Telegram Web Link
متن نوحه یخلیب عباسیم نهر فرات اوسته نریمان پناهی

───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
یخیلیب عباسیم نهر فرات اوسته؛ بلیم سیندی زینب علمدار اولدی●♪♫
بویاندور قانه وفالی سرداریم؛ قرانه وفادار اولدی●♪♫
یارالی شهید قرانی امید طفلانیم؛ جوانیم لایلای●♪♫
اوجا بوی سرداریم وزیر درباریم؛ وفالی غم خواریم ابوالفضلیم وای●♪♫
امان ای دل ای دل زینب؛ سینیب والا بلیم زینب…●♪♫
اوزون ایله آگه حیالی قیزلاری؛ دنن دیدی پیکان سو مشکین دلدی●♪♫
سیزه خاطیر کچدی ایکی؛ قول بیر گوزده●♪♫

منی قویدی؛ تنها فلک دینجلدی●♪♫
سینه سی اوستونده؛ نیستانلار گویا●♪♫
یارالی اعضاسی؛ تمامن اوخدی●♪♫
ولی اوخلار قان چوخ کنارینده زینب؛ نه دور عیلت بیلمم آغیر قاش چوخدی●♪♫
چوخالوبدیر قاشلار سینیبدی آیینه؛ یانیر غم نن سینه آخیر گوز یاشی●♪♫
اوجا بوی قارداشیم اولیبدی اللرده؛ یاتیبدی چوللرده قراریم یوخدی●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───

نریمان پناهی یخلیب عباسیم نهر
#ایام_اسارت
#ورود_به_شام
#تک_ضرب #واحد #زمزمه

▪️نوحه زبانحال امام سجاد علیه السلام در شهر شام

ورد زبان من شده الشام الشام
بلای جان من شده الشام الشام

افتاده ام همچون شیری اینک در دام

الشام الشام، الشام الشام، الشام الشام...


به شهر گردانده شدم با ارحامم
من هدف سنگ ز روی هر بامم

طعنه زده، شامی بر من،داده دشنام

الشام الشام، الشام الشام، الشام الشام...


ز دست داده ام توان و بیمارم
از غل و زنجیر خودم در آزارم

زخم شانه،بگرفته از،این تن آرام

الشام الشام، الشام الشام، الشام الشام...


تشت زر و راس پدر ای وای ای وای
عمه ی خم گشته کمر ای وای ای وای

خیزران و ضربه های مردی بدنام

الشام الشام، الشام الشام، الشام الشام...


اسماعیل تقوایی
#ایام_اسارت
#ورود_به_شام
#تک_ضرب #سه_ضرب #زمزمه

▪️نوحه مصائب شهر شام

خسته از شامِ جفايم
من حديثِ كربلايم
زينبم من زينبم من
خواهر آن سرجدايم

مرحمِ زخمِ دل من
گشته هجرت حاصلِ من
پيش من قرآن بخوان تا
حل نمایی مشكلِ من

وا حسينا وا حسينا...


داغ تو بر دل كشيدم
تا سرت بر نيزه ديدم
با لب خشكيده‌ي خود
از رگانت بوسه چيدم

اي حسين دلداريم كن
مرحمي بر زاريم كن
با صداي دلنشينت
اي برادر ياريم كن

وا حسينا وا حسينا...


من بسوزم از زمانه
می‌شوم هر جا روانه
می‌زند آتش به جانم
كودكان و تازيانه

من اسيرِ دشمنانم
كن مدد آرامِ جانم
من دعا كردم كه ديگر
بعد تو زنده نمانم

وا حسينا وا حسينا...


حسن ثابت جو
روضه ورود اسرا به شام
حاج حیدر خمسه
 
بند اول
 
(شامیان من داغ دارم، حل حله کمتر کنید)۲ (بخدا نمیزارم اینجور بشینید) (امام زمان)
خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید
اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم
میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن،
کف زدن،( بزن)
کف زدن پای سر (دست بزن)
کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست)
دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست
آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن
کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست
نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید
یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن
باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن
آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد
در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده
تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم،
حسیــــــــــن، حسیــــــــــن
بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟
حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن
نوحه ورود اهل بیت (ع) به شام – ۹۸

شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم
درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم
کاروان اسرا آمده در شام خراب
دیدن شهر چراغان دلشان کرده کباب
همه در هلهله و نغمهً دف . چنگ و رباب
نیست و کس تن یاری شان را بکند بهر ثواب
شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم
درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم
چه شده بر لب مردم خنده و هلهله است
دست زنهای اسیر و بچه ها سلسله است
این همه مرد و زن شام رخت نو کرده به تن
مگر عید آمده اینجا این همه غلغله است
شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم
درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم
شام ای شام بلا این رسم مهمانی نبود
بیوفائید و عجب یک تن تان هانی نبود
همه تبریک به لب وای به شما روز جزا
یک نفر زین همه خلق آدم ایمانی نبود
شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم
درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم
دست و پای حجت حق بسته گشته به طناب
دل زینب زین الم گردیده محزون و کباب
شام ویران تا ابد گردی از این ظلم تو خراب
حرف حق است و کلامم باشد از روی حساب
شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم
درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم
آل پیغمبر و این ظلم و جفا از چه بود
سنگ از بام و سر آل عبا. از چه شود
شادی و هلهلهٔ آل زنا از چه بود
زینب و کنج خرابه شده جا از چه بود
شام غم گشته هویدا خدایا چه کنم
درد دل را کنم انشاء خدایا چه کنم
متن روضه ی کامل ورود کاروان اسرا به شامروضه ورود اسرا به شام - اجرا استاد میزا محمدی

"السلام علیک یا اباعبدالله"
بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین
هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین
فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد
باید که زیر نامه اش امضا شود حسین
در روضه ها به قرب خداوند میرسیم
شب های هیئتت شب احیا شود حسین
*امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیى فِیهِ أمرُنَا" هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه"لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ" قلبش نمی میره،دل مرده نمیشه" حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم"همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم*
در روضه ها به قرب خداوند میرسیم
شب های هیئتت شب احیا شود حسین
*پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن*
از کودکی تا دم مرگم به روی لب
تنها حسین بوده و تنها شود حسین ...
ای کاش وقت مردن من وقت احتضار
ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین ...
*34 سال زین العابدین هروقت آب می دید گریه می کرد هی میفرمود: "قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً" بابامو تشنه کشتن" این روزا قافله داره میرسه شهر شام ..." شامی که قریب 40 سال، مردمش کینه امیر المومنین و به دل داشتن"آخ بمیرم ،قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرو زینت کردن ..."کوچه هاشو آب و جارو زدن،مردم به هم تبریک میگفتن "مگه چه خبره؟
سهل صاعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرو زینت کردن، میدونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن ..." یا صاحب الزمان آجرک اله " گفتن اگه میخوای ببینی بیا دم دروازه شهر ..."
"کامل بهایی" می نویسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن"آخ بمیرم،همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد"از دروازه ساعات تا مجلس یزید چندتا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کرد" یعنی انقده ازدحام جمعیت ....،مانع شده بود" زن های رقاصه میزدن و میرقصیدن " سرای بریده بالا نیزه" زین العابدین تو غل و زنجیر جامعه"
وای ...... گفت :*
 من آن گلم که خفته به خون باغبان من
نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من
*میخواید بدونید من کیم؟*
هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب
هجده سر بریده بود سایبان من
 
*آخ یکی طعنه میزنه،از بالای بام یه عده دارن سنگ میزنن ..." خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت میریزن" یاصاحب الزمان یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد تلاوت قرآن ....
 
"أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً .... " قاری قرآن محترمه ..."علی لب های قاری قرآن رو می بوسید ..." اما من یه قاری خاکی میشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون  لب و دندان زدن ..." اخ بمیرم ...حسین ....
بابا قرآن می خونه،سنگا به اون لب میخوره
*خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه،اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد،فرمود: انا المظلوم" من نمیدونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو میزدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد ...."
ای حسین
نوحه ورود اهل بیت (ع) به شام

وارد شده در شام ویران
محمل کاروان ایمان
خون شده قلب این اسیران
امان ز ظلم مردم شام۳
پر شده دروازه ی ساعات
در سوز و غم روح مناجات
خون شد دل عمه ی سادات
امان ز ظلم مردم شام۳
در کاروان غم حجله بسته
بر روی محمل ها نشسته
با دل خون قلب شکسته
امان ز ظلم مردم شام۳
غرق ستم شام بلا بود
سرها به روی نیزه ها بود
در کاروان سوز و نوا بود
امان ز ظلم مردم شام۳
اهل حرم همه عزادار
بر روی نی رأس علمدار
کرب و بلا گردیده تکرار
امان ز ظلم مردم شام۳
در شام غم چه وحشیانه
بر کودکان زدند نشانه
با کعب نی با تازیانه
امان ز ظلم مردم شام۳
نامردمان از ظلم و کینه
بر سر نی ماه مدینه
زد بر سر و سینه سکینه
امان ز ظلم مردم شام۳
بر اهل بیت از مردم شام
زخم زبان بوده و دشنام
سنگ ستم از روی هر بام
امان ز ظلم مردم شام۳
🏴#ورود_اسرا_به_شام
#ایام_محرم
#زمینه
🏴#حاج_محمد_فراهانی

▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

متن کامل
ای برادر من کجا اینجا کجا
ای برادر من کجا و رهگذر
ای برادر تو کجا و طشت زر
من کجا و دست بسته
بین قومِ بی حیا
تو کجا و رأس پاک و گودی طشـتِ طلا
ای برادر من کجا اینجا کجا
ای برادر من کجا این قوم کور
ای برادر تو کجا کنج تنور
من کجا و گریه ها و
خنده نا محرمان
تو کجا و خواندنِ قُرآن و چوبِ خیزران
ای برادر من کجا اینجا کجا
ای برادر من کجا دست و طناب
ای برادر تو کجا بزم شراب
من کجا و طعنه ها و
رقص این رقاصه ها
تو کجا و روی نیزه زینتِ دروازه ها
ای برادر من کجا اینجا کجا


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
کانال متن نوحه
@NOHE_BABOLHARAM
ورود اسرا به شهر شام
حاج محمد فراهانی
🏴سبک زمزمه یا زمینه یا شور اول ماه صفر ورود کاروان اسرا به شام

#زمزمه_اول_صفر
#زمینه_اول_صفر
#ایام_اسارت
#شده_ازدحام


▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

شده ازدحام،سه روز پشت دروازهٔ شهر شام
یه عده واسه،کنیز اومدند و یه عده غلام
چراغونیه،که انگاری عیده توی شهر شام
همه اومدن،ببینن روی نیزه راس امام

واویلا امون،یه عده میگن که تماشا کنید
تماشا کنید،نگاه به سر روی نی ها کنید
واسه خونتون،برید و کنیزی تمنا کنید

به شام بلا_رسید کاروون
واویلا امون و واویلا امون
شده خون دله_صاحب الزمون
واویلا امون و واویلا امون


▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️

غم بی حساب،بی بی زینب و بزم عیش و شراب
غم بی حساب،بی بی زینب و درد حفظ حجاب
آهای شامیا،ایشالله بشید روزی خونه خراب
به والله که،نداره تماشای ما هیچ ثواب

واویلا امون،قدی که شده خم تماشایی نیست
نخندید به ما،که در پای ما قوت و نایی نیست
نگید خارجی،به ما که به جز طبل رسوایی نیست

به شام بلا_رسید کاروون
واویلا امون و واویلا امون
شده خون دله_صاحب الزمون
واویلا امون و واویلا امون




🙏التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی


🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
Audio
🗣روح الله بهمنی
🎵به سرم شورِ کربلا دارم

به سرم شورِ کربلا دارم
به لب اللّهم الرزقنا دارم

عاشقِ تو بی قراره، کربلا کربلا کربلا
راهی به حرم نداره، کربلا کربلا کربلا

منو بطلب دوباره، کربلا کربلا کربلا
برای تو هلاکم

همیشه سینه‌چاکم
یه شبه جمعه ای کاش

تو حرم کنن خاکم
عاشقِ تو بی قراره، کربلا کربلا کربلا

راهی به حرم نداره، کربلا کربلا کربلا
منو بطلب دوباره، کربلا کربلا کربلا

*
یه سلام میدم من رو به گنبد

به نیابت از سلطان مشهد
همه خاطراتِ خوبم کربلا کربلا کربلا

به سینه برات می‌کوبم کربلا کربلا کربلا
نالۀ دمِ غروبم کربلا کربلا کربلا

الهی که مدینه
شبیه کربلا شه

مثِ همین حرم کاش
برا امام حسن باشه

عاشقِ تو بی قراره، کربلا کربلا کربلا
راهی به حرم نداره، کربلا کربلا کربلا

منو بطلب دوباره، کربلا کربلا کربلا
*




ڪانال مجمع محبان اهل بیت علیه السلام

🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
🗣مازیار طاولی
🎵داره میاد دوباره باز بوی محرم

می‌زنه قلبم، داره میاد دوباره باز بوی مُحَرَم...

راهو شناختم از بیراهه، آقا تو راهِ تو
مثلِ همیشه باز مُحتاجَم، به یه نگاهِ تو

بیا و بَرنَگَردون از من، صورتِ ماهِتو
صورتِ ماهِتو

کَسی رو نداره این بی نَوا، اِلا حسین
تمومِ رفیقامَن نیمه راه، اِلا حسین
کیه که بِبَره منا تا خدا، اِلا حسین

تو قنوتِ نمازم اینه دعام
که تو قیامتو اون ازدهام

دستمو بگیری باشی باهام
ای جانم حسین، ای جان...

باهمه‌ی بَدی دارم از تو این توقع رو
حالا که اومدم توروضت، نگی یه وقت بُرو
میدونی بی‌کَسه این نوکَر، نداره کسی جز تو رو

من که نون و نمک سُفرَتو، خوردم حسین
ولی به جاش آبِروی تورو، بُردَم حسین
خدانکنه بگی واسه تو، مُردَم حسین

کَسی رو نداره این بینوا، اِلا حسین
تمومِ رفیقامَن نیمه راه، اِلا حسین
کیه که ببره منا تا خدا، اِلا حسین

ولی حالا اومدم، رَدَم نکن
در خونتو زدم، رَدَم نکن
به روم نیاری بدم، رَدَم نکن

ای جانم حسین ای جانم...

منی که می‌زنم یک عمره تو رو صدا، حسین
الهی دستِ من از دستت نشه جدا، حسین
تا نَره آبروم تو مَحشَر پیشِ خدا، حسین

تو که همیشه بوده خوبیات، ضَربُ المَثَل
این رو سیاهو بگیر مثلِ جُون، توی بغل
بزار آقا مثلِ قاسم روی، لب‌هام عسل

کَسی رو نداره این بینوا، اِلا حسین
تمومِ رفیقامَن نیمه راه، اِلا حسین
کیه که ببره مَنا تا خدا، اِلا حسین

تو رو جونِ پسرِ اُمُ البَنین
نزنی این دفعه اَبرومو زمین
نکنه جا بمونم از اَربَعین

رِفیق جا نَمونی
بِمونی رِفیقات بِرَن کربلا

رفیق جا نَمونی
و اِسمِت بِره بین جا مونده ها

رفیق جا نَمونی
بِمونی رفیقات بِرَن کربلا

رفیق جا نَمونی
رفیقی که هر سال حَرَم دیدَمِت

رفیق جا نَمونی
وجات خالی باشه تو عکسای ما
بی ما نَمونی
تنها نَمونی

بخواه از رُقَیه
رُقَیه درست می‌کُنه کارِتو

بخواه از رُقَیه
رُقَیه بِبَنده خودِش بارِتو

رفیق جا نَمونی
بی ما نَمونی
تنها نَمونی
نوحه‌ی سینه زنی
اربعین حسینی

بنداول
کربلا شد مهیا میهمان آمد از راه
ذکر طفلان همه شد ناله و غصه و آه
سینه زن دم گرفته
شور ماتم گرفته(۲)
واحسینا حسینا(۳)

بنددوم
عالم از غصه امشب همچو نی در نوا شد
زینب از شام ویران زائر کربلا شد
در دلش شور و ماتم
همچو ماه محرم(۲)
واحسینا حسینا(۳)

بندسوم
اربعین شهیدان آمد و دلغمین است
غصه دار ابوالفضل آسمان و زمین است
تا ولایی شدم من
کربلایی شدم من(۲)
واحسیناحسینا(۳)

بندچهارم
بار دیگر در اینجا تازه شد داغ زینب
واحسیناحسیناگشته‌جاری به هر لب
زینب از ره رسیده
گشته قامت خمیده(۲)
واحسینا حسینا(۳)

#مرتضی_محمودپور
🖤🖤🖤🖤🖤
۳۷
(اربعین)
دلخستگان را روز اربعین است
شیعه ز ماتم حسین غمین است
زینب خسته دل ز غم حزین است
روز شام بلا
آمده کربلا
اشک از دو چشم او روان است
چون فاطمه قامت کمان است
مظلوم عالم یا حسین جان۲

گوید حسین آمده ام کنارت
گردیده خواهر تو بی قرارت
بهشت من باشد حسین فرارت
گویم از این سفر
گشته ام خونجگر
در این سفر جز غم ندیدم
زخم زبان ها می شنیدم
مظلوم عالم یا حسین جان۲

در لحظه ی آخر سویت دویدند
خنجر خود را از ستم کشیدند
در پیش دیده ام سرت بریدند
گل آل عبا
می زدی دست و پا
دیدم حسین نقش زمینی
در خون و بشکسته جبینی
مظلوم عالم یا حسین جان۲

من که به تو بودم همیشه حساس
حسین من غربت نمودم احساس
تا که ز کین افتاد دست عباس
فرق او شکستند
دیده اش ببستند
ظلم و ستم بر او فزون شد
برادرم دل تو خون شد
مظلوم عالم یا حسین جان۲

بعد از تو ای برادرم حسین جان
بوده سرت برابرم حسین جان
کو اکبرم کو اصغرم حسین جان
پر شرر خیمه ها
سرت بر نیزه ها
بر من نشسته گرد پیری
بعد از تو من رفتم اسیری
مظلوم عالم یا حسین جان۲

شد روز آل فاطمه چنان شام
بردند ما را کوفه و شهر شام
بر ما زدند سنگ ستم ز هر بام
دست ما بسته بود
دخترت خسته بود
در شام غم افتادم از پا
شد کربلا دوباره احیا
مظلوم عالم یا حسین جان۲

از این مصیبت هر دلی کباب است
دستان ما بسته به یک طناب است
کی جای خواهر مجلس شراب است
دم زدی ز محبوب
بر لب تو زد چوب
سر تو در تشت طلا بود
ناله ی ما وا غربتا بود
مظلوم عالم یا حسین جان۲

(سبک: حاج اکبر ناظم )

#رضا_یعقوبیان

#اربعین
Audio
۳۸
(اربعین)
روز داغ و ماتم،اربعین مولاست
زینب پریشان،دلغمین مولاست
غم از این سفر دارد
بر دلش شرر دارد
یا حسین زهرا۲

آمده کنار،قبر پور زهرا
ریزد اشک ماتم،از بصر چو دریا
گوید ای گل زهرا
با تو می کنم نجوا
یا حسین زهرا۲

کوه غم به دوشم،در سفر کشیدم
ای امید عالم،از غمت خمیدم
دیده ام روی خاکت
غرق خون و صد چاکت
یا حسین زهرا۲

جسم غرق خونت،زد شرر به جانم
بعد تو برادر،کم شده توانم
رفتی و دلم خون شد
زینب تو محزون شد
یا حسین زهرا۲

دشمنان بی دین،حرمتت دریدند
از بدن سر تو،یا حسین بریدند
خواهر تو هستم من
در غمت نشستم من
یا حسین زهرا۲

خواهر تو دیده،ماتم کثیری
بی تو یا حسینم،رفته ام اسیری
داغ تو شده مشکل
بی تو بسته ام محمل
یا حسین زهرا۲

بی تو ای برادر،روز من شده شام
بی تو رفته ام من،سوی کوفه و شام
زخم من نمک خورده
کودکت کتک خورده
یا حسین زهرا۲

الامان ز شام و،اهل بیت و دشنام
بر همه اسیران،سنگ زدند ز هر بام
حال زینبت بنگر
خون شد جگر زینب
یا حسین زهرا۲

خواهر تو دلخون،از شام خراب است
قامت خم من،از بزم شراب است
تو دم زدی از محبوب
او زد به لب تو چوب
یا حسین زهرا۲

تو مگیر سراغ از،دخترت رقیه
مانده در خرابه،از ظلم امیه
وای از این همه بیداد
تا دید سرت جان داد
یا حسین مظلوم۲

(سبک:کربلا رسیده )

#رضا_یعقوبیان

#اربعین
Audio
۳۹
(اربعین)
در روز اربعین تو،بر تو منم مهمان
مظلوم برادرجان
گویم ز غم های سفر،با این دل سوزان
مظلوم برادرجان

بعد از چهل روز آمدم،غم شد نصیب من
رفته شکیب من
بنشسته ام کنار تو،با دیده ی گریان
مظلوم برادرجان

بی تو در این یک اربعین،شد قسمت من غم
شد قامت من خم
بی تو حسین فاطمه،در رنجم و حرمان
مظلوم برادرجان

بعد از تو من غم دیده ام،ای نور عین من
مظلوم حسین من
ای نور چشم مرتضی،مردم از این هجران
مظلوم برادرجان

دیدم به چشمم یا حسین،گشتی چو گل پرپر
از کین شدی بی سر
در راه دین مصطفی،جانت شده قربان
مظلوم برادرجان

دیدم میان قتلگه،افتاده بر خاکی
با تن صد چاکی
جسم تو را حسین من،دیدم به خون غلتان
مظلوم برادرجان

سوزانده قلب زینبت،آتش در خیمه
سرت روی نیزه
دیدم تو را نقش زمین،با پیکر عریان
مظلوم برادرجان

بعد از شهادت دیدمت،ای مظهر یزدان
در موج خون غلتان
دیدم تن پاک تو را،زیر سم اسبان
مظلوم برادرجان

سراغ دخترت مگیر،او از نفس افتاد
پیش سرت جان داد
رقیه ات جا مانده است،در گوشه ی ویران
مظلوم برادرجان

(سبک: ای ساقی لب تشنگان)

#رضا_یعقوبیان

#اربعین
2024/09/28 15:26:15
Back to Top
HTML Embed Code: