🍇 سلام سلام نُوین اینگلیشی های عزیز 🍇
🍄 صبح سه شنبتون سرشار از انرژی های مثبت 🍄
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
13) benevolent (بِنِوِلِنت)
🟢 معنی: خیرخواه، نیکوکار، سخاوتمند
🟡 synonym: generous, charitable
🔴 Mother Theresa's benevolent work in third world nations made her famous
🔴 عمل خیرخواهانه مادر ترزا، او را در کشورهای جهان سوم مشهور ساخت
14) benign (بِناین)
🟢 معنی: مهربان، ملایم، لطیف، مطبوع
🟡 synonym: gentle, benevolent
🔴 Although there can be fierce rainstorms and windstorms and droughts in California, the weather there is usually benign
🔴 گرچه ممکن است در کالیفرنیا طوفان، گرد و غبار و خشکسالی وجود داشته باشد، اما هوای آنجا معمولا مطبوع است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍄 صبح سه شنبتون سرشار از انرژی های مثبت 🍄
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
13) benevolent (بِنِوِلِنت)
🟢 معنی: خیرخواه، نیکوکار، سخاوتمند
🟡 synonym: generous, charitable
🔴 Mother Theresa's benevolent work in third world nations made her famous
🔴 عمل خیرخواهانه مادر ترزا، او را در کشورهای جهان سوم مشهور ساخت
14) benign (بِناین)
🟢 معنی: مهربان، ملایم، لطیف، مطبوع
🟡 synonym: gentle, benevolent
🔴 Although there can be fierce rainstorms and windstorms and droughts in California, the weather there is usually benign
🔴 گرچه ممکن است در کالیفرنیا طوفان، گرد و غبار و خشکسالی وجود داشته باشد، اما هوای آنجا معمولا مطبوع است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
ای کسانیکه بی دعوت میرید جایی
این پست مخصوص شماست 😜
اصن میدونید انگلیسیا بهتون چی میگن:
🔮 مهمون ناخونده، بدون دعوت
🔮 Gate - crasher (گِیت کرَشِر)
🔹 He goes to parties without an invitation. he's a gate - crasher
🔹 او بدون دعوت به مهمانی ها میره. اون مهمون ناخوندست
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
این پست مخصوص شماست 😜
اصن میدونید انگلیسیا بهتون چی میگن:
🔮 مهمون ناخونده، بدون دعوت
🔮 Gate - crasher (گِیت کرَشِر)
🔹 He goes to parties without an invitation. he's a gate - crasher
🔹 او بدون دعوت به مهمانی ها میره. اون مهمون ناخوندست
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌲 سلام زباندوست های نُوین اینگلیش 🌲
🌸🌻 صبح چهارشنبتون بخیر 🌸🌻
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
15) bizarre (بیزار)
🟢 معنی: باورنکردنی، عجیب و غریب
🟡 synonym: strange, odd
🔴 Writers for television dreams hope to attract viewers by offering bizarre stories
🔴 نویسندگان برنامه های تلویزیونی امیدوارند با ارائه ی داستان های عجیب غریب بینندگان را جذب کنند
16) cajole (کَجِل)
🟢 معنی: فریب دادن، گول زدن، چرب زبانی کردن
🟡 synonym: coax, flatter
🔴 In order to convince his girlfriend to marry him, the man cajoled her by using sweet words and soft tones
🔴 مرد برای اینکه نامزدش را متقاعد ازدواج با او کند، با کلمات زیبا و لحنی آرام او را فریب داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌸🌻 صبح چهارشنبتون بخیر 🌸🌻
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
15) bizarre (بیزار)
🟢 معنی: باورنکردنی، عجیب و غریب
🟡 synonym: strange, odd
🔴 Writers for television dreams hope to attract viewers by offering bizarre stories
🔴 نویسندگان برنامه های تلویزیونی امیدوارند با ارائه ی داستان های عجیب غریب بینندگان را جذب کنند
16) cajole (کَجِل)
🟢 معنی: فریب دادن، گول زدن، چرب زبانی کردن
🟡 synonym: coax, flatter
🔴 In order to convince his girlfriend to marry him, the man cajoled her by using sweet words and soft tones
🔴 مرد برای اینکه نامزدش را متقاعد ازدواج با او کند، با کلمات زیبا و لحنی آرام او را فریب داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 دروووود به عُشّاق زبان انگلیسی 😍
🌳 صبح پاییزی پنجشنبتون بخیر 🌳
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
17) candor (کَندِر)
🟢 معنی: صداقت، راستگویی
🟡 synonym: honesty, frankness
🔴 An open mind and candor are qualities that we look for in a candidate for president
🔴 ذهنی باز و صداقت ویژگی هایی هستند که در یک نامزد ریاست جمهوری به دنبال آن هستیم
18) caustic (کاستیک)
🟢 معنی: طعنه آمیز، پرکنایه، نیش دار
🟡 synonym: bitter
🔴 In the debate one speaker attacked his opponent with sharp, caustic remarks
🔴 در مناظره، یکی از سخنرانان با اظهارات تند و طعنه آمیز حریفش را مورد حمله قرار داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌳 صبح پاییزی پنجشنبتون بخیر 🌳
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
17) candor (کَندِر)
🟢 معنی: صداقت، راستگویی
🟡 synonym: honesty, frankness
🔴 An open mind and candor are qualities that we look for in a candidate for president
🔴 ذهنی باز و صداقت ویژگی هایی هستند که در یک نامزد ریاست جمهوری به دنبال آن هستیم
18) caustic (کاستیک)
🟢 معنی: طعنه آمیز، پرکنایه، نیش دار
🟡 synonym: bitter
🔴 In the debate one speaker attacked his opponent with sharp, caustic remarks
🔴 در مناظره، یکی از سخنرانان با اظهارات تند و طعنه آمیز حریفش را مورد حمله قرار داد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 سلام به دوستان گُل زباندوست 🌹
🌈 صبح زیبای آدینتون بشادی 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
19) chronological (کرُنُلُجیکال)
🟢 معنی: ترتیب زمانی وقایع، زمانی
🟡 synonym: sequential
🔴 In tracing the effectiveness of the knee operation he recently completed, the physician kept a chronological record of the patient's rehabilitation therapy
🔴 پزشک در بررسی تاثیر عمل زانو که اخیرا انجام شده، گزارش زمانی درمان توانبخشی بیمار را ثبت کرد
20) clandestine (کلَندِستین)
🟢 معنی: مخفیانه، سری، دزدکی
🟡 synonym: secret, covert
🔴 The police sometimes use clandestine sting operations in order to reduce criminal activity
🔴 پلیس گاهی اوقات برای کاهش فعالیت های جنایی از عملیات سری استفاده می کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح زیبای آدینتون بشادی 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
19) chronological (کرُنُلُجیکال)
🟢 معنی: ترتیب زمانی وقایع، زمانی
🟡 synonym: sequential
🔴 In tracing the effectiveness of the knee operation he recently completed, the physician kept a chronological record of the patient's rehabilitation therapy
🔴 پزشک در بررسی تاثیر عمل زانو که اخیرا انجام شده، گزارش زمانی درمان توانبخشی بیمار را ثبت کرد
20) clandestine (کلَندِستین)
🟢 معنی: مخفیانه، سری، دزدکی
🟡 synonym: secret, covert
🔴 The police sometimes use clandestine sting operations in order to reduce criminal activity
🔴 پلیس گاهی اوقات برای کاهش فعالیت های جنایی از عملیات سری استفاده می کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☘ سلام سلام رفقای عزیز ☘
🍂 صبح شنبه پاییزیتون بخیر 🍂
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
21) cliche (کلی شِی)
🟢 معنی: کلیشه، تکراری، پیش پا افتاده
🟡 synonym: motto
🔴 The writer's stories were rejected by the magazine editor because they contained plots that were filled with cliches
🔴 داستان های نویسنده توسط ویراستار مجله رد شدند زیرا طرح هایی بودند مملو از اصطلاحات کلیشه ای
22) coerce (کُ اِرس)
🟢 معنی: بزور وادار کردن، مجبور کردن
🟡 synonym: force, compel
🔴 When the prisoners would not obey the guards, they were coerced into their cells
🔴 وقتی زندانی ها از نگهبانان اطاعت نکردند، مجبور شدند به سلول هایشان بازگردند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍂 صبح شنبه پاییزیتون بخیر 🍂
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
21) cliche (کلی شِی)
🟢 معنی: کلیشه، تکراری، پیش پا افتاده
🟡 synonym: motto
🔴 The writer's stories were rejected by the magazine editor because they contained plots that were filled with cliches
🔴 داستان های نویسنده توسط ویراستار مجله رد شدند زیرا طرح هایی بودند مملو از اصطلاحات کلیشه ای
22) coerce (کُ اِرس)
🟢 معنی: بزور وادار کردن، مجبور کردن
🟡 synonym: force, compel
🔴 When the prisoners would not obey the guards, they were coerced into their cells
🔴 وقتی زندانی ها از نگهبانان اطاعت نکردند، مجبور شدند به سلول هایشان بازگردند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍎 سلام دوستداران کانال نوین اینگلیش 🍎
🌈 صبح یکشنبتون بخیر 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
23) coherent (کُوهِرِنت)
🟢 معنی: منسجم، منطقی
🟡 synonym: logical
🔴 The president wanted to write a coherent speech about the economy that would be easy to understand
🔴 رییس جمهور می خواست نطقی منسجم درباره ی اقتصاد بنویسد که فهم آن راحت باشد
24) condon (کِندُون)
🟢 معنی: تایید کردن، عفو کردن، بخشیدن
🟡 synonym: excuse
🔴 Most dog trainers do not condone the use of spiked choke collars to control dogs
🔴 اکثر مربیان سگ، استفاده از قلاده برای کنترل سگها را تایید نمی کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح یکشنبتون بخیر 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
23) coherent (کُوهِرِنت)
🟢 معنی: منسجم، منطقی
🟡 synonym: logical
🔴 The president wanted to write a coherent speech about the economy that would be easy to understand
🔴 رییس جمهور می خواست نطقی منسجم درباره ی اقتصاد بنویسد که فهم آن راحت باشد
24) condon (کِندُون)
🟢 معنی: تایید کردن، عفو کردن، بخشیدن
🟡 synonym: excuse
🔴 Most dog trainers do not condone the use of spiked choke collars to control dogs
🔴 اکثر مربیان سگ، استفاده از قلاده برای کنترل سگها را تایید نمی کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
فرض کن رفتی خارج 😃
یه دختر خوشگل، خوشتیپ ازینا که خیلی جیگرن دیدی 🤩😍
یعنی نمیخوای مُخشو بزنی ؟ 🤔
دلم که میخاد ولی نمیدونم چی باید بگم 😭
بیا اوردم براتون 😎
اول برو سمت دختر موردنظر و بش بگو
🟦 شما تنها هستی؟
🟦 Are you on your own ?
ایشالا ک میگه آره😃
بعد بش بگو
🟥 اشکال نداره با شما همراه بشم؟
🟥 Do you mind if I join you?
اگه خیلی داغون نباشی 😂 بازم جواب مثبت میده
حالا باید یکم پول خرج کنی
خسیس بازی درنیارا جونی من
حالا بش بگو
🟦 میتونم واست یه نوشیدنی بگیرم؟
🟦 Can I get you a drink?
حالا دیگه وقتشو تیر خلاص رو بزنی و حرف دلتو بش بگی
🟥 من ازت خوشم اومده
🟥 I like you
حالا وقتشه آدرس خونشونم یادبگیری😎
🟦 میشه با ماشین تا خونه برسونمت؟
🟦 Can I drive you home?
در آخرم قرار بعدی رو باش تنظیم کن
🟥 کِی دوباره میشه ببینمت؟
🟥 When Can I see you again?
ارسال این پست برای کسانیکه قصد مُخ زنی دارند
الزامیست 😂
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه دختر خوشگل، خوشتیپ ازینا که خیلی جیگرن دیدی 🤩😍
یعنی نمیخوای مُخشو بزنی ؟ 🤔
دلم که میخاد ولی نمیدونم چی باید بگم 😭
بیا اوردم براتون 😎
اول برو سمت دختر موردنظر و بش بگو
🟦 شما تنها هستی؟
🟦 Are you on your own ?
ایشالا ک میگه آره😃
بعد بش بگو
🟥 اشکال نداره با شما همراه بشم؟
🟥 Do you mind if I join you?
اگه خیلی داغون نباشی 😂 بازم جواب مثبت میده
حالا باید یکم پول خرج کنی
خسیس بازی درنیارا جونی من
حالا بش بگو
🟦 میتونم واست یه نوشیدنی بگیرم؟
🟦 Can I get you a drink?
حالا دیگه وقتشو تیر خلاص رو بزنی و حرف دلتو بش بگی
🟥 من ازت خوشم اومده
🟥 I like you
حالا وقتشه آدرس خونشونم یادبگیری😎
🟦 میشه با ماشین تا خونه برسونمت؟
🟦 Can I drive you home?
در آخرم قرار بعدی رو باش تنظیم کن
🟥 کِی دوباره میشه ببینمت؟
🟥 When Can I see you again?
ارسال این پست برای کسانیکه قصد مُخ زنی دارند
الزامیست 😂
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام سلام زبان آموزهای عزیز 🔮
🌦 صبح دوشنبتون بخیر 🌦
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
25) connive (کِنایو)
🟢 معنی: توطئه کردن، تبانی کردن
🟡 synonym: intrigue
🔴 It was revealed that foreign connived with criminals to gather information about atomic weapons
🔴 آشکار شد که جاسوسان خارجی با جنایتکاران تبانی کردند تا اطلاعات مربوط به سلاح های هسته ای را جمع آوری کنند
26) corpulent (کُرپیولِنت)
🟢 معنی: چاق، فربه
🟡 synonym: obese, fat
🔴 A recent survey revealed that many americans are corpulent because they eat large portions at meals
🔴 بررسی های اخیر نشان داد که بسیاری از امریکایی ها چاق هستند زیرا مقادیر وسیعی غذا می خورند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦 صبح دوشنبتون بخیر 🌦
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
25) connive (کِنایو)
🟢 معنی: توطئه کردن، تبانی کردن
🟡 synonym: intrigue
🔴 It was revealed that foreign connived with criminals to gather information about atomic weapons
🔴 آشکار شد که جاسوسان خارجی با جنایتکاران تبانی کردند تا اطلاعات مربوط به سلاح های هسته ای را جمع آوری کنند
26) corpulent (کُرپیولِنت)
🟢 معنی: چاق، فربه
🟡 synonym: obese, fat
🔴 A recent survey revealed that many americans are corpulent because they eat large portions at meals
🔴 بررسی های اخیر نشان داد که بسیاری از امریکایی ها چاق هستند زیرا مقادیر وسیعی غذا می خورند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 سلام سلام اعضای گُل کانال نُوین 🪴
🍁 صبح زیبای پاییزی سه شنبتون بخیر 🍁
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
27) covert (کاوِرت)
🟢 معنی: پوشیده، پنهانی، مخفیانه
🟡 synonym: hidden, secret
🔴 Before introducing herself to the charming-looking man at the party, the young woman glanced at him coverty
🔴 زن جوان در مهمانی قبل از معرفی خودش به مرد ظاهرا جذاب، مخفیانه به او نگاه می کرد
28) criterion (کرایتِریِن)
🟢 معنی: معیار، ملاک
🟡 synonym: measure, model
🔴 Tasty food is the criterion for a popular fast-food restaurant
🔴 غذای خوشمزه، معیار یک رستوران محبوب برای غذاهای فست فود است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍁 صبح زیبای پاییزی سه شنبتون بخیر 🍁
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
27) covert (کاوِرت)
🟢 معنی: پوشیده، پنهانی، مخفیانه
🟡 synonym: hidden, secret
🔴 Before introducing herself to the charming-looking man at the party, the young woman glanced at him coverty
🔴 زن جوان در مهمانی قبل از معرفی خودش به مرد ظاهرا جذاب، مخفیانه به او نگاه می کرد
28) criterion (کرایتِریِن)
🟢 معنی: معیار، ملاک
🟡 synonym: measure, model
🔴 Tasty food is the criterion for a popular fast-food restaurant
🔴 غذای خوشمزه، معیار یک رستوران محبوب برای غذاهای فست فود است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌲 سلام سلام دوستان عزیزمون 🌲
🥕 صبح چهار شنبتون بخیر 🥕
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
29) culpable (کال پِبِل)
🟢 معنی: مجرم، گناهکار
🟡 synonym: guilty
🔴 A trial will take place to determine whether the Olympic committee member who was accused of bribery is actually culpable
🔴 برای تعیین اینکه عضو کمیته ی المپیک متهم به رشوه واقعا گناهکار است یا نه، محاکمه ای صورت خواهد گرفت
30) cursory (کِرسِری)
🟢 معنی: عجولانه، سَرسَری
🟡 synonym: superficial
🔴 Because the students had given the text book only a cursory reading, they were unable to pass the examination
🔴 از انجایی که دانش اموزان کتاب را به صورت سرسری خوانده بودند، قادر نبودند که در امتحان قبول شوند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🥕 صبح چهار شنبتون بخیر 🥕
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
29) culpable (کال پِبِل)
🟢 معنی: مجرم، گناهکار
🟡 synonym: guilty
🔴 A trial will take place to determine whether the Olympic committee member who was accused of bribery is actually culpable
🔴 برای تعیین اینکه عضو کمیته ی المپیک متهم به رشوه واقعا گناهکار است یا نه، محاکمه ای صورت خواهد گرفت
30) cursory (کِرسِری)
🟢 معنی: عجولانه، سَرسَری
🟡 synonym: superficial
🔴 Because the students had given the text book only a cursory reading, they were unable to pass the examination
🔴 از انجایی که دانش اموزان کتاب را به صورت سرسری خوانده بودند، قادر نبودند که در امتحان قبول شوند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 سلام سلام رفقای گُل 🌹
🌾 صبح پنجشنبتون بخیر 🌾
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
31) decadent (دِکِدِنت)
🟢 معنی: انحطاط، رو به زوال، فاسد
🟡 synonym: effete
🔴 The rooms in the house we rented were old, worn out, dark and dusty, there was a decadent air about them
🔴 اتاقهای خانه ی کرایه ای ما قدیمی، فرسوده، تاریک و گرد و خاکی بودند، یعنی حال و هوای زوال و انحطاط داشتند
32) devious (دیوایِس)
🟢 معنی: حیله گر، مرموز، پیچیده
🟡 synonym: sly, crafty
🔴 It was difficult to determine the truth of the witness contradictory statements because of his devious manner
🔴 تشخیص حقیقت از گفته های متناقض شاهد بخاطر رفتار حیله گرانه اش دشوار بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌾 صبح پنجشنبتون بخیر 🌾
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
31) decadent (دِکِدِنت)
🟢 معنی: انحطاط، رو به زوال، فاسد
🟡 synonym: effete
🔴 The rooms in the house we rented were old, worn out, dark and dusty, there was a decadent air about them
🔴 اتاقهای خانه ی کرایه ای ما قدیمی، فرسوده، تاریک و گرد و خاکی بودند، یعنی حال و هوای زوال و انحطاط داشتند
32) devious (دیوایِس)
🟢 معنی: حیله گر، مرموز، پیچیده
🟡 synonym: sly, crafty
🔴 It was difficult to determine the truth of the witness contradictory statements because of his devious manner
🔴 تشخیص حقیقت از گفته های متناقض شاهد بخاطر رفتار حیله گرانه اش دشوار بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلااااااام زبان آموزهای گُل 😍
🌈 صبح زیبای آدینتون بخیر 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
33) digress (دیگ رِس)
🟢 معنی: از موضوع منحرف شدن، از این شاخه به آن شاخه پریدن
🟡 synonym: wander
🔴 The small creek in front of our house digressed from the main river that had been formed by the melting snow on the mountains
🔴 نهر کوچک روبروی خانه ما، از رودخانه اصلی که با ذوب شدن برف روی کوهها شکل گرفته بود منشعب شده است
34) dormant (دُرمِنت)
🟢 معنی: غیرفعال، خفته، مسکوت
🟡 synonym: inactive
🔴 The injured worker's lawyer asked the judge why his client's claim had lain dormant for so many months
🔴 وکیل کارگر مصدوم از قاضی پرسید که چرا ادعای خسارت موکل وی این همه ماه مسکوت مانده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح زیبای آدینتون بخیر 🌈
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
33) digress (دیگ رِس)
🟢 معنی: از موضوع منحرف شدن، از این شاخه به آن شاخه پریدن
🟡 synonym: wander
🔴 The small creek in front of our house digressed from the main river that had been formed by the melting snow on the mountains
🔴 نهر کوچک روبروی خانه ما، از رودخانه اصلی که با ذوب شدن برف روی کوهها شکل گرفته بود منشعب شده است
34) dormant (دُرمِنت)
🟢 معنی: غیرفعال، خفته، مسکوت
🟡 synonym: inactive
🔴 The injured worker's lawyer asked the judge why his client's claim had lain dormant for so many months
🔴 وکیل کارگر مصدوم از قاضی پرسید که چرا ادعای خسارت موکل وی این همه ماه مسکوت مانده است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍊 سلام سلام لیدی و جنتلمن های عزیز 🍊
⛅️ صبح پاییزی شنبتون بخیر ⛅️
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
35) duress (دیورِس)
🟢 معنی: اجبار، زور، فشار
🟡 synonym: pressure, compulsion
🔴 After arguing violently with the referee, the basketball coach was escorted out of the area under duress
🔴 مربی بسکتبال پس از بحثی شدید با داور، به اجبار به بیرون از محوطه فرستاده شد
36) egotist (ایگِتِست)
🟢 معنی: آدم خودخواه، آدم از خود راضی
🟡 synonym: boaster
🔴 The egotist's e-mail address was the greatest.com
🔴 آدرس پست الکترونیکی آدم خودراضی عبارتست از « بهترین دات کام »
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
⛅️ صبح پاییزی شنبتون بخیر ⛅️
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
35) duress (دیورِس)
🟢 معنی: اجبار، زور، فشار
🟡 synonym: pressure, compulsion
🔴 After arguing violently with the referee, the basketball coach was escorted out of the area under duress
🔴 مربی بسکتبال پس از بحثی شدید با داور، به اجبار به بیرون از محوطه فرستاده شد
36) egotist (ایگِتِست)
🟢 معنی: آدم خودخواه، آدم از خود راضی
🟡 synonym: boaster
🔴 The egotist's e-mail address was the greatest.com
🔴 آدرس پست الکترونیکی آدم خودراضی عبارتست از « بهترین دات کام »
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
#گرامر
یه نکته گرامری بسیار آسون و بسیار کاربردی در مکالمات را بگیم:
💣 تفاوت too و either 💣
🔴 too
🔴 در پایان جملات استفاده میشه
🔴 از too بعد از یک عبارت مثبت استفاده می کنیم
🔹 I Love you
🔹 عاشقتم
🔸 I Love you too
🔸 منم عاشقتم
⚫️ either
⚫️ در پایان جملات استفاده میشه
⚫️ از either بعد از جملات منفی استفاده می کنیم
🔹 I'm not patient
🔹 من صبور نیستم
🔸 I'm not patient either
🔸 منم صبور نیستم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه نکته گرامری بسیار آسون و بسیار کاربردی در مکالمات را بگیم:
💣 تفاوت too و either 💣
🔴 too
🔴 در پایان جملات استفاده میشه
🔴 از too بعد از یک عبارت مثبت استفاده می کنیم
🔹 I Love you
🔹 عاشقتم
🔸 I Love you too
🔸 منم عاشقتم
⚫️ either
⚫️ در پایان جملات استفاده میشه
⚫️ از either بعد از جملات منفی استفاده می کنیم
🔹 I'm not patient
🔹 من صبور نیستم
🔸 I'm not patient either
🔸 منم صبور نیستم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍋 دروووووود زبان دوست های باانگیزه 🍋
🌲 صبح یکشنبتون بخیر عزیزان 🌲
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
37) elusive (ْای لوسیو)
🟢 معنی: گنگ، مبهم، پیچیده
🟡 synonym: complex
🔴 When questioned by the police, the suspect, who had actually committed the crime, gave his questioners elusive, insubstantial answers
🔴 هنگامیکه پلیس از متهم که در واقع مرتکب جنایت شده بود بازجویی کرد او به بازجویانش پاسخ های مبهم و نامشخص داد
38) emulate (اِمیولِیت)
🟢 معنی: کپی کردن، تقلید کردن
🟡 synonym: copy, mimic
🔴 Eager for success, the newly hired newspaper reported tried to emulate the managing editor's writing style
🔴 گزارشگر تازه استخدام شده روزنامه که مشتاق موفقیت بود، سعی کرد از سبک نگارش ویراستار تقلید کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌲 صبح یکشنبتون بخیر عزیزان 🌲
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
37) elusive (ْای لوسیو)
🟢 معنی: گنگ، مبهم، پیچیده
🟡 synonym: complex
🔴 When questioned by the police, the suspect, who had actually committed the crime, gave his questioners elusive, insubstantial answers
🔴 هنگامیکه پلیس از متهم که در واقع مرتکب جنایت شده بود بازجویی کرد او به بازجویانش پاسخ های مبهم و نامشخص داد
38) emulate (اِمیولِیت)
🟢 معنی: کپی کردن، تقلید کردن
🟡 synonym: copy, mimic
🔴 Eager for success, the newly hired newspaper reported tried to emulate the managing editor's writing style
🔴 گزارشگر تازه استخدام شده روزنامه که مشتاق موفقیت بود، سعی کرد از سبک نگارش ویراستار تقلید کند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
اعضای داخلی بدنمون را یاد بگیریم:
🟧 Lung (لانگ)
🟧 شُش
🟨 Liver (لیوِر)
🟨 کَبد
🟧 Kidney (کیدْنی)
🟧 کلیه
🟨 Bladder (بْلَدِر)
🟨 مثانه
🟧 Heart (هارت)
🟧 قلب
🟨 Stomach (سْتامِک)
🟨 معده
🟧 Intestine (اینْتِستین)
🟧 روده
🟨 Uterus (یوتِرِس)
🟨رَحِم
🟧 Brain (بْرِیْن)
🟧 مغز
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🟧 Lung (لانگ)
🟧 شُش
🟨 Liver (لیوِر)
🟨 کَبد
🟧 Kidney (کیدْنی)
🟧 کلیه
🟨 Bladder (بْلَدِر)
🟨 مثانه
🟧 Heart (هارت)
🟧 قلب
🟨 Stomach (سْتامِک)
🟨 معده
🟧 Intestine (اینْتِستین)
🟧 روده
🟨 Uterus (یوتِرِس)
🟨رَحِم
🟧 Brain (بْرِیْن)
🟧 مغز
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍉 سلام و درود نُوین اینگلیشیای جیگر 🍉
☁️ صبح دوشنبتون پرنشاط و پرانرژی ☁️
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
39) eulogy (یولِجی)
🟢 معنی: مدح، ستایش، تمجید
🔴 At her inauguration the newly elected governor's eulogy listed the accomplishments of the previous governor
🔴 در مراسم معارفه، مدح فرماندار تازه انتخاب شده فهرستی از دستاوردهای فرماندار قبلی بود
40) exacerbate (اِگزَسِرِبِیت)
🟢 معنی: تشدید کردن، بدتر کردن، وخیم کردن
🟡 synonym: worsen, aggravate
🔴 The pain in the pitcher's sore elbow was exacerbated when he pitched a full game after only one day's rest
🔴 وقتیکه مدافع تنها پس از یک روز استراحت، یک بازی کامل تمام توپ ها را پرتاب کرد، درد آرنج زخمی اش تشدید شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☁️ صبح دوشنبتون پرنشاط و پرانرژی ☁️
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
39) eulogy (یولِجی)
🟢 معنی: مدح، ستایش، تمجید
🔴 At her inauguration the newly elected governor's eulogy listed the accomplishments of the previous governor
🔴 در مراسم معارفه، مدح فرماندار تازه انتخاب شده فهرستی از دستاوردهای فرماندار قبلی بود
40) exacerbate (اِگزَسِرِبِیت)
🟢 معنی: تشدید کردن، بدتر کردن، وخیم کردن
🟡 synonym: worsen, aggravate
🔴 The pain in the pitcher's sore elbow was exacerbated when he pitched a full game after only one day's rest
🔴 وقتیکه مدافع تنها پس از یک روز استراحت، یک بازی کامل تمام توپ ها را پرتاب کرد، درد آرنج زخمی اش تشدید شد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍇 سلام سلام عُشاق زبان انگلیسی 🍇
🖼 صبح سه شنبتون بخیر 🖼
41) exhort (اِگزُرت)
🟢 معنی: تشویق کردن، ترغیب کردن، نصیحت کردن
🟡 synonym: urge, advise
🔴 The candidate exhorted members of his party to be certain to vote for him on election Day
🔴 نامزد اعضای حزبش را تشویق کرد که حتما در روز انتخابات به او رای دهند
42) expedite (اِکسپِدِیت)
🟢 معنی: تسریع کردن، به سرعت ارسال کردن
🟡 synonym: speed up
🔴 The company's large number of orders were expedited when the shipping clerk decided to use an airborne delivery company
🔴 زمانی که مسئول ارسال محموله تصمیم گرفت از یک شرکت تحویل هوایی استفاده کند، تعداد زیادی از سفارشات کشور تسریع یافت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🖼 صبح سه شنبتون بخیر 🖼
41) exhort (اِگزُرت)
🟢 معنی: تشویق کردن، ترغیب کردن، نصیحت کردن
🟡 synonym: urge, advise
🔴 The candidate exhorted members of his party to be certain to vote for him on election Day
🔴 نامزد اعضای حزبش را تشویق کرد که حتما در روز انتخابات به او رای دهند
42) expedite (اِکسپِدِیت)
🟢 معنی: تسریع کردن، به سرعت ارسال کردن
🟡 synonym: speed up
🔴 The company's large number of orders were expedited when the shipping clerk decided to use an airborne delivery company
🔴 زمانی که مسئول ارسال محموله تصمیم گرفت از یک شرکت تحویل هوایی استفاده کند، تعداد زیادی از سفارشات کشور تسریع یافت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍐 سلام سلام عزیزای دل 🍐
🌹 صبح زیبای چهارشنبتون بخیر 🌹
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
43) fallacious (فِلِی شِس)
🟢 معنی: گمراه کننده، فریبنده
🟡 synonym: false, incorrect
🔴 Evidence that rests solely upon isolated facts is usually fallacious
🔴 شواهدی که تنها بر مبنای اطلاعات پراکنده باشد، معمولا گمراه کننده و غلط می باشند
44) fracas (فِرِیکِس)
🟢 معنی: کتک کاری، دعوا، زد و خورد
🟡 synonym: brawl
🔴 A fracas took place between the two students after they bumped against each other on the stairs
🔴 بعد از اینکه دو دانشجو در راه پله با هم برخورد کردند، زد و خوردی بین آنها صورت گرفت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 صبح زیبای چهارشنبتون بخیر 🌹
💯 125 واژه مشکل اما ضروری 💯
43) fallacious (فِلِی شِس)
🟢 معنی: گمراه کننده، فریبنده
🟡 synonym: false, incorrect
🔴 Evidence that rests solely upon isolated facts is usually fallacious
🔴 شواهدی که تنها بر مبنای اطلاعات پراکنده باشد، معمولا گمراه کننده و غلط می باشند
44) fracas (فِرِیکِس)
🟢 معنی: کتک کاری، دعوا، زد و خورد
🟡 synonym: brawl
🔴 A fracas took place between the two students after they bumped against each other on the stairs
🔴 بعد از اینکه دو دانشجو در راه پله با هم برخورد کردند، زد و خوردی بین آنها صورت گرفت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new