خاک را دیدی برآمد در هوا
در میان خاک بنگر باد را

دیگ‌های فکر می‌بینی به جوش
اندر آتش هم نظر می‌کن به هوش

#مولانای_جان
@Molana79

　زهی صبحی که او آید
نشیند بر سر بالین
تو چشم از خواب بگشایی
ببینی شاه شادانی

#مولانا

🎤  #امین_الله_رشیدی
۱۳۰۴_۱۴۰۳
#روحش_شاد💐

@Molana79

هر سحری چو ابر دی بارم اشک بر درت
پاک کنم به آستین اشک ز آستان تو

مشرق و مغرب ار روم ور سوی آسمان شوم
نیست نشان زندگی تا نرسد نشان تو

#مولانای_جان
@Molana79

زاهد کشوری بدم صاحب منبری بدم
کرد قضا دل مرا عاشق و کف زنان تو

از می این جهانیان حق خدا نخورده‌ام
سخت خراب می‌شوم خائفم از گمان تو

#مولانای_جان
@Molana79

صبر پرید از دلم عقل گریخت از سرم
تا به کجا کشد مرا مستی بی‌امان تو

شیر سیاه عشق تو می‌کند استخوان من
نی تو ضمان من بدی پس چه شد این ضمان تو

#مولانای_جان
@Molana79

ای تبریز بازگو بهر خدا به شمس دین
کاین دو جهان حسد برد بر شرف جهان تو

#مولانای_جان
@Molana79

پرسیدم ازو واسطهٔ هجران را
گفتا سببی هست بگویم آن را

من چشمِ توام اگر نبینی چه عجب
من جانِ توام کسی نبیند جان را

#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79

تسبیح ملک را و صفا رضوان را
دوزخ بد را بهشت مر نیکان را


دیبا جم را و قیصر و خاقان را
جانان ما را و جان ما جانان را

#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79

ای دوست دوا فرست بیماران را
روزی ده جن و انس و هم یاران را

ما تشنه لبانِ وادیِ حرمانیم
بر کشتِ امیدِ ما بده باران را

#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79

دی شانه زد آن ماه خمِ گیسو را
بر چهره نهاد زلفِ عنبر بو را

پوشید بدین حیله رخِ نیکو را
تا هر که نه محرم نشناسد او را

#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79

ای دلبرِ ما مباش بی دل برِ ما
یک دلبرِ ما به که دو صد دل برِ ما

نه دل برِ ما نه دلبر اندر برِ ما
یا دل برِ ما فرست یا دلبرِ ما

#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79

آن عشق که هست جزء لاینفکِ ما
حاشا که شود به عقلِ ما مدرکِ ما

خوش آنکه ز نورِ او دمد صبحِ یقین
ما را برهاند ز ظلامِ شکِ ما

#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79

در جای تو جا نیست به جز آن جان را
در کوه تو کانیست بجو آن کان را

صوفی رونده گر توانی می‌جوی
بیرون تو مجو ز خود بجو تو آن را

#مولانای_جان
@Molana79

همه عمر در فراقت بگذشت و سهل باشد
اگر احتمال دارد به قیامت اتصالی

چه خوش است در فراقی همه عمر صبر کردن
به امید آن که روزی به کف اوفتد وصالی

#حضرت_سعدی
@Molana79

خاموش شدم شرحش تو بگو
زیرا به سخن برهان منی


#مولانای_جان
@Molana79

مگر از خانه بیرون آمد آن گل بی حجاب امشب؟
که بوی یاسمن دارد فروغ ماهتاب امشب

ز نور مه، نظر چون مهر تابان خیره می گردد
مگر یک جانب افتاده است از رویش نقاب امشب؟

#صائب_تبریزی
@Molana79

مژگان به چشمم سوزن است امشب
نفس در سینه ام چون خار در پیراهن است امشب

ز جوش اشک می لرزد چو اهل حشر مژگانم
قیامت در مصیبت خانه چشم من است امشب

#صائب_تبریزی
@Molana79

تا تو حریف من شدی ای مه دلستان من
همچو چراغ می جهد نور دل از دهان من

ذره به ذره چون گهر از تف آفتاب تو
دل شده‌ است سر به سر آب و گل گران من

#مولانای_جان
@Molana79

پیشتر آ دمی بنه آن بر و سینه بر برم
گرچه که در یگانگی جان تو است جان من

در عجبی فتم که این سایه کیست بر سرم
فضل توام ندا زند کان من است آن من

#مولانای_جان
@Molana79