Telegram Web Link
پنج چیز است که پنج چیز از آن نَزاید،
دلی که خانه ی غرور است، کانونِ محبت نشود...
یارانِ دورانِ فرومایگی، نِکوخویی ندانند...
و تَنگ نَظَران رَه به بزرگی نَبَرند...
حَسودان بَر جَمال و کمال، جز به چشمِ کین نَنگرند...
و دروغگویان از کسی وفا و اعتماد نبینند...

"گوته"

@Noandishaan_Book
وقتی فردی با استعدادهایِ والا و نادرِ ذهنی، به حرفه‌ای صرفاً مفید و معمولی گمارده شود، مانندِ یک ظرفِ باارزشِ تزئین شده با زیباترین نقش‌ها می ماند که از آن، به جایِ دیگِ آشپزخانه، استفاده می شود...!


"آرتور_شوپنهاور"

@Noandishaan_Book
همیشه در زندگیِ هر کس یک دماغه‌ی صخره‌ای وجود دارد که یا به سلامت از آن می‌گذرد یا کشتی‌اش به آن می‌خورد و متلاشی می‌شود. مشکل این جاست که تو همیشه نمی توانی دماغه‌ی صخره ای زندگی‌ات را تشخیص بدهی، گاهی دریا کاملاً مه‌آلود است و تو قبل از آن که ملتفت بشوی، به صخره خورده‌ای...

"دشمن عزیز"
"جین_وبستر"

@Noandishaan_Book
بهتر که چیزی ندانیم تا این که از همه چیز، فقط نیمی را بدانیم...
بهتر که به ذوقِ خویش دیوانه، تا به سلیقه‌ی دیگران عاقل باشیم...!

"فردریش_نیچه"

@Noandishaan_Book
وقتی کسی به دیگری اهانت می‌کند، نشان می ‌دهد که در واقع هیچ حرفِ درست و واقعی ندارد که علیهِ او بیان کند، وگرنه علت آن را بیان می ‌کرد و با خیال آسوده نتیجه ‌گیری را به شنوندگان وا می ‌داشت، اما برعکس نتیجه را عرضه می‌کند و از ارائه ی مقدماتی که به آن نتیجه منجر شده است در می‌ ماند، به این امید که مردم بپندارند به منظور کوتاهیِ سخن چنین کرده است...

"آرتور_شوپنهاور"
"در باب حکمت زندگی"

@Noandishaan_Book
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای ماندگار قربانیان هواپیمای اوکراینی ، پرواز PS752 🖤💔

@Noandishaan_Book
راستی و یک‌رویی موهبتی است که به اندازه ی هوش و زیبایی نادر است و بی‌انصافی است که انسان آن را از همه کَس طلب کند...

"رومن_رولان"

@Noandishaan_Book
آدمِ رویایی، خاکستر رویاهای گذشته‌اش را بیخودی به هَم می‌زند، به این امید که در میانشان حداقل جرقه‌ی کوچکی پیدا کرده و فوتش کند تا دوباره جان بگیرند، تا این آتشِ احیا شده، قلبِ سرمازده ی او را گرم کند
و همه‌ی آن‌هایی که برایش عزیز بودند،
برگردند...

‏"شب‌های روشن"
"فئودور_داستایوفسکی"

@Noandishaan_Book
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
ترانهٔ "چه در راه است" یا "چه خواهد آمد" یکی از شناخته‌شده‌ترین آهنگهای #زاز در سبک پاپ-راک و لاتین خوانندهٔ فرانسوی ست که در آن دو زبان فرانسوی و اسپانیایی را به زیبایی و با ریتمی جذاب با هم ترکیب کرده است. در مورد زاز باید گفت آثارش به دلیل اشعارش برجسته، قابل قدردانی و تحسین است. او از آزادی ، برابری و عشق می‌خواند. صدای بسیار خاصش باعث شده منتقدان وی را با ادیت_پیاف یا الا_فیتز_جرالد مقایسه کنند و این خاص بودن صدا و هنرش اجازه داده که زاز با هنرمندان برجسته‌ای چون شارل_آزناوور و کوئینسی_جونز کار کند.

آهنگ "چه در راه است" استعاره از زندگی به عنوان سفری پر از آموختن‌های بی‌وقفه است که ارزش هدر دادن وقت با حسرت و پشیمانی را ندارد و اینکه یاد بگیریم آنچه را که می‌خواهیم، می‌توانیم باشیم.

@Noandishaan_Book
علم اگر اشتباه کند اشتباهش را خواهد پذیرفت اما مذهبیون شما را می‌کشند تا ثابت کنند دین هرگز اشتباه نمی‌کند..!!

👤برتراند راسل

@Noandishaan_Book
در سرزمینی که شمارِ زندان‌ها، افزون‌تر از مشق و مدادها است،
ترکه ی تنبیه به چه کارِ باغچه‌ی بی‌انار و چلچله می‌آید؟!


"سیدعلی_صالحی"

@Noandishaan_Book
کسی که موفق شود از جایی که یک شاخه‌ی علف بیشتر نبوده است، دو شاخه برویاند عمرش را بیهوده نگذرانده است.
راز کامیابی در همان نکته بود، در دانستنِ چیزی و در خوب دانستن آن...
نادان بودن دردی است بسیار کسالت‌آور، لیکن نادان ماندن خطایی است نابخشودنی...

"پسرک روزنامه فروش"
"اچ_دمی_نیک"

@Noandishaan_Book
Zemeston ::www.alvandmusic.com::
Afshin Moghadam
ترانه: "زمستون"
خواننده: زنده یاد "افشین_مقدم"
آهنگساز: "سیاوش_قمیشی"
ترانه سرا: "سعید_دبیری"
سال پخش: "1350"

@Noandishaan_Book
Forwarded from گنگ خواب دیده
سالها پیش تو یه مملکت غریب در تلاش برای همزیستی و کنار اومدن با مهاجرت و غربت بودم که خوردم به بازی تیم ملی فوتبالشون. قبل اون چند بار بازی باشگاهی پیش اومده بود و چون قبلا از یه تیم باشگاهی شون خوشم می اومد با همون حس نصف و نیمه اداره کرده بودم اوضاع رو. ولی تیم ملی فرق داشت، هیچ سنسی به اون ملیت و تیم و حس و حال حاکم بر اطرافم نداشتم. برای من که تا اون تاریخ شاید از همه بازی های مهم تیم ملی و پرسپولیس و استقلال و تراکتور شاید کلا ۲۰ بازی رو ندیده بودم اون حس آزارم میداد. همه شهر و همه مملکت در هیجان و تکاپوی صعود تیم ملی شون به جام جهانی بودن و من مثل یک روح سرگردان تماشا میکردم، بی حس. از اونجا کم کم فهمیدم من آدم غربت نیستم.
سالها گذشت اونقدر سرمایه های اجتماعی مون آب رفت و آب رفت که رسیدیم به تیم ملی.
پارسال وسط جام جهانی تیکه پاره شده بودیم یه عده از باخت تیم ملی خوشحال یه عده ناراحت، اکثریت بی تفاوت یا در برزخ.
این روزها هم همینطور.
وسط بازی های مصنوعی و تماشاگرهای مصنوعی چقدر دلم ایران استرالیا رو خواست، یه ملت از ته دل شادی کرد. چه بر سرمون آمد و آوردن این مدت که حتی نمی دانیم برای بازی تیم ملی مون خوشحال باشیم یا ناراحت!؟

@mortezaebad
می‌دانم که در وجودِ هر کسی نوعی تنهایی‌ هست که هیچ‌کس نمی‌تواند به آن دست یابد، این بخشی‌ است که بیشترین احترام را برایش قائلم و درباره یِ تو، هرگز تلاش نمی‌کنم که به آن دست پیدا کنم یا تصرفش کنم...


کتاب: "خطاب به عشق"
(نامه هایِ عاشقانه یِ "آلبر_کامو" به "ماریا_کاسارس")

@Noandishaan_Book
پسرم! دستی از دور بر آتش داری؟ به خیالت این راننده‌های تاکسی مفت می‌ آورند و مفت می‌خوابند، از صبح تا آخر شب که صد تومن کار کنند؟ اگر تصادف نکنند، اگر آدم زیر نگیرند و زندون نروند، نود تومانش را باید بابت جریمه به افسرهای رانندگی بدهند. پسرم چرا می‌خواهی از حالا که اول جوانی و کارآمدی توست، بخیه به آبدوغ بزنی؟

📚 تفنگ بادی
👤 خسرو شاهانی

@Noandishaan_Book
شاید ما رغبتی به قبول این واقعیت که سناتورها ، نمایندگان مجلس و قانون گذاران محلی مان بی شعورند نداشته باشیم ، به ویژه اگر خودمان به آن ها رأی داده باشیم ؛ اما در بیشتر انتخابات ها ، انتخاب واقعی امکان ندارد . در انتخابات فقط این امکان مهیاست که به نامزدی که خطرش کمتر است رأی بدهیم ...

📚 بیشعوری
👤 #خاویر_کرمنت

@Noandishaan_Book
مردی از دیوانه ای پرسید: «اسم اعظم خدا را می دانی؟»
دیوانه گفت: «نام اعظم خدا، نان است اما این را جایی نمی توان گفت»
مرد گفت: «نادان! شرم کن! چگونه اسم اعظم خدا، نان است؟»

دیوانه گفت: «در قحطی نیشابور چهل شبانه روز می گشتم،نه
هیچ جایی صدای اذان شنیدم و نه درِ هیچ مسجدی را باز دیدم؛
از آنجا بود که فهمیدم نام اعظم خدا و بنیاد دین، نان است».                                              

👤مصیبت نامه عطار

@Noandishaan_Book
در این که زن یک اثر هنری است، شکی نیست.

👤سیمین دانشور

هشتم مارس ""روز جهانی زن "" گرامی باد

(چرا ۸ مارس روزجهانی زن است؟
هشتم مارس سال1908 میلادی بعد از گذشت بیش از پنجاه سال، کارگران زن کارخانـۀ نساجی کتان در شهر نیویورک به دلیل حقوق پایین و تبعیض نژادی دست به اعتصاب زدند، صاحب این کارخانه به همراه نگهبانان بخاطر جلوگیری از همبستگی کارگران بخش های دیگر با اعتصاب گران و عدم سرایت آن به بخش های دیگر ، این زنان را در محل کارشان محبوس ساخت و بعدا به دلایل نامعلوم کارخانه آتش گرفت و فقط تعداد کمی از زنان توانستند از این حادثه نجات یابند و مابقی 129 تن از زنان کارگر در این آتش سوختند.

به همین دلیل روز هشتم مارس بطور سنتی بنام روز مبارزه زنان علیه بی عدالتی و فشار علیه زنان در خاطره ها باقی ماند.)

@Noandishaan_Book
تو خامُشی، که بخواند؟
تو می‌ روی، که بماند؟
که بر نهالکِ بی‌ برگِ ما ترانه بخواند؟
زمین تهی‌ست ز رِندان،
همین تویی تنها،
که عاشقانه‌ترین نغمه را دوباره بخوانی
بخوان به نام گل سرخ،
و عاشقانه بخوان:
"حدیث عشق بیان کن، بدان زبان که
تو دانی..."

"محمدرضا_شفیعی‌کدکنی"


@Noandishaan_Book
2024/11/16 08:44:04
Back to Top
HTML Embed Code: