Telegram Web Link
▫️ نمونه تکنیک ذهن‌آگاهی برای رهاسازی کنترل ذهنی

-فاصله ایجاد کنید.

اگر خوب به برخی محرک‌های خود دقت کنیم؛ متوجه خواهیم شد از سوی دیگران هستند. یعنی افکار، رفتار، تفکر و شاید هیجانات دیگران باعث شده ما حساس شویم و در پی کنترل کامل و افراطی یک مسئله باشیم.

مثلا، شوخی‌های نابجای دوستی باعث آزار ما می‌شود یا اختلاف‌نظرهای خانوادگی و کاری باعث شدند نسبت به هر چیزی حساس باشیم و بخواهیم همه امور در تسلط و کنترل ما باشد.

یک راه‌حل این است که در صورت امکان، از طرف مقابل بخواهیم رفتار و حرکات خود را اصلاح یا متوقف کند ولی همیشه این روش شدنی نیست. روان‌شناسان ذهن‌آگاهی روش جایگزین را دوری جستن و فاصله ایجاد کردن می‌دانند.

با دوست خانوادگی که باعث تحریک ذهنی شما شده کمی فاصله بگیرید و برای چند هفته دیداری نداشته باشید. گاهی اوقات نیازی به فاصله جسمانی و فیزیکی نیست و شما باید فاصله روانی بگیرید. روی زندگی، رفتار، گفتار و شخصیت افراد دیگر کمتر تمرکز کنید و سعی داشته باشید کلا از ذهن‌تان بیرون‌شان کنید.

اصلا به دنبال جزئیات کارهایی که کردند؛ نروید و سعی کنید هر محرکی که شما را متوجه آن‌ها می‌کند را از بین ببرید.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
▫️ نمونه تکنیک ذهن‌آگاهی برای رهاسازی کنترل ذهنی

- یاد بگیرید عدم قطعیت جزئی از زندگی است.

همه ما از ناشناخته‌ها، بلاتکلیفی‌ها، عدم قطعیت‌ها و روشن نبودن آینده نگران و هراسان هستیم. برخی از کنترل‌ها و واکنش‌های ما دقیقا از این نکرانی نشات گرفتند. دایما از خودمان یا دیگران می‌پرسیم: «چه می‌شود؟» یا «چه‌کار کنیم؟».

روان‌شناسان ذهن‌خوانی می‌گویند باید عدم قطعیت‌ها در زندگی آینده خود را بررسی کنید و در دو گروه «مفید» و «مضر» قرار دهید. بعد، ذهن خود را بیشتر متمرکز به نگرانی‌های آینده «مفید» کنید و سراغ راه‌حل‌ها، روش‌های استراتژیک و برنامه‌ریزی‌هایی برای آینده بروید.

نگرانی‌های مضر درباره آینده یا اتفاقاتی که نیفتاده است را باید جزئی از زندگی بپذیرید و به خود بقبولانید که روشی برای کنترل آن وجود ندارد.

مثلا، اگر دایما در این فکر هستید اگر دزد به خانه شما بیاید؛ چه اتفاقی می‌افتد؟ باید بپذیرید هر چقدر اقدامات پیش‌گیرانه انجام دهید باز هم احتمال سرقت از خانه شما وجود دارد. باید سیستم امنیتی، دزدگیر، دوربین و … نصب کنید ولی باز هم احتمال بدهید یک دزد از همه این‌ها گذر کرده و شما هیچ کاری از دست‌تان برنمی‌آید.

فراموش نکنید هرچقدر نگرانی‌های خود را کاهش دهید؛ کنترل آن‌ها بهتر و راحت‌تر است. باید نگرانی‌های خود را دسته‌بندی کرده و پذیرفت برخی از آن‌ها بی‌جا هستند؛ برخی مربوط به آینده است و نباید الان درباره‌شان فکر کرد و برخی هم دارای راه‌حل هستند.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
▫️ نمونه تکنیک ذهن‌آگاهی برای رهاسازی کنترل ذهنی

- به آینده موکول کنید.

اگر چیزی شما را نگران می‌کند و همین نگرانی باعث شده کنترل آن را به دست بگیرید؛ شاید بهترین راه مقابله، موکول کردن این نگرانی به آینده باشد.

تصمیم بگیرید زمانی در آینده به این نگرانی غیرمنطقی رسیدگی کنید. مثلا، نگران هستید ارزش پول سرمایه‌گذاری شما در بانک کاهش پیدا کند. نیازی نیست هر روز این نگرانی را با خود داشته باشید؛ بلکه برنامه‌ریزی کنید ماه آینده با دوستان خود مشورت کنید یا اینکه به دنبال سرمایه‌گذاری پرسودتر دیگری بروید.

اختصاص زمان به نگرانی‌ها باعث می‌شود کمتر استرس داشته و از ارزش نگرانی به تدریج کاسته شود تا دیگر نیازی به تمرکز روی آن نداشته باشید. ذهن انسان عادت دارد سریعا چیزهای دیگری را جایگزین نگرانی موکول شده به آینده کند.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
▫️ تکنیک های کنترل خشم

تکنیک #تن_آرامی از جمله تکنیک‌هایی است که افراد هنگام بروز خشم می‌توانند انجام دهند؛ فرد می‌تواند هنگامی که خشمگین شده است، چند نفس عمیق بکشد، موقعیت را ترک کند و یا گاهی با بستن یک کش و ضربه به دست فکر خود را از موضوعی که باعث خشمش شده است منحرف کند.

زمانی که آرام‌تر شدند، درباره مسئله‌ای که خشم آن‌ها را برافروخته است صحبت کنند.

درمان‌های هیجان‌مدار (شناخت هیجان، یادگیری مدیریت هیجانات، تبدیل کردن هیجان منفی به مثبت) در کنترل خشم افراد کمک کننده است.

خشم به طور کامل نباید حذف شود و به عنوان پدیده منفی نباید دیده شود، اما باید بدانیم چه مکانی و به چه میزان بروز خشم لازم است. تجربه هیجانات منفی در زندگی لازم است، اما نباید آسیبی به اطرافیان وارد شود.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
درمان پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment) که به اصطلاح ACT نامیده می شود یکی از درمانهای شناختی جدید است که در طبقه ی درمانهای موج سوم رفتاری قرار دارد. هدف از اجرای درمان ACT کمک به مراجع برای ایجاد نوعی زندگی غنی و معنادار است در حالی که به او کمک می شود تا وجود دردهای غیر قابل اجتناب در زندگی خود را بپذیرد. درمانگر ACT از بسیاری ازتکنیک های رفتاری و شناختی برای رسیدن به هدف فوق استفاده می کند. درمانگر ACT به مراجعان خود یک سلسله مهارتهای روانشناختی برای مقابله با افکار و احساسات درد آور آموزش می دهد. همچینن درمانگر ACT در طول درمان از تکنیک توجه آگاهی (Mindfulness) برای کمک به مراجع استفاده می نماید تا وی بتواند توجه خود را به لحظه ی حاضر متمرکز نماید.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
▫️ درمانگر ACT برای رسیدن به اهداف درمانی فعالیت های زیر را انجام می دهد:

۱-کمک به مراجع برای ارتباط با لحظه ی حاضر: به نظر درمانگر ACT ارتباط با لحظه ی موجب افزایش میزان انعطاف پذیری ذهنی مراجع شده و سطح آگاهی وی از محیط پیرامون را افزایش دهد.

۲-تشویق مراجع برای به مبارزه طلیبدن افکار منفی : درمانگر ACT  تلاش می کند مراجع خود را تشویق نماید تا با افکار ، تصورات و خاطرات ناراحت کننده اش مبارزه نماید و گرفتار این افکار و تصورات نگردد.

۳- پذیرش: پذیرش به معنای قبول احساسات ، هیجانات و سائقها می باشد. با قبول احساسات ، هیجانات و سائقها آنها همانطوری که هستند مورد قبول ما قرار می گیرند . در درمان ACT یکی از اهداف مهم درمانگر کمک به مراجع برای پذیرش احساسات ، هیجانات و سائقهای خود است.

۴-تشویق مراجع برای زندگی کردن بر اساس ارزش های خود.

۵- تشویق مراجع برای انجام فعالیتهای کارآمدتر.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
بخشی از پریشانیِ تو، ناشی از یک خشم مدفون شده است. چیزی در تو هست، نوعی ترس و کم رویی، که اجازه ی ابرازِ خشمت را نمیدهد.
به جای آن به فروتنی ات می نازی! نوعی پاکدامنیِ اجباری برای خود پدید آورده ای:
احساسات را در عمق مدفون می کنی، و چون دیگر خشمی را تجربه نمیکنی، تصور میکنی یک قدیسی! فرو خوردنِ خشم، انسان را بیمار میکند.

وقتی نیچه گریست، اروین یالوم
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
▫️ تفاوت های MBCT با CBT

۱-در درمان شناختی-رفتاری وجود خطاهای شناختی به عنوان علت اصلی ابتلا به اختلالات روانشناختی از جمله اختلال افسردگی محسوب می شود اما در درمان MBCT علت اصلی ابتلا به اختلالات روانشناختی و از جمله اختلال افسردگی وجود یک سلسله از مشکلات شناختی مانند حالت نشخوار ذهنی (Rumination) ، توجه زیاد به عوامل تهدید کننده و نگرانی زیاد می باشد. درمانگر MBCT فرض می نماید که وجود خطای شناختی در اشخاص پدیده ای عادی می باشد و بر خلاف فرضیه ی درمانگر شناختی -رفتاری که وجود خطاهای شناختی را عامل اصلی ابتلا به اختلالات روانشناختی و از آن چمله اختلال افسردگی می داند. درمانگر MBCT وجود نوعی حالت مشکل شناختی که سبب بوجود آمدن و یا تشدید خصوصیات فوق الذکر می شود را  عامل اصلی ابتلا به اختلالات روانشناختی می داند.

۲- درمانگر شناختی-رفتاری در جریان درمان بر روی شناسایی افکار خودکار منفی و تلاش برای مقابله با افکار خودکار منفی تاکید می کند اما درمانگرMBCT برروی حل مشکلاتی که در جریان کنترل ذهن وجود دارند (مانند وجود حالت نشخوار ذهنی و حالت نگرانی زیاد) از طریق بکار بردن تکنیک های مختلف از جمله تکنیک های شناختی و رفتاری تاکید می نماید. همچینن درمانگر MBCT تلاش می نماید از طریق بکار بردن تکنیک هایی مانند تکنیک توجه آگاهی ذهنی توجه مراجع را از افکار و احساسات منفی خود دور نموده و توجه وی را به لحظه ی حاضر جلب نماید.

۳- درمانگر MBCT تلاش میکند تا با کمک استفاده از تکنیک های مختلف از جمله تکنیک های شناختی-رفتاری تغییراتی در سبک یا شیوه ی تفکر مراجع خود بوجود آورد. همچینن وی بیمار خود را تشویق می کند تا رویدادهای ناخوشایند را مورد پذیرش قرار دهد. در حالی که درمانگر شناختی-رفتاری بیشتر تلاش دارد تا مراجع افکار خودکار منفی خود را شناسایی نموده و با استفاده از تکنیک های مختلف با آنها مقابله نماید.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
«زندگی به هیچ نمی‌ارزد اما ارزش هیچ چیزی به اندازه زندگی نیست»

گفتگو با مرگ یکی از تاثیرگذارترین کتابهایی بوده است که تا به حال خوانده ام. این کتاب سرشار از مباحث روانشناختی قوی است.

این حقیقت که تمامی اتفاقات این داستان واقعی هستند تاثیر عمیقی بر مخاطب می‌گذارد.

«آن‌وقت دروازه‌های قفل‌خورده باز می‌شود و سیل خروشان نا‌امیدی، آگاهی را به زیر مهمیز می‌کشد. مجبور خواهی بود جلو دیوار زانو بزنی و آنها، سیاهی را توی چشم‌هایت شلیک خواهند کرد»

«کسی که سلول انفرادی را ساخت بی شک می‌دانست که سخت ترین کار انسان، تحمل خویشتن است»

نویسنده که روزنامه نگار خبره ای هم هست، شما را به اعماق سکوت مرگباری می‌برد که درون سلول تاریک زندان جریان دارد. با ساده ترین نثر و ایجاز شما با مرگی از جنس کلمات، گفتگو خواهید کرد. این کتاب شما را با اندیشه ها و رفتار و داستان واقعی اسیری در شرف اعدام آشنا می‌کند.

سخت ترین مجازات برای یک زندانی گذر زمان است. طبق نظریه اینشتین زمان و مکان با هم تناسب دارند اما زندان مثل سیاره ای می‌ماند که در ان زمان به کندترین شکل ممکن می‌گذرد. شخصیت آدم هم در زندان دگرگون می‌شود، انگار به انسانی پست تبدیل می‌شود که آرزوش بدست آوردن یک ملاقه غذای بیشتر است.

بدون شک برای همه ی ما که میل به جاودانگی داریم، ترک دنیا و فکر به ان بسیار سخت است اما واقعاً ما از مرگ هراس داریم یا از نوع مردن؟
به این بخش توجه کنید:
«اکثر ما از مرگ واهمه ای نداشتیم. واهمه مان فقط از عمل مردن بود و گاهی می‌شد حتی بر این واهمه هم چیره شویم. در چنین لحظاتی ما آزاد بودیم مردان بی سایه بودیم. مردانی خارج از رده ی فانی ها»

این اثر از جمله آثاری هست که پس از خواندن آن من دیگر آدم قبل نبودم و امیدوارم برای شما نیز چنین بود‌ه باشد.

گفتگو با مرگ، آرتور کوستلر
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
▫️ عوامل موثر روی انعطاف ناپذیری روانشناختی:

۱-تسلط گذشته یا آینده بر ذهن  (زندگی سخته و در ذات خودش هیچ ارزشی نداره، مگر اینکه شما براش ارزشی بیافرینید) : یعنی تماس فرد با زمان حال قطع شده است.ضدش میشه : توجه آگاهی
ذهن کارش تولید فکر است.
۲-درآمیختگی با فکر (فیوژنfusion ) یعنی ما فکر ها رو جدی میگیریم…ما فرمولی برای خوشبختی نداریم  ولی یک فرمولی برای بدبختی داریم :
الف-همیشه دنبال علت بگردین(اگر علت یابی شما رو به مزیتی میرسونه اشکالی نداره)
ب-فکر رو جدی بگیرین…دلیلی که ما به مراجع میگیریم بنویسه چون از فکرش فاصله میگیرهdistance .
۳- اجتناب تجربی
وقتی دعوا تموم شد تازه تجارب درونی و خصوصی (افکار ، احساسهای عاطفی و بدنی، درگیر شدن فیزیولوژیک ) شروع میشه.در اجتناب تجربی فرد میخواد به هر نحوی شده این تجربه ها رو از خودش دور کنه.
هدف اکت این است که ما به افراد یاد بدیم : درد هیجانی pain رو به رنج suffering تبدیل نکنند ،درد کوتاه مدت است ولی رنج طولانیه.
کسی که خیلی زیاد نگران از دست دادن همسر بصورتی پاتولوژیک است، دلیلش این است که این آدم ارزشهای زندگیشو تماما گذاشته بر مبنای رابطه با همسر گذاشته (تمام تخم مرغهاشو گذاشته تو یک سبد)
مشکل این است که ما همیشه فکر را با واقعیت یکی میگیرین
۴- عدم شفاف بودن ارزشها
اینها میگن زندگی از طریق ارزشها ارزشمند میشه.منظور از ارزشها خوب و بد نیست.ارزشها یعنی چیزی که به زندگی ما جهت میدهد..بخشی از ارزشها ارزشهای معنوی است مثل کمک به همنوع.
هر زمان برای بدست آوردن چیزی تلاش میکنید و بهش نرسیم و رنج ببریم ، اون هدف است و ارزش نیست.خوشبختی را نباید هدف گذاشت بلکه یک ارزش است.درد ما رو وادار به حرکت میکنه و رنج از حرکت باز میداره.ارزش یک فرایند است.
ذهن رو باید یک موجود در نظر بگیریم.
کتاب “رهایی از زندان ذهن ” متیو مک کی ( پنجاه تکنیک فیوژن را میگوید)
 افراد دو نوعند :
افراد فرایند محور
افراد نتیجه محور
هدف خوب است ولی هدف را نباید مقدم بر ارزش دانست.

ادامه دارد ...
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
ادامه ...

۵- عمل ناموثر و نامتعهدانه
عملی که از ارزشها نشات میگیره و به زندگی ما معنا می دهد.
سه هدف هستند که اگر اینها رو در اکت دنبال کنید یعنی شکست درمان 
 اهداف عاطفی: من نباید هیچوقت عصبانی بشم من نباید هیچوقت افسرده باشم
 اهداف انسان مرده: من همیشه راحت و شاد باشم 
 اهداف بینشی: من باید علت مشکلاتم رو پیدا کنم (در اکت دنبال علت و ریشه نروید)
 
۶- در تسلط خویشتن مفهومی
ما دو نوع خویشتن داریم:
۱- نوع observing self خویشتن مشاهده نگر
گاهی اوقات ما عاملیم اما ناظر نیستیم ، ولی در حین اینکه عامل هستم باید ناظر هم باشم.یعنی افکاری که به ذهنتون می آید را مشاهده کنید ، بجای اینکه با این افکار درگیر بشید یا جدی بگیرید و یا فرار کنید و به گذشته یا آینده بروید
۲- نوع thinking self خویشتن مفهومی یا تفکری
جامعه به ما یاد داده که فکر کنیم.
دایکمن چهار نوع خود را در ۱۹۸۰ مطرح کرد:
-خودهیجانی
-خودفکری
-خود رفتاری
-خود مشاهده نگر
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
▫️ اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند یا DSED چیست؟

اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند یکی از اختلالات روانی مرتبط با تروما و استرس است که در کودکان بروز پیدا می‌کند. برجسته‌ترین نشانه‌ی اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند این است که کودک رفتاری نامتناسب با فرهنگ و بیش از حد صمیمی و نزدیک با افراد ناآشنا و نسبتا غریبه دارد. این رفتار دوستانه‌ی افراطی مرزهای اجتماعی و فرهنگی را که کودک در آن زندگی می کند زیر پا می‌گذارد. شوربختانه برخی از خانواده‌ها بر این باورند که این رفتار کودک نشان‌دهنده‌ی روابط عمومی بالای کودک و اجتماعی بودن اوست. اما این رفتار بسیار آسیب‌زاست و می‌تواند سو استفاده از کودک را به دنبال داشته باشد. این اختلال روانی به دلیل شیوه‌های فرزندپروری نادرست، ارتباط اجتماعی ضعیف والدین با کودک و غفلت والدین نسبت به نیازهای روانی – احساسی کودک بروز پیدا می‌کند. هنگامی که کودک دلبستگی عاطفی خود را نسبت به والدینش از دست می‌دهد به دنبال جبران کاستی‌ها و کمبودهای خود خواهد بود و به تعامل اجتماعی بی‌قید و بند روی می‌آورد. پس در اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند هم مانند اختلال دلبستگی واکنشی، رفتار نادرست والدین و مراقبان با کودک زمینه‌ساز بروز اختلال روانی می‌شود.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
▫️ نشانه‌ها و معیارهای DSM 5 برای اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند یا DSED

در DSM 5 معیارها و نشانه‌های گوناگونی برای شناسایی اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند یا DSED یاد شده است. به یاد بسپارید تشخیص اختلال روانی از سوی روان‌شناس انجام می‌شود. پس اگر احساس می‌کنید که کودکتان چنین نشانه‌هایی دارد به روان‌شناس کودک مراجعه کنید تا مطمئن شوید کودکتان دچار اختلال دلبستگی واکنشی هست یا نه.

ملاک A: مجموعه‌ای از رفتارها که در آن کودک به طور فعال و افراطی به بزرگسالان ناآشنا نزدیک می‌شود و با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند. این رفتارها را حداقل با ۲ مورد از ۴ مورد زیر نشان می‌دهند:
۱- کودک از نزدیک شدن و برقراری ارتباط با بزرگسالان ناآشنا خجالت نمی‌کشد یا خجالتش بسیار اندک است.
۲- رفتار فیزیکی و کلامی کودک بیش از اندازه خودمانی است که با فرهنگ جامعه و با اصول اجتماعی نسبت به سن او مغایرت دارد.
۳- هنگامی که رفتارهای ماجراجویانه از کودک سر می‌زند اصلا برنمی‌گردد و به والدین یا مراقب بزرگسالش نگاه نمی‌کند که ببیند آیا این رفتار را تایید می‌کنند یا نه. یا این‌که کم‌تر برای تایید به والدینش نگاه می‌کند حتی در محیط‌ها و شرایطی که ناآشنا باشد.
۴- کودک دوست دارد به همراه بزرگسالان ناآشنا برود و در این کار هیچ تردید و شکی نشان نمی‌دهد یا این شک و تردید بسیار کم است.

ملاک B: رفتارهای یاد شده در معیار A بر خلاف اختلال روانی ADHD به تکانش‌گری محدود نمی‌شوند و رفتار اجتماعی بی‌قید و بند را هم دربرمی‌گیرند.
ملاک C: کودک مراقبانی داشته است که از او غافل بوده‌اند و این غفلت و سهل‌انگاری در یکی از موارد زیر نشان داده می‌شود:
۱- والدین یا مراقبان کودک همیشه و پیاپی نیازهای هیجانی کودک به محبت، توجه، تسکین و … را نادیده گرفته‌اند. این رفتار نشانه‌ی غفلت و محرومیت اجتماعی است.
۲- والدین و مراقبان اصلی کودک پیاپی عوض می‌شوند و این موضوع باعث می‌شود کودک نتواند دلبستگی پایداری به مراقبانش داشته باشد. این موضوع بیش‌تر برای کودکانی پیش می‌آید که پرستار دارند و والدین در پرورش کودک نقشی ندارند و این پرستاران پیاپی عوض می‌شوند.
۳- در شرایطی که کودکان در موسسه‌های نگه‌داری از کودکان به سر می‌برند و شمار مراقبان کودک نسبت به شمار کودکان بسیار کم است. در چنین شرایطی کودک نمی‌ةواند با مراقبانش رابطه‌ی عاطفی پایدار داشته باشد و احساس دلبستگی میان آن‌ها پدید آید.

ملاک D: ممکن است که «مراقب پاتوژنیک» یاد شده در معیار C مسئول رفتار مختل کودک در معیار A باشد. برای نمونه ناراحتی و اختلال در معیار A پس از مراقبت ناسالم یا پاتوژنیک که در معیار C گفته شد آغاز شده باشد. E: در اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند، سن رشدی کودک حداقل ۹ ماهه است. پس کودک باید حداقل ۹ ماه داشته باشد تا بگوییم دچار اختلال DSED شده است.

اسپسیفایر همیشگی: کودک بیش از ۱۲ ماه به این اختلال دچار باشد.
اسپسیفایر شدت: اگر کودک همه‌ نشانه‌ها را داشته باشد می‌توانیم سطح اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند یا DSED را به طور شدید در نظر بگیریم.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
درمان اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند یا DSED
اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند در کودکان بروز پیدا می‌کند اما درمان این اختلال هم مانند اختلال دلبستگی واکنشی به والدین و مراقبان کودک بستگی دارد. این اختلال نیاز به دارو درمانی ندارد و اگر بخواهیم دارویی برای درمان این اختلال تجویز کنیم باید والدین کودک آن را بخورند نه کودک! چون غفلت از عواطف و هیجانات و نیازهای جسمانی کودک زمینه‌ساز این موضوع شده است و ممکن است غفلت والدین از کودک در نتیجه‌ی یک اختلال روانی باشد که آن‌ها دچارش هستند. برای درمان اختلال DSED باید ۴ راهکار بنیادین را به انجام برسانیم.

۱- حمایت روانی اجتماعی (Psycho-social) از خانواده برخی از خانواده‌ها به خاطر شرایط بد اقتصادی – اجتماعی توانایی مراقبت درست از کودک را ندارند در چنین شرایطی حمایت مادی از خانواده‌ها عاملی موثر است و شرایط کودک را بهبود خواهد بخشید در این زمینه نقش مددکاران اجتماعی و نهادهای دولتی اهمیت ویژه‌ای دارد.

۲- روان‌درمانی همان‌گونه که گفته شد ممکن است که غفلت و عدم توجه والدین به کودک به خاطر اختلال روانی باشد. والدینی که دچار افسردگی، استرس، اضطراب و … هستند نمی‌توانند به خوبی به فرزندشان توجه کنند در نتیجه زمینه برای بروز اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند یا DSED فراهم می‌شود. روان‌درمانی والدین و مراقبان کودک در این مورد بسیار مهم است.

۳- آموزش فرزندپروری برخی از والدین آشنایی درستی با نیازهای کودک و شیوه‌ی فرزندپروری ندارند. آگاه ساختن و آموزش والدین می‌تواند از بروز اختلال تعامل اجتماعی بی‌قید و بند یا DSED جلوگیری کند و اگر کودک دچار این اختلال باشد می‌تواند به درمانش بیانجامد.

۴- نظارت بر امنیت و شرایط کودک در خانواده
این مورد کم‌تر از دیگر موارد مورد توجه قرار گرفته اما بسیار مهم است. دولت، سازمان‌های حمایت از کودکان و حتی بستگان و آشنایان کودک باید به شرایط کودک در خانواده توجه داشته باشند اگر به نیازهای کودک توجه نمی‌شود و خانواده توانایی برخورد درست با کودک را ندارد باید وارد عمل شد. نخست باید ۳ راهکار گفته شده را در مورد آن‌ها به انجام رساند و اگر خانواده همکاری لازم را نداشته باشد ناچاریم که کودک از خانواده جدا شود. اما بردن کودک به پرورشگاه کاری منطقی و درست نیست چون به تشدید این اختلال در کودک می‌انجامد. بهتر است والدینی مناسب برای کودک برگزیده شود و به آن‌ها سپرده شوند.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
درمـــان BDD

درمان از دیدگاه زیستی، داروها، مخصوصاً ssri‌ها را شامل می‌شود که می‌توانند نشانه‌های مرتبط با افسردگی و اضطراب، به‌علاوه نشانه‌های ناراحتی، اشتغال‌های ذهنی و وسواس‌های اختلال بدشکلی بدن را کاهش دهند. افراد مبتلابه اختلال بدشکلی بدن بعدازاین‌که داروهای ssri را مصرف کردند، می‌توانند کیفیت زندگی، عملکرد کلی و بینش بهتری در مورد اختلال خود داشته باشند. گرچه داروها می‌توانند به بهبود نشانه‌های اختلال بدشکلی بدنی کمک کنند، ولی به مؤلفه‌های شناختی این اختلال رسیدگی نمی‌کنند.

متخصصان بالینی که درمان‌جویان مبتلا به اختلال بدشکلی بدنی را از دیدگاه شناختی – رفتاری درمان می‌کنند، به آن‌ها کمک می‌کنند تا بفهمند ظاهر فقط یک جنبه از هویت آن‌هاست و درعین‌حال، فرض‌های آن‌ها را که ظاهرشان معیوب است، به چالش می‌طلبند. امکان دارد متخصصان بالینی پیشگیری از پاسخ و مواجهه را نیز به کار برند. ما می‌توانیم به‌طور هم‌زمان از بازسازی شناختی نیز استفاده کنیم.

درمان‌جویان خود را در آینه نگاه می‌کنند و درعین‌حال افکار خود را در مورد آن‌چه می‌بینند تغییر می‌دهند. افزون بر این، درمان میان فردی می‌تواند به افراد مبتلا به این اختلال کمک کند راهبردهای بهتری را برای رسیدگی کردن به ناراحتی که در روابط خود با دیگران احساس می‌کنند پرورش دهند و علاوه بر آن به عزت‌نفس و خلق افسرده خود رسیدگی کنند.

اختلال بدشکلی بدنی که با دگرگونی‌های دوره بلوغ مطابقت دارد معمولاً تا حدود پایان نوجوانی از بین می‌رود اما در پاره‌ای از موارد نیز استقرار می‌یابد و مشکلات متعددی را در قلمرو تحصیلی، حرفه‌ای، خانوادگی و جز آن ایجاد می‌کند. در چنین مواردی روان‌درمان‌گری را می‌توان به ‌منزله تنها راه‌حل در نظر گرفت. پاره‌ای از متخصصان از روش‌هایی مانند روش مواجهه یا پیشگیری پاسخ که در مورد هراس‌ها و وسواس – بی‌اختیاری‌ها به کار بسته می‌شوند سود می‌جویند؛ اما پاره‌ای دیگر بر این باورند که توأم بودن این اختلال با اختلال‌هایی نظیر افسردگی حاد، اضطراب، هراس و ناتوانی در سرمایه‌گذاری عاطفی این نکته را خاطرنشان می‌سازد که این بیماران دارای مشکلات روان‌شناختی کم‌وبیش بااهمیتی در سطح شخصیت هستند و اختلال بدشکلی بدنی درواقع یک شیوه رمزی بیان تعارض‌های ناشی از جدایی – تفرد است؛ بنابراین روش درمانگری مبتنی بر روان تحلیل‌گری را به‌عنوان روش اصلی محسوب می‌کنند؛ اما از آن‌جا که این اختلال نشان‌دهنده مشکلات ارتباطی با دیگری نیز هست استفاده از راهبردهایی را که بر روش‌های تغییر رفتار مبتنی هستند به‌عنوان روش‌های مکمل توصیه می‌نمایند.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
درمان PTSD به دو صورت فردی و گروهی انجام می‌شود و در هر دو شکل درمان فردی و گروهی، تمرکز اصلی درمان آن است که فرد تشویق شود درباره واقعه و معنای آن اتفاق تا جای ممکن صحبت کند.

عنصر اصلی در این زمینه، حمایت است. در درمان فردی، درمانگر یک فضای امن و حمایت‌گرانه ایجاد می‌کند و در درمان گروهی نیز هم درمانگر و هم سایر اعضای گروه نقش حمایتی در قبال هم ایفا می‌کنند.

ویژگی منحصربه فرد گروه درمانی این است که فرد با افرادی که از این نظر به او شبیه هستند روبه رو می‌شود و همین نکته صحبت درباره اتفاق را برای او آسان‌تر می‌کند. در بسیاری از انواع درمان‌های فردی و گروهی، روش‌های آرام‌سازی خود یا ریلکسیشن به افراد آموزش داده می‌شود.

وقتی علائم بسیار شدید و آزاردهنده است، تجویز دارو به دست روان‌پزشک نیز کمک‌کننده است.

یکی از درمان‌هایی که درباره این مشکل مطرح‌شده درمان با حساسیت‌زدایی و باز پردازش حرکات چشم است که توسط متخصصی به نام «شاپیرو» شکل گرفت. او معتقد است در موقع بروز افکار منفی و تکرار واقعه، حرکات چشم بسیار سریع می‌شود و اگر بتوان این حرکات را کنترل کرد، افکار هم کمتر آسیب‌زا خواهد بود. اگرچه در ایران این روش چندان رایج نیست، اما بعضی شواهد حاکی از اثربخشی آن است. به‌هرحال، همان‌طور که در ابتدا اشاره شد، کمک به حل این مشکل بیش از همه متکی بر صحبت راجع به آن، به‌ویژه با کمک یک متخصص و حمایت اجتماعی است.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
مهمترین اصل در شناخت درمانی این است که حس منفی یا حس مثبت ما ناشی از تفکر منفی یا تفکر مثبت است. غم و اندوه و افسردگی به خاطر تفکریست که خویش را شکست خورده میداند. حس نگرانی ناشی تفکر به خطرات آينده است. حس حقیر بودن به خاطر فکر قیاس خودمان با افراد دیگر پدید میاید.احساس درماندگی ناشی از این است که فکر میکنید این شرایط سخت دایماً ادامه میابد.
 
افکار منفی ما سبب حس ناخوش‌آیند ما شده و ما فکر میکنیم این وضعیت دائمی است و ادامه میابد و قطعاً این طرزی فکری منفی و ناسالم است. داشتن افکار منفی کاملاً طبیعی است ولی این که یک فکر منفی درست یا اشتباه باشد نکته مهمی است. افکار منفی اشتباه و ناسالم منجر به احساسات منفی ما می گردند.
 
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
▫️ تکنیک های شناختی درمانی:

اعتبارسنجی: درمانگر از بیمار می خواهد تا از افکار و عقاید خویش دفاع کند. چنانچه بیمار نتواند شواهد عینی برای حمایت از فرضیات خویش ارائه دهد، نامعتبر بودن یا ماهیت اشتباه افکار برایش روشن خواهد شد.

تمرین شناختی: از بیمار خواسته می شود یک شرایط سخت که قبلا با آن روبرو شده است را تصور کند. بعد از آن با کمک درمانگر روش برخورد موفقیت آمیز با مشکل را تمرین می کنند. وقتی که بیمار دوباره با وضعیت مشابه روبرو شود، رفتاری که از گذشته یاد گرفته است اکنون برای مقابله به کارش می آید.
 
کشف هدایت شده: درمانگر یکسری سؤالاتی را طراحی می کند که مراجع با جواب به آنها تحریفات شناختی خویش را کشف می کند.
 
یادداشت برداری: بیمار باید یک دفترچه خاطرات روزانه داشته باشد که در آن بطور مفصل و با ذکر جزئیات در مورد موقعیت هایی که در زندگی روزانه رخ می دهد، افکار و احساسات اطراف آنها و رفتاری که با آنها همراه است، بنویسد. آنگاه درمانگر و بیمار این یادداشت ها را با هم مرور می کنند تا الگو های تفکر ناسازگار و نحوه تأثیر این افکار بر رفتار شخص را کشف کنند.
 
تکالیف منزل: به منظور تشویق برای کشف خویش و تقویت دیدگاه های ایجاد شده در جلسات درمان، ممکن است درمانگر از بیمار بخواهد یکسری تکالیف را انجام دهد؛ تکالیفی مانند یادداشت برداری در طول جلسه و بعد مطالعه آن ها، یاداشت های روزانه یا خواندن کتاب یا مقاله های متناسب با درمان.
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
اکثر رنج های ما ناشی از این است که با خواسته ها و تمایلات برانگیخته میشویم و بعد،وقتی خواسته برآورده می شود از لحظه ارضای آن لذت می بریم. لحظه ای که خیلی زود تبدیل به دلزدگی و کسالت میشود و سپس این دلزدگی با بروز و سر برآوردن خواسته ای دیگر متوقف می شود. این چرخه خواستن مداوم ، ارضای لحظه ای ، دلزدگی و خواسته بعدی بیماری بشر در این جهان است.

درمان شوپنهاور، اروین یالوم
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
آیا به آزادی اراده عقیده دارید؟
من که دارم بی چون و چرا.
من با فیلسوفانی که فکر میکنند اعمال ما جبری است و از عواملی غیر ارادی ناشی میشود، مخالفم و این عقیده را غیر اخلاقی میدانم.
اگر این را قبول داشته باشیم، نباید کسی را به خاطر کارهایش سرزنش کنیم.
اگر آدم به قضا و قدر معتقد باشد، باید دست روی دست بگذارد و بگوید: "خواست خدا هرچه باشد،همان می شود." و آنقدر سر جایش بنشیند تا بمیرد. من به آزادی اراده و همت برای رسیدن به خواسته هایم اعتقاد کامل دارم.
این اعتقاد کوه را جابه جا میکند.

 بابا لنگ دراز، جین وبستر
#مشاوره #رواندرمانی

🆔 @moshaverpsy
2024/11/18 16:23:09
Back to Top
HTML Embed Code: