☄ سلام سلام گوله های انرژی ☄
🌦 صبح زیبای دوشنبتون بخیر 🌦
📘 لغات 459 و 460 کتاب 504 📘
459) coincide (کُ اینساید)
🟢 معنی: هم زمان بودن، هماهنگ بودن، تطابق داشتن
🟡 synonym: agree, correspond
🔴 If these triangles were placed one on top of the other, they would coincide
🔴 اگر این مثلث ها روی یکدیگر قرار داده شوند، برهم منطبق می شوند
460) Cancel (کَنسِل)
🟢 معنی: باطل کردن، کنسل کردن، لغو کردن
🟡 synonym: delete, nullify
🔴 The stamp was only partially canceled
🔴 تنها، بخشی از تمبر باطل شده بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌦 صبح زیبای دوشنبتون بخیر 🌦
📘 لغات 459 و 460 کتاب 504 📘
459) coincide (کُ اینساید)
🟢 معنی: هم زمان بودن، هماهنگ بودن، تطابق داشتن
🟡 synonym: agree, correspond
🔴 If these triangles were placed one on top of the other, they would coincide
🔴 اگر این مثلث ها روی یکدیگر قرار داده شوند، برهم منطبق می شوند
460) Cancel (کَنسِل)
🟢 معنی: باطل کردن، کنسل کردن، لغو کردن
🟡 synonym: delete, nullify
🔴 The stamp was only partially canceled
🔴 تنها، بخشی از تمبر باطل شده بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام سلام زبان دوست های عزیز 🔮
🍎 صبح سه شنبتون سرشار از آرامش و سلامتی 🍎
📘 لغات 461 و 462 کتاب 504 📘
461) debtor (دِتِر)
🟢 معنی: بدهکار، مقروض، مدیون
🟡 synonym: debitor, borrower
🔴 A gloomy debtor's prison was once the fate of those who could not repay their loans
🔴 زندان تاریک بدهکاران، زمانی سرنوشت کسانی بود که نمی توانستند وام های خود را بازپرداخت کنند
462) Legible (لِجِبِل)
🟢 معنی: قابل خواندن، خوانا، روشن
🟡 synonym: clear
🔴 Julia's handwriting is beautiful and legible
🔴 دست خط « جولیا » زیبا و خوانا است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍎 صبح سه شنبتون سرشار از آرامش و سلامتی 🍎
📘 لغات 461 و 462 کتاب 504 📘
461) debtor (دِتِر)
🟢 معنی: بدهکار، مقروض، مدیون
🟡 synonym: debitor, borrower
🔴 A gloomy debtor's prison was once the fate of those who could not repay their loans
🔴 زندان تاریک بدهکاران، زمانی سرنوشت کسانی بود که نمی توانستند وام های خود را بازپرداخت کنند
462) Legible (لِجِبِل)
🟢 معنی: قابل خواندن، خوانا، روشن
🟡 synonym: clear
🔴 Julia's handwriting is beautiful and legible
🔴 دست خط « جولیا » زیبا و خوانا است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه نکته تلفظی بگیم:
🔷 ترکیب SU و SH صدای « ش » میده:
🔸 Sure (شُر)
🔸 مطمئن
🔸 Sugar (شوگِر)
🔸 شِکر
🔹 Shade (شِید)
🔹 سایه
🔹 Shark (شارک)
🔹 کوسه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔷 ترکیب SU و SH صدای « ش » میده:
🔸 Sure (شُر)
🔸 مطمئن
🔸 Sugar (شوگِر)
🔸 شِکر
🔹 Shade (شِید)
🔹 سایه
🔹 Shark (شارک)
🔹 کوسه
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎋 سلام سلام رفقای انگلیسی دوست 🎋
🍄 صبح چهارشنبتون بخیر 🍄
📘 لغات 463 و 464 کتاب 504 📘
463) Placard (پلَکارد)
🟢 معنی: پوستر، اعلامیه، پلاکارد
🟡 synonym: poster, public notice
🔴 Colorful placards announced an urgent meeting
🔴 پلاکاردهای رنگین، نشستی فوری را اعلام می کردند
464) Contagious (کِن تِی جِس)
🟢 معنی: مُسری، واگیردار
🟡 synonym: epidemic
🔴 I find that yawning is often contagious
🔴 پی برده ام که خمیازه کشیدن اغلب مُسری است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍄 صبح چهارشنبتون بخیر 🍄
📘 لغات 463 و 464 کتاب 504 📘
463) Placard (پلَکارد)
🟢 معنی: پوستر، اعلامیه، پلاکارد
🟡 synonym: poster, public notice
🔴 Colorful placards announced an urgent meeting
🔴 پلاکاردهای رنگین، نشستی فوری را اعلام می کردند
464) Contagious (کِن تِی جِس)
🟢 معنی: مُسری، واگیردار
🟡 synonym: epidemic
🔴 I find that yawning is often contagious
🔴 پی برده ام که خمیازه کشیدن اغلب مُسری است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 درود درووود زبان آموزهای گُل 🌹
🌈 صبح آخرهفتتون بخیر 🌈
📘 لغات 465 و 466 کتاب 504 📘
465) clergy (کلِرجی)
🟢 معنی: کشیش، روحانی، مرد روحانی
🟡 synonym: churchman
🔴 Friar Tuck was a member of the clergy who loved a jolly jest
🔴 « فریر تاک » یکی از کشیشانی بود که عاشق لطیفه های شاد بود
466) Customary (کاستِمِری)
🟢 معنی: معمول، مرسوم، رایج
🟡 synonym: common, ordinary
🔴 It was customary for wealthy Rimans to recline while they were dining
🔴 دراز کشیدن در حین غذا خوردن برای رومیان ثروتمند مرسوم بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح آخرهفتتون بخیر 🌈
📘 لغات 465 و 466 کتاب 504 📘
465) clergy (کلِرجی)
🟢 معنی: کشیش، روحانی، مرد روحانی
🟡 synonym: churchman
🔴 Friar Tuck was a member of the clergy who loved a jolly jest
🔴 « فریر تاک » یکی از کشیشانی بود که عاشق لطیفه های شاد بود
466) Customary (کاستِمِری)
🟢 معنی: معمول، مرسوم، رایج
🟡 synonym: common, ordinary
🔴 It was customary for wealthy Rimans to recline while they were dining
🔴 دراز کشیدن در حین غذا خوردن برای رومیان ثروتمند مرسوم بود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
✌️ سلام سلام به همه انرژی مثبتا ✌️
🍓 صبح آدینتون بخیر 🍓
📘 لغات 467 و 468 کتاب 504 📘
467) transparent (ترَنسپَرِنت)
🟢 معنی: روشن، شفاف، آشکار
🟡 synonym: clear
🔴 Window glass is transparent
🔴 شیشه پنجره شفاف است
468) scal (سْکالد)
🟢 معنی: سوزاندن، جوشاندن
🟡 synonym: burn
🔴 The scalding lava pouring from the mountain placed everyone in peril
🔴 گدازه های جوشانی که از کوه بیرون می ریخت، همه را به خطر انداخت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍓 صبح آدینتون بخیر 🍓
📘 لغات 467 و 468 کتاب 504 📘
467) transparent (ترَنسپَرِنت)
🟢 معنی: روشن، شفاف، آشکار
🟡 synonym: clear
🔴 Window glass is transparent
🔴 شیشه پنجره شفاف است
468) scal (سْکالد)
🟢 معنی: سوزاندن، جوشاندن
🟡 synonym: burn
🔴 The scalding lava pouring from the mountain placed everyone in peril
🔴 گدازه های جوشانی که از کوه بیرون می ریخت، همه را به خطر انداخت
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🔮 سلام سلام زبان آموزهای باانگیزه 🔮
🌍 یه صبح عالی رو براتون آرزومندم 🌍
📘 لغات 469 و 470 کتاب 504 📘
469) epidemic (اِپیدِمیک)
🟢 معنی: بیماری مُسری، بیماری همه گیر، فراگیر
🟡 synonym: outbreak, widespread
🔴 All of the schools in the city were closed during the epidemic
🔴 تمام مدارس شهر در زمان شیوع بیماری مسری تعطیل شدند
470) Obesity (اُبِسیتی)
🟢 معنی: چاقی مُفرط، فربهی
🟡 synonym: fatness
🔴 Obesity is considered a serious disease
🔴 چاقی مفرط یک بیماری جدی تلقی می شود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌍 یه صبح عالی رو براتون آرزومندم 🌍
📘 لغات 469 و 470 کتاب 504 📘
469) epidemic (اِپیدِمیک)
🟢 معنی: بیماری مُسری، بیماری همه گیر، فراگیر
🟡 synonym: outbreak, widespread
🔴 All of the schools in the city were closed during the epidemic
🔴 تمام مدارس شهر در زمان شیوع بیماری مسری تعطیل شدند
470) Obesity (اُبِسیتی)
🟢 معنی: چاقی مُفرط، فربهی
🟡 synonym: fatness
🔴 Obesity is considered a serious disease
🔴 چاقی مفرط یک بیماری جدی تلقی می شود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
𝘛𝘸𝘰 𝘵𝘩𝘪𝘯𝘨𝘴 𝘱𝘳𝘦𝘷𝘦𝘯𝘵 𝘶𝘴 𝘧𝘳𝘰𝘮
⋞🎇⋟𝘩𝘢𝘱𝘱𝘪𝘯𝘦𝘴𝘴;𝘓𝘪𝘷𝘪𝘯𝘨 𝘪𝘯
𝘵𝘩𝘦 𝘱𝘢𝘴𝘵 𝘢𝘯𝘥 𝘰𝘣𝘴𝘦𝘳𝘷𝘪𝘯𝘨 𝘰𝘵𝘩𝘦𝘳𝘴.
دو چیز مانع خوشبختیمون میشن؛
زندگی تو گذشته و توجه به حرفهای بقیه:)))
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
⋞🎇⋟𝘩𝘢𝘱𝘱𝘪𝘯𝘦𝘴𝘴;𝘓𝘪𝘷𝘪𝘯𝘨 𝘪𝘯
𝘵𝘩𝘦 𝘱𝘢𝘴𝘵 𝘢𝘯𝘥 𝘰𝘣𝘴𝘦𝘳𝘷𝘪𝘯𝘨 𝘰𝘵𝘩𝘦𝘳𝘴.
دو چیز مانع خوشبختیمون میشن؛
زندگی تو گذشته و توجه به حرفهای بقیه:)))
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
✅ سلام سلام دوستان بزرگوار ✅
🌈 صبح یکشنبتون بخیر 🌈
📘 لغات 471 و 472 کتاب 504 📘
471) magnify (مَگنیفای)
🟢 معنی: بزرگ نمایی کردن، بزرگ جلوه دادن
🟡 synonym: increase, amplify
🔴 It seems that Mr. Steinmetz magnified the importance of the document in his possession
🔴 به نظر می رسد آقای « استین متز » در مورد اهمیت مدارکی که در اختیار داشت، بزرگنمایی می کرد
472) chiropractor (کایرِپرَکتِر)
🟢 معنی: طبیب مفصلی
🔴 The chiropractor recommended hot bath between treatments
🔴 طبیب مفصلی دوش آب داغ را در بین دوره های درمانی توصیه نمود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌈 صبح یکشنبتون بخیر 🌈
📘 لغات 471 و 472 کتاب 504 📘
471) magnify (مَگنیفای)
🟢 معنی: بزرگ نمایی کردن، بزرگ جلوه دادن
🟡 synonym: increase, amplify
🔴 It seems that Mr. Steinmetz magnified the importance of the document in his possession
🔴 به نظر می رسد آقای « استین متز » در مورد اهمیت مدارکی که در اختیار داشت، بزرگنمایی می کرد
472) chiropractor (کایرِپرَکتِر)
🟢 معنی: طبیب مفصلی
🔴 The chiropractor recommended hot bath between treatments
🔴 طبیب مفصلی دوش آب داغ را در بین دوره های درمانی توصیه نمود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
یه چیزی آموزش بدم منحصر به فرد
و توپ 😍
😎 منبه شخصه
😎 I for one ( آی فُر وان)
🟢 من به شخصه عاشق محسن چاووشیم
🟢 I for one love Mohsen Chavoshi
🟡 من به شخصه غذاهای تند رو دوست دارم
🟡 I for one like spicy food
🟢 من به شخصه روز عالی داشتم
🟢 I for one had a great day
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
و توپ 😍
😎 منبه شخصه
😎 I for one ( آی فُر وان)
🟢 من به شخصه عاشق محسن چاووشیم
🟢 I for one love Mohsen Chavoshi
🟡 من به شخصه غذاهای تند رو دوست دارم
🟡 I for one like spicy food
🟢 من به شخصه روز عالی داشتم
🟢 I for one had a great day
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام و درود دخترا پسرای جیگر 😍
🌲 صبح تابستونی دوشنبتون بخیر 🌲
📘 لغات 473 و 474 کتاب 504 📘
473) obstacle (آبستِکِل)
🟢 معنی: گیر، مانع، سد
🟡 synonym: barrier
🔴 The soldiers were compelled to get over such obstacles as ditchsand barbed wire
🔴 سربازان مجبور شدند که از موانعی چون گودال های عمیق و سیم های خاردار عبور کنند
474) ventilate (وِنتِلِیت)
🟢 معنی: تصفیه کردن، تهویه کردن
🟡 synonym: aerate
🔴 The lungs ventilate the blood
🔴 شش ها خون را تصفیه می کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌲 صبح تابستونی دوشنبتون بخیر 🌲
📘 لغات 473 و 474 کتاب 504 📘
473) obstacle (آبستِکِل)
🟢 معنی: گیر، مانع، سد
🟡 synonym: barrier
🔴 The soldiers were compelled to get over such obstacles as ditchsand barbed wire
🔴 سربازان مجبور شدند که از موانعی چون گودال های عمیق و سیم های خاردار عبور کنند
474) ventilate (وِنتِلِیت)
🟢 معنی: تصفیه کردن، تهویه کردن
🟡 synonym: aerate
🔴 The lungs ventilate the blood
🔴 شش ها خون را تصفیه می کنند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💪 سلام سلام زباندوست های پُرانرژیمون 💪
🪴 صبح سه شنبتون پرنشاط 🪴
📘 لغات 475 و 476 کتاب 504 📘
475) jeopardize (جِپِدایز)
🟢 معنی: ریسک کردن، به خطر انداختن
🟡 synonym: imperil, risk, hazard
🔴 Soldiers jeopardize their lives in war
🔴 سربازان در جنگ جانشان را به خطر می اندازند
476) negative (نِگِتیو)
🟢 معنی: منفی، نگاتیو
🟡 synonym: minus, contrary
🔴 Three below zero is a negative quantity
🔴 سه درجه زیر صفر یک کمیت منفی است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 صبح سه شنبتون پرنشاط 🪴
📘 لغات 475 و 476 کتاب 504 📘
475) jeopardize (جِپِدایز)
🟢 معنی: ریسک کردن، به خطر انداختن
🟡 synonym: imperil, risk, hazard
🔴 Soldiers jeopardize their lives in war
🔴 سربازان در جنگ جانشان را به خطر می اندازند
476) negative (نِگِتیو)
🟢 معنی: منفی، نگاتیو
🟡 synonym: minus, contrary
🔴 Three below zero is a negative quantity
🔴 سه درجه زیر صفر یک کمیت منفی است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
😍 سلام سلام دوستان انگلیسی خون 😍
🌱 صبح چهارشنبه جذابتون بخیر 🌱
📘 لغات 477 و 478 کتاب 504 📘
477) pension (پِنشِن)
🟢 معنی: حقوق بازنشستگی
🟡 synonym: annuity
🔴 The pension is calculated on the basis of your last years income
🔴 حقوق بازنشستگی بر اساس درآمد سال آخر شما محاسبه می شود
478) vital (وایتِل)
🟢 معنی: حیاتی، ضروری
🟡 synonym: important, essential
🔴 The chiropractor recommended hot eating is a vital function, the obese man reminded me
🔴 مرد چاق به من یادآوری کرد که خوردن یک عمل حیاتی است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌱 صبح چهارشنبه جذابتون بخیر 🌱
📘 لغات 477 و 478 کتاب 504 📘
477) pension (پِنشِن)
🟢 معنی: حقوق بازنشستگی
🟡 synonym: annuity
🔴 The pension is calculated on the basis of your last years income
🔴 حقوق بازنشستگی بر اساس درآمد سال آخر شما محاسبه می شود
478) vital (وایتِل)
🟢 معنی: حیاتی، ضروری
🟡 synonym: important, essential
🔴 The chiropractor recommended hot eating is a vital function, the obese man reminded me
🔴 مرد چاق به من یادآوری کرد که خوردن یک عمل حیاتی است
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌹 سلام و درود لیدی و جنتلمن های گُل 🌹
🌿 صبح پنجشنبتون بشادی 🌿
📘 لغات 479 و 480 کتاب 504
479) municipal (میونِسِپِل)
🟢 معنی: شهرداری
🔴 There was only a mediocre turnout for the municipal elections
🔴 تنها عده ی کمی در انتخابات شهرداری شرکت کردند
480) Oral (اُرال)
🟢 معنی: شفاهی، کلامی، دهانی
🟡 synonym: spoken, vocal
🔴 An oral agreement is not enough; we must have a written promise
🔴 توافق شفاهی کافی نیست، ما به یک تعهد کتبی نیاز داریم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌿 صبح پنجشنبتون بشادی 🌿
📘 لغات 479 و 480 کتاب 504
479) municipal (میونِسِپِل)
🟢 معنی: شهرداری
🔴 There was only a mediocre turnout for the municipal elections
🔴 تنها عده ی کمی در انتخابات شهرداری شرکت کردند
480) Oral (اُرال)
🟢 معنی: شفاهی، کلامی، دهانی
🟡 synonym: spoken, vocal
🔴 An oral agreement is not enough; we must have a written promise
🔴 توافق شفاهی کافی نیست، ما به یک تعهد کتبی نیاز داریم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌵 سلام سلام زبان آموزهای عزیز 🌵
🌤 صبح آدینتون بخیر 🌤
📘 لغات 481 و 482 کتاب 504
481) complacent (کامپلِسِنت)
🟢 معنی: خشنود، از خود راضی، آسوده خاطر
🟡 synonym: self-satisfied
🔴 I was surprised that Martin was so complacant about his brief part in the play
🔴 تعجب کردم از اینکه « مارتین » بخاطر نقش مختصرش در نمایش اینقدر خشنود بود
482) wasp (واسپ)
🟢 معنی: زنبور ( بی عسل )
🟡 synonym: bee, a honeyless wild bee
🔴 The piercing sting of a wasp can be very painful
🔴 نیش سوراخ کننده زنبور می تواند بسیار دردناک باشد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌤 صبح آدینتون بخیر 🌤
📘 لغات 481 و 482 کتاب 504
481) complacent (کامپلِسِنت)
🟢 معنی: خشنود، از خود راضی، آسوده خاطر
🟡 synonym: self-satisfied
🔴 I was surprised that Martin was so complacant about his brief part in the play
🔴 تعجب کردم از اینکه « مارتین » بخاطر نقش مختصرش در نمایش اینقدر خشنود بود
482) wasp (واسپ)
🟢 معنی: زنبور ( بی عسل )
🟡 synonym: bee, a honeyless wild bee
🔴 The piercing sting of a wasp can be very painful
🔴 نیش سوراخ کننده زنبور می تواند بسیار دردناک باشد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🎋 سلام سلام رُفقای زبان دوست 🎋
🍎 صبح شنبتون به خوشی و سلامتی 🍎
📘 لغات 483 و 484 کتاب 504
483) rehabilitate (ری هِبیلیتِیت)
🟢 معنی: بازسازی کردن، مرمت کردن
🟡 synonym: restore, repair
🔴 The old house was rehabilitated at enormous expense
🔴 خانه ی قدیمی با هزینه ی هنگفتی بازسازی شد
484) parole (پِرُل)
🟢 معنی: آزادی مشروط
🔴 Since the prisoner has been rehabilitated, his family is exploring the possibility of having him paroled
🔴 از آنجاییکه زندانی اصلاح شده است، خانواده اش در حال بررسی امکان آزادی مشروط او هستند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🍎 صبح شنبتون به خوشی و سلامتی 🍎
📘 لغات 483 و 484 کتاب 504
483) rehabilitate (ری هِبیلیتِیت)
🟢 معنی: بازسازی کردن، مرمت کردن
🟡 synonym: restore, repair
🔴 The old house was rehabilitated at enormous expense
🔴 خانه ی قدیمی با هزینه ی هنگفتی بازسازی شد
484) parole (پِرُل)
🟢 معنی: آزادی مشروط
🔴 Since the prisoner has been rehabilitated, his family is exploring the possibility of having him paroled
🔴 از آنجاییکه زندانی اصلاح شده است، خانواده اش در حال بررسی امکان آزادی مشروط او هستند
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
❤️ سلام سلام زباندون های خوش قلب ❤️
🐓 صبح یکشنبتون بخیر 🐓
📘 لغات 485 و 486 کتاب 504
485) vertical (وِرتیکال)
🟢 معنی: عمودی، قائم، ایستاده
🔴 It wasn't easy to get the drunken man into a vertical position
🔴 نگه داشتن مرد مست در حالت ایستاده آسان نبود
486) multitude (مالتِتیود)
🟢 معنی: تعداد زیاد، انبوه
🟡 synonym: mass, crowd
🔴 A maltitude of letters kept pouring in to the movie idol
🔴 نامه های زیادی به سمت ستاره سینما سرازیر می شود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🐓 صبح یکشنبتون بخیر 🐓
📘 لغات 485 و 486 کتاب 504
485) vertical (وِرتیکال)
🟢 معنی: عمودی، قائم، ایستاده
🔴 It wasn't easy to get the drunken man into a vertical position
🔴 نگه داشتن مرد مست در حالت ایستاده آسان نبود
486) multitude (مالتِتیود)
🟢 معنی: تعداد زیاد، انبوه
🟡 synonym: mass, crowd
🔴 A maltitude of letters kept pouring in to the movie idol
🔴 نامه های زیادی به سمت ستاره سینما سرازیر می شود
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🪴 سلام سلام اعضای گُل کانال نوین 🪴
🌸 صبح گُل گُلی دوشنبتون بخیر 🌸
📘 لغات 487 و 488 کتاب 504
487) nominate (نامِنِیت)
🟢 معنی: نامزد شدن، منصوب کردن
🟡 synonym: name, appoint, assign
🔴 Three times Bryant was nominated for office but he was never elected
🔴 « برایانت » سه بار برای کسب این منصب نامزد شد اما هرگز انتخاب نشد
488) Potential (پِتِنشِل)
🟢 معنی: پتانسیل، امکان، توانایی
🟡 synonym: capacity,ability
🔴 Mark has the potential of being completely rehabilitated
🔴 « مارک » این توانایی را دارد که کاملا به زندگی عادی برگردد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
🌸 صبح گُل گُلی دوشنبتون بخیر 🌸
📘 لغات 487 و 488 کتاب 504
487) nominate (نامِنِیت)
🟢 معنی: نامزد شدن، منصوب کردن
🟡 synonym: name, appoint, assign
🔴 Three times Bryant was nominated for office but he was never elected
🔴 « برایانت » سه بار برای کسب این منصب نامزد شد اما هرگز انتخاب نشد
488) Potential (پِتِنشِل)
🟢 معنی: پتانسیل، امکان، توانایی
🟡 synonym: capacity,ability
🔴 Mark has the potential of being completely rehabilitated
🔴 « مارک » این توانایی را دارد که کاملا به زندگی عادی برگردد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
☘ سلام سلام دوستان پُرانرژیمون ☘
💥 صبح سه شنبتون بخیر عزیزای دل 💥
📘 لغات 489 و 490 کتاب 504
489) morgue (مُرگ)
🟢 معنی: آرشیو
🔴 In the morgue of the New York Times there are biographies of most famous people
🔴 در آرشیو مجله « نیویورک تایمز » زندگی نامه های معروف ترین شخصیت ها وجود دارد
490) preoccupied (پری آکیِپاید)
🟢 معنی: درگیر، مشغول
🟡 synonym: absorbed
🔴 Charity cases preoccupied Mrs. Reynaldo's attention
🔴 امور خیریه تمام توجه خانم « رینالدو » را به خود مشغول کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
💥 صبح سه شنبتون بخیر عزیزای دل 💥
📘 لغات 489 و 490 کتاب 504
489) morgue (مُرگ)
🟢 معنی: آرشیو
🔴 In the morgue of the New York Times there are biographies of most famous people
🔴 در آرشیو مجله « نیویورک تایمز » زندگی نامه های معروف ترین شخصیت ها وجود دارد
490) preoccupied (پری آکیِپاید)
🟢 معنی: درگیر، مشغول
🟡 synonym: absorbed
🔴 Charity cases preoccupied Mrs. Reynaldo's attention
🔴 امور خیریه تمام توجه خانم « رینالدو » را به خود مشغول کرد
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
حیفه این نکته خوشگلو ندونی 😎🥰
از هر کدوم از زبان آموزام پرسیدم « that » به چه معناست ؟
همشون گفتن
🟢 آن، که
درسته به این معنیه ولی یه معنی دیگم داره:
🔵 that
🔵 اونقدرا هم
🔹 I am not that bad
🔹 اونقدرا هم بد نیستم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new
از هر کدوم از زبان آموزام پرسیدم « that » به چه معناست ؟
همشون گفتن
🟢 آن، که
درسته به این معنیه ولی یه معنی دیگم داره:
🔵 that
🔵 اونقدرا هم
🔹 I am not that bad
🔹 اونقدرا هم بد نیستم
🆔 @novinenglish_new
🆔 @novinenglish_new