خیالت شحنه شهر فراق است
تو زان پاکی تو سلطان وصالی
تو خورشیدی و جانها سایه تو
نه چون خورشید گردون در زوالی
#مولانای_جان
@Molana79
تو زان پاکی تو سلطان وصالی
تو خورشیدی و جانها سایه تو
نه چون خورشید گردون در زوالی
#مولانای_جان
@Molana79
بخندانی جهان را تو نخندی
بنالانی روان را تو ننالی
تو دست و پای هر بیدست و پایی
تو پر و بال هر بیپر و بالی
هزاران مشفق غمخوار سازی
ولیک از ناز گویی لاابالی
#مولانای_جان
@Molana79
بنالانی روان را تو ننالی
تو دست و پای هر بیدست و پایی
تو پر و بال هر بیپر و بالی
هزاران مشفق غمخوار سازی
ولیک از ناز گویی لاابالی
#مولانای_جان
@Molana79
سنگ بر آهن زدی آتش نجست
این نباشد ور بباشد نادرست
آنک روزی نیستش بخت و
ننگرد عقلش مگر در نادرات
#مولانای_جان
@Molana79
این نباشد ور بباشد نادرست
آنک روزی نیستش بخت و
ننگرد عقلش مگر در نادرات
#مولانای_جان
@Molana79
کان فلان کس کشت کرد و بر نداشت
و آن صدف برد و صدف گوهر نداشت
بلعم باعور و ابلیس لعین
سود نامدشان عبادتها و دین
#مولانای_جان
@Molana79
و آن صدف برد و صدف گوهر نداشت
بلعم باعور و ابلیس لعین
سود نامدشان عبادتها و دین
#مولانای_جان
@Molana79
صد هزاران انبیا و رهروان
ناید اندر خاطر آن بدگمان
این دو را گیرد که تاریکی دهد
در دلش ادبار جز این کی نهد
#مولانای_جان
@Molana79
ناید اندر خاطر آن بدگمان
این دو را گیرد که تاریکی دهد
در دلش ادبار جز این کی نهد
#مولانای_جان
@Molana79
این دو را گیرد که تاریکی دهد
در دلش ادبار جز این کی نهد
بس کسا که نان خورد دلشاد او
مرگ او گردد بگیرد در گلو
پس تو ای ادبار رو هم نان مخور
تا نیفتی همچو او در شور و شر
صد هزاران خلق نانها میخورند
زور مییابند و جان میپرورند
تو بدان نادر کجا افتادهای
گر نه محرومی و ابله زادهای
این جهان پر آفتاب و نور ماه
او بهشته سر فرو برده به چاه
که اگر حقست پس کو روشنی
سر ز چه بردار و بنگر ای دنی
جمله عالم شرق و غرب آن نور یافت
تا تو در چاهی نخواهد بر تو تافت
چه رها کن رو به ایوان و کروم
کم ستیز اینجا بدان کاللج شوم
هین مگو کاینک فلانی کشت کرد
در فلان سالی ملخ کشتش بخورد
پس چرا کارم که اینجا خوف هست
من چرا افشانم این گندم ز دست
و آنک او نگذاشت کشت و کار را
پر کند کوری تو انبار را
چون دری میکوفت او از سلوتی
عاقبت در یافت روزی خلوتی
#مولانای_جان
@Molana79
در دلش ادبار جز این کی نهد
بس کسا که نان خورد دلشاد او
مرگ او گردد بگیرد در گلو
پس تو ای ادبار رو هم نان مخور
تا نیفتی همچو او در شور و شر
صد هزاران خلق نانها میخورند
زور مییابند و جان میپرورند
تو بدان نادر کجا افتادهای
گر نه محرومی و ابله زادهای
این جهان پر آفتاب و نور ماه
او بهشته سر فرو برده به چاه
که اگر حقست پس کو روشنی
سر ز چه بردار و بنگر ای دنی
جمله عالم شرق و غرب آن نور یافت
تا تو در چاهی نخواهد بر تو تافت
چه رها کن رو به ایوان و کروم
کم ستیز اینجا بدان کاللج شوم
هین مگو کاینک فلانی کشت کرد
در فلان سالی ملخ کشتش بخورد
پس چرا کارم که اینجا خوف هست
من چرا افشانم این گندم ز دست
و آنک او نگذاشت کشت و کار را
پر کند کوری تو انبار را
چون دری میکوفت او از سلوتی
عاقبت در یافت روزی خلوتی
#مولانای_جان
@Molana79
جلسه28
علامه مروجی سبزواری
🎙️#تفسیر_مثنوی جلسهٔ بيست و هشتم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری(دامتبرکاته)
تاریخ - ۹۴/۲/۱۶
🔻شروع از بیت:
(5:00) هر که را با اختری پیوستگیست --- مر ورا با اختر خود همتگیست
🔻 موضوع داستان:
- حکایت پادشاه جهود دیگر که در قتل مسیحیان تلاش میکرد
🔻 عناوین:
-(03:00) آثار پایه گذاری سنتهای خوب و بد در جامعه
-(05:00) تطابق طبیعت انسانها با افلاک
-(08:00) خوی انسانهای الهی
-(12:00) صفت حبّ، جاذب نور در انسان
-(17:00) صبغة الله
-(19:00) بت نفس
-(25:00) جانبازی، محصول شهود برهان حق
-(32:00) دو نفرین امام حسین ع در کربلا
-(34:00) شراب طهور و حبّ ازلی
🆔 @Molana79
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری(دامتبرکاته)
تاریخ - ۹۴/۲/۱۶
🔻شروع از بیت:
(5:00) هر که را با اختری پیوستگیست --- مر ورا با اختر خود همتگیست
🔻 موضوع داستان:
- حکایت پادشاه جهود دیگر که در قتل مسیحیان تلاش میکرد
🔻 عناوین:
-(03:00) آثار پایه گذاری سنتهای خوب و بد در جامعه
-(05:00) تطابق طبیعت انسانها با افلاک
-(08:00) خوی انسانهای الهی
-(12:00) صفت حبّ، جاذب نور در انسان
-(17:00) صبغة الله
-(19:00) بت نفس
-(25:00) جانبازی، محصول شهود برهان حق
-(32:00) دو نفرین امام حسین ع در کربلا
-(34:00) شراب طهور و حبّ ازلی
🆔 @Molana79
قدح شکست و شرابم نماند و من مخمور
خراب کار مرا شمس دین کند معمور
خدیو عالم بینش چراغ عالم کشف
که روحهاش به جان سجده میکنند از دور
#مولانای_جان
@Molana79
خراب کار مرا شمس دین کند معمور
خدیو عالم بینش چراغ عالم کشف
که روحهاش به جان سجده میکنند از دور
#مولانای_جان
@Molana79
چو کارزار کند شاه روم با شمشاد
چگونه گردم خرم چگونه باشم شاد
جهان عقل چو روم و جهان طبع چو زنگ
میان هر دو فتادهست کارزار و جهاد
#مولانای_جان
@Molana79
چگونه گردم خرم چگونه باشم شاد
جهان عقل چو روم و جهان طبع چو زنگ
میان هر دو فتادهست کارزار و جهاد
#مولانای_جان
@Molana79
ببرد خواب مرا عشق و عشق خواب برد
که عشق جان و خرد را به نیم جو نخرد
که عشق شیر سیاهست تشنه و خون خوار
به غیر خون دل عاشقان همینچرد
#مولانای_جان
@Molana79
که عشق جان و خرد را به نیم جو نخرد
که عشق شیر سیاهست تشنه و خون خوار
به غیر خون دل عاشقان همینچرد
#مولانای_جان
@Molana79
به مهر بر تو بچفسد به سوی دام آرد
چو درفتادی از آن پس ز دور مینگرد
امیر دست درازست و شحنه بیباک
شکنجه میکند و بیگناه میفشرد
#مولانای_جان
@Molana79
چو درفتادی از آن پس ز دور مینگرد
امیر دست درازست و شحنه بیباک
شکنجه میکند و بیگناه میفشرد
#مولانای_جان
@Molana79
هر آنک در کفش آید چو ابر میگرید
هر آنک دور شد از وی چو برف میفسرد
هزار جام به هر لحظه خرد درشکند
هزار جامه به یک دم بدوزد و بدرد
هزار چشم بگریاند و فروخندد
هزار کس بکشد زار زار و یک شمرد
به کوه قاف اگر چه که خوش پرد سیمرغ
چو دام عشق ببیند فتد دگر نپرد
ز بند او نرهد کس به شید یا به جنون
ز دام او نرهد هیچ عاقلی به خرد
مخبطست سخنهای من از او گر نی
نمودمی به تو آن راهها که میسپرد
نمودمی به تو کو شیر را چه سان گیرد
نمودمی که چگونه شکار را شکرد
#مولانای_جان
@Molana79
هر آنک دور شد از وی چو برف میفسرد
هزار جام به هر لحظه خرد درشکند
هزار جامه به یک دم بدوزد و بدرد
هزار چشم بگریاند و فروخندد
هزار کس بکشد زار زار و یک شمرد
به کوه قاف اگر چه که خوش پرد سیمرغ
چو دام عشق ببیند فتد دگر نپرد
ز بند او نرهد کس به شید یا به جنون
ز دام او نرهد هیچ عاقلی به خرد
مخبطست سخنهای من از او گر نی
نمودمی به تو آن راهها که میسپرد
نمودمی به تو کو شیر را چه سان گیرد
نمودمی که چگونه شکار را شکرد
#مولانای_جان
@Molana79
مائیم که گه نهان و گه پیدائیم
گهمؤمنو گه یهود و گه ترسائیم
تا این دل ما قالب هر دل گردد
هر روز به صورتی برون میآئیم
#مولانای_جان
@Molana79
گهمؤمنو گه یهود و گه ترسائیم
تا این دل ما قالب هر دل گردد
هر روز به صورتی برون میآئیم
#مولانای_جان
@Molana79
بیا که وقت شناسان دو کون بفروشند
به یک پیاله می صاف و صحبت صنمی
دوام عیش و تنعم نه شیوه عشق است
اگر معاشر مایی بنوش نیش غمی
نمیکنم گلهای لیک ابر رحمت دوست
به کشته زار جگرتشنگان نداد نمی
#حضرت_حافظ
@Molana79
به یک پیاله می صاف و صحبت صنمی
دوام عیش و تنعم نه شیوه عشق است
اگر معاشر مایی بنوش نیش غمی
نمیکنم گلهای لیک ابر رحمت دوست
به کشته زار جگرتشنگان نداد نمی
#حضرت_حافظ
@Molana79
سوارِ عشق شو وَزْ رَهْ مَیَندیش
که اسبِ عشقْ بَس رَهْوار باشد
به یک حَمله تو را مَنْزِل رَسانَد
اگرچه راهْ ناهَمْوار باشد
#غزل_مولانا
@molana79
که اسبِ عشقْ بَس رَهْوار باشد
به یک حَمله تو را مَنْزِل رَسانَد
اگرچه راهْ ناهَمْوار باشد
#غزل_مولانا
@molana79
کودکی را بگویی که ما را که آفرید؟
گوید حق.
بپرسی که چرخه بی گرداننده بگردد؟
گوید چه می گویی، دیوانه ای؟
بپرسی که آنکه ما را ساخت
و هست و نیست می کند
او قوی تر است و غالب تر است یا ما؟
بگوید هر آینه آن کس اگر قوی تر نبودی
کی توانستی ما را هست و نیست کردن؟
هر آینه غالب او باشد.
مردی آن است که این غالب را ببیند
و آن هست کننده را ببیند
و هست کردن او را ببیند
چشم باز کند
بی تقلید و بی حجاب
خالق را ببیند، اللّه را ببیند.
#شمس_تبریزی
@molana79
گوید حق.
بپرسی که چرخه بی گرداننده بگردد؟
گوید چه می گویی، دیوانه ای؟
بپرسی که آنکه ما را ساخت
و هست و نیست می کند
او قوی تر است و غالب تر است یا ما؟
بگوید هر آینه آن کس اگر قوی تر نبودی
کی توانستی ما را هست و نیست کردن؟
هر آینه غالب او باشد.
مردی آن است که این غالب را ببیند
و آن هست کننده را ببیند
و هست کردن او را ببیند
چشم باز کند
بی تقلید و بی حجاب
خالق را ببیند، اللّه را ببیند.
#شمس_تبریزی
@molana79
فریاد ز دست فلک آینه گون
کز جور و جفای او جگر دارم خون
روزی به هزار غم به شب میآرم
تا خود فلک از پردهچه آرد بیرون
#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79
کز جور و جفای او جگر دارم خون
روزی به هزار غم به شب میآرم
تا خود فلک از پردهچه آرد بیرون
#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79
در راه یگانگی نه کفرست و نه دین
یک گام زخود برون نه و راه ببین
ای جان جهان تو راه اسلام گزین
با مار سیه نشین و با ما منشین
#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79
یک گام زخود برون نه و راه ببین
ای جان جهان تو راه اسلام گزین
با مار سیه نشین و با ما منشین
#ابوسعید_ابوالخیر
@Molana79
آنکه او موقوف حالست آدمیست
کاو بهحال افزون و گاهی در کمیست
صوفی ابن الوقت باشد در منال
لیک صافی فارغست از وقت و حال
#مولانای_جان
@Molana79
کاو بهحال افزون و گاهی در کمیست
صوفی ابن الوقت باشد در منال
لیک صافی فارغست از وقت و حال
#مولانای_جان
@Molana79