Telegram Web Link
🌲 سلام سلام‌ همراهان همیشگی کانال نوین 🌲
صبح زیبای چهارشنبتون بخیر



💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯



95) pensive (پِن سیو)
🟢 معنی: فکور، متفکر، غرق در فکر

🔴 Dean Wermuth became pensive as she listened to the faculty complaints
🔴 (ورموت) رئیس دانشکده، وقتی به شکایات اعضای هیئت علمی گوش می داد در فکر فرو رفت



96) perjury (پِرِژِری)
🟢 معنی: شهادت دروغ، قسم دروغ

🔴 Facing perjury charges, Monte confessed tearfully
🔴 " منت " در مواجهه با اتهام شهادت دروغ، گریان اعتراف کرد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
میخوایم چندتا اصطلاح با dog درس بدیم


🔹 Doggy bag
🔹 ظرف یکبار مصرف


🔸 In the doghouse
🔸 تو‌ دردسر افتادن


🔹 Dog days
🔹 گرمترین روزهای سال
بقول جنوبیا ( خرما پزون )
بقول اصفهانیا ( سِگ پِزون = کِکه پِزون 😂)


🔸 Dog eat dog
🔸 بی رحم و خشن


🔹 A dog's breakfast
🔹 قاطی پاتی، درهم



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 سلام‌ سلام رُفقای عزیز 🌹
❄️ صبح پنجشنبتون بخیر ❄️



💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯



97) peruse (پِروز)
🟢 معنی: به دقت مطالعه کردن

🟡 synonym: read carefully

🔴 After I peruse the chapter, I'll deal with the questions
🔴 بعد از مطالعه کردن این بخش، به پرسش ها خواهم پرداخت



98) phlegmatic (فلِگ مَتیک)
🟢 معنی: سرد، خونسرد، آرام

🟡 synonym: apathetic

🔴 Ben's phlegmatic behavior irritated his wife no end
🔴 رفتار سرد « بِن » همسرش را بی نهایت آزار می داد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
میخوایم با هم چندتا کلمه متضاد را یادبگیریم 💯


🟦 Even (ایوِن)
🟦 زوج

🟥 Odd (آد)
🟥 فرد



🟦 Drunk (درانک)
🟦 مست

🟥 Sober (سُبِر)
🟥 هوشیار



🟦 Wide (واید)
🟦 پهن، عریض

🟥 Narrow (نَرُ)
🟥 باریک



🟦 Inhale (اینهِیل)
🟦 نفس کشیدن (دَم)

🟥 Exhale (اِکس هِیل)
🟥 نفس کشیدن (بازدم)



🟦 Busy (بیزی)
🟦 مشغول

🟥 Idle (آیدِل)
🟥 بیکار



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
می خوایم چندتا collocation با get یاد بگیریم


🟩 get a job
🟩 گرفتن شغل


🟨 get a shock
🟨 شوکه شدن


🟩 get married
🟩 ازدواج کردن


🟨 get divorced
🟨 طلاق گرفتن


🟩 get angry
🟩 عصبانی شدن


🟨 get the impression
🟨 گمان کردن


🟩 get drunk
🟩 مست شدن



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 دروووووود زبان دوست های عزیز 🔮
🌦 صبح سرد شنبتون بخیر 🌦



💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯



99) plagiarize (پلِی جِرایز)
🟢 معنی: سرقت ادبی کردن، کپی کردن

🟡 synonym: steal

🔴 If you plagiarize, you are commiting a thift
🔴 اگر سرقت ادبی کنید، مرتکب دزدی شده اید



100) plausible (پلازِبِل)
🟢 معنی: معقول، قابل قبول

🟡 synonym: reasonable

🔴 There was only one thing wrong with Ron's plausible explanation it was a lie
🔴 در توضیح قابل قبول « ران » تنها یک اشکال وجود داشت صحبتش یک دروغ بود



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 سلام سلام دوستان گُلمون 🌈
🌲 صبح یکشنبتون بخیر 🌲



💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯



101) posthumous (پاسچِمِس)
🟢 معنی: پس از مرگ

🔴 The posthumous award was presented to Hartley's widow
🔴 پس از مرگ « هارتلی » جایزه به همسر بیوه اش ارائه شد



102) precocious (پرِکُشِس)
🟢 معنی: نابغه، باهوش

🟡 synonym: advanced, intelligent

🔴 Since Lulu was so precocious, she was skipped twice at school
🔴 از آنجایی که « لولو » خیلی باهوش بود، دوبار در مدرسه جهشی خواند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
خب تو‌ این روزا که داره بارون میاد
باید انواع بارون هارو بدونیم



انواع باران به انگلیسی


💦 It's raining (ایتس رِینینگ)
💦 بارون میاد



💧 It's drizzling (ایتس دریزِلینگ)
💧 بارون نم نم میاد



☁️ It's spitting (ایتس سپیتینگ)
☁️ بارون که تازه شروع میشه



☔️ It's pouring (ایتس پُرینگ)
☔️ بارون شدید میاد




🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💪 سلام‌سلام‌ زبان آموزهای پرانرژی 💪
🌧 صبح بارونی دوشنبتون بخیر 🌧



💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯


103) potpourri (پُ پوری)
🟢 معنی: منتخب، درهم و برهم

🔴 The composer performed a potpourri of his hits
🔴 آهنگساز منتخبی از آثار موققش را اجرا کرد




104) procrastinate (پراک راس تی نِیت)
🟢 معنی: طفره رفتن، تعلل کردن

🟡 synonym: delay, linger

🔴 One cannot procrastinate when paying income taxes
🔴 هنگام پرداخت مالیات بردرآمد هیچ کس نمی تواند طفره برود



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 دروووووود به اعضای کانال نوین 😍
🍂 صبح پاییزی سه شنبتون بخیر 🍂



💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯



105) prognosticate (پراگ ناس تی کِیت)
🟢 معنی: پیش بینی کردن، خبر دادن

🟡 synonym: predict, forecast, foretell

🔴 The thunder and lightning prognosticated a huge storm
🔴 رعد و برق خبر از طوفانی عظیم می داد



106) prolific (پرولی فیک)
🟢 معنی: پرتلاش، پرکار

🟡 synonym: fertile

🔴 Renoir was one of the world's most profilic painters
🔴 « رینور » یکی از پرکارترین نقاشان جهان بود



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍁 سلاااااااااام دوستان نوین اینگلیشی 🍁
🌦 صبح چهار شنبتون بخیر 🌦



💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯


107) quandary (کوآندِری)
🟢 معنی: شک و تردید، بلاتکلیفی

🟡 synonym: dilemma, predicament

🔴 When hs had to choose a new car, my father was in a quandary
🔴 پدرم هنگامیکه مجبور بود اتومبیل جدیدی بخرد، دچار شک و تردید بود



108) rabid (رَبید)
🟢 معنی: متعصب، خشمگین، مبتلا به هاری

🔴 Having been bitten by a possibly rabid dog, Jeff needed immediate treatment
🔴 هنگامیکه احتمالا سگ هاری « جف » را گاز گرفته بود، نیاز به درمان فوری داشت



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵 to slice (تو سْلایس)
🔵 بریدن، باریک بریدن


🔴 to peel (تو پیل)
🔴 پوست کندن


🔵 to grate (تو گرِیت)
🔵 رنده کردن


🔴 to boil (تو بُیل)
🔴 جوشاندن، جوشیدن


🔵 to fry (تو فرای)
🔵 سرخ شدن، سرخ کردن



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎋 سلام‌ سلام‌ دوستان انگلیسی دوست 🎋
🌈 صبح‌ پنجشنبتون بخیر 🌈



💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯



109) rendezvous (راندِیوو)
🟢 معنی: قرار ملاقات، مکان ملاقات

🔴 Our secret rendezvous turned out to be not se secret
🔴 مشخص شد که قرار ملاقات مخفیانه ما، چندان هم مخفی نبود



110) rescind (ری سیند)
🟢 معنی: لغو کردن، باطل کردن، فسخ کردن

🟡 synonym: cancel, revoke

🔴 Before his appointment could be rescinded, Li Chen withdrew
🔴 « لی چین » قبل از اینکه انتصابش لغو شود، کناره گیری کرد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
میخوام چندتا تیکه ( متلک ) یاد بگیریم 😍

البته توصیه ما اینه حتی الامکان ازشون استفاده نکنید 😜😂


🛑 sissy (سیسی)
🛑 سوسول


⭕️ black sheep (بْلَک شیپ)
⭕️ مایه ننگ خانواده


🛑 Jerk (جِرک)
🛑 آشغال، لاشی


⭕️ Jackass (جَک اَس)
⭕️ کَله خَر


🛑 asshole (اَس هُل)
🛑 عَوَضی


⭕️ dumb (دام)
⭕️ احمق



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍃 سلام سلام عزیزان نوین اینگلیشی 🍃
🌦 صبح اولین روز هفتتون بخیر 🌦



💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯



111) sanguine (سَن گو اِن)
🟢 معنی: خوش بین، امیدوار

🟡 synonym: hopeful, optimistic

🔴 I'm not sanguine about our team's chances this year
🔴 من امسال به شانس تیم مان خوش بین نیستم





112) simile (سیمِلی)
🟢 معنی: تشبیه

🔴 The poet's strength was in his creation of memorable similes
🔴 توانایی شاعر در خلق تشبیهات بیادماندنی اش بود



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
با این آدما رفاقت نکن


🔵 Stingy (سْتینجی)
🔵 خسیس


🔴 Two - faced (تو فِیست)
🔴 دورو


🔵 Absent - minded (اَبسِنت مایندِد)
🔵 حواس پرت


🔴 Cheeky (چیکی)
🔴 پرو‌، گستاخ


🔵 Stubborn (سْتابِرن)
🔵 لجباز


🔴 Easy going (ایزی گُ ئینگ)
🔴 بی خیال، آسوده


🔵 Selfish (سِلفیش)
🔵 خودخواه


🔴 Jealous (جِلِس)
🔴 حسود


🔵 Sneaky (سنیکی)
🔵 موذی، آب زیر کاه



🆔 @novinenflish_new
🆔 @novinenglish_new
🎋 سلام‌ سلام رفقای زبان دوستمون 🎋
🍂 صبح یکشنبتون بخیر 🍂



💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯



113) skeptic (اِسکِپتیک)
🟢 معنی: آدم شکاک، مردد

🟡 synonym: doubter

🔴 I couldn't convince uncle Henry, a born skeptic
🔴 من نتوانستم « عمو هنری » را که فطرتا شکاک است متقاعد کنم



114) slander (اِسلَندِر)
🟢 معنی: افترا، تهمت، بهتان

🟡 synonym: libel, vilify

🔴 Those who have tried to slander the actor paid for it in court
🔴 کسانی که سعی کردند به هنرپیشه تهمت بزنند تاوان آن را در دادگاه داده اند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
تموم زبان آموزها این افعال پرکاربرد رو بلدن 😎


🔮 Stand (ستَند)
🔮 ایستادن


💥 Sit (سیت)
💥 نشستن


🔮 Bend (بِند)
🔮 خَم شدن


💥 Kneel (نیل)
💥 زانو زدن


🔮 Jump (جامپ)
🔮 پریدن


💥 Dive (دایو)
💥 شیرجه زدن


🔮 Trip (تریپ)
🔮 زمین خوردن


💥 Slip (سلیپ)
💥 لیز خوردن


🔮 Fall (فال)
🔮 افتادن، سقوط کردن



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💪 سلام سلام دوستان پرانرژی 💪
🌊 صبح‌ دوشنبه پاییزیتون بخیر 🌊



💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯




115) sporadic (سپُرادِک)
🟢 معنی: پراکنده، نامنظم

🟡 synonym: occasional, irregular

🔴 Dr. Kolitz noted the sporadic outbreak of measles in our community
🔴 دکتر « کولیتز » به شیوع پراکنده ی سرخچه در جامعه ما توجه کرد



116) superficial (سوپِرفیشِل)
🟢 معنی: سطحی، ظاهری

🟡 synonym: shallow, cursory

🔴 Despite her superficial knowledge of accounting, Eliza got the Jo
🔴 « الیزا » با وجود اطلاعات سطحی در مورد حسابداری، شغل را بدست اورد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
چندتا قسمت های مختلف ماشینتو یادبگیر 🚙 🚗


🚗 فرمان
🚗 Steering wheel ( سْتیِرینگ ویل )



🚙 ترمز
🚙 Brake (برِیک)


🚗 ترمز دستی
🚗 Emergency brake (اِمِرجِنسی برِیک)



🚙 چراغ ترمز
🚙 Brake light (برِیک لایت)



🚗 سپر
🚗 Bumper (بامپِر)



🚙 داشبورد
🚙 Dashboard (دَشبُرد)



🚗 دنده
🚗 Gear (گی یِر)



🚙 چراغ جلو
🚙 Headlight (هِدلایت)



🚗 کاپوت
🚗 Hood (هود)



🚙 بوق
🚙 Horn (هُرن)



🚗 صندوق عقب
🚗 Trunk (ترانک)



🚙 کلاچ
🚙 Clutch (کلاچ)



🚗 پدال گاز
🚗 Gas pedal (گَس پِدِل)




🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
2024/09/29 09:21:53
Back to Top
HTML Embed Code: