Telegram Web Link
چونی و چه باشد چون تا قدر تو را داند
جز پادشه بی‌چون قدر تو کجا داند

عالم ز تو پرنور‌ست ای دلبر دور از تو
حق تو زمین داند یا چرخ سما داند

این پرده نیلی را بادی‌ست که جنباند
این باد هوایی نی بادی که خدا داند

خرقه غم و شادی را دانی که که می‌دوزد
وین خرقه ز دوزنده خود را چه جدا داند

اندر دل آیینه دانی که چه می‌تابد
داند چه خیال است آن آن کس که صفا داند

شقه علم عالم هر چند که می‌رقصد
چشم تو علم بیند جان تو هوا داند

وان کس که هوا را هم داند که چه بیچاره‌ست
جز حضرت الاالله باقی همه لا داند

شمس الحق تبریزی این مکر که حق دارد
بی مهره تو جانم کی نرد دغا داند

#مولانای_جان
@Molana79
گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند
وین عالم بی‌اصل را چون ذره‌ها برهم زند

عالم همه دریا شود دریا ز هیبت لا شود
آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند


#مولانای_جان
@Molana79
دودی برآید از فلک نی خلق ماند نی ملک
زان دود ناگه آتشی بر گنبد اعظم زند

بشکافد آن دم آسمان نی کون ماند نی مکان
شوری درافتد در جهان، وین سور بر ماتم زند

#مولانای_جان
@Molana79
گه آب را آتش برد گه آب آتش را خورد
گه موج دریای عدم بر اشهب و ادهم زند

خورشید افتد در کمی از نور جان آدمی
کم پرس از نامحرمان آن جا که محرم کم زند

#مولانای_جان
@Molana79
مریخ بگذارد نری دفتر بسوزد مشتری
مه را نماند، مِهتری، شادّیِ او بر غم زند

افتد عطارد در وحل آتش درافتد در زحل
زَهره نماند زُهره را تا پردهٔ خرم زند

نی قوس ماند نی قزح نی باده ماند نی قدح
نی عیش ماند نی فرح نی زخم بر مرهم زند

نی آب نقاشی کند نی باد فراشی کند
نی باغ خوش‌باشی کند نی ابر نیسان نم زند

نی درد ماند نی دوا نی خصم ماند نی گوا
نی نای ماند نی نوا نی چنگ زیر و بم زند

اسباب در باقی شود ساقی به خود ساقی شود
جان ربی الاعلی گُوَد دل ربی الاعلم زند

برجه که نقاش ازل بار دوم شد در عمل
تا نقش‌های بی‌بدل بر کسوهٔ مَعلَم زند

حق آتشی افروخته تا هر چه ناحق سوخته
آتش بسوزد قلب را بر قلب آن عالم زند

خورشید حق دل شرق او شرقی که هر دم برق او
بر پورهٔ ادهم جهد بر عیسی مریم زند

#مولانای_جان
@Molana79
که می‌گوید به بالای تو ماند سرو بستانی
بیاور در چمن سروی که بتواند چنین رفتن


#حضرت_سعدی
@Molana79
چنانت دوست می‌دارم
که وصلم دل نمی‌خواهد

کمال دوستی باشد
مراد از دوست نگرفتن

#حضرت_سعدی
@Molana79
جلسه19
علامه مروجی سبزواری
🎙#تفسیر_مثنوی جلسهٔ نوزدهم


در محضر #علامه_مروجی_سبزواری(دامت‌برکاته)

تاریخ - ۹۳/۱۱/۱

🔻شروع از بیت:

(2:00) کاش چون اصحاب کهف این روح را --- حفظ کردی یا چو کشتی نوح را

🔻 موضوع داستان:

- ادامه داستان وزیر پادشاه جهود که نصرانیان را می‌کشت از بهر تعصب

🔻 عناوین:

-(04:00) خوابیدگان بیدار
-(05:00) شرک همگانی
-(11:00) حجاب‌های قلب، علت عدم درک اولیاء
-(16:00) کار دین، ای خواجه روزن کردن است
-(19:00) سایه بودن دنیا
-(24:00) اولیاء، سایه یزدان
-(26:00) منطقه عبودیت انسان
-(31:00) اشعاری در اشاره به وصال مولانا به امام زمان عج
-(36:00) منزل فرار
-(37:00) عشق، باطن دین
-(42:00) پاکسازی حضرت ابراهیم و امام حسین علیهماالسلام، محصول عشق
-(52:00) سلیمان، کنایه از امام زمان در اشعار مولانا


@Molana79
به میان دل خیال مه دلگشا درآمد
چو نه راه بود و نی در عجب از کجا درآمد

بت و بت پرست و مؤمن همه در سجود رفتند
چو بدان جمال و خوبی بت خوش لقا درآمد


#مولانای_جان
@Molana79
دل آهنم چو آتش چه خوش است در منارش
نه که آینه شود خوش چو در او صفا درآمد

به چه نوع شکر گویم که شکرستان شکرم
ز در جفا برون شد ز در وفا درآمد

#مولانای_جان
@Molana79
همه جورها وفا شد همه تیرگی صفا شد
صفت بشر فنا شد صفت خدا درآمد

همه نقش‌ها برون شد همه بحر آبگون شد
همه کبریا برون شد همه کبریا درآمد

#مولانای_جان
@Molana79
همه خانه‌ها که آمد در آن به سوی دریا
چو فزود موج دریا همه خانه‌ها درآمد
همه خانه‌ها یکی شد دو مبین به آب بنگر
که جدا نیند اگر چه که جدا جدا درآمد
همه کوزه‌ها بیارید همه خنب‌ها بشویید
که رسید آب حیوان و چنین سقا درآمد


#مولانای_جان
@Molana79
هر دم از نوعی دگر خود ساختی
هر یک از لونی دگر پرداختی

در بسیط عالمش همتا نبود
در میان دهر سر غوغا ببود

#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
این صورها صورت استاد اوست
از برون پرده این صورت نکوست

هر زمان رنگ دگر می‌آورد
اوستاد از هر صفت می‌آورد

#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
عاقبت استاد صورتها شکست
پرده‌ها از یکدگرشان برگسست
تا که راز او نداند هر کسی
کرد مزدوران بهر جانب بسی
ترک آن صورتگری یکسر بکرد
دیگر آن صورت بهر جایی نکرد
فرد بنشست از همه خلق جهان
دیگرش هرگز نیامد یاد آن


#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
بدی مکن که درین کشت زار زود زوال
به داس دهر همان بدروی که می‌کاری


#مولانای_جان
@Molana79
گرفتمت که رسیدی بدانچ می‌طلبی
ولی چه سود از آن، چون بجاش بگذاری؟



#مولانای_جان
@Molana79
چون غم دل می‌خورم، رحم بر دل می‌برم
کای دل مسکین چرا در چنین تاب و تبی

دل همی‌گوید که:« تو از کجا من از کجا
من دلم تو قالبی، رو همی‌کن قالبی

#مولانای_جان
@Molana79
2024/09/29 09:24:28
Back to Top
HTML Embed Code: