پوستین و چارق آمد از نیاز
در طریق عشق محراب ایاز

گرچه او خود شاه را محبوب بود
ظاهر و باطن لطیف و خوب بود

#مولانای_جان
@Molana79

گشته بی‌کبر و ریا و کینه‌ای
حسن سلطان را رخش آیینه‌ای

چونک از هستی خود او دور شد
منتهای کار او محمود بد

#مولانای_جان
@Molana79

سخنان گهربار از #استاد_الهی_قمشه_ای_حفظه_اللّٰه

@Molana79

در آن طبله شکر پر کرد عطار
به گرد طبله عطار گردیم


#مولانای_جان
@Molana79

بیا کامروز گرد خود نگردیم
به گرد خانه خمار گردیم


#مولانای_جان
@Molana79

من می نه ز بهر تنگدستی نخورم
یا از غم رسوایی و مستی نخورم

من می ز برای خوشدلی میخوردم
اکنون که تو بر دلم نشستی نخورم

#خیام_نیشابوری
@Molana79

مساجد، کلیسا کنیسه معابد و خانقاه را برای
پیدا کردن خدا گشتم،
سرانجام او را
در قلب خود دیدم

#شمس_تبریزی

🌸🍃
@Molana79

عشق تو بهر صومعه مستی دارد
بازار بتان از تو شکستی دارد

دست غم تو بهر دو عالم برسید
الحق که غمت درازدستی دارد


#مولانای_جان
@Molana79

عشق آن خوشتر کز او بلاها خیزد
عاشق نبود که از بلا پرهیزد

مردانه کسی بود که در شیوهٔ عشق
چون عشق به جان رسد ز جان بگریزد

#مولانای_جان
@Molana79

" گفت با خود کز کفِ طفلان گهر
   بس توان آسان خریدن ای پدر

   عقل و ایمان را از این طفلان گول
   می خرد با ملک دنیا دیوِ غول "

#مثنوی_مولانا دفترششم
@Molana79

📘از کودکی که ارزش گوهر را نمی داند
   می توان به آسانی و ارزانی آن راخرید.
   همچنین است انسان هایی که برتریِ
   عقل و ایمان را در نمی یابند و آن را
   با وسوسه ی شیطان به متاع دنیایی
   می فروشند...
.

عاشق که تواضع ننماید چکند
شبها که بکوی تو نیاید چکند

گر بوسه زند زلف ترا تیره مشو
دیوانه که زنجیر نخاید چکند

#مولانای_جان
@Molana79

ندارد قاصدت تا حشر جز رو بر قفا رفتن !
پیامت با که‌ گوید آن‌که از پیش تو برگردد

📝📚🗞📙

<<<جناب بیدل دهلوی>>>

🆔 @Molana79

من به گوش تو سخن‌های نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو


#مولانای_جان
@Molana79

اتفاقا به همین صورت عمل شد و وزیر بعد از آن که دست و گوشش بریده و بینی اش شکافته گشت به میان عیسویان رفت و در میان عیسویان که اصحاب حواس بودند و به ظاهر و صورت می نگریستند محبوب واقع گردید و به صورت پیر و شیخ و رهبر دینی در آمد.

''او به ظاهر واعظ احکام بود
لیک در باطن صفیر و دام بود''

آن گاه وزیر فتنه ای در میان عیسویان به پا کرد که در آن صدها هزار عیسوی به علت اختلافات داخلی کشته شدند.
با این همه در هنگام مرگ او، انبوهی از مردم گرد آمده بودند که خون گریه می کردند و از شدت اندوه، خاک بر سرمی ریختند؛

''چونک خلق از مرگ او آگاه شد
بر سر گورش قیامت گاه شد

خلق چندان جمع شد بر گور او
هو کنان جامه دران در شور او

کان عدد را هم خدا داند شمرد
از عرب از ترک و از رومی و کرد

خاک او کردند بر سرهای خویش
درد او دیدند درمان جان خویش

آن خلایق بر سر گورش مهی
کرده خون را از دو چشم خود رهی''


@Molana79

گفت قایل در جهان درویش نیست
ور بود درویش آن درویش نیست

هست از روی بقای ذات او
نیست گشته وصف او در وصف هو


#مولانای_جان
@Molana79

چون زبانهٔ شمع پیش آفتاب
نیست باشد هست باشد در حساب

هست باشد ذات او تا تو اگر
بر نهی پنبه بسوزد زان شرر

نیست باشد روشنی ندهد ترا
کرده باشد آفتاب او را فنا

#مولانای_جان
@Molana79

در دو صد من شهد یک اوقیه خل
چون در افکندی و در وی گشت حل

نیست باشد طعم خل چون می‌چشی
هست اوقیه فزون چون برکشی

پیش شیری آهوی بیهوش شد
هستی‌اش در هست او روپوش شد

#مولانای_جان
@Molana79