا برايتان غريبه بودند و وقتي كه براي اولين بار با آنها ملاقات كرديد اصلا نمي‌دانستيد كه از رابطه با آنها لذت مي‌ّبريد يا نه. با اين پنج پرسشي كه در اينجا مطرح مي‌كنيم، هنگام ملاقات با افراد مي‌توانيد تصوير دقيق‌تر و بهتري از آنها به دست آوريد.

بديهي است كه با سوالاتي مثل "شما تازه وارد هستيد؟" يا "چرا شغل قبلي خود را ترك كرديد؟" اطلاعات ضروري و خوبي به دست مي‌آوريد، ولي اينها كافي نيستند، چون با اين سوالات اطلاعاتي در مورد شخصيت آنها به دست نمي‌آوريد.

پنج سوالي كه در ادامه مطرح مي‌كنيم نه تنها اطلاعات مستقيم بيشتري در مورد فرد غريبه يا آشنا به شما مي‌دهند، بلكه در مورد شخصيت اين افراد نيز اطلاعات بسيار مفيدي در اختيار شما مي‌گذارند.

1 . شما خودتان را چطور توصيف مي‌كنيد؟


در واقع اين سوال نوعي ميانبر است تا فرد شخصيت خود را بروز دهد. با استفاده از نوع كلماتي كه هر كس براي توصيف خود استفاده مي‌كند مي‌توان به شخصيت او پي برد.

2 . بزرگ‌ترين دستاورد شما چيست؟‌

با اين سوال اطلاعات مهمي در مورد گذشته‌ِ‌ي فرد و اطلاعاتي هم در مورد شخصيتش به دست مي‌آوريد. مثلا متوجه مي‌َشويد كه بيشترين منافع اين شخص در كجا قرار دارد.

3 . آيا به تازگي كتاب خوبي خوانده‌ايد؟‌


پاسخ‌هايي كه در اين سوال دريافت خواهيد كرد خيلي متفاوت خواهند بود. به تفاوت بين خوانندگان دقت كنيد. مثلا بعضي افراد ممكن است بگويند من كتاب نمي‌خوانم. و برخي هم ممكن است مدت‌ها قبل يك كتاب خوانده باشند يا به يك كتاب دانشگاهي مراجعه كرده باشند. برخي هم واقعا اهل مطالعه بوده و كتاب‌‌هاي معروف را نام خواهند برد.

4 . شغل رويايي شما چيست؟‌


سوال هر چه مبهم تر باشد بهتر است. پاسخ به اين سوال هر چه كه باشد نشان مي‌دهد كه فرد موردنظر قبلا به اين موضوع فكر كرده يا اصلا به آن فكر نكرده است.

5 . قهرمان شخصي شما كيست؟


پاسخ به اين سوال، اطلاعات خاص‌تر و روشنگرتري به شما مي‌دهد. با اين سوال مي‌توانيد ميزان هوش يا سن شخص را تشخيص دهيد و از همه مهم‌تر اينكه مي‌توانيد بفهميد او به چه ارزش‌هايي احترام قائل است.

به طور كلي شايد برخي از اين سوالات را نتوانيم از هر غريبه‌اي كه در خيابان مي‌بينيم بپرسيم، ولي وقتي با يك مخاطب جديد گرم گرفتيم و كمي آشنا شديم، به راحتي مي‌توانيم اين سوالات را از او بپرسيم. واكنش افراد به اين سوالات، نحوه‌ي پاسخ گفتن، و كيفيت پاسخ آنها، بيانگر شخصيت آنهاست. اين مقدار اطلاعات براي هر تعامل اجتماعي لازم است.

برگرفته از سايت entrepreneur.com



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🅱 گذار از سازمانهای سنتی به مدرن
-
----------
1⃣ هدف به جای سود

2⃣ شبکه به جای سلسله‌مراتب

3⃣ تفویض اختیار به جای کنترل

4⃣ آزمایش به جای برنامه ریزی

5⃣ شفافیت به جای حریم خصوصی




📍 @organizationb
🌱 مدیریت و کارآفرینی به خاطر مسئولیت‌ها و فشارهای کاری سنگین یکی از پر استرس‌ترین شغل‌های دنیاست.

نتایج پژوهشی که در مجله Harvard Business Review منتشر شده، نشون میده که ۵۳٪ مدیران از «فرسودگی شغلی» رنج می‌برن‌.

فرسودگی شغلی در نتیجه کار بیش از حد، استرس طولانی مدت و فشارهای روانی سنگین بوجود میاد و توانایی‌های مدیریتی فرد رو ازش می‌گیره.

علایم استرس و اضطراب شغلی:
- تپش قلب مدام
- خستگی شدید با وجود خواب کافی
- دردهای مزمن جسمانی
- سردرد یا سرگیجه مداوم
- اختلال در خواب
- اجتناب از تعاملات اجتماعی
- پرخاشگری و یا زودرنجی
- بی‌حوصلگی یا بی‌انگیزگی

🌱 یکی از بهترین راه‌های کاهش استرس و بهبود فرسودگی شغلی یادگیری مهارت‌های خودمراقبتی و تمرین‌های ذهن‌آسایی است.

اووِل یک موسسه روانشناسی است که در یک دوره «کاملا رایگان» بهت کمک می‌کنه با اصول رویکرد  روانشناسی ACT  از فرسودگی شغلی رها بشی، طعم دلنشین آرامش درونت رو بچشی.

این دوره برای مدیران و کارآفرینان طراحی شده، و بصورت آنلاین برگزار میشه و کاملا رایگانه.

🌟 جهت شرکت در دوره به کانال زیر مراجعه کنین:
🦉@owel_app
🦉@owel_app
🦉@owel_app
🅱 استرس چگونه برعملکرد تاثیر می‌گذارد؟



استرس داشتن، ویژگی اصلی خیلی از مشاغل است. اما در فروش، چه به صورت فردی و چه به صورت سازمانی، نوعی استرس خاص حاکم است. وقتی آمار و ارقام روند نزولی پیدا می‌کند، واکنش مدیران افزایش فشار بر سازمان فروش است.

گروهی ۷۰ نفره از مدیران عامل یک کنفرانس تکنولوژی جهانی که سال گذشته برگزار شد، در پاسخ به این سوال که وقتی عملکرد مالی آنها افت می‌کند، چه راهکاری دارند، بی‌درنگ پاسخ دادند که از تیم فروش می‌خواهیم اعداد و ارقام را بالا بیاورند.

سر پا نگه داشتن کسب‌وکار، یکی از وظایف تیم فروش است، اما فشاری که بر آنها وارد می‌شود، محیطی پراسترس را ایجاد می‌کند که می‌تواند نتیجه معکوس به بار آورد. استرس زیاد در هر موقعیت حرفه‌ای، مانع شکوفایی استعدادها می‌شود و به تصمیم‌گیری ضعیف منجر می‌شود.

هنگام مواجهه با استرس شدید، توانایی ما برای تمرکز، حل مشکلات و توجه دقیق به جزئیات، به طور چشمگیری کاهش پیدا می‌کند. وقتی فروشنده‌ها برای بستن قراردادهای جدید، بیش از حد تحت فشار قرار می‌گیرند، عصبی می‌‌شوند و چرخه‌های فروشی که وعده داده‌اند را یا نیمه‌کاره می‌گذارند یا به آنها پایان می‌دهند.

تحمیل یا دیگر رفتارهای نامناسب، اثربخشی فروش را کاهش می‌دهد و به حاشیه سود آسیب می‌زند. خیلی از مشتریان هم وقتی برای خرید تحت فشار غیرعادی قرار می‌گیرند، واکنش معکوس نشان می‌دهند و اقدام به خرید نمی‌کنند؛ مخصوصا وقتی قرار باشد راه‌حل‌های پیچیده به آنها فروخته شود.

استرس باعث می‌شود کل تیم‌های فروش طوری رفتار کنند که هر معامله‌ای یک کسب‌وکار خوب به نظر بیاید. برای اینکه قراردادی راحت‌تر امضا شود، باید یک تخفیف بزرگ در نظر گرفت؟ اشکالی ندارد. این قرارداد دردسرساز به نظر می‌رسد و مشتری مناسب نیست؟

چه اهمیتی دارد، باید آمارهای این ماه را درست کنیم. در این شرایط، رویکرد این است: تحت هر شرایطی و با هر هزینه‌ای، به درآمدزایی برسیم. تمرکز فروشنده‌ها کوتاه مدت می‌شود و انگار فقط به آنها دستور داده شده کاری انجام دهند. این رویکرد،‌ عواقب بلندمدتی برای کسب‌وکار دارد: افزایش ضرر و شکست در ایجاد یک تجربه فروش جذاب.

رهبران کسب‌وکار در تلاش برای به حداکثر رساندن جنب‌وجوش و ایجاد حس اضطرار در سازمان فروش، اهمیت کسب نتایج خوب ماهانه یا فصلی را پررنگ‌تر از هر چیز دیگر می‌کنند. آنها با این کار، بازدهی بلند مدت کسب‌وکار را با ریسک مواجه می‌کنند.


افزایش هیجانات ذهنی و روانی، عملکرد را ارتقا می‌دهد؛ اما تا یک حد مشخص. از آن به بعد، هرقدر استرس افزایش یابد، عملکرد ضعیف می‌شود. پس بهترین حالت حد میانه‌ است و سطح بهینه استرس، بالاترین میزان عملکرد را ایجاد می‌کند.

اصطلاح فنی این سطح بهینه
استرس مفید (eustress) نام دارد که مدیران باید دقیقا بر همین میزان استرس تمرکز کنند تا بهترین نتایج را بدست آورند. آنها بجای اینکه فقط استرس بخش فروش را برای بالا بردن آمار فروش افزایش دهند، می‌توانند با ۳ راهکار زیر عملکرد فروشنده‌های خود را به حداکثر برسانند:

🚩 تمرکز بر ایجاد یک تجربه فروش استثنایی

تجربه فروش عاملی مهم است که وقتی مشتریان گزینه‌های مختلف خود را ارزیابی می‌کنند بر تصمیم‌گیری آنها اثر می‌گذارد. تحقیقات نشان می‌دهد تجربه فروش بر حدود ۲۵٪ معیارهای تصمیم‌گیری خرید و فروش بنگاه به بنگاه (B۲B) اثر می‌گذارد. تجربه فروش عبارت است از: ایجاد ارزش جهک مشتریان از طریق کمک به دیدن مشکلاتی که مورد توجه آنها نبوده، فرصت‌هایی‌ که از آن آگاه نبوده‌اند و راه‌حل‌هایی که پیش‌بینی نکرده‌اند.

🚩 تمرکز بر فرآیند فروش نه دستاورد آن

فرآیند فروش یک نقشه راه برای ایجاد تجربه فروشی است که برای مشتری ارزش دارد و شما را از رقبا متمایز می‌کند. اگر می‌خواهید فرآیندی ایجاد کنید که به فروشنده‌ها کمک کند بیشتر بفروشند، آنرا با نحوه خرید خریداران هماهنگ‌سازی کنید. در هر مرحله از فرآیند فروش، چند اقدام کلیدی وجود دارد که می‌گوید آیا می‌توان به مرحله بعد رفت یا نه.

🚩 تمرکز بر مربی‌گری جهت ارتقای عملکرد

فروش محصولات و خدمات پیچیده به تخصصی نیاز دارد که هیچگاه در برنامه‌های آموزشی بصورت کامل به آن پرداخته نمی‌شود. باید در موقعیت‌های واقعی، مهارت‌ها را توسعه داد و این کار از طریق مربی‌گری محقق می‌شود. وقتی مدیران بر پرورش استعداد فروش تمرکز کنند، روی یک مزیت رقابتی سرمایه‌گذاری کرده‌ و می‌توانند مدل‌های خوبی ارائه کنند.



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
آیا آماده‌اید تا به یکی از رهبران موفق دنیای کسب و کار تبدیل شوید؟ 📈🌟
آیا هنوز نمی‌توانید برای آینده‌تان تصمیم‌گیری کنید؟ 🤔

آیا می‌دانید که مدرسه کسب و کار دانشگاه تهران چه فرصت‌هایی برای شما فراهم می‌کند؟ 🎓🌍

با دوره‌های آموزشی مهارت‌محور، اساتید برجسته 🎓  مدرسه کسب و کار دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران شما را برای فتح قله‌های موفقیت آماده می‌کند.

همین امروز آینده‌ای درخشان برای خود رقم بزنید. 🚀


💢  دوره 100 ساعت 💢

با ارائه گواهینامه معتبر دو زبانه از دانشگاه تهران

📊 دوره BBA کسب و کار دیجیتال و فناوری‌های نوین

ادمین تلگرام:
@Uthsbadmin

لینک پیش ثبت‌نام:
https://B2n.ir/b12470


به صورت حضوری و آنلاین

🗓️ تاریخ شروع دوره: ۲۳آبان ۱۴۰۳

ارتباط با ما:

🔹 وبسایت:
https://uthsb.org
🔹 اینستاگرام:
https://instagram.com/ut_hsb
🔹 کانال تلگرام:
https://www.tg-me.com/uthsb

☎️ تماس مستقیم:
021-28428113
Audio
🎧 پادکست جدید: گفتگو با مدیران 🔹

↗️ به دنبال بهبود مهارت‌های تیمی خود هستید؟

💯 با استاد وحید کریمی همراه شوید و نکات کلیدی برای ایجاد تیم‌های موفق را بیاموزید.

🔸 مباحث این پادکست شامل:

🔺ایجاد تیم‌های کارآمد
🔺رهبری و مدیریت مؤثر
🔺تقویت تعامل و همکاری
🔺انگیزه‌بخشی و هدف‌گذاری
و خبر خوب! 🎉

🟩 ◀️استاد کریمی دوره تیم‌سازی رایگان را به شما پیشنهاد می‌دهد▶️ 🟩

🔗 برای ثبت‌نام و اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید:

🔸 دریافت رایگان دوره تیم برنده 💠

🚀 به جمع برندگان بپیوندید و مهارت‌های خود را ارتقا دهید!

📱 Telegram 📱 Instagram 📱 Site
🅱۵ خصوصیت یک تیم کاری موفق



🚩اعضا زمانی را صرف ایجاد رابطه‌ی دوستانه از طریق صحبت در مورد موضوعات غیرکاری می‌کنند.

با این گفت‌وگوها علایق مشترک آشکار می‌شود که خود ارتباطاتی عمیق‌تر و حقیقی‌تر را سبب می‌شود.


🚩به دفعات از یکدیگر «تشکر» می‌کنند.

در مقایسه با مشوق‌های مالی، قدردانی اغلب محرک قوی‌تری است. در تیم‌هایی با عملکرد بالا، قدردانی فقط از بالا به پایین صورت نمی‌گیرد، بلکه در تعاملات میان همکاران نیز هنجاری فرهنگی به حساب می‌آید.


🚩 در محل کار، خودِ حقیقی شان هستند.

این بدان معناست که اعضای تیم در ابراز احساسات مثبت و منفی راحت هستند، با یکدیگر شوخی می‌کنند و سربه سر هم‌تیمی‌هایشان می‌گذارند.


🚩 از پاسخ‌گویی به تلفن هراسی ندارند.

برای بسیاری پاسخ‌گویی به تماس‌های تلفنی چندان خوشایند نیست. آن‌ها مکالمات تلفنی را ناخوشایند و معذب‌کننده می‌دانند، در حالی‌که مکالمات تلفنی پیوندها را تقویت می‌کند و مانع از سوءتفاهم می‌شود.


🚩جلساتشان اثربخش است.

شرکت‌کنندگان پیش از شروع جلسه از دستور کار مطلع شده و برای آن آماده می‌شوند. بیش‌تر جلسات با گزارش پیشرفت پروژه‌های در حال اجرا اغاز می‌شود.



📍 @organizationb
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2024/11/06 01:39:28
Back to Top
HTML Embed Code: