کانال وحید احسانی
مقصّر اصلی کدام است: حکومت یا مردم؟ در بیشتر یادداشتهایم، تأکید و تمرکزم بر «نقش مردم» هم در ایجاد و استمرار شرایط نامطلوب موجود و هم در اصلاح و بهبود آن بودهاست و به همین دلیل، بسیاری از خوانندگان، در مقابل یادداشتهایم جبهه گرفته و اصرار دارند که «مقصّر…
بنا داشتم دیدگاهم در رابطه با این پرسش (که مقصر اصلی مردم هستند یا حاکمان) را به تفصیل بیان کنم. از آنجا که حتّی اگر موفق به این کار شوم، ممکن است خیلی زمان ببرد، ترجیح میدهم عجالتاً یک نکته را عرض کنم:
من مسئله را این گونه نمیبینم، یعنی اصولاْ از زاویۀ «تقصیر و مقصریابی» به مسئله نگاه نمیکنم و حتّی میتوانم بگویم که با طرح این چنینی پرسش مخالفم چرا که آن را راهگشا نمیدانم.
به نظرم، یکی از مشکلات بنیادین نظام اندیشگری مردمان ما، رواج دیدگاه «مقصریاب» است و نگاهی که افراد را به «خوب و بد» تقسیم میکند. به نظرم، در عرصۀ دنیا و امور اجتماعی، این نگاه، نه تنها راهگشا نیست، بلکه حتّی آن را میتوان یکی از دلایل استمرار عقبماندگی ما دانست. توضیح بیشتر این موضوع مفصل است و در این مجال نمیگنجد.
من مسئله را این گونه نمیبینم، یعنی اصولاْ از زاویۀ «تقصیر و مقصریابی» به مسئله نگاه نمیکنم و حتّی میتوانم بگویم که با طرح این چنینی پرسش مخالفم چرا که آن را راهگشا نمیدانم.
به نظرم، یکی از مشکلات بنیادین نظام اندیشگری مردمان ما، رواج دیدگاه «مقصریاب» است و نگاهی که افراد را به «خوب و بد» تقسیم میکند. به نظرم، در عرصۀ دنیا و امور اجتماعی، این نگاه، نه تنها راهگشا نیست، بلکه حتّی آن را میتوان یکی از دلایل استمرار عقبماندگی ما دانست. توضیح بیشتر این موضوع مفصل است و در این مجال نمیگنجد.
Forwarded from انجمن فکر و فلسفهی کرمانشاه
برخی شرایط گفتگو (به بهانۀ گفتگوهای هفتگی انجمن فکر و فلسفۀ کرمانشاه)
وحید احسانی
مقدمه
بسیاری از صاحبنظران، بر اهمّیت گفتگو تأکید کرده و یکی از اصلیترین کارهایی که برای اصلاح شدن جامعه باید انجام دهیم را «تمرین گفتگو» عنوان کردهاند. به عنوان مثال، دکتر محسن رنانی خیلی روی گفتگو تأکید داشته و معتقد است «بذر توسعه یک بذر دولپه است. یک لپۀ بذر توسعه صبر و لپۀ دیگرش گفتگو است».
از آنجا که تأکیدِ واژۀ «گفتگو» بر روی «سخن گفتن متقابل» است، دکتر رنانی به جای آن، واژۀ جایگزین «همشِنُفْتی» را پیشنهاد میکند که تأکید آن روی «گوش دادن متقابل [به سخنان یکدیگر]» است. صاحبنظرانی که بر «تمرین همشنفتی» (تمرین گفتگو) [1] تأکید دارند، معتقدند که در نگرش و شخصیت ما برخی «ویژگیهای ضد توسعه» نهادینه شده است و یکی از اصلیترین راههای اصلاح ویژگیهای نگرشی و شخصیتی ضد توسعه، تمرین همشنفتی است.
به نظرم، بسیاری از هموطنانی که بر اهمیّت گفتگو و تمرین آن تأکید داشته و سهم قابل توجّهی از وقت و انرژی خود را نیز به آن اختصاص میدهند، به شرایط همشنفتی توجه ندارند و لذا در عمل، لااقل میتوان گفت که بازدهی گفتگوهایشان اندک است. به عبارت دیگر، به نظرم، عدم توجه به ویژگیها، شرایط، آداب و استلزامات گفتگو [2] موجب میشود که در خیلی از مواقع، در حالی که فکر میکنیم داریم «تمرین همشنفتی» میکنیم، فعّالیتمان در واقع «تمرین همشنفتی» نباشد و یا لااقل از حیث اصلاح ویژگیهای نگرشی و شخصیتی ضد توسعه، بازدهی بسیار اندکی داشتهباشد. بنابراین، بعضاً افرادی را مشاهده میکنیم که پس از سالها مشارکت در گفتگوهای غیررسمی (در تاکسی، اتوبوس، محل کار، مهمانی و غیره) و نیمهرسمی (جلسات گفتگوی نظاممند)، از حیث «ویژگیهای نگرشی و شخصیتی ضد توسعه» تغییر چندانی نکردهاند.
به نظرم، یکی از کارهایی که میتواند به نزدیک شدن «گفتگوهای ظاهری و کم فایده» به «تمرین واقعیِ همشنفتی (که فواید بسیاری دارد)» کمک کند، «یادآوری ویژگیها، شرایط، آداب و استلزامات گفتگو» است. البته، لزومی ندارد شخصِ «یادآوری کننده»، تمام شرایط همشنفتی را به طور کامل دارا بوده یا لزوماً، بهترین کسی باشد که آداب همشنفتی را رعایت میکند؛ چون همۀ ما در جو نسبتا مشابهای پرورش یافتهایم که قابلیت ایجاد ویژگیهای توسعه در ما را نداشتهاست (خانواده، مدرسه، دانشگاه، محل کار، رسانۀ ملّی و غیره)، نمیتوانیم برای یادآوری شرایط همشنفتی، منتظر کسی بمانیم که خودش از این حیث ایدهآل باشد. به نظرم، بهتر است همۀ مشارکت کنندگان در گفتگو، هر از چند گاهی، برخی ویژگیهای همشنفتی که برایشان اهمّیت بیشتری دارد را به خودشان و سایرین یادآوری کنند. در این راستا، شاید خوب باشد که گفتگو کنندگان، هر از چند گاهی، موضوع گفتگوی خود را «شرایط و آداب همشنفتی» (یا زیرشاخه های آن) قرار دهند.
برخی شرایط همشِنُفْتی
در راستای «یادآوری شرایط همشنفتی»، در ادامه، برخی استلزامات همشنفتی که به نظرم در جامعۀ ما بیشتر مورد غفلت واقع شدهاند را در معرض نقد سایرین قرار میدهم. عموم ما، برخی آداب هم شنفتی را میشناسیم و لذا در خصوص آنها، «توصیه و موعظه» (مبنی بر رعایت کردنشان) موضوعیت بیشتری دارد. در نوشتار حاضر، به برخی ویژگیهای همشنفتی پرداختهام که به نظرم، اصولاً متوجه آنها نیستیم، نه آدابی که میدانیم امّا عمل کردن به آنها هنوز در ما نهادینه نشده است.
جهت مطالعۀ متن کامل، به لینک زیر مراجعه کنید 👇
برخی شرایط گفتگو (به بهانۀ گفتگوهای هفتگی انجمن فکر و فلسفۀ کرمانشاه)
انجمن فکر و فلسفهی کرمانشاه↓
@PhilosophyforKermanshah
وحید احسانی
مقدمه
بسیاری از صاحبنظران، بر اهمّیت گفتگو تأکید کرده و یکی از اصلیترین کارهایی که برای اصلاح شدن جامعه باید انجام دهیم را «تمرین گفتگو» عنوان کردهاند. به عنوان مثال، دکتر محسن رنانی خیلی روی گفتگو تأکید داشته و معتقد است «بذر توسعه یک بذر دولپه است. یک لپۀ بذر توسعه صبر و لپۀ دیگرش گفتگو است».
از آنجا که تأکیدِ واژۀ «گفتگو» بر روی «سخن گفتن متقابل» است، دکتر رنانی به جای آن، واژۀ جایگزین «همشِنُفْتی» را پیشنهاد میکند که تأکید آن روی «گوش دادن متقابل [به سخنان یکدیگر]» است. صاحبنظرانی که بر «تمرین همشنفتی» (تمرین گفتگو) [1] تأکید دارند، معتقدند که در نگرش و شخصیت ما برخی «ویژگیهای ضد توسعه» نهادینه شده است و یکی از اصلیترین راههای اصلاح ویژگیهای نگرشی و شخصیتی ضد توسعه، تمرین همشنفتی است.
به نظرم، بسیاری از هموطنانی که بر اهمیّت گفتگو و تمرین آن تأکید داشته و سهم قابل توجّهی از وقت و انرژی خود را نیز به آن اختصاص میدهند، به شرایط همشنفتی توجه ندارند و لذا در عمل، لااقل میتوان گفت که بازدهی گفتگوهایشان اندک است. به عبارت دیگر، به نظرم، عدم توجه به ویژگیها، شرایط، آداب و استلزامات گفتگو [2] موجب میشود که در خیلی از مواقع، در حالی که فکر میکنیم داریم «تمرین همشنفتی» میکنیم، فعّالیتمان در واقع «تمرین همشنفتی» نباشد و یا لااقل از حیث اصلاح ویژگیهای نگرشی و شخصیتی ضد توسعه، بازدهی بسیار اندکی داشتهباشد. بنابراین، بعضاً افرادی را مشاهده میکنیم که پس از سالها مشارکت در گفتگوهای غیررسمی (در تاکسی، اتوبوس، محل کار، مهمانی و غیره) و نیمهرسمی (جلسات گفتگوی نظاممند)، از حیث «ویژگیهای نگرشی و شخصیتی ضد توسعه» تغییر چندانی نکردهاند.
به نظرم، یکی از کارهایی که میتواند به نزدیک شدن «گفتگوهای ظاهری و کم فایده» به «تمرین واقعیِ همشنفتی (که فواید بسیاری دارد)» کمک کند، «یادآوری ویژگیها، شرایط، آداب و استلزامات گفتگو» است. البته، لزومی ندارد شخصِ «یادآوری کننده»، تمام شرایط همشنفتی را به طور کامل دارا بوده یا لزوماً، بهترین کسی باشد که آداب همشنفتی را رعایت میکند؛ چون همۀ ما در جو نسبتا مشابهای پرورش یافتهایم که قابلیت ایجاد ویژگیهای توسعه در ما را نداشتهاست (خانواده، مدرسه، دانشگاه، محل کار، رسانۀ ملّی و غیره)، نمیتوانیم برای یادآوری شرایط همشنفتی، منتظر کسی بمانیم که خودش از این حیث ایدهآل باشد. به نظرم، بهتر است همۀ مشارکت کنندگان در گفتگو، هر از چند گاهی، برخی ویژگیهای همشنفتی که برایشان اهمّیت بیشتری دارد را به خودشان و سایرین یادآوری کنند. در این راستا، شاید خوب باشد که گفتگو کنندگان، هر از چند گاهی، موضوع گفتگوی خود را «شرایط و آداب همشنفتی» (یا زیرشاخه های آن) قرار دهند.
برخی شرایط همشِنُفْتی
در راستای «یادآوری شرایط همشنفتی»، در ادامه، برخی استلزامات همشنفتی که به نظرم در جامعۀ ما بیشتر مورد غفلت واقع شدهاند را در معرض نقد سایرین قرار میدهم. عموم ما، برخی آداب هم شنفتی را میشناسیم و لذا در خصوص آنها، «توصیه و موعظه» (مبنی بر رعایت کردنشان) موضوعیت بیشتری دارد. در نوشتار حاضر، به برخی ویژگیهای همشنفتی پرداختهام که به نظرم، اصولاً متوجه آنها نیستیم، نه آدابی که میدانیم امّا عمل کردن به آنها هنوز در ما نهادینه نشده است.
جهت مطالعۀ متن کامل، به لینک زیر مراجعه کنید 👇
برخی شرایط گفتگو (به بهانۀ گفتگوهای هفتگی انجمن فکر و فلسفۀ کرمانشاه)
انجمن فکر و فلسفهی کرمانشاه↓
@PhilosophyforKermanshah
Telegraph
برخی شرایط گفتگو
(به بهانۀ گفتگوهای هفتگی انجمن فکر و فلسفۀ کرمانشاه) مقدمه
Forwarded from انجمن فکر و فلسفهی کرمانشاه
💠گفتوگوهای هفتگی
💠گفتوگوی دهم
🔹موضوع: «استلزامات گفتگو»
(عنوان بالا، شرایط گفتگو، آداب گفتگو، ویژگیهای گفتگوی مطلوب و امثال اینها را در بر میگیرد)
▪️زمان: چهارشنبه، ۲۳ مرداد ۹۸؛ ساعت ۱۶- ۱۸
▪️مکان: کرمانشاه، چهارراه نوبهار، شهر کتاب
🔹 ساختار جلسه: کل زمان جلسه در اختیار حضار خواهد بود.
🔹 مدیر جلسه: وحید احسانی
[حضور برای عموم آزاد است]
[لطفاً در کانالها و گروهها همرسانی کنید]
📚انجمن فکر و فلسفهی کرمانشاه↓
@PhilosophyforKermanshah
💠گفتوگوی دهم
🔹موضوع: «استلزامات گفتگو»
(عنوان بالا، شرایط گفتگو، آداب گفتگو، ویژگیهای گفتگوی مطلوب و امثال اینها را در بر میگیرد)
▪️زمان: چهارشنبه، ۲۳ مرداد ۹۸؛ ساعت ۱۶- ۱۸
▪️مکان: کرمانشاه، چهارراه نوبهار، شهر کتاب
🔹 ساختار جلسه: کل زمان جلسه در اختیار حضار خواهد بود.
🔹 مدیر جلسه: وحید احسانی
[حضور برای عموم آزاد است]
[لطفاً در کانالها و گروهها همرسانی کنید]
📚انجمن فکر و فلسفهی کرمانشاه↓
@PhilosophyforKermanshah
Forwarded from جلسات کتابخوانی کرمانشاه (Vahid Ehsani)
سلام و درود،
کانال «جلسات کتابخوانی کرمانشاه» در راستای ارتقاء فرهنگ مطالعه و با تأکید بر تشکیل و تقویت جلسات حضوری کتابخوانی در کرمانشاه ایجاد شده و فعّالیت میکند.
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah
تا کنون 11 جلسۀ کتابخوانی حضوری که در استان برگزار میشوند را معرّفی کردهایم و با همکاری مستقیم نمایندگان آنها، اطّلاعیههای هفتگی جلسات مذکور را بازنشر میدهیم.
اگر جلسات کتابخوانی دیگری در استان سراغ دارید که ما هنوز آنها را در کانالمان معرفی نکردهایم، لطفا اطّلاع دهید تا اخبار آنها را نیز منتشر کنیم. همچنین، اگر با جلساتی که به صورت ناقص معرّفی کردهایم آشنایی بیشتری دارید، لطفا کمک کنید اطّلاعاتمان را کامل کنیم.
چنانچه با کتاب همدم بوده امّا به تنهایی مطالعه میکنید، به شما پیشنهاد میکنیم با دوستان و نزدیکان خود یک «جلسۀ کتابخوانی حضوری» تشکیل داده و به ما اطّلاع دهید تا جلسات شما را نیز در کانال منعکس کنیم.
برای شکلگیری «احساس نیاز به دانستن»، افزایش سطح آگاهی و ارتقاء فرهنگ مطالعه، نمیتوانیم منتظر نهادهای رسمی (آموزش و پرورش و غیره) بمانیم.
جلسات کتابخوانی حضوری استان کرمانشاه که تا کنون شناسایی و معرّفی کردهایم (به ترتیب معرّفی در کانال):
1- جلسات کتابخوانی خانوادگی «دورهمی کتابخوانها»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/5
2- جلسات کتابخوانی «عصر گفتگو»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/6
3- جلسات کتابخوانی «شنبه کتاب»
4- جلسات کتابخوانی «زندگی خود را دوباره بیافرینید»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/9
5- جلسات کتابخوانی «کتاب شهر» (اطّلاعات ما از این جلسه ناقص و نیازمند تکمیل شدن است).
6- جلسات کتابخوانی برگزار شده در ساختمان پزشکان چهارراه گلستان (اطّلاعات ما از این جلسه ناقص و نیازمند تکمیل شدن است).
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/10
7- جلسات کتابخوانی «حلقۀ کتاب» سرپلذهاب
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/15
8- جلسات کتابخوانی «حلقۀ مطالعاتی کانون اندیشۀ دانشگاه علوم پزشکی»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/20
9- جلسات کتابخوانی «آوینیخوانی»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/23
10- جلسات کتابخوانی «گروه مطالعاتی المیزان»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/37
11- جلسات کتابخوانی «چهارشنبهها با یارمهربان»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/120
به امید ارتقاء فرهنگ مطالعه در شهر، استان و کشور
به امید فردایی بهتر
مؤسسان کانال:
دکتر وحید احسانی (@vahidehsani_vh)
دکتر محسن احمدوندی (@mohsenahmadvay)
جهت آشنایی بیشتر با اهداف و دستورکار کانال جلسات کتابخوانی کرمانشاه به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/4
کانال «جلسات کتابخوانی کرمانشاه» در راستای ارتقاء فرهنگ مطالعه و با تأکید بر تشکیل و تقویت جلسات حضوری کتابخوانی در کرمانشاه ایجاد شده و فعّالیت میکند.
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah
تا کنون 11 جلسۀ کتابخوانی حضوری که در استان برگزار میشوند را معرّفی کردهایم و با همکاری مستقیم نمایندگان آنها، اطّلاعیههای هفتگی جلسات مذکور را بازنشر میدهیم.
اگر جلسات کتابخوانی دیگری در استان سراغ دارید که ما هنوز آنها را در کانالمان معرفی نکردهایم، لطفا اطّلاع دهید تا اخبار آنها را نیز منتشر کنیم. همچنین، اگر با جلساتی که به صورت ناقص معرّفی کردهایم آشنایی بیشتری دارید، لطفا کمک کنید اطّلاعاتمان را کامل کنیم.
چنانچه با کتاب همدم بوده امّا به تنهایی مطالعه میکنید، به شما پیشنهاد میکنیم با دوستان و نزدیکان خود یک «جلسۀ کتابخوانی حضوری» تشکیل داده و به ما اطّلاع دهید تا جلسات شما را نیز در کانال منعکس کنیم.
برای شکلگیری «احساس نیاز به دانستن»، افزایش سطح آگاهی و ارتقاء فرهنگ مطالعه، نمیتوانیم منتظر نهادهای رسمی (آموزش و پرورش و غیره) بمانیم.
جلسات کتابخوانی حضوری استان کرمانشاه که تا کنون شناسایی و معرّفی کردهایم (به ترتیب معرّفی در کانال):
1- جلسات کتابخوانی خانوادگی «دورهمی کتابخوانها»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/5
2- جلسات کتابخوانی «عصر گفتگو»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/6
3- جلسات کتابخوانی «شنبه کتاب»
4- جلسات کتابخوانی «زندگی خود را دوباره بیافرینید»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/9
5- جلسات کتابخوانی «کتاب شهر» (اطّلاعات ما از این جلسه ناقص و نیازمند تکمیل شدن است).
6- جلسات کتابخوانی برگزار شده در ساختمان پزشکان چهارراه گلستان (اطّلاعات ما از این جلسه ناقص و نیازمند تکمیل شدن است).
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/10
7- جلسات کتابخوانی «حلقۀ کتاب» سرپلذهاب
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/15
8- جلسات کتابخوانی «حلقۀ مطالعاتی کانون اندیشۀ دانشگاه علوم پزشکی»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/20
9- جلسات کتابخوانی «آوینیخوانی»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/23
10- جلسات کتابخوانی «گروه مطالعاتی المیزان»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/37
11- جلسات کتابخوانی «چهارشنبهها با یارمهربان»
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/120
به امید ارتقاء فرهنگ مطالعه در شهر، استان و کشور
به امید فردایی بهتر
مؤسسان کانال:
دکتر وحید احسانی (@vahidehsani_vh)
دکتر محسن احمدوندی (@mohsenahmadvay)
جهت آشنایی بیشتر با اهداف و دستورکار کانال جلسات کتابخوانی کرمانشاه به لینک زیر مراجعه کنید:
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah/4
Telegram
جلسات کتابخوانی کرمانشاه
این کانال به منظور ارتقاء فرهنگ مطالعه و با تأکید بر جلسات حضوری کتابخوانی در کرمانشاه ایجاد شده است.
مؤسسان کانال:
دکتر وحید احسانی @vahidehsani_vh
دکتر محسن احمدوندی @mohsenahmadvandy
مؤسسان کانال:
دکتر وحید احسانی @vahidehsani_vh
دکتر محسن احمدوندی @mohsenahmadvandy
Forwarded from جلسات کتابخوانی کرمانشاه (Vahid Ehsani)
خطاب به هماستانیهای عزیز مقیم شهرستانهای استان:
همراه شو عزیز، کین درد مشترک، هرگز جدا جدا درمان نمیشود!
پیش از این، طی یادداشتی، به «چرایی تأکید بر جلسات حضوری کتابخوانی» پرداختیم. علاوه بر دلایل 5 گانۀ ذکر شده در آن یادداشت، این جلسات، به مثابه تشویق و تبلیغ عملی «کتابخوانی» نیز هستند. به تجربه مشاهده کردهام که حتّی دوستان و نزدیکانی که یک بار هم در جلسۀ کتابخوانی ما (دورهمی کتابخوانها) شرکت نکردهاند، با شنیدن دربارۀ آن و اینکه میبینند جمعی از دوستانشان به طور مرتّب گرد هم آمده و دربارۀ کتابهایی که خواندهاند گفتوشنود میکنند، تحت تأثیر قرار گرفته و به مطالعۀ کتاب رو آوردهاند، تأثیری که امکان نداشت از طریق نصیحت شفاهی یا انواع تبلیغهای مرسوم حاصل شود.
اهالی محترم شهرستانهای استان کرمانشاه، از شما دعوت میکنیم چنانچه مانند ما دغدغۀ اصلاح و بهبود جامعه را داشته، به اهمّیت محوری «آگاهی» واقف بوده، یکی از لازمههای افزایش سطح آگاهی را «ارتقاء فرهنگ مطالعه» دانسته و معتقدید که برای این مهم، نمیتوانیم صرفاً منتظر نهادهای رسمی مربوط بنشینیم، در شهرستان محل زندگیتان، با دوستان و نزدیکان دغدغهمند خود، یک جلسۀ کتابخوانی تشکیل داده و به ما اطّلاع دهید تا آن را در کانال «جلسات کتابخوانی کرمانشاه» معرّفی کنیم.
تا کنون 12 جلسۀ کتابخوانی حضوری استان را شناسایی و معرّفی کردهایم که فقط یکی از آنها در خارج از شهر کرمانشاه برگزار میشود (حلقۀ کتاب شهرستان سرپلذهاب)، لطفا، چنانچه در شهرستان محل اقامت شما جلسۀ کتابخوانی برگزار میشود، به ما اطّلاع دهید. در غیر این صورت، خواهشمندیم همّت کرده و برای تحقق این مهم پیش قدم شوید.
به امید ارتقاء فرهنگ مطالعه در استان و کشور
به امید ایرانی آباد
📚 در راستای ارتقاء فرهنگ مطالعه در استان، با کانال «جلسات کتابخوانی کرمانشاه» همکاری کنید:
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah
همراه شو عزیز، کین درد مشترک، هرگز جدا جدا درمان نمیشود!
پیش از این، طی یادداشتی، به «چرایی تأکید بر جلسات حضوری کتابخوانی» پرداختیم. علاوه بر دلایل 5 گانۀ ذکر شده در آن یادداشت، این جلسات، به مثابه تشویق و تبلیغ عملی «کتابخوانی» نیز هستند. به تجربه مشاهده کردهام که حتّی دوستان و نزدیکانی که یک بار هم در جلسۀ کتابخوانی ما (دورهمی کتابخوانها) شرکت نکردهاند، با شنیدن دربارۀ آن و اینکه میبینند جمعی از دوستانشان به طور مرتّب گرد هم آمده و دربارۀ کتابهایی که خواندهاند گفتوشنود میکنند، تحت تأثیر قرار گرفته و به مطالعۀ کتاب رو آوردهاند، تأثیری که امکان نداشت از طریق نصیحت شفاهی یا انواع تبلیغهای مرسوم حاصل شود.
اهالی محترم شهرستانهای استان کرمانشاه، از شما دعوت میکنیم چنانچه مانند ما دغدغۀ اصلاح و بهبود جامعه را داشته، به اهمّیت محوری «آگاهی» واقف بوده، یکی از لازمههای افزایش سطح آگاهی را «ارتقاء فرهنگ مطالعه» دانسته و معتقدید که برای این مهم، نمیتوانیم صرفاً منتظر نهادهای رسمی مربوط بنشینیم، در شهرستان محل زندگیتان، با دوستان و نزدیکان دغدغهمند خود، یک جلسۀ کتابخوانی تشکیل داده و به ما اطّلاع دهید تا آن را در کانال «جلسات کتابخوانی کرمانشاه» معرّفی کنیم.
تا کنون 12 جلسۀ کتابخوانی حضوری استان را شناسایی و معرّفی کردهایم که فقط یکی از آنها در خارج از شهر کرمانشاه برگزار میشود (حلقۀ کتاب شهرستان سرپلذهاب)، لطفا، چنانچه در شهرستان محل اقامت شما جلسۀ کتابخوانی برگزار میشود، به ما اطّلاع دهید. در غیر این صورت، خواهشمندیم همّت کرده و برای تحقق این مهم پیش قدم شوید.
به امید ارتقاء فرهنگ مطالعه در استان و کشور
به امید ایرانی آباد
📚 در راستای ارتقاء فرهنگ مطالعه در استان، با کانال «جلسات کتابخوانی کرمانشاه» همکاری کنید:
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah
Telegram
جلسات کتابخوانی کرمانشاه
چرا تأکید بر «جلسات حضوری کتابخوانی»؟ (بخش سوّم و پایانی)
وحید احسانی (@vahidehsani_vh)
بالاخره بخشی از مردم (ولو اندک) به این نتیجه رسیدهاند که «ارتقاء فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، اصلی ضروری برای توسعۀ جامعه است». افراد مذکور، به منظور ایفای نقش و سهم…
وحید احسانی (@vahidehsani_vh)
بالاخره بخشی از مردم (ولو اندک) به این نتیجه رسیدهاند که «ارتقاء فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، اصلی ضروری برای توسعۀ جامعه است». افراد مذکور، به منظور ایفای نقش و سهم…
" نق زدن " و " نقد کردن " !
بخشی از کتاب «روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟» اثر ادوارد سعید به انتخاب دکتر محمدرضا سرگلزایی / روان پزشک
... قدرت بدون نقد فساد می آورد. اخلاقی ترین آدم ها هم وقتی در بالای پلکان قدرت بنشینند، اگر به طور جدی با نظارت و نقد کنترل نشوند، دچار “خودشیفتگی” می شوند و پس از این به باتلاق “ ایدئوکراسی” فرو می غلتند (یعنی “مذهب حافظ قدرت”) و پس از آن هرچه بر دیگران مکروه و حرام است، بر “سلطان” مباح می گردد. به همین دلیل در جامعه، روشنفکر نقد می کند و نقد می کند تا نهادهای قدرت “سالم” بمانند.
یکی از ویژگی هایی که روشنفکر را از “ روشنفکر نما ” یا همان “روشنفکر مآب” جدا می کند این است که روشنفکر مآب “نقد” نمی کند، بلکه “نق می زند”. نقد کردن کار آسانی نیست. شما برای نقد کردن مدیریت یک سیستم، لازم است تاریخچه و گردش کار این سیستم را بدانید، آمار و ارقام مربوط به این سیستم را مرور کنید و با فرآیند تجزیه و تحلیل اطلاعات آشنا باشید. پس نقد کردن تخصص و مهارت و صرف وقت و انرژی می خواهد. اما شما می توانید راجع به هرچیزی نق بزنید بدون این که کمترین وقتی صرف مطالعه و پژوهش آن کرده باشید!
“نق زدن” یک فرایند “هیجان مدار” است. یعنی ما با نق زدن آرام تر می شویم، خشم و غم مان را با دیگران در میان می گذریم و “درد دل” می کنیم، اما “نقد کردن” یک فرایند “مسأله مدار” است، ما هنگام نقد ، خودمان را سبک نمی کنیم، بلکه مساله را “حلّاجی” و زیر و رو می کنیم.
“نق زدن” مخاطب تعریف شده ای ندارد، کافی است گوش مفت بیابی، آن وقت می توانی شروع به نق زدن کنی، ولی نقد کردن، مخاطب تعریف شده ای دارد. مخاطب روشنفکر پیش از همه، خود نهادهای قدرت اند و سپس کارشناسان، گروه های ذی نفع، رسانه ها و سایر نقدکنندگان.
ویژگی مهم روشنفکران این است که تشکّل و شبکه سازی می کنند، روشنفکر اهل انزوا و در خود فرورفتن نیست. او از جامعه قهر نمی کند و ناامید نیز نمی شود؛ چرا که از ابتدا هم توقع تغییرات دراماتیک نداشته است. روشنفکرمآب ها ناامید و سرخورده اند. شاید برخی از آن ها روشنفکرهایی بوده اند که توقع زیادی از مردم و جامعه داشته اند، آن ها به دنبال “اتوپیا” - مدینه فاضل – بوده اند و ناکام مانده اند.
روشنفکر به حرکت دائمی و پله پله اجتماع امیدوار است؛ بنابراین تماسش را با جامعه حفظ می کند و تیم و تشکّل می سازد. منظورم از تشکل، محفل نیست، بلکه نهادهای مدنی است، نهادهای مدنی شناسنامه دار که به طور دائمی رشد می کنند و با جامعه ی بیرون از خود ارتباط برقرار میکنند، اثر می گذارند و اثر می پذیرند.
چنانچه این مطلب را مفید میدانید، لطفاً بازنشر دهید.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
پیشنهاد می کنم متن کامل یادداشت را در کانال دکتر سرگلزایی مطالعه بفرمایید (کوتاه است):👇👇👇
https://www.tg-me.com/drsargolzaei/1174
بخشی از کتاب «روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟» اثر ادوارد سعید به انتخاب دکتر محمدرضا سرگلزایی / روان پزشک
... قدرت بدون نقد فساد می آورد. اخلاقی ترین آدم ها هم وقتی در بالای پلکان قدرت بنشینند، اگر به طور جدی با نظارت و نقد کنترل نشوند، دچار “خودشیفتگی” می شوند و پس از این به باتلاق “ ایدئوکراسی” فرو می غلتند (یعنی “مذهب حافظ قدرت”) و پس از آن هرچه بر دیگران مکروه و حرام است، بر “سلطان” مباح می گردد. به همین دلیل در جامعه، روشنفکر نقد می کند و نقد می کند تا نهادهای قدرت “سالم” بمانند.
یکی از ویژگی هایی که روشنفکر را از “ روشنفکر نما ” یا همان “روشنفکر مآب” جدا می کند این است که روشنفکر مآب “نقد” نمی کند، بلکه “نق می زند”. نقد کردن کار آسانی نیست. شما برای نقد کردن مدیریت یک سیستم، لازم است تاریخچه و گردش کار این سیستم را بدانید، آمار و ارقام مربوط به این سیستم را مرور کنید و با فرآیند تجزیه و تحلیل اطلاعات آشنا باشید. پس نقد کردن تخصص و مهارت و صرف وقت و انرژی می خواهد. اما شما می توانید راجع به هرچیزی نق بزنید بدون این که کمترین وقتی صرف مطالعه و پژوهش آن کرده باشید!
“نق زدن” یک فرایند “هیجان مدار” است. یعنی ما با نق زدن آرام تر می شویم، خشم و غم مان را با دیگران در میان می گذریم و “درد دل” می کنیم، اما “نقد کردن” یک فرایند “مسأله مدار” است، ما هنگام نقد ، خودمان را سبک نمی کنیم، بلکه مساله را “حلّاجی” و زیر و رو می کنیم.
“نق زدن” مخاطب تعریف شده ای ندارد، کافی است گوش مفت بیابی، آن وقت می توانی شروع به نق زدن کنی، ولی نقد کردن، مخاطب تعریف شده ای دارد. مخاطب روشنفکر پیش از همه، خود نهادهای قدرت اند و سپس کارشناسان، گروه های ذی نفع، رسانه ها و سایر نقدکنندگان.
ویژگی مهم روشنفکران این است که تشکّل و شبکه سازی می کنند، روشنفکر اهل انزوا و در خود فرورفتن نیست. او از جامعه قهر نمی کند و ناامید نیز نمی شود؛ چرا که از ابتدا هم توقع تغییرات دراماتیک نداشته است. روشنفکرمآب ها ناامید و سرخورده اند. شاید برخی از آن ها روشنفکرهایی بوده اند که توقع زیادی از مردم و جامعه داشته اند، آن ها به دنبال “اتوپیا” - مدینه فاضل – بوده اند و ناکام مانده اند.
روشنفکر به حرکت دائمی و پله پله اجتماع امیدوار است؛ بنابراین تماسش را با جامعه حفظ می کند و تیم و تشکّل می سازد. منظورم از تشکل، محفل نیست، بلکه نهادهای مدنی است، نهادهای مدنی شناسنامه دار که به طور دائمی رشد می کنند و با جامعه ی بیرون از خود ارتباط برقرار میکنند، اثر می گذارند و اثر می پذیرند.
چنانچه این مطلب را مفید میدانید، لطفاً بازنشر دهید.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
پیشنهاد می کنم متن کامل یادداشت را در کانال دکتر سرگلزایی مطالعه بفرمایید (کوتاه است):👇👇👇
https://www.tg-me.com/drsargolzaei/1174
Telegram
کانال وحید احسانی
فعّال فرهنگی-اجتماعی، دکتری توسعه کشاورزی، تولید و فروش روغن حیوانی کرمانشاهی و عسل طبیعی، ارسال برای تمام شهرها
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
از امام حسین (ع) نقل شدهاست که فرمودند:
1- «... اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاِصلاح فِی اُمَّةِ جَدِّی (ص) ...» (همانا من برای اصلاح در امّت جدّم (ص) خروج کردم)
2- «هَل مِن ناصر یَنصُرُنی؟» (آیا کسی هست که مرا یاری کند؟)
اگر بپذیریم که هدف امام علیهالسّلام، اصلاح جامعه بودهاست، ما نیز اگر میخواهیم شیعه (پیرو) ایشان باشیم باید برای اصلاح جامعه تلاش کنیم، امّا «اصلاح جامعه» نیز مانند هر اقدام دیگری، مستلزم «علم و دانایی» است.
به امید خدا، شب اوّل محرّم (شنبه شب)، دیدگاهم دربارۀ «چگونگی اصلاح جامعه» را در معرض نقد سایرین قرار خواهم داد. در صورت تمایل، تشریف بیاورید.
عنوان سخنرانی: «چگونه جامعه را اصلاح کنیم؟»
مکان: باغ نی، پشت جهاد دانشگاهی، جنب خشکشویی اسپید، طبقۀ سوّم، منزل پورجعفری
برنامۀ مراسم به شکل زیر است:
1- زیارت عاشورا و مداحی: 21:00 الی 21:45
2- پذیرایی: 21:45 الی 22:00
3- سخنرانی: 22:00 الی 22:30
4- پرسش و پاسخ (گفت و شنود): 22:30 الی 23:00
جلسات مردانه بوده امّا فضای محدودی (یک اتاق مجزّا) برای حضور خانمها نیز موجود است.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahid
1- «... اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاِصلاح فِی اُمَّةِ جَدِّی (ص) ...» (همانا من برای اصلاح در امّت جدّم (ص) خروج کردم)
2- «هَل مِن ناصر یَنصُرُنی؟» (آیا کسی هست که مرا یاری کند؟)
اگر بپذیریم که هدف امام علیهالسّلام، اصلاح جامعه بودهاست، ما نیز اگر میخواهیم شیعه (پیرو) ایشان باشیم باید برای اصلاح جامعه تلاش کنیم، امّا «اصلاح جامعه» نیز مانند هر اقدام دیگری، مستلزم «علم و دانایی» است.
به امید خدا، شب اوّل محرّم (شنبه شب)، دیدگاهم دربارۀ «چگونگی اصلاح جامعه» را در معرض نقد سایرین قرار خواهم داد. در صورت تمایل، تشریف بیاورید.
عنوان سخنرانی: «چگونه جامعه را اصلاح کنیم؟»
مکان: باغ نی، پشت جهاد دانشگاهی، جنب خشکشویی اسپید، طبقۀ سوّم، منزل پورجعفری
برنامۀ مراسم به شکل زیر است:
1- زیارت عاشورا و مداحی: 21:00 الی 21:45
2- پذیرایی: 21:45 الی 22:00
3- سخنرانی: 22:00 الی 22:30
4- پرسش و پاسخ (گفت و شنود): 22:30 الی 23:00
جلسات مردانه بوده امّا فضای محدودی (یک اتاق مجزّا) برای حضور خانمها نیز موجود است.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahid
سلام بر سالار شهیدان، مصلحان، ظلمستیزان و آزادگان
به امید خدا، اگه عمری باشه، هر سال در دهۀ محرم، مانند سالهای گذشته، از همگان دعوت خواهم کرد که مقالۀ زیر را مطالعه کنند.
دکتر محسن رنانی، این مقاله را در سایت خود (بخش مربوط به آثار برگزیده از دیگران) معرّفی کردهاست.
به نظرم، موضوع مقاله بسیار مهم و مفید فایده است. اگر تا کنون مطالعه نکردهاید، پیشنهاد میکنم یکی از برنامههای خود در دهۀ محرم را مطالعۀ این مقاله قرار دهید.
👇👇👇👇👇
به امید خدا، اگه عمری باشه، هر سال در دهۀ محرم، مانند سالهای گذشته، از همگان دعوت خواهم کرد که مقالۀ زیر را مطالعه کنند.
دکتر محسن رنانی، این مقاله را در سایت خود (بخش مربوط به آثار برگزیده از دیگران) معرّفی کردهاست.
به نظرم، موضوع مقاله بسیار مهم و مفید فایده است. اگر تا کنون مطالعه نکردهاید، پیشنهاد میکنم یکی از برنامههای خود در دهۀ محرم را مطالعۀ این مقاله قرار دهید.
👇👇👇👇👇
Forwarded from کانال وحید احسانی
کانال وحید احسانی
از امام حسین (ع) نقل شدهاست که فرمودند: 1- «... اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاِصلاح فِی اُمَّةِ جَدِّی (ص) ...» (همانا من برای اصلاح در امّت جدّم (ص) خروج کردم) 2- «هَل مِن ناصر یَنصُرُنی؟» (آیا کسی هست که مرا یاری کند؟) اگر بپذیریم که هدف امام علیهالسّلام،…
Audio
پرسش و پاسخ پس از سخنرانی شب اوّل محرّم . کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahid
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahid
Forwarded from جلسات کتابخوانی کرمانشاه (Vahid Ehsani)
🔸 از «تلویزیون نگاه کردن» کاسته و بیشتر مطالعه کنیم تا تناسب میان «مغز» و هیکل» مان به هم نخورد!
📚 در راستای ارتقاء فرهنگ مطالعه در استان، لطفاً با کانال «جلسات کتابخوانی کرمانشاه» همکاری کنید:
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah
📚 در راستای ارتقاء فرهنگ مطالعه در استان، لطفاً با کانال «جلسات کتابخوانی کرمانشاه» همکاری کنید:
https://www.tg-me.com/readergroupsofkermanshah
آزاده هستیم یا ستمپذیر؟!
🖋 وحید احسانی
🔸بیشتر ما در محرّم به عزاداری برای سالار شهیدان پرداخته و میدانیم که مضمون آخرین توصیۀ ایشان این بود که: «آزاده باش هر چه که هستی عزیز من / حتّی اگر که بت بپرستی عزیز من [1]»، امّا «آزاده بودن» یعنی چه و ما چقدر آزاده هستیم؟
🔸پائولو فریره، صاحب نظر برجستۀ آموزش و پرورش، از «آزادگی» تعریفی ارائه میدهد که به نظرم خوب است همۀ ما بدانیم. وی بیان میدارد: «انسانها یا آزاده هستند یا ستمپذیر»، یعنی «آزادگی» را در مقابل «ستمپذیری» قرار داده و توضیح میدهد:
🔸ستمپذیر کسی است که به تَبَع طرز تلقّیاش از جهان (مانند جبرگرایی یا باور داشتن به این که تمام امور مهم جامعه تحت تسلّط کامل گروههای قدرتمندی هستند که از پشت پرده همه چیز را کنترل میکنند یا غیره)، یا اصولاً جامعه را اصلاح ناپذیر میداند و یا خود را توانا به ایجاد تغییرات در درون نظام اجتماعی نمیبیند. لذا، نسبت به اصلاح جامعه احساس مسئولیت نکرده و در این راستا تلاشی هم نمیکند، از فکر اصلاح خارج شده و به تنبلی همواره خوشایند و طبعنواز دل میسپارد، و با تسلیم شدن به سرنوشت محتومی که برای خود قائل شدهاست از مطالعه و تفکّر برای شناخت «روش اصلاح جامعه» نیز فاصله میگیرد [2].
🔸بنابراین، از این نظر، یکی از ویژگیهای انسان «آزاده»، ناامید نشدن از اصلاح جامعه و تلاش کردن در این راستاست. احتمالاً، بسیاری در پاسخ خواهند گفت که: «امّا از دست ما که کاری ساخته نیست»، امّا در این دنیا، آنچه درمان ندارد «مرگ» است و بس. هر وقت با مشکل یا دردی مواجه شویم که خود را قادر به اصلاح آن نمیبینیم، با آن مسئله به دو شکل می توانیم مواجه شویم:
1- نمیشه، فایده نداره، از دست ما کاری ساخته نیست، نمیتوانم و امثال آن
2- نمیدانم چگونه باید بر این مشکل غلبه کنم، راهش را بلد نیستم
🔸بسیاری از اولیای دین، حُکمای ایرانی و دانشمندان غربی، تلاش کردهاند این پیام را انتقال دهند که «دانستن، توانستن است». در ادامه، چند نمونه از جملات قصار مورد نظر ذکر شدهاست:
✅ امیر مؤمنان (علیهالسّلام): العِلمُ سُلطانٌ مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيه[3] (دانش، سلطنت و قدرت است، هر كه آن را بيابد با آن يورش بَرَد و پیروز شود، و هر كه آن را نیابد بر او يورش برند و مغلوب گردد).
✅ خاتم ملک سلیمان است علم / جمله عالم صورت و جان است علم (مولوی علیه الرّحمه)
توضیح: نقل شده است که حضرت سلیمان (ع)، انگشتری داشت که در آن یک نگین (خاتم) خاص قرار داشت، ویژگی این نگین یا خاتم این بود که حضرت سلیمان آن را به هر سمتی می گرفت، تمام قوای طبیعت و ملائکه و جنّیان در مقابلش سرتعظیم فرود آورده و در خدمتش قرار می گرفتند. مولوی میگوید این «نگین و خاتم ویژه» چیزی نبودهاست جز «علم و دانش».
✅ توانا بود هر که دانا بُود / ز دانش دل پیر بُرنا بُود (حکیم ابوالقاسم فردوسی علیه الرّحمه)
✅ نکوهش مکن چرخ نیلوفری را / برون کن ز سر، باد و خیره سری را
اگر تو از آموختنسر بتابی / نجوید سر تو همی سروری را
بسوزند چوب درختان بیبر / سزا خود همین است مر بیبری را
درخت تو گر بار دانش بگیرد / به زیر آوری چرخ نیلوفری را (ناصر خسرو علیه الرّحمه)
✅ دانش همانا قدرت است (فرانسیس بیکن)
🔸بر اساس مجموع مطالب بالا، یکی از ویژگیهای انسان آزاده این است که یا میداند برای اصلاح جامعه باید چه کار کند و لذا بخشی از توان و فرصت خود را صرف این کار میکند و یا نمیداند و لذا بخشی از توان و فرصت خود را صَرف مطالعه و علم آموزی میکند تا بفهمد که «جامعه چگونه اصلاح میشود» و «او برای تحقق این مهم چه کاری میتواند انجام دهد» (یا ترجیحاً هر دو).
🔸پانویسها:
[1] بیتی از غزلمثنوی بسیار زیبای امیرحسین خوشنویسان متلخّص به بیداد (شاعر آزاده).
[2] رجوع کنید به فصل اوّل از کتاب «آموزش ستمدیدگان» اثر پائولو فریر [این کتاب فقط یک بار در سال 1358 چاپ شده و در بازار موجود نیست. به منظور معرّفی آن در کلاس درس با مشکل مواجه شدم، لذا با انتشارات مربوطه تماس گرفتم و گفتند چون در بازار موجود نیست و بنا هم نیست که تجدید چاپ شود، استفاده از فایل پی دی اف کتاب بلامانع است] یا صفحۀ ششم (صفحۀ صدم مجله) از مقالۀ «آموزش و پرورش و انسان شدن: نظریۀ انتقادی پائولو فریره» اثر دکتر بختیار شعبانی ورکی.
[3] شرح نهجالبلاغة ابن ابیالحدید، جلد ۲۰، ص ۳۱۹.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
🖋 وحید احسانی
🔸بیشتر ما در محرّم به عزاداری برای سالار شهیدان پرداخته و میدانیم که مضمون آخرین توصیۀ ایشان این بود که: «آزاده باش هر چه که هستی عزیز من / حتّی اگر که بت بپرستی عزیز من [1]»، امّا «آزاده بودن» یعنی چه و ما چقدر آزاده هستیم؟
🔸پائولو فریره، صاحب نظر برجستۀ آموزش و پرورش، از «آزادگی» تعریفی ارائه میدهد که به نظرم خوب است همۀ ما بدانیم. وی بیان میدارد: «انسانها یا آزاده هستند یا ستمپذیر»، یعنی «آزادگی» را در مقابل «ستمپذیری» قرار داده و توضیح میدهد:
🔸ستمپذیر کسی است که به تَبَع طرز تلقّیاش از جهان (مانند جبرگرایی یا باور داشتن به این که تمام امور مهم جامعه تحت تسلّط کامل گروههای قدرتمندی هستند که از پشت پرده همه چیز را کنترل میکنند یا غیره)، یا اصولاً جامعه را اصلاح ناپذیر میداند و یا خود را توانا به ایجاد تغییرات در درون نظام اجتماعی نمیبیند. لذا، نسبت به اصلاح جامعه احساس مسئولیت نکرده و در این راستا تلاشی هم نمیکند، از فکر اصلاح خارج شده و به تنبلی همواره خوشایند و طبعنواز دل میسپارد، و با تسلیم شدن به سرنوشت محتومی که برای خود قائل شدهاست از مطالعه و تفکّر برای شناخت «روش اصلاح جامعه» نیز فاصله میگیرد [2].
🔸بنابراین، از این نظر، یکی از ویژگیهای انسان «آزاده»، ناامید نشدن از اصلاح جامعه و تلاش کردن در این راستاست. احتمالاً، بسیاری در پاسخ خواهند گفت که: «امّا از دست ما که کاری ساخته نیست»، امّا در این دنیا، آنچه درمان ندارد «مرگ» است و بس. هر وقت با مشکل یا دردی مواجه شویم که خود را قادر به اصلاح آن نمیبینیم، با آن مسئله به دو شکل می توانیم مواجه شویم:
1- نمیشه، فایده نداره، از دست ما کاری ساخته نیست، نمیتوانم و امثال آن
2- نمیدانم چگونه باید بر این مشکل غلبه کنم، راهش را بلد نیستم
🔸بسیاری از اولیای دین، حُکمای ایرانی و دانشمندان غربی، تلاش کردهاند این پیام را انتقال دهند که «دانستن، توانستن است». در ادامه، چند نمونه از جملات قصار مورد نظر ذکر شدهاست:
✅ امیر مؤمنان (علیهالسّلام): العِلمُ سُلطانٌ مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيه[3] (دانش، سلطنت و قدرت است، هر كه آن را بيابد با آن يورش بَرَد و پیروز شود، و هر كه آن را نیابد بر او يورش برند و مغلوب گردد).
✅ خاتم ملک سلیمان است علم / جمله عالم صورت و جان است علم (مولوی علیه الرّحمه)
توضیح: نقل شده است که حضرت سلیمان (ع)، انگشتری داشت که در آن یک نگین (خاتم) خاص قرار داشت، ویژگی این نگین یا خاتم این بود که حضرت سلیمان آن را به هر سمتی می گرفت، تمام قوای طبیعت و ملائکه و جنّیان در مقابلش سرتعظیم فرود آورده و در خدمتش قرار می گرفتند. مولوی میگوید این «نگین و خاتم ویژه» چیزی نبودهاست جز «علم و دانش».
✅ توانا بود هر که دانا بُود / ز دانش دل پیر بُرنا بُود (حکیم ابوالقاسم فردوسی علیه الرّحمه)
✅ نکوهش مکن چرخ نیلوفری را / برون کن ز سر، باد و خیره سری را
اگر تو از آموختنسر بتابی / نجوید سر تو همی سروری را
بسوزند چوب درختان بیبر / سزا خود همین است مر بیبری را
درخت تو گر بار دانش بگیرد / به زیر آوری چرخ نیلوفری را (ناصر خسرو علیه الرّحمه)
✅ دانش همانا قدرت است (فرانسیس بیکن)
🔸بر اساس مجموع مطالب بالا، یکی از ویژگیهای انسان آزاده این است که یا میداند برای اصلاح جامعه باید چه کار کند و لذا بخشی از توان و فرصت خود را صرف این کار میکند و یا نمیداند و لذا بخشی از توان و فرصت خود را صَرف مطالعه و علم آموزی میکند تا بفهمد که «جامعه چگونه اصلاح میشود» و «او برای تحقق این مهم چه کاری میتواند انجام دهد» (یا ترجیحاً هر دو).
🔸پانویسها:
[1] بیتی از غزلمثنوی بسیار زیبای امیرحسین خوشنویسان متلخّص به بیداد (شاعر آزاده).
[2] رجوع کنید به فصل اوّل از کتاب «آموزش ستمدیدگان» اثر پائولو فریر [این کتاب فقط یک بار در سال 1358 چاپ شده و در بازار موجود نیست. به منظور معرّفی آن در کلاس درس با مشکل مواجه شدم، لذا با انتشارات مربوطه تماس گرفتم و گفتند چون در بازار موجود نیست و بنا هم نیست که تجدید چاپ شود، استفاده از فایل پی دی اف کتاب بلامانع است] یا صفحۀ ششم (صفحۀ صدم مجله) از مقالۀ «آموزش و پرورش و انسان شدن: نظریۀ انتقادی پائولو فریره» اثر دکتر بختیار شعبانی ورکی.
[3] شرح نهجالبلاغة ابن ابیالحدید، جلد ۲۰، ص ۳۱۹.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegram
کانال وحید احسانی
فعّال فرهنگی-اجتماعی، دکتری توسعه کشاورزی، تولید و فروش روغن حیوانی کرمانشاهی و عسل طبیعی، ارسال برای تمام شهرها
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
@vahidehsani_vh
ارسال پیام بهصورت ناشناس:
http://www.tg-me.com/HidenChat_Bot?start=128610692
Forwarded from انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🔴 آزاده هستیم یا ستمپذیر؟!
✍ #وحید_احسانی
🔸بیشتر ما در محرّم به عزاداری برای سالار شهیدان پرداخته و میدانیم که مضمون آخرین توصیۀ ایشان این بود که: «آزاده باش هر چه که هستی عزیز من / حتّی اگر که بت بپرستی عزیز من [1]»، امّا «آزاده بودن» یعنی چه و ما چقدر آزاده هستیم؟
🔸پائولو فریره، صاحب نظر برجستۀ آموزش و پرورش، از «آزادگی» تعریفی ارائه میدهد که به نظرم خوب است همۀ ما بدانیم. وی بیان میدارد: «انسانها یا آزاده هستند یا ستمپذیر»، یعنی «آزادگی» را در مقابل «ستمپذیری» قرار داده و توضیح میدهد:
🔸ستمپذیر کسی است که به تَبَع طرز تلقّیاش از جهان (مانند جبرگرایی یا باور داشتن به این که تمام امور مهم جامعه تحت تسلّط کامل گروههای قدرتمندی هستند که از پشت پرده همه چیز را کنترل میکنند یا غیره)، یا اصولاً جامعه را اصلاح ناپذیر میداند و یا خود را توانا به ایجاد تغییرات در درون نظام اجتماعی نمیبیند. لذا، نسبت به اصلاح جامعه احساس مسئولیت نکرده و در این راستا تلاشی هم نمیکند، از فکر اصلاح خارج شده و به تنبلی همواره خوشایند و طبعنواز دل میسپارد، و با تسلیم شدن به سرنوشت محتومی که برای خود قائل شدهاست از مطالعه و تفکّر برای شناخت «روش اصلاح جامعه» نیز فاصله میگیرد [2].
🔸بنابراین، از این نظر، یکی از ویژگیهای انسان «آزاده»، ناامید نشدن از اصلاح جامعه و تلاش کردن در این راستاست. احتمالاً، بسیاری در پاسخ خواهند گفت که: «امّا از دست ما که کاری ساخته نیست»، امّا در این دنیا، آنچه درمان ندارد «مرگ» است و بس. هر وقت با مشکل یا دردی مواجه شویم که خود را قادر به اصلاح آن نمیبینیم، با آن مسئله به دو شکل می توانیم مواجه شویم:
1- نمیشه، فایده نداره، از دست ما کاری ساخته نیست، نمیتوانم و امثال آن
2- نمیدانم چگونه باید بر این مشکل غلبه کنم، راهش را بلد نیستم
🔸بسیاری از اولیای دین، حُکمای ایرانی و دانشمندان غربی، تلاش کردهاند این پیام را انتقال دهند که «دانستن، توانستن است». در ادامه، چند نمونه از جملات قصار مورد نظر ذکر شدهاست:
✅ امیر مؤمنان (علیهالسّلام): العِلمُ سُلطانٌ مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيه[3] (دانش، سلطنت و قدرت است، هر كه آن را بيابد با آن يورش بَرَد و پیروز شود، و هر كه آن را نیابد بر او يورش برند و مغلوب گردد).
✅ خاتم ملک سلیمان است علم / جمله عالم صورت و جان است علم (مولوی علیه الرّحمه)
توضیح: نقل شده است که حضرت سلیمان (ع)، انگشتری داشت که در آن یک نگین (خاتم) خاص قرار داشت، ویژگی این نگین یا خاتم این بود که حضرت سلیمان آن را به هر سمتی می گرفت، تمام قوای طبیعت و ملائکه و جنّیان در مقابلش سرتعظیم فرود آورده و در خدمتش قرار می گرفتند. مولوی میگوید این «نگین و خاتم ویژه» چیزی نبودهاست جز «علم و دانش».
✅ توانا بود هر که دانا بُود / ز دانش دل پیر بُرنا بُود (حکیم ابوالقاسم فردوسی علیه الرّحمه)
✅ نکوهش مکن چرخ نیلوفری را / برون کن ز سر، باد و خیره سری را
اگر تو از آموختنسر بتابی / نجوید سر تو همی سروری را
بسوزند چوب درختان بیبر / سزا خود همین است مر بیبری را
درخت تو گر بار دانش بگیرد / به زیر آوری چرخ نیلوفری را (ناصر خسرو علیه الرّحمه)
✅ دانش همانا قدرت است (فرانسیس بیکن)
🔸بر اساس مجموع مطالب بالا، یکی از ویژگیهای انسان آزاده این است که یا میداند برای اصلاح جامعه باید چه کار کند و لذا بخشی از توان و فرصت خود را صرف این کار میکند و یا نمیداند و لذا بخشی از توان و فرصت خود را صَرف مطالعه و علم آموزی میکند تا بفهمد که «جامعه چگونه اصلاح میشود» و «او برای تحقق این مهم چه کاری میتواند انجام دهد» (یا ترجیحاً هر دو).
🔸پانویسها:
[1] بیتی از غزلمثنوی بسیار زیبای امیرحسین خوشنویسان متلخّص به بیداد (شاعر آزاده) با مطلع «گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است / امّا چه سود، حاصل گلهای پرپر است».
[2] رجوع کنید به فصل اوّل از کتاب «آموزش ستمدیدگان» اثر پائولو فریر [این کتاب فقط یک بار در سال 1358 چاپ شده و در بازار موجود نیست. به منظور معرّفی آن در کلاس درس با مشکل مواجه شدم، لذا با انتشارات مربوطه تماس گرفتم و گفتند چون در بازار موجود نیست و بنا هم نیست که تجدید چاپ شود، استفاده از فایل پی دی اف کتاب بلامانع است] یا صفحۀ ششم (صفحۀ صدم مجله) از مقالۀ «آموزش و پرورش و انسان شدن: نظریۀ انتقادی پائولو فریره» اثر دکتر بختیار شعبانی ورکی.
[3] شرح نهجالبلاغة ابن ابیالحدید، جلد ۲۰، ص ۳۱۹.
http://www.tg-me.com/Iranianspa
✍ #وحید_احسانی
🔸بیشتر ما در محرّم به عزاداری برای سالار شهیدان پرداخته و میدانیم که مضمون آخرین توصیۀ ایشان این بود که: «آزاده باش هر چه که هستی عزیز من / حتّی اگر که بت بپرستی عزیز من [1]»، امّا «آزاده بودن» یعنی چه و ما چقدر آزاده هستیم؟
🔸پائولو فریره، صاحب نظر برجستۀ آموزش و پرورش، از «آزادگی» تعریفی ارائه میدهد که به نظرم خوب است همۀ ما بدانیم. وی بیان میدارد: «انسانها یا آزاده هستند یا ستمپذیر»، یعنی «آزادگی» را در مقابل «ستمپذیری» قرار داده و توضیح میدهد:
🔸ستمپذیر کسی است که به تَبَع طرز تلقّیاش از جهان (مانند جبرگرایی یا باور داشتن به این که تمام امور مهم جامعه تحت تسلّط کامل گروههای قدرتمندی هستند که از پشت پرده همه چیز را کنترل میکنند یا غیره)، یا اصولاً جامعه را اصلاح ناپذیر میداند و یا خود را توانا به ایجاد تغییرات در درون نظام اجتماعی نمیبیند. لذا، نسبت به اصلاح جامعه احساس مسئولیت نکرده و در این راستا تلاشی هم نمیکند، از فکر اصلاح خارج شده و به تنبلی همواره خوشایند و طبعنواز دل میسپارد، و با تسلیم شدن به سرنوشت محتومی که برای خود قائل شدهاست از مطالعه و تفکّر برای شناخت «روش اصلاح جامعه» نیز فاصله میگیرد [2].
🔸بنابراین، از این نظر، یکی از ویژگیهای انسان «آزاده»، ناامید نشدن از اصلاح جامعه و تلاش کردن در این راستاست. احتمالاً، بسیاری در پاسخ خواهند گفت که: «امّا از دست ما که کاری ساخته نیست»، امّا در این دنیا، آنچه درمان ندارد «مرگ» است و بس. هر وقت با مشکل یا دردی مواجه شویم که خود را قادر به اصلاح آن نمیبینیم، با آن مسئله به دو شکل می توانیم مواجه شویم:
1- نمیشه، فایده نداره، از دست ما کاری ساخته نیست، نمیتوانم و امثال آن
2- نمیدانم چگونه باید بر این مشکل غلبه کنم، راهش را بلد نیستم
🔸بسیاری از اولیای دین، حُکمای ایرانی و دانشمندان غربی، تلاش کردهاند این پیام را انتقال دهند که «دانستن، توانستن است». در ادامه، چند نمونه از جملات قصار مورد نظر ذکر شدهاست:
✅ امیر مؤمنان (علیهالسّلام): العِلمُ سُلطانٌ مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيه[3] (دانش، سلطنت و قدرت است، هر كه آن را بيابد با آن يورش بَرَد و پیروز شود، و هر كه آن را نیابد بر او يورش برند و مغلوب گردد).
✅ خاتم ملک سلیمان است علم / جمله عالم صورت و جان است علم (مولوی علیه الرّحمه)
توضیح: نقل شده است که حضرت سلیمان (ع)، انگشتری داشت که در آن یک نگین (خاتم) خاص قرار داشت، ویژگی این نگین یا خاتم این بود که حضرت سلیمان آن را به هر سمتی می گرفت، تمام قوای طبیعت و ملائکه و جنّیان در مقابلش سرتعظیم فرود آورده و در خدمتش قرار می گرفتند. مولوی میگوید این «نگین و خاتم ویژه» چیزی نبودهاست جز «علم و دانش».
✅ توانا بود هر که دانا بُود / ز دانش دل پیر بُرنا بُود (حکیم ابوالقاسم فردوسی علیه الرّحمه)
✅ نکوهش مکن چرخ نیلوفری را / برون کن ز سر، باد و خیره سری را
اگر تو از آموختنسر بتابی / نجوید سر تو همی سروری را
بسوزند چوب درختان بیبر / سزا خود همین است مر بیبری را
درخت تو گر بار دانش بگیرد / به زیر آوری چرخ نیلوفری را (ناصر خسرو علیه الرّحمه)
✅ دانش همانا قدرت است (فرانسیس بیکن)
🔸بر اساس مجموع مطالب بالا، یکی از ویژگیهای انسان آزاده این است که یا میداند برای اصلاح جامعه باید چه کار کند و لذا بخشی از توان و فرصت خود را صرف این کار میکند و یا نمیداند و لذا بخشی از توان و فرصت خود را صَرف مطالعه و علم آموزی میکند تا بفهمد که «جامعه چگونه اصلاح میشود» و «او برای تحقق این مهم چه کاری میتواند انجام دهد» (یا ترجیحاً هر دو).
🔸پانویسها:
[1] بیتی از غزلمثنوی بسیار زیبای امیرحسین خوشنویسان متلخّص به بیداد (شاعر آزاده) با مطلع «گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است / امّا چه سود، حاصل گلهای پرپر است».
[2] رجوع کنید به فصل اوّل از کتاب «آموزش ستمدیدگان» اثر پائولو فریر [این کتاب فقط یک بار در سال 1358 چاپ شده و در بازار موجود نیست. به منظور معرّفی آن در کلاس درس با مشکل مواجه شدم، لذا با انتشارات مربوطه تماس گرفتم و گفتند چون در بازار موجود نیست و بنا هم نیست که تجدید چاپ شود، استفاده از فایل پی دی اف کتاب بلامانع است] یا صفحۀ ششم (صفحۀ صدم مجله) از مقالۀ «آموزش و پرورش و انسان شدن: نظریۀ انتقادی پائولو فریره» اثر دکتر بختیار شعبانی ورکی.
[3] شرح نهجالبلاغة ابن ابیالحدید، جلد ۲۰، ص ۳۱۹.
http://www.tg-me.com/Iranianspa
Telegram
انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🇮🇷 انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران🇮🇷
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
یک سازمان مردم نهاد در ایران است که با هدف آگاهی بخشی و توانمندسازی آحادجامعه، سعی درپیشگیری و
کاهش آسیبهای اجتماعی جامعه دارد.
جهت ارسال مطالب، تبادل و تبلیغات به آیدی زیر پیام دهید👇👇👇
@FAtemeh_Hoseynaei
رفتار یک «ایرانی معمولی» در «موقعیتهای مختلف موجود در ایران»: برخی چالشها و پرسشها
وحید احسانی
یک ایرانی معمولی اگر در ایران در موقعیّتهای مختلفی مانند معلّمی، کارمندی، بازاری، کارگری، کارفرمایی، مهندسی، پزشکی، کشاورزی و غیره قرار بگیرد، احتمالا چگونه رفتار خواهد کرد؟ آیا اولویتش «خیر و صلاح جامعه» خواهد بود یا «منافع شخصی»؟ آزاده خواهد بود یا نه؟ همه را به یک چشم خواهد دید یا پارتیبازی خواهد کرد؟
آیا مشکل، بیشتر ناشی از ویژگیهای نامناسب «ایرانی معمولی» است که در هر موقعیّتی قرار بگیرد، به جای تمرکز بر «حسن اجرای کار و خیر و صلاح جمعی» بر «منافع شخصی متمرکز شده و دروغ، ریا، سمبلکاری و پارتیبازی» پیشه میکند یا ناشی از نامناسب بودن «موقعیتهای موجود در ایران» است که هر کسی در آنها قرار بگیرد، خواسته یا ناخواسته، به سمت دروغ، ریا، تمرکز بر منافع شخصی، سمبلکاری و امثال آن سوق پیدا میکند؟!
پاسخمان به پرسش بالا هر چه که باشد، آیا در آن پاسخ، حساب «مسئولان و حاکمان» را جدا میکنیم؟ آیا مسئولان و حاکمان باعث میشوند که موقعیتهای موجود در ایران به گونهای باشند که افراد در آنها به سمت رفتارهای نامناسب پیشگفته سوق پیدا کنند؟ آیا مسئولان و حاکمان، بر خلاف سایرین، آزادی عمل کامل دارند، یا همان فشارهایی که سایرین را به سمت دروغ، ریا، سمبلکاری، پارتیبازی و غیره سوق میدهد، مسئولان و حاکمان را نیز به سمت همان سوء رفتارها سوق میدهد؟
آیا ایران قابل اصلاح است؟ اگر چنین است، فرایند اصلاح از کجا باید شروع شود؟
هنگام مواجه با یادداشت حاضر و پرسشهای مطرح شده در آن، ذهن یک ایرانی معمولی احتمالاً به چه سمت و سویی خواهد رفت و به چه چیزهایی خواهد اندیشید؟
جهت مطالعۀ متن کامل یادداشت، لطفا به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
رفتار یک «ایرانی معمولی» در «موقعیتهای مختلف موجود در ایران»: برخی چالشها و پرسشها
چنانچه این مطلب را مفید میدانید، لطفاً بازنشر دهید.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
وحید احسانی
یک ایرانی معمولی اگر در ایران در موقعیّتهای مختلفی مانند معلّمی، کارمندی، بازاری، کارگری، کارفرمایی، مهندسی، پزشکی، کشاورزی و غیره قرار بگیرد، احتمالا چگونه رفتار خواهد کرد؟ آیا اولویتش «خیر و صلاح جامعه» خواهد بود یا «منافع شخصی»؟ آزاده خواهد بود یا نه؟ همه را به یک چشم خواهد دید یا پارتیبازی خواهد کرد؟
آیا مشکل، بیشتر ناشی از ویژگیهای نامناسب «ایرانی معمولی» است که در هر موقعیّتی قرار بگیرد، به جای تمرکز بر «حسن اجرای کار و خیر و صلاح جمعی» بر «منافع شخصی متمرکز شده و دروغ، ریا، سمبلکاری و پارتیبازی» پیشه میکند یا ناشی از نامناسب بودن «موقعیتهای موجود در ایران» است که هر کسی در آنها قرار بگیرد، خواسته یا ناخواسته، به سمت دروغ، ریا، تمرکز بر منافع شخصی، سمبلکاری و امثال آن سوق پیدا میکند؟!
پاسخمان به پرسش بالا هر چه که باشد، آیا در آن پاسخ، حساب «مسئولان و حاکمان» را جدا میکنیم؟ آیا مسئولان و حاکمان باعث میشوند که موقعیتهای موجود در ایران به گونهای باشند که افراد در آنها به سمت رفتارهای نامناسب پیشگفته سوق پیدا کنند؟ آیا مسئولان و حاکمان، بر خلاف سایرین، آزادی عمل کامل دارند، یا همان فشارهایی که سایرین را به سمت دروغ، ریا، سمبلکاری، پارتیبازی و غیره سوق میدهد، مسئولان و حاکمان را نیز به سمت همان سوء رفتارها سوق میدهد؟
آیا ایران قابل اصلاح است؟ اگر چنین است، فرایند اصلاح از کجا باید شروع شود؟
هنگام مواجه با یادداشت حاضر و پرسشهای مطرح شده در آن، ذهن یک ایرانی معمولی احتمالاً به چه سمت و سویی خواهد رفت و به چه چیزهایی خواهد اندیشید؟
جهت مطالعۀ متن کامل یادداشت، لطفا به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
رفتار یک «ایرانی معمولی» در «موقعیتهای مختلف موجود در ایران»: برخی چالشها و پرسشها
چنانچه این مطلب را مفید میدانید، لطفاً بازنشر دهید.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegraph
رفتار یک «ایرانی معمولی» در «موقعیّتهای مختلف موجود در ایران»: برخی چالشها و پرسشها
کانال وحید احسانی
رفتار یک «ایرانی معمولی» در «موقعیتهای مختلف موجود در ایران»: برخی چالشها و پرسشها وحید احسانی یک ایرانی معمولی اگر در ایران در موقعیّتهای مختلفی مانند معلّمی، کارمندی، بازاری، کارگری، کارفرمایی، مهندسی، پزشکی، کشاورزی و غیره قرار بگیرد، احتمالا چگونه…
یکی از دوستان محبّت کرده و بر یادداشتم نقدی نوشتند. البته به نظرم، نقد ایشان، همانطور که در ابتدا اشاره کردهاند، نقد دیدگاهی است که در مجموعه یادداشتهایم (شامل یادداشت اخیر) وجود دارد و نه فقط نقد یادداشت مورد نظر، زیرا یادداشت مذکور بیشتر سئوالی است (هر چند قبول دارم که دیدگاه خاصّی از مجموعه پرسشهای آن قابل برداشت است).
نقد ایشان را با اندکی تغییرات جزئی (صرفا در برخی عبارتها، بدون اینکه به مفهوم آن خدشهای وارد شود) در معرض نقد سایرین قرار میدهم. 👇👇
—————————————————————————————
با سلام و درود
نمیدانم ایا وقت و حوصله خواندن نقد بر یاد داشت هایتان را دارید یا نه
ولی چند نکته را که به ذهنم رسید میگویم
۱.مفهوم ایرانی معمولی چیست و ایرانی غیر معمولی کیست؟یعنی ایرانی غیر معمولی در مقابل معمولی داریم و انها فاقد و یا واجد صفاتی بر خلاف معمولی ها هستند.
۲.با انتقاد از جامعه و افراد جامعه موافق هستم ولی فرو کاستن مشکلات به رفتار افراد و امید به بهبود شرایط به شرط اصلاح رفتار احاد جامعه نادیده گرفتن نقش و تاثیر ساختار ها است ساختار هایی که حتی ممکن است حاکمان نیز با اینکه در به وجود اوردن ان ساختار نقش مستقیم تری داشته اند اما در ان گرفتار شده اند و باید طبق ان عمل کنند و یا باید اقدامی ساختار شکننانه انجام دهند.
۳.افراد جامعه میتوانند و حتی از لحاظ اخلاقی باید (باید اخلاقی) بدون در نظر گرفتن ساختار و جبر اجتماعی و سیاسی و اقتصادی واجد شجاعت باشند و در تمام موقعیت ها سعی کنند که به بهترین نحو و اخلاقی ترین روش رفتار کنند. اما شاید توقع زیست اخلاقانه و شجاعانه از تمام افراد به صورت همزمان ان هم بدون اموزش و مهیا شدن شرایط توقع زیادی باشد .
۳.این نوع مواجه ممکن است باعث شود توجه و تمرکز از اصلاح ساختار به سمت توجه و تمرکز و انتقاد از افراد جامعه سوق دهد و اصلاح را منوط به اصلاح رفتار و زیست اخلاقی افراد جامعه کند.
۴.در پایان مطلبتان از ایرانیانی یاد کرده اید که در موقعیت های مختلف زیستی اخلاق مدارانه و ازاده داشته و دارند ..قطعا همینطور هست ولی توجه کنید که ساختار و یا افراد حاکم در این ساختار چه نوع مواجه ای با این افراد داشته اند
امثال ...، معلمانی مانند ... و حتی افرادی که بر خلاف ایرانیان معمولی که شما اشاره کردید که در ایام محرم برای امام حسین سینه میزنند هیچ اعتقادی به امام حسین و حتی دین ندارند و چون افرادی ازاده هستند ان را بیان کردند به چه سرنوشتی دچار شدند و یا میشوند .
این که مسولین و حکام جامعه را در گروه ایرانیان معمولی قرار دهیم که بر حسب اتفاق دارای پست و مقام شده اند و ممکن است هر کدام از ما نیز در این جایگاه باشیم مانند مسئولان حاضر رفتار میکنیم بدون اشاره به اینکه اینان در بوجود امدن و پابرجا ماندن ایرادهای ساختاری نقش اصلی را داشته و دارند به ابتذال شر دامن میزند .
به نظر همان ایرادی که در پایان یادداشت به ایرانیان معمولی و مقایسه ساختار موجود با ساختاری توسعه یافته و فرایند رسیدن به این توسعه گرفته اید متوجه متن شما هم باشد.چرا که رفتار ها و داوری های اخلاقیتان در مورد رفتار ایرانیان را از جامعه ی توسعه یافته برداشت کرده اید این نوع رفتار ها در جوامعی با ساختار دموکراتیک و ازاد برای افراد جامعه ارزشمند است ساختاری که در ان افراد جامعه شهروندانی دارای حقوق باشند نه در ساختاری مشابه ساختار فعلی ایران (که هنوز در عمل نتوانسته از ویژگی های استبدادی به طور کامل فاصله بگیرد) که در آن مفهوم شهروند و حق شهروندی جایگاه شایسته و بایسته ای ندارد.
کوتاه سخن اینکه به نظر در کنار تذکر به افراد جامعه به زیست اخلاقی و رفتاری مناسب به عنوان شهروندی مسول باید به نقد ساختار و مهیا کردن شرایط برای زیست اخلاقی تر شهروندان هم پرداخت .
نقد ایشان را با اندکی تغییرات جزئی (صرفا در برخی عبارتها، بدون اینکه به مفهوم آن خدشهای وارد شود) در معرض نقد سایرین قرار میدهم. 👇👇
—————————————————————————————
با سلام و درود
نمیدانم ایا وقت و حوصله خواندن نقد بر یاد داشت هایتان را دارید یا نه
ولی چند نکته را که به ذهنم رسید میگویم
۱.مفهوم ایرانی معمولی چیست و ایرانی غیر معمولی کیست؟یعنی ایرانی غیر معمولی در مقابل معمولی داریم و انها فاقد و یا واجد صفاتی بر خلاف معمولی ها هستند.
۲.با انتقاد از جامعه و افراد جامعه موافق هستم ولی فرو کاستن مشکلات به رفتار افراد و امید به بهبود شرایط به شرط اصلاح رفتار احاد جامعه نادیده گرفتن نقش و تاثیر ساختار ها است ساختار هایی که حتی ممکن است حاکمان نیز با اینکه در به وجود اوردن ان ساختار نقش مستقیم تری داشته اند اما در ان گرفتار شده اند و باید طبق ان عمل کنند و یا باید اقدامی ساختار شکننانه انجام دهند.
۳.افراد جامعه میتوانند و حتی از لحاظ اخلاقی باید (باید اخلاقی) بدون در نظر گرفتن ساختار و جبر اجتماعی و سیاسی و اقتصادی واجد شجاعت باشند و در تمام موقعیت ها سعی کنند که به بهترین نحو و اخلاقی ترین روش رفتار کنند. اما شاید توقع زیست اخلاقانه و شجاعانه از تمام افراد به صورت همزمان ان هم بدون اموزش و مهیا شدن شرایط توقع زیادی باشد .
۳.این نوع مواجه ممکن است باعث شود توجه و تمرکز از اصلاح ساختار به سمت توجه و تمرکز و انتقاد از افراد جامعه سوق دهد و اصلاح را منوط به اصلاح رفتار و زیست اخلاقی افراد جامعه کند.
۴.در پایان مطلبتان از ایرانیانی یاد کرده اید که در موقعیت های مختلف زیستی اخلاق مدارانه و ازاده داشته و دارند ..قطعا همینطور هست ولی توجه کنید که ساختار و یا افراد حاکم در این ساختار چه نوع مواجه ای با این افراد داشته اند
امثال ...، معلمانی مانند ... و حتی افرادی که بر خلاف ایرانیان معمولی که شما اشاره کردید که در ایام محرم برای امام حسین سینه میزنند هیچ اعتقادی به امام حسین و حتی دین ندارند و چون افرادی ازاده هستند ان را بیان کردند به چه سرنوشتی دچار شدند و یا میشوند .
این که مسولین و حکام جامعه را در گروه ایرانیان معمولی قرار دهیم که بر حسب اتفاق دارای پست و مقام شده اند و ممکن است هر کدام از ما نیز در این جایگاه باشیم مانند مسئولان حاضر رفتار میکنیم بدون اشاره به اینکه اینان در بوجود امدن و پابرجا ماندن ایرادهای ساختاری نقش اصلی را داشته و دارند به ابتذال شر دامن میزند .
به نظر همان ایرادی که در پایان یادداشت به ایرانیان معمولی و مقایسه ساختار موجود با ساختاری توسعه یافته و فرایند رسیدن به این توسعه گرفته اید متوجه متن شما هم باشد.چرا که رفتار ها و داوری های اخلاقیتان در مورد رفتار ایرانیان را از جامعه ی توسعه یافته برداشت کرده اید این نوع رفتار ها در جوامعی با ساختار دموکراتیک و ازاد برای افراد جامعه ارزشمند است ساختاری که در ان افراد جامعه شهروندانی دارای حقوق باشند نه در ساختاری مشابه ساختار فعلی ایران (که هنوز در عمل نتوانسته از ویژگی های استبدادی به طور کامل فاصله بگیرد) که در آن مفهوم شهروند و حق شهروندی جایگاه شایسته و بایسته ای ندارد.
کوتاه سخن اینکه به نظر در کنار تذکر به افراد جامعه به زیست اخلاقی و رفتاری مناسب به عنوان شهروندی مسول باید به نقد ساختار و مهیا کردن شرایط برای زیست اخلاقی تر شهروندان هم پرداخت .
Forwarded from انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران
🔴 #رفتار یک #ایرانی_معمولی در «موقعیتهای مختلف موجود در ایران»:
برخی چالشها و پرسشها
✍ #وحید_احسانی
یک ایرانی معمولی اگر در ایران در موقعیّتهای مختلفی مانند معلّمی، کارمندی، بازاری، کارگری، کارفرمایی، مهندسی، پزشکی، کشاورزی و غیره قرار بگیرد، احتمالا چگونه رفتار خواهد کرد؟ آیا اولویتش «خیر و صلاح جامعه» خواهد بود یا «منافع شخصی»؟ آزاده خواهد بود یا نه؟ همه را به یک چشم خواهد دید یا پارتیبازی خواهد کرد؟
آیا مشکل بیشتر ناشی از ویژگیهای نامناسب «ایرانی معمولی» است که در هر موقعیّتی قرار بگیرد، به جای تمرکز بر «حسن اجرای کار و خیر و صلاح جمعی» بر «منافع شخصی متمرکز شده و دروغ، ریا، سمبلکاری و پارتیبازی» پیشه میکند یا ناشی از نامناسب بودن «موقعیتهای موجود در ایران» است که هر کسی در آنها قرار بگیرد، خواسته یا ناخواسته، به سمت دروغ، ریا، تمرکز بر منافع شخصی، سمبلکاری و امثال آن سوق پیدا میکند؟!
پاسخمان به پرسش بالا هر چه که باشد، آیا در آن پاسخ، حساب «مسئولان و حاکمان» را جدا میکنیم؟ آیا مسئولان و حاکمان باعث میشوند که موقعیتهای موجود در ایران به گونهای باشند که افراد در آنها به سمت رفتارهای نامناسب پیشگفته سوق پیدا کنند؟ آیا مسئولان و حاکمان، بر خلاف سایرین، آزادی عمل کامل دارند، یا همان فشارهایی که سایرین را به سمت دروغ، ریا، سمبلکاری، پارتیبازی و غیره سوق میدهد، مسئولان و حاکمان را نیز به سمت همان سوء رفتارها سوق میدهد؟
آیا ایران قابل اصلاح است؟ اگر چنین است، فرایند اصلاح از کجا باید شروع شود؟
هنگام مواجه با یادداشت حاضر و پرسشهای مطرح شده در آن، ذهن یک ایرانی معمولی احتمالاً به چه سمت و سویی خواهد رفت و به چه چیزهایی خواهد اندیشید؟
جهت مطالعۀ متن کامل یادداشت، لطفا به لینک زیر مراجعه بفرمایید 👇👇
https://telegra.ph/%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D9%84%D9%81-%D9%85%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-10-04
🇮🇷 @Iranianspa
برخی چالشها و پرسشها
✍ #وحید_احسانی
یک ایرانی معمولی اگر در ایران در موقعیّتهای مختلفی مانند معلّمی، کارمندی، بازاری، کارگری، کارفرمایی، مهندسی، پزشکی، کشاورزی و غیره قرار بگیرد، احتمالا چگونه رفتار خواهد کرد؟ آیا اولویتش «خیر و صلاح جامعه» خواهد بود یا «منافع شخصی»؟ آزاده خواهد بود یا نه؟ همه را به یک چشم خواهد دید یا پارتیبازی خواهد کرد؟
آیا مشکل بیشتر ناشی از ویژگیهای نامناسب «ایرانی معمولی» است که در هر موقعیّتی قرار بگیرد، به جای تمرکز بر «حسن اجرای کار و خیر و صلاح جمعی» بر «منافع شخصی متمرکز شده و دروغ، ریا، سمبلکاری و پارتیبازی» پیشه میکند یا ناشی از نامناسب بودن «موقعیتهای موجود در ایران» است که هر کسی در آنها قرار بگیرد، خواسته یا ناخواسته، به سمت دروغ، ریا، تمرکز بر منافع شخصی، سمبلکاری و امثال آن سوق پیدا میکند؟!
پاسخمان به پرسش بالا هر چه که باشد، آیا در آن پاسخ، حساب «مسئولان و حاکمان» را جدا میکنیم؟ آیا مسئولان و حاکمان باعث میشوند که موقعیتهای موجود در ایران به گونهای باشند که افراد در آنها به سمت رفتارهای نامناسب پیشگفته سوق پیدا کنند؟ آیا مسئولان و حاکمان، بر خلاف سایرین، آزادی عمل کامل دارند، یا همان فشارهایی که سایرین را به سمت دروغ، ریا، سمبلکاری، پارتیبازی و غیره سوق میدهد، مسئولان و حاکمان را نیز به سمت همان سوء رفتارها سوق میدهد؟
آیا ایران قابل اصلاح است؟ اگر چنین است، فرایند اصلاح از کجا باید شروع شود؟
هنگام مواجه با یادداشت حاضر و پرسشهای مطرح شده در آن، ذهن یک ایرانی معمولی احتمالاً به چه سمت و سویی خواهد رفت و به چه چیزهایی خواهد اندیشید؟
جهت مطالعۀ متن کامل یادداشت، لطفا به لینک زیر مراجعه بفرمایید 👇👇
https://telegra.ph/%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AE%D8%AA%D9%84%D9%81-%D9%85%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-10-04
🇮🇷 @Iranianspa
Telegraph
رفتار یک «ایرانی معمولی» در «موقعیّتهای مختلف موجود در ایران»: برخی چالشها و پرسشها
دربارۀ مراسم بزرگداشت یارمحمّدخان کرمانشاهی
وحید احسانی
در تاریخ 13 مهر 1398، مصادف با سالروز شهادت یارمحمّدخان کرمانشاهی، مراسم بزرگداشت آن سردار آزادیخواه مشروطه به همّت و با همکاری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری کرمانشاه، روزنامۀ نقد حال، کمیسیون فرهنگی شورای شهر کرمانشاه، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه و استانداری کرمانشاه برگزار گردید. در رابطه با این مراسم، نکاتی به نظرم میرسد که دوست دارم با برگزارکنندگان و هماستانیهایم در میان بگذارم: ...
3- به نظرم، جای خالی دانشگاه رازی به شدّت احساس میشد. چرا یک دانشگاه جامع که هم رشتههای تاریخ، جامعهشناسی و غیره دارد و هم واحد «ارتباط با جامعه»، نباید در چنین برنامههایی حضور و مشارکت فعّال داشتهباشد؟ با توجه به اینکه بزرگداشت شخصیتهای استان قرار است به صورت سلسلهوار ادامه داشتهباشد، به عنوان یک شهروند کرمانشاهی از مسئولان دانشگاه رازی درخواست میکنم که هم با هدف کمک به ارتقاء سطح این برنامهها و هم با هدف خارج کردن دانشگاه از حالت «جزیرهای»، جهت مشارکت فعّال در برنامههای مشابه آتی، با سازمانهای ذیربط وارد مذاکره شوند.
6- به سهم خودم، از مسئولان شهر و استان که با تشریف فرمایی خود، به رسمیت و ارزش مراسم افزودند سپاسگزاری میکنم. ... امّا بهتر است سخنرانان از میان کسانی باشند که شخصیت حقیقی آنها بر اساس رشته، تخصص، آثار و مطالعاتشان ارتباط بیشتری با موضوع دارد و نه کسانی که به خاطر «شخصیت حقوقیشان» شناخته میشوند. فکر میکنم هر شخصیت دارای پست و مقامی که از او برای سخنرانی در یک همایش علمی یا فرهنگی دعوت میشود، باید از خودش بپرسد که:
«آیا اگر من در چنین پست و مقامی نبودم، باز هم به عنوان یک شخصیت حقیقی برای این مهم دعوت میشدم؟ آیا اهل علم و فرهنگ، شخصیت حقیقی مرا به عنوان یک صاحبنظر در مسائل علمی و فرهنگی قبول دارند؟ آیا من نسبت به دانشمندان و اهالی فرهنگ و هنر که در برنامه حضور دارند، صاحبنظرتر محسوب میشوم؟» و سپس، بر اساس پاسخی که به این پرسشها میدهد، دربارۀ پذیرفتن یا نپذیرفتن دعوت برای سخنرانی تصمیمگیری کند.
دکتر سعید زیباکلام در کتاب «خلاف جریان» (چاپ 1389، صفحۀ 14) بیان میکند:
«[سخنرانی مسئولان در همایشهای علمی] از جمله اهانتآمیزترین رفتارهایی است که جلو چشم عاِلمان و ارباب جراید و سپس میلیونها شنونده و بینندۀ صداوسیما به عالِمان اصیل و غیربازیگر و تحقیقاتشان نشان داده میشود و از جمله مواقفی است که نشان میدهد چه میزان در جامعۀ ما، عالِمان تابع حاکمان و مرهون الطاف ایشان هستند. تابعیتی که نشان میدهد معرفت در جامعۀ مرسوم به اسلامی ما، چه میزان در قبضۀ قدرت و ثروت است. این تابعیت در تعارض مسلم با مواریث فرهنگی و اعتقادی شیعی ماست».
به نظرم، دیدگاه منطقی ایشان را میتوان به همایشها و گردهمآییهای فرهنگی-هنری نیز تعمیم داد. بر این اساس، از فرماندار محترم کرمانشاه، جناب فضلاله رنجبر که در عین تشریففرمایی و حضور تمام وقت در برنامه، ترجیح دادند هم خودشان و هم سایر حضّار از صحبتهای اهالی فرهنگ استفاده کنند به صورت ویژه سپاسگزاری میکنم.
در مورد سخنرانی مسئولان در همایشهای علمی و فرهنگی، به نظرم، برگزارکنندگان برنامهها را خیلی نمیتوان سرزنش کرد، شاید این وظیفۀ دانشمندان، هنرمندان و فرهیختگان باشد که با قلم و کلام نافذشان به نقد این معضل پرداخته و موجبات برچیده شدن این رسم ناشایست را فراهم آورند. در غیر اینصورت، یعنی چنانچه افراد مذکور در این خصوص سکوت پیشه کنند، در برنامههای آتی، احتمالاً بر تعداد افرادی که به واسطۀ مقام و مسئولیت حقوقیشان سخنرانی میکنند افزوده شده و جایی برای اهل علم و فرهنگ و هنر باقی نخواهد ماند و اگر خدای ناکرده چنین شود، این گناه همۀ مایی است که سکوت اختیار کردیم.
به امید ارتقاء علم، فرهنگ و هنر در استان کرمانشاه
به امید ایرانی آباد
یادداشت بالا در شمارۀ 1456 (16 مهر 98) هفته نامۀ آوای کرمانشاه منتشر شدهاست.
جهت مطالعۀ متن کامل یادداشت، به لینک زیر مراجعه بفرمایید 👇
دربارۀ مراسم بزرگداشت یارمحمّدخان کرمانشاهی
چنانچه این مطلب را مفید میدانید، لطفاً بازنشر دهید.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
وحید احسانی
در تاریخ 13 مهر 1398، مصادف با سالروز شهادت یارمحمّدخان کرمانشاهی، مراسم بزرگداشت آن سردار آزادیخواه مشروطه به همّت و با همکاری سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری کرمانشاه، روزنامۀ نقد حال، کمیسیون فرهنگی شورای شهر کرمانشاه، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه و استانداری کرمانشاه برگزار گردید. در رابطه با این مراسم، نکاتی به نظرم میرسد که دوست دارم با برگزارکنندگان و هماستانیهایم در میان بگذارم: ...
3- به نظرم، جای خالی دانشگاه رازی به شدّت احساس میشد. چرا یک دانشگاه جامع که هم رشتههای تاریخ، جامعهشناسی و غیره دارد و هم واحد «ارتباط با جامعه»، نباید در چنین برنامههایی حضور و مشارکت فعّال داشتهباشد؟ با توجه به اینکه بزرگداشت شخصیتهای استان قرار است به صورت سلسلهوار ادامه داشتهباشد، به عنوان یک شهروند کرمانشاهی از مسئولان دانشگاه رازی درخواست میکنم که هم با هدف کمک به ارتقاء سطح این برنامهها و هم با هدف خارج کردن دانشگاه از حالت «جزیرهای»، جهت مشارکت فعّال در برنامههای مشابه آتی، با سازمانهای ذیربط وارد مذاکره شوند.
6- به سهم خودم، از مسئولان شهر و استان که با تشریف فرمایی خود، به رسمیت و ارزش مراسم افزودند سپاسگزاری میکنم. ... امّا بهتر است سخنرانان از میان کسانی باشند که شخصیت حقیقی آنها بر اساس رشته، تخصص، آثار و مطالعاتشان ارتباط بیشتری با موضوع دارد و نه کسانی که به خاطر «شخصیت حقوقیشان» شناخته میشوند. فکر میکنم هر شخصیت دارای پست و مقامی که از او برای سخنرانی در یک همایش علمی یا فرهنگی دعوت میشود، باید از خودش بپرسد که:
«آیا اگر من در چنین پست و مقامی نبودم، باز هم به عنوان یک شخصیت حقیقی برای این مهم دعوت میشدم؟ آیا اهل علم و فرهنگ، شخصیت حقیقی مرا به عنوان یک صاحبنظر در مسائل علمی و فرهنگی قبول دارند؟ آیا من نسبت به دانشمندان و اهالی فرهنگ و هنر که در برنامه حضور دارند، صاحبنظرتر محسوب میشوم؟» و سپس، بر اساس پاسخی که به این پرسشها میدهد، دربارۀ پذیرفتن یا نپذیرفتن دعوت برای سخنرانی تصمیمگیری کند.
دکتر سعید زیباکلام در کتاب «خلاف جریان» (چاپ 1389، صفحۀ 14) بیان میکند:
«[سخنرانی مسئولان در همایشهای علمی] از جمله اهانتآمیزترین رفتارهایی است که جلو چشم عاِلمان و ارباب جراید و سپس میلیونها شنونده و بینندۀ صداوسیما به عالِمان اصیل و غیربازیگر و تحقیقاتشان نشان داده میشود و از جمله مواقفی است که نشان میدهد چه میزان در جامعۀ ما، عالِمان تابع حاکمان و مرهون الطاف ایشان هستند. تابعیتی که نشان میدهد معرفت در جامعۀ مرسوم به اسلامی ما، چه میزان در قبضۀ قدرت و ثروت است. این تابعیت در تعارض مسلم با مواریث فرهنگی و اعتقادی شیعی ماست».
به نظرم، دیدگاه منطقی ایشان را میتوان به همایشها و گردهمآییهای فرهنگی-هنری نیز تعمیم داد. بر این اساس، از فرماندار محترم کرمانشاه، جناب فضلاله رنجبر که در عین تشریففرمایی و حضور تمام وقت در برنامه، ترجیح دادند هم خودشان و هم سایر حضّار از صحبتهای اهالی فرهنگ استفاده کنند به صورت ویژه سپاسگزاری میکنم.
در مورد سخنرانی مسئولان در همایشهای علمی و فرهنگی، به نظرم، برگزارکنندگان برنامهها را خیلی نمیتوان سرزنش کرد، شاید این وظیفۀ دانشمندان، هنرمندان و فرهیختگان باشد که با قلم و کلام نافذشان به نقد این معضل پرداخته و موجبات برچیده شدن این رسم ناشایست را فراهم آورند. در غیر اینصورت، یعنی چنانچه افراد مذکور در این خصوص سکوت پیشه کنند، در برنامههای آتی، احتمالاً بر تعداد افرادی که به واسطۀ مقام و مسئولیت حقوقیشان سخنرانی میکنند افزوده شده و جایی برای اهل علم و فرهنگ و هنر باقی نخواهد ماند و اگر خدای ناکرده چنین شود، این گناه همۀ مایی است که سکوت اختیار کردیم.
به امید ارتقاء علم، فرهنگ و هنر در استان کرمانشاه
به امید ایرانی آباد
یادداشت بالا در شمارۀ 1456 (16 مهر 98) هفته نامۀ آوای کرمانشاه منتشر شدهاست.
جهت مطالعۀ متن کامل یادداشت، به لینک زیر مراجعه بفرمایید 👇
دربارۀ مراسم بزرگداشت یارمحمّدخان کرمانشاهی
چنانچه این مطلب را مفید میدانید، لطفاً بازنشر دهید.
کانال وحید احسانی
@vahidehsani_vh
https://www.tg-me.com/notesofvahidehsani
Telegraph
دربارۀ مراسم بزرگداشت یارمحمّدخان کرمانشاهی
Forwarded from پویش ملی دوباره دانشگاه
گفتگوی آزاد دربارۀ چند مقاله (در خصوص وضعیّت علم و پژوهش در کشور)
وحید احسانی
نویسندگان مقالۀ «نقد یا نقض گذشتۀ پژوهشی کشور» (منتشر شده در فصلنامۀ رهیافت)، در بخش عمدهای از مقالۀ خود، به نقد مقالههای اینجانب و همکارانم پرداختهاند که از این بابت، بسیار خرسند شده و از آنها سپاسگزاری میکنم.
در عین حال، این بندۀ خدا نیز مقالۀ ایشان را به صورت مختصر نقد کرده و به دفاع از دیدگاه خودم پرداختم. نویسندگان مقالۀ مذکور به نقد من پاسخ کوتاهی دادند و من نیز دوباره دربارۀ پاسخ آنها یادداشت مختصری نوشتم. فصلنامۀ رهیافت، تمام این گفتگوها را در صفحۀ «نقد و نظر» سایت خود منتشر کرده است.
از علاقهمندان دعوت میکنم ملاحظه بفرمایند 👇
http://rahyaft.nrisp.ac.ir/page_1.html
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه
http://dobaredaneshgah.ir
https://www.tg-me.com/dobarehdaneshgah
وحید احسانی
نویسندگان مقالۀ «نقد یا نقض گذشتۀ پژوهشی کشور» (منتشر شده در فصلنامۀ رهیافت)، در بخش عمدهای از مقالۀ خود، به نقد مقالههای اینجانب و همکارانم پرداختهاند که از این بابت، بسیار خرسند شده و از آنها سپاسگزاری میکنم.
در عین حال، این بندۀ خدا نیز مقالۀ ایشان را به صورت مختصر نقد کرده و به دفاع از دیدگاه خودم پرداختم. نویسندگان مقالۀ مذکور به نقد من پاسخ کوتاهی دادند و من نیز دوباره دربارۀ پاسخ آنها یادداشت مختصری نوشتم. فصلنامۀ رهیافت، تمام این گفتگوها را در صفحۀ «نقد و نظر» سایت خود منتشر کرده است.
از علاقهمندان دعوت میکنم ملاحظه بفرمایند 👇
http://rahyaft.nrisp.ac.ir/page_1.html
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه
http://dobaredaneshgah.ir
https://www.tg-me.com/dobarehdaneshgah
Telegram
پویش ملی دوباره دانشگاه
نقد یا نقض گذشته پژوهشی کشور. دکتر سید کاظم ملکوتی، مسعود ناصری پور، لیلا نعمتی انارکی
Forwarded from پویش ملی دوباره دانشگاه
🔶 مواجهۀ صحیح با نظامهای رتبهبندی دانشگاهها و تأثیرگذارترین شاخصهای مربوطه
🖋 وحید احسانی
💠 طی سالیان اخیر، نظامهای رتبهبندی دانشگاهها در سراسر جهان رشد چشمگیری داشتهاند. برای دانشگاهها دیگر این پرسش که «آیا اصولاً به نظامهای رتبهبندی نیاز داریم یا نه؟» یا این که «آیا با حضور و فعّالیت آنها موافق هستیم یا نه؟» موضوعیّت ندارد، چرا که به هر حال آنها وجود دارند و دانشگاهها با یک «عمل انجام شده» مواجه شدهاند. فعّالیت نظامهای رتبهبندی و فهرستهایی که هر ساله اعلام میکنند، دانشگاهها را چه در سطح ملّی و چه در سطح بینالمللی تحت فشارهای رقابتی شدیدی قرار داده و موضوعات مربوطه، در ادبیات مشترک آموزش عالی رواج یافتهاست. با وجود این که نظامهای رتبهبندی هم از حیث روششناسی و هم از لحاظ مفهومی مورد نقد هستند، امّا در عمل، همه از آنها استفاده میکنند. بنابراین، اکنون پرسش مهمتر این است که «مواجهۀ مناسب با نظامهای رتبهبندی و استفادۀ بهینه از آنها چگونه است؟». استفادۀ ناآگاهانه از نظامهای رتبهبندی معادل توجه صرف به ارزش اسمی امتیازها/رتبههای نهایی آنهاست و در مقابل، استفادۀ آگاهانه مستلزم نگاه کردن به آنها به عنوان منابع خام اطّلاعات، توجه دقیق به شاخصهای بهکاررفته در هر کدام از آنها و تفسیر کردن تغییراتِ امتیاز/رتبۀ دانشگاهها بر اساس شاخصها و سوگیریهای موجود در هر نظام رتبهبندی است. دانشگاههایی که بخواهند به صورت منفعل و غیرنقّادانه سرنوشت خود را به نظامهای رتبهبندی سپرده و صرفاً بر بهبود رتبه/امتیاز خود در این نظامها متمرکز شوند به شدّت آسیب خواهند دید. دانشگاهها نباید اجازه دهند که نظامهای رتبهبندی ملّی یا بینالمللی، تعریف خود از «دانشگاه مطلوب» را به آنها تحمیل کرده و با این کار اولویتهای مهمتری چون نیازهای منطقه، سنّت و هویت دانشگاه، رسالت ملّی دانشگاه و امثال آن به حاشیه رانده شوند.
💠 از آنجا که در مقایسه با پژوهش و بروندادهای پژوهشی، برای ارزیابی آموزش، امکانات، ابزار و شاخصهای بسیار محدودتری وجود دارد، نظامهای رتبهبندی دانشگاهها بیشتر مبتنی بر پژوهش هستند و لذا تمرکز بر آنها به غفلت بیشتر از «آموزش» منجر خواهد شد. با این وجود، استفادۀ آگاهانه و هدفمند از نظامهای رتبهبندی میتواند برای دانشجویان، سیاستگذاران و مؤسسات آموزشی فوایدی به همراه داشتهباشد. به ویژه، در مورد نظام آموزش عالی ایران که با معضل ناکارآمدی و عدماثربخشی (یا لااقل، اثربخشی اندک) مواجه است. بنابراین، مهمترین مسئله برای دانشگاههای ایران در رابطه با نظامهای رتبهبندی، مواجهۀ آگاهانه، هدفمند و هوشمندانه با آنهاست که مستلزم شناخت دقیق نظامهای رتبهبندی است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر شناخت فضای مشترک حاکم بر نظامهای رتبهبندی دانشگاهها و ارائۀ تصویری قابل قبول از شاخصهای به کارگرفتهشده در آنهاست.
💠 بنابراین، پرسش کلّی پژوهش آن است که «تأثیرگذارترین شاخصها در تعیین رتبۀ دانشگاههای ایران در نظامهای رتبهبندی دانشگاهها کدامند؟». یعنی میخواهیم بدانیم که اگر دانشگاههای کشور بخواهند برای ارتقاء رتبۀ خود در نظامهای رتبهبندی برنامهریزی کنند، بهبود وضعیّت خود بر اساس کدام شاخصها را باید بیشتر مورد توجه قرار دهند.
💠 یافتهها و نتایج حاصل از این مطالعه در قالب یک مقاله گزارش شده و در فصلنامۀ رهیافت مورد پذیرش و در نوبت چاپ قرار گرفته است. جهت دسترسی به نسخۀ زودآیند مقاله و ملاحظۀ نمودارهای مربوط به یافتهها به لینک زیر مراجعه فرمایید: 👇👇👇
تأثیرگذارترین شاخصهای نظامهای رتبهبندی دانشگاهها
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه
http://dobaredaneshgah.ir
https://www.tg-me.com/dobarehdaneshgah
🖋 وحید احسانی
💠 طی سالیان اخیر، نظامهای رتبهبندی دانشگاهها در سراسر جهان رشد چشمگیری داشتهاند. برای دانشگاهها دیگر این پرسش که «آیا اصولاً به نظامهای رتبهبندی نیاز داریم یا نه؟» یا این که «آیا با حضور و فعّالیت آنها موافق هستیم یا نه؟» موضوعیّت ندارد، چرا که به هر حال آنها وجود دارند و دانشگاهها با یک «عمل انجام شده» مواجه شدهاند. فعّالیت نظامهای رتبهبندی و فهرستهایی که هر ساله اعلام میکنند، دانشگاهها را چه در سطح ملّی و چه در سطح بینالمللی تحت فشارهای رقابتی شدیدی قرار داده و موضوعات مربوطه، در ادبیات مشترک آموزش عالی رواج یافتهاست. با وجود این که نظامهای رتبهبندی هم از حیث روششناسی و هم از لحاظ مفهومی مورد نقد هستند، امّا در عمل، همه از آنها استفاده میکنند. بنابراین، اکنون پرسش مهمتر این است که «مواجهۀ مناسب با نظامهای رتبهبندی و استفادۀ بهینه از آنها چگونه است؟». استفادۀ ناآگاهانه از نظامهای رتبهبندی معادل توجه صرف به ارزش اسمی امتیازها/رتبههای نهایی آنهاست و در مقابل، استفادۀ آگاهانه مستلزم نگاه کردن به آنها به عنوان منابع خام اطّلاعات، توجه دقیق به شاخصهای بهکاررفته در هر کدام از آنها و تفسیر کردن تغییراتِ امتیاز/رتبۀ دانشگاهها بر اساس شاخصها و سوگیریهای موجود در هر نظام رتبهبندی است. دانشگاههایی که بخواهند به صورت منفعل و غیرنقّادانه سرنوشت خود را به نظامهای رتبهبندی سپرده و صرفاً بر بهبود رتبه/امتیاز خود در این نظامها متمرکز شوند به شدّت آسیب خواهند دید. دانشگاهها نباید اجازه دهند که نظامهای رتبهبندی ملّی یا بینالمللی، تعریف خود از «دانشگاه مطلوب» را به آنها تحمیل کرده و با این کار اولویتهای مهمتری چون نیازهای منطقه، سنّت و هویت دانشگاه، رسالت ملّی دانشگاه و امثال آن به حاشیه رانده شوند.
💠 از آنجا که در مقایسه با پژوهش و بروندادهای پژوهشی، برای ارزیابی آموزش، امکانات، ابزار و شاخصهای بسیار محدودتری وجود دارد، نظامهای رتبهبندی دانشگاهها بیشتر مبتنی بر پژوهش هستند و لذا تمرکز بر آنها به غفلت بیشتر از «آموزش» منجر خواهد شد. با این وجود، استفادۀ آگاهانه و هدفمند از نظامهای رتبهبندی میتواند برای دانشجویان، سیاستگذاران و مؤسسات آموزشی فوایدی به همراه داشتهباشد. به ویژه، در مورد نظام آموزش عالی ایران که با معضل ناکارآمدی و عدماثربخشی (یا لااقل، اثربخشی اندک) مواجه است. بنابراین، مهمترین مسئله برای دانشگاههای ایران در رابطه با نظامهای رتبهبندی، مواجهۀ آگاهانه، هدفمند و هوشمندانه با آنهاست که مستلزم شناخت دقیق نظامهای رتبهبندی است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر شناخت فضای مشترک حاکم بر نظامهای رتبهبندی دانشگاهها و ارائۀ تصویری قابل قبول از شاخصهای به کارگرفتهشده در آنهاست.
💠 بنابراین، پرسش کلّی پژوهش آن است که «تأثیرگذارترین شاخصها در تعیین رتبۀ دانشگاههای ایران در نظامهای رتبهبندی دانشگاهها کدامند؟». یعنی میخواهیم بدانیم که اگر دانشگاههای کشور بخواهند برای ارتقاء رتبۀ خود در نظامهای رتبهبندی برنامهریزی کنند، بهبود وضعیّت خود بر اساس کدام شاخصها را باید بیشتر مورد توجه قرار دهند.
💠 یافتهها و نتایج حاصل از این مطالعه در قالب یک مقاله گزارش شده و در فصلنامۀ رهیافت مورد پذیرش و در نوبت چاپ قرار گرفته است. جهت دسترسی به نسخۀ زودآیند مقاله و ملاحظۀ نمودارهای مربوط به یافتهها به لینک زیر مراجعه فرمایید: 👇👇👇
تأثیرگذارترین شاخصهای نظامهای رتبهبندی دانشگاهها
💢 پویش ملی دوباره دانشگاه
http://dobaredaneshgah.ir
https://www.tg-me.com/dobarehdaneshgah
Telegram
پویش ملی دوباره دانشگاه
لطفا جهت ارتباط با ما از رایانامه زیر استفاده بفرمایید:
[email protected]
[email protected]