Telegram Web Link
از خویشتن بجستن آرزو می‌کندم
آزاد نشستن آرزو می‌کندم

در بند مقامات همی‌بودم من
وان بند گسستن آرزو می‌کندم

#مولانای_جان
@Molana79
تو به یک خواری گُریزانی ز عشق
تو به جز نامی چه می‌دانی ز عشق؟

#مثنوی_مولانا
@Molana79

📘روابطِ عاشقانهٔ سطحی و ظاهری گاه به تلنگری فرو می‌ریزد. از نشانه‌های عمیق‌نبودنِ یک رابطهٔ عاشقانه، متزلزل‌شدن و فرو ریختنِ آن هنگامِ وقوعِ مشکلی کوچک است. به تعبیرِ مولانا تویی که به کوچکترین رنجی دست از عاشقی برمی‌داری، از عشق چه می‌دانی جز نامی؟ ادّعایِ عاشق بودن از سهل‌ترین کارهاست و هر کس از پس چنین ادّعایی بر‌می‌آید اما او که به حقیقت عاشق است، هنگام وقوعِ مشکلات نیز عاشقانه استقامت می‌کند و در یافتنِ راه حل می‌کوشد. در باب عشق به خداوند هم داستان دقیقاً همینطور است. بنده‌ای که به کوچکترین سختی و رنج خداوند را کنار می گذارد و طلبکارانه رفتار می‌کند بندهٔ حقیقی نیست.
عشق را صد ناز و استکبار هست
عشق با صد ناز می‌آید به دست

عشق چون وافیست وافی می‌خرد
در حریف بی‌وفا می‌ننگرد


#مولانای_جان
@Molana79
شاخ و برگ نخل گرچه سبز بود
با فساد بیخ سبزی نیست سود

ور ندارد برگ سبز و بیخ هست
عاقبت بیرون کند صد برگ دست

#مولانای_جان
@Molana79
از خویشتن بجستن آرزو می‌کندم
آزاد نشستن آرزو می‌کندم

در بند مقامات همی‌بودم من
وان بند گسستن آرزو می‌کندم

#مولانای_جان
@Molana79
Ahange Mahali
Moein
باز آمدم

خواننده :معین
ترانه سرا :بیژن ترقی
@Molana79
جلسه21
علامه مروجی سبزواری
🎙#تفسیر_مثنوی جلسهٔ بيست و یکم

در محضر #علامه_مروجی_سبزواری(دامت‌برکاته)

تاریخ - ۹۳/۱۱/۱۵

🔻شروع از بیت:

(2:00) قوم عیسی را بد اندر دار و گیر --- حاکمانشان ده امیر و دو امیر

🔻 موضوع داستان:

- ادامه داستان وزیر پادشاه جهود که نصرانیان را می‌کشت از بهر تعصب

🔻 عناوین:

-(07:00) ختم ولایت عامه و خاصه
-(08:00) ملال و جنگ از کثرت است
-(11:00) انسان‌های داودی خو
-(14:00) چشم بی‌اشک از امراض روح است
-(15:00) غفلت، منشأ گناه
-(19:00) نیست شدن، بزرگترین عبادت
-(21:00) تجلی قهاری(کرشمه)
-(23:00) یکی از اصول عشق، ناز و نیاز
-(26:00) خانه از غیر نپرداخته‌ای یعنی چه
-(28:00) طلب با اخلاص (داستان موسی و شبان)
-(39:00) وصال حافظ به معشوق (ای که با سلسله زلف دراز آمده‌ای)
-(43:00) یغمای دل
-(45:00) اشعار مولانا در وصالش به امام زمان عج

🆔 @Molana79
همچو خادم دان مُراعاتِ خَسان
بی کسی بهتر ، ز عِشوه ناکَسان

#مثنوی_مولانا دفتردوم
@Molana79

📘اینکه فرومایگان رعایتت کنند و نزدیکت نشوند را یک خدمتی از طرف آنها به خودت بدان
تنهایی از خوشامدگویی و ثنا خوانی انسانهای تبه کار بد نهاد ، بهتر است
چه نزدیک است جان تو به جانم
که هر چیزی که اندیشی بدانم

ضمیر همدگر دانند یاران
نباشم یار صادق گر ندانم

#مولانای_جان
@Molana79
 
ای دهندهٔ قوت و تمکین و ثبات

خلق را زین بی‌ثباتی ده نجات


#مولانای_جان

@molana79

سلام صبح تون بخیر 💖👋
متصل اوصاف تو با جان‌ها
یک رگ بی‌بند و گشای تو نیست

هر دو جهان چون دو کف و تو چو جان
کف چه دهد کان ز سخای تو نیست

#مولانای_جان
@Molana79
غافل ناله کند از جور خلق
خلق به جز شبه عصای تو نیست

جنبش این جمله عصاها ز توست
هر یک جز درد و دوای تو نیست

#مولانای_جان
@Molana79
زخم معلم زند آن چوب کیست
کیست که او بند قضای تو نیست

همچو سگان چوب تو را می‌گزند
در سرشان فهم جزای تو نیست

#مولانای_جان
@Molana79
کار من اینست که کاریم نیست
عاشقم از عشق تو عاریم نیست


#مولانای_جان
@Molana79
من آن ماهم که اندر لامکانم
مجو بیرون مرا در عین جانم

تو را هر کس به سوی خویش خواند
تو را من جز به سوی تو نخوانم

#مولانای_جان
@Molana79
مرا هم تو به هر رنگی که خوانی
اگر رنگین اگر ننگین ندانم

گهی گویی خلاف و بی‌وفایی
بلی تا تو چنینی من چنانم

#مولانای_جان
@Molana79
پادشاهی به درویشی گفت که «آن لحظه که تو را به درگاه حق، تجلّی و قرب باشد مرا یاد کن»
[درویش] گفت: «چون من در آن حضرت رسم و تاب آفتاب آن جمال بر من زند مرا از خود یاد نیاید، از تو چون یاد کنم؟»
اما چون حق تعالی بنده‌ای را گُزید و مستغرق خود گردانید، هر که دامن او بگیرد و از او حاجت طلبد، بی‌آنکه آن بزرگ نزد حق یاد‌ کند و عرضه دهد، حق آن را برآرد.

برگرفته از فیه ما فیه
@Molana79
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

دل که آیینه شاهی‌ست غباری دارد
از خدا می‌طلبم صحبت روشن‌رایی

#حضرت_حافظ
@Molana79
کرده‌ام توبه به دست صنم باده‌فروش
که دگر می نخورم بی رخ بزم‌آرایی

نرگس ار لاف زد از شیوهٔ چشم تو مرنج
نروند اهل نظر از پی نابینایی

#حضرت_حافظ
@Molana79
2024/11/17 05:30:35
Back to Top
HTML Embed Code: