~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
مسجدیها چشم انتظار فرمانده بزرگ جنگ بودند، یکی با یک موتور گازی درب و داغان و دستهای روغنی جلوی در پارک کرد، پاسدارها گفتند برود جلوتر، موتوری بلافاصله رفت جلوتر و پارک کرد، چند دقیقه بعد مجری گفت: در خدمت فرمانده جنگ حاجآقا برونسی هستیم که به خاطر خرابی موتورشان کمی دیر رسیدند.
#شهید_عبدالحسین_برونسی♥️🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
مسجدیها چشم انتظار فرمانده بزرگ جنگ بودند، یکی با یک موتور گازی درب و داغان و دستهای روغنی جلوی در پارک کرد، پاسدارها گفتند برود جلوتر، موتوری بلافاصله رفت جلوتر و پارک کرد، چند دقیقه بعد مجری گفت: در خدمت فرمانده جنگ حاجآقا برونسی هستیم که به خاطر خرابی موتورشان کمی دیر رسیدند.
#شهید_عبدالحسین_برونسی♥️🕊
اولین روز چله🔝
🌱🌸 سوره کوثر🌱🌸
به نیابت از
#شهید_سرگرد_خلبان_علیرضا_حنیفه_زاد
#هدیه_به_امام_حسین_علیه_السلام
رو شروع میکنیم💚
#به_نیت_حاجت_روایی_و_نگاه_شهداء 🌷
🌱🌸 سوره کوثر🌱🌸
به نیابت از
#شهید_سرگرد_خلبان_علیرضا_حنیفه_زاد
#هدیه_به_امام_حسین_علیه_السلام
رو شروع میکنیم💚
#به_نیت_حاجت_روایی_و_نگاه_شهداء 🌷
مادر شهید معماریان به من میگفت که رفتم تو اتاق خواب پسرم گفتم مامان چیکار داری؟ گفت میخوام ساکم رو امشب تو ببندی، گفتم مامان برای چی؟ گفت برای این که این آخرین جبهه است که میرم. دیگه برنمیگردم. گفتم مامان زبونت رو گاز بگیر. این همه جبهه رفتی اومدی بازم میری میای، گفت نه مامان این آخرین جبهه است. آقای یکتا صبح اومدم آب بریزیم پشت سرش دیدم دلم داره دنبالش میره. گفتم مالی که در راه خدا دادم، نباید دلم باهاش باشه. آب رو دادم به همسایه ریخت... رسید سر کوچه به این تیر چراغ برق سر کوچه که الان خورده کوچه شهید معماریان، وایساد یه نگاهی به من کرد گفت مامان قد و بالام رو ببین که دیگه تا قیامت منو نمیبینی...
🎙راوی:حاج حسین یکتا
#شهید_حسین_معماریان
🎙راوی:حاج حسین یکتا
#شهید_حسین_معماریان
خوش اومدید199ام قرار عاشقانه شُهدای...:)❤️
هدیه صلوات های نورانی امشبمون به شهید سید اکبر رفیعی پور🖐🏻
شهداء حواسشون به دل ماها هست!
از همه چی ما خبر دارن...
وقتی بهشون یهویی سر میزنی
اونام وقتی گرفتاری یهویی مشکلت رو حل میکنند یهویی به دادت میرسن!
خدایا رحمت و برکت شهداء در زندگی ما روشن کن...:))
انَّ اللَّهَ سَبَّقَ بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ کَمَا یُسَبَّقُ بَیْنَ الْخَیْلِ یَوْمَ الرِّهَانِ
میگه خدا مسابقه میگذاره بین مومنین همون جوری که برای اسب ها در روز مسابقه تو میدون مسابقه میزارن...پس ای مؤمن در نشر این صلوات سهیم شو تا از مسابقه دنیا نبازی..:)
دعا میکنم یه روزی برسه که
شهداء تو قلبتون گل بکارن... 😊
#قرار_همگانی_شهداء
#نشر_حداکثری
#ٱنس_با_شهداء
هدیه صلوات های نورانی امشبمون به شهید سید اکبر رفیعی پور🖐🏻
شهداء حواسشون به دل ماها هست!
از همه چی ما خبر دارن...
وقتی بهشون یهویی سر میزنی
اونام وقتی گرفتاری یهویی مشکلت رو حل میکنند یهویی به دادت میرسن!
خدایا رحمت و برکت شهداء در زندگی ما روشن کن...:))
انَّ اللَّهَ سَبَّقَ بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ کَمَا یُسَبَّقُ بَیْنَ الْخَیْلِ یَوْمَ الرِّهَانِ
میگه خدا مسابقه میگذاره بین مومنین همون جوری که برای اسب ها در روز مسابقه تو میدون مسابقه میزارن...پس ای مؤمن در نشر این صلوات سهیم شو تا از مسابقه دنیا نبازی..:)
دعا میکنم یه روزی برسه که
شهداء تو قلبتون گل بکارن... 😊
#قرار_همگانی_شهداء
#نشر_حداکثری
#ٱنس_با_شهداء
ما در قبال تمام کسانی که کج میروند مسئولیم...
شهید ابراهیم همت 🌱
شبتون شهدایی 💜
وضو فراموش نشه
شهید ابراهیم همت 🌱
شبتون شهدایی 💜
وضو فراموش نشه
-پرشبهپستهایامــــروز. . .🤍-
-کموکاستیبودحلالکنیـد. . .🌿-
-اگرثوابيبودتقدیمبهشهید ابراهیم حکیمی 🕊
-کموکاستیبودحلالکنیـد. . .🌿-
-اگرثوابيبودتقدیمبهشهید ابراهیم حکیمی 🕊
#سلام_بر_ابراهیم
🔹بارها شنیده بودم که ابراهیم از این حرف که برخی می گفتند فقط می رویم جبهه برای شهید شدن اصلا خوشش نمی آمد.
🔸به دوستانش می گفت: «همیشه بگید تا لحظه ی آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم. اگر خدا خواست و نمره ما بیست شد آن وقت شهید می شویم.» ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم
🔹بارها شنیده بودم که ابراهیم از این حرف که برخی می گفتند فقط می رویم جبهه برای شهید شدن اصلا خوشش نمی آمد.
🔸به دوستانش می گفت: «همیشه بگید تا لحظه ی آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم. اگر خدا خواست و نمره ما بیست شد آن وقت شهید می شویم.» ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم
🌸آغاز امامت و ولایت🌸
آقا امام زمان (عج)
بر شما عزیزان تبریک و تهنیت باد🌸
🌸عـیـدتـون مبارک 🌸
🍃💐🍃
آقا امام زمان (عج)
بر شما عزیزان تبریک و تهنیت باد🌸
🌸عـیـدتـون مبارک 🌸
🍃💐🍃
نمیدانم مجید چه کرده بود که آن همه ثروت پدرش نتوانست پایبندش کند.
یک روز بعد از صبحگاه دیدمش؛
احساس کردم به او بیش از همه سخت میگذرد.
ازش پرسیدم: مجید! اینجا خوب است یا ویلایتان در خیابان پاسداران؟
سرش را پایین انداخت و گفت:
«اینجا خیلی خوش میگذرد.»
در وصیت نامهاش نوشته بود:
خدایا! تو شاهد باش که همهی
مظاهر دنیا را به سویی افکندم و
به سمت تو آمدم... 🥲
#شهید_مجید_صنعتی 🕊🌱
یک روز بعد از صبحگاه دیدمش؛
احساس کردم به او بیش از همه سخت میگذرد.
ازش پرسیدم: مجید! اینجا خوب است یا ویلایتان در خیابان پاسداران؟
سرش را پایین انداخت و گفت:
«اینجا خیلی خوش میگذرد.»
در وصیت نامهاش نوشته بود:
خدایا! تو شاهد باش که همهی
مظاهر دنیا را به سویی افکندم و
به سمت تو آمدم... 🥲
#شهید_مجید_صنعتی 🕊🌱
گفتم: نگرانتیم؛ انقدر موقع اذان توی جاده نزن کنار نماز بخونی چند دقیقه دیرتر چی میشه؟ افتادی دست کومله ها چی؟
خندید...
گفت: تموم جنگ ما به خاطر همین نمازه؛ تمام ارزش نمازم توی همین اول وقت خوندنشه... 🩵
#شهید_مهدی_زین_الدین 🕊🌱
التماس دعا 🦋
خندید...
گفت: تموم جنگ ما به خاطر همین نمازه؛ تمام ارزش نمازم توی همین اول وقت خوندنشه... 🩵
#شهید_مهدی_زین_الدین 🕊🌱
التماس دعا 🦋
طوری زندگی و رفاقت کن
که احترامت را داشته باشند
بی دلیل از کسی چیزی نخواه؛
عزت نفس داشته باش ..
-
که احترامت را داشته باشند
بی دلیل از کسی چیزی نخواه؛
عزت نفس داشته باش ..
-
شهیدابراهیمهادی-
•『🕊️』•
↫#زندگینامه
نام ونام خانوادگی :شهید جواد علیزاده
قسمتی مناجات نامه شهید:
خدایا:من شمعم می سوزم تاراه راروشن كنم فقط ازتومیخواهم كه وجود مراتباه نكنی یااجازه ندهی تا آخر بسوزم وخاكستری ازوجودم باقی نماند.
خدایا :به میدان نبردآمده ام بادشمنانی قوی كه دولت های بزرگ پشتیبان آن هاهستند پنجه درافكنم درحالی كه از ضعف مادی خود آگاهی داشتم امابه اسلحه شهادت مجهز شدم وباقدرت ایمان وعشق به میدان آمدم عظمت روح رابرفرق ماده كوبیدم وازجان خودگذشتم تاازقید وبند های مادی آزاد گردم وبتوانم باعظمت روح سخن بگویم،باسوزندگی عشق روشنی بخشم ،بابرندگی حقیقت به پیش بتازم ،باغرش رعدكلمه حق برفرق منافقین وملحدین بكوبم،باتازیانه برق ظلمت این شب یلدارابدرم وشب پره های شب رابرای همیشه كوركنم ،بااسلحه شهادت به میدان بیابم باابدیت ،با ازلیت به درجه وحدت برسم ،جزءخداچیزی نبینم وجز خداچیزی نجویم ،وجزخداتسلیم چیزی نشوم .خدایا من دلسوخته ام وازدنیا وارسته ام ،ازهمه چیز دست كشیده ام ودیگر از كسی وچیزی بیمی ندارم
↫#زندگینامه
نام ونام خانوادگی :شهید جواد علیزاده
قسمتی مناجات نامه شهید:
خدایا:من شمعم می سوزم تاراه راروشن كنم فقط ازتومیخواهم كه وجود مراتباه نكنی یااجازه ندهی تا آخر بسوزم وخاكستری ازوجودم باقی نماند.
خدایا :به میدان نبردآمده ام بادشمنانی قوی كه دولت های بزرگ پشتیبان آن هاهستند پنجه درافكنم درحالی كه از ضعف مادی خود آگاهی داشتم امابه اسلحه شهادت مجهز شدم وباقدرت ایمان وعشق به میدان آمدم عظمت روح رابرفرق ماده كوبیدم وازجان خودگذشتم تاازقید وبند های مادی آزاد گردم وبتوانم باعظمت روح سخن بگویم،باسوزندگی عشق روشنی بخشم ،بابرندگی حقیقت به پیش بتازم ،باغرش رعدكلمه حق برفرق منافقین وملحدین بكوبم،باتازیانه برق ظلمت این شب یلدارابدرم وشب پره های شب رابرای همیشه كوركنم ،بااسلحه شهادت به میدان بیابم باابدیت ،با ازلیت به درجه وحدت برسم ،جزءخداچیزی نبینم وجز خداچیزی نجویم ،وجزخداتسلیم چیزی نشوم .خدایا من دلسوخته ام وازدنیا وارسته ام ،ازهمه چیز دست كشیده ام ودیگر از كسی وچیزی بیمی ندارم