یک مدت می دیدم می آید و می رود. بچه ها خیلی تحویلش می گرفتند‌. نمی دانم چرا نپرسیدم این کی هست اصلا. همین طوری خوشم آمده بود ازش.
گفتم برویم یک گپی بزنیم.
با هم رفتیم توی سنگر فرماندهی. رفت چای آورد، چهار زانو نشست کنار من. دستم را گرفت توی دستش، از اصفهان و خانه شان و چایی های مادرش حرف زد.
اصلا به نظرم نمی آمد فرمانده لشکر باشد.

#شهید_حسین_خرازی
جمله نورانی بخونیم 🌸
نیازمندیها:
یه یک عدد شهید زنده برای ادامه راه
#شهید_جمهور نیازمندیم
‏وقتی عصبانی هستید بنویسید کلی کمک میکنه که از نظر روانی خالی شید من هر موقع این کارو میکنم کاغذشو‌ میسوزونم
مملکتی را که شهدا پاک کرده اند
آلوده نکنیم....⚘️

آیت الله جوادی آملی




شبتون شهدایی 🌼
وضو فراموش نشه
-پرش‌به‌پست‌های‌امــــروز. . .🤍-

-کم‌وکاستی‌بود‌حلال‌کنیـد. . .🌿-
-اگرثوابي‌بود‌تقدیم‌به‌شهید حاج صادق امانی 🕊
سرم اگر برود دل نمی‌کَنم زِ علی... 💛




سلام صبحتون شهدایی 🩵
🧡زندگی به سبک شهدا🧡

آرامش و لبخند🍃🌸
هروقت باهمسرش به بابلسر می‌رفتند هرروز به زیارت امامزاده ابراهیم علیه السلام می‌رفت.
بسیارمتواضع ومهربان بود.
نسبت به روزی حلال دقت عجیبی داشت.
هروقت از تلفن محل کارباهمسرش صحبت میکرد آخربرج خودش از حقوقش کسر می‌کرد
خیلی خوش اخلاق بود.
همکارانش که در سوریه در اوج اضطراب‌های جنگ همراهش بودند می گویند هادی را می‌توان در دوکلمه خلاصه کرد:
آرامش و لبخند🌟


🌺یادشهداباصلوات 🌺

#شهید_مدافع_حرم 💫🕊
#شهید_هادی_باغبانی🌷💫
سجاد در نوزدهم بهمن ماه سال 1370 در محله ی خانی آبادنو تهران، دیده به جهان گشود. نام پدرش محمد بود.
بعد از اتمام سربازی، وارد سپاه شد. او بسیار علاقه مند به برنامه های بسیج و مسجد بود.
در تاریخ بیستم شهریور 1395 برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) برای دومین بار به سوریه اعزام شد و نهایتا بعد از گذشت 18 روز، در روز چهارشنبه هفتم مهر ماه سال 1395 به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد و روح بلندش در جوار حق آرام گرفت.
مزار پاکش در بهشت زهرا(س) تهران قرار
قرار دارد
#دوشنبه_شهدایی
سجاد ارادت عجیبی به شهدا داشت. دایی‌های‌مان مرتضی و داود کمانی از شهدای دفاع مقدس هستند. سجاد عاشق شهادت بود. از همان بچگی از لحاظ چهره هم خیلی شبیه دایی داود بود. وقتی بستگان او را شهید داود صدا می‌کردند انگار که قند در دلش آب می‌شد. سجاد ارادت خاصی به یکی از شهدای آرمیده در بهشت زهرای تهران داشت و همراه من و دوستانش به این شهید بزرگوار سر می‌زد. برادرم علاقه عجیبی به شهید حمیدرضا باقری داشت که در قطعه 24 ردیف 25 شماره 28 به خاک سپرده شده است. هفت سالی می‌شد که این ارتباط بین سجاد و شهید باقری وجود داشت. من و دوستانش نمی‌دانیم چرا سجاد این شهید را انتخاب کرده بود! اما به گفته خود سجاد همه حوائج و خواسته‌هایش را از برکت وجود شهید باقری گرفته بود. به نظر من آمین‌گوی دعای شهادت سجاد شهید حمیدرضا باقری بود شهید باقری در سال 1359 به شهادت رسیده است.
#دوشنبه_شهدایی
همیشه هستم
اولین بار که سجاد به سوریه رفت اواخر خرداد ماه سال 1395 بود. پنج، شش روز از ماه رمضان گذشته بود که سجاد برای اولین بار به سوریه رفت. با توجه به شرایط مادر و تنهایی من و خواهرم حرفی از مکان مأموریت و راهی شدنش به عنوان مدافع حرم به میان نیاورد چراکه ما خیلی به او وابسته بودیم.
مرتبه اول به من گفت که عازم کردستان است. بعد از بازگشت از مأموریت، به من گفت داداشی حقیقتش این است که من به سوریه رفته بودم. خیلی از دستش ناراحت شدم و گفتم تو چرا به من نگفتی؟ گفت به خاطر اینکه ناراحت و نگران نشوی نگفتم و بعد هم دلیل ندارد که فکر کنید هر کسی می‌رود سوریه شهید می‌شود. گفتم من می‌دانم هر کسی به سوریه برود، حتماً نباید شهید شود، اما من ازدواج کردم و تو تنها کسی هستی که تکیه‌گاه مادر و خواهرمان هستی و باید مراقب آنها باشی. سجاد در جواب می‌خندید و می‌گفت خیالت راحت من همیشه هستم. الان که به این جمله سجاد فکر می‌کنم می‌بینم بله همیشه هست. سجاد با شهادتش جاودانه شد.
#دوشنبه_شهدایی
آیا می‌دانستید که وقتی به پیام‌های کانال واکنش نشان میدهید، ادمینا بسیار ذوق میکند 🥲🌸
یک صلوات بفرست 😍
اللهم صل علی محمد وال محمد 🌸
تکرار کن🫵🌱
خوندی ریکشن هم بزار😊🌸
🌱🥀 ٱنس با شهداء 🥀🌱 pinned «آیا می‌دانستید که وقتی به پیام‌های کانال واکنش نشان میدهید، ادمینا بسیار ذوق میکند 🥲🌸 یک صلوات بفرست 😍 اللهم صل علی محمد وال محمد 🌸 تکرار کن🫵🌱 خوندی ریکشن هم بزار😊🌸»
🪴قال امیرالمومنین علیه السلام:

اگر انسان نماز گزار بداند چه رحمتی او را فرا می‌گیرد هیچ‌گاه سرش را از سجده بر نخواهد داشت...

📘 غرر الحکم/ حدیث

التماس دعا 🦋
قبل از تشییع پیکرش از حال رفته بودم و در بیمارستان خواب سجاد را دیدم. سجاد به طرف من آمد و گفت آمدم از تو خداحافظی کنم. گفتم کجا؟ گفت باید بروم. گفتم تو قول دادی زود برگردی زود هم برگشتی، اما نباید بروی دیگر. تو مادر داری، خواهر داری، من هم می‌خواهم به تو تکیه کنم. گفت دیگر نمی‌توانم بمانم، باید بروم. هر کاری کردم نگهش دارم نتوانستم و او رفت. روز تشییع پیکرش سر مزار وقتی روی سجاد را برداشتم تا آن کتکی که قولش را داده بودم بزنم، دیدم جایی برای زدنش نیست. ترکش خمپاره نیمی از صورتش را برده بود.
راوی: برادرشهید
#دوشنبه_شهدایی
وظیفه ۱۸ منتظران
یاد مداوم امام زمان (عج)
#کتاب_صوتی_وظایف
#وظایف_منتظران

🔴 قسمت هجدهم وظایف منتظران

🔵 یاد مداوم امام زمان علیه السلام

🎙️#ابراهیم_افشاری
سجاد جانشین یکی از گروهان‌های فاطمیون بود. شب قبل شهادت سجاد، دشمن تک کرده بود و در حین درگیری نیروهای اسلام با تکفیری‌ها، شهید الوانی با اصابت تیر مستقیم دشمن به شهادت می‌رسد. عملیات تا فردا ساعت 7صبح ادامه پیدا کرده بود. سجاد و تعدادی از بچه‌ها در عملیات عقب راندن دشمن شرکت داشتند تا خط تثبیت شد. بعد از اینکه منطقه به دست بچه‌های خودمان افتاد، ساعت 12و نیم ظهر بود که سجاد همراه با تعدادی از نیرو‌های تازه‌نفس برای تقویت قوا به بالای خاکریز می‌رود و در حین دیدبانی با اصابت خمپاره به خاکریز ترکشی از میان بشکه‌هایی که در روی خاکریز قرار داشت به صورت و سمت چپ سر سجاد اصابت می‌کند که همین امر باعث آسمانی شدن سجاد می‌شود.
#دوشنبه_شهدایی
شما هرچی که از این شهید سجاد زبر جدی که بخواید بهتون میده بنده خودم ارادت عجیبی به این شهید دارم خودشون گفتن که محاله کسی از من چیزی بخواد بهش ندم حتی شهید آرمان علی‌وردی از شهید زبر جدی شهادت خواست از او خواست که کنارش آرام بگیرد و دقیقا یکماه بعد آرمان شهید شد کنار سجاد زبر جدی به خاک سپرده شد
#دوشنبه_شهدایی
『﷽』
#چندی_باشهدا

💡○چهل روز دائم الوضو باشید؛
خواهید دید که درهای رحمت الهی چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد...○💡

💬|شهید سجاد زبر جدی
2024/06/24 12:03:27
Back to Top
HTML Embed Code: