Telegram Web Link
🔺توانایی های خارق العاده مراجعان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در تشخیص عاطفه

🔹جای تردید نیست که مواجهه درمانگر با مراجع مبتلا به اختلال شخصیت مرزی اهمیت اغلب درمانگر باید در طی سال های طولانی درمان به مراجع خويش کمک کند تا اسب تیزپا و گریز پای هیجان خویش را از حرکت باز دارد. پاسخ های ناشی از ترس و خشم سرکوب شده که بر انتقال متقابل مبتنی هستند، اغلب درمانگر را از گفت و شنودی واقعی دور می کند و به سمت برون ریزی سوق می دهند. چندان بعید نیست درمانگر گرفتار در دستان مراجع گوش به زنگی که که نسبت به کناره گیری و طرد شدن حساسیت سطح بالایی دارد، به اختیار کردن موضعی دفاعی روی آورد.

🔹به طور معمول درمانگران مدعی می شوند که مراجعان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی توانای خارق العاده ای در شناسایی عدم حضور هیجانی آنان دارند، حتی اگر این غیبت در سطحی بسیار جزئی بروز یافته باشد. مشکلات شخصی درمانگر، خستگی، مشغله فکری و احساسات منفی نسبت به مراجع در غالب موارد بلافاصله دریافت می شوند. پژوهش های مربوط به عاطفه نکته ای را تأیید می کند که بالینگران مجرب نسبت بدان تردید داشتند: مراجعان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی عواطف دیگران را سریع تر و دقیق تر از گروه کنترل بهنجار تشخیص می دهند . به علاوه، آنان برای بازگشت به خط پایه به زمان بیشتری احتیاج دارند.


🔹مطالعه لنچ و همکاران در استفاده از فناوری رایانه ای جلوه های گرافیکی که در آن تصویر چهره ها به تدریج از یک حالت هیجانی به حالتی دیگر تغییر پیدا می کرد، در نوع خود پیشگامانه تلقی می شود. آزمودنی های مبتلا به اختلال شخصیت مرزی همواره جلوه های عاطفی ظاهر شده را سریع تر از گروه کنترل تشخیص می‌دادند. آنان همچنین به این جلوه های چهره ای شدیدتر پاسخ می دادند. تنها خطایی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی همواره بدان مبتلا می شدند این بود که در مقایسه با گروه بهنجار به احتمال بیشتری جلوه هیجانی خنثی را به صورت خشمگین با تهدید کننده تعبیر می کردند.جای تعجب نیست که موضع تفسیری مفروض آنان این باشد «که هرگاه شک داشتند گزینه بدتر را در نظر بگیر» .

📚منبع:فنون روان‌پویشی
🖊نوشته:کارن مارودا
📝ترجمه:میثم بازانی، مجتبی تاشکه


@nadidparid
من در خیابان‌ های نوساخته ‌ی شهرهایمان قدم زده‌ ام و با خود اندیشیده ‌ام که از همه ‌ی این خانه ‌هایِ وحشتناکی که این آقایان با عقاید و افکارِ عمومی ‌شان برایِ خود ساخته ‌اند ، در صد سالِ آینده حتی سنگی به جا نخواهد ماند و عقاید و افکارِ این بنّاهایِ پرکار نیز ای بسا که با ساختمان‌هایشان فرو خواهد ریخت.

با این ‌همه هر آن‌ کسی که احساس می ‌کند شهروندِ این زمانه نیست باید که سرشار از امید باشد! شهروندِ این زمانه کاری به غیر از "وقت‌ کشی" ندارد و خود با این کار هلاک می ‌شود...


#جان_‌آرمسترانگ

@nadidparid
ما باید حقیقت را می‌گفتیم… و حقیقت این بود: «نه، اصلا حالم خوب نیست.» اما هیچ کس نمی‌دانست چطور با شنیدن این حقیقت کنار بیاید، بنابراین ما راه‌های دیگری برای بیان آن پیدا کردیم… و از هر جایگزین دیگری استفاده کردیم: مواد مخدر، مشروبات الکلی، مواد غذایی، پول، بازوهایمان، بدن‌های دیگر، ما به حیقیقت خود، به جای صحبت کردن از خود غیرواقعی‌مان، عمل کردیم و گند همه‌چیز درآمد! اما ما فقط می‌خواستیم صادق باشیم.

📕 جنگجوی عشق
✍🏻 #گلنن_دویل_میلتون
@nadidparid
کیا حالشون خوبه؟؟؟👇👇
Forwarded from •زَهی• (☼︎𝒻𝒶𝓉ℯ𝓂ℯ)
همیشه میگفت جز من کسی را دوست ندارد!
میگفت اولین و آخرین نفری هستم که عاشقم شده است!
اما نمیدانم چرا رفتارش،کاراهایَش از جنسِ "عشق" نبود!
می آمد قربان صدقه ام میرفت.
قلبم را به تپش می انداخت..
تا چندروزی خوب بود
و تا دلم خوش میشد میرفت!
تا سه چهار روز پیدایش نمیشد و دوباره همان کار های همیشگی.!
یک جای کار میلنگید
ردِ پاهایِ یک خاطره ای در قلبش جامانده بود...
یادِ لبخندهای یک نفر زنده میشد!
انگار شک میکرد
به خودش...
به عشقش...
به فراموش کردن یک نفر
شک میکرد
میرفت..
میرفت خودش را پاکسازی میکرد دوباره می آمد!
انگار 'استراحت گاه میان راهی' بودم برایش...
هیج وقت شبیه اولین و آخرین عشقش نبودم
یک جایِ کار میلنگید!
پایِ زنده شدن یک عشق این وسط ها بود..
نگذاشت درست عاشقی کند!
نگذاشت درست عاشقش شوم!
یک جایِ کار همیشه میلنگید!

#زهی_حیدری


@zahi_hdi
👣وارثان فروید👣 pinned «همیشه میگفت جز من کسی را دوست ندارد! میگفت اولین و آخرین نفری هستم که عاشقم شده است! اما نمیدانم چرا رفتارش،کاراهایَش از جنسِ "عشق" نبود! می آمد قربان صدقه ام میرفت. قلبم را به تپش می انداخت.. تا چندروزی خوب بود و تا دلم خوش میشد میرفت! تا سه چهار روز پیدایش…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به نظرتون چه اتفاقی برای این خرس افتاده؟
نظراتتون رو با ما به اشتراک بذارین👇👇👇
@nadidparid
و من اینجا، ناخوش، وارفته، رخوت زده، در حالی که فکرهای تیره ای را این سو و آن سوی می انداختم به این فکر می‌کردم که من نیز زیادی بودم. خوشبختانه این را احساس نمی کردم. بیشتر می‌فهمیدمش. ولی آسوده خاطر هم نبودم، زیرا می‌ترسیدم که احساسش کنم.‌ به طرز مبهمی به این فکر می کردم که خودم را از سر راه بردارم تا دست کم یکی از هستی های زاید را نابود کنم. اما مرگم هم زیادی بود. زیادی! جنازه ام، خونم، دست آخر، استخوان هایم، تمام وجودم زیادی بود. من تا ابد زیادی بودم.


#ژان_پل_سارتر
@nadidparid
در دنیا هیچ چیز ناراحت کننده‌تر از نگران استطاعتِ مالی بودن نیست ...!
من از آن‌هایی که پول را حقیر می‌شمرند خیلی بدم می آید، این‌ها یا ریاکارند یا احمق ...!
پول مثل حس ششم می‌ماند که اگر نباشد آن پنج حس دیگر هیچ سودی ندارند ...!
این را هم می‌شنوی که می‌گویند فقر بهترین انگیزه‌ی هنرمند است، این‌ها نیش فقر را هرگز در جان و تن‌شان حس نکرده‌اند ...
اینها نمی‌دانند که فقر چه بر سر و روزگار آدم می آورد، بال تو را از جای می‌کند و "روحت را مثل سرطان می‌خورد ..."

📕 پایبندی‌های انسانی
✍🏻 #سامرست_موآم

@nadidparid
چقدر نگران استطاعت مالی هستین
Anonymous Poll
71%
آخ گفتی خیلیییی زیاد
6%
اصلااا
23%
هی یه کمی
خدا وقت خیلی کمی به ما داده،
فقط بیست‌ و چهار ساعت در روز اختصاص داده!
طوری که حتی وقت کافی برای خوابیدن نیست، چه رسد به توبه ...
داستایوفسکی برو توبه کن بهونه نگیر😄😂


برادران کارامازوف
داستایوفسکی
@nadidparid
خطری که امروز تهدیدمان می‌کند انفعال نیست بلکه فعالیت کاذب است. اشتیاق به " فعال بودن" مشارکت کردن و پنهان ساختن پوچی آنچه جریان دارد!


خشونت
#اسلاوی_ژیژک

@nadidparid
ما هم می‌توانیم خوب و نجیب باشیم، اما فقط وقتی که همه چیز بر وِفقِ مرادمان باشد !

📕 برادران کارامازوف
✍🏻 #داستایوفسکی

@nadidparid
پژوهش های گاتمن ها مشخص می کند
که مکالمات معمولاً به نقطه ای منتهی می شوند که از آن شروع شده اند.
می توان اینطور گفت:

اگر شما بحث را با شدت و حمله به طرف مقابل شروع کنید،
بحث تان در نهایت "حداقل" با همان سطح تنشِ اولیه به اتمام می رسد، اگر تنش آن بیشتر نشود.

به همین دلیل است که شروع آرام مشاجره در حل تعارضات نقشی اساسی ایفا می کند.

در نتیجه با لحنی آرام بحث را آغاز کنید. انتقاد و سرزنش نکنید. از جملات "من" استفاده کنید. واقعه را توصیف کنید و مؤدبانه صحبت کنید.

دیکشنری عشق
دکترجان گاتمن
@nadidparid
همه‌ چیزهای عظیم و مهمی که می‌شناسیم کار عصبی‌هاست. همه‌ی مکتب‌ها را آنها بنیان گذاشته‌اند و همه‌ی شاهکارها را آنها ساخته‌اند و نه کسان دیگر. بشریت هرگز نخواهد فهمید که چقدر به آنها مدیون است و بخصوص آنها برای ارائه این همه‌چیز به بشریت چقدر رنج کشیده‌اند. ما از شنیدن موسیقی خوب، از دیدن نقاشی زیبا لذت می‌بریم، اما نمی‌دانیم که برای سازندگان‌شان به چه بهایی تمام شده‌اند، به قیمت چه بیخوابی‌ها، چه گریه‌ها، چه خنده‌های عصبی، چه کهیرها، چه آسم‌ها، چه صرع‌ها، و چه مقدار اضطراب مرگ که از همه آنهای دیگر بدتر است.


📕 #درجستجوی‌زمان‌ازدست‌رفته
👤 #مارسل_پروست

@nadidparid
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸دوستی های قبل از ازدواج احیانا چه آسیب هایی میتونه داشته باشه یا ممکنه باعث چه مواردی بشه؟
🔷کانال تلگرامی دکتر حمید یعقوبی
@Dr_Hamid_Yaghubi
.
من خودم برای خودم کافی هستم!

زمانی که من هیچ گونه نمی توانم اذعان کنم که به شخص دیگری نیاز دارم، چراکه که نیاز نشانه ضعف است.

اینگونه تصور است که افراد را از مراجعه به روانشناس یا روانکاو باز می میدارد
@nadidparid
آیا برده هستی؟ پس دوست نتوانی بود،
آیا خود کامه هستی؟ پس دوستی نتوانی داشت
در زن دیر زمانی است که برده‌ایی و خودکامه‌ایی نهان گشته‌اند و از این رو زن را توان دوستی نیست، او تنها عشق را می شناسد و بس.

👤 #فردریش_نیچه

@nadidparid
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ميخواهم هرصبح كه
پنجره را باز ميكني
آن درخت روبرو من باشم
فصل تازه ،آفتاب من باشم
استكان چاي من باشم
من باشم تو باشي
كه با تو روز را آغاز كنيم
@nadidparid
تفکر، سرد و خشک است.
برای جان گرفتن باید با احساس درآمیزد.
با احساس که درآمیخت، انقلاب می‌شود.
انقلاب تجسدِ کودکی تازه زاده شده است که همواره بیم آن می‌رود که ناقص‌الخلقه باشد.
چه درونِ من و تو حادث شده باشد، چه در دنیای بیرون.
تفکر همواره نواقصی دارد و همواره با همین نواقص جان می‌گیرد.
تا انسان‌های زیادی این واقعیتِ روشن را نپذیرند و یا مدام فراموشش کنند، تعصب ریشه‌کن نخواهد شد؛ و تا تعصب ریشه‌کن نشود، انقلاب‌ها مدام در خطرِ سقوط در ورطه‌ی خطاهای مهلک باقی می‌مانند.
با پذیرفتنِ نقص‌هایمان به عنوانِ واقعیتی محرز و البته تلخ، می‌توانیم فرصت و لذتِ تا پایانِ عمر فکر کردن را به خویش هدیه دهیم.
به جای پیله بستن به دورِ یک فکر و تزئینِ دائمیِ آن، اجازه می‌دهیم فکر در دنیای بی‌کرانِ ذهن جریان داشته باشد.
تنها در این صورت انقلاب‌های ریز و درشتِ پویا و رو به رشد خواهیم داشت.

@nadidparid
2024/09/30 09:26:01
Back to Top
HTML Embed Code: