Telegram Web Link
🕊

به خانه آمدم عطر دل انگیزی که می‌زدی در خانه نبود
لباس‌هایت در چمدان نبود،
کتابخانه‌ات خالی از هر کتابی بود،
صندلی کنار شومینه از حضورت خالی بود،
دلسرد نمی‌شوم چایی از عشق و محبت دم می‌کنم
می‌دانی که قلبم کاشانه توست،
و تو هرجا باشی زود به کاشانه‌ات برمی‌گردی ...


#نجواےدل 🌱
🔰@najvayee
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
🧡

باید به خرمالوهای کال سر بزنم،
به انارهای سبز
به آدمهای ناپخته؛
به آنها که
هنوز عاشق نشده اند بگویم
که اتفاق بزرگی خواهد افتاد:

بگویم که #آبان  در راه است...!

#مینو_پناهپور
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌
ماه خوب آبان پیشاپیش مبارک 🍁🍂🍁


🔰@najvayee
┄•●❥┄•●❥
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌹


چنان در قلبِ من جا داده‌ای خود را که انگاری

تو این‌جا خانه‌ات بوده است و من یک دل بنا کردم

#محمدمهدی_شفیعی🌱

🔰@najvayee
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#story

𖠇𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
آبان زیبا هم از راه رسید ...
با یک سبد انار به رنگ شقایق
با حال و هوایِ دلبرانه ای که آدم را
ناخودآگاه شیفته و عاشق می کند
با لطافتِ کم نظیری که خیابان ها را
آماده می کند برایِ قدم زدن ...



🔰@najvayee

🔰http://instagram.com/najvayee

🧡🍂
🍂
دانه های آبان را سر انداختم ...

سی دانه ...

یک عشق از زیر ، یک خوشی از رو

تا گره بخورند در هم

شالی شود بر روی دوشت

تا از سردی روزگار نرنجی  !


🔰@najvayee
‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌
Mah Banoo
Valayar
🕊
#والایار
ماه بانو

@najvayee
▷ ◉──────── ♪♡
🌹🍃
#دلنوشته_زیبا

باید سر و سامانی به زندگیم بدهم
همه چیز بهم ریخته
هیچ‌ چیز سر جایش نیست
مثلا پنجره ها هنوز باز مانده
بلکه آمدنت را از دور نظاره گر باشم ...
دو بشقاب و غذایی یخ کرده روی میز،
دست نخورده مانده؛
شاید از راه برسی باهم غذا بخوریم
واااای موهایم را هنوز نبافته ام
به امید اینکه بیایی خودت با دستان مهربانت موهایم را نوازش کنی و ببافی
ذهنم آشفته است و این آشفتگی فقط در کنار تو به آرامش می‌رسد
حالا که میدانی سر و سامان منی زود بیا ...



🔰@najvayee
✦••┈❁❀❁┈••✦
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊

مرا دوست بدار
مرا آرام دوست بدار
مرا بسان نوازش باد بر گندم‌زار،
بسان بوسه‌ی موج بر امتداد ساحل،
بسان پاکی آسمان آبی،
مرا آرام، عاشقانه، مرا زیبا دوست بدار …


#نجواےدل 🌱

🔰@najvayee
•••┈✾~🤍~✾┈•••
🍃

با تو بودن حس قشنگی‌ست
بوی آفتاب میدهی و خنده‌ی صبح
من، طراوت باران را، عشق را، زندگی را،
با نگاه تو میشناسم …

#نجواےدل 🌱

🔰@najvayee
‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎─═༅࿇♡࿇༅═─
زاده شدم تا تو را دوست بدارم!

#محمود_درويش


🔰@najvayee
✦••┈❁❀❁┈••✦
🕊
دل
برای
تو
ز جان
برخیزد


#عطار🌱

🔰@najvayee
----------••°☆🌹🌹☆°••----------

#دلنوشته_زیبا 👌

مادربزرگم همیشه بهم می‌گفت، هیچوقت جلوی قطره اشکی که وقتِ دلتنگی از گوشه‌ی چشمت سرازیر می‌شه رو نگیر، با دستات پاکش‌ نکن؛ اون راهش رو بلده، می‌غلته رو گونه‌هات و میوفته رو زمین، می‌ره تو دل خاک. خدارو چه دیدی؟ شاید از همون یه قطره دلتنگیِ تو، گیاهی جوونه بزنه و رشد کنه و یه درخت تنومند بشه؛ که زیر سایه‌ش قد بکشی و بزرگ‌ شی، که بهش تکیه‌ کنی و یادت بره چیا بهت گذشته، که بدونی از همین اشک‌هاست که آدم قلبش قوی میشه و جلوی هر اتفاق تلخی وایمیسه؛ پس هیچوقت جلوش رو نگیر، اون راهش رو خوب بلده


🔰@najvayee
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁
‌‌نمی‌توانم نامت را در دهانم
و تو را در درونم پنهان کنم؛
گل با بوی خود چه می‌کند؟
گندم‌زار با خوشه‌اش؟
طاووس با دُمَش؟ چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم وقتی مردم
تو را در حرکات دست‌هایم،
موسیقیِ صدایم،
و توازن گام‌هایم می‌بینند؟!


#نزار_قبانی 🍃


🔰@najvayee
࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
♡჻ᭂ
و آبان‌ ؛
اردیبهشتی ست
روی گل‌های پیراهنت...

🌷#حمیدرضا_عبداللهی

🔰@najvayee
♡჻ᭂ࿐✰჻࿐
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنگامی که عشق
تو را؛
به اشارتی فرا می‌خواند،
رهروِ عشق باش،
عاشق شو !


#جبران_خلیل_جبران🌱

🔰@najvayee
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄


#دلنوشته_زیبا

در حوالی روزمره‌گی‌هایمان،
جای خالی زندگی عجیب توی ذوق میزند
شاید یادمان رفته است زندگی
ساده‌ترین اتفاقِ قشنگی‌ست که در بوییدنِ عطرِ گلهای شب بو،
در هوسِ بستنی در سرمای زمستان،
در رقصِ باران روی گونه‌ی پنجره،
در حنجره‌ی کوکِ پرندگان،
در دمدمه‌های صبح،
در چشمانِ مادربزرگ و لبخندِ پدربزرگ،
در سوزِ زمستان که از لای پنجره دستی به استخوان‌مان میکشد،
در صدای بادهای عصرانه‌ی پاییز،
در چای تازه‌ دمِ مادر و اخمهای خندانِ پدر؛
درحال فریاد است...
زندگی هنوز زیرِ کرسی مادربزرگ با قصه‌هایش گرم میشود
و صبح ها سرِکوچه، اولین کسی‌ست که صبح بخیر را سرزبانم میریزد...
زندگی را یادمان نرود...
ما فقط یکبار اجازه‌ی
به آغوش کشیدنش را به ارث برده‌ایم ...


🔰@najvayee
✦••┈❁❀❁┈••✦
2024/11/16 12:38:01
Back to Top
HTML Embed Code: