Telegram Web Link
#اقتصاد_انرژی

▫️گاز طبیعی در افق ۲۰۲۵

▫️دنیای‌اقتصاد/پیمان قناعتی فرد

#بخش_اول

ظهور و بروز تغییراتی قابل‌‌‌‌‌‌توجه در فرآیند عرضه و تقاضای گاز طبیعی در سال‌۲۰۲۵ میلادی دور از انتظار نیست. این امر به‌طور بالقوه منجر به نوسانات گسترده قیمتی در بازار جهانی انرژی خواهد شد. انتظار می‌رود سال‌آینده میلادی با افزایش قابل‌‌‌‌‌‌توجه تقاضای صادرات LNG، نقطه‌عطفی برای قیمت گاز و برقراری تعادل در بازار باشد، با این حال تداوم تاخیر در اجرای پروژه‌های صادراتی و آنچه می‌تواند به‌طور بالقوه کاهش تولید برق با سوخت گاز را باعث شود، آغاز روند صعودی قیمت گاز طبیعی را به سمت پایان سال‌۲۰۲۵ سوق داده‌است.

با نگاهی به منحنی پیش‌بینی میزان رشد عرضه در سال‌۲۰۲۵ میلادی برای متعادل نگه‌داشتن بازار در مقایسه با سطوح سال‌قبل می‌توان دریافت که مولفه‌‌‌‌‌‌هایی تاثیرگذار مانند آب و هوا، تقاضای برق مسکونی، تجاری و صنعتی با استفاده از میانگین دماهای ۱۰‌ساله پیش‌بینی شده‌اند.  بر این‌اساس، متوجه می‌شویم که رشد تقاضای سال‌به‌سال ‌ممکن است در نیمه اول سال‌آینده میلادی، به‌ویژه سه‌ماهه اول، ضعیف و حتی منفی باشد البته پیش از آنکه در نیمه دوم سال‌روند افزایشی در پیش بگیرد. اعداد کمتر تقاضای سال‌به سال‌در نیمه اول عمدتا به دلیل کاهش پیش‌بینی‌‌‌‌‌‌شده تقاضای گاز طبیعی در بخش برق است که ممکن است بسیاری از مردم از آن شگفت‌‌‌‌‌‌زده شده یا با آن مخالف باشند. 

کاهش تقاضای گاز ناشی از افزایش مستمر بهره‌‌‌‌‌‌برداری از منابع انرژی تجدیدپذیر مانند بادی و خورشیدی است. برای این منظور در جریان تحقیق موسسه تحقیقات انرژی ریستاد، اعداد EIA برای انرژی‌های تجدیدپذیر در حال ساخت در نظر گرفته شد، ضریب ظرفیت نیز اعمال و به Bcf/d تبدیل شد. رشد تقاضای LNG در نهایت رشد تقاضا در نیمه دوم سال‌۲۰۲۵ را موجب می‌شود، نقطه‌ای که در آن تعادل طبیعی عرضه و تقاضای آب و هوا تغییر می‌کند. طی چند ماه گذشته به دلیل تاخیر در پروژه‌های LNG، ورودی گاز طبیعی مایع به عقب رانده شده‌است که آخرین آن تاخیر تحویل LNG گلدن‌‌‌‌‌‌پس، تا پایان سال‌۲۰۲۵ میلادی است.

▪️نقطه‌‌‌‌‌‌عطف جنبش آب‌و‌هوایی آمریکا

لازم به ذکر است حامیان محیط‌زیست در ایالات‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌متحده، راهبرد توقف صادرات گاز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طبیعی را برای دولت مستقر، یک دستاورد قابل‌‌‌‌‌‌اعتنا می‌دانند، با این همه، شاهد آن بودیم که در مقام عمل، اجرای این سیاست تنها پس از گذشت ۶ماه متوقف شد.زمانی‌که دولت بایدن هرگونه صادرات جدید گاز طبیعی مایع را در ژانویه گذشته متوقف کرد، حامیان محیط‌زیست این کشور از این تصمیم به‌عنوان نقطه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عطفی برای جنبش آب‌وهوایی یاد کردند.  متعاقب تحرکات فعالان اقلیمی، وزارت انرژی ایالات‌‌‌‌‌‌متحده نهایتا اعلام کرد؛ در اجرای پروژه‌های عظیم صادراتی که گاز شکسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده را در قالب مایعی فوق‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خنک به‌‌‌‌‌‌نام LNG متراکم می‌کند، تجدیدنظر خواهد کرد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
#اقتصاد_انرژی

▫️گاز طبیعی در افق ۲۰۲۵

▫️دنیای‌اقتصاد/پیمان قناعتی فرد

#بخش_پایانی

بازار هدف این محصول البته اروپا و آسیا عنوان ‌‌‌‌‌‌شده‌‌‌‌‌‌است. در این میان، دولت بایدن متعهد شد که پروژه‌های LNG در انتظار تصویب را معلق نگه‌‌‌‌‌‌داشته و از حذف کامل و دفعی آنها جلوگیری کند. این تصمیم جدید پس از دیدار مقامات ارشد دولت بایدن با فعالان جوان زیست‌محیطی که مخالف صادرات LNG بودند، اتخاذ شد و حکایت از تغییر اساسی در مسیر صنعتی داشت که از حمایت همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جانبه دولت‌های پیشین برخوردار بوده‌‌‌‌‌‌است. لازم به ذکر است که تصمیم جدید دولت، بر روند احداث چند پایانه نفتی بزرگی که قبلا تاییدیه دریافت کرده‌اند یا در حال ساخت هستند، تاثیری نداشته ضمن آنکه مجموع ظرفیت صادرات نفت و گاز ایالات‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌متحده تا دو‌‌‌‌‌‌برابر نیز افزایش خواهد یافت.

در همین‌ارتباط، استیون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مایلز کارشناس گاز طبیعی در دانشگاه رایس، گفت: «اینکه گمان شود صادرات LNG به نفع عموم مردم است، یک اشتباه محاسباتی است. البته همه‌‌‌‌‌‌چیز به نتایج انتخابات ریاست‌‌‌‌‌‌جمهوری آمریکا بستگی خواهد داشت.»  هنگامی که سازمان انرژی ایالات‌‌‌‌‌‌متحده در ژانویه سیاست جدید خود را اعلام کرد؛ وزیر انرژی این کشور این راهبرد را در جهت به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روزرسانی معیارهای دولت در مسیر ارزیابی پایانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بزرگ صادراتی که در امتداد خلیج‌‌‌‌‌‌مکزیک ایجاد شده‌اند، ارزیابی کرد. تحت‌شرایط کنونی، ایالات‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌متحده به بزرگ‌‌‌‌‌‌ترین صادرکننده گازطبیعی مایع در جهان تبدیل شده‌‌‌‌‌‌است، مقامات این کشور اما، هنوز مطمئن نیستند که رشد صادرات انرژی چگونه بازار جهانی انرژی را تحت‌‌‌‌‌‌الشعاع قرار خواهد داد.

جمهوری‌خواهان و مدیران صنعت نفت و گاز از توقف پروژه‌های جدید به‌شدت انتقاد کردند چراکه باور دارند این تصمیم توانایی کشور در رساندن سوخت به متحدان خارجی را به‌‌‌‌‌‌خطر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندازد. لازم به ذکر است گروهی متشکل از شانزده ایالت تحت‌‌‌‌‌‌رهبری جمهوری‌خواهان، از دولت بایدن به دلیل توقف برخی طرح‌های حوزه انرژی شکایت کردند. بر اساس مدل‌‌‌‌‌‌سازی صورت‌‌‌‌‌‌پذیرفته از تراز عرضه و تقاضا جهانی در سال‌۲۰۲۵ میلادی، چشم‌انداز برای نیمه اول سال‌کاهشی است یا حداقل بازار ریزش قیمت شدیدتری را تجربه خواهد کرد. در نیمه دوم سال‌ممکن است قیمت‌ها بیشتر مورد حمایت قرار گیرند، اما ریزش قیمتی در ابتدای سال‌می‌تواند قیمت‌ها را پیش از بهبود پایه قیمت، تحت‌تاثیر جدی قرار دهد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
▫️قطعنامه سازمان ملل، به معنای بی‌اعتبارسازی اسرائیل بود/ پرداخت غرامت فلسطینی‌ها در حقوق بین‌الملل بشردوستانه مورد شناسایی قرار گرفته است

▫️ایلنا

"مهدی ذاکریان"، استاد حقوق و روابط بین‌الملل با اشاره به صدور قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در خصوص پایان اشغالگری اسرائیل ظرف ۱۲ ماه آینده در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد به صورت سنتی هر ساله مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای را در مورد بیت‌المقدس شرقی و کرانه باختری صادر می‌کند که حالا هم این دو نقطه به علاوه غزه در اشغال اسرائیل قرار دارد و مجددا در مورد این مناطق از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه صادر شده است. در این قطعنامه از کشورهای دیگر هم خواسته شده که این روند اشغال را به رسمیت نشناسند اما اینکه این قطعنامه اجرایی می‌شود یا خیر به نوعی به اسرائیل برمی‌گردد؛ چراکه تل آویو باید آن را اجرایی کند که البته در مورد دیوار حائل هم این اقدام را انجام نداد. بر همین اساس حضور اسرائیل و ساخت شهرک‌هایی که در این سرزمین‌ها قرار دارند محکوم هستند و باید قطعنامه را اجرایی کند.
 
وی ادامه داد: در مورد پرداخت غرامت به فلسطینی‌ها هم باید متوجه باشیم که در حقوق بین‌الملل و حقوق بین‌الملل بشردوستانه اساساً این موضوع مورد شناسایی قرار گرفته و دولت اشغالگر باید آن را پرداخت کرده و نمی‌تواند از آن تخطی کند. بر همین اساس اسرائیل نمی‌تواند از پرداخت غرامت به فلسطینی‌ها سر باز بزند و باید آن را اجرا کند. فلسطینی‌ها هم می‌توانند وصول این غرامت را در دیوان بین‌المللی دادگستری مطرح کنند که البته در آنجا هم یک پرونده علیه اسرائیل مفتوح است. باید توجه شود که قطعنامه سازمان ملل صرفاً قطعنامه یک سازمان یا نهاد بین‌المللی نیست بلکه در کل باید آن را قطعنامه افکار عمومی جهانی علیه اسرائیل بدانیم.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: زمانی که قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد صادر می‌شود باید گفت که این قطعنامه متاثر از وجدان جهانی است و همین حالا هم فشارهای زیادی در این خصوص علیه اسرائیل انجام شده و حتی علیه ایالات متحده هم چنین فشارهایی را شاهد بودیم که در زمان دونالد ترامپ با محوریت ساخت و ساز شهرک‌ها و صادرات محصولات علیه آنها موضع گرفته شده است. این در حالیست که اسرائیل همین حالا در حال هزینه دادن در سطح سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی با مقیاس جهانی بوده و با انتقادهای متعددی روبرو شده است. اسرائیل صراحتاً اعلام می‌کند که برای بقای خود نیاز به کنترل و مهار روند مذکور دارد و بر همین اساس علیه فلسطینی‌ها اقدام می‌کند و اقدامات غیرقانونی خود را به این مسئله گره می‌زند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: حتی آنها دامنه عملیات خود را به غزه محدود نمی‌کنند و آن را تا کرانه باختری و حالا در لبنان گسترش می‌دهند؛ به گونه‌ای که روز گذشته فرماندهان حزب الله لبنان را در جنوب این کشور هدف قرار می‌دهند و حتی در این روند دست به عملیات سایبری برای انفجار دستگاه‌های ارتباطی می‌زنند. اسرائیل به نوعی در سطح جهانی به صورتی رفتار می‌کند که بگوید هر کسی امنیت تل‌آویو و سربازان آن را مورد هدف قرار دهد، اسرائیل هم دست به اقدام متقابل می‌زند و این موضوع را به یک تابوی مشخص تبدیل کرده است. در نهایت قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل متحد را باید نوعی بی‌اعتبارسازی اسرائیل و اقدامات آن قلمداد کنیم.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
آیا غرب با توسعه ایران مخالف است؟

فریدون مجلسی

روزنامه شرق

بخش اول

بسیاری از ایرانیان در یک دیدگاه درباره توطئه ضدایرانی اتفاق نظر دارند؛ این‌طرفی‌ها معتقدند که غرب مانع توسعه ایران است تا بتواند کماکان سواری بگیرد و منابع ما را به غارت برد و ارباب باشد، آن‌طرفی‌ها معتقدند غرب به توسعه ایران حسادت می‌کرد و از پیشرفت‌های ما نگران بود، بنابراین کافه را به هم ریختند تا بتوانند بدون مزاحم سواری بگیرند و منابع ما را به غارت برند و ارباب باشند. کمونیست‌ها هم که رفاه غرب را گواه بر بی‌اعتباری نسخه پیچیده‌شده مارکس در راه رفاه خلق می‌بینند، به هر بهانه‌ای غرب‌ستیزی را راهگشای تبلیغات خود می‌انگاشتند و می‌انگارند و مشوق این‌گونه توهمات بوده‌اند. در‌واقع در دنیای واقعی، مصادیق برخلاف این توهم توطئه‌اند. مثلا ارتقای کره جنوبی رهیده از جنگ داخلی و فقر مطلق به یکی از توسعه‌یافته‌ترین کشورهای جهان فقط بازار ثروتمندتر و سودآورتری برای تبادل و تجارت به جهان و خصوصا غرب پدید آورده است. پیش از آن ژاپن بود و آلمان غربی‌ و پس از آن تایوان، ترکیه، چین و مالزی و سپس تایلند و اکنون هند، عربستان، اندونزی و امارات. یعنی آیا در این جهان فقط کینه ایران را که از منابع طبیعی متنوع‌تر و بیشتری هم بهره‌مند است، در دل داشته‌اند و مردم ایران را گریزان و اقتصادمان را ویران کرده‌اند؟

ما از اواخر قاجار به داشتن ذوب‌ آهن به‌عنوان ابزار تولید و توسعه صنعتی از دید حیثیتی می‌نگریستیم و حامیان غربی ایران در مراجعات ما اجرای چنین پروژه‌ای را از دیدگاه اقتصادی «امکان‌سنجی» می‌کردند و پاسخ منفی می‌دادند. هزینه ساخت یک صنعت ذوب آهن قدیمی کوره‌بلند و قیمت تمام‌شده آهن آن که مستلزم شهرسازی، احداث خط آهن برای انتقال سنگ‌ آهن و زغال‌سنگ، کشیدن خط لوله انتقال نفت، ساخت کارخانه برق، تربیت کادر در ایران و خارج و ساخت شهر صنعتی بود، از دید غربی‌ها اولویت نداشت. دیدگاه حاکمیت و دولت ایران فرق می‌کرد و حق داشتند! یعنی برای حرکت توسعه باید در هر حال شهرسازی صنعتی، احداث خطوط ریلی، خطوط لوله انتقال نفت و کارخانه برق و تربیت کادر به‌عنوان هزینه زیربنایی انجام می‌شد و آن هزینه‌ها ‌از لحاظ ملی نباید در «امکان‌سنجی» تولید به حساب هزینه پروژه گذاشته می‌شد! از دید علمی مهندس مشاور غربی، این هزینه‌ها تولید را گران می‌کرد و نزد کارفرما موجب شرمساری می‌شد!

اما چرا با روس‌ها امکان‌پذیر شد؟ زیرا برای ایران هزینه نداشت! روس‌ها در آن زمان برای نیاز منطقه‌ای و فروش مازاد گاز خودشان، نیاز به گاز طبیعی داشتند و ایران گاز خود را که در آن زمان مشتری نداشت، در مشعل‌های نفتی می‌سوزاند.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
آیا غرب با توسعه ایران مخالف است؟

فریدون مجلسی

روزنامه شرق

بخش پایانی

روس‌ها خط لوله انتقال گاز ایران به شوروی را ساختند. سایت اصفهان را آمایش کردند. کارخانه ذوب آهن را ساختند. خطوط ریلی از معادن سنگ آهک گل‌گهر کرمان و زغال طبس به سایت ساخته شد. در ساخت خط لوله گاز هزاران تکنسین و جوشکار تربیت شد، شهر کارگری همایون‌شهر‌ (پولادشهر کنونی)‌ ساخته و کارخانه با ظرفیت اسمی فقط یک میلیون تن فولاد به روش کوره‌بلند ساخته شد. خط لوله گاز به شوروی قبلا آماده شده بود. کارخانه افتتاح شد. هزینه؟! هزینه آن از محل فروش گازی که در مشعل‌ها در سر چاه‌های نفت می‌سوخت، تسویه شد. از محل بودجه متعارف ایران نبود! با کدام شرکت یا کشور غربی می‌شد و امکان‌پذیر بود که چنین پروژه‌ای عملا رایگان اجرا شود‌؟ همین غربی‌ها (شرکت ایتالیایی) وقتی زمینه آماده شد، قرارداد ذوب آهن مدرن احیای مستقیم با گاز متان را برای نصب در سایت بندرعباس ساختند و حمل کردند. چرا بعد از انقلاب ماشین‌آلات را از بندر‌عباس به اصفهان منتقل کردند؟ عقل‌شان نمی‌رسید؟ هنوز اغلب کارشناسان قدیمی که سر کار بودند! دلیلش این بود که در اصفهان زیر‌ساخت‌ها و نیروی انسانی با‌تجربه برای کار فوری آماده بود! آقایان عالیخانی وزیر اسبق و موفق اقتصاد و حتی محمد یگانه رئیس اسبق با دانش و تجربه بانک مرکزی ایران هم اگر بعدها در تاریخ شفاهی خلاف این گفته‌اند، ناشی از فراموشی است! اینکه غربی‌ها نمی‌خواستند ما صنعتی شویم، افسانه ناشی از توهم توطئه قدیمی ایرانی و نیز تبلیغاتی شوروی بوده است که البته در پروژه اصفهان کمک خوبی به ما کردند و منتفع شدند و منتفع شدیم! آن کمک آغاز تمرکز صنعتی و نیروی انسانی و انتقال جمعیت از روستا به شهر را فراهم کرد که وقتی برنامه شتاب‌زده توسعه اقتصادی شاه با بن‌بست‌های تورم‌آفرین مواجه شد، سهم بزرگی هم در شکل‌گیری انقلاب داشت. بقیه پروژه‌های توسعه صنعتی در اهواز، تهران، بوشهر و پتروشیمی همه توسط غربی‌ها انجام شد! چرا غربی‌ها با توسعه ترکیه مخالف نبودند؟ چرا با کره جنوبی، تایوان و مالزی مخالف نبودند؟ و چرا اکنون با توسعه شتابان اندونزی، تایلند و عربستان مخالف نیستند؟ آیا فقط با توسعه ما مخالف‌اند؟ آن‌هم در زمانی که آن رقابت ایدئولوژیک سلطه‌طلبی مارکسیستی شوروی و چین هم دیگر مطرح نیست. چین خودش دومین قدرت اقتصادی جهان و بزرگ‌ترین بازیگر تجارت بین‌المللی است و در روابط خارجی خود نیز نه به غرب می‌اندیشد و نه به روسیه. متحد استراتژیک هیچ‌کس هم نیست و فقط به منافع ملی خود می‌اندیشد. روسیه هم خصوصا پس از خودکامگی‌های پوتین و درگیری در جنگ فرسایشی با اوکراین، نه اعتبار نظامی پیشین را دارد، نه از لحاظ صنعتی و بازرگانی بین‌المللی جایگاه ویژه‌ای در شأن آن کشور بزرگ دارد‌ و نه در مسیر توسعه صنعتی و بازرگانی ایران عجالتا می‌تواند سهم مهمی در روابط بین‌المللی خود با ایران داشته باشد. ‌باید در نظر داشت که روسیه و چین نیز همچون دیگران، تحریم یک‌جانبه آمریکا علیه ایران را اعمال کرده‌اند‌ و نپیوستن جمهوری اسلامی به پروتکل‌های FATF نیز در هر حال در حکم بخشی از خودزنی‌ها و مانع‌تراشی‌های داخلی در بازگشت ایران به نظام بانکی و تجارت بین‌الملل است. اما انداختن تقصیرها بر گردن دیگران، راحت‌ترین ابزار گریز از مسئولیت است.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
#سیاست_و_حکومت

▫️انتخابات زودهنگام ریاست‌جمهوری در برخی ایالت‌های آمریکا چگونه است

▫️ايسنا

انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ ایالات متحده آمریکا در تاریخ پنجم نوامبر (۱۵ آبان) برگزار خواهد شد و تقریبا ۶ هفته پیش از آغاز رسمی این انتخابات، فرآیند «انتخابات زودهنگام حضوری» به دلایلی در ایالت‌هایی از جمله مینه‌سوتا، داکوتای جنوبی و ویرجینیا آغاز شد.

به گزارش ایسنا، تا تاریخ پنجم نوامبر، میلیون‌ها آمریکایی چه به صورت غیابی و یا روند زودهنگام حضوری به نامزد محبوب خود رای خواهند داد؛ انتخاباتی که در اولین مناظره آن «دونالد ترامپ» نامزد حزب جمهوری‌خواه و «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات در ماه ژوئن به میزبانی سی‌ان‌ان رو در روی یکدیگر ایستادند اما پس از عملکرد ضعیف رئیس‌جمهور بایدن، او به درخواست هم‌حزبی‌ها و حامیان مالی کارزارش از این رقابت‌ها کناره‌گیری و از معاون خود «کامالا هریس» به عنوان نامزد حزب دموکرات حمایت کرد. بدین ترتیب، مناظره دومی در تاریخ ۲۰ سپتامبر میان ترامپ و هریس به میزبانی ای‌بی‌سی نیوز برگزار شد.روزنامه گاردین در گزارشی با اشاره به انتخابات زودهنگام در برخی ایالت‌های آمریکا نوشت: «انتخابات زودهنگام حضوری یا روند رای غیابی به رای‌دهندگان در برنامه‌ریزی خود کمک می‌کند و مانع مشکلاتی نظیر شرایط بد آب‌وهوایی، صف‌های طولانی یا اتفاقات غیرمنتظره در روز انتخابات خواهد شد.»

شماری از رای‌دهندگان روز جمعه ۲۰ سپتامبر (۳۰ شهریور) در ایالت ویرجینیا در رای‌گیری زودهنگام شرکت کردند و در ۲ ایالت مینه‌سوتا و داکوتای جنوبی هم شکلی از این نوع رای‌گیری برگزار شد و برخی «رای‌دهندگان پستی» رای خود را حضوری تحویل دادند. بر اساس «کنفرانس ملی قانونگذاران ایالتی»، ایالت‌ها به‌استثنای می‌سی‌سی‌پی، نیوهمپشایر و آلاباما به همه رای‌دهندگان این فرصت را می‌دهند که قبل از روز انتخابات، شخصا در مراکز رای‌گیری رای دهند.گاردین می‌نویسد: «در این مراکز، رای‌دهندگان می‌توانند در چارچوب زمانی معین شده برای رای‌گیری زودهنگام، رای خود را بدهند. لازم به ذکر است که اکثر ایالت‌ها شمارش آرا را در روز انتخابات آغاز می‌کنند و برخی ایالت‌های دیگر از مقامات می‌خواهند جهت آغاز شمارش آرا تا بسته شدن نظرسنجی‌ها منتظر بمانند. هم‌چنین برخی ایالت‌های دیگر نسخه دیگری از رای‌گیری را تحت عنوان رای‌گیری غیابی زودهنگام پیش از تاریخ پنجم نوامبر برگزار می‌کنند.»

رای‌گیری پستی چیست؟

طبق گزارش روزنامه گاردین، اکثر ایالت‌ها اجازه رای غیابی زودهنگام را می‌دهند؛ بدین صورت که یک رای‌دهنده پیش از برگزاری رسمی انتخابات آمریکا، رای خود را به‌طور «پستی» ثبت می‌کند. از طرفی برخی حوزه‌های قضایی هم به رای‌دهندگان این امکان را می‌دهند که برگه‌های رای را به‌طور غیابی در صندوقی امن بیاندازند. ۱۴ ایالت در مواردی نظیر بیماری یا تداخل برنامه کاری به رای‌دهندگان امکان «رای پستی» را می‌دهند و هشت ایالت هم به تمامی رای‌دهندگان اجازه «رای پستی» را می‌دهند و این مسئله به خود رای‌دهندگان بستگی دارد.اولین برگه‌های رای انتخابات سراسری پیشتر به رای‌دهندگان در ایالت‌هایی از جمله ویسکانسین، مریلند و برای برخی از واجدین شرایط در آلاباما ارسال شده است. هم‌چنین روند رای‌گیری پستی در جایی مانند کارولینای شمالی بر سر اینکه آیا نام «رابرت اف کندی جونیور» می‌تواند در برگه‌های رای ظاهر شود یا خیر، متوقف شده است. مقامات انتخاباتی تا تاریخ ۲۱ سپتامبر (۳۱ شهریور) در بسیاری از ایالت‌ها شروع به ارسال برگه‌های رای‌غیابی می‌کنند.

جزئیات دیگر درخصوص تاریخ، مکان و قوانین ثبت رای در هر ایالت، بخش و حتی شهرداری متفاوت است. در وهله اول، رای‌دهندگان باید برای ثبت رای، ثبت‌نام کنند و سپس با دفتر انتخاباتی محلی خود تماس حاصل کرده و یا جزئیات را پیرامون رای‌گیری زودهنگام و رای‌گیری غیابی در وب‌سایت مربوطه جویا شوند.تحقیقات نشان می‌دهد که رای پستی تا پیش از سال ۲۰۲۰ فایده‌ بیشتری برای یک حزب خاص به همراه نداشته است اما در سال ۲۰۲۰ با درخواست دموکرات‌ها برای رای‌ پستی جهت جلوگیری از پاندمی کووید-۱۹، برخی از جمهوری‌خواهان از جمله «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور سابق آمریکا ادعا کردند که چنین روندی موجب «تقلب» در روند انتخابات شده است. البته بنابر داده‌هایی که روزنامه گاردین بررسی کرده، دموکرات‌ها طی انتخابات ۲۰۲۰ در بخش‌هایی که رای پستی انجام شده بود، به پیروزی دست یافتند.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
نتانیاهو و چالش‌های او در لبنان

دکتر زهرا شریف زاده سردبیر مجله

سوم مهر 1403

نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو،با ایجاد یک جنگ تمام عیار علیه حزب الله لبنان سعی دارد این گروه را نابود کند و شهرک‌نشینان اسرائیلی را که به دلیل تهدیدات امنیتی از مناطق مرزی فرار کرده‌اند، به خانه‌هایشان بازگرداند و با توجه به تنش‌های جاری، پیش‌بینی می‌شود که تعداد آوارگان در شمال اسرائیل به شدت افزایش یابد.در حققت نتانیاهو که نتوانسته به وعده‌های خود برای نابودی مقاومت غزه عمل کند، اکنون با وعده بازگرداندن آوارگان اسرائیلی به شمال، تلاش می‌کند تا بحران انسانی را مدیریت کند.اما نتانیاهو، به دلایل زیر در مواجهه با چالش ها در لبنان غافلگیر خواهد شد:

نتانیاهو که به دنبال پیروزی نظامی در غزه بود، با شکست‌های متوالی روبرو شده و این ناکامی‌ها فشارهای سیاسی و اجتماعی زیادی به او وارد کرده است. این وضعیت او را به سمت گسترش جنگ علیه لبنان سوق داده تا شاید بتواند از این طریق به دستاوردی دست یابد
مقامات آمریکایی، از جمله آموس هوکشتاین، درباره پیامدهای سنگین گسترش جنگ با حزب‌الله هشدار داده‌اند. آنها تأکید کرده‌اند که چنین اقدامی نه تنها به بازگرداندن آوارگان کمک نخواهد کرد بلکه می‌تواند اسرائیل را در معرض خطرات بیشتری قرار دهد.
حزب‌الله لبنان به دلیل تجربیات جنگی قبلی و تسلیحات پیشرفته خود، از جمله موشک‌های نقطه‌زن و تجهیزات هوایی، آماده مقابله با هرگونه حمله اسرائیل است. این قدرت نظامی باعث شده تا نتانیاهو با احتیاط بیشتری عمل کند و از عواقب ناخواسته جنگ بترسد.
تعداد آوارگان اسرائیلی به بیش از 200 هزار نفر رسیده است و هرگونه گسترش جنگ می‌تواند این تعداد را افزایش دهد. این موضوع فشارهای بیشتری بر نتانیاهو وارد می‌کند تا راه‌حلی برای بازگرداندن آنها بیابد
- مردم لبنان در برابر تهدیدات اسرائیل متحد شده‌اند و این وحدت ملی باعث تقویت روحیه مقاومت در برابر تجاوزات شده است. این امر نتانیاهو را در محاسبات خود دچار اشتباه کرده است. این عوامل نشان‌دهنده پیچیدگی‌های وضعیت کنونی برای نتانیاهو هستند و او را در باتلاقی خونین در لبنان قرار داده‌اند که خروج از آن دشوار به نظر می‌رسد.


مطلب در لینک زیر👇👇👇

https://B2n.ir/challengebabyleb2024
🔸 لینک دسترسی به سایت فارسی

http://www.iirjournal.ir



⭕️ کانال مطالعات روابط بین الملل

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravab
▫️دلایل میانجی‌گری قطر در پرونده آتش‌بس غزه/ ریشه انتقاد اسرائیل از دوحه با محوریت حماس

▫️ایلنا

"مهران کامروا"، استاد دانشگاه جورج تاون در تشریح ابعاد و نقش قطر در میانجیگری مذاکرات آتش‌بس غزه در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: میانجیگری یکی از اصول اصلی سیاست خارجی قطر است؛ به گونه‌ای که این کشور به صورت علنی از چند سال پیش اعلام کرده که میانجی‌گری در منازعات بین‌المللی، یکی از اصول بنیادین سیاست خارجی دوحه به حساب می‌آید. توجه داشته باشید که قطر به صورت غیر رسمی دو دهه اقدام به میانجی‌گری در منازعات مختلف کرده اما به صورت رسمی طی سال‌های گذشته این نقش خود را به صورت علنی مطرح کرده و بر آن در چارچوب یک راهبرد مشخص در سیاست خارجی تاکید دارد و این موضوع را باید زمینه اصلی میانجی‌گری قطر در بحران‌های بین‌المللی بدانیم.

وی ادامه داد: زمانی که مساله غزه و نسل‌کشی فلسطینی‌ها توسط اسرائیل به میان می‌آید، به صورت کلی هداف مشخص‌تری برای قطر به وجود می‌آید؛ به عنوان مثال مقام‌های ارشد سیاسی حماس به درخواست ایالات متحده و همچنین به درخواست غیرمستقیم اسرائیل اجازه دارند تا در قطر اسکان داشته باشند. قطر به دلیل ارتباط مستقیم با ایالات متحده و همچنین ارتباط غیر مستقیم با اسرائیل و حتی به دلیل ارتباط مستقیم با حماس می‌تواند در مورد پرونده غزه کنشگری سیاسی خود را علنی کند و به میانجی‌گری در این خصوص بپردازد و همین مسأله یک شرایط و جایگاه استثنایی را برای دوحه رقم می‌زند. بر این اساس قطر یکی از بازیگران محدود و البته اصلی به حساب می‌آید که می‌تواند نقش مهمی را در خاتمه جنگ غزه ایفا کند.

این تحلیلگر ارشد مسائل منطقه تصریح کرد: در ابتدای جنگ بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی به این موضوع اشاره می‌کردند که چرا قطر به عنوان حامی حماس از چنین جریانی حمایت می‌کند. نکته اینجاست که هر کشوری در زمانی که میانجی‌گری در یک پرونده را به عهده می‌گیرد، یک سری از ریسک‌های شخصی را می‌پذیرد و شامل آن می‌شود. به عنوان مثال اگر کشور مذکور مانند قطر که به عنوان میانجی در یک پرونده مشخص ایفای نقش می‌کند، نتواند به نتیجه مشخص دست پیدا کند مابقی دولت‌ها و منتقدان آن اعلام می‌کنند که سیاست خارجی این کشورها ضعیف بوده و همین موضوع به عنوان پذیرش ریسک طرح می‌شود. لذا ریسک‌های طبیعی در هر نوع میانجیگری وجود دارد. واقعیت این است که قطر در برهه‌ای به دلیل اقدامات اسرائیل و رفتار بنیامین نتانیاهو، خود را از دایره میانجی‌گری در پرونده غزه خارج کرد و سپس به درخواست ایالات متحده مجدداً وارد فرایند میانجی‌گری در پرونده غزه شد؛ چراکه قطر نسبتا وزنه سنگینی در برابر حماس به حساب می‌آید و به همین دلیل مجدداً وارد فرایند میانجیگری شد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: باید توجه شود که در ابتدا اسرائیل نسبت به قطر در مورد میانجیگری بدبین بود و حتی این کشور را به داشتن روابط عمیق با حماس متهم می‌کرد و حتی دوحه را یکی از حامیان اصلی حماس قلمداد می‌کرد. اما به تدریج به دلیل اینکه تعداد اندکی از بازیگران بین المللی با حماس ارتباط دارند و همزمان با ایالات متحده و اسرائیل هم هماهنگ هستند، شاهد آن بودیم که اسرائیل هم با این میانجی‌گری کنار آمد. توجه داشته باشید که قبل از انعقاد پیمان ابراهیم، قطر با اسرائیل روابط داشت؛ به گونه‌ای که یک دفتر تبادلات تجاری غیر رسمی میانه قطر و اسرائیل در دوحه وجود داشت و مشغول به کار خود بود ولی رابطه رسمی و علنی میان دوحه و تل آویو وجود نداشته است اما در نهایت اسرائیل با میانجی‌گری قطر در پرونده غزه مخالفت نکرد. بر همین اساس طی چند ماه اخیر بارها دیده شد که مقامات ارشد سیاسی و امنیتی اسرائیل برای مذاکره در خصوص آتش بس غزه به دوحه سفر کردند که این موضوع دقیقاً ریشه در مسائل ذکر شده دارد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
🌍گروه #مجله_ایرانی_روابط_بین_الملل تقدیم می کند:

🔸سایت فارسی


http://www.iirjournal.ir



📲 فضای مجازی:


♋️♋️ #کانال_مطالعات_روابط_بین_الملل:

فضایی برای دسترسی به آخرین تحلیل ها و مقالات علمی-تخصصی روابط بین الملل


❇️ ❇️ لینک عضویت :


https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt



♋️♋️ #گروه_مطالعات_روابط_بین_الملل :

فضایی برای دسترسی به آخرین اخبار و رویدادهای خبری مرتبط با روابط بین الملل


❇️ ❇️لینک عضویت:


https://www.tg-me.com/int_r_studies



♋️♋️ #کانال_مجله_ایرانی_روابط_بین_الملل:

مجله علمی-تخصصی در حوزه روابط بین الملل


❇️❇️لینک عضویت:


https://www.tg-me.com/iirjournal



🔺صفحه اینستاگرام  مجله ایرانی روابط بین الملل

آخرین تحلیل ها و رویدادهای خبری روابط بین الملل


❇️ ❇️لینک عضویت:

https://www.instagram.com/@int_rel_s
▫️هدف طرح زلنسکی ترغیب غرب برای حمایت از اوکراین است/ ۶ سناریو در مورد آینده جنگ روسیه و اوکراین

▫️ایلنا

"امیرهوشنگ میرکوشش"، کارشناس مسائل آمریکا،[مدیر مسئول مجله ایرانی روابط بین الملل] با اشاره به طرح رئیس جمهوری اوکراین با محوریت جنگ با روسیه در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، عنوان کرد: طرحی که ولودیمیر زلنسکی به عنوان طرح پیروزی از آن نام می‌برد هنوز در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و مؤلفه‌های آن همچنان مشخص نیست و مقامات ایالات متحده هم نسبت به محتوای آن ابراز بی‌اطلاعی کرده‌اند. این در حالی است که همین حالا بحث انتخابات آمریکا مطرح است و اگر دونالد ترامپ پیروز شود بدون شک رئیس‌جمهوری اوکراین با مشکلات زیادی روبه‌رو خواهد شد و به نظرم این طرح را هم از حیث زمانی در همین راستا بیان کرده است. در این طرح هیچ اشاره‌ای به صلح یا سازش نشده بلکه بر پیروزی اوکراین اصرار شده که احتمالاً می‌تواند درون‌مایه نظامی داشته باشد. بر همین اساس اگر زلنسکی در مورد طرح پیروزی حرف می‌زند باید ماحصل آن آزادسازی نقاط اشغال شده توسط روسیه باشد.

وی ادامه داد: این احتمال وجود دارد که رئیس‌جمهوری اوکراین در حال مخابره این پیام است که غرب باید از او در برابر مسکو همانند گذشته دفاع و حمایت کند. به موازات این روند بخشی از تسلیحاتی که به اوکراین داده شده عملاً مورد استفاده قرار نگرفته و از سوی دیگر اجازه استفاده از تسلیحات دوربرد هم به این کشور اعطا نشد و در نهایت این طرح می‌تواند برای ترغیب غرب در جهت حمایت از اوکراین قلمداد شود. اینکه اوکراین مناطقی را از روسیه اشغال کرده و نتواند آن را حفظ کند، عملاً هیچ خروجی مثبتی برای این کشور نخواهد داشت و به نظرم آنها تضمین‌هایی را از جامعه جهانی درخواست خواهند کرد. به هر ترتیب به دلیل اینکه ماهیت این طرح مشخص نیست، نمی‌توان در مورد بطن آن کاملاً اظهارنظر درست انجام داد و به نظرم رئیس جمهوری اوکراین به دنبال جلب حمایت مالی و نظامی بیشتر از غرب در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: زلنسکی از سوی دیگر می‌خواهد تضمین‌های بین‌المللی در این مسیر کسب شود و در نهایت مایل است که ناتو را وارد این جنگ کند و تحریم‌های بیشتری علیه روسیه وضع کنند تا منتظر نتایج نهایی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بماند. زلنسکی تا ژانویه ۲۰۲۵ چند ماه بیشتر فرصت برای پیش بردن اهداف خود با دموکرات‌ها ندارد اما در این راستا باید توجه شود که روسیه هم در این جنگ به نوعی در دام افتاده است. غرب عکس‌العمل آنچنانی علیه روسیه نشان نداد و راه را برای ورود این کشور به اوکراین باز کرد و حتی در مورد حمله به گرجستان در سال ۲۰۰۸ میلادی هم می‌دانست که چگونه قرار است اوضاع پیش برود.

این تحلیل‌گر مسائل سیاسی گفت: بر همین اساس نگاه غرب و دموکرات‌ها به انضمام اتحادیه اروپا، بر مبنای مقابله با روسیه است و دامی که برای مسکو و پوتین پهن شد همچنان ادامه‌دار خواهد بود و واشنگتن به انضمام بروکسل از این روند کوتاه نمی‌آیند. حتی اگر کامالا هریس به عنوان پیروز انتخابات آمریکا روی کار بیاید، این روند می‌تواند تندتر شود تا روسیه از شرق اوکراین خارج شود و پای میز مذاکره بنشیند. در این راستا باید چند سناریو را مورد بررسی قرار دهیم. نخست، پیروزی نظامی اوکراین است که لازمه آن حمایت گسترده نظامی غرب از کی‌یف برای بیرون کردن روس‌ها از مناطق شرقی اوکراین است که نیاز دارد و تقویت این کشور را نمایان می‌کند. سناریوی دوم پیروزی نظامی روسیه است که این سناریو عدم قطعیت‌های زیادی دارد و بر همین اساس روسیه باید قدرت نظامی خود را بازسازی کند.

وی خاطرنشان کرد: سناریوی سوم هم بن‌بست نظامی است؛ یعنی هر دو طرف کمی از خاک یکدیگر را اشغال می‌کنند و قادر به ثبت پیروزی قاطع به نفع خود نیستند. سناریوی چهارم هم مذاکره و توافق بر سر صلح است که هند و برخی دیگر از دولت‌ها وارد این روند شدند و به سمت توافق و مذاکره پیش رفتند تا به یک نتیجه مشخص دست پیدا کنند. سناریوی پنجم هم سرایت جنگ به کشورهای دیگر است و یک درگیری منطقه‌ای و جهانی می‌تواند به وقوع بپیوندد که در اینجا ناتو مجبور است مداخله کند. سناریوی ششم هم این است که داخل روسیه و اوکراین با مشکلات عدیده روبه‌رو شوند و ادامه این روند می‌تواند فروپاشی و بی‌ثباتی داخلی را کلید بزند و بحران‌های جدید را به وجود بیاورد و می‌تواند در انتها، این پرونده را به سمت ترک مخاصمه پیش برد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
▫️تاکید بر لغو حق وتو در راستای رفع تبعیض در ملل متحد مطرح شده است/قدرت‌های نوظهور به چالش جدید اعضای شورای امنیت تبدیل می‌شوند

▫️ایلنا

"فریدون مجلسی"، کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به درخواست مجدد برخی کشورها در خصوص لغو حق وتو در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل  در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: مسئله اصلی این است که حق وتو از حیث نظری می‌تواند یک تبعیض به حساب بیاید اما در سیاست این مسائل و تحلیل آن تا حد زیادی تفاوت پیدا می‌کند. تأسیس سازمان ملل که به دنبال جامعه ملل روی کار آمد، باعث شد تا کشورهایی مانند چین و شوروی سابق وارد این نهاد بین‌المللی شوند که هر کدام در آن دوران وضعیت خاص خود را داشتند و سپس ایالات متحده و مابقی کشورها پس از جنگ جهانی دوم وارد این نهاد شدند. نکته اینجاست که تقابل‌ و رقابت‌ها میان اعضای دائم شورای امنیت خصوصاً پس از جنگ جهانی دوم وارد فاز جدیدی شد و همین مسئله تردیدها در مورد حق وتو را دوچندان کرد.

 وی ادامه داد: به عنوان نمونه پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به‌رغم اینکه دارای حق وتو هستند، از سوی دیگر برای رقابت با یکدیگر کلاهک‌های اتمی خود را رونمایی کردند و همین مسئله تهدید صلح و امنیت بین‌الملل را به وجود آورد. این دو موضوع در کنار یکدیگر موجب شد تا یک تضاد مشخص به وجود بیاید ولی در کل باید گفت که قاعده وتو در شورای امنیت سازمان ملل که صرفاً در دست پنج کشور قرار دارد یک اصل تبعیض‌آمیز به حساب می‌آید؛ چراکه تمامی این کشورها از موضوع وتو به عنوان یک اهرم مشخص در راستای منافع خود استفاده می‌کنند. اینکه در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل امسال کشورهایی مانند ایتالیا، فنلاند و حتی ترکیه به حق وتو اعتراض می‌کنند و خواهان لغو آن می‌شوند به نوعی یک اعتراض سیاسی را نشان می‌دهد. البته در گذشته کسانی مانند رئیس جمهوری ترکیه نسبت به این موضوع و تعداد کشورهای حاضر در شورای امنیت اعتراض‌ کرده بود اما در شرایط کنونی ما شاهد آن هستیم که دولت‌های اروپایی هم چنین موضعی دارند.

این دیپلمات پیشین کشورمان تصریح کرد: اشاره کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و فنلاند و حتی کشورهای غیر اروپایی به تبعیض‌آمیز بودن حق وتو یک مسئله صحیح به حساب می‌آید و باید آن را اعتراض به ساختار کلی شورای امنیت سازمان ملل قلمداد کنیم. توجه داشته باشید که در این مسیر به عنوان مثال کشوری مانند هند یک قدرت از حیث جمعیت و اقتصاد است اما هنوز وارد فضای شورای امنیت نشده، در صورتی که این کشور در آینده نزدیک در حوزه‌های مشخص از جمله اقتصاد، تکنولوژی و حتی نظامی می‌تواند هم سطح چین و روسیه قرار بگیرد و همین حالا هم این اقدامات از سوی دهلی‌نو پیش برده شده است. اینکه رئیس جمهوری فنلاند اعلام می‌کند باید نمایندگانی از آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین وارد شورای امنیت شوند یک مسئله مهم و درست به حساب می‌آید اما بحث اینجاست که حق آرای کشورهای دیگر با جایگزین حق وتو شود.

وی بیان کرد: یکی از مسائلی که غرب در چارچوب شورای امنیت سازمان ملل برای خود به عنوان یک اهرم مورد استفاده قرار می‌دهد این است که آنها از کشورهای بی‌نام و کوچک در جهت همراهی با خود استفاده می‌کنند و پس از وارد کردن آنها در فرایند رأی‌گیری سعی می‌کنند آرای آنها را به نفع خود جهت‌دهی کنند که این اقدام خلاف دموکراسی به حساب می‌آید. از منظر دیگر درگیری میان اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل بر سر حق وتو هم کاملاً آشکار شده است. به عنوان مثال اخیراً وزیر خارجه روسیه قبل از حضور در مجمع عمومی سازمان ملل به این موضوع اشاره کرده که فرانسه به صورت ریاکارانه پیشنهاد محدودیت حق وتو را می‌دهد و حتی در این راستا اعلام کرده که انگلیس و آمریکا هم همین روند را به صورت دوگانه و برای اعمال فشار بر مخالفان خود پیش گرفته‌اند.

مجلسی در پایان خاطرنشان کرد: بر همین اساس حق وتو از نظر حقوقی یک تبعیض به حساب می‌آید که حالا یک رنگ و بوی سیاسی به آن زده شده است. این در حالیست که هند، برزیل و اندونزی به عنوان قدرت‌های نوظهور در آینده نزدیک یک چالش جدی برای اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل خواهند بود؛ چراکه آنها در حال رشد اقتصادی و بالا آمدن از هرم قدرت نظام بین‌الملل هستند که مؤلفه‌هایی مانند اقتصاد، تولید ناخالص، تکنولوژی و همچنین گسترش روابط با سایر کشورها را در دستور سیاست خارجی خود قرار داده‌اند و بدون شک در آینده خواهان حق و حقوق خود از شورای امنیت سازمان ملل خواهند بود. بر همین اساس باید گفت که این روند می‌تواند در آینده به یک چالش عظیم در سازمان ملل و شورای امنیت تبدیل شود و حتی رویارویی سیاسی را میان قدرت‌های بزرگ در گستره جهانی رقم بزند.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
گفتگوی چالشی برنامه "بی شرط وشروط" (بلاقیود) بی بی سی با حسین موسویان
Interview-BBC Hard Talk-Arabic

لینک فارسی

https://www.youtube.com/watch?v=0iMy8hbZjR0
لینک عربی
https://m.youtube.com/watch?v=A-mNmoZ5eyU&list=PLF614048CA3E017F0

بخش اول

مجری: برنامه این هفته گفتگو با دکتر سید حسین موسویان است. او هفت سال سفیر ایران در آلمان بود، در دوران خاتمی مسئول کمیته سیاست خارجی شوراعالی امنیت ملی بود و سخنگوی پرونده هسته ای بود و اکنون سالها در دانشگاه پرینستون بعنوان متخصص امور هسته ای و خاورمیانه کار میکند. اولین سئوال من از ایشان این است که تحلیگران میگویند ایران انتقام تروراسماعیل هنیه را به تعویق انداخته یا منصرف شده چون از عواقب آن و یا از فشارهای داخلی نگران است.
موسویان: ایران به ترور هنیه پاسخ خواهد داد چون مقامات ایران در سطح بالا بر این تاکید کرده اند که پاسخ داده خواهد شد و به اندازه کافی قوی ومحکم خواهد بود تا مانع تجاوزات بعدی اسرائیل و نقض حاکمیت ملی ایران شود. اما موضوع در مورد زمان و نوع عملیات است. ایران به چند دلیل در حال مطالعه و محاسبات در مورد زمان و نوع عملیات است.
اول اینکه هنیه یک مقام فلسطینی بود و نه ایرانی. لذا درمورد نوع پاسخ، ایران باید منافع فلسطین را اولویت بدهد. در شرایط فعلی برای فلسطینی ها موضوع آتش بس مهم است چون در حدود 11 ماه گذشته بیش از 40 هزار فلسطینی کشته شده اند که بیش از نیمی از آنها کودک و زن بوده اند، بیش از دومیلیون فلسطینی آواره و بیش از 100 هزار نفر مجروح شده اند. عملا غزه نابود شده است. قطر و مصر وآمریکا در حال میانجیگری هستند و گفته اند به نتیجه خوشبین هستند. لذا ایران ممکن است صبرکند تا مشخص شود که آیا آتش بس برقرار خواهد شد یا نه و یا عملیات ایران مانع آتش بس نشود. اگر آتش بس هم برقرار نشد، ایران را مقصر جلوه ندهند.
س: آیا این بهانه برای عدم پاسخ ایران نیست؟ چون حزب الله پاسخ داد. آیا ایران از انتقام ترور هنیه منصرف شده؟
موسویان: بگذارید فاکتورهای مهم مدنظر ایران را توضیح دهم. دومین فاکتور مدنظر ایران همان است که همه رسانه ها جهانی و مقامات کشورهای مختلف میگویند اسرائیل بدنبال طولانی کردن جنگ، منطقه ای کردن جنگ و کشاندن آمریکا به جنگ منطقه ای با ایران است. لذا پاسخ ایران نباید موجب جنگ منطقه ای یا جنگ با آمریکا شود.
سومین نکته اینکه همه رسانه های جهان گزارش داده اند که موقعیت نتانیاهو در داخل اسرائیل خیلی وخیم است. او با پرونده های دادگاهی با اتهامات جنایی مواجه است. نکته دیگر اینکه نتانیاهو پیروزی ترامپ و جمهوریخواهان در انتخابات پیش روی آمریکا را به کاملا هریس و دمکراتها ترجیح میدهد. او معتقد است با پیروزی ترامپ، میتواند اهدافش را بهتر به پیش ببرد. حکم دادگاه بین المللی در مورد نسل کشی اسرائیل واحتمال بازداشت نتانیاهوروی میزاست. پس نتانیاهو میخواهد انتخابات آمریکا به نفع ترامپ رقم خورده و خودش را از تهدیدهای داخلی و افکار عمومی جهان و پیامدهای رای دادگاه برهاند. ایران مایل نیست که پاسخش اولا:مانع آتش بس شود، ثانیا بر انتخابات آمریکا تاثیر بگذارد و ثالثا موجب جنگ منطقه ای و درگیری نظامی بین ایران و آمریکا بشود. بنابراین ایران به زمان نیاز دارد تا نوع و زمان پاسخ را فرموله کند. من معتقدم که ایران دیر یا زود پاسخ خواهد داد.
س:چه نوع پاسخی خواهد داد. ایران نگران زیرساخت ها بویژه زیر ساخت های هسته ای است. در صورت برخورد منفعلانه ایران و درگیری جنگ بین اسرائیل و حزب الله چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا ایران در حمایت از حزب الله وارد جنگ با اسرائیل خواهد شد؟
موسویان: روشن است که ایران،حزب الله،آمریکا ، اروپا و جامعه جهانی خواهان جنگ منطقه ای نیستند. اما اگر اسرائیل به لبنان حمله کند، این اتفاق تازه ای نخواهد بود چون اسرائیل از سال 1982 به لبنان مرتب تجاوز کرده و ادامه داده است. من فکر نمیکنم در صورت درگیری نظامی اسرائیل و حزب الله، ایران مستقیما وارد جنگ شود اما ایران در حد توان از حزب الله و لبنان حمایت خواهد کرد.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
گفتگوی چالشی برنامه "بی شرط وشروط" (بلاقیود) بی بی سی با حسین موسویان
Interview-BBC Hard Talk-Arabic

لینک فارسی

https://www.youtube.com/watch?v=0iMy8hbZjR0
لینک عربی
https://m.youtube.com/watch?v=A-mNmoZ5eyU&list=PLF614048CA3E017F0

بخش دوم

س: چگونه حمایتی خواهد کرد؟
موسویان: پاسخ فقط به ایران محدود نخواهد شد. الحشد الشعبی عراق و حوثیهای یمن و حماس و جبهه مقاومت در پاسخ به اسرائیل وارد عمل خواهند شد و اسرائیل باید در چند جبهه بجنگد. ایران 40 سال است که از حزب الله حمایت کرده است. آنها راههای حمایت از حزب الله را خوب میدانند و امکاناتش را دارند.
س: ایران این بار با استفاده ازگروههای مقاومت ، که کشورهای منطقه آنها را گروه نیابتی ایران میدانند، نفوذ و قدرت خود را نشان داده است. چرا اخیرا ایران این رفتار جسورانه را انتخاب کرده است؟

موسویان: برچسب زدن به گروههای مقاومت بعنوان گروههای نیابتی ایران، درست نیست چون همه میدانند که برای مثال حوثیها بیش از هزار سال بر یمن حکومت کرده اند. اگر قرار باشد به گروههای مقاومت برچسب گروههای نیابتی ایران زده شود، باید کشورهایی مثل اسرائیل و برخی از کشورهای را هم کشورهای نیابتی آمریکا خواند که درست نیست.
مورد دوم اینکه مسئله فلسطین، مسئله ایران نیست. مسئله جهان اسلام و 1.7 میلیارد مسلمان است که همه با حمله اسرائیل به غزه و کشتار و آوراه کردن فلسطینی ها مخالف هستند. لذا بعد از 7 اکتبرتوجهات به گروههای مقاومت در دنیا بیشتر شده بطوریکه عده ای شاکی هستند که چرا در دانشگاههای آمریکا پرچمهای حزب الله و حماس بالا میرود.
س: گفته شده که ایران دارد از موقعیت فعلی بحران غزه و لبنان بهره برداری دیپلماتیک میکند مثلا با عدم پاسخ به قتل هنیه میخواهد دستاودهای دیپلماتیکی در مورد پرونده هسته ای داشته باشد.
موسویان:خیر. پرونده هسته ای ایران ربطی به بحران غزه ندارد.بحران هسته ای ایران از سال 2003 آغاز شد وقتی که جامعه جهانی متوجه شد که ایران به صنعت غنی سازی دست یافته است. از 2003 تا 2015 مذاکرات هسته ای بین ایران و قدرتهای جهانی انجام شد تا اینکه در دوره اوباما برجام به توافق رسیدند.
س: اینها همه تاریخ است که ما میدانیم. من منظورم حرفهایی عباس عراقچی است که بشدت در مورد آمادگی ایران برای گفتگوهای هسته ای صحبت کرده و گفته باید توافق هسته ای جدید داشته باشیم. حتی رهبر ایران هم گفت که گفتگو با دشمن یعنی آمریکا و غرب مانعی ندارد.
موسویان: این یک تعبیر اغراق آمیز از حرفهای عراقچی است. ایران در دوره ریاست جمهوری رئیسی هم بر مذاکره هسته ای تاکید داشت. دولت رئیس جمهور فقید رئیسی که یک دولت اصولگرا بود نیز با قدرتهای جهانی در مورد احیاء برجام مذاکره کرد. حتی رئیسی گفت که برجام عینا باید احیاء شود نه کمتر و نه بیشتر. از سال 2015 همه دولتها اعلام کرده اند که آماده تعهد کامل به برجام هستند بشرط اینکه طرف مقابل هم عمل کند. این چیزی نیست که در دوره پزشکیان رخ داده باشد. اما چیزی که در مطالب عراقچی تازه بود اینکه ایشان گفت ممکن است به یک توافق جدید هسته ای نیاز داشته باشیم چون شاید برخی از موارد برجام قابل احیاء نباشد. ایران سه سال برجام را کامل اجرا کرد و بعد از آن هم همه دولتهای ایران گفته اند که برای احیاء برجام آماده اند. پس این موضوع هیچ ربطی به جنگ غزه ندارد.
س: پزشکیان وعده داده که مایل است جایگاه و وضعیت ایران را بهبود دهد. حرفهای عراقچی و رهبری به این معنی است که ما حاضریم با شما کار کنیم تا خاورمیانه را از یک جنگ بزرگ نجات دهیم اما در مقابل ما چه چیزی بدست میاوریم؟
موسویان:خیر. طرح این مطالب بخاطر این است که از برخی از واقعیات اطلاع ندارند. در دوره رئیسی بین ایران وآمریکا هم مذاکرات غیر مستقیم و هم مذاکرات مستقیم وجود داشت. مک گرگ نماینده کاخ سفید با باقری معاون وزیر خارجه مذاکرات غیر مستقیم داشت و با ایروانی سفیر ایران در سازمان ملل در نیویورک گفتگوی مستقیم داشت. تمام مذاکرات در مورد این بود که چگونه میتوان برجام را احیا کرد یا توافق جدید هسته ای داشت و همچنین تنشهای ایران وآمریکا را در منطقه کاهش را داد. این استراتزی دولت رئیسی بود و دولت پزشکیان هم همین استراتژی را دارد. پزشکیان میخواهد برجام را احیاء کند، تنشهای منطقه ای را کاهش دهد، تنش با آمریکا را کاهش دهد، ایران را عضو اف ای تی اف کند و تحریمها را بردارد. دولت قبلی هم میخواست. این مسیر درستی است
س: این مسیر برای ایران چالشی است. مردم ایران تحت فشار و تحریمهای طولانی هستند. مشکل این است که غرب انتظار بیشتری از ایران دارند. مشاور امنیت ملی آمریکا گفت آماده احیاء برجام نیستند.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
گفتگوی چالشی برنامه "بی شرط وشروط" (بلاقیود) بی بی سی با حسین موسویان
Interview-BBC Hard Talk-Arabic

لینک فارسی

https://www.youtube.com/watch?v=0iMy8hbZjR0
لینک عربی
https://m.youtube.com/watch?v=A-mNmoZ5eyU&list=PLF614048CA3E017F0

بخش پایانی

موسویان: آنچه که مشاور امنیت ملی آمریکا گفت بخاطر انتخابات آمریکاست. در آمریکا هیچ دولتی نمیتواند قبل از انتخابات وارد یک گفتگوی جدی با ایران بشود. باید منتظر ماند تا انتخابات تمام شود. یادتان نرود که بایدن هم میخواست برجام را احیا کند اما از یکسال قبل که به انتخابات نزدیک شدیم او سیاست "نه توافق و نه بحران" را درپیش گرفت. لذا از نظر من بعد از انتخابات و با شروع کار دولت جدید آمریکا شانس مذاکرات جدید بین ایران وآمریکا وجود دارد.
در مورد مشکلات اقتصادی مردم ایران این واقعیت وجود دارد. وضعیت اقتصاد ایران بد است. مردم مشکلات زیادی دارند. پزشکیان هم میخواهد مشکلات اقتصادی را حل کند و تحریمها را بردارد. منتهی من یک دهه است که در مقالات و مصاحبه هایم گفته ام که هیچ توافق تک موضوعی بین ایران وآمریکا پایدار نخواهد ماند مگر اینکه دو طرف مجموعه اختلافات را مورد گفتگو قرار دهند. در دوره رفسنجانی در مورد کمک به آزادیهای گروگانهای غربی توافق شد و موفق بود اما نهایتا شکست خورد.

در دوران خاتمی هم در مورد مبارزه مشترک در افغانستان توافق و همکاری هم انجام شد منتهی نهایتا شکست خورد. در دوران روحانی هم درمورد برجام توافق شد و ایران سه سال هم اجرا کرد اما بازهم شکست خورد. علت این است که اختلافات طرفین در موضوعات متعدد است نه یک موضوع.
س: اینبار چه توافقی لازم است؟
موسویان: ایران و غرب در مورد موضوعات متعددی با هم اختلاف دارند که موضوعات منطقه ای محور آن است. لذا گفتگوها نمیتواند تنها به یک موضوع محدود شود. اگر ایران و غرب در موضوع هسته ای توافق جدیدی کردند، باید در مورد اختلافات منطقه ای و سایر مسائل همچون سلاحهای کشتار جمعی گفتگو را ادامه دهند.
س: ترامپ و هریس هیچکدام موضع روشنی در مورد ایران اعلام نکرده اند. هر تحولی میتواند بعد از انتخابات و دولت جدید صورت گیرد. ایا ایران استراتژی مشخصی در مورد گفتگو با آمریکا بعد از انتخابات دارد؟ آیا اگر ترامپ به کاخ سفید برگردد، ایران آماده گفتگو با او خواهد بود؟
موسویان: تجربه ای در مورد بایدن داشتیم. ایران و آمریکا و قدرتهای جهانی مذاکرات هسته ای را ادامه دادند و در اوت 2022 در موضوع هسته ای توافق مقدماتی داشتند اما عملی نشد. بعد بین ایران و آمریکا توافق اولیه ای در اوت 2023 بوجود آمد و توافق شد که مذاکرات مستقیم دوکشور در اکتبر 2023 آغاز شود اما جنگ غزه رخ داد و همه چیز متوقف شد. این نشان میدهد که تهران و واشینگتن اراده سیاسی برای گفتگو و نوعی توافق دارند. به همین دلیل من شانس گفتگوهای هسته ای و فراتر از هسته ای ایران و آمریکا در دولت بعدی آمریکا را منتفی نمیدانم.
س: زمانی که در آلمان سفیر بودید ایران با اتهام در مورد هدف قرار دادن مخالفین سیاسی ایرانی روبرور شد. دولت انگلیس هم اخیرا نگراینهایی در مورد اتباع ایرانی مقیم انگلیس از جمله همکاران ما در بی بی سی دارد. آیا احتمال میدهید که ایران در این مورد هم نرمشی نشان دهد؟
موسویان: امیدوارم امکانی برای حل این مشکل بوجود آید چون واقعا موضوع ناراحت کننده ای است. اما باید درک کرد که این یک نگرانی متقابل است. دولت ایران هم نگران این است که برخی شهروندان غربی و یا برخی دوتابعیتی ها که وارد ایران میشوند، جاسوسی کنند و در امور داخلی ایران دخالت کنند.. این یک نگرانی و اتهامات متقابل است. من امیدوارم که دو طرف با هم گفتگو و این مسئله را حل کنند و به ایرانیهای مقیم خارج نیز امنیت کامل داده شود.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
تغییر ادراک اسرائیل!

صابر گل‌عنبری

بخش اول

حملات به بیروت برای ترور دبیر کل حزب‌الله و با خاک یکسان کردن چندین دستگاه آپارتمان تنها نشانگر قدرت تخریب افسارگسیخته اسرائیل نبود که همواره در آن بر دشمنانش برتری داشته و در غزه نیز فراتر از آن را به کار گرفته است، بلکه از زنجیره ترورها پیداست که اماکن سری حزب‌الله برای اسرائیل شناخته شده و مساله کانونی فقط اطلاع دقیق از زمان حضور فرماندهان و رهبران حزب الله در آن مکان برای انجام حمله است.

این حمله و جنگ کنونی محصول تغییر ادراک اسرائیل درباره حزب‌الله به دلایل عدیده‌ای از جمله همان رخنه بزرگ و مکشوف شدن اندرون آن برای تل آویو و همچنین احساسی است که درباره بازدارندگی محور مقاومت و در راس آن ایران در این مدت پیدا کرده است.

با توجه به نزدیکی جغرافیایی و برخورداری از زرادخانه موشکی بزرگ که تقریبا کپی برابر با  اصل زرادخانه ایران است، حتی اسرائیل بیشتر از آن که نگران ایران باشد، نگران حزب‌الله بود. اما حالا که ادراک اسرائیل در قبال حزب‌الله تغییر کرده است،  به تبع آن نیز می‌توان گفت که این ادراک درباره ایران نیز دستکم در حال تغییر است. قبلا اسرائیل اگر می‌خواست مثلا به تاسیسات هسته‌ای ایران حمله کند، نگران واکنش حزب‌الله بود؛ اما امروز می‌خواهد این مانع را تا حد امکان تضعیف و از حیز بازدارندگی در مواجهه با ایران خارج کند.

در این چند ماه، همواره جدالی درازدامن میان دو طیف در ایران درباره مواجهه با اسرائیل در جریان بوده است. یک طرف نسبت به افتادن در تله نتانیاهو و جنگ هشدار می‌دهد و عدم پاسخ را عقلانیت پراگماتیک می‌داند. طرف دیگر عدم واکنش ایران را نشانه وادادگی و ضعف می‌پندارد. دو طرف نیز یکدیگر را به بازی در زمین نتانیاهو متهم می‌کنند.

قبلا در ابتدای جنگ غزه گفته‌ام که ورود مستقیم ایران به این جنگ به مصلحت نیست؛ اما در عین حال نیز شکل گیری تصویر ضعف و وادادگی در ادراک طرف اسرائیلی درباره ایران و فربه شدن آن ابتدا موجب شکسته شدن تدریجی سطوح مختلف بازدارندگی می‌‎شود و تالی آن نیز تحمیل جنگی پس از تغییر ادراک دشمن است.

اسرائیل در یک دهه اخیر همواره حملات مستقیمی به اهداف ایرانی در سوریه داشته و اعمال امنیتی غیرمستقیمی را نیز در داخل ایران انجام داده است. البته بعضا این عملیات‌ها مستقیما به وسیله خود اسرائیل مانند ترور هنیه با حمله موشکی بوده.

در مقابل نوع مواجهه ایران به استثنای عملیات «وعده صادق»، همواره غیرمستقیم و از طریق حمایت از گروه‌های درگیر جنگ با اسرائیل بوده است. اما اسرائیل در این مواجهه مستقیم و غیرمستقیم ورود جدی داشته است.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
تغییر ادراک اسرائیل!

صابر گل‌عنبری

بخش پایانی

در حالی که ایران هدف از حضور خود در سوریه و حفظ نظام این کشور را در چارچوب سیاست ضد اسرائیلی تعریف می‌کرد، اما اسرائیل عملا تلاش کرد که سوریه را به نقطه ضعفی برای فرسایش بازدارندگی طرف مقابل از طریق حملات مستقیم به اهداف آن تبدیل کند. بنا به دلایلی پاسخی مستقیم از  آنجا به این حملات داده نمی‌شد و تمرکز ایران بیشتر بر ایجاد وضعیتی فرسایشی برای طرف مقابل در حوزه پیرامونی آن بوده است.

برگردان تداوم این روند در سوریه و ترور مستمر افسران ایرانی، تغییر تدریجی ادراک اسرائیل و همچنین آمریکا نسبت به ایران بود. همین وضع، تل‌آویو را برای تشدید خرابکاری‌ها و ترورها تا ترور هنیه وسوسه کرد و قبلا نیز مشوق آمریکای ترامپ برای ترور سردار سلیمانی شده بود. البته تا زمان وقوع این ترور ادراک اسرائیل درباره ایران چندان تغییر نکرده بود، اما بعد از آن این روند شدت گرفت. در منازعات کافی است که تصویر بازدارنده یک طرف نزد دیگری شکسته شود و یا ترک بردارد، اگر در زمان خود اصلاح نشود، این وضعیت دومینووار ادامه می‌یابد.

بالاترین سطح بازدارندگی این است که دشمن به ذهنش هم حمله به اهداف و نیروهای طرف مقابل خطور نکند، اما وقتی این سد شکسته شود و سپس در مرحله بعدی در حملاتی برگردان یابد، بازدارندگی وارد سطوح نازلی می‌شود.

اکنون در این شرایط جنگی ایران در برابر معادله بسیار دشواری قرار گرفته و ترمیم این آسیب بسیار پرهزینه است؛ معادله وارد آوردن ضربه‌ای قوی که بازدارندگی آسیب دیده را ترمیم کند و در عین حال تنش را مهار و از وقوع جنگ جلوگیری کند. کما این که تداوم این روند هم بیشتر از قبل، طرف‌های متخاصم را وسوسه می‌کند؛ حتی ممکن است به تغییر کامل ادراک آن‌ها و وقوع یک جنگ منجر شود.

اما عامل دیگر آسیب به بازدارندگی و اعتبار کلامی ایران -نه تنها میان دشمنان و خصوم آن، بلکه حتی هواداران در منطقه- نوعی پرحرفی و تهدیدِ مفرطِ غیرمقرون با عمل است که با واقعیت‌های دست و پاگیر مواجه و به مرور زمان هم خود تهدید به یک تهدید تبدیل شده است و هم با خلق تصویری سلبی آسیب بیشتری به بازدارندگی وارد می‌کند.
تصویرسازی از قدرت خود در ذهن دشمن به این شکل نیست.

@Politicology


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
2024/09/29 15:37:35
Back to Top
HTML Embed Code: