Telegram Web Link
/عرب نیوز/

▫️روابط اقتصادی ایران و چین در دوره ریاست جمهوری پزشکیان؛ دو سناریوی محتمل کدام است؟

▫️انتخاب

#بخش_اول

"محمد السلامی" در یادداشتی در پایگاه خبری "عرب نیوز" نوشت: در طی چند سال گذشته، ایران و چین همکاری‌های دیرینه خود را به یک شراکت اقتصادی قدرتمند گسترش داده اند. چین به اصلی‌ترین شریک تجاری ایران تبدیل شده و ضمن واردات مقادیر قابل توجهی نفت از ایران، کالا‌های صنعتی کلیدی را به این کشور صادر کرده است.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: این شراکت به سود نیاز‌های انرژی چین است و در عین حال از اهداف گسترده توسعه‌ای این کشور حمایت می‌کند. ابتکار کمربند و جاده که اهمیت استراتژیک بالایی برای چین دارد ایران را به عنوان یک بازیگر کلیدی در طرح‌های ژئو اکونومیک و ژئوپلتیک در نظر می‌گیرد. در عین حال، سیاست چرخش به شرق تهران نشان دهنده تمرکز استراتژیک این کشور بر تقویت روابط با چین و دیگر کشور‌های آسیایی است.به دنبال سفر سال ۲۰۱۶ شی جینپینگ، رئیس جمهور چین به تهران که در طی آن وی با آیت الله خامنه‌ای رهبری ایران دیدار کرد، دو کشور به تقویت همکاری‌ها با هدف رساندن حجم روابط تجاری دوجانبه به رقم ۶۰۰ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۶ متعهد شدند. این شراکت در مارس ۲۰۲۱ با امضای موافقتنامه جامع شراکت استراتژیک ۲۵ ساله ایران و چین یک گام مهم رو به جلو برداشت. به گفته منابع ایرانی، چین قول داده که در قالب این توافق ۴۰۰ میلیارد دلار در زیرساخت‌های نفت، گاز و حمل و نقل ایران سرمایه گذاری نماید.

روابط اقتصادی بین ایران و چین اغلب غیرمتوازن و مواجه با مشکلات متعدد توصیف شده است. چند اتفاق اخیر از جمله جنگ اوکراین، درگیری‌ها در خاورمیانه و به ویژه غزه، عدم امکان احیای توافق هسته‌ای و تشدید تحریم‌ها علیه ایران پیچیدگی قابل توجهی به این شراکت بخشیده است.

در ژانویه ۲۰۲۳، حجم تجارت دوجانبه ماهانه دو کشور به ۱.۲۶ میلیارد دلار رسید، اما در ماه فوریه این رقم به ۸۴۲ میلیون دلار کاهش یافت که به معنای افتی ۳۴ درصدی بود. صادرات چین به ایران نیز شاهد کاهش شدیدی بود و از ۹۲۱ میلیون دلار در ماه ژانویه به ۴۸۹ میلیون دلار در فوریه رسید که عمدتا ناشی از کاهش خرید ماشین آلات، تجهیزات الکتریکی و خودرو توسط ایران بود. در همان ماه، این سه بخش ۳۰۷ میلیون دلار از صادرات چین را به خود اختصاص دادند که ۲۲۴ میلیون دلار نسبت به ماه قبل کاهش نشان می‌داد.

در همین حال واردات کالا‌های ایرانی توسط چین تغییر اندکی را شاهد بود و از ۳۳۶ میلیون و به ۳۶۲ میلیون دلار رسید.موازنه تجاری نیز بیش از پیش به نفع چین متمایل شده که تا حدی ناشی از عدم وجود آمار‌های خرید نفت از ایران بوده است. بر اساس آمار‌های دفتر گمرکات چین، صادرات این کشور به ایران در سال ۲۰۲۳ نسبت به سال قبل از آن شاهد ۸.۶ درصد کاهش بود. در سال ۲۰۲۲ این رقم به ۹.۲۷ میلیارد دلار رسیده بود. واردات از ایران شاهد کاهش شدیدتری بود و از ۶.۲۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ به ۴.۵۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ رسید که به معنای کاهش ۲۷ درصدی بود. این موجب شد تا موازنه تجاری تقریبا ۵.۵ میلیارد دلاری به نفع چین رقم بخورد. در فاصله ژانویه تا مارس ۲۰۲۴ چین ۱.۲ میلیون کالا از ایران خریداری کرد که کاهشی ۳ درصدی داشت.اما واردات چین از ایران احتمالا بالاتر از گزارشات رسمی است، زیرا خرید نفت پالایشگاه‌های چینی از ایران اغلب در آمار‌های تجاری منعکس نمی‌گردد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/عرب نیوز/

▫️روابط اقتصادی ایران و چین در دوره ریاست جمهوری پزشکیان؛ دو سناریوی محتمل کدام است؟

▫️انتخاب

#بخش_پایانی

در سال ۲۰۲۳، چین ۱.۱ میلیون بشکه در روز از ایران نفت وارد کرد که ده درصد کل واردات چین را شامل می‌شد. این بالاترین میزان خرید سالانه نفت ایران از سوی چین بود. اما آمار‌های گمرک چین نشان می‌دهد که به صورت رسمی نفتی از ایران وارد نشده، زیرا بشکه‌های نفت ایران اغلب از طریق انتقال کشتی به کشتی قبل از تحویل به مقصد نهایی به کشور‌هایی نظیر مالزی می‌روند.در جولای ۲۰۲۴، چین ۶۳۰ میلیون دلار کالا به ایران صادر و ۳۳۷ میلیون دلار وارد کرد و موازنه تجاری ۲۹۳ میلیون دلار به نفع چین بود. در فاصله جولای ۲۰۲۳ تا جولای ۲۰۲۴ صادرات چین به ایران شاهد کاهش ۶.۱۴ درصدی بود، در حالی که میزان واردات کاهش ۱.۰۲ درصدی را تجربه کرد. ایران پس از کشور‌های روسیه، عربستان و عراق چهارمین تامین کننده بزرگ نفت چین بوده است.

کاهش مبادلات تجاری دو کشور را می‌توان به چند عامل مرتبط دانست که از جمله آن‌ها تشدید تحریم‌های آمریکا علیه صادرات نفت ایران است. این عامل ریسک تجارت با تهران را بالا برده و تراکنش‌های مالی را با پیچیدگی مواجه ساخته است. به علاوه، نوسانات قیمت جهانی نفت، کندی رشد اقتصادی چین و تلاش‌های پکن برای تنوع بخشی به منابع تامین انرژی اش همگی در کاهش وابستگی چین به نفت ایران موثر بوده است. تخفیف‌های پیشنهادی روسیه به خریداران نفت خود پس از بحران اوکراین نیز در روابط تجاری ایران و چین اثرگذار بوده است.

در ارزیابی آینده روابط ایران و چین، دو سناریوی احتمالی مطرح می‌شود. در سناریوی نخست انتظار می‌رود مسعود پزشکیان، رئیس جمهور جدید ایران تمرکز رهبری این کشور را بر همکاری‌ها با قدرت‌های شرقی و به ویژه چین حفظ نماید و در عین حال به دنبال پیشبرد نگاه خود مبنی بر گشایش بیشتر روابط با غرب برود.

در سناریوی دوم، روابط اقتصادی بین ایران و چین ممکن است معتدل باقی بماند و چین از ادامه خرید نفت از ایران اطمینان حاصل کند، اما در عین حال روابط را به شکلی محتاطانه پیش ببرد. به رغم اشتیاق ایران به شراکت استراتژیک با چین، پکن ممکن است رویکرد محتاطانه تری را به منظور اجتناب از افزایش تنش‌ها با ایالات متحده در پیش بگیرد و در عین حال به روابط با کشور‌های حاشیه خلیج فارس نظیر عربستان و امارات اولویت بیشتری بدهد. چنین سناریویی به معنای کاهش چشمگیر روابط اقتصادی با ایران و تداوم شراکت دو کشور در زمینه‌های کمتر علنی به منظور متوازن ساختن ملاحظات ژئوپلتیک گسترده‌تر چین خواهد بود.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
#اقتصاد_انرژی

▫️دیدگاه متفاوت نفتی بریتیش‌‌‏‌پترولیوم و اوپک

▫️دنیای‌اقتصاد/ پیمان قناعتی فرد

#بخش_اول

شرکت انــرژی ‌بریتیش ‌‌‌‌پترولیوم، گزارش "چشم‌‌‌‌انداز انرژی ۲۰۲۴" خود را منتشر و بر پیش‌بینی‌های قبلی خود مبنی‌بر اینکه تقاضای جهانی نفت در سال‌۲۰۲۵ به اوج خود خواهد رسید، تایید کرده‌است. به‌گزارش تارنمای آتالایار، ‌‌‌‌این پیش‌بینی بر دو سناریوی متفاوت که این شرکت برای آینده انرژی تا سال‌۲۰۵۰ ترسیم کرده، استوار است. لازم به ذکر است پیش‌بینی BP در تضاد با پیش‌بینی‌های نسبتا خوش‌‌‌‌بینانه‌‌‌‌تر سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، قرار دارد.

سناریوی اول به‌نام «خالص انتشار کربن صفر»، با اهداف توافق‌نامه پاریس در سال‌۲۰۱۵ همسو است. این سناریو کاهش شدید تقاضای نفت را پیش‌بینی‌کرده و انتظار دارد تا اواسط قرن حاضر، میانگین تقاضای جهانی بین ۲۵ تا ۳۰‌میلیون بشکه در روز کاهش یابد. این کاهش عمدتا به دلیل کاهش قابل‌‌‌‌توجه استفاده از نفت در حمل‌ونقل زمینی است، اگرچه انتظار می‌رود تقاضا در بخش پتروشیمی تا حدی این کاهش را جبران کند.

بنا بر این گزارش، بریتیش‌‌‌‌پترولیوم همچنین پیش‌بینی‌کرده که حجم تقاضای جهانی انرژی در سال‌۲۰۵۰ در مقایسه با سال‌۲۰۲۲، ۲۵‌درصد کمتر باشد. انتظار می‌رود تقاضای گاز طبیعی در سال‌۲۰۲۵ به اوج خود رسیده و سپس با وجود رشد تامین گاز طبیعی مایع (LNG) تا سال‌۲۰۵۰، حدود ۵۰‌درصد کاهش ‌‌‌‌یابد. این شرکت همچنین پیش‌بینی می‌کند تا سال‌۲۰۵۰ میلادی، تقاضا برای انرژی زیستی دو‌برابر شود، درحالی‌که بهره‌‌‌‌برداری از منابع تولید انرژی باد و خورشید تا همان سال، تا چهارده‌برابر میزان کنونی، افزایش خواهد یافت.

در سناریوی دوم تحت‌عنوان «مسیر کنونی»، BP پیش‌بینی‌های خود را با استناد به سیاست‌ها و تعهداتی انجام داده که از قبل وجود داشته‌است. این سناریو نشان می‌دهد که تقاضای انرژی تا اواسط دهه‌۲۰۳۰ و قبل از تثبیت نرخ تقاضا، افزایشی خواهد بود.بریتیش‌‌‌‌پترولیوم افزایش ۵‌درصدی در کل تقاضای انرژی تا سال‌۲۰۵۰ نسبت به سال‌۲۰۲۲ را پیش‌بینی می‌کند. این شرکت همچنین کاهش قابل‌‌‌‌توجه تقاضای نفت معادل حداقل ۷۵‌میلیون بشکه در روز را پیش‌بینی کرده‌است. در این سناریو، تقاضای جهانی برای گاز تا سال‌۲۰۵۰ حدود ۲۰‌درصد افزایش می‌یابد که در این میان، ال‌‌‌‌ان‌‌‌‌جی نقش مهمی ایفا می‌کند.

در مقابل، اوپک دیدگاه خوش‌‌‌‌بینانه‌‌‌‌تری نسبت به تقاضای نفت در آینده ارائه می‌دهد."هیثم‌‌‌‌الغیث" دبیرکل اوپک، ابراز‌کرده که رسیدن به اوج تقاضا برای نفت در کوتاه‌مدت و میان‌مدت پیش‌بینی نمی‌شود. این سازمان پیش‌بینی می‌کند که تقاضای نفت تا سال‌۲۰۴۵ به ۱۱۶‌میلیون بشکه در روز برسد و احتمال اوج تقاضا قبل از سال‌۲۰۳۰ را رد کرده‌است. این اختلاف دیدگاه از آینده نفت بین بریتیش‌‌‌‌پترولیوم و اوپک، انتظارات متفاوت در مورد آینده مصرف انرژی و پویایی بازار جهانی نفت را برجسته می‌کند، درحالی‌که بریتیش‌‌‌‌پترولیوم کاهش قابل‌توجهی در تقاضا را به دلیل گذار به منابع انرژی پاک‌‌‌‌تر پیش‌بینی می‌کند، اوپک به رشد پیش‌بینی خود ادامه می‌دهد که ناشی از پیشرفت مصرف‌‌‌‌گرایی در اقتصادهای درحال‌توسعه است. این تفاوت‌‌‌‌ها بر عدم‌قطعیت و پیچیدگی چشم‌‌‌‌انداز انرژی جهانی تاکید دارند که در آن سیاست‌‌‌‌ دولت‌ها، نوآوری‌های تکنولوژیک و نوسانات بازار نقش تعیین‌‌‌‌کننده‌‌‌‌ای در سال‌های آتی خواهندداشت.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
#اقتصاد_انرژی

▫️دیدگاه متفاوت نفتی بریتیش‌‌‏‌پترولیوم و اوپک

▫️دنیای‌اقتصاد/ پیمان قناعتی فرد

#بخش_پایانی

موضوع آینده انرژی در سطح مجامع بین‌المللی از اهمیت بالایی برخوردار بوده که ویژگی بارز آن نیز مقاومت فزاینده در‌برابر اهداف "انتشار خالص صفر" گازهای آلاینده است. در بسیاری از کشورهای توسعه‌‌‌‌یافته، شهروندان نسبت به تاثیر این سیاست‌ها بر اقتصاد خانوارها ابراز نگرانی می‌کنند. این امر باعث‌شده سیاستگذاران در استراتژی‌های فعال انتقال انرژی خود تجدیدنظر کنند. در ایالات‌‌‌‌متحده، سیاست انرژی با آینده نامشخصی مواجه است، به‌ویژه با احتمال انتخاب مجدد دونالد‌‌‌‌ترامپ به ریاست‌‌‌‌جمهوری. ترامپ قصد خود را برای لغو قوانین آب‌وهوایی مصوب دولت جوبایدن نشان‌داده‌است که می‌تواند به‌‌‌‌طور قابل‌توجهی بر جهت‌گیری سیاست‌های انرژی این کشور تاثیر بگذارد.

در اروپا نیز پارلمان اتحادیه، انتخاب اورسولا‌‌‌‌فون‌‌‌‌درلاین را برای دومین‌بار به‌عنوان رئیس کمیسیون اروپا تایید کرد. این تصمیم توسط نمایندگان جنبش سبز پارلمان اروپا که قویا از تعهدات اقلیمی و سبز اتحادیه اروپا حمایت می‌کنند و اهداف بلندپروازانه کاهش انتشار را ترویج می‌دهند، حمایت شده‌است. در عین حال از چین خبر می‌رسد رئیس‌‌‌‌جمهور شی‌‌‌‌جین‌‌‌‌پینگ، در بحبوحه افزایش تنش‌ها بین اتحادیه اروپا و ایالات‌‌‌‌متحده، استراتژی خود را برای رهبری فناوری‌های کربن‌‌‌‌زدایی صادرات‌‌‌‌‌‌‌‌محور تقویت می‌کند و به‌دنبال گسترش نفوذ پکن در جهان درحال‌توسعه است.

تنوع دیدگاه‌‌‌‌ها و سیاست‌های متفاوت، منعکس‌‌‌‌کننده چالش‌های پیچیده‌‌‌‌ای است که جهان با حرکت به سمت آینده انرژی پایدار با آن مواجه خواهد بود. نیاز به برقراری تعادل در رشد اقتصادی، تامین امنیت انرژی و مبارزه با تغییرات آب‌وهوایی مستلزم هماهنگی جهانی و ارائه راه‌‌‌‌حل‌‌‌‌های نوآورانه در این زمینه است. از آنجاکه کشورهای مختلف رویکردهای متنوعی را اتخاذ می‌کنند، همکاری و مشارکت برای دستیابی به اهداف اقلیمی و تضمین انتقال انرژی عادلانه و کارآمد برای همه جوامع، از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/یادداشت کاندولیزا رایس در فارن افرز/

▫️مقطع زمانی فعلی خطرناک‌تر از جنگ سرد است / آمریکا از ۸ دهه ایفای نقش رهبری بین المللی خسته شده دی ان‌ای ابرقدرتی همچنان در ژن آمریکایی وجود دارد / ۴ سوارکار جدید آخرالزمانی یعنی پوپولیسم، بومی‌گرایی، انزواگرایی و حمایت‌گرایی قصد دارند مرکزیت سیاسی جهان را به چالش بکشند؛ تنها آمریکاست که می‌تواند جلوی آن‌ها را بگیرد

▫️انتخاب



http://entekhab.ir/fa/news/817689




️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
مصاحبه بنیاد تلبرگ سوئد با حسین موسویان در مورد "ایران جدید"
https://tallbergfoundation.org/podcasts/a-new-iran/

هرچه فشار غرب علیه ایران بیشتر شده، چرخش ایران به سمت شرق نیز بیشتر شده است.

بخش اول

س: چگونه پزشکیان تندروها را شکست داد؟

موسویان: در ایران دو جناح مهم سیاسی وجود دارند که هیچکدام قبل حذف نیستند. یک جناح اصولگرا یا به تعبیر غربیها محافظه کار و یک جناح اصلاح طلب و اعتدالگرا. مشابه آنچه که در آمریکا داریم حزب دمکرات و حزب جمهوریخواه که هیچکدم قابل حذف نیستند. مشکل دولتهای قبلی اعم از اصولگرا یا اصلاح طلب-اعتدالگرا در ایران این بوده که هر دو وقتی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز میشدند، دولتی یکدست از جناح خودشان تشکیل میدادند و لذا در عمل نتوانستند در اجرای اهداف خود موفق شوند چون با مخالفتهای جناح مقابل مواجه می شدند.

منتهی در دوره آقای پزشکیان چند اتفاق جدید داریم که بعضا در سی سال گذشته شاهد نبوده ایم.

یکی اینکه جناح محافظه کار به دو دسته تندرو و میانه رو تقسیم شدند. تندروها که بعنوان جبهه پایداری شناخته میشدند با آقای پزشکیان مخالفت میکنند و میانه روها به رهبری قالیباف رئیس مجلس با آقای پزشکیان همراهی میکند.

تحول دوم اینکه آقای پزشکیان یک کابینه ای را به مجلس معرفی کرد که چهره های شاخصی از دو جناح اصولگرای معتدل و اصلاح طلب-اعتدالگرا حضور داشتند. لذا مجلس به تمام وزرای کابینه او رای داد.

تحول مهم سوم این بود که آقای پزشکیان توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شده بود اما با حمایت شخص مقام رهبری توانست وارد انتخابات شده و پیروز شود. او از حمایت رهبری، سپاه، اصلاح طلبان، اصولگرایان معتدل و اعتدال گراها برخوردار است. لذا تا اینجای کار، افراطیون منزوی شده و لذا شانس این وجود دارد که برخی تحولات مثبت در صحنه سیاست داخلی و خارجی ایران بوجود آید.

س: اکثریت در دوره دوم به پزشکیان رای دادند. دینامیک انتخابات دور دوم چه بود؟

موسویان: بعد از انقلاب 1357، مشارکت مردم در همه انتخابات بالای 50% بود. منتهی در چند انتخابات در چند سال گذشته، مشارکت به زیر 50 در صد و در برخی موارد به حدود 40 درصد رسید. این موضوع برای حاکمیت یک هشدار بود و نشان از عدم رضایت بخش عمده ای از مردم میداد. در انتخابات اخیر برای حاکمیت افزایش مشارکت اولویت داشت. مقام رهبری از پزشکیان حمایت کرد تا دو جناح اصلی شرکت کرده و مشارکت افزایش یابد تا مشروعیت و مقبولیت نظام خدشه دار نشود. لذا مشارکت به 50% رسید.

س: مهمترین چالشهای پیش روی پزشکیان چه هستند؟ آیا بدون رفع تحریمها، پزشکیان میتواند در حل مشکلات پیشرفتی داشته باشد؟

موسویان: آقای پزشکیان با چالشهای مهمی مواجه است از جمله این چهار مورد در حوزه اقتصادی است:
اول: مشکلات اقتصادی است همچون تورم، گرانی، سقوط وحشتناک ارزش پول ملی. اکثریت مردم از اوضاع اقتصادی کشور راضی نیستند. البته این مشکلاتی است که ظرف 44 سال بعد از انقلاب ایران، انباشته شده و برطرف کردن آنهم نیازمند زمان و تصمیمات بزرگی است که از عهده یک دولت برنمیاید.

دوم: تحریمهاست که محور آنها تحریمهای آمریکاست. تحریمهای آمریکا هم حل نمیشود مگر اینکه تحول مهمی در روابط خصمانه چهل سال گذشته آمریکا و ایران رخ دهد.

سوم: مشکل فساد است که بعد از انقلاب بتدریج رشد کرده و هیچ دولتی نیز قادر بر حل مشکل فساد نبوده است.

چهارم: "اقتصاد دولتی" است که مهمترین عامل مشکلات اقتصادی ایران است. طبق قانون 80% بنگاههای دولتی باید به بخش خصوصی و عمومی واگذار میشد. اما دهها سال گذشته و نه تنها هیچ دولتی موفق به خصوصی سازی واقعی نشده، بلکه اقتصاد دولتی در ایران روزبروز چاق تر شده و لذا فساد هم بیشتر شده است.

. ️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
مصاحبه بنیاد تلبرگ سوئد با حسین موسویان در مورد "ایران جدید"
https://tallbergfoundation.org/podcasts/a-new-iran/

هرچه فشار غرب علیه ایران بیشتر شده، چرخش ایران به سمت شرق نیز بیشتر شده است.

بخش دوم

آقای پزشکیان و دولت او به تنهایی قادر به حل این مشکلات نیست مگر اینکه حاکمیت وارد میدان شود.

س: آیا حاکمیت حمایت خواهد کرد؟

موسویان: آقای پزشکیان ویژه گیهای دارد که میتواند زمینه همدلی ملی را فراهم کند. من به پنج ویژه گی ایشان اشاره میکنم:

اول: هرچند او اصلاح طلب است اما تعلق و وابستگی به هیچ جناحی ندارد و شخصیتی ملی و فرا جناحی دارد

دوم: او پاکدست است و در 40 سال بعد از انقلاب از نظر مالی سالم بوده و کسی در این مورد به او ایرادی نگرفته است.

سوم: در دوران جنگ به عنوان پزشک در جبهه ها حضور داشته و جانش را در دفاع از تمامیت ارضی کشور به خطر انداخته است. لذا کسی نمیگوید که او انقلابی نیست.

چهارم: او از دانش علمی و آکادمیک سطح بالایی برخوردار است. او مدارج علمی بالایی را در دانشگاههای ایران و آمریکا و اروپا و آسیا طی کرده است.

پنجم: دانش دینی بالایی دارد. او برای سیاست هایش به مبانی دینی همچون قرآن و نهج البلاغه استناد میکند . ما کمتر سیاستمداری در ایران داریم که حافظ نهج البلاغه چند صد صفحه ای امیرالمومنین ع، امام اول شیعیان باشد.

س: جواد ظریف در انتخابات و تشکیل کابینه جدید نقش مهمی ایجاد کرد و بعنوان معون راهبردی رئیس جمهور منصوب شد اما مجبور به استعفا شد چون فرزندانش در آمریکا زندگی میکردند. این حادثه چه حقیقتی را در مورد توزیع قدرت در ایران به ما میگوید؟

موسویان: موضوع استعفای ظریف در مورد یک ایراد قانونی بود. طبق مقررات داخلی ایران، افرادی که همسر یا فرزندانشان دو تابعیتی باشند نمیتوانند درحکومت پستهای رده بالا را داشته باشند. فرزندان ظریف زمانی بدنیا آمده بودند که او در آمریکا تحصیل میکرد و لذا اتوماتیک وار پاسپورت آمریکایی گرفتند. بعد از استعفای ظریف، بحثی در مورد قانون مذکور در داخل صورت گرفت در مورد تفسیر این قانون. بعد ظریف مجددا به پست معاونت رئیس جمهور بازگشت. لذا استنباط من این است که در تفسیر این قانون به این نتیجه رسیده اند که این قانون شامل افرادی میشود که فرزندان یا همسرانشان در ایران بدنیا آمده و بعد مهاجرت کرده و تابعیت کشور دیگری را گرفته باشند. فرزندان آقای ظریف در زمان تحصیل ایشان در آمریکا متولد شده باشند (نه در زمان ماموریت)، و از بدو تولد و به صورت قهری از تابعیت مضاعف ایران و آمریکا برخوردار شده و خود آقای ظریف هیچ نقشی در کسب تابعیت آمریکا نداشته‌اند.

س: تنش بین تندروها و تیم پزشکیان چه تاثیری در سایت های داخلی و خارجی ایران خواهد داشت؟

موسویان: همانطور که گفتم در کابینه آقای پزشکیان افراد معتدل از دو جناح اصلی حضور دارند. تندروهای هر دو جناح در کابینه او نیستند. او یک کابینه تقریبا ملی دارد. لذا شانس تحولات مثبت در دوره پزشکیان بیش از دوره های قبلی است.

بخشی از این تحولات داخلی است که در چند ماه گذشته پیشرفت معقولی داشته است. بخشی از آن هم در مورد روابط خارجی است.
در موضوع روابط خارجی یک مشکل عدم عضویت ایران در اف ای تی اف هست که در 10 سال گذشته با مخالفت جناح اصولگرای تندرو مواجه بوده اما شانس پذیرش عضویت در دوره پزشکیان بالاست.

مشکل دیگر در مورد توافق هسته ای و دشمنی متقابل آمریکا و ایران است که عملا همه روابط ایران با جهان غرب را تحت تاثیر قرارداده است. عباس عراقچی وزیر خارجه فعلی و مجید روانچی معاون وی، برجام را با قدرتهای جهانی مذاکره و توافق کردند. بنظر میرسد دولت آقای پزشکیان برای مذاکره روی در مورد یک توافق جدید هسته ای و رفع تحریمها آماده باشد. اما سه فاکتور در طرف خارجی وجود دارد.

اول اینکه باید تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا صبر کرد تا روشن شود آیا رئیس جمهور بعدی آمریکا هم آماده یک توافق جدید هست؟

دوم نقش اروپاست و آیا اینکه اروپاییها مایلند یک نقش سازنده و فعال و مثبت ایفا کنند یا اینکه مثل سه سال گذشته کاتولیک تر از پاپ یعنی تندتر از آمریکا باشند. واقعیت این است که در دوره بایدن، اروپاییها رادیکالتر از آمریکاییها شده بودند.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
مصاحبه بنیاد تلبرگ سوئد با حسین موسویان در مورد "ایران جدید"
https://tallbergfoundation.org/podcasts/a-new-iran/

هرچه فشار غرب علیه ایران بیشتر شده، چرخش ایران به سمت شرق نیز بیشتر شده است.

بخش پایانی

موضوع سوم اینکه آیا کاخ سفید سیاست خود در مورد ایران را طبق خواست نتانیاهو تنظیم خواهد کرد یا مستقل از نتانیاهو. اوباما رئیس جمهوری بود که مستقل از سیاست نتانیاهو با ایران مذاکره و برجام را توافق کرد. ترامپ رئیس جمهوری بود که طبق خواست نتانیاهو از برجام خارج شد و سپاه را گروه تروریستی اعلام کرد. لذا ما نمیدانیم در ژانویه 2025 چه نوع کاخ سفیدی خواهیم داشت. اینکه هریس یا ترامپ باشد، چه سیاستی خواهند داشت. حتی اگر ترامپ انتخاب شود، نمیدانیم آیا او سیاست قیلی اش را دنبال خواهد کرد یا تغییر خواهد داد.

س: روابط دیپلماتیک ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس در دوسال گذشته پیشرفتهای خوبی داشته است. آیا این پیشرفتها با توجه به دو موضوع جنگ غزه و تقابل ایران وآمریکا، پایدار خواهد ماند؟

موسویان: معتقدم که موضوع جنگ غزه عامل واگرایی ایران با کشورهای منطقه نباشد شاید هم عاملی برای همگرایی باشد. چون جهان اسلام در مخالفت با جنایتهای نتانیاهو علیه فلسطینی، اشتراک نظر دارند.
اما موضوع روابط ایران وآمریکا متفاوت است. اگر آمریکا سیاست دشمنی و تشدید فشار را بر ایران ادامه دهد، گمان نمیکنم تحول مثبت کلیدی مهمی در روابط ایران با کشورهای منطقه بویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس رخ دهد. من سالها نوشته و گفته ام که به نفع آمریکا و ایران است که به خصومت خاتمه دهند. چون اگر واشینگتن و تهران، سیاست تعامل و رفع خصومت و بهبود روابط را در پیش گرفته و موفق شوند، شانس سه تحول مهم وجود خواهد داشت:

اول: همکاری و همگرایی بیشتر ایران و همسایگان میباشد حتی شانس ایجاد یک سیستم همکاری جمعی در حوزه خلیج فارس بیشتر خواهد شد. اگر کشورهای منطقه خلیج فارس همکاری جمعی مشترک داشته باشند و امنیت منطقه را خودشان حفظ کنند، زمینه کاهش حضور و خروج آمریکا از منطقه خاورمیانه فراهم میشود.

دوم :تحول مهم دیگر اینکه ایران قادر خواهد بود یک روابط متوازن با قدرتهای بلوک شرق و غرب داشته باشد. در چند دهه گذشته یک معادله سیاسی به اثبات رسیده است وآن اینکه "هرچه فشار غرب علیه ایران بیشتر شده، چرخش ایران به سمت شرق بیشتر شده است". برجام فرصتی بوجود آورد که میتوانست به بالانس روابط اقتصادی ایران با شرق و غرب ختم شود. منتهی خروج ترامپ از برجام و پیروی اروپا از تحریمهای آمریکا بود که این شانس را نابود کرد. لذا اگر روابط غرب با ایران نرمال شود، امکان این بوجود خواهد آمد که ایران بتواند در روابط بین بلوک شرق و غرب بالانس برقرار کند.

سوم هم شانس یک نوع آتش بس بین اسرائیل و ایران بیشتر خواهد شد. من در دو سال گذشته مکرر گفته ام که برقراری یک نوع آتش بس بین ایران و اسرائیل ضروری است.

س: واقعیت این است که ایران با روسیه اتحاد نظامی برقرار کرده حتی ایران تسلیحات در اختیار حوثی های یمن و دیگران قرار میدهد. آیا برای برقراری این بالانس، دیر نشده؟

موسویان: من معتقدم که دیر نشده است. قانون اساسی ایران بر اصل بالانس در روابط با شرق و غرب تصریح دارد. هر دولتی موظف به اجرای قانون اساسی است. اکنون هم در جامعه ایرانی یک حساسیتی در مورد عدم بالانس در روابط با شرق و غرب بوجود آمده است. اصولا ایرانیها نمیخواهند به قدرتهای غرب یا شرق وابسته باشند. انقلاب ایران یک واکنش به سلطه آمریکا و غرب بر ایران بود. البته ایران رابطه خوب و گسترده با قدرتهای بلوک شرق باید داشته باشد. اما ایران با تمدن و تاریخ چند هزار ساله زیر بار سلطه خارجی نمیرود حال این سلطه انگلیس، یا آمریکا، یا روسیه و یا چین باشد. اکنون هم معتقدم اگر غرب سیاست تعامل با ایران را در پیش گیرد، ایران هم استقبال خواهد کرد و روابط با غرب بهبود خواهد یافت.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
▫️اقدام به ترور مجدد ترامپ ریشه در نفرت‌پراکنی سیاسی دارد/ماهیت و جایگاه رئیس‌جمهوری در آمریکا تنزل پیدا کرده است

▫️ایلنا

"علی بیگدلی"، کارشناس مسائل آمریکا در تشریح دلایل وقوع دومین سوءقصد نافرجام به دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوری‌خواه در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: به‌رغم تمام اقداماتی که دولت آمریکا در مورد ضارب سوء قصد دوم ترامپ انجام داده، هنوز هم مستندات زیادی در مورد اینکه این فرد چه نیتی برای هدف قرار دادن رئیس‌جمهوری پیشین ایالات متحده داشته وجود ندارد. در این میان باید توجه داشت که بخشی از این مدل اقدام‌ها به جامعه آمریکا مربوط می‌شود که بحث سیاسی و اجتماعی دارد. بحث اصلی این است که این فرد در محیطی حضور داشته و موضع گرفته که زیر بار شدیدترین نظارت‌های امنیتی قرار داشته اما ابهامات زیادی در این خصوص وجود دارد. به عنوان مثال هنوز معلوم نیست ضارب چگونه خود را به انتهای زمین گلف ترامپ رسانده یا اینکه حتی مشخص نیست چند تیر از سوی وی شلیک شده و اینکه اساساً شلیکی از سوی او انجام شده یا خیر.

وی ادامه داد: در کل باید توجه شود که شاید بتوان با نگاه سیاسی به این پرونده نگریست؛ چراکه باید محرک ترورهای اخیر به خصوص این دو مورد را با دقت زیر نظر گرفت. اینکه هر دو نفر به حزب دموکرات یا جمهوری‌خواه کمک مالی کردند یک موضوع عادی است اما باید متوجه بود که اسلحه در آمریکا کاملاً در دسترس عموم قرار دارد و از سوی دیگر چند پارگی در جامعه ایالات متحده افزایش پیدا کرده است. این در حالیست که ترامپ هم به این دو قطبی دامن می‌زند و به صورت مستقیم سعی دارد تا اوضاع را به نفع خود هدایت کند. به عنوان نمونه شورش علیه کنگره آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰ که توسط ترامپ سر و شکل داده شد عموماً یک پرونده به شدت خطرناک بود و بخشی از ریشه همین مسأله را می‌توان در آنجا مشاهده کرد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه ترامپ وجهه و مقام ریاست جمهوری در آمریکا را طی سال‌های گذشته مخدوش کرده است، تصریح کرد: توجه داشته باشید که جایگاه رئیس‌جمهوری آمریکا و شخصیت آن متأسفانه در ایالات متحده بسیار تنزل پیدا کرده است. برای مثال نمی‌توانیم دونالد ترامپ را با شخصی مانند تئودور روزولت مقایسه کنیم و همین مسأله نشان می‌دهد که اوضاع و احوال سیاسی در ایالات متحده مناسب نیست؛ به خصوص آنکه بسیاری از نخبگان سیاسی در این کشور اعتقاد دارند که ادبیات سیاسی در کاخ سفید و حتی مدل رفتاری رئیس‌جمهوری پیشین ایالات متحده که از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ بر سر کار بود، موجب نفرت‌پراکنی سیاسی و تعمیق دوقطبی در این کشور شده است و حالا همان فرد بار دیگر به دنبال کسب قدرت از هر طریقی است.

وی در پایان خاطرنشان کرد: حتی در مناظره اخیر میان ترامپ و کامالا هریس، ما شاهد آن بودیم که او یک نگاه نژادپرستانه را مجدداً از خود نشان داد و این مسأله عمیقاً همان تفکر جمهوری‌خواهان سنتی و متعصب را نشان می‌دهد. جامعه ایالات متحده در طبقه زیرین خود یک بد اخلاقی و رهاشدگی سیاسی و حتی اجتماعی را تجربه می‌کند و ممکن است که بر آرای ترامپ تاثیر منفی داشته باشد. از منظر دیگر این مدل اتفاقات نشان می‌دهد که حزب جمهوری‌خواه با انتخاب ترامپ خود را وارد یک دور جدیدی از تنش و درگیری اجتماعی و سیاسی کرده است که نمی‌توان هیچ‌گاه آن را مدیریت کرد و می‌تواند هزینه محافظه‌کاران را در نهایت بالا ببرد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
#محیط_زیست_و_روابط_بین_الملل

#تغییر_اقلیم

▫️درآمد‌‌‌‌‏‌زایی نفتی یا حفظ اقلیم؟


▫️دنیای اقتصاد/ پیمان قناعتی‌فرد

#بخش_اول

در جریان اجلاس "کاپ۲۸" در دبی، همه بر تضاد منافع بـیـن بـزرگ‌تریــن تولیدکنندگان نفت و گاز در جهان و هدف اصلی و البته ظاهری کنفرانس که عبارت بود از کاهش شدید انتشار گازهای گلخانه‌‌‌‌‌‌ای جهانی، متمرکز بودند، اما نکته‌‌‌‌‌‌ای که بعد از اجلاس به توافق جمعی رسید، یعنی دوری جهان از سوخت‌های فسیلی، کارشناسان نفت را شگفت‌‌‌‌‌‌زده کرد. در آن زمان و حتی اکنون، هیچ کشوری وجود ندارد که اعتبار کافی نزد بزرگان نفتی از یک‌سو و فعالان محیط‌زیستی از سوی دیگر داشته‌باشد تا بتواند چنین تعهدی را به سرانجام برساند.

کشورهای حوزه خلیج‌‌‌‌‌‌فارس مالامال از تناقضات در مورد تغییرات آب‌و‌هوایی هستند. این ناحیه در عین آنکه منبع قدرت برای اوپک به‌حساب می‌آید، همچنین مرکزی برای سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در هیدروژن، جذب کربن، انرژی‌های تجدیدپذیر و سایر فناوری‌های جدید به‌حساب می‌آید‌‌‌‌‌‌.به‌ دلیل هزینه کم حفاری، کشورهای حاشیه خلیج‌‌‌‌‌‌فارس احتمالا درمیان آخرین کشورهایی خواهند بود که تولید نفت را کنار می‌گذارند، امری که به آنها در سال‌های آینده نقشی پررنگ‌تر و نفوذ فزاینده‌ای در ترسیم ژئوپلیتیک انرژی جهانی خواهد بخشید. این تولیدکنندگان بزرگ نفت دارای منابع مالی و طبیعی فراوان بوده و همچنین تمایل دارند به‌سرعت و با جدیت موضوع توسعه انرژی پاک را افزایش دهند.

در این مسیر، به‌عنوان یکی ازگرم‌ترین و در عین‌حال خشک‌‌‌‌‌‌ترین مناطق جهان، آنها چالش‌های اقلیمی فراوانی در پیش‌رو خواهند داشت. اگر به آینده اقلیمی این سیاره اهمیت می‌دهیم، باید خلیج‌‌‌‌‌‌فارس را زیرنظر داشته و در اولویت قرار دهیم. زمانی‌که دبی میزبان کنفرانس آب‌‌‌‌‌‌وهوای کاپ۲۸ بود، تضادها بین اهداف "صفر خالص" کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و اتکا به سوخت‌های فسیلی، در کانون توجهات جهانی قرارگرفت.عربستان‌سعودی، کویت، امارات، قطر، بحرین و عمان که شورای همکاری خلیج‌فارس را تشکیل می‌دهند، شهرهای خود را در زمین‌‌‌‌‌‌های‌گرم و خشک، از جمله پهناورترین صحراها بنا گذاشته‌اند. دمای هوا در طول فصول‌گرم در این کشورها، به بالای ۵۰‌درجه سانتی‌گراد نیز می‌رسد که بالاترین سطوح مصرف سرانه انرژی در جهان را رقم می‌زند.کشورهای حوزه خلیج‌‌‌‌‌‌فارس برای تطبیق راهبرد درآمدزایی نفتی درکنار تحقق اهداف آب‌وهوایی اعلام‌شده، باید تعدیل‌‌‌‌‌‌های عمده‌ای را انجام دهند. دولت‌ها باید ظرفیت توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر خود را به‌‌‌‌‌‌طور چشمگیری افزایش دهند، درحالی‌که به موازات آن، وابستگی مطلق خود به سوخت‌های فسیلی را کاهش دهند.

به گزارش"بلومبرگ"، امارات و عمان متعهد شده‌اند تا سال‌۲۰۵۰ "انتشار صفر خالص" داشته باشند و بحرین، کویت و عربستان‌‌‌‌‌‌سعودی تا سال‌۲۰۶۰.برخی از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ارزان‌ترین نفت را در جهان تولید می‌کنند و به لطف یارانه‌های دولتی ارزان‌ترین بنزین را در داخل کشور خود ارائه می‌کنند.

اقتصادهای منطقه خلیج‌فارس نیز به‌شدت به نفت و گاز وابسته هستند. پیش‌بینی شده‌است تا سال‌۲۰۲۷ میلادی، چهار شرکت بزرگ انرژی آرامکوی‌عربستان، شرکت ملی نفت ابوظبی، کویت‌‌‌‌‌‌پترولیوم و قطر انرژی ظرفیت تولید هیدروکربن خود را تا ۲۱‌درصد دیگر نسبت به سال‌۲۰۲۱ افزایش دهند. به‌باور کارشناسان، برای حفظ امنیت اقتصادی و صیانت از اقلیم، کشورهای حاشیه خلیج‌فارس باید دو وظیفه مهم را انجام دهند: در وهله اول، بازسازی منابع انرژی داخلی خود برای توسعه و بهره‌‌‌‌‌‌برداری هرچه بیشتر از انرژی‌های تجدیدپذیر و سپس، بازسازی اقتصادی به‌‌‌‌‌‌گونه‌‌‌‌‌‌ای که اتکای آنها به درآمدهای نفتی را کاهش دهد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
#محیط_زیست_و_روابط_بین_الملل

#تغییر_اقلیم

▫️درآمد‌‌‌‌‏‌زایی نفتی یا حفظ اقلیم؟


▫️دنیای اقتصاد/ پیمان قناعتی‌فرد

#بخش_پایانی

کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس هریک به نوبه خود، نوعی هدف انرژی تجدیدپذیر دارند. امارات که قصد دارد تا سال‌۲۰۳۰ حدود ۳۰‌درصد از انرژی خود را از محل انرژی‌های تجدیدپذیر و هسته‌‌‌‌‌‌ای تولید کند، اولین نیروگاه هسته‌‌‌‌‌‌ای تجاری جهان عرب را در سال‌۲۰۲۰ راه‌اندازی کرد و درنظر دارد معادل ۵۴‌میلیارد دلار در تحقیقات موضوعی و ایجاد زیرساخت‌ها طی دهه‌پیش‌‌‌‌‌‌رو سرمایه‌گذاری ‌‌‌‌‌‌کند. عربستان‌‌‌‌‌‌سعودی قصد دارد تا سال‌۲۰۳۰ میلادی حدود ۵۰‌درصد برق خود را از محل انرژی‌های تجدیدپذیر تولید کند، درحالی‌که عمان قصد دارد تا ۳۰‌درصد برق مورد‌نیاز خود را از انرژی‌های تجدیدپذیر تولید کند. هدف بحرین و قطر ۲۰‌درصد و کویت ۱۵‌درصد است.

اگر همه این اهداف محقق شوند، تا پایان سال‌۲۰۳۰ بیش از ۸۰ گیگاوات ظرفیت خورشیدی به تنهایی به منطقه اضافه می‌شود که اندکی فراتر از کل ظرفیت تولید برق انگلستان خواهد بود.کشورهای حوزه خلیج‌فارس همچنین به انرژی‌های تجدیدپذیر برای کمک به کاهش هزینه‌های نمک‌‌‌‌‌‌زدایی (فرآیندی انرژی‌‌‌‌‌‌بر برای حذف نمک از آب دریا) نیاز دارند. در امارات مصرف آب سرانه یکی از بالاترین نرخ‌ها در جهان‌است.

بیش از ۴۰‌درصد از این آب از فرآیند نمک‌‌‌‌‌‌زدایی به‌‌‌‌‌‌دست می‌آید. انتظار می‌رود در سراسر منطقه خلیج‌فارس، ظرفیت نمک‌زدایی تا سال‌۲۰۳۰ به دو‌برابر ظرفیت کنونی برسد. واقعیت این است که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌‌‌‌‌‌فارس که در‌برابر هجوم انرژی‌های تجدیدپذیر در جهان توسعه‌یافته قرارگرفته‌‌‌‌‌‌اند، به‌طور قابل‌توجهی از قافله عقب هستند. ظرفیت انرژی‌های تجدیدپذیر که کمتر از یک‌درصد از تولید برق در بحرین، عربستان‌سعودی، قطر و عمان را تشکیل می‌دهد، در امارات به ۷‌درصد می‌رسد. در مقابل، نروژ که تنها معادل ۱۷۷‌میلیارد دلار نفت و گاز در سال‌۲۰۲۲ صادر کرد، بیش از ۷۰‌درصد انرژی داخلی خود را از منابع تجدید‌‌‌‌‌‌پذیر و کم‌‌‌‌‌‌کربن تامین می‌کند. به باور کارشناسان حوزه انرژی، افزایش صادرات نفت و افزودن ظرفیت تجدیدپذیر در داخل، به اهداف صفر خالص اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس کمک خواهد کرد. با این همه تداوم روند فعلی فروش نفت و گاز برای چندین دهه‌آینده، برای آب‌‌‌‌‌‌وهوای جهانی فاجعه‌بار خواهد بود.

در آینده‌‌‌‌‌‌ای نزدیک، تعهدات زیست‌محیطی ساکنان کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس را مجبور خواهد کرد تا استفاده از منابع انرژی خود را تعدیل کنند. بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸، دولت عربستان تعرفه‌های برق را برای برخی خانوارها ۲۶۰‌درصد در هر کیلووات ساعت افزایش داد. این کشور همچنین کمپین‌‌‌‌‌‌های اطلاع‌‌‌‌‌‌رسانی عمومی را برای ترغیب مردم به استفاده کمتر از آب و انرژی راه‌اندازی کرده‌است. در امارات نیز دولت برخی از یارانه‌های سوخت را کنار گذاشته و با جدیت اقدام به ترویج حمل‌ونقل عمومی کرده‌است.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
▫️شکل جدیدی از جنگ‌های فرامدرن در حال رخ دادن است/ اسرائیل می‌خواهد حزب‌الله را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد

▫️خبرآنلاین/گفتگو با قاسم محبعلی کارشناس مسائل خاورمیانه

#بخش_اول

▪️هدف اسراییل از انجام چنین عملیاتی با این گستردگی که باعث شده خودشان هم در معرض اتهام قرار بگیرند؛ چه بود؟

این عملیات بخشی از جنگی است که در منطقه جریان دارد. اسراییلی‌ها با این کار سعی کردن تا یک ضربه جدی عملیاتی و روانی به طرف مقابل وارد کنند. جنگ الکترونیک یک کار جدید است و البته هنوز ابعاد و واقعیت قضیه روشن نیست. اما شکل جدید جنگ‌ها باعث وحشت و اضطراب خواهد شد. اینکه اسراییل هیچ مرز و هیچ قانون و قاعده‌ای را در جنگ رعایت نمی‌کند؛ واقعیتی است که وجود دارد و اتفاق اخیر هم یکی از نمودهای چنین اتفاقی به‌نظر می‌رسد. اینکه هدف چه کسانی بوده‌اند هنوز مشخص نیست. ظاهرا هدف تنها نظامیان مرتبط با حزب‌الله نبوده‌اند و افراد دیگر و زن و کودکان هم آسیب دیده‌اند. به هرحال شکل جدیدی از جنگ‌های مدرن و فرامدرن در منطقه درحال رخ دادن است.

▪️آیا می‌توانیم منتظر باشیم که سازمان‌های بین‌المللی مواضعی را در قبال این اقدام بگیرند؟

سازمان‌های بین‌المللی که مهم‌ترین آنها در سازمان ملل؛ شورای امنیت است، به‌دلیل آنکه بین‌ دولتی بوده و کشورهایی مثل فرانسه و انگلیس و روسیه و چین دارای حق وتو هستند و نقش جدی در تصمیم‌گیری‌ها دارند، اجازه نمی‌دهند متحدینشان حتی اگر خلاف قوانین و قواعد بین‌المللی اقدامی انجام دهند، محکوم شوند. اسراییل هم شامل همین قضیه می‌شود و ایالات متحده هر جا احساس کند پای تصمیم‌گیری علیه اسراییل طرف باشد، تصمیمی علیه این رژیم نمی‌گیرد. این در حالیست که حتی امکان دارد خودش هم انتقاداتی را در قبال اقدامات اسراییل داشته باشد. بنابراین سازمان‌های بین‌المللی در این خصوص فشل هستند. حتی حکمی که دادگاه لاهه علیه اسراییل داده به دلیل اینکه قوه مجریه نداشته و قوه آن قدرت‌های بزرگ همراه با اسراییل هستند، نمی‌تواند اثری بر این رژیم داشته باشد.

▪️آیا باید انتظار اعمالی از این دست را از سوی اسراییل در آینده داشته باشیم؟ این رژیم در ماه‌های گذشته اقدام به‌ ترور با روش‌های گوناگونی زده است.

اسراییل همواره دو مشکل دارد. یکی این است که همواره دچار نگرانی امنیتی است. چه نگرانی امنیتی بزرگ که در گذشته داشته و مربوط به جنگ‌های کلاسیک با مصر و سوریه و اردن بود که الان تقریبا برطرف شده و اعراب نشان داده‌اند مایل به جنگ با رژیم صهیونیستی نیستند و چه الان که احساس تهدید از نوع غیرکلاسیک است. اسراییل در طول ۷۰ سال گذشته مدام احساس می‌کند تهدید می‌شود. از آنجایی که این رژیم مرزهای مشخص و تعریف شده ندارد و احساس پذیرفته شدن در منطقه را ندارد، برای دفاع از خود دست به هر عملی می‌زند و آن را دفاع از خود می‌داند.

آن کسانی که با اسراییل مقابله می‌کنند باید محاسباتی را در تصمیمات خود بگنجانند. من فکر می‌کنم حماس به این مسائل و ابعادش به طور کامل فکر نکرده بود. البته اسراییل هم هزینه های سنگینی پرداخته اما هزینه طرف دیگر هم کم نیست و البته غرب در هر صورت و در هر حال از اسراییل حمایت کرده و اجازه نمی‌دهد آنها دچار ضعف و مشکل امنیتی شوند.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
▫️شکل جدیدی از جنگ‌های فرامدرن در حال رخ دادن است/ اسرائیل می‌خواهد حزب‌الله را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد

▫️خبرآنلاین/گفتگو با قاسم محبعلی کارشناس مسائل خاورمیانه

#بخش_پایانی

▪️اسراییل و حماس تا قبل از حمله به پیجرها هم درگیر جنگ با یکدیگر بوده‌اند. اما اتفاقی که روز سه‌شنبه علیه نیروهای حزب‌الله افتاد، می‌تواند معادلات این جنگ را تغییر دهد؟ به طور کلی اسراییل و لبنان به چه سمتی می‌روند؟

تا حالا به‌نظر می‌رسد که طرفین به‌خصوص حزب‌الله یک قاعده‌ای را رعایت می‌کردند که جنگ گسترش پیدا نکرده و در حد زد و خوردها باقی بماند. اما به‌نظر می‌رسد حالا اسراییل در صدد گسترش جنگ است. در اسراییل هم ممکن است اختلاف وجود داشته باشد، اما نتانیاهو احساس می‌کند وضعیت حزبش بهبود پیدا کرده و می‌خواهد از این وضعیت نهایت استفاده را بکند. در نتیجه حزب الله مقابل یک انتخاب سخت قرار گرفته. این که آیا جنگ را گسترش دهد  و به شهرهای بزرگ اسراییل و مراکز نظامی اصلی این رژیم بکشاند یا اینکه در همین حد وضعیت را نگه دارد. به نظر می‌رسد اسراییلی‌ها هدف را گسترش جنگ قرار داده‌اند. اینجا تصمیم‌گیری دشوار می‌شود و حزب‌الله در مقابل عمل انجام شده قرار خواهد گرفت. البته این جا نقش بازیگران بزرگ منطقه مثل ایران و سوریه و لبنان و کشورهای عربی و مصر و... هم اهمیت دارد که تلاش‌ کنند جنگ گسترش پیدا نکند. به خصوص اینکه دولت دموکرات در آمریکا که مشخص نیست در انتخابات برنده می‌شود یا نه هم نمی‌خواهد جنگ گسترش پیدا کند

▪️امروز کامالا هریس که کاندید دموکرات‌ها در انتخابات است راه‌حل را در دو دولتی دانست. آیا ابزاری از سوی واشنگتن برای جلوگیری از گسترش جنگ وجود دارد؟

بستگی دارد که چقدر آمریکا با توجه به مشکلات داخلی که دارد بخواهد هزینه کند. به هر حال تیم ترامپ و لابی‌های اسراییلی خیلی با نتانیاهو هماهنگ هستند. بنابراین بستگی به شرایط آینده هم دارد. اگر در منطقه خاورمیانه دیپلماسی جدی برای جلوگیری  از جنگ شکل بگیرد که امریکایی‌ها احساس کنند اگر جلوی نتانیاهو را نگیرند باعث می‌شود با کشورهای عربی دچار تنش شوند، ممکن است نتانیاهو را کنترل کنند. اما اگر دولت بایدن یا دولت بعدی ببیند که نیروی مقابلی در خاورمیانه وجود ندارد که حمایت از اسراییل را هزینه ساز کند، بعید است که بخواهد و بتواند مانع اسراییلی‌ها شود.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
قابل توجه اساتید، دانشجویان و پژوهشگران رشته های علوم سیاسی، روابط بین الملل، حقوق بین الملل و گرایش های مرتبط


مجله ایرانی روابط بین الملل باهمکاری انتشارات مبین اندیشه تهران در راستای اهداف عالیه خود جهت توسعه تولید و انتشار کتاب و کتابخوانی در نظر دارد. آثار و ترجمه های مختلف  تخصصی در رشته گرایش های فوق را بدون دریافت حق النشر  با ثبت و دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چاپ و ‌منتشر کند. هدف مجله ایرانی  روابط بین الملل و انتشارات مبین اندیشه  کمک به چاپ و انتشار کتب تخصصی در جهت گسترش فرهنگ کتاب و‌کتابخوانی در سطح جامعه دانشگاهی می باشد.

با تشکر

🟢مدیر مجله ایرانی روابط بین الملل

    دکتر امیر هوشنگ میرکوشش

🟢مدیر موسسه انتشارات مبین اندیشه

        نصیرجینور


آیدی پیج اینستاگرام؛ https://www.instagram.com/invites/contact/?igsh=154qcsgd21tab&utm_content=qwhi3cm‌

آیدی کانال تلگرامی: https://www.tg-me.com/mobinandishe


تماس با ما :
☎️0991 390 8475
▫️دلایل تشدید تنش توسط نتانیاهو در مرزهای جنوبی لبنان

▫️ایلنا

"علی‌ اصغر زرگر"، کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به انفجار دستگاه‌های ارتباطی در لبنان و قصد اسرائیل از تشدید تنش در مرزهای جنوبی این کشور در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: از حیث فنی این عملیات و اقدام‌های اسرائیل ابعاد مختلفی دارد. برخی‌ می‌گویند که مواد منفجره کار گذاشته شده ‌در دستگاه‌های ارتباطی موجب این اتفاق شده و انفجار صورت گرفته و برخی دیگر هم بحث تزریق امواج را مطرح می‌کنند و اعلام شده که بخش اعظمی از این پیجرها به تازگی وارد لبنان شده است. اینکه کارخانه سازنده چگونه این دستگاه‌ها را آلوده کرده یا اینکه چگونه این پیجرها و سایر دستگاه‌های ارتباطی و الکترونیکی آلوده شده‌اند، در نهایت انگشت اتهام تنها به سوی اسرائیل نشانه ‌می‌رود. باید توجه شود که تمامی این اقدام‌ها زمانی انجام می‌شود که نشان می‌دهد موجودیت اسرائیل صرفاً در بحران‌سازی است.

وی افزود: از گذشته تاکنون هم این روند را به گونه‌های دیگر شاهد هستیم و آنها می‌خواهند این وضعیت به گونه دیگر ادامه داشته باشد. اسرائیل به هر ترتیب به دنبال آن بوده تا ایران را وارد یک جنگ منطقه‌ای کند ولی تهران تاکنون وارد این سناریو نشده و سعی کرده تا در این خصوص خوددار باشد که البته حق خود را برای پاسخ به تل‌آویو محفوظ می‌داند. لذا سناریویی که در لبنان اتفاق افتاد یک نوع بحران‌سازی جدید از سوی نتانیاهو و اعضای تیم وی به حساب می‌آید تا بتوانند باز هم تزریق بحران را در شرایط فعلی پیش ببرند. در این میان باید توجه شود که اسرائیل همیشه سعی داشته به همه بفهماند دست بالا را دارد و در این مسیر از پیشروی نظامی گرفته تا حذف شخصیت‌های کلیدی را پیش برده است و حالا هم نوعی حمله سایبری را در دستور کار خود قرار داده است و بارها به گونه‌های مختلفی این اقدام را انجام دادند.

این تحلیلگر مسائل  سیاسی تصریح کرد: اسرائیل با اجرای چنین اقدام‌هایی در منطقه و لبنان به دنبال آن است تا به همه بگوید دست بالا را دارد اما در نهایت آنها به دنبال آن هستند تا توجهات بین‌المللی و رسانه‌ای را از غزه منحرف کنند و حالا در لبنان دست به چنین اقدامی زدند. در این راستا اسرائیل سعی می‌کند که رسماً مسئولیت این اقدام را به عهده گیرد ولی واکنش‌های جهانی به این اقدام بسیار زیاد بوده که نشان از غیرانسانی بودن این جنایات دارد. در همین راستا دبیرکل حزب‌الله لبنان هم اعلام کرده که به این اقدام واکنش نشان خواهد داد و باید دید که آنها چگونه می‌خواهند این مسأله را پاسخ دهند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: از حیث سیاسی هم تلاش اسرائیل انحراف افکار عمومی از کرانه باختری و غزه است و می‌خواهند در نهایت فشارها را کاهش دهند و از حیث فنی هم به دنبال مطرح کردن خود در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی هستند. آنچه نامفهوم به حساب می‌آید مدل این اقدام و درون‌مایه فنی آن خواهد بود؛ چراکه این مسأله می‌تواند غیرنظامیان زیادی را تهدید کند و قادر است در جای جای دنیا به مثابه یک بمب ساعتی عمل کند. باید دید که عکس‌العمل حزب‌الله لبنان به این عملیات چگونه خواهد بود و در مقابل اسرائیل هم منتظر است تا ببیند عملکرد حزب‌الله لبنان چیست. نتانیاهو به دنبال آن است تا بتواند با تشدید بحران در مرزهای جنوبی لبنان یک سناریوی جدید را کلید بزند؛ چراکه وی تا انتخابات نوامبر آمریکا به دنبال آن است که بتواند بحران را به نفع خود در جبهه‌های مختلف پیش ببرد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
روزنامه آرمان ملی/ پنجشنبه 29 شهریور 1403/ صفحه اول

[بخش های داخل کروشه به دلیل کمبود جا حذف شد ه است]

چرا تحریم‌ها لغو نمی‌شود؟

فریدون مجلسی

دولت کنونی در ایران در مقاطع گوناگون و با ادبیات مختلف کوشیده است این پیام را به جهان مخابره کند که خواستار کاهش تنش است و علاقه دارد با تمامی کشورهای جهان ارتباط برقرار کند. رئیس‌جمهور نیز در اولین کنفرانس خبری خود بر این نکته مجددا تاکید کردند که ایران خواستار بهبود روابط خود با جهان است. ظاهرا تهران علاقه دارد که از این فرصت به وجود آمده نیز استفاده کند و تحریم‌های خود را در تعامل و گفت‌وگو با جهان بردارد اما اینکه تا چه میزان این موضوع مورد پذیرش قرار گیرد بستگی به نوع نگاه ایران در سیاست خارجی دارد و تهران باید بکوشد نشان دهد که می‌خواهد به یک کشور در حال پیشرفت در جهان تبدیل شود. در این صورت سایر کشورها نیز با تهران وارد همکاری خواهند شد. در زمانی که ایران با عربستان در قطع روابط دیپلماتیک به خاطر حمله تندروها به سفارتخانه این کشور قرار گرفت، بعد از مدتی تلاش‌ها برای احیای روابط با این کشور به رغم اختلاف دیدگاه‌ها در دستور کار قرار گرفت به طوری که آنها نیز از مذاکره در این ارتباط استقبال کردند و در نهایت وزرای خارجه دو کشور با قرائت بیانیه آغاز روابط دیپلماتیک را اعلام کردند و روابط دو کشور از سر گرفته شد اما به نظر می‌رسد روابط دو طرف تنها در میزان یک رابطه عادی بود زیرا خبری شنیده نمی‌شود که این دو کشور وارد بحث‌های اقتصادی شده باشند و به توسعه همه جانبه اقتصادی توجه کنند. ظاهرا عربستانی‌ها اقامت در هتل در تهران را به رفت و آمد مداوم در سفارتخانه خود ترجیح می‌دهند که این مورد بیان کننده آن است که آنها هر احتمالی می‌دهند که برخی در ایران مجددا تصمیم بگیرند که حادثه گذشته را در ارتباط با سفارت عربستان تکرار کنند. از این رو باید کوشید این احساس را برطرف کرد تا اعتماد دوجانبه بین ایران و عربستان و همچنین سایر کشورهای همسایه افزایش یابد و ایران بتواند به صورت عادی با این کشورها کار اقتصادی کند [که البته منوط به پذیرش شرط کوچک جمهوری اسلامی ایران است*] . در ارتباط با غرب اما به نظر شرایط متفاوت است غربی‌ها و آمریکایی‌ها خود را متحد استراتژیک اسرائیل می‌دانند و در اتفاقات اخیر هم دیدیم که تا کجا پای تل‌آویو ایستادند. ایران از [گروه حماس] فلسطینیان حمایت می‌کند این مورد به وجه اختلاف اساسی بین ایران و غربی‌ها تبدیل شده است و آنها البته تمایل دارند که با تهران وارد تعامل شده و داد و ستد اقتصادی در ایران انجام دهند اما نوع نگاه ایران به متحد آنها در منطقه موجب شده است که آنها [به دلیل نپذیرفتن شرط جمهوری اسلامی ایران] به دیده تردید به تهران نگاه کنند و عملا تلاشی در ارتباط با توسعه رابطه با ایران نکنند. ایران البته بر این موضوع بنا بر دلایل دینی و انسانی تاکید دارد اما غربی‌ها این نگاه را نمی‌پسندند لذا به نظر نمی‌رسد آنها حتی در صورت تمایل ایران تمایل چندانی به کاهش فشار روی ایران داشته باشند.
[*کافی است دست از لجاجت بردارند و در باب نابودی اسرائیل همکاری کنند.]


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
💐 فرا رسیدن سالروز میلاد حضرت رسول اکرم (ص) و ولادت حضرت امام جعفر صادق (ع) بر شما همراهان عزیز مبارک باد.                


هیأت تحریریه مجله ایرانی روابط بین الملل و شورای اجرایی کانال و گروه مطالعات روابط بین الملل

@iirjournal

@motaleeat_ravabt

@int_r_studies
2024/09/29 17:34:20
Back to Top
HTML Embed Code: