Telegram Web Link
💯 سلام سلام عزیزای دل 💯
🌳 صبح یکشنبتون بخیر 🌳



📘 لغات 457 و 458 کتاب 504 📘



457) unearth (آن اِرث)
🟢 معنی: از زیر خاک بیرون آوردن، برملا کردن

🟡 synonym: discover, uncover

🔴 The museum exhibited the vase that had been unearthed in greece
🔴 موزه، گلدانی را که در حفاری یونان از زیر خاک بیرون آورده شده بود به نمایش گذاشت



458) depart (دیپارت)
🟢 معنی: ترک کردن، از بین رفتن، مُردن

🟡 synonym: leave, go, go away

🔴 Vera was reluctant to mention that her uncle had long since departed
🔴 « ورا » مایل نبود یادآوری کند که عمویش مدتها پیش مرده است



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه اصطلاح کاربردی درس بدیم:

🔮 عبارت for good به چه معناست؟ 🔮


🔴 for good
🔴 برای همیشه

این دوتا synonym (هم معنی) رو هم براش بلد باش:
🔵 for good = forever = permanently

دوتا مثالم بزنیم تا جا بیفته براتون:

🔸 I'm going back to my country for good
🔸 دارم برای همیشه به کشورم برمی گردم


🔹 I'd like to live here for good
🔹 میخوام برای همیشه اینجا زندگی کنم



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام سلام گوله های انرژی
🌦 صبح زیبای دوشنبتون بخیر 🌦



📘 لغات 459 و 460 کتاب 504 📘



459) coincide (کُ اینساید)
🟢 معنی: هم زمان بودن، هماهنگ بودن، تطابق داشتن

🟡 synonym: agree, correspond

🔴 If these triangles were placed one on top of the other, they would coincide
🔴 اگر این مثلث ها روی یکدیگر قرار داده شوند، برهم منطبق می شوند



460) Cancel (کَنسِل)
🟢 معنی: باطل کردن، کنسل کردن، لغو کردن

🟡 synonym: delete, nullify

🔴 The stamp was only partially canceled
🔴 تنها، بخشی از تمبر باطل شده بود



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام سلام زبان دوست های عزیز 🔮
🍎 صبح سه شنبتون سرشار از آرامش و سلامتی 🍎



📘 لغات 461 و 462 کتاب 504 📘



461) debtor (دِتِر)
🟢 معنی: بدهکار، مقروض، مدیون

🟡 synonym: debitor, borrower

🔴 A gloomy debtor's prison was once the fate of those who could not repay their loans
🔴 زندان تاریک بدهکاران، زمانی سرنوشت کسانی بود که نمی توانستند وام های خود را بازپرداخت کنند



462) Legible (لِجِبِل)
🟢 معنی: قابل خواندن، خوانا، روشن

🟡 synonym: clear

🔴 Julia's handwriting is beautiful and legible
🔴 دست خط « جولیا » زیبا و خوانا است



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه نکته تلفظی بگیم:

🔷 ترکیب SU و SH صدای « ش » میده:

🔸 Sure (شُر)
🔸 مطمئن


🔸 Sugar (شوگِر)
🔸 شِکر


🔹 Shade (شِید)
🔹 سایه


🔹 Shark (شارک)
🔹 کوسه



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎋 سلام سلام رفقای انگلیسی دوست 🎋
🍄 صبح چهارشنبتون بخیر 🍄



📘 لغات 463 و 464 کتاب 504 📘



463) Placard (پلَکارد)
🟢 معنی: پوستر، اعلامیه، پلاکارد

🟡 synonym: poster, public notice

🔴 Colorful placards announced an urgent meeting
🔴 پلاکاردهای رنگین، نشستی فوری را اعلام می کردند



464) Contagious (کِن تِی جِس)
🟢 معنی: مُسری، واگیردار

🟡 synonym: epidemic

🔴 I find that yawning is often contagious
🔴 پی برده ام که خمیازه کشیدن اغلب مُسری است



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 درود درووود زبان آموزهای گُل 🌹
🌈 صبح آخرهفتتون بخیر 🌈



📘 لغات 465 و 466 کتاب 504 📘



465) clergy (کلِرجی)
🟢 معنی: کشیش، روحانی، مرد روحانی

🟡 synonym: churchman

🔴 Friar Tuck was a member of the clergy who loved a jolly jest
🔴 « فریر تاک » یکی از کشیشانی بود که عاشق لطیفه های شاد بود



466) Customary (کاستِمِری)
🟢 معنی: معمول، مرسوم، رایج

🟡 synonym: common, ordinary

🔴 It was customary for wealthy Rimans to recline while they were dining
🔴 دراز کشیدن در حین غذا خوردن برای رومیان ثروتمند مرسوم بود



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
✌️ سلام سلام به همه انرژی مثبتا ✌️
🍓 صبح آدینتون بخیر 🍓



📘 لغات 467 و 468 کتاب 504 📘



467) transparent (ترَنسپَرِنت)
🟢 معنی: روشن، شفاف، آشکار

🟡 synonym: clear

🔴 Window glass is transparent
🔴 شیشه پنجره شفاف است



468) scal (سْکالد)
🟢 معنی: سوزاندن، جوشاندن

🟡 synonym: burn

🔴 The scalding lava pouring from the mountain placed everyone in peril
🔴 گدازه های جوشانی که از کوه بیرون می ریخت، همه را به خطر انداخت



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام سلام زبان آموزهای باانگیزه 🔮
🌍 یه صبح‌ عالی رو براتون آرزومندم 🌍



📘 لغات 469 و 470 کتاب 504 📘



469) epidemic (اِپیدِمیک)
🟢 معنی: بیماری مُسری، بیماری همه گیر، فراگیر

🟡 synonym: outbreak, widespread

🔴 All of the schools in the city were closed during the epidemic
🔴 تمام مدارس شهر در زمان شیوع بیماری مسری تعطیل شدند



470) Obesity (اُبِسیتی)
🟢 معنی: چاقی مُفرط، فربهی

🟡 synonym: fatness

🔴 Obesity is considered a serious disease
🔴 چاقی مفرط یک بیماری جدی تلقی می شود




🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
𝘛𝘸𝘰 𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨𝘴 𝘱𝘳𝘦𝘷𝘦𝘯𝘵 𝘶𝘴 𝘧𝘳𝘰𝘮
🎇⋟𝘩𝘢𝘱𝘱𝘪𝘯𝘦𝘴𝘴;𝘓𝘪𝘷𝘪𝘯𝘨 𝘪𝘯
𝘵𝘩𝘦 𝘱𝘢𝘴𝘵 𝘢𝘯𝘥 𝘰𝘣𝘴𝘦𝘳𝘷𝘪𝘯𝘨 𝘰𝘵𝘩𝘦𝘳𝘴.

دو چیز مانع خوشبختیمون می‌شن؛
زندگی تو گذشته و توجه به حرفهای بقیه:)))





🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
سلام سلام‌ دوستان بزرگوار
🌈 صبح یکشنبتون بخیر 🌈



📘 لغات 471 و 472 کتاب 504 📘




471) magnify (مَگنیفای)
🟢 معنی: بزرگ نمایی کردن، بزرگ جلوه دادن

🟡 synonym: increase, amplify

🔴 It seems that Mr. Steinmetz magnified the importance of the document in his possession
🔴 به نظر می رسد آقای « استین متز » در مورد اهمیت مدارکی که در اختیار داشت، بزرگنمایی می کرد



472) chiropractor (کایرِپرَکتِر)
🟢 معنی: طبیب مفصلی

🔴 The chiropractor recommended hot bath between treatments
🔴 طبیب مفصلی دوش آب داغ را در بین دوره های درمانی توصیه نمود



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه چیزی آموزش بدم‌ منحصر به فرد
و توپ 😍

😎 من‌به شخصه
😎 I for one ( آی فُر وان)



🟢 من به شخصه عاشق محسن چاووشیم
🟢 I for one love Mohsen Chavoshi


🟡 من به شخصه غذاهای تند رو دوست دارم
🟡 I for one like spicy food


🟢 من به شخصه روز عالی داشتم
🟢 I for one had a great day



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام‌ و‌ درود دخترا پسرای جیگر 😍
🌲 صبح تابستونی دوشنبتون بخیر 🌲



📘 لغات 473 و 474 کتاب 504 📘



473) obstacle (آبستِکِل)
🟢 معنی: گیر، مانع، سد

🟡 synonym: barrier

🔴 The soldiers were compelled to get over such obstacles as ditchsand barbed wire
🔴 سربازان مجبور شدند که از موانعی چون گودال های عمیق و سیم های خاردار عبور کنند



474) ventilate (وِنتِلِیت)
🟢 معنی: تصفیه کردن، تهویه کردن

🟡 synonym: aerate

🔴 The lungs ventilate the blood
🔴 شش ها خون را تصفیه می کنند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💪 سلام سلام زباندوست های پُرانرژیمون 💪
🪴 صبح سه شنبتون پرنشاط 🪴



📘 لغات 475 و 476 کتاب 504 📘



475) jeopardize (جِپِدایز)
🟢 معنی: ریسک کردن، به خطر انداختن

🟡 synonym: imperil, risk, hazard

🔴 Soldiers jeopardize their lives in war
🔴 سربازان در جنگ جانشان را به خطر می اندازند



476) negative (نِگِتیو)
🟢 معنی: منفی، نگاتیو

🟡 synonym: minus, contrary

🔴 Three below zero is a negative quantity
🔴 سه درجه زیر صفر یک کمیت منفی است



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام سلام دوستان انگلیسی خون 😍
🌱 صبح‌ چهارشنبه جذابتون بخیر 🌱



📘 لغات 477 و 478 کتاب 504 📘



477) pension (پِنشِن)
🟢 معنی: حقوق بازنشستگی

🟡 synonym: annuity

🔴 The pension is calculated on the basis of your last years income
🔴 حقوق بازنشستگی بر اساس درآمد سال آخر شما محاسبه می شود



478) vital (وایتِل)
🟢 معنی: حیاتی، ضروری

🟡 synonym: important, essential

🔴 The chiropractor recommended hot eating is a vital function, the obese man reminded me
🔴 مرد چاق به من یادآوری کرد که خوردن یک عمل حیاتی است



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 سلام و درود لیدی و جنتلمن های گُل 🌹
🌿 صبح پنجشنبتون بشادی 🌿



📘 لغات 479 و 480 کتاب 504



479) municipal (میونِسِپِل)
🟢 معنی: شهرداری

🔴 There was only a mediocre turnout for the municipal elections
🔴 تنها عده ی کمی در انتخابات شهرداری شرکت کردند



480) Oral (اُرال)
🟢 معنی: شفاهی، کلامی، دهانی

🟡 synonym: spoken, vocal

🔴 An oral agreement is not enough; we must have a written promise
🔴 توافق شفاهی کافی نیست، ما به یک تعهد کتبی نیاز داریم



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌵 سلام سلام زبان آموزهای عزیز 🌵
🌤 صبح آدینتون بخیر 🌤



📘 لغات 481 و 482 کتاب 504



481) complacent (کامپلِسِنت)
🟢 معنی: خشنود، از خود راضی، آسوده خاطر

🟡 synonym: self-satisfied

🔴 I was surprised that Martin was so complacant about his brief part in the play
🔴 تعجب کردم از اینکه « مارتین » بخاطر نقش مختصرش در نمایش اینقدر خشنود بود



482) wasp (واسپ)
🟢 معنی: زنبور ( بی عسل )

🟡 synonym: bee, a honeyless wild bee

🔴 The piercing sting of a wasp can be very painful
🔴 نیش سوراخ کننده زنبور می تواند بسیار دردناک باشد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎋 سلام سلام رُفقای زبان دوست 🎋
🍎 صبح شنبتون به خوشی و سلامتی 🍎



📘 لغات 483 و 484 کتاب 504



483) rehabilitate (ری هِبیلیتِیت)
🟢 معنی: بازسازی کردن، مرمت کردن

🟡 synonym: restore, repair

🔴 The old house was rehabilitated at enormous expense
🔴 خانه ی قدیمی با هزینه ی هنگفتی بازسازی شد



484) parole (پِرُل)
🟢 معنی: آزادی مشروط

🔴 Since the prisoner has been rehabilitated, his family is exploring the possibility of having him paroled
🔴 از آنجاییکه زندانی اصلاح شده است، خانواده اش در حال بررسی امکان آزادی مشروط او هستند



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ سلام سلام زباندون های خوش قلب ❤️
🐓 صبح یکشنبتون بخیر 🐓



📘 لغات 485 و 486 کتاب 504



485) vertical (وِرتیکال)
🟢 معنی: عمودی، قائم، ایستاده

🔴 It wasn't easy to get the drunken man into a vertical position
🔴 نگه داشتن مرد مست در حالت ایستاده آسان نبود



486) multitude (مالتِتیود)
🟢 معنی: تعداد زیاد، انبوه

🟡 synonym: mass, crowd

🔴 A maltitude of letters kept pouring in to the movie idol
🔴 نامه های زیادی به سمت ستاره سینما سرازیر می شود



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 سلام سلام اعضای گُل کانال نوین 🪴
🌸 صبح گُل گُلی دوشنبتون بخیر 🌸



📘 لغات 487 و 488 کتاب 504



487) nominate (نامِنِیت)
🟢 معنی: نامزد شدن، منصوب کردن

🟡 synonym: name, appoint, assign

🔴 Three times Bryant was nominated for office but he was never elected
🔴 « برایانت » سه بار برای کسب این منصب نامزد شد اما هرگز انتخاب نشد



488) Potential (پِتِنشِل)
🟢 معنی: پتانسیل، امکان، توانایی

🟡 synonym: capacity,ability

🔴 Mark has the potential of being completely rehabilitated
🔴 « مارک » این توانایی را دارد که کاملا به زندگی عادی برگردد



🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
2024/09/29 19:23:05
Back to Top
HTML Embed Code: