Telegram Web Link
تولد منیت زخمی

شای
د اکنون این پرسش برای شما پیش بیاید : «چگونه منیت سالم ما زخمی می شود و این تحریف چگونه رخ می دهد؟» منیت زخمی هنگامی پدید می آید که در نتیجه پیشامدی احساس کمبود کند؛ برای نمونه، وقتی مورد تهدید ضرب و شتم، پرخاش، غفلت، نفرت، آزار یا بی توجهی قرار گیرد. ده ها هزار رویداد گوناگون برای مردم پیش می آید که احتمالا بیش تر از تحمل و پذیرش منیت سالم آنهاست. بنا بر این در مقطعی، هنگامی که درد غیر قابل تحمل می شود، منیت سالم اندک اندک از شعور کل وجود جدا و به نیرویی خودسر تبدیل می گردد. به این ترتیب، منیت زخمی تولد می یابد.
منیت که زمانی سالم بود، می خواهد خود را از جنبه های زخمی و آسیب دیده اش کنار بکشد و در تلاش برای دور و ناپدید کردن این جنبه ها، آنها را از دیدرس بیرون می راند. منیت تصور می کند که اگر نقص ها و عیب ها، ناامنی ها، اشتباهات، خجالت ها و زخم هایش را در اعماق پنهان کند، هیچ کس - حتی خود منیت - به حقیقت زشت پی نخواهد برد و ایمن خواهد بود. به این ترتیب اندک اندک جدایی از وجود یکپارچه و كل ما رخ می دهد. اجازه بدهید در این باره نمونه ای بیاورم.
منیت سالم شما، با این خواسته که رییس کل یک شرکت مطرح جهانی بشوید که در زمینه فعالیت خود نخستین جایگاه را در دنیا دارد، شما را در دانشکده بازرگانی ثبت نام می کند. منیت سالم، شما را هدایت می نماید تا در کلاس های خود عالی باشید، چگونگی بحث و گفت و گو را بیاموزید، درباره آخرین و مبتکرانه ترین فناوری های تجاری به مطالعه بپردازید و زندگی آدمهای بسیار موفق را که در راس کارها هستند، مورد بررسی قرار دهید. پس از فارغ التحصیلی، به شغل بسیار خوبی در یکی از شرکت های برجسته دست می یابید و شروع به بالا رفتن از نردبان ترقی می کنید.

ادامه دارد ...

📕چرا آدم های خوب کارهای بد می کنند
#دبی_فورد

💯 @movafagh_zendegi 💯
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💫💫💫

🌴 وقتی که الهام بیاید از طرف الوهیت، تو سریع و بدون اینکه بدانی چه شده، به آن عمل می کنی! 

🎋 بطوریکه بعدش خودت در حیرت و تعجب می مانی که چطور من این کار را انجام دادم! کاری که اصلا به ذهنم خطور نمی کرد و توانایی انجامش را نیز نداشتم!

این یعنی زندگی در حیرت و بهت و هیجان و آرامش... ☺️


💯 @movafagh_zendegi 💯
بگذار به تو بگویم که خدا هر روز می‌آید و بر درهایت می‌کوبد.

گاهی همچون باد می‌آید و بر درهایت می‌کوبد، اما تو درها را باز نمی‌کنی.

گاهی با باران می‌آید اما تو به زیر باران نمی‌روی و از او سیراب نمی‌شوی.

تو پنهان می‌شوی، چترهایت را باز می‌کنی.
تو چترهای روانی داری و وقتی او می‌آید دوری می‌کنی.
وقتی می‌خواهد با تو روبرو شود فرار می‌کنی.

او مدام می‌آید.
او در هر لحظه از زندگیت می‌آید و در جستجوی توست، اما تو مدام دوری می‌کنی.
او را دریاب و خوش‌آمد بگو و در آغوشش بگیر.

وقتی خدا می‌آید آماده‌ی تسلیم باش.
در او ناپدید شو.
نیایش‌وار و رقصان و خندان و با عشق در او ناپدید شو.
با شاد بودن در او ناپدید شو

#اشو

💯 @movafagh_zendegi 💯
#با_خودت_تکرار_کن

هر روز صبح شروع به پوشیدن نگرش نو و تازه می کنم
و ذهن خود رادر مسیر شایسته ای هدایت می کنم

.زندگی کردن با ذهنیت مثبت را در خود پرورش داده و
آن را به عادت همیشگی تبدیل می کنم

خدایا سپاسگزارم🙏

💯 @movafagh_zendegi 💯
#آموزش_قانون_جذب

#ضمیر_ناخودآگاه

🌹با نام و یاد خدا شروع میکنیم

🌴🌲🌵جلسه یازدهم
مبحث ضمیر ناخودآگاه را ادامه می دهیم
ضمیر ناخوداگاه بسیار حساس، ساده لوح، زودباور، زود رنج و آسیب پذیر است
از گفتن این صفات در کنار هم، هدف خاصی داریم
حال که ما از وجود چنین پدیده ای اگاه شدیم، باید بیاموزیم چگونه می توانیم با او ارتباط برقرار کنیم
این از مباحث مهمی است که اگر موفق شویم، تمام اهداف ما قابل دسترسی ست
ما دانستیم او چه قدرتی دارد
پس می خواهیم از قدرت او.در جهت رسیدن به اهداف مان استفاده کنیم
اما حقیقتا این کار غیر منصفانه است
چرا؟؟؟
چون نباید فقط از او انتظار داشته باشیم
بلکه باید ما هم برای او کارهایی انجام دهیم
باید یک رابطه ی دوجانبه بین ما و ضمیر ناخوداگاه برقرار شود
در این صورت او با قدرت و انگیزه بیشتری ما را در مسیر زندگی همراهی می کند
البته او آنقدر پاک و شریف است که چه ما با او ارتباط داشته باشیم چه نداشته باشیم، در هر حال وظیفه ی خود را انجام میدهد
اکنون می خواهم روشی بیاموزم که با او ارتباط برقرار کنید
و از توانمندی های او بیشتر بهره ببرید
روش اول:
مرور خاطرات کودکی:
تا حدی که می توانید به گذشته برگردید
به گذشته های دور
به زمان کودکی
ما در زمان کودکی کاملا با ضمیر ناخودآگاه صمیمی بوده ایم
اما به مرور و تاثیرات محیطی، این صمیمیت کاهش یافته است
سریالی بود بنام معصومیت از دست رفته
حقیقت امر این است که ما هرروز معصومیت خود را از دست می دهیم و این برای ضمیر ناخودآگاه زجرآور است
اما هنگامی که به خاطران کودکی رجوع می کنیم، ضمیر ناخودآگاه از این حرکت استقبال می کند
زیرا می پندارد که مورد توجه قرار گرفته است
در ان لحظه مکانیسم خاصی فعال می شود
بخشی از معصومیت دوران کودکی در ما ایجاد می شود
در کالج سانتاکروز، دانش اموختگان ان ال پی، تمرین خاصی انجام می دهند
آنها دور هم می نشینند و فقط از شیطنت های شیرین دوران کودکی صحبت می کنند
همین تمرین ساده دستاوردهای فراوانی در پی دارد
مهم ترین آنها:
1_افزایش قدرت خلاقیت
2_افزایش انگیزه ضمیر ناخوداگاه برای همراهی با ضمیر خودآگاه
3_ لطیف و شفاف شدن احساسات درونی
پس از همین امشب، تنهایی یا دسته جمعی ساعت خاصی را مقرر کنید و فقط بهذخاطرات دوران کودکی فکر کنید
من در کودکی بسیار بازیگوش و مخل آسایش محله بودم 😊
تمرین دوم:
از همین لحظه ای که هستید ارام به گذشته برگردید و ببینید در کدام مقاطع، به ضمیر ناخودآگاه خود کم لطفی کرده اید
در چهذلحظاتی ، یک تمایل شدید درونی را نادیده گرفته اید
در چه زمانی به درخواست های ضمیر ناخودآگاه پاسخ مثبت نداده اید
چه زمان هایی او را سرکوب کرده اید
در چه زمانی به او بی احترامی کرده اید
همه ی اینها در حافظه بلند مدت ثبت شده است
ممکن است شما در ان لحظات اصلا قصدی نداشتید، اما ضمیر ناخودآگاه، از تمام حرکات خوداگاهانه ی ما ، تفسیر خاص خود را دارد
و برای هر حرکتی ، دلیلی پیدا می کند
این تمرین ساده است اما وقتی با دید آگاهانه انجام شود، با پیامدهای مثبت ان در زندگی تان مواجه می شوید
وقتی از ضمیر ناخودآگاه دلجویی کنید او با ضمیر خودآگاه هماهنگ می شود
یک مثال واقعی: شخصی که مهندس مکانیک سیالات و تاسیسات بود برای مشاوره مراجعه کرده بود
علیرغم تحصیلات بالایی که داشت از شرایط خود راضی نبود
و به نوعی پشیمان از تحصیل در این رشته بود
توسط همین تمرین، به دوران کودکی اش هدایت شد
تصویر جالبی بدست امد
او لحظه ای را بیاد آورد که کلاس سوم دبستان، در خانه، مشغول کشیدن نقاشی بود
ناگهان پدرش با عصبانیت از راه رسید و دفتر نقاشی او را پاره کرد
و گفت: فقط نشستی نقاشی میکشی که ریاضی شدی 11
تمام وسایل نقاشی او را منهدم و او را وادار به تمرین ریاضی می کند
این روند ادامه پیدا می کند تا دانشگاه
به او پیشنهاد داده شد در یک کلاس هنری ثبت نام کند
او اکنون یک.شرکت تبلیغاتی دارد و از کارش بسیار راضی ست
در واقع نقاشی های زمان کودکی او، پیام هوشمندانه ی ضمیر ناخودآگاه، برای گرافیست شدن او در آینده بود
دوستان عزیزم، به همین سادگی، زندگی ما توسط خودمان یا عوامل محیطی، از روند موفقیت و رسالت فردی ما خارج شده است
پس اگر شرایط فعلی تان ناراضی هستید ، خوب دقت کنید و گذشته را موشکافانه مرور کنید

💯 @movafagh_zendegi 💯
تا زمانی که دریا
راهی به درون کشتی پیدا نکرده است،
خطری ندارد!

افکار منفی دیگران نیز برای ما خطری ندارند؛
مگر این‌که اجازه دهیم
وارد ذهنمان شوند...

💯 @movafagh_zendegi 💯
#آموزش_قانون_جذب

#ضمیر_ناخودآگاه

🍂با نام و یاد خدا شروع میکنیم

🌾🍂🍁جلسه دوازدهم
مبحث امروز ما باز در مورد ضمیر ناخودآگاه است
ما باید بیشتر با این بخش شگفت انگیز ذهن آشنا شویم
اکنون در مورد فیلترینگ ذهنی صحبت می کنیم
ضمیر ناخوداگاه ما، بخش زیادی از اطلاعات محیط را فیلتر می کند
او طبق منطق خاص خود این کار را انجام می دهد
در هنگام فیلتر کردن اطلاعات، سه فرآیند جالب روی می دهد
1_حذف
2_تعمیم
3_تحریف
پس از انجام این سه فرآیند، بخش کوچکی از اطلاعات وارد ذهن می شود
یک نکته ی مهم:
آیا ما این حق را داریم با اطلاعات ناقصی که در اختیار داریم قضاوت کنیم؟
ما ابدا حق نداریم راجع هر موضوعی، حتی در مورد خودمان، قضاوت کنیم
مگر اینکه شناخت کافی داشته باشیم
فیلترینگ اطلاعات، ما را از حقیقت موضوع دور می کند
در واقع آنچه که ما در مورد هر موضوعی می دانیم، فقط و فقط تغسیر ذهنی خود ما از ان موضوع است
برداشت شخصی= واقعیت اختصاصی
در صورتی که درک هر کدام از ما ، با حقیقت ماجرا فاصله دارد
ما پیوسته با اطلاعات ناقصی که در اختیار داریم، در حال قضاوت و تصمیم گیری هستیم
یکی از پیش فرضهای مهم Nlp این است:
مدل شخصیتی همه افراد قابل احترام است
عدم قضاوت راجع دیگران، دستاوردهای فراوانی برای ما دارد
مهم‌ترین آن، احساس آرامش است
وقتی قضاوت نمی کنید، آرامش عجیبی را احساس می کنید
خودتان و دیگران را سرزنش نمی کنید
البته، عدم قضاوت به معنای بی تفاوتی نیست
ما بالاخره باید در مورد آدمها و موضوعات مهم، تصمیم گیری کنیم
پس چاره چیست؟
از شما خواهش میکنم از امشب بجای واژه قضاوت، واژه استنباط را بکار ببرید
ما برای تصمیم گیری نهایی باید این سه مرحله را طی کنیم:
👇👇👇
1_مطالعه و دریافت اطلاعات جامع و دقیق از تمام منابع در دسترس، با استفاده از تمام امکانات
2_تفکر عمیق و همه جانبه روی اطلاعات کسب شده و تجزیه و تحلیل آنها
3_ استنباط و استنتاج مستدل بر مبنای دلایا و برهان های محکم و قابل دفاع
استنباطی که از این راه بدست می اید، دیگر نامش قضاوت نیست
این استنباط باارزش است و معیار خوبی برای تصمیم گیری می باشد
ما باید به گونه ای ، به اطلاعاتی که در ذهن ما فیلتر شده اند دسترسی داشته باشیم
در واقع مانند یک کامپیوتر، اطلاعات فیلتر شده قابل بازیابی ست
نتیجه گیری درس
1_ به مدل شخصیتی همه افراد احترام بگذاریم
2_ تا زمانی که اطلاعات کامل نداریم، راجع کسی یا موضوعی قضاوت نکنیم
3_ سعی کنیم فیلترهای ذهنی را باز کنیم و به ان اطلاعات باارزش دست یابیم
اطلاعاتی که ما را به حقیقت موضوع نزدیک کند
جلسات بعدی راجع این مبحث بیشتر صحبت خواهیم کرد

💯 @movafagh_zendegi 💯
🍁وانمود کن قوی هستی ،
تا قدرت یابی ...

🍁وانمود کن شاد هستی
تا شاد شوی ..

🍂ذهن شما ، قدرت تشخیص اینکه وانمود میکنین یا واقعیت را نشان میدهید ، را ندارد ...
👌پس از این توانایی ذهن به نحو احسن بهره ببریم ....

💪هرچه می خواهی وانمود کن
تا هرچه می خواهی بشوی...

💯 @movafagh_zendegi 💯
#آموزش_قانون_جذب

#ضمیر_ناخودآگاه

🎈با نام و یاد خدا شروع میکنیم

🎊🎉🎊جلسه سیزدهم
ضمیر ناخوداگاه، پدیده اسرارآمیز و پیچیده ای ست که هنوز کاملا آن را نشناخته ایم
با شناختن آن، می توانیم تکنیک های زیادی اجرا کنیم و نتیجه بگیریم
قبلا دو مورد از روش های برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه را بیان کردیم
اکنون روش سوم :
تمرین عملی:
در یک محیط آرام و بدون مزاحمت، دراز بکشید
نور محیط بهتر است نیمه تاریک باشد
یک موسیقی بدون کلام و ترجیحا کودکانه در محیط انتشار یابد
این موسیقی باید خنثی باشد، یعنی اتفاق خاصی را در ذهن شما تداعی نکند
انگشت کنار سبابه ی دست مخالفتان را روی شکم قرار دهید
یعنی اگر چپ دست هستید انگشت کنار سبابه دست راست و بالعکس
این انگشت را روی ناف قرار دهید
منتظر می مانید نبض را احساس کنید
این سیگنال ضمیر ناخودآگاه است
به محض اینکه نبض را احساس کردید، شروع به صحبت کردن با ضمیر ناخودآگاه خود کنید، هر طور که راحت هستید
به او بگویید:
ضمیر ناخوداگاه من، خودت را به من نشان بده
یا بگویید:
ضمیر ناخوداگاه من، مایل هستم با تو ارتباط برقرار کنم
دوست دارم ببینم چه شکلی هستی
خلاصه با هر لحنی که راحت هستید
در این مورد هیچ محدودیتی ندارید
وقتی با او صحبت می کنید، در این حالت معمولا تصویری ظاهر می شود
البته در ذهنتان
این تصویر ممکن است سه حالت داشته باشد
الف:
او را می بینید که به شما پشت کرده
منظورش این است که با شما قهر است و بایستی از او دلجویی کنید
ب:
او را می بینید که چهره اش رو به شماست اما علائمی از دلخوری در چهره اش نمایان است
منظور او این است که اندکی از شما دلگیر است و با کمی تلاش دوباره دوست شما خواهد شد
ج:
چهره ای می بینید که رو به شما لبخند می زند و از شما راضی ست، که این بهترین حالت ممکن است
در حالت الف، که مربوط به درس گذشته است و باید گذشته را مرور کنید و ببینید با او چگونه رفتار کرده اید
عزیزان من
این کار شاید در مرتبه های اول برای شما میسر نباشد
و نیاز به تمرین دارد و اینکه رابطه تان با ضمیر ناخودآگاه چگونه است
امشب حرف های مهمی دارم که در تمام لحظات زندگی تان ، برایتان مفید خواهد بود
تمام رویدادهای زندگی ما، به خودی خود و بطور مستقل ، خالص و محض هستند
یعنی نه کاملا خوب هستند و نه مطلقا بد
بلکه این ما هستیم که در لحظه ی روی دادن آن اتفاق، بدلایل مختلفی، برچسب خوب یا بد را به آن می زنیم
شاید سه دلیل داشته باشد:
1_ شرایط احساسی ما در ان لحظه، بیشترین دخالت را در قضاوت ما دارد
2_ تحربیات قبلی و مشابه ما ، مرور اطلاعات ذهنی و یافتن حالت های مشابه
3_ مغایرت با هدف سازی و استراتژی هایی که برای زندگی خود طراحی کرده ایم
این سه عامل باعث می شوند ما نسبت به شرایطی که در آن قرار داریم و رویدادهایی که تجربه می کنیم، دخالت کنیم
در اینطور مواقع، خود را از این سه عامل محفوظ نگاه دارید تا حقیقت ماجرا برای شما مشخص شود
نه اینکه همواره با برداشت های شخصی و تفسیرهای ذهنی خود، ماجرا را بسنجید
در این صورت متاسفانه انسان خودخواهی هستیم
چون پیوسته انچه را که خودمان می خواهیم از ماجرا تفسیر می کنیم و بخش اعظمی از حقیقت را نادیده می گیریم
برای اینکه بتوانید واکنش ادراکی داشته باشید، کافی ست بیست ثانیه به خودتان فرصت دهید
بیشتر ندامت ها و پشیمانی های ما، از ابراز واکنش احساسی حاصل می شود
زیرا اولین واکنشی که به ذهن مان رسیده است را فورا ابراز کرده ایم
بعد از گذشت زمان، متوجه شده ایم که واکنش های بهتری هم می توانستیم نمایش دهیم
از گفتن این حرف ها هدف مشخصی دارم که در درس های آینده برای مان کاربرد پیدا خواهد کرد

💯 @movafagh_zendegi 💯
#با_خودت_تکرار_کن

⭕️ امروزنگرانیهایم رارهاخواهم کرد،باسختیهاوترسهایم روبروخواهم گشت وایمان دارم ک همه چیزبهترخواهدشد


💯 @movafagh_zendegi 💯
#آموزش_قانون_جذب

#ضمیر_ناخودآگاه

🌱🌾🌱با نام و یاد خدا شروع میکنیم

🌺🌱جلسه چهاردهم
مکانیسم ضمیر ناخودآگاه را ادامه می دهیم
گفتیم که ضمیر ناخودآگاه اطلاعات ورودی به ذهن را تغییر می دهد
1_تحریف
2_حذف
3_تعمیم
1_تحریف: او به قصد اینکه در هر صورت ما را در آرامش نگه دارد، اطلاعات را دستکاری می کند
برای اینکار ، واقعیت را به گونه ای که خودش می خواهد در ذهن منعکس می کند و در همین راستا حذف و تعمیم را هم اجرا می کند
هدف او فقط حفظ امنیت، رفاه و آسایش ماست
درس امشب راجع به یکی از پیش فرضهای جالب Nlp می باشد
پیش فرض 1:
برای رسیدن به یک سرزمین نیازمند نقشه هستیم
این جمله، ساده اما بسیار عمیق است
نقشه چیست و سرزمین کدامست؟
آلفرد کورزیبسکی از دانشمندان و نظریه پردازان Nlp ، این گونه تفسیر می کند:
شما در یک دنیای فاعلی زندگی می کنید و خودتان مسئول زندگی خودتان هستید
در واقع نقشه همان طرح ذهنی ما از محیط است
محیط اطراف ما و حتی بسیار گسترده تر
دنیایی که در آن زندگی میکنیم، به شکل خاصی در ذهن ما ذخیره شده است
اگر از شما بپرسند دنیا چیست و زندگی چگونه است؟ بی شک وارد مباحث فلسفی میشوید
اما ضمیر ناخودآگاه ما ، این موضوع را به شکل ساده تری درک می کند
او این موضوع را به شکل یک تصویر ذهنی جامع و بزرگ در ذهن ما ذخیره کرده است
این تصویر در زندگی ما تاثیر مستقیم دارد
یعنی ما این توانایی را داریم که با تغییر این تصویر، زندگی مان را تغییر دهیم
پیش فرض 2:
نقشه، نشان دهنده ی همان سرزمین نیست
یعنی ما نمی توانیم با قاطعیت بگوییم همان چیزی که ما فکر می کنیم درست است
بنابر این باز می گردیم به مبحث قضاوت و واکنش ادراکی
ما اجازه نداریم درباره ی دیدگاه دیگران قضاوت کنیم و آن ها را باهم مقایسه کنیم
ما فقط می توانیم خودمان را با دیروز خودمان مقایسه کنیم که چقدر تغییر کرده ایم
شرایط احساسی ما بیشترین دخالت را در قضاوت ما دارند
چهار احساس بنیادین وجود دارد::
ترس، خشم، غم، و شادی
بقیه حالاتی که ما تجربه میکنیم، در واقع وضعیت های احساسی هستند
مانند: دلشوره، نگرانی، دلهره و ...
که همگی از ترکیب آن چهار احساس بنیادین بوجود آمده است
ما باید در هر رویداد، میزان هر کدام از این احساسات بنیادین را پیدا کنیم
بی تردید ، در شادترین لحظات ما، غم هم وجود دارد و بالعکس
وقایع گذشته را مرور کنید، متوجه این موضوع می شوید
قانون هشتم ضمیر ناخودآگاه:
ضمیر ناخوداگاه، شدیدترین هیجانات مثبت و منفی را پس از مدتی به تعادل می رساند
اصولا بخاطر وجود همین عملکرد هست که ما تا حالا زنده ایم
زیرا بار منفی برخی رویدادها، مانند از دست دادن عزیزی، آنقدر سنگین است که ممکن است ما را تا حد دق مرگ پیش ببرد
و همینطور ممکن است گاهی بر اثر وقوع یک رویداد خوب، دچار استرس مثبت شویم و شادی مفرط ما را از پای دربیاورد
وجود مکانیسم برقراری تعادل و کنترل هیجانات، موجب تداوم زندگی ماست
خواهشا از امشب ، این جمله را
(این نیز بگذرد)
به عنوان مکانیسم باز دارنده ی ضمیر ناخودآگاه استفاده کنید و از دستاوردهای مثبت آن، آگاهانه بهره مند شوید
با بیان این جمله، مکانیسمی در ضمیر ناخودآگاه شما فعال می شود که واکنش ادراکی و خنثی بودن نسبت به رویدادها را تقویت می کند

💯 @movafagh_zendegi 💯
هیچ چیز به اندازه ذهن تغییر یافته قدرتمند نیست.
شما می توانيد ظاهر خود را تغيير دهيد ، محل اقامتتان را و یا همسرتان را تغيير دهيد ...
اما اگر ذهن خود را تغيير ندهيد !...
همان تجربه مشابه دائما" و بارها و بارها اتفاق خواهد افتاد .
زيرا همه چيز به صورت ظاهری تغيير كرده است اما هيچ تغيير درونی صورت نگرفته است .
تمام مسائل تو را ، ذهنيت كنونی ات خلق کرده و اگر بخواهی مسائلت حل بشوند ، اين ذهنی که مسئله ساخته قادر به حلش نخواهد بود .
بنابر اين ابتدا بايد ذهنيتت را تغییر بدهی تا دنیای پیرامونت نیز تغییر یابد .

#جول_اوستین

💯 @movafagh_zendegi 💯
به وقت حمام‌کردن وزیر دوش آب می توانیم‌از این فرصت نیز برای تصویر وتخیل خواسته های خود و جهانی آرام استفاده کنیم.زیرا آب نیرووانرژی فوقالعاده ای داردو تاثیرات مثبت آن بروی آدمی اثبات شده است.

با شستشوی بدنتان همه انرژی های منفی وافکار بیهوده از بدنتان خارج میشودوهر چه غم وغصه به بیرون فرستاده میشود.ذرات آب از زیر دوش برویتان پاشیده میشود در این هنگام وفور برکت را احساس کنید که به سوی شما و کشورتان پرتاب میشود.ویا هر خواسته دیگری که دوست دارید را ببینید وتصور کنید.این کار با لذت وبااحساس خوب بسیار شما را در سطح ارتعاش عالی قرار می دهد....‌
هم از حمامتان لذت می برید وهم در حالت ارتعاشی خوب قرار می گیرد واحساس سبکی وشادمانی می کنید....
چرا لزومی به این کار هست؟
چرا که نه....به جای اینکه غم وغصه وبدهی های خودتان را زیر دوش نیز با خود حمل کنید...وافکارتان به سوی منفی ها وارتعاشات بد منحرف شود در تحقق آرزوی خود قدمی بردارید واز همه لحظات استفاده کنید...ودر پایان حمام نیز از خالق هستی وآب این عنصر نیرومند وقوی سپاسگذاری کنید...
"همه چیز دراین جهان هستی شعور و ارتعاش...ارتعاش مثبت اتفاق مثبت

💯 @movafagh_zendegi💯
زندگی کنید و خوشبخت باشید.
هرگز فراموش نکنید
که تا روزی که خداوند بخواهد
آینده انسان را آشکار کند، همه شناخت انسان
در دو کلمه خلاصه می‌شود: صبر و امید...🍃🍃


💯 @movafagh_zendegi 💯
۳ کلمه سمی که جذب خواسته شمارو از بین میبره :
1- امیدوارم:شما نباید بگید امیدوارم،امیدوارم یعنی هنوز اون نعمت "اون خواسته" رو ندارم؛و شما با تکرار این عبارت ،احساس نداشتن رو تقویت میکنید.به جای استفاده از کلمه امیدوارم با اطمینان صحبت کنید:"من مطمئن هستم که..." ، "من اطمینان دارم که.." ، "من ایمان دارم که.."
2- نیاز دارم:نیاز داشتن در شما احساس خلائ و کمبود رو تقویت میکنه،باعث مقاومت ذهنی تون میشه و کائنات به جای رفع نیاز ،دائم احساس نیاز داشتن رو در شما تقویت میکنه.به جای نیاز داشتن از "لایق هستم" استفاده کنید."من لایق داشتن ماشین بهتر،شغل بهتر،رابطه بهتر،همسر بهتر و دوستان بهتر هستم."
3- نمیتوانم:وقتی که میگین نمیتونم،نمیشه و... ناخودآگاه این باور رو در وجودتون می‌سازید و تا وقتی همچین باوری در وجودتون باشه،کائنات هم چیزی وارد زندگیتون نمیکنه.میتوانم رو زیاد به کار ببرید."به سادگی،به اسانی و عزتمندانه به خواسته خودم میرسم"

یادتون باشه کلمات خیلی پرقدرت هستن و هر کلمه نیرویی در ذهن شما تولید میکنه که این نیرو شمارو وارد مدارها و مسیرهای مختلف میکنه و اتفاقاتی از اون دسته رو وارد زندگی شما میکنه.
پس مراقب کلماتی که میگید باشید..🙂


💯 @movafagh_zendegi 💯
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بذار خود خدا برات بچینه🍀🍀🍀🍀

💯 @movafagh_zendegi 💯
یکی از موثرترین و زیبا ترین اساتید معنوی تمام زمانها #بایزید بود، یک استاد صوفی، فردی که در زمان خود هزاران راهب (درویش) در مکان او زندگی می‌کردند.

او فردی بی‌نهایت زیبا و
مردی با توانایی‌های عظیم بود.

روزی مردی به نیت جستجوی رستگاری معنوی نزد او آمد. بایزید به او نگاه کرد و گفت، "بله" ، مرد به نزد بایزید رفت و گفت "آیا مرا به عنوان مرید خود می‌پذیری؟"

بایزید به او نگاه کرد و گفت"بله،
اما چندین شرط و وظیفه هست
که باید انجام شود." مرد پرسید
"چه شرایط و وظایفی؟" بایزید گفت

" تو باید از چاه آب بکشی، باید هیزم بشکنی، زمین را تمیز کنی، غذا بپزی و نظافت کنی." مرد بلند شد

و گفت‌: من اینجا آمدم
در جستجوی حقیقت غایی،
نه برای کارگری"و سپس رفت.

بایزید به ماه خیره شد و گریست.این پروسه‌های ساده ایجاد شده‌اند تا شما یاد بگیرید که چطور #خود را از #منیت رها
کنید، اما مردم نمی‌خواهند آنها
را انجام دهند.

آنها فکر می‌کنند معنویت
عرفان فقط باید انجام دادن
این، این و این باشد.

آنها فکر می‌کنند شستن زمین معنویت نیست، شکستن هیزم معنویت نیست، شستن ظرفها قطعا نه! آنها خیالات
واهی در مورد معنویت دارند.🍃🍃

#سادگورو

💯 @movafagh_zendegi 💯
‍ ‍ ‍ #با_خودت_تکرار_کن

‍ امروز قلبم آرام است و با امید بر خدایی که قادر و تواناست به سمت اهدافم حرکت می کنم و می دانم باران رحمت و فراوانی بر سرم نازل می شود و همه چیز دگرگون می گردد.

خداونداسپاسگزارم🙏❤️😊

💯 @movafagh_zendegi 💯
#آموزش_قانون_جذب

#ضمیر_ناخودآگاه

🐙 با نام و یاد خدا شروع میکنیم

😇👼جلسه پانزدهم
از امروز وارد مبحث اصول هدفسازی، بر مبنای آموزه های علوم nlp#می شویم
همه ی ما می دانیم که جملات تاکیدی نقش موثری در موفقیت های ما دارند
اما اامروز به شکل کاملا تخصصی روی این موضوع بحث خواهیم کرد
هر عبارت تاکیدی بر سه اصل استوار است
جمله باید کوتاه، مثبت و فعل آن در زمان حال باشد
قطعا قبلا این ها را شنیده اید
اما بدانید که اینها به تنهایی خاصیتی ندارند
بلکه باید با یک عامل تاثیرگذار همراه باشند
حال وارد جزییات می شویم
1_ کوتاه باشد:
بهتر است جمله تاکیدی دارای فعل باشد
اما اگر خیلی طولانی باشد، ضمیر ناخودآگاه گیج می شود
و متوجه نمی شود موضوعی که باید روی آن برنامه ریزی کند ، کدام است
هرچه کوتاهتر، درک آن برای ضمیر ناخودآگاه راحت تر
با یک مثال واقعی، توضیحاتم را تکمیل میکنم
شخصی می خواست در دانشگاه پذیرفته شود
جمله تاکیدی او این بود:
من باید در رشته ی مهندسی عمران دانشگاه فردوسی مشهد قبول شوم
فکر می کنید نتیجه چه شد؟
او برای خریدن شاهنامه فردوسی برنامه ریزی شد
چون ضمیر ناخودآگاه او، از بین این همه کلمه، فقط فردوسی را درک کرده بود
نه مهندسی عمران، نه مشهد
چون اصلا تا حالا مشهد نرفته بود
و دانشگاه فردوسی مشهد را از نزدیک ندیده بود
همینطور راجع آن رشته هیچ اطلاعاتی نداشت
عامل مهمی که به ما کمک می کند به هدف برسیم،
عبارت تاکیدی+تصویر ذهنی دقیق از محیط هدف است
عبارت تاکیدی به تنهایی هیچ خاصیتی ندارد
این تصویر ذهنی دقیق ماست که موضوع و جهت هدف را مشخص می کند
تا زمانی که از محیط هدف ، اطلاعات واقعی و دقیق نداشته باشیم، قوی ترین عبارات تاکیدی هم ما را به هدف نمی رسانند
بنابراین طبیعی ست که ضمیر ناخودآگاه، او را به سمت دیگری هدایت کند
بهتر بود این شخص به مشهد سفر می کرد و دانشگاه فردوسی را از نزدیک می دید
یا حداقل تصاویر مربوط به آن مکان را از سایت دانشگاه دانلود میکرد
همینطور با چند مهندس عمران مصاحبه ای موفق انجام میداد و راجع آن رشته تحصیلی اطلاعات دقیق بدست می آورد
اما چون این کارها را نکرده بود و ضمیر ناخودآگاه او راجع فردوسی اطلاعاتی داشت، او را به سمت شاهنامه فردوسی هدایت کرد
و در زمینه شاهنامه خوانی برای خودش استاد شد و هم اکنون در یک موسسه غیرانتفاعی در تهران شاهنامه خوانی تدریس می کند
حالت درست عبارت تاکیدی این بود:
من دانشجو هستم
و همزمان با تکرار این عبارت، تصاویری واقعی از دانشگاه فردوسی مشهد را در ذهن خود تجسم می کرد
تجسم خلاق، بر مبنای اطلاعات واقعی و دقیق از محیط هدف، شخص را به هدف می رساند
پس برای رسیدن به اهداف، به علاوه تلاش های فیزیکی، تلاش ذهنی هم انجام داد
یک مثال واقعی و طنز:
قبل از بیان آن، از تمام خانم ها و اقاهای گروه عذرخواهی میکنم
خانمی هدفسازی کرده بود که با یک مرد ثروتمند ازدواج کند
و مدام این عبارت رو با خود تکرار می کرد:
بزودی یک شوهر خرپول نصیبم می شود
دست آخر به هدفش رسید
اما...
شوهری نصیبش شد که پول نداشت، اما در حد یک خر، نفهم و نادان بود
گویا ضمیر ناخودآگاه او، روی واژه ی خر برنامه ریزی شده بود
و نیمی از هدف را نگرفته بود
چرا؟؟؟
چون آن خانم همیشه احساس کمبود و نیاز به پول داشت
هیچ تصویر درستی از ثروتمند بودن نداشت
راستی چرا خیلی از ماها ، به اهدافمان نمی رسیم؟
یا خیلی دیر می رسیم؟
خوب دقت کنید👂
قانون نهم ضمیر ناخودآگاه:
ضمیر ناخودآگاه ما طبق اصل سایکوسایبرنتیک کار می کند
این اصل چیست؟
هر موضوعی که راجع آن، تصویر دقیق، شفاف و واضح در ذهن ما وجود داشته باشد، ضمیر ناخودآگاه در جهت دستیابی به آن، برنامه ریزی می شود
خواه مثبت، خواه منفی
این اصل، از اساسی ترین اصول ذهن است
یکی دیگر از مزایای کوتاه بودن جمله تاکیدی، این است که به راختی قابل تکرار است
2_ فعل آن در زمان حال باشد:
چرا باید فعل آن در زمان حال باشد؟
برای اینکه اگر فعل آن آینده باشد، ضمیر ناخودآگاه، طور دیگری برنامه ریزی می کند
مثلا اگر کسی بگوید ثروتمند خواهم شد، ضمیر ناخودآگاه بر مبنای اصل قیاس فعالیت می کند
در واقع این شخص دارد به ضمیر ناخودآگاه می گوید: قبلا ثروتمند نبوده، و الان هم ثروتمند نیست
فعل خواهم شد، از انرژی ضمیر ناخودآگاه می کاهد
و طبق دو جمله قبلی کار سختی پیش رو خواهد داشت
شاید هم موثر باشد، اما زمان زیادی طول می کشد
و این ناخوب است
چون ما می خواهیم در کوتاهترین زمان و به بهترین حالت ممکن، به هدفمان برسیم
علاوه بر این، فعل آینده، برای ضمیر ناخودآگاه، الزام آور نیست و ایجاد تعهد نمی کند
چون هر زمانی از آینده فرصت این کار را دارد
بهترین حالت:
من ثروتمند هستم+تجسم دقیق از مفهوم اختصاصی ثروت برای آن شخص
چون مفهوم ثروت در بین افراد مختلف متغیر است
برای شخصی داشتن ده میلیون پول یعنی ثروتمند بودن، و حال انکه برای شخصی دیگر، داشتن ده میلیارد
2024/12/28 04:12:43
Back to Top
HTML Embed Code: