🪴 سلام همه جذاب های دوست داشتنی 🪴
☔️ صبح یکشنبه اسفندماهتون بخیر ☔️


📚 لغات 93 و 94 کتاب 504 📚



93) security (سِکیورِتی)
🟩 معنی: امنیت، ایمنی

✳ synonym: safety

♦️ Pablo wanted to preserve the security of his lifestyle
♦️ "پابلو" می خواست امنیت سبک زندگی اش را حفظ کند


94) bulky (بالکی)
🟩 معنی: حجیم، بزرگ

✳ synonym: large, big

♦️ Charley and Morty removed the bulky package from the car
♦️ "چارلی" و "مارتی" بسته حجیم را از داخل اتومبیل برداشتند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new

💥 سلام سلام جووووووووون دِل 💥
🌦صبح زمستونی بهاریتون بخیر 🌦


📕 لغات 95 و 96 کتاب 504 📕


95) reluctant (ریلاکتِنت)
🟩 معنی: بی میل، بی رغبت

✳ synonym: unwilling

♦️ It was easy to see that Herman was reluctant to go out and find a job
♦️ به آسانی می توان فهمید که " هرمن " از بیرون رفتن برای یافتن شغل بی میل بود


96) obvious (آب ویِس)
🟩 معنی: واضح، آشکار

✳ synonym: clear, evident

♦️ The detective missed the clue because it was too obvious
♦️ سرنخ آنقدر واضح بود که کاراگاه به آن توجه نکرد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new

#گرامر

👇این دو کلمه را قاطی نکن 👇


🛑 تفاوت everyday و every day 🛑


🔵 every day
🔵 دو کلمه است بمعنی " هر روز "

🔹 I go to work every day
🔹 من هر روز میرم سرکار



🔴 everyday
🔴 یک کلمه است بمعنی " روزمره، روزانه "
همیشه قبل از اسم استفاده میشود

🔸 Social media has become a part of our everyday life
🔸 شبکه اجتماعی بخشی از زندگی روزمره ما شده است


🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new

💥 سلام سلام به همه فووووول انرژیا 💥
🌸 صبح سه شنبتون پُر از انرژی های مثبت 🌸


❇️ لغات 97 و 98 کتاب 504 ❇️


97) vicinity (ویسینیتی)
🟩 معنی: همسایگی، اطراف، مجاورت

✳ synonym: neighborhood

♦️ We approached the Baltimore vicinity by car
♦️ با اتومبیل به اطراف "بالتیمور" نزدیک شدیم



98) century (سِنچری)
🟩 معنی: قرن، سَده

✳ synonym: 100 years

♦️ Many prominent men have been born in this century
♦️ بسیاری از مردان مشهور در این قرن متولد شده اند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new

😍 چه‌متن مفهومی و قشنگیه 😍
♥️من‌که تحت تاثیر قرار گرفتم♥️


💥 when an egg breaks by external power, life ends
💥 وقتی یک تخم مرغ با نیرویی خارجی شکسته می شود یک زندگی پایان می یابد

💥 when an egg breaks by internal power, life begins
💥 وقتی یک تخم مرغ با نیرویی داخلی شکسته میشود یک زندگی آغاز می شود


💫 general changes always begin with internal power
💫 تغییرات مهم همیشه با نیرویی درونی و داخلی شروع میشوند


🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new

♥️ سلام سلام مهربونای جذاب ♥️
🌻 صبح چهارشنبتون سرشار از عشق و امید 🌻


📜 لغات 99 و 100 کتاب 504 📜


99) rage (رِیج)
🟩 معنی: خشم، عصبانیت

✳ synonym: anger

♦️ The mayor felt a sense of rage about the exaggeration in the press
♦️ شهردار بخاطر بزرگنمایی مطبوعات خشمگین شد



100) document (داکیومِنت)
🟩 معنی: مدرک، سند

✳ synonym: certificate

♦️ Newly discovered documents showed that the prisoner was obviously innocent
♦️ مدارک به تازگی کشف شده نشان داد که زندانی کاملا بی گناه است


🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new

#گرامر

🚫این پُست مخصوص زبان آموزان سطح مبتدی است

یه سوالی که خیلی ازم پرسیده میشه مخصوصا زبان آموزهای سطح مبتدی ازم میپرسند اینه:

♦️ چه موقع سوال را با do و does بپرسیم‌ چه موقع با am و is و are ؟

✅ جواب:


🟪 وقتی جمله ما خودش فعل داشته باشه مثل:
eat, drink, walk, talk, speak, go, come ....

و غیره با توجه به فاعل جمله از do و does استفاده میکنیم:

مثال:
🔹 I wash the dishes
جمله فعل داره (wash)
پس با do یا does سوالی میشه
چون فاعل I است پس با do سوالی میشود:
🔸 Do you wash the dishes?




🟪 اما اگر تنها فعل موجود در جمله am , is, are باشد، با همین افعال سوالی میشود:

🔹 He is a singer.
تنها فعل جمله is است پس اینگونه سوالی میشود:
🔸 Is he a singer?



🟪 در جمله هایی که am, is, are با افعال دیگر آمده باشند، باز هم با همین سه فعل am, is, are سوالی میکنیم:

🔹 They are learning english.
🔸 Are they learning english?



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new

➕ سلامی پُر از انرژی های مثبت ➕
⛈ صبح دل انگیز پنجشبتون بخیر ⛈


💥 لغات 101 و 102 کتاب 504 💥


101) conclude (کِن کلود)
🟩 معنی: تمام کردن، نتیجه گرفتن

✳ synonym: end, finish

♦️ Most people are happy when they conclude their work for the day
♦️ بیشتر افراد وقتی کار روزانه شان را تمام می کنند خوشحالند



102) undeniable ( آن دی نایِبِل)
🟩 معنی: غیرقابل انکار، بی تردید

♦️ The jury concluded that the teenagers were undeniably guilty
♦️ هیئت منصفه به این نتیجه رسید که نوجوانان بی تردید مقصر هستند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new

😍 من‌واقعا این متن رو قبول دارم‌ 😍

🔮 Good things come to people who wait
🔮 چیزهای خوب نصیب کسانی میشود که صبر دارند

🔮💥🔮 But better things come to those who go out and get them
🔮💥🔮 اما چیزهای بهتر را افرادی بدست می آورند که اقدام می کنند و به دنبال آن ها می روند


🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new

😍 سلام سلام‌ به همه منتظران 504 لغت 😍
💣 صبح جمعتون بخیر بمب های انگیزه 💣

✳ از اهمیت کتاب 504 اونقدری براتون بگم که هیچ آزمون بین المللی ندیدم که پر از تست های لغت این کتاب نباشه

پُرقدرت بریم سراغشون 💪


🔮 لغات 103 و 104 کتاب 504 🔮

103) resist (ری زیست)
🟩 معنی: مقاومت کردن، جلوی خود را گرفتن در مقابلِ

✳ synonym: withstand

♦️ Totie could not resist eating the chocolate sundae
♦️ " توتی " نمی توانست جلوی خودش را بگیرد و بستنی میوه ای شکلاتی نخورد



104) lack (لَک)
🟩 معنی: فاقد بودن، نداشتن

✳️ synonym: be short of

♦️ Your daily diet should not lack fruits and vegetables
♦️ رژیم غذایی روزانه شما نباید فاقد میوه و سبزیجات باشد


🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new

🌲 سلام سلام به همه دوستای عزیزم 🌲
🌤 صبح شنبتون بخیر جذابای دوست داشتنی 🌤


این دوتا لغتم با عشق یاد میگیریم😍


💥 لغات 105 و 106 کتاب 504 💥


105) ignore (ایگنُر)
🟢 معنی: توجه نکردن، نادیده گرفتن

✳️ synonym: overlook, disregard

♦️ Little Alice realized that if she didn't behave, her parents would ignore her
♦️ " آلیس " کوچولو متوجه شد که اگر مودب نباشد والدینش به او بی توجهی می کنند


106) challenge (چَلِنج)
🟢 معنی: به چالش طلبیدن، به مبارزه طلبیدن

✳️ synonym: call to fight, defy

♦️ Aaron Burr challenged Alexander Hamilton to a duel
♦️ " آرون بور " ، " الکساندر همیلتون " را برای نبردی تن به تن به مبارزه طلبید


🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new

☄ سلام سلام گوله های انرژی ☄
🌵 صبح آخرین یکشنبه سال 99 تون بخیر 🌵


📚 لغات 107 و 108 کتاب 504 📚


107) miniature (مینیاچِر)
🟢 معنی: نمونه کوچک، بسیار کوچک

✳️ synonym: little

♦️ We were seeking a miniature model of the bulky chess set
♦️ ما به دنبال نمونه کوچکی از مهره های بزرگ شطرنج بودیم



108) source (سُرس)
🟢 معنی: منبع، منشأ

✳️ synonym: origin

♦️ The source of Buddy's trouble was boredom
♦️ منشأ مشکل " بودی " خستگی بود



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new