Telegram Web Link
~🕊
🌴#برگی‌از‌خاطرات

من و امیرعلی یک کارگاه کوچک بلوک‌زنی راه انداختیم. چندتا کارگر هم گذاشتیم بالا سر کار. امیرعلی همیشه به نیروهای کارگاه می‌گفت: «نکنه یه‌وقت بلوک‌های لب‌پریده یا سبک‌تر از حد استاندارد رو بار بزنید برای مشتری»

خیلی حواسش به حلال و حرام بود. تحت هیچ شرایطی هم نمی‌گذاشت دستمزد کارگرها عقب بیفتد. همه دوستش داشتند؛ از بچه‌های بلوک‌زنی گرفته تا مشتری‌ها.

✍🏻به روایت دوست
#شهید_امیرعلی_محمدیان♥️🕊
~🕊
گفت: من توی دنیا از یک چیز خیلی لذّت می‌برم و اون رو مدیون پدر و مادر هستم؛
میدونی چیه؟
گفتم: نه، چی میتونه باشه؟
گفت: از اسم خودم.
هر وقت اسم خودم رو میشنوم،
یا زمانی که کسی من رو به این اسم صدا میزنه،
خیلی لذّت می‌برم.

#شهید_محمدحسین_یوسف‌اللهی♥️🕊
سی و یکمین روز چله🔝

🌱🌸 سوره قدر 🌱🌸

به نیابت از

#شهید_سعید_مجیدی 🌹

#هدیه_به_امام_رضا_علیه_السلام 

رو شروع میکنیم💚

#به_نیت_حاجت_روایی_و_نگاه_شهدا🌷
🌸🕊🌸
خوش اومدید 🕊
143ام قرار عاشقانه شُهدای...:)❤️
هدیه صلوات های نورانی امشبمون به شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی 🖐🏻

شهداء حواسشون به دل ماها هست!
از همه چی ما خبر دارن...
وقتی بهشون یهویی سر میزنی
اونام وقتی گرفتاری یهویی مشکلت رو حل میکنند یهویی به دادت میرسن!
خدایا رحمت و برکت شهداء در زندگی ما روشن کن...:))

انَّ اللَّهَ سَبَّقَ بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ کَمَا یُسَبَّقُ بَیْنَ الْخَیْلِ یَوْمَ الرِّهَانِ

میگه خدا مسابقه میگذاره بین مومنین همون جوری که برای اسب ها در روز مسابقه تو میدون مسابقه میزارن...پس ای مؤمن در نشر این صلوات سهیم شو تا از مسابقه دنیا نبازی..:)
دعا میکنم یه روزی برسه که
شهداء تو قلبتون گل بکارن... 😊
#قرار_همگانی_شهداء

#نشر_حداکثری
#ٱنس_با_شهداء
حدیث بخونیم 😇
دلتنگم
برای کسی که دیگر نمی‌شود او را خواست
نمی‌شود او را داشت
تنها می‌شود سخت برای او دلتنگ شد
و در حسرت آغوشش سوخت
~💔~
🌱🥀 ٱنس با شهداء 🥀🌱
بابا علی رفت اما ماندنی تر شد مانند بغض‌هایم . . . ~💔~
آری دلم گرفته
بابا علی
هر وقت دل تنگت شدم بغض هایم باهات حرفها دارد
حرفی از درد نبودت
حرفی از نگاهت
امشب چشمانم پر اشک بارون شده بابا
دونه دونه اشکهام حرفها دار.... 💔
خداست و حکمت‌هاش 🙂
ما که نمیدونم چی تو سرنوشتمونه؛
ولی هرچی باشه بهترین رو برای ما رقم میزنه... 🙂🤍

خدای مهربان من ♥️




شبتون شهدایی 🦋
وضو فراموش نشه
-پرش‌به‌پست‌های‌امــــروز. . .🤍-

-کم‌وکاستی‌بود‌حلال‌کنیـد. . .🌿-
-اگرثوابي‌بود‌تقدیم‌به‌شهید قربانعلی حمدی  🕊
رای ما آقای #جلیلی .
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به خاطر خون شهداء
انتخاب درست داشته باشیم
🌹 برای مدافعان وطنم
🌹 برای حاج قاسم

🌹 برای همه کسانی که برای این کشور جونشون رو فدا کردن

😡 برای جواب دادن به مسئولی که توهین کرد به حاج قاسم عزیز ما

رای میدم به خط حاج قاسم
💔 به عشق حاج قاسم

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵 اگه فکر میکنی جلیلی اهل
نمایشه اینو ببین

خیلی قشنگه😊

#انتخابات
#جلیلی
ای شهدا
عجیب دلم گرفته...
دلم یک دنیا میخواهد
شبیه دنیای شما...
که همه چیزش
بوی خدا بدهد... 🩵



سلام صبحتون شهدایی 🌼
عشق به باکری و خرازی

حاج احمد خوش‌اخلاق بود. تقریباً با همه فرماندهان لشکرها دوست بود، اما با چند نفر رفیق‌تر بود. هر وقت دلش می‌گرفت، پیش آن‌ها می‌رفت که سبک شود. یکی از آن‌ها مهدی باکری بود.
داستان وداع تلخ احمد با آقا مهدی را اکثر رزمندگان می‌دانند که چگونه در عملیات بدر این دو بزرگوار از هم جدا افتادند.
شهادت آقا مهدی خیلی حاج احمد را آزار می‌داد. شاید از آن موقع، روح او هم آماده پرواز شد، اما تقدیر الهی بر این قرارگرفته بود که احمد کاظمی چند سال بعد از جنگ تحمیلی هم زنده بماند و اقدامات ارزنده‌ای برای سپاه پاسداران و امنیت کشور انجام دهد.
هر وقت او را می‌دیدم و حرف مهدی باکری پیش می‌آمد، چشمانش پر از اشک می‌شد و می‌گفت: حاج صادق، دعا کن خداوند شهادت را نصیبم کند و به دیدار مهدی بروم.
حاج احمد به حاج حسین هم خیلی علاقه داشت. جایی خواندم که وصیت کرده بود او را کنار مقبره خرازی دفن کنند، چون معتقد بود که آرامگاه خرازی یکی از درهای ورود به بهشت است.
حاج احمد خودش آدم مخلصی بود، اما اخلاص و ایثار را در وجود خرازی می‌دید و به او غبطه می‌خورد. احمد بارها در کنار خرازی در یک محور جنگیده و شجاعت و مردانگی او را به چشم دیده بود. آن‌ها از اولین فرماندهانی بودند که در عملیات بیت‌المقدس وارد خرمشهر شدند و نوید فتح و ظفر را به آقا محسن دادند.
می‌نشستیم می‌گفت:
مامان چشاتو ببند
می‌خواست دستمو ببوسه
چون می‌دونست نمیذارم به یه بهونه‌ای می‌خواست و من نمی‌ذاشتم.
می‌گفت: مامان، بوسیدن دست مادر عاقبت به خیری میاره...
می‌گفت: دعا کن من عاقبت به خیر بشم و به آرزوم برسم...


راوی: مادر شهید 💚

#شهید_آرمان_علی_وردی 🕊🌱
2024/10/01 14:22:26
Back to Top
HTML Embed Code: